-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 09/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سخنی با خانم زهرا رهنورد

 

 گفتگوی خودنویس با خانم زهرا رهنورد را خواندم. ابتدا فکر کردم غلط چاپی در صحبتهای ایشان وجود دارد .بعد فکر کردم شاید من درست نمی خوانم. عینک نزدیک بینم را برچشمم گذاشتم و دوباره مطلب را خواندم بازهم همان بود. با شناختی که از خودنویس و دقت آن در انتقال و انتشار مطالب دارم  بعید می‌دانم اشتباهی صورت گرفته باشد. در تمام مصاحبه خانم رهنورد با خودنویس دو نکته برایم جالب و البته تاسف انگیز به نظر آمد:

 

۱- ایشان می‌فرمایند: «بخش عظیمی از ملت ایران به خمینی اعتقاد دارند». ایشان بر اساس کدام داده آماری معتبر این گفته را می‌فرمایند. ما که هرکجا دیده‌ایم و خوانده‌ایم نفرتی عمومی از دوران خمینی و به قول همسر ایشان «دوران طلایی امام راحل » را مشاهده می‌کنیم. آقای خمینی به جز اینکه آن نظام فاسد شاهنشاهی را ساقط کرد و یک نظام ۱۰۰۰ برابر فاسد‌تر و منحط‌تر از آن را بنیان نهاد، نظامی که به خود آقای موسوی که نخست‌وزیرش بود هم رحم نکرد، چه دست آوردی برای ملت ایران آورد؟ آقای خمینی از روزی که آمد گفت اقتصاد مال خر است و کشور ایران را ۱۴۰۰ سال به عقب برد و ملت را به کشتن داد .تنها فایده خمینی این بود که افرادی مانند آقای موسوی یکشبه به مقامات بالا رسیدند. ایشان درست می‌فرمایند. حق شهروندی آقای موسوی است که به امام خمینی عزیزشان اعتقاد داشته باشند. ایشان نخست‌وزیری‌شان را از «حضرت امام» دارند ولی نباید علاقه شخصی‌شان به «حضرت امام» را به همه ملت تعمیم بدهند. اگر واقعا نظر ایشان همین است یا آگاهی کافی ندارند و یا با کمال شرمندگی دروغ می‌گویند و یا شایدهم هردو!!

 

۲-خانم رهنورد می‌فرمایند :« آقای خامنه‌ای و آقای موسوی از کشتارهای سال ۱۳۶۷ آگاهی نداشته‌اند»! کدام عقل سلیم این را باور می‌کند؟ در آن زمان خامنه‌ای رییس جمهوری و موسوی نخست وزیر این نظام بود و هردو در راس این نظام سرکوب قرارداشتند. می‌توانیم بپذیریم این دو در این کشتارها نقشی نداشته‌اند. در صدد اتهام زدن به کسی هم نیستیم. ولی اینکه خانم رهنورد بگویند اینها از این قضیه آگاهی نداشتند دروغ محض است. شاید خانم رهنورد می‌پندارند اگر حتی به طور ضمنی هم که شده به آگاهی همسرشان از قضیه کشتار سال ۱۳۶۷ اعتراف کنند در صورت تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب که تشکیل آن بارها به تعویق افتاده است پای همسرشان و بسیاری از اصلاح طلبان امروز مدعی آزادی و عدالت و بازجوها و اطلاعاتی های دیروز به وسط خواهد آمد. شما را نمی‌دانم ولی من به هیچ وجه نمی‌توانم بپذیریم که اینها از وقایع سال ۱۳۶۷ خبر نداشته‌اند.

 

امیدوارم خانم رهنورد برای موارد مطرح شده پاسخی داشته باشند. راستش را بخواهید من از روز نخست به اینها اعتماد نداشتم وهنوز هم اعتماد ندارم! به خصوص پس از خواندن این مصاحبه متوجه شدم در کشور ما فقط احمدی‌نژاد نیست که دروغ می‌گوید!

 

 


 


طلافروشان تهراني اعتصاب كردند

پايگاه خبري جهان‌نيوز وابسته به جريان اصولگراي نزديك به دولت نوشت: «فعالان این بازار معتقدند که دولت برای اجرای این قانون هنوز اطلاع‌رسانی نکرده است و این درحالی است که دولت بیش از یک سال است که اجرای این قانون را عقب انداخته است تا بتواند در امر اطلاع رسانی مقدمات لازم را فراهم کند.»


چندي پيش نيز طلافروشان بازار به دليل مشابه مغازه‌هاي خود را تعطيل كردند اما با وعده‌هاي مسولان دست از اعتصاب كشيدند.


رييس سازمان امور مالياتي ضمن رد هر گونه عقب‌نشيني در برابر خواسته طلافروشان در جمع خبرنگاران درباره گفت: «اينها با توجه به اينكه نسبت به ساير اصناف سواد بالاتري دارند قانون ماليات را از خود مسئولان سازمان مالياتي نيز بهتر مي‌دانند و مشكل عدم اطلاع نيست بلكه ترس از شفاف‌ شدن درآمدها دارند.»


به گزارش فارس، علي عسكري معاون وزير اقتصاد و رئيس سازمان امور مالياتي كشور گفت: «به مسئولان صنف طلافروش اطمينان داده‌ايم كه اگر ۳ درصد ماليات بر ارزش افزوده اجرا شود در مورد كساني كه اظهارنامه ماليات بر ارزش افزوده پر كرده‌اند و در دوره‌هاي آموزش شركت نموده‌اند در مورد ماليات بر درآمد سالانه نيز تخفيف قانوني قائل شده و چه بسا با روشن شدن درآمد واقعي اصناف طلافروش ماليات برخي از آنها به دليل واقعي شدن كاهش پيدا كند.»


وي ادامه داد: «نقطه نظر دوستان اصناف را نيز در اين مدت شنيديم كه مشكل خاصي وجود نداشت و قرار شد كار از اول مهرماه سال جاري با اتفاق نظر جلو رود.»


عسكري با بيان اينكه اظهارنامه عملكرد ماليات بر ارزش افزوده در مورد فصل پاييز جاري از اول تا ۱۵ دي ماه ارائه مي‌شود گفت: «در اين فرصت اعضاي صنف طلافروش فرصت قانوني براي شركت در دوره‌هاي آموزشي ماليات بر ارزش افزوده و استفاده از تخفيف قانوني دارند.»


وي در پاسخ به اين پرسش كه اگر توافق با اصناف صورت گرفته پس چرا امروز بازار طلافروشان تهران در اعتراض به قانون ماليات بر ارزش افزوده بسته بود و آيا اينها مي‌خواهند با بستن مغازه‌ها جلوي اجراي قانون را بگيرند گفت: «آنچه قانون وضع كرده براي هر كدام از كالاها در فرآيند اقتصادي كه مبادله مي‌شود بايد ۳ درصد ماليات بر ارزش افزوده بپردازد.»


رئيس سازمان امور مالياتي در مورد ايراد برخي از اصناف طلافروش مبني بر عدم اطلاع از نحوه اجراي قانون گفت: «۲۰۰ هزار نسخه بسته قانون و نحوه پركردن اظهارنامه براي اصناف ذي‏ربط ارسال شده و ۷۷ هزار و ۵۰۰ نفر آموزش رودررو گذراندند و اتفاقا اصناف طلا فروش قانون را خوب بلدند و موشكافانه مسائل را مي‌دانند.»


 با اين كه پيش از اين محمد كشتي‌آراي رئيس اتحاديه كشوري طلا و جواهر پيش از اين در گفت‌وگو با مهر از توافق اتحادیه و سازمان امور مالیاتی کشور برای اخذ مالیات بر ارزش افزوده از اول مهر ماه توسط فعالان این صنف خبرداده بود، طلافروشان امروز شنبه دست به اعتصاب زدند.


وي در مصاحبه روز چهارشبنه گذشته با اشاره به اين كه از پنج شنبه اول مهرماه در صنف طلا و جواهر قانون ماليات بر ارزش افزوده اجرا خواهد شد گفت: «جلسات متعددی میان اتحادیه و صنف طلا و جواهر با سازمان امور مالیاتی کشور برگزار شد و در این جلسات در خصوص فاکتورهایی که باید استفاده شود، بحث شد.»


رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر با اشاره به تعامل صورت گرفته میان اتحادیه طلا و جواهر و سازمان امور مالیاتی اظهار داشت: «قرار بر این شد که فعلا از فاکتورهایی که هم اکنون در حال استفاده توسط فعالان این صنف است در بخش مالیات بر ارزش افزوده نیز استفاده شود.»


وی ادامه داد: «در این مدت نیز با همکاری سازمان و کارشناسان فاکتورهای یکسانی طراحی می شود تا در اختیار فعالان این صنف در سراسر کشور قرار گیرد.»



به گزارش مهر، امروز قيمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم  345 هزار تومان، طرح جدید ۳۲۷ هزار تومان، نیم سکه ۱۶۴ هزار تومان و ربع سکه  ۸۳ هزار تومان اعلام بود. همچنین امروز شنبه قیمت هر گرم طلای زرد ۱۸ عیار ۳۲هزارو ۸۵۰ تومان و هر اونس طلای جهانی نیز یکهزارو ۲۹۵ دلار اعلام شد.

امروز قیمت هر دلار آمریکا در بازار ۱۰۶۸ تومان و هر یورو نیز ۱۴۲۰ تومان بوده است. قیمت هر دلار آمریکا روز چهارشنبه در بازار آزاد ۱۰۵۷ تومان و هر یورو ۱۳۹۰ تومان بود.


 


از کجا معلومه؟
 


مذهب

 


۱.هنوز یک ماه از جنجال تری جونز نگذشته است. این حرکت باعث شد همه ی جهانیان بفهمند در آمریکا آزادی به مقداری است که می‌تونی کتاب همه‌ی ادیان را بسوزانی و حتی همگان  متوجه شدند که سوزاندن پرچم  آمریکا در آمریکا نیز مجاز است و جز آزادی های مدنی به حساب می‌آید. پس با همه‌ی پیامدهای منفی حرکت انجام نشده تری جونز یک پیامد مثبت هم همراه بود اینکه در دانستیم در آمریکا آزادی‌های مدنی حد و مرز ندارد.


۲. اما حال خبر می‌رسد که هیات نظارت بر امور مدارس در تکزاس «نشر کتاب های موافق اسلام در تگزاس به رای گذاشته شد».


این هیئت قطعنامه‌ای به رای گذاشته است که از ناشران می‌خواهد -الزامی در کار نیست- که از نشر کتاب‌های موافق اسلام/مخالف مسیحیت امتناع ورزند. طرفداران این قطعنامه می‌گویند رای مثبت لازم است تا به ناشران هشدار داده شود که اگر می‌خواهند کتاب‌های آنها در مدارس تگزاس فروخته شود، کتاب‌های ضد مسیحیت منتشر نکنند.


۳.به صحبت‌های رندی ریوز تدوین کننده‌ی این قطعنامه دقت کنید:


آقای ریوز به بی‌بی‌سی گفت: «آموزه های موافق اسلام و مخالف مسیحیت در این کتاب‌ها موضوعی است که ما را نگران کرده است.»


او گفت: «حجم مطالبی که در کتاب‌های درسی ما به مذهبی غیر از مسیحیت اختصاص داده شده دو برابر مطالبی است که در باره مسیحیت است. این در حالی است که مسیحیت بنیاد کشور ماست.»


قطعنامه، همچنین می گوید در کتاب درسی دیگری ۱۵۹ سطر به اسلام اختصاص داده شده در حالی که ۸۲ سطر به دین مسیحیت. این کتاب همچنین به قتل عام یهودیان توسط مسیحیان پرداخته در حالی که به کشتار مسلمانان در بغداد توسط تیمور لنگ، فاتح مسلمان، در قرن ۱۵ میلادی، اشاره‌ای نداشته است.


۴. «این در حالی است که مسیحیت بنیاد کشور ماست »این شاید افشره تفکر آقای ریوز باشد.اگر این حرف در جهوری اسلامی زده می شد تعجبی نداشت و ما نیز به سخنان آنها عادت کرده‌ایم که مدام می‌گویند این مملکت اسلامی است و ....حالا به تشابه فکر مذهبیون دو گروه می‌توان پی برد. وقتی این جملات آقای ریوز را می‌خوانیم پی می‌بریم که مذهبیون تمام عالم خود را برتر از دیگر مذاهب می‌دانند. وقتی آقای ریوز می‌گوید مسیحیت بنیاد کشور ماست و چرا سطور مربوط به مسیحیت از سایر ادیان کمتر است می‌توان  همین بحث را در ایران دید که در کشوری که اکثریت آن شیعه دوازده امامی است چه نیازی است که درباره مذهب یا ادیان دیگر بحث شود و ...


بحث بر درستی یا درستی سخنان ریوز نیست، بحث این است که مذهبیون هیچ کجای دنیا مایل به بر قراری صلح و یا ثبات بین یکدیگر نیستند و یا اگر هم باشند از تریبونی برخوردار نیستند. تریبون مسیحیت در دست کاتولیک‌ها و اوانجلیست‌هاست، تریبون اسلام در دست بنیادگرایان و تریبون یهودیت در دست صهیونیست‌ه .


۵ . ناگفته نماند که در تگزاس نیز کسانی هستند که با این طرح مخالفند و این طرح را باعث ایجاد تفرقه می‌دانند و تذکر داده اند که طرح بدون کار کارشناسی صورت گرفته است.


 


عبادی و «شیادان» روزنامه‌نگار؟

 

پس از آنکه نامه ای از طرف ۶۷ نفر از روزنامه نگاران در تبعید به احمدی نژاد نوشته شد، آقای عبادی نویسنده وبلاگ روزنامه نگار آزاد مقاله‌ای را با عنوان «این شیادها در کجا روزنامه نگار بوده‌اند؟» نوشته است و سابقه روزنامه‌نگاری چندتن از امضا کنندگان را مورد تشکیک قرار داده است. او مدعی شده است دست کم نیمی از افرادی که نام‌شان زیر نامهء  «۶۷ نفر از روزنامه نگاران تبعیدی« به ریاست جمهوری اسلامی ایران فهرست شده است روزنامه‌نگار نیستند و از آن مهم‌تر اینکه تبعیدی هم نیستند. این شیادان و دروغگویان نه تنها در عمرشان – حتی برای یک دقیقه – در هیچ روزنامه‌ای یا نشریه‌ای کار روزنامه‌نگاری نکرده‌اند، بلکه به امور دیگری مشغول بوده‌اند که با ماهیت و جوهرهء کار روزنامه‌نگاری و آزاد‌اندیشی و اصل راست‌گویی و شرافتمندی در تضاد بوده است. او در این مقاله به سابقه‌ی روزنامه نگاری بابک داد به تفصیل پرداخته است و نیز سوابق  حسام میثاقی، آیدا سعادت، شهاب‌الدین شیخ و امیر رشیدی را مختصرا (ویا به علت نبود سابقه) شرح داده است. وی قبلا نیز مقاله‌هایی به قول خود افشاگرانه در این زمینه نوشته است که مهم‌ترین آنها مقاله‌های «لاشخورهای حقوق بشری شیوا نظر آهاری را مرده می خواهند» و«مهدی خزعلی، از آفتابه داری سعید امامی تا کفش بوسی وزارت خارجه آمریکا» می‌باشند.

او در پاسخ به کامنت یکی از باردیدکنندگان وبلاگ خود گفته است : «من از آقای نیک آهنگ کوثر ( که ظاهرا” جمع کنندهء این امضاها هست) خواسته‌ام تا روشن کند این اشخاصی را که به عنوان  "روزنامه نگاران تبعیدی" فهرست کرده است اولا در کجا روزنامه‌نگار بوده‌اند ، ثانیا چگونه (از شهرهای محروم و بعضا"روستاهای دور افتاده‌شان در ایران ) به شهرهایی مانند مانند واشنگتن، نیویورک، پاریس، لندن و دیگر پایتخت‌های اروپایی و آمریکایی تبعید شده‌اند؟ اگر آقای نیک آهنگ کوثر توانست سوابق روزنامه نگاری همهء این ۶۷ نفری را که به عنوان روزنامه‌نگاران تبعیدی معرفی کرده است مشخص کند، پس قاعدتا بنده اشتباه می کرده‌ام، اما اگر نتوانست شواهد روزنامه‌نگار بودن دست کم سی نفر از این امضاها را نشان بدهد، آنوقت متوجه خواهید شد که اوضاع از چه قرار بوده است» وی گفته است که در آینده نیز مطالبی در این زمینه خواهد نوشت.

در گذشته وقتی آقای عبادی این اظهارات را در وبلاگ خود می‌نوشت او را اطلاعاتی و آدم رژیم می‌خواندند و آقای خزعلی او را زنازاده از یک فرد یهودی دانسته است اما بهترین روش برای پاسخ دادن به ادعا های آقای عبادی پاسخ دادن با دلیل و مدرک است و نشان دادن سابقه خبرنگاری و فعالیت های سیاسی است نه اینکه به او فحش داد یا او را مامور جمهوری اسلامی دانست .

 


 


آیا شعبه‌ای از شورای نگهبان درسایت خودنویس ایجاد شده است؟

 

مدت کوتاهی است همکاری خود با سایت خودنویس را شروع کرده و طی این مدت ۴ متن برای برای انتشار به این سایت ارسال نموده‌ام که متاسفانه دو متن من منتشر نگردیده و این درحالی است که این دو نوشته درچارچوب قوانین سایت بوده وهیچ مانعی که بتواند سد چاپ این دومتن باشد درآن وجود نداشته است.

نوشته اول درمورد استعفای شیوا نظرآهاری و دوستانش از کمیته گزارش‌گران حقوق بشر در ایران ونوشته دوم طنزی درمورد سخنان احمدی‌نژاد درمجمع عمومی سازمان ملل بوده است.

 

مسئولین سایت خود نویس بدون ارائه هیچ دلیلی از انتشار این دومتن بدون ازانتشار آن سرباز زده‌اند.

 

دوستان مسئول درسایت خودنویس توجه داشته باشید:

اگرنویسنده‌ای نوشته خودرا برای اولین بار به سایت شما ارسال کرد این فرصتی است که دراختیار شما قرارداده شده و گرنه با توجه به گستردگی منابع پخش هیچ نوشته‌ای بدون خواننده نمی‌ماند و منتشر می‌گردد.

 

بنظرم می‌رسد که درسایت شما شعبه‌ای از شورای نگهبان ایجاد شده باشد که اول انتخاب می‌کند و بعد آنرا برای انتخاب دیگران ارائه می‌نماید!

 

دوستان _ چنین برخوردهای ناشایست و گزینشی نشان می‌دهد که سایت شما تا رسیدن رسانه دموکراتیک که برمبنای آزادی اندیشه و بیان استوار باشد فاصله بسیار دارد.

 

البته بنده هنوز بدان نتیجه نرسیده‌ام که عواملی ضد دموکراتیک مخالف آزادی اندیشه و بیان درمدیریت سایت اعمال نفوذ می‌نمایند ولی رسیدن کامل به این نتیجه چندان هم مشکل نیست و بنده می‌توانم با ارسال چند نوشته متفاوت میزان پای‌بندی شما به اصل آزادی اندیشه و بیان را محک زده وبه آگاهی عموم برسانم.

 

فرض بنده فعلا درمورد وجود عوامل ضد دموکراتیک درمدیریت سایت دراندازه یک گمانه‌زنی است ولی مطمئن باشید این شک و تردید بی‌دلیل نیست و با کمی دقت و جستجو می‌توان وجود این عوامل را پیگیری و اثبات نمود.

گرچه برای یک نویسنده راه‌های بسیاری برای رساندن صدا و پیام وجود دارد ولی سانسور وگزینش شبه شورای نگهبانی شما اگر ادامه  یابد آگاهی رسانی درمورد وجود عواملی ضد دموکراتیک و مخالف آزادی اندیشه و بیان در مدیریت این سایت کار چندان دشواری نیست.

 

به هرصورت، هدف از این نوشتارفعلا یک اعتراض و هشدار است، که  صدالبته می‌تواند درصورت عدم تصحیح اشتباه توسط شما تا مرحله  آگاهی‌رسانی گسترده درسطح بلاگستان فارسی ادامه یابد......

 

که امیدوارهستم این سانسور و گزینش تنها یک کم‌کاری و ناشی‌گری و اشتباه بوده و جبران گردد.

------------------------

 

آقای پرهام عزیز،

همکاری شما با خودنویس را پاس می‌دارم، اما ذکر چند نکته را واجب می‌دانم:

۱- در کنار مطلب شما، نام‌تان می‌آید، در نتیجه لازم نیست چهار جا نام‌تان را تکرار کنید. برای ما مهم است که خواننده محترم با نام نویسنده آشنا شود، اما نه اینکه دو بار در مقدمه بیایید، یک بار در تیتر، یک بار در انتهای مطلب و یک بار کنار مطلب.

۲- مطلب پیشین شما توسط یکی از دبیران خودنویس بررسی شد و به دلیل ناخوانی با بعضی واقعیت‌ها منتشر نگردید.

۳- مطلب دیگر شما امروز منتشر شده است. دبیر سایت هنوز مشغول گرفتن غلط‌های آن است، حتی پس از انتشار.

۴- خودنویس انتشار همه مطالب رسیده را تضمین نکرده است، اما بیش از ۹۵٪ نوشته‌های غیر تکراری را مستقیما و یا پس از بازنویسی توسط نویسندگان محترم منتشر کرده‌ایم.

۵- آزادی بیان برای ما با معیارهای رسانه‌ای معنا دارد. عدم انتشار مطلبی از جنابعالی نیز بر پایه «گزینش شواری نگهبانی» یا «کم‌کاری» یا «سانسور» نبوده است.

۶- تلاش ما، انتشار مطالب پس از بررسی است. مطالبی که غلط‌های املایی زیادی دارند هم دیرتر منتشر می‌شوند. اگر غلط‌های املایی و تعداد نقطه‌ها و کاماها و فاصله‌های جا افتاده را «های‌لایت» کنیم و منتشر، حتما برای جنابعالی و بسیاری از دوستان جذاب نخواهد بود. گرفتن این همه غلط طبیعتا وقت می‌برد. تازه، بسیاری از غلط‌ها را بعد از انتشار پیدا می‌کنیم. امیدوارم این تاخیر را بر ما ببخشایید. برای جلوگیری از بروز این تاخیر، پیشنهاد می‌کنیم مطلب‌تان را حداقل دو بار پیش از ارسال مطالعه کنید. همین مطلب فعلی شما را بعد از انتشار دو بار «ادیت» کرده‌ام. می‌دانید هر بار چقدر وقت می‌گیرد؟

۷- تذکر را پاس می‌داریم، اما تهدید را غیر منطقی می‌دانیم. می‌توان بحثی منطقی بدون خط و نشان کشیدن داشت. موافقید؟

با احترام

نیک آهنگ


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته