-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



از توجه جهانی برای حل مسئله هسته ای ایران نمی توان صرف نظر کرد. در یک نظرسنجی که از سوی موسسه لووی (Lowy) در سال جاری انجام شد، مردم استرالیا برنامه اتمی ایران را به عنوان بزرگ ترین خطر امنیتی برای استرالیا اعلام کردند و البته استرالیایی ها در این نظر تنها نبودند.

دور چهارم تحریم های شورای امنیت علیه ایران پیام محکمی با خود دارد که می گوید جهان از بی تفاوتی تهران به گفت وگوها صرف نظر نخواهد کرد. اعلام این پیام در راستای سیاست دولت جدید بریتانیا بود که از آن استقبال کرد و نقش موثری هم در آن ایفا کرد.

تایید این قطعنامه شورای امنیت هم مقارن با دوران سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ایران بود و وقایعی اسفباری که در پی آن روی داد. قطعنامه شورای امنیت و انتخابات ریاست جمهوری دو موضوع جدا هستند اما نشانه ی انزوای ایران، مقابله رهبران جمهوری اسلامی با جهان و نیز برخورد حکومت تهران با مردم ایران است.

دولت ایران هر از گاهی ناکارآمدی خود را به گردن بریتانیا و دیگر کشورها می اندازد. حقیقت این است که دولت بریتانیا خواهان رابطه ای سازنده با ایران است. ایران کشوری است مهم با سابقه ای پرافتخار و طولانی و جمعیتی جوان. به نفع هیچکدام از ما نیست که ایران این گونه خود را از حساب منطقه جدا کرده است. نفعی هم به حال میلیون ها ایرانی ندارد که از صحنه جهانی کنار زده شوند و نتوانند انرژی و تخصص خود را به اجرا بگذارند و از حق و حقوق و آزادی هایی که حقوق اساسی آنهاست، بی بهره باشند.

واکنش محمود احمدی نژاد به قطعنامه تحریم های شورای امنیت را می شد از پیش حدس زد. گفتن این که «قطعنامه مثل یک دستمال مصرف شده است که باید آن را به سطل زباله انداخت» شاید در اخبار بازتاب داشته باشد اما تاثیر آن بر اقتصاد مردم ایران را نمی توان رد کرد. درخواست او برای تجدید نظر در روابط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی فقط ایران را به انزوای بیشتر فرو خواهد برد.

این انزوا تمام و کمال به گردن دولت حاکم بر ایران است. در سال گذشته جمهوری اسلامی غنی سازی را فراتر از نیاز برای مصارف صلح آمیز دنبال کرده، با قطعنامه های شورای امنیت برای مخالفت کرده و اورانیوم لازم برای ساخت بمب اتمی را دنبال می کند. هیچ یک از کارهای دولت جمهوری اسلامی در ماه های گذشته نمی تواند این حقایق را نقض کند.

ما از توافق همکاری برای تبادل سوخت و تهیه سوخت لازم برای مصارف تحقیقاتی در رآکتور تهران استقبال می کنیم اما این توافق به هیچ یک از نگرانی ها مطرح در برنامه هسته ای جمهوری اسلامی پاسخ نمی دهد.

دولت جمهوری اسلامی ادعا می کند برنامه اتمی را برای اهداف صلح آمیز دنبال می کند. اما روشن نمی کند که چرا برنامه نظامی و موشکی را به همان اندازه تقویت می کند و گسترش می دهد و نمی گوید اصولا چرا سوخت اتمی تولید می کند در حالی که رآکتوری برای استفاده این سوخت اتمی در اختیار ندارد. سوابق دروغ و پشت هم اندازی و فریبکاری در فعالیت های اتمی جمهوری اسلایم هم این باور را تقویت می کند که برنامه اتمی فقط برای دستیابی به بمب است.

اقدامات ایران خطر مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه و بی اثر شدن روند مقابله با سلاح های کشتار جمعی را افزایش می دهد. در حالی که جامعه جهانی به تازه گی اقدامات خود برای کاهش سلاح های کشتارهای جمعی را تازه کرده است.

برخی در حال کم کردن تنش میان ایران با آمریکا و اسراییل و دیگر متحدان هستند. حکومت حاکم بر ایران سعی می کند خود را قهرمان مقابله با غرب نشان دهد. این یک دروغ آشکار است. این حقیقت که کشورهایی چون مکزیک و نیجریه هم در میان اعضایی بودند که به قطعنامه تحریم های ایران رای دادند، موید همین مسئله است. این ها همه نگرانی های جهانی است. اتحادیه اروپا هم چگونگی به اجرا گذاشتن تحریم های شورای امنیت را در دستور کار دارد. وزیر خارجه استرالیا استفن اسمیت هم اعلام کرد که این کشور تحریم های یکجانبه خود علیه ایران را به اجرا گذاشته است.

ما درحال تعقیب یک راه طولانی بر اساس دیپلماسی و مذاکره هستیم. به همین دلیل از ایرانی ها خواسته ایم درباره برنامه اتمی گفت وگو کنند. قطعنامه تحریم های شورای امنیت به این دلیل طراحی شده است. فشار بر ایران برای حضور در گفت وگو بیشتر خواهد شد. این پیامی است که دولت جمهوری اسلامی نباید از آن صرف نظر کند.

ایران می تواند رابطه خیلی بهتری با جهان داشته باشد. جامعه جهانی از تغییر حرکت ایران به سمت همکاری و مذاکره حتی اگر یک شبه و ناگهانی باشد، حمایت و استقبال می کند. بریتانیا و متحدانش آماده گفت وگوهای جدی با ایران در مورد پرونده فعالیت های اتمی هستند.

بسته ای از تشویق ها همه به ایران پیشنهاد شده که می تواند به کنار گذاشتن تحریم ها منتهی شود و در کنار گفت وگوهای جدی بر سر مسائل جهانی، همکاری در فناوری صلح آمیز هسته ای هم تعهد شده، همانگونه که ایران مدعی است که به دنبال برنامه اتمی صلح آمیز است. دولت جدید بریتانیا هم این بسته تشویقی را مورد تایید قرار می دهد. ما از دولت و حاکمان ایران می خواهیم که به دقت این بسته را بررسی کنند و به حرکتی درست برای تغییر شرایط موجود در روابط با دیگر کشورها و رفع نگرانی ها دست بزنند.

تاکتیک صرف نظر از گفت وگوها بر سر برنامه اتمی جوابگو نیست و قصد ما را هم بی اثر نمی کند.

* ویلیام هیگ - وزیرامور خارجه بریتانیا

عکس از: AFP


 


با وجودی که اسرائیل اعلام کرده در محاصرۀ نوارغزه تسهیلاتی ایجاد می کند گروه هایی در لبنان و ایران خود را برای مسافرت جهت کمک به مردم غزه آماده می کنند. یک شنبۀ آینده قرار است هلال احمر ایران «کشتی کودکان غزه» را با ۱۱۰۰ تن کالا اعزام کند.

در لبنان دو کشتی را آماده می کنند تا هفتۀ آینده به مقصد غزه لنگر بکشند. برای ژوئیه ناوگانی با ۱۵ تا ۲۰ کشتی برنامه ریزی شده است. رئیس ستاد ارتش اسرائیل گابی اشکنازی اعلام کرد از کشتی ها «به نحو مقتضی» استقبال خواهد شد: «اگر سرجنگ نداشته باشند ما هم به همین شکل واکنش نشان می دهیم. اگر نه آنچه را لازم باشد خواهیم کرد.»

دو کشتی لبنانی که یکی از آنها یعنی «مریم» فقط مسافرِ زن دارد از راه قبرس می آیند. وزیر دفاع لبنان نخواست اجازۀ سفر از طریق کشوری بدهد که لبنان با آن در وضعیت جنگی قرار دارد. معلوم نیست قبرس اجازۀ عبور می دهد یا نه.

قبل از اینکه کشتی ها به دریا بزنند دو طرف شروع به تهدید کردند. محمود احمدی نژاد می خواهد افراد نیروی دریایی را در اختیار بگذارد تا اگر قرار باشد اسرائیل جلوی کشتی را به غزه بگیرد «درس عبرتی به این کشور بدهند.»

رئیس ستاد اشکنازی این هفته تکرار کرد این کشور نخواهد گذاشت «غزه یک بندر ایرانی بشود.» به گفتۀ وی هرکس می خواهد کمک پزشکی به غزه بفرستد باید این کار را از راه بندر اشدود انجام دهد: «در آنجا محموله را بازرسی می کنیم و در صورت امکان به غزه می فرستیم.» هدف اسرائیل این است که از قاچاق اسلحه و مواد و قطعه هایی که می توانند برای ساخت اسلحه مورد استفاده قرار گیرند جلوگیری کند.

تازه این هفته بود که دولت اسرائیل اعلام کرد محاصرۀ غیر نظامی پایان یافته است. اما آنچه کماکان به غزه راه ندارد تیرآهن و سیمان است. اسرائیل می گوید جمهوری اسلامی و حماس ممکن است از اینها برای ساخت سنگرهای زیرزمینی استفاده کنند.

برای اینکه ماجرای ۳۱ مه تکرار نشود که در آن نیروی دریایی اسرائیل ۹ تن از هواداران فلسطینی را با تیراندازی از پا درآورد، ارتش از چند روز پیش اقدام در جلوی ساحل را تمرین می کند و احتمال حمله های انتحاری را هم در نظر می گیرد.

هاشم شفیع الدین یکی از رهبران حزب الله گفت: «صهیونیست ها از کشتیِ حامل زنان می ترسد که می خواهند برای غزه کمک بیاورند. چگونه می خواهند در جنگ بعدی موشک ها را تاب بیاورند؟»


 


یک سال از انتخاب دوباره و پرحاشیه محمود احمدی‌نژاد به سمت ریاست‌جمهوری ایران می‌گذرد. با وجود تلاش‌های اپوزیسیون برای باطل کردن نتایج این انتخابات و بهتر کردن وضعیت آزادی سیاسی در کشور، احمدی‌‌‌نژاد و متحدانش توانستند با استفاده از نیرو برای سرکوب کردن جنبش اصلاح‌طلبانه بر اوضاع مسلط شوند. امید به آن که یک اعتراض مردمی بتواند حکومت را سرنگون کند هم بر باد رفته است.

در این میان، بحران مربوط به برنامه هسته‌ای ایران وخیم‌تر شده است. حکومت ایران هم چنان با تلاش‌های جامعه بین‌المللی به منظور جلوگیری از دست‌یابی ایران به بمب هسته‌ای مخالفت می‌کند. در پاسخ، دولت اوباما هم از طریق شورای امنیت سازمان ملل می خواهد تحریم‌های اقتصادی جدی‌‌تری به ایران تحمیل کند. هر چه ایران به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر می شود، امکان حمله اسرائیل، با یا بدون کمک ایالات متحده به تجهیزات هسته‌ای ایران هم بیشتر می‌شود.

سازش ناپذیری حکومت ایران، تلاش‌های واضحش برای گمراه کردن بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، فراخوان‌های ترسناکش برای نابود کردن اسرائیل، سرکوب‌های خشن مخالفان سیاسی همگی برای اوباما انگیزه‌های کافی هستند تا از گفتگو دست بکشد. مخالفان گفتگو می‌گویند دیپلماسی برای متوقف کردن ایران در دنبال کردن بلند پروازی‌های هسته‌ایش شکست خورده است و اکنون وقت آن است، قبل از آن‌که ایران به کشوری هسته‌ای تبدیل شود، به روش‌های تنبیهی دست زد.

ولی پایان دادن به گفتگو با ایران یک اشتباه خطرناک و شتابزده است. همان‌طور که من این مساله را در آخرین اثرم، «چگونه دشمنان دوست می‌شوند» توضیح می‌دهم، مخالفانی سر سخت می‌توانند اختلافاتشان را از راه مذاکره و گفتگو حل کنند. چهار دلیل مهم برای لزوم آن که ایالات متحده و متحدانش باید به گفتگو تا لحظه آخر با ایران را ادامه بدهند، وجود دارد.

اول، تحریم‌های سخت‌گیرانه‌تر تنها وقتی معنی دارد که روشی دیپلماتیک باشد و نه وسیله‌ای تنبیهی. مجموعه جدید تحریم‌ها به اندازه کافی جدی نیستند تا ایران را مجبور به تکمین کند. تحریم‌های جدید می‌توانند اعمال شوند، ولی تنها به عنوان جزئی تکمیلی و نه جایگزین روش‌های دیپلماتیک.

دوم، متوقف کردن مذاکرات به معنای آن است که جامعه بین المللی تنها دو گزینه پیش رو دارد، یکی غیر جذاب‌تر از دیگری: پذیرفتن آن که ایران صاحب بمب اتمی می‌شود یا حملات پیش‌گیرانه علیه تجهیزات هسته‌ای ایران.

در صورتی که ایران بتواند بمب اتمی را کنترل کند، حکومت ایران می‌تواند در سیاست خارجی‌اش خودداری بیشتری از خود نشان دهد. دولت‌های صاحب سلاح‌های اتمی، از آن رو که احتمال یک حمله هسته‌ای را پیش رو دارند، از خود میانه‌روی بیشتری نشان می‌دهند. با این همه حکومت ایران حکومتی معمولی نیست و امکانش هست که روش‌های معمول احتیاطی در زمینه سلاح‌های هسته‌ای را بکار نگیرد. مستقر شدن یک حلقه ضد موشکی از سوی ایالات متحده در کشورهای خلیج (فارس) و در اسرائیل باید کمی بازی را آرام کند، ولی این امر کار مهمی برای محدود کردن حمایت فزاینده ایران از گروه‌های اسلامی تندرو نخواهد کرد.

ممکن است حملات هوایی پیامدهایی بدتری داشته باشند. حتی اگر از لحاظ عملیاتی موفق باشند، این حملات تنها چند سالی پایان رسیدن برنامه هسته‌ای ایران را به تعویق خواهند انداخت. در جواب به حمله، ایران ممکن است جلوی حرکت کشتی‌ها در خلیج فارس را بگیرد و این گونه قحطی راه بیندازند و قیمت نفت هم شدیدا افزایش یابد.

ایران می تواند سرمایه گذاری در اسلحه رسانی به شورشیان عراق و افغانستان را افزایش دهد و این دو کشور را به مخاطره بیندازد، یا به اهداف امریکایی، اروپایی یا اسرائیلی در همه جای جهان حمله کند. از این احتمالات می‌شود نتیجه گرفت که راه دیپلماتیک، هر چه قدر هم که احتمال پیروزی در آن کم باشد، باید به هر قیمتی دنبال شود.

دلیل سوم برای دنبال کردن گفتگو آن است که توطئه‌های سیاسی و درگیری‌های میان جبهه‌های مختلف در دل حکومت ایران باعث یک سیالیت سیاسی خواهند شد.

خود احمدی‌نژاد هم سال گذشته با پیشنهاد غربی‌ها به تهران برای خروج از بن‌بست جواب مثبت داد ولی کمی بعد تغییر نظر داد. بر اساس این پیشنهاد تهران می‌توانست قسمتی از اورانیوم اش را بدهد تا در خارج از کشور غنی شود. ماه گذشته، رئیس جمهور ایران باز تغییر عقیده داد و در نهایت با برزیل و ترکیه نسخه رقیق شده پیشنهاد اولیه را امضا کرد. احمدی‌نژاد می تواند کلک بزند و از زیرش فرار کند. وی با این مدام تغییر عقیده دادنش، ممکن است که به خاطر منفعت سیاسی حاضر شود بر سر مساله هسته‌ای قراردادی دیگر ببندد.

در نهایت، حتی اگر مذاکرات بر سر غنی‌سازی اورانیوم ایران متوقف شده‌اند، ادامه دادن گفتگو می‌تواند از روشی غیر مستقیم به توافق بر سر مساله هسته‌ای برسد. گفتگو با ایالات متحده می‌تواند درباره زمینه‌هایی باشد که هر دو طرف منافع مشترک دارند، مثل عراق و افغانستان. تلاش‌های دو طرفه برای پایان دادن به ترافیک تریاک در افغانستان می‌تواند رقابت و بی‌اعتمادی دو طرفه را که تا حدی عامل بن‌بست در جبهه هسته‌ای است، پایان بخشد.


 


امارات متحدۀ عربی و بویژه منطقۀ آزاد تجاریِ دوبی در بیش از ۵۰ سال صادرات بسیار گسترده ای به ایران داشته اند. دوبی در این میان گویی به این دلیل وجود دارد که جایی باشد برای نپرداختن مالیات و عوارض و نداشتن هیچگونه محدودیت.

از این جهت دوبی به نقطۀ مقابل خارستان مقررات گمرکی در ایران تبدیل شد. تنها به همین دلیل هر شرکت بازرگانی به نسبت بزرگی در تهران شعبه ای هم در دوبی دارد که در آنجا از همۀ دنیا بدون هیچ مانعی کالا می خرد و بعد این کالاها را با لنج های سنتی از راه خلیج فارس به ایران قاچاق می کند.

با این ترفند که اهمیت راهبردی دارد نگهبانان ساحلی و پاسداران و کارکنان گمرک هم با بستن چشمان خود به نوایی می رسند. همزمان با افزایش تحریم های آمریکایی و بین المللی علیه جمهوری اسلامی، دور زدن این تحریم ها هم بعنوان حرفه تثبیت شد، به این شکل که واسطه هایی که در مورد آنها شک وجود نداشت کالاهای ممنوعه را در دوبی سفارش می دادند. برای نمونه شرکت های صوریِ نیروهای مسلح ایران بویژه سپاه در امیرنشینِ دست و دلباز دوبی شعبه ایجاد کردند. این شرکت ها توانستند به کمک نشانیِ محلی کالاهای تسلیحاتی و قطعه ها و مواد لازم را برای صنعت هسته ای تهیه کنند، معلوم است که این کالاها و مواد را هیچگاه نمی توانستند به نشانی واقعی در تهران ارسال کنند.

نقطۀ ضعف در نظام تحریم

رئیس شورای بازرگانی ایرانیان در امارات صحبت از حدود ۸۰۰۰ شرکت بازرگانی ایرانی می کند. به گفتۀ او حدود ۴۰۰ هزار ایرانی در امارات زندگی می کنند با سرمایه چند ده میلیارد دلاری. در آمارِ امارات این نوع معامله ها تحت عنوان صادرات مجدد می آید. صادرات مجدد حدود یک سوم کل صادرات امارات را به خود اختصاص می دهد. این میزان حدود ۸۷ درصد کل صادرات نفت خام است؛ البته معامله های مهم ارزی هم در دل این رقم جا دارند.

با این وجود صادرات به ایران جایگاه مهمی دارد بویژه که بخشی از صادراتِ مجدد اصلاً در آمارنمی آید. امارات با حدود ۱۰ میلیارد دلار صاردات از جمله مهمترین شریک های بازرگانی ایران است. از آنجا که این ماجراها از چشم مقام های آمریکایی هم دور نمی ماند امارات در وزارت خزانه داری آمریکا بدقت زیر نظر است.

این امر در هفتۀ جاری باعث شد ادارۀ نظارت بر بازار مالیِ دوبی در بخشنامه ای به همۀ بانک ها در این امیرنشین، خواستار احتیاط بیشتر در انجام معامله با ایران شود. گفته می شود معامله با بانک مرکزی ایران پرخطرترین است. در شورای بازرگانی ایرانیان گله می کنند تحریم های شورای امنیت و نیز تحریم های جدید آمریکا و اتحادیۀ اروپا در ماه جاری پیامدهای منفی برای تجارت با ایران داشته است. برای نمونه شرکت های غربی و آسیای جنوب شرقی دیگر معامله های اعتباری را نمی پذیرند و خواستار دریافت نقدی هنگام ثبت سفارش هستند. برخی از بازرگانان به بندرهای دیگر درمنطقه روی آورده اند. مقام های امارات به «فاینشنال تایمز»گفتند در دو سال گذشته ۴۰ شرکت مشکوک ایرانی را بسته اند و تعدادی از اجازه های کار را باطل کرده اند، چندین شرکت دیگر بعلت داشتن رابطه با شرکت های ایرانی که در فهرست سیاه شورای امنیت قرار دارند زیرنظرند. مقام های امارات افتتاح شرکت های ایرانی را سخت تر کرده اند و در مورد صادرات مجدد مقرارت جدید و دست و پاگیری وجود دارد.

بازرسی بارهای هوایی

مقام های امارات در ماه های گذشته بیش از ۳۰ محمولۀ هوایی را با کالاهای ممنوعه به قصد ایران کشف کردند. این مقام ها شاهد افزایش ارسال کالاهای حساس و پر ارزش از راه هوا هستند.

متخصصان نفتی بر این باورند که پالایشگاه های امارات کاهش تولید خواهند داشت زیرا فروش عمدۀ سوخت به ایران دیگر ممنوع شده است. گفته می شود قزاقستان و ترکمنستان معاملۀ نفتی با ایران را متوقف کرده اند. هر دوی این کشورها به شمال ایران نفت می دهند. ایران در بندرهای جنوبی خود در خلیج فارس به همین میزان برای شریکان خود نفت و گاز بارِ نفت کش ها می کند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته