-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در حالی که آمریکا مشغول کشتی گرفتن با معضل ایران است به نظر می رسد توانسته به نسخه ای برسد که ایران را به سمت مذاکرات هدایت کند و به جای تمرکز خالی به دعوت برای گفت وگو، سیاست موازی دیپلماسی و فشار را پیش گرفته است. هدف یکی است اما از یک راه رفتن به چند ابزاری عوض شده است.

مهمترین شاخص این رویه جدید، افزایش فشار اقتصادی است که در کنار آن تقویت ابزار دفاعی کشورهای حاشیه خلیج فارس و حضور سنگین تر نیروهای آمریکایی در آب های خلیج فارس طراحی شده است. پیدا کردن مبنای حقوقی تحریم های شورای امنیت به همراه افزایش فشارهای اقتصادی یکجانبه و انزوای جهانی و حضور نظامی سنگین، بهایی است که ایران برای حرکت های مقابله جویانه اش می پردازد. در واقع تلاش می شود با این کار همه راه ها برای جمهوری اسلامی به بن بست رسیده و بالاخره میز مذاکره را انتخاب کند.

اختلال اقتصادی ایران به سوءمدیریت، ناکارآمدی و بی ثباتی در نظام راهبردی کشور باز می گردد و سه دهه پس از وقوع انقلاب اسلامی هنوز رهبران نظام توانایی یکسان سازی بازار خود را ندارند. پاسخ ایران برای هر بحران اقتصادی فقط سوبسید بوده و از نان گرفته تا سوخت و شکر، همه چیز سوبسید دارد. نتیجه آن وخیم بوده و وظیفه پرداخت دولت را بسیار سنگین کرده است.

فشار اقتصادی با این اقتصاد فاسد باعث می شود رویه سیاست خارجی مورد بازبینی قرار گیرد. ضمن این که روحانیون حاکم به شدت حریص هستند و نمی خواهند درآمد کشور را از جیب خود خارج کنند. به هر حال هرگونه فشار اقتصادی با حضور نظامی سنگین در خلیج فارس جوابگو می تواند باشد. این فشارها باعث می شود تهران در حرکت های استراتژیک خود تجدید نظر کند چر که شرایط علیه آنها در حال شکل گیری است.

با فقدان حضور جنگ افزارهای پیشرفته شاید ایران به این درک برسد که بازدارندگی اتمی مسئله حساسی است. ایران به این می اندیشد که با در دست گرفتن سلاح های استراتژیک می تواند قدرت بیشتری در منطقه به دست آورد. پس در واقع خط موازی تحریم و گفت وگو خود به تناقض های خودش دچار می شود و هرچند فشارهای بیشتر می شود اما باز قدرت اتمی را کاهش نمی دهد. ضمن این که تاریخ ایران خیلی به این راه موازی جوابگو نبوده است. بیشترین چیزی که تاکنون در تاریخ ایران در سیاست خارجی تاثیر داشته، نه فشار خارجی که تغییر داخلی بوده است.

در زمان دولت اصلاحات، ایران با جامعه جهانی گفت و گو کرد تا از هرگونه تحریم اقتصادی حذر کند چرا که محمد خاتمی رییس جمهوری وقت ایران بر این باور بود که باید پیشرفت را در مسوولیت های سیاست خارجی در نظر داشت. اصلاح طلبان قصد داشتند ایران را از انزوا خارج کنند و به نوعی عضوی از جامعه رو به پیشرفت در جهان باشند. اما به هر حال روحانیونی هم بودند که با این ایده موافق نبودند و با آن همراهی نکردند.

جنبش سبز که جانشین جنبش اصلاحات است، تنها راهی است که می تواند راه حل موثر و مناسبی برای آمریکا در حذف خطر اتمی باشد. جنبش سبز هم مانند اصلاح طلبان می گوید باید ایران با توجه به قوانین بین المللی و صرفه ی آن به قدرت و پیشرفت برسد.

رهیافت جنبش سبز در عادی سازی روابط ایران با جهان از منافع مشترکی است که باید با جدی گرفتن و بها دادن به آن، تغییری اساسی در ایران را رقم زد.

ری تکیه (RAY TAKEYH) / اینترنشنال هرالد تریبیون

عکس از: Reuters


 


فقط تصورش را بکنید تغییر رژیم در ایران چه تحولی در جهان انجام می دهد. خیلی از مانع ها و گره ها همه در یک حرکت باز می شود. بگذارید منافع آن را نگاه کنیم. آن قدر منافع آن بالاست که حتما اوباما و تیمش باید آن را مزه کنند.

همانگونه که رضا کهلیلی در کتابش که سال گذشته چاپ شد می گوید، شمار زیادی از نیروهای نظامی آمریکا، اسراییل و اروپا راهی خلیج فارس شده و می شوند. آیا جنگی در راه است؟ زمان شاید به همین سمت برود چرا که اعراب سنی کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران احساس ترس دارند و منتظر هستند کسی بیاید و این وسط دخالت کند. شاید حتی مانند عملیات آزادسازی کویت، منابع مالی آن را تامین کنند. دولت اوباما باید به این فکر کند که حتی مسئله غامض افغانستان هم این گونه حل می شود چرا که با هر تغییر رژیم، خطر دخالت های دولت های مستبد در منطقه کمتر می شود و شاید حتی این راه نهایی باشد و رییس جمهوری آمریکا چاره دیگری نداشته باشد.

خطوط انتقال به افغانستان. دیگر مشکلی در کار نخواهد بود و این مسئله در میان نیست که اگر قرقیزستان بست باید پس دم ازبکستان را دید که پایگاه نظامی آمریکا را تعطیل نکند. ایران بهترین راه برای انتقال به مناطق غربی افغانستان است که از طالبان هم در آنجا خبری نیست. با حضور یک ایران متحد و همکار، آمریکا بهتر می تواند جنگ افغانستان را هدایت کند. حالا این مسئله مطرح می شود، تحول جهان پس از تغییر رژیم در ایران چه خواهد بود؟

دیگر نیازی به منت کشی از مسکو نیست. مسکو رای قاطعی درباره همکاری جمهوری های سابق شوروی برای کمک در افغانستان دارد. روسیه همچنین به راحتی برای جلوگیری از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی همکاری نمی کند. با تغییر رژیم در ایران، آمریکا اهرم فشاری علیه مسکو خواهد داشت. در نتیجه از لهستان گرفته تا گرجستان، همه منطقه پیام آزادی و آزادی خواهی از سلطه روسیه را به دست می آورند.

حضور اتمی. هم خطر ایران اتمی از بین می رود هم رقابت تسلیحاتی در منطقه نخواهد بود و نیازی به هزینه بازدارندگی در کار نیست.

عراق آزاد. با فقدان دخالت های ایران در حمایت از شیعیان، دیگر اهرم فشاری بر روی امور داخلی عراق نخواهد بود. عملیات انتحاری در عراق کم می شود و ترس سنی ها از ایران در منطقه از بین می رود.

لبنان آزاد. بدون حمایت از حزب الله و پول هایی که تهران در جنوب لبنان خرج می کند، خطری برهم زننده در منطقه خاورمیانه در کار نخواهد بود.

امنیت برای اسراییل و آزادی برای غزه. حمایت رژیم ایران از حماس در غزه و حزب الله در لبنان هم در روند صلح اخلال ایجاد می کند و هم جنگ افروزان را تقویت می کند.

نفت ارزان تر. با کنار گذاشتن تحریم ها، ایران می تواند صنایع نفت خود را به روز کرده و تولید را بالا ببرد. دیگر خطر بستن تنگه هرمز هم در کار نیست و قیمت نفت را می توان در حالت متعادل نگه داشت.

آسیای مرکزی آزادتر. شمار زیادی از منابع نفت و گاز در آن سوی دریای خزر بالاخره می تواند به ایران برسد. تماس آسیای مرکزی و غرب از راه ایران و روسیه است و اگر این امکان فراهم شود، دیگر لازم به ساخت خط لوله هزینه ساز آذربایجان از باکو به جیحون نیست و اتکای انحصاری کشورهای آسیای مرکزی به روسیه برای انتقال برای همیشه تغییر خواهد کرد.

دست آخر بالاخره ایران آزاد می شود. مردم ایران هم می توانند پس از خون هایی که دادند و ثروتی که از آنها به تاراج رفت، مانند عراقی ها آینده خود را بسازند. اما به هر حال از آزادی برخوردارند. ایران آزاد بهتر است یا سرکوب و شکنجه و کشتار؟

قدرت امپریالیستی. قدرت امپریالیستی روسیه به پایان می رسد و دخالت های مسکو در خاورمیانه و سلاح فروختن به سوریه و دخالت های دمشق در عراق هم تمام می شود.

ما در غرب زندگی خوبی داریم و خوش شانس هستیم که شرایط این چنینی در کشورمان نداریم. به لحاظ تاریخی نمی توانیم خود را مخفی کنیم و باید به بقیه هم برای زندگی بهتر کمک کنیم. یا حداقل می خواهیم آن روز را ببینیم. آیا جنگ عراق ضروری بود؟ به حتم ما تا چند ده سال آینده هم درباره این پرسش بحث می کنیم. اما به هر حال مناقشه با ایران اجتناب ناپذیر است. باید در نظر داشت که رژیم های این چنینی، هم ملت خود را از بین می برند و همه نظم جهانی را به خطر می اندازند. آیا همین تعریف رژیم حاکم بر تهران نیست؟

یک چیز مشخص است. باراک اوباما می تواند دنیا را به کنار خود خوانده و تکلیف مناقشه با ایران را مشخص کند. خودداری از آن مانند این است که آدم دماغش را از صورتش بکند که برای بقیه کینه توزی نداشته باشد. یک مورد دیگر را هم می توان به این نتیجه گیری اضافه کرد. اگر ایران در تنگه هرمز بمب اتم منتفجر کند، اقتصاد جهانی به شدت مختل می شود. آن زمان چطور؟ آقای رییس جمهوری آمریکا اگر این طور شد چه می کنید؟

* ملیک کیلان، نویسنده در نیویورک و ستون نویس هفتگی در فوربس است.

عکس از:AFP


 


گفت و گو با یوکیا آمانو، دبیرکل جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی دربارۀ موضوع همیشگیِ ایران – و اینکه چرا با این وجود انرژی هسته ای هنوز مفید است.

دی پرسه: تحریم های جدید سازمان ملل بر همکاری بین آژانس و ایران تأثیر گذاشته است؟

یوکیو آمانو: در همین ابتدا بگویم: قطعنامه های شورای امنیت ارتباطی به وظیفۀ من ندارد، من که در شورای امنیت نیستم. وظیفۀ من در مورد ایران این است که نظارت بر تأسیسات اتمی این کشور تأمین شود و ایران به وظیفه های دیگرش هم عمل کند. در هر حال تاکنون از موضع رسمی ایران که به ما اعلام شده باشد خبری ندارم. گاهی در رسانه ها می خوانم و می شنوم که ایران در صورت اجرای تحریم ها همکاریش را با آژانس کاهش می دهد. به هر صورت نظارت بر تأسیسات اتمی ایران ادامه دارد.

شاید شما رسماً چیزی نشنیده اید، اما احتمالاً نشانه هایی در دست ندارید که ایران همکاریش را کاهش می دهد؟

آمانو: چنین چیزی را فقط در خبرها دیده ام. جای دیگر نه.

اما تهران تازگی به دو نفر از بازرسان شما اجازۀ سفر به این کشور را نداده است. به نظرتان ارتباطی با تصویب تحریم ها ندارد؟

آمانو: نمی دانم، ایران به چنین چیزی اشاره نکرده است. ما در بهار دو گزارش منتشر کردیم که تهران در مورد محتوای آنها مدعی است بعضاً درست نیستند. (از جمله این ادعا که از آزمایشگاهی در تهران تجهیزات تولید اورانیوم فلزی ناپدید شده است، توضیح نویسنده.) من به گزارش های بازرسان آژانس اعتماد دارم، اما ایران این دو بازرس را به دلیل همین گزارش ها نمی پذیرد؛ ایرانی ها نمی گویند که این کارشان با تحریم ها ارتباط دارد، ادعای وجود چنین ارتباطی فقط حدس و گمان است.

آژانس هنوز موضعی در برابر قراداد تازۀ ایران-ترکیه- برزیل نگرفته است...

آمانو: من در حال حاضر در انتظار موضع گیری دیگری از ایران هستم که امیدوارم زود بیاید و فرصت مناسبی برای گفتگو بدهد. کل ماجرا البته پیش زمینۀ طولانی دارد. ایران در ژوئن ۲۰۰۹ از ما خواست جهت تهیۀ میله های سوختی با غلظت بالا برای یک رآکتور تحقیقاتی کمک کنیم، ایران می خواست این میلۀ سوختی را در بازار موجود بخرد. (این رآکتور در تهران از جمله ایزوتوپ هایی تولید می کند که در پزشکی بکار می آیند، برای نمونه در معالجۀ سرطان، توضیح نویسنده.)

اما سَلَف من محمد البرادعی بر این باور بود که این کار عملی نیست و در اکتبر گذشته پیشنهاد معروف خود را داد: ۱۲۰۰ کیلو اورانیوم کم غنی شدۀ ایران قرار بود در روسیه تا ۲۰ درصد غنی شود و در فرانسه به میله های سوختی تبدیل گردد و به ایران بازگردانده شود. چنین می نمود که این معامله شدنی است اما به سبب بی اعتمادی ناکام ماند: ایرانی ها نگران بودند اورانیوم کم غنی شدۀ خود را دیگر باز پس نمی گیرند.

اما بعد برزیل و ترکیه و ایران در ماه مه بیانیه ای با محتوای مشابه تصویب کردند، این بار قرار بود اورانیوم به ترکیه فرستاده شود. من نامۀ مربوطِ ایران را در اختیار آمریکا و روسیه و فرانسه گذاشتم؛ آنها در ۹ ژوئن نامه هایی را با سوال هایی از ایران برای ما فرستادند، ما هم نامه ها را به تهران فرستادیم و از این جهت هنوز منتظر جوابیم.

نقش من در این موضوع این است که کمک کنم ایران به میلۀ سوختی دست یابد. من بی طرفم و حاضر به خدمت.

باید بیماران در ایران منتظر این نامه نگاری ها بمانند تا اینکه مادۀ هسته ای برای ادامۀ معالجه اشان در اختیار گذاشته شود؟

آمانو: خوب، از سویی ایران هنوز مقداری ذخیره دارد. از سوی دیگر این کشور قادر است میلۀ سوختی را از موجودی اورانیوم خود تولید کند. نکتۀ سوم اینکه می توانند ایزوتوپ ها را وارد کنند.

تحت چه شرایطی ممکن است در این موضوع هنوز امکان انجام معامله باشد؟

آمانو: باید هنوز منتظر جواب ایران به سؤال ها و موضع گیری دیگر طرف های درگیر باشیم. معامله ممکن است اما به احتمال نه به شکلی که در اکتبر گذشته مطرح شد.

سلف شما البرادعی در مصاحبه ای گفت خطر مستقیم هسته ای از سوی ایران وجود ندارد، اما شما به تازگی از «بعد نظامی» برنامۀ اتمی ایران صحبت کرده اید. کدام درست است؟ و وقتی در دسامیر مسئولیت پذیرفتید گفتید در مورد برنامۀ اتمی نظامی «هیچ مدرکی» وجود ندارد، اکنون از «فعالیت های احتمالی نظامی» حرف می زنید. علت این تغییر عقیده چیست؟

آمانو: اینطور هم نیست. به یاد نمی آورم البرادعی گفته باشد ایران برنامۀ تولید سلاح اتمی دارد، من چنین چیزی را در هیچ سند رسمی آژانس ندیده ام. نظر من هم در این مورد تغییر نکرده است، هیچگاه نگفتم ایران تهدید است یا چنین برنامه ای دارد. در گزارش هایم آورده ام ایران به وظیفۀ دادن امکان نظارت از تأسیسات اتمی این کشور و دیگر وظایفش کامل عمل نمی کند – و اینکه فعالیت هایی وجود دارد که احتمالاً کیفیت نظامی دارند و ما خیلی ماییلیم در این مورد بررسی کنیم. بنابراین، نگرانی وجود دارد اما اطلاع مشخصی نداریم.

بنابراین شما هنوز هم صحبت از امکان های مختلف می کنید، اما چنین می نماید که دلایل کافی در دست داشته اید تا ایران را «موردی خاص» بنامید...

آمانو: «مورد خاص» معنایش این نیست که ایران برنامۀ تولید سلاح اتمی دارد. ایران به دلایل زیادی «خاص» است. یکی اینکه گرچه ایران اصل نظارت را پذیرفته اما پروتوکل الحاقی را نه (دسترسی به تأسیسات اتمی را برای بازرسان بسیار آسان می کند، توضیح نویسنده.) نکتۀ دیگر اینکه ایران زیر تحریم های شورای امنیت است. ایران به برخی از وظایفِ دیگر عمل نمی کند. و بعد هم این شک که ممکن است فعالیت نظامی هم وجود داشته باشد. همۀ اینها ایران را از ژاپن و برزیل یا اتریش متمایز می کند، به همین دلیل از مورد خاص حرف زدم. در ضمن: در گزارش های سابق آژانس از مواردی که به ایران شک وجود دارد صحبت به میان آمده است.

شایعه شده برمه هم برنامۀ اتمی نظامی دارد. در این باره چه می دانید؟

آمانو: در حال تحلیل گزارش ها هستیم، اما هنوز نتیجه ای نگرفتیم. هنوز به زمان نیاز داریم. در مورد ایران هم به سال ها وقت احتیاج داشتیم. ممکن هم هست که کسی را به برمه بفرستیم.

کنفرانس عمومی سازمان شما در پاییز گذشته از اسرائیل خواست به پیمان جلوگیری از گسترش سلاح اتمی وارد شود و به شما مأموریت داد در این جهت تلاش کنید و نیز تا سپتامبر گزارشی در مورد اسرائیل و برنامۀ اتمی این کشور ارائه دهید. اکنون وضعیت از چه قرار است؟

آمانو: در حال حاضر نظر دولت هایی را می گیریم که به موضوع علاقه دارند، تاکنون بیش از ۲۰ نظر رسیده است.

اسرائیل هم با این گزارش همانند ایران بعنوان «وضعیت خاص» مطرح می شود؟

آمانو: مطلب از اساس بگونه ای دیگر است. اسرائیل پیمان را امضا نکرده، مانند هند و پاکستان. درگذشته چندین کشور وارد پیمان نشده بودند از جمله قدرت های اتمی فرانسه و چین. قبلاً موردهای خاص بیشتر از امروز بود.

این سازمان در سال های گذشته بیشتر از قبل در افکارعمومی حاضر بوده است. بر کار شما چه تأثیری دارد؟ برخی می گویند آژانس باید در آرامش و دور از سروصدا بویژه از نظر سیاسی کار کند...

آمانو: آژانس هدف های زیادی دارد: جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای، حمایت از استفادۀ صلح آمیز از انرژی ااتمی – و یک مورد آخری را مایلم تأکید کنم زیرا آژانس را بیشتر «سگ نگهبان هسته ای» معرفی می کنند که کوته بینی است. مثلاً ما به بیماران سرطانی در سراسر جهان کمک می کنیم و در حال حاضر در جریان مسابقات فوتبال جام جهانی در آفریقای جنوبی که برای امنیت هسته ای تلاش می کنیم (کنترل مواد ساطع کنندۀ اشعه، توضیح نویسنده.)

شما از ساخت نیروگاه های هسته ای، در حال حاضر مثلاً در مصر، حمایت می کنید. چه احساسی دارید که بعنوان رئیس این سازمان در اتریش زندگی می کنید، جایی که انرژی هسته ای و فناوری هسته ای – «اتم» – را تقریباً شیطانی می دانند؟ در اتریش نوعی شیطان می نمایید، اینطور نیست؟

آمانو: (می خندد). نمی دانم آیا مردم اینجا انرژی اتمی را شیطانی می دانند یا نه، اما پذیرش یا رد انرژی اتمی حق هر کشور مستقل است. و از طرف دیگر در حال حاضر حدود ۶۰ کشور وجود دارد که بنابر دلایل منطقی مایلند نیروگاه های هسته ای جدید بسازند، زیرا براین باورند نیاز آنها را به انرژی می پوشاند یا به حفظ محیط زیست کمک می کند – و بدین ترتیب وظیفۀ ماست به آنها کمک کنیم که استفاده از اتم حرفه ای و مطمئن و مؤثر باشد.

فناوری امروز اینقدر مطمئن هست که بتوان نیروگاه های اتمی را در کشورهایی مانند مصر و ویتنام هم ساخت؟

آمانو: از فاجعۀ چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ فناوری و امنیت بسیار پیش رفته است. از آن زمان به بعد ترازنامۀ امنیتی مثبت است. البته چیزی کامل نیست. و مطمئناً هنوز مشکل زباله های اتمی وجود دارد اما هرفناوری خطرهای خود را هم دارد. این نکته را در حال حاضر بخوبی در ساحل مکزیک می بینید.

مصاحبه از: ولفگانگ گِرِبِر

در: دی پِرِسِه


 


در مقاله مشتاقان خرافات در سال ۱۷۴۱ دیوید هیوم تمامی باورها و نمادهای و معجزات دینی را به عنوان تعاریف بی پایه معرفی می کند و می گوید این ترس، ضعف و غم است که با هم مخلوط شده و به باور این فیلسوف اسکاتلندی، خرافات دینی نقش می بندد. آیت الله خمینی هم مدارای کمی نسبت به خرافات نشان می داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی شاه در ایران، طرفداران خمینی گفتند که صورت او را در ماه دیده اند، خمینی آن را رد کرد و بعد گفتند خمینی همان مهدی، منجی افسانه ای شیعیان است که البته خمینی واکنش شدیدی به آن نشان داد و آن را خرافه خواند.

زمان اما عوض شده است. در سال های اخیر و افکار خرافاتی مذهبی در سرتاسر ایران تشویق می شود و گسترش می یابد. امروزه میلیون ها ایرانی برای ظهور مهدی در زیارتگاه های مذهبی دعا می کنند. محمود احمدی نژآد هم با سیاست های عوامگرایانه و پوپولیستی اش از مدافعان جدی گسترش این گونه تفکرها است. شش ماه پس از این که در سال ۲۰۰۵ به عنوان پیروز انتخابات اعلام شد، اعلام کرد که مهدی موعود در دو سال آینده ظهور خواهد کرد. چند ماه پیش و در چهارم دسامبر ۲۰۰۹ در جریان سخنرانی اش در اصفهان هم گفت که مدارکی در دست دارد که نشان می دهد واشینگتن تلاش هایی برای جلوگیری از ظهور امام زمان به عمل می آورد.

خیلی هم جای تعجب ندارد که چطور کارشناسان در غرب به آن واکنش نشان می دهند. یکی از کارشناسان مذاهب و شعیه در جهان که چند دهه است این موضوع را مورد بررسی قرار داده، عباس امانت، استاد دانشگاه ییل است. تحقیقات و ده مقاله از او که در بیست سال گذشته جمع آوری و نگارش شده، در کتابی با عنوان اسلام آخرالزمان و تشییع در ایران، جمع آوری و منتشر شده است.

امانت روند تاریخ جمعی که در ایران به دنبال ظهور هستند و به آخرالزمان عقیده دارند را دنبال می کند. در حجم زیادی از آموزه های شیعی، این امام دوازدهم است که قرار است به عنوان آخرین سلاله حضرت محمد، روزی ظهور کند. از آن زمان طرفداران در انتظار پدیدار شدن او هستند. قرار است در آخرالزمان مهدی بیاید و به هرگونه ظلم و جور و بی عدالتی پایان دهد و صلح را به جهان بیاورد.

به لحاظ تاریخی روحانیون شیعه قبول کرده اند که امور حکومتی تحت حاکمیت پادشاهی انجام شود در حالی که آنها منتظر روز موعود هستند. و تفاوت شدید میان حکومت و روحانیت هم در مقطع قاجار و پهلوی در ایران شکل گرفت.

شکل گیری انقلاب اسلامی خمینی، بخش رادیکال مذهبی را زنده کرد. خمینی می گفت روحانیت و شورای حکومتی از امام زمان ماموریت می گیرند تا در غیاب او وظایف را دنبال کنند. این تصور باعث شد ظهور مهدی در آینده نزدیک، منتفی شود.

روحانیون و رهبران شیعی برای تاسیس یک جامعه یکدست، نیازی به منجی نداشتند. در نتیجه خمینی هرگونه نوید ظهور را به شدت رد کرد و انجمن حجتیه را هم ممنوع اعلام کرد. امانت می گوید اما همین روحانیت شیعه هستند که به قدرت تصور ظهور را دوباره زنده کرده اند.

روحانیون محافظه کار و تندرو تفکرات آخرالزمان را تبلیغ کردند و در مخالفت با دولت اصلاح طلب محمد خاتمی قرار گرفتند. در جهت تقویت این گروه، محمود احمدی نژاد حتی سیاست ظهور را در دکترین سیاسی خود وارد کرد. بر این اساس، دولت محمود احمدی نژآد برای تشکیل امور و اداره آن تا زمان ظهور تشکیل شده است. امانت می گوید اما اکثریت مردم ایران خیلی ارتباطی با این نظریات موعودی ندارند و هرگونه اعتقاد خود به ظهور را برای خود نگه می دارند.

مرکز گسترش و تبلیغ سیاست های موعود، جمکران در نزدیکی قم است. جایی که گفته می شود قرار است او به آنجا برگردد. در ده سال گذشته جمکران به یکی از پربازدیدکننده ترین مناطق برای زوار بدل شده و حتی شمار زائران از مشهد و قم هم بیشتر شده است. احمدی نژاد میلیون ها دلار به گسترش پروژه جمکران اختصاص داده و همین طور آن را بزرگ و بزرگتر می کند. صحن ها و قربانگاه نمازخانه ها و رستوران ها و کاروانسراهای زیادی ساخته شده و حتی مراکز آموزشی و مذهبی برای تحقیق در امر ظهور هم ساخته شده است.

از نقطه نظر تاریخی، موعودگرایی نشانی از رفع توهم به لحاظ سیاسی و اجتماعی است. امانت می گوید برخلاف تصوری که می گوید گسترش موعودگرایی نشانی از جهل و حماقت است، برعکس نشانی از تقویت و نتیجه برخی از واقعیت های سیاسی و اجتماعی است. وی در این کتاب که خیلی خوب کار شده، نه تنها تصویر خوبی از موعودگرایی و سابقه آن می دهد، که حقایق تاثیر جنبش موعودگرایی در مذهب را به درستی تصویر می کند.

*ضمیمه ادبی تایمز(The Times Literary Supplement)


 


معامله با ایران برای شرکت های سوئیسی دشوار می شود. دولت بعد از تعطیلات تابستانی تحریم های سخت تر را که شورای امنیت سه هفتۀ پیش برقرار کرد به اجرا در می آورد. علاوه بر این دولت می خواهد مجازات هایی برای شرکت هایی در نظر بگیرد که بخواهند از سوئیس برای دور زدن تحریم های سخت صادراتی استفاده کنند که کنگرۀ آمریکا روز پنج شنبه تصویب کرد. این مطلب را سخنگوی وزارت اقتصاد تأیید کرد.

قانون جدید را باید رئیس جمهور باراک اوباما امضا کند. به احتمال این کار زود انجام خواهد شد. سناتورجمهوری خواه جان مک کین گفت: «اینها شدیدترین مجازات هایی است که کنگرۀ آمریکا علیه دولت ایران برقرار کرده است.»

تحریم صنعت نفت را هم شامل می شود

اگر تحریم های کنونی علیۀ برنامۀ اتمی ایران بود، تحریم های تازه شامل صنعت نفت ایران و مشتریان و شرکت هایی هم خواهد شد که به این صنعت خدمات ارائه می دهند. قانون جدید نهادهای آمریکا را ترغیب می کند دیگر به شرکت هایی که با ایران معامله دارند مناقصه های عمومی ندهند. مک کین گفت: «شرکت های خارجی مجبور به انتخابند: یا با ایران معامله می کنند یا با آمریکا.»

«نیویورک تایمز» در بررسی های خود ۷۴ شرکت بزرگ را شناسایی کرده که بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ هم در ایران فعال بودند و هم در آمریکا سفارش می گرفتند – از جمله پنج شرکت سوئیسی: آ ب ب، کردیت سوئیس، فوستر ویلر، گلنکور، نستله. فوستر ویلر و گلنکور به گفتۀ خود به تازگی از بازار ایران خارج شده اند. کردیت سوئیس دفترهای خود را در تهران در سال ۲۰۰۷ بست. آ ب ب هم آخرهای سال ۲۰۰۷ تصمیم گرفت در ایران سرمایه گذاری جدید نکند؛ این شرکت فقط می خواهد قراردادهای موجود را تمام کند.

نستله می خواهد بماند

نستله دلیلی نمی بیند از کارخانه هایش در ایران چشم بپوشد. این شرکت به گزارش «نیویورک تایمز» در ده سال گذشته ۱/۲ میلیارد دلار سفارش از دولت آمریکا گرفته است – از جمله وزارت دفاع از نستله مواد غذایی خریده است. از آنجایی که شرکت در مورد فعالیت هایش در ایران آمار نمی دهد نمی توان گفت کدام بازار برای نستله پرسودتر است.

البته برخی شرکت ها آماده اند در صورتی که قرار باشد بازار آمریکا را از دست بدهند خواستۀ دولت و مقام های این کشور را بپذیرند. برای نمونه در چند ماه گذشته تمام فروشندگان بنزین غربی داوطلبانه از بازار ایران خارج شده اند از جمله بزرگترین شرکت های خصوصی دست اندرکار خرید و فروش مواد خام در دنیا، گلنکور، ویتال، ترافیگورا.

«حمایت از صهیونیسم»

نستله نباید نگران پیامدهای مستقیم باشد. فروش مواد غذایی در قانون جدید هم بطور مشخص ممنوع نشده است. مسئله بیشتر آبروی شرکت است. در آمریکا چندین سازمان وجود دارند که از شرکت های طرف معامله با ایران انتقاد علنی می کنند.

نستله این فشار را البته از جهت عکس امروز در ایران احساس می کند. تندروها در ایران پیوسته شرکت های غربی را متهم به «حمایت از صهیونیسم» می کنند زیرا مدعی هستند سرمایه گذاران اسرائیلی هم سهامدار این شرکت ها هستند. آخرین بار این اتهام را در آغاز سال ۲۰۰۹ به نستله زدند که اسرائیل دست به حمله در نوار غزه زده بود. به گزارش رسانه های ایران تظاهر کنندگان باعث شدند یکی از کارخانه های نستله در قزوین بسته شود. بعد از دخالت مقام های مسئول، کارخانه را دوباره باز کردند. مسئولان اتهام های وارده به نستله را بی اساس دانستند.

احتیاط شرکت های دارویی

دولت ایران در قاعده با شرکت های خارجی خوب برخورد می کنند زیرا این شرکت ها در ایران کار ایجاد می کنند. یک چهارم مردم که توانایی کار دارند بدون شغلند. یکی از کارکنان شرکت های دارویی که گفته در صورتی حرف می زند که ناشناس بماند زیرا شرکتش به او اجازه نداده در این امور اظهار نظر کند بر این باور است شرکت های بین المللی دارویی در ایران برنامه هایی برای سرمایه گذاری در این کشور دارند. به گفتۀ وی اما تا وقتی ایران از نظر بین المللی زیرفشار است و احتمال انزوای بیشتر می رود گسترش فعالیت ها بی معناست. به باور این کارمند در حال حاضر هرکس می کوشد همۀ قوانین و مقررات را بسیار دقیق رعایت کند – چه قانون و مقررات ایرانی و چه آمریکایی.

«علی الاصول به لحاظ اخلاقی اشکالی ندارد»

شرکت نوواریتس به گفتۀ خود ۵۰ کارمند در ایران داردکه در بخش فروش و آموزش کار می کنند. این شرکت خود در ایران کارخانه ندارد. تمامی داروها را وارد می کنند. نوواریتس با وزارت بهداشت ایران هم همکاری دارد. یکی از سخنگویان شرکت می گوید هدف این است که بیماران در ایران به جدیدترین داروها دسترسی داشته باشند.

اولریش تیله مان که متخصص اخلاق در اقتصاد در دانشگاه سنت گالن است می گوید: معامله با شرکت ها و مردمی که در کشورهای شورشی زندگی می کنند از نظر اخلاقی غلط نیست. «به باور اومادام که شرکتی در نقض حقوق بشر همکاری نمی کند انجام معامله می تواند منطقی باشد.» اما نباید به تقویت بیش از حد حکومت ظالم منجر شود: «مهم این است که شرکت ها داوطلبانه نشان دهند از نظر اخلاقی با مسئولیت عمل می کنند و در بهبود وضعیت نقش دارند.»

عکس از:Keystone


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته