-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 09/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



برخلاف امیدهای زیادی که برانگیخته شد، پایان جنگ جهانی دوم و فروپاشی حکومت نازی به هیچ رو پایان جنگ و قُوم کُشی نبود. دهه های پس از جنگ بیشتر شاهد بحران های خونباری بود که درجریان آنها گروه گروه مردم به قتل رسیدند. برای نمونه می توان به جنگ داخلی درآنگولا و کشتار میلیونها نفربه دست خمرهای سرخ در کامبوج و جنگ های قبیله ای در رواندا و فروپاشی خونین یوگوسلاوی و کشتار مسیحیان در جنوب سودان اشاره کرد. نیز نباید جنایت های استالین را نسبت به مردم جمهوری های امپراتوری شوروی فراموش کرد.

با این وجود هولوکاست جایگاه ویژه ای دارد و این امر سازمان ملل را هم بر آن داشت روزی را به این واقعه اختصاص دهد. تفاوت فقط در تعداد بسیار زیاد قربانیان نیست و سبوعیتی که در انجام این جنایت دیده شد، بلکه تفاوت این هم هست که انگیزه های مرسوم که دردیگر جنایت ها و قوم کشی ها وجود داشت در مورد هولوکاست پیدا نمی شود.

نازی ها یهودیان را نکشتند چون سرزمین آنها را می خواستند – یهودیان که سرزمینی نداشتند – و نیز نه چون یهودیان پیروان دین رقیب بودند – نازی ها و دست نشاندگانشان خدا ناباور و دشمن هر گونه دینی بودند. به هیچ رو هم نازی ها به خاطر اختلاف عقیدتی که با یهودیان داشتند آن ها را به قتل نرساندند– یهودیان هیچ عقیدۀ خاصِ «یهودی» نداشتند. یهودیان به دست نازی ها کشته نشدند چون نازی ها چشم به ثروت یهودی ها داشتند – بیشتر یهودیان فقیر بودند و آنهایی که چیزی داشتند با کمال میل حاضر بودند دار- وَ -ندار خود را بدهند تا زندگیشان را نجات دهند.

دنیا باید بیدار باشد

نازی ها یهودیان را «میکرب» می دانستند و به این دلیل بود که می خواستند آنها را با این سبوعیت و دقت نابود کنند. هولوکاست از ساز- وَ- کاری پوچ و هذیانی بوجود آمد، این ساز و کار با سرهم کردن نظریۀ ژنتیکی یهودیان را تهدید می دانست که این کار به نوبۀ خود نفرتی بی منطق و جنون زده و ویرانگر را در پی داشت. این نفرت با نابودی نازی ها از بین نرفت و 65 سال بعد از آزادی اردوگاه مرگِ آشوویتس هنوز می توان آن را در شکل های مختلف دید.

از این رو دنیا باید بیدار باشد که این نفرت دوباره جان نگیرد و متوجه یهودیان و دیگراقوام نشود. ایران آلمانِ نازی نیست. نظام سیاسی ایران و مبنای عقیدتیش و نیز توان نظامی و اقتصادی این کشورتفاوت زیادی با آلمان هیتلری دارد. اسرائیل امروزی را هم نمی توان با جامعۀ یهودی آن دوران مقایسه کرد که در اروپا پراکنده بود.

سلاح اتمی و جنون مرگبار: ترکیبی خطرناک

با این وجود حاکمان ایران با صرفِ وجود اسرائیل هم دشمنی بی امانی دارند. این موضع می تواند همان ساز- وَ- کار بی شرمانه ای را به جریان بندازد که به نفرت مرگبار درهولوکاست منجر شد. اگر ایران به سلاح اتمی دست یابد ممکن است مانند آلمان نازی دچار جنون مرگباری شود و به تهدیدی ویرانگر برای اسرائیل تبدیل گردد.

رهبران فلسطین می دانند که مردم آنها هم اگر ایران زمانی به اسرائیل حملۀ اتمی کند دچار رنج وحشتناکی خواهند شد. ازطرف دیگر، صلح بین اسرائیل و فلسطینی ها می تواند زهرِ نفرت ایران را خنثی کند و ساز- وَ- کار سیاسیِ هذیانی را بی اثر سازد که اسرائیل را شرّ مطلق می داند – «شیطان کوچک» که باید به هر قیمت نابودش کرد.

پایان بحران اسرائیل و فلسطین مؤثر تر ازهراقدام نظامی است. جبهۀ متحد اسرائیلی ها و فلسطینی ها می تواند مردم ایران را – که تا مدتی قبل روابط خوبی با کشور یهود داشتند – برآن دارد علیه این جنون که رهبران این کشور آشکارا به آن مبتلایند بشورند. اما اگر چنین نشود این خطر وجود دارد که حملۀ نظامی اسرائیل یا آمریکا علیه ایران وضع را بدتر کند و درد و رنج در این منطقۀ حساس را طولانی تر کند و افزایش دهد.

از: آبراهام بی یِهوشوا

در: دی ولت


 


سازمان ملل- هرچند به نظر می رسد پس از رگبار آخرین دور تحریم های تابستان امسال بر تهران، برخورد میان ایران و ایالات متحده به سطح تازه ای از روابط «شبه مستقیم» رسیده باشد؛ ولی واشینگتن از قواعد جدید بازی چندان مطمئن نیست.

رییس جمهور ایران محمود احمدی نژاد، هم قدرتهای غرب را با پیشنهاداتش به گفتگو تشویق می کند و هم با تئوریهای جاسوسی مربوط به یازدهم سپتامبرش ایالات متحده را مورد اهانت قرار می دهد.

رفتار نامعقول وی پایتخت های غربی را درباره سودمندی دیپلماسی بر سر برنامه هسته ای تهران دچار این تردید می کند که آیا آقای احمدی نژاد در خانه اش از پشتوانهء کافی برای وفا به پیمانهایش برخوردار است؟

اظهارات این هفتهء او نیز پرسش های تازه ای را برانگیخت که اگر گفتگوها انجام نشود رئیس جمهور باراک اوباما و هم پیمانان وی پاییز امسال چه گام هایی باید در پیش بگیرند.

کاخ سفید به این نتیجه رسیده است که فشار تحریم های سازمان ملل متحد، ایالات متحده و اتحادیه اروپا، تهران را به سوی راه حل های دیپلماتیک رهنمون شده و در طبقه حاکمیت شکاف انداخته است.

معاون نخست وزیر بریتانیا نیک کلِگ در جلسه روز جمعهء مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «امروز آماده بودم که در جلسه این هفته به استقبال پیشرفت گفتگوها درباره ایران بروم اما به جای آن موضوعی جهانی درباره مرگ که در گفته های عجیب و توهین آمیز رییس جمهور احمدی نژاد ادا شد یک بار دیگر توجه را به سوی خود جلب کرد و مسایل را تحت الشعاع قرار داد.»

رئيس جمهور ایران روز جمعه با ارائه مشخص ترین پیشنهاد گفتگوی مستقیمِ تهران در ماه های اخیر با ایالات متحده و شرکای سیاسی این کشور درباره موضوع هسته ای، حملهء رعد آسای خود را به رسانه های نیویورک به نهایت رساند.

احمدی نژاد گفت: جلسه می تواند برای اوایل ماه آینده تنظیم شود و به رئیس اتحادیه اروپا در سیاست خارجی کاترین اشتون گفت که با تهران در تماس باشد. وی همچنین پیشنهاد کرد که اگر قدرت های غربی سوخت هسته ای به ایران برسانند دولت وی به تولید اورانیوم غنی شده پایان می دهد.

آقای احمدی نژاد در نشست خبری سازمان ملل گفت: «ما علاقمند غنی سازی 20 درصدی نبودیم، برای پشتیبانی از بیمارانمان مجبور به این کار شدیم.» و افزود: «هنگامی که سوخت هسته ای برایمان فراهم شود به گزینهء توقف غنی سازی خواهیم اندیشید.»

وی حتا هنگامی که از در آشتی و مصالحه در می آید به اظهاراتی شبیه آن چه که پنچ شنبه درباره مسئول دانستن دولت امریکا در حوادث یازدهم سپتامبر بر زبان راند تکیه می کند. مقامات آمریکا و اروپا به ظاهر خشمگین شدند. با توجه به این که خانم اشتون نیز یک ماه برای به باز کردن راهی برای گفتگو با مذاکره کننده هسته ای ایران، سعید جلیلی تلاش کرد بی آن که به نامه ها و تماس های وی (از سوی ایران) پاسخ داده شود.

روز چهارشنبه ویلیام هِیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، با همتای ایرانی خود منوچهر متکی دیدار نیم ساعته ای داشت. ولی این دیپلمات بریتانیایی می گوید که اطمینان از این که چه کسی در تهران تصمیم گیرنده است بیش از پیش دشوار شده است.

آقای هِیگ در یک مصاحبه اعلام کرد که «مراکز قدرت گوناگونی (در ایران) هست.... ساختار قدرت کاملاً با آن چه که در یک جامعه مردم سالار غربی می شناسیم تفاوت دارد.» وی افزود: «در صورتی که گفتگو آغاز شود- که البته این نیز بستگی به شیوه برخورد و مذاق طرف ایرانی دارد- آیا این یک گفتگوی حقیقی به جریان خواهد افتاد یا تنها تدبیری خواهد بود برای خریدن زمان؟»

تحلیلگران آشنا با آقای احمدی نژاد- با توجه پیشینه دراز او در فرستادن پیام های مرکب و مخلوط- می گویند که اظهارات این هفتهء وی بازتاب دهندهء تقلایی است که برای اجتناب از جنگ با ایران و عادی سازی روابط با ایالات متحده دارد؛ که (البته) آن را به حساب یک پیروزی دیپلماتیک خواهد گذاشت.

یک رایزن مربوط به امور خارجی ایران می گوید: «در میدان های سیاسی داخل ایران نوعی از رقابت در گفتگو با امریکا وجود دارد که حتا تندروها نمی خواهند احمدی نژاد از گفتگو با ایالات متحده به عنوان برگ برنده بهره ببرد.» این رایزن می افزاید: «رهبر عالی مقام، آیت اله علی خامنه ای که در تمام موارد مربوط به کشور حرف نهایی را می زند به نظر نمی رسد عزم خود را برای گفتگو با امریکا جزم کرده باشد، زیرا بیم آن دارد که نقش وی در دنیای اسلام به عنوان رهبرِ مبارزه با امریکا کمرنگ شود.

از ماه پیش تاکنون، آقای احمدی نژاد با انتقادات رو به رشدی از سوی هم پیمانان محافظه کار خود روبرو بوده است که شفاهاً وی را برای نادیده گرفتن آقای خامنه ای، مجلس و وزرات امور خارجه به انتقاد گرفته اند.

مقامات ارشد ایالات متحده روز جمعه اعلام کرده اند که درهای گفتگو با ایران را همچنان باز خواهند گذاشت و تهران می تواند ماجرا را از طریق دفتر خانم اشتون پیگیری کند. با این همه آقای اوباما روز جمعه دست به تلاش توسعه طلبانه ای برای گفتگو درباره دولت ایران زد. آقای اوباما با سرویس فارسی مرکز پخش بی بی سی مصاحبه کرد که گفته می شود جزء پر شنونده ترین مراکز پخش اخبار در داخل ایران است. وی به غیر از محکوم کردن گفته های آقای احمدی نژاد درباره حادثه یازدهم سپتامبر، تاکید کرد که مشکلات اقتصادی روزافزون (حاصل از تحریم ها) در داخل ایران نتیجه تصمیم گیری رهبران تهران بوده است.

کاخ سفید چندین بار اعلام کرده که مشخصاً به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست و این مسئله در زمان جرج بوش نیز از سوی دفتر ریاست جمهوری اعلام شده بود. (با این حال) مقامات ایالات متحده باور دارند که تحریم های تازه باعث شکاف روزافزون در داخل دولت شده و نا آرامی های در طبقه بازرگان و کاسب به مرز انفجار می رسد. آقای اوباما در مصاحبه با بی بی سی فارسی می گوید: «قضیهء دولت ایران این است که گمان می کنم نهایتاً به مصلحت مردم خود خیانت می کند که آنان را بیش از پیش به انزوا می کشاند.»

مقامات اروپا و امریکا می گویند که تهران می تواند همچنان که برنامه غنی سازی خود را با شتاب پی می گیرد، با ارسال نشانه هایی متناقض از جامعه بین الملل زمان بخرد. در ماه های اخیر تهران غنی سازی اورانیوم را به درجه ای نزدیک به تولید جنگ افزار ادامه داده است در حالی که بازرسان هسته ای آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل بیش از پیش (برای بازبینی تاسیسات هسته ای) با محدودیت روبرو بوده اند.

مقامات اسرائیلی در خلال چند هفتهء اخیر درباره انباشت سوخت هسته ای در تهران مرتبا هشدار داده اند و آقای احمدی نژاد به حملات مدام خود درباره مشروعیت دولت یهود ادامه داد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل می گوید که اگر گفتگوی سیاسی نتواند از پیشرفت اتمی ایران در سطحی بالاتر جلوگیری کند دولت اسراییل ممکن است در برابر دارایی های هسته ای ایران دست به اقدام نظامی بزند.

* جو لاریا در این مقاله همکاری داشته است.

از: جِی سالومون و فرناز فصیحی / در: وال استریت جورنال


 


یک مقام مسوول ایرانی مرتبط با کنترل فعالیت های کامیپوترهای مراکز اتمی خبر داد که یک کرم کامپیوتری، شماری از کامپیوترهای حساس صنعتی از جمله فعالیت های مرتبط با برنامه اتمی جمهوری اسلامی را هدف حمله قرار داده است.

سازمان انرژی اتمی ایران اعلام نکرده که آیا این حمله کرم ها، آسیبی به کامپیوترهای حساس وارد کرده اند یا نه. یکی از این تاسیسات، مرکز غنی سازی اروانیوم در نطنز بوده که ایران در آن به فعالیت های غنی سازی اورانیوم می پردازد.

اما این اعلام خبر باعث شد حدس ها و گمانه ها بالاتر رفته و مشخص نشود که هدف کرم کامپیوتری «استاکس نت» چه بوده است. کارشناسان می گویند این کرم کامپیوتری، سال هاست اینترنت را گرفتار خود کرده است. این کرم بر روی فایل ها و پرونده ها سوار شده و با آن منتشر و پخش می شود.

استاکس نت که به طور رسمی چند ماه پیش شناسایی شد، مشخصا روی تاسیسات صنعتی ساخت زیمنس کار می کند که کنترل لوله های انتقال نفت، تاسیسات برق و الکتریسیته، تاسیسات اتمی و دیگر فعالیت های صنعتی را در دست دارند. در حالی که هنوز مشخص نیست ایران فقط هدف این حمله بوده، این گونه آلودگی ویروسی در اندونزی، پاکستان، هند و دیگر نقاط هم گزارش شده است. برخی گزارش ها حاکی است شماری از کامپیوترهای صنعتی درون ایران از کار افتاده است.

بسیاری از کارشناسان می گویند با توجه به پیچیده بودن عملکرد این کرم و محیط کاری آن در فعالیت های صنعتی، به نظر نمی رسد این حمله کار هکرها باشد و بیشتر احتمال آن زیاد است که این کار خود دولت باشد. این کرم می تواند کامپیوترهایی که به اینترنت وصل نیستند را مورد حمله قرار دهد و حتی اگر به اینترنت وصل نباشند، از روی یک حافظه فلش هم قابل انتقال است. سپس این کرم در کل شبکه کامپیوتری پخش شده و از آن جا به دیگر شبکه ها هم می رود.

خبرگزاری مهر به نقل از رضا تقی پور، یکی از مقامات مسوول در وزارت فناوری و مخابرات گزارش داد که این حمله خسارات جدی به بار نیاورده است. اما محمود لیالی، از وزارت صنایع و معادن گفته که بیش از 30 هزار کامپیوتر حمله شده و این حمله را بخشی از حمله الکترونیکی به ایران خوانده است.

خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا هم روز جمعه گزارش داد جلسه ای قرار است طی روزهای آینده در سازمان انرژی اتمی برگزار شود تا روش های پاک کردن کامپیوترها از استاکس نت را بررسی کنند. پیشتر گفته شده بود این کرم به دلیل نقص نرم افزار ویندوز قابلیت فعالیت دارد اما مایکروسافت اعلام کرده در حال ترمیم آسیب های سیستم است.

ردیابی یک کرم اینترنتی کار بسیار سخت و پیچیده ای است و تقریبا محال است بتوان مبدا آن را تشخیص داد.

اما ایران دلایلی هم در دست دارد که بگوید هدف این حمله بوده است: در روزهای اخیر ایران شواهدی به دست آورده که نشان می دهد در اقلام وارداتی مورد استفاده در سانتریفوژهای نطنز، خرابکاری صورت گرفته است. نیویورک تایمز در سال 2009، سال گذشته میلادی گزارش داد جورج بوش، رییس جمهوری وقت آمریکا مجوز اقدامات جدید از جمله فعالیت های الکتریکی، الکترونیکی و کامپیوتری برای مقابله با برنامه اتمی جمهوری اسلامی را صادر کرده است.

این برنامه از مخفی ترین و سری ترین برنامه های اطلاعاتی است که در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما بیشتر هم شده است. هرچند گزارش شده که برنامه اتمی جمهوری اسلامی در سال گذشته به موانع فنی و تکنیکی زیادی برخورد کرده، اما مشخص نیست این به دلیل تحریم ها است و یا به دلیل طراحی ضعیف و بد سانتریفوژها که از پاکستان وارد شده و یا این که اصولا نتیجه خرابکاری است.

جیمز لوییس، از کارشناسان مرکز مطالعات بین المللی و استراـژیک در واشینگتن می گوید:«این کار ساده لوحانه ای است که به کارآیی کرم استاکس نت نگاه کرده و سریع از آن نتیجه گیری کنیم که این کار حمله آمریکا است اما هیچ مدرکی مبنی بر آن وجود ندارد. فکر نکنم در حال حاضر بتوانیم پاسخی به این پرسش داشته باشیم.»

آقای لوییس افزود: «با توجه به داشته ها و دانسته های ما از استاکس نت می توان گفت که چهار یا پنج طرف هستند که می توانستند این کار را انجام دهند. یا آمریکا، اسراییل و یا فرانسه و آلمان. ظن قوی این است که شاید آمریکا، بریتانیا و اسراییل در صدر این فهرست باشند هرچند نمی تواند روسیه، چین، فرانسه و آلمان را از فهرست مظنونان کنار گذاشت.»

باراک اوباما پیشتر از اقدامات حفاظتی بیشتر برای حفظ حملات کامپیوتری و الکترونیکی علیه بانک ها، نیروگاه ها و مراکز ارتباطی و حساس خبر داده بود. او البته هیچ حرفی از آن روی سکه حملات اینترنتی و جنگ سایبری که در آژانس امنیت ملی آمریکا انجام می شود، نزد.

این که این کرم روی تاسیسات ساخت شرکت زیمنس فعالیت می کند اما یک چیزی را می گوید: سیستم های کنترلی زیمنس در سرتاسر دنیا استفاده می شود اما فقط در ایران است که این کرم روی آنها فعال شده است. یکی از این ها در نیروگاه اتمی بوشهر فعال است که توسط روسیه ساخته شده است.

اما بوشهر نقشی در فعالیت های نظامی هسته ای ایران ندارد. این مرکز فعالیت های غنی سازی نطنز است که باعث نگرانی است و ممکن است غنی سازی در حد ساخت بمب در آنجا دنبال شود.

* شرح عکس: شبکه های کامپبوتری در حال مانیتورینگ، عکس از کوربیس


 


رهبران جمهوری اسلامی هربار همان حقّۀ قدیمی را می زنند. ابتدا غربِ منفور را با سخنانی ستیزه جویانه در بهت و وحشت فرو می برند. درحالیکه غرب مشغول این است که ناخرسندی خود را بصورتی دیپلماتیک بر زبان آورد حکومت ایران زود اشاره ای می کند که در مناقشۀ بی پایان بر سر برنامۀ اتمی این کشور به احتمال حاضر به گفتگوست.

واقعاٌ هم، هربار مؤفق می شوند. دولت ها و سیاستمداران غربی فوری و با سر براهی به این به اصطلاح پیشنهاد ایران امید می بندند و شروع می کنند به خواندن بین سطرها تا ببینند آیا ایران این بار جدی است یا نه. این بار هم مانند دفعه های قبل: در واکنش به حضور گستاخانۀ احمدی نژاد در مجمع عمومی که در جریان آن با شکافتن قبرستان کهنه بازهم از تئوری توطئه و دست داشتن خود دولت آمریکا در حوادث 11 سپتامبر سخن گفت دیپلمات های غربی فقط جلسه را ترک کردند.

آدم از خود می پرسد که چرا این دلاوران اصلاٌ در جلسه حاضر می شوند که شاهد نفرت پراکنی رئیس جمهور ایران باشند؟ فرقی نمی کند، آیا احمدی نژاد خواهان نابودی اسرائیل می شود یا هولوکاست را انکار می کند یا شوخی پیش بینی بازی های جام جهانی فوتبال را توسط هشت پایی به نام «پاول» جدی می گیرد و آن را نشانۀ انحطاط فکری غرب می داند، یا ایران را دومین قدرت جهانی در کنار آمریکا اعلام می کند – هیچکدام از گفته هایش آنقدر جنون آمیز نمی نماید که امید غرب را از این نا امید کند که احمدی نژاد خرد ورزد و رفتار اشتباه خود را اصلاح کند.

اینگونه بود که وزیرخارجۀ آلمان گیدو وستروله – واقعاٌ یادِ موش زمستان خواب به خیر - این بار هم با شتاب خواست از اعلام آمادگی احمدی نژاد برای گفتگوهای جدید «نشانه ای مثبت» بیرون بکشد. باید دانست مدتهاست که حرفی با حکومت ایران نمانده مگر اینکه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و اجازۀ بازرسی همه جانبۀ تأسیسات اتمی خود را بدهد – همانگونه که شورای امنیت از سالها پیش خواسته است.

فراسوی تحقق این حداقل خواسته، تماس برای گفتگو تنها تلاشی برای وقت کشی است که تهران همیشه بکار می زند تا همچنان برنامۀ اتمی خود را پیش ببرد. اما نه فقط به دلیل این احتمال که ایران ممکن است بزودی به سلاح هسته ای دست یابد، نه فقط به این دلیل که ایران با صادرات تروریسم خاورمیانه را بی ثبات می کند و مانع اصلی برای صلح در خاورمیانه است، حکومت اسلامی ایران در حال حاضر بزرگ ترین خطر و ننگ برای بشریت متمدن است.

نظامی که منتقدان خود را در داخل «دشمنان خدا» می خواند و آنها را پیوسته شکنجه می کند و صدها نفرشان را اعدام، نظامی که زنان را به دلیل خیانت به همسر به مرگ با سنگسار محکوم می کند و همجنس گزایان را در ملاء عام بر روی جرثقیل به دار می کشد، نه تنها نمی تواند طرف صحبتِ «معمولی» باشد بلکه نمی توان با این حکومت مناسبات اقتصادی و تجاریِ «غیرسیاسی» داشت. به صورت خاص آلمان باید از خود بپرسد چرا صادراتش به ایران در شش ماه اول سال جاری با وجود تحریم ها 14 درصد افزایش یافته است و چرا بانک تجاری اروپا- ایران در هامبورگ بسته نمی شود.

ده ها سال نظریه پردازانِ با حسن نیتِ تشنج زدایی خوابِ «آزادیِ» تدریجی نظام حاکم در جمهوری اسلامی را دیده اند. برعکسش رخ داده است. حکومت تمامیت خواه مذهبی ایران، اگر هم اصولاٌ زمانی معتدل تر شده باشد، به خشونت دوران آغازین خود بازگشته است. این حکومت را باید سرانجام در تمامی سطوح بین المللی منزوی کرد. تحریم های کنونی کافی نیستند. باید بصورت هدفمند همۀ جریان های مالی را بر روی جمهوری اسلامی بست، و نباید دیگر هیچگونه تماس رسمی با نمایندگان دولت ایران ممکن باشد بدون اینکه آنان را با جنایت های حکومت علیه حقوق بشر و کرامت انسان روبرو ساخت.

به این دلیل نیز، و نه فقط به دلیل برنامۀ اتمی، باید جمهوری اسلامی عواقب کارهای خود را ببیند. اگر نتوان سبوعیت رو به افزایش حکومت ایران را مهار کرد منطقۀ خاورمیانه – و احتمالاٌ تمام دنیا – دچار فاجعه خواهد شد.

* از: ریشارد هِرتسینگر / در: دی ولت


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته