-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 06/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مهرانگیز کار
روزآنلاین

اینکه قوه ی قضائیه ای در ایران وجود داشته باشد جای حرف دارد.  اما گاهی  در محافل ایرانی اندکی با احترام از عملکرد قوه ی قضائیه یاد می شود و آن وقتی است که این قوه در برابر نیروهای فائقه و متصل به دولت محمود احمدی نژاد تظاهر به ایستادگی می کند، مانند مورد اخیر که قوه ی قضائیه دولتی شدن دانشگاه آزاد را که خواست عمده ی دولت است و ابزاری است برای حذف کامل یک نیروی سیاسی مقتدر به سرکردگی هاشمی رفسنجانی، درست در لحظه ای که نهائی و وارد مراحل اجرائی می شد، با استفاده از امکانات قانونی، مهر بازگشت به رسیدگی مجدد زد و عجالتا تا زمانی که دستور از بالا برسد، حکم نهائی شده را تضعیف کرد. این حرکت قوه ی قضائیه را برخی، جانبداری یک برادر که رئیس قوه ی قضائیه است از یک برادر که رئیس قوه ی مقننه (مجلس) است، تفسیر کرده اند. اما حتی در این فرض حرکت قوه ی قضائیه از آن رو که قانونی است، صرفنظر از انگیزه های سیاسی  آشکا ر و مخفی که پشت آن است، عجالتا به قوه ی قضائیه اعتباربخشیده است. اعتباری که سالهاست این قوه، خود را از آن محروم ساخته و در یک سال اخیر طوری عمل کرده که گوئی حاضر نیست از همان استقلال نیم بندی که قانون اساسی برایش به رسمیت شناخته دفاع کند.

دولت محمود احمدی نژاد مدتهاست دانشگاه آزاد را هدف گرفته تا با کانون قدرت سیاسی خاصی که دوستان و خویشان هاشمی رفسنجانی مدیریت آن را در انحصار خود دارند تصفیه حساب کند و این نهاد ثروتمند را به مجموعه ی عریض و طویل قدرت  خود بیافزاید. البته نه به نیت خیربرای مردم که با هدف ایجاد یک دیکتاتوری فردی و تمام و کمال که حتی ویژگیهای دیکتاتوری جمعی از آن سلب شده باشد. در مقایسه ی دیکتاتوری فردی با دیکتاتوری جمعی،  نمی شود امتیازاتی را که دیکتاتوری جمعی دارد و فضاهائی را که دیکتاتوری جمعی ممکن است برای نفس کشیدن مردم ایجاد کند، نادیده گرفت. در دعوای درون حکومتی که ناظر بر آن شده ایم و بخشهائی از حکومت بر سر آن به جان هم افتاده اند، دانشگاه آزاد مورد منازعه است و طرفین منازعه به نفع شخصی خود در این دعوی می اندیشند و به نفع مردم کاری ندارند. ولی اتفاقا این بار نفع مردم درست در نقطه ای تأمین می شود که یک طرف دعوی یعنی مخالفان دولتی شدن دانشگاه آزاد ایستاده اند، کسانی که نمی توان در باره ی درستی و صحت اسناد اخلاق مالی آنها با دل قرص قسم یاد کرد و با این حال نمی توان از نقش تاریخی که اینان در سراسر کشور ایفا کرده و جوانهای نقاط مختلف را به یکدیگر نزدیک و باعث آبادی و رونق مراوده ی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شده اند سخن به میان نیاورد. منازعات درون حکومتی در سی سال اخیرهمواره  با هورا کشیدن منتقدان حکومت روبرو شده است، با این خوش بینی که برادران گوشت و استخوان یکدیگر را بخورند و گشایشی بشود. تا کنون برادرن البته گوشت یکدیگر را خورده اند، اما به استخوان که رسیده اند دست نگاهداشته و به خاطر آورده اند منافع هنگفت و مشترک را که آسان به کف آورده و نباید آسان از کف بدهند. صرفنظر از این خوش بینی های سیاسی که باری دیگر پرتوی از امید بر قلوب ستمدیدگان تابانده،  اوضاع و احوال کنونی ایجاب می کند تا از نقشهای مهمی که دانشگاه آزاد در سه دهه ی اخیر بازی کرده و خواسته یا ناخواسته اثرات فرهنگی و سیاسی سودمندی  بر جا گذاشته یاد کنیم. آگاهی و علم بر آلوده بودن تشکیلات اداری آن به فرض صحت، از ارزش ثمرات اجتماعی اش چیزی نمی کاهد.

این که دانشگاه آزاد توانست به نیروی مالی مردم توش و توان پیدا کند از آن رو میسر شد که پسوند آزاد به دانشگاه چسبیده بود و مردم احساس نمی کردند به یک نهاد حکومتی پول می پردازند. ایرانیان به صورت تاریخی با پرداخت پول به دولت مشکل دارند. به انواع ترفند ها دست می زنند تا از پرداخت مالیات و امثال آن فرار کنند. در باورشان نمی گنجد که دولت با وجوهی که از مردم می ستاند برای مردم کاری بکند. دولت کنونی ایران اگر نفت را در انحصار خود و شرکای نظامی اش نداشت، معلوم نبود چگونه می توانست منابع مالی مردمی پیدا کند. با وجود این درجه از توانمندی مالی که نفتی است و به لحاظ فلج شدن همه ی نهادهائی که باید به موجب قانون  بر حال و کار دولت در امور مالی نظارت کنند، ایران گرفتار یک دولت غیر پاسخگو و سیری ناپذیر شده است. با آنکه دولت نهم و در تداوم آن دولت کنونی کل در آمد ملی و ثروت ملی را به سلیقه ی خود کم و زیاد می کند و همین مجلس گزینشی را چندان زیر سلطه دارد که آن را  در امور مالی مجری اوامر خویش کرده است، هنوز رضایت رئیس دولت جلب نشده و از ادامه ی فعالیت دانشگاه آزاد که احساس می کند زیر سلطه ی رقیب سیاسی است، به شدت می ترسد و  به هر دری می زند  تا آن را به مجموعه ی قدرت سیاسی خود اضافه کند.

بررسی این واقعیت که بر پایه ی کدام انگیزه و اعتماد، مردم  بدبین ایران با پرداخت شهریه های بالا، فرزندان خود را در این دانشکاه نامنویسی کردند و گاهی تنها ملک خود را فروختند تا فرزندشان از این دانشگاه فارغ التحصیل بشود آسان است.  سوای پسوند ی که نشان از غیر دولتی بودن دارد، سد کنکور در برابر جوانهای دیپلمه ی ایرانی که اغلب پس از مردود اعلام شدن در کنکور، روان پریش و افسرده می شوند، مردم را قانع کرد تا فرش زیر پای خود را بفروشند و فرزندشان را در واحدهای مختلف داشگاه آزاد نامنویسی کنند. مدیریت دانشگاه آزاد هر جا که می توانست جا و مکان کوجکی در اختیار می گرفت و در سالهای نخست پس از انقلاب، میخ دانشگاه را در فضاهائی که کاملا با روح دانشگاه به صورت سنتی بیگانه بود می کوبید. از آن روز که دو سه اتاق کوچک در روستا و دهکده ای با تابلو دانشگاه آزاد افتتاح می شد، عطر و بوی دانشگاه، آن روستا و دهکده را در خود می گرفت. شعبه ی کوچک دانشگاه آزاد تبدیل می شد به یک مرکز فرهنگی،  روستا و دهکده ای که شعبه در آن تاسیس می شد، بکلی سیمای اجتماعی و اقتصادی اش تغییر می کرد. جوانها از دیگر دهات و روستاها به این واحد رفت و شد پیدا می کردند. این رفت و شد نه فقط سیمای اجتماعی روستا را تغییر می داد، بلکه به رونق کسب و کار در روستا و مناطق پیرامونی آن منجر می شد.

نام نویسی جوانها در واحدهای دورافتاده و روستاها پای افراد خانواده ی دانشجو  را به محل باز می کرد. می آمدند تا اقامتگاه جدید فرزندشان را از نزدیک ببینند. نیازها و مشکلات را گمانه زنی کنند. برای فرزند خود دنبال خانه ی اجاره ای می گشتند و با وسواس، جوانهائی را که داوطلب همخانه شدن با او بودند انتخاب می کردند. روستا مثل گل شکفته می شد. هوای شهر بر آن می دمید. بقالی ها بر عرض و طول خود می افزودند. کالاهای مورد نیاز ساکنان جدید از راه می رسید. انواع پلوپز کوچک و ظرف و سشوار ولوازم آرایش زنانه و ریش تراش مردانه در بافت روستا عرضه می شد و بسیار تغییرات شکلی و ظاهری که شرح آن از حوصله ی این یادداشت خارج است پدید می آمد. تحولات اجتماعی به همین جا ختم نمی شد،  جلوه های دیگری پیدا می کرد که همزیستی افراد دوجنس زیر فشار انواع محدودیت های سنتی که بر مناسبات دوجنس غالب است و انواع محدودیت های انضباطی و حکومتی که در همه ی دانشگاههای کشور لازم الاجراست، ویژگی عمده ی آن است. دانشگاه آزاد با هر کیفیت علمی و با هر هدف اقتصادی و باندی که کار را شروع کرد، از عهده ی آن بر آمد. این دانشگاه را مردم حمایت کردند. مدیریت هرکه بود توانست اعتماد مردم را جلب کند. ایرانیان در سی سال اخیر بیش از پیش نسبت به فرزندان خود حساسیت نشان داده اند. برای آنها وقت گذاشته اند و به جبران فشارهای حکومتی در تلاش بوده اند تا برای آنها امکاناتی در حدود بنیه ی مالی خود فراهم کنند. خبرنگاران خارجی این همه توجه و تاکید بر هنر آموزی بچه ها و جوانها را با حیرت می نگرند و به شگفت می آیند از اینکه ایرانیان برای آنکه فرزندشان از قافله ی تمدن جهان دور نشود، تن به هر مشقتی می دهند. جامعه ی کودک سالار نام پر معنائی است که ایران را در این سه دهه با آن تعریف کرده اند. ایرانیان با دغدعه ی خاطر نسبت به آینده ی فرزندان شان از دانشگاه آزاد استقبال کردند. اگر این استقبال نبود و مدیریت می خواست یکسره کلاهبرداری کند، نمی توانست کار را تا جائی پیش ببرد که تبدیل بشود به یک نهاد مقتدرغیر دولتی که دولت محمود احمدی نژاد کمر به مصادره ی آن بسته و شورای عالی انقلاب فرهنگی را عصای دست کرده است. شورائی که حق قانونگذاری ندارد. اما به خاطر گل روی دولت احمدی نژاد قانونگذاری می کند و اموال مردم را وقف خاص اعلام و از مدیریت پیشین بدون رسیدگی قضائی و صدور حکم نهائی خلع ید می کند. مجموعه ی آنچه در یک سال اخیر به آن اقدام شده حاکی از آن است که دولت برای تشکیلاتی که مردم آن را فربه کرده و خود از آن استفاده برده اند ارزش قائل نیست و از درک این واقعیت غافل است که دانشگاه آزاد با مدیریتی که بی گمان بی عیب نبوده، کشور را در مسیر تحول همه جانبه هدایت کرده است. دانشگاه تهران و دانشگاه ملی (شهید بهشتی) را نمی توانستند به دورافتاده ترین نقاط کشور منتقل کنند. تاسیس دانشگاه آزاد و توسعه ی آن به همت والای مردم، به ایران بعد از انقلاب فرصت داد تا نفس بکشد و زیر بار شعارهای سرکوبگرانه و واپسگرا سر خم نکند.

اگر حسن نیتی در کار بود محمود احمدی نژاد و ارتش ها و مقامات زیر فرمان او به ایجاد تشکیلات دانشگاهی دیگری اقدام می کردند تا در رشته های مورد نیاز بازار کار ایران به جوانها دانش و تجربه بیاموزد و بخصوص برای دختران روستاهای ایران مدارس حرفه آموزی کوتاه مدت متناسب با جمعیت این دختران، محرومیت های اقلیمی و جنسیتی آنان تاسیس کند. به جای این گونه  اقدامات که ضروری است، کلنگ می زنند به داشته ها، بی آنکه برنامه هائی  تدوین کرده  باشند برای ایجاد امکانات بیشترمتناسب با جمعیت جوان، با استعداد، محروم و خشمگین کشور.


 


در آستانه سالگرد هفتم تیرماه، اعضای خانواده آیت‌الله بهشتی با انتشار اطلاعیه‌‌ای اعلام کرده‌اند، امسال مراسم بزرگداشت کشته‌شدگان حادثه انفجار در مقر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ برگزار نخواهد شد.

در این اطلاعیه بدون اشاره مستقیم به دلیل لغو این مراسم که هر ساله از سوی خانواده آیت‌الله بهشتی برگزار می‌شد، آمده است: «به آگاهی می‌رسانیم که با توجه به جوانب گوناگون، به ویژه ضرورت پاسداشت حریم این شهیدان، این مجلس در سال جاری برگزار نخواهد شد.»

ده روز قبل نیز بدنبال تهدید ماموران امنیتی مراسم بزرگداشت علی شریعتی در منزل حبیب‌الله پیمان لغو شده بود و خانواده شریعتی در بیانیه‌ای به صادر نشدن مجوز برای برگزاری این مراسم در حسینیه ارشاد اعتراض کرده بودند.

با وجود آنکه رهبران و رسانه‌های جمهوری اسلامی همواره از آیت‌الله بهشتی به عنوان یکی از شخصیت‌های مهم در سال‌های نخستین انقلاب اسلامی یاد کرده و حتی از وی با عنوان «شهید مظلوم» نام می‌برند، اما در جریان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری اعضای خانواده وی نیز از سوی حاکمیت به شدت تحت فشار قرار گرفتند.

طی دوسال گذشته مقام‌های دولت جمهوری اسلامی با برگزاری مراسم بزرگداشت مهدی بازرگان، آیت‌الله محمود طالقانی و یدالله سحابی در حسینیه ارشاد مخالفت کرده‌اند.

منبع: کلمه و رادیو فردا

ماموران امنیتی مانع برگزاری مراسم بزرگداشت علی شریعتی شدند


 


مدير عامل سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح، از «چالش‌های متعدد و عدم توانایی پرداخت مستمری‌ها توسط این سازمان» خبر داد.

سردار دقیقی، عدم توان پرداخت معوقات بازنشستگان توسط دولت و عدم كارآيي سيستم فعلي صندوق را از جمله چالش‌هاي اين سازمان دانست و گفت: «به منظور رفع چالش هاي فوق، سيستم بايد مورد بازسازي قرار گيرد.»

به گفته وی «هم اکنون ۳۰ هزار نفر از بازنشستگان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح فاقد مسکن هستند.»

سردار دقیقی در ادامه با اشاره به افزایش تعداد و حقوق بازنشستگان در سال گذشته گفت: «يکي از محوري ترين اقداماتي که در کشور بايد اجرايي شود تدوين و به تصويب رساندن صندوق سرمايه گذاري مشترک در کشور است.»

جانشین وزیر دفاع در این خصوص گفت: «تا پايان سال ۸۹ تعداد شاغلان و بازنشستگان نيروهاي مسلح مساوي مي‌شوند و تأمين اين تعداد از نيروهاي مسلح بسيار سنگين است.»

این چالش‌ها باعث می‌شود سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح  با توجه به سودآور بودن سهام پتروشیمی خود مجبور به فروش فوری آن به پایین‌ترین قیمت، یعنی ۱۰۰ تومان شود که آن «نوعی ارزان‌فروشی و بی‌توجهی به دارایی‌های بازنشستگان است.»

منبع: فارس و موج


 



چرا ما نمی توانیم رقابت کنیم؟ چرا تقریباً در همه صنایع، صنعت داخلی بازنده است؟ صنایع داخلی به چنان وضعیت بدی درآمده‌اند که حتی توان رقابت در بازار داخل کشور را هم ندارند! محصولات خارجی با وجود هزینه‌های حمل و نقل، در داخل کشور ارزان‌تر و با کیفیتی فوق‌العاده به دست مصرف‌کنندگان ایرانی می‌رسد. حتی تعرفه‌های سنگین نیز نمی‌تواند صنعت داخل را نجات دهد. محصول داخلی با کیفیتی بسیار پایین، حتی اگر ارزان‌تر باشد، محکوم به فناست. واقعاً مشکل در کجاست؟ چرا صنایع کشورهایی چون چین و هند و ترکیه هم رشد پیدا کرده است، اما ما همچنان همانیم که بودیم؟ 

البته ما همیشه در دوره‌های زمانی مختلف صنعت‌هایی داشتیم که حداقل در بازار داخل بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. کفش ملی را یادتان است؟  لوازم خانگی ارج را چطور؟ نساجی‌های گوشه و کنار ایران چطور؟ لاستیک دنا؟ و ... از همه این صنایع یا دیگر اثری بر جا نیست و یا صنعتی نحیف و ضعیف‌‌شده باقی‌ است. 

تقریباً می‌شود گفت تمام صنایع ایران از یک بیماری مزمن رنج می‌برند. صنایع مختلف کشور نظیر صنایع نساجی، کاشی و سرامیک، اتومبیل، وسائل خانگی، لاستیک اتومبیل، نفت و حتی پتروشیمی دچار این بیماری مزمن هستند. مسلماً دلایل و علل این بیماری بسیار زیاد است و احتمالاً در صنایع مختلف با هم فرق دارد.

برای فهم بهتر دلیل افول صنایع در ایران، باید به نحوه راه‌اندازی این صنایع دقت کرد. صنایع در ایران با خرید تکنولوژی سخت‌افزاری و ماشین‌آلات یک واحد تولیدی از خارج راه‌اندازی می‌شوند. معمولا” تکنولوژی واحد خریداری‌شده مربوط به چند سال پیش از تاریخ خرید است که در کشورهای صنعتی فروشنده طراحی و مورد استفاده قرار گرفته است. تعرفه‌های گمرکی و یا عدم مجوز واردات، چند سال عقب‌ماندگی اولیه به همراه ضعف نیروی انسانی و کیفیت پایین‌تر مواد اولیه را پوشش می‌دهد. سیاست‌های حمایتی سبب می‌شود که صنعت تازه راه‌اندازی شده، در سال‌های ابتدایی سود‌ده باشد. نکته بسیار مهم این جاست که حتی با وجود تعرفه‌های سنگین، سودآوری معمولاً به خاطر یارانه‌های بی‌حساب و کتابی است که در بخش انرژی وجود دارد. 

اما داستان افول دقیقا از اینجا شروع می‌شود. به دلایل مختلفی، صاحبان صنایع در ایران، جز به حفظ تکنولوژی موجود و سعی در استفاده با ظرفیت کامل ماشین‌آلات خریداری شده فکر نمی‌کنند. تکنولوژی در کشورهای پیشرفته رشد می‌کند، فرایندهای تولید بهبود می‌یابد، در نهایت کیفیت محصول بهتر و قیمت تمام‌شده آن کاهش می‌یابد. اما در ایران تکنولوژی همانی هست که بود، ماشین‌آلات خریداری شده، مستهلک می‌شوند، قیمت تمام شده کالاها بالاتر می‌رود. حتی با وجود تعرفه‌های سنگین صنعت داخل، غیر سودده می‌شود.

در بعضی صنایع دولت با فشار لابی‌های سیاسی مجبور می‌شود تعرفه‌های گمرکی را سنگین‌تر کند تا این صنعت‌ها حداقل برای چند صباحی دیگر سودده باشند که این امر سبب می‌شود به خاطر اختلاف قیمت در داخل کشور و خارج کشور، انگیزه‌های قاچاق بالاتر رود. لذا کالاهای قاچاق در داخل زیاد می‌شود و در نهایت باز هم اقبال مصرف‌کننده از صنعت داخلی روی برمی‌گرداند و این صنعت غیر سودده می‌شود.

ورشکستگی و تعطیلی، فرجام نهایی صنعت در ایران خواهد بود. این داستان تکرار خواهد شد. سرمایه‌گذاری جدید تکنولوژی مدرنی را خواهد خرید، تا چند سال هم سود خواهد کرد، چند صباحی بازار داخل را تصاحب می‌کند، اما کهنگی ماشین‌آلات، تکنولوژی به‌روزتر کارخانجات خارجی و قیمت تمام‌شده بالاتر محصولات داخلی، سرنوشت مشابهی برای این صنایع رقم خواهد زد.


 


حسین ساجدی‌نیا، فرمانده انتظامی استان تهران گفت که روزانه سه هزار کیلو مواد مخدر در ایران کشف می‌شود و در سال گذشته میزان کشف مواد مخدر صنعتی نظیر کراک و شیشه به شدت افزایش یافته است.

وی که امروز در جمع خبرنگاران سخن می‌گفت، افزود: «۵۶ درصد از هزار تن مواد مخدری که سال گذشته در کشور کشف شده، مربوط به استان تهران است.»

به گفته آقای ساجدی‌نیا، در استان تهران ۶۵ نقطه مشهور به توزیع و تهیه مواد مخدر وجود دارد که نیروی انتظامی قرار است برای پاکسازی این مناطق اقدام کند.

فرمانده انتظامی تهران در بخش دیگری از سخنان خود با «اظهار بی‌اطلاعی» درباره آمار دقیق معتادان به موادمخدر ابراز گفت: «۴۲ درصد از زندانیان استان تهران، زندانیان مواد مخدر هستند.»

آقای ساجدی‌نیا افزود که این آمار نشان‌دهنده «ضریب نفوذ بالای موادمخدر در تهران» است و پس از تهران، بیشترین موادمخدر در استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان کشف شده است.

بنابر گفته فرمانده انتظامی تهران سال گذشته نزدیک به ۲۱۴ هزار نفر قاچاقچی دستگیر شده‌اند که این رقم نسبت به سال ۸۷ کاهش پیدا کرده است. در سال ۸۷ پلیس حدود ۲۵۰ هزار نفر را دستگیر کرده بود.

منبع: ایسنا، بی‌بی‌سی، مردمک


 


محمد تقی بطحایی، رئیس دانشگاه خواجه‌نصیر در گفتگو با مهر گفت در جلساتی که با وزارت علوم داشته، مقرر شده تا این دانشگاه به منطقه‌ای در حاشیه‌ی شهر تهران، منتقل شود.

وی با تکذیب خبر انتقال این دانشگاه به «مراغه» گفت که «طرحی برای خروج دانشگاه خواجه نصیر از تهران به شهرستان وجود ندارد بلکه این دانشگاه به حاشیه شهر تهران منتقل می‌شود.»

رئیس دانشگاه خواجه نصیر همچنین با بیان اینکه بحث انتقال دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر اساس «سیاست تمرکززدایی» مطرح است گفت: «در حال حاضر وزارت علوم با ما در ارتباط است که مکانی مناسب را با کمک شهرداری در حاشیه تهران به دانشگاه خواجه نصیر اختصاص دهد.»

پیش‌تر احمد علیرضا بیگی، استاندار آذربایجان شرقی گفته بود به پیشنهاد محمود احمدی‌نژاد دانشگاه خواجه نصیر به شهرستان مراغه منتقل خواهد شد.

علیرضا بیگی گفته بود: «این پیشنهاد احمدی نژاد نشان دهنده تفکر عدالت محور وی بوده و مسئولان استانی باید شرایط تصمیم گیری این امر را برای دولتمردان فراهم کنند.»

منبع: مهر و الف


 


استراتژی علی خامنه‌ای در برخورد با رهبران جنبش سبز همان‌طور که چهارشنبه گذشته یک مقام امنیتی به روزنامه وطن امروز گفت «آگاه‌سازی و بصیرت» است.(+)

خامنه‌ای روز گذشته (شنبه) نیز در جمع گروهی از مردم بوشهر از «آگاه‌سازی» به عنوان ضرورتی انکارناپذیر در شرایط کنونی کشور نام برد. (+)

وی در این سخنان به وضوح به مردم و  طبقه حاکم! هشدار داد نباید تحت‌ تاثیر سخنان رهبران سبز قرار گرفته و در تشخیص «فتنه» دچار اشتباه شوند.

رهبر جمهوری اسلامی که تلاش می‌کند وقایع پس از انتخابات را به اعتراضی کوچک تقلیل بدهد، برخلاف بسیاری از پیش‌بینی‌ها پیام نوروزی خود را به «همت مضاعف و کار مضاعف» اختصاص داد، پیامی که با گذشت چهار ماه به کلی فراموش شده است و نه خود از آن حرفی می‌زند و نه هوادارانش.

خامنه‌ای با این پیام بی‌ربط و بی‌اثر، گمان می‌کرد اعتراض‌ها را خاموش کرده و می‌تواند وقایع را وارونه جلوه دهد، اما با گذشت تنها چهار ماه پی به اشتباه خود برد.

او روز گذشته برخلاف پیام نوروزی‌اش، تلاش برای «بصیرت دادن» به مردم در مقابل گفته‌‌های رهبران سبز‌ها را مهمترین نیاز‌‌ کنونی کشور دانست و گفت: «روشن کردن افکار عمومی و آگاهی بخشی نیاز امروز جامعه است.»

این اظهارات خامنه‌ای را بی‌تردید باید نشانه شکست راهبرد یک‌ساله دولت کودتا در مبارزه با جنبش اعتراضی مردم ایران ارزیابی کرد.

دولت کودتا و رهبر جمهوری اسلامی با گذشت یک‌سال از آغاز اعتراض‌ها، پذیرفته‌اند که با وجود در اختیار داشتن صدا و سیما و ده‌ها رسانه‌ دیگر هنوز نتوانسته‌اند افکار عمومی را با خود همراه کنند.

علی خامنه‌ای در برابر کسانی که بدنبال دستگیری موسوی و کروبی بودند با این سیاست که در صورت «آگاه‌سازی» می‌توان رهبران جنبش سبز را منزوی کرد، ایستاد و امید داشت که در کنار خشونت چماقدارانش بتواند مردم را با دروغ‌بافی فریب دهد.

خامنه‌ای به همین منظور در یک سال گذشته تلاش‌ فراوانی کرد تا افکار عمومی را با رسانه‌های بی‌اعتباری همچون صدا و سیما فریب دهد، اما صداقت رهبران جنبش سبز چیزی نبود که وی بتواند آن را با نیرنگ و فریب از میدان به در کند.

از سخنان روز گذشته خامنه‌ای می‌توان چنین برداشت کرد که دروغ‌بافی، تهمت‌زنی، فضاسازی، خلاف‌گویی، لجن‌پراکنی، تهدیدگری و هزاران کار دیگری که رسانه‌‌های محافظه‌کار علیه جنبش سبز کرده‌اند وی را راضی نکرده است.

خلاصه سخنان روز گذشته آقای خامنه‌ای یک پیام مشخص دارد؛ رسانه‌های محافظه‌کار، امامان جمعه، ائمه جماعات، مداحان و علمای وابسته به قدرت علاوه بر ادامه دروغ‌بافی‌ها باید بگویند آنچه را که تاکنون پنهان کرده‌اند!!

با این سخنان رهبر جمهوری اسلامی باید در انتظار انتشار جهت‌دار ناگفته‌ها، سند‌سازی‌های طبقه‌بندی شده و بسیاری از اسناد و مدارک علیه رهبران جنبش سبز بود که بی‌اعتباری بسیاری از آنها دست‌کم در یک‌سال گذشته برای مردم روشن شده است.

به همه اینها باید اضافه کرد ریزش‌های یک‌ سال گذشته از جناح ولایت فقیه را که باعث نگرانی رهبر شده است.

بیهودگی تلاش خامنه‌ای را می‌توان در سخنان امروز یکشنبه اکبر هاشمی رفسنجانی هم دید که یک سال تلاش آقا برای «بصیرت افزایی» در میان مردم را «شعار» عده‌ای اندک نامید.

گفته‌های هاشمی در واقع خط بطلانی است بر آنچه قرار است بعد از سخنرانی روز گذشته خامنه‌ای در دستور کار هواداران رهبر معظم قرار گیرد.

بهنام قلی پور


 


مدیرعامل شرکت ملی گاز اعلام کرد قیمت فروش گاز ایران به پاکستان «محرمانه و جزو اسرار» است و او نمی‌تواند جزئیات این قرارداد را فاش کند.

جواد اوجی امروز یک‌شنبه در جمع خبرنگاران گفت که رقم این قرارداد محرمانه است، اما می‌تواند به «جرات» بگوید که «این قیمت یکی از بهترین قیمت‌های فروش گاز است.»

به گفته آقای اوجی، قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان یکی از بهترین قراردادهایی است که تاکنون منعقد شده و ایران «امتیازات ویژه‌ای» در این قرارداد را از آن خود کرده است.

به گفته این مقام وزارت نفت، ایران در این قرارداد از فرمول تعیین قیمتی که در قرارداد ترکیه استفاده شده، بهره برده است.

اظهارات این مقام ایرانی در شرایطی ایراد می‌شود که چندی پیش هادی نژاد حسینیان، معاون سابق وزیر نفت گفته بود قرارداد گازی ایران و پاکستان به نوعی «بازگشت کاپیتولاسیون به کشور» است.

شاه محمد قریشی وزیر امور خارجه پاکستان نیز هفته گذشته گفته بود در صورتی که موضوع خط لوله صلح در فهرست تحریم‌های جدید ایران باشد، اسلام‌آباد خود را مقید به دنباله‌روی از آن می‌داند.

قرارداد ساخت خط لوله و انتقال گاز طبیعی از ایران به پاکستان هفته گذشته پس از ماه‌های رایزنی بین دو کشور نهایی شد و قرار است با اجرایی شدن این قرارداد از فروردین ماه سال ۹۳ خورشیدی، (مارس ۲۰۱۴ میلادی) روزانه ۲۱.۵ میلیون متر مکعب گاز ایران برای مدت ۲۵ سال به پاکستان صادر شود.

این طرح که «خط لوله صلح» نامگذاری شده است، قرار بود در دهه ۱۹۹۰ میلادی به اجرا درآید و گاز ایران را به پاکستان و از آنجا به هند منتقل کند، اما هند از مشارکت در این پروژه خودداری کرده است.

منبع: ایلنا

پیشینه
هشدار معاون سابق وزیر نفت: نگذارید کاپیتولاسیون تکرار شود
پاکستان: از تحریم‌ها علیه ایران پیروی می‌کنیم


 


یکی از رهبران و چهره‌های شاخص انصار حزب‌‌الله می‌گوید حمله به دفتر برخی مراجع تقلید در قم از سوی برخی «نفوذی‌ها» صورت گرفته است.

حسین الله کرم افزوده حزب‌الله حمله به دفتر آیت‌الله یوسف صانعی و برخی دیگر از مراجع تقلید را کار جریان «اغتشاشگرانی» می‌داند که طی یک‌سال گذشته تلاش کرده‌اند تا نتیجه انتخابات را تغییر دهند.

الله‌ کرم ادعا کرده که این جریان طی این مدت استراتژی «خودزنی سیاسی» را دنبال می‌کند تا پروژه «ثبات‌زدایی» را محقق کند.

این رهبر انصار حزب‌الله گفته است: «هرگاه ما شاهد درگیری باشیم باید به دنبال جریانات خودسر و نفوذی بگردیم.»

وی ادعا کرده که گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب در دوران ریاست جمهوری خاتمی برای «غیریت سازی به عنوان اصل انسجام درونی» خودسرانه درگیری‌هایی به وجود می‌آورند.

الله کرم در شرایطی اصلاح‌طلبان را متهم به دست داشتن در وقایع اخیر قم می‌کند که امروز یکشنبه برخی رسانه‌های جنبش سبز فیلم‌های تازه‌ای از حمله وفاداران به آیت‌الله خامنه‌ای به دفتر مراجع تقلید در قم منتشر کرده‌اند.

در این فیلم‌ها به وضوح دیده می‌شود که گروهی از لباس شخصی‌ها بامداد 24 خرداد با شعار علیه رهبران جنبش سبز و ابراز وفاداری به آقای خامنه‌ای اقدام به شکستن درب دفتر آیت‌الله صانعی و آیت‌الله منتظری می‌کنند.

در بخش دیگری از این فیلم‌ها نیرو‌های لباس شخصی با شعار «الله‌اکبر» و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» اقدام به تخریب اموال دفتر آیت‌الله صانعی می‌کنند.

فیلم‌های تازه منتشر شده را می‌توانید در وب‌سایت تحول سبز ببینید.

منبع: ایسنا

پیشینه
لباس‌شخصی‌ها مقابل بیت صانعی: خانه فساد این مرجع آمریکایی را تخته کنید
حمله شبانه به دفتر آیت‌الله صانعی و پلمب دفتر آیت‌الله منتظری


 


وب‌سایت جرس نتایج یک نظرسنجی اینترنتی را منتشر کرده که در آن ۷۵ درصد از شرکت‌کنندگان معتقدند مراجع تقلید و علما در برابر ظلم‌های یک سال گذشته حاکمیت به مردم سکوت کرده‌اند.

براساس این نظرسنجی، تنها ۱۲ درصد پاسخگویان گفته‌اند مراجع تقلید از ظالم دفاع کرده و ‌«حق‌طلبی» مردم ایران را محکوم کرده‌اند.

نتیجه نظرسنجی همچنین نشان می‌دهد که ۸۷ درصد شرکت‌کنندگان، از مواضع مراجع و علمای حوزه‌های علمیه در قبال جنبش سبز ناراضی هستند.

ارزیابی عملکرد مراجع تقلید در قالب چهار گزینه «همراهی با ملت و اعتراض به ظالم»، «همدردی با ملت و عدم همراهی با ظالم»، «سکوت و عدم همراهی با ظالم» و «محکوم کردن حق طلبی ملت و دفاع از ظالم» مطرح شده است.

براساس یافته‌‌های دیگر این نظرسنجی، تنها ۱۳درصد شرکت کنندگان از مواضع مراجع و علمای حوزه‌های علمیه در قبال جنبش سبز رضایت دارند.

جامعه آماری این نظرسنجی کاربران اینترنتی اعلام شده که غالبا از طبقه متوسط شهری و تحصیل کرده هستند.

این نظرسنجی به مدت یک هفته از شنبه ۲۹ خرداد تا جمعه چهارم تیر ماه ۱۳۸۹ انجام شده که در آن ۲۸۱۲۲ نفر شرکت داشته‌اند.

منبع: وب‌سایت جرس


 


اکبر هاشمی رفسنجانی در آستانه هفتم تیر، سال‌روز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی گفت که امروز دشمنان «دوست‌نما» در میان انقلابیون رسوخ کرده‌اند و مسئولان جمهوری اسلامی «دروغ را درایت» و «شعار را بصیرت» می‌دانند.

آقای هاشمی امروز یکشنبه (ششم تیر) گفته که با گذشت 29 سال از وقوع این انفجار و کشته شدن آیت‌الله محمد حسینی بهشتی و تعدادی از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی، دشمنان «رنگ عوض» کرده‌اند و «هنوز در کیش و کمان دشمنی خویش تیرهای توهین و تهمت و دروغ را دارند که هر از چند گاهی چشم بسته و چشم باز می‌اندازند.»

رئیس مجلس خبرگان رهبری، وضعیت موجود را «آشفته‌ بازاری» دانسته که «مشفقانه‌ترین انتقادها را برنمی‌تابیم و نقشه‌های شوم دشمنان دوست‌نما را درنمی‌یابیم. نفاق را صداقت، توهین را صراحت، دروغ را درایت، تهمت را شجاعت و شعار را بصیرت می‌دانیم.»

به گفته رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام «دشمنان ما وسیع‌تر شده‌اند، اما دایره دشمن‌شناسی ما محدود شده است. دشمنان دوست‌نما در ما رخنه کرده‌اند و بر پنجره نگاه ما برای رویت دوردست‌ها گل گرفته‌اند، روزمرگی ما را به اضطراب واداشته است.»

وی افزوده که «امروز مطهری‌ها، بهشتی‌ها، باهنرها و رجایی‌ها فراوانند و حتی اگر تیر تهمت‌ها برای ترور شخصیت‌ها زهرآگین شود، پادزهر داوری مردم نمی‌گذارد انقلاب اسلامی خشک و حتی شاخ و برگ‌هایش پژمرده گردد.»

اظهارات آقای هاشمی یکی از صریح‌ترین انتقاد‌های وی به وضعیت موجود طی یک‌سال گذشته است.

اکبر هاشمی رفسنجانی که در یک‌سال گذشته بارها از سوی محافظه‌کاران با انتقاد‌های تندی مواجه شده است، بارها به طور تلویحی به وضعیت کنونی ایران پس از انتخابات 22 خرداد سال گذشته اعتراض کرده است.

محافظه‌کاران می‌گویند که هاشمی رفسنجانی از جنبش سبز حمایت می‌کند. آنها تلاش می‌کنند حملات سازماندهی شده‌ خود که از سال گذشته علیه وی و خانواده‌اش آغاز کرده‌اند را گسترش بدهند.

منبع: وب‌سایت هاشمی رفسنجانی

پیشینه
دفتر هاشمی: سکوت رهبری کار را به دروغ و تهمت کشانده است


 


رهبران هشت کشور صنعتی جهان در بیانیه‌ای از ایران خواستند به حاکمیت قانون و آزادی بیان احترام بگذارد.

در متن این بیانیه آمده است: «ما از دولت ایران انتظار داریم که به حاکمیت قانون و آزادی بیان همانگونه که در پیمان‌های بین‌المللی آمده و ایران نیز عضو آنهاست، احترام بگذارد.»

بریتانیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، روسیه و ایالات متحده، امسال نیز همانند سال گذشته که جمهوری اسلامی، به شدت معترضان به نتایج انتخابات را سرکوب می‌کرد، خواسته‌های خود از ایران تکرار کردند.

گروه هشت سال گذشته و در بحبوبحه اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در بیانیه‌ای از ایران خواسته بود بی‌درنگ خشونت علیه معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را متوقف کند و «هرچه سریع‌تر» به بحران پیش آمده پایان دهد.

در بیانیه‌ وزیران خارجه بریتانیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، روسیه و ایالات متحده آمده بود: «ما از رویدادهای پس از انتخابات ریاست‌ جمهوری ایران نگرانیم و از خشونتی که پس از انتخابات منجر به جان باختن شهروندان ایرانی شد، متاسفیم.»

رهبران گروه هشت در بیانیه جدید خود همچنین از ایران خواسته‌اند که به طور کامل قطعنامه‌های شورای امنیت را به اجرا درآورد.

در این بیانیه تصریح شده است: «ما از تداوم عدم شفافیت درمورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران و قصد مشخص ایران برای ادامه و گسترش غنی‌سازی اورانیوم و به ویژه غنی‌سازی نزدیک به ۲۰ درصد، عمیقا نگرانیم.»

منبع: رادیو فردا و بی‌بی‌سی


 


در حالی که میزان صادرات نفت ایران در سال ۱۳۵۷ معادل چهار میلیون و ۶۵۶ هزار بشکه بوده، این میزان در سال ۱۳۸۷ یعنی ۳۰ سال بعد به دو میلیون و ۳۵۷ هزار بشکه کاهش یافته است.

براساس گزارشی که معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری منتشر کرده، میزان درآمد حاصل از صادرات نفت در سال ۱۳۵۷ معادل ۲۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار و در سال ۱۳۸۷ معادل ۷۳ میلیارد دلار برآورد شده است.

بر اساس این گزارش ظرفیت تولید نفت خام در ایران در سال‌های پیش از انقلاب، حدود شش میلیون بشکه در روز بوده است.

این گزارش می‌افزاید که در سال ۱۳۸۷ ظرفیت تولید نفت، روزانه چهار میلیون ۳۸۷ هزار بشکه بوده است و بر اساس برنامه پنجم توسعه قرار است تا سال ۱۳۹۳ ظرفیت تولید نفت روزانه به پنج میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه برسد.

بر اساس این گزارش، گذشته از کاهش تولید و به تبع آن کاهش صادرات، افزایش میزان مصرف داخلی نیز بر نصف شدن میزان صادرات نفت تاثیرگذار بوده است.

بر اساس آمارهای ارائه شده، ایران در سال ۱۳۵۷ فاصله‌ای ۵۸۵ هزار بشکه‌ای میان تولید و صادرات خود داشت. این در حالی است که در سال ۱۳۸۷ این رقم به یک میلیون و ۶۵۹ هزار بشکه رسیده است.

منبع: خبرگزاری ایلنا

پیشینه
کاهش ۲۵ درصدی نفت از بنادر ایران


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته