-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 09/27/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



daneshgah
دفتر تحکیم وحدت به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید بیانیه ای منتشر کرده است که در آن از لزوم تدوین مدل های جدید فعالیت دانشجویی در سال تحصیلی پیش رو سخن به میان آماده است و تاکید کرده که اقتدارگرایان چاره ای جز پذیرش مطالبات مردم ندارد.

به گزارش دانشجونیوز، در قسمتی از این بیانیه آماده است: " حرکت های حق طلبانه، مدنی و شناسنامه دار دانشجویی در طول یک سال اخیر با سرکوب شدید نهادهای امنیتی و نظامی مواجه شده است. سرکوبی که باز نمایانگر تلاش برای بستن یکی دیگر از منافذ تنفسی جامعه است. در این میان غالب دانشجویان که همواره ظرف فعالیت های سیاسی-اجتماعی خود را فضای علنی دانشگاه و تحت شعارها و مطالبات مشخصی تعریف کرده بودند در حال بازتعریف و اتخاذ استراتژی های جدید برای فعالیت هستند."

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

جلوه گری دیگر بار آفتاب دلنشین مهر یادآور مهر و مهربانی شد و یاد یاران همراه زنده دل را باز در مشاممان ریخت. آنها که بار رشادت را در زمانه ای سخت، جانانه به گرده کشیدند. گروهی برای همیشه ترکمان کردند و در خاطرمان تا ابد سبز و راست قامت ماندند. و دلاوران دیگری که همچنان شیرینی آزادی هر کدامشان یادآور تلخی اندوه اسارت دیگریست، که آنجا که مهر نشسته بر دل از دل نمیتوان شست. یک سال پر نشیب و فراز دیگر گذشت و بار دیگر در آستانه مهر و بازگشایی دانشگاه ها قرار گرفته ایم.

 

اکنون پس از گذشت یک سال و اندی از انتخابات ریاست جمهوری و اتفاقات و فراز و نشیب های بسیار زیاد این دوره، شرایط ویژه ای بر جامعه و کشور حاکم شده است. اقتدارگرایان از چندین سال پیش چشم خود را بر بسیاری از واقعیات موجود بسته اند. راه راست اصلاحات تدریجی را با ناسپاسی کنار زده اند و به ناچار بر کجراهه ای پای نهاده اند که هر چه بیشتر به پیش می روند مشکلاتشان افزون تر و چراغ اقبالشان کم فروغ تر و از راه درست دورتر و دورتر می شوند. آن ها واقعیات یک جامعه رشدیافته که سطح معلومات و ارتباطاتش رشد قابل ملاحظه ای کرده و دنیایی دیگر می طلبد و سیاستی نوتر و زندگی متفاوت، را نمی پذیرد و درک نمی کند و بر اداره جامعه و کشور بر اساس روش ها و سیاست های ناکارآمد و حاکم کردن ایدئولوژی خود و ارزش های کم اقبال، سخت جانی می کنند.

 

نیروهای ایدئولوژیک هیچ گاه به ناکارآمدی سیاست های خود باور ندارند و همواره مشکل را جای دیگر و از جانب توطئه گرانی می داند که در اتاق های توطئه مشغول گره زدن بر دست و پایشان هستند. لذا چاره حل مشکل را در بگیر و ببند می بیند. آن ها تنها منافذ تنفس و حیات جامعه را می بندند. نهادهای مدنی و اجتماعی را با نگاه توطئه وار به تعطیلی می کشانند. کارشناسان خبره را تنزل می دهند و مداحان چرب زبان را بر صدر می نشانند. مخالفان و منتقدان خود را با تهمت توطئه گر به بند می کشند. این گونه است که نیازها و مطالبات جامعه روز به روز فزونی می گیرد اما مفری برای بروز و حتی رساندن صدای خود به گوش حاکمان نمیابد. در این شرایط است که این سیاست، کشتی بان را گام به گام به ورطه هلاکت می کشاند. اقتدارگرایان چاره ای جز پذیرش واقعیت های موجود چه در سیاست داخلی و خارجی، چه اقتصاد، چه فرهنگ و دیگر زمینه ها ندارند. هر چه چشم بر این واقعیت ها بیشتر بسته بماند مشکلات و بحران ها از هر سو بیشتر فزونی می گیرد.

 

امروز در اثر تصمیم گیری های اشتباه، بحران ناکارآمدی در تمام ارکان و شئون اداره کشور رسوخ کرده است و هر روز وضعیت وخیم تر از گذشته می شود. بیکاری، تورم و رکود صنعتی جلوه هایی از ویرانی اقتصاد کشور است. طرح ناگزیر موسوم به هدفمند کردن یارانه ها پیشاپیش خبر از یک بحران اقتصادی و اجتماعی عظیم می دهد. در حالی که حلقه محاصره جهانی هر روز تنگ تر می شود، سیاست خارجی صحنه جدل های فردی و تصمیمات خلق الساعه مقامات شده است. اختلافات و نزاعات گسترده و فرسایشی داخل حاکمیت به بخشی جداناپذیر از آن تبدیل شده است. سیاست ورزی و اداره کشور بدل به کلاف سردرگمی شده است که هر روز بر خود می پیچد و هزار آزمون آزموده شده را دوباره می آزماید و کوره راهی که انتهایش بن بست است را شتابان طی می کند.

 

تلاقی نیاز عمومی به اصلاحات اساسی، و امید و باور جمعی کثیر به تبلور این تغییر از طریق صندوق های رای وقتی با عهدشکنی مواجه شد، به جنبشی مردمی بدل شد که رشد کرد و سبز شد. این جنبش اگر چه نتوانسته در کوتاه مدت مطالبه تاریخی ملت ایران را، که همانا آزادی و دموکراسی است، به فعلیت بدل کند اما دستاوردهای بزرگ و ستودنی بسیاری را تا به امروز به همراه داشته است. به طوری که حتی اگر همه دستاورد جنبش سبز به همین موارد ختم شود خود امری سترگ و ستودنی خواهد بود. همبستگی ملی در شرایط از هم گسیختگی اجتماعی، یک دوره تجربه همگانی تلاش مسالمت آمیز و خلق راه های بدیع مقاومت مدنی، فراگیر شدن مطالبات عمومی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...، نزدیک شدن نظرات عمومی مردم، روشنفکران و سیاستمداران در خصوص شناسایی مشکلات موجود و راه حل آن ها، فرو ریختن خط قرمزها و دیوارکشی های تصنعی که در جهت تفرقه عمومی دامن زده می شدند و بسیاری دستاوردهای بزرگ دیگر.

 

جنبش سبز در پی سرکوب های شدید دچار سکوت شده است. این سکوت به معنای سکون و فقدان و نابودی این جنبش نیست. جنبشی که زاییده مطالبه ای همگانی است با سرکوب از بین نمی رود. تا آن مطالبات پابرجاست جنبش سبز مردم ایران نیز زنده است و به حیات خود ادامه می دهد. پرهیز از تلف کردن پتانسیل های موجود زیر چکمه سرکوب و بی پروا به دامان حوادث زدن خود نمایانگر رشد و بلوغی است که بر پیکره جنبش سبز حاکم است. این سخن البته به این معنا نیست که چشم را بر واقعیات موجود ببندیم و سرخوش در عوامل رویا سیر کنیم. جنبش سبز امروز نسبت به روزهای نخستین پس از انتخابات، در بعضی شئون به علل مختلف تضعیف شده است. در این مقطع بر خبرگان و روشنفکران همراه این جنبش است که دست به بازنگری و بازسازی ساختارها و استراتژی آن بزنند. همچنین بایستی در پی خلق شیوه های نو جهت ایجاد پیوند با اقشار مختلف جامعه بود.

 

در این میان دانشگاه ها به مثابه بخشی از پیکره اجتماع به تبع دیگر بخش های آن، متاثر از فشارها و سرکوب های شدیدی که همه روزه بر پیکره کاردآجین شده آن وارد می آید، روزهای سختی را صبوری می کند. آنان که دشمن دانش و دانشگاه هستند بر مصادر امور تکیه زده اند. روزی یکی از عدم نیاز به رشته های علوم انسانی سخن می گوید، دیگری از عدم پذیرش دانشجو و دیگری سودای با خاک یکسان کردن دانشگاه را در سر می پروراند. و چه ساده لوحانه این خیالبافی های کودکانه را بر زبان می آورند تا به عنوان وزیر و معاون نامشان میان بدنامان تاریخ علم و آگاهی برای همیشه ماندگار شود. دانشگاه همان گونه که پیش از این هم نشان داده بر ذات خود استوار می ماند. حتی اگر چند صباحی استاد و دانشجو و کتاب و درس و مشقش را با هرزه گری های ایدئولوژیک بفرسایند. مگر دیگر بار، آن هم با شدتی و حدتی بسیار فراتر از این، دست به تصفیه دانشگاه نبردند و عاقبت کار را همه دیدند و دیدیم. چه این که این بار اتفاقات تراژیک گذشته به شکل کمدی در حال اجراست.

 

حرکت های حق طلبانه، مدنی و شناسنامه دار دانشجویی در طول یک سال اخیر با سرکوب شدید نهادهای امنیتی و نظامی مواجه شده است. سرکوبی که باز نمایانگر تلاش برای بستن یکی دیگر از منافذ تنفسی جامعه است. در این میان غالب دانشجویان که همواره ظرف فعالیت های سیاسی-اجتماعی خود را فضای علنی دانشگاه و تحت شعارها و مطالبات مشخصی تعریف کرده بودند در حال بازتعریف و اتخاذ استراتژی های جدید برای فعالیت هستند. سال تحصیلی که اکنون در آستانه آن قرار داریم برای فعالین دانشجویی سال بازتعریف فعالیت ها و تدوین استراتژی های جدید فعالیت است. در این سال در صورت تداوم سیاست سرکوب از طرف حاکمیت، فعالیت های دانشجویی در شکل و قالب های گذشته کمتر قابل اتکا است و نقش و جایگاه تشکل های شناسنامه دار در فعالیت های دانشجویی نیازمند بازنگری است.

 

جنبش دانشجویی به مثابه یک جنبش آزادیخواه که طالب دموکراسی، رعایت حقوق همگان، پاسخگویی حاکمان، به رسمیت شناخته شدن سبک های مختلف زندگی و آزادی های اجتماعی است، چونان رودی راه خود را علیرغم سنگ های خارای سرکوب که سد راهش شده و می شوند میابد و آن را تداوم می بخشد. رودخانه جنبش دانشجویی به مقتضای مسیر، سطح و عمقش در یک مقطع پرشور و پرحرارت و در مقطعی دیگر آرام در حرکت است. دفتر تحکیم وحدت و انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه ها اگر چه در یک سال گذشته متحمل سنگین ترین فشارها و سرکوب ها بوده اند و احکام صادره برای دو عضو شورای مرکزی این تشکل، بهاره هدایت و میلاد اسدی، خود گویای میزان حساسیت اقتدارگرایان بر این نهاد مدنی است، اما تمام تلاش خود را کرده و می کند که همچنان حضور و نقش خود را در جنبش پرافتخار دانشجویی ایران حفظ کنند و تداوم بخشند.

 

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ضمن تبریک آغاز سال جدید تحصیلی 89-90 به تمامی دانشجویان و اساتید بر خود لازم می داند که بر ایستادگی و پایمردی زندانیان سیاسی خصوصا دانشجویان و اساتید در بندی که تاوان آزادیخواهی و حق طلبی خود را می دهند درود بفرستد. بهاره هدایت، میلاد اسدی، مجید توکلی، ضیا نبوی، علی ملیحی، مهدیه گلرو، مجید دری، یاسر ترکمن، نیما نحوی، علی پرویز، کوهیار گودرزی، ارسلان ابدی، نادر احسنی، صدرا آقاسی، محمد پورعبدالله، سینا گلچین و ده ها دانشجوی زندانی دیگر در کنار آقایان محسن میردامادی، داوود سلیمانی و دیگر اساتید در بند به همراه اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت آقایان علی تاجرنیا، عبدالله مومنی، علی جمالی، حسن اسدی و همچنین زندانیان سیاسی چون دکتر احمد زیدآبادی، مهندس کیوان صمیمی، بهمن احمدی عمویی، منصور اسانلو و بسیاری دیگر امروز از جمله سرمایه های جنبش آزادیخواهی ایران زمین اند. در این میان بایستی جای خالی یاران دبستانی دیگری که در این مدت به تیغ کین جان باختند و یا به تیغ حذف و ستاره دار شدن گرفتار آمدند و ناجوانمردانه از ادامه تحصیل بازماندند هم اشاره کنیم.

 

به این امید سال تحصیلی جدید را آغاز می کنیم که در آینده نزدیک جنبش آزادیخواهی مردم ایران شاهد آزادی را در آغوش بکشد، به این امید که یاران و اساتید در بندمان را به زودی در کلاس های درس در کنار خود ببینیم، به این امید که دوباره در کلاس هی درس اساتید خبره ای که اخراج و یا بالاجبار بازنشسته شده اند شرکت کنیم، به این امید که کلیه دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل حق خود را بازیابند.


بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم/ وین چرخ مردم خوار را چنگال و دندان بشکنم

من نشکنم جز جور را یا ظالم بدغور را/ گر ذره‌ای دارد نمک گیرم اگر آن بشکنم

گر پاسبان گوید که هی بر وی بریزم جام می/ دربان اگر دستم کشد من دست دربان بشکنم

چرخ ار نگردد گرد دل از بیخ و اصلش برکنم/ گردون اگر دونی کند گردون گردان بشکنم


شورای تهران
دفتر تحکیم وحدت
3 مهرماه 1389

 


 


feminism

بیش از ۴۰ زن ایرانی امروز با حضور در مجلس شورای اسلامی برای چندمین بار از نمایندگان مجلس خواستند که برای ترویج ازدواج‌موقت و چندهمسری تلاش نکنند، بلکه به جای آن برای «ممنوعیت چندهمسری» قانون تصویب کنند.

به گزارش ایلنا، این زنان صبح امروز بیش از پنج هزار امضا را که در آن ایرانیان از نمایندگان خواسته‌اند «چندهمسری را ممنوع کنید» هستند را به دبیرخانه دفتر رئیس مجلس شورای اسلامی تحویل دادند.

یکی از زنان حاضر در مجلس به خبرنگار ایلنا گفت: نزدیک به دو هفته است که برای گرفتن وقت ملاقات از نمایندگان عضو کمیسیون حقوقی و قضایی با دفتر و تلفن همراه نمایندگان تماس می‌گیریم، اما پاسخی ندادند، تا اینکه امروز، دبیرخانه دفتر رئیس مجلس زنان را پذیرفت.

به گفته او، حتی تلاش منشی دفتر رئیس مجلس هم برای تنظیم قرار ملاقات با نمایندگان عضو کمیسیون قضایی به جایی نرسید.

به گزارش ایلنا، جمع‌آوری امضاء برای نامه ایرانیان به نمایندگان مجلس برای «ممنوعیت چندهمسری» همچنان ادامه دارد و قرار بر این است که روزهای آینده نیز گروه‌های دیگری از زنان امضای خود را به دبیرخانه دفتر رئیس مجلس برسانند.


 


Zendan-01
مشخصات دقیق ۲۱۶ زندانی سیاسی- عقیدتی و امنیتی در زندان های مختلف ایران شناسایی شده است که بیش از ۱۱۰۰ سال محکومیت دارند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان های مختلف ایران هستند. این در حالی است که از میان این زندانیان برخی به اعدام و حبس ابد محکوم شده اند که اگر برای هر کدام از این افراد و میزان محکومیت شان، چندین سال را در نظر بگیریم، بیش از یک هزار و ۵۰۰ سال زندان خواهد شد که میزان بالایی از این هزار و پانصد سال زندان به جرم آزادی طلبی و دموکراسی خواهی در ایران برای این افراد صادر شده و هم اکنون در حال اجراست.

این گزارش مستند از اسامی زندانی ها توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است.

براساس این گزارش ، زندان اوین و بند ۳۵۰ آن هم اکنون تبدیل به مرکزی جهت اعمال فشار و محدودیت بیشتر برای زندانیان سیاسی- عقیدتی ایران تبدیل شده است. هم اکنون حدود ۱۴۵ نفر در این زندان به اتهام های سیاسی و عقیدتی در حال گذران دوران زندان خود هستند. جوان ترین این زندانیان جوانی ۱۹ ساله به نام محسن شوشتری است که به یک سال حبس محکوم شده و مسن ترین آنها امیرعلی مهرنیا با ۷۳ سال سن است. او یک معلم بازنشسته است که درحوادث پس از انتخابات بازداشت و به دو سال زندان محکوم شده است.

از میان این زندانیان شش نفر بلاتکلیف، ۹ نفر محکوم به اعدام، ۴ نفر در مرحله بازپرسی و ۱۳ نفر به اتهام جاسوسی محکوم هستند. عمده این ۱۴۵ نفر را دانشجویان و فعالان سیاسی-مطبوعاتی تشکیل می دهند.

از سوی دیگر تمام گروه های سیاسی از جمله جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب، ملی –مذهبی ها، کارگزارانی ها، ادوار تحکیم وحدت و دفتر تحکیم وحدت نمایندگانی در میان این زندانیان دارند. روزنامه نگاران مستقل و معترضان اجتماعی –فرهنگی و منتقدان به کودتای ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ که در فواصل بین ۲۵ خرداد، روز قدس و عاشورا بازداشت شده اند ،تعداد دیگری از این زندانیان سیاسی را تشکیل می دهند. زندانیان سیاسی-عقیدتی مستقر در بند ۳۵۰ زندان اوین روی هم رفته باید ۶۴۰ سال زندانی بکشند.

از میان زندانیان شناسایی شده، تعداد ۴۴ نفر را فعالان کرد تشکیل می دهند. این افراد هم اکنون در زندان های مختلف ایران دوران زندان خود را سپری می کنند. در میان آنها شاکر باقی بالاترین میزان حبس به مدت ۳۵ سال را دارد که از سال ۱۳۸۷ در زندان کاشمر به سر می برد. فرید صادقی هم با داشتن حبس ابد هم اکنون ۱۸ سال است که در زندان ارومیه به سر می برد.

زندانیان سیاسی کرد باید مجموعا ۳۲۲ سال زندان را بگذرانند. از میان آنها سه نفر هم محکوم به اعدام هستند. شنیده شد که هم اکنون ۲۰ نفر دیگر از زندانیان کرد که تا کنون قادر به شناسایی نام آنها نشده ایم، در زندان های غرب کشور منتظر اجرای حکم اعدام خود هستند.

علاوه بر این تا کنون تعداد ۲۵ نفر از زندانیان به خاطر وابستگی های خانوادگی و فامیلی به سازمان منافقین که در زندان های تهران و کرج زندانی هستند، شناسایی شده اند. اغلب این افراد هرگونه همکاری و وابستگی تشکیلاتی خود را به این سازمان منفور رد کرده اند. شش نفر از این زندانیان زن هستند که خانم فرح واضحان و از میان مردان آقای علی صارمی حکم اعدام دارند و منتظر اجرای حکم خود هستند.

یادآور می شود که این فهرست شامل زندانیانی است که تاکنون با مشخصات کامل و با همکاری خود زندانیان سیاسی شناسایی شده و میزان محکومیت آنها لحاظ شده است که با احتساب آنهایی که هنوز شناسایی نشده و یا هم اکنون در زندان های امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات و یا زندان های وابسته به سپاه به سر می برند، تعداد آنها و میزان سال هایی که باید در زندان سپری کنند بیش از این خواهد بود.

تخمین ها این میزان زندان را تا ۲ هزار سال زندان برآورد می کند. این در حالی است که هم اکنون تعداد زیادی از فعالان سیاسی – فرهنگی و دانشجویی با حکم های سنگین در بیرون از زندان در قالب مرخصی و یا منتظر اجرای حکم به سر می برند. در یک مورد تنها نیروهای ملی – مذهبی دارای حدود ۱۰۰ سال زندان هستند که برخی گمانه زنی ها هم اکنون با اجرای حکم زندان هدی صابر حاکی از آن است که حکم دیگر اعضاء و وابستگان و نزدیکان این گروه اجرا شود.

در میان این زندانیان هم اکنون تعدادی زندانی از کشورهای ترکیه، ترکمنستان و سوریه وجود دارند که دولت احمدی نژاد آشکارا بین شرایط نگهداری آنها و زندانیان غربی تفاوت می گذارد. در حالی که زندانیان غربی را در هتل های چند ستاره پذیرایی می کند و شرایط را برای دیدار آنها با خانواده هایشان فراهم میکند، این زندانیان فاقد امکان تماس تلفنی هستند و برای دیدار با سفرای کشورهای خود در تهران و تماس تلفنی با خانواده هایشان دچار مشکل هستند. متین ارجان از ترکیه و رمضان احمد کمال از سوریه  و باتیر شاه محمداف و چاری دو تبعه ترکمنستان هستند .

 

زندانی های سیاسی ،مطبوعاتی و حزبی (اغلب حوادث پس از انتخابات )


نام و نام خانوادگی

تاریخ بازداشت

اتهام

میزان محکومیت

وضعیت

۱

بهمن احمدی امویی

۳۰/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال حبس قطعی

تحمل حبس در اوین

۲

رجبعلی داشاپ

۱۲/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال حبس قطعی

تحمل حبس در اوین

۳

علیرضا ایرانشاهی

۵/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ توهین به رهبری

۹ سال حبس قطعی

تحمل حبس در اوین

۴

میلاد اسدی

۹/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۷ سال حبس قطعی

تحمل حبس در اوین

۵

عبدالله مومنی

۳۱/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ حبس سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶

کیوان صمیمی

۲۳/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷

سید ضیاء الدین نبوی

۲۵/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸

علی پرویز

۱۲/۸/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹

حمیدرضا محمدی

۱۳/۱۱/۸۳

اقدام علیه امنیت ملی/ تبلیغ و عضویت در گروه های معاند/ توهین به مقدسات

۱۱ سال و ۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰

متین ارجان

۹/۲/۸۴

فعال کرد- عضویت در گروه های معاند

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱

رمضان سعیدی

۲۵/۱۱/۸۴

فعال کرد- عضویت در گروه های معاند

۸ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲

رمضان احمدکمال

۱۰/۶/۸۷

فعال کرد- عضویت در گروه های معاند

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳

علی ملیحی

۲۰/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۴ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۴

مصطفی تاج زاده

۲۳/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۵

محمد نوری زاد

دی ماه ۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۶

محمدرضا رجبی

۴/۶/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۷

سید حسین مرعشی

۲۶/۱۲/۸۸

تبلیغ علیه نظام

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۸

محمد نوید طاهری قزوینی

۲۷/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۹

هادی باقری

۱۹/۱۲/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ ماه تعزیر ۱٫۵ سال تعلیقی

تحمل حبس در اوین

۲۰

محسن امین زاده

۲۵/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۱

عماد بهاور

۲۲/۱۲/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

بلاتکلیف

تحمل حبس در اوین و در انتظار برگزاری دادگاه

۲۲

آرمان رضاخانی

۱۸/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال و ۵ روز

تحمل حبس در اوین

۲۳

ناصر عبدالحسینی

۲۸/۳/۸۸

محاربه

۱۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۴

محسن میردامادی

۲۶/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۵

علیرضا بهشتی شیرازی

۷/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

بلاتکلیف

تحمل حبس در اوین و در انتظار برگزاری دادگاه

۲۶

علی تاجرنیا

۲۶/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۷

محسن صفایی فراهانی

۲۵/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۸

محسن شوشتری

۱۴/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۲۹

احمد کریمی

اردیبهشت ۸۸

محاربه

۱۵ سال قطعی

چندی پیش به گنبد تبعید شدند

۳۰

حامد روحی نژاد

اردیبهشت ۸۸

محاربه

۱۰ سال قطعی

چندی پیش به زنجان تبعید شدند

۳۱

امیرعلی آقایاری

شهریور ۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۷ سال قطعی

چندی پیش به قزل حصار تبعید شدند

۳۲

هادی عرب قبادی

شهریور ۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۸ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۳۳

احمد زیادآبادی

۲۳/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۴

مسعود باستانی

۱۶/۴/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۵

داوود سلیمانی

۲۵/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۶

مهدی محمودیان

۲۵/۶/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۷

عیسی سحرخیز

تیرماه ۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱۵ ماه بدوی

۵ سال قطعی (قبلی)

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۸

رسول بداقی

۹/۶/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۳۹

رضا رفیعی فروشان

۲۷/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳٫۵ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۴۰

حشمت الله طبرزدی

۷/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

بلاتکلیف

به رجایی شهر تبعید شد و در انتظار صدور حکم

۴۱

مجید توکلی

۱۶/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۸ سال بدوی

به رجایی شهر تبعید شدند

۴۲

منصور اصانلو

۱۹/۴/۸۶

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال قطعی

به رجایی شهر تبعید شدند

۴۳

عاطفه نبوی

۲۵/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

بند نسوان اوین

۴۴

شیوا نظرآهاری

۳۰/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی/ محاربه

شش سال حبس توام با تبعید در زندان ایذه

با وثیقه پانصد میلیون تومانی به طور موقت ازاد است

۴۵

مهدیه گلرو

۱۶/۹/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال و ۴ ماه

بند نسوان اوین

۴۶

هنگامه شهیدی

خرداد ۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۶ سال قطعی

بند نسوان اوین

۴۷

بهاره هدایت

۶/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۹٫۵ سال قطعی

بند نسوان اوین

۴۸

محمد داوری

۱۷/۶/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۴۹

میثم بیک محمدی

۶/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۵۰

مهدی مصطفوی

۱۰/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۵ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۵۱

امید شریفی دانا

۷/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۵۲

سعید حاتمی

۲۱/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۵۳

حسین فرجی

۲۴/۹/۸۸

جاسوسی

۵ سال

تحمل حبس در اوین

۵۴

حسن فرجی

۸/۱۰/۸۸

جاسوسی

۱۰ سال

تحمل حبس در اوین

۵۵

حسن سرچاهی

۶/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۲ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۵۶

سینا ظهیری

۸/۲/۸۹

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

بلاتکلیف

تحمل حبس در اوین

۵۷

محمد آذری

۱۵/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۱۸ ماه

تحمل حبس در اوین

۵۸

امیرحسین کاظمی

۱۵/۱۲/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۵۹

علی ارشدی

۶/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ فعالیت تبلیغی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۰

آبتین غفاری

۲۱/۱۱/۸۸

اجتماع و تبانی/ فعالیت تبلیغی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۱

جعفر اقدامی

۸/۶/۸۷

اقدام علیه امنیت ملی

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۲

هادی امینی

۲۰/۶/۸۶

اقدام علیه امنیت ملی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۳

مجید دری

۱۸/۴/۸۸

اقدام علیه امنیت ملی

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۴

احمد دانشپورمقدم

۶/۱۰/۸۸

محاربه/ اجتماع و تبانی/ تبلیغ

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۵

محسن دانشپورمقدم

۶/۱۰/۸۸

محاربه/ اجتماع و تبانی/ تبلیغ

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۶

علی زاهد

۱۶/۲/۸۷

محاربه

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۷

حمید قاسمی

۱۷/۴/۸۷

جاسوسی

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۶۸

ایمان آذریان

۶/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی

۳ سال

تحمل حبس در اوین

۶۹

حسین اصغری

۱۵/۹/۸۵

جاسوسی

۸ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۰

سیامک صالحیان

۶/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی

۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۱

مهدی سادات شریف

۸/۲/۸۹

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۲

مهدی کوهکن

۱۸/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۳

سعید ملک پور

۱۳/۷/۸۷

راه اندازی سایت های غیراخلاقی

۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۴

بهزاد عباسی

۱۷/۱۰/۸۷

جاسوسی

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۵

تیمور رضاییان

۸/۱۱/۸۸

اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۶

احمد رشیدنیا

۱۳۸۳

جاسوسی

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۷

ابوالفضل قاسمی

۶/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ اقدام علیه امنیت

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۸

غلامرضا ملکیان (رضا ملک)

۱۳۸۰


۱۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۷۹

ماشاء الله حائری

۱۶/۹/۸۸

هواداری و ارتباط با سازمان منافقین

۱۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸۰

ایوب پرکار

۱۴/۱۰/۸۷

محاربه/ ارتباط با سازمان

۲۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸۱

ابراهیم بابایی زیدی

۱۸/۱۱/۸۸

تبلیغ/ اجتماع و تبانی

بلاتکلیف

تحمل حبس در اوین و در انتظار برگزاری دادگاه

۸۲

علی اصغر محمودیان

۱۰/۱۰/۸۸

تبلیغ/ اجتماع و تبانی/ هواداری از سازمان

بلاتکلیف

تحمل حبس در اوین و در انتظار برگزاری دادگاه

۸۳

پرویز ورمزیایی

۱۰/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸۴

جواد لاری

۲۵/۶/۸۸

تبلیغ و هواداری از سازمان

اعدام

تحمل حبس در اوین

۸۵

سامان نورانیان

۶/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸۶

سیدهادی قائمی

۶/۱۰/۸۸

تبلیغ/ اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۵ سال

اخیرا به گنبد تبعید شدند

۸۷

مجید رضایی

۱۰/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت اجتماع و تبانی

۲ سال

تحمل حبس در اوین

۸۸

امیر خسرو دلیرثانی

۱۴/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۸۹

امیدعلی مهرنیا

۱۲/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ تبلیغ

۲ سال

تحمل حبس در اوین

۹۰

سینا گلچین

۱۰/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ تبلیغ/ توهین

۲ سال و ۳ ماه

تحمل حبس در اوین

۹۱

بهرام کریمی

۲۱/۱۱/۸۷

جاسوسی

۱۰ سال

تحمل حبس در اوین

۹۲

جمشید صادق الحسینی

۸۶

جاسوسی

ابد

چندی پیش به رجایی شهر منتقل شد

۹۳

سعید همبری

۱/۱۱/۸۸

اجتماع و تبانی

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹۴

عباس کاکایی

۱۶/۹/۸۸

تبلیغ علیه نظام

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹۵

علی عجمی

۲۰/۱۱/۸۸

تبلیغ/ اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹۶

کوهیار گودرزی

۲۹/۹/۸۸

تبلیغ

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹۷

علی بهزادیان نژاد

۲۷/۳/۸۸

تبلیغ و تبانی و اجتماع

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۹۸

احسان عبده تبریزی

۲۶/۱۰/۸۸

تبلیغ/ توهین به رهبری/ اجتماع و تبانی

در مرحله بازپرسی

تحمل حبس در اوین

۹۹

مهدی کریمیان اقبال

۱۱/۸/۸۸

تبلیغ/ اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۰

قادر رحیمی

۱۰/۱۰/۸۸

تبلیغ

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۱

محمدعلی رباطی

۸/۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۲

امیر اصلانی

۲۸/۵/۸۸

اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۳

ایوب قنبر پوریان

۲۳/۳/۸۸

اجتماع و تبانی

۵ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۰۴

محسن جعفری

۳۰/۳/۸۸

اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۵

حمزه کرمی

۲۷/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت اجتماع و تبانی

۱۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۶

هدی صابر

۲/۵/۸۹

اقدام علیه امنیت اجتماع و تبانی

۵ سال و ۶ ماه

تحمل حبس در اوین

۱۰۷

مهدی فتاح بخش

۲۶/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت تخریب اموال

۳ سال و ۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۸

فرامرز عبدالله نژاد

۳۱/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت تخریب اموال

۲ سال و چهار ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۰۹

حسین اعظامی

۲۴/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت تخریب اموال

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۰

حمزه باغبان

۶/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت تخریب اموال

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۱

غلامحسن عرشی

۱۷/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت تخریب اموال

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۲

محمدامین ولیان

۲۲/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت توهین به رئیس جمهور

۳ سال و ۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۳

کیارش کامرانی

۶/۱۰/۸۸

اقدام/ تبلیغ/ تمرد/ توهین به رئیس جمهور

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۴

ارسلان ابدی

۶/۱۰/۸۸

اقدام/ تبلیغ/ تمرد/ توهین به رئیس جمهور

۶ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۵

حسین سهرابی

۱۸/۶/۸۸

نشر اکاذیب و تشویش اذهان

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۶

یاسر ترکمن

۸/۴/۸۹

فعالیت تبلیغی علیه نظام

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۷

مهرداد ورشویی

۳۰/۳/۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۱۸

محسن دگمه چی

۱۷/۶/۸۸

اجتماع و تبانی/ هواداری از سازمان

۱۰ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۱۹

محمدعلی حاج آقایی

۲۷/۶/۸۸ (روز قدس)

هواداری با سازمان

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۰

محمد اولیایی فر

اردیبهشت ۸۹

تبلیغ علیه نظام

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۱

بهزاد هوشمند

۸۷

جاسوسی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۲

محسن عبدی

دی ماه ۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۳

نیما نحوی

فروردین ۸۹

اقدام علیه امنیت

۱۰ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۴

مسعود باباپور

دی ماه ۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۲ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۵

حسن اسدی زیدآبادی

مرداد ۸۹

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۵ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۲۶

حامد یازرلو

۲/۱۲/۸۷

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی/ هواداری از سازمان

۳ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۷

عبدالرضا قنبری

دی ماه ۸۸ (روز عاشورا)

هواداری از سازمان

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۸

آرش ترابی

مرداد ۸۷

جاسوسی

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۲۹

جواد ماه زاده

۲۹/۷/۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی

۴ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۰

نادر احسنی

بهمن ۸۸

اقدام علیه امنیت

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۱

نادر کریمی جونی

آبان ۸۷

جاسوسی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۲

سعید متین پور

۴/۳/۸۸

ارتباط با بیگانگان/ فعال قومی ترک زبان

۸ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۳

جعفر کاظمی

۲۷/۶/۸۸ (روز قدس)

اجتماع و تبانی/ هواداری از سازمان منافقین

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۴

محمدصدیق کبودوند

تیر ۸۶

اجتماع و تبانی/ تبلیغ علیه نظام/ اقدام علیه امنیت

۱۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۵

سید علی اکبر سیادت

۸۷

جاسوسی

اعدام قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۶

عبدالرحمان ماهوش

۸/۱۲/۸۸

اقدام علیه امنیت/ تبلیغ

۱۸ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۷

امید یاوری

۳۰/۱۰/۸۸

اقدام علیه امنیت

۱ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۸

امیر عباسقلی نژاد

۲/۵/۸۹

فعالیت تبلیغی علیه نظام

۶ ماه قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۳۹

امیررضا عارفی

۲۶/۱/۸۸

محاربه و اقدام علیه امنیت

۱۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۴۰

حیدرعلی حیدری

۱/۵/۸۷

اقدام علیه امنیت/ خرید و فروش اسلحه

۱۰ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۴۱

حسن ناهید

۷/۹/۸۳

جاسوسی

۵ سال قطعی

تحمل حبس در اوین

۱۴۲

نظام حسن پور

۱/۲/۸۹

اقدام علیه امنیت

۶ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۴۳

احمد شاه رضایی

۲۲/۳/۸۹

جاسوسی/ اجتماع و تبانی/ توهین به رهبری

بازپرسی

تحمل حبس در اوین

۱۴۴

وحید کله هویی

۲۰ ماه پیش

جاسوسی

بازپرسی

تحمل حبس در اوین

۱۴۵

مهدی حمیدی هدایت

۲۳/۹/۸۷

قانون جرایم نیروهای مسلح

۵ سال بدوی

تحمل حبس در اوین

۱۴۶

محسن صادقی نور

۱۸/۱۱/۸۸

اقدام علیه امنیت/ توهین به رئیس جمهور

شعبه ۲۶، حکم صادر نشده

تحمل حبس در اوین

۱۴۷

رضا خادمی

۲۳ /۳/ ۸۸

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی/ محاربه

۱۲ سال

اخیرا به رجایی شهر منتقل شد

۱۴۸

عالیه اقدام دوست

۱۲/۱۱/۸۷

اقدام علیه امنیت/ اجتماع و تبانی/ تمرد

۳ سال

بند نسوان اوین

فعالان سیاسی کرد در زندان های ایران: ۳۲۲ سال به علاوه سه اعدام و یک ابد


نام و نام خانوادگی

میزان حکم

تاریخ دستگیری

محل تحمل حبس

توضیحات

۱

حسین خضری

اعدام

۸۷

ارومیه


۲

حبیب الله لطیفی

اعدام

۸۷

سنندج


۳

زینب جلالیان

اعدام

۸۷

اوین


۴

متین ارجان

۱۰ سال

۸۴

اوین


۵

رمضان احمدکمال

۱۰ سال

۸۷

اوین


۶

رمضان سعیدی

۸ سال

۸۴

اوین


۷

هادی امینی

۵ سال

۸۶

اوین


۸

علی احمد سلیمان

۶ سال

۸۴

ارومیه


۹

مصطفی علی احمد

۱۰ سال

۸۴

ارومیه


۱۰

احمد تمویی

۱۵ سال

۸۶

ارومیه


۱۱

یوسف کاله هی

۹ سال

۸۶

ارومیه


۱۲

ارسین تکین

۳ سال

۸۷

ارومیه


۱۳

سزای یامان

۳ سال

۸۷

ارومیه


۱۴

یوسف آدساز

۳ سال

۸۶

ارومیه


۱۵

بلال چلیگر

۱۰ سال

۸۶

ارومیه


۱۶

احسان توپوز

۱۳ سال

۸۵

زنجان


۱۷

جمهور اوزگوچ

۱۳ سال

۸۵

تبریز


۱۸

محمود بوداق

۱۳ سال

۸۵

قزوین


۱۹

ارجان قریل

۱۳ سال

۸۵

قزوین


۲۰

عمر چاپراز

۱۳ سال

۸۵

اردبیل


۲۱

مطلب عشیق

۴ سال

۸۷

زنجان


۲۲

ناصح یوسفی

۸ سال

۸۵

کرج


۲۳

ابراهیم احسن

۴ سال

۸۶

ارومیه


۲۴

محمد سعادت

۴ سال

۸۶

ارومیه


۲۵

عثمان مصطفی پور

۲۵ سال

۶۸

ارومیه

بیست سال است که تحمل کیفر می کند

۲۶

عزیز صادقی

ابد

۷۰

ارومیه

۱۸ سال است که تحمل کیفر م یکند

۲۷

رحمال چنگالی

۵ سال

۸۶

ارومیه


۲۸

صلاح احمدی

۵ سال

۸۶

ارومیه


۲۹

شاکر باقی

۳۵ سال

۸۷

کاشمر


۳۰

یاسر قلی

۱۵ سال

۸۷

شیراز


۳۱

فرحان چالش

۱۰ سال

۸۷

زنجان


۳۲

احمد گونش

۵ سال

۸۶

قزوین


۳۳

رمضان سهن

۵ سال

۸۶

یزد


۳۴

روناک صفارزاده

۵ سال

۸۶

سنندج


۳۵

زینب بایزیدی

۵ سال

۸۶

زنجان


۳۶

هانا عبدی

۶ سال

۸۶

سنندج

با وثیقه آزاد شده است

۳۷

بهرام جندوی

۲ سال

۸۶

مهاباد


۳۸

علی پاسپار

۲ سال

۸۶

مهاباد


۳۹

امیر مصباح

۲ سال

۸۶

مهاباد


۴۰

ابوبکر سلیمانی

۵ سال

۸۶

بوکان


۴۱

کاوه احمزاده

۲ سال

۸۶

بوکان


۴۲

محی الدین آزادی

۶ سال

۸۸

سنندج


۴۳

کژال محمدی

۳ سال

۸۸

مهاباد


۴۴

حسین بنگین پور

۲ سال

۸۸

مهاباد


زندانیانی که اتهام آنها ارتباط با سازمان منافقین ذکر شده است اما اغلبشان این اتهام را تکذیب کرده اند


نام و نام خانوادگی

تاریخ بازداشت

اتهام

محکومیت

محل نگهداری

۱

ریحانه حاج ابراهیم دباغ

۶/ ۱۰/ ۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۵ سال قطعی

نسوان اوین

۲

مطهره بهرامی حقیقی

۶ /۱۰/۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۰ سال قطعی

نسوان اوین

۳

فرح واضحان


اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

اعدام+۲ سال+ نقدی

نسوان اوین

۴

معصومه یاوری

۲۷/۶/۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۷ سال قطعی

نسوان اوین

۵

زهرا جباری

۲۷/۶/۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۴ سال قطعی

نسوان اوین

۶

نازیلا دشتی

خرداد ۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۳ سال قطعی

نسوان اوین

۷

کفایت ملک محمدی


اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۵ سال قطعی

نسوان اوین

۸

محمدعلی منصوری

۷۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۷ سال قطعی

رجایی شهر

۹

حسن طرلانی

اسفند۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۰ سال قطعی

کرمان

۱۰

کبری بنازاده امیرخیزی

دی ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۵ سال قطعی

رجایی شهر

۱۱

فاطمه ضیایی آزاد

اسفند ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۲ سال قطعی

رجایی شهر

۱۲

شبنم مددزاده

اسفند ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۵ سال قطعی

رجایی شهر

۱۳

شیرمحمد رضایی

دی ۸۶

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۴ سال قطعی

رجایی شهر

۱۴

صالح کهندل

اسفند ۸۵

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۰ سال قطعی

رجایی شهر

۱۵

علی صارمی

شهریور ۸۶

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

اعدام قطعی

رجایی شهر

۱۶

سعید ماسوری

۷۹

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۵ سال قطعی

رجایی شهر

۱۷

میثاق یزدان نژاد

شهریور ۸۶

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۱۴ سال قطعی

رجایی شهر

۱۸

هود یازرلو

خرداد ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۳ سال قطعی

رجایی شهر

۱۹

فرزاد مددزاده

اسفند ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۵ سال قطعی

رجایی شهر

۲۰

افشین بایمانی





۲۱

غلام کعبی

۷۹

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

ابد

اهواز

۲۲

سعید شاه قلعه

۷۹

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

ابد

بوشهر

۲۳

هاشم شاهین نیا

۸۴

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

۷٫۵ سال قطعی

بوشهر

۲۴

غلامرضا خسروی

اردیبهشت ۸۷

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

بلاتکلیف

بند ۲۴۰ اوین

۲۵

محمد بنازاده امیرخیزی

۱۶/۹/۸۸

اجتماع و تبانی/ ارتباط با سازمان

بلاتکلیف

بند۲۴۰ اوین

ادامه مطلب...


 


neda

خانواده های جان باختگان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد در گفتگو با "روز" نسبت به سخنان اخیر محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی واکنش نشان داده و اعلام کرده اند مزار فرزندان آنها در بهشت زهرا به خوبی نشان میدهد که معترضان و مخالفان در ایران تا چه اندازه دربیان اعتراضات خود در ایران آزاد هستند.

محمود احمدی نژاد در مصاحبه های متعدد با رسانه های امریکایی، در عین تلاش برای طفره رفتن از پاسخ به سئوالات مربوط به کشتار و برخوردهای خشن با معترضان و سرکوب مردم معترض، ایران را آزادترین کشور دنیا خواند و در مصاحبه با شبکه سی بی اس امریکا مدعی شد مخالفان او در ایران آزاد هستند و به راحتی دیدگاهها و نظرات خود را با مردم مطرح میکنند.

او بدون اشاره به کشته شدن بیش از صد نفر از معترضان توسط نیروهای حکومتی مدعی شد که در جریان اعتراضات بعد از انتخابات، تعدادی از نیروهای پلیس کشته شده‌اند.

اسفندیار رحیم مشایی نیز براساس گزارشی که وب سایت بی بی سی منتشر کرده در گفتگویی با معترضان ایرانی در مقابل سازمان ملل گفته است که سهراب اعرابی را نمی شناسد.

در زمینه این سخنان با خانواده های 6 تن از جان باختگان وقایع بعد از انتخابات گفتگو کرده ایم.

خانواده های فاطمه سمسارپور، مصطفی کریم بیگی، رامین رمضانی، بهزاد مهاجر، سهراب اعرابی و احمد نجاتی کارگر در گفتگو با "روز" همچنین از سرانجام شکایت هایشان می گویند؛ شکایت هایی که برای معرفی و محاکمه قاتلان فرزندانشان انجام گرفته است.

 

خونبهای فرزندم؛ آزادی ایران و آزادی زندانیان است

مادر مصطفی کریم بیگی، در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد به "روز" می گوید: ما دیگر به این دروغ ها عادت داریم.

او در عین حال می پرسد: کدام پلیس در اعتراضات کشته شد؟ چرا معرفی نمی کنند؟ پسر 26 ساله من که دست خالی بود جزو پلیس ها بوده؟

مصطفی کریم بیگی، جوان 26 ساله ای بود که در روز عاشورا جان باخت؛ او را در حالیکه گلوله ای به پیشانی اش اصابت کرده بود، از بالای پل کالج به پایین پرت کردند.

شهناز اکملی، مادر آقای کریم بیگی با اشاره به ادعای احمدی نژاد مبنی بر اینکه ایران آزادترین کشور جهان است به "روز" می گوید: اگر آزاد بود که پسر من الان زیر خاک نبود.  پسر من و پسرها و دخترهای ما و مصطفی ها و نداهای ما چگونه زیر خاک رفتند؟ مزار آنها نشان میدهد که چه اندازه آزادی در این کشور برای معترضان است.

مادر مصطفی کریم بیگی می افزاید: پسر من اگر مسلح بود الان قبرستان بود؟ زیر خاک بود؟ این همه بچه هایی که زندان هستند، اگر مسلح بودند، الان در زندان بودند؟ اگر آزادی هست من می توانم حرفم را بزنم؟ پسر من توانست حرفش را بزند؟ کشته شد. یعنی کسی که حرف زد کشته شد. آنها همه با دستان خالی به خیابان رفتند و اعتراض کردند.اینقدر در این مملکت آزادی هست که پاسخ آنها با گلوله داده شد و زیر خروارها خاک خفتند.

خانم اکملی با تاکید بر اینکه مسببان را هرگز نخواهد بخشید می گوید: من هر روز برای بچه ام اشک می ریزم و در هر قطره اشکی که می ریزم نفرین است به کسی که مسبب کشته شدن بچه من و بچه های ما شد.

او در خصوص سرانجام شکایت خانواده اش برای شناسایی و معرفی قاتلان فرزندش می گوید: ما همان روزهای اول بعد از شهادت مصطفی شکایت کردیم اما چه شکایتی که هیچ کسی هیچ گونه جوابی نمی دهد. پرونده باز است ولی کسی رسیدگی نمی کند.

به خانم اکملی می گویم به برخی از خانواده ها گقته اند باید از بیت المال دیه بگیرند پاسخ می دهد: هدف و راه بچه من مهم بود؛ من می آیم خون بچه ام را با پول معامله کنم؟ دیه پسر من آزادی ایران است. دیه پسر من آزادی زندانیان است و من جز این دیه ای نمی گیرم. پسر من در راه هدفی که داشت خونش ریخته شد و جانش را از دست داد. دیه پسر من راحتی ملت ام است؛ من ایرانی هستم و پسرم به ایرانی بودنش افتخار میکرد و می گفت اگر جنگی شود برای کشورم می روم و می جنگم. دید به مردمش ظلم می شود رفت اعتراض کرد؛ حق خود و مردمش را میخواست همیشه می گفت وای به حال کسی که ظلمی را ببیند و فریاد نکشد.

مادر مصطفی کریم بیگی می افزاید: پسر من سالی 4 بار خون میداد  آخر سر هم خونش را برای مردمش داد و برای کشورش؛ خونبهای او آزادی کشورش و مردمش است. آزادی زندانیان است و من هم زنده ام تا آزادی ایران را ببینم والا زندگی برایم هیچ ارزشی ندارد. از خد ا هم خواسته ام مرا تا روزی زنده نگه دارد که محاکمه قاتلان فرزندم را ببینم.

خانم اکملی سپس با بیان اینکه "تنها یک پسر داشتم و همین پسرم را برای مملکتم از دست دادم" می گوید: از قول من بنویس به آقای احمدی نژاد بگویند آیا ایشان نماینده مردم ایران است که به سازمان ملل می رود؟ آیا نماینده ما مردم ایران است؟ همین سئوال، جواب تمام سئوالات شما است.

 

نمی خواهند کاری بکنند

حسن میراسدالهی، همسر فاطمه سمساپور نیز در گفتگو با "روز" می پرسد: چند پلیس تشییع جنازه شد؟ اسامی این پلیس هایی که آقای احمدی نژاد می گوید چرا اعلام نشد؟ حداقل یک نفر را به مردم معرفی کنند.

فاطمه سمسارپور به اتفاق پسرش، کاوه میراسدالهی روز 30 خرداد سال گذشته در جریان اعتراضات مردمی، در مقابل منزلشان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. خانم سمسارپور همان روز جان باخت اما پسرش بعد از دو جراحی سنگین، زنده ماند.

آقای میراسدالهی با بیان اینکه "دروغ گفتن کار آسانی است" به "روز" می گوید: آنجا یک مجمع جهانی است و اجازه می دهند این آقا برود و هر حرفی دلش میخواهد بزند. رسانه هایشان نیز با او مصاحبه می کنند و او هر آنچه خود میخواهد مطرح میکند اما یکبار یکی از آنها نمی آید از ما بپرسد و از زبان ما بشنود.

از آقای میراسدالهی نیز درباره سرانجام شکایتشان می پرسم. می گوید: در مورد پرونده کاوه از ما پرونده پزشکی او را خواستند؛ بردیم پزشکی قانونی اما به ما گفتند جراحات او ترمیم شده و نمی توانند اظهار نظری بکنند. رفتیم پیش دکتر دهخدا، پزشک پسرم. ایشان نظریه پزشکی شان را نوشتند و بردیم پزشکی قانونی و آنها هم مهر و موم و به دادگاه ارسال کردند. در دادگاه هم گفتند رسیدگی میکنیم اما تاکنون نه رسیدگی نشده و نه پاسخی نداده اند. با اینکه وکیل ما که برادر همسرم نیز هست خیلی پی گیر هست اماهیچ پاسخی نمیدهند.

وی می افزاید: درباره پرونده فاطمه نیز، تاکنون هیچ کاری نکرده اند. آخرین حرفی که زدند این بود که قاتل ناشناس است و بیایید دیه بگیرید. ما هم گفتیم دیه نمی خواهیم ما میخواهیم قضیه روشن شود؛ قاتل معرفی و محاکمه شود.اما بعد از آن قضیه را به امان خدا رها کردند. شاید منتظر هستند دستوری از بالا صادر شود و به یک شکل به همه جواب دهند اما اینکه نمی شود قتل کنند بعد بگویند بیا پول بگیر و خفه شو و.....

همسر فاطمه سمسارپور با تاکید بر اینکه قاتل همسرش کاملا مشخص است و به راحتی می توانند او را شناسایی کنند می افزاید: مگر می شود یک نفر تک تیرانداز در پناه چند نظامی دیگر توی خیابان راه بیفتد و تک تک آدم ها را بزند و کسی نداند او چه کسی بوده؟ در محله ما 6 نفر را زد که همسر من شهید شد. مردم همه دیده اند خودشان چند بار برای تحقیقات آمده اند و مردم جزئیات را نیز برایشان گفته اند اما به من می گویند برو شاهد ها را بیاور در دادگاه حرف بزنند و شهادت بدهند. خب من چگونه اینکار را بکنم و از مردم انتظار داشته باشم بیایند در دادگاه علیه نظامی ها شهادت دهند؟

آقای میراسدالهی می افزاید: از استانداری آمدند خانه ما و گفتند همسر شما بی گناه کشته شده است؛ خب پس چرا قاتل این زن بی گناه را معرفی نمی کنید؟ خودشان در خانه ما گفتند تا بحال این همه انتخابات برگزار کردیم خونی از دماغ کسی نیامد اما متاسفانه این بار عده ای بی گناه کشته شدند.

وی در خصوص چگونگی پی گیری پرونده شکایت اش می گوید: دست ما به جایی بند نیست. چکاری می توانیم انجام دهیم؟ از عبداله مومنی که بزرگتر نیستیم. از زید آبادی و سحرخیز و طبرزدی که بزرگتر نیستیم. زبانمان قوی تر از آنها که نیست گوشه زندان به بندشان کشیده اند. ما چه می توانیم بکنیم؟

همسر فاطمه سمسارپور سپس با اشاره به شعار عدالتی که توسط مسئولان سرداده می شود می گوید: گویا مد شده است این روزها همه جا سخن از عدالت می گویند. این چه نوع عدالتی است که یک نفر راه بیفتد توی خیابان و مردم را بکشد و بعد هم بگویند قاتل ناشناس بوده است؟ نمی خواهند کاری بکنند وگرنه همه چیز مثل روز، روشن است.

وی می افزاید: زندگی ما را متلاشی کردند. فاطمه تنها همسر من نبود. او رفیق من بود 26 سال زندگی کردیم تازه میخواستیم ثمره تلاش هایمان را ببینیم که او را کشتند. مدام سر خاکش میروم و با او حرف میزنم. دلم می سوزد. آخر می گویم کجایی که ببینی کوشا چقدر قد کشیده. کجایی که ببینی................

آقای میراسدالهی با بیان اینکه این روزها هم نقش مادر را برعهده دارد و هم نقش پدر را می گوید: کاوه تاکنون هرگز اجازه نداده درباره قضیه با او صحبتی بکنم. او هیچ حرفی در این مورد نمیزند. دچار مشکل روحی شدیدی شده و زیر نظر روانپزشک است و دارو میخورد. کوشا را یکبار بردم جلوی در خانه و از او که از پنجره شاهد همه اتفاقات بود خواستم برایم بگوید چه اتفاقاتی افتاد اما نتوانست حرف بزند حالش خیلی بد شد. حالت روحی بدی به او دست داد و من دیگر اصرار نکردم. هیچ یک از فرزندانم قدرت حرف زدن در مورد آن روز را ندارند.

 

پاسخ اعتراض مرگ است

نیما نامداری، خواهر زاده بهزاد مهاجر که روز 30خرداد و در جریان اعتراضات مردمی به کودتای انتخاباتی 22 خرداد، بر اثر اصابت گلوله کشته شد، در واکنش به سخنان احمدی نژاد به "روز" می گوید: برخی اوقات دروغ ها اینقدر بزرگ است که اثبات کردن دروغ بودنشان به همان بلاهت و حماقتی نیازاحتیاج دارد که گفتن آن دروغ ها. مثل اینکه در روز روشن بگویی شب است؛حرف های آقای احمدی نژاد هم کاملا مشخص است و نیازی به هیچ شاهدی نیست.

آقای نامداری می افزاید: این همه انسان کشته شدند. این همه در زندان هستند و یا صدمه دیده اند اینها حتما دلیلی داشته است. براساس پرونده هایی که در دادگستری مفتوح است حدود 50 الی 60 نفر تنها در دو روز 25 و 30 خرداد کشته شده اند اگر مساله آنها انتخابات نبود، اگر مساله شان احمدی نژاد نبود چی بود؟ چرا کشته شدند؟ نمی خواهم بگویم که همه سیاسی بودند اما آنها کشته شدند که به مردم این پیغام داده شود که به خانه هایتان برگردید و پاسخ اعتراض مرگ است.

خواهر زاده بهزاد مهاجر درباره سرنوشت پرونده شکاست شان می گوید: بعد از انکه حکم دادند و گفتند قاتل شناسایی نشده و باید از بیت المال دیه بگیرید وکلای ما اعتراض کردند و پرونده از دادیاری به بازپرسی فرستاده شد اما بعد از آن کار خاصی نکردند و همچنان بلاتکلیف مانده است.

آقای نامداری توضیح میدهد: به دنبال مختومه کردن پرونده ها هستند و برای این کار سه مسیر را طی می کنند. در مسیر اول در صددند قضیه را در کشته شدگان کهریزک خلاصه کنند و به همان چند نفر تقلیل دهند و بگویند بر اثر تخلف اداری چند نفر بدون اینکه حکومت دستی داشته باشد کشته شدند. مسیر دوم این است که خانواده هایی راکه دچار مشکل اقتصادی هستند به شدت تحت فشار قرار میدهند، با تهدید و تطمیع و فشارهای مضاعف، تا آنها را مجبور به رضایت کنند. هرچند تاکنون موفق به اینکار نشده اند و هیچ خانواده ای رضایت نداده است. متاسفانه خانواده های بسیار گمنامی هستند که با رسانه ها آشنایی ندارند و نامی از آنها مطرح نمی شود و تحت فشار شدید هستند.

به گفته آقای نامداری در مسیر سوم تلاش میکنند خانواده هایی را که پی گیر هستندو صدایشان شنیده می شود در راهروهای دادگستری خسته کنند: تلاش میکنند با برخوردهای بی ادبانه و مسکوت نگه داشتن پرونده ها همه را خسته و از پی گیری پرونده ها منصرف کنند. اما تا به حال موفق نبوده اند و نتوانسته اند ما را خسته کنند. در اصل نه ما را توانسته اند خسته کنند نه موفق شده اند با همه فشارها و تهدیدها، از خانواده ها رضایت بگیرند و نه توانسته اند قضیه را در کهریزک خلاصه کنند.

 

دروغ می گویند و تهدید می کنند

منزلت محمدی، مادر احمد نجاتی کارگر نیز در واکنش به اظهارات احمدی نژاد می پرسد: پس این همه جوان که به خاطر اعتراض مسالمت آمیزشان، زیر خاک آرمیده اند، خودشان، خودشان را کشته اند؟

احمد نجاتی کارگر یکی از بازداشت شدگان بعد از انتخابات بود که بعد از آزادی از بازداشتگاه کهریزک، به دلیل عفونت شدید ریه ها و از کار افتادن کلیه هایش که حاصل شکنجه های این بازداشتگاه مخوف بود، جان باخت و برنامه 20:30 تلویزیون جمهوری اسلامی با سناریو پردازی و برای زیر سئوال بردن لیست منتشر شده از شهدا، همصدا با روزنامه  کیهان، مدعی شد احمد کارگر نجاتی زنده است.همزمان ماموران امنیتی وبلاگی به اسم این شهید ساختند و با انتشار دروغ هایی به نقل از او، اقدام به زیر سئوال بردن اسامی شهدای وقایع بعد از انتخابات کردند.

خانم محمدی که حکومت همچنان قتل فرزندش را انکار میکند، به "روز" می گوید: ما به این دروغ ها عادت کرده ایم. از این بالاتر هم مگر می شود که با گذشت یک سال و دو ماه حالا روزنامه همشهری، مطلبی نوشته و مدعی شده که ما مراسم دفن ساختگی برگزار کرده ایم. یعنی اینکه ما جنازه فرد دیگری را دفن کرده ایم و یا مزار خالی است و.... خیلی راحت دروغ می گویند و بعد هم تهدید می کنند که حرف نزنید، مصاحبه نکنید وگرنه بد می بینید.

مادر احمد نجاتی کارگز می افزاید: از اطلاعات زنگ زدند و به همسرم گفتند به خانمت بگو اگر مصاحبه کنی بد می بینی. همسرم هم ناراحت شد و گفت ما که دستمان جایی بند نیست هر دروغی شما می گویید و ما باید ساکت باشیم؟ من گفته ام که ساکت نخواهم ماند. به شکایت مان که رسیدگی نمی کنید دروغ هم می گویید، چرا سکوت کنم؟

وی در خصوص شکایت شان می افزاید: همچنان می گویند پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت نوشته و پرونده مختومه است. وکیلمان اعتراض کرد و پرونده به تجدید نظر رفت خبری نشد تا وکیلمان پی گیری کرد گفتند جواب تجدید نظر آمده و پرونده مختومه است. اعتراض کردیم که چرا پاسخ دادگاه تجدید نظر به وکیل ابلاغ نشده بعد گفتند پرونده گم شده است.وکیل ما باز پی گیری کرد آخر سر گفتند پیدا شده اما مختومه شده است. بعد هم که وکیل را تهدید کردند و گفتند تو چرا داغ اینها را به سینه می زنی؟ من هم گفتم باشد خودم می آیم و این بار واقعا خودم خواهم رفت ببینم چه میخواهند بگویند. بیاورند آن فردی که به اسم پسر من معرفی کرده اند و همشهری هم با او مصاحبه کرده را به من معرفی کنند و بگوید چقدر پول گرفته است تا چنین کاری بکند؟ چر؟ا آخر چقدر می ارزد شرافت انسانی که بعد از یکسال و دو ماه باز همان دروغ ها را سر هم بندی و ما را نیز تهدید به سکوت می کنند.اصلا این شخص وجود دارد یا نه؟

مادر احمد نجاتی کارگر تاکید میکند که خواهان معرفی و محاکمه مسببان قتل فرزندش است: بعد از یکسال و دو ماه همچنان دروغ می گویند، همچنان شهادت پسر مرا تکذیب میکنند. ما را متهم به دروغ گویی می کنند و تهدید هم می کنند که حرف نزنید والا بد می بینید.

 

کوتاه نمی آییم

پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی در واکنش به سخنان رحیم مشایی که مدعی شده است سهراب اعرابی را نمی شناسد به "روز" می گوید: این آقایان نباید هم بشناسند. برای آنها اصلا مهم نیست که ایرانی ها از بین بروند و کشته شوند.اگر مهم بود این همه آدم در سال گذشته کشته شدند، یک نفر هم از دولت نیامد توضیحی بدهد.

سهراب اعرابی، جوان 19 ساله ای بود که در راهپیمایی 25 خرداد ناپدید شد و در حالیکه مادر آقای اعرابی در 16 تیرماه با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب در انتظار آزادی فرزندش بود، در تماسی با خانواده آقای اعرابی به آنها گفته شد فرزندشان جان باخته و برای تحویل جسد به پزشکی قانونی کهریزک مراجعه کنند.

خانم فهیمی به "روز" می گوید: آقای مشایی هزار بار هم بگوید نمی شناسد، احمدی نژاد هم منکر شود اما من لوحی را دارم که برای سهراب من از هلال احمرو استانداری آوردند  و و گفتند رهبر فرستاده از شما دلجویی کنیم. هم خوب بچه های مارا می شناسند و هم خوب میدانند چه اتفاقاتی افتاده است و من همه اینها را به  عنوان مدرک نگه میدارم.

مادر سهراب اعرابی سپس اشاره میکند: بچه من فقط 19 سال داشت نه سلاحی داشت و نه چیزی، نمونه بچه من هم زیاد هستند؛ رفتند اعتراض کردند و کشته شدند.

از خانم اعرابی درباره سرنوشت شکایت اش می پرسم می گوید: پرونده ما همچنان در جریان است. بالاخره باید کسی پاسخگوی ما باشد. بروند امریکاانکار هم بکنند بالاخره همه دنیا میدانند چه اتفاقی افتاده و برای یک اعتراض ساده بچه های ما را از بین بردند.

او توضیح میدهد: تا الان جمعی از پرونده ها را برای پرداخت دیه به دادسرا فرستاده اند اما خانواده ها دیه را نپذیرفته اند. بنده هم قبول نخواهم کرد. باید موشکافی شود و بگویند که چه کسانی اسلحه در دست داشتند و به روی بچه ها اسلحه کشیدند. ما کوتاه نمی آییم و خون بچه هایمان را نمی گذاریم پایمال کنند.

به خانم اعرابی می گویم همین که میخواهند دیه بدهند آیا بدین معنی نیست که قتل ها را قبول کرده اند

هرچند که در ظاهر انکار کنند؟ پاسخ میدهد: صد در صد قبول کرده اند. در اصل پرداخت دیه یعنی کشته شدن بچه ها را پذیرفته اند اما ما دیه نمی خواهیم و نمی گذاریم تحت این عنوان پرونده ها را ببندند. میخواهیم پرونده باز بماند و اگر در کشور خودمان دادگاهی عادلانه باشد که چه بهتر اما اگر نباشد مجبورم در دادگاهی بزرگتر و در سطح جهانی اعلام شکایت کنم.

به گفته خانم اعرابی، پرونده سهراب را به دادسرایی در سه راه آذری فرستاده اند اما تاکنون هیچ پاسخ درستی به خانواده او نداده اند.

مادر سهراب اعرابی هشدار میدهد: ما پی گیر پرونده های فرزندانمان هستیم  اما اینکه سعی میکنند کتمان کنند جز اینکه همه مادران را علیه خودشان بشورانند نتیجه دیگری ندارد. زندگی همه ما را نابود کرده اند.تصور کنید شبانه روز با این قضایا زندگی میکنیم که این چه اتفاقی بود که افتاد؟ چرا افتاد؟ و... شاید فکر میکنند مردم سکوت کرده اند ولی باید بدانند که این سکوت معنای بدی دارد.ما اینقدر پی گیری میکنیم که قاتلان و مسببان قتل فرزندانمان در دادگاهی عادلانه محاکمه شوند.

 

با تکرار دروغ، واقعیت کتمان نمی شود

مادر رامین رمضانی، جوان 22 ساله ای که روز 25 خرداد در میدان آزادی بر اثر شلیک نیروهای امنیتی کشته شد، نیز به "روز" می گوید: آقای احمدی نژاد استنباط خود را گفته است. او اعتراضات مردمی را قبول ندارد و اغتشاشات می نامد.

زهرا رمضانی، مادر رامین رمضانی می افزاید: آقای احمدی نژاد فکر میکندهمه  دنیا خر هستند و هر آنچه که او بگوید را قبول می کنند. اما اشتباه میکند. همه میدانند چه اتفاقاتی افتاده است.

او می افزاید: همه میدانند که رامین 25 خرداد در خیابان ازادی به شهادت رسیده و نیروهای مسلح اعم از بسیج و پاسدار و ارتش همه مسلح بودند و مردم غیر مسلح و با دستان خالی برای اعتراض آمده بودند و این واقعیت را نمی توان با تکرار دروغ کتمان کرد.

از مادر رامین رمضانی درباره شکایت شان می پرسم می گوید: آخرین و اولین پاسخی که به ما دادند یکی بوده. فقط گفتند نمی دانیم چه کسی زده و قاتل شناسایی نشده است.در اصل هیچ چیزی را به گردن نمی گیرند. قصد رسیدگی هم ندارند. اما ما همچنان به پی گیری هایمان ادامه خواهیم داد.

منبع:روزانلاین/فرشته قاضی


 


 

taghi-rahmani

تقی رحمانی:

شبی که اوباما  در شیکاگو  پیروزی خود را در بین مردم جشن گرفت  بی گمان خوشحال تر از او سناتور سابق  دموکرات جکی جکسون  سیاه پوست  بود که اشک  شادی در چشمانش جمع شده بود  و دوربین های تیزبین و شکارچی  این لحظات را ثبت کردند.   جکسون ثمره تلاش  خود و دیگران سیاهان   را در پیروزی  باراک حسین اوباما  می دید.   این مثال را عنوان کردم  تا نشان دهم ملی مذهبی های ایران  و بطبع خود من  ، به عنوان عنصری از این جریان  از پیروزی حزب عدالت و توسعه  در رفراندوم تغییر قانون اساسی  احساسی شبیه به جکی جکسون آمریکایی داشتیم.  زمانی که رجب طیب اردوغان  در دفتر حزب عدالت وتوسعه  بعد از پیروزی در رفراندوم سخن می گفت  از زبان من فقط آفرین بیرون آمد و من را شور و شعفی فرا گرفته بود  و نشاطی در جان و روانم احساس کردم که همچنان که این مقاله را می نویسم آن را در جانم  حس می کنم: حس پیروزی و کسب  دستاورد .

واقعیت این است که ترک های نهاد ساز از  ایرانی ها جلو افتادند . باید پذیرفت که ملی مذهبی های ایران با خلق تئوری های سابقه دارتر برای ایجاد جامعه دموکراتیک حرکت کردند  و   در سیر دموکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه  ماجراهای بیشتری نیز خلق کرده اند.  اما در دستاورد طلبی هنوز کامیاب نشده اند.

اما از قضای روزگار بر خلاف بسیاری  از تئوری های معمول آکادمیک ،جریان مسلمان  در حاکمیتی لائیک،  حامی دموکراسی و آزادی های مدنی می شود.  این باور ملی مذهبی ها  از زمان سید جمال تا به امروز است  که راه  دموکراتیک  به خصوص در جوامع مسلمان  و شرقی را راهبرد ملی-مذهبی می دانند. گاندی و نهرو در هندوستان ، مصدق در ایران ، سوکارنو در اندونزی  بیرق های بلند این باور هستند. آنچه حزب عدالت و توسعه می خواست  و آنچه که این حزب انجام می دهد سال ها قبل ایده مهندس بازرگان  بود. وی  نیز ملهم از مصدق ،  در  چنین راهی قدم می گذاشت.  اما زمانه با بازرگان یارنبود، ولی با حزب عدالت و توسعه یار شد.

این پرسش مطرح است که چرا  ترکیه  چنان شد و ایران چنین است؟ آنچه که به روحیه و خصوصیات ملل و جوامع  باز می گردد به ما می گوید که  ترک ها از اقوام فارس جمع گراتر ، با پشتکار بیشتر  و نهادساز تر هستند  که نگاه راهبردی قوی دارند  و  توان جمع بندی  از تجربه دیگران را نیز دارند.  جریان اسلامی دموکرات ترکیه اندیشمندان  مطرح مانند  روشنفکران ایرانی  به خصوص مسلمان ندارد. اگر چه آثار شریعتی  و برخی از اندیشمندان به ترکی ترجمه شده است.  اما شاید 2عامل مهم در پیروزی  ملی مذهبی های ترکیه که برخی از چهره های  آن شاگرد  یا متاثر از دکتر یزدی  در انجمن اسلامی آمریکا هستند تاثیر گذار بوده اند. :

1-  ساختار  و نهاد قدرت در ترکیه که از سوی آتا تورک  بنیان نهاده شد  ،  نسبت به  ساختار قدرت در ایران که از سوی رضا شاه  پهلوی در ایران نوین پی ریزی شد  مناسب تر است.

2- ملی مذهبی های ترکیه نها دگرا و ساختار ساز هستند  و به دستاورد طلبی  گرایش دارند و نسبت به ملی مذهبی های ایران که تمایل به آرمان گرایی ،  و فرد گرایی دارند  آنها به نهاد و ساختار  توجه می کنند. تمدن ایرانی – اسلامی  ماجرا ساز است  اما ثبات کمتری داشت در حالی که تمدن عثمانی-اسلامی  در ترکیه  با ثبات تر است اما از خلاقیت کمتری برخوردار بود.  اقوام ایرانی اگر به درستی  مدیریت شوند ماجرا ساز می شوند . نظم و پشتکار ترکی ،  روح زندگی و آرمان گرایی خراسانی ، روح شاعرانه  و فردگرایانه پارسی  ، محاسبه گرایی اصفهانی  و سلحشوری کردی و لری  در میان اقوام ایرانی وجود دارد. مدیریت نظم ، شاعرانگی ، سلحشوری  و محاسبه گرایی در عین توجه  به فردیت کار آسانی نیست.  اما هر بار که این ویژگی ها مدیریت شده اند جامعه جلو رفته است.  به عبارتی مشکل جامعه ایران نقطه قوت آن هم هست.  یعنی تنوع اقوام و حالات ایرانی  قدرت و ضعفی است که باید  به درستی مدیریت شوند.  به صورت نمادین باید گفت حتی در میان ملی مذهبی ها  نظم و نهاد سازی مهندس بازرگان تبریزی ، آرمان گرایی شریعتی ، بزرگ منشی و همیاری طالقانی  و وفاداری علامه مفتی زاده  کرد مسلمان نتوانست  به نفع یکدیگر برای نهاد سازی  و جریان سازی دموکراتیک و قدرتمند  عمل کنند. بی گمان در میان جریان های  سکولار و حتی مذهبی ایرانی نیز  این ضعف حاکم است.  با این  وصف  اگر چه تمام جریان های  دموکرات خاورمیانه باید از پیروزی  حزب عدالت و توسعه  خوشحال باشند  اما ملی مذهبی ها  باید خوشحال تر باشند. به نظر می رسد  خوشحالی برخی از جریان های حاکمیت که میانه خوبی با دموکراسی ندارند تصنعی است زیرا آنها خود به خوبی می دانند که مدل فعلی حاکم در ایران با مدلی که ملی مذهبی های ترکیه دنبال می کنند تفاوت بنیادین  دارد . آنها  به خوبی می دانند که پیروزی جریان ملی مذهبی در ترکیه دیر یا زود بر منطقه نیز تاثیر خواهد گذاشت. تاثیراتی که می تواند این الگوی موفق در صورت تداو م بر منطقه از خود بر جای بگذارد باب دل جریان مخالف دموکراسی در کشورمان نیست. ملی مذهبی های ایران نیز از حضور سیاسی و اجتماعی سکولارها  دفاع می کنند و قائل به حذف  هیچ جریانی نیستند.  پیروزی  ملی مذهبی های ترکیه بر خلاف کسانی که اعتقاد دارند می تواند زمینه  را برای  اقتدارگرایی حزب عدالت و توسعه فراهم کند  بستر را برای دموکراسی واقعی در ترکیه فراهم می کند.

دموکرات های  مسلمان در ترکیه  می توانند نقش تعادل بخشی در عرصه سیاست  ترکیه داشته باشند   و این مدل از آن جهت ارزشمند است که نشان داده است می توان در کنار سکولارها در جامعه ای دمکرات زیست کرد.  ترک های ساختار ساز و نهاد گرا  می توانند در دموکراسی منطقه پیشرو باشند  و این موضوع این نکته را اثبات می کند  که جریان هایی در نقد سنت خود موفق تر هستند که بتوانند  با مدرنیته کنار بیایند.

اثبات اینکه اسلام  با دموکراسی تعارض ندارد سودای انقلاب اسلامی ایران بود،  اما روش انقلابی بر مشکلات افزود و ساختار قدرت و ثروت را در ایران متمرکز کرد.  اما اسلام و دموکراسی با روش  و راهبرد جریان ملی مذهبی  ترکیه  زودتر آشتی کرد.  اکنون تجربه ترکیه برای ما می تواند یک درس باشد و در عین حال می تواند  باعث خوشحالی و سرور ما شود چرا که با توجه  به اوضاع سخت جامعه ایران  به یاد این جمله شریعتی افتادم که گفت:« اباتیمار اندکی شادی باید.» یعنی در سخت ترین شرایط هم باید لحظاتی شاد بود.  پس باید برای پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه  شاد بود و آن را تبریک گفت تا مدلی از تعامل اسلام و دموکراسی را به نمایش بگذارد. مدلی که خاورمیانه به آن نیازمند است.

 


 


ahmad_ghabel

همسر احمد قابل درباره همسرش که یک هفته پیش بار دیگر روانه زندان شد گفت همسرش بیماری قلبی دارد و هم اکنون تحت درمان است.

احمد قابل ، پژوهشگر دینی و از شاگردان آیت الله منتظری برای دومین بار هفته گذشته روانه زندان وکیل آباد مشهد شد . در حال حاضر او در بند ۱-۶ زندان وکیل آباد مشهد است .

همسر او ، مرضیه پاسدار که چند روز پیش توانسته ملاقات حضور ی با او داشته باشد درخصوص وضعیت روحی و جسمی او به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت : « آقای قابل خدا را شکر حالشان خوب بود . اما امروز که حاج آقا تماس تلفنی با من داشتند احساس کردم کسالت دارند . می دانید که آقای قابل بیماری قلبی دارند و تحت درمان هستند . امروز گفتند که به پزشک زندان مراجعه کردند.در ضمن او در بندی با زندانیان سیاسی و جرمهای عادی ست.»

همسرقابل درباره این دوره از اتهامات او گفت : « ظاهرا همان اتهامات قبلی ست اما خود حاج آقا می گویند به خاطر حرف هایش درباره اعدام های زندان وکیل آباد مشهد او را دوباره به زندان برگردانده اند. یعنی احتمالا تا حدودی به خود حاج آقا هم تفهیم کرده اند.»

احمد قابل، پژوهشگر دینی که اواخر خرداد ماه امسال پس از ۶ ماه زندانی آزاد شد بار دیگر در ۱۷ شهریور ماه به دادسرای انقلاب مشهد احضار شد و از آنجا  روانه زندان شد .

پس از آزادی او  در چندین مصاحبه  درباره اعدام های گسترده و پنهانی زندانیان زندان وکیل آباد مشهد سخن گفت . طبق گفته های او زندان وکیل آباد مشهد با ۴۰۰۰ هزار ظرفیت در حال حاضر ۱۲ هزار زندانی را در خود جای داده است . طبق اطلاعاتی که توسط برخی منابع موثق به کمپین ارائه شده است  در یکسال گذشته در مجموع بیش از  ۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام به صورت گروهی و مخفیانه در زندان وکیل آباد اعدام شدند . خانواده ها و وکلای اعدام شدگان از زمان اعدام هیچ اطلاعی نداشته و در زمان اعدام نیز حضور نداشته اند.

مرضیه پاسدار به کمپین گفت :«ما با اصل اتهامات و دستگیری آقای قابل مشکل داریم . اگر ایشان حرفی زدند بر اساس مستندات و دلیل گفته اند. ایشان جرمی مرتکب نشده اند که به خاطرش به زندان بروند . حالا اگر آنها معتقد به جرم او هستند حداقل ما را هم از بلاتکلیفی در بیاورند و دادگاه قابل را تشکیل بدهند که بدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد . ما که به جرمش اعتقاد نداریم آنها که به قول خودشان آقای قابل مرتکب جرم شده است تکلیفش را روشن کننند. »

مرضیه پاسدار درباره اینکه در روزهای که احمدی نژاد در نیویورک ، پایتخت سیاسی جهان حرف از آزادی در ایران می زند گفت :« من حرفی ندارم که به مسئولان بزنم . اگر گوش شنوایی بود به آنچه که در قران آمده بود گوش می کردند . آیا صدایی رساتر از قران است؟ در قران آمده که خدا به پیامرش می گوید او شامل حال رحمت خدا شده است چون با مردمش رفتار خوبی داشته است . خدا به پیامرش می گوید اگر تو درشت گو با مردمت بودی مردم از کنار تو پراکنده می شدند . وقتی خدا به پیامبر علل اعظمش می گوید به خاطر خوش رفتاری با مردمش او شامل حال رحمت خدا شده است من نمی فهمم چرا مسئولان هیچکدام متوجه نیستند این همه ناراضایتی را . مگر چیزی هم بالاتر و رساتر از حرف قران است.»

این همسر زندانی درباره اقدامات جدید صالح نیکبخت ، وکیل پرونده گفت : « در این چند روز کاری انجام ندادند چون هنوز صحبت از تشکیل دادگاه و اتهام جدید آقای قابل نشد ه است . در ضمن آقای قابل وکیل دیگر ی نیز در مشهد دارند که وثیقه آزادی قبلی قابل را ایشان در گرو دادگاه گذاشتند
 


ahmadinejad_larijani

نایب رئیس مجلس، با تاکید بر اینکه "سکوت مجلس در برابر سخنان رئیس‌دولت به خاطر حضور وی در آمریکا به نمایندگی از ملت ایران است"، گفت: "حتما این سخنان در موعد خود بررسی خواهد شد".

شهاب الدین صدر، امروز سوم مهر (۲۵ سپتامبر) در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران-ایلنا با اشاره به سخنان محمود احمدی نژاد در مورد جایگاه مجلس، تاکید کرد: "بنا بر سفارشات مقام معظم رهبری مبنی بر وحدت میان قوا، پرداختن به سخنان رئیس جمهوری را در شرایط فعلی به صلاح نمی‌دانم، ولی این را هم قاطعانه می‌گویم که هرگز در برابر خدشه وارد شدن به سخنان حضرت امام سکوت نخواهیم کرد."

اظهارات نایب رئیس مجلس، واکنشی به اظهارات هفته پیش آقای احمدی نژاد محسوب می شود که طی آن گفته بود: "بعضی ها یک جمله حضرت امام متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده را برجسته می کنند، آن زمان رئیس جمهوری مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند".

در پی به این سخنان، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، گفت که اگر آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، "بر قوه مقننه تکیه می‌کرد و می‌گفت که مجلس در رأس امور است برای این بود که دیکتاتوری در ایران تکرار نشود".

در واکنشی دیگر احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس، "برداشت فردگرایانه" محمود احمدی نژاد را از قانون اساسی مورد انتقاد قرار داد و با یادآوری اختیارات مجلس در مورد عدم کفایت یا عزل رئیس جمهوری، تصریح کرد که کشور نمی‌تواند بدون مجلس باشد، اما مطابق قانون می‌تواند در حالت خاص بدون رئیس جمهوری و با شورایی سه نفره اداره شود.

محمدرضا باهنر، نایب رئیس سابق مجلس نیز، سخنان رئیس جمهوری در باره جایگاه مجلس را "توهمات" خواند و خاطرنشان کرد که مجلس در چارچوب اختیارات خود می‌تواند بحث عدم کفایت رییس‌جمهور را طرح کند.

دولت  احمدی نژاد در سال های اخیر در موارد متعدد اختلافاتی با مجلس شورای اسلامی داشته که این اختلافات در سال جاری به اوج رسیده است.

ترکیب اعضای کابینه در دولت دهم، تأخیر در ارائه لایحه بودجه سال ۱۳۸۹ و پیش نویس برنامه پنج ساله توسعه توسط دولت، نحوه تصویب قانون بودجه توسط مجلس، نحوه اجرای قوانین مصوب مجلس توسط دولت، جزئیات قانون هدفمندسازی یارانه ها و مواضع اطرافیان آقای احمدی نژاد از جمله موارد اختلاف میان دو قوه بوده است.

منبع:بی بی سی


 


5__1

رييس دولت ايران، روز جمعه در نیویورک از احتمال مذاکره نماينده ايران با يکی از اعضای گروه پنج بعلاوه يک برای تعيين چارچوب ادامه مذاکرات هسته ای خبر داد.

محمود احمدی نژاد که با خبرنگاران صحبت می کرد  با اشاره به این که ایران همواره به دنبال «مذاکره بر اساس عدالت و احترام» بوده  است، گفت:« احتمالا ماه اکتبر نماينده ايران با يکی از اعضای گروه پنج بعلاوه يک برای تعيين چارچوب ادامه مذاکرات گفت وگو می‌کند. »

آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه به همراه آلمان، اعضای گروه ۵+۱ تاکنون به این اظهارات محمود احمدی نژاد واکنش نشان نداده اند. اما سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، روز جمعه ابراز امیدواری کرد که ایران پیشنهادهای جامعه بین المللی را مورد ارزیابی قرار دهد.

در همین زمینه، وزيران امور خارجه گروه ۱+۵ روز چهارشنبه در بيانيه ای ابراز اميدواری کردند که هرچه زودتر به راه حلی جامع برای مناقشه هسته ای ايران دست يابند و همچنين خواستار دور تازه گفت وگو ها بر سر مبادله سوخت اتمی شدند.

محمود احمدی نژاد در ادامه مصاحبه با خبرنگاران به بيانيه سه جانبه تهران بین ایران، برزیل و ترکیه برای مبادله سوخت مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران اشاره کرد و گفت:« در حالی که ايران، ترکيه و برزيل در حال رايزنی بودند، انها به طور يکجانبه گفت وگوها را قطع و موضوع تعليق را مطرح کردند.»

اشاره محمود احمدی نژاد به توافق سه جانبه بين ايران، برزيل و ترکيه در ۲۷ ارديبهشت ماه در تهران است طبق آن قرار بود۱۲۰۰کيلوگرم اورانيوم غنی شده باعيار سه و نيم درصد ايران در کشور ترکيه نگهداری شود و در مقابل ايران ۱۲۰ کيلو گرم سوخت با غلظت ۲۰ درصد دريافت کند.

ایران پیش از این در  سال گذشته پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی برای مبادله اوارنیوم غنی شده با سوخت هسته ای را به رغم موافقت اولیه خود رد کرد بود.

ايران در مذاکرات  اکتبر سال گذشته خود با گروه وين (آمريکا، فرانسه و روسيه به همراه آژانس بین المللی انرژی اتمی ) ابتدا با پيشنهاد انتقال بخش مهمی از اورنيوم غنی شده با عيار پايين خود به روسيه و فرانسه برای غنی سازی بيشتر و در مقابل دريافت سوخت مورد نياز راکتور تحقيقاتی تهران موافقت کرد، اما بعدا با رد اين پيشنهاد شرايط ديگری را برای مبادله اوانيوم غنی شده با سو خت هسته ای مطرح کرد.

به رغم توافق  سه جانبه تهران برای مبادله سوخت هسته ای، شوراى امنيت سازمان ملل در  اواخر خردادماه سال جاری قطعنامه ۱۹۲۹ را با هدف تشديد تحريم هاى ايران تصويب كرد و از تهران خواست تا فعاليت هاى مربوط به غنى سازى اورانيوم را متوقف كند.

ايران اين قطعنامه را رد كرده و مى گويد كه براى تامين سوخت مورد نياز راكتور تهران غنى سازى ۲۰ درصدى را آغاز كرده است. غرب نگران فعاليت هاى احتمالى نظامى- اتمى ايران است ولى جمهورى اسلامى مى گويد كه برنامه هسته ايش اهداف صلح آميز دارد.

توقف غنی سازی بیست درصدی


محمود احمدی نژاد در بخش دیگری از مصاحبه خود گفت :اگر قدرتهای جهانی سوخت مورد نياز رآکتور تحقيقات پزشکی تهران را تامين کنند، ايران غنی سازی بیست درصدی اورانيوم را متوقف می کند.

به گفته محمود احمدی نژاد، ايران از غنی کردن اورانيوم سه و نيم درصد و تبديل کردن آن به اورانيوم ۲۰ درصد سودی نمی برد و تنها به دليل نياز رآکتور پزشکی تهران مجبوربه اين کار شده است.

محمود احمدی نژاد روز جمعه نیویورک را ترک کرده و راهی تهران شد.

منبع:رادیو فردا


 


 

محمدعلی الهی، روحانی بلندپایه مقیم آمریکا، در جریان دیدار اخیر محمود احمدی نژاد با رهبران اسلامی آمریکا در نیویورک، ضمن اشاره به نامه نگاری های احمدی نژاد با روسای جمهور آمریکا، خاطرنشان کرد "چگونه است که شما درخواست ملاقات و مذاکره با بوش و اوباما می کنید ولی هرگز چنین در خواستی از مخالفان داخلی خود نکرده اید؟"

وی خطاب به احمدی نژاد تاکید کرد "لطفا بعد از مراجعت به نیویورک، برای آزادی تمام زندانیانی که در رابطه با انتخابات بازداشت شده اند، اقدام فرمایید و دیالوگ داخلی را آغاز کنید."

اما رئیس دولت جمهوری اسلامی، همانند دیگر مصاحبه های خود در جریان سفر به نیویورک، اظهار عقیده کرد که "در ایران اختلافی وجود ندارد و هفتاد میلیون ایرانی همه متحدند و در ایران مشکلی وجود ندارد تا نیازی به آشتی ملی که واژه ای غربی است وجود داشته باشد."

وی مجددا تاکید کرد هیچکس به خاطر اهانت به او دستگیر نشده و در ایران همه مردم در اظهار نظر آزادند.

به گزارش منابع خبری جرس، در ضیافت شامی که با هماهنگی نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در تاریخ ٢۹ شهریور ماه ۸۹ در محل هتل وارویک منهاتن نیویورک با حضور محمود احمدی نژاد، وزاری امور خارجه و ارشاد و همچنین برخی مقامات دولت و مجلس برگزار شد، تعدادی از رهبران اسلامی امریکا، چون مینیستر فراخان، امام سراج وهاج، امام عبد العلیم موسی و آقای نهاد، نماینده روابط عمومی مسلمانان امریکا (CAIR)دیدگاههای خود در زمینه اسلام و مسلمین در امریکا مطرح کردند.

در ادامه این برنامه، امام محمد علی الهی مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا خطاب به احمدی نژاد سخنان خود را به تحولات داخلی ایران اختصاص داد و گفت :"جناب احمدی نژاد ! شما ششمین رئیس جمهوری ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی هستید. روسای قبلی با یک استثناء دوران مسئولیت خود را با یک محبوبیت بالای مردمی سپری کردند. "

امام الهی احمدی نژاد را یکی از چالشی ترین چهره های سیاسی تاریخ اخیر ایران دانست و با نقل قول از بعضی مسلمانان امریکا، بعضی از مواضع و اظهارات او را برای مصالح اسلام و مسلمین زیان بخش دانست و از طرف خود و مسلمانان دلسوز آمریکایی پیشنهاداتی را مطرح کرد.

وی با اشاره به تاکید رهبر فقید جمهوری اسلامی بر عنوان جمهوری اسلامی، خواستار حفظ جمهوریت و  اسلامیت این نظام شد. وی گفت اگر چنین نظامی بتواند به پر پایی صلح، عدالت، آزادی، و رفاه و آسایش ایران و جهان کمک کند به موفقیتی بزرگ در برابر تئوری جدایی دیانت و سیاست نائل خواهد شد.

امام الهی لازمه موفقیت جمهوری اسلامی در تحقق آرمانهای اخلاقی و اجتماعی را، وحدت همه ایرانیان به خصوص اعضای خانواده انقلاب دانست و خطاب به رئیس دولت، با اشاره به نامه های متعددش گفت چگونه است که شما از ملاقات با بوش و اوباما و مذاکره با انها استقبال می کنید ولی هرگز چنین در خواستی از مخالفان داخلی خود نکرده اید؟

امام الهی از رنج ها و ایثارگریهای پنجاه ساله یاران نزدیک امام خمینی تقدیر کرد و گفت ملاقات او با هاشمی رفسنجانی و مرحوم منتظری برای اولین بار در زندان اوین در زمان شاه بود.

وی نقش کروبی ، محمد خاتمی و میر حسین موسوی و خانواده های امام، شهید بهشتی، شهید مطهری، وشهید رجائی را در پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی بسیار تعیین کننده دانست و از احمدی نژاد خواست تا مانع تهاجمات وافترائات رسانه های تحت امر دولت به این چهرهای تاریخی بشود.

وی با اشاره به سخنانی از پیامبر اسلام، تواضع و فروتنی ونه تکبر و بی اعتنایی را عامل موفقیت دانست و گفت: لطفا بعد از مراجعت از نیویورک برای آزادی تمام زندانیانی که در رابطه با انتخابات بازداشت شده اند اقدام فرمایید و دیالوگ داخلی را آغاز کنید.

امام الهی در ادامه سخنانش گفت: مخالفت رفسنجانی، خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی با سیاست های شما به معنای مخالفت آنها با جمهوری اسلامی نیست زیرا آنها از بنیانگذاران آن می باشند. وی با اظهار تعجب از اظهارات اخیر دادستان کشور که گفت که چهار نفربه خاطر اهانت به رئیس جمهوری محاکمه شده اند گفت "در زمان پیامبر کسانی که حتی به آن حضرت زباله پرتاب نمودند هرگز محاکمه و زندانی نشدند."

امام الهی در پایان به روابط ایران و امریکا اشاره کرد و گفت: به جای اتلاف وقت و تلاش برای بهبود روابط با کسانی چون حسنی مبارک و دیگر عروسک های بی اختیار در خاورمیانه، به مصلحت جمهوری اسلامی است که به بهبود روابط خود و ایالات متحده امریکا بپردازد. وی گفت اسرائیلی ها شدیدا مخالف بهبود روابط ایران و امریکا هستند و این نشان دهنده مصلحت ایران در روابط عادلانه با آمریکا است.

احمدی نژاد ضمن تشکر از امام الهی به خاطر سخنان جدی و صریح او اظهار داشت که در ایران اختلافی وجود ندارد. هفتاد میلیون ایرانی متحدند و در ایران مشکلی وجود ندارد تا نیازی به آشتی ملی که واژه ای غربی است وجود داشته باشد. وی گفت هیچکس به خاطر اهانت به او دستگیر نشده است و در ایران همه مردم در اظهار نظر آزادند. رئیس جمهور گفت نیمی از زندانیان اوین محکومان مواد مخدر هستند و اگر حقوق بشر برای آنها ناراحت است بهتر است بیاید آنها را تحویل بگیرد ما با آن مشکلی نداریم.

احمدی نژاد در ادامه اظهار داشت از مذاکره با امریکا استقبال می کند و این تمایل را در نامه ای به باراک اوباما اعلام داشته و منتظر جواب است ولی جوابی هنوز دریافت نکرده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته