مراسم اولین سالگرد شهادت ناصر امیرنژاد از کشته شدگان روز ۲۵ خرداد ماه سال گذشته روز دوشنبه ۳۱ خرداد ماه برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اینترنتی رای ما کجاست ،ناصر امیرنژاد ، دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی هوا فضا ، ورودی سال ۸۴ دانشگاه آزاداسلامی تهران واحدعلوم و تحقیقات بود که درجریان درگیری های پس ازانتخابات سال گذشته ۲۵ خرداد ۸۸ اطراف میدان آزادی به شهادت رسید. قرار است مراسمی به مناسبت اولین سالگرد شهادت ناصر امیر نژاد روز دوشنبه ۳۱ خردادماه ساعت ۴ تا ۵/۳۰ سالن اجتماعات مسجد الرسول، میدان کاج برگزار شود.
نشانی وبلاگی است که دوستان ناصر راه اندازی کرده اند.
lorkeh.blogfa.com
دراین وبلاگ مجموعه ای ازخاطرات و درددل های دوستان ناصر ، اندیشه های او و شرحی بر اتفاقات پیش و پس ازشهادت او بیان شده است
کلمه: شهید محرم چگینی سال گذشته در ۲۵ خرداد ماه در تظاهرات مسالمت آمیزی که مردم برای پس گرفتن رای شان به خیابان آمده بودند؛ مقابل پایگاه بسیج با ضرب گلوله کشته شد و حتی فیلم تیر خوردن ، به زمین افتادن و بلند کردن پیکرش از روی زمین توسط دوربین های شاهدان به ثبت رسید. معصومه چگینی همسر محرم بارها و بارها در مصاحبه های خود تاکید کرده که تا آخرین لحظه ی زندگی اش شکایتش را پس نمی گیرد و می خواهد بداند قاتل همسرش کیست و چرا باید جنازه او در خیابان های فاز چهار اندیشه و دور از تهران پیدا شود. معصومه ۳۰ ساله از یک سالی می گوید که تلخ ترین و سخت ترین لحظه های زندگی اش را بدون همسرش سپری کرده است .
خبرنگار کلمه ،با معصومه چگینی بعد از برگزاری اولین سالگرد شهادت همسرش با وی به گفت و گو نشسته است.
اولین سالگرد شهید محرم چگینی ۲۵ خرداد ماه در بهشت زهرا برگزار شد. این مراسم چگونه بود؟
خیلی ها می گفتند مراسم اولین سالگرد را پنج شنبه یعنی ۲۷ خرداد برگزار کنیم اما من دلم می خواست همان روز شهادت محرم یعنی ۲۵ خرداد باشد تا این روز به یاد ماندنی و تاریخی ثبت شود . تا عمر دارم در این روز تاریخی مراسم سالگرد همسرم را برگزار می کنم و راه این شهید را ادامه می دهم. من افتخار می کنم که محرم در این راه کشته شد و خوشحالم برای مردی فاتحه می خوانم که در راه وطن و آزادی کشته شده است و من نیز راه او را ادامه می دهم.
چگونه می خواهید راه شهید محرم چگینی را ادامه دهید؟
همین راه رسیدن به آزادی و جنبش سبز را ادامه می دهم. شوهرم به خاطر آزادی کشته شد. مگر او آن روز با حضورش در خیابان چه می خواست؟ مگر پس گرفتن رای اش، گناه بود که اینگونه او را کشتند؟ او یک کارگر ساده بود که به خاطر نشان دادن اعتراضش به وضعیت موجود به خیابان آمد اما آیا باید کشته می شد؟ خیلی ها می گویند این سرنوشت و قسمت محرم بوده است .اما من می گویم او راهش را انتخاب کرده بود و از این بابت که او جانش را در راه ازادی از دست داده افتخار می کنم اما هم چنان این سوال را دارم که چرا این همه انسان بی گناه در آن روز کشته شدند؟
در بهشت زهرا مشکلی برای برگزاری مراسم اولین سالگرد ایجاد نشد؟ چرا که در آن روز بهشت زهرا کاملا نظامی بود و همه کسانی که برای تسلیت گفتن آمده بودند تحت نظارت بودند؟
روز برگزاری مراسم سالگرد دو بسیجی به خانه ی مادر شوهرم آمدند و گفتند که چرا برای برگزاری مراسم از ما اجازه نگرفته اید؟ من نمی فهمم این چه ماجرایی است که حتی برای برگزاری مراسم عزادرای هم باید از آنها اجازه بگیریم.در بهشت زهرا نیز دو نفر از اول تا آخر مراسم بالای قبر ایستادند و همه افرادی را که می آمدند نظارت می کردند اما مشکلی به وجود نیاوردند.
چه گروههایی در اولین سالگرد شهید محرم چگینی در بهشت زهرا حضور داشتند؟
فضا به شدت امنیتی بود بنابراین آنها که می آمدند ،نمی توانستند بگویند که چه کسی هستند . اما دانشجویان دانشگاه تهران و برخی از هواداران جنبش سبز آمدند و در گوش من گفتند که خون این شهید پایمال نخواهد شد و راهشان ادامه دارد. همچنین مادر شهید سهراب اعرابی نیز آمد و ابراز همدردی کرد . او که از بس غصه خورده بسیار ضعیف شده بود و با این حال سری هم به ما زد. خانم شهید حسن پور نیز در تماسی تلفنی خود را همراه ما دانست . همه این ابراز همدردی ها مایه خوشحالی من است.
چندبار گفته اید که راه همسر شهیدت را ادامه می دهید . می خواهم بدانم اگر همسرت در این را شهید نشده بود آیا باز هم اینقدر نسبت به وضعیت موجود معترض بودید؟
بله! چرا که سهراب ها و نداها در این راه کشته شده اند . آنها نیز مانند خواهران و برادران من هستند که باید برای اینکه خون شان پایمال نشود در پی یافتن حقیقت تلاش کنیم . آنها نیز جرمی نداشتند جز این که به خیابان بیایند و رای شان را بخواهند. مگر مادر سهراب و دو فرزند شهید حسن پور با من چه فرقی دارند؟ انها هم هزینه داده اند و من نیز برای آنها در این راه تلاش می کنم. اما کشته شدن شوهرم در این راه انگیزه مرا تقویت کرده است و وقتی مادر سهراب را می بینم انگیزه ام دو چندان می شود و مصمم تر می شوم.
اما نگفتید که راهی را که در آن قدم گذاشته اید چگونه می خواهید ادامه دهید؟
با پیگیری شکایتم و شناسایی قاتل شوهرم. تا عمر دارم به دنبال قاتل شوهرم می روم حتی اگر این راه هزینه های فراوانی داشته باشد.
از ۲۵ خرداد سال گذشته تا کنون دقیقا یک سال گذشته است. این یک سال با تمام حوادثی که برای شما و خانواده تان داشت ؛ چگونه گذشت؟
این یک ساله برای من به اندازه صد سال طول کشید. سالی که فقط نفس کشیدم اما زندگی نکردم.من ۱۳ سال با محرم در وضعیت مالی بد زندگی کردم اما هیچ وقت به اندازه این یک سال عذاب ندیدم. این یک سال آنقدر سخت گذشت که حالا با داروی اعصاب و تحت نظر دکتر هستم
چه زمان هایی بیشتر احساس دلتنگی می کنی؟
موقع غروب آفتاب . همان زمانی که محرم از سر کار بر می گشت و من چشم انتظار او می ماندم. هنوز با گذشت یک سال تحمل این غروب ها برایم سخت است.
موقع دلتنگی هایت چه کار می کنی؟
گریه می کنم . شبی نیست که بدون گریه سرم را روی بالش بگذارم . جواب این گریه های مرا چه کسی می خواهد بدهد؟ تنها دلخوشی های من این است که به بهشت زهرا بروم و حرف هایم را با همسرم بر سر مزارش در میان بگذارم.
چه حرف هایی را با همسر شهیدت در میان می گذاری؟
می گویم چرا من را تنها گذاشته ای؟ مدام خاطرات شیرین گذشته را با او مرور می کنم و دلم می سوزد به روزهای گذشته ی شادی که با شوهرم داشتم. او آنقدر خوب بود که در این ۱۳ سال هیچ وقت مرا نرنجاند و بدی ای در حق من نکرد.
اگر همسر شهیدت زنده بود چه جمله ای به او می گفتی؟
می گفتم محرم هیچ وقت مرا تنها نگذار و روزهای خوش را از من نگیر.
چه کسی روزهای خوش تو را گرفته است؟
همین هایی که شوهر مرا کشته اند. یک عمر زندگی و آرزو را از من گرفته اند .شوهرم آرزو داشت روزی بچه دار شود و به من قول داده بود که بعد از تمام شدن قسط هایمان یک خانه برای من بخرد. اما او حتی خریدن یک ماشین را به گور برد.
بزرگ ترین درد این روزهایتان چیست؟
این تنهایی عذاب آور و بلاتکلیفی ام.
شهید محرم چگینی تا چه اندازه پیگیر اخبار انتخابات بود و نگرش اش نسبت به مسایل سیاسی چه بود؟
او اصلا آدم سیاسی ای نبود. منتهی مناظره های قبل از انتخابات را نگاه می کردیم و با هم درباره کاندیداهای ریاست جمهوری حرف می زدیم و حتی با دیدن آن مناظره ها تصمیم گرفتیم که به چه کسی رای بدهیم.
خب ! در نهایت به چه کسی رای دادید؟
به مهندس موسوی . اصلا فکرش را نمی کردیم که فضای ، بعد از انتخابات اینگونه شود و انسان های بی گناه در خیابان ها کشته شوند.
چرا به مهندس موسوی رای دادید؟
شوهرم و همه همکارانش به مهندس موسوی رای دادند. آنها به دنبال آزادی بودند . حال سوال من این است که احمدی نژاد رییس جمهور شد اما چرا این همه آدم کشته شدند؟
بعد از اعلام نتیجه انتخابات واکنش شهید محرم چگینی چه بود؟
خیلی متعجب بود . روز یکشنبه برای تظارهرات نتوانست برود اما روز دوشنبه ۲۵ خرداد با شعار رای من کجاست به خیابان رفت که گلوله خورد و جنازه اش در فاز چهار اندیشه پیدا شد. به تازگی جز فیلم به شهادت رسیدنش فیلم دیگری منتشر شده که نشان می دهد پیکر محرم را بعد از گلوله خوردن داخل پیکان می برند. با این مستنداتی که داریم اما هنوز قالتش شناسایی نشده و شکایت ما را نادیده می گیرند و آن وقت می گویند از موسوی و کروبی شکایت کنیم.
چند روز پیش هم برادرشوهرتان در مصاحبه ای گفته بود که بسیج از شما خواسته تا علیه موسوی و کروبی به عنوان قاتل شکایت کنید. قاتل همسر شما کیست؟
چرا موسوی باید قاتل باشد؟ مگر موسوی آنجا بود و مردم را تیرباران کرد؟ او فقط در اعتراض به نتایج انتخابات راهپیمایی راه انداخت مثل هزاران راهپیمایی که در این ۳۰ ساله بعد از انقلاب برگزار شده است . من از موسوی نه تنها شکایتی ندارم بلکه بسیار ممنونم که در این یک ساله نمایندگانش را بارها برای دلجویی و رسیدگی به مسائل زندگی زنی تنها مثل من به سراغم فرستاده است. اعضای کمیته مردمی دفتر موسوی احوال مرا مدام می پرسند و در حد امکاناتشان به مشکلات من رسیدگی می کنند، در این یکساله به جز اعضای کمیته مردمی مهندس موسوی کسی در خانه ی مرا نزده است و اصلا نمی پرسند که آیا تو به تنهایی می توانی زندگی ات را بچرخانی؟ و در این یک ساله چه بر سر تو و زندگی ات آمده است.
اگر دوباره انتخاباتی برگزار شود به چه کسی رای می دهی؟
باز هم به موسوی
چرا؟
چون او به دنبال عدالت و حق مردم است . سوال من از مقامات این است که اگر بد بود چرا کاندیدا شدنش را تایید کردید؟. او که از خارج نیامده و مورد تایید هم بوده است اما حالا چرا یکهو از نظر آنها بد شده است.
به نظر خودت چرا موسوی از سوی حاکمیت فعلی تبدیل به یک آدم بد شده است؟
نمی دانم.اما وقتی می بینم از طرف بسیج می آیند و به ما می گویند که از او به عنوان قاتل شکایت کنید با خودم فکر می کنم که موسوی که شوهر مرا نکشته است؟ پس حتما دلیلی وجود دارد که می خواهند او را قاتل معرفی کنند واقعیتی که غیر از این است. من در این یک ساله خیلی چیزها را فهمیده ام.
چه چیزهایی؟ آیا می توانی بگویی معصومه چگینی سال گذشته با امسال چه نفاوتی کرده است؟
بسیار روشن شدم و فهمدیم که دنیا دست کیست. فهمیدم که برای دفاع از حق کشته می شوی . اینکه ظالم به خاطر زوری که دارد هر کاری دلش بخواهد با مظلوم می کند . ظلمی که به شوهرم شد و او را کشتند و ظلمی که به من شد و مرا تنها در این دنیا گذاشتند. فهمیدم که حرف حق زدن مساوی است با کشته شدن و اگر سکوت نکنی تو را می کشند.
شما چطور؟ آیا سکوت می کنی؟
نه اصلا. من تا آخرین نفسم راه شوهرم را ادامه می دهم.
محرم چگینی یک کارگری بود که به قول خودت از صبح تا شب به دنبال یک لقمه نان حلال تلاش و کار می کرد. به نظرت چرا مفهومی مانند آزادی برای او مهم بود؟
او همیشه معترض بود که چرا ماهانه ۳۰۰ هزار تومان حقوق می گیرد که نیمی از آن را اجاره خانه می دهد و ۵۰ هزار تومان خرج رفت و آمد به سر کار است و در نهایت آنچه برای ما می ماند ۵۰ هزار تومان بود . یکی از دلایل بچه دار نشدنمان هم همین بود که این نان بخور و نمیر برای تربیت بچه کافی نبود . برای همین او به وضعیت موجود اعتراض داشت و معتقد بود تا آزادی نباشد و نتواند اعتراضش را بیان کند عدالتی هم در کار نخواهد بود.
اگر روزی موسوی،کروبی و رهنورد را ببینید به آنها چه می گویید؟
می گویم تو را به خدایی که قبولش دارید حالا که این همه آدم کشته شده اند شما راهشان را ادامه دهید و نگذارید خون این شهدا پایمال شود. نکند سالگرد این شهدا تمام شده است با خودشان فکر کنند که همه چیز تمام شده و راهشان فراموش شود؟ به آنها می گویم که راه این شهدا ادامه دارد و نگذارید خون شان پایمال شود.
آیا تا کنون ملاقاتی با مهندس موسوی و یا کروبی داشته اید تا درد دل ها و مشکلاتتان را به آنها بگویید؟
راستش را بخواهید همین اواخربه مناسبت روز زن گروهی از زنان با مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد دیدار داشتند .من هم به این مراسم دعوت شدم و قرار بود با آقای موسوی و خانم رهنورد دیداری داشته باشم اما متاسفانه برخی از اعضای خانواده ام گفتند که به خاطر خطرات احتمالی که من را تهدید می کند ،نروم .من نمی ترسم اما دلم نمی خواهد روی حرفشان حرف بزنم و دلگیرشان کنم .اما یک بار موفق شدم به دیدار مهدی کروبی بروم او نیز با رویی گشاده حضور مرا پذیرفت و به حرف های من گوش داد. راستش همین که می فهمم که رهبران جنبش سبز خانواده های شهدا از جمله ما را فراموش نکرده اند ، قوت قلبی برای من می شود و کمتر احساس تنهایی می کنم.
جبهه مشارکت ایران اسلامی به مناسبت یکمین سال بازداشت دبیر کل این حزب بیانیه ای صادر کرد در این بیانیه با اشاره به سوایق درخشان محسن میردامادی تاکید شده است متقلبان دروغگو بدانند با زندانی کردن امثال دکتر میر دامادی کارنامه پر بار(!) خود را تکمیل می کنند و به همه ثابت می کنند که اسلام و انقلاب و امامی که میردامادیها از آن دم می زنند مکتب مبارزه با دروغ و تقلب و فساد وکودتا و استبداد و ناکارآمدی است و میردامادیها را چه باک که در این راه همانقدر صبور و بردبار باشند که در مبارزه بی امان خود علیه نفاق و کفر و دنیا زدگی بی تاب بودند
به گزارش کلمه متن کامل بیانیه جبهه مشارکت به شرح زیر است:
یک سال از بازداشت غیر قانونی دبیر کل سرافراز جبهه مشارکت ایران اسلامی گذشت.
گذری کوتاه به زندگی پر بار و شرافتمندانه دکتر محسن میردامادی نشانگر شخصیتی است که بیش از هر زمان دیگر ایران عزیز ما به او احساس نیاز می کند.
فرزند برومند خانواده ای متدین و مبارز که رسم ایستادن بر پای خود را خوب به او آموختند و جان او را با شهد ایمان آمیختند.
از زمانی که خود را شناخت مبارزه با فساد و استبداد را تجربه کرد و در کنار بزرگان علم و دین ، اصالت اسلامی و ملی خود را بارور ساخت.
ورود به یکی از معتبرترین دانشگاههای کشور فرصتی بود تا در کنار علم آموزی ، مبارزه با استبداد و وابستگی را در سطحی بالاتر تجربه کند و گوهر وجودی خود را به صورت یکی از رهبران جنبش دانشجویی متجلی سازد و یکی از تاثیر گذارترین و ماندگارترین تشکل دانشجویان مسلمان، دفتر تحکیم وحدت، را بنیان نهد تا دانشجویان با حفظ هویت خود در مقابله همزمان با تحجر و دین زدایی و استبداد و استعمار، پایگاه خلل ناپذیری داشته باشند. نقش بارز او در تسخیر لانه جاسوسی نشانه روحیه وطن پرستی و آرمانخواهی او در مبارزه با دخالت بیگانگان در سرنوشت داخلی کشور است.
محسن میردامادی در بخشی از حیات سیاسی خود دراوج جنگ تجمیلی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دین خود را در دفاع از میهن ادا کرد و سپس با قبول مسئولیت استانداری خوزستان در عین اداره شایسته این استان در خط اول دفاع مقدس، نمونه ای از تعامل و همزیستی ایرانیان از هر نژاد و زبان را به نمایش گذاشت.
با خاتمه جنگ و رحلت امام ، محسن میردامادی به وادی علم برگشت و در این عرصه تیز استعداد شگرف خود را با اخذ مدرک دکترا از یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان “کمبریج” نشان داد و پس از پایان تحصیل بدون لحظه ای درنگ و علیرغم امکان استخدام در مراکز علمی معتبر جهان برای خدمت به میهن به ایران بازگشت تا هنوز هم با بهانه گیریهای گزینشی نتواند در جایگاه علمی بایسته خود قرار گیرد.
بازگشت به ایران در حالی بود که افق سیاسی کشور دور نمای روشنی برای پیروان امام ترسیم نمی کرد اما به برکت جنبش کم نظیر دوم خرداد با دور اندیشی در راهی قدم نهاد که سر فصل جدیدی در عرصه سیاست گشود که نسلهای تحول خواه، سالیان سال از آثار پر برکت آن بهره مند خواهند شد. تاسیس بزرگترین و فراگیر ترین حزب در تاریخ جمهوری اسلامی امروز آبشخور همه کسانی است که می خواهند سیاست ورزی را در سخت ترین شرایط تجربه کنند و برای اولین بار پس از مشروطیت با روشهای مدنی و مسالمت آمیز و با نفی خشونت، دیو استبداد را به بند کنند.
در دوران چهار ساله مجلس ششم، محسن میردامادی بخشی دیگر از نبوغ خود را نشان داد آن زمان که به عنوان سیاستمداری کار کشته و موفق در عرصه سیاست داخلی و خارجی خوش درخشید.
او علیرغم اینکه در مدیریت و کاردانی، و در دانش و تجربه ،و در اخلاص و ایمان کم نظیر یا بی نظیر بود بی هیچ ادعا و توفعی تمام هم خود را مصروف تثبیت راه امام نمود که سخت آماج هجوم بی امان عافیت طلبان قرار گرفته بود.او بی هیچ تردیدی بقای امام و آرمان او را در روند اصلاحات و بسط تجربه مردمسالاری می دانست و حزب را پایگاه همه کسانی می خواست که حاضر بودند برای استقلال و آزادی و پیشرفت کشور فداکاری کنند و اصلاحات را تنها بدیل اقتدارگرایی و انحصار طلبی می دانند.
آری، اینک چنین انسان ارزشمندی در زندان جمهوری اسلامی است و اسیر دست کودتاگرانی که کمترین بهره ای از این فضائل پیش گفته ندارند و شاید همین حس کمبود در آنها است که سبب می شود تا به گمان خود بخواهند با تحقیر افاضل ملت آتش حسادت خود را خاموش کنند. اما متقلبان دروغگو بدانند با زندانی کردن امثال دکتر میر دامادی کارنامه پر بار(!) خود را تکمیل می کنند و به همه ثابت می کنند که اسلام و انقلاب و امامی که میردامادیها از آن دم می زنند مکتب مبارزه با دروغ و تقلب و فساد وکودتا و استبداد و ناکارآمدی است و میردامادیها را چه باک که در این راه همانقدر صبور و بردبار باشند که در مبارزه بی امان خود علیه نفاق و کفر و دنیا زدگی بی تاب بودند.
امروز او و دوستان او تاوان حمایت بی چون و چرای خود از اسلام ناب محمدی را می پردازند. امروز او و یارانش به خاطر آنکه در برابر انحراف ایستادند محبوس شده اند. امروز او و همراهان او به خاطر دفاع از آرمانهای امام و شهدا که میزان را رای ملت می دانستند اسیر شده اند و این خود نشانه ان است که نگرانی امام از افتادن انقلاب به دست نا اهلان در حال وقوع است. اما این ظلم فاحش در حق دکتر میردامادی و صدها انسان مثل اوهر گز نخواهد توانست ایمان آنها را در حقانیت مرامشان سست کند و در اراده آنها برای پیمودن این راه دشوار خللی ایجاد کند.
وجود دکتر میر دامادی چه در زندان و چه در جامعه ،چراغی است فرا روی جوانان ما و به آنها می آموزد که نباید به خاطر سوء رفتار اقلیتی کژ اندیش و قدرت طلب ارزشهای والایی که این ملت به خاطر آنها انقلاب کردند ناچیز شمرده شود. میردامادی تبلور امید برای این نسل است که می خواهند با صبوری و ایستادگی ثابت کنند که باز هم چون همیشه تاریخ مظلومان بر ستمگران پیروز خواهند شد اگر جز حق نگویند و چز حق نپویند.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۳۰/۳/۸۹
محمدرضا شجریان، پس از حدود یک ماه و نیم تور کنسرت با گروه شهناز در استرالیا، کانادا و امریکا ، ۲۵ خردادماه به ایران بازگشت.
به گزارش خبرآنلاین، شجریان آخرین باراوایل اردیبهشت ماه امسال از کنسرت همایون شجریان و علی قمصری و گروه همنوازان حصار دیدن کرد، در جشن نوگشایی خانه موسیقی نیز حضور یافت و پس از آن راهی تور کنسرتش شد.
کلمه: آیت الله هاشمی رفسنجانی یک سال پس از انتشار نامه معروفش به رهبری، که در واکنش به صحبت های محمود احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی نوشته شده بود، ماجرای نگارش و نشر آن نامه را بازگو کرده و گفته است: «انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند.»
وی همچنین اشاره می کند که رهبری این انتظار را «به حق» دانسته بوده و گفته بوده که «به [آقای احمدی نژاد] گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را میدهم… اما پس از انتخابات تا روی حضور مردم تاثیر نگذارد.»
در گفتگوی مفصلی که در آخرین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات چاپ شده، رئیس مجلس خبرگان می گوید: «دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه میدانستند که نسبت به دیگر نامزدها بیطرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی میدهند. ولی همه میدانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، [آقای احمدی نژاد] حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده میکردند.»

وی می افزاید: «انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من، آقای خاتمی، آقای ناطق نوری و آقای کروبی که رؤسای جمهوری و رؤسای مجلس بودیم، همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد.»
آیت الله هاشمی رفسنجانی سپس توضیح می دهد که در مراسم رحلت امام از آقای احمدی نژاد می خواهد که صحبت هایش را اصلاح کند، اما چون خبری نمی شود آن نامه را می نویسد و در آخرین فرصت پیش از پایان تبلیغات برای رهبری می فرستد. وی می گوید: «در آن فاصله ۲ ساعته باقیمانده نامه به ایشان نرسیده بود. چون جوابی به من نرسیده بود، در آخرین لحظاتی که میخواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر میخواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را ندیده بودند.»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین به انتقاد کسانی که گفته بودند چرا برای انتشار نامه تا پایان انتخابات صبر نکرده بوده، پاسخ می دهد: «میگویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ … میخواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار موثق، شور و اشتیاق مردم را میدیدم. از برنامههای محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم.»
در این مصاحبه آیت الله هاشمی اذعان می کند که روزهای کاری اش به شلوغی گذشته نیست و در توضیح آن می گوید: «مقداری اجبار شد و مقداری خودم خواستم.» وی همچنین در پاسخ به خبرنگار مدیریت ارتباطات که از بازنشستگی پرسیده، می گوید: «مایلم. الان سن من در حدی است که مایلم اینگونه شود. ولی هنوز میترسم عوارض بد سیاسی داشته باشد و به نوعی قهر تلقی شود که نمیخواهم انجام دهم.»
حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت و از مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی در زندان بیماری قلبی دارد و نیازمند درمان فوری است اما مسولان با درخواست مرخصی وی مخالفت می کنند .
به گزارش کلمه ،کرمی که از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات محسوب می شود . تاکنون فقط موفق به استفاده از یک مرخصی پنج روزه شده است . فرصتی کوتاه که او نتوانسته درمانش را دنبال کند .
خانواده حمزه کرمی از مسولان می خواهند که با این مرخصی درمانی موافقت کنند تا دوباره او سلامتی اش را به دست آورد .
کرمی در دادگاه بدوی توسط رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ،قاضی صلواتی به ۱۶سال زندان محکوم شده بودو که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۱ سال تبدیل شد .
کرمی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴، فرماندار ورامین و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰، مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بود..
وی در جریان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مسئول ستاد مطبوعات هاشمی رفسنجانی بود و در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مدیریت وبسایت جمهوریت را بر عهده داشت
قربانعلی بهزادیان نژاد، استاد دانشگاه و مشاور میر حسین موسوی که هم اکنون در زندان اوین به سر می برد از همه حقوق دانشگاهی اش محروم شد .
به گزارش کلمه ،این استاد دانشگاه و رییس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی پس از ماه ها زندانی بودن در بند ۲۰۹ زندان اوین به تازگی به بند عمومی منتقل شده است . وی یک روز بعد از عاشورای حسینی بازداشت شد و تاکنون کاملا بلا تکلیف در زندان اوین محبوس است.
وی در اواخر فرودین ماه سال جاری به همراه دکتر علیرضا بهشتی دیگر استاد دانشکده تربیت مدرس از همه حقوق شان محروم و به حالت تعلیق در آمدند . مسولان دانشگاه برای موجه جلوه دادن این اقدام غیرقانونی شان از ، مصوبه هیئت انتظامی استادان استفاده کرد ند .
این اقدام غیر قانونی موجب اعتراض گروهی از استادان برجسته این دانشگاه شد .آنها طی جلسه ای با فرهاد دانشجو رییس وقت دانشگاه تربیت مدرس که در آن روسای دانشکده های علوم انسانی و پزشکی نیز حضور داشتند، نسبت به حکم تعلیق این استادان و همچنین هتک حرمت استادان دانشگاه اعتراض کرده و خواهان بازنگری در این حکم شدند.
آنها همچنین در این جلسه نگرانی شان را نسبت به قطع حقوق و مشکلات معیشتی خانواده های اعضای هیات علمی که ناعادلانه زندانی شده اند اعلام کردند .
تعدادی از استادان دانشگاه تربیت مدرس می گویند که فرهاد دانشجو در آن جلسه قول مساعد درباره بازنگری حقوقی در حکم هیات انتظامی استادان را داد و بر تامین حقوق استادان زندانی تاکید کرد. اما با این وجود تاکنون هیچ رسیدگی به این موضوع نشده و قربانعلی بهزادیان نژاد زندانی و از همه حقوق نیز محروم شده است .
دکتر قربان بهزادیان نژاد، استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس است که در سال های اخیر فعالیت های فرهنگی زیادی داشته است. بهزادیان نژاد معاونت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت سیدمحمد خاتمی و مشاور وزیر بهداشت در انتخاب رؤسای دانشگاه های علوم پزشکی را در کارنامه مسئولیت های خود جای داده است. در سال های اخیر دکتر بهزادیان نژاد در موسساتی که نزدیک به مهندس میر حسین موسوی بوده، در زمینه علوم انسانی و مطالعات ایرانشناسی فعالیت می کرده و از مشاوران ارشد او است.
وی هم اکنون به همراه تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات ازجمله محسن میردامادی و علیرضا بهشتی شیرازی دربند هفت زندان اوین به سر می برد.
جمعی از اساتید و علماء حوزه علمیه قم درباره حوادث چهاردهم خرداد نامه ای خطاب به مراجع عظام تقلید و آیات و علماء منتشر کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران ، متن این نامه بدین شرح است:
حضرات مراجع عظام تقلید و آیات و علماء«ادام الله ظلهم علی روس الانام»
در وانفسای «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ » (۱)نفس گرم شما مصداق دم مسیحایی بود که خداوند متعال به مدد آن و به حکم «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ » (۲)جلوه نمود.
آنگاه که به زعم خویش خواستند تا یادگار روح الله را این بار درون بیت خویش،بسوزانند، وه چه گمان باطل و فکر پلیدی داشتند و این شما بودید که به جامعه امروز یاد آوری کردید که «وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» (۳) و زمانی که بر او خندیدند، طنین خروش شما فریاد بر آورد که فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلًا وَلْیَبْکُواْ کَثِیرًا جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ»(۴ )
عاشقان واقعی روح الله از این فهم و تدبیر و ارشاد و روشنگری به نشاط آمدند شاگردان و مریدان شما در حوزه های علمیه و سراسر مملکت اسلامی بر خویش می بالند وبه آن مفتخرند که «اذا ظهر البدع،فلیظهر العالم علمه»(۵)
واین چند سطر عرض اخلاص و تشکری است که به پیشگاه بلند مرتبه و شامخ مرجعیت عرضه می دارد و جامعه جوان و دیندار امروز را به حقیقت نهادی رهنمون می شود که به فرموده پیامبراکرم (ص)”امنا رسولان”هستند(۶) که براستی «فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله علهیم»(۷)در شان آنهاست.
در خاتمه برای آنانکه در این غروب غم بار اخلاق سیاسی،طلوع خورشید علم و فقاهت را بر نمی تابند و خشک سرانه و نابخردانه ،ایشان را مخاطب قرار می دهند،یاد آور می شویم که «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»-(۸۷)
پی نوشت
۱) -سوره صف /۸ -می خواستند که نور خدا را با سخنانشان خاموش کنند
۲)- سوره صف ۸- کامل کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند
۳)- سوره آل عمران ۵۴- نیرنگ کردند و خدا کارسازی کرد و خداوند بهترین کارسازان است
۴) - سوره توبه ۸۲- کمتر به خندید بیشتر گریه کنند
۵)- اذریبه / آقابزرگ تهرانی ج ۱۸۹ ص ۳۱۸ -وقتی بدعت ها ظاهر می شود عالم باید علم خویش را ظاهرو نمایان کند
۶)-(کافی/ کلینی ج ۱ صفحه ۴۶)
۷)الحق المبین /فیض کاشانی/ص ۱۰ -علما حجت من نزد شما هستند و من حجت خدا بر آنها می باشم
۸) -منافقون ،۸ - همانا عزت اختصاص به خدا و روسل خدا و مومنین دارد
والسلام
جمعی از اساتید و علماء حوزه علمیه قم
۳۰/۳/۸۹انتهای پیام /*
شیوا نظرآهاری به بند عمومی زندان اوین منتقل شد.
به گزارش تا آزادی روزنامه نگاران زندانی ،این درحالی است که از خرداد ماه سال گذشته، شیوا نظرآهاری بیش از ۲۸۰ روز را در زندان اوین سپری کرده که ۱۰۰ روز آن در سلولهای انفرادی بوده است.
شیوا نظرآهاری، روزنامه نگار و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، ۲۴ خرداد سال گذشته بازداشت شد و پس از ۱۰۰ روز، اول مهرماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد .وی بار دیگر شب درگذشت آیت االه العظمی منتظری در حالی که برای شرکت در تشییع جنازه آن فقیه عالیقدر عازم قم بود بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در زندان به سر می برد.
بیماری پوستی عبدالله مومنی در زندان تشدید شده و این درحالی است که مسئولان زندان نه تنها هیچ پاسخی به درخواست های مکرر وی نمی دهند بلکه شرایط سخت و دشواری نیز برای وی فراهم کرده اند.
به گزارش ادوارنیوز، عبدالله مومنی که از ۲۴ فروردین مجددا به زندان بازگشته و در بند ۸ زندان اوین محبوس است، از مدتها پیش درخواست رسیدگی درمانی به ناراحتی پوستی خود را به مسئولان بهداری زندان اوین ارائه داده است اما هر بار به درخواست او بی توجهی می شود.
با این وجود روز گذشته در پی درخواست مجدد عبدالله مومنی مسئولان زندان وی را به فردی معرفی می کنند که خود را “پزشک قانونی” معرفی می کند. این فرد که احتمالا دارای چنین سمتی نیست، پس از شنیدن شرح بیماری آقای مومنی و با این استدلال که وی یک زندانی سیاسی است به جای آنکه به مسایل درمانی عبدالله مومنی بپردازد اقدام به توهین و هتاکی می کند و با الفاظ رکیک و به شکل موهن و تحقیرآمیزی با آقای مومنی رفتار می کند.
این درحالی است که یکسال از بازداشت عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران می گذرد و وی بارها بر عدم رسیدگی درمانی در مدت حبس خود شایت کرده است.
در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس سئوال سیروس سازدار نماینده مرند و جلفا درباره خط لوله صلح از وزیر نفت مطرح شد.
به گزارش البرز سازدار در توضیح سئوال خود گفت: با وجود آنکه بسیاری از طرح های وزارت نفت به علت کمبود سرمایه متوقف شده چرا این وزارتخانه با هزینه ای حدود ۳ میلیارد دلار به احداث خط لوله ۹۰۰ کیلومتری با قطر ۵۶ اینچ در سیستان و بلوچستان اقدام کرده است؟
وی ادامه داد: چرا قبل از آنکه با کشوری قرارداد منعقد شود اقدام به لوله گذاری شده و چه عجله ای در این کار وجود داشته است. احداث خط لوله در سال ۸۴ تصویب شد در حالیکه شرکت ملی نفت در سال ۸۳ اقدام به لوله گذاری کرده است.
نماینده مرند و جلفا تصریح کرد: اگر احداث این خط لوله برای گازکشی به استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان بوده چرا نام خط لوله صلح بر آن گذاشته شد؟
وی ادامه داد: ایران، پاکستان و هند برای اجرای این خط لوله ۴ شرکت را معرفی کردند که یک شرکت مشترک بود.
سازدار گفت: این شرکت با نام گافلین گلاین در فهرست شرکت های ممنوع المعامله وزارت نفت بوده که بارها علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شهادت داده است.
عضو فراکسیون خط امام ادامه داد: وزیر وقت نفت در سوم بهمن سال ۸۵ تیم مذاکره کننده را حذف و فردی را به نام نماینده خود معرفی می کند اما این فرد مسئولیت قرارداد را بر عهده نمی گیرد.
سازدار ادامه داد: شرکت گافلین گلاین قیمت گاز را در قرارداد تعیین می کند و فردی پاکستانی که در قرارداد کرسنت نیز حضور داشته در این قرارداد هم دخالت داشته است.
مسعود میرکاظمی وزیر نفت در پاسخ به سئوال نماینده مرند و جلفا با اشاره به اهمیت احداث خط لوله صلح اظهار داشت: این خط لوله امکان انتقال ۶۰ میلیون متر مکعب گاز را از عسلویه به سیستان و بلوچستان را داراست. که با نصب ۹ ایستگاه تحت فشار در مسیر ظرفیت انتقال از طریق آن به ۱۱۰ میلیون متر مکعب خواهد رسید.
وزیر نفت ادامه داد: این خط لوله ۳ مصوبه دولت در سالهای ۸۱،۸۴ و ۸۶ را دارد و در بودجه ۸۵ ردیف بودجه ای برای آن در نظر گرفته شد و در برنامه چهارم توسعه نیز به آن اشاره شده است.
وی ادامه داد: دلیل ۵۶ اینچ بودن این خط لوله نیز این است که این خط لوله از عسلویه پس از طی مسیر استانهای بوشهر، فارس، کرمان و هرمزگان به سیستان و بلوچستان می رسد و بخشی از گاز این استانها را تامین می کند.
میرکاظمی تصریح کرد: این خط لوله پس از رسیدن به ایرانشهر به خط لوله ای از خراسان جنوبی وصل و سپس به چابهار می رود و در آنجا به مرز پاکستان وصل می شود.
وزیر نفت احداث این خط لوله را کاملا منطقی دانست و گفت: بر اساس تعهدات وزارت نفت تا سال ۹۳، ۵۰ میلیون متر مکعب و در افق ۱۴۰۰ بیش از ۸۰ میلیون متر مکعب گاز باید از طریق این خط لوله به مناطق مختلف کشور منتقل شود.
وی با اشاره به اینکه ایران دومین دارنده کشور ذخایر گاز در جهان است گفت: صادرات گاز به پاکستان نهایی شده و طرف پاکستانی اعلام کرده که در یک ماه آینده با آمدن به ایران قراردادهایی را به قرارداد صلح اضافه خواهد کرد، ضمن آنکه خط لوله صلح قرار است سال ۲۰۱۴ به پاکستان وصل شود.
میرکاظمی ادامه داد: در آینده باید حداقل ۱۵۰ میلیون متر مکعب صادرات گاز داشته باشیم و ترکیه نیز درخواست افزایش خرید گاز را به ایران داده است.
وزیر نفت در خصوص اینکه چرا نام این قرارداد خط لوله صلح گذاشته شده گفت: این خط لوله قرار بود بین پاکستان و هند امتداد یابد و با وجود فشار آمریکا بر هند، احزاب مخالف آمریکا در هند به دولت این کشور فشار آورده اند که چرا در این قرارداد شرکت نکرده است.
وی گفت: سابقه مذاکره درباره خط لوله صلح به ۱۵ سال می رسد و فرد مذاکره کننده که در توضیحات نماینده سئوال کننده به خانی از پاکستان موسوم شده است وزیر وقت انرژی پاکستان بوده است.
میرکاظمی خطاب به سازدار گفت: مذاکره برای قرارداد صلح در زمانی که هم حزبی های شما سرکار بودند انجام شد که البته کار خوبی هم بود.
وزیر نفت درباره صادرات گاز گفت: این منطقی نیست که ۶۵۰ میلیون متر مکعب گاز تولید شده در داخل کشور کاملا به مصرف داخلی برسد و اتفاقا باید این سئوال مطرح شود که چرا مقدار بیشتری صادر نمی کنیم؟
سازدار در ادامه سئوال خود از وزیر نفت اظهار داشت: چرا در این قرارداد قانون فرانسه حاکم بود با وجود اینکه قرار بود دراین قرارداد هند نیز حضور داشته باشد و در نهایت این خط لوله به چین برسد اما این اتفاق نیفتاد.
وی ادامه داد: چرا قراردادهای به این مهمی که بر اساس اصل ۷۷ قانون اساسی باید به مجلس باید محرمانه امضا می شود مگر مجلس نامحرم است.
سازدار به میرکاظمی گفت: مرا به حزب و گروهی خاص متهم نکن ۲ بار این سئوال در کمیسیون انرژی مطرح شد اما با وجود اینکه اکثر اعضای کمیسیون هم حزبی های شما بودند، از توضیحات شما قانع نشدند.
نماینده مرند و جلفا با طرح این سئوال که نقش آقای رحیم مشایی در قرارداد خط لوله صلح چه بوده از نمایندگان خواست نسبت به قراردادهای نفتی حساس باشند.
وی به کرات از رحیم مشایی به عنوان کسی که نقشی در قرارداد خط لوله صلح دارد نام برد و از وزیر نقش وی در این قرارداد را جویا شد که البته میرکاظمی پاسخی به این سئوال نداد.
پس از پایان این پرسش و پاسخ سازدار اعلام کرد که از توضیحات وزیر نفت قانع نشده است.
طبق آیین نامه مجلس پس از اعلام نظر نماینده نسبت به قانع نشدن از توضیحات وزیر مجلس وارد رای گیری می شود که در این رای گیری نمایندگان با ۱۲۹ رای موافق، ۵۲ رای مخالف و ۱۵ رای ممتنع اعلام کردند از توضیحات وزیر نفت به سئوال سازدار نماینده مرند قانع شدند.
مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی با بیان اینکه تاکنون هیچگونه محدودیتی در واردات بنزین اعمال نشده است، از واردات روزانه ۱۸ میلیون لیتر بنزین از ابتدای امسال خبر داد و گفت: امکان عرضه CNG با کارت هوشمند در جایگاهها از سال آینده فراهم میشود.
به گزارش مهر، فرید عامری، در خصوص زمانبندی اجرای طرح عرضه CNG با کارت هوشمند، گفت: در حال حاضر عرضه CNG در یکی از جایگاههای تهران عملیاتی شده که تاکنون از اجرای این طرح آزمایشی پاسخهای لازم گرفته شده است.
وی با اشاره به اینکه برای اجرای کامل این طرح در تمامی جایگاههای CNG کشور به دنبال انتخاب یک تکنولوژی چند منظوره هستیم، تصریح کرد: باید همزمان با عرضه CNG از طریق کارت هوشمند امکان پرداخت الکترونیکی این حامل انرژی از طریق یک کارت نیز فراهم شود.
این مقام مسئول زمان پایان دوره آزمایشی این طرح را تا پایان تیر ماه سالجاری عنوان کرد و افزود: پیشبینی میکنیم در این مدت با بررسی بیشتر معایب و مرتفع شدن برخی از مسائل فنی زمینه اجرای آن را در تمامی جایگاههای عرضه گاز کشور فراهم کنیم.
عامری با اشاره به اینکه عملیات نصب و راهاندازی سامانه هوشمند CNG در یکهزار و ۸۰۰ جایگاه بهره برداری شده و در دست ساخت تا پایان اسفند ماه امسال انجام خواهد شد، اظهار داشت: پیشبینی میکنیم اجرای طرح عرضه CNG با کارت هوشمند سوخت به طور سراسری از ابتدای سال آینده در تمامی کشور فراهم شود.
بر اساس گزارشهای شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی تا پایان امسال تعداد جایگاههای CNG به یکهزار و ۸۰۰ جایگاه افزایش مییابد.
همچنین بر اساس برنامه زمانبندی تعریف شده پیشبینی میشود تعداد کل جایگاههای عرضه گاز کشور تا سال ۱۳۹۲ به دوهزار و ۵۰۰ جایگاه CNG افزایش یابد.
مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی همچنین با بیان اینکه در حال حاضر هیچگونه محدودیتی در واردات بنزین وجود ندارد، از ابتدای سالجاری تاکنون به طور متوسط روزانه بیش از ۱۸ میلیون لیتر بنزین وارد کشور شده است.
در همین حال علیرضا ضیغمی با اشاره به ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس و پالایشگاه نفت سنگین هرمز در بندرعباس، گفت: هدف از ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس با ظرفیت ۳۶۰ هزار بشکه میعانات گازی در روز خودکفایی از واردات بنزین و فرآوردههای نفتی است.
مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی پیشرفت ساخت این پالایشگاه میعانات گازی را حدود ۳۵ درصد عنوان کرد و یادآور شد: هم اکنون ساخت پالایشگاه هرمز با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه نفت فوق سنگین در حال انجام است.
به گفته معاون وزیر نفت برای ساخت پالایشگاه نفت سنگین هرمز به ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو سرمایهگذاری نیاز است.
وی با اشاره به پیشرفت ۴۳ درصدی ساخت طرح بنزین سازی پالایشگاه نفت بندرعباس، تبیین کرد: این طرح باید به منظور کاهش وابستگی به واردات بنزین کشور هر چه سریعتر در مدار بهرهبرداری قرار گیرد.
وی هدف از اجرای این طرح را افزایش ۲٫۴ میلیون لیتری تولید روزانه بنزین کشور عنوان کرد و ادامه داد: تولید روزانه حدود ۸ میلیون لیتر گازوئیل، ۲۵۰ تن گوگرد دانه، ۳۳٫۶ هزار لیتر گاز مایع (LPG)، ۱۵۱ تن گاز هیدروژن ناخالص از دیگر اهداف اجرای این طرح در پالایشگاه بندرعباس است.
ضیغمی با بیان اینکه بهبود کیفیت تولید فرآوردههای نفتی بر اساس استانداردهای یورو پنج اروپا یکی دیگر از اهداف اجرای این طرح است، اظهار کرد: در حال حاضر اجرای این طرح با حضور پیمانکاران و با سرمایه گذاری یکهزار و ۲۸۲ میلیارد ریال و ۲۱۱ میلیون یورو در حال اجرا است.
در سه روز گذشته، اخباری مبنی بر تصمیم اسراییل برای کاهش محاصره غزه منتشر شد. در پی اظهارات مقام های اسراییلی در این خصوص، سازمان ملل هم از این موضوع استقبال کرد. با این حال موضوع حمله به کشتی امدادی و کشته و زخمی کردن امدادرسانان، هنوز برای جامعه جهانی حل نشده است.
به گزارش آفتاب اسراییلی ها برای کاهش فشارهای بین المللی، هیات تحقیقی را در این خصوص تشکیل داده اند اما مقامات ترکیه بیم آن دارند که این هیات تحقیق بی طرف نباشد؛ موضوعی که به نظر می رسد نگرانی مقامات کشورهای دیگر و حتی دبیر کل سازمان ملل را نیز به همراه دارد.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد نیز روز جمعه خواهان تشکیل هیات تحقیق در یک کشور ثالث شد و در عین حال خواست که ترکیه و اسراییل در این موضوع مشارکت نمایند.
بسیاری عمل عجیب و قبیح ارتش اسراییل را نوعی ایجاد رعب و وحشت در جامعه بین المللی می دانند. با این حال با توجه به بازتاب این عمل، اسراییلی ها قول هایی را در خصوص کاهش محاصره غزه و تشکیل هیات تحقیق و رسیدگی به حمله به کشتی امدادی داده اند؛ اما تحلیل رفتارهای آن ها در حقیقت نشان دهنده آن است که اسراییلیها نه خواستار کاهش محاصره غزه اند و نه خواستار روشن شدن موضوع کشتی امدادی. حال اسراییل تا چه حد بتواند دیپلماسی خود را در این خصوص پیش ببرد، کاملا به فشارهای بین المللی بستگی دارد.
بر اساس همین دیپلماسی است که نماینده اسراییل در سازمان ملل متحد، در نامه ای به دبیرکل این سازمان ادعا کرده است که اسراییل به ارتباط بین کشتیهای امدادی ای که از طریق لبنان، برای کمک به مردم، به غزه می روند و حزب الله لبنان، ظنین است. نماینده اسراییل، صراحتا در این نامه تهدید آمیز، گفته است که با تمام امکانات از شکسته شدن محاصره غزه جلوگیری خواهد کرد و اعزام کشتی های امدادی مذکور، می تواند به تنش در منطقه افزوده، صلح را با خطر جدی روبرو سازد.
در این نامه همچنین با لحنی جنگجویانه، از لبنان خواسته شده است که از اعزام این کشتیها جلوگیری شود.
لحن نامه اسراییل و صراحت آن ها در ادامه محاصره غزه، کاملا نشان می دهد که همزمان با کاهش نسبی فشار بین المللی، اسراییل به یکباره روی ستیزه جویانه خود را به رخ می کشد.
بسیاری از تحلیلگران امور خاورمیانه معتقدند که اتهامات وارده به لبنان، تنها برای توجیه دیپلماتیک عمل حمله به کشتی امدادی است و در عین حال اسراییل در هر فرصتی از روش نظامی برای جلوگیری از محاصره غزه استفاده خواهد کرد. لذا با چنین سیاستی، عملا امکان بازتولید جنگی دیگر در منطقه هستیم؛ جنگی که مانند جنگ ۳۳ روزه لبنان و ۲۲ روزه غزه با بهانه های اسراییل و تجاوز وی به همراه بی برنامگی و ناهماهنگی جامعه بین المللی آغاز خواهد شد. در واقع بحث پی گیری رفع محاصره غزه و تشکیل هیات مستقل تحقیق و به انجام رساندن تحقیق درباره کشتی امدادی، از سوی جامعه جهانی، معیاری برای اسراییل است که آیا میتواند جنگ جدیدی را در منطقه به راه بیاندازد یا خیر.
محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت درست یکسال پیش در چنین روزی در خیابان ربوده شد و چند روز بعد خانواده اش توانستند با پیگیریهای مکرر، مطمئن شوند که در اوین به سر می برد. محسن میردامادی بعد از ۱۰۷ روز زندان انفرادی و مجموع ۲۷۱ روز حبس در بند ۲ الف زندان اوین، در ۲۶ اسفندماه سال گذشته تحت عنوان مرخصی آزاد شده بود اما پس از ۶۹ روز و در پی استقبال گسترده شخصیتها و چهره های اصلاح طلب از عروسی فرزندش، به زندان اوین فراخوانده شد.
متن زیر حاصل گفتگو ی کلمه ، با زهرا مجردی همسر دکتر محسن میردامادی است که از همان سال گذشته چهره ای آشنا برای خانواده های زندانیان سیاسی است.
حدود یکماه قبل آقای میردامادی به اوین بازگردانده شد. ارزیابی شما ازبازگرداندن آقای میردامادی به اوین چیست ؟
میردامادی روز سوم خرداد ماه احضار شد و به ما گفته شد که حکم ایشان نهایی شده و دادستان با تمدید مرخصی مخالفت کرده؛ این در حالی بود که حکم دادگاه تجدید نظر هنوز صادر نشده بود و توافق با تمدید مرخصی در صلاحیت شعبه دادگاه بود و نه دادستان. بعد از اطلاع از این موضوع، مجدداً تماسی داشتند و اعلام کردند که قاضی دادگاه هم مخالف تمدید مرخصی است. همین شد که آقای میردامادی از وکیل خود خواست لایحه تجدید نظر خواهی را پس بگیرد، چون دیگر کمترین تردیدی نبود که به هیچ وجه قرار نیست پرونده ایشان طبق آئین دادرسی مورد رسیدگی قضایی قرار بگیرد
آیا از اتهامات که مبنای صدور حکم شده اطلاع دارید؟
اصل اتهامات مربوط می شود به دو بیانیه جبهه مشارکت در تاریخ های ۲۵ و ۲۶ خرداد، که در آنها از مردم دعوت شده با رعایت موازین قانونی و مدنی و بصورت مسالمت آمیز، پیگیر خواسته هایشان باشند و حتی اشاره شده که مردم نباید مجالی به فرصت طلبان برای به اغتشاش کشاندن اعتراضات مسالمت آمیز دهند.
جالب اینجا است که قاضی دادگاه به راحتی از کنار همه این موارد گذشته و به خاطر همین دو بیانیه، شش سال زندان به او داده اند. کافی است شما نگاهی گذرا به آن دو بیانیه بیاندازید تا مبنای متزلزل صدور احکام اینچنینی را که در دادگاه تجدید نظر بدون چون و چرا تأیید هم می شوند ، ببینید. باید خدا را شاکر بود که از ۳۰ خرداد سال گذشته به این طرف، ایشان و دوستانشان در زندان بوده اند و هنوز آقایان متمسکی برای وصل کردن رخدادهای بعد از آن تاریخ به اینان پیدا نکرده اند!
آخرین ملاقاتتان با آقای میردامادی در چه زمانی بوده؟
از زمان بازگرداندن ایشان به اوین در حدود یکماه قبل، تا امروز که دقیقاً سالروز ربایش غیرقانونی ایشان در خیابان است ملاقاتی نداشته ایم. چون ملاقاتهایی که می دهند یا بصورت کابینی است که حس بسیار ناخوشایندی به طرفین دست می دهد، و یا برای ملاقات حضوری، آقای دادستان شرط تعیین کرده که در هر نوبت فقط یکنفر از اعضای خانواده، و فقط هم فامیل درجه یک حق ملاقات دارند، و این نوبتها را هم حدوداً هر ماه یکبار تعیین می کنند. گویا هرچه بیشتر می گذرد آقایان بیشتر از مرزهای اخلاقی فاصله می گیرند و شرایط را بر خانواده هایی که یکسال تمام این همه سختی گذراندند را سخت تر می کنند تا مثلاً اقتداری به نمایش بگذارند. این هم نصیب رجال سیاسی بیگناه و خانواده های آنان از مهرورزی آقایانی است که فریاد عدالت طلبی شان گوش فلک را پر کرده است.
چرا به ملاقات آقای میردامادی در این یکماهه نرفته اید؟ ملاقات کابینی مگر چه اشکالی دارد؟
ایشان راضی نیستند که به این صورت به ملاقات شان برویم چون فکر می کنند ما به زحمت میفتیم و با توجه به این شرایط یعنی زمان کم ملاقات و شلوغی زیاد، ترجیح می دهند که تلفنی تماس داشته باشند.
درحال حاضر وضعیت جسمانی ایشان چطور است؟
متأسفانه این روزها آرتروز گردن ایشان شدیدتر شده است. البته قبلا بنا بر توصیه دکتر قرار بود اگر فیزیوتراپی نتایجی در پی نداشت، عمل جراحی انجام شود که با بازگرداندن ایشان به زندان، برنامه فیزیوتراپی هم فعلاً منتفی شده است بیماری دائم درحال پیشروی است.
بطور کلی در زندانها مشکلات زیادی وجود دارد از جمله مسئله بهداشت. مثلاً قارچ پوستی که بعضی از زندانیان از جمله ایشان مبتلا به آن شده اند ناشی از فقدان اولیه ترین ضروریات بهداشتی یک محیط عمومی است. هرچند خود ایشان هرگز در تماسها شکایتی از وضع آنجا ابراز نمی کنند تا ما کمتر نگران باشیم، اما خب از این قرائن می توانیم به قسمتی از واقعیتها پی ببریم. نمونه دیگر آن، کمبود شدید فضا است بصورتی که الان در یک فضای حدوداً ۲۴ متری، ۲۰ نفر زندانی نگهداری می شوند. حتی زندانیان مجبورند در راهروها و کف زمین بخوابند. البته شنیده ایم وضعیت بندهای دیگر بدتر از این هم هست.
از موارد دیگر، کمبود مواد غذایی و همچنین غذای نامناسب زندان است، البته برای کسانی که از غذای زندان استفاده می کنند. گویا هر از چندگاه هم با قطع گاز، امکان پخت و پز و استفاده از آب گرم برای استحمام از زندانیان گرفته می شود.
خانم مجردی !ایا اصل تفکیک رائم در نگهداری زندانیان در اوین رعایت می شود ؟
نه . درخصوص بسیاری از زندانیان مطلع شده ایم که برخی از آنان درکنار قاتلین و یا مرتکبین جرائم مواد مخدر نگهداری می شوند. این برای خانواده واقعا نگران کننده است که مسببین این وضعیت برای بعضی از زندانیان، چه هدفی را از این همه نقض قانون و اصرار به انجام ظلم و ستم در حق زندانیان بی پناه و خانواده های آنان دنبال می کنند.
نمونه دیگر اینکه در یکی از خبرها دیدم که گویا این روزها بخاطر عملیات عمرانی داخل زندان در بند ۳۵۰ ، گویا زندانیان مجبورند اوقات خود را در این گرما در حیاط بگذرانند. این موارد در کنار هم واقعاً شرایط دشواری برای زندانی ایجاد می کند.
آیا قصد دارید برای رسیدگی به وضعیت جسمی ایشان اقدامی کنید و درخواستی داشته باشید؟
بله البته درخواست مرخصی برای جراحی لثه ایشان در دست اقدام است که امیدواریم نتیجه دهد و بتوانیم در مورد رفع حداقل یکی از محنتهای ایشان اقدام کنیم و حداقل در این یک مورد با سنگ اندازی متولیان امروز امور مواجه نباشیم.
خانم مجردی به نظر شما سختی های همسر یک زندانی سیاسی چیست؟ شما در نبود همسرتان زندگی را چطور می گذرانید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. اینکه برخی مسئولین زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان جرائم خطرناک مانند قتل و مواد مخدر قرار می دهند و بعد با افتخار و اعتماد به نفس اعلام می کنند که در ایران زندانی سیاسی نداریم، تلاشی کودکانه برای پاک کردن صورت مسئله است که نتیجه آن هم از قبل روشن است.
یکی از دوستان به مثل می گفت «خانواده زندانی سیاسی بودن یک شغل تمام وقت است».
واقعیت این است که مشکلات خانواده های زندانیان بسیار زیاد است. اما آقایان به راحتی چشم شان را براین مشکلات می بندند. بخصوص خانواده های زندانیانی که بچه های کوچک دارند سختی بیشتری متحمل می شوند. کودکی که هر روز چشم انتظار پدر است خلاء حضور پدرش را هیچ چیز دیگر نمی تواند جبران کند و مطمئناً اثرات مخرب و زیانباری بر خانواده ها دارد.
این همه مشکلات و اینهمه بی قانونی هست اما متاسفانه کسی جوابگو نیست. همسران جوانی که مشکل امرار معاش دارند از نظر عاطفی هم خود و هم بچه شان در وضع بدی هستند. آقایان داد عدالت اسلامی شان بلند است اما اصلا توجهی به این موارد ندارند و نه تنها پاسخگو نیستند، که اگر کسی هم پا پیش بگذارد که گرهی از کوه مشکلات خانواده های زندانیان سیاسی بگشاید، باید در انتظار برخوردهای قهرآمیز دستگاه امنیتی مملکت باشد. هر روز از صدا و سیما و سایر رسانه هایشان سیل اتهامات ناجوانمردانه را روانه رقبای سیاسی خود که امروز به بند کشیدندشان می کنند و اگر هم خانواده ها جوابی بدهند یا در مصاحبه ای خواستار رعایت قانون و بیطرف بودن دستگاههای کشور شوند، به مامعترض می شوند چرا مصاحبه می کنید! وقتی دادرسی در چارچوب نظام و دستگاه قضایی نیست، طبیعی است که برای بهبود وضع عزیزان زندانی این خانواده ها هر کاری که در توان داشته باشند انجام می دهند. خداوند هم در قرآن می فرماید: «لا یحب ا… الجهر بالسوء من القول الا من ظلم».
آیا انتظار داشتند که بعد از مرخصی دوماهه دوباره به زندان بازگردند و با این شرایط چگونه برخورد کردند؟ بعد از این اتفاقات، روحیه ایشان چطور است؟
هم ایشان و هم خانواده آمادگی لازم را داشتند ولی به نظر می رسد عصبانیت مسئولین پرونده ایشان به جهت مهمانی ساده ای که در مراسم عروسی پسرم داشتیم بود. در این مهمانی شخصیتهایی حضور داشتند که اکثراً از مسئولین نظام جمهوری اسلامی در زمان حیات امام (ره) بودند. معلوم نیست آقایان چرا باید از این قضیه اینقدر برآشفته شوند که بلافاصله در رسانه هایشان انواع واکنشها را آغاز کردند و نهایتاً هم به بهانه عدم تمدید مرخصی، آقای میردامادی را به زندان بازگرداندند.
شما ببینید این روزها سی دی هایی سراسر کذب، دروغ محض و تهمت از قول متولیان امور امنیتی با پول بیت المال تهیه و در مراکز دولتی و نظامی در سطح وسیعی توزیع می شود. به عبارت دیگر، همان داستان کارناوال عاشورای سال ۷۶ در یک سازمان منظم با با بودجه هنگفت مشغول برنامه ریزی و ترویج محصولات خود است. شما فقط به چند دقیقه از این اراجیف گوش کنید. یکی نیست از این مزوّران دروغگو بپرسد «آیا همه یاران و نزدیکان امام و مسئولینی که در زمان امام (ره) کشور را اداره می کردند همگی جاسوس و عامل بیگانه بودند؟!» دروغهای شاخداری که اگر کسی کمترین اطلاعاتی از گذشته داشته باشد برایش مضحکه خواهد بود، اما روی جوانانی که از ابتدا این مسائل در گوششان خوانده شده می تواند اثرگذار باشد. معلوم نیست چرا آقای دادستان در این موارد فراموش می کنند که وظایفشان چیست.
از سوی دیگر هم آقایان اظهار بی اطلاعی می کنند از این مسائل و سوء استفاده های وسیع از موقعیتها و امکانات برای بدنام کردن رقیب سیاسی.
اوضاع قضایی الان به گونه ای است که گاهی حتی اگر دادستان نامه ای بدهد، عده ای می توانند جلوی اجرای قانون را بگیرند. روشن است که این نحوه برخورد با قانون و این قانون گریزی ها، در نهایت خود سیستم قضایی را قربانی می کند.
آیا ممکن است در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟منظورتان به طور مشخص چیست؟
بعنوان مثال روشن و آخرین موردی که حتماً از آن اطلاع دارید، مورد آقای محمدرضا جلایی پور که دانشجوی دوره دکترای یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا است؛ حتی وثیقه آزادی اش را هم پس دادند و در دادگاه تبرئه و قرار منع تعقیب هم صادر شده بود. با این حقه که بیا و پاسپورتت را بگیر اما بعد با پنج نفر می آیند و با آن نحوه برخورد ساعتها منزل شان را تفتیش می کنند و دوباره بازداشت می شود و روز گذشته در اخبار دیدم که تلفنی به خانواده اطلاع داده که در سلول انفرادی است. چه کسی پاسخگوی این بی قانونی ها است؟ نمونه دیگر آقای عبدالله یوسفزادگان که دارنده طلای مسابقات جهانی المپیاد و از جوانان نخبه این مملکت است و الان بیش از ۹۰ روز است که در سلول انفرادی نگهداری می شود. واقعاً در زندان بودن چنین جوانانی – که قرار بود آینده سازان مملکت ما باشند – موجب سرافرازی است یا موجب سرشکستگی؟ چرا باید کاری کنند که مادر پیر آن دانشجوی زندانی برای رساندن صدایش به گوش آقایان با صدای امریکا مصاحبه کند؟ بی عدالتی که شاخ و دم ندارد.
امروز در زندانها دهها زن و دختر زندانی بلاتکلیف داریم که هرکدام خود و خانواده هایشان با مشکلات جسمی و روحی مختلفی دست به گریبان هستند. در این یکسال این همه حق و ناحق جا به جا شده و باز هم مدعی عدالت هستند. این ظلم و سمتها را چه کسی پاسخگو است؟ متأسفانه تحت تاثیر چنین شرایطی معلوم نیست چه آینده ای در انتظار فرزندان این مملکت است.
با تشکر از شما که به سوالات کلمه پاسخ دادید
مجید سعیدی ، عکاس سرشناس ایرانی که پس از انتخابات بازداشت شده بود به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کلمه ،مجید سعیدی عکاس مطبوعاتی شب جمعه دهم سال گذشته تیر از سوی ماموران امنیتی در منزلش بازداشت شده و ماموران بخشی از وسایل شخصی وی را نیز با خود برده بودند .وی در دادگاههای متهمان حوادث پس از انتخابات که به نام دادگاه نمایشی مشهور شد ،نیز شرکت داده شد و چندی بعد به قید وثیقه ازاد شد.
سعیدی بیست سال سابقه عکاسی دارد و با روزنامه ها و نشریات داخلی و رسانه های بین المللی کار کرده است.
مجید سعیدی میگوید: “اگر بنا باشد به قانون احترام گذاشته شود، بیگناهی من ثابت خواهد شد زیرا من کاری به جز انجام وظیفه روزنامه نگاری خودم نکرده ام. من همانطور که همایش انتخاباتی موسوی را پوشش دادم، از همایش احمدی نژاد هم عکس تهیه کردم. چرا من را به جرم عکاسی از موسوی، نه احمدینژاد، محاکمه میکنند؟”
درپی درخواست شرکت کنندگان مراسم بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی (س)در مرکز اسلامی الزهرا (سلام الله علیه) ناتینگهام انگستان حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی پیامی برای این مراسم صادر کرد.
به گزارش جماران، متن این پیام به این شرح است:
خواهران و برادران شرکت کننده در مراسم بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی (س)در مرکز اسلامی الزهرا( سلام الله علیها) ناتینگهام انگستان
وقتی برادرم جناب حجت الاسلام عباس میرزا از من خواست که برای جلسه مطلبی بنویسم با خود اندیشیدم که به کدامین جهت وجودی امام اشاره نمایم که هم بتوان در این باره کوتاه و به اندازه فرصت جلسه پرداخت،و هم آن را برای این روزهای جامعه جهانی مفید دانست. به نظرم می آید آن چه امام را از دیگر رهبران سیاسی جهان متمایز می سازد، اتکال به خداوند سبحان و تکیه کردن بر او در تمامی مراحل زندگی است. از روزهای سخت مبارزه تا پایان عمر شریف ایشان آنچه برای امام مهمترین ویژگی به حساب می آمد، توجه به خداوند و قدرت لایزال الهی بود.
توجه به جهات سیاسی امام از جمله تاکید بر وحدت همه مسلمانان و آزادی خواهان در مقابله با استعمار و استکبار،تاکید بر محو و نابودی اسرائیل به عنوان رژیمی فاسد و نامشروع، تشکیل جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی برآمده از خواست ملت و حکم خداوندی، تلاش برای بهروزی و سعادت همه مسلمانان،همه و همه جز با توکل به خداوند حاصل نمی شود و تشریح مکتب سیاسی امام جز با شناخت این بعد از ابعاد وجودی امام میسر نیست؛ مگر می توان بدون اتکال به خدای سبحان،صبر داشت یا مبارزه کرد و مگر می توان جز با توجه به کانون قدرت الهی، به آینده امید داشت؟
امروز در جهان آمیخته به ظلم و دروغ،مسلمانان جز با توسل به حبل الله المتین و وحدت کلمه به سرافرازی نمی رسند و اگر بر آن باشیم که بر مشکلات فائق آییم،باید از جان و دل تقوای الهی را پیشه سازیم و با ساختن روح خویش و استعانت از اولیاء خداوند،خویشتن را برای آینده مهیا نماییم.
سید حسن خمینی
بلاگفا و پرشین بلاگ که خدمات وبلاگ را ارائه می دادند، از ساعتی پیش، فیلتر شدند
به گزارش خبرنگار تابناک، گرچه چندی پیش نیز سایت های جستجو از جمله گوگل فیلتر شده بودند، اما این بار در اقدامی عجیب و سوال برانگیز دو سایت از بزرگترین سایت های ارائه دهنده خدمات وبلاگ فیلتر شده اند.
بنابر این گزارش، فیلترینگ این سایت ها نیز مانند گوگل و غیره مشخص نیست توسط چه نهاد و ارگانی صورت پذیرفته است که پیگیری های خبرنگار تابناک متاسفانه نتیجه نداده است.
کلمه: سایت پرشین بلاگ بعد از ظهر امروز رفع فیلترشد
جعفری دولت آبادی با اعزام نماینده ای به زندان اوین به بررسی مشکلات زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین پرداخت و دستور رسیدگی هرچه سریعتر این مشکلات را داد. دیروز ،بیست و نهم خرداد ماه ،هم زمان با حضور نماینده دادستان در بند ۳۵۰ اوین ،رییس زندان اوین ،صداقت نژاد نیز در این بند حضور یافت و ضمن گفت و گو با زندانیان در باره مشکلاتشان ، از نزدیک بر مراحل ساخت و ساز در بند نظارت و دستور داد تعمیرات هرچه زودتر تمام شود.
به گزارش کلمه به نقل از منابع موثق، زندانیان بند ۳۵۰ در گفت و گوهای خود با نماینده دادستان و همچنین رییس زندان اوین بیش از هرچیز از وضع نامناسب بهداشتی و رفاهی بند ۳۵۰ شکایت کردند و گفتند مهم تر از تعوض سرامیک و نو کردن ظاهر بند که معلوم نیست با چه هدفی انجام می شود ،بهبود اوضاع بهداشتی و رفاهی بند است.
زندانیان همچنین از گرمای شدید و نبود امکانات مناسب تهویه و خنک کننده در بند سخن گفتند که نماینده دادستان و رییس زندان اوین به زندانیان قول مساعد دادند که به زودی وسایل خنک کننده مناسب برای این بند نصب شود و اوضاع بهداشتی و رفاهی بند نیز بهبود پبدا کند
در روزهای گذشته ، کلمه خبر داده بود که در بند ۳۵۰ اوین به تازگی ساخت و سازهای ساختمانی شروع شده که به دلیل آن روزهاست زندانیان جای مناسبی برای استراحت و خواب ندارند و مجبورند در حیاط زندگی کنند. آنها برای پیشبرد کارهاو سر وسامان دادن مکانی که به زور در آن نگهداری می شوند مجبور به بیگاری و بنایی شده اند. از چند روز گذشته، زندانیان که جایی برای خواب و استراحت نداشتند در حیاط زندان و زیر افتاب داغ به سر بردند و غدا خوردند.هچنیین در خبرها گفته شد که زندانیان سیاسی در این بند به کار اجباری بنایی وادار شده اند.
تعدادی از خانواده های زندانیان نسبت به کار اجباری زندانیان شان اعتراض کرده و گفته بودند اگر این بند نیاز به تعمیرات ضروری دارد، ارتباطی به زندانی ندارد و پیش از انجام تعمیرات، زندانیان باید به مکانی دیگر منتقل شوند.
همچنین به گفته برخی از خانواده های زندانیان سیاسی، این تعمیرات ساختمانی در حالی انجام می شود که در این فصل این بند از زندان اوین که در زیر زمین قرار دارد بسیار گرم و از وسایل تهویه و خنک کننده مناسب نیز بی بهره است. موضوعی که موجب غیر قابل تحمل شدن زندگی برای زندانیان شده است.
خانواده های زندانیان بند ۳۵۰ از دادستان تهران تقاضا کرده بودند که ضمن بازدید از این بند زندان اوین به وضعیت زندانیان رسیدگی کند و شرایط درمان آنها را فراهم کند. آنها همچنین از دادستان و دیگر مسولان تقاضا کردند که شرایط اولیه رفاهی را در فصل تابستان برای زندانیان این بند فراهم کنند.
هم اکنون در این بند عماد الدین باقی، محمد نوری زاد، بهمن احمدی امویی، علی بیکس، مجید دری، کیوان صمیمی، ضیا نبوی، احمد کریمی، سعید متین پور، اکبر اجدادی ،علی ملیحی ،میلاد اسدی ،مسعود لواسانی ،ارسلان ابدی ،میلاد فدایی ،کوهیار گودرزی ،علی بهزادیان نژاد ،جواد ماهزاده ، علیرضا طاهری و بسیاری دیگر از زندانیان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند.
بعد از تجمع و راهپیمایی اعتراضی بیست و دوم خرداد امسال در دانشگاه تهران که به مناسبت سالگرد انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، یازده تن از دانشجویان دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، به اتهام “ایجاد اغتشاش”، به کمیته انضباطی احضار شدند.
به گزارش جرس، در این تجمع که بعد از ظهر شنبه گذشته از مقابل دانشکده هنر آغاز شده و در سراسر دانشگاه ادامه پیدا کرد، دانشجویان با شعارها و پلاکاردهایی، اولین سالگرد جنبش سبز و شهدا و زندانیان سیاسی را گرامی داشتند.
متعاقب این تظاهرات، کمیته انضباطی دانشگاه تهران، دست کم یازده دانشجوی دانشکده ادبیات و تعدادی از دانشجویان دانشکده های دیگر را، احضار و تهدید به صدور احکام انضباطی سنگین کردند و همچنین به آنان هشدا دادند در صورت ادامه تجمعات و اعتراضات، بازداشت خواهند شد.
طی هفته گذشته و در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، دانشجویان دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف، با برگزاری تظاهرات و تجمعات روزانه و شبانه (در خوابگاه ها)، یاد خیزش و تولد جنبش سبز را گرامی داشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر