
مسابقه کم جان و انتقادآميز تيم ملی انگليس با الجزایر بدون گل به پايان رسيد تا در رده بندی گروه سوم اسلوونی با چهار امتياز انگليس و آمريکای دو امتيازی را پشت سر گذارد.مسابقه کم جان و انتقادآميز تيم ملی انگليس با الجزایر بدون گل به پايان رسيد تا در رده بندی گروه سوم اسلوونی با چهار امتياز انگليس و آمريکای دو امتيازی را پشت سر گذارد. در اين مسابقه بازيکنانی چون وين رونی، استيون جرالد و فرنک لمپارد سايه ای از صلابت باشگاهی خود را نداشتند و بازی سپيد پوشان اين تيم چنان بود که تماشاگران انگليسی که اکثريت را در ورزشگاه داشتند، در پايان فابيو کاپه لو، سرمربی ايتاليايی را در شب ۶۴ سالگی اش به همراه بازيکنان سرافکنده اين تيم با فریاد «هو» آنان را بدرقه کردند. در نيمه نخست جای شگفتی نداشت که تنها موقعيتهای گل برای لمپارد و جرالد خلق شود. جرالد تا کنون سه گل از پنج بازی آخر تيم ملی انگليس در جام جهانی را زده است. در واقع پس از دو گل کراچ در بازی با تيم ملی ترينيداد و توباگو در جام جهانی ۲۰۰۶، هر پنج گل را هافبکها به ثمر رسانده اند. سه گل جرالد و اشلی کول و ديويد بکهام هر کدام يک گل. اين نيمه بدون گل سپری شد تا نيمه دوم نمايش انگليس بی رمق تر از ۴۵ دقيقه نخست باشد. کاپه لو نسبت به بازی يک بر يک با آمريکا چند تغيير برای مسابقه با آلجزایر داشت. از جمله ديويد جيمز را به جای رابرت گرين در دروازه گذاشت. تيم الجزایر هم نتوانست خطری جدی برای او به وجود بياورد. اين سرد ترين مسابقه جام جهانی در پايان روز هشتم بود. برای راهيابی به دور بعد تيم اسلوونی کافی است در مسابقه آخر گروه سه با انگليس بازنده نباشد. اگر انگليس ببرد، تيم آمريکا درصورت پيروزی بر الجزایر به همراه انگليس صعود خواهد کرد.
در هشتمین روز از جام جهانی ۲۰۱۰در آفریقای جنوبی، دو تیم الجزایر و انگلستان با تساوی صفر بر صفر برای صعود به مرحله دوم مسابقات تلاش کردند. با این نتیجه، تیم فوتبال انگلیس در دور بعدی باید با تیم اسلوونی رقابت کند و تیم الجزایر به مصاف تیم فوتبال آمریکا خواهد رفت.
.تورج اتابكی استاد تاريخ و روابط بينالملل دانشگاه آمستردام، که به تازگی به قرقیزستان سفر کرده است، ریشههای درگیریهای قومی اخیر در این کشور آسیای میانه را در گفتوگو با رادیو فردا شرح داده است.تورج اتابكی استاد تاريخ و روابط بينالملل دانشگاه آمستردام، که به تازگی به قرقیزستان سفر کرده است، ریشههای درگیریهای قومی اخیر در این کشور آسیای میانه را در گفتوگو با رادیو فردا شرح داده است. تورج اتابکی در پاسخ به پرسش که درگیریها اخیر چه دلایلی دارد، میگوید: تورج اتابکی: اتفاقاتی که در هفته گذشته رخ داد، دلایل متفاوتی دارد. حداقل چهار دلیل من برای این اتفاقات میشناسم. یکی اینکه تنشهای قومی همیشه در این منطقه بوده به خاطر اینکه این منطقه از نظر مرزبندی های جغرافیایی میراثدار مرزبندیهای اتحاد جماهیر شوروی سابقاند که آنها هم به دلایل تنوع فرهنگی، تنوع قومی را بر اساس منافع خودشان لحاظ کردند و مرزها به گونهای کشیده شد که گاهی به ضرر گروهی از اقلیت های قومی تمام شد. اما این تنشهای قومی تنها دلیل این منازعات اخیر نیست. در کنار آن باید به یک نکتهای اشاره کنیم که جنبش تهیدستان شهری و جنبش تهیدستان روستایی است. در نزدیک به بیست سال از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشوری که آن زمان تامینکننده گوشت اتحاد جماهیر شوروی بود، هماکنون تبدیل شده به یک کشور فقیر که با اجاره پایگاههای هوایی خودش میتواند گذران زندگی کند و بسیاری از لایههای این جامعه از این نعمتهای مادی برخوردار نیستند و الان در پی این هستند که وضعشان بهبود پیدا کند؛ به همین خاطر آمدند در خیابان و آقای باقیاف را کنار زدند و به شکل روشن این فراخوان را دادند که دیگر نمیتوانند حکومت فاسد و تبهکاری را بپذیرند که بر سر منافع ملی، این بلا را می آورد. ـآقای اتابکی، جابجایی قدرت سیاسی در قرقیزستان تا چه حد در درگیریهای قومی اخیر تاثیر داشته است؟ یکی از اتفاقاتی که شاهدش بودیم، به خاطر اینکه باقیاف از جنوب بود و هوادارانی داشت درجلال آباد و در اوش، این هواداران در زمان حکومت وی وضعیت بهتری داشتند والان تلاش میکنند که آن آب رفته را به جوی بازگردانند. عامل چهارم را باید به حضور گروههای تبهکار منطقهای محدود کنم. چون در اینجا کریدورهایی داریم که مواد مخدر را از جنوب به شمال میآورد. گروههای تبهکار فعالاند و در منطقه و تلاش میکنند که حاکمیت مطلق خودشان را بر این کریدورهای انتقال مواد مخدر تحمیل کنند. ـ به نظر شما نقش روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا در این ماجرا چه بود؟ برای اینکه زمانی که دولت موقت سر کار آمد، گزارشهایی بود که روسیه به نوعی ا ز دولت موقت و اپوزیسیون آن زمان قرقیزستان پشتیبانی و حمایت کرده است؟ اینکه این اتفاق افتاد و جنبش مردمی آمد و حکومت باقیاف را به زیر کشید و بعد از آن هم آمریکا و هم روسیه تلاش کردند بر پشت اسب جنبش اجتماعی بنشینند و مهارش کنند و بهترین استفاده را از آن ببرند، تردیدی نیست. ولی اینکه آیا کل این جنبش دستپخت قدرتهای بزرگ است، من شک دارم. ولی اینکه اینها تلاش کردند که بهترین استفاده را از این بکنند، من این را میبینم. در حال حاضر هم گروههایی هستند از ناظران بینالمللی که انگشت اتفاقات جلالآباد و اوش را به سوی آمریکا میکشند و میگویند که آمریکا است که به سبب عقبنشینی که در پایتخت بیشکک داشته و صحنه را برای روسیه خالی کرده، حالا میخواهد در جنوب ایجاد اغتشاش کند و حکومت مرکزی را تضعیف کند. من حقیقتش این ادعا و باور را قبول ندارم. شواهدی در دست نداریم که حاکی از دخالت نیروهای بیگانه درمنطقه اوش و جلال آباد باشد و در برافروختن آتشی که در حال حاضر در آنجا زبانه میکشد.
رزا اوتانبایوا، رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، اعلام کرد درگیریهای قومی در جنوب این کشور تا ۲۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. از سوی دیگر سازمان ملل نیز اعلام کرده است که احتمالا تا یک میلیون نفر در نتیجه این درگیریها نیازمند کمک باشند. Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} رزا اوتانبایوا، رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، اعلام کرد درگیریهای قومی د ر جنوب این کشور تا ۲۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. بیشتر بخوانید: سازمان ملل: بيش از ۴۰۰ هزار نفر در قرقیزستان آواره شدهاند با این حال، رزا اوتانبایوا، رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، که روز جمعه برای نخستین بار از محل درگیریها دیدار کرده است، درباره شمار کشتهشدگان گفت: «من شمار کشتهشدگان را ۱۰ برابر بیش از آمار رسمی اعلام میکنم.» این رقم در حالی از سوی رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، اعلام میشود که یک روز پیش از آن یکی از مقامهای محلی اعلام کرده بود تنها ۲۲۳ نفر در درگیری میان قرقیزها و ازبکها در این کشور کشته شدهاند. از سوی دیگر سازمان ملل نیز اعلام کرده است که احتمالا تا یک میلیون نفر در نتیجه این درگیریها نیازمند کمک باشند. سازمانهای کمکرسانی میگویند کسانی که در پی این درگیریها خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند نیاز فوری به غذا، آب، دارو و سرپناه دارند. سازمان ملل میگوید کمکها و اقلام مورد نیاز از آخر این هفته با هواپیما به قرقیزستان فرستاده میشود؛ برپایه گزارشهای منتشر شده دو هواپیمای ایلوشین-۷۶ ،حامل ۸۰ تن اقلام مورد نیاز قرار است در شهر اوش بنشینند. همچنین انتظار میرود شش هواپیمای دیگر هم کمکها و اقلام مورد نیاز را به شهر اندیجان ازبکستان منتقل کنند. رزا اوتانبایوا، رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، روز جمعه با هلیکوپتر به میدان مرکزی شهر اوش رفت. شهر۲۵۰ هزار نفری اوش نقطه آغاز درگیریها میان قرقیزها و ازبکهای قرقیزستان بود. برپایه گزارشهای منتشر شده، بخشی از این شهر به مخروبه تبدیل شده است چراکه شماری از قرقیزها خانههای ازبکها را به آتش کشیدهاند. سازمان ملل برآورد کرده است که این درگیریها ۴۰۰ هزار نفر را آواره کرده باشد؛ همچنین برآورد شده است که از میان این ۴۰۰ هزار نفر که آواره شدهاند، ۱۰۰ هزار نفر از مرزگذر کرده و خود را به ازبکستان رساندهاند. در حال حاضر، رابرت بلیک، دستیار وزیر خارجه ایالات متحده در منطقه حضور دارد و از نزدیک سرگرم بررسی اوضاع است. مقامهای دولت انتقالی قرقیزستان میگویند درگیریها به صورت عامدانه از سوی هواداران رئیسجمهوری برکنار شده این کشور آغاز شده است. تا پیش از این درگیریها بیش از یک میلیون ازبک در قرقیزستان زندگی میکردند که از این میان نزدیک به ۸۰۰ هزار در جنوب این کشور سکونت داشتند؛ بیشتر قرقیزها و ازبکها در قرقیزستان، سنیمذهب هستند.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز جمعه گفت: واشنگتن با کمیته جهانی برای کمک به دولت موقت قرقیزستان در زمینه آوراگان درگیریهای قومی در این کشور، همکاری میکند. خانم کلینتون، تاکید کرد که ایالات متحده با سازمان ملل و ازبکستان همکاری میکند تا کمکهای انساندوستانه به سرعت به منطقه برسد. روز جمعه، دیپلمات ارشد آمریکا در امور آسیای میانه، خواستار انجام تحقیقات مستقل درباره خشونتهای قومی در این منطقه شد.
رزا اوتانبایوا، رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، اعلام کرد در درگیریهای قومی در جنوب این کشور تا ۲۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. این رقم در حالی از سوی رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، اعلام میشود که یک روز پیش از آن یکی از مقامهای محلی اعلام کرده بود ۲۲۳ نفر در درگیری میان قرقیزها و ازبکها در این کشور کشته شدهاند. رئیس دولت انتقالی قرقیزستان، که روز جمعه برای نخستین بار از محل درگیریها دیدار کرده است، درباره شمار کشتهشدگان گفت: «من شمار کشتهشدگان را ۱۰ برابر بیش از آمار رسمی اعلام میکنم.»
صدور كارنامه و ثبتنام دانشآموزان در مدارس شهر تهران، اینترنتی میشود. معاون آموزشی و نوآوری سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، اعلام کرد از خردادماه امسال، دانشآموزان میتوانند با درج كد ملی خود، نتايج امتحاناتشان را مشاهده كنند. وی همچنين از اينترنتی شدن ثبتنام دانشآموزان شهر تهران خبرداد و گفت: دانشآموزان از اواسط تيرماه میتوانند با توجه به محدوده جغرافيايی خود از طريق اينترنت در سال جديد تحصيلی ثبتنام كنند. برخی از دانشگاههای ایران نیز از سالهای گذشته، امکان انتخاب واحد و دریافت نتایج امتحانات را از طریق اینترنت فراهم کردهاند، اما شرایطی از جمله سرعت پایین اینترنت و پهنای باند، کاربران را با مشکلاتی مواجه کرده است.
مراسم بزرگداشت علی شريعتی، روز جمعه با تهديد ماموران امنيتی، لغو شد. یکی از نزدیکان برگزارکنندگان این مراسم درگفت وگو با رادیو فردا گفت: ماموران نیروی انتظامی روز گذشته خواستار لغو این مراسم شدند. خانواده علی شريعتی، نویسنده و جامعهشناس، در بيانيهای به صادر نکردن مجوز برای برگزاری مراسم در «حسينيه ارشاد» اعتراض کردند. یکی از نزدیکان برگزارکنندگان این مراسم که نخواست نامش فاش شود، اضافه کرده است:«طی سی سال گذشته مراسم بزرگداشت علی شریعتی در منزل حبيب الله پيمان، برگزار شده است و این نخستین باری است که این مراسم لغو می شود.» حبیبالله پیمان، یکی از چهرههای شاخص فعالان ملی مذهبی و از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات ریاستجمهوری گذشته است.
آمريکا مسابقه دو بر صفر باخته در برابر اسلوونی را به تساوی دو بر دو بدل کرد و اميدهای خود برای راهيابی به مرحله ۱۶ تيمی از گروه سوم جام جهانی را زنده نگاه داشت.آمريکا مسابقه دو بر صفر باخته در برابر اسلوونی را به تساوی دو بر دو بدل کرد و اميدهای خود برای راهيابی به مرحله ۱۶ تيمی از گروه سوم جام جهانی را زنده نگاه داشت. مردان ماتياز کک در مسيری قرار گرفته بودند که با دومين پيروزی پياپی و راهيابی زودهنگام به دور بعد فاصله چندانی نداشتند. در نيمه نخست اسلوونی با گلهای والتر بيرسا و زلاتان ليوبايانکيک از حريف حاضر در شش دوره اخير جام جهانی دو بر صفر پيش افتاد و راه همه حمله های حريف دونده و سخت کوش را بست. مسابقه مهيج دو تيم اسلوونی با آمريکا در دقيقه ۱۳ با گل بيرسا شکل مهيج تری گرفت. او با دريافت توپی در فاصله ۲۵ متری دروازه «تيم هووارد»، با شليک پای چپ آن را به سقف دروازه کوبيد. در حالی که آمريکا برای جبران گل خورده در تکاپو بود ضربه آزاد فرانسيسکو تورز از لبه سمت راست محوطه جريمه با شيرجه و نوک انگشتان سمير هاندانوويچ به کرنر منحرف شد. در مقابل اسلوونی در دقيقه ۴۲ به گلی رسيد که آن را در رويايش جست و جو می کرد. پاس ميليووژه نوواکوويچ دفاع آمريکا را به هم ريخت و توپ در موقعيتی عالی به ليوبايانکيچ رسيد تا با گريزی درست از تله آفسايد گل دوم را به ثمر برساند. عامل بازيابی آمريکا در نيمه دوم دونووان بود که با استفاده از تعلل بوستيان سزار در نزديک خط طولی جناح راست حمله آمريکا، بازيکن تيم لس آنجلس گالاکسی پا به توپ گريخت و از آن گل روحيه بخش را ساخت. لندن دونوون در دقيقه دوم نيمه دوم با فراری عالی و شليکی توقف ناپذير از زاويه بسته فاصله را به يک گل رساند و در فاصله هشت دقيقه به پايان مسابقه مايکل بردلی گل تساوی بخش را زد تا مانع پيشتازی اسلوونی در گروه و بالاتر از انگليس و آمريکا قرار گيرد. در حالی که اسلوونی با همه قوا برای حفظ برتری در برابر تيم باروحيه آمريکا و صاحب برتری روی توپهای هوايی می جنگيد، سرانجام پسر مربی آمريکا، مايکل برادلی گل تساوی بخش سزاوارانه را به ثمر رساند. اين نخستين حضور يک پدر و يک پسر در ميدان جام جهانی است. انگليس پس از اين مسابقه با الجزائر مسابقه ای برای خود يابی پس از تساوی يک بر يک با آمريکا را داشت. آمريکا بدون شکست با دو امتياز بايد مسابقه سوم با الجزائر را ببرد تا بخت صعودش برای صعود ممکن باشد. به نوشته سايت فيفا، کومن کولبی بلی، داور اين مسابقه پس از تساوی دو بر دو بی دليل گل سالم موريس ادو را در پی ضربه آزاد دونووان نپذيرفت.
زنان در منطقه مسلماننشین چچن در روسیه، روز جمعه از هدف قرارگرفتن، با گلوله رنگی (پینتبال) توسط پلیس خبر دادند. یک شاهد عینی که نخواست نامش فاش شود به خبرگزاری رویترز گفت، در طول ماه گذشته، در منطقه ناآرام چچن، مردانی از داخل اتومبیل به زنانی که بدون روسری در خیابان در حرکت بودند، با گلوله رنگی شلیک کردهاند. سخنگوی وزارت کشور، از هر گونه اظهارنظری در این زمینه خودداری کرده است. برخی از گروههای طرفدار حقوقبشر روسی به نقل از شاهدان عینی گفتهاند، که تیراندازی از سوی ماموران پلیس چچن صورت گرفته است.
احمد منتظری، فرزند آيت الله حسينعلی منتظری، در نامهای به علما و مراجع شيعه با اشاره به حمله به دفتر پدرش و آیت الله یوسف صانعی از آنها خواسته است تا نسبت به وقایع اخیر قم واکنش نشان دهند؛ ویتصریح کرده اسن که «چنین برخوردهایی در رژيم شاه هيچگاه ديده نشد.»؛ احمد منتظری در مصاحبه با رادبو فردا تصریح کرده است که برای مراجع هیچ مصلحتی بالاتر از دفاع از نهاد مرجعیت نیست.احمد منتظری، فرزند آيت الله حسينعلی منتظری، در نامهای به علما و مراجع شيعه با اشاره به حمله به دفتر پدرش و آیت الله یوسف صانعی از آنها خواسته است تا نسبت به وقایع اخیر قم واکنش نشان دهند؛ ویتصریح کرده اسن که «چنین برخوردهایی در رژيم شاه هيچگاه ديده نشد.» احمد منتظری در گفتوگو با رادیو فردا، از انگیزه خود برای نوشتن این نامه میگوید. احمد منتظری: اول اینکه آن حقی که ضایع شده و از بین رفته است؛ این را صحبت کنند مراجع و برگردانند. یعنی واقعاً در تاریخ مرجعیت شیعه خیلی زشت است که یک مرجع تقلید بسیاری چنین مورد اهانت قرار بگیرد و یک یادگاری که از ایشان مانده، یک خانهای است که طرفداران ایشان مسائل شرعیشان را می پرسند. آیت الله منتظری به عنوان یک مرجع تقلیدی که مقلدین زیادی داشته و در اثر فتوای مراجع فعلی مقلدین ایشان باید در تقلید آقای منتظری باقی بمانند. چون به عنوان اعلم از ایشان تقلید میکردند. خود به خود مسائلی دارند و به دفتر مراجعه میکنند و این دفتر محل حل و فصل مسائل شرعی مقلدین ایشان بوده است. آنوقت با چنین وضع زشتی با اوباشگری یک تعدادی بیاورند و اهانت کنند، بشکنند و شعارنویسی و حرفهای رکیک بنویسند و پس از آن یک نهاد رسمی وارد شود و پلمب کند. یعنی این هماهنگی زشتتر از همه چیز است که این اوباش و نیروهای لباس شخصی هماهنگ عمل میکنند. شما در نامه نوشتید شعارهای توهینآمیز از دیوارها به وسیله نیروهای انتظامی و امنیتی پاک شدند. مسئولان وزارت اطلاعات و دیگر مقامهای امنیتی آنها را پاک کردند، اشیاء شکسته را با خودشان بردند و همه آثار هجوم را از بین بردند. به اضافه اینکه مبالغی پول هم با خودشان بردند و گاوصندوق را شکستند. یعنی اینقدر این زشتی قضیه را پس از فروکش کردن آتش آنها خودشان فهمیدند و متوجه شدند که شروع کردن رنگ آمیزی، داخل کوچه و دفتر را رنگ کردند. شیشه شکستهها را هم جمع کردند و متاسفانه کاری که کردند پول شهریه طلاب، پولی که آماده شده بود که فردا به طلاب شهریه داده شود با خود بردند. این به هیچ وجه قابل توجیه نیست. تمام برخوردهایشان سیاسی است. چون احساس میکنند به قول خودشان مرجع غیرخودی هست، بعد از وفات هم دست از سرشان بر نمیدارند و امانتهایی که پیش دفتر ایشان بوده و بنا بوده به صاحبانشان که طلاب حوزه علمیه هستند، آنها را ضبط کردند و توقیف کردند و بردند. ـ آقای منتظری شما در پایان نامه نوشتهاید که به خودتان اجازه نمیدهید که با وجود مراجع تقلید شما رأساً از این مسئله به مراجع بینالمللی شکایت کنید. آیا تصور میکنید که مراجع داخلی دیگر جوابگوی شما نیستند؟ باید امتحان کنیم. صبر کنیم و امید داشته باشیم که با این اصراری که من کردم و با اصراری که خبر دارم دیگر دوستان رسماً داشتهاند و حضوراً به مراجع معظم تقلید گفتهاند، امید دارم که اقدامی بکنند و به نتیجه برسد. - دیگر مرجع تقلید، آیت الله صانعی هم، بیتشان از این حمله در امان نمانده است. تصور میکنید دیگر مراجع تقلید چگونه کمکی را بتوانند به شما ارائه کنند؟ من فکر می کنم اظهار همدردی برای مراجع امری است که لازم به گفتن نیست. پس چرا تا حالا تاخیر افتاده، نمیدانم. چه مصلحت بزرگتری را میدانند که ما نمیدانیم. و گرنه ساعت چهار نیمه شب اصلاً تصورش برای شما مشکل است. چون ما در همسایگی آیت الله صانعی هستیم. چهار بعد از نیمه شب با فریاد و فحش و لگد با دیلم بیایند بشکنند، نابود کنند و شعارهای اهانت آمیز... یعنی زشتی این دیگر قابل تصور نیست و اگر مراجع تقلید نیایند از چنین کسی که همکار خودشان هست دفاع کنند، پس از چه کسانی میخواهند دفاع کنند؟ این اولین کاری است که باید بکنند. ـ شما در پی اهانت به نوه آیت الله خمینی، شکسته شدن و توهین به آیتالله صانعی و پدر شما آیت الله منتظری آیا سناریویی را در پس اینها میبینید؟ سناریو دقیقاً همین است. هرکس بخواهد حرفی داشته باشد غیر از آن حرفی که حاکمیت دارد، با آنها برخورد میشود. من فکر میکنم اصل حرف این باشد، قضیهای که مطرح میشود به اسم خودی و غیرخودی. یعنی هرکس که انتقاد داشته باشد، حرف داشته باشد... الان آقای حاج حسن آقا خمینی کاری نکرده غیر از دلسوزی درباره کسانی که احساس کرده به آنها ظلم شده. حالا این احساس را کرده و یک کار انسانی کرده از خانواده آنها و خود آنها دلجویی کرده است. نباید چنین کسی مجازات بشود. باید تقدیر شود که آمده وظیفه انسانی و اسلامی خودش را انجام دهد. من فکر میکنم مثل معروفی هست که ضرر را از هرجا جلویش را بگیرند، منفعت است، واقعاً این کارهای زشت و این اوباشگریهایی که میخواهند با این روش کارها را پیش ببرند، بسیار سنت زشتی اشت. این کارها سالها ادامه داشته و اگر هر ساعت هر روز زودتر جلوی آن گرفته شود، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و در درجه دوم به نفع خود حاکمیت است که خودش را پاک کند و از این اتهام خودش را صاف کند و کسانی را که مرتکب چنین اعمال زشتی شدهاند آنها را تنبیه کند.
رئيس سازمان صداوسيمای جمهوریاسلامی، با محکوم کردن رهبران مخالفان دولت و حسن خمینی، گفت: برملا کردن بخشی از شخصيت و سابقه افرادی که به گفته او دروغپراكنی میكنند، از طریق صداوسیما اعتراضاتی را برانگیخته است. عزتالله ضرغامی، روز جمعه در نشستی در قم، با اشاره به مستندهای مختلفی که درباره آیتالله خمینی، از صداوسیما پخش شده، تاکید کرد: این مستندها زمانی باعث تشكرهمگان بود، اما در دوران به گفته او« فتنه» سخن بنیانگذار جمهوریاسلامی خوشايند بعضیها نبوده و به همين دليل موجب اعتراض آنها شد. آقای ضرغامی، همچنین به برنامه «شاخص» اشاره کرد که بخشهایی از آن باعث شکایت و گلایه حسن خمینی، شده بود. نوه آیتالله خمینی، این مستند را در جهت مخدوشکردن شخصیت آیتالله خمینی، دانسته بود. آقای ضرغامی تاکید کرد، مستند « شاخص» دارای موضوع جدیدی نبوده و همانهايی بوده كه در چند سال پيش با پخش آنها « موجبات تشكر همين آقايان را فراهم میكرد.»
وزير نيرو میگوید، در توافقی سه جانبه، ايران از تاجیکستان آب وارد خواهد کرد. به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، مجيد نامجو، که بهتازگی به همراه محمود احمدینژاد به تاجيکستان سفر کرده بود، گفت: « واردات آب از تاجيکستان، بعد از توافق آينده با اين کشور و افغانستان، اجرايی میشود.» کنفرانس بين المللی « آب برای حيات» هفته گذشته، در شهر دوشنبه پايتخت تاجيکستان، با حضور هیاتهای نمایندگی کشورهای مختلف از جمله ایران، برگزار شد.
سالهاست که گمانهزنی در باب رهبری بعدی پس از خامنهای آغاز شده است. او اکنون در سن ۷۱ سالگی است و بنا به برخی منابع از چند بیماری مثل سرطان پروستات نیز رنج برده یا میبرد.سالهاست که گمانهزنی در باب رهبری بعدی پس از خامنهای آغاز شده است. او اکنون در سن ۷۱ سالگی است و بنا به برخی منابع از چند بیماری مثل سرطان پروستات نیز رنج برده یا میبرد. تا کنون چندین گزینه در میان معتمدان خامنهای در افواه عمومی و رسانهها چه با نگرش مثبت و چه با نگرش منفی و چه صرفاً حدس و گمان مطرح شدهاند: محمود هاشمی شاهرودی، صادق لاریجانی و مجتبی خامنهای. برخی مخالفان هاشمی رفسنجانی نیز او را متهم به پروراندن سودای رهبری کردهاند و از همین جهت در کار حذف وی از هیئت حاکمهاند. شعارهای معترضان علیه مجتبی خامنهای و نقش وی در سرکوبها در تظاهرات پس از انتخابات در کنار تلاش وی برای کسب درجه اجتهاد و تشکیل جلسات درس در قم و نقش وی در بسته شدن دفاتر منتظری و صانعی حکایت از نامزدی محتمل وی از سوی بیت خامنهای برای رهبری آینده دارد. نام بردن میرحسین موسوی از سیدحسن خمینی در مصاحبه مطبوعاتی به همراه کروبی نیز حاکی از امید باورمندان به خمینی به وی برای رهبری آینده است: «حاج سید حسن آقا را مردم میشناختند، به عنوان چهرهای مغموم، مظلوم و آگاه در کنار مردم. ولی این اتفاقات باعث شد که مردم بیشتر ایشان را بشناسند. ایشان فردآگاهی است، در حوزهها ریشه دارد و جزو مجتهدین هست، و شخص برجستهای است و میتواند امیدی برای مردم ما در کنار روحانیت باشد.» (امروز، ۲۱ خرداد ۱۳۸۹) اظهار نگرانی روحانیون پر آوازه مثل مظاهری، محمدجواد فاضل لنکرانی، راستی کاشانی، وحید خراسانی، جوادی آملی، و محمدی گیلانی (که کمتر در مورد رویدادهای جاری اظهار نظر میکنند) از برخورد با سیدحسن خمینی در ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ میتواند نگرانی از تحولات سیاسی موجود و به طور نمونه پیشبرد پروژه نامزدی کسی مثل مجتبی خامنهای برای رهبری آینده توسط نیروهای نظامی و امنیتی باشد. اما مهمتر از گمانهزنی یا پیشبینی در مورد رهبری آینده و تلاش برای به دست گرفتن آن، که کاری است بسیار دشوار، نکته مهم آن است که فرایند انتخاب رهبر پس از فوت خامنهای، اگر رژیم تا آنجا دوام بیاورد، با فرض رژیم موجود ولایت فقیه چگونه خواهد بود و چه افراد، گروهها یا نهادهایی در این انتخاب مؤثر خواهند بود. توجه به نحوه انتخاب بسیار پر اهمیتتر از آن است که چه کسی به عنوان رهبر آینده انتخاب خواهد شد. تعامل ساختارهای حقوقی و حقیقی دو واقعیت در برابر ماست: چگونگی گذار از خمینی به خامنهای و ویژگیها و کارکردهای مجلس خبرگان رهبری با ۸۶ عضو که مستقیماً متأثر از چگونگی شکلگیری آن است. در گذار از خمینی به خامنهای این مجلس خبرگان بود که به خامنهای رأی داد اما گروه اداره کننده کشور در آن دوره یعنی علیاکبر هاشمی رفسنجانی، علی خامنهای و سید احمد خمینی که دستگاههای اطلاعاتی و نظامی و مجلس و دولت را در اختیار داشتند در تأثیرگذاری بر رأی خبرگان بیتأثیر نبودند. جملات هاشمی رفسنجانی و ذکر خاطره غیرمستقیم او از خمینی مبنی بر اینکه خامنهای گزینهای مناسب برای رهبری است بدون عقبه واقعی و عِدّه و عُدّه گروه اداره کننده کشور در دوران بیماری خمینی در حد کلام باقی میماند و در عالم واقع تأثیری نمیگذاشت. بدین ترتیب در انتخاب رهبری دو ساختار حقوقی و رژیم واقعی قدرت در تعامل با یکدیگر قرار گرفتند و یکی از عوامل قدرتمند را علیرغم فقدان برخی از مشخصات ذکر شده در قانون (شرط مرجعیت) به رهبری رساندند. تهدید و ترغیب اکنون باید دید در زمان فوت خامنهای چه کسانی مراکز قوه قاهره یعنی دستگاههای انتظامی، نظامی و امنیتی در ایران را در اختیار خواهند داشت و در آن زمان کدام جناح درون حکومتی بر جامعه حاکم خواهد بود. همین افراد با تکیه بر قدرت عریان و تهدید و ارعاب میتوانند هر نامی را که بخواهند از مجلس خبرگان موجود بیرون بیاورند. کافی است شب قبل از برگزاری جلسه خبرگان که زمان آن نیز پیش از به خاکسپاری رهبر فعلی توسط نیروهای امنیتی و نظامی به هیئت رئیسه القا خواهد شد یا در اندرکنش هیئت رئیسه و نهادهای قدرتمند نظامی و امنیتی تعیین خواهد شد تلفنهایی به اعضای مجلس خبرگان انجام گرفته و با تهدید و تطمیع آنها به رأی دادن به فرد معینی ترغیب شوند یا از رأی دادن به فرد دیگری بازداشته شوند. همان طور که منقدان رهبر فعلی با تهدید و تطمیع ساکت نگاه داشته میشوند با مخالفان رهبر مورد نظر آینده نیز چنین برخوردهایی صورت خواهد گرفت. نیروهای لباس شخصی در رفع تردید اعضای دو دل مجلس خبرگان در مورد نامزد پیشنهاد شده به آنان یا اعضای مخالف با نامزد پیشنهادی میتوانند مؤثر واقع شوند. در این میان ممکن است حتی برخی قربانی شوند. مجلس خبرگانِ مطیع بیت مجلس خبرگان رهبری در دوران رهبری خامنهای دچار تحولی جدی شده است. جمع خبرگان فعلی بر اساس نظارت استصوابی شورای نگهبانی انتخاب شدهاند که اغلب اعضای آن وفاداران خاص درگاه خامنهای بودهاند. اعضای خبرگان فعلی با برخی استثنائات معدود، جمعی افراد مطیع و با آستانهی تهدید پذیری بسیار بالا هستند به طوری که با یک تماس یک عنصر امنیتی با رتبه بالا، شب پیش از انتخاب رهبر به همان کسی رأی خواهند داد که به آنها دیکته شده است. این کارها در زمان خمینی بالاخص در برابر روحانیت باورمند به رژیم که هنوز دارای مرتبه اجتماعی و پشتیبانی مردمی بود کمی دور از ذهن به نظر میآمد اما روحانیونی که اکنون با ساز قدرت به حرکت در میآیند و قدرت دستگاه رهبری به آنها رتبه و مقام بخشیده، و حتی خطبه نماز جمعه آنها از تهران ارسال میشود، استقلالی در برابر نهادهای قوهی قهریه ندارند. همچنین عرف و ادبیات سیاسی دوران خامنهای تصور چنین تلفنها و چنان تهدیدهایی را بسیار محتمل میسازد. کار عمده بیت رهبری همین گونه تلفنهاست. ولیّ منتخب نظامیان و امنیتیها تحولات دهه ۱۳۸۰ و بالاخص قدرت یافتن نظامیان و نیروهای امنیتی در این دوره و بالاخص انتخابات ریاست جمهوری دهم و تحولات مابعد آن بیانگر آنند که رهبر بعدی توسط نیروهای امنیتی و نظامی (سپاه) از میان افرادی که منافع این نیروها را تضمین کنند برگزیده خواهد شد و خبرگان در واقع منویات نظامیان را صورت قانونی خواهند بخشید. به همان ترتیب که نامه اکثریت این مجلس در حمایت از رهبری توسط شیخ محمد یزدی و در واقع علیه رفسنجانی جمعآوری شد (گذاشتن افراد در برابر عمل انجام شده و عدم امکان تکذیب در برابر گروهی که با داغ و درفش به سراغ مخالفان خود میروند و تهدید میکنند که سر آنها را به سقف خواهند چسباند) نام مورد نظر هسته اصلی قدرت حاکم پس از فوت خامنهای از مجلس خبرگان بیرون خواهد آمد. رهبر آینده، امروز در کار سرکوب است همان طور که رهبر بعد از خمینی از میان گروه حاکم در سالهای بیماری خمینی بیرون آمد رهبر بعدی نیز از میان نیروهایی که اکنون نقشی تعیینکننده در تحولات دارند بیرون خواهد آمد. به همین لحاظ شانس کسی مثل هاشمی شاهرودی برای رهبری آینده اندک است چون او در تیم عملیاتی خامنهای برای اداره کشور و سرکوب مخالفتها دیگر نقش کلیدی ندارد. به همین لحاظ است که فعالان و تحلیلگران سیاسی در مورد رهبری آینده به گمانهزنی درباره مجتبی خامنهای یا صادق لاریجانی میپردازند چون این افراد از ادارهکنندگان تیمهای عملیات نظامی امنیتی و قضایی سرکوبها و کنترل سیاسی و اجتماعی هستند. دقیقا به همین لحاظ شانس کسی مثل هاشمی رفسنجانی علیرغم ریاست وی بر مجلس خبرگان پایین است چون او اصولاً با این تیم عملیاتی سر سازگاری ندارد (درست مثل منتظری در دوران خمینی) و عناصر نظامی و امنیتی نزدیک به وی همه از مقامات تصمیمگیر کنار گذاشته شدهاند. کسانی که امروز با چنگ و دندان حکومت را در جمع محدود خود نگاه داشتهاند آن را به حاشیهنشینان یا مخالفان خود نخواهند سپرد. برخورد با سیدحسن خمینی در روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ بخشی از همین کنار زدنهاست. نقش کاریکاتوری مردم رژیمی که با اتکا به اسلحه و زور حتی حضور میلیونی مردم در خیابان را به هیچ میگیرد و آن را کاریکاتوری میخواند طبعا به قوانین و مقررات و روالهای قانونی تن در نمیدهد بلکه برای هدایت و جهتدهی یا نقض روالهای قانونی برنامهریزی میکند و با اعمال زور آنها را به جهاتی که میخواهد هدایت میکند. خامنهای در مراسم تنفیذ دور دوم ریاست جمهوری احمدینژاد به صراحت حضور میلیونی مردم در خیابان در اعتراض به حکومت را در برابر قوای قهریه به هیچ میگیرد: «دشمنان در اين خيال نباشند که با تقليد مغلوط از حضور عظيم مردم در انقلاب پرشکوه ۱۳۵۷ و در يک کاريکاتور از آن حرکت عظيم، میتوانند به نظام اسلامی ضربه بزند چرا که اين نظام مقتدر و ريشهدار با اين کارها شکست نخواهد خورد.» (ایلنا، ۱۲ مرداد ۱۳۸۸) تنها با اتکا به قدرت قوای قهریه و داغ و درفش است که حرکت میلیونی مخالفان به کاریکاتور تبدیل میشود. با همین نگاه نقش مردم در تعیین رهبر بعدی نزدیک به صفر است و اگر فردی غیر از عضوی از هیئت حاکمه مورد نظر گروههای دیگر باشد نماینده دشمن خواهد بود. نیروهای امنیتی و نظامی باید با نوعی حکومت نظامی از هر گونه حرکت اعتراضی پس از همانند ماههای پس از انتخابات جلوگیری کنند. رهبر بعدی به همه نیروهایی که در یک سال گذشته اعتراضات را سرکوب کردند، نیاز دارد و به همین جهت اکنون باید در میان و همکار آنها یا رابط خامنهای و آنها باشد. عنصر مطیع در تعیین رهبری در رژیمی که اصولاً حاکمیتی برای قانون وجود ندارد و نهادهای تضمین کننده حاکمیت قانون وجود خارجی ندارند طبعاً «رژیم واقعی قدرت» (او که داغ و درفش را در دست دارد) تعیین خواهد کرد که چگونه قدرت دست به دست شود. در این حال گروهی که نهادهای امنیتی و نظامی را به دست دارند در انتخاب رهبر بعدی به گونهای عمل میکنند که وی همواره وامدار آنها و کاملاً در چنگ و مطیع آنان باشد و در این جهت هیچ ریسکی را پذیرا نمیشوند. بدون نهادهای سیاسی و رسانههای مستقل و به طور کلی مردمی فاقد قدرت سیاسی، نیروهای نظامی و امنیتی با چه انگیزهای باید قدرت را به منتخبان مستقیم یا غیر مستقیم مردم در همین چارچوب حقوقی موجود نظام جمهوری اسلامی واگذار کنند؟
در نخستين ديدار گروه سوم رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۰، تيمهای ملی فوتبال اسلوونی و آمريكا به تساوی ۲ بر ۲ رسیدند. در ديگر ديدار اين گروه جمعه شب، تیمهای انگلستان و الجزاير به ديدار هم خواهند رفت. با این نتیجه مساوی در عصر جمعه، درجدول رقابتهای گروه سوم، تیم اسلوونی با ۴ امتياز صدرنشين است، آمريكا با ۲ امتياز در مكان دوم قرار گرفته و تیمهای انگلستان و الجزاير هم با يك بازی كمتر در مكانهای سوم و چهارم قرار دارند.
به دنبال «تهديد ماموران امنيتی» مراسم بزرگداشت علی شريعتی روز جمعه در منزل حبيب الله پيمان لغو شده است و خانواده علی شريعتی در بيانيه ای به صادر نکردن مجوز برای برگزاری مراسم در «حسينيه ارشاد» اعتراض کردند.به دنبال «تهديد ماموران امنيتی» مراسم بزرگداشت علی شريعتی روز جمعه در منزل حبيب الله پيمان لغو شده است و خانواده علی شريعتی در بيانيه ای به صادر نکردن مجوز برای برگزاری مراسم در «حسينيه ارشاد» اعتراض کردند. به گزارش «جرس» قرار بود این مراسم عصر روز جمعه در منزل حبيب الله پيمان و با سخنرانی آقايان احسان شريعتی، هاشم آغاجری، محمد جواد کاشی برگزار شود، ولی اين مراسم «با تهديد ماموران امنيتی لغو» شد. در همین زمینه، یکی از نزدیکان برگزارکنندگان این مراسم درگفت وگو با رادیو فردا گفت: ماموران نیروی انتظامی روز گذشته خواستار لغو این مراسم شدند و به همین دلیل روز پنجشنبه برگزار کنندگان مراسم متنی با این مضمون که «با پوزش مراسم به دلیل مخالفت نیروی انتظامی لغو شده است» بر روی جلوی درب ورودی نصب کردند. وی اضافه کرده است: اما روز جمعه نیروهای انتظامی جلوی محل برگزاری مراسم حاضر شده و متن قبلی را برداشته و متنی جدیدی را روی درب محل مراسم نصب کردند. در این متن که توسط نیروهای انتظامی تهیه شده، نوشته شده است: «مراسم برزگداشت دکتر علی شریعتی به بعد موکول شد- حبیب الله پیمان» یکی از نزدیکان برگزارکنندگان این مراسم که نخواست نامش فاش شود، اضافه کرده است:«طی سی سال گذشته مراسم بزرگداشت علی شریعتی در این منزل برگزار شده است و این نخستین باری است که این مراسم لغو می شود». بیانیه خانواده شریعتی امسال دولت جمهوری اسلامی امسال با برگزاری «بزرگداشت سی و دومين سالگرد درگذشت دکتر شريعتی در حسينيه ارشاد» مخالفت کرد و خانواده علی شريعتی نیز در بيانيهای از اين که با در خواست آنها موافقت نشده ابراز تاسف کرده اند. خانواده علی شريعتی میگويند: «جلسات بزرگداشت و بررسی انديشههای علی شريعتی طی سه دهه پس از پيروزی انقلاب، بهرغم همه فراز و نشيبها و بیاعتنايیهای مسئولان در سختترين شرايط، هر ساله در اقصی نقاط کشور بهطور منظم برگزار شده و بهتدريج بدل به يک سنت نهادين گشته است. حال آنکه امسال دومين سالی است که امکان برگزاری اين مراسم فراهم نمیشود.» خانواده علی شريعتی همچنين گفتهاند:«تمايل مشهود به غلبه جوّ تکصدايی و انحصارطلبی در شرايط کنونی که يکی از نمودهای آن اينگونه اعمال محدوديت ها عليه تجمعات و حق آزادی بيان است، سياستی سخت نابخردانه مینمايد که به عکس، موجب واکنش جامعه و اقبال بيشتر نسل جوان به انديشه های انتقادی خواهد شد. در اين ميان، اهل فرهنگ و تعهد اجتماعی نمی توانند از کنار چنين اجحافاتی نسبت به نمادها و ميراث تاريخی خود به سکوت بگذرند». طی دوسال گذشته مقامات دولت جمهوری اسلامی با برگزاری مراسم بزرگداشت مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی، آیتالله محمود طالقانی و یدالله سحابی، از رهبران نهضت آزادی، در حسینه ارشاد مخالفت کردهاند. به باور بسياری علی شريعتی ايدئولوگ مسلمانان انقلابی سال ۱۳۵۷ بود و حسينيه ارشاد پيش از انقلاب مرکز اصلی برگزاری سخنرانی های وی بود . علی شريعتی در روز ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درگذشت و علت مرگ او سکته قلبی اعلام شد.
ارسال نامه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا به تهران و دعوت از سعید جلیلی برای از سر گرفتن مذاکرات پیرامون برنامههای اتمی ایران، همزمان با اعلام اجرای تحریمهای یک جانبه اروپا علیه جمهوری اسلامی، نشانه افزایش اطمینان خاطر بروکسل از تأثیرگذاری تحریمهای گذشته و آسیبپذیرتر شدن مواضع تهران در برابر فشارهای خارجی است.ارسال نامه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا به تهران و دعوت از سعید جلیلی برای از سر گرفتن مذاکرات پیرامون برنامههای اتمی ایران، همزمان با اعلام اجرای تحریمهای یک جانبه اروپا علیه جمهوری اسلامی، نشانه افزایش اطمینان خاطر بروکسل از تأثیرگذاری تحریمهای گذشته و آسیبپذیرتر شدن مواضع تهران در برابر فشارهای خارجی است. دو هفته پیش از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت، ایران از زبان سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکره با جامعه اروپا و گروه ۱+۵ اعلام آمادگی نمود. تهران انتظار داشت که در صورت پذیرفته شدن پیشنهاد مذاکرات تازه، پیگیری طرح و تصویب قطعنامه تنبیهی بعدی علیه ایران تا مدتی متوقف شود. سیاست وقتکشی خانم اشتون، در پاسخ به پیشنهاد ایران اعلام داشت که جامعه اروپا آماده از سرگیری گفتوگوها با تهران است ولی، انجام گفتوگوها تنها بعد از تصویب قطعنامه شورای امنیت امکانپذیر خواهد بود. سابقه بد تهران در وقتکشی طی پنج دور گفتوگوهای بینتیجه قبلی مابین علی لاریجانی دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران و همچنین سعید جلیلی جانشین او با خاویر سولانا که تا سال قبل مسئولیت اداره سیاست خارجی جامعه اروپا را عهدهدار بود، یکی از دلایل رد در خواست ایران برای گفتوگو پیش از تصویب تحریمهای تازه به شمار میرفت. به نظر میرسد پیشگیری از تضعیف شدن هماهنگی مابین اعضای دائمی شورای امنیت علیه ایران از یک سو و از سوی دیگر آشکار شدن تدریجی ولی غیر قابل تردید نشانههای تأثیر تحریمهای گذشته بر ایران، از دیگر دلایل رد تقاضای جمهوری اسلامی برای انجام گفتوگوی پیشهنگام بوده است. در معادلات تازه، تمامی شواهد حاکی از ضعیفتر شدن موقعیت دولت ایران و در نتیجه انتظار عقبنشینی بیشتر جمهوری اسلامی در مقابل خواستههای جامعه جهانی است. ضعفهای اقتصادی در جبهه اقتصادی، با وجود استحکام نسبی بهای نفت خام در بازارهای جهانی، تمامی تعیینکنندههای عمده حاکی از ضعیفتر شدن مستمر بنیه و تواناییهای دولت برای انجام تعهدات خود در سال جاری است. بودجه سال جاری با کسری واقعی بیش از ۴۰ میلیارد دلار روبهرو است، رشد تولید ملی کشور به صفر رسیده، اشتغالزاترین بخش صنعت داخلی یعنی مسکن، برای دومین سال پیاپی در رکود عمیق به سر میبرد، و صنایع نفت و گاز نیز با رکودی مشابه روبهرو شده اند. ادامه رکود چشمگیر در صنایع نفت و گاز و مسکن، اشتیاق جامعه جهانی را برای تشدید فشارهای قبلی افزایش داده است. در غیر این صورت ضرورتی برای ادامه فشارهای گذشته و اعمال تحریمهای یک جانبه از سوی اروپا و امریکا علیه ایران دیده نمیشد. انزوای سیاسی با توجه به تشدید انزوای جمهوری اسلامی، آسیبپذیری سیاسی ایران در مناسبات خارجی کمتر از رنجوری اقتصادی آن نیست. از پنج سال پیش به این سو که دیپلماسی اتمی ایران سرپیچی از خواستههای جامعه جهانی را در پیش گرفته، جمهوری اسلامی در جامعه جهانی همواره منزویتر از پیش شده است. تا چهار سال پیش، جمهوری اسلامی از روابط کاری مناسبی با اروپا برخوردار بود. احضار روز گذشته نماینده سیاسی بریتانیا در تهران به وزارت خارجه جمهوری اسلامی و اعتراض به رفتارهای اروپا گویای مجموعه مناسبات تهران با پایتختهای اروپایی است. تا شش ماه پیش تهران همچنان به ادامه حمایت سیاسی نه چندان گرم روسیه امیدوار مینمود. روابط کنونی تهران و مسکو اینک از مرحله سردی عبور کرده و به آغاز دوران تنش رسیده است. یک سال پیش رئیس دولت دهم با حضور در جمع سران کشورهای عضو گروه شانگهای، پیروزی بحثانگیز انتخاباتی خود را در روسیه جشن گرفت. دو هفته قبل به گونهای نه چندان محترمانه گروه شانگهای از زبان مقامات ازبکستان و بعد با تأیید مسئولان روسیه اعلام داشتند که ایران را در جمع اعضای خود نخواهند پذیرفت و بعد از آن آقای احمدینژاد «داوطلبانه» از حضور در جمع یاران سابق خودداری ورزید. همراهی تاجر مآبانه برزیل و ترکیه با جمهوری اسلامی نیز مانع از تصویب قطعنامهای تازه در شورای امنیت علیه تهران نشد. شکست سیاسی قاطع ایران در شورای امنیت نیز به فاصله چند روز در مجمع دیگری با صدور بیانیه مشترک آمریکا و نروژ در شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو تکرار شد. در نتیجه اعمال فشارهای خارجی و علیرغم موقعیت جغرافیایی نمونه و برخورداری از منابع عظیم انرژی، ایران در جامعه جهانی شانه به شانه کره شمالی و کشور آفریقایی زیمبابوه ، در ردیف یکی منزویترین کشورهای جهان قرار گرفته است. انتظارات اشتون در نتیجه همین احساس ضعف، و با وجود تهدیدهای تو خالی گذشته دایر بر تلافیجویی در قبال اعمال تنبیهات تازه، مسئولان ایران از روز تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت، نه برای اعلام خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای که در جهت تأکید بر عدم خروج از پیمان، با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. بیشک دعوت خانم اشتون از ایران برای آغاز مذاکرات با جامعه اروپا و گروه ۱+۵ را جمهوری اسلامی، همراه با اما و اگرهای تبلیغاتی، سرانجام خواهد پذیرفت، هرچند که از اعزام سعید جلیلی به اروپا و انجام مذاکرات با اروپا، تهران نصیب چندانی نخواهد بود. خواسته کنونی جامعه جهانی و خانم اشتون به نمایندگی از سوی جامعه اروپا، چیزی کمتر از توقف کامل برنامههای اتمی جمهوری اسلامی و بهخصوص تعلیق غنیسازی اورانیوم نیست. ایران شش ماه قبل مبادله سوخت اتمی با اورانیوم غنی شده خود را رد کرد و لی امروز با اصرار متقاضی انجام آن شده و در راه قانع ساختن جامعه جهانی به پذیرفتن پیشنهاد مبادلهای که فاقد کمترین توجیه اقتصادی است، ترکیه و برزیل را به پا در میانی وا داشته است. خانم اشتون انتظار دارد که در نتیجه اعمال تحریمهای تازه و تشدید فشارهای خارجی، جمهوری اسلامی وادار به تجدید نظر اساسی در دیپلماسی اتمی خود گردیده و به جای «معامله» به قبول خواستههای جامعه جهانی و دست شستن از برنامههای اتمی خود «مجبور» بشود.
ئول سولوانگ، ناظر بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد، که از منطقه بازديد کرده، شکاف بين ازبکها و قرقيزها را پر تنش و قابل اشتعال توصيف کرده است.سازمان ملل متحد میگويد در نتيجه نا آرامیها در قرقيزستان، بيش از ۴۰۰ هزار نفر آواره شدهاند. به گزارش خبرگزاری رويترز ، کمبود آب و مايحتاج اوليه زندگی، نبود جای کافی برای آوارگان و ترس از حمله مهاجمان، قربانيان اين تنشها را تهديد میکند. سازمان ملل متحد میگويد ادامه خشونتها در قرقيزستان ممکن است اوضاع را به نفع شبهنظاميان اسلامگرای آسيای مرکزی تغيير دهد. از هشت روز پيش که تنش بين قرقيزها و ازبکها در جنوب قرقيزستان اوج گرفت، ۱۹۱ نفر کشته و بيش از ۴۰۰ هزار نفر بیخانمان شدهاند. اين در حالی است که دولت قرقيزستان، شمار قربانيان را بيش از اين برآورد میکند. به گزارش خبرگزاری رويترز، در شهر اوش، در جنوب قرقيزستان، ازبکها با کشيدن ديوارهايی، خود را از همسايگان قرقيزشان جدا کردهاند. همچنين ارتش قرقيزستان در اين شهر پستهای ايست بازرسی داير کرده است و گروههايی از مردان مسلح در خيابان ها گشت میزنند. با اين حال، حضور نيروهای امنيتی در سطح شهر کمرنگ گزارش شده است. ئول سولوانگ، ناظر بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد، که از منطقه بازديد کرده، شکاف بين ازبکها و قرقيزها را پر تنش و قابل اشتعال توصيف کرده است. دولت موقت قرقيزستان اعلام کرده است در بيست و هفتم ماه جاری ميلادی، همه پرسیای را برای تغيير در قانون اساسی اين کشور برگزار خواهد کرد. هدف از اين همه پرسی، حرکت قرقيزستان به سوی يک جامعه دموکراتيک عنوان شده است. سازمان ملل متحد میگويد ۳۰۰ هزار نفر در داخل قرقيزستان آواره شده اند و ۱۰۰ هزار آواره ديگر طی يک هفته گذشته خود را به آن سوی مرز و به داخل ازبکستان رساندهاند. به گزارش اين سازمان، آوارگان از ابتدايیترين تسهيلات زندگی، مانند آب آشاميدنی، مکان، غذا و ساير مايحتاج روزمره محروم هستند و از حملههای احتمالی مهاجمان احساس خطر میکنند. اين سازمان ادامه تنشهای خونين در قرقيزستان را برای منطقه خطرناک دانسته و اعلام کرده است که اگر اين خونريزیها متوقف نشود، ممکن است در اين منطقه از دنيا، که در مسير قاچاق مواد مخدر افغانستان قرار دارد، فضای مناسبی برای فعاليت شبهنظاميان اسلامی ايجاد شود. در همين باره، هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، روز پنجشنبه با رزا اوتانبايووا، رئيس دولت موقت ازبکستان، گفتوگوی تلفنی انجام داد و رابرت بليک، ديپلمات ارشد آمريکا در امور آسيای مرکزی، روز جمعه از بيشکک ديدار کرد.
به دنبال بالا گرفتن فشارهای بینالمللی علیه اسراییل، کابینه امنیتی این کشور تصمیم گرفته است، از میزان محاصره نوار غزه کاسته و اجازه ورود کالاهای مورد نیاز مردم غزه را به این منطقه بدهد.به دنبال بالا گرفتن فشارهای بینالمللی علیه اسراییل، کابینه امنیتی این کشور تصمیم گرفته است، از میزان محاصره نوار غزه کاسته و اجازه ورود کالاهای مورد نیاز مردم غزه را به این منطقه بدهد. به گزارش شبکه تلویزیونی سیانان آمریکا، کابینه امنیتی اسراییل روز پنجشنبه اعلام کرد، این کشور از میزان محاصره نوار غزه خواهد کاست و ورود «کالاهای غیرنظامی» به غزه را آزاد خواهد کرد. بیشتر بخوانید: «کشتی امدادرسان ایرانی آماده اعزام به غزه است» واکنش منفی ترکیه به تشکیل کمیسیون اسرائیلی در مورد حمله به کاروان غزه کابینه امنیتی اسراییل با انتشار بیانیهای در این باره تاکید کرده است، تدابیر امنیتی موجود برای جلوگیری از ورود اسلحه به نوار غزه همچنان پابرجا باقی خواهد ماند. تصمیم دولت اسراییل برای شل کردن محاصره نوار غزه پس از آن صورت گرفته است که فشارهای بینالمللی به این کشور به دنبال حمله مرگبار کماندوهای اسراییلی به کشتیهای فعالان صلح به شدت افزایش یافته بود. بامداد روز ۳۱ ماه مه، کماندوهای اسراییلی برای جلوگیری از رسیدن کاروان کشتیهای اعزام شده از سوی «جنبش غزه آزاد» که قصد شکستن محاصره غزه را داشتند، به آنها حمله کردند که در این رویداد دستکم ۹ سرنشین ترک یکی از این کشتیها جان خود را از دست داده و ۴۸ تن دیگر نیز زخمی شدند. این اقدام اسراییل واکنش گسترده جهانی را به دنبال داشت و پس از آن فشارهای بینالمللی بر این کشور برای رفع محاصره غزه به شدت افزایش یافت. این در حالی است که مقامهای اسرائیلی در واکنش به اعتراضهای جهانی اعلام کردهاند، کشتیهای عازم غزه را برای «جلوگیری از رسیدن سلاح به دست تشکلهای مسلح فلسطینی» بازرسی میکنند، و نخستوزیر اسرائیل نیز گفته است: «نباید گذاشت که غزه به یک بندر ایرانی» تبدیل شود. نوار غزه از ژوئن ۲۰۰۷ در پی درگیریهای خونین میان نیروهای دو جنبش فلسطینی فتح و حماس که در نتیجه آن حماس فتح را از قدرت در این باریکه اخراج کرد و موجب خروج ناظران اروپایی و مصری از گذرگاههای غزه شد، به محاصره مشترک اسرائیل و مصر در آمده است. در این میان ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، روز دوشنبه و در پی اعلام تصمیم تازه دولت این کشور در کاستن از میزان محاصره نواره غزه گفته است، تمام کمکهای ارسالی به غزه باید از خشکی و از طریق خاک اسراییل به این کشور ارسال شود و نه از طریق دریا. آقای باراک افزوده است: «تمام این اقدامات بدون رفع محاصره دریایی غزه صورت خواهد گرفت، که هدف از آن اطمینان یافتن از عدم ورود موشک و سایر جنگافزارها به نوار غزه است.» این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران که به دنبال حمله اسراییل به کشتیهای عازم غزه تبلیغات گستردهای علیه این کشور آغاز کرده است، از قصد خود برای فرستادن کشتیهای حامل کمک به غزه خبر داده است. در مقابل نیز نخست وزیر اسراییل به کشورهای دیگر از جمله لبنان نسبت به پیامدهای اعزام کشتی به غزه هشدار داده است. از سوی دیگر مقامهای فلسطینی واکنش سردی نسبت به تصمیم دولت اسراییل برای شل کردن حلقه محاصره غزه از خود نشان دادهاند. اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت حماس در غزه با رد تصمیم اسراییل خواستار رفع کامل محاصره غزه شده و صائب عریقات، مذاکره کننده ارشد فلسطینی و مشاور محمود عباس نیز تصمیم اسراییل را ناکافی خوانده است.
آلمان پس از پیروزی درخشان بر استرالیا از دقیقه ۳۷ در برابر صربستان ۱۰ نفری شد تا هم یک دقیقه بعد گل شکستباری بخورد و هم هر چه بزند به گل بدل نشود، حتی با ضربه پنالتی لوکاس پودولسکی.آلمان پس از پیروزی درخشان بر استرالیا از دقیقه ۳۷ در برابر صربستان ۱۰ نفری شد تا هم یک دقیقه بعد گل شکستباری بخورد و هم هر چه بزند به گل بدل نشود، حتی با ضربه پنالتی لوکاس پودولسکی. آلمان فرصت از دست رفته را باید در مسابقه سوم در برابر غنا باز یابد و این مهم در برابر تیمی که در بازی نخست صربستان را شکست داده است، باید بدون حضور میروسلاو کلوزه باشد. اخراج کلوزه و گل یووانویچ تنور سرد مسابقه بیروح آلمان و صربستان با سختگیری بیمورد داور ناموفق اسپانیایی، آلبرتو ماینکو داغ شد. در دقیقه ۳۷ داور به دلیل خطای کلوزه روی کاپیتان استانکوویچ، دومین کارت زرد را برای مهاجم آلمان بیرون کشید تا ژرمنها یک گلزن را از دست بدهند. یک دقیقه بعد با ارسال توپ توسط راسیچ از راست و ارسال آن به سوی دیرک دوم، با ضربه سر ژیگیچ توپ به روی دروازه باز گشت و میلان یووانویچ دروازه مانوئل نوئر را باز کرد. او از شدت خوشحالی در راه رسیدن به تماشاگرانش به داخل تونل بین زمین و سکوی تماشگران پرید! آلمان با وجود یک یار کمتر، به جبران گل خورده بازی سراسر تهاجمیاش را آغاز کرد و در آخرین دقیقه نیمه نخست در رهایی از بازی «پرس» منطقهای صربها، توپ از جناح راست سانتر شد و خدیرا از خط میانی ژرمنها توپ مشت شده توسط دروازهبان حریف را از ۱۰ متری محکم به زیر دیرک افقی دروازه صربستان کوبید تا در بازگشت مهاجم دیگر آلمان مرتکب خطای بازی خطرناک شود. پنالتی پودولسکی هدر رفت آلمان در دقیقههای ۵۸ و ۵۹ توسط لوکاس پودولسکی صاحب سه موقعیت عالی برای زدن گل تساوی بخش شد؛ اما مهاجم خستگلیناپذیر آلمانی همه کار کرد جز گلزنی. او دو بار توپ را به کنار دروازه زد و بار سوم، که در پی هند پنالتی ویدیچ مدافع صرب بود. پودولسکی ضربه را زمینی زد و ولادیمر استویکویچ، دروازهبان صربستان با شیرجه به سمت چپ خود و دفع ضربه پودولسکی موقعیت کمنظیر برای گل تساوی بخش برای آلمانیها را مانع شد. استویکویچ در پایان به عنوان بهترین بازیکن پیکار ورزشگاه شهر پورت الیزابت انتخاب شد. با دوندگی بیامان آلمانی ها در نیمه دوم، یوآخیم لوو، مربی تیم آلمان برای تزریق خون تازه به تیم، کاکائو و مارین را به عنوان بازیکنان جانشین به زمین فرستاد، اما ژرمنها با این که تا سوت پایان با همه وجود تلاش کردند، در گردابی اسیر شدند که کمتر تصورش را میکردند. این نخستین شکست آلمان در مرحله گروه جام جهانی از ۱۹۸۶ تا کنون بود. جالب این که آلمان پس از شکستهای رقابتهای گروهی جامهای جهانی ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ تا مرحله پایانی پیش رفت. آلمان از صربستان شکست خورد تا غنا فرصت داشته باشد در بازی روز بعد با پیروزی بر استرالیا شش امتیازی شود و درصد حضورش در دور دوم را بالا ببرد. پیروزی احتمالی استرالیا بر غنا گره سرنوشت این گروه را برای بازیهای سوم پیچیدهتر میکند.
ژوزه ساراماگو رمان نویس پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1998 در سن 87 سالگی درگذشت. معروف ترین رمان های او "کوری" و "غار" به فارسی ترجمه شده اند. ساراماگو در سال 1990 بعد ازآنکه حزب محافظه کار مانع از ارائه رمان او با عنوان " انجیل به روایت مسیح" برای رقابت درجایزه ادبی اروپا شد، این کشور را ترک کرد. او در جزیره قناری ِ لانزاروته با همسر اسپانیایی اش زندگی می کرد.
ژوزه ساراماگو، رماننویس و داستاننویس نامآور پرتغالیتبار و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۹۸ روز جمعه ۲۸ خردادماه، پس از یک دوره طولانی بیماری در ۸۷ سالگی درگذشت. ژوزه ساراماگو، روزنامهنگار، رماننویس و داستاننویس نامآور پرتغالیتبار و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۹۸ روز جمعه ۲۸ خردادماه، پس از یک دوره طولانی بیماری در ۸۷ سالگی درگذشت. از ساراماگو، چندین رمان و بهویژه «کوری» با بیش از ۱۵ چاپ به فارسی منتشر شده است. ساراماگو در ۱۶ نوامبر سال ۱۹۲۲ در شهرک ازینهاگا در نزدیکی شهر لیسبون، پایتخت پرتغال، متولد شد. آثار این نویسنده کمونیست تازه در حدود پنجاه سالگی وی مورد توجه جهانیان قرار گرفت، گرچه خود او در موطنش به دلیل پایبندیاش به کمونیسم به اندازه خارج از کشور محبوب نبود. ساراماگو در سال ۱۹۹۸ در مصاحبهای به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «مردم قبلا درباره من میگفتند که خوبه، ولی کمونیسته. ولی حالا میگویند کمونیسته، ولی خوبه.» وی در سال ۱۹۹۰ و پس از اعتراض حزب راستگرای پرتغال به رمان بحثانگیز او با عنوان «انجیل به روایت عیسی مسیح» به لانزاروت، از جزایر قناری اسپانیا، نقل مکان کرد. دولت پرتغال این رمان را توهینی به کاتولیکها دانسته و از ورود این رمان به فهرست نامزدهای جایزه ادبی اروپا جلوگیری کرد. نخستین رمان ساراماگو در سال ۱۹۴۷ با عنوان «سرزمین گناه» به چاپ رسید و آخرین اثر او با عنوان «دفترچه یادداشت» که مجموعه پستهای وبلاگی اوست ماه گذشته به زبان انگلیسی منتشر شد. یکی از شناختهشدهترین آثار او رمان «کوری» است که در سال ۱۹۹۵ نوشته شده است. رمان «کوری» داستان کشوری را بازگو میکند که تمام مردم آن دچار نوع خاصی از عارضه کوری میشوند. این کتاب در ایران نیز با چند ترجمه به فارسی منتشر شده است که در این میان ترجمه مینو مشیری بیش از ۱۵ چاپ داشته است. از دیگر آثار ترجمه شده ساراماگو به زبان فارسی میتوان به بلم سنگی، همه نامها، سالمرگ ریکاردو ریش و بالتازار و بلموندا اشاره کرد. قرار بر این بود که ساراماگو، نخستین پرتغالیزبان برنده جایزه نوبل، در اوت امسال در فستیوال کتاب ادینبرا در اسکاتلند حضور داشته باشد. آثار او که به بیش از ۲۰ زبان دنیا ترجمه و چاپ شده غالبا با آثار گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، استاد رئالیسم جادویی، مقایسه شده است.
نتيجه يک نظر سنجی جهانی نشان میدهد که اکثريت مردم در بيشتر کشورهای غربی و در برخی از کشورهای اسلامی از حمله نظامی آمريکا به ايران حمايت میکنند. این نظرسنجی در ۲۲ کشور انجام شده است. نتيجه يک نظر سنجی جهانی نشان میدهد که اکثريت مردم در بيشتر کشورهای غربی و در برخی از کشورهای اسلامی از حمله نظامی آمريکا به ايران حمايت میکنند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشيگتن، اين نظرسنجی که از سوی مرکز تحقيقاتی پيو در ۲۲ کشور جهان صورت گرفته است، نشان میدهد که اکثر مردم در ۱۶ کشور جهان گفتهاند برای اين که ايران به سلاح اتمی مجهز نشود، آمريکا بايد به ايران حمله کند. ۶۶ درصد مردم آمريکا، ۵۹ درصد از فرانسویها، ۵۱ درصد از مردم آلمان، ۵۰ درصد از اسپانيايیها و ۴۸ درصد از مردم بريتانيا به حمله نظامی آمريکا عليه ايران رای مثبت دادهاند. نتيجه اين نظرسنجی در برخی از کشورهای اسلامی از اين قرار است: ۵۵ درصد مردم مصر، ۵۳ درصد از اردنیها، ۴۴ درصد از مردم لبنان و ۲۹ درصد از مردم ترکيه از حمله نظامی آمريکا به ايران حمايت کردهاند. اما در پاکستان، آمار و ارقام به گونه ديگری است. ۵۸ درصد مردم پاکستان از دستيابی ايران به تکنولوژی هستهای حمايت کرده و تنها ۱۰ درصد گفتهاند که موافق حمله نظامی آمريکا به ايران هستند. در روسيه ۳۳ درصد، در چين ۳۵ درصد و در ژاپن ۳۴ درصد از کسانی که در اين نظرسنجی شرکت کردهاند، مداخله نظامی را راه حل مناقشه اتمی ايران میدانند. مرکز تحقيقاتی پيو مینويسد که بر شمار افرادی که نسبت به جمهوری اسلامی ايران ديد منفی پيدا کردهاند نيز اضافه شده است. در اين ارتباط، ۸۸ درصد کسانی که در آلمان در اين نظرسنجی شرکت کردهاند به جمهوری اسلامی رای منفی دادهاند. اين آمار در فرانسه ۸۱ درصد و در ژاپن ۷۵ درصد است. اين در حالی است که مردم پاکستان و اندونزی به جمهوری اسلامی ايران نظر مثبتی دارند. درباره تشديد تحريمها عليه ايران، آماری که مرکز پيو ارائه کرده از اين قرار است: ۷۹ درصد از مردم اسپانيا، ۷۸ درصد مردم بريتانيا، ۷۷ درصد مردم آلمان، ۷۶ درصد در فرانسه، ۶۷ درصد در روسيه و ۵۸ درصد در چين از تشديد تحريمهای شورای امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران حمايت کردهاند. به گزارش مرکز پيو، در اين نظرسنجی ۲۴ هزار نفر شرکت کردهاند.
در حالى که باراک اوباما در بسیارى از کشورهاى جهان همچنان چهرهاى محبوب به شمار مىآید، نتایج یک نظرسنجى نشان مىدهد که بدبینى نسبت به وی و ایالات متحده در جهان اسلام رو به افزایش است.در حالى که باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، در بسیارى از کشورهاى جهان و بهویژه در کشورهاى اروپایى همچنان چهرهاى محبوب به شمار مىآید، نتایج یک نظرسنجى نشان مىدهد که بدبینى نسبت به وی و ایالات متحده در جهان اسلام رو به افزایش است. بر اساس نظرسنجى انجام شده توسط موسسه سنجش افکار پیو که روز پنجشنبه نتایج آن در واشینگتن اعلام شد، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، با وجود تمام انتقادهایى که در داخل این کشور نسبت به سیاستهای وى وجود دارد، همچنان در سطح جهان چهرهاى محبوب به شمار مىآید. بیشتر بخوانید: اوباما همچنان محبوبترین رهبر جهان در میان مسلمانان اوباما خطاب به مسلمانان: برای آغازی نوین آمدهام در این میان میزان محبوبیت رئیس جمهور آمریکا در کشورهاى اروپایى بسیار قابل توجه است. برای مثال، ۹۰ درصد آلمانىها و ۸۷ درصد مردم فرانسه بر این باورند که باراک اوباما در سیاست خارجى خود تصمیمهاى درستى اتخاذ مىکند. نظرسنجى موسسه پیو که در ماههاى آوریل و مه سال جارى و در میان حدود ۲۵ هزار نفر از ۲۲ کشور جهان انجام شده است، همچنین نشان مىدهد که از زمان انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا وجهه این کشور در سطح جهان بسیار بهتر شده است. آندره کوهات، رئیس موسسه سنجش افکار پیو، در مراسم اعلام نتایج این نظرسنجى در این باره اظهار داشت: «وجهه ایالات متحده در جهان همچنان به مراتب بهتر از سالهاى حکومت جرج بوش است.» اما در حالى که در سایر نقاط جهان و حتى در کشورهایى مانند روسیه و چین نیز رئیس جمهور آمریکا از محبوبیت قابل توجهى برخوردار است، نظرسنجى موسسه پیو نشان مىدهد که در جهان اسلام همچنان بدبینى شدیدى نسبت به ایالات متحده وجود دارد. برای مثال، تنها ۱۷ درصد از مردم مصر که یکى از متحدان مهم ایالات متحده به شمار مىآید، دیدگاه مثبتى نسبت به ایالات متحده آمریکا دارند. این در حالى است که در سال گذشته ۲۷ درصد از مصرىها نظر مثبتى نسبت به آمریکا داشتند. در ژوئن سال ۲۰۰۹، باراک اوباما سخنرانى مهمى خطاب به مسلمانان در دانشگاه قاهره ایراد کرد که بازتاب مثبتى در جهان اسلام داشت، اما حمایت دولت آمریکا از حکومت دیکتاتورى حسنى مبارک، رئیس جمهور مصر، انتقاد سازمانهاى طرفدار حقوق بشر را در پى داشته است. همچنین تنها ۸ درصد پاکستانىها به باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده اعتماد دارند. روند رو به نزول محبوبیت رئیس جمهور آمریکا در سایر کشورهاى اسلامى مانند ترکیه نیز قابل مشاهده است. جان دانفورث، سناتور آمریکایى که در مراسم اعلام نتایج نظرسنجى تازه موسسه پیو سخن مىگفت، در تشریح دلایل بدبینى جهان اسلام نسبت به باراک اوباما گفته است: «اوباما هنوز بازداشتگاه گوانتانامو را نبسته و جنگ در عراق و افغانستان نیز همچنان ادامه دارد. از این رو میان ایدههایى که اوباما تجسم آن است و واقعیت موجود شکاف وجود دارد.» در مقابل افزایش بدبینى نسبت به آمریکا در جهان اسلام، نتایج نظرسنجى موسسه پیو از گسترش دیدگاه مثبت نسبت به واشینگتن در کشورهایى مانند روسیه و چین حکایت دارد. به طورى که هم اکنون ۵۷ درصد از مردم روسیه نگاهى مثبت به ایالات متحده دارند که در مقایسه با نظرسنجى قبلى موسسه پیو حدود ۱۳ درصد افزایش را نشان مىدهد. همچنین ۵۸ درصد از مردم چین نیز نگاه مثبتى به آمریکا دارند که این امر نمایانگر ادامه روند افزایش میزان محبوبیت آمریکا نزد چینىهاست که از سالها پیش در جریان است.
در جام جهانی فوتبال درآفریقای جنوبی، بازی تیم صربستان با آلمان با نتیجه یک بر صفر به نفع صربستان پایان یافت. تیم های آمریکا با اسلوانی و انگلستان با الجزایر هم تا ساعاتی دیگر مسابقه می دهند.
مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال ایران گفت: بر اساس آمارهای ثبت شده در سازمان ثبت احوال، بيماريهای قلبی- عروقی شايع ترين علت مرگ و مير در سال 88 بوده است. ابراهيم رشيدی پنج علت اول مرگ و میر درسال 88 را در ایران به ترتیب بیماریهای قلبی و عروقی، سوانح و مسمومیت، سرطان ها و تومورها، بیماری های دستگاه تنفسی و بیمارهای عفونی و انگلی نام برد.
رابرت بلیک دیپلمات ارشد آمریکا در امور آسیای میانه، برای بررسی خشونتهای اخیر قومی در قرقیزستان از منطقه ی مرزی ازبکستان بازدید کرد. حدود 100 هزار نفر به این منطقه گریخته اند . آقای بلیک خواستار انجام تحقیقات مستقل درباره خشونت های قومی شد. همزمان، روزا اتونبایوا، رئیس دولت موقت قرقیزستان در سفر خود به شهر اُوش، گفت که به بازسازی مناطق آسیب دیده وایجاد شرایط مناسب برای بازگشت پناهندگان متعهد است و ابراز امیدواری کرد که با کمک جهانی بین ازبک ها و قرقیزها صلح و دوستی برقرار شود. او همچنین شمار کشته شدگان را احتمالاً حدود دوهزار نفر دانست. سازمان ملل در آخرین گزارش خود تعداد آواره های داخلی در قرقیزستان را نیز حدود 300 هزار نفر اعلام کرد.
نظر سنجی جهانی مرکز پژوهشی «پیو» PEW از 22 کشور نشان می دهد که اکثریت افکار عمومی غرب و برخی از کشورهای مسلمان با اقدام نظامی برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای موافق هستند. در این نظرسنجی امریکایی ها با 66درصد موافق، آلمانی ها با 51 درصد، فرانسوی ها با 59 درصد، اسپانیایی 50 درصد و بریتانیایی ها 48 درصد، و درکشور آفریقایی نیجریه با 71 درصد ، موافق گزینه نظامی بوده اند. در کشورهای اسلامی نیز در مصر با 55درصد، اردن با 53درصد و لبنان با 44درصد اقدام نظامی را بهترین گزینه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای دانستند. همچنین دراین نظرسنجی ها تنها 29 درصد افکار عمومی ترکیه موافق اقدام نظامی علیه ایران هستند و 58 درصد از پاکستانی ها موافقت خود را با دستیابی ایران به سلاح هسته ای ابراز کرده اند.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در نماز جمعه ی امروز تهران گفت: هیچ کس حق ندارد دست نیروی انتظامی را در مبارزه با بدحجابی به بندد. او افزود که در مقابله با بدحجابی باید همان روش مبارزه با «اراذل و اوباش» و قاچاقیچان مواد مخدر بکار رود. آیت الله جنتی گفت هرچند مشکلات سیاسی – اقتصادی و غیره وجود دارد اما مسئله امنیت اخلاقی نباید نادیده گرفته شود. احمد جنتی به سخنان اخیر محمود احمدی نژاد پاسخ می داد که گفته بود بجای برخورد خیابانی برای مقابله با بدحجابی باید کار فرهنگی شود.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا، روز پنجشنبه در بیانیهای از تحریمهای استرالیا و اتحادیه اروپا علیه ایران استقبال کرده و ابراز امیدواری کرد که این تحریمها ایران را به سمت «اقداماتی سازندهتر» سوق دهد.هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، روز پنجشنبه در بیانیهای از تحریمهای استرالیا و اتحادیه اروپا علیه ایران استقبال کرده و ابراز امیدواری کرد که این تحریمها ایران را به سمت به کارگیری «اقداماتی سازندهتر» سوق دهد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، هیلاری کلینتون در بیانیه خود از این تمهیدات به عنوان بخشی از تلاشهای شدید جامعه بینالمللی در جهت جلوگیری از سرپیچی ایران از تعهدات خود یاد کرد و افزود: «این تحریمها حاوی پیامی روشن برای رهبران ایران هستند؛ به مسئولیتهای بینالمللی خود پایبند باشید یا در غیر این صورت با انزوای بینالمللی و نتایج این انزوا روبهرو خواهید شد.» هیلاری کلینتون همچنین تصریح کرد که واشینگتن و همپیمانانش کماکان برای برطرف کردن نگرانیهای جامعه بینالمللی از برنامه هستهای ایران بر به کار گیری راه حل دیپلماتیک تأکید دارند. وی افزود: «ما امیدواریم که قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت و تحریمهای جدید محاسبات استراتژیک رهبران ایران را تحت تاثیر قرار داده و آنان را به سمت به کارگیری اقداماتی سازندهتر سوق دهد.» قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان ملل که خواستار اعمال دور چهارم تحریمها علیه جمهوری اسلامی است و از سوی هیلاری کلینتون به عنوان «مهمترین تحریمهایی که ایران تاکنون با آن مواجه بوده» ارزیابی شده است، از جمله شرکتهایی را در رابطه با فعالیت موشکی و هستهای ایران هدف قرار داده است. تحریمهای جدید اروپا که روز پنجشنبه، بیست و هفتم خردادماه، مورد توافق سران اتحادیه اروپا قرار گرفت، با فراتر رفتن از قطعنامه تازه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شامل اقداماتی مبنی بر منع سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز و صنعت پالایشگاهی ایران و همچنین منع کمکرسانی فنی و انتقال فناوری به این بخش است. این تحریمها همچنین بخش بانکداری، بیمه و ترابری ایران را نیز مورد هدف قرار داده است. ممنوعیت اخذ روادید و همچنین مسدود کردن اموال برخی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در برنامه این تحریمها قرار دارد. تحریمهای یکجانبه استرالیا نیز بانک ملت، شرکت خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی، و رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا سپاه پاسداران، را شامل میشود. پیش از این احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران، که نام وی در فهرست تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی دیده میشود، قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران را بیاثر توصیف کرده و افزوده بود که این قطعنامه شکسته شدن «ابهت پوشالی» دولتهای غربی را در پی دارد. حسین سلامی، جانشین فرماندهی سپاه پاسداران ایران، نیز در واکنش به تحریمهای جدید شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرده بود که سپاه نگران تشدید تحریمها نیست.
ایران با انتقاد دوباره از عدم تصویب قطعنامه علیه اقدام اسرائیل در حمله به کاروان امدادرسانی غزه، قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی را محکوم کرد .ایران با انتقاد دوباره از عدم تصویب قطعنامه علیه اقدام اسرائیل در حمله به کاروان امدادرسانی غزه، قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی را محکوم کرد و خواستار «اتخاذ اقدامات جبرانی و رفع اشتباهات» از سوی این شورا شد. خبرگزاریهای ایران روز جمعه به انتشار این بیانیه که توسط شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران صادر شدهاست پرداختند. بیشتر بخوانید: واکنش وزیر دفاع ایران به تحریمهای جدید شورای امنیت توصیف جدید احمدینژاد از تحریمها؛ «تیر خلاص به شورای امنیت» واکنشها به چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران در بیانیهای که جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه ۱۹۲۹ منتشر کرده آمده است اقدام شورای امنیت در عدم صدور قطعنامه علیه اسرائیل، در ارتباط با حمله به کشتی امدادرسانی غزه، خلاف انتظار جامعه جهانی توصیف شده و ایالات متحده متهم شده است که در پشتیبانی از اقدام اسرائیل، که در این بیانیه از آن به عنوان «جنایت» یاد شده است، مانع از اقدام شورای امنیت در این زمینه شده است. ایران همچنین در مقدمه این بیانیه، صدور قطعنامه علیه خود را در تعارض با سند نهایی اجلاس بازنگری ان.پی.تی عنوان کرده است که در آن به نوشته این بیانیه «۱۸۹ کشور بر الزام رژیم صهیونیستی به پیوستن به ان.پی.تی تأکید کرده بودند». اشاره ایران به بیانیه پایانی اجلاس بازنگری ان.پی.تی در نیویورک است که با حمایت ۱۸۹ کشور، از جمله آمریکا، منتشر شد، و در آن از اسرائیل خواسته شده بود که که با امضای ان.پی.تی، «همه تأسیسات هستهای خود را زیر نظارت کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد». اسرائیل اما به دلیل عدم اشاره این بیانیه به ایران، از این بیانیه انتقاد کرد و آن را «ریاکارانه» خواند و اعلام کرد که از حضور در كنفرانس «خاورميانه عارى از سلاحهاى هستهاى» خوددارى مىكند. در بیانیه ایران علاوه بر این از عدم صدور قطعنامه توسط شورای امنیت در مورد «چگونگی اشاعه سلاحهای هستهای» به اسرائیل انتقاد شده و دلیل این موضوع متهم بودن برخی از اعضای ثابت شورای امنیت در این زمینه عنوان شده است. در ادامه این بیانیه همچنین اشاره شده است که بر اساس گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تنها یک روز پیش از صدور قطعنامه منتشر شده است، «برای بیست و دومین بار به صراحت تأکید شد» که فعالیتهای هستهای ایران «هیچ گونه انحرافی از اهداف صلحآمیز نداشته است». این در حالی است که یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس، پرونده هستهای ایران را به دلیل احتمال فعالیتهای پنهان نظامی «پروندهای ویژه» خوانده و از ایران خواسته بود تا با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری بیشتری داشته باشد. انتشار بیانیه ایران در واکنش به قطعنامه شورای امنیت در حالی است که مقامهای ایرانی در روزهای گذشته در واکنشهایی تند سعی در بیاهمیت جلوه دادن این قطعنامه داشتند و از جمله محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم، این قطعنامه را به «دستمال مصرف شدهای که باید در زبالهدان انداخته شود» تشبیه کرد. رئیس دولت دهم همچنین گفته بود که صدور این قطعنامه «تیر خلاص به شورای امنیت و دولت و رئیس جمهور آمریکا» بود. آمریکا، چاه نفت و زرادخانههای هستهای ایران در ادامه این بیانیه ایالات متحده را هدف انتقادهای خود قرار داده و شورای امنیت را مرجعی نامناسب برای تأمین امنیت و حقوق ملتها توصیف کرده است، چرا که «مادام که ایالات متحده رسماً خود را متعهد به امنیت رژیم صهیونیستی و حمایت از جنایات آن میداند، شورای امنیت قطعنامهای در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی صادر نخواهد کرد». این بیانیه آمریکا را مواجه به بحران بیاعتباری و بیاعتمادی توصیف کرده و اضافه میکند که حتی «شعار تغییر نیز نتوانست اعتبار از دست رفته دولت آمریکا را برگرداند». ایران در ادامه آمریکا را به عنوان «مجرم اصلی استفاده از سلاح هستهای» بزرگترین تهدید جامعه جهانی توصیف کرده و آورده است که «رژیمی که قادر به مهار یک چاه نفت نیست، چگونه میتواند اعتماد جهانی را برای مهار زرادخانههای هستهای خود به دست آورد». بیانیه ایران همچنین آمریکا را متهم میکند که «سعی دارد با ساخت تهدیدهای فرضی و دروغین، توجه جامعه جهانی را از تهدیدهای واقعی منحرف نماید». «شورا سریعاً رفع اشتباه کند» بیانیه ایران در ادامه ورود شورای امنیت در موضوع فعالیتهای هسته جمهوری اسلامی را «غیرقانونی، بیاعتبار، برخلاف ماده ۳۹ منشور سازمان ملل و در مغایرت با الزامات سازمانی و پادمانی آژانس» توصیف کرده و خواستار اقدام سریع شورای امنیت در «اتخاذ اقدامات جبرانی و رفع اشتباهات گذشته» شده است. ایران علاوه بر این تصریح کرده است که به هرگونه اقدام علیه منافع خود، متقابلاً «پاسخ قانونی و مقتضی» خواهد داد و با ناکام خواندن آمریکا در به دست آوردن تمامی آرای شورای امنیت علیه ایران، این موضوع را نشانه «شروع دوران جدیدی از مناسبات جهانی»، «عزم ملتها برای ایجاد مناسبات صحیح در عرصه بینالمللی» و همبستگی دولتهای مستقل در مقابله با زیادهخواهیها» ارزیابی کرده است. گرچه ایران از هفتهها پیش از رأیگیری شورای امنیت درباره تحریمهای جدید، تمامی توان دیپلماتیک خود را برای جلب نظر اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت به کار بست، در نهایت تنها دو کشور ترکیه و برزیل که مبتکر توافق سهجانبه تهران بودند، به قطعنامه رأی منفی دادند و لبنان نیز به دادن رأی ممتنع اکتفا کرد. این در حالی است که چین و روسیه به عنوان دو متحد اقتصادی ایران، همچون سه قطعنامه تحریمی دیگر شورای امنیت علیه ایران، به قطعنامه چهارم نیز رأی مثبت دادند.
شورای امنيت ملی جمهوری اسلامی در پاسخ به قطعنامه ی اخیر شورای امنیت سازمان ملل برای تشدید تحر یم های ایران، در بیانیه ای این قطعنامه را غیر قانونی، بی اعتبار و برمبنای اتهامات واهی خوانده و گفته است که شورای امنیت باید اشتباهات خود را جبران کند. این بیانیه افزوده که جمهوری اسلامی به هرگونه اقدام علیه منافع خود، متقابلاً پاسخ قانونی خواهد داد و تدابیر لازم را اتخاذ می کند. بیانیه همچنین صدور قطعنامه شورای امنیت را در حمایت از اسرائیل و برای انحراف افکار عمومی از سلاح های هسته ای این کشور و حمله به کشتی کمک رسانی به غزه توصیف کرده است. در بیانیه ی شورای عالی امنیت ملی ایران بر ماهیت مسالمت آمیز برنامه هسته ای ایران تاکید شده و آمریکا به اشاعه اینگونه سلاح ها و استفاده ابزاری از شورای امنیت سازمان ملل متهم شده است. شور ای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در پایان، باراک اوباما را به رفتار غیر صادقانه با رهبران ترکیه و برزیل متهم کرده و بر بیانیه ی ایران، برزیل و ترکیه تاکید کرده است.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، روز پنجشنبه در توجیه طرح ایجاد سپر موشکى آمریکا گفت برآوردهاى سرویسهاى اطلاعاتى نشان مىدهد که جمهورى اسلامى ایران قادر است اروپا را با «صدها موشک» هدف قرار دهد.رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، روز پنجشنبه در توجیه طرح ایجاد سپر موشکى آمریکا گفت برآوردهاى سرویسهاى اطلاعاتى نشان مىدهد که جمهورى اسلامى ایران قادر است اروپا را با «صدها موشک» هدف قرار دهد. به گزارش خبرگزارى رویترز، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا روز پنجشنبه در سخنانى در جمع نمایندگان کنگره آمریکا اعلام کرد که جمهورى اسلامى قادر است با استفاده از «صدها موشک» اروپا را موشکباران کند. بیشتر بخوانید: آمریکا: سپر موشکی اروپا برای مقابله با تهدید فوری ایران آمريکا سيستم دفاع موشکی در خليج فارس را تقويت می کند انتقاد شدید وزیر دفاع آمریکا از مواضع روسیه در قبال ایران اتحادیه اروپا صنعت نفت و گاز ایران را تحریم کرد به گفته آقاى گیتس، دانستههاى سرویسهاى اطلاعاتى ایالات متحده آمریکا درباره توانایى موشکى ایران در تصمیم دولت آمریکا به استقرار یک سامانه دفاع موشکى در اروپا موثر بوده است. ایالات متحده آمریکا در سپتامبر سال گذشته اعلام کرده بوددر نظر دارد براى مقابله با «تهدید موشکى روزافزون» ایران سامانههاى دفاع موشکى قابل استقرار در دریا و خشکى را براى حفاظت از متحدان اروپایى خود در مناطق مختلف مستقر کند. پیشتر، جرج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، خواستار ایجاد سپر دفاع موشکى در خاک جمهوری چک و لهستان شده بود، اما به دنبال مخالفتهای شدید با این طرح، دولت باراک اوباما آن را کنار گذاشته و از طرح تازه خود خبر داد. تمرکز طرح سپر دفاع ضدموشکى تازه آمریکا که، به گفته رابرت گیتس، استقرار کامل آن تا سال ۲۰۲۰ به طول خواهد انجامید، مقابله با موشکهاى کوتاهبرد و میانبرد است. رابرت گیتس در توجیه این طرح گفته است: «یکى از عواملى که منجر به اتخاذ این تصمیم شده، این واقعیت است که چنانچه ایران اقدام به حمله موشکى به اروپا کند، این حمله محدود به (شلیک) یکى دو موشک یا چند موشک نخواهد شد.» وزیر دفاع آمریکا با بیان این که ایران احتمالاً «صدها موشک» به سمت اروپا شلیک خواهد کرد، در عین حال به نمایندگان کنگره اطمینان داده است که ایالات متحده با استفاده از سامانههای پیشرفته ضدموشکی خود خواهد توانست از «نیروها، پایگاهها، تاسیسات و متحدان اروپایى خود» در برابر این حملات دفاع کند. آقاى گیتس با تاکید بر این که استقرار سامانه دفاع موشکى ایالات متحده آمریکا در خاک اروپا براى مقابله با تهدید موشکى ناشى از «کشورهایى مانند ایران و کره شمالى» اهمیت دارد، همچنین افزوده است: «به نظر من در سال ۲۰۲۰ ما با تهدید موشکى از سوى کشورهاى دیگر هم روبهرو خواهیم بود، بهویژه اگر نتوانیم مانع ساخت جنگافزارهاى هستهاى توسط ایران شویم.» وزیر دفاع آمریکا در بخش دیگرى از سخنان خود در جمع نمایندگان کنگره همچنین با اشاره به نگرانىهاى روسیه نسبت به عملى شدن طرح سپر دفاع موشکى آمریکا گفته است این سامانه ضدموشکى از قابلیت لازم براى مقابله با «موشکهاى دوربرد و پیشرفته روسیه» برخوردار نیست. روسیه که با طرح پیشین دفاع موشکى آمریکا شدیداً مخالفت کرده و حتى تهدید به مقابله به مثل کرده بود، نسبت به طرح تازه دفاع موشکى آمریکا نیز بدبین است و آن را براى مقابله با خود مىداند. هر چند دولت باراک اوباما امکان مشارکت مسکو را نیز در این طرح منتفى ندانسته است، به گفته وزیر دفاع آمریکا روسها اساساً «از اول از دفاع موشکى متنفر بوده و خواهند بود». آقاى گیتس که دلیل «تنفر روسیه» از سپر موشکى را ساخت آن توسط آمریکا دانسته، پیشتر نیز در سخنانى از مخالفت مسکو با تحریمهاى یکجانبه ایران از سوى ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به شدت انتقاد کرده بود. وى با «اسکیزوفرنیک» (روانی) خواندن رفتار روسیه در قبال ایران گفته بود: «مسکو در عین حال که دنبال روابط تجارىاش با ایران است، تصدیق مىکند که ایران مسلح به سلاح هستهاى تهدید امنیتى بزرگى است.» روسیه که به قطعنامه تحریم ایران در شوراى امنیت در روز ۲۰ خرداد راى مثبت داده است، روز پنجشنبه از تحریمهاى یکجانبه ایالات متحده و اروپا علیه ایران ابراز ناخرسندى کرد. ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای غربی بر این باورند که جمهوری اسلامی در صدد ساخت جنگافزارهای هستهای است و از این رو این کشور را برای پایان دادن به برنامه اتمی خود تحت فشار قرار دادهاند.
رئیس جمهور روسیه در گفتوگو با روزنامه وال استریت جورنال ضمن انتقاد از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه تهران چنین اظهار نظر کرد که روسیه و آمریکا باید برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره «جمعی عمل کنند». دیمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه، در گفتوگو با روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال ضمن انتقاد از تحریمهای مضاعف و یکجانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه تهران چنین اظهار نظر کرد که روسیه و آمریکا باید برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره «جمعی عمل کنند». به گفته آقای مدودیف، ایالات متحده با تحمیل تحریمهای مضاعف بر ایران «چیزی را از دست نمیدهد، چون رابطهای با ایران ندارد»، برخلاف روسیه و چین که روابط گسترده اقتصادی با جمهوری اسلامی دارند. اشاره آقای مدودیف در این مصاحبه که روز پنجشنبه منتشر شد به تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا علیه تهران در همین روز علاوه بر قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل است که هفته گذشته به تصویب رسید. رهبران اتحادیه اروپا روز پنجشنبه بر سر تحریمهای بیشتر ایران در بروکسل به توافق رسیدند ؛ این تحریمها با فراتر رفتن از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت شامل اقداماتی در جهت منع سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز و صنعت پالایشگاهی ایران خواهد بود. اتحادیه اروپا یک روز پس از آن این تحریمها را تصویب کرد که وزارت خزانهداری آمریکا نیز روز چهارشنبه در تحریمهایی تازه علیه جمهوری اسلامی یک بانک، چند شرکت که خطوط کشتیرانی دولتی ایران در پوشش آنها کار میکند و چند عضو دیگر سپاه پاسداران را در لیست سیاه خود قرار داد. رئیس جمهور روسیه که کشورش از بزرگترین شرکای تجاری ایران است در گفتوگو با وال استریت جورنال از این تحریمهای تازه و مضاعف علیه جمهوری اسلامی انتقاد کرده است. دیمیتری مدودیف اشاره کرده است که کشورها هنگام بحث درباره قطعنامه تازه سازمان ملل «در این باره [تحریمهای مضاعف] به توافق نرسیدیم». پیشتر نیز وزیر امور خارجه روسیه در اواخر اردیبهشتماه به ایالات متحده و متحدان غربیاش هشدار داده بود که علیه جمهوری اسلامی و در واکنش به فعالیتهای هستهای ایران به وضع تحریمهای یکجانبه متوسل نشوند. به گفته وزیر خارجه روسیه، کشورهایی که با تحریمهای شورای امنیت روبهرو هستند «تحت هیچ شرایطی نمیتوانند مشمول تحریمهای یکجانبه از دولتهای دیگر باشند». رئیس جمهور روسیه همچنین در مصاحبه خود با اشاره به حمایت کشورش از دور تازه تحریمها علیه جمهوری اسلامی گفته است که «دو سال پیش چنین چیزی غیرممکن بود». این در حالی است که روسیه پس از کش و قوس فراوان برای رضایت دادن به تحریمهای تازه علیه تهران هنگامی با دور تازه تحریمها موافقت کرد که آمریکا پیشنویس تازهترین قطعنامه شورای امنیت علیه تهران را طوری حک و اصلاح کرد که به منافع اقتصادی روسیه و چین در ایران کمترین لطمه وارد شود. از جمله ایالات متحده در نخستین روز خردادماه اعلام کرد که تحریمهای این کشور علیه سه نهاد روسی را که احتمالاً به برنامههای هستهای و موشکی ایران کمک کردهاند لغو میکند. شرکت دولتی «روسوبورون اکسپرت»، «مؤسسه هوانوردی مسکو» و «دانشگاه مندلیف» سه مؤسسهای هستند که به دلیل ارتباط با ایران مشمول تحریمهای ایالات متحده بودند و اکنون تحریمهای آنها لغو شده است.
رُزا اُتانبايوا، رئيس دولت موقت قرقيزستان از شهر اُوش مرکز خشونت های قومی اخير درجنوب اين کشور ديدار کرد. او می گويد تلفات ناشی از خونريزی و کشتار ممکن است تا ده برابر بيش از آمار رسمی باشد. مقام های بهداشتی قرقيزستان آمار کشته شدگان را دست کم ۱۹۱ نفر و زخمی ها را نزديک به ۲۰۰۰ نفر اعلام کرده اند. سازمان ملل می گويد از آغاز درگيريها تاکنون حدود ۴۰۰ هزار نفر آواره شده يا به ازبکستان گريخته اند.
قانونگذاران آمریکایی از تونی هاوارد، مدیر اجرایی شرکت بریتیش پترولیوم، به شدت انتقاد و او را به عدم مسئولیتپذیری در مورد نشت نفت در خلیج مکزیک متهم کردند. آقای هاوارد که روز پنج شنبه در مقابل پرسشهای قانونگذاران کنگره آمریکا قرار گرفته بود، از رویداد پیش آمده ابراز تاسف کرد. مدیر اجرایی شرکت بریتیش پترولیوم در عین حال بارها از ارائه جزئیات درباره دلیل انفجار در سکوی نفتی این شرکت در خلیج مکزیک خودداری کرد.
این روزها مسابقات جام جهانی در آفریقای جنوبی در جریان است و به همین مناسبت برنامه نگاه تازه را اختصاص داده ایم به جام جهانی.این روزها مسابقات جام جهانی در آفریقای جنوبی در جریان است و به همین مناسبت برنامه نگاه تازه را اختصاص داده ایم به جام جهانی. مهرداد مسعودی، کارشناس ورزشی که در آفریقای جنوبی در جام جهانی حضور دارد، در پاسخ به این پرسش که جذابیت فوتبال در چه چیزی است، می گوید: سادگی ورزش فوتبال آن را همگانی کرده است؛ «در خیلی از کشورهای آفریقا که مردم با فقر دست و پنجه نرم می کنند، توپ گاهی اوقات از روزنامه هایی که به هم وصل می شود و گاهی اوقات از جورابهایی که به هم وصل می شود و گاهی هم از نخ های ریسمان درست می شود. فوتبال می تواند تبلور آرزوهای این بچه های آفریقایی باشد که یک جوری می خواهند خودشان را از دنیای فقر دور و برشان نجات دهند.» مهرداد مسعودی به سوی دیگر فوتبال اشاره می کند و می گوید: «طرف دیگر فوتبال آن دنیای حرفه ای است که میلیاردها دلار در آن پول هست و جام جهانی تبلور آرزوهای مربیان، بازیکنان، تماشاگران و همه آنهایی که به نوعی دست اندرکار فوتبال هستند، هست. این جام جهانی خصوصیات دیگری هم دارد. این جام جهانی ملتی را دارد به دنیا معرفی می کند. ملتی آزاد شده. ملتی که قرن ها زیر ظلم و ستم حاکمان سفید پوست در این کشور زندگی می کردند، تحقیر شده بودند. کسانی که از کوچکترین حقوق بشری محروم بودند. این اشخاص به لطف نلسون ماندلا که ماه دیگر ۹۲ سالگی اش را جشن می گیرد، آزادی شان را به دست آورده اند.» تصویری که ما از آفریقا داریم یک کشور فقیر است. آنجا الان شرایط به چه شکلی است؟ این امکانات را چگونه می بینید؟ ورزشگاه هایی که برای جام جهانی درست کرده اند، از بسیاری از ورزشگاه هایی که در اروپا هست، مدرن تر است. شش ورزشگاه برای جام جهانی ساخته اند و چهار ورزشگاه را هم نوسازی کرده اند. بازی برزیل و کره شمالی در یکی از این چهار ورزشگاه قدیمی انجام شده که هشتاد سال قدمت دارد. کلی بخواهیم نگاه کنیم، آفریقای جنوبی در سطح کشورهای جهان اول است. اگر بخواهیم با ایران مقایسه کنیم که اصلاً غیرقابل مقایسه است. چه ورزشگاهی که جدیداً ساخته شده مثل ورزشگاه موزس مبیدا که یکی از زیباترین جام جهانی تحولی در ساختار و زیربنا سازی آفریقای جنوبی به وجود آورده است.. ورزشگاه های دنیاست، اگر نشود گفت که زییاترین ورزشگاه دنیاست. من تصور نمی کنم با توجه به جوی که بر ورزش ایران حاکم است بشود در طول عمر ما ها چنین ورزشگاه هایی در ایران ببینیم. ایران یک ورزشگاه آزادی دارد که آن هم چهل سال پیش ساخته شده و هر از گاهی دستی به سروگوشش می کشند. جدا از امکانات ارتباطات و اینترنت هر هتلی که می روید بدون اغراق در سطح بهترین هتل های بین المللی است. من خودم دو سال گذشته چندین بار به اینجا مسافرت کردم. این مسافرت چهاردهم است. این دفعه که وارد شدم حتی به نسبت یک ماه پیش دیدم تمام کارهای زیربنایی دور و بر فرودگاه به اتمام رسیده بود و وقتی از فرودگاه به مرکز شهر می رسید آن ترافیکی که ماه پیش یک ساعت و نیم بود به بیست دقیقه تقلیل پیدا کرده است. یک قطار سریع السیر هست که این قطار با سرعت ۱۶۰ کیلومتر مسافران را ظرف ۱۵ دقیقه از فرودگاه برای مبلغی حدود ۱۲ دلار می رساند به هتل های محل سکونتشان. کلاً باید گفت که جام جهانی یک تحول در ساختار و زیربنا سازی آفریقای جنوبی به وجود آورده.» یکی از چیزهایی که نگرانکننده است مسئله بزهکاری در آفریقای جنوبی است. مسئله فقر چیزی است که کسی نمی تواند آن را بپوشاند. آفریقا قاره ای است که خیلی ها با کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند. واقعاً اسم آن را نمی شود زندگی گذاشت. مسئله بزهکاری بر می گردد به فقر. یعنی نیاز هست که شما به عنوان خبرنگار خارجی احتیاط کنید؟ همه جا باید احتیاط کرد. توی واشینگتن آمریکا باید احتیاط کرد. توی لندن انگلستان باید احتیاط کرد. توی تهران باید احتیاط کرد. توی توکیو هم باید احتیاط کرد. ولی من خودم شخصاً محافظی ندارم. اینجا خیلی ها تلویزیون های ژاپنی و کره ای با محافط این طرف و آن طرف می روند. من فکر می کنم پا را از احتیاط هم آنطرف تر گذاشته اند. منظور این است که برای کسانی که حتی آمده اند به عنوان میهمان که این بازیها را ببینند... دو نیروی پلیس اینجا هست. پلیس شهری و پلیس ملی. در مجموع جدا از پلیس های ملی و پلیس های شهری، ۴۱ هزار نیروی امنیتی اضافه در نه شهر میزبان جام جهانی به فعالیت مشغول اند. تک و توک اتفاقاتی می افتد اما در رابطه با آفریقای جنوبی این کشور یکی از بزرگترین آمار جنایات داخلی را دارد. اما در رابطه با جام جهانی و تماشاگرانی که آمده اند اینجا و کسانی که آمده اند کار کنند، مقامات دولتی آفریقای جنوبی تمام هم و غم شان را بستند که این اشخاص بدون هیچ مزاحمت و اتفاق ناگواری بتوانند به کشورشان برگردند. در ژوهانسبورگ، در هتلی که من بودم پلیس مسلح در هتل بود. هزاران تماشاگر فکر می کنم برای دیدن این جام جهانی به آفریقای جنوبی آمده اند. آماری که تخمین می زنند انتظار داشتند که در مجموع ۵۰۰ هزار نفر از خارج بیایند به آفریقای جنوبی. آن تخمین به ۳۵۰ هزار نفر تقلیل پیدا کرده. است. در کل سالیانه آفریقای جنوبی میزبان ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار جهانگرد است. کشوری است که طبیعت بکر دارد. حیات وحش آن بسیار دیدنی است. روزی که من وارد اینجا شدم در داخل فرودگاه بین المللی ژوهانسبورگ از تماشاگر کره ای می توانست ببیند تا برزیلی، مکزیکی، چینی حتی. علی رغم اینکه تیم شان در جام جهانی نبود. ایرانی هم دیدید؟ ایرانی نه. ولی در ژوهانسبورگ یک جامعه کوچک ایرانی هست که فکر می کنم بالغ بر هزار نفر تخمین زده می شوند و اکثریت شان در کارهای تجاری فعال اند. این چند صد هزار تماشاگر که می آیند آنجا -بازی که ۹۰ دقیقه است- کار دیگر هم می توانند انجام دهند؟ چکار می توانند بکنند؟ پارک های جنگلی بزرگ هست که حیوانات وحشی آزاد در آن جا هستند. خارج از ژوهانسبورگ یکی از بهترین جاها در دنیا برای بالون سواریست. خود شهر ژوهانسبورگ منطقه ای که منطقه تجاری است و اکثر توریست ها آنجا هستند، اماکن تفریحی بسیاری دارد. کلاً خود آفریقای جنوبی آنقدر جالب هست که من فکر نمی کنم کسی در طول مدت اقامتش در اینجا وقت زیاد بیاورد. هزینه ها آنجا چگونه است؟ به ویژه با وجود تب جام جهانی هزینه ها گران تر شده یا متعادل است؟ بعضی از کاسب ها و کسانی که در کار تجارت بودند، فکر می کردند که جام جهانی یعنی می توانند همه چیز را پنج برابر بفروشند و مردم هم راغب اند که این مبالغ را بپردازند. اما یک زنگ بیداری زده شده و کسانی که اتاقی را فرضاً قبلاً ۱۰۰ دلار برایش می خواستند، ۵۰۰ دلار کرایه بدهند برگرداندند چون کسی حاضر نیست پنج برابر قیمت بدهد. از لحاظ رستوران ها هم جاهایی که من قبلاً رفته بودم قیمت ها تقریباً یکسان است. مهرداد مسعودی در پاسخ به پرسشی درباره کیفیت و چگونگی خورد و خوراک در آفریقای جنوبی به این موضوع اشاره می کند که به دلیل اینکه این کشور از ملیت های مختلف تشکیل شده، انواع غذاها در این کشور به چشم می خورد. آقای مسعودی در مورد هوای این کشور در این فصل سال می گوید هم اکنون آفریقای جنوبی فصل سرمای پائیزی خود را می گذراند. وی سپس با اشاره به کنسرت هایی که خوانندگان در حاشیه این جام جهانی دارند می گوید:«یک کنسرتی بود روز قبل از افتتاح پنجشنبه گذشته که شکیرا و بقیه خوانندگان کنسرت افتتاحیه جام جهانی بود البته نه در طول مراسم افتتاحیه. روز قبل در ورزشگاه ۳۵ هزار نفری اورلاندو که در حومه ژوهانسبورگ برگزار شد که متاسفانه بعد از کنسرت دختر نوه نلسون ماندلا در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد و ماندلا که قرار بود برای مراسم افتتاحیه بیاید یک چند دقیقه ای در میدان حضور داشته باشد، عذرخواهی کرد و نوه ماندلا هم از شرکت در مراسم خودداری کرد. کنسرت در حضور ۳۵ هزار تماشاگر برگزار شد.»
کپسول فضا پیمای سویوز Soyuz ِ روسیه همراه با یک فضانورد روس و دو فضانورد آمریکایی ، پنج شنبه در ایستگاه بین المللی فضایی پهلوگرفت. این سه فضانورد قرار است در ایستگاه بین المللی فضایی تا ماه نوامبربمانند و شاهد آخرین سفر شاتل اندور Endeavour به ایستگاه بین المللی فضایی باشند. شاتل اندور r پس از این پرواز که در ماه نوامبر انجام می شود، از دور خارج می شود و پس از آن رفت و آمد فضانوردان به ایستگاه فضایی بین المللی تنها بوسیله کپسول های سویوزِ ِ روسیه انجام خواهد گرفت.
زنان سی سال پس از انقلاب اسلامی از مذهبی و غیرمذهبی، تحصیل کرده و مکتبی، معتقد به حجاب و بی اعتقاد به آن گرد هم آمدند تا سهم خود را از انتخابات ریاست جمهوری طلب کنند. نرگس محمدی، اعظم ویسمه، محبوبه خوانساری، حمیده فرج زاده، مهناز کریمی، شیوا نظر آهاری، بهاره هدایت، محبوبه کرمی،... آنها سی و یک نفراند، سی و یک بازمانده برابری طلبی و دموکراسی خواهی در زندان اوین بند زنان. بندی که بودن در آن نه دیگر نشانه بزهکاری است و نه دلیل بحران های اجتماعی. اینها نه شوهرکش اند و نه سارق اند و نه چک هایشان بی محل بوده است. سی سال پس از انقلاب اسلامی از مذهبی و غیرمذهبی، تحصیل کرده و مکتبی، معتقد به حجاب و بی اعتقاد به آن گرد هم آمدند تا سهم خود را از انتخابات ریاست جمهوری طلب کنند. نرگس محمدی که اکنون نامش صدرنشین بند زنان زندان اوین است، پیش از این به رادیو فردا گفته بود: «در انتخابات ریاست جمهوری دیدیم که زنانی از جبهه محافظه کاران و زنانی از جبهه اصلاح طلبان و روشنفکران خواستار روشن شدن [تعریف] رجال سیاسی در قانون مربوط به ریاست جمهوری شدند. فارغ از اینکه زنان محافظه کار چه برنامه ای را برای ریاست جمهوری مد نظر دارند، به دنبال چه نوع سیاست خارجی و سیاست داخلی هستند. روی این مسئله که زن هم می تواند کاندیدای ریاست جمهوری بشود، اتفاق نظر به وجود آمد. یعنی به رغم اختلافات سیاسی بین اردوگاه اصلاح طلبان و محافظه کاران از نظر مباحث سیاسی و اجتماعی مسائل ریشه داری که ریشه در رسوبات تاریخی یک ملت دارد مثلاً در مورد زنان و حقوق زنان همچنان باقیست. من فکر نمی کنم قبل از انتخابات هم ائتلاف های محکم و دیرپایی سر این فصل مشترک واقعی بین جبهه های مختلف ایران شکل گرفته بود. بلکه یک همسویی در طرح مطالبات به چشم می خورد که بحث ائتلاف نبود و اساساً یک چنین ائتلاف هایی بین سنتی، محافظه کاران و رفرم گرا ها و جنبش زنان و روشنفکران وجود نداشت بلکه یک همسویی در طرح مطالبات وجود داشت. این مطالبات ریشه دار هستند و اصالت دارند در جامعه ما و هر چند دیدگاه های سیاسی و جناحی می تواند روی آن تاثیر بگذارد، ولی چیزی آن اصالت را نمی تواند از بین ببرد. من فکر می کنم که مطالبات زنان مورد خاص همان قشر زنان که قبل از انتخابات هم در طرح بعضی از مباحث مربوط به زنان نقش ایفا کردند، پس از این هم به چشم دیده خواهد شد.» اما مانند تمامی ده دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری، زنان ایرانی تنها توانستند به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام کنند و صلاحیت هیچکدام برای ورود به عرصه رقابت تایید نشد. اما همان هم داستانی اولیه شد که بخشی از زنان ایرانی برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی گرد هم جمع شوند و مطالبات خود را از رئیس جمهور بعدی ایران طلب کنند. ۵ اردیبهشت ۸۸ روز اعلام این همگرایی بود. آزاده کیان، جامعه شناس ساکن فرانسه به رادیو فردا میگوید: «آنچه که به نظر من همگرایی جنبش زنان را مهم می کند و فکر می کنم که در کشورهای مسلمان می توانم بگویم ایران یک نمونه است، همگرایی خانم های مذهبی و غیرمذهبی است که آمدند و قبول کردند که اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی خودشان را کنار بگذارند و حتی بعضاً اختلافات فرهنگی خودشان را کنار بگذارند و حول برابری طلبی زنان همکاری کنند و همگرایی داشته باشند. من فکر می کنم که درس اول دموکراسی را در ایران همین خانم ها هستند که به دیگران می آموزانند که ما می توانیم به عنوان یک گروه اجتماعی خواست های مشترکی را داشته باشیم و حول این خواست ها می توانیم همگرایی داشته باشیم و فعالیت کنیم. و ما دیدیم که هر جایی که این همگرایی وجود داشته اتفاقاً نتایجی که داشته بسیار نتایج مثبت و خوبی برای کل جامعه زنان بوده است.» پس از این همگرایی به میدان تبلیغات انتخاباتی آمدند. منصوره شجاعی، فعال مسائل زنان در تهران می گوید: «این دو خواست یعنی یک: پیوستن به کنوانسیون (حقوق زنان) بدون هرگونه قید و شرط و دو تغییر قوانین تبعیض آمیز در قانون اساسی شد شعار حضور زنان در فضای انتخاباتی. به هرحال این آموزه مدنی بود برای همه یا حداقل زنانی که در همگرایی بودند و زنانی که در جامعه مخاطب همگرایی قرار گرفتند، چون همگرایی تقریباً مانند ائتلاف های پیشین بود. یعنی یک لایه در جامعه درون قشرهای پائینی جامعه با پخش بروشور، با پخش بیانیه و دفترچه با ارتباط چهره به چهره با مردم اتفاق می افتاد و یک بخش هم بخش مذاکره با کاندیداها بود. بنابراین زمینه آماده شده بود. زنی که این بار رفت و صندوق رای را از خودش کرد و آن تو انداخت، رای به فرد نداد. رای به مطالبات خودش داد. این تفاوتی است که انتخابات این بار با انتخابات سال های پیش در میان فعالان زنان و جنبش زنان به وجود آورد. یعنی این تاثیر همگرایی بود.» نتیجه انتخابات هرچه بود و هرچه که اعلام شد، همه اقشار زنان را به میدان آورد. آنها به مساجد رفتند، رای دادند، اما خانه نشین نماندند. شهلا اعزازی، جامعه شناس ساکن تهران می گوید: «در ۲۲ خرداد، اتفاقی نبود که وارد شده بودند. اینها دارای امکانات زیاد بودند. و دقیقاً مطالبات خودشان را می دانستند چیست. می توانیم بگوییم که یک سهم عمده که به هر حال جنبش زنان و البته جنبش های دیگر هم داشتند، پخش کردن مسائل حقوق بشر، حقوق شهروندی در میان جامعه، حالا از طریق کمپین هایی که انجام داده بودند و یا اصلاً وارد کردن این گفتمان که آزادی، حق انتخاب وغیره وجود داشت. بنابراین در تظاهرات ۲۲ خرداد به بعد، می بینیم که زنان زیادی هم شرکت کردند. اگر حالا بیشتر از مردان نبودند، حداقل نیمی از جمعیت بودند. نکته ای که ما باید به آن توجه کنیم، اینست که این زنان در هر قشر، در هر طبقه و در هر رده سنی که نگاه کنیم، به نوعی یکی از آن خواست هایی که جنبش های زنان مطرح کرده بود، به آنها بر می گشت.» پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و اعتراض به نتیجه اعلام شده آن، فعالان جنبش زنان شهروندی شدند در کنار دیگران. نماد سبز در دست به خیابان ها آمدند و در کنار جنبش سبز به حرکت درآمدند. نرگس محمدی می گوید: هرچند جنبش زنان مطالبات و ویژگی های خاص خودش را دارد، به همان نسبت ویژگی ها و مطالباتی دارد که آن را به عنوان یک شهروند معرفی می کند و با سایر شهروندان یک کشور هم پیوند می خورند و یک قلمرو وسیع اجتماعی را پدید می آورند. بنابراین فعالیت زنان چه در جنبش زنان با طرح مطالبات زنان و محور قرار دادن فعالیت آنها حول این مطالبات و چه در جنبش اجتماعی مثلاً بعد از انتخابات هیچ منافات و تقابلی با هم ندارد. در جوامعی مثل جامعه ما، که در تلاش برای تحقق دموکراسی و حقوق بشر هستند، این نوع فعالیت ها گریز ناپذیر است و این نوع فعالیت ها به موازات هم حرکت می کنند و قرار دارند. فعالیت در جنبش زنان و در چنین جنبش هایی تحکیم و تقویت کننده همدیگر است و تاثیر آنها روی هم هم قابل بررسی است. درست است قبل از انتخابات، جنبش زنان عمدتاً به دنبال طرح مطالبات جنبش زنان بود، از همین دریچه و با همین رویکرد هم به انتخابات نگاه می کرد و فعالیت می کرد. اما این بار مسئله انتخابات فقط در واقع به روز رای گیری و اعلام پیروزی یک کاندیدا ختم نشد. حوادثی که بعد از آن اتفاق افتاد، تاثیر مستقیم روی تک تک جنبش ها، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و سایر جنبش ها به نظر من گذاشت. جداسازی آنها و تفکیک مکانیکی آنها به نظر من الان امر درستی نیست. اینکه آیا زنان باید همان مطالبات جنبش زنان و برابری خواهانه خودشان را... بعد از انتخابات، فارغ از اینکه در انتخابات چه اتفاقی افتاده و چه طیف وسیعی درگیر مسئله انتخابات شدند، آیا باید همان مطالبات را مطرح کنند یا نه و یا اینکه اگر به این جنبش اجتماعی پیوند بخورند سایه می اندازد روی طرح مطالبات مدنی و صنفی و حقوقی زنان، به نظر من این دو را نباید مطرح کرد. این همدستی و یکدستی سبب شد که آن روزها جنبش زنان کمتر نمود پیدا کند. زنان معترض دیگر نه در کنار هم که پراکنده در میان مردمانی شعار می دادند که خواستشان نه برابری، که دموکراسی بود. آزاده کیان در این مورد می گوید: اتفاق مهمتر دیگری که می افتد، پیوند خوردن خواست های برابری طلبانه زنان و خواست های دموکراسی خواهانه ای است که در جنبش اخیر از زمان انتخابات تا به امروز حداقل شاهدش هستیم و بایستی که فعالان جنبش زنان کماکان بر این خواست های برابری طلبانه پافشاری کنند وگرنه اگر بخواهند در خواست های کلی جنبش حل شوند، یک بار دیگر شاهد خواهیم بود که مسئله خواست های جامعه زنان می تواند به کنار نهاده شود با این گفتمان که ابتدا در ایران بایستی دموکراسی ایجاد شود و بعد زنان به خواست های برابری طلبانه شان برسند. آنچه که جنبش زنان نشان داده، اینست که دموکراسی خواهی و برابری حقوق زنان و مردان، برابری شهروندی هست و این بسیار بسیار اساسی و مهم است و این نبایستی کنار گذاشته شود. شهلا شفیق جامعه شناس ساکن پاریس اما جنبش زنان را بیش از همیشه اهرم فشاری در کنار جنبش سبز می داند؛ «نکته اصلی اینست که همیشه هم در تمام جوامع هم هست، آن چیزی که به اسم جنبش آزادیخواهی و جنبش فمینیستی مدافعان حقوق زنان است، لزوماً توده وسیعی هیچ وقت از هیچ کشوری در هیچ شرایطی نیستند که با این شعارها به میدان می آیند. بلکه اینها همیشه نقش اهرم های فشار را دارند. آن نقشی که جنبش زنان در ایران و حتی خارج از کشور مطالباتی که مطرح شد اینها در طول این دوره سی ساله بازی کردند و به شکل های مختلف تاثیرات خودش را نشان داده است. به نظر من این توهم است که باید تمام این جمعیت میلیونی می آمدند آنجا و شعار زنان را فریاد می زدند. من فکر می کنم درست به دلیل همین توتالیتر بودن این ساختار و به دلیل سرکوبگر بودن این حاکمیت چه در عرصه خصوصی و چه در عرصه عمومی و به دلیل تبلیغات شدید ضد زن که در جامه ایران در طول این سی سال شده ما نباید این را فراموش کنیم که در عین اینکه زنان مقاومت های زیادی کردند، از آن طرف هم با پراکندن گفتار ضد زن سیستماتیک و به طور دائم و یک خشونت شدید مواجه هستیم.» زهرا رهنورد با چادر که پوشش زنان مذهبی است دست همسر ۶۸ ساله اش را گرفت و در جایگاهی قرار گرفت که تاکنون هیچ زن ایرانی دیگری آنرا تجربه نکرده است. جنبش زنان ایران در این میان اما تجارب جدیدی را نیز کسب کرد. در انتخابات خرداد ۸۸ برای اولین بار در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری در ایران همسر یک کاندیدای ریاست جمهوری پا به پای شوهرش به میدان آمد. زهرا رهنورد با چادر که پوشش زنان مذهبی است دست همسر ۶۸ ساله اش را گرفت و در جایگاهی قرار گرفت که تاکنون هیچ زن ایرانی دیگری آنرا تجربه نکرده است. زهرا رهنورد که بود؟ هنرمند، استاد دانشگاه، روشنفکر مذهبی، همسر یک سیاستمدار و یا فمینیست؟ شهلا شفیق می گوید: از خانم رهنورد می شود به عنوان یکی از چهره های جنبش عمومی و کسانی که بالاخره شرکت داشتند به مناسبت کارنامه سیاسی شان، صحبت کرد ولی نه کارنامه سیاسی ایشان و نه کارنامه رفتاری ایشان، ایشان را به نظر من نماینده جنبش فمینیستی نمی کند. به خصوص که ایشان خودش اصلاً قائل به فمینیسم نیستند. در یکی از مصاحبه هایی که در دوره انتخابات و نه در سی سال پیش کرده بودند گفته بودند که من به فمینیسم قائل نیستم به خاطر اینکه زن و مرد دو بال یک پرنده اند. شهلا اعزازی از سوی دیگری به این شخصت مشترک میان جنبش زنان و جنبش سبز می نگرد: «خانم رهنورد به هرحال مثل خود آقای موسوی و یا آنانی که وارد صحنه سیاست می شوند، یک نکته دیگری پیدا می کنند. اینکه در صحنه سیاست به عنوان همسر کاندیدای ریاست جمهوری وارد شدند و در گفتار خودشان، در سخنرانی هایی که داشتند به هر حال به مسائل زنان اشاره کردند یا عمیق تر پرداختند، این خود نکته مثبتی است که تا قبل از آن اصولاًَ در انتخابات ریاست جمهوری مطرح نمی شد.» یک سال پس از آغاز جنبش سبز در ایران، جنبشی که فصل مشترک برخی جنبش های اجتماعی در ایران بود، فعالان برابری خواه زن می گویند آنچه برای زنان ایرانی بر جا مانده، ده ها قانون جدید التصویب بازدارنده است در کنار ده ها مادر عزادار، صدها صف پرونده و حکم صادر شده علیه فعالان جنبش زنان و ده ها فعال زن گریخته از اجرای حکم به دیار غربت و ده ها قلم شکسته و سی و یک زن زندانی اند. اما اینک در خردادی دیگر شهلا اعزازی می گوید جنبش زنان ایرانی همچنان با امید پابرجاست: «به صورت دائم افراد دیگر [می آیند] حالا آیا این پتانسیل افرادی را که سال ها کار کرده اند دارند یا ندارند، اما اشتیاق را دارند، میل را دارند و می خواهند کارهایی را انجام دهند.»
هیلری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز پنج شنبه از تحریم های جداگانه اتحادیه اروپا و استرالیا علیه ایران استقبال کرد. خانم کلینتون با بیان اینکه امیدوار است تحریم ها بتواند ایران را متقاعد کند که "مسیر سازنده تری" را در پیش گیرد افزود، تحریم های مذکور بخشی از تلاش های جامعه بین المللی برای تکمیل قطعنامه چهارم تحریمی علیه ایران است و نشان می دهد ایران به وظایف بین المللی خود عمل نکرده است. وزیر خارجه امریکا گفت، تحریم های جدید اتحادیه اروپا و استرالیا همچنین پیامی روشن به ایران است که یا به تعهدات خود عمل کند و یا منتظر انزوای بیشتر در جامعه بین المللی باشد.
یک شهروند ایرانی ، به دلیل تلاش برای صدورغیر قانونی ِ لوازم یدکی جنگنده های آمریکایی به ایران، از سوی دادگاهی در ایالت آلابامای آمریکا محاکمه می شود. وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد، امید خلیلی، که در ماه مارس هنگام ورود به فرودگاه میامی دستگیر شد، به توطئه، پولشویی، قاچاق و نقض تحریم های ایران متهم شده و در دادگاه اتهاماتش را پذیرفته است. بنابر این گزارش فردی که به آقای خلیلی لوازم یدکی جنگنده فروخته یک مامور مخفی اطلاعاتی آمریکا بوده است. این شهروند ایرانی در صورت گناهکار شناخته شدن، ممکن است به 10 سال زندان و پرداخت یک میلیون دلار جریمه محکوم شود.
شمس لنگرودی در شعرهای کوتاه مجموعه «۲۲ مرثیه در تیرماه» با جنبش اخیر ایران هم نفسی و همذات پنداری کرده، فضای ایران سرکوب شده، جنبش سبز، مقاومت مردمی، اندوه و تلخی مرگ کشته شدگان جنبش و شخصیت فردی برخی از آنان را درونی کرده است.هفته گذشته خبرگزاری نیمه دولتی فارس، که به اطلاعات سپاه پاسداران نزدیک است، بخشی از یک بولتن اطلاعاتی را منتشر کرد که در آن کانون نویسندگان ایران و برخی روشنفکران، شاعران و نویسندگان ایرانی، به دلیل حمایت از جنبش اعتراضی مردم، به اتهاماتی سنگین و نادرست متهم شده اند. در این گزارش اطلاعاتی به چند مجموعه شعر و چند داستان و از جمله به مجموعه شعر «۲۲ مرثیه در تیرماه»، اثر شمس لنگرودی، به عنوان مدرک جرم استناد شده است. انتشار گزارش های خبری بر اساس بولتن های محرمانه اطلاعاتی از این دست جز مقدمه چینی و فضا سازی برای حمله مجدد به کانون نویسندگان، تشدید سانسور کتاب و سرکوب فرهنگ و بازداشت روشنفکران ایرانی نیست و این بار نیز بافت و پرداخت این گزارش بر این اهداف تاکید می کنند. شمس لنگرودی مجموعه شعر«۲۲ مرثیه در تیرماه» را در اینترنت منتشر کرده است.در موقعیتی که سانسور کتاب انتشار هر اثر با ارزشی را به تقریب ناممکن کرده است، امکان گذر آثاری هم نفس و همراه با جنبش اعتراضی مردم از سد سانسور منتفی است. شمس لنگرودی با انتشار اینترنتی مجموعه شعر«۲۲ مرثیه در تیرماه»، که نخستین شعر آن به یاد نداآقاسلطان خلق شده و دیگر شعرهای آن نیز فضای جنبش اعتراضی اخیر ایران را تصویر می کنند، تیغ سرکوب را به جان خریده و شجاعانه سد سانسور را شکسته است. حضور گسترده فعالان جنبش سبز در اینترنت، زمینه مناسبی فراهم آورده است تا مجموعه ۲۲ مرثیه در تیرماه مخاطبان اصلی خود را یافته و با آنان و با دوستداران شعر شمس لنگرودی ارتباطی خلاق برقرار کرده است. جنبش مظلوم در ساحت شعر احمد شاملو از سال ۱۳۴۹ به بعد در شعرهای حماسی که در مجموعه «ابراهیم در آتش» منتشر شدند، بعد حماسی رخدادهای جنبش مبارزه مسلحانه آن روزگار را درونی و درخشان ترین اثر حماسی زبان فارسی را پس از شاهنامه فردوسی را خلق کرد. شمس لنگرودی در شعرهای کوتاه مجموعه «۲۲ مرثیه در تیرماه» با جنبش اخیر ایران هم نفسی و همذات پنداری کرده است. شمس لنگرودی در این شعرها فضای ایران سرکوب شده، جنبش سبز، مقاومت مردمی، اندوه و تلخی مرگ کشته شدگان جنبش و شخصیت فردی برخی از آنان را درونی کرده و با بازآفرینی شاعرانه واکنش های روحی و تجربه های منفرد ذهنی و روانی شاعر و با گزارش شعری روی دادهای جزئی عینی مشخص منفرد، فضای جامعه و جنبش اخیر را در بافت و زبانی شاعرانه و در قالب تصویرهایی چند بعدی و فشرده به ساحت شعر برکشیده است. شعرهای این مجموعه گاه و به ندرت به فضای حماسی و زبان شاملو نزدیک می شوند اما اغلب شعرها از فضا و زبان حماسی دور شده و فضای غمزده ایران و مظلومیت جنبش سبز را در زبانی ساده اما شاعرانه، چند بعدی و متمایز، که به زبان دیگر شعرهای شمس لنگرودی نزدیک است، تصویر می کنند. شمس لنگرودی از شاعرانی است که در دهه ۶۰ و به روزگار اوج بحران شعر فارسی در ایران، به زبانی ساده و شاعرانه و متمایز از معاصران خود دست یافت. بهترین شعرهای لنگرودی، که بر تجربه های شاعرانه منفرد، روی دادهای جزئی و زبانی ساده و چند بعدی و بر تصویرهائی گویا و فشرده بنا می شوند، به پرده های نقاشان امپرسیونیست شباهت می برند که با شکار و خلق لحظه ای منفرد و متمایز و مشخص، انسان و جهان و اشیاء و حالت های روحی و روانی و ذهنی را دوباره خلق می کنند.این شاخصه ها را می توان در اغلب شعرهای مجموعه ۲۲ مرثیه در تیرماه نیز دید. طنز شاعرانه ای که مضحکه و بی معنایی فضای استبدادی ایران را به شعر بر می کشد، و از شاخصه های شعر شمس لنگرودی است، در شعرهای مجموعه ۲۲ مرثیه در تیرماه نیز ظاهر می شود. شمس لنگرودی شمس لنگرودی در سال ۱۳۲۹ متولد شد. نخستین دفتر شعرش را در سال ۱۳۵۵ منتشر و با آثاری که در دهه ۶۰ منتشر کرد به عنوان شاعری مطرح تثبیت شد. شمس لنگرودی تا کنون نزدیک به ۲۰ مجموعه شعر و یک رمان منتشر کرده است. کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو»، تالیف شمس لنگرودی، یکی از با ارزش ترین آثار پژوهشی در باره شعر معاصر فارسی است. دو کتاب «گردباد شور جنون»، در باره سبک هندی و کلیم کاشانی و کتاب «مکتب بازگشت»، در باره شعر فارسی به دوران افشاریه و زندیه نیز از آثار پژوهشی با ارزش او است. شعرهای مجموعه ۲۲ مرثیه در تیرماه جنبش سبز و ذهنیت شاعر را در فضای فرهنگی مذهب شیعه، فضائی متناسب با نمادهای غالب جنبش سبز، خلق می کنند. مرگ در این شعرها نه حماسی که مظلومانه است و «شهادت مظلومانه» به «تکثیر» شهید می انجامد، شهیدان «غمزده» در «قطاری» که همراه با «گلدسته آوازها» همراهی می شود «به سوی بهشت» می روند و جلادان نه به مقاومت قهرمانان حماسی که به «مرغان ابابیل» در روایت قرآنی از معجزه الهی تهدید می شوند. برخی شعرهای این مجموعه به انسجام و فشردگی درخشانی دست می یابند چون: «از پس باریدن است که تاول ابرهای اسیدی بر تنمان آشکار می شود ما را ببخش خیابان بلندم که چراغ های ات در قطرات خون روشن می شوند». در برخی شعرها صمیمیت شاعر با زبانی مهربان درخشش عاطفه ای انسانی را به تصویر می کشند: «حتما سراسر شب صدامان کردی اما عزیز دلم زندگان که قادر نیستند صدای تو را بشنوند» یا خطاب به ندا آقا سلطان: «تو فقط ایستاده بودی وخوشدلانه نگاه می کردی که به خانه ات برگردی اما دیگر اتاق کوچک خود را نخواهی دید دخترم و خیل خیال های خوش آینده بر در و دیوارش پرپر می زنند» طنز شاعرانه برخی شعرهای این مجموعه فضای سیاه مرثیه را سیاه تر می کند: «پس این فرشتگان به چه کاری مشغولند که مثل پرندگان راست راست می چرخند در هوا سر ماه حقوق اشان را می گیرند پس این فرشتگان به چه کاری مشغولند که مرگ تو را ندیدند پس این فرشتگان پیر شده جز جاسوسی ما به چه کار بدی دیگری مشغول اند که فریاد ما به جائی نمی رسد» آخرین شعر مجموعه ۲۲ مرثیه در تیرماه از بهترین شعرهای این مجموعه است. این شعر از فضای روز بر می گذرد و تصویری ماندگار خلق می کند: «هیچ نماد و کنایه ای در میان نیست روزنامه ها تکثیر می شوند سطرها ردیف جنازه سوسک های له شده در چاپخانه ها است بر پیشخوان روزنامه فروشی مردم انگار که به روزنامه های سفید نگاه می کنند و آرزوها و آن چه را که در دل شان مانده مرور می کنند»
محسن کدیور، روحانی نواندیش ایرانی در نامهای به حسن خمینی، نوه آیتالله خمینی، نظریه «ولایت فقیه» را رد کرده و از او خواسته است تا در این مورد موضع خود را بیان کند. محسن کدیور، روحانی نواندیش ایرانی در نامهای به حسن خمینی، نوه آیتالله خمینی، نظریه «ولایت فقیه» را رد کرده و از او خواسته است تا در این مورد موضع خود را بیان کند. آقای کدیور همچنین وقایع ۱۴ و ۲۳ خرداد تهران و قم (شعار دادن در هنگام سخنرانی آقای خمینی و حمله به بیت و دفتر آیتالله صانعی و منتظری؛ اطلاعات بیشتر: ۱ ، ۲ ، ۳ ) را زنگ خطری دانسته که «خبر از سقوط ارزشهای اخلاقی و موازین اسلامی در ایران آن هم در حق بازماندگان و بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی» میدهد. محسن کدیور در گفتوگو با رادیو فردا، در مورد نامهاش چنین میگوید: در ابتدای نامه گفته ام که می خواهم یک بحث طلبگی با آقای سید حسن خمینی انجام دهم. این نامه بیش از آن که بعد سیاسی داشته باشد، بعد تئوریک و نظری دارد. در آن سه رویکرد مختلف با هم مقایسه شده. یک رویکرد، رویکرد رسمی است که می شود گفت استبداد دینی. همان رویکردی که امثال آقایان مصباح یزدی و محمد یزدی آن را نمایندگی می کنند. رویکرد دیگری که باز در نامه اسم برده شده، آن تلقی است که از خط امام ابراز می شود و یک تلقی متفاوت با تلقی رسمی است که رهبران جنبش سبز در داخل کشور آن را دارند نمایندگی می کنند. فی الواقع من خواسته ام از ظرفیت های این دومی صحبت کنم و مشخص کنم که علی رغم اینکه این دو تلقی یعنی تلقی رسمی و تلقی خط امام به روایت آقایان موسوی و خاتمی و کروبی و احیاناً سید حسن خمینی، با اینکه کاملاً با آن تلقی اول متفاوت است، اما یک ظرفیت محدود دارد. در مقابل از یک دیدگاه سوم صحبت کرده ام به نام مکتب سیاسی آخوند خراسانی و نکاتی را به اختصار و ایجاز مطرح کرده ام نسبت به این دو مورد اخیر که در هرکدامش مردم چه نقشی دارند و ولایت فقیه در آن چه نقشی دارد. اینها را با هم مقایسه کرده ام. آقای کدیور، شما در نامه ای که خطاب به آقای حسن خمینی نوشته اید، از خدمات آیت الله خمینی نام بردید. اما از چند اشتباه به زعم شما نه چندان کوچک ایشان به اشاره ای گذشتید. چرا بیشتر به این اشتباهات نپرداختید؟ درباره آیت الله خمینی یا افراط شده یا تفریط. گاهی افراط می کنند و او را در حد قدیسین مطرح می کنند که در داخل با این رویکرد نوعاً مواجه بودیم. گاهی با تفریط و ایشان را یک جلاد یا یک فرد دیکتاتور و یا یک فرد کاملاً سیاه معرفی می کنند که در فضای مجازی و خارج از کشور غالباً با این دیدگاه مواجهیم. من به عنوان کسی که زمانی ایشان را درک کردم، قائلم که با احترام انتقادی با ایشان برخورد کنم. آیت الله خمینی در کارنامه خودش خدمات متعددی به اسلام، تشیع و ایران دارد و از سوی دیگر مانند هر انسان دیگری خطاهایی مرتکب شده است و به واسطه مسئولیت بزرگی که ایشان به عهده داشته، خطاهایی هم که مرتکب شده می تواند خطاهای کوچکی نباشد. آیت الله خمینی صرفاً اعدام[های] ۶۷ و دادگاه های نظامی نیست. این را با صراحت ذکر می کنم. آیت الله خمینی آن کسی هم هست که تاکید می کند باید به رای مردم مراجعه کرد. در زیاده خواهی های روحانیت در آن زمان به جامعه روحانیت مبارز نهی می کند می گوید شما صرفاً برای تهران می توانید نمایندگی بگیرید و نه برای تمام کشور و نهایتاً باید وارد عرصه یک رقابت شوید. در زیاده خواهی های شورای نگهبان نماینده شخصی می فرستد برخلاف آقای خامنه ای و باعث می شود نگذارد انتخابات آن زمان باطل شود درحالی که شورای نگهبان وقت مایل بود انتخاباتی ک به نفع مردم بود را باطل کند. یعنی درست سیاستی مخالف سیاست جناب آقای خامنه ای در زمان حاضر دارد. شما در نامه تان از رفراندم صحبت کردید و ابراز امیدواری کردید که رفراندمی در ایران صورت بگیرد. آیا اساساً در شرایط کنونی این ایده را در ایران قابل اجرا می دانید؟ هر سه سال در زمان زمامداری آیت الله خمینی همه پرسی داشتیم. بیست و دو سال از زمان زمامداری آقای خامنه ای می گذرد و یک بار هم به رای مردم مراجعه نشده. همان یک بار آخری هم که رفراندم فی الواقع صورت گرفت و در ماه های اول بود، با دستور آیت الله خمینی صورت گرفته بود؛ یعنی رفراندم بازنگری قانون اساسی. این را هم جناب آقای خامنه ای نمی تواند به خودش نسبت دهد. یک نکته ای را هم در این نامه آورده ام که شاه بیت غزل مرحوم آیت الله خمینی بوده و آن هم سخنرانی تاریخی ایشان، نخستین سخنرانی ایشان در بهشت زهرا در بدو ورود به ایران بود که گفت: پدران ما هرچه گفتند برای خودشان فرمودند. آنها حق ندارند برای ما برای سرنوشت سیاسی ما تصمیم بگیرند. هر نسلی حق دارد برای سرنوشت سیاسی اش خودش تصمیم بگیرد. آن زمان مردم اند که تصمیم می گیرند که آینده سیاسی کشور چگونه باشد. البته توی شرایط فعلی هنوز مقدماتش آماده نیست. آیا واقعاً منتظرید که آقای حسن خمینی به نامه شما پاسخ بدهند و آیا با توجه به محدودیت هایی که در حال حاضر در ایران وجود دارد، فکر می کنید ایشان قادر به پاسخ دادن به شما هستند؟ چه به لحاظ محدودیت ها و چه به لحاظ شأن و جایگاه فقهی که ایشان در قم دارند؟ حقیقتش نه. من این نامه را ننوشته ام تا از ایشان پاسخی بشنوم. ولی یقین دارم این نامه در ذهن و ضمیر سید حسین خمینی تاثیر خودش را نهاده است. ایشان چه بخواهد چه نخواهد درگیر آن می شود و در تحقیقات فقهی خودش و در پژوهش های دینی خودش یقیناً به سئوالاتی که من ذکر کرده ام توجه خواهد کرد. برای من همین کفایت می کند.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکامی گوید، طبق برآوردهای اطلاعاتی احتمالا ایران توانایی آن را دارد که با صدها موشک اروپا را هدف قرار دهد. وزیر دفاع آمریکا روز پنج شنبه در یک جلسه پرسش و پاسخ در سنای آمریکا با اشاره به طرح آمریکا برای ایجاد یک سپر موشکی در اطراف اعضای اروپایی ناتو گفت، یکی از دلایل این تصمیم آن بود که "اگر ایران به اروپا حمله موشکی کند، تنها یک یا دو یا تعدادی محدود موشک شلیک نخواهد کرد." آقای گیتس افزود: "این حمله احتمالا سیل آسا خواهد بود و باید منتظر دهها و یا صدها موشک بود." (پایان نقل قول) روسیه با استقرار سپرموشکی آمریکا در اروپا مخالف است و آن را تهدیدی برای خود می داند. اما آقای گیتس در این باره گفت، این سپر تنها برای مقابله با تعدادی محدود موشک بالستیک است و توانایی مقابله با زرادخانه عظیم روسیه را ندارد.
دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری روسیه، روز پنج شنبه از تحریم های جدید آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران انتقاد کرد و گفت قدرت های بزرگ به جای تک روی باید جمعی عمل کنند. آقای مدودیف در گفت و گو با روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال، گفت، ایالات متحده برخلاف روسیه و چین روابطی با ایران ندارد ، بنابراین بواسطه تحریم های جدید چیزی را از دست نمی دهد. رئیس جمهوری روسیه همچنین درباره تاثیر تحریم های جدید بر زندگی مردم ایران ابراز نگرانی کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر