-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 06/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



علی طاری رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که در فروردین سال جاری پس از احضار به اداره اطلاعات شهرستان بابلسر بازداشت شده بود روز گذشته آزاد شد.

به گزارش جرس؛ پزشکان زندان متی کلای بابل در روزهای گذشته بارها درمورد وضعیت نامساعد علی طاری به مسئولان زندان متی کلا و دادستانی بابل هشدار داده بودند، ولی مسئولان دادستانی و دادگستری بابل تحت فشار اداره اطلاعات استان مازندران از اعطای مرخصی استعلاجی به وی ممانعت کردهاند.

بر اساس این گزارش سرانجام صبح دیروز علی طاری از زندان به مرخصی آمد.

جمع زیادی از فعالان سیاسی بابل، دانشجویان و جوانان سبز با حضور در منزل این فعال سیاسی از مقاومت او در زندان تقدیر کردند.


 


رئیس قوه مجربه در نشست خبری عصر دوشنبه با خبرنگاران داخلی و خارجی، ضمن پاسخ به پرسش‌های متفاوت خبرنگاران، مهم‌ترین خبر این نشست، یعنی « شرایط جدید ایران برای گفت‌وگو با غرب» را در پاسخ به نخستین پرسش و پس از سخنان مقدماتی خود اعلام كرد.

به گزارش ایسنا،‌ دكتر محمود احمدی‌نژاد در پاسخ به نخستین پرسش كه از سوی خبرنگار شبكه خبر درباره شرایط جدید گفت‌وگو با گروه 1+5 مطرح شد، اظهار كرد: گفت‌وگوهای ایران با گروه 1+5 پیرامون مهم‌ترین مسائل جهان مدت‌ها ادامه داشت تا به موضوع تبادل هسته‌یی رسید. علی‌رغم این‌كه ما توان تولید سوخت 20 درصد را داشتیم، برای این‌كه فضای جهانی را به سمت تعامل و همكاری بیشتر سوق دهیم تبادل را پذیرفتیم؛ اما در گفت‌وگوها و مذاكرات، كسانی كه باید طبق قانون، بدون هیچ شرطی سوخت 20 درصد مورد نیاز رآكتورهای تحقیقاتی را ـ كه دارو تولید می‌كنند ـ به ما تحویل دهند، شرط‌هایی گذاشتند كه گسترده‌تر از یك تبادل هسته‌یی بود.

وی با بیان این‌كه " آن‌ها استقلال ما و حقوق قطعی ملت ایران را هدف قرار دادند" گفت: طبیعی بود كه این مذاكرات به نتیجه نرسید. بعدها آقای اوباما از رئیس قوه مجربه برزیل و نخست‌وزیر تركیه به طور رسمی درخواست كردند وارد شوند و زمینه‌های ادامه‌ گفت‌وگو را فراهم كنند؛ در حالی كه هم آمریكایی‌ها و هم متحدانشان به طور مكرر به این دو شخصیت محترم می‌گفتند و اصرار داشتند القاء كنند طرف ایرانی حاضر به گفت‌وگو در یك فضای عادلانه و منطقی نیست؛ اما آمدند در ایران و با چیزی مواجه شدند كه كاملا عكس‌ ادعای آن‌ها بود. فضای ایران فضای منطقی، تعامل و قانون‌مداری بود.

احمدی‌نژاد افزود: بر همان اساس بیانیه تهران تنظیم شد؛ در واقع بیانیه تهران بر اساس درخواست آقای اوباما از رئیس قوه مجربه برزیل و نخست‌وزیر تركیه تنظیم شد و بخشی از مذاكرات بود؛ اما آن‌ها كه در مقابل این حركت منطقی حرفی برای گفتن نداشتند، به رسم گذشته و بر اساس بداخلاقی‌های جاری مستكبران، به جای استقبال از بیانیه تهران، به سمت قطعنامه حركت كردند و بعد از قطعنامه هم بلافاصله بیانیه دادند كه ما می‌خواهیم گفت‌وگو كنیم. ما هم پاسخ دادیم گفت‌وگو می‌كنیم.

رئیس قوه مجربه تصریح كرد: البته بحث بیانیه تهران موضوعی جداگانه است و مسیر خود را طی خواهد كرد. ما با 1+5 گفت‌وگو می‌كنیم اما شرایط عوض شده است. آن‌ها خواستند یك چماق بلند كنند با اخلاق استكباری كه در مذاكرات به قول خودشان دست بالا را داشته باشند، ما داشتیم مذاكره می‌كردیم، بیانیه تهران بخشی از مذاكرات بود و بسیار هم موفق. شما به هم زدید و به تصور این‌كه منطق ایران و منطق بیانیه تهران منطقی قوی است و شما در برابر آن حرفی ندارید بزنید، رفتید پناه بردید به نقطه تبعیض‌آلود شورای امنیت كه در آن‌جا اختیار مطلق دارید و یك قطعنامه صادر كردید كه به قول خودتان دست بالاتر را داشته باشید، اما ما اسم این را می‌گذاریم بی‌اخلاقی.

وی ادامه داد: چون بی‌اخلاقی كردید اولا ما مذاكره را عقب می‌اندازیم. مذاكره پایان مردادماه و نیمه ماه مبارك رمضان به بعد است. این جریمه‌ای است برای این‌كه به نظر می‌آید باید ادب شوند كه رسم گفت‌وگو با ملت‌ها را یاد بگیرند.

رئیس قوه مجربه با بیان این‌كه "باید چند نكته را به وضوح برای ملت‌ها بیان كنم" اظهار كرد: آن‌ها می‌خواهند با ما گفت‌وگو كنند. می‌بایست نظرشان را درباره چند موضوع اعلام كنند. اول این‌كه نظرشان را درباره بمب اتمی رژیم صهیونیستی اعلام كنند و بگویند موافقند یا مخالف؟ ما مذاكرات را بر مبنای اعلام نظر آن‌ها تنظیم خواهیم كرد. بالاخره با كسانی كه با بمب‌های اتمی رژیم صهیونیستی موافقند و حمایت می‌كنند ما یك جور مذاكره می‌كنیم، ولی با كسانی كه مخالفند نوع دیگری.

احمدی‌نژاد ادامه داد: دومین مطلب این است كه باید اعلام كنند آیا می‌خواهند به ان‌.پی.‌تی بپیوندند یا نه؟ وی در این راستا با اشاره به نشست ان. پی. تی گفت: پس از سال‌ها زحمت نشستی برگزار و در نیویورك مقررات ان‌.پی.‌تی تكمیل و اصلاح شد و به عنوان مقرراتی جهان‌شمول درآمد. كسانی كه می‌خواهند با ما گفت‌وگو كنند باید به صراحت اعلام كنند آیا از این مصوبه‌ بین‌المللی می‌خواهند تبعیت كنند یا نه؟ با كسانی كه بخواهند تبعیت كنند یك نوع گفت‌وگو می‌كنیم و با كسانی كه نخواهند، جور دیگری. نكته‌ سوم این است كه كسانی كه می‌خواهند گفت‌وگو كنند می‌خواهند دشمنی كنند یا دوستی؟ با كسانی كه می‌خواهند دوستی كنند یك نوع مذاكره می‌كنیم و با كسانی كه بخواهند دشمنی كنند نوع دیگری؛ در واقع آن‌ها باید به صراحت اعلام نظر كنند.

وی با تاكید بر این‌كه " ما از نیمه‌ ماه مبارك رمضان بعد از این‌كه آن‌ها اعلام نظر كردند آماده‌ایم گفت‌وگو كنیم" گفت: تركیب مذاكره‌كنندگان هم مقداری تغییر می‌كند. از پنج كشوری كه صاحب امتیاز ناعادلانه‌ وتو هستند هیچ‌كس نمی‌تواند شكایت كند. آن‌ها خودشان شكایت می‌كنند، خودشان حكم صادر می‌كنند و خودشان هم اجرا می‌كنند؛ یك رابطه ظالمانه یكطرفه. چه كسی گفته فقط گروه 1+5 باید گفت‌وگو كند. كسان دیگری هم هستند كه باید در این مذاكرات حضور داشته باشند، ضمن این‌كه آن‌ها باید به صراحت اعلام كنند در گفت‌وگو می‌خواهند تابع منطق باشند یا می‌خواهند از منطق زور استفاده كنند. تجربه‌ قبلی می‌گوید هر بار كه با آن‌ها گفت‌وگو كرده‌ایم به محض این‌كه در منطق كم آورده‌اند، بلافاصله رفته‌اند سراغ زورگویی. باز ما با كسانی كه بخواهند با منطق زور صحبت كنند یك نوع گفت‌وگو می‌كنیم و با كسانی كه بخواهند با منطق و قانون صحبت كنند، نوع دیگری.

احمدی‌نژاد تاكید كرد: ادامه گفت‌وگوها مستلزم این است كه طرف گفت‌وگو با ما اولا به طور شفاف نظراتش را راجع به این سوالات اعلام كند. این‌ها مانع از گفت‌وگو نیست. شكل گفت‌وگو را تنظیم خواهیم كرد. دوم، بدانند دیگر گفت‌وگو با گروه 1+5 با ایران نیست. عده دیگری هم در این گفت‌وگوها شركت خواهند كرد و گفت‌وگوها در مورد موضوعات مبتلابه بشری و دغدغه‌های مشترك خواهد بود و اصل كار، دغدغه‌های مشترك است كه در نامه‌ ایران و بسته پیشنهادی‌اش به طور آشكار به آنها اشاره شده است.

رئیس قوه مجربه در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ایرنا درباره اظهارات اخیر رئیس قوه مجربه فرانسه برای مذاكره با ایران در موضوع هسته‌یی اظهار كرد: اظهاراتی كه آقای ساركوزی مطرح كردند، درباره ادامه گفت‌وگو و موضوع تبادل بوده است. ما هم آماده هستیم در بحث تبادل گفت‌وگوها را ادامه دهیم.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه پایه گفتگوها، بیانیه تهران است، گفت: ‌این بیانیه بر اساس قانون، دوستی، عدالت و احترام تنظیم شده است.

وی خاطرنشان كرد: طبیعی است اگر از آن طرف روسیه، فرانسه و آمریكا بیایند، از این طرف ایران،‌ تركیه و برزیل خواهند آمد؛ البته ما هم برای تبادل آماده‌ایم و خودمان سوخت 20 درصد را تولید می‌كنیم.

وی افزود: تبادل راهی است برای تعامل و این بهتر از تقابل است.

در ادامه خبرنگار الجزیره از احمدی‌نژاد پرسید «با توجه به تحریم‌هایی كه علیه ایران اعمال شده، شما همچنان مصمم هستید غنی‌سازی را ادامه دهید؟ آیا یك راه وسط در حل مساله هسته‌یی بین شما و غرب وجود دارد؟»

رئیس قوه مجربه در پاسخ با تاكید بر این‌كه «ما فكر می‌كنیم مساله هسته‌یی ایران حل شده است» ‌گفت: در ایران چیزی به نام موضوع هسته‌یی وجود ندارد؛ اما از طرف دشمنان ملت ما بهانه‌ای به نام بهانه‌ هسته‌یی وجود دارد.

وی افزود: اگر موضوع هسته‌یی نبود، آن‌ها چیز دیگری را بهانه می‌كردند. حال این‌ها همان كسانی هستند كه در جنگ، صدام را علیه ملت ما حمایت كردند. صدام چرا به ما حمله كرد؟‌ غیر از این‌كه علتش توسعه‌طلبی بود. سازمان ملل نیز او (صدام) را متجاوز شناخت و بعدها همین‌ها مجبور شدند صدام را ساقط كنند. حمایت آنها به این دلیل بود كه دشمن ما هستند و نمی‌خواهند ایران شكوفا شود. آن‌ها می‌دانند اگر ایران به شكوفایی برسد به سرعت مناسبات جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین آن‌ها از دیكتاتورترین دیكتاتورها در ایران حمایت كردند.

رئیس قوه مجربه خاطرنشان كرد: طی 57 ، 58 ساله اخیر سیاست‌های آمریكا و متحدانش در برابر ملت ایران ثابت بوده كه همان سیاست دشمنی است؛ اما صحنه نشان می‌دهد چه كسی پیروز و چه كسی شكست خورده، ما فكر می‌كنیم بهترین راه این است كه آن‌ها به قانون، عدالت و حقوق ملت‌ها احترام بگذارند و به جای تقابل، راه همكاری را در پیش بگیرند.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه ما چیزی بیش از قانون نمی‌خواهیم، اظهار كرد: به نفع آنان است كه به قانون و عدالت تن دهند كه اگر این‌طور شود مشكلی باقی نخواهد ماند.

رئیس قوه مجربه در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار واحد مركزی خبر كه فرمایشات مقام معظم رهبری را مبنی بر ضرورت وحدت بین سه قوه مورد توجه قرار داد و از برخی اظهارنظرها كه ممكن است مردم را نگران كند و این كه دولت به سهم خود در راستای وحدت چه قدمی برداشته است، پرسید، گفت: ما دائما به همكاری و برادری و قانون‌مداری دعوت می‌كنیم و به طور مكرر در جلسات حضوری و عمومی و در رسانه‌ها شعار وحدت، همكاری و قانون‌مداری برای خدمت را مورد توجه قرار می‌دهیم و این را ادامه خواهیم داد.

در ادامه خبرنگار روزنامه ایران از رئیس قوه مجربه پرسید «با وجود افزایش 60 برابری اعتبارات حوزه علمیه عده‌ای تلاش دارند بگویند دولت به مسائل دینی كم توجه است. هم‌چنین با توجه به صحبت‌های اخیر شما در مورد برخی برخوردها با برخی ناهنجاری‌های اجتماعی، نظرتان در مورد صحبت‌های برخی در انتقاد به عملكرد دولت در حوزه‌ فرهنگی چیست؟»

احمدی‌نژاد پاسخ داد: باید از آن‌ها بپرسید. چون خوشبختانه به مسائل اخیر توجه كرده‌اند و تنها نكته‌ای كه مورد ایراد نبوده، ایراداتی است كه من وارد كرده‌ام.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه « اقدامات غیرقانونی را مورد سوال قرار دادم» توضیح داد: كسانی كه اظهارنظر كرده‌اند به این موضوع نپرداختند و بحث‌های دیگری را مطرح كردند كه البته جای تامل دارد، اما ما اقدامات غیرقانونی را قبول نداریم.

وی با بیان این‌كه « در حوزه فرهنگ دیدگاه‌های دولت روشن است» افزود: دولت، دولتی فرهنگی است و سرمایه‌گذاری‌ها و حمایتهای گوناگونی در بخش فرهنگی داشته است، از جمله در باز كردن فضا و برداشتن موانع از سوی دولت، حمایت‌ها بسیار گسترده است.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه «باید اخلاق‌ها را اصلاح كنیم» تصریح كرد: ما یك ملت ایمانی هستیم و باید با هم كار را جلو ببریم.

وی افزود: در حوزه زنان اظهارنظرها به طور معمول بسیار با افراط و تفریط انجام می‌پذیرد. ما معتقدیم زنان ایرانی كرامت و شخصیت و آرمان‌های اسلامی را خود انتخاب كرده‌اند و داوطلبانه در عرصه انقلاب و دفاع مقدس پیشتاز بوده‌اند.

احمدی‌نژاد با تاكید بر این‌كه «زنان عنصر اصلی تشویق و پشتیبانی از دفاع مقدس بودند» گفت: به نظر من وقتی در رابطه با خانم‌ها، آقایان و جوانان حرف می‌زنیم باید توجه داشته باشیم در مورد انسانها حرف می‌زنیم؛ آن هم انسان‌هایی كه ایرانی و دارای سابقه تمدنی و فرهنگی كه امروز هم پیشگام عرصه‌های انسانی و اخلاقی هستند.

رئیس قوه مجربه با بیان این‌كه ملت ایران جزو پاك‌ترین ملت‌ها و زنان ایران جزو پاك‌ترین زنان هستند، اظهار كرد: بعضی جاها باید قانون اجرا شود و كسی حق ندارد از طرف خود اقدامی كند و آن را به قانون و دین نسبت دهد كه این اشتباه است.

وی در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ایلنا مبنی بر این‌كه «با توجه به به پایان رسیدن برنامه چهارم توسعه و گزارش‌های ارائه شده چه نمره‌ای به عملكرد دولت می‌دهید» گفت: برنامه چهارم تا پایان شهریور ماه توسط مجلس تمدید شده است، پس در حال حاضر در متن برنامه چهارم قرار داریم.

وی افزود: قانون بودجه امسال هم بر اساس برنامه چهارم تنظیم و گزارش‌های نظارتی تهیه و منتشر شده است كه تقریبا در همه شاخص‌ها عملكرد برنامه چهارم بهتر از برنامه دوم و سوم است كه ان‌شاء‌الله به زودی منتشر می‌شود.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه «عملكرد در بخش‌های مختلف متفاوت است» گفت: برای قوای مقننه، قضاییه و مجریه عملكردها تفاوت می‌كند. برای سایر بخش‌ها وظایفی تعیین كرده‌ایم كه بخشی از آ‌ن‌ها مربوط به دولت است كه نسبت به برنامه‌های قبلی عملكرد بسیار بهتری داشته‌ایم.

رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار وطن‌ امروز در مورد عدم مرزبندی رسانه‌ای مناسب در مورد نقادی و تخریب، نقد را لازمه پویایی یك جامعه و به‌خصوص برای كشورمان كه به سرعت در حال پیشرفت است، دانست و افزود: كار نقد وظیفه‌ای‌ عمومی و به معنای كمك، پشتیبانی و یاری‌رسانی است. آن‌جایی كه نقد از موضع خود فاصله می‌گیرد به اتهام تبدیل می‌شود؛ لذا نیازمند رعایت مرزهای نقد و تخریب هستیم.

احمدی‌نژاد نقد را دارای ویژگی‌هایی نظیر وجود دلسوزی، محبت، علاقه‌مندی و دوست داشتن طرف مقابل ارزیابی كرد و با اشاره به این‌كه برای مرز نقد و تخریب معیارهای روشنی می‌توانیم داشته باشیم، گفت: در نقد نقاط ضعف و قوت مطرح می‌شود. اما وقتی عمل مجرمانه‌ای به كسی نسبت داده می‌شود دیگر نقد نیست.

رئیس قوه مجربه مرز میان رسانه‌های حزبی و مستقل را در كشور ما مخدوش دانست و اضافه كرد: بسیاری از رسانه‌های ما به جریان و نه تفكر سیاسی وابسته هستند. اگر این رسانه‌ها عنوان كنند متعلق به فلان جریان سیاسی هستند تخریب‌شان قابل قبول است. البته این به معنای خوب بودن تخریب نیست، اما بسیاری از مردم و خوانندگان‌شان به این مساله اشراف پیدا می‌كنند.

وی اجرای عادلانه قانون در مورد همه را بطور عادلانه مورد یادآوری قرار داد و با بیان این‌كه در قوانین ما توهین به امام (ره)، مقام معظم رهبری و رئیس قوه مجربه جرم عمومی محسوب می‌شود، ادامه داد: این امر به این معناست كه مسوولان قضایی بدون شكایت نیازمند رسیدگی هستند و این مساله برای سایرین بدین‌گونه نیست.

احمدی‌نژاد اضافه كرد: باید فضای نقد دلسوزانه، دوستانه و احترام‌آمیز بیشتر فراگیر و قانون نیز عادلانه اجرا شود. تبعیض در اجرای قانون بزرگ‌ترین تبعیض است و هر سه قوه باید تلاش كنند بیش از گذشته قانون برای همه عادلانه اجرا شود.

به گفته‌ رئیس قوه مجربه دولت به نوبه خود تلاش كرده با به‌كاربردن حداكثر تحمل راه را برای گسترش نقد بازتر كند.

رئیس قوه مجربه در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه توسعه مبنی بر این‌كه مفسدین اقتصادی را اعلام خواهید كرد یا خیر؟ اظهار كرد: نامه‌ای را تنظیم كرده‌ایم كه به زودی برای رییس قوه قضاییه ارسال می‌شود. در آن‌جا عنوان شده وضعیت تعدادی از كسانی را كه به صورت حقیقی یا حقوقی سوءاستفاده كرده‌اند با سرعت بیشتری رسیدگی كنند و نتیجه را هم به اطلاع عموم برسانند.

وی همچنین در پاسخ به پرسش این خبرنگار درباره آنچه برخی اظهارات درباره دخالت دولت در امور قوه‌ مقننه و قوه‌ قضاییه خواند گفت: طبق قانون اساسی قوا مستقل هستند. قوه‌ای حق دخالت در قوه دیگر را ندارد، اما قوه‌ مجریه تنها نهادی است كه چندین نهاد بر آن نظارت دارند، اما چون كار قوه قضاییه مهم و ضامن عدالت است از بیرون كسی بر آن نظارت نمی‌كند و خودش باید بر خودش نظارت كند. رییس قوه مجریه هم تنها كسی است كه می‌تواند در جایی كه انحرافی از قانون ایجاد شد به آن تذكراتی دهد و بنده هم تذكراتی را داده‌ام و نامه‌هایی را فرستاده‌ام و تلاش می‌كنیم هیچ اتفاقی خارج از قانون اساسی نیفتد.

احمدی‌نژاد در بخش دیگری از این نشست با بیان این‌كه «امروز احمقانه‌ترین كار انباشت سلاح‌های اتمی است» گفت: آن‌ها می‌خواهند با اصرار شریك جرم پیدا كنند، ولی ایران شریك جرمشان نخواهد شد. ما ایستاده‌ایم تا همه آن‌ها را خلع سلاح كنیم؛ ‌نه این‌كه نگران خودمان باشیم، ما نگران ملت‌های این‌ها و ملت‌هایی هستیم كه این‌ها در پایگاه‌های نظامی‌شان در كشورهای آنها این بمب‌ها را انبار كرده‌اند.

وی گفت: دولتی كه نمی‌تواند یك چاه نفت را مهار كند، چطور چند هزار بمب اتم را در خاك آمریكا و كشورهایی مثل بلژیك، آلمان، ایتالیا و ژاپن صیانت می‌كند. الان بخش عظیمی از بشریت در خطر است و این به خاطر ضعف مدیریت آمریكایی‌ها‌ بر بمب‌های اتمی است.

رئیس قوه مجربه گفت: آن‌ها نمی‌توانند از این بمب‌ها استفاده كنند و البته این آرزو را با خود خواهند برد. هیچ كس دیگر نمی‌تواند از بمب اتم استفاده كند، این متعلق به گذشته است؛ اما در مورد مدیریت و نگهداری این بمب‌ها روشن است كه آن‌ها نمی‌توانند بر این بمب‌ها مدیریت كنند؛ بنابراین ما نگران مردم آمریكا و ژاپن هستیم، حال جالب است آقای اوباما از طرف ملت‌ها صحبت می‌كند. ما در خود مردم آمریكا رفراندوم برگزار می‌كنیم و به آن‌ها می‌گوییم آیا موافقید چندین هزار بمب در آمریكا ذخیره شود؟

احمدی‌نژاد خاطرنشان كرد: می‌خواهیم دنیا را مردمی اداره كنیم و نظام دموكراتیك حاكم باشد. ما حاضریم اداره كنیم تا رفراندوم بزرگی در دنیا برگزار شود، ببینیم آیا ملت‌ها موافق هستند.

وی گفت: اگرچه دولت آمریكا می‌گوید پنج هزار و 600 بمب دارد؛ اما هیچ مرجعی این موضوع را تائید نكرده است،‌ حال این تعداد اگر نشتی كند و حادثه‌ای پیش بیاید چه فاجعه‌ای ایجاد می‌شود.

احمدی‌نژاد گفت: ‌سازمان سیا به جای این‌كه ذهن مردم آمریكا را به سمت دشمنا‌ن فرضی منحرف كند، دشمن‌های واقعی را كه در خاك آمریكا علیه مردمشان كمین كرده‌اند پیدا كند، بنابراین این روش به ایجاد دستاوردی برای دولت آمریكا منجر نخواهد شد.

در ادامه خبرنگار خبرگزاری قدس در مورد اقدامات دولت در كمك‌رسانی به مردم نوار غزه پرسید كه رئیس قوه مجربه پاسخ داد: به نظر من مهمتر از این مساله، مساله فلسطین است. اقداماتی كه رژیم صهیونیستی امروز در كل فلسطین،‌ آب‌های آزاد و نوار غزه انجام داده قطعا نشانه اقتدار این رژیم نیست؛ بلكه نشانه ضعف و اضمحلال آن است.

وی افزود: روزگاری قرار بود رژیم صهیونیستی فلسطین را اشغال كند تا منافع غرب تامین شود؛ اما امروز می‌بینند خرجشان بر دخلشان چربیده، ضمن این‌كه داخلشان نیز وضع بسیار نابسامانی دارند و بسیاری از كسانی كه به آنجا آورده‌ شده‌اند، پشیمان هستند.

احمدی‌نژاد با بیان این‌كه درون رژیم صهیونیستی، درون بهم ریخته‌ای است و سیاست واحد، بااندیشه و ابتكاری وجود ندارد، به اقدام این رژیم در قبال كشتی آزادی اشاره كرد و گفت: ‌این اقدام نشان‌دهنده نابسامانی فكری در نظام تصمیم‌گیری آن‌ها بود. آن‌ها نزدیك به 50 سال توهم شكست‌ناپذیری داشتند؛ اما امروز این توهم آن‌ها در هم شكسته و به دنبال این هستند كه این مساله را به نوعی جبران كنند.

وی گفت: آن‌ها چند ماه قبل به دنبال این بودند كه به سوریه و لبنان حمله كنند ولی وقتی خبر لو رفت برای غزه برنامه‌ریزی كردند.

رئیس قوه مجربه گفت: ‌البته همه باید تلاش كنیم جنایت جدیدی اتفاق نیفتد و ملت ایران نیز از روز اول پشتیبان فلسطین بوده و امروز هم هست. ما به آن‌ها می‌گوییم ایستادگی كنید؛ چرا كه روز پیروزی نزدیك است.

رئیس قوه مجربه در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه جوان در مورد برخی نگرانی‌ها از وضعیت معیشتی مردم در شرایط و تحولات جدید در كشور با بیان این‌كه " شرایط كشور شرایطی تثبیت‌شده است" گفت: ما با رشد اقتصادی بالا حركت می‌كنیم و شاخص‌ها رو به بهبود و برنامه‌ها در حال اجراست، هم‌چنین مجموعه‌ برنامه‌هایی كه در بودجه پیش‌بینی كرده‌ایم اجرا می‌شود. طرح تحولات اقتصادی نیز عملیاتی شده كه برخی از لوایح مربوط به آن به مجلس رفته و برخی دیگر در حال اجراست و مورد خاصی در این خصوص وجود ندارد.

وی با اشاره به نگرانی‌های برخی از وضعیت معیشتی مردم، گفت: باید دید آن افراد در زندگی خودشان چه اتفاقی افتاده است، اگر این مشكلات را می‌گفتند می‌توانستیم برطرف كنیم.

رئیس قوه مجربه در پاسخ به پرسش خبرنگار ان. اچ. كی ژاپن، در مورد چگونگی اعلام شرایط ایران برای گفت‌وگو با غرب نیز گفت: فكر می‌كنم آن‌ها از شرایط ما مطلع شده‌اند؛ اگر اعلام كردند گوش‌هایشان حرف‌های ما را نشنیده از روش‌های دیگری استفاده می‌كنیم.

خبرنگار الفرات عراق نیز در مورد آنچه مشكلات دولت در سه حوزه مبارزه با بی‌حجابی، لغو حركت كشتی اعزامی به غزه و مصوبه‌ مجلس در مورد دانشگاه آزاد خواند پرسید كه احمدی‌نژاد با یادآوری این نكته كه " ما این مسائل را مهم نمی‌دانیم؛ چراكه معمول یك جامعه‌ پویا هستند» افزود:كمكهای مردم ایران به غزه طی 31 سال گذشته ادامه داشته و دارد و انتقادات به دولت نیز لازمه جامعه آزاد است و این‌گونه اظهارنظرها به معنای اختلاف نیست.

وی در مورد مصوبه‌ مجلس درباره دانشگاه آزاد هم با بیان این‌كه " این مقوله مشكل بین دولت و مجلس نیست" ادامه داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی مرجعی عالی و قانونی است كه همه قوا در آن حضور دارند و این مساله ارتباطی به دولت ندارد و (شورا) نهاد قانونگذاری است كه مدیریت عرصه‌ فرهنگی كشور را برعهده دارد.

وی افزود: قوه قضاییه تصمیم یك قاضی را متوقف كرد و نمایندگان نیز مصوبه شورا را تایید كردند؛ لذا در این مساله كشمكشی وجود ندارد. این‌گونه بحث‌ها در ایران عادی است؛ چراكه ایران جای تلاش و گفت‌وگو و آزادی واقعی در ایران است.

احمدی‌نژاد در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه مردم‌سالاری مبنی بر این‌كه «در آخرین گفت‌وگوی تلویزیونی نسبت به برخی برخوردها در جامعه و در مورد طرح عفاف و حجاب انتقادات صریحی را مطرح كردید. اما نیروی انتظامی معتقد است به دستور رئیس قوه مجربه این اقدامات انجام شده است و البته شاهد موضع‌گیری‌های مراجع نیز بوده‌ایم. در حال حاضر موضع شفاف دولت در مورد برخوردهای قهری چیست؟» گفت: من نشنیدم نیروی انتظامی گفته باشد به دستور رئیس قوه مجربه این كار را كرده‌ایم. از شما می‌پرسم آیا نیروی انتظامی گفته است به دستور من این كار را انجام داده‌، كجا گفته‌اند؟.

وی افزود: نظر صریح من همان است كه در گفت‌وگوی تلویزیونی اعلام كردم و الان هم همان است. مباحث فرهنگی كار فرهنگی دارد، در مورد گروه‌هایی كه سازمان‌یافته اقدامات تخریبی می‌كنند درست نیست و باید كار قانونی انجام شود و هیچ‌كس نباید كار غیرقانونی انجام دهد.
 


 


دقایقی پیش محبوبه خوانساری با سپردن وثیقه آزاد شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، محبوبه خوانساری از خبرنگاران حوزه شهری بود که دهم خرداد ماه و همزمان با اعظم ویسمه بازداشت شده بود.


 


ندای سبز آزادی: علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در سخنان اخیر خود، بار دیگر نخبگان و خواص را مورد انتقاد قرار داد و آنان را بی بصیرت خواند.

منظور رهبر جمهوری اسلامی از خواص، مجموعه ای از چهره ها و شخصیت های سیاسی، مذهبی و فرهنگی هستند که به اشکال مختلف دارای تاثیر بوده و همراهی یا عدم همراهی آنان با حاکمیت می تواند تبعات مثبت و منفی داشته باشد. مانند سیاست مداران، مراجع تقلید و غیره.

انتقادات خامنه ای از بزرگان، که گه گاه (مانند سخنرانی اخیر وی) با تندگویی و پرخاشگری نیز توام بوده است، از حوادث پس از کودتای انتخاباتی سال گذشته آغاز شد. یعنی زمانی که رهبر جمهوری اسلامی با حمایت آشکار از احمدی نژاد، مخالفان را تهدید کرد و متعاقب تهدید وی سرکوب مردم آغاز شد. اما در حالی که رهبر جمهوری اسلامی انتظار داشت کلامش فصل الخطاب تلقی شود و بزرگان سیاسی و مذهبی (یا به قول او خواص) به حمایت از او برخیزند، چنین حمایتی صورت نگرفت و زمزمه های مخالفت نیز به شکل فزاینده ای گسترش یافت.

خامنه ای از آن جهت که عنوان "ولی فقیه" و یک رهبر مذهبی را یدک می کشد، بیشترین تلاش خود را معطوف به جلب حمایت مراجع کرد و بر اساس اخبار منتشر شده تا کنون حداقل دوبار به قم سفر کرده و به دیدن مراجع تقلید رفته است. اما هر بار سخنان وی نشان از بی نتیجه بودن مذاکرات داشته است.

آخرین سفر خامنه ای به قم در 22 خرداد، یعنی سالگرد کودتای انتخاباتی صورت گرفت تا هم در صورت تشکیل تجمعات اعتراض آمیز مردم، رهبر جمهوری اسلامی از معرکه تهران دور باشد، و هم در سالروز آن واقعه بتواند برای جلب حمایت مراجع از خود و نیز از دولت مورد حمایتش اقدام کند.

این سفر ابتدا قرار بود محرمانه بماند و خبر آن منتشر نشود، اما از آنجا که موج فزاینده نارضایتی ها (حتی در لایه های وابسته به حاکمیت) در کنار وجود ابزار قدرتمند ارتباطات، امکان لاپوشانی اخبار هر چند جزئی را از حاکمیت سلب کرده است، خبر انجام این سفر منتشر شد وامروز نیز متعاقب سخنان خشمگینانه رهبر درباره خواص، محتوای برخی ملاقات های مهم خامنه ای در دسترس قرار گرفته است.

به گزارش "ندای سبز آزادی"، در اغلب این ملاقات ها، علما نسبت به حمایت بی چون و چرای او از احمدی نژاد انتقاد کردند وبه خامنه ای متذکر شدند که احمدی نژاد آبروی خود،ولایت و کشور را برده است.

از جمله در یکی از این ملاقات ها به رهبر جمهوری اسلامی گوشزد شد که تا وقتی احمدی نژاد در راس قدرت است،هیچگونه وحدت و وفاقی صورت نخواهد گرفت.

و نیز یکی از علما پرسیده است،چرا شما پشت سر احمدی نژاد ایستاده اید، اگر آقایان رضایی،لاریجانی یا قالیباف را مورد حمایت قرار می دادید، وضع بهتر از این بود،شما پشت سر بدترین گزینه ایستاده اید.مملکت به شدت دچار بحران شده،اگر ما هم از این دولت و حکومت دفاع کنیم دین مردم هم از بین می رود. ما بخاطر حفظ دین مردم نمی توانیم از این دولت حمایت کنیم.

در واکنش به این مواضع، خامنه ای بار دیگر خواص را مورد سرزنش قرار داد و با مقایسه خود با علی ابن ابیطالب (ع) و از زبان امام اول شیعیان به نخبگان هشدار داد که آنچه "کلام فتنه گران" می نامد در آنان اثر نکند.

وی که در جمع مردم بوشهر سخن می گفت البته به قدری خشمگین بود که با وجود اشتهارش به سخنوری 7بار تپق زد و فعل و فاعل و مفعول را فراموش کرد و در نتیجه در زمان پخش اخبار از تلویزیون حکومتی ایران، بیشتر کلمات توسط گوینده صدا وسیما قرائت شد.

پر واضح است که سخنرانی در فضایی کاملا عصبانی صورت گرفته و ایشان در بین سخنان خود به نخبگان و خواص با صفتهای نامربوطی مانند "وابسته به دنیا" و "آلوده به دنیا" یا "دارای فاصله با عوام و عموم مردم" یاد کرد و در مقابل خود را علی خواند. یعنی همان عنوانی که رهبر جمهوری اسلامی بسیار علاقه مند است از طرف دیگران مورد خطاب قرار بگیرد و امروز در سایه نارضایتی عمیقی که از عملکرد او وجود دارد، کسی غیر از اطرافیان وابسته او چنین نسبت هایی را به کار نمی برد.

با این حال، فشارهایی که بر رهبر جمهوری اسلامی وجود دارد تا او راه خود را اصلاح کرده و به قانون و رای مردم تمکین کند، اگرچه خشم او را برانگیخته اما هنوز نتوانسته است موجب تغییر در رفتارهای لجوجانه ایشان شود.

برای نمونه در حالی که هتک حرمت سید حسن خمینی از سوی بسیجیان حامی کودتا، با موجی از محکومیتها و اعتراض ها مواجه شد، رهبر نه تنها نظر مخالفی درباره این اقدام غیر اخلاقی ابراز نکرد، بلکه سردار نقدی را به بیت خودش خواند و گفت که از نظر اومراسم 14 خرداد بسیار خوب و هماهنگ برگزار شده و این نشان می دهد اگر برنامه ریزی و هماهنگی باشد، نتایج مطلوبی حاصل می شود.

با این حال، پافشاری خواص بر مواضع اصولی خود، در کنار افزایش نارضایتی عمومی خصوصا پس از سرکوب و کشتار مردم، رفته رفته رهبر جمهوری اسلامی را متوجه فقدان مشروعیت خود و مقبولیت حکومت کرده است. شاید اصلی ترین نشان این واقعیت، چراغ سبز او برای تعویق انتخابات شوراها باشد. زیرا حداد عادل در مجلس برای توجیه نمایندگان اصولگرا و به تعویق افتادن انتخابات شوراهای شهرو روستا اظهار داشت که به علت حوادث سال گذشته انتخابات ، رهبر نظر بر عدم برگزاری انتخابات شوراهای شهروروستا دارد.ایشان می گوید در این شرایط اگر انتخابات برگزار شود و دوباره عده ای قبل از انتخابات شروع به تبلیغ کنند و بعد از انتخابات جریانهای گذشته "رای من کجاست" را تکرار می کنند و کشور را به آشوب می کشند، حداد عادل با این توضیحات و نقل قول از رهبر به تنهایی با کاغذی که در دست داشت توانست امضاء از نمایندگان جمع آوری کند.

اما نکته اینجاست که علیرغم این تاکیدات حدود 100 نفر رای مخالف و 10نفر رای ممتنع دادند.
 


 


ندای سبز آزادی: حداد عادل برای به تعویق انداختن انتخابات شورای شهر دست به کار شده است ، گفتنیست وی با در دست داشتن نامه ای برای جمع آوری امضاء ، برای توجیح نمایندگان ، خواست تعویق انتخابات شورای شهر را اینگونه توصبف کرده « به علت حوادث سال گذشته مقام رهبری نظر بر عدم برگزاری انتخابات شورای شهر دارند» وی مدعی شده است که «در این شرایط اگر انتخابات برگزار شود و دوباره عده ای قبل از انتخابات شروع به تبلیغ کنند و بعد از انتخابات جریانات گذشته و ارازل و اوباش شعار رای من کجاست را تکرار میکنند و کشور را به آشوب میکشند»

طق اخبار رسیده به ندای سبز آزادی حداد عادل با ارائه این توضیحات به نمایندگان و نقل قول از رهبری به تنهایی توانست حدود 50 امضاء از نمایندگان جمع آوری کند.

گفتنیست 117 نفر از نمایندگان برای ادغام انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری رای دادند که این تعداد را حداد عادل به اسم رهبری برای رای دادن متقاعد کرده است ، اما علیرغم تمام این تلاش ها حدود 100 نفر از نمایندگان رای مخالف و 10 نفر نیز رای ممتنع داده اند.

 


 


ندای سبز آزادی :  احمدی نژاد بعد از کودتای انتخاباتی در هیچ یک از مصاحبه ها و سخنرانی ها در کنار تصاویر آیت الله خمینی و آقای خامنه ای دیده نشده است.

طبق گزارش های رسیده به ندای سبز آزادی احمدی نژاد در آخرین مصاحبه خود در حالی که کارشناسان صدا وسیما محل مصاحبه را در کنار پرچم ایران و تصاویر آیت الله خمینی و آقای خامنه ای قرار داده بودند ، دستور جابه جایی پرچم و عکس آیت الله خمینی و آقای خامنه ای را دادند به طوری که پس از 30دقیقه جابه جایی فضای مصاحبه را از ساختمان محل مصاحبه به فضای باز بردند ، صرفا جهت اینکه محلی یا دیواری جهت الصاق عکس آیت الله خمینی و آقای خامنه ای وجود نداشته باشد.


 


ندای سبز آزادی: بر اساس اطلاعات رسیده مبنی بر شعار نویسی بر علیه رهبری در سرویس های بهداشتی وزارت اطلاعات و افزایش این روند ، این موضوع در جلسه مدیران وزارت اطلاعات مطرح شده و هنوز چاره ای جر پاک کردن شعار ها پیدا نکرده اند.


 


طبق اخبار رسیده به ندای سبز آزادی در مراسم 14 خرداد ،حمید انصاری در اعتراض به برخورد گروهی که به یادگار امام توهین میکردند خطاب به حاج آقا وحید مسئول دفتر هماهنگی بیت رهبری گفت « سپاه و بسیج یک عده ای اراذل و اوباش را آوردند در جایگاه مخصوص تا اینها به امام و خانواده امام توهین کنند»

حاج آقا وحید پس از شنیدن این جمله بسیار عصبانی شده و دست ایشان رو گرفتند و گفتند « که بیاد پشت تریبون این حرف رو بزنند ، تو مردم طرفدار ولایت را اراذل و اوباش قلمداد کردی» حمید انصاری نیز در پاسخ به وحید گفت «هرکاری که دوست دارید انجام دهید»


 


«يك نكته‌ اساسى ديگر در مورد خط امام و راه امام اين است كه امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص بايد با معيار حال كنونى اشخاص باشد. گذشته‌ اشخاص، مورد توجه نيست. گذشته مال آن وقتى است كه حال فعلى معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسك كند و بگويد: خوب، قبلاً اينجورى بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلى اشخاص در نقطه‌ى مقابل آن گذشته بود، آن گذشته ديگر كارائى ندارد.»

اين بخشي از صحبت‌هاي علی خامنه‌اي در سخنراني 14 خردادماه امسال در محل مرقد امام خميني است. بخشي كه رهبر جمهوري اسلامي كوشيد با استناد به وقايع تاريخي و صحبت‌ها و سفارش‌هاي امام خميني راهي براي محكوميت همه افرادي كه در جريان اتفاقات يك سال اخير كشور همراهي با رهبر نشان ندادند و مقابل تصميماتش ايستادند، باز كند و نشان طرفدارانش بدهد.


سخنگويي به شيوه مالوف

آقای خامنه‌اي از ابتداي تصدي مسوليت رهبري تلاش كرده با استناد به روايت‌هاي تاريخي هم از دوران صدر اسلام و هم اتفاقات اوايل انقلاب اسلامي، عملكرد خود را صحيح و منطبق با روش و سيره افرادي كه مورد احترام مردم بوده‌اند، نشان دهد. او اما در صحبت‌هاي روز 14 خرداد در ادامه همين شيوه و روش، یک گام فراتر نهاد و خود را با علی ابن ابیطالب مقایسه کرد. وی اين بار در سخنراني سالگرد درگذشت امام خميني در حالي‌كه دقايقي قبل، طرفداران حاكميت با برنامه‌ريزي قبلي اجازه سخنراني به يادگار امام را نداده بودند، علاوه بر اشاره به نقل قول معروف امام مبني بر ملاك بودن حال افراد نسبت به عملكرد گذشته شان، مسائل ديگري را درباره شبيه‌سازي اتفاقات فعلي كشور با تاريخ صدر اسلام و تلاش براي «خودعلي پنداشتن» مطرح كرد. با اين‌همه اين سخن آقاي خامنه‌اي بيش از بقيه قابل توجه است که ميزان حال افراد است.

حقيقت "ميزان حال افراد است"

نقل قول امام خميني درباره ميزان بودن حال فعلي افراد بيش از هر زمان در اوايل انقلاب منبع استناد و اشاره بود. اتفاقات مربوط به پيروزي انقلاب اسلامي و تحولات مربوط به اين رويداد عظيم باعث شده بود بسياري از افرادي كه در رژيم گذشته فعاليت و حضوري داشتند براي ادامه فعاليت در نظام جديد با مشكل روبرو شوند. اين صحبت امام خميني معيار و راهي بود كه باعث شد افرادي كه با انقلاب همراه شده بودند و از عملكرد گذشته‌شان تبري جسته بودند امكان حضور و بروز در كشور پيدا كنند. به عنوان مثال بخشي از هنرمندان سينماي قبل ازانقلاب با اين صحبت فرصت حضور در دوران جديد را پيدا كردند.


حال فعلي رهبر

ميزان حال فعلي افراد است. اين صحبت البته درست است و آقاي خامنه‌اي بنا بر معيار خود تلاش مي‌كند نشان دهد نخست وزير امام و رئيس دو دوره مجلس شوراي اسلامي و بسياري افراد ديگر به رغم گذشته درخشانشان حالا بايد طرد و كنار گذاشته شوند. اما آيا حال فعلي گوينده خود سخن هم قابل ارزيابي نيست؟ آيا رهبري فعلي جمهوري اسلامي حال فعلي‌اش قابل دفاع است؟ ايا اگر گذشته قابل دفاعي داشته و همين منجر به انتخابش شده است، هم‌اكنون نيز واجد همان صلاحيت‌هاست؟ آيا عملكرد رهبر در جريان برگزاري انتخابات دهم رياست جمهوري و اتفاقات بعد از آن توانست بازتاب دهنده خواست‌ همه اقشار مردم باشد؟


حال فعلي نهادهاي زيرمجموعه رهبري

ميزان حال فعلي افراد است. اين صحبت همانطور كه مي‌تواند مبنايي براي قضاوت درباره خود رهبر انقلاب باشد، مي‌تواند به همان شكل، معياري براي قضاوت درباره نهادهاي زيرمجموعه رهبري نیز باشد. آيا سپاه پاسداران كه گذشته‌اش به عنوان نهادي انقلابي در محافظت از انقلاب و تماميت ارضي كشور نزد معتقدان به انقلاب محترم بود اما در سال‌هاي اخير، عملا به سازماني اقتصادي و امنيتي تبديل شده و مديريت كامل اجرايي و اقتصادي و امنيتي كشور را در دست دارد، حال فعلي‌اش را نباید مبناي ارزيابي قرار داد؟ آيا چون سپاه گذشته مثبتي داشته حالا هم بايد عملكردش را تماما صحيح دانست؟

اين سوالات مي‌تواند مبناي ديگري در ارزيابي سخنان رهبر جمهوري اسلامي باشد. سخناني كه هر بار استناد و تمسك به آن به دليل عملكرد اشتباه رهبر به سوي خود باز مي‌گردد.
 


 


چکیده :در این مقاله تلاش می شود که مهمترین پروژه بینشی شریعتی یعنی اصلاح دینی را در تقابل با ایده پروتستانیسم وی قرار دهم. همچنین در عرصه گرایش علمی تلاش می کنیم نگاه جامعه شناسانه شریعتی را در تقابل با نگاه آرمان گرایانه وی قرار داده و در عرصه راهبرد دیدگاه آگاهی بخشی او را در جامعه در تقابل با نظریه دموکراسی متعهد قرار دهم. لازم یه یادآوری است قرار بود این مقاله در یکی از نشریات منتشر شود که بنا به دلایل نامعلومی از انتشار مقاله جلوگیری به عمل می آمد.

 

مقدمه

قصه پر ماجرای من و شریعتی ،دارای فراز و نشیب هایی بوده است که سراسر از لبخند ، درد ،غصه و قصه و دعوا و مرافعه و آشتی کردن است.

آری چه شب ها و روز ها و لحظه ها در خیابان و بیابان ،سلول انفرادی و حیاط زندان ،در کوه و کمر با شریعتی ما جرا ها داشته ام حتی در خواب در زمانی که خواب های صادق رخ داده است باز من و شریعتی با یکدیگر کلنجار می رویم.

آخرین بار به او گفتم بابا من الان 6 سال از تو که رفتی بزرگ ترم باز خندید و گفت می دانم.

این چند سطر را نگاشتم که نشان دهم که رابطه من و شریعتی وجود شهودی دارد ،اما این رابطه دلبری و دلدادگی سر سپردگی فکری – عملی نیاورده است.

به عبارتی من چون بسیاری قال شریعتی نمی گویم در حالیکه برخی قال کانت ،قال مارکس ،قال وبر و... می گویند و البته حق دارند که بگویند.

از خود وی آموخته ام که در نقد استاد کوشا باشم والبته من هیچ گاه شریعتی را حضوری ندیده ام از سال 1353 وارد مذهب سیاسی شدم که شریعتی را دستگیر و حسینه ارشاد را بسته بودند.

بد نیست بدانید که اولین بار درباره شریعتی از شیخ احمد کافی شنیدم که او را سنی می خواند.

اما پروسه در زیست فکری من با شریعتی دارای مراحلی بوده است.

1- شریعتی خوانی از سال 1353 تا 1357 ه.ش

2- دستگاه سازی فکری از سال 1358 تا 1366ه.ش در قالب پیشتازان و موحدین

3-تشکیلات سازی از اندیشه شریعتی و مشی آگاهی بخش از سال 1358 تا 1373ه.ش

4-ترویج و توضیح شریعتی از سال 1373 تا 1380ه.ش

5- خوانش روز آمد شریعتی از سال 1373 تا 1389ه.ش

6-نقد و بررسی شریعتی از سال 1380تا 1389 ه.ش

7-جان مایه گیری از شریعتی برای استمرار نو آوری در حد بضاعت از سال 1384 تا به امروز.

روشن فکران مسلمان دارای میراث نظری مهمی هستند که شریعتی از سید جمال تا اقبال را مطرح کرده است. ما شریعتی ،اقبال و سید جمال الدین را داریم.

اما بازرگان ،پیمان و سحابی در زمره روشن فکران مذهبی مسلمان قرار می گیرند و روشنفکران دینی نیز امثال دکتر سروش و حلقه کیان هستند.

متفکران مسلمان همانند شبستری متین و ملکیان نازنین را نمی توان فراموش کرد.البته دیگرانی نیز هستند که نامشان را نمی برند اما در این جریان تاثیر گذارند.

اما چرا باید تبار شناسی کنم .باید صریح بگویم که اعتقاد به تبار شناسی ایدئو لوژیک – فکری در مسائل سیاسی ندارم .چون دنیای سیاست وادی منافع و موقعیت است.

به عبارتی روشن فکران مسلمان در بازار سیاست شاید مقابل یکدیگر قرار بگیرند.ولی هر اندیشه ورز یا اندیشه مندی باید یا مبنایی ارائه دهد و یا باید مبنای جدید خلق کند.

ما میراثی داریم .این میراث در ما اثر می گذارد. البته اگر به واقع اثر گذاشته باشد.در سپهر میراث فکری و عملی خود زندگی و عمل می کنیم و بدون توجه به این میراث که شامل افکار ،آداب ، مناسک ،نماد ها و باور های ما می شود شناخت ،نقد و بررسی صورت نمی گیرد.

نقد نقادی و جایگاه نقاد

 

نقد موثر زمانی است که نقاد از زمین مشخص یا باور های معینی به سوی باور دیگر جاری کند.تا پایه های بینشی نقد معین استوار شود.در غیر این صورت نقاد چندان موثر نخواهد بود.

روشن فکران مسلمان در ایران میراثی آفریده اند ،این میراث تکیه گاه است و هم جایگاه پالایش و نقادی دارد.

حتی اگر قرار است از این میراث عبور صورت گیرد باید با نقادی اصولی به انجام رسد.

نقد نگارنده بر شریعتی از نوع تجربی و تحلیلی است که به واسطه شرایط زمانی و مکانی ایجاد می شود. به عبارتی بررسی پدیده و شناخت و درک آن بر اثر تعامل و تقابل انجام می گیرد و به درک و فهم دیگری منجر می شود بدون اینکه اصالت پدیده مورد تحلیل را زیر سوال ببرد.

هرمنوتیک گادامری این گونه تعامل را دیالکتیک هرمنوتیکی می نامد که از روش تحلیل مهمتر است. به کمک روش تحلیل به تنهایی نمی توان به شناخت درست پدیده نائل شد.

نقد موثر نگارنده به شریعتی از سال 1380ه .ش جدی شد یعنی در 42 سالگی اما ابعاد دیگریافت چون زاویه دید من به قدرت ،جامعه شناسی سیاسی و شرایط جامعه تغییر یافت.حرکت از سوی مفاهیم به سوی مصداق ،حرکت از تاثیر گذاری به سمت نهاد گرایی و توجه به اصلاح دینی به عنوان تحول صحیح به جای پرو تستانتزیم ... از جمله این تحولات ذهنی بود.

پس این نقد خوانش شریعتی و برخی از مفاهیم و باور های روشن فکران مذهبی را در بر می گیرد. نقادی ابتدا نکته گیری در بینش ها و تاکتیکی در راهبرد هاست ،اما به مرور زمان تبدیل به مجموعه ای از باور ها و حتی راهبرد ها می شود. این ویژگی در طی زمان حاصل می شود.

اما اگر نقد تحت تاثیر مد زمانه نباشد و حاصا تجربیات عملی نقاد باشد در ذهن و خاطرات از شب تا بامداد با تو درگیر می شود و خواب را از ذهن می رباید تا در این درگیری یا تسلیم شوی و یا پیروز گردی اما این درگیری بسیار سخت است.

اما آنچه از کشمکش می آید باز باید مورد آزمون و نقد عملی و نظری قرار بگیرد و مدام این قصه ادامه دارد.در این گیر و دار اندیشه و نقادی بارور می شود.

اگر این حلقه ها ی نقد و نظر استمرار یابد سنت فکری خلق می شود که برخی از این نقد و نظر ها پر فروغ و بسیاری چندان مایه ندارند و کوکب رخشان نیستند اما یاری کننده سنت فکری می گردند و در بوستان و گلستان اندیشه و نقد همچون زینت بخش و جلوه دهنده گلهای اصلی اندیشه می شوند اگر چه نظر و نقد آنان بسیار موثر واقع می گردند.

نقد اگر نقد است باید از خود ،اندیشه خود و عمل خویشتن آغاز شود و بعد به دیگران برسد.

نقد می تواند منصفانه باشد ،زبان مناسب داشته باشد.اگر چنین باشد بهتر است.نقد به روشن فکر مورد توجه نگارنده است اما نقد به روشن فکران مسلمان برای نگارنده شدیتر و جدی تر است.

در این مورد تا حدی کوشیده ام و سید جمال ،اقبال ،شریعتی و بازرگان ،سحابی و پیمان ،نخشب ،میثمی و دیگران و بعد از آن روشن فکران مسلمان حلقه کیان و دیگر بزرگواران را نقد کرده ام.

اگر چه این هویت ها فکری و اندیشه ای هستند و ملاک فعالیت مشترک سیاسی و حزبی قرار نمی گیرند و به همین مناسبت شاخصه فعالیت مشترک راهبردی هم نیستند اما سپهر و ادبیات مشترک ایجاد می کند.

در نتیجه نقد موثر برای امثال بنده از روشن فکران مذهبی و بخصوص شریعتی معنا پیدا می کند از همین روست که در بهعد دو نوشتار و یک مصاحبه

1- چگونه نقدی بر شریعتی رواست

2- روشن فکران مسلمان و لزوم نهاد سازی و رفتار مصداقی بعد از اشباع مفاهیم

3- مصاحبه با چشم انداز ایران در مورد پرو تستانتیزم و شریعتی.

شریعتی و روشنفکران مذهبی را نقد کرده ام.

نقد مهمترین مبانی بینشی ،گرایشی و راهبردی شریعتی

شریعتی اقیانوسی مواج از ایده ها و ایده ال هاست. در نوشتار حاضر تلاش می کنیم تا مهم ترین ایده شریعتی یعنی اصلاح دینی و تقابل آن با پروتستانتیسم اسلامی ،گرایش علمی و راهبرد آگاهی بخش وی را به عنوان سه گانه بینشی و گرایش علمی و راهبردی وی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

محوری ترین پروژه بینش شریعتی اصلاح دینی به قصد رنسانس فرهنگی است که به عنصر آگاهی و خود آگاهی استوار است.

اصلاح دینی از نظر وی ضروری جامعه مسلمان است. نجات اسلام به مفهوم نجات مسلمین است.و به معنی گشایش فضای فکری – اجتماعی جامعه برای پیشرفت درون زایا یا بومی است.

اما باید پذیرفت که شعار نجات اسلام در بعد از انقلاب 57 صدو هشتاد درجه متفاوت با دیدگاه شریعتی شد.

اما اصلاح دینی شریعتی اهداف اصلاحی دارد که باید مورد بررسی قرار گیرند همچنین دارای اصول جامع و مانع است.

1-چه چیزی را باید اصلاح کرد.

2-با چه وسیله ای باید این کار را کرد

3-چه کسانی باید این اصلاح را انجام دهند.

4-اصلاح بکنیم که چه بشود.

پروژه اصلاح دینی از طریق بازخوانی میراث مسلمانی و تحلیل و تصفیه و باز سازی آن با توجه به شرایط زمانی صورت می گیرد.تا رنسانس فرهنگی در جامعه رخ دهد.

اصلاح دینی به مذهب یا فرقه جدید ختم نمی شود . پالایش میراث دینی اسلام از درون قرآن ،سنت و البته برای شیعیان از سنت ائمه و میراث فرهنگی شیعه عبور می کند و برای سنیان از درون قران و سنت و میراث فکری فرهنگی – فقهی اهل سنت نتیجه خواهد داد.

وسیله این پالایش عقل تجربی همراه با اصلاح گران و نیاز شرایط و نیاز زمانه است.

چرا باید به سنت فرهنگی و مذهبی مراجعه کرد؟

چون جامعه هم به هویت خود پای بند است و هم توان گریز از آن را ندارد حتی برای خروج از این سنت باید از درون آن عبور کند.

البته باید تاکید کرد اصلاح طلبی قصد اصلاح دارد نه خروج.

اولین رنسانس فرهنگی ایرانی بعد از اسلام در عمل بازسازی بخش بزرگی از هویت و اندیشه ایرانی در اسلام شد که به عصر طلایی ایرانیان مرسوم است.

در نتیجه شاه بیت بینشی موثر شریعتی اصلاح دینی است که لوازم خاص خود را دارد.

اما اصلاح دینی دارای موارد سلبی است مانند :

-اصلاح دینی به مذهب یا فرقه جدیدی در درون اسلام منجر نخواهد شد.

-اصلاح دینی نهاد دین را پالایش می کندو آن را به رسمیت می شناسد.منتها رابطه تعاملی با نهاد دین بر قرار می کند.

-روشن فکران مسلمان جایگزین روحانیت نمی شوند بلکه انحصار تفسیری دین را نمی پذیرند.

-اصلاح دینی نهاد دین را تبدیل به نهاد دولت یا نهاد حزبی نمی کند بلکه رابطه تعاملی با دولت ،حزب و نهاد های مدنی را دنبال می کند.

-اصلاح دینی باور به تفسیر زمان مند – مکان مند باور ها ذ،آداب و مناسک دینی دارد.در نتیجه تفسیر معنوی از جهان و انسان و جامعه را لازم اما کافی نمی داند و این نگاه را نخبه گرا می داند.

پس دید اقبال لاهوری در تبیین اصلاح دینی در مورد تفسیر معنوی از جامعه ،انسان و هستی را باید مورد نقد مثبت قرار داد و بر آن مواردی افزود.

همچنین اسلام اگر در تعبیر شریعتی ،عرفان ،برابری و آزادی است این نگاه نخبه گرا در زمان و مکان قابل تفسیر است این سه گانه مشعل راه است اما نقشه راه لازم است.

 

چرااصلاح دینی با پروتستانتیزم متفاوت است؟

این دو با یکدیگر هم خوانی ندارند زیرا پروتستانتیسم به مذهب جدید در مسیحیت منجر می شود.

پرو تستانتیزم اسلامی در پروژه شریعتی به وسیله اصلاح دینی آن نقد و رد نمی شود.شریعتی به دنبال اصلاح دینی است اما در سال های آخر عمر از پرو تستانتیزم دفاع جدی تری کرد.اما این پروزه با اصلاح دینی نمی خواند.

تفاوت پرو تستانتیسم اسلامی و اصلاح دینی :

پروتستانتیسم دارای بار تاریخی و بینشی مخصوص به خود است.

پروتستانتیسم پیدایش مذهب جدید در دین مسیحیت است که نهاد رسمی مخصوص خود را دارد.

پروتستانتیزم واقعی با نتایج تاریخی اش متفاوت است نباید خواسته های رهبرانش را با نتایج حاصله یکی گرفت.

حتی در جوامع مختلف خواسته ها و نتایج متفاوت بوده به عناون نمونه در فرانسه و المان خواسته ها و نتایج پروتستانتیسم با خواسته ها و نتایج پرو تستانتیسم در انگلستان متفاوت بوده است.

اما انچه به عنوان پروتستانتیسم بر جسته می شود تجربه لوتر ،کالون در اروپا ست که در تجربه متفکران ایرانی و مسلمان مطرح شده و ملاک قرار می گیرد و شریعتی هم به ان تجربه عنایت دارد.

پروتستانتیزم لوتری و کالونی در عمل و باورشان بازگشت به کتاب مقدس و حق تفسیر ان به وسیله مومنان بوده است.اما این حق تفسیر مانع ازا ستبداد یا انحصار رای یا مرجعیت رای نشده است.

پروتستانتیزم در تجربه ژنو با رهبری کالون به حکومت دینی سخت گیر مبدل شد که حتی پروتستان های منتقد مانند کاستیلو پروتستان را بر نمی تابید و لوتر در برابر قیام دهقانان در برابر شاهزادگان از آنان حمایت نکرد و اطاعت از قیصر را پذیرفت.

پروتستانتیزم نزد لوتر و کالون بسیار اصول گرا و وفادارانه بدون تفسیر خاص از عهد عتیق و عهد جدید بود تا جایی که لوتر به سفر تثنیه عهد عتیق به عنوان مرجعی برای تفسیر ظاهری کتاب مقدس اصرار داشت.سفر تثنیه بیشتر منعکس کننده احکام و جایگاه بالای روحانیت یهود است.

پروتستانتیزم در قرن بیستم گرایش بنیاد گرای خود را تبیین کرد که اصول گرایی خاص بدون قبول نقد عقلی آن اصول قلمداد می شود.

پروتستاتیزم در تجربه تاریخی خود از مسیر نقد سازمان رسمی دین به خلق سازمان رسمی دین به نام شورای جهانی کلیساها و گرایش قوی بنیاد گرایی انجامیده است.

پروتستانتیزم به عنوان یک مذهب جدید با تجربه روشنگری غرب تعامل کرده اما با روشن گری متفاوت بوده است.

اهداف پروتستانتیزم کالونی و لوتری چه بوده است؟آنچه محقق شده چیست؟باید توجه داشت نتایج جانبی پروتستانتیزم که ماکس وبر مبلغ آن است با اهداف کالون و لوتر متفاوت است.نتایج جانبی ربطی به واقعیت و اهداف جریان ندارد.این ادعا که بازگشت به کتاب مقدس می تواند انحراف از مذهب را منتفی کنددر عمل جواب نداده است.

دستاورد های تمدن غرب را نمی توان به حساب پروتستانتیسم نوشت بلکه پروتستانتیسم تاثیر جانبی در این مورد داشته است.

پروتستانتیسم اسلامی

در نزد شریعتی پروتستانتیسم کامیاب می شود چون اسلام به دنیا توجه دارد.در نتیجه می توان پروتستانتیسم اسلامی را با تعریف معین اسلامی تعقیب کرد این نظر شریعتی جای بحث فراوان دارد.

شریعتی در مفهوم سازی خاص از پروتستانتیسم اسلامی اثری به جای نگذاشته است.تعریف تاریخی پروتستانتیسم بر تعریف شریعتی غالب است.

فتحعلی آخوند زاده با بد فهمی از پروتستانتیسم مسیحی و تعمیم آن به اسلام در میان روشن فکران دیدگاهی را جا انداخته است که نتیجه اش کمک به روشن گری و مدرنیته غربی سکولار در جامعه ایران است.

پروتستانتیسم اسلامی در جامعه ایران روی داده اما درست متفاوت تر از دیدگاه شریعتی این پروتستانتیسم که زمان و مکان متناسب با ویژگی اسلام دارد.

آرای عبد الوهاب که جنبش اخوان در عربستان امروزی متاثر از آن شد و توانست در شکل گیری عربستان سعودی نقش مهمی بازی کند سنت پادشاهی اسلامی را بنیان نهاد که به خلافت عباسیان شباهت داشت .

پروتستانتیسم اسلامی معاصر را باید در مصر جستجو کرد که با بازگشت رشید رضا از اصلاح دینی آغاز شد و به وسیله سید قطب شکل عملی یافت و تا امروز در ابعاد گوناگون و جریان های متنوع خود را باز تولید کرده است.

جریان های سلفی در مصر و طالبان در افغانستان و پاکستان به عنوان جهانی از نمود ها ی عمده این پروتستانتیسم در برابر استعمار و حکومت های شبه مدرن اعم از ناسیونال،سوسیالیستی و لیبرالیستی رشد و الهام می گیرد و بر فقر و جوان بودن جمعیت جامعه سوار می شود .

در مصر در دوران عبد الناصر اخوان المسلمین رشد کرد و در الجزایر در دوران بحران حکومت شبه نظامی و سوسیالیستی ماب جریان بنیاد گرا رشد کرد.در افغانستان با حکومت کمونیستی طالبان پدیدار شد و این حدیث ادامه دارد.

بازگشت به سنت شیخین مخالفت با پادشاهی ،سلطنت اسلامی واجرای احکام شریعت و مخالفت با اجانب و حمله به استعمار و غربیان بنیاد گرایی سنی را در واقع به عنوان پروتستانتیسم اسلامی برجسته می کند.

بیناد گرایی شیعه چندان از توان تئوریک برخوردار نیست اما می تواند شکل بگیرد این بنیاد گرایی ریشه سنتی آن در ارای شیخ فضل الله نوری منعکس است که سلطنت پادشاهی شیعه را توجیه می کرد.

اما بنیاد گرایی شیعه با مرحوم نواب صفوی شروع شد و در انقلاب اسلامی گرایش قدرت مندی با روح اعتراض به غرب شکل گرفت که بازگشت به سنت اسلام را با روایت امامان شیعه ترویج می دهد که نظریه ولایت فقیه مطلقه اتصابی را عمده می کرد و ولایت فقیه را برتر از فقه می نشاند.

این مرز بندی معنا دارخود را با فقه سنتی تبلیغ و ترویج می کند.

باید توجه کرد که بنیاد گرایی سنی و شیعه جریانی عکس العملی است و امکان تغییر در رفتار و باور های خود را دارد.منتها باید در پروسه تحولات اجتماعی –سیاسی وارد شود و تحول آن زمان بر است.

-تفاوت اصلاح دینی اسلامی با پروتستانتیسم اسلامی

پروتستانتیسم منجر به خروج از پایگاه دین رسمی ،ایجاد جریان یا فرقه جدید می شود که طالبان و القاعده نمونه بارز آن است.

مرحوم نواب صفوی با مرجعیت شیعه سر سازگاری نداشت و همچنین جریانی در داخل حاکمیت مرجعیت دینی در پایگاه سنتی آن را به درستی نمی پذیرد.

پروتستاتیسم اسلامی دولت محور است. قدرت دولتی را باور دارد ،کارکرد مبارزاتی اسلام را عمده میکند.خلفا را جایگزین پیامبر و رهبران جریان خود را دارای اختیار شیخین و امامان دین می داند.

پروتستانتیسم اسلامی تفسیر رسمی دین را باور ندارد اما تفسیر دین به وسیله جریان سیاسی را عمده می کند و در عمل جریان سیاسی جای نهاد دین ،نهاد های مدنی و فرهنگی را می گیرد.چنین تجربه ای با شعار بازگشت به صدر اسلام رخ می دهد.اما در نوع خود تجربه ای مدرن است.

در حالیکه تفکیک نهاد های گوناگون یک دین امری ضروری است.چرا که دین در مرحله تمدنی و فرهنگی خود با مرحله آغازین فرق فراوان دارد.

اصلاح دینی نهاد دین را اصلاح شده می خواهد منتها تفسیر انحصاری دین را نمی پذیرد.اصلاح دینی به دنبال پالایش منابع دینی در نتیجه شعار بازگشت مستقیم به سنت پیامبر و قرآن را عملی و ممکن نمی داند.

چرا که افق زمانی ما با افق متن متفاوت است.با فرهنگ و کلام و فقه مسلمانی و با توجه به نیاز زمانه و درک عقل زمانه باید با قرآن و سنت پیامبر تعامل کرد.

فقهای شیعه و امام حنفی و شافعی در زمان خود چنین کردند.

اصلاح دینی به دنبال فرقه سازی یا مذهب جدید در درون دین اسلام نیست.به دنبال احیای و نوسازی از مصالح و مبانی دینی است.

اصلاح دینی به تفکیک نهاد می اندیشد و عرصه گوناگون نهاد و اشخاص مذهبی را به رسمیت می شناسد و به تعامل با آنها معتقد است با این حال توصیه اصلاح دینی نپذیرفتن مقام سیاسی از سوی روحانیون است.

تفکیک نهاد دین از دولت با جدایی دین از دولت متفاوت است.اصلاح دینی اسلامی حتی از نوع شیعه آن تفاوت هایی با تفکر اصلاح دینی در غرب داردو با تجربه پروتستانتیسم غرب هم خوانی ندارد.

شریعتی را باید با پروژه اصلاح دینی ادامه داد.

اما اصلاح دینی با توجه به سیر زمانی طولانی و تجربیات گوناگون به مراحل جدید رسیده است که توضیح باید ها و نباید های آن لازم است.

به نظر می رسد که جریان اصلاح دینی نیازمند تفکیک و مرز بندی و فاصله گرفتن از پروتستانتیسم اسلامی است.

جریان اصلاح دینی بیش از حد در ایده های آرمان گرایانه قبل از انقلاب و انتزاع فیلسوفانه بعد از انقلاب فرو رفته است.در حالیکه اصلاح دینی نیازمند به نظریه های معطوف به الگو و مدل ممکن برای زیستن مفید ومذهبی در جامعه است.

-اصلاح دینی باید مخاطب اصلی خود را تحصیل کردگان و نه روشن فکران قرار دهد.

-اصلاح دینی به تعامل میان نهاد دین و روشن فکران نیاز دارد بدون اصلاح نهاد دین اصلاح دینی شکل گسترده نمی یابد.

-اصلاح دینی نیازمند درک و تبلیغ مناسک گرایی و دادن روح و جان به جریان خود را دارد تا از بحث های آکادمیک که لازم است اما کافی نیست فاصله بگبرد.تا بتواند سپهر زیستن برای مسلمانی ایجاد کند.حتی سپهر معنوی برای دیگران ایجاد کند.

 

2-شریعتی و گرایش:

 

شریعتی سپهر ساز و ایده پردازی دلداده بود که به دلایل مشخصی ،رقابت با مارکسیست ها و در عصر ایدئولوژی های اتوپیایی چون اگزسیتاسیالیسم و مارکسیسم تلاش داشت که از جامعه و انسان ایده ال سخن بگوید.این سپهر سازی لازم است اما کافی نیست مشعل راه است اما نقشه راه نیز لازم است تا در سپهر مشعل راه به انحراف نرویم. هر چند عرفان،برابری،آزادی ایده های شریعتی است که از زمان و مکان فرا می رود.اما ایده وی نمی تواند مرحله ای ،زمان مند و مکان مند ،صنفی و هویتی نشود.

اما نکته مهم این است که شریعتی فیلسوف نبود ،فیلسوف در نظر به سوی انتزاع می رود مارکس فیلسوف با مارکس جامعه شناس یا اقتصاد دان متفاوت است. ایدئولوژی المانی اتوپیا است،اما سرمایه کتابی قابل نقد و بررسی است .

فیلسوفانی که به فلسفه محض می پردازند فقط می توانند باز کننده یا الهام بخش مناسبی باشند.اما در نظریه معطوف به عمل نا کارآمد هستند.

روشن فکران مسلمان در ایران دارای گرایشات علمی بوده اند که در بینش آنها نقش بازی کرده است.

شریعتی جامعه شناسی خوانده بود و به تاریخ ادیان آشنایی داشت.گرایش علمی شریعتی نیاز زمانه است . بازگشت به گرایش علمی شریعتی باعث نجات از بحث های بی سرانجام و بی پایان و تکراری اما اعتیاد آور و فلسفی می شود.

شریعتی توانست جریان اصلاح دینی را از سید جمال و اقبال از اصلاح دینی در اسلام به اصلاح دینی در شیعه هدایت کند.اما بعد از انقلاب گرایش اصلاح دینی با بحث های فلسفه دین پیوند خورد و در عمل کلی ، کلان و انتزاعی گردید. که سمبل ان بسیاری از مقالات و بحث های روشن فکران مسلمان درباره فلسفه دین ،ضرورت دین و امثال ان بود که این گونه بحث ها و مقالات موجب شد اصلاح دینی در شکل تاثیر گذار ان عقب گرد داشته باشد.

به عنوان نمونه در شرایط کنونی که جامعه با وجود حکومت دینی و فقه و مسائل احکام روبرو است جریان روشن فکران مسلمان در نحله های متفاوت خود با بی توجهی به فقه و یا کم ارزش دانستن آن در ایمان مومنان در عمل از نیاز مبرم زمانه غافل ماند.

در حالیکه شریعتی درباره فقه نظر داشت و پرداختن به آن را لازم می دانست.البته نگاه شریعتی به فقه شیعه آرمانی است اما این توجه قابل احترام است.

از طنز روزگار است که روشن فکران مسلمان در بعد از انقلاب در حالی نسبت به فقه غفلت ورزیده اند که نسبت به شریعتی با روحانیت و فقه شیعه رابطه نزدیک داشتند یا دارای تحصیلات حوزوی بودند و این بزرگواران از دلدادگی به دلزدگی رسیدند.

جریان روشن فکری مسلمان بخصوص شریعتی به مفید و درست حرف زدن و گفتن باور داشت شریعتی در بازخوانی شیعه دید اصلاح طلبانه داشت اما بعد از انقلاب روشن فکران مسلمان به دلیل ویژگی انتزاعی در بازخوانی شیعه دچار افراط یا تفریط شده اند.

شریعتی توجه داشت که شیعه مذهبی از دین اسلام است و مذهب در طی زمان تکامل یا تطور می یابد و ویژگی جامع و مانع پیدا می کند تا با مذاهب دیگر دین اسلام تعامل کند.در نتیجه در عین اعتقاد به وحدت مسلمین به محو هویت شیعه معتقد نبود و شیعه تعاملی را به جای شیعه تقابلی با اهل سنت مطرح کرد.

 

شریعتی و گرایش به علوم اجتماعی(جامعه و تاریخ)

نیاز به تفکر فلسفی و کلان اندیشی و داشتن دید کلی شرط لازم تفکر است ،غفلت از تاریخ و جامعه بخصوص در جامعه خاص اشتباهی بزرگ است.مشکل بزرگ دانشگاه های ما عدم تطابق تحصیلات آکادمیک با شرایط جامعه است.

حال اگر دید کلان و انتزاعی و بدون آشنایی به تاریخ معاصر و جامعه ایران را بر ایراد قبلی اضافه کنیم کار مشکل حادتر می شود.

برخی روشن فکران مسلمان به تاریخ معاصر و جامعه ایران چندان توجه یا آشنایی نداشتند. به خصوص تاریخ معاصر ایران مانند نهضت ملی ،مشروطیت ،ملت و دولت و غیره در در بحث های حلقه کیان و برخی دیگر از نحله ها مغفول بوده اند.

زمانی که سیاسیون حلقه کیان به این بحث ها نیاز پیدا کردند با ترجمه های دیدگاه های غربی متداول غربی به بررسی مسائل فوق پرداختند.

در این مورد مثالی میزنم. یکی از چهره های برجسته از حلقه کیان در یک مناظره با بنده تاکید ملی مذهبی ها بر مصدق را ناسیونالیسم افراطی می دانست و باور داشت که باید بر حقوق فردی تکیه کرد و در جهانی شدن هویت گرا نبود. از این قبیل مثال ها کم نیست.

طرح اسلام هویت و اسلام حقیقت اساس دیدگاه جریان سیاسی اصلاح طلب شد که به حلقه کیان متصل بود.

به جای محو هویت باید آن را لطیف کرد. اسلام به تعبیر شریعتی در فرهنگ های ملل مختلف جلوه می کند.جالب این بود که حلقه کیان و مرحوم مطهری در مخالفت با این نگاه تنوع فرهنگ ها در اسلام مشکل داشتند.

اما شریعتی در مورد تاریخ معاصر و جامعه چه دارد

شریعتی به کلام جرج گوریچ استاد جامعه شناس یهودی تبار و تروتستکیست خود باور دارد که می گفت «جامعه ها داریم نه جامعه». او می گفت مذهب ها داریم نه مذهب . این دو جمله کلیدی است و الزام آور به اینکه باید مصداقی سخن گفت و برای هر جامعه و ملیت باید متناسب با شرایط و احوال آن راه حل یا درمان ارائه داد.شریعتی در این مورد برجسته است.

اما با همین دو جمله بخشی از آثار شریعتی قابل نقد می شود همان گونه که اصلاح دینی و پروتستانتیسم اسلامی او قابل نقد است.

به عنوان نمونه اسلام شناسی مشهد واقع گرایانه با نگاه آرمانی است.اما اسلام شناسی تهران در سه جلد آرمان گرایانه و بدون توجه به امور واقع است.

کتاب شهادت شریعتی دارای ویژگی دوگانه واقعیت و آرمان شهادت است.

پرسش شریعتی در درس گفتار های حسینیه ارشاد از تاریخ ادیان به اسلام شناسی نشان از نگاه آرمان گرایانه فیلسوفانه از منظری جامعه شناس داشت که در رقابت با مارکسیسم تلاش داشت که در آرمان گرایی مکتب ها کم نیاورد. در حالیکه قرار بود که جامعه شناسی ادیان را بعد از تاریخ ادیان بیان کند.

اما همین شریعتی مرحله مبارزه ملی – ضد استعماری را در آخرین اثر باور دارد و بعد از مبارزه ضد استعماری در تحقق دولت ملی باور دارد.اما در رقابت با مارکسیسم به جای تاثیر بر اصلاحات دموکراتیک دولت ملی به نوعی توهم سوسیالیستی دامن میزند.

با این همه گرایش به علوم انسانی با نگاه کلی به فلسفه و توجه به واقعیت جوامع و شناخت تاریخ که در آثار شریعتی است ،می تواند مورد توجه ما قرار بگیرد.در همین راستا است که توجه به گرایش علمی شریعتی نیاز جامعه ماست.

البته بزرگان دیگری هم هستند که توجه تاریخ و بخصوص تاریخ معاصر و جامعه ایرانی داشته اند اما به جز تنی چند از رو.شن فکران مذهبی مانند مهندس سحابی و لطف الله میثمی این توجه بسیار اندک بوده است.

نو شریعتی ها و طیف ایران فردا و چشم انداز ایران در میان روشن فکران مسلمان نگاه راهبردی دارند.اما نو شریعتی ها به دلیل مواجه نظری با طیف حلقه کیان با ورود به بحث های انتزاعی در عمل بیشتر از تاریخ و جامعه غفلت کرده اند.

مباحثی که لازم است اما کافی نیست.برای الگو سازی مناسب نیستند اما ایستگاهی برای تمرکز و استراحت به حساب می آیند.

جامعه شناسی دین در غرب تحت تاثیر آرای دورکیم و ماکس وبر و... است.

آنها جایی برای دین در عرصه عمومی قائل نیستند.پس چگونه می توان با مبانی این جامعه شناسی تحلیل جوامع مسلمان و دین اسلام پرداخت.

به راستی نو شریعتی ها چرا ایده مذهب علیه مذهب و مسئله تکیه به مذهب شریعتی را مورد نقد و بررسی سازنده قرار نداده اند.؟

شریعتی گرایش مورد نیاز جامعه ماست .اما پرداختن به گرایشات علمی وی چگونه بوده است؟

در گرایش علمی شریعتی به جامعه و تاریخ لزوم توجه به تاریخ معاصر باعث شده است که به جای طرح متد هندسی با توجه به تاریخ اسلام و شیعه شناسی وی نگارنده به طرح ایده شیعه تعاملی به جای شیعه علوی برسم و به راهبرد جامعه محور امام صادق توجه کنم.و به لزوم داشتن پایگاه مادی و اقتصادی در کنار اندیشه توجه نمایم.

به شیعه به عنوان مذهب در اسلام توجه داشته باشم و تلاش در راه اصلاح در باورهای شیعه را به جای نقد شیعه مورد توجه قرار دهم چون هر مذهبی در یک دین دارای برخی اصول و مبانی است که باید به آن توجه داشت.

اما مهمتر از همه تاثیر گرایش علمی شریعتی در مورد تاریخ معاصر بر نگارنده بود که موجب شد از فلسفه سیاسی که بحث باید و نباید باور های سیاسی است و بحث های جامعه شناسی روی آورم.

مساله جامعه شناسی قدرت در ایران مسئله مهمی است ،بشیریه به این مساله به شکل آکادمیک پرداخته است. شاید بعد از حمید عنایت که خداوندگان اندیشه سیاسی را در ایران ترجمه کرد و فلسفه سیاسی مدرن را ترجمه و ترویج کرد حسین بشیریه جامعه شناسی قدرت را در دانشگاهها مطرح کرد اما جامعه شناسی قدرت در ایران را چندان مورد کنکاش قرار نداده است.

در این نقد و بررسی مباحثی چون قدرت و مذهب ،جامعه مدنی و مذهب ،جامعه مدنی و حکومت دولت محوری یا جامعه محوری مورد توجه قرار می گیرد.

در عین حال باید اساتید جامعه شناسی در ایران علوم آکادمی را به تجربه ایران پیوند بزنند تا دروس جامعه شناسی سیاسی در ایران عینی تر و راهگشاتر باشد.

نگارنده از سال 1384 در مورد جامعه شناسی قدرت در ایران تلاش کرده ام. البته بحث های نگارنده تجربی است و نه آکادمیک. کاویدن پنج گانه مذهب،دولت،توسعه،دموکراسی و جامعه مدنی در ایران از دغدغه های فکری نگارنده در سال های اخیر بوده است.

 

3-راهبرد شریعتی و نهادهای مدنی .

 

شریعتی در عرصه راهبرد برای آزادی و توسعه سه مرحله داشته است.

1-آگاهی بخشی به مردم وظیفه روشن فکر است.

2-دموکراسی متعهد و تسخیر حکومت برای برابر کردن .

3-آگاهی بخشی به متن جامعه چون روشن فکران رهبران خوبی در مقام دولت مرد نبوده اند.

شریعتی در بدو ورود با وجود ذهن آرمانی و اتوپیایی خود توجه به هنر و ادبیات و سینما و تاتر دارد. این اقدامات برای تاثیر گذاری بر جامعه و ذهن جوانان و طلاب است.

شریعتی راهبرد اگاهی بخشی به جامعه و خودآگاهی خویشتن را توضیح می دهد که این آگاهی بخشی کلان و دوران ساز است.

داستان خلقت انسان ،هابیل و قابیل، مناسک حج شق القمر شریعتی است.که انسان ،جامعه آرمانی و تاریخ بشر را توضیح می دهد.

وی الگوی متعالی از دوران طلایی اسلام را مطرح می کند و شیعه علوی و شیعه صفوی را در مقابل یکدیگر قرار می دهد .

.

از این نگاه فرهنگی کلان محور شریعتی در مواجهه با مارکسیست ها از تجربه کنفرانس باندوگ به نظریه و راهبرد دموکراسی متعهد می رسد که نشانی از دولت محوری احزاب روشن فکری در جهان است. در اینجا انقلاب کوبا و الجزایر مورد توجه قرار می گیرد که این نظریه برای یک دوران خاص است.

این پرش راهبردی از فرهنگ به سیاست آن هم از فرهنگ ایدئولوژی به سیاست دولت محور رسم دیرینه روشن فکران مسئول و دردمند در ایران است که کامیاب نیست.

شریعتی از تجربه بعد از زندان و بعد از سرنوشت مجاهدین خلق در قسمت دوم مجموعه آثار 4 نظریه بازگشت به متن جامعه را بیان می کند.در جامعه فرار از سیاست به نظرو بحث فرهنگی که نوعی انزوا یا آرمان گرایی را در پی دارد بسیار مد و متداول است.حتی شریعتی از سال 1336 تا 1339 همین کار را می کند.

هم اکنون بسیاری به نام آگاهی بخشی به بحث های اتوپیایی شریعتی روی می آورند و آگاهی را امری کلی ،کلان و آرمانی تعریف می کنند و معتقد به انجام آن هستند.

اما مشکل زمانی حاد می شود که به دلایل سیاسی ناگهان پرش از فرهنگ و روشن فکری به سیاست دولت محور انجام می گیرد که نتیجه آن دور باطل فرار به فرهنگ و یا پرش و جهش به دنیای سیاست است.

شریعتی به شکل تلخی نمونه روشنفکر فرهنگی است که ناگهان وارد مهمترین نظریه های سیاسی دولت محور مانند دموکراسی متعهد می شود.اما به واسطه تجربه خود دموکراسی متعهد را کنار می نهد.

باید توجه کرد اگر شریعتی در پارادایم ایران ملی با الگوی مصدقی سخن گفت با استعمار ،استبداد و استثمار درگیر بود و معتقد به آگاهی بخشی به جامعه بود.

ما در پارادایم ایران مدنی از چه آگاهی باید سخن بگوییم و چه مدلی را باید پیشنهاد کنیم؟.

عدم عنایت به جامعه مدنی و نهاد های مدنی در جامعه ما دردی همه گیر است.

آگاهی مفهومی شریعتی باید به آگاهی مصداقی تبدیل شود. به عبارتی باید مشخص شود انسان آزاد ،مسئول آفریننده که شرقی مسلمان و ایرانی است زن است یا مرد است .چه هویتی دارد. کرد، لر ،بلوچ و فارس است.چه شغلی دارد و...

باید مشخص کرد چگونه می توان به هویت ،جنسیت و شغل وی شخصیت داد تا او دارای شخصیت شود.

به عبارتی آگاهی مفهومی از جنس شریعتی کلان ،ملی و منطقه ای است و نهاد های آن ادبی ،هنری و فکری است.این نهاد ها از منظر صنفی مورد توجه نیستند.

آگاهی بخشی امروز مصداقی توجه به ایران مدنی است که به حقوق جنسیتی ،صنفی و هویتی افراد توجه می کند.نهاد های مهم این نوع آگاهی نهاد های مدنی ایران است که امکان هماهنگی و تشکل وبروز این خواسته ها را فراهم کند.تا خواسته ها تبدیل به حقوق قانونی شود.

ایران مدنی در حقیقت زیر ساخت ایران مدنی قدرتمند است . بدون ایران مدنی در پارادایم دولت –ملت مدرن که بر اساس مردم سالاری است ایران قدرتمند به وجود نمی آمد.دولت محوری مقدم بر جامعه دمحوری نیست.

خود اگاهی در آرای شریعتی مفهومی است انسانی آرمانی و مسئول که البته چنین انسان هایی کم هستند.علی ،فاطمه و حسین این گونه اند.

در خود آگاهی مصداقی، ما به دنبال انسان هایی هستیم که در عین زندگی کردن وظایف خود را انجام می دهند. اینان انسان هایی متوسط هستند.

جامعه با انسان های آرمانی جهت می گیرد اما با انسان های خوب و متوسط ساخته می شود.

بی گمان در یک گلستان چند گل نیز سر آمد می شوند اما در خارستان چند گل جلوه می شوند.اما با چند گل خارستان گلستان نمی شود.

انسان متوسط دارای نقاط ضعف و قوت است که با همین ویژگی ها در جامعه مورد قضاوت قرار می گیرذد.،به عبارتی در خود آگاهی مصداقی انسان شناسی شریعتی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. انسان شناسی شریعتی آرمانی و جذاب است اما نخبه گرا است و نقشه راه نیست.

اما خود اگاهی مصداقی علاوه بر توجه به هویت کلی انسان به هویت خاص و اجتماعی وی و همچنین به جنسیت مشخص و خصایص نوع انسان و خصایص شغلی او توجه می کند.

نهاد مورد توجه در خود آگاهی مصداقی نهاد های مدنی اعم از صنفی ،قومی و ملی هستند.

 

خاتمه

 

نوشتار بلند شده است امید وارم که موثر هم باشد.

در پایان باید بگویم که در ابتدا با نسبت خود با شریعتی که دلداده اما سر سپرده نیستم شروع کردم و توضیح دادم که ما میراثی داریم این میراث باید نقد و بررسی شود.

شرح دادم که سیر فکری من با شریعتی چه بوده است. در قسمت بعدی بحث از بینش دوران ساز شریعتی که اصلاح دینی است شروع کردم. اصلاح دینی شریعتی را ملاک نقد پروتستانتیسم آن شمردم و ادامه یک اصلاح دینی ممکن را توضیح دادم.

اصلاح دینی بزرگترین و ممکن ترین پروزه شریعتی است که نحوه تعامل با آن مجموعه آثار وی را تحت تاثیر قرار می دهد.

در قسمت گرایش علمی شریعتی نشان دادم که توجه به تاریخ و جامعه و مهمتر دانستن آن از فلسفه انتزاعی و آرمانی نیاز زمانه است.

نحوه نگارش فلسفی به دین و قدرت با نحوه جامعه شناختی به دین و قدرت سیاسی را مطرح کردم و تلاش خود را در ادامه منطقی توجه به نقش دین و جامعه شناسی قدرت توضیح دادم.

در باب اگاهی مصداقی و مفهومی و نقش روشن فکران در این مورد سه دوره راهبردی نقش راهبردی روشن فکر را بر شمردم.

نقش روشن فکران را در آگاهی بخشی مصداقی تبیین کردم و توضیح دادم که آگاهی بخشی به جامعه چگونه می تواند امکان پذیر باشد.


 


دادگاه انقلاب گرگان برای چهار تن از اعضای ستاد دانشجویی میرحسین موسوی در استان گلستان، احکام سنگین حبس صادر کرد.

به گزارش دانشجونیوز، دادگاه انقلاب گرگان احکام چهار تن از دانشجویان این شهر را که پیشتر به مدت 10 روز بازداشت بودند صادر کرد.

طبق این حکم مبین میرعرب به چهار سال، حسین مطلوبی به 18 ماه، علیرضا رهنمایی به 15 ماه و سامان بزرگی به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.

گفتنی است اتهام این افراد "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" اعلام شده است.


 


رئيس کل بانک مرکزي گفت: بانک مرکزي زورش به بانک‌هاي دولتي براي افزايش سرمايه نرسيد، زيرا مجلس شوراي اسلامي يک طرف قضيه بود و نمي‌توانستيم اين طرح را به سادگي اجرا کنيم.

به گزارش ايلنا، محمود بهمني، رئيس کل بانک مرکزي صبح امروز در اتاق بازرگاني تهران و در جمع فعالان اقتصادي با اعلام اين مطلب افزود: بانک مرکزي با همکاري نمايندگان بخش خصوصي اقدام به ايجاد کميته‌هاي استاني براي وصول مطالبات بانک‌ها کرده است.

وی در خصوص تامين منابع بانک‌ها اظهار داشت: ما بايد براي تامين منابع بانک‌ها به دنبال راه حل‌هاي ديگري باشيم، زيرا از طريق افزايش سرمايه نتوانستيم به اين هدف دست يابيم.

رئيس کل بانک مرکزي اذعان کرد: افزايش سرمايه اوليه يکي از راه حل‌هاي تامين منابع مورد نياز بانک‌ها بود که از اين شيوه بانک‌هاي خصوصي و موسسات مالي و اعتباري استفاده کردند. اما بانک مرکزي زورش به بانک‌هاي دولتي براي افزايش سرمايه نرسيد، زيرا مجلس شوراي اسلامي يک طرف قضيه بود و نمي‌توانستيم اين طرح را به سادگي اجرا کنيم.

تاکيد بانک مرکزي بر حمايت از بخش توليد

وي در خصوص حمايت بانک ‌مرکزي از بخش توليد گفت: براي رفع کامل مشکلات بخش توليد لازم است تا از آنها به صورت کامل و جدي حمايت شود و به همين دليل بانک مرکزي قصد دارد تا از بخش توليد حمايت جدي به عمل بياورد.

وي افزود: در حال حاضر تخفيف بخشي منابع بانکي به بخش توليد 37 درصد است که اين رقم در سال‌هاي گذشته 32 درصد بود.

بهمني با اشاره به نرم جهاني 6.5 درصد براي ذخيره قانوني بانک‌ها اذعان داشت: ذخيره قانوني بانک‌ها در ايران 17درصد بود در حالي که بر اساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي اين ذخيره قانوني مي‌توانست بين 10 تا 30 درصد باشد.

رئيس کل بانک مرکزي تصريح کرد: ظرف دو سال ذخيره قانوني بانک‌ها را به 10درصد رسانديم که اين رقم حداقل ميزان تعيين شده براي بانک‌ها است.

اين مقام مسئول خاطرنشان کرد: بانک مرکزي با گشايش خطوط اعتباري براي بانک‌ها ذخيره بانک مرکزي را به صفر رسانديم که اين رقم از نرم جهاني نيز پايين‌تر است.

رئيس کل بانک مرکزي با اشاره به اجراي قانون هدفمندسازي يارانه‌ها متذکر شد: با اجراي اين قانون بايد نقدينگي واحدهاي توليدي تا 20 درصد افزايش يابد، زيرا در غير اين صورت واحدهاي توليدي با کاهش ظرفيت توليد و افزايش هزينه‌هاي سربار مواجه خواهند شد.

به گفته اين مقام مسئول اگر نقدينگي واحدهاي توليدي در زمان اجراي قانون هدفمندسازي يارانه‌ها افزايش نيابد به طور قطع ميزان توليد کاهش خواهد يافت.

موسسات مالي و اعتباري غيرقانوني تورم را افزايش مي‌دهند

رئيس کل بانک مرکزي در بخشي از سخنان خود به وجود منابع سرگردان در سيستم مالي کشور اشاره کرد و اذعان داشت: وجود موسسات مالي و اعتباري غيرقانوني موجب شده بود تا در سيستم مالي کشور سرمايه هاي سرگردان وجود داشته باشد و بانک مرکزي نمي‌دانست چه تعداد صندوق قرض الحسنه و موسسه مالي و اعتباري در کشور وجود دارد.

بهمني ادامه داد: موسسات مالي و اعتباري غيرقانوني با نام ائمه اطهار از مردم پول مي‌گرفتند و اين منابع را با دريافت سود 30 تا 32 درصد در اختيار مردم قرار مي‌دادند که اين اقدام زمينه افزايش تورم را در کشور مهيا مي‌کرد.

در 30 سال گذشته هيچ کس زورش به موسسات مالي و اعتباري غير قانوني نمي‌رسيد

بهمني در بخش ديگري از سخنان خود اظهار داشت: بانک مرکزي با خواهش و تمنا توانست موسسات مالي و اعتباري را براي گرفتن مجوز راضي کند و با اين اقدام منابع کشور کاملاً شناسايي شد.

رئيس کل بانک مرکزي افزود: بانک مرکزي به مرور موسسات مالي و اعتباري را داراي مجوز کرد در حالي که طي 30 سال گذشته اين موسسات کاملا آزاد بوده و زور هيچ کس به اين موسسات نمي‌رسيد.

بهمني با تاکيد بر مصرف کنترل شده تسهيلات خاطر نشان کرد: تسهيلاتي که در اختيار متقاضيان قرار مي‌گيرد بايد در نحوه مصرف آنها کنترل دقيقي صورت بگيرد.
به گفته اين مقام مسئول بسياري از تسهيلات به عنوان ايجاد اشتغال دريافت شده و در بخش مصرفي هزينه مي‌شود و اين اقدام زمينه ايجاد اشتغال در کشور را از بين مي‌برد.

كاهش نرخ ارز بزرگترين اشتباه اقتصادي

وي در خصوص تعيين نرخ ارز در کشور گفت: نرخ ارز در ايران به صورت شناور مديريت شده تعيين مي شود زيرا ما نمي توانيم نرخ ارز را بدون توجه به عرضه و تقاضا افزايش دهيم.

بهمني با اشاره به کاهش نرخ ارز در کشور در برهه اي زمان اظهار داشت: اين اقدام موجب شد تا تمامي دارائي هاي ذخاير ارزي از کشور خارج شود و اين بزرگترين اشتباهي بود که در بخش اقتصاد کلان کشور رخ داد.

وي افزايش قيمت ارز را يکي از عوامل گران شدن توليد دانست و اذعان داشت: افزايش قيمت ارز به منظور بالا بردن صادرات دور تسلسل است زيرا به همان ميزان که صادرات ما افزايش پيدا مي کند قيمت محصولات وارداتي نيز گران تر مي شود. بنابراين بايد از صادرات به وسيله نرخ سود ترجيحي و اعطاي مشوق ها حمايت کنيم.

رئيس کل بانک مرکزي گفت: ما ارز مجاني نداريم که خريداري کرده و آن را به بازار تزريق کنيم تا بدين وسيله قيمت ارز تغيير کند زيرا اين اقدام به مصلحت کشور نيست و بانک مرکزي در صورتي که افزايش قيمت طلا و ارز به شکل حبابي باشد وارد بازار خواهد شد.

اين مقام مسئول خاطر نشان کرد: در حال حاضر بانک مرکزي نرخ ارز را آزاد گذاشته است اما در هزينه کردن منابع ارزي بسيار حساس هستيم زيرا رشد اقتصادي منابع نفتي ايران 3 درصد و رشد اقتصادي درآمدهاي کشاورزي 12 درصد کاهش يافته است.


 


نام و یاد شهید آیت‌الله دکتر بهشتی با تحزب درآمیخته است. در این گفت‌وگو برآنیم تا به سازوکار حزبی و استراتژی یک حزب اسلامی از دیدگاه شهید بهشتی بپردازیم تا از این طریق به اندیشه‌های اندیشمند بزرگی دست یابیم و با دغدغه‌هایش آشنا شویم. برای این کار به سراغ دکتر محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، و فرزند شهید دکتر آیت الله بهشتی رفتیم. متنی که در ادامه می آید، متن مصاحبه با ایشان است:
شهید بهشتی در تعیین سازوکار داخلی حزب چه استراتژی را دنبال می‌کرد؟ آیا از منظر ایشان در درون حزب یک ساختار دموکراتیک پذیرفته شده بود؟
ایشان در مورد جذب افراد برای همکاری در حزب خیلی تلاش می‌کرد و حتی افرادی در مرکزیت حزب فعال بودند که گاه نسبت به حضور آنها خیلی انگیزه مثبتی هم نداشت اما علت ادامه این همکاری اعتقاد ایشان به کار جمعی بود تا آنجا که ایشان از من خواست از فردی برای همکاری و مشارکت در حزب دعوت کنم که بارها علیه حزب صحبت کرده بود، اما برای ایشان اصل حرکت جمعی اصل بسیار مهمی بود. حاضر بود که کندتر حرکت کند اما با جمع حرکت کند. حاضر بود خلاف رای و نظرش در جمع تصمیم گرفته شود و او خودش را ملتزم به آن تصمیم می‌دانست به دلیل اینکه به نحو واضحی ایشان به نقطه ضعف ما در کار جمعی آگاهی و وقوف پیدا کرده بود.
در این زمینه می‌توانید به مواردی اشاره کنید؟
در جریان نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ایشان و عده‌ای از اعضای شورای مرکزی، آقای دکتر حبیبی را به عنوان کاندیدای حزب پیشنهاد می‌دادند. رای ایشان و همفکرانشان در درون حزب در اقلیت قرار گرفت اما مرحوم شهید بهشتی به عنوان دبیرکل آقای جلال‌الدین فارسی را که جمع به ایشان رای داده بود به عنوان کاندیدای حزب معرفی کرد و هیچ‌گاه در مکالمات تلفنی و سخنان شخصی هم نظرش را از جمع تفکیک نکرد؛ برخلاف ما که اگر جایی هم بخواهیم جمعی حرکت کنیم در آخر جنبه‌ فردی خودمان را حفظ می‌کنیم و راه خودمان را تفکیک می‌کنیم، اما ایشان ملتزم بود به تصمیم جمع و هیچگاه من نشنیدم که ایشان تفاوت نظر خودشان را با تصمیم جمعی در جایی مطرح کنند. من به طور مکرر شاهد این نوع عملکرد و رفتار ایشان بودم که برخلاف رای شخصی خودشان به تصمیم جمع ملتزم بودند. هر چند به دلایل مختلف ایشان قدرت اقناع بالایی داشت. به یاد دارم که در فاصله سه ماه قبل از تیرماه سال شصت در جلسه‌ای که در آن ۱۵ نفر شرکت کرده بودند ایشان پیشنهادی را مطرح کردند که بالاتفاق ما با آن مخالف بودیم. اما در پایان یک جلسه سه ساعته غیر از وقت نماز که ایشان مقید بود نمازشان را اول وقت بخوانند در این جمع عده‌ای موافق با رای مرحوم شهید بهشتی بودند و عده‌ای دیگر هم حداقل دیگر مخالف نبودند و برای من این روحیه ایشان از قبل از انقلاب بسیار جالب توجه بود که هم تحمل و هم توانایی اقناع بالایی داشت و معتقد بود که اگر می‌خواهیم به طور جمعی حرکت کنیم باید همدیگر را قانع کنیم و حرکت کنیم.
من قبل و بعد از انقلاب در عرصه اجتماعی – سیاسی و حتی در عرصه خانوادگی یک مورد به خاطر ندارم که ایشان گفته باشد من چون فلان سابقه، مرتبه علمی یا مسئولیت را دارم و یا چون روحانی هستم یا مسئول خانواده هستم بنابراین شما باید این کار را انجام دهید به هیچ وجه چنین رفتاری از ایشان به یاد ندارم. شهید بهشتی این توانایی را داشت که بتواند مجموعه‌ای را که با هم همزیستی اجتماعی دارند در یک مسیر اقناع متقابل طبیعی با خود همراه کند. برای من که امروز خود پدر خانواده هستم این توانایی و اهمیت و دشواری آن ملموس‌تر شده است و هر گاه که بعضا در معرض این موضع قرار گرفتم که بخواهم عنوان کنم باید با من همراه شوید الگوی مرحوم شهید بهشتی بود که مانع شد و هشدار داد که مراقب باش که این نحوه برخورد موفق نخواهد بود. نمی‌خواهم بگویم پیش نمی‌آید؛ اما بالاخره اگر بخواهد انجام شود باید یک بار در کل زندگی اتفاق بیفتد، اما برخی گمان می‌کنند در کل زندگی می‌توانیم این چنین همزیستی سالم و زندگی مشترک خانوادگی یا اجتماعی داشته باشیم.
با توضیحاتی که شما در مورد اندیشه و دغدغه‌های اجتماعی – سیاسی شهید آیت‌الله دکتر بهشتی دادید این سوال پیش می‌آید که چه دلیل عمده‌ای مانع از نهادینه کردن الگوی حرکت جمعی و ایده‌آل‌های دکتر بهشتی در روند فعالیت حزب شد؟
حزب جمهوری اسلامی ازهمان آغاز با یک معضل پیش‌بینی نشده روبه‌رو شد و آن اینکه امکان این را پیدا نکرد که یک رشد طبیعی داشته باشد به این معنا که از یک هسته کوچک شروع شود و آرام آرام بتواند اعضای خودش را در میدان عمل شناسایی و جذب کند و بعد اگر افرادی در عمل ناکارآمدی یا ناسازگاری با اهداف حزب دارند بتواند آنها را پالایش کند مجال هیچ یک از اینها را پیدا نکرد و در شرایط خاصی در وضعیت پرفراز و نشیب آغاز انقلاب این حزب شکل گرفت و به دلیل وجود چهره‌های شناخته شده در حزب مورد اعتماد عمومی واقع شد.
این مسئله چنان دامنگیر حزب شد که در طول دوران هفت ساله فعالیت حزب نتوانست از این وضعیت خود را رها کند هر چند سعی کرد به نوعی از عهده مسئله برآید اما کاملا پیدا بود که همان مشکل اول کماکان در حزب باقی بود و به عنوان مثال در مرکزیت حزب ذهنیت، طرز فکر، تصمیم‌گیری و نحوه برخوردی وجود داشت، اما هیچ ضمانتی وجود نداشت که همین نحوه برخورد و بینش با آن عمق در شعب حزب در شهرستان‌ها عینا ساری و جاری باشد. چرا که نوع شکل‌گیری در یک فرآیند تشکیلاتی صورت نگرفت و اگر تشکیلاتی شکل گرفت کوششی برای برآمدن از وضعیت غیرمترقبه آغازین بود و در همان سطح هم توانست خود را پیش ببرد. نه اینکه تشکلی که از درون می‌توانست بزاید و به انتخاب خودش و با تصمیم قبلی نمایندگی خودش را تاسیس کند. بلکه مجموعه‌هایی موجود بود و حزب برای تشکل یافتن و سازمان یافتن آنها تلاش می‌کرد. بنابراین به راحتی ممکن بود در عرصه‌های مختلف، موضع‌گیری‌هایی صورت بگیرد که الزاما با مرکزیت حزب هماهنگ نبود و حتی از آن اطلاعی هم نداشته باشد.
البته نظر مرحوم شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و برخی از دوستان ایشان این بود که حزب تا حدود زیادی نمایانگر جامعه باشد. به این معنا که تنوع و گوناگونی موجود در جامعه در حزب وجود داشته باشد و در واقع حزب تبدیل به حزب صنف یا قشر خاصی نشود. درست به همین دلیل است که شاخه‌های مختلف از جمله شاخه دانش‌آموزی از بخش‌های قابل ملاحظه‌ای بود که در سطح گسترده‌ای فعالیت می‌کرد و برپایی و رشد قابل توجهی داشت.
به اعتقاد شما راهبردهایی که شهید بهشتی در تاسیس و تداوم فعالیت حزب به کار گرفت چه نتایج مثبتی برای جامعه ما به دنبال داشت؟
به‌رغم اینکه از آن زمان و به خصوص بعد از توقف فعالیت حزب در سال ۶۵ مجموعه‌های مختلفی در کشور پدید آمدند.
من بی‌آنکه بخواهم نسبت به حزب کمترین تعصبی داشته باشم مجموعا برداشتم این است که با تمام مشکلاتی که این تشکل در طول دوران فعالیتش داشت نیروهایی که در درون حزب گردهم آمدند دارای وجوه مشترکی بودند و به ویژه تاثیر تربیتی و جامعه‌پذیری حزب در طول فعالیت ۳-۲ ساله اول آن به عنوان یک تجربه کم‌نظیر در جهت کار جمعی به شمار می‌آید. به طوری که اعضای آن در یک تشکیلات سیاسی می‌توانستند خود را در جایی احساس کنند که با هدف خدمت اجتماعی فعالیت کنند، حزب تبدیل نشد به حلقه کوچکی از افرادی که خود را به نوعی تافته جدا بافته اجتماع حس می‌کنند. به ویژه تحزب‌هایی که بر مدار نوعی نگاه انتلکتوال نسبت به حرکت سیاسی – اجتماعی شکل می‌گیرد به زودی در معرفی این خط می‌گیرد که تبدیل به حلقه‌ای متشکل از افرادی نبود که خودشان را به نوعی بالاتر و فهیم‌تر از جامعه و آینده‌نگرتر از آن تلقی می‌کنند. چنانکه حضور جدی مردمی برای آنها مسئله ثانوی می‌شود به این معنا که نگاه به حضور مردم بیشتر ابزارانگارانه می‌شود. به گونه‌ای که دیگران را برای عملی کردن مقاصدی می‌بینند که توسط جمعی تعیین می‌شود و من این وضعیت را یک آفت جدی تلقی می‌کنم. به ویژه در سال‌های اخیر کمابیش مجموعه‌هایی تشکیل شده اما نتوانست پیوند روشنی با مردم برقرار کند. درست به همین دلیل در عرصه اجتماعی مشخصا این احساس در میان مردم مطرح شد که این تشکل‌ها تا چه اندازه بازگوکننده مسائل ما هستند و به سرعت با طرح این سوال رابطه مردمی از دست رفت.
این درست است که حزب جمهوری اسلامی از جهات مختلفی تشکیلاتی بود اما به دلیل حضور جدی‌تر مردمی احساس من این بود که ویژگی پیوند‌دهنده موثری داشت. هر چند ممکن است این نقش باارزش حزب در روزهای بحرانی آغاز انقلاب درک نشود اما اینکه نوعی تماس، گفت‌وگو و توافق پیرامون مسائل اجتماعی پدید آید و برای به مرحله تصمیم‌گیری رساندن این مسائل تلاش جمعی صورت گیرد یک موفقیت بسیار مهم و حیاتی در مقطع پرفراز و نشیب پس از پیروزی انقلاب محسوب می‌شود. اما حزب جمهوری اسلامی فراتر از این موفقیت نیازمند انتظامی فراتر از آنچه که داشت بود و در این زمینه مجموعا به ویژه پس از ضربه سنگین حوادث سال ۶۰ میزان توفیقی که برای دستیابی به تشکل و ماهیت حزب مطلوبش لازم داشت را نتوانست کسب کند. تلقی مرحوم شهید بهشتی از حزب ابزاری نبود که تنها برای در اختیار گرفتن مراکز تصمیم‌گیری قانونی کارآمدی دارد بلکه درست نقش حزب را در برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری و تربیت افراد می‌دانست.
هر چند من معتقدم که از جمله وظایف احزاب است که کابینه سایه تشکیل بدهند و توضیح دهند که اگر بخواهند مسئولیت را عهده‌دار شوند فلان فرد مسئولیت کدام بخش را بر عهده دارد و حتی معتقدم نظامی که می‌خواهد آینده‌نگرانه عمل کند باید اطلاعاتی در اختیار آنها بگذارند تا بتوانند برای تدوین برنامه‌های خودشان تلاش کنند. همه اینها از جمله کارکردهای مطلوب نزد شهید بهشتی بود. می‌بینیم که نگاه جامعه ما به مسائل و عدم توافق در سیر حرکت جمعی یک نقصان و مانع اساسی به شمار می‌آید. در حالی که اساسا حرکت موفق حزبی منوط به این مسئله است.
اساسا اندیشه ائتلاف در آغاز پیروزی انقلاب در موضوعی همچون انتخابات ریاست جمهوری اولین بار توسط شهید بهشتی مطرح شد و هر چند کاندیدای حزب رای نیاورد اما برای حزب تجربه بسیار مثبتی بود. چنانکه در همین باره کسانی در داخل حزب بودند که اساسا چنین ذهنیتی برای آنها قابل تصور نبود که می‌توان با دیگران در مورد حداقل‌هایی به توافق رسید و برای حرکت اجتماعی جمعی از بخشی از هدفمان بگذریم. از این رو تبدیل نگاه همه یا هیچی به نگاهی که می‌تواند براساس مشترکات حرکت کند تجربه بسیار باارزشی بود.
به اعتقاد شما بررسی مجدد دوران فعالیت حزب جمهوری اسلامی و جمع‌بندی تجربیات این حزب چه اهمیتی می‌تواند در گذر از موانع فراروی جامعه ما در سیر نهادینه کردن حرکت‌های اجتماعی داشته باشد؟
من امروز با فاصله ۲۳ سال از توقف حزب جمهوری اسلامی معتقدم اگر ما می‌توانستیم تجربیات باارزشی را که در مسیر فعالیت حزب جمهوری اسلامی به دست آوردیم جمع‌بندی کنیم، کما اینکه همین‌طور می‌توانستیم تجربیات با ارزش ابتدای انقلاب، جنگ و دیگر پدیده‌های عمده تاریخ معاصر کشورمان را جمع‌بندی کنیم، معتقدم که به مراتب راه آینده را به نحو مطلوب‌تری دنبال می‌کردیم و همین‌طور در شکل‌گیری احزاب و فعالیت حزبی که هنوز هم به اعتقاد من در فعالیت‌های اجتماعی ضروری است موفق‌تر می‌توانستیم عمل کنیم و چه بسا می‌توانستیم در تجربیات ده سال اخیر و دوره‌های بعد موفق‌تر عمل کنیم اما همان‌طور که ما نتوانستیم این تجربیات را به اندازه کافی از درون حرکت انقلاب و سال‌های پرفراز و نشیب آغاز انقلاب و دوران پرنکته و آموزنده دفاع مقدس و سال‌های بعد از جنگ اخذ کنیم درجمع‌بندی و اخذ تجربیات دوران فعالیت حزب جمهوری اسلامی نیز موفق نبودیم. اساسا توانایی ما در جمع‌بندی و بهره‌گیری از تجربیات گذشته بسیار ضعیف بوده است. در غیر این صورت در مراحل بعدی به مراتب موفق‌تر بودیم. چنانکه در بسیاری از موارد پیش آمده آنچه را که می‌توانستیم به عنوان تجربه بهره بگیریم در جای دیگری تکرار کردیم و همان نتایج و یا نتایجی مشابه با فاصله‌ای اندک نصیب ما شد و به همین دلیل ما نتوانستیم حرکت جهت‌داری بر مبنای یک تحلیل روشن در عرصه‌های مختلف از جمله مسائل اجتماعی داشته باشیم.


 


عبدالله یوسف‌زادگان دانشجوی نخبه کشور روز دوشنبه ۷ تیرماه بعد از ۱۰۶ روز بازداشت، آزاد شد.
وی با قرار وثیقه ۹۰ میلیون تومانی آزاد شده است.
به گزارش آفتاب، عبدالله یوسف‏زادگان، دارنده‌ی مدال طلای المپیاد ادبی و دانشجوی برتر رشته‌ی حقوق، در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود.
همچنین بهزاد حیدری دانشجوی رشته کشتی‌سازی دانشگاه صنعتی امیر کبیر و از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه که در تجمع اعتراضی روز ۲۲ خرداد در میدان انقلاب بازداشت شده بود، امروز آزاد شد.
حیدری پیش از این در سال ۱۳۸۵ از کمیته انضباطی دانشگاه به ۲ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.


 


معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور گفت: باید عوامل فتنه که در دستگاه های اجرایی فعال هستند توسط مسئولان شناسایی شوند.
به گزارش مهر، لطف الله فروزنده در اولین همایش تشریح مدیریت خدمات کشوری در سال ۸۹ در جمع مسئولان استانداری و استاندار تهران با اشاره به اینکه باید هیئت های تجدید نظر در کشور را فعال کنیم ، افزود: برخی عوامل فتنه در دستگاه های اجرایی ما فعالیت می کردند، وبلاگ درست می کردند، کم کاری می کردند و چوب لای چرخ می گذاشتند این در حالی است که آنان قسم خورده بودند التزام به قانون و ولایت فقیه داشته باشند و مسئولان باید این کارمندان را شناسایی کنند.
وی با اشاره به اینکه یک حکمی در ضوابط اجرایی وجود دارد که بر اساس آن تمام دستگاه ها لیست نیروهای مازاد را اعلام می کنند تا برایشان برنامه ریزی کنیم، افزود: خوشبختانه ماده ۱۴۶ قانون برنامه در این زمینه اجازه داده است و ما باید جدی به سمتی برویم تا فضا را ساماندهی کرده و برای کسانی همچون عوامل فتنه و افرادی که کار نمی کنند نا امن کنیم.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهورافزود: هیچ دلیلی ندارد که مال بیت المال را به این افرادی که یک ریال هم کار نمی کنند بدهیم و باید به گونه ای عمل کنیم تا فضا برای نیروهایی که کار می کنند امن شود.
وی همچنین ادامه داد: در بحث سلامت اداری نیز باید گفت سلامت اداری مکمل دولت الکترونیک است و از طریق فعال کردن هیئت های رسیدگی به تخلفات در صدد ارتقاء سلامت اداری هستیم.
فروزنده با بیان اینکه در تلاشیم تصدی گری دولت را با هدف بهره وری و دقت بیشتر کاهش دهیم، افزود: دولت نهم و دهم از نظر رضایتمندی ارباب رجوع، کاهش فساد اداری بهترین آمار را دارد اما اینها کفایت نمی کند و باید بیشترین تلاش را بکنیم.
هرگونه انتقال و ماموریت به تهران ممنوع است و تا ۱۰ سال دیگر نیز سازمان ها و ادارات دولتی درتهران اجازه استخدام ندارند
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور همچنین با اشاره به انتقال نیروهای دستگاه های دولتی، اجرایی و وزارتخانه ها به استانها و شهرستانهای دیگر کشور در قالب طرح سبک سازی استان تهران افزود: هرگونه انتقال و ماموریت به تهران ممنوع است و تا ۱۰ سال دیگر نیز سازمان ها و ادارات دولتی درتهران اجازه استخدام ندارند.
وی ادامه داد: اقدامات لازم برای استقرار نیروهایی که می خواهند به استانهای دیگر منتقل شوند انجام شده و نیروها در شهرستانها و استانهای کشور با هیچ مشکلی روبرو نخواهند شد چرا که هماهنگی ها با وزیر مسکن، موضوع حقوق و پست و دیگر مواردی که دولت وعده داده است در تهران انجام می شود و کارمندان در مقصد دچار مشکل نخواهند شد.
فروزنده ادامه داد: در صورتی که سهمیه برای گرفتن مسکن مهر وجود نداشته باشد به گونه ای هماهنگ شده که بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان وام خرید مسکن به متقاضی داده می شود که ۱۵ میلیون این وام بلاعوض است.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به قانون مدیریت در کشور افزود: این قانون محورهای اساسی شامل برنامه فرهنگ سازی، ساماندهی نیروی انسانی، بهبود مدیریت، ساماندهی ساختار تشکیلاتی، توانمندیهای نیروی انسانی، توسعه دولت الکترونیک دارد که برای انجام این فعالیت ها نیازمند پشتیبانی هایی از جمله اصلاح نظام پرداخت هستیم.
وی گفت: تا آخر تیرماه دستور العمل های پرداخت پاداش عملیاتی می شود.
وی سلامت اداری، نظام آموزشی، توانمندسازی بخش خصوصی بالاخص تقویت تعاونی ها ، بحث عدالت در استخدام و ارتقاء نظام شغلی را از دیگر موارد مهم در قانون مدیریت عنوان کرد و افزود: باید استخدام ها حتما از طریق آزمون و مراحل پیش برود.
فروزنده در زمینه فرهنگ سازی نیز گفت: ۴ کار اساسی در دستور کار خود قرار داده ایم که شامل باور و اعتقاد مدیران، آگاهی مدیران به ظرفیت های قانونی، اختیارات و منابع و برنامه لازم برای مدیران، تشویق و ترغیب بر اساس شاخص های عملکردی است.
وی علت موفقیت دولت نهم را ارزشی شدن نگاه مدیران عنوان کرد و افزود: مدیران در دولت نهم و دهم ساده زیست و به دور از اشرافیگری هستند.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در بخش دیگری از صحبت های خود در زمینه ساماندهی نیروی انسانی افزود: متاسفانه تعدیل نیروها در زمان هاشمی رفسنجانی و خاتمی جواب نداد و ما بعد از جنگ با ۸۵۰ هزار نیرو مواجه بودیم که در زمان تحویل به خاتمی به بیش از ۲ میلیون نفر رسید و سیاست تعدیل در این دولت ها نه تنها جواب نداد بلکه با گسترش تشکیلات دولتی در دوران خاتمی مواجه شدیم و تعداد نیروها به بیش از ۲ میلیون نفر رسید.
فروزنده افزود: بر این اساس ما دو راهکار داریم ابتدا اینکه وظایف حاکمیتی را مشخص کنیم و وظایف تصدی گری دولت را در جایی که می توان به بخش خصوصی واگذار کرد واگذار کنیم.
وی ادامه داد: ۸ دستگاه دارای بیشترین نیرو هستند که حدود ۷۰ درصد از این نیروها در آموزش و پرورش، وزارت صنایع، بانک ها و وزارت بهداشت است که می توانیم واگذاری را از طریق نیروهای این نهادها انجام دهیم.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در ادامه سخنانش به روش های واگذاری با رویکرد تعاونی اشاره کرد و افزود: در زمان حاضر حدود ۱۵ هزار نفر برای انتقال ازتهران ثبت نام کرده اند که حدود ۷ هزار نفر از آنان از دستگاه های اجرایی اند و باید بلافاصله زمینه های انتقال آنان از طریق مسکن مهر یا ارائه زمینه افزایش حقوق و دیگر مزایا انجام شود.
وی گفت: افرادای که به شهرستان ها منتقل می شوند اگر فرزند دانشجویی داشته باشند انتقال فرزند آنها نیز به سرعت انجام می شود.
فرزونده در بخش دیگری از سخنانش به ساماندهی نیروی انسانی، ساماندهی ساختار تشکیلاتی، توسعه دولت الکترونیک و ایجاد پورتال مردم، ارائه خدمات و پایگاه های اطلاعاتی، ارتباط و تعامل دو طرفه با مردم و رسیدگی به شکایت آنان، نظام ارزیابی عملکرد اشاره کرد.


 


قرار بر این است که قدرتی که هیمنه، کبکبه، دبدبه، تبختر و ناز همراه داشته باشد، محصول، بار و بر تلخ و گس و بد این درخت انقلاب نشود. قرار بود این شجرة طیبه ای باشد که «تؤتی اکلها حین بأذن ربها». قرار نبود که شجرة خبیثه ای باشد که «اجتثت من فوق الارض مالها من قرار»، اگر این سمت اصیل نورانی الهی انسانی انقلاب از دست برود و انقلاب به انحراف کشانده شود، مطمئنا در ابعاد مربوط به نظامات و قوانین هم منحرف خواهد شد. (حزب جمهوری اسلامی، صص ۲۵۰-۲۵۱)
بعضی از افراد در زندگی زاهدند، یک خانه دارند که خیلی محقر و ساده است. ابتدا وقتی با آنها آشنا می شوید خوشحال می شوید که با چه فرد زاهدی آشنا شده اید. مدتی که با او زندگی می کنید می بینید زهد هم برای او دکان است. می خواهد از طریق زهد به ریاستی برسد، زاهدان دروغین که در خود این انقلاب ما کم و بیش گرفتار این گونه افراد شدیم و باز هم خواهیم شد. زهد یک معنی عام دارد، یعنی انسان بر هواهای نفسانی اش مسلط باشد و این بر کیفیت خانه، زندگی، لباس، خوراک، نام و آوازه و مقام یک انسان تأثیرگذار است. وقتی بر همة این ها تسلط داشت می شود زاهد. زهد با این معنی وسیعش زیبایی و ظرافت برجسته دارد. (حزب جمهوری اسلامی، صص ۳۴۲-۳۴۳)

یک انسان نترس که در برابر باطل سکون نکند، همین قدر که لب به سخن بگشاید و با موضع گیری خود نشان بدهد که آشتی ناپذیر است، به نگهداشتن اصل روح حق پرستی در یک جامعه و جلوگیری از مرگ آن کمکی شایسته کرده است. (بایدها و نبایدها، ص ۵۸)
امر به معروف و نهی از منکر را رها نکنید، چون در این حالت نتیجة اجتناب ناپذیر این خواهد بود که شرار شما والی و زمامدار و فرمانروا و دارای قدرت در میان شما می شوند. این یک قانونمندی است. لازمة برخورداری از حکومت حق و عدل مشروط است به رعایت کامل امر به معروف و نهی از منکر. هر نوع قدرتی را که شما در جامعه فرض کنید در معرض خطر انحراف از حق است.
این شما و جامعه هستید که باید با توجه به اهمیت و نقش بسیار مؤثر صاحبان قدرت و کسانی که بر منصب های گوناگون اجتماعی تکیه زده اند در سعادت خود بکوشید. فرد فرد شما باید بدانید راه رسیدن به سعادت و راه رسیدن به حکومت حق و عدل این است که شما از طریق امر به معروف و نهی از منکر به چنین هدفی برسید. (بایدها و نبایدها، صص ۱۶۲-۱۶۳)
در نظام اسلامی فقط یک مقام غیرمسئول است که آن هم خداست. اوست که «لا یسئل عما یفعل و هم یسئلون» (انبیاء، ۲۳). بقیه همه مسئولند. پیغمبر و امام هم در درجاتی که غیرمسئولند به دلیل اعتقاد به عصمت آنهاست. اما این چه ربطی دارد به دیگران؟ بقیه همه مسئولند.
هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناک تر نیست که انسانی یا انسان هایی بتوانند هرچه می خواهند بکنند بی آنکه بشود بر آنها خرده گرفت و بی آنکه بشود از آنها بازخواست کرد. مسئولیت در جامعة اسلامی، مسئولیت متقابل است. همه نسبت به یکدیگر مسئولند. «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». (بایدها و نبایدها، ص ۱۸۴)

آیا [در جمهوری اسلامی] دولتی جرأت می کند برخلاف مصالح ملت قدمی بردارد؟ خیر. اما به یک شرط. آن شرط چیست؟ خواهش می کنم این جمله را به اعماق ضمیر اجتماعی و اسلامیتان بفرستید، چون باور کنید اگر مفاد این جمله در اعماق ضمیر اجتماعی و اسلامی ما زنده نماند، مانند هر انقلابی در معرض خطر است. به شرط حضور آگاهانة یک یک افراد امت در ادارة جامعه. «به من چه» و «به تو چه» در جامعة اسلامی وجود ندارد. (مبانی نظری قانون اساسی)


 


عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز گفت: هیچ فرد و گروهی حق ندارد در هیچ شرایطی اعتبار اسلام، امام، رهبری نظام و امکانات ملی را در درگیری‌های سیاسی و کسب قدرت یک جناح سیاسی هزینه کند و عرصه‌های مقدس وحدت و امنیت ملی را به درگیری‌های سیاسی و منفعت‌طلبی‌های جناحی بیالاید.
حجت الاسلام محسن دعاگو در سخنانی به محدوده آزادی در نگاه فرهنگ دینی اشاره کرد و گفت: آزادی، برخورداری از حق انتخاب و اقدام در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. سرزمین اندیشه در تصرف صاحب اندیشه و آزادی‌های این عرصه، شفاف و گسترده است. آزادی اندیشه، انگیزه و عقیده در همه عرصه‌های اندیشه‌ورزی، انگیزه‌سازی و باورهای انسانی در انسان‌های برخوردار از قدرت تعقل، واقعیتی انکارناپذیر است.
وی معتقد است که سیستم‌های پیچیده اطلاعاتی از تحولات ذهن انسان ناآگاهند و هرگز نمی‌توانند رویدادهای فکری را در جدارهای امنیتی و مصلحتی زندانی کنند.
امام جمعه شمیرانات آزادی اندیشه را محور کمال‌آفرینی و ارزش‌سازترین شاخصه انسانی توصیف کرد و افزود: آزادی اندیشه، موهبتی خدایی و ارزش‌سازترین شاخصه انسانی است. انسان‌ها از هر نژاد و تباری می‌توانند به هرچه مایلند با هر انگیزه و در هر زمان و مکانی بیاندیشند، دین، مذهب، جهت‌گیری، راهبرد و شیوه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد علاقه خویش را برگزینند و پیامدهای طبیعی گزینش‌گری‌های خویش را بپذیرند. اگر تحولات ذهنی به بدگمانی و آسیب‌رسانی به حقوق دیگران بیانجامد، بدگمان را به گناه‌کاری می‌کشاند ولی از آزادی اندیشه نمی‌کاهد.
وی آزادی اندیشه را اساسی‌ترین رکن ساختاری در عرصه دینگرایی و دینداری دانست و گفت: دین، عرصه خردورزی و آزادی اندیشه انسانی است. خدا دین‌باوری و دین‌گرایی مبتنی بر زور و زر و تزویر را نمی‌خواهد، عبادت آلوده به ریاکاری و خودنمایی را نمی‌پسندد، از آلایش دینداری به آفت شرک و نفاق بیزار است، حق و باطل، زشت و زیبا و «رشد و غی» را برای بندگانش تبیین می‌کند و انتخابشان را در کمال آگاهی و آزادی طلب می‌کند.
دعاگو، برخورد آزادمنشانه پیامبر اکرم(ص) با کفار مکه را برترین الگوی مدنی برای به رسمیت‌شناختن حق آزادی دانست‌ و ادامه داد: در شرایطی که کفار مکه با پیشنهاد عبادت نوبتی خدا و بتان به روشنفکرنمایی می‌پرداختند، خدای محمد(ص) از ناسازگاری کفر و ایمان سخن می‌گوید و بالاترین عیار آزادی عقیده را در جمله کوتاه «لکم دینکم ولی الدین» بر عرصه اندیشه‌ها نازل می‌فرماید و با تعبیر زیبای «لکم دینکم» به عقیده حق‌ناسپاسان خداگریز و دین‌ ستیز احترام می‌گذارد، در حوزه دینداری از اخلاص در خداگرایی و ستیز با شرک و ریاکاری استقبال می‌کند و در عرصه اندیشه هیچ اندازه و عیاری از اجبار و اکراه را نمی‌پذیرد.
وی گناه‌کاری و جرم‌گرایی را خط قرمزهای آزادی و ستیزه‌گری با آزادی‌های دیگران و حقوق انسان دانست و گفت: آزادی بیان، قلم، رفتار و کردار به معنای حق انتخاب سخن و سخن‌گفتن، گزینش و اقدام در حوزه نوشتار، رفتار و کردار از شفاف‌ترین حقوق آشکار و غیرقابل انکار‌ است، ولی گسترش آزادی به حوزه سلب آزادی از دیگران و تعرض به حقوق مسلم دیگران، گناهکاری و جرم‌گرایی است. جرایمی که با نقش‌آفرینی زبان، قلم، رفتار و کردار به تضییع حقوق دیگران می‌انجامد مجازات قانونی را درپی دارد و مجازات مجرمان در چارچوب قوانین رسمی، لازمه سالم‌سازی فضای همزیستی انسانی است.
عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز ادامه داد: در حوزه تعرض به حقوق خصوصی و عمومی انسان‌ها و ظلم به نفس با گناه‌کاری و تجری نسبت به آفریدگار هستی، گناه سرپیچی از فرمان خدای منان، آسیب‌رسانی به خویشتن و دیگران با توبه جبران می‌شود و یا خشم و عقاب خدا را برمی‌انگیزد. کسانی‌ که آزادی را به گناهکاری و جرم‌گرایی می‌آلایند در خردورزی با کاستی و سستی روبرو می‌شوند، مدیریت عرصه زندگی را به شیطان می‌سپارند، شیرینی خداگرایی و عبادت آفریدگار هستی را احساس نمی‌کنند و از گناهکاری، هنجارشکنی و ناهنجاری لذت می‌برند.
وی گفت‌و گوی منطقی، حق‌پذیری و اصلاح‌گرایی در رویدادهای سیاسی را لازمه پای‌بندی به آموزه‌های دینی و نماد بلوغ سیاسی دانست و گفت: براساس فرهنگ قرآن در برخورد با مخالفان، آرامش، تواضع، استماع سخنان دیگران و پیروی از بهترین آنان نماد سرسپردگی در برابر تکامل‌بخش انسان و موجب برخورداری از بشارت خدای رحمان است. از نگاه قرآن باید مخالفان را با حکمت و موعظه حسنه به آئین مدنی و راه تکامل‌بخش هستی فراخواند و با برترین و بهترین منطق با مخالفان به مجادله پرداخت.
دعاگو در ادامه گفت: خداباورانی که به منزلت عبادالرحمن آراسته شده‌اند، تواضع را در رفتار خویش برگزیده‌اند، در پاسخ نادانان پیام سلامتی می‌دهند، از ارتکاب به ناهنجاری فاصله می‌گیرند، آراستگی به منطق انسانی را هرگز فراموش نمی‌کنند، با کرامت از لغوگرایی و هرزه‌گویی عبور می‌کنند و هرگز به تندخویی و اتهام‌پراکنی آلوده نمی‌شوند.
وی مجازات‌های فراقانونی و ناسازگار با پیام‌های دینی در بسترها و عرصه‌های سیاسی را بزرگترین ناهنجاری ناسازگار با دیانت، عقلانیت و وحدت و عزت تحلیل کرد و گفت: در نظام‌های حکومتی، منطقی‌ترین روش برای برخورد با مجرمان، موازین قانونی و قوانین رسمی است. هیچ شخص و گروهی حق ندارد خارج از چارچوب قانون برای فرد و یا جمعی مدعی مجازات شود و یا به اعمال مجازات ویژه بپردازد. با هیچ منطقی نمی‌توان برای همگان حق تشخیص قضایی و اجرای مجازات‌های ادعایی را پذیرفت. فتنه‌سازانی که برای افراد و گروه‌های سیاسی خارج از چارچوب ضوابط شرعی و قوانین کشوری جرم ادعا و مجازات اجرا می‌کنند، با وحدت و امنیت ملی می‌ستیزند.
امام جمعه شمیرانات انحراف شعارهای ملی از رسالت تحکیم اعتبار و اقتدار سیاسی و آفرینش و تحکیم وحدت و امنیت ملی را ناسازگار با خردورزی و منافع و مصالح ملی دانست و گفت: شعارهای سیاسی برای نمودارسازی وحدت ملی در برابر استکبار و ارتجاع جهانی طراحی و اجرا شد. در فلسلفه پیدایش شعارهای سیاسی، تهمت و توهین به شخصیت‌های ملی و یا فشارسازی علیه جریانهای وفادار به نظام و قانون اساسی، جایگاه و پایگاهی نداشت. پیام‌رسانی سیاسی با شعارهای آکنده از تهمت و توهین با شئون انسانی، مبانی دینی و منطق انسانی سازگار نیست، وحدت و امنیت ملی را با کاستی و سستی روبرو می‌سازد، توان مدیریت حکومت را باسستی و کاستی مواجه می‌سازد و از برد آرمان‌های ادعایی در اندیشه همگانی می‌کاهد.
وی کسانی را که از اعتبار اسلام و رهبری نظام، راهبرد پیروزی می‌سازند و از حوزه‌های فراملی در درگیری‌های جناحی سوءاستفاده سیاسی می‌کنند، دشمنان دانا و دوستان نادان نامید و گفت: طراحان شعارهای تهمت‌مدار و با وحدت ناسازگار با گستاخی کامل از مرزهای دیانت، عقلانیت و مصلحت عبور می‌کنند، به وحدت و امنیت و اعتبار و اقتدار ملی آسیب می‌رسانند و حوزه دین و ولایت را در معرض اتهام‌پراکنی دشمنان قرار می‌دهند.
به گفته دعاگو نیاز تردیدناپذیر شرایط حساس کنونی، بسترسازی رویش، گرایش و همگرایی ملی است. هرگز سازماندهی ریزش، تنش و حذف سیاسی به اعتبار و اقتدار و وحدت و امنیت ملی نمی‌انجامد، موضع نظام را در برابر دشمنان خارجی، آسیب‌پذیر می‌سازد، منافع و مصالح ملی را در درگیری‌های خسته‌کننده داخلی قربانی می‌کند و برای زورمداران و تندروان، پشیمانی و شرمندگی ملی به بار می‌آورد.
وی وحدت و همگرایی را اساسی‌ترین نیاز جامعه انسانی دانست و گفت: وحدت در خاندان، فامیل و‌ قوم و قبیله با خردورزی، تدبیر، چشم‌پوشی و گذشت رئیس شکل می‌گیرد. وحدت جهان اسلامی بر محور مشترکات دینی «توحید، نبوت، معاد، قرآن و قبله» پدیدار می‌شود، وحدت انسانی بر محور منافع و مصالح جامعه بشری بدست می‌آید و یکپارچگی انسانی را در بین همسانان همگرا در سرشت و ساختار می‌آفریند.
عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز گفت: وحدت ملی از شئون برآمده از همه‌پرسی و انتخاب ملت در عرصه‌های انتخاباتی شکل می‌گیرد و بر محور میثاق‌های ملی، نظام رسمی و قانون اساسی از تحکیم و استمرار برخوردار می‌گردد.
دعاگو در پایان با بیان اینکه شئون برآمده از انتخاب ملت، ملی و فراجناحی است،گفت: هیچکس در جایگاه حکومت برآمده از آراء ملت حق ندارد در قامت رهبر جناح و جریان سیاسی ویژه ظاهر شود و منافع و مصالح ملی را در پیشبرد جناح و یا باند و گروه سیاسی‌اش هزینه کند. جایگاه اسلام و رهبری نظام، فراجناحی، ملی و جهان اسلامی است. هیچ فرد و گروهی حق ندارد در هیچ شرایطی اعتبار اسلام، امام، رهبری نظام و امکانات ملی را در درگیری‌های سیاسی و کسب قدرت یک جناح سیاسی هزینه کند و عرصه‌های مقدس وحدت و امنیت ملی را به درگیری‌های سیاسی و منفعت‌طلبی‌های جناحی بیالاید.


 


به گزارش خبرگزاری فرانسه، شرکت نفتی توتال فرانسه به دنبال تحریم‌های دولت و مجلسین ایالات متحده که صنعت نفت و گاز ایران را مورد هدف قرار داده، اعلام کرد که از این پس صادرات بنزین به ایران را متوقف خواهد کرد.

این گزارش افزود تصمیم توتال فرانسه، چند روز قبل از اینكه رییس جمهور آمریكا قانون تحریم های جدید بر ضد ایران را امضا كند، فروش بنزین به ایران را متوقف كرده بود.

روزنامه تایمز مالی چاپ لندن نیز خاطرنشان کرد که فعالان بازار نفت اعلام کرده اند که توتال از حدود یك ماه قبل فروش بنزین به ایران را متوقف كرده بود، در حالی که ماه گذشته کریستوف دو مارژری، رئیس شركت مذكور اخبار منتشر شده در رسانه های غربی مبنی بر توقف فروش بنزین به ایران را تكذیب كرده و تاکید کرده بود که در صورت تصویب قانونی در زمینه تنبیه شرکت‌های صادرکننده سوخت به ایران توسط ایالات متحده، این شرکت از ادامه فروش بنزین به آن کشور صرف نظر خواهد کرد.

شرکت نفتی توتال فرانسه، بعنوان سومین شرکت نفتی بزرگ اروپا، در گزارش سالانه خود خاطرنشان کرده بود که "تحريم‌های اعمال شده از سوی ايالات متحده عليه ايران، می‌تواند آن شرکت را از لحاظ مالی متضرر نماید." این شرکت در سال ٢۰۰۹، مبلغ ۲.۶ میلیارد یورو نفت خام و میعانات گازی از ایران خریداری کرده و همچنین مبلغ ۲۷.۴ میلیون یورو فرآورده نفتی به ایران فروخته بود.

گفتنی است پنجشنبه گذشته (سوم تیرماه ۸۹)، مجلس نمایندگان (کنگره) ایالات متحده با اکثریت قطع آراء طرح تحریم فراگیر جمهوری اسلامی را با هدف "وارد نمودن فشار بر صنایع انرژی و بانکداری" و همچنین "ناقضان حقوق بشر" در ایران تصویب کرد که بنا به گزارش رویترز، برای نخستین بار صادرات و فروش فرآورده های نفتی تصفیه شده به ایران، شامل بنزین، گازوئیل و سوخت موتور جت تحریم می شود. شرکت های نفتی، بیمه، موسسه های اعتباری یا بانک هایی را که به هر نوع، مبلغی بیش از ٢۰ میلیون دلار در سال در منابع نفتی ایران سرمایه گذاری کنند، مشمول آن تحریم ها خواهند شد.

پیش از آن سنای آمريکا با اجماع کامل لايحه تحريم شرکت‌هايی که با صنايع انرژی ايران يا شرکت‌های مرتبط با سپاه پاسداران همکاری دارند را تصويب کرد که بر اساس یکی از بند های این لایحه که اکنون با امضای رئیس جمهور آمریکا به قانون تبدیل شده، هر شرکتی که یک میلیون دلار یا بیشتر فرآورده‌های نفتی تصفیه شده به ایران بفروشد و یا در طول یک سال و به تدریج بیش از پنج میلیون دلار فرآورده‌ای نفتی به ایران بفروشد مشمول تحریم‌های آمریکا قرار خواهد گرفت.

روزنامه تایمز مالی اعلام کرده است که با افزایش فشار‌های بین‌المللی علیه ایران تا کنون شرکت‌های نفتی لوک اویل روسیه، بریتیش پترولیوم، انی ایتالیا، رویال داچ‌شل، پتروناس مالزی، ریلیانس هند، شرکت بین‌المللی ترافیگورا ، شرکت ویتول، شرکت ‌اسمیت اینترناشنال،‌ شرکت سوئیسی گلنکور فروش نفت و فراورده‌های نفتی را به ایران متوقف کرده‌اند.

لازم به ذکر است شورای امنیت سازمان ملل متحد دو هفته پیش چهارمین قطعنامه تشدید تحریم های بین المللی (١۹٢۹) را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرد و بعد از آن نیز، وزارت دارایی (دولت) آمریکا تحریم های یکجانبه ای علیه ایران اتخاذ کرد .

بلافاصله بعد از آمریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز، با تشدید تحریم های تازه ای علیه ایران موافقت کردند.

ایران کماکان بر مقاصد صلح آمیز از فعالیت های هسته ای خود تاکید دارد.
 


 


بعد از ماهها جنجال و کشمکش، هیئت موسس دانشگاه آزاد، چهارشنبه هفته گذشته (دوم تیرماه)، با حضور مجدد میرحسین موسوی در آن هیئت، تشکیل جلسه داد و پیرامون موارد مختلف آن دانشگاه تصمیم گیری کرد.

محمود احمدی‌نژاد بعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی، ششم اردیبهشت ماه امسال، با حذف نام موسوی به عنوان یکی از اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد، تعداد اعضای هیئت موسس را از نه نفر به هشت نفر تقلیل داد و اساسنامه ای جدید و جنجالی از سوی دولت برای آن دانشگاه ابلاغ کرد. این مسئله شدیدا مورد انتقاد هیئت امنای آن دانشگاه قرار گرفت و هیات امنای فعلی و موسسین دانشگاه، در جلساتی که به ریاست هاشمی رفسنجانی داشتند، این اقدام احمدی نژاد مبنی بر تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد را "مغایر قانون"دانسته و اساسنامه جدید را به دلیل "اشکالات شرعی و قانونی" غیر قابل اجرا اعلام کرده و اقدام به پیگیری قانونی و توقف این مسئله کردند.

حضور میرحسین موسوی، نخست وزیر زمان تاسیس دانشگاه آزاد و از اعضای هیئت موسس آن موسسه علمی در جلسه ، با واکنش های تند رسانه های حامی دولت روبرو شد.

روزنامه کیهان، جریدۀ تحت امر رهبر جمهوری اسلامی، با انتشار خبر فوق و بیان اینکه روز چهارشنبه دوم تیرماه میرحسین موسوی در جلسه هیئت موسس دانشگاه آزاد که در دفتر هاشمی رفسنجانی و در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شده بود، شرکت کرده"، ادعا کرد "بعد از ورود وی به جلسه، قمی به وی اعتراض کرده و می گوید براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شما دیگر عضو نیستید که موسوی می گوید، می دانم که عضو نیستم ولی با اصرار فراوان جاسبی در جلسه شرکت کرده ام. و در ادامه، هاشمی رفسنجانی، ضمن تمجید از موسوی، ابراز می دارد حالا که ایشان آمده، بهتر است در جلسه بماند."

محسن قمی، از سال ۸۶ به عضویت در هیات موسس دانشگاه آزاد منصوب شده است.

کیهان ضمن اشاره به تجمع (هتک حرکت لباس شخصی ها) هفته گذشته در مقابل مجلس، مدعی گردید "در این جلسه که یک روز بعد از اعتراض گسترده دانشجویان به مصوبه غیرقانونی ١٣۴ نماینده به نفع دانشگاه آزاد، تشکیل شد، رفسنجانی می گوید ما وقتی می خواستیم این دانشگاه را تاسیس کنیم، پنج شش نفر بودیم که رفتیم به ثبت شرکت ها و اینجا را به ثبت رساندیم و از جهت قانونی و قانون ثبت شرکت ها، مالک محسوب می شویم و در صورت فوت ما، فرزندان ما می توانند برای تصاحب دانشگاه اقدام نمایند. ما طبق قانون ثبت شرکت ها مالک هستیم و می توانیم این مال را وقف کنیم و اگر وقف را باطل کنند ممکن است فرزندان ما نسبت به مالکیت دانشگاه اقامه دعوی کنند".

در کیهان همچنین آمده است رفسنجانی به پیشنهادی از جاسبی اشاره کرده و می گوید: "پیشنهاد مشخص آقای جاسبی این است که به تعدادی که شورای عالی به هیئت امنا افزوده است به همین تعداد از سوی ما به هیئت امنا افزوده شود که اگر این اتفاق بیفتد مشکل حل می شود و مسائل همینطور می ماند...و اگر وقف دانشگاه آزاد به نتیجه برسد، همه چیز در اختیار هیئت موسس باقی می ماند و اگر تعداد هیئت امنا هم افزایش یابد ما از جهت تعداد آرا در اکثریت هستیم و هیچ مشکلی پیدا نمی شود... من نیز دیگر مسئول نخواهم بود اما در هیئت موسس شرکت می کنم و یک دفتر هم در دانشگاه آزاد خواهم داشت.

گفتنی است طبق اساسنامه ای که احمدی نژاد ماه گذشته ابلاغ کرد، قرار بود شهاب ‌الدین صدر، نسرین سلطانخواه، محمدحسن شجاعی‌فرد، فرهاد دانشجو و فرهاد رهبر به عنوان اعضای جدید هیات امنای دانشگاه آزاد معرفی شده بودند که فرهاد دانشجو، گزینۀ ریاست بر دانشگاه آزاد (سومین دانشگاه پرجمعیت جهان) شده بود.

لازم به ذکر است اکبر هاشمی رفسنجانی، عبدالله جاسبی، میرحسین موسوی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدحسن خمینی، ابراهیم حبیبی، محسن قمی، علی اکبر ولایتی و حمید میرزاده، اعضای هیئت موسس دانشگاه آزاد هستند که سال گذشته و بعد از حملات مکرر حامیان دولت، دانشگاه آزاد را موقوفه و وقفی اعلام کردند.

سامانه خبری جوان، منتسب به سپاه پاسداران نیز، پیرامون حضور میرحسین موسوی در جلسۀ دانشگاه آزاد مدعی شد "حضور موسوی در این جلسه معنی دار تلقی می شود، چرا كه وی به عنوان عامل مستقیم سرویس های اطلاعاتی آمریكا، اسرائیل و انگلیس و ایفای نقش ستون پنجم دشمنان بیرونی و ده ها و صدها جنایت و خیانت، بایستی به محاكمه و مجازات كشیده شود و حال آن كه از سوی جاسبی و با حمایت رفسنجانی به جلسه هیئت موسس دانشگاه آزاد دعوت شده است. انتظار آن است كه دستگاه قضایی مسئولیت قانونی و شرعی و ملی خود را در برخورد جدی با این خیانت آشكار، فراموش نكند."

سامانه خبری روز پیرامون جلسه مذکور گزارش داده بود "اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد نه تنها اجازه حضور نمایندگان تازه منصوب شده محمود احمدی نژاد در این جلسه را ندادند بلکه با دعوت از موسوی، مخالفت مجدد خود با مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را ابراز کردند. این البته تنها اتفاق مهم جلسه اخیر نبود چرا که اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد بار دیگر بر وقف اموال و دارایی های ٢۵۰ هزار میلیارد تومانی آن دانشگاه تاکید کردند و حتی فرم های بودجه موقوفات دانشگاه آزاد را به تصویب رساندند. "

امروز سامانه خبری شفاف نیوز نیز گزارش داد که اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد طی اظهار‌نظری در یک جمع خصوصی گفته است "در صورتی که مجلس به مخالفت با دولت در مورد قضیه اخیر دانشگاه آزاد نمی‌پرداخت، من آمادگی خود را برای قبول مقام ریاست آن دانشگاه و بهبود وضعیت نابسامان آن اعلام می کردم."
این خبر هنوز تایید یا تکذیب نشده است.
 


 


عبدالله یوسف زادگان دانشجوی نخبه کشور روز دوشنبه 7 تیرماه بعد از گذراندن 106 روز بازداشت در زندانهای اوین و مشهد آزاد شد. وی که 95 روز از این دوران را در سلولهای انفرادی اوین و مشهد گذرانده ، با قرار وثیقه 90 میلیون آزاد شده است.
یوسف زادگان که در سال 80 مدال طلای المپیاد ادبی کشور را به دست آورده بود، از دانشجویان ممتاز رشته حقوق دانشگاه علامه در مقطع فوق لیسانس به شمار می‌آید. وی پیش از تحویل سال نو به اتهاماتی نامشخص در منزل خود بازداشت شده بود.


 


شعبه چهارم بازپرسی دادگاه انقلاب روز گذشته ميلاد اسدی و بهاره هدايت را احضار کرد.

آن‌گونه که يک منبع آگاه به "روز" گفته است، در اين احضار به ميلاد اسدی و بهاره هدايت حکم ممنوع الخروجی آن‌ها ارائه شد.

در اين شعبه، عضويت اين دو زندانی در "مجموعه غيرقانونی دفتر تحکيم وحدت" دليل ابلاغ چنين حکمی اعلام شده است. اين منبع آگاه همچنين اضافه کردب ا توجه به اينکه اسدی و هدايت، پيش از اين در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، با اتهام عضويت در مجموعه غيرقانونی مواجه شده بودند، اين اقدام نشانگر دور جديدی از فشار به آنان است؛ در چند روز گذشته اخبارديگری هم مبنی بر احضار تعدادی از اعضای شورای مرکزی و نيز شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت به همين شعبه پخش شده بود.


 


آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای فاجعه هفتم تیر، یادآوری خاطرات انقلاب و به‌خصوص شهدای گرانقدر هفتم تیر را موجب هوشیاری همه آحاد جامعه خواند و با اشاره به شرایط خاصی که در آستانه فاجعه هفتم تیر اعم از عزل بنی‌صدر و تفرقه میان دوستان خوب انقلاب حاکم بود، گفت: شهادت ۷۳ تن از خوبترین یاران وفادار انقلاب خط بطلانی بود بر توطئه تفرقه‌افکنان و موجب هوشیاری و اتحاد بیش از پیش مردم و وفاداران به انقلاب اسلامی شد.
به گزارش آفتاب، رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: در مقطعی که نظام اسلامی را امواج گوناگون فتنه به شدت تهدید می‌کرد، خون شهدای هفتم تیر کاری کارستان کرد و وحدت را بر پیکر تضعیف شده آن زمان در میان آحاد گوناگون جامعه تزریق نمود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: اکنون در شرایطی که بیش از گذشته به وحدت نیاز داریم دست‌هایی مرئی و نامرئی بر طبل تفرقه و جدایی می‌کوبند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در شرایطی که تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی مثل امواج فتنه به سوی ما می‌آیند، انتظار به حق در داخل این است که از امثال مراسم شهدای هفتم تیر به‌عنوان پرچم وحدت و همدلی استفاده و تهدیدات نظام اسلامی را با درایت و اتحاد برطرف نماییم.
رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه امروز هر کسی در هر کجا باعث تفرقه مردم بشود حتی اگر به اصطلاح خود با حسن‌نیت هم این کار را می‌کند دچار اشتباه بزرگ و استراتژیک شده است گفت: نظام اسلامی با اتحاد و همدلی مردم به پیروزی رسید، شورش‌های ضدانقلاب را برطرف کرد، دفاع مقدس را با موفقیت بر سرانجام رساندیم و خرابی‌ها و زیربناهای کشور را با حضور مردم آباد کردیم و زیربناها را ساختیم و امروز هم تنها راه خروج از تهدیدات و نگرانی‌ها تقویت وحدت و همدلی و یکپارچگی کشور است.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی وظیفه کنونی همه دلسوزان نظام و مردم و به‌خصوص خانواده معظم شهدا را تقویت اتحاد و همدلی در کشور خواند و تأکید کرد: امروز از دوره‌هایی است که وحدت و همدلی و حتی گاهی سکوت و صبر جزو مجاهدت‌های بزرگ الهی محسوب می‌شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام حفظ ارکان نظام و انقلاب همچون روحانیت و مراجع عظام تقلید و حرمت بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) را از واجبات مقطع کنونی نظام اسلامی خواند و تصریح کرد: روحانیت و مراجع معظم شیعه که همواره در طول تاریخ ملجأ و پناه مردم از بیداد طاغوتیان بوده‌اند اکنون مورد بی‌‌مهری برخی قرار می‌گیرند و متأسفانه دست‌هایی درکارند تا ارتباط روحانیت و مراجع را با مردم قطع کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با پرسش این سؤال که چطور امروز عده‌ای به خود اجازه می‌دهند به نام دین، اسلام و انقلاب مراجع و بیت معظم امام را مورد اهانت قرار دهند، گفت: در شرایطی که مشکلات گوناگون گریبان کشور را گرفته است این نوع اقدامات نشان از بی‌تدبیری برخی مقدس‌مآبان به ظاهر انقلابی می‌‌دهد.
در ابتدای این دیدار آقایان صادقی از خانواده شهدای معظم هفتم تیر و نیز اصغرنیا از بازماندگان فاجعه هفتم تیر با گرامی‌داشت یاد و خاطره این شهیدان گرانقدر، انتقال صحیح ارزش‌های انقلاب و نظام اسلامی به نسل جوان کشور را بهترین راه حفظ یاد و خاطره شهدای گرانقدر هفتم تیر خواندند.


 


سلمان سیما عضو سازمان دانش آموختگان ایران که از 22 خردادماه سال جاری برای دومین بار طی یکسال گذشته بازداشت شده است، در وضع بلاتکلیفی در بند 350 اوین نگهداری می شود.

به گزارش ادوارنیوز، درپی اعتصاب غذای چند روزه سلمان سیما در بند 2 الف که طی آن وی سه بار جهت تزریق سرم به بهداری منتقل و یک بار نیز تا آستانه وضعیت کما و بی هوشی پیش می رود، این فعال دانشجویی دانشگاه آزاد به بند عمومی 350 منتقل و به اعتصاب غذای خود پایان می دهد.

این درحالی است که قرار بازداشت موقت سلمان سیما در ابتدا به صورت 5 روزه صادر شده است و هم اکنون با گذشت 17 روز از بازداشت مجدد وی در وضعیتی کاملا بلاتکلیف و با پایان بازجویی ها در بند عمومی 350 محبوس است.


 


جمعی از کارگران کارخانه پارس‌متال تهران در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات معوقه و اخراج خود صبح امروز در محل دفتر ریاست‌جمهوری واقع در میدان پاستور تجمع کردند.
حدود ۳۰۰ نفر از مجموع ۴۵۰ کارگر کارخانه پارس‌متال در اعتراض به پرداخت نشدن بیش از ۵ ماه مطالبات معوقه و تصمیم کارفرما به اخراج کارگران قراردادی تجمع‌کرده‌اند.
به گفته کارگران به تازگی کارفرما در اطلاعیه‌ای از کارگران قراردادی خواسته است تا هرچه زودتر برای تسویه‌حساب خود اقدام کنند. کارگران می‌گویند: حداق ۱۵۰ کارگر قراردادی با سابقه بالای ۱۲ سال درکارخانه پارس‌متال مشغول به کار هستند. همچنین تجمع‌کنندگان مدعی هستندکه کارفرما بابت حقوق و مزایای شب عید و دستمزد سه ماه اول سال به هرکارگر بیش از ۵ ماه بدهکار است. این در حالی است که برخی کارگران می‌گویند
” کارفرما در اطلاعیه‌ای از کارگران قراردادی خواسته است تا هرچه زودتر برای تسویه‌حساب خود اقدام کنند. “
کارفرمای پارس‌متال بابت سنوات، پاداش و سایر مطالبات به کارگران بازنشسته شده نیز بدهی دارد به طوری که یا تعدادی از کارگران مشمول بازنشستگی پیش از موعد به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه منتظر بازنشستگی هستند و یا درازای بازنشستگی به کارفرما تعهدکرده‌اند که سنوات پایان خدمت خود را یکسال بعد دریافت کنند.
کارخانه پارس‌متال تولیدکننده با سابقه لوله و گلوله‌های چدنی است که در منطقه غربی تهران قرار دارد و به گفته کارگران نیم‌قرن سابقه دارد. تجمع‌کنندگان می‌گویند سهامدار عمده کارخانه از ۳ ماه مانده به شروع سال ۸۹ با قطع امکانات رفاهی و قبول نکردن سفارش جدید زمینه توقف این واحد تولید را فراهم کرد به طوری که اکنون فعالیت دراین واحد با سابقه راکد شده است.


 


اخیراً از قول رحیم مشایی از صفحه کاربری وی در سایت فرندفید مطالبی بیان می‌شود که تاکنون مشایی یا نزدیکان وی در رابطه با این مطالب اظهار‌نظری نکرده است.
به گزارش شفاف، در حالی‌که مسئولان رئیس دفتر رئیس جمهوری هیچ واکنشی به خبر باز شدن صفحه کاربری “اسفندیار رحیم مشایی” در سایت فرند فید نشان نداده‌اند، گردانندگان این صفحه نوشته‌اند:
آقای مهندس اسفندیار رحیم‌مشایی طی اظهار‌نظری در یک جمع خصوصی اظهار داشتند: در صورتی که مجلس شورای اسلامی به مخالفت با دولت در مورد قضیه اخیر دانشگاه آزاد نمی‌پرداخت، ایشان آمادگی خود را برای قبول مقام ریاست این دانشگاه و بهبود وضعیت نابسامان این دانشگاه اعلام می‌کردند.
این در حالی است که اخیراً از قول رحیم‌مشایی از صفحه کاربری وی در سایت فرندفید مطالبی بیان می‌شود که تاکنون مشایی یا نزدیکان وی در رابطه با این مطالب اظهار‌نظری نکرده است.
چندی پیش نیز خبری مبنی‌بر عضویت مشایی در سایت فرندفید در رسانه‌ها منتشر شد که رییس دفتر رییس جمهوری این خبر را نه تایید و نه تکذیب کرد.
این در حالی است که تأیید یا تکذیب باز شدن چنین صحفه‌ای که از قول یک مقام ارشد دولتی مطالبی را منتشر می‌کند کاری ضروری است. چرا که اگر آقای مشایی واقعاً در جریان این مطالب باشد باید آن را تأیید کرد و اگر چنین صحفه‌ای جعلی است نیز باید تعیین تکلیف شود تا مخاطبان، رسانه‌ها و افکار عمومی سردرگم نمانند که آیا مطالب عنوان شده از سوی نزدیکان مشایی است یا خیر؟


 


روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ستاد برگزاری مراسم هفتم تیر، برخلاف رسم همه ساله، امسال برای خانواده‌های شهدا و جانبازان فاجعه انفجار دفتر مرکزی دیدار با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را در برنامه قرار نداد! این ستاد هنوز توضیحی در این زمینه که چرا دیدار با کسی را که از صاحبان اصلی این مراسم و از موسسان حزب جمهوری اسلامی است از برنامه حذف کرده نداده است.
البته خانواده‌های شهدا و جانبازان هفتم تیر بطور خودجوش دیروز با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیدار کردند و ایشان مطالب مبسوطی در تجلیل از شهید بهشتی و سایر شهدای هفتم تیر و ضرورت وحدت و همدلی بیان کردند که در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است.


 


میرحسین موسوی و زهرا رهنورد بعدازظهر دیروز با حضور در منزل بدالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران که چندی پیش با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده بود، با وی و خانواده‌اش دیدار کردند.
به گزارش خبرنگار جرس ،مهندس موسوی ضمن دلجویی از خانم مفیدی و خانواده‌اش از مشقاتی که روزنامه نگارانی همچون وی تنها به جرم انجام رسالت حرفه‌ای‌شان با آن مواجه شده‌اند، ابراز تأسف کرد.
دکتر زهرا رهنورد نیز با ابراز شادمانی از آزادی دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بر نقش زنان در روند رو به رشد جامعه تأکید و از مقاومت و صبر خانم مفیدی در دوران بازداشتش تقدیر کرد.
بدرالسادات مفیدی نیز در این دیدار با تشکر از حضور مهندس موسوی و همسرش، گزارشی از نحوه دستگیری، اتهامات وارده و چگونگی گذران دوران بازداشت خود ارائه داد.
روز گذشته همزمان با دیدار میر حسین موسوی، تعدادی از فعالان سیاسی نیز در منزل بدرالسادات مفیدی حضور داشتند.


 


یک دیپلمات روس اعلام کرد که اولین نیروگاه هسته‌یی ایران در بوشهر در دو ماه آینده آغاز به کار خواهد کرد. علی میتخادوویچ مصطفی‌بیلی ـ سرکنسول روسیه ـ در جمع خبرنگاران در اصفهان گفت: تکمیل نیروگاه هسته‌یی بوشهر دو ماه یا حتی کم‌تر وقت خواهد برد.
به گزارش خبرگزاری اف‌ان‌ای، مصطفی‌بیلی افزود که این تنها دیدگاه مقامات روسی نیست و مقامات ایرانی هم تخمین زده‌اند که این نیروگاه در همین چارچوب زمانی راه‌اندازی خواهد شد.
این مقام روسی تاکید کرد که دولت روسیه با هیچ‌ مشکلی برای تکمیل نیروگاه بوشهر روبه‌رو نیست. علی‌اکبر صالحی ـ رییس سازمان انرژی اتمی ایران ـ در ماه فوریه در گفت‌وگو با خبرگزاری اف‌ان‌ای گفت که تنها چیزی که پیش از راه‌اندازی نیروگاه بوشهر باقی مانده است “آزمایش آب گرم” است.
صالحی در آن زمان افزود: ما پس از این آزمایش نهایی، سوخت را وارد قلب رآکتور خواهیم کرد. صالحی علاوه بر آن گفت که نیروگاه بوشهر در ماه‌های اخیر چندین آزمایش را پشت سر گذاشته است. روسیه از سال ۱۹۹۴ ساخت نیروگاه هسته‌یی بوشهر را آغاز کرده است. راه‌اندازی این نیروگاه که قرار بود در سال ۱۹۹۹ پایان یابد، چندین بار به تاخیر افتاده است.


 


سخنگوی دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در چهل ویکمین روز بازداشتش، روز یکشنبه با خانواده خود تماس گرفت.
به گزارش جرس، مهندس محسن آرمین که کماکان در سلول انفرادی به سر می‌برد، در این تماس تلفنی با بیان اینکه قاعدتاً تا پایان بازجویی‌ها امکان ملاقات فراهم نمی‌شود، از سلامتی، ادامه بازجویی‌ها و روحیه بالای خود خبر داد.
بر اساس این گزارش همزمان با روز میلاد امام اول شیعیان حضرت علی (ع) که در ایران به عنوان روز پدر نامگذاری شده است، خانواده آرمین برای گرامی‌داشت این روز به زندان اوین مراجعه کردند اما با توجه به عدم امکان ورود و ملاقات با عزیز دربندشان، در مقابل دیوارهای زندان به قرائت قرآن پرداخته و بدین شکل روز پدر را گرامی داشتند.
محسن آرمین عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس ششم از روز ۲۶ اردیبهشت ماه در بازداشت به سر می برد.
خانم شریعتی، همسر آرمین پیش از این، نگارش بیانیه های سازمان مجاهدین انقلاب را دلیل عمده بازداشت وی مطرح کرده بود.


 


نخستین جلسه هیات موسس دانشگاه آزاد پس از جنجال های گسترده اخیر درباره این دانشگاه در شرایطی برگزار شد که اعضای هیات موسس نه تنها اجازه حضور نمایندگان تازه منصوب شده محمود احمدی نژاد در این جلسه را ندادند بلکه با دعوت از میرحسین موسوی، مخالفت مجدد خود با مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را ابراز کردند.

این البته تنها اتفاق مهم جلسه اخیر نبود چرا که اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد بار دیگر بر وقف اموال و دارایی های 250 هزار میلیارد تومانی این دانشگاه تاکید کردند و حتی فرم های بودجه موقوفات دانشگاه آزاد را به تصویب رساندند.

جلسه اخیر هیات موسس دانشگاه آزاد البته یک مهمان ویژه نیز داشت. میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران که در مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست احمدی نژاد، نامش از هیات موسس دانشگاه آزاد حذف شده بود، مهمان ویژه جلسه ای بود که خروجی آن توسط حامیان دولت به "از رو بستن شمشیر توسط دانشگاه آزاد" تعبیر شد.

آنگونه که سایت های خبری جریان حاکم گزارش داده اند، حضور موسوی در جلسه اخیر هیات موسس دانشگاه آزاد به دعوت و اصرار اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس هیات موسس صورت گرفته است.

"جوان آنلاین" از سایت های منتسب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی گزارشی در این خصوص نوشته که علاوه بر موسوی، محمد هاشمی و یاسر هاشمی نیز به این جلسه دعوت شده بودند اما ننوشته که آیا این افراد در جلسه فوق حضور داشته اند یا نه.

آنگونه که این سایت خبر داده، حضور میرحسین موسوی در این جلسه واکنش حجت الاسلام محسن قمی، که در سال 1386 به عضویت در هیات موسس دانشگاه آزاد منصوب شده را به دنبال داشته که با اشاره به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، شرکت موسوی در جلسه فوق را غیر قانونی دانسته است.اما هاشمی رفسنجانی با تاکید بر غیر قانونی بودن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، این اعتراض را وارد ندانسته است.

سایت جوان آنلاین ضمن ابراز بی اطلاعی از خروجی این جلسه، مدعی شده که جلسه فوق با هدف "راه اندازی فتنه ای جدید حول محور دانشگاه آزاد" بر پا شده است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد، چهارم خرداد با اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد، شهاب الدین صدر، نسرین سلطان خواه، محمد حسن شجاعی فرد، فرهاد رهبر و فرهاد دانشجو را به عنوان اعضای جدید هیات موسس این دانشگاه معرفی و در مقابل نام میرحسین موسوی را از این هیات حذف کرد.

موسوی در کنار هاشمی رفسنجانی، عبدالله جاسبی، سید علی خامنه ای، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و سید حسن خمینی، موسسان اولیه دانشگاه آزاد اسلامی بودند. با رسیدن علی خامنه ای به مقام رهبری جمهوری اسلامی و درگذشت سید احمد خمینی، هیات موسس دانشگاه آزاد برای مدت ها با چهار نفر تشکیل جلسه می داد تا اینکه در شهریور سال 1386 نام علی اکبر ولایتی، حسن حبیبی، محسن قمی، حمید میرزاده و سید حسن خمینی نیز به این جمع اضافه شد.

 

دانشگاه آزاد عقب نشینی نمی کند

آنگونه که خبرگزاری های ایران اعلام کرده اند، هيات مؤسس دانشگاه آزاد در جلسه اخير خود كه به رياست هاشمي رفسنجاني برگزار شد، مجدداً بر وقف اموال اين دانشگاه تأكيد کرده و فرم‌هاي بودجه موقوفات را نيز به تصويب رسانده است.

در اين اجلاس که دوم تیرماه برگزار شد، ابتدا در مورد اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامي بحث و تبادل نظر شد و سپس با توجه به اينكه دانشگاه آزاد اسلامي يك موسسه غيردولتي و غيرانتفاعي است و اموال آن نيز طبق مصوبه هيات متوليان وقف شده و به ثبت رسيده است، مقرر شد براي جلوگيري از ضرر و زيان موقوفات دانشگاه، پيگيري‌هاي قانوني براي رفع اشكالات اساسنامه در مورد وقف دانشگاه و هم در مورد امر غيردولتي بودن آن به عمل آيد.

در جلسه هيات متوليان فرم‌هاي بودجه موقوفات دانشگاه آزاد اسلامي شامل فصول اول، دوم و سوم مشتمل بر هزينه‌هاي عمراني، اداري و پشتيباني و مصارف موقوفات بر اساس وقفنامه مصوب به تصويب رسيد و مقرر شد با حضور دبير هيات نظار موقوفات، دبير هيات متوليان، رييس دانشگاه آزاد اسلامي و كارشناسان وقف بودجه موقوفات سال 1389 دانشگاه، بر اساس فرم‌هاي مصوب در چارچوب مفاد وقفنامه تنظيم و براي تاييد نهايي به امضاي هيات متوليان برسد.

وقف اموال دانشگاه آزاد که مسئولان آن مدعی هستند نظر فقهی مساعد آیت الله خامنه ای برای آن را کسب کرده اند و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای خارج کردن کنترل این دانشگاه از دست موسسانش و سپس مصوبه مجلس و حکم دادگاهی در تهران به نفع دانشگاه آزاد، یکی از بزرگترین چالش های سیاسی ایران در یکسال گذشته پس از اعتراضات گسترده مردم به کودتای 22 خرداد 88 بوده است.

محمود احمدی نژاد از بدو روی کار آمدن در تیرماه 1384 همواره بر "برخورد انقلابی" با دانشگاه آزاد و "قطع دست غارتگران بیت المال" از این دانشگاه تاکید کرده است. در مقابل مسئولان دانشگاه آزاد همواره تاکید کرده اند که تلاش جریان حاکم در جمهوری اسلامی برای مقابله با این دانشگاه با "اهداف سیاسی و مغرضانه" است.

 

دلیل اصرار هاشمی به حضور موسوی چیست؟

همزمان با حضور میرحسین موسوی در جلسه هیات موسس دانشگاه آزاد، شبکه ایران با انتقاد از این مسئله پرسید که دلیل اصرار هاشمی برای شرکت موسوی در جلسه فوق چه بوده است؟

این سایت نوشت: "آنچه در این میان تعجب فعالان سیاسی را به دنبال داشته است، اصرار شدید آقای هاشمی برای حمایت از میرحسین موسوی بعد از تمامی اقدامات ساختارشکن وی در سال گذشته است؛ اقداماتی که سبب شد تا مردم در مناسبت‌های مختلف نسبت به او ابراز برائت کنند."

رجانیوز هم طی یادداشتی در این باره نوشت: "اگر بحث فتنه بعد از انتخابات است، تمام موضوع را در کهریزک خلاصه می کنند و دعوای با نظام را به دعوای جناحی تقلیل می دهند تا خود را به عنوان ضلع میانی ماجرا بر کرسی حق بنشانند. اگر موضوعِ دانشگاه آزاد است، باز در نقش مدافع روشنفکر دانشگاه آزاد ظاهر می شوند. اگر موضوع سیدحسن است، در حکم وکیل مدافع او سخن می گویند و غیر خود را سپاه عمرسعد می خوانند و بعضا حتی می کوشند تا تطهیر او را نتیجه بگیرند و او را شخصیتی برجسته و مظلوم معرفی کنند چنانکه در مورد هاشمی نیز برخی چنین کردند و می کنند. این در واقع یک جریان است که از آبشخور پلورالیسم سیاسی سیراب می شود. آیا این مسئله و این نقش آفرینی ها در مواجهه با اسلام انقلابی و اسلام ناب تأمل برانگیز نیست؟"

اما شاید تندترین واکنش در این میان متعلق به شبکه ایران باشد که مقاومت دانشگاه آزاد در برابر دولت احمدی نژاد را به "بستن شمشیر از رو" تعبیر کرده است.

این سایت حامی دولت نوشت: "ادعای مسئولین دانشگاه آزاد مبنی بر وقف اموال ده‌ها هزار میلیارد تومانی آن و تاکید چندین باره در حالی است که علاوه بر اساسنامه جدید دانشگاه آزاد، شورای انقلاب فرهنگی نیز به عنوان بالاترین مرجع تصمیم گیری در این خصوص، وقف اموال دانشگاه آزاد را غیرقانونی و خلاف اساسنامه جدید دانسته است."

 

دانشگاه آزاد کوتاه نیاید، خودمان رئیس انتخاب می کنیم

به دنبال امتناع هیات موسس دانشگاه آزاد از قبول اساسنامه جدید و جلوگیری از شرکت منصوبان شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسات این هیات، حامیان دولت برای وادار ساختن این دانشگاه به عقب نشینی به تهدید روی آورده اند.

در همین راستا شبکه ایران با استناد به "اخبار رسیده از هیات امنای دانشگاه آزاد" خبر داد که: "هیئت امنا بعد از برگزاری چند جلسه برای معرفی اعضای مورد نظر خود به شورای عالی انقلاب فرهنگی به نتیجه نرسیدند و عملا با این تصمیم خود بنا دارند در مقابل اساسنامه جدید که حکم و قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی است، ایستادگی کنند."

این سایت در ادامه تهدید کرده: "در صورتی که هیات امنا اقدام به معرفی اعضای مورد نظر خود نکند گروه 5 نفره شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر اعضای می توانند رئیس جدید دانشگاه آزاد را معرفی نمایند."

شبکه ایران سپس اقدام به انتشار گفت و گویی با فردی به نام نورالله حیدری دستنایی که او را نماینده فارسان در مجلس معرفی کرده، نموده و از قول او نوشته است: "اگر حکم شورای عالی انقلاب فرهنگی بر زمین مانده و عملی نشود، قطعا این اختیار را دارد که خود راسا وارد عمل شده و طی جلسه ای رئیس جدید را انتخاب نماید."

گفتنی است حتی بر مبنای اساسنامه جدید مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، حکم رئیس جدید دانشگاه آزاد باید به تایید هیات موسس و رئیس آن یعنی هاشمی رفسنجانی برسد.

 

بسیج مانع جاسبی می شود؟

تمام این اتفاقات در شرایطی رخ می دهد که گزارش هایی درباره سازماندهی نیروهای شبه نظامی بسیج دانشجویی و انصار حزب الله برای تجمع در برابر ساختمان مرکزی دانشگاه آزاد و ممانعت از ورود عبدالله جاسبی به دفتر کارش در صبح امروز در رسانه ها منتشر شده است.

به گزارش سایت میزان، پس از تائید این خبر هاشمی رفسنجانی نیز رایزنی های گسترده ای برای دفاع از دانشگاه آزاد انجام داده است. او همچنین خواستار برگزاری جلسه ای با حضور رهبری و سران قوا برای بررسی مسائل مربوط به دانشگاه آزاد شده که تا این لحظه دفتر رهبری هیچ پاسخی به درخواست وی نداده است.

حملات بسیج دانشجویی و گروه های حزب الله به دانشگاه آزاد و جاسبی در حالی صورت می گیرد که در دوران اصلاحات نیروهای انصار حزب الله به تجمع دانشجویان اصلاح طلب معترض به عملکرد جاسبی حمله می کردند و حسین الله کرم، از رهبران این گروه در سخنانی در سال ۷۷ دانشگاه آزاد را سنگری خوانده بود که نباید به دست اصلاح طلبان بیفتد.

اما پس از گذشت ۱۱ سال امروز نیروهای بسیج دانشگاهی به فرماندهی علیرضا زاکانی نماینده فعلی تهران و فرمانده سابق بسیج دانشجویی و همچنینی رسایی از نزدیکان مصباح یزدی حملات سنگینی را برای خارج کردن گسترده ترین نهاد غیر دولتی ایران از دست هاشمی و جاسبی آغاز کرده اند.

علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در سخنانی با اشاره صریح به هدایت شده و هدفمند بودن اعتراضات علیه مدیریت دانشگاه آزاد از مراکز و نهادهایی که تجمعات علیه دانشگاه آزاد در مقابل مجلس را راه انداختند انتقاد کرد.

پس از مصوبه مجلس شورای اسلامی درباره قانونی بودن وقف اموال دانشگاه آزاد، حدود 200 نفر از نیروهای بسیج دانشجویی و انصار حزب الله با تجمع در برابر مجلس به سر دادن شعارهای تند و بی سابقه ای علیه نمایندگان مجلس هشتم و رئیس آن علی لاریجانی پرداختند.

چند تن از نمایندگان حامی دولت مانند مهدی کوچک زاده و حمید رسایی نیز با حضور در جمع این افراد از آنها حمایت کردند که این مسئله واکنش تند لاریجانی و برخی دیگر از نمایندگان مانند علی مطهری و کاظم دلخوش ـ از اعضای اصلی فراکسیون اصولگرایان ـ را برانگیخت.

گفته می شود در صورت برگزاری تجمع مقابل دفتر جاسبی، شرکت کنندگان در این تجمع نیز همان کسانی باشند که پیش از این در برابر مجلس تظاهرات کرده بودند.همان کسانی که به نوشته سایت عصر ایران با اتوبوس به محل منتقل شده بودند و از امکاناتی مانند آبسردکن و نهار رایگان برخوردار بودند.

چند روز پیش یکی از فرماندهان بلندپایه سپاه اعلام کرده بود که بسیجیان و سپاهی ها از دانشگاه آزاد ناراحت هستند.

روزآنلاین


 


حجت الاسلام والمسلمین در بخشی از سخنان خود در دیدار با جمعی از خانواده های معظم شهداء گفت” وحدت با اعمال خشونت ها و فشارها، بگیر و ببندها، بازداشتهای طولانی مدت، توهین ها و بی حرمتی ها به بیوت آیات اعظام، تهدید و ارعاب، رد صلاحیت ها، بستن روزنامه ها، جلوگیری از فعالیت احزاب و چنین شیوه های مضحک، هرگز بدست نخواهد آمد.. با تملق و چاپلوسی به وحدت واقعی دست پیدا نخواهیم کرد.. دلجویی از خانواده های آسیب دیده گان، آزادی زندانیان، شناسایی و برخورد قانونی و قاطع با عوامل خشونت علیه مردم، رفع توقیف از مطبوعات و فعالیت قانونی احزاب، آزادی بیان ، تحمل و سعه ی صدر در قبال مخالفین و منتقدین مگر آنانکه دست به اسلحه ببرند و بازگشت به قانون اساسی و آرمانهای والای امام و انقلاب می تواند گامهای اساسی در راه ایجاد وحدت باشد”

سحام نیوز: این روزها مهدی کروبی میزبان جمعی از خانواده های معظم شهدا در گروه ها و دسته های مختلفی بود. جمعی از خانواده های شهدای جنگ تحمیلی، خانواده های شهدای هفتم تیر و فرزندان شاهد در واپسین روزهای خرداد ماه و نیز در روزهای نخستین تیرماه با حضور در منزل حجت السلام ولمسلمین کروبی با ایشان دیدار و گفتگو کردند.

نماینده حضرت امام (ره) و رئیس سابق بنیاد شهید، ضمن استقبال از خانواده های معظم شهداء و خوش آمدگویی به آنان، یاد و خاطره ی شهدای عزیز را گرامی داشته و انقلاب و نظام را مرهون خون های پاکی دانست که اگر نبودند نظام و انقلاب و کشوری هم وجود نداشت.

رئیس مجالس سوم و ششم شورای اسلامی در ادامه یاد و خاطره شهدای هفتم تیر را گرامی دانسته و این حادثه ی دلخراش که هنوز بر دوش این کشور سنگینی می کند را به میهمانان حضر و ملت بزرگ ایران تسلیت گفتند.

مهدی کروبی در همین راستا افزود: در اوایل پیروزی انقلاب و در حالیکه کشور نوپا بوده و از هیچگونه ساختار سیاسی و سازماندهی نظامی برخوردار نبود، بدخواهان و کج اندیشان همچون گروهک فرقان که از همان ابتدا منافع خود را در این اهداف و آرمانهای والای انقلاب و رهبری فقید آن، امام خمینی (ره) نمی دیدند، در همان ماه های اول پیروزی انقلاب، دست بکار شده و با ترور شخصیتها و نخبگان برجسته، سعی در فلج نمودن کشور نمودند و متاسفانه شاهد شهادت بزرگانی همچون سرلشگر قرنی در همان ماه های ابتدای انقلاب بودیم. به موازات آن نیز دشمنان انقلاب که نسبت به منافع و نفوذ قدرت خویش در منطقه احساس خطر می کردند، وارد عمل شده تا از طریق دیکتاتور منطقه (صدام) کار را یکسره کرده و با حمله به ایران اسلامی آنرا از هم پاشیده و مانع استقرار نظام سیاسی جمهوری اسلامی گردند. در همین ایام گروهای دیگری همچون التقاطیون و گروهک منافقین از سویی به دیدارها و رایزنی ها می پرداختند و از سوی دیگر به اعضای تشکیلاتی خود دستور آماده باش و به همراه داشتن سلاح داده بودند. و زمانی که متوجه شدند اندیشه ی آنان سنخیتی با نظام جمهوری اسلامی و تفکر امام ندارد و در چنین وضعیتی منافع آنان تامین نخواهد شد، ماشه ی ننگین ترور را چکاندند. منافقین با خود اندیشیده بودند؛ حال که منافع آنان تامین نمی گردد و نظام سیاسی جمهوری اسلامی از ثبات لازم برخوردار نیست و هنوز نهادهای کشور مستقر نشده و نهادینه نگردیده اند لذا از همین اول باید درگیر شده چرا که نیاز به انقلابی دیگر است و باید از این انقلاب موقتی! عبور کرد!!

جنگ منافقین، جنگ عملکردی نبود چرا که اصولا نظام سیاسی جمهوری اسلامی در اوایل کار بود و عملکردی نداشت، جنگ آنان جنگ اندیشه و تفکر بود. منافقین بدنبال حذف بخش های کلیدی نظام و برچیدن بالها و بازوهای امام وارد عمل شدند. بطور کلی میتوان گفت آنان دو بخش کلیدی و اساسی تئوریک و فقهی نظام را نشانه رفتند. با ترور آیت الله بهشتی و آیت الله مطهری، قلب بخش تئوریک نظام را نشانه رفته و با ترور و به شهادت رساندن آیت الله دستغیب، آیت الله مدنی، آیت الله اشرفی اصفهانی، آیت الله صدوقی و آیت الله قاضی طباطبایی بدنبال حذف بخش فقهی نظام بودند.

سوال مهم اینجاست: که چرا آنان بدنبال به شهاد ت رساندن بزرگان نظام بودند؟!

ترور و شهادت بهشتی ها، مطهری ها، رجایی ها، ائمه ی جمعه که نقش محوری داشتند همچون مدنی ها، نماینده های موثر و شخصیتهای انقلابی پرسابقه و رنج دیده همچون شهید محمد منتظری و ترور ناکام شخصیتهای انقلابی و موثر همچون آیت الله هاشمی و رئیس جمهوری و … همگی نشان از اهداف شوم و حساب شده ی آنان در جهت فلج نمودن کشور و ایجاد خلع تئوریک و فکری و فقهی نظام و البته چیدن پر و بال امام بود.

اوضاع بسیار سخت و طاقت فرسا بود. در حالیکه کشور دچار بحران های متعددی از جمله بدلیل نهادینه نشدن ارگان ها و نهادهای کشور، اوضاع نابسامان داخلی را تجربه می کردیم و از سویی دیگر تحمیل جنگ وسیع و سخت با دشمنان خارجی به سرکردگی صدام را داشتیم، منافقین تحلیل نموده بودند که در این شرایط می توان نظام و رهبری آنرا زمین گیر کرد!

واقعیت تلخ اینستکه آنان در حذف یاران انقلاب و ایجاد خلع ناشی از نبود و حذف آنان، موثر بودند همانطوری که تاکنون شاهدیم این خلع و ضایعه ی عظیم پر نشده است! آیا خلع نبود مطهری ها و بهشتی ها پر شده است؟ آیا خلع نبود ائمه ی موثر و محوری، دستغیب ها و مدنی ها پر شده است؟!

ولیکن منافقین در دستیابی به اصل هدفشان که همان فلج نمودن نظام و زمین گیر کردن رهبری بود، ناکام مانده و خود زمین گیر شدند. منافقین در دستیابی به تحلیل و آرمانشان که همان عبور از این انقلاب و راه اندازی و ایجاد انقلابی دیگر! بود، ناکام ماندند. و دلیل این امر چیزی نبود جز عظمت، قاطعیت و رهبری مدبرانه امام و انسجام و یکپارچگی مردم.

هر چقدر منافقین به ترور ادامه می دادند، انسجام و یکپارچگی مردم به تدبیر و رهبری فقید انقلاب، بیشتر و بیشتر می شد. و نه تنها این ترورها و شهادت ها و حذف چهره ها و شخصیتها تاثیری نداشت بلکه به رهبری امام و انسجام و یکپارچگی ملت ایران در مقابل ترورها و شناخت ماهیت دشمن، در عرصه های نبرد و در حالیکه هنوز در حالت تدافعی بودیم با هجوم مردم به جبهه ها که ناشی از همان اتحاد و انسجام بود، پیروزیهای بزرگ در جبهه های حق علیه باطل همچون عملیات های غرورآفرین بیت المقدس، فتح المبین، شکست حصر آبادان، آزادی بستان، آزادی خرمشهر و … آغاز شد.

دبیرکل حزب اعتماد ملی در بخش دیگری از سخنانش گفت: متاسفانه حوادث روزهای گذشته و برخورد با نماینده ها و چهره ها و شخصیتهای سیاسی و برجسته در کشور مشخص می کند که جمعیت حاکم بر سکان اجرایی کشور بدنبال حذف و بیرون کردن چهره ها و شخصیتها و انقلابیون و حتی افراد مستقل و نه لزوما جناحی، از صحنه ی انقلاب و کشور هستند والبته این موضوع را بنده بارها و بارها و از قبل هشدار داده بوده و دلسوزانه آنرا مطرح نموده بودم.

مهدی کروبی با اشاره به اهمیت و ضرورت وجود وحدت در جامعه، گفت : از الزامات و ضروریات بهره مندی و برخورداری از یک جامعه ی پویا، وجود وحدت در آن جامعه است. اما وحدت در حرف و شعار بوجود نمی آید. وحدت با اعمال خشونت ها و فشارها، بگیر و ببندها، بازداشتهای طولانی مدت، توهین ها و بی حرمتی ها به بیوت آیات اعظام، تهدید و ارعاب، رد صلاحیت ها، بستن روزنامه ها، جلوگیری از فعالیت احزاب و چنین شیوه های مزحکی، هرگز بدست نخواهد آمد. وحدت با خس و خاشاک خواندن ملت بزرگ ایران بدست نمی آید. سردادن شعار وحدت در قبال دشمنان در حالیکه دولت هنوز به تداوم چنین شیوه هایی در دولتمداری معتقد است ره به جایی نخواهد برد و البته برای چاپلوسان فرصت مغتنمی فراهم می آورد تا جولانی دهند و خودشیرینی کنند و نانی به کف آرند! هر چند که نتیجه چنین عملکردی و تداوم چنین شیوه هایی کاملا معلوم است و ما اکنون شاهد نتایج آن هستیم..

دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان افزود: با تملق و چاپلوسی به وحدت واقعی دست پیدا نخواهیم کرد. در وحدت واقعی همگان در برابر قانون یکسانند. زیاده طلبی و خودمحوری در وحدت واقعی جایگاهی ندارد. وحدت واقعی، سعه ی صدر می طلبد. دلجویی از خانواده های آسیب دیده گان، آزادی زندانیان، شناسایی و برخورد قانونی و قاطع با عوامل خشونت علیه مردم، رفع توقیف از مطبوعات و فعالیت قانونی احزاب، آزادی بیان، تحمل و سعه ی صدر در قبال مخالفین و منتقدین مگر آنانکه دست به اسلحه ببرند و بازگشت به قانون اساسی و آرمانهای والای امام و انقلاب می تواند گامهای اساسی در راه ایجاد وحدت باشد.

وحدت واقعی، انسجام دلها را می طلبد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته