-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

Latest News from 30Mail for 12/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



1389/10/2

به گفته استاد روانپزشكی دانشگاه علوم پزشكی تهران، بر اساس مطالعه كشوری سلامت روان كه در سال 1387 انجام شده، حدود 21 درصد ایرانیان دچار علائم و نشانه‌های روانی بودند که در این میان متاهلان نسبت به افراد مجرد وضع بدتری داشته‌اند.

احمدعلي نوربالا که در همایش سلامت روان و رسانه سخن میگفت، با بيان اينكه «باری كه اختلالات روانی بر جامعه تحميل می‌كند، رو به افزايش‌ است»، گفت: «اين بيماری‌ها هزينه‌های سرسام آوری از نظر رنج بشری، ناتوانی و زيان اقتصادی در بر دارند.»

این  در حالیست که  آخرین مطالعات كشوری سلامت روان، تعداد مبتلايان به اختلالات روانی در استان تهران را حدود 34 درصد نشان میدهد كه حاکی از رشد 60 درصدی در طی 9 سال بوده است.

نوربالا در ادامه افزود، «در حال حاضر تقريبا ميانگين افسردگی در ايران از منطقه امرو (منطقه مديترانه شرقي) بيشتر است و در زمينه آمار اعتياد نيز ايران پيشتاز است.»

اين استاد روانپزشكی دانشگاه علوم پزشكی تهران با بيان اينكه «انگ زدايی از بيماران روانی از مبتلايان به ايدز كمتر است»، اظهار كرد: «اهميت اختلالات روانی مغفول واقع شده است، اين در حاليست كه براساس پژوهش‌های انجام شده ايرانی‌ها افرادی نگران‌، غمگين،‌ قانون‌گريز و غيرقابل پيش‌بينی هستند و همه اين عوامل خطر بروز اختلالات روانی را افزايش می‌دهد.»

وی در پایان خاطرنشان ساخت، «اختلالات رواني و رفتاری‌، پيامدهای سنگين و ناگوار اقتصادی‌ و اجتماعی دارد كه در بيشتر جوامع از جمله كشور ايران مورد غفلت واقع شده است.»

به گفته کارشناسان، عوامل اجتماعی و زمینه‌های ارثی در این بیماری‌ها نقش اصلی دارند به گونه‌ای که مبتلایان به اختلالات روانی در ایران، به نحوی از یک یا چند بیماری روانی رنج می‌برند که دو سوم آن را مبتلایان به افسردگی تشکیل می‌دهند.

منبع: ایسنا

پیشینه:

زنان ایرانی بیش از مردان به بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند

مشکلات اقتصادی مردم تهران را عصبی و عبوس کرده است


 


1389/10/2

به گفته معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، سرازیر شدن فاضلاب شهری به خوریات بندرعباس به مرگ بیش از 10 تن ماهی «گاریز» در سواحل خلیج فارس انجامیده است.

محمد باقر نبوی با اعلام این خبر گفت: «مرگ دسته جمعی ماهی‌ها به لحاظ علمی قابل بررسی است چرا که به نظر می رسد سموم و ترکیبات شیمیایی فاضلاب شهری و صنعتی بر آبشش ماهی‌ها اثر گذاشته و آنها را از حیات ساقط کرده است.»

مدیرکل شیلات استان هرمزگان نیز با اشاره به اعلام نشدن جواب قطعی آزمایشهای صورت گرفته تصریح کرد: «به نظر می رسد به دلیل انجام عملیات لایروبی خور نایبند در جنوب شرق شهر بندرعباس فاضلاب زیادی یکباره وارد آب شده و مرگ ماهیان را رقم زده است.»

قدرت میرزاده در ادامه مرگ بالاتر از 10 تن ماهی را قطعی دانست و افزود، «امیدواریم هر چه زودتر سیستم فاضلاب شهر ساماندهی شود تا بار دیگر شاهد مشکلی به این بزرگی نباشیم.»

این در حالیست که پیش از این بروز وسیع‌ترین و بی‌سابقه‌ترین كشند سرخ در سواحل جنوبی كشور موجب مرگ بالغ بر یك تن ماهی شده بود.

منبع: مهر

پیشینه:

بيش از يك تن ماهی تاكنون تلف شدند

نابودی در کمین ماهیان خزر


 


1389/10/2

شب دوشنبه بر اثر حادثه زلزله 6.5 ریشتری در روستای فهرج کرمان هفت نفر کشته و صدها تن زخمی شدند که در این بین «چهار دانش آموز» این شهرستان جان خود را از دست دادند.

پیش از این نیز 11 تن از فرهنگیان و دانش آموزان استان سیستان و بلوچستان در اثر حادثه انفجار در چابهار کشته شده بودند که با این حساب 15 نفر از جامعه دانش آموزان و فرهنگیان ایران در هفته گذشته جان خود را از دست داده‌اند.

با این وضع حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش که از ابتدای حضور خود از سال گذشته تا کنون حضوری فعال در مجامع خبری و رسانه‌ای داشته تا کنون در این مورد سکوت کرده و اظهار نظری نکرده است.

این در حالیست که به گزارش روزنامه خبر، آمار رسمی منتشر شده در خصوص مجروحان و کشته‌شدگان زلزله در شهرهای ریگان و فهرج کرمان متعلق به «روستاهای غیرکوهستانی» بوده و «هیچ اطلاعی در خصوص آمار تلفات انسانی در روستاهای کوهستانی در دست نیست.»

این گزارش همچنین به نقل از مقامات محلی نوشته است «در این زمین لرزه دست‌کم 50 نفر کشته شده‌اند، اما هیچ مقام رسمی این رقم را تائید نکرده است.»

منبع: مهر


 


1389/10/2

بررسی‌ها نشان میدهد که 43 درصد ایرانیان اضافه وزن دارند که تعداد زیادی از آن‌ها به دلیل مصرف داروهای لاغر‌کننده در بخش آی‌ سی یو بیمارستان‌ها بستری میشوند.

این بررسی‌ها همچنین حاکیست، میزان بروز چاقی در زنان ایرانی نزدیک به 30 درصد است که همین امر باعث شده استفاده از داروها و قرص‌های لاغرکننده به عنوان یکی از روش‌های مقابله با افزایش وزن و چاقی بیشتر مورد توجه آنان باشد.

امیرحسین جمشیدی، رئیس اداره داروهای طبیعی و مکمل وزارت بهداشت با اشاره به داروهای لاغری «سوپر اسلیم» و «شنگ‌یوآن‌فنگ» ساخت کشور چین، گفت: «هیچ‌کدام از این داروها مجوز وزارت بهداشت را ندارند.»

وی در ادامه با بیان اینکه «قرص‌های لاغری به طور غیرمجاز و قاچاق وارد ایران میشود»، افزود: «این داروها با تولید مواد شبه آمفتامین و دادن لاغری کاذب به افراد موجبات عوارض جانبی فراوان و اثرات سوء خطرناک در افراد شده است.»

به دنبال افزایش بیماران بستری شده در بخش ICU بیمارستان‌ها به دلیل مصرف داروهای غیرمجاز و قاچاق، وزارت بهداشت به مردم توصیه کرده است که داروهای لاغر کننده باید حتما شماره مجوز و برچسب اصالت داشته باشد و فقط از داروخانه‌ ها تهیه شوند.

فریبرز فرساد، دبیر انجمن داروسازان ایران نیز ضمن هشدار نسبت به مصرف داروهای ضد چاقی، تصریح کرد: «استفاده از داروهای ضد چاقی میتواند بیماران قلبی و عروقی که داروهای ضد انعقاد از جمله وارفارین مصرف می کنند را با خطر مرگ مواجه کند.»

این در حالیست که میزان بالای مصرف داروهای لاغر کننده برای فرار از چاقی توسط ایرانیان باعث شده این محصولات در عطاری‌ها نیز به فروش برسند.

منبع: مهر

پیشینه:


 


1389/10/1

محسن رنانی
کلمه

می دانید که چهار سال است در نقد سیاست های دولتهای نهم و دهم کوشیده ام. نخستین نوشته من در باب نقد سیاست های اقتصادی دولت نهم، یک متن دو صفحه ای بود که در خرداد ۱۳۸۵ در نامه انتقادی ۵۰ استاد اقتصاد به رئیس دولت نهم گنجانده شد. بعد از این نامه از سوی اصحاب دولت، حمله های زیادی به اقتصاددانان شد. از جمله خود آقای احمدی نژاد چیزی به این مضمون گفتند که نویسندگان این نامه جیره خوار دولت های قبلی بوده اند و حالا که منافعشان قطع شده است از این دولت انتقاد می کنند.


این خبر را که خواندم رفتم و نوشته های خودم در نقد سیاست های دولت های آقایان هاشمی و خاتمی را شمارش کردم. دیدم بیش از هزار صفحه A4 در نقد سیاست های اقتصادی آن دو دولت نوشته ام که اکثرا چاپ شده بود و برخی را نیز بدون انتشار عمومی برای مقامات مربوطه ارسال کرده بودم. نمی دانم چرا احساس عدالت خواهی ام گل کرد و تصمیم گرفتم عدالت را در نقد سیاست های اقتصادی دولت ها رعایت کنم و برای تحقق این امر لازم بود پانصد صفحه A4 هم در نقد سیاست های اقتصادی دولت آقای احمدی نژاد منتشر کنم تا در نقد سیاست دولت ها رعایت انصاف را کرده باشم. و چنین شد که یک شغل بی جیره و مواجب دیگر به مشاغل من افزوده شد: نقد مداوم سیاست های اقتصادی دولت نهم.

اما کم کم با مطرح شدن جدی تر طرح هدفمندسازی یارانه ها، کار خودم را تخصصی کردم و بر نقد هدفمندسازی متمرکز شدم. ناگهان چشم باز کردم دیدم یک پای ثابت زندگی ام شده است نقد هدفمندسازی، از مصاحبه گرفته تا یادداشت برای مطبوعات، تا مشاوره پایان نامه های دانشجویی مربوط به یارانه ها، و تا سخنرانی و شرکت در مناظره ها و میزگردهایی در این باب. شاید یکی از افرادی باشم که بیشترین نوشته، گفت وگو، مناظره و سخنرانی را در این باب داشته ام. در این یک سال اخیر، من همه تلاشم را کردم و هر گونه زنهاری را دادم تا بلکه یک توافق بین الاذهانی درباره خطرناک بودن اجرای هدفمندسازی در شرایط کنونی اقتصاد ایران به وجود بیاورم. و البته تا جایی که می دانم تلاش هایم تاثیر زیادی بر خیلی ها داشته است. همین دیروز یکی از نمایندگان مجلس در باب هدفمندسازی مصاحبه کرده بود و بخشی از حرفهایش را گویی مستقیما از متن مناظره پارسال من با رئیس شورای رقابت ـ که همان زمان در مطبوعات چاپ شد ـ روخوانی کرده بود. این تاثیرگذاری ها البته امید بخش است. اما گویی اراده ای در کار بود تا جامعه ما به سوی دوره ای از دشواریهای تازه رانده شود و نهایتا شد آنچه نباید می شد: هدفمندسازی کلید خورد.

در این دوران، تمام تلاش و امید من این بود که گفته ها و نوشته های ما بتواند مسئولین را در مورد اجرای هدفمندسازی به تردید بیفکند تا اجرای آن را به تعویق بیندازند.

آخرین تلاشم این بود که بگویم شرط لازم برای موفقیت هدفمندسازی، بازسازی فضای معنایی جامعه است و در شرایط کنونی یگانه راه حل این بازسازی، اعلام عفو عمومی است. اما حتی مطبوعات هم از انعکاس این گفته های من هراس داشتند. سخنرانی ای که من در مهرماه امسال در همین مورد در مشهد داشتم را هیچ روزنامه ای حاضر نشد که چاپ کند ـ ظاهراً به آنها ابلاغ شده بود که در نقد هدفمندسازی احتیاط را رعایت کنند. من گرچه طرح هدفمندسازی یارانه ها را هم از نظر بسته سیاستی اتخاذ شده، هم از نظر زمان و شرایط اجتماعی ـ اقتصادی کنونی و هم از نظر روشهای اجرای آن مناسب وضعیت امروز اقتصاد ایران نمی دانم و تا پیش از آغاز اجرای آن بیشترین نقدها را به آن داشتم و تا این لحظه تمام تلاشم بر این بود که مسئولین را از عواقب اقتصادی و اجتماعی آن زنهار دهم به امید آن که آن را به تعویق بیندازند، اما اکنون که به هر علتی و برخلاف تحلیل ذهنی و میل قلبی ام این طرح آغاز شده است گمانم بر این است که شکست آن آینده خسارت بارتری را برای جامعه ما رقم خواهد زد و بنابراین لازم است همه بکوشیم تا از هر عملی که موجب بی اعتمادی عمومی به طرح و احتمالا کمک به شکست آن شود پرهیز کنیم.

در واقع اکنون دیگر نقد ما دانشگاهیان کمکی به بهبود طرح و موفقیت هدفمندسازی نمی کند، بلکه اکنون این واقعیت های اقتصاد و جامعه ایران است که سرانجام طرح را رقم خواهد زد. به دیگر سخن اکنون هدفمندسازی خودش در اجرا خود را نقد خواهد کرد. اگر این طرح یک سیاست ضروری و سازگار با ساختار اقتصاد و جامعه ایران باشد و اگر نظام اداری و اجرایی دولتی به صورت کارآمد آن را اجرا کند، موفق می شود و به نتیجه می رسد و امید همه ما چنین است. و اگر یک سیاست بی مطالعه و ناسازگار همراه با نظام اجرایی ناکارآمد باشد، به طور طبیعی شکست می خورد. اکنون دیگر هیچ نقدی بهتر از نقد تجربه نیست: خوش بود گر محک تجربه آید به میان.

در واقع اکنون دولت نباید به ما پاسخگو باشد. تا پیش از اجرا لازم بود تا دولت به دانشگاهیان و اصحاب نظر در مورد درستی و سازگاری اتخاذ سیاست هایش توضیح دهد و آنان را اقناع کند. اما اکنون که دیگر این سیاست وارد مرحله اجرا شده است دولت به طور طبیعی باید پاسخگوی جامعه باشد و می دانید که پاسخگویی به مردم، آن هم در برابر آب و نان و کار و کسبشان، بسیار جدی است و شوخی بردار نیست. پس اکنون منتقدان طبیعی ای در برابر عملکرد طرح وجود دارد که ما را از نقد آن بی نیاز می کند.

واقعیت این است که دولت باید اقتصاددانان را در هنگام طراحی و برنامه ریزی آن در جریان طرح می گذاشت و از نقد یا راهنمایی آنان کمک می گرفت. اکنون که دیگر تصمیم ها گرفته شده، قوانین تصویب شده، آیین نامه ها نوشته شده و طرح آغاز شده است، دیگر نقد ما وجهی ندارد و می تواند حالت «نق» به خود بگیرد. اکنون دیگر واقعیت اقتصاد و جامعه ایران بهترین نقاد این طرح خواهد بود. اگر این طرح به خطا آغاز شده باشد، اقتصاد ایران آن را به زمین خواهد زد و اگر سیاست درستی باشد، پیروزی آن مهر تایید بر آن خواهد زد.

اکنون بر این باورم که از این پس که طرح اجرا شده است نقد آن می تواند فضای روانی جامعه را مشوب و امید به موفقیت آن را کاهش دهد و البته شکست این طرح عظیم برای همه ما از هر قوم و مذهب و از هر جریان و گرایش، خسارت بار و برای نسل های آینده آسیبناک است. آری، زنهار دادن به پزشک و بیمار درباره خطرات جراحی وعواقب آن، تا پیش از شروع جراحی مفید و ستوده است اما هنگامی که جراحی آغاز شد، اگر بالای سر بیمار بایستیم و هی به پزشک نق بزنیم و خونریزی و تشنج بیمار را به رخ بکشیم، هم بیمار را پریشان می کنیم و هم تمرکز و آرامش پزشک را بر هم می زنیم و نتیجه نهایی آن کاهش درجه موفقیت جراحی خواهد بود.

بر این اساس، و به امید موفقیت طرح هدفمندسازی یارانه ها، از امروز که اول دی ماه ۸۹ است، من هرگونه نقد هدفمندسازی را متوقف می کنم و از کلیه دوستان و دانشگاهیان منتقد هدفمندسازی نیز تقاضا می کنم نقد هدفمندسازی را متوقف کنند. این کار دو حسن دارد. یکی این که نقد ما فضای روانی جامعه را نسبت به طرح بدبین نمی کند و دیگر این که در صورت شکست طرح، دولت ـ که همیشه دنبال یافتن عامل خارجی برای نسبت دادن ناکامی ها به اوست ـ دستش در نسبت دادن ناکامی های طرح به منتقدان بسته می شود. البته باید مراقب روشها بود و در جایی که برخی روشها نتایج ناگوار دارد، باید تذکر داد. بنابراین من همچنان در این باره می اندیشم و اگر نکته اصلاحی ای به ذهنم رسید می نویسم اما آن را بدون انتشار عمومی برای مجریان مربوطه می فرستم.

در واقع بر این باورم که داوری در مورد درستی یا نادرستی روند کلی اجرای این طرح، حداقل پس از گذشت یک سال از اجرای آن امکان پذیر است، و داوری درباره کامیابی یا ناکامی آن، نیازمند گذشت سه تا پنج سال است. و البته آشکار شدن آثار بلند مدت مثبت و منفی این طرح نیز نیازمند گذر زمان بلندی در حد تغییر نسل هاست.

با این تحلیل بود که تصمیم گرفتم برای چند ماه ـ دست کم شش ماه ـ از هر گونه اظهار نظر انتقادی درباره اجرای این طرح، در مجامع عمومی و مطبوعات ،پرهیز کنم. البته بحث های علمی آکادمیک که در مقالات پژوهشی یا در نشست های تخصصی مشورتی قابل طرح است را ادامه خواهم داد. بنابراین از عزیزان دانشجو و مراکز پژوهشی خواهشم این است که مرا به نشست ها و همایش های نقد هدفمندسازی دعوت نکنند و از دوستان خبرنگار نیز انتظار دارم که برای گرفتن مصاحبه و یادداشت یا شرکت در میزگردهای مطبوعاتی از من درخواست نکنند. فکر می کنم یک روزه سکوت شش ماهه، تمرین خوبی است برای درمان آدمی که به پرحرفی عادت کرده است.

دیروز، سی ام آذر ماه ۱۳۸۹ دومین نشست علمی درباره هدفمندسازی در دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان برگزار شد که من هم در آن شرکت داشتم. خبر نشست علمی اول را که دو هفته پیش از آن برگزار شده بود مطبوعات به طور گسترده پوشش دادند. اما دیروز از دوستان خواهش کردم که محتوای این نشست را ـ که همچنان انتقادی بود ـ منتشر نکنند. امید که چنین کنند. اما در این جلسه دو نکته را گفتم که مایلم به عنوان آخرین اظهار نظرم درباره هدفمندسازی تکرار کنم. اکنون که دولت هدفمندسازی را آغاز کرده است باید مراقبت کند که مرتکب دو خطا نشود: نخست این که به محض دیدن برخی فشارها و واکنش ها دست به عقب نشینی نزند. طبیعی است که یک جراحی به این بزرگی با واکنش ها، اعتراضها و حتی اعتصابهایی همراه باشد. اگر دولت در یک حوزه عقب نشینی کند به همه حوزه ها پیام داده است که اگر مقاومت کنید من عقب نشینی می کنم. و این می تواند تجربه مالیات بر افزوده طلا فروشان را این بار برای کل اقتصاد ایران تکرار کند. اگر عقب نشینی دولت در برابر فشارها و اعتراضها منجر به توقف طرح شود آنگاه تبعات منفی طرح که مهم ترین آنها تورم خواهد بود بر اقتصاد ایران تحمیل خواهد شد بدون آن که پیامدهای مثبت انتظاری آن حاصل شود و در این صورت بازنده نهایی ملت ایران و به ویژه فقرا خواهند بود. پس به دولت یک توصیه دارم: «عقب نشینی ممنوع».

اما خطای دوم این است که اجرای طرح را پلیسی کنند. امنیتی و پلیسی کردن طرح همان و شکست طرح همان. با نیروی پلیس می توان آدمها را کنترل کرد اما فرایندها و سازوکارها را نه. می توان پلیس گمارد تا کارگران به موقع سرکار حاضر شوند اما نمی توان پلیس گمارد تا بهره وری کارخانه بالا برود. افزایش بهره وری حاصل فرایندهایی است که با پلیس قابل کنترل نیستند. به همین ترتیب است داستان هدفنمدسازی. می توان در هر کارخانه ماموری نهاد تا قیمت ها را کنترل کند، اما نمی توان با پلیس مانع کاهش کیفیت کالاها شد. اگر قیمت را با نیروی پلیس کنترل کردیم، آنگاه تولید کننده برای جبران هزینه هایش کیفیت کالاها را کاهش می دهد. به همین ترتیب است داستان اعتراض ها و اعتصابهای احتمالی. اگر چنین حوادثی رخ داد با گرفتن و زدن و دربند کردن متعرضین، دولت فقط میخهای تابوت هدفمندسازی را محکم کرده است. دولت به جای آن که نیروی ضربت برای کنترل مصرف کنندگان و تولیدکنندگان کالاها و خدمات تشکیل دهد، بهتر است نیروی ضربت برای مذاکره، هم اندیشی، کمک و اقناع تشکیل دهد. پس: «نه عقب نشینی، نه رفتار پلیسی».

خداحافظ هدفمندسازی تا شش ماه دیگر.

محسن رنانی
۱ دی ماه ۱۳۸۹

منبع: صفحه فیس بوک دکتر رنانی


 


1389/10/2

چهل تن از دانشگاهيان ايرانی خارج از کشور با انتشار نامه‌ای  بازداشت فريبرز رئيس دانا٬ اقتصاددان و نويسنده، را محکوم کرده و خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط او شده اند.

«يرواند آبراهاميان»، از دانشگاه نيويورک، «سهراب بهداد» از دانشگاه دنيسون، «منصور فرهنگ» از بينگتون کالج، «احمد کريمی حکاک» از داشنگاه مريلند، «فرهاد نعمانی» از دانشگاه آمريکايی پاريس، «سعيد رهنما» از دانشگاه يورک کانادا و «محمد توکلی طرقی» از دانشگاه تورنتو کانادا از جمله امضا کنندگان اين نامه هستند.

این افراد در نامه‌ خود نوشته‌اند: «دکتر رييس دانا روشنفکری با شهامت است که بطور پيگير سياست های اقتصادی و اجتماعی حکومت اسلامی را به نقد کشيده است٬ و از همين رو نيز همواره هدف تعرض دستگاه های امنيتی گوناگون رژيم (جمهوری اسلامی) بوده است. رئيس دانا، به عنوان عضو هيئت اجرایی کانون نويسندگان ايران٬ تبهکاری های حکومت را افشا کرده و از حقوق اکثريت مردم کشور يعنی زحمتکشان و کارگران، دفاع کرده است.»

نويسندگان اين نامه افزوده‌اند: «دولت محمود احمدی نژاد، در برابر بحران روزافزون اقتصادی و سياسی کشور و در تدارک اجرای سياست بحث انگيز حذف يارانه ها٬ تلاش می کند تا منتقدانی همچون دکتر رئيس دانا را خاموش کند.»

نويسندگان اين نامه در پایان  نوشته اند: «ما از تمامی مردم مترقی جهان و از سازمان های بين المللی می خواهيم که نقض مستمر حقوق بشر در ايران را محکوم کنند٬ و آزادی دکتر رئيس دانا و ديگر زندانيان سياسی٬ فعالان زنان٬ رهبران دانشجویی٬ رهبران کارگری٬ هنرمندان و روزنامه نگاران را خواستار شوند.»

فريبرز رئيس دانا نيمه شب شنبه ۲۸ آذرماه در منزلش توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. هنوز اتهام یا اتهامات فریبرز رییس دانا از سوی مقامات قضایی جمهوری اسلامی اعلام نشده اما گفته می‌شود مصاحبه او با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی که در آن اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها را به ضرر طبقه محروم و متوسط دانسته بود در بازداشت وی بی‌تاثیر نبوده است.

منبع: رادیو فردا


 


1389/10/2

شیرین عبادی و گروهی از فعالان حقوق زنان ایران که از روز دوشنبه در اعتراض به ادامه بازداشت نسرین ستوده مقابل دفتر سازمان ملل در ژنو تحصن کرده بودند، با انتشار بیانیه‌ای به تحصن سه روزه خود پایان دادند.

در این بیانیه آمده است: «اعتراض‌ها در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران تاکنون به نتیجه نرسیده است و نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و در شرایطی دشوار قرار دارند.»

امضاکنندگان این بیانیه تاکید کردند که نسرین ستوده به دلیل پایبندی به «مسئولیت مادرانه» به اعتصاب غذا پایان داده است اما «وخیم‌تر شدن شرایط زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران» تعدادی از آن‌ها را به اعتصاب غذا وادار کرده است.

براساس این بیانیه بهاره هدایت و مهدیه گلرو، رضا شهابی، آرش صادقی، محمد نوری‌زاد و غلامحسین عرشی از دیگر روزنامه‌نگاران و فعالانی هستند که در زندان‌های ایران دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

این فعالان حقوق زنان در بیانیه خود از ابراهیم یزدی، محمد صدیق کبودوند، عیسی سحرخیز، محمد اولیایی‌فر و منصور اسانلو به عنوان افرادی نام برده‌اند که سلامتی جسمانی خود را در دوران بازداشت از دست داده‌اند.

امضا کنندگان این نامه با توجه به قول پیگیری ناوی پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد و نیز احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواست کنندگان، مجوز تحصن را تا روز سوم تمدید کرد، اعلام کردند که به تحصن خود پایان می‌دهند اما اعتراض‌ها همچنان ادامه دارد.

امضاکنندگان این بیانیه تاکید کرده‌اند که با توجه به قولی که در نامه «ناوی پیلای»، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، مطرح شده و نیز به خاطر احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواست کنندگان و فوری بودن این درخواست، مجوز را تا روز سوم تمدید کرد به تحصن خود پایان می‌دهند.

شیرین عبادی، خدیجه مقدم، منصوره شجاعی، آسیه امینی، محبوبه عباسقلی‌زاده، پروین اردلان و شادی صدر، امضاکنندگان این بیانیه هستند.

منبع: مردمک

پیشینه:
در اعتراض به وضعیت نسرین ستوده صورت گرفت:
تحصن شیرین عبادی و فعالان حقوق زنان در مقابل دفتر سازمان ملل


 


1389/10/2

به گزارش خبرگزاری فرانسه، مقامات هنگ کنگ امرروز چهارشنبه یک کشتی باری مرتبط با کشتیرانی ایران را به دلیل «بدهی» صاحبان آن به چندین بانک اروپایی در آب‌های  این کشور توقیف کرده‌اند.

این کشتی باری حمل کانتینر که با پرچم کشور مالت در حرکت بود پس از آن‌که چهار بانک، از جمله بانک آلمانی «اچ اس اچ- نورد بانک»، صاحبان این کشتی را به عدم پرداخت بدهی‌شان به این بانک‌ها که در مجموع به ۲۶۸ میلیون دلار می‌رسد متهم کردند، این کشتی را متوقف کرده‌اند.

به نوشته روزنامه چینی «ساوث چاینا مورنینگ پست» در سال ۲۰۰۶ چندین بانک اروپایی به ضمانت کشتیرانی جمهوری اسلامی، وامی را برای ساخت و فعالیت پنج کشتی، در اختیار صاحبان این کشتی قرار داد و اکنون گیرندگان این وام را متهم کرده است که وام گرفته شده را به بانک‌های مزبور پس نداده‌اند.

به نوشته خبرگزاری فرانسه، شکایت‌نامه‌ای که در دادگاه عالی هنگ کنگ علیه صاحبان این کشتی به ثبت رسیده نشان می‌دهد که «نورد بانک» آلمان علیه صاحبان این کشتی باری اقامه دعوا کرده و خواستار جریمه آن‌ها شده است.

این در حالی است که نام افراد متهم در خبرگزاری‌ها ذکر نشده و تنها گفته شده است که کشتیرانی‌ جمهوری اسلامی ضامن این شرکت برای دریافت وام بوده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، مدیر شرکتی که کشتی مزبور به نام آن به ثبت رسیده است، به تلویزیون دولتی و انگلیسی‌زبان ایران، پرس تی‌وی، گفته است که این اقدام متأثر از تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران است و «نورد بانک» آلمان در همراهی با این تحریم‌ها خواستار بازپس‌گیری وام خود شده است.

منبع: رادیو فردا
 


 


نماینده قائم‌شهر:
1389/10/2

 

نماینده قائم شهر با ابراز تاسف از اینکه در حادثه آتش سوزی جنگل‌های شمال لوازم موثر و کلیدی برای اطفای حریق وجود نداشت، گفت: «متاسفانه نزدیک به ۲۰۰هکتار از جنگل‌های مازندران دچار حریق شد.»

علی ادیانی‌راد گفت: «اگر باران رحمت الهی به نصرت استان نمی‌آمد بدون شک شاهد آتش‌سوزی ده‌ها هکتار دیگر از جنگل و مراتع استان مازندران بودیم.»

وی با بیان اینکه این حادثه را باید به پای اهمال و سستی همه کسانی گذاشت که در رابطه با جنگل مسئولیت دارند، گفت: «وقتی جنگل هست آتش‌سوزی هم وجود دارد و باید تدبیر کرد که بتوان جلوی آتش را آن هم باتجهیزات و تکنولوژی مناسب گرفت.»

به گفته ادیانی‌راد، «نبود امکانات و اعتبارات مالی و بی‌توجهی مسئولان در وقوع چنین حوادثی دخیل است.»

او همچنین با اشاره به اینکه تا زمانی که آتش به دامن مدیریت نیفتد گمان می‌کنیم درامان هستیم، افزود: «این آتش قبل از آنکه به جنگل‌ها برسد باید در دل مسئولان شعله‌ور شود تانسبت به حفظ و صیانت از انفال و سرمایه ملی اقدام لازم را انجام دهند.»

در هفته‌های گذشته، آتش‌سوزى در جنگل‌هاى مناطقى از شمال ایران، از جمله استان‌هاى گلستان و مازندران آغاز شده بود، که در نهایت مهار آن به سختی و به لطف باران صورت گرفته است.

منبع: کلمه

پیشینه خبر: آتش دوباره در جنگل‌های رودبار گیلان جان گرفت


 


1389/10/2

75 نماینده مجلس شورای اسلامی طی نامه‌ای به کامران دانشجو وزیر علوم، از بی‌اعتنایی وی نسبت به مسائل اساتید و ناكارآمدی مدیریت علامه طباطبایی هشدار دادند

در این نامه آمده است: «نحوه رفتار دانشگاه علامه طباطبایی با مهدی طیب، عضو هیأت علمی این دانشگاه و بازنشستگی اجباری اساتید و سكوت تائیدآمیز وزیر علوم، ابهاماتی در نحوه مدیریت این وزارتخانه برای نمایندگان مجلس به‌ وجود آورده است.»

در این نامه كه با پیوست 23 صفحه‌ای همراه است قطع یكسال و نیم كلیه پرداختی‌ها به این استاد، عدم پرداخت مطالبات مهدی طیب از دانشگاه از 2 سال و سه ماه قبل تاكنون و تعرض به حریم وی مورد تاكید قرار گرفته است.

نمایندگان در این نامه تصریح كرده‌اند در صورت سكوت تائید و عدم برخورد با تخلفات مذكور از سوی آن وزارت اقدامات بعدی نمایندگان نظیر سئوال و استیضاح پابرجا خواهد بود.

این نامه به امضاء مرتضی آقاتهرانی، احمد توكلی، احمدرضا دستغیب، ابراهیم نكونام و بسیاری از نمایندگان دیگر رسیده است.

منبع: آفتاب


 


رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس:
1389/10/2

رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس می‌گوید که حدود ۹۰ درصد از مواد اولیه روغن‌های خوراکی وارداتی است.

عباس رجایی نماینده اراک در مجلس این مطالب را در گفتگو با خبرگزاری ایسنا عنوان کرده است.

آقای رجایی گفته که از میان دانه‌های روغنی وارداتی، بخش اعظم آن مربوط به دانه سویاست.

به گفته وی «خشکسالی سال جاری تولید دانه‌های روغنی را بیش از پیش تحت تاثیر قرار خواهد داد.»

ابوالحسن خلیلی رئیس کانون انجمن‌های صنفی صنایع غذایی هم هشدار داده که «بی‌توجهی به تولید و واردات دانه کنجاله و روغن باعث می‌شود که سالانه بیش از ۱۷ میلیون دلار ارزش افزوده از کشور خارج شود.»

خلیلی افزوده است: «تعطیلی کارخانجات، بی‌ثباتی اشتغال در این حوزه و عدم توسعه کشت دانه‌های روغنی از نتایج تصمیم گیری‌های نادرست در کشور است.»

منبع: ایسنا و مهر


 


معاون اتاق تجارت و صنایع افغانستان:
1389/10/2

خان جان الکوزی معاون اتاق تجارت و صنایع افغانستان اعلام کرد ایران از صدور ترانزیت مواد سوختی از طریق خاک خود به افغانستان جلوگیری می‌کند.

به گزارش ریانووستی، الکوزی به رادیوی محلی «سلام وطندار» گفته که «مدت دو هفته می‌شود که 1600 تانکر حامل مواد سوخت نمی‌توانند از طریق خاک ایران عبور نمایند. آنها را نیروهای امنیتی ایران متوقف کرده‌اند.»

به گفته الکوزی، مواد سوختی را تاجران افغان در عراق و ترکمنستان خریداری کرده و برای «رفع نیازمندی‌های مردم» در نظر گرفته شده است.

معاون اتاق تجارت و صنایع افغانستان احتمال داده ایران گمان می‌کند این محموله‌های سوخت متعلق به نیرو‌های ناتو و آمریکا در این کشور است.

منبع: ریانووستی


 


رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس:
1389/10/2

احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرد در صورتی که مسئولان جمهوری اسلامی دروغ نگویند، شاخص اطمینان در کشور بالا خواهد رفت.

آقای توکلی شامگاه چهارشنبه در «همایش ملی بهلول، شگفتی روزگار» گفت: «اگر مسئولین دروغ نگویند شاخص اطمینان بالاتر رفته و ثبات افزایش پیدا می‌کند. علاوه بر آن اگر دروغ نباشد هزینه مبادله کاهش یافته و کارآیی افرایش می‌یابد.»

به گفته این نماینده مجلس «دروغ‌گویی به ویژه در مدیران و دست اندرکاران تاثیرگذارتر است چرا که احادیثی داریم مبنی بر اینکه مردم بر دین امیران خود هستند و به امیران شبیه‌تر از پدران خود هستند.»

اظهارات توکلی در شرایطی مطرح می‌شود که افزایش دروغ‌گویی مسئولان ارشد دولت در طی سال‌های اخیر از سوی برخی از مراجع تقلید و شخصیت‌های سیاسی مورد نکوهش قرار گرفته است.

منبع: خبرگزاری مهر


 


دمیتری مدودف:
1389/10/2

دمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه با انتقاد از سیاست هسته‌ای ایران، «سرسختی غیرمنطقی» تهران در مواضع خود را ریشه اصلی مشکلات جامعه جهانی با این کشور و تحریم‌های بین‌المللی علیه آن دانست.

مدودف در سخنانی در جمع دانشجویان هندی در شهر بمبئی با اشاره به برنامه هسته‌ای تهران گفت :‌«‌سیاست هسته‌ای ایران بی‌جهت و به صورتی غیرمنطقی سرسختانه است.»

مدودف با درخواست از ایران برای باز کردن در تاسیسات هسته‌ای خود به روی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی افزود: «ایران باید این امکان را به بازرسان بدهد تا فعالیت‌های هسته‌ای آن کشور را تحت نظارت و کنترل بگیرند.»

مدودف در حالی این سخنان را در سفر دو روزه خود به هند بیان کرد که مرداد ماه امسال نیز طی سخنانی گفته بود ایران در حال نزدیک شدن به قابلیت ساخت سلاح‌های هسته‌ای است.

روابط ایران و روسیه در ماه‌های گذشته به سردی گرائیده است.

منبع: بلومبرگ و عصر ایران


 


نهاد‌های مدافع حقوق بشر:
1389/10/2

فدراسیون بین‌‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، کانون مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر از دبیرکل سازمان ملل خواستند فرستاده ویژه‌ای در امور ایران منصوب کند.

این نهاد‌های مدافع حقوق بشر در بیانیه خود با استقبال از قطعنامه جدید سازمان ملل در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران آورده‌اند: «این قطعنامه از ایجاد راه‌کار تازه‌ای برای جلوگیری از نقض حقوق بشر حمایت نکرده است.»

در این بیانیه آمده که سازمان ملل برای جلوگیری از نقض حقوق بشر در ایران باید نماینده ویژه‌ای منصوب کند؛ پیشنهادی که بارها از سوی نهاد‌های مدافع حقوق بشر به دبیرکل سازمان ملل مطرح شده است.

سوهیر بالحسن رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر گفته که بان کی مون می‌تواند با منصوب کردن نماینده ویژه‌ای در امور ایران، گامی عملی در رابطه با جلوگیری از نقض حقوق بشر در ایران بردارد.

پیش‌تر شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل نیز از دبیرکل سازمان ملل خواسته بود نماینده‌ای در امور ایران منصوب کند.

منبع: وب‌سایت فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر


 


1389/10/2

جشنواره‌های بین‌المللی فیلم «برلین» و «کارلووی واری» در جمهوری چک، حکم زندان برای جعفر پناهی فیلمساز ایرانی را محکوم کردند.

دیتر کوسلیک مدیر جشنواره بین‌المللی فیلم «برلین»، حکم زندان برای جعفر پناهی را «شوک آور» خوانده است.

جشنواره فیلم «کارلووی واری» هم در بیانیه خود حکم صادر شده علیه جعفر پناهی را سیاسی و نقض اصول بنیادی حقوق بشر و حق هنرمندان برای خلق آثارشان برپایه اصل آزادی بیان دانسته است.

دادگاه انقلاب تهران جعفر پناهی را به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از کشور محکوم کرده است.

محکومیت جعفر پناهی با واکنش منفی بسیاری از هنرمندان در جهان مواجه شده است. برخی از این هنرمندان در روز‌های اخیر با صدور بیانیه‌‌هایی این اقدام قوه قضائیه را محکوم کرده‌اند.

منبع: رادیو فردا

پیشینه
اعتراض سازمان‌های هنری دنيا نسبت به حکم سنگين جعفر پناهی
جعفر پناهي به 6 سال حبس و20 سال محروميت از ساخت فيلم محكوم شد


 


1389/10/2

هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا طی بیانیه ای از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که نسبت به نقض مکرر حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی می کند استقبال کرده است.

وی در بیانیه خود نوشته است: «به همه ایرانیانی که برای بلند کردن صدایشان درباره آزادی های اساسی و حقوق انسانی خود تقلا می کنند، می گویم که شما تنها نیستید. ایالات متحده و جامعه بین المللی در کنار شما ایستاده اند.»

قطعنامه مجمع عمومی سه شنبه شب (30 آذر) با 78 رای مثبت در مقابل 45 رای منفی و 59 رای ممتنع تصویب شد و در آن نسبت به «نقض جدی و مکرر حقوق بشر که هم اکنون در ایران اتفاق می افتد» عمیقا ابراز نگرانی شد.

به نوشته خانم کلینتون «این قطعنامه موید آن است که ایران باید مجوز تحقیقات معتبر و مستقل در مورد همه ادعاهای مربوط به نقض حقوق بشر را صادر کند.»

وزیر خارجه آمریکا همچنین نوشت این قطعنامه منعکس کننده نگرانی ایالات متحده در مورد شمار روزافزون زندانیان سیاسی است که برای کسب حداقل حقوق دست به اعتصاب غذایی خطرناک می زنند.

منبع: بی‌بی‌سی

پیشینه:
سازمان ملل قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران را تصویب کرد


 


1389/10/2

درحالی‌که گزارش‌ها از مخالفت قاضی پرونده‌ی عبدالرضا تاجیک با آزادی وی علیرغم تودیع قرار وثیقه حکایت داشت، شب گذشته (اول دی‌ماه) این روزنامه‌نگار پس از بیش از شش ماه بازداشت موقت آزاد شد.

به گزارش بامدادخبر، آزادی تاجیک با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی صورت گرفته است.

عبدالرضا تاجیک که به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری  سال گذشته دو بار بازداشت و با قید وثیقه آزاد شده بود، یک بار دیگر در روز ۲۲ خرداد سال جاری و پس از مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شد و از آن زمان شب گذشته در زندان به سر می‌برد.

در اوایل مرداد ماه سال جاری و تنها چند هفته پس از آخرین بازداشت عبدالرضا تاجیک، خانواده وی در نامه‌ای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی با ابراز نگرانی شدید از وضعیت وی در بازداشت،‌ اعلام کرده بودند، این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در زندان اوین و در حضور معاون دادستان مورد «هتک حرمت» قرار گرفته است. این خبر با واکنش بسیاری از روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی مواجه شد. شیرین عبادی این رفتار با تاجیک را مرگ قوه قضائیه دانست.

آقای تاجیک علاوه بر همکاری با روزنامه‌های اصلاح‌طلبی مانند فتح، بنیان، بهار و شرق،‌ در زمینه حقوق بشر نیز فعالیت داشت و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر نیز بود.

منبع: بامداد خبر، کلمه و ندای سبز آزادی


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته