-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

Latest news from Jaras for 06/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



انتظار جامعه از قوه قضائیه برطرف کردن فضای افترا و التهاب است

جـــرس: نماینده ولی فقیه در استان خراسان معتقد است انتظار جامعه اسلامی از دستگاه قضایی "برطرف کردن فضای التهاب، تهمت، افترا و برچسب زنی به شخصیتها و سرمایه های فکری نظام" است.


به گزارش مهر، واعظ طبسی عصر چهارشنبه دوم تیرماه، در دیدار با مسئولان قضایی استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد "اقتدار نظام به قوه قضائیه مقتدر است و قوه قضائیه نقطه اتکای همه مردمی است که می خواهند ظلم و ستمی در جامعه نباشد."


تولیت آستان قدس رضوی با بیان اینکه اگر واقعا می خواهیم عدالت در فضای حاکمیت دینی بوجود آید، بدانیم آن روزی که دستگاه قضایی ما بتواند بین رئیس جمهوری و پایین ترین رده جامعه اسلامی با عدالت حکم صادر کند و در انشا و اجرا حکم در زمان مقتضی با صراحت و اتقان و بدون هیچ تمایزی وارد عمل شود روزی است که باید به عدالت و حاکمیت عدل و انصاف در جامعه امیدوار بود.


آیت الله واعظ طبسی با تاکید بر استقلال دستگاه قضا گفت: قطعا دستگاه قضایی مستقل است که می تواند در خدمت اجرای احکام الهی باشد لذا نباید در برابر فشار قدرتها تسلیم شد.


وی با اشاره به قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران گفت: نمی گویم صدور این قطعنامه هیچ تاثیری در فضای اقتصادی کشور ندارد و از طرفی گرچه معتقدم با احراز روشهای مناسب تری امکان نرسیدن به این نقطه بود اما در عین حال صدور این بیانیه را ژست قدرت نمایی و فشار سیاسی و جنگ روانی کشورهای سلطه گر می دانم که به خاطر اقتدار نظام اسلامی و اقتدار فکر، تمدن، اندیشه و جایگاه ما در دنیای امروز و جهان اسلام صادر شده است.


 


ستاد فرماندهی نيروی دريايی سپاه در بندرعباس مستقر می شود

جـــرس: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، از اتمام انتقال کامل ستاد فرماندهی نیروی دریایی سپاه از تهران به بندرعباس تا کمتر از یکماه دیگر خبر داد و خاطرنشان کرد "خلیج فارس مرکز و حساس‌ترین جای دنیاست و آمریکایی ها بدون خلیج فارس زنده نیستند و ما می‌توانیم در هر زمان هر چقدر که خواستیم این گلوگاه را فشار دهیم."


به گزارش ایرنا، سردار دریادار علی فدوی چهارشنبه دوم تیرماه، در حاشیه مراسم تودیع و معارفه فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی سپاه و ابلاغ حکم جانشین فرماندهی جدید این نیرو، ضمن اعلام خبر انتقال کامل ستاد فرماندهی نیروی دریایی سپاه از تهران به بندرعباس، تصریح نمود با فاصله کوتاهی پس از آن، نیروی دریایی ارتش ،سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و سایر صنایع مرتبط نیز در بندرعباس مستقر می‌شوند که قطعا با این تحولات روال کاری در منطقه متفاوت‌تر از گذشته دنبال می شود.


فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، همچنین با توجه به ورود ناوگان بزرگ دریایی آمریکا به آبهای ایران هشدار داد "آمریکایی‌ها و متحدان متزلزلش احتمالا جرات نمی‌کنند که در هرجای دنیا چشم چپی به کشتی‌های ما داشته‌باشند. "

وی ادامه داد:"در صورتی که این حماقت را براساس قطعنامه نامشروع و غیرقانونی خود انجام دادند،ما در خلیج‌فارس و تنگه هرمز با توانمندی که نسبت به دوران دفاع مقدس هم ارتقای غیرقابل وصفی داشته است،اقدامی بسیار خاص و بسیار متناسب را انجام خواهیم داد."


سردار فدوی همچنین خاطرنشان کرد:"خلیج فارس مرکز و حساس‌ترین جای دنیاست و آمریکایی ها بدون خلیج فارس زنده نیستند و ما می‌توانیم در هر زمان هر چقدر که خواستیم این گلوگاه را فشار دهیم. "


این مقام ارشد سپاه در بخش دیگری از گفتگوی خود با ایرنا، پیرامون برنامه‌ها و سیاست‌های نیروی دریایی سپاه اظهار داشت: این نیرو در چهار پایه توان شناوری،توان موشکی ساحل به دریا،توان هوا به دریا و توانمندی نیروهای تفنگدار و تکاور ماموریت‌های خود را دنبال می‌کند.


فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیرامون قطعنامه اخیر شورای امنیت و بازرسی کشتی های عازم ایران گفت: این نیرو توان آن را دارد که در مقابل اقدام علیه کشتی های ایرانی، واکنشی "بسیار خاص " و "بسیار متناسب" نشان دهد.


 




جرس: در سی و هفتمین روز از بازداشت محسن آرمین، عضو شورای مرکزی و سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، اعضای این سازمان با حضور در خانه وی با خانواده عضو دربند خود دیدار کردند.


در این دیدار که تعدادی از اعضای شورای مرکزی و سیاسی و برخی از دیگر اعضای سازمان حضور داشتند، حاضران ضمن دلجویی از خانواده آرمین، خواستار آزادی هرچه زودتر وی شدند.


به گزارش امروز، خانم شریعتی، همسر محسن آرمین ضمن تشکر از اعضای سازمان، با اشاره به ملاقات خود با دادستان تهران، عمده ترین دلیل مطرح شده توسط دادستان برای بازداشت همسر خود را، بیانیه های سازمان مجاهدین انقلاب در طول یک سال گذشته ذکر کرد.


وی خاطرنشان کرد که در پاسخ به اظهارات دادستان تهران، ضمن دفاع از مواضع اصلاح طلبانه سازمان، مسئولیت بیانیه های مذکور را متوجه سازمان مجاهدین انقلاب، به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل دانسته و تعقیب قضایی افراد را به جهت اعمال یک شخصیت حقوقی مستقل، فاقد وجه قانونی معرفی کرده است. 


شریعتی، همچنین با اشاره به اینکه به غیر از یک تماس تلفنی کوتاه، همسرش از زمان بازداشت تاکنون هیچگونه ارتباطی با خانواده خود نداشته است، خبر از آن داد که طی دیدار با دادستان تهران و معاونین وی، درخواست ملاقات حضوری خانواده آرمین با وی را داشته اند که تاکنون با این درخواست ساده و مبتنی بر حقوق اولیه افراد، موافقت به عمل نیامده است.


همسر آرمین همچنین خاطر نشان کرد، خانواده آرمین با مسئولان دادستانی درخصوص لزوم رعایت کمترین حقوق قانونی همسرش (ملاقات با خانواده) اتمام حجت کرده اند و مسئولیت عواقب اقدامات بعدی آنان برای احقاق حقوق قانونی خود را متوجه مسئولان قضایی کشور دانسته اند.

 

 


 


اجازه ندهید بیش از این در حق ما و عزیزان دربندمان ظلم و جفا شود

نامه جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی گوهردشت به دادستان تهران -

 

به گزارش سامانه خبری – تحلیلی «کلمه»، متن این نامه که توسط خانواده های مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، داود سلیمانی، رسول بداغی، مهدی محمودیان، حشمت طبرزدی، رضا رفیعی فروشانی، نگاشته و منتشر شده، به شرح زیر است :


دادستان محترم تهران
جناب آقای جعفری دولت آبادی


با سلام
یک سال از بازداشت ناعادلانه و فله ای تعداد زیادی از خدمت گزاران و فرزندان این مرز و بوم می گذرد. یک سالی که برای ما خانواده های مظلوم زندانیان سیاسی پر از رنج و غم اما همراه با هم دلی و هم زبانی بود.
اکنون در آستانه ۱۳ رجب، ولادت امیر مومنان حضرت علی (ع) که عدل و داد ایشان، نه تنها برای هر مسلمان با ایمان که الگویی برای تمامی بشر و انسان های آزادی خواه است، هستیم . آرزو می کردیم که ای کاش ما هم که مسلمان شیعه هستیم، می توانستیم تنها ذره ای از این عدل علی را بچشیم .


در تمامی این مدت همواره به این اندیشیده ایم که کاش این زندانیان هم می توانستند از عدالت و حقوق مصرح در قانون اساسی و آن چه رافت اسلامی می خوانند، برخوردار شوند . هر روز امید داشتیم که بی گناهی و خیرخواهی آن ها به اثبات برسد و به خانه و نزد خانواده شان بازگردند. اما متاسفانه هر روز فشار تازه ای بر پیکرمجروح و سخت آزرده خانواده بزرگ زندانیان سیاسی وارد شد .


اکنون به جای آن که زندانیان بی گناه ما را آزاد کنند، شاهدیم که در شرایطی ویژه احکام سنگین آنها را یک به یک و حتی به صورت کاملا ناعادلانه و غیرقانونی تعدادی را به زندان رجایی شهر منتقل می کنند . انتقال این عزیزان درحالی رخ داده است که برخی از آن ها حتی بدون برگزاری دادگاه، یک سال است که در بازداشت موقتی که بی پایان به نظر می رسد به سر می برند .


دوری عزیزان و رنج پی گیری های شبانه روزی قضایی از یک سو و برخوردهای بسیار ناشایست برخی از قضات و رییس دفترهای آنان از سویی دیگرو سایر بی عدالتی های درد و آلام ما را افزایش داده است.


جناب آقای دولت آبادی
چنان که می دانید، چندی است تعدادی از زندانیان پس از انتخابات ریاست جمهوری را به جرم های ناکرده و کاملا غیر قانونی به زندان هایی خارج از تهران انتقال داده و در کنار مجرمان عادی قرار داده اند.بدون اینکه محل سکونت آنان در این شهرها باشد .


همان طور که خود بهتر از ما می دانید تفکیک جرایم و تحمل حبس در شهر و محل وقوع جرم، از اصول آیین نامه زندان هاست اما ما شاهدیم که زندانیان سیاسی که در واقع بی گناه و مظلومانه در زندان هستند،این گونه غیر قانونی به زندانی هایی خارج از شهر برده شده اند .


جناب آقای دادستان
احکام سنگین عزیزان ما که هیچ تناسبی با عملکرد آنان ندارد کم بود، اینک باید رنج دوری مسافت را هم تحمل کنیم و از تهران و محل سکونتمان هر دوهفته یک بار به کرج و زندان رجایی شهر برویم.


ما باید ساعت ها وقت صرف کنیم تا بتوانیم برای چند دقیقه عزیزانمان را ببینیم. نمی دانیم تا چه حد از شرایط زندان رجایی شهر مطلع هستید اما باید برایتان بگوییم که ملاقات های ما باید هر دوهفته یک بار باشد، به این معنا که یک هفته مردان می توانند به ملاقات زندانی شان بروند و یک هفته زنان. زنان باید از صبح زود راه بیافتند و در جاده تهران تا کرج چندین خط مترو و تاکسی را پشت سر بگذارند تا بتوانند چند دقیقه همسر یا فرزند خود را ببینند. در صورتی که طبق گفته های رییس سازمان زندان ها هر زندانی باید هفته ای یک بار حق ملاقات داشته باشد.
از طرف دیگر مدت کم ملاقات ها و رفتارهای نامناسب برخی از کارمندان این زندان، به همراه سختی و دوری راه تاب و توان را از ما گرفته و هربار باید با چشمانی پر از اشک رجایی شهر را ترک کنیم.


آقای دادستان
در هفته اخیر در کنار این فشارها و سختی های طاقت فرسا که تعدادی از آنها را برشمردیم ظلم مضاعفی نیز بر ما رفته است که ، وظیفه خود می دانیم که شما را در جریان قرار دهیم.


ایجاد محدودیت در تلفن های زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر، ظلم و تبعیض جدیدی است که به فشارهای وارده بر ما افزوده است. ما که مجبوریم در ماه تنها دو بار عزیز خود را ملاقات کنیم، تماس های تلفنی آنان اندک دل خوشی برای ما بود که از طریق آن می توانستیم از سلامت عزیزانمان مطلع شویم که این اندک دلخوشی را هم تاب نیاوردند و از ما گرفتند. در صورتی که سایر زندانیان این زندان که جرایمی از قبیل قتل و قاچاق مواد مخدر دارند ، به راحتی می توانند به هر میزان که دوست دارند از تلفن استفاده کنند اما زندانیان مظلوم ما که تنها به دلیل عقیده شان در محبس گرفتار شده اند، این امکان را ندارند و تنها چند دقیقه در روز می توانند با خانواده خود صحبت کنند و شرایطشان از زندانیان عادی بدتر است.


آقای جعفری دولت آبادی
در آستانه ولادت پرسعادت حضرت علی از شما که دادستان هستید، تقاضای داد داریم. تا به این وضعیت رسیدگی کنید و اجازه ندهید که بیش از این در حق ما و عزیزان دربندمان ظلم و جفا شود.


به یاد داشته باشیم همه آنچه انجام می دهیم در پیشگاه خداوند ثبت می شود: “انا کنا نستنسخ ما کنتم تعلمون”(جاثیه-۲۹)
اگر ایمان به خدا و روز اخرت در قلوب ما نفوذ کرده باشد و تنها به زبان اسلام نیاورده باشیم” قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم…”(حجرات ۱۴)، چگونه می توانیم بنشینیم و این بی عدالتی ها را ببینیم . در حالیکه حضرت علی حتی دزدیده شدن خلخال پای زن یهودی را تاب نیاورد.


ما تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر ضمن اینکه خواستار رفع محدودیت های ایجاد شده برای عزیزان دربند مان هستیم، از شما می خواهیم، آن دسته از زندانیانی که بازجویی های آنان پایان یافته و در بلاتکلیفی به سر می برند، بتوانند از آزادی برخوردار شوند تا در محکمه ای صالح به اتهامات آنان رسیدگی شود.


همچنین از جنابعالی تقاضا داریم زندانیانی که حکم شان صادر شده اما هنوز مورد تجدیدنظر قرار نگرفته است، تبرئه شوند و کسانی که حکمشان در دادگاه تجدیدظر تایید شده و در حال اجرای حکم هستند، بتوانند حتی الامکان با استناد به بندهایی از ماده ۲۷۲ آیین دادرسی کیفری از اعاده دادرسی برخوردار شوند، در غیر این صورت از حق مرخصی استفاده کنند و بتوانند دراین روز بزرگ کنار خانواده هایشان باشند.

خانواده های باستانی، زیدآبادی، سحرخیز، سلیمانی، بداغی، محمودیان، طبرزدی، رفیعی فروشانی

والسلام


لازم به ذکر است بعد از اعتراضات صورت گرفته در بند ٣۵۰ زندان اوین توسط گروهی از زندانیان سیاسی و اقداماتی چون روزه های سیاسی زنجیره ای، ارسال نامه های سرگشاده در مورد وضعیت زندان و بازجویی ها، اعتراض به اجرای احکام اعدام پنج زندانی سیاسی در اواسط بهار امسال و همچنین اعتصاب غذاهای متناوب، مسئولان زندان اوین، به فشار بر زندانیان و تبعید آنان به بخشها و زندان های دیگر دست زدند.




 


تداوم بلاتکلیفی احسان عبده تبریزی بعد از شش ماه بازداشت در بند امنیتی ٢۰۹

جـــرس: با گذشت بیش از پنج ماه از بازداشت احسان عبده تبریزی، وی همچنان بلاتکلیف در بند امنیتی (۲۰۹) زندان اوین به سر می برد.


به گزارش سامانه خبری- تحلیلی کلمه، احسان عبده تبریزی، فرزند حسین عبده تبریزی (دبیرکل اسبق بورس تهران و همچنین مدیرمسوول روزنامه توقیف شده سرمایه)، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان است که هنگام تعطیلات  برای دیدار با خانواده خود به ایران بازگشت و بازداشت شد.


این گزارش خاطرنشان می کند از آن زمان تا کنون، پی گیری های خانواده این دانشجو که با این بازداشت بی دلیل از درس و دانشگاهش بازمانده نیز بی نتیجه بوده و تاکنون برای وی حتی دادگاهی نیز برگزار نشده است .


چندی پیش نیز دانشگاه دورهام انگلیس، با ارسال نامه ای به سفارت ایران در لندن، خواستار آزادی وی شده بود، که مقامات ایران جواب رد به این درخواست دادند و پیش از آن نیز، جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه دورهام انگلستان، ضمن اعتراض به دستگیری این همکلاسیشان، خواستار آزادی او شدند.


به گزارش این منبع خبری، احسان و خانواده اش از مسئولان قضایی و کارشناس پرونده تقاضا دارند که شرایط آزادی وی را با قرار وثیقه فراهم کنند .


لازم به ذکر است با توجه به اینکه بازجویی وی به اتمام رسیده، و زندانیان بعد از مراحل بازجویی شان باید به بند عمومی منتقل شوند، این دانشجو کماکان در بند امنیتی وزارت اطلاعات به سر می برد.


حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد است و بارها با نقدهای جامع در روزنامه سرمایه واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاد دانی بود که در نامه هایی سرگشاده رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.



 




اخبار زندانیان سبز -

به گزارش "تا آزادی روزنامه نگاران زندانی" رضا تاجیک ۲۲ خرداد ماه امسال برای بار سوم از انتخابات به این طرف دستگیر شد. روز ۲۲ خرداد در پی احضار تلفنی، این روزنامه نگار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه می کند که از همان جا او را به زندان می برند اما هنوز مشخص نیست که او به کجا منتقل شده است.

 

گفتنی است پیگیری های خانواده این روزنامه نگار برای آگاهی از مکان نگهداری وی تا کنون به نتیجه‌ای نرسیده است و مشخص نیست تاجیک در کدام زندان است.

 

عبدالرضا تاجیک روزنامه نگار و فعال حقوق بشر با روزنامه‌های اصلاح طلبی همچون فتح، بنیان، بهار و شرق و با کانون مدافعان حقوق بشر همکاری داشته‌است، از سال ۱۳۸۷ و پس از آغاز برخورد گسترده دولت ایران با اعضای این کانون ممنوع الخروج شده است. او در جریان درگیری های انتخابات ۸۸ دو بار بازداشت و هر بار با قرار وثیقه ازاد شد.

 

دادگاه علی ملیحی برگزار شد

 

 دومین جلسه محاکمه علی ملیحی، مسئول روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران، ادوار تحکیم وحدت، امروز برگزار شد و دادرسی بدوی به پرونده علی ملیحی به پایان رسید.

 

به گزارش ادوارنیوز، محاکمه علی ملیحی در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و در این جلسه دکتر محمدعلی دادخواه و رضا زارعی وکلای مدافع و همچنین آقای ملیحی به دفاع در مقابل کیفرخواست پرداختند.

 

علی ملیحی بیستم بهمن ماه بازداشت شد و اولین جلسه دادگاه وی در 22 اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد. علی ملیحی به "اتهام و اجتماع علیه نظام"، "تبلیغ علیه نظام"، "شرکت در تجمعات" و "توهین به رییس جمهور" متهم است.

 

تداوم بلاتکلیفی احسان عبده تبریزی دانشجوی دربند

 
با وجود گذشت بیش از پنج ماه از بازداشت احسان عبده تبریزی او همچنان بلاتکلیف در بند امنیتی (۲۰۹) وزارت اطلاعات به سر می برد. این در حالی است که زندانیان بعد از مراحل بازجویی شان باید به بند عمومی منتقل شوندو از شرایط فوق امنیتی این بند رهایی یابند.

 

به گزارش کلمه، احسان عبده تبریزی، فرزند حسین عبده تبریزی، دبیرکل اسبق بورس تهران و همچنین مدیرمسئول روزنامه توقیف شده سرمایه، است.


احسان که دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان است وقتی خواستار استفاده از فرصت تعطیلات کریسمس برای دیدار با خانواده خود شد و به ایران بازگشت، در فرودگاه امام خمینی گذرنامه‌اش توقیف و سپس بازداشت شد.

 

از آن زمان پی گیری های خانواده این دانشجو که با این بازداشت بی دلیل از درس و دانشگاه‌اش بازمانده نیز بی نتیجه بوده و تاکنون برای وی حتی دادگاهی نیز برگزار نشده است. وی و خانواده اش از مسئولان قضایی و کارشناس پرونده تقاضا دارند که شرایط آزادی وی را با قرار وثیقه فراهم کنند.

 

حسین عبده تبریزی پدر احسان یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد است و بارها با نقدهای جامع در روزنامه سرمایه واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.



محکومیت مجدد آرش صادقی به حبس و شلاق

 

آرش صادقی فعال دانشجویی و سیاسی در حکم جدیدی به شش سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شد.

 

به گزارش هرانا، آرش صادقی فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی و از اعضای جوانان حزب مشارکت از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شد.

 

لازم به ذکر است که آرش صادقی در پرونده پیشین خود که مربوط به وقایع سالگرد 18 تیر ماه بوده است به سه سال حبس محکوم شد و حکم فعلی در خصوص بازداشت وی در روز عاشورا صادر شده است.

 

آرش صادقی، دانشجوی فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و از اعضای ستاد میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بود.

 

گفتنی است، آرش صادقی در ایام مرخصی نوروزی در گفتگو با دوستانش از ضرب و شتم شدید خود در زندان خبر داده بود تا جایی كه دوبار كتف راستش آسیب دیده بود.

 

افشین ایقانی به چهار سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد

  

افشین ایقانی از شهروندان بهایی اهل سمنان به چهار سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد.

 

حکم چهار سال حبس تعزیری به اتهام" تشکیل گروه هایی با هدف برهم زدن امنیت کشور و سه ماه و یک روز دیگر به اتهام "تبلیغ علیه نظام و به نفع گروه های مخالف نظام (بهائیت)" صادر شده است.

 

به گزارش یرویس جامعه بهایی، در رأی هم چنین اشاره شده است که بازداشت قبلی ایقانی جزء حکم او محسوب خواهد شد و این که به تشخیص کارشناسان وزارت اطلاعات همه دارایی های او که مربوط به اتهاماتش است مصادره می شود. به علاوه چون زندان سمنان فاقد امکانات مناسب نگهداری این گونه متهمین است، ایقانی به زندانی در استان تهران فرستاده خواهد شد.


ایقانی 15 دی سال 88 دستگیر و نهم اسفند سال 88 با قرار وثیقه 150 میلیون تومانی، آزاد شده بود.

 

گفتنی است در 21 اسفند 1387 مأموران وزارت اطلاعات به مغازه ایقانی یورش برده بودند و نیمی از اجناس او را توقیف کردند و از او خواستند که اجناس باقیمانده در مغازه را قبل از سال نو به فروش رساند.

 

بازداشت چند شهروند دیگر در مهاباد


به دنبال بازداشت تعدادی از شهروندان مهابادی در روزهای اخیر روز گذشته نیز چند تن دیگر از شهروندان این شهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

 

به گزارش آژانس خبری موکریان، اسماعیل احمدزاده، حسین نوجوان، سالار قهرمانی،هیوا غزال و جمال جلالی از جمله این بازداشت شدگان هستند.

 

یادآور می گردد پیش از این نیز دو شهروند مهابادی به نام های ریبین نبردی و محمدامین راشدی از سوی نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شده بودند.

 

تاکنون هیچ علت یا عللی برای دستگیری این افراد از سوی مراجع رسمی اعلام نشده است.

 

اکبر اجدادی آزاد شد

  

کلمه :اکبر اجدادی ،از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ،دیروز بعد از تحمل یکسال حبس از بند ۳۵۰ زندان اوین آزاد شد.

 

اکبر اجدادی، فروشنده یک مغازه و یکی از معترضان ساده به نتایج انتخابات بود که در تظاهرات مسالمت آمیز مردم در ۲۵ خرداد شرکت داشته و به اتهام شرکت در این تظاهرات به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. وی اکنون به صورت مشروط آزاد شده است.

 

به گزارش کلمه، دادستانی تهران، فروردین ماه امسال به خانواده اکبر اجدادی اعلام کرده بود که فرزندشان با تامین وثیقه دویست میلیون تومانی، می تواند برای یک هفته به مرخصی بیاید.

 

خانواده اجدادی که از قشر محروم جامعه هستند، در جنوب شهر تهران و درخانه اجاره ای زندگی می کنند. پدر اکبر اجدادی یک کارگر ساده است که در واپسین روزهای زمستان سال پیش از کار بیکار شد و نه فقط امکان تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی را نداشت که حتی توان تامین وثیقه ای بسیار کمتر از این را هم نداشت. به همین دلیل اکبر اجدادی در یک سال گذشته نتوانست از امکان مرخصی استفاده کند.
 


 


دوم تیرماه ۱۳۸۸

سید ابراهیم نبوی -

 

کروبی: تنها راه ابطال انتخابات است

 

پس از آن که سخنگوی شورای نگهبان پذیرفت که دستکم در 50 شهر و حوزه انتخاباتی نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور بیش از 100 درصد دارندگان حق رای بوده است، مهدی کروبی روز دوشنبه در نامه ای سرگشاده به شورای نگهبان طرح چنین مباحثی را انحرافی دانست و تاکید کرد که شورای نگهبان به جای اتلاف وقت "با ابطال انتخابات مردم را خشنود كند و آرامش را به جامعه بازگرداند و كشور را از خطری عظیم رها سازد." شورای نگهبان در حالی چنین تخلف گسترده ای را پذیرفت که  محسن رضایی یکی از 3 کاندیدای معترض به نتایج اعلام شده انتخابات اعلام کرده که تعداد شهرهایی که آمار اعلام شده انتخابات بیش از دارندگان حق رای بوده 170 حوزه از 368 حوزه انتخابی کشور است. به گفته رضایی دراین 170 شهر آمار اعلام شده وزارت کشور بین 95 تا 140 درصد دارندگان حق رای است. این تخلف به معنای پر کردن صندوق های رای از برگه هایی رای بدون وجود اشخاص حقیقی به عنوان رای دهنده در نیمی از حوزه های انتخاباتی کشور است.

 

شورای نگهبان: تخلف عمده‌ای نبود

 

سخنگوی شورای نگهبان، روز گذشته به تلویزون دولتی ایران گفته ‌است که " تخلف عمده‌ای در انتخابات صورت نگرفته و شاید بهتر است بگویم هیچ گونه تخلفی صورت نگرفته‌است." شورای نگهبان روز یکشنبه اعلام کرده بود تعداد آرای شمرده شده در ۵۰ شهر بیش از تعداد آرای واقعی شرکت‌کنندگان در انتخابات بوده‌است. سخنگوی شورای نگهبان در گفتگو با تلویزیون دولتی ایران همچنین مغایرت احتمالی در سه میلیون رای شمرده شده را تایید کرده بود. آقای کدخدایی درباره بازتاب سخنان روز یکشنبه خود در ارتباط با ۵۰ صندوقی که آرای آن بیش از تعداد واجدان شرایط بود و سه میلیون رای این صندوق‌ها، گفت: " این اختلافی که داریم ادعایی است که از سوی برخی از نامزدها مطرح شده و در حال پیگیری آن هستیم" شورای نگهبان نظر نهایی خود در رابطه با شکایات وارده از سوی سه نامزد انتخاباتی را فردا، چهارشنبه اعلام خواهد کرد.

 

بازداشت روزنامه‌نگاران "کلمه سبز"

 

نیروهای امنیتی شب گذشته با حمله با دفتر روزنامه " کلمه سبز"، به صاحب امتیازی میرحسین موسوی ۲۵ نفر از کارکنان این روزنامه را بازداشت کردند. بنا به گزارش‌ها رسیده از تهران علیرضا بهشتی شیرازی، عضو شورای سردبیری این روزنامه و پسرش سید صدراالدین بهشتی شیرازی، نیز ساعاتی پیش بازداشت شدند. ماموران امنیتی با توقیف تمامی کامپیوترها، دفتر روزنامه کلمه سبز را نیز پلمپ کرده‌اند. علیرضا بهشتی صبح امروز، ساعاتی پیش از بازداشت به " صدای آلمان" گفته بود مامورانی که به روزنامه حمله کرده‌اند، مسلح بودند و هیچ کارت شناسایی یا مجوزی به روزنامه نگاران بازداشتی نشان نداده‌اند. ماموران گفته‌اند که این بازداشت‌ها با حکم سعید مرتضوی، دادستان تهران انجام می‌شود.

 

اطلاعیه چهاردهم کمیته صیانت از آراء میرحسین موسوی

 

کمیته صیانت از آراء میرحسین موسوی دیروز با صدور چهاردهمین بیانیه خود "اصرار بر معکوس جلوه دادن حرکت عظیم ملت ایران در 22 خرداد 88" را محکوم کرد. این بیانیه انتخابات دهم را یک انتخابات مهندسی شده در سه مرحله خطاب کرده است. سوء استفاده از موقعیت دولتی، دروغ گفتن به مردم برخلاف اعلام رسمی نهادهای دولتی، تقلب بسیار وسیع و چندلایه، اجرای انتخابات توسط حامیان یک کاندیدا، چاپ اضافی تعرفه، چاپ تعرفه بدون شماره سریال، چاپ دو و نیم برابر مهر، ممانعت از حضور ناظران میرحسین موسوی و اعلام دروغین حضور آنان، ممانعت از حضور نمایندگان موسوی در سایت های تجمیع آرا، قطع سیستم پیامک، قطع تلفن های ثابت کمیته صیانت از آرا، اخراج نمایندگانی که سرانجام موفق به ورود به حوزه می شدند، سرعت عجیب اعلام نتایج نهایی آرا حتی در زمان رای گیری، اعلام نتیجه نهایی قبل از پایان شمارش آرا توسط مراکز دولتی به عنوان برخی دلایل تقلب عنوان کرد.

 

قوه قضائیه بازداشت شدگان را تهدید کرد

 

سعید مرتضوی دستگیرشدگان فعال سیاسی اصلاح طلب، روزنامه نگاران و فعالان دانشجوئی را ممنوع الملاقات اعلام کرد و معاون اول قوه قضاییه هشدار داد که با همه دستگیر شدگان "برخورد عبرت آموزی" خواهد شد. معاون اول قوه قضائیه دو شنبه شب در گفتگوئی خبری با شبکه دوم سیما، با لحنی تند تمامی دستگیر شدگان راهپیمائی های مردمی اخیر در تهران را اغتشاشگران خیابانی خواند و گفت: " دادگاه ویژه ای برای رسیدگی به پرونده های دستگیر شدگان تشکیل شده که هم اکنون در حالی بررسی پرونده های آنان است." وی تلویحا و بدون نام بردن از هیچ حزب و هیچ یک از چهره های مطرح اصلاح طلب، مواضع و دیدگاه های معترضانه به نتایج انتخابات اخیر را تحریک کننده و موجب بروز اغتشاش و ناامنی خواند. همسر تاج زاده، گفت: " قاضی مرتضوی گفت تاج زاده وبسیاری دیگر از فعالان سیاسی بازداشت شده ممنوع الملاقات هستند. وی قول داد که همان روز امکان تماس تلفنی تاج زاده با خانواده وی را فراهم سازد، اما متاسفانه تاکنون این اقدام صورت نگرفته است."

 

جسد ندا به خاک سپرده شد

 

خانواده نداآقاسلطان اعلام کردند که موفق شده اند جسد وی را از پزشکی قانونی تحویل بگیرند. یکی از آنان گفت: " جسد ندا در پزشکی قانونی تهران نبود، در پزشکی قانونی خارج از تهران بود. جسد را در قطعه ای از بهشت زهرا یک شنبه 31 خرداد هنگام عصر دفن کردیم، البته کسان دیگری هم که در درگیری ها کشته شده بودند را هم آنجا آورده بودند، انگار منطقه از پیش برای این افراد تعیین شده بود." دولت اجازه برگزاری مراسم ترحیم را به خانواده ندا نداده است و در گزارش پزشکی قانونی از نوشتن اینکه او با شلیک گلوله کشته شده، خودداری شده است.

 

فشار دولت بر علمای قم

 

مجمع روحانیون مبارز با انتشار اطلاعیه ای از حمایت قاطع خود از میرحسین موسوی خبرداد و تصریح کرد که بسیاری از علمای حوزه علمیه قم تحت فشارهستند تا دربرابر میلیون ها نفر از مردم که به نتیجه انتخابات معترض هستند موضع بگیرند. دراین بیانیه آمده است: " ما قویاً از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی حمایت می‌کنیم و در برابر تهمت‌های ناجوانمردانه و از آن جمله تهمت تسبیب اغتشاش‌ها به ایشان از وی دفاع می‌کنیم و عامل همه اغتشاش‌ها و زخمی شدن‌ها و دیگر خساراتی را که به مردم وارد شده است، کسانی می‌دانیم که بی‌جهت شهر را به صورت پادگان نظامی درآورده‌اند و آنها باید شناسایی و محاکمه شوند. ما مصرانه خواستار آزادی تمامی دستگیرشدگان از شخصیت‌های سیاسی روحانی و غیر روحانی هستیم و هرگونه محاکمه غیرقانونی و بازجویی‌های تحت فشار و رعب را محکوم می‌کنیم."

 

حزب مشارکت: به اعتراضات مدنی خودادامه دهید

 

حزب مشارکت اسلامی با انتشاریک بیانیه با شرح مجموعه عواملی که منجر به حوادث پس از انتخابات شد از مردم خواست درچارچوب های مدنی به تجمعات خود ادامه بدهند. این تشکل اصلاح طلب با اعلام اینکه انتخابات سناریویی از پیش طراحی شده است، نوشت: " اعلام نتیجه شگفتی‌آور انتخابات حكایت از سناریوئی از پیش طراحی شده داشت كه به هیچ وجه برای مردم قابل تصور نبود و كودتائی انتخاباتی را نشان می داد." جبهه مشارکت از مردم بخاطر اینکه نتوانست به سبب قانون شکنی دست اندرکاران انتخابات از رای مردم صیانت وحفاظت کند پوزش خواست و افزود: "از نظر این حزب انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تماما مخدوش و غیر قابل دفاع است و لذا از متصدیان امر خواستار ابطال انتخابات، برخورد قانونی با متخلفان و برگزاری مجدد انتخابات تحت نظارت كامل ملت و نمایندگان قانونی نامزدهای انتخابات است."  

 

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: دولتمردان بی ظرفیت هستند

 

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با انتشاربیانیه ای شدیداللحن وبا حمله به مسوولینی که تجمعات مردمی را کار کشورهای غربی می دانند، نوشته است: " سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران  تأسف عمیق خود را از عدم ظرفیت و نابردباری مسئولان حکومت در برابر اعتراض های قانونی و مسالمت آمیز مردم ابراز داشته، اعلام می دارد این بی ظرفیتی و نابردباری و فجایع ناشی از آن نشانه آشکار بی اعتقادی دولتمردان حاکم به بدیهی ترین حقوق شهروندی است." درادامه این بیانیه انتساب حرکت های مردمی به بیگانگان سرزنش شده واز احتمال عملی شدن پروژه اعترافات ساختگی خبرداده است: " تأسف بارتر تمسک به روش های کهنه، تکراری و رسوایی نظیر انتساب اغتشاش ها به بیگانگان و گروه های تروریستی است. به این ترتیب باید در روزهای آینده شاهد موج مصاحبه های سازمان یافته با جوانان دستگیر شده در خیابان ها باشیم که به تحریک شدن از سوی عوامل بیگانه و گروه ها و جریان های سیاسی داخلی اعتراف کنند."

 

تهدید به اشغال سفارت بریتانیا در تهران

 

اسماعیل طهمورثی، سخنگوی " جنبش دانشجویان جهان اسلام" بریتانیا را به اشغال سفارت این کشوردر تهران طی ساعات روز سه‌شنبه تهدید کرد. وی از تجمع روز سه‌شنبه دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس به منظور تعطیلی این سفارت خبر داد و اظهار داشت: " دوم تیر ۱۳۸۸، ۱۳ آبان دیگری برای دانشجویان ایرانی خواهد بود." بنا به آخرین گزارش‌ها، این تجمع بدلیل ندادن مجوز به روز دیگری موکول شد. وزارت خارجه بریتانیا گفت که قصد تخلیه کارمندان سفارت خود در ایران را دارد. یک سخنگوی وزارت خارجه انگلیس گفت: " خشونت‌های پیگیر، تأثیر چشمگیری بر خانواده‌های کارمندان سفارت ما در تهران داشته‌است که قادر به زندگی عادی خود نیستند." وزارت خارجهٔ بریتانیا هم‌چنین با صدور اطلاعیه‌ای، شهروندان آن کشور را از "هر گونه سفر غیر ضروری به ایران" برحذر داشته‌است. دولت بریتانیا اعلام کرد که یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های ایران در بریتانیا را مسدود کرده‌است. رسانه‌های بریتانیایی این امر را در ارتباط با " تحریم‌های بین‌المللی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران" گزارش کردند.

 

احتمال اخراج سفرا

 

مقامات ایرانی طی روزهای اخیر کشورهای غربی از جمله بریتانیا را متهم به " دخالت در امور داخلی ایران" کرده‌اند و احتمال داده‌اند که شماری از سفرای غربی از ایران اخراج شوند.حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه ۱ تیر در یک نشست خبری دولت‌های غربی را به حمایت از اغتشاشگران متهم کرد. ایجاد اشکال برای دریافت بخش فارسی شبکه خبری بی‌بی‌سی و اخراج جان لاین، خبرنگار دائمی بی‌بی‌سی در تهران از دیگر اقدامات مقامات ایرانی طی روزهای اخیر بوده‌است. بریتانیا اتهام دخالت در امور داخلی ایران را رد کرده‌است و دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، در این زمینه گفته‌است که " ایران می‌کوشد تا کشمکش بر سر نتیجه انتخابات را به نبرد با جهان خارج تبدیل کند."

 

نگرانی دبیرکل سازمان ملل از اوضاع ایران

 

دبیر کل سازمان ملل از ایران خواست به " بازداشت، تهدید و استفاده از زور علیه مخالفان سیاسی" پایان دهد. بان کی‌مون با بیان اینکه وضعیت ایران موجب نگرانی جامعه بین‌المللی شده است، اعلام کرد که اوضاع ایران را با نگرانی بسیار دنبال می‌کند. در بیانیه ای که از سوی دبیر کل سازمان ملل صادر شده، از دولت و معترضان خواسته شده اختلافات خود را با گفتگو و روش‌های مسالمت‌آمیز حل کنند. بان کی‌مون اظهار داشت که از خشونت‌های پس از انتخابات و بویژه مرگ و مجروحیت غیرنظامیان مایوس است. دیبرکل سازمان ملل از مقامات ایران دعوت کرد " به حقوق بنیادی شهروندی و سیاسی به خصوص آزادی بیان و آزادی تجمع و آزادی اطلاعات احترام بگذارند." حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجه موضع‌گيری سازمان ملل را "دخالتی آشکار" در امور داخلی جمهوری اسلامی ايران دانست. مدتی پس از این موضع گیری حسن قشقاوی به دلیل شرکت کردن اعضای خانواده اش در تظاهرات اعتراضی از کار برکنار شد.

 

اخراج دو ديپلمات ايرانی از بريتانيا

 

دولت بريتانيا در واکنش به اخراج دو ديپلمات بريتانيايی از ايران، در يک اقدام تلافی جويانه، دو ديپلمات ايرانی را از اين کشور اخراج کرد. گوردون براون نخست وزير بريتانيا امروز در مجلس عوام اين کشور اعلام کرد که اين تصميم را در پاسخ به عمل دولت ايران گرفته است. وی ادعاهای ايران در مورد دخالت بريتانيا در رويدادهای ايران را کاملا بی اساس خواند. گوردون براون گفت از اينکه ايران دولت وی را در اين موقعيت قرار داده، بسيار متاسف است. وی گفت: " دولت ايران روز گذشته بر مبنای ادعاهايی کاملا بی اساس دست به اخراج غيرموجه دو ديپلمات بريتانيايی زد." از سوی ديگر سخنگوی وزارت خارجه بريتانيا اعلام کرد که به ديپلمات‌های ايرانی يک هفته مهلت داده شده تا بریتانیا را ترک کنند. وی اين اقدام را تاسف برانگيز خواند و گفت که بريتانيا به اجبار دست به اين عمل زده است. برخی ناظران روابط ایران و بریتانیا برآنند که اين اتهامات در درجه اول متوجه نقش دولت بريتانيا در راه اندازی تلويزيون فارسی بی‌بی‌سی است که در روزهای اخير به يکی از منابع اصلی اطلاع رسانی در مورد حوادث خشونت بار ايران تبديل شد.

 

بیانیه شورای فعالان ملی- مذهبی منتشر شد

 

شورای فعالان ملی - مذهبی با انتشار بیانیه  ای نسبت به وقایع پس از انتخابات واکنش نشان داد. بیانیه تصریح کرده است: "تلاش راست افراطی برای یک دست کردن قدرت درنظام سیاسی و به دنبال سرکوب مردم معترض  به تقلب ها و تخلفات آشکار دولت ، هرگز مانع از آن نمی شود تا همچون گذشته در برابر عزم ملت ايران برای دست يابی به آزادی و جمهوری سر تعظيم فرود آورده نشود و بر اين اراده راسخ آنان برای دفاع از حقوق حقه شان و افشای غاصبان آرا و متجاوزان به حقوق مردم، درود نفرستند." بیانیه درپاسخ به اظهارات مقامات عالی رتبه نظام که تجمعات اخیر رابه کشورهای خارجی نسبت داده اند می افزاید: " نسبت دادن اعتراضات مدنی و مسالمت آميز به انقلاب های رنگين در کشورهای تازه استقلال يافته در شوروی سابق  اگر ناشی از سوء نيت و بهانه سازی برای سرکوب اين اعتراضات نباشد به طور حتم حاصل ضعف دانش در اين زمينه است. " این شورا با سپاس از " رهبران جنبش سبز " از همه کسانی که در برابر فشار تماميت خواهان برای نقض حقوق ملت ايستادگی کرده اند قدردانی نموده است.

 

اعتراض وکلای دادگستری و 350 فعال جنبش زنان

 

350 فعال زن با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن خشونت و تحقیر و سرکوب معترضان به انتخابات ، خواستار آزادی بازداشت شدگان و تامین و تضمین آزادی های سیاسی و مدنی شدند. همچنین جمعی از وکلای ایرانی در بیانیه دیگری با محکوم کردن بازداشت عبدالفتاح سلطانی، خواستار آزادی او شده  و همچنین  ضمن اعلام همبستگی با مردم، اعلام کرده اند که مسوولان ذیربط از اقدامات غیر قانونی خود دست بردارند و عاملان تیراندازی به مردم را معرفی و مجازات کنند.

 

در بیانیه زنان آمده است " ما، جمعي از فعالان جنبش زنان، همبستگي خود را با معترضان به نتايج انتخابات اعلام مي داريم، و خواستار آزادي بي قيد و شرط بازداشت شدگان چند روزه اخير، و تامين وتضمين آزادي هاي مدني و سياسي در ايران هستيم." در بیانیه وکلا ضمن اعتراض به بازداشت عبدالفتاح سلطانی آمده است " ما امضاء كنندگان متن حاضر ضمن پشتيباني از خواسته‌ به حق و قانوني ملت ايران در دفاع از آزادي و صيانت از آرائشان اعلام مي‌داريم همچون گذشته در كنار ملت هستيم و از حقوق آنان دفاع خواهيم كرد و از دولت مسئولان ذيربط مي‌خواهيم به اقدامات غير قانوني جهت بازداشت‌هاي گسترده و غيرقانوني پايان دهد و به خواسته‌ي مردم جهت معرفي و مجازات كساني كه با تيراندازي به سوي مردم، موجبات مرگ آنان را فراهم كرده‌اند پاسخ مناسبي دهد."

 

عبادی: ایران را تحریم سیاسی کنید

 

شیرین عبادی خواهان تحریم سیاسی حکومت ایران شد. شیرین عبادی حقوقدان و فعال حقوق بشر، امروز، سه‌شنبه، در دیدار خود با مقام‌های اتحادیه اروپا که در بروکسل بلژیک انجام شد، از کشورهای عضو این اتحادیه خواست که به کشتار و دستگیری مردم ایران اعتراض کرده و حکومت ایران را تحریم سیاسی کنند. دیدار خانم عبادی با بنیتا فررو- والدنر، عضو کمیسیون امور خارجه این اتحادیه صورت گرفت. شیرین عبادی همچنین از اتحادیه اروپا درخواست کرد که تمام ملاقات‌های خود با مقامات رسمی ایران را لغو کنند. خانم عبادی گفت: " تا زمانی که خشونت در ایران ادامه دارد، اتحادیه اروپا نباید با مقامات رسمی ایران دیدار و مذاکره کند." مقامات اتحادیه اروپا پس از شنیدن سخنان خانم عبادی گفتند که اتحادیه اروپا در مورد اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران تصمیم خواهد گرفت.

 

 

 


 




در دیدار موسوی و کروبی تاکید شد: -

به گزارش سحام نیوز، امروز چهارشنبه آقای کروبی به دیدار مهندس موسوی رفت. این دیدار که در دفتر مهندس موسوی انجام شد، حوادث چند روز گذشته از جمله سفر آقای کروبی به قم و اهانت به ساحت مرجعیت و بیت امام مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در ابتدای این دیدار آقای کروبی دلایل سفر به قم و حوادث پیرامون آن را بازگو کردند که مورد تاسف و تاثر آقای مهندس موسوی شد. در این دیدار دو ساعته طرفین بر موارد زیر تاکید کردند:

1. تاکید بر حرمت مرجعیت و جایگاه رفیع آن در شیعه: در این دیدار آقایان کروبی و موسوی بر تاریخ تشیع پس از دوران غیبت صغری و تثبیت نهاد علمای دینی اشاره کردند و مرجعیت شیعه را از مهم ترین ارکان جامعه دانستند که شیعیان قرن ها این جایگاه را محترم شمرده و جسارت به ساحت مرجعیت را به هیچ شخص و یا جریانی اجازه نداده و نخواهد داد. آنان تاکید کردند هیچ دولت و صاحب قدرتی نمی‌تواند با توسل به عده ای قانون گریز ارج و قرب این متولیان شریعت را از دل مومنان بزداید فلذا اهانت و جسارت سازماندهی شده کم نظیر، تحت حمایت بخشی از حاکمیت در ورود غیر قانونی به بیت آیت اله العظمی صانعی و تخریب اموال دفتر ایشان و نیز بیت مرحوم آیت اله العظمی منتظری را محکوم کردند. همچنین اهانت های متعدد برخی از روزنامه های وابسته به قدرت به مراجع بزرگ شیعه و تلاش در جهت تخریب و تضعیف جایگاه مرجعیت را زمینه ساز این حوادث خواندند و با اظهار تاسف از اینکه بعد از حمله وحشیانه به بیوت مراجع و اهانت به نوه دانشمند امام، مقامات قضایی به جای پیگیری قضایی متجاوزان اقدام به پلمپ دفتر مرحوم آیت اله منتظری کردند را نشان از هماهنگی بین پیاده نظام و برخی از مقامات در جسارت به ساحت مرجعیت دانستند.


2. تضعیف جایگاه مجلس موجب نگرانی و تاسف است. آقایان کروبی و موسوی مراتب تاسف و نگرانی خود را از تضعیف نهاد قانونگذاری که با هجمه و قشون کشی به مجلس به بهانه تصویب مصوبه ای در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد شد، اظهار کردند. آنان همچنین تاکید کردند که مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی می‌تواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند. در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند. آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.


3. اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور و هزینه های آن بر منافع ملی: سخنان و اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور موضوع دیگری بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. طرفین این اظهارات را نه تنها با فرهنگ غنی و کهن ایران اسلامی در تعارض خواندند بلکه آن را زمینه ساز ورود آسیب های مادی و معنوی به کشور در عرصه های بین المللی و به مخاطره افتادن منافع ملی تلقی کردند. آقایان موسوی و کروبی ضمن تاکید بر مشکلات اظهار امیدواری کردند که در شرائط خاص فعلی مسئولین با استفاده از نیروهای توانمند حوزه های مختلف به جای ایجاد تشنج در جهت حل مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی و بین المللی کشور اقدام کنند.


4. محکومیت بازداشت های اخیر: در این دیدار روند امنیتی موجود و بازداشت های اخیر بویژه بازداشت تعدادی از دانشجویان نخبه و قابل کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت و طرفین به وضعیت نابسامان بازداشتگاه ها و زندان های کشور که شرائط سختی را بر زندانیان سیاسی کشور تحمیل می کند، اشاره کردند و این روند را مغایر قوانین و مقررات کشور دانستند. موسوی و کروبی همچنین از مقامات قضایی خواستند که مطابق وظائف ذاتی آن قوه که باید پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت باشد و در جهت احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع قدم بردارد، عمل کند و با تظلم خواهی از زندانیان سیاسی، زمینه آزادی بی قید و شرط آنان را فراهم کند.

 

تلاش در جهت آگاهی نسبت به حقوق و آزادی های بنیادین بویژه اصناف و گروههای مختلف: در پایان این دیدار طرفین مجددا بر مطالبات به حق جنبش سبز و نقش آگاهی و دانش جامعه نسبت به حقوق مسلم و آزادی های بنیادین و اساسی تمامی اقشار جامعه اشاره کردند و از تمامی گروه ها بویژه اصناف خواستند در ارتقای آگاهی لایه های مختلف جامعه نسبت به مطالبات به حق و مشروع خود تلاش نمایند.


 




محسن کدیور در گفتگو با العربیه -

به گزارش العربیه، محسن کدیور، محقق، نویسنده، اندیشمند دینی، فعال سیاسی و استاد مدعو دانشگاه دوک در آمریکا و همچنین گروه فلسفه اسلامی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است. او تاکنون به دلیل برخی مصاحبه‌ها و مقالاتی که در روزنامه‌های اصلاح طلب از وی منتشر شد، چند بار بازداشت و محاکمه و زندانی شده است.

 

این پژوهشگر ایرانی که هم اکنون در ایالات متحده آمریکا به سر می برد، امروز چهارشنبه 23/6/2010 در گفت و گو با العربیه با انتقاد از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی گفت: "ولی امر مسلمین جهان" عنوان کوچکی نیست. در درون آن یک دنیا ادعا خوابیده است.

 

او با تأکید بر مسلمت آمیز بودن جنبش سبز ایران، استیفای حقوق ملت ایران، ارتقای حاکمیت ملی، برجسته تر شدن مصالح ملی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های کلان کشور و تسلط قانون بر کشور به جای استفاده ابزاری از آن را به عنوان راهی ترسیم کرد که این جنبش در آن قدم گذاشته است.

 

آقای کدیور در گفت گوی خود از دلایل حمله نیروهای طرفدار آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران به بیوت مراجع به ویژه آیت الله منتظری سخن می گوید.

 

او در باره ولایت فقیه می گوید "مساله ولایت فقیه، چیزی شبیه حکومت مطلقه ای است که ارباب کلیسا در قرون وسطی داشتند " اما راه اصلاح امور مملکت را تقویت جامعه مدنی و افزایش اگاهی مردم می داند. او در این مصاحبه سه راهی را بر می شمرد که ولی فقیه می تواند آن ها را در مقابله با بحرانی که جامعه ایران با ان دست به گریبان است ، بپیماید. او معتقد است که "مادام العمر بودن رهبری خلاف روح قانون اساسی است " و همچون رهبران جنبش سبز، بر استفاده از تمام ظرفیت های این قانون تأکید می کند.

 

آقای کدیور از نقاط ضعف و نقاط قوت جنبش سبز سخن می گوید و معتقد است که "جنبش های قومی، مذهبی، جنسیتی، فرهنگی و صنفی، بدون جنبش سبز امکان پیشرفت ندارند و جنبش سبز هم بدون یاری این خورده جنبش ها،امکان ارتقا ندارد".


متن مصاحبه آقای کدیور با العربیه به این شرح است:

 

- اخیرا آقای میر حسین موسوی بیانیه ای منتشر کرده اند که در واقع پیش نویس منشور "جنبش سبز" است. سوال من از حضرت عالی این است که؛ "جنبش سبز به کجا می رود؟"

 

پاسخ دادن به این پرسش چندان ساده نیست، به خاطر این که همه عوامل به دست سازندگان جنبش سبز نیست و عوامل مختلفی در این آینده سازی تأثیر دارند.

 

فشارهای حکومت، عوامل بین المللی، توان ملت ایران، میزان برنامه ریزی و درایت و مدیریت فعالان جنبش سبز همه در آینده جنبش سبز دخالت دارند.

 

اما این که جنبش به کجا می رود، پاسخ من این است بسوی استیفای حقوق ملت ایران، ارتقای حاکمیت ملی، برجسته تر شدن مصالح ملی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های کلان کشور و تسلط قانون بر کشور به جای استفاده ابزاری از آن. این راهی است که جنبش سبز در پیش رو دارد و بیانیه های موسوی و دیگر رهبران جنبش در این راستاست.

 


جنبش سبز و حضور خیابانی

 

 

شاهد هستیم که جنبش سبز مانند قبل حضور خیابانی ندارد. آیا این نشانه افول جنبش سبز در جامعه ایران نیست؟

 

اگر صرفا خیابان را تنها مظهر حضور ملی ببینیم، بله. اما اگر میزان زنده بودن جنیش سبز را بخواهیم به میزان های دیگر بسنجیم، از قبیل این که به چه میزان حکومت استبدادی می هراسد و برای مقابله با آن تمهید مقدمات کرده است، مسلما می توانیم بگوییم جنبش سبز نه تنها نمرده است، نه تنها ضعیف نشده است، بلکه نسبت به سال گذشته قوی تر هم شده.

 

من قرینه هایی برای این مسأله ذکر می کنم : اولا بعد از یک سال هنوز در داخل کشور، رهبران جنبش سبز بتوانند با شفافیت مطالبات خود را بیان کنند، این نشان دهنده این است که جنبش سبز با اقتدار زنده است، بر مطالبات خود پافشاری می کند و ذره ای هم عقب نشینی نکرده است.

 

ثانیا تظاهرات خیابانی بهترین حربه در آغاز بود، با هیچ برنامه ریزی قبلی هم نبود.

 

مردم وقتی که نتیجه انتخابات را شنیدند و تقلب بزرگ نهادینه برای آنها آشکار شد، خودشان به خیابان ها آمدند و بعد کاندیداهای مردم که رأی بالاتری آورده بودند اما از طرف بلندگوهای رسمی بر خلاف آن اعلام شده بود، به مردم پیوستند. مشخص است که آن راهپیمایی ها بعدا از طرف حکومت با عکس العمل جدی مواجه می شود. و حکومت تمهید مقدمات می کند برای مقابله.

 

حاصل آن این می شود که بی سابقه ترین آرایش امنیتی ،پلیسی و نظامی در تاریح جمهوری اسلامی در پایتخت آن شکل می گیرد. من فکر می کنم این بالاترین نشان اقتدار جنبش سبز است.


ثالثا یکی از نکات اصلی این جنبش مسالمت آمیز بودن آن است. اگر قرار بود ما صرفا از تظاهرات خیابانی به عنوان تاکتیک اصلی استفاده کنیم، حکومت شرایطی فراهم آورده است که بدون تمسک به خشونت امکان ادامه راه نیست.

 

فکرمی کنم در اتفاقی که در روز 22 خرداد ( سالگرد انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته) افتاد، بیانیه ای که از طرف آقایان موسوی و کروبی (در لغو راهپیمایی) صادر شد، بسیاری از توطئه های حکومت استبدادی را نقش بر آب کرد.

 

قرینه جدی من اتفاقاتی است که چند روز بعد از آن، با سفر جناب آقای خامنه ای به قم در رابطه با بیوت مراجع اتفاق افتاد. مشخص است که حکومت جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است که با شدتی بیش از گذشته، معترضین به خود را سرکوب کند؛ چون می داند کمترین روزنه ای که در ابران باز کند، پایه های عنکبوتی حکومت، بلافاصله سقوط می کند.

 

حکومت خود را آماده کرده بود تا سرکوبی شبیه سرکوب 17 شهریور ( در زمان شاه) در تهران انجام دهد که با درایت رهبران جنبش در داخل، این توطئه نقش بر آب شد.

 

لذا خشم خود را در مراسم 14 خرداد نسبت به نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی و پس از آن، نسبت به یکی از رهبران جنبش سبز، جناب آقای کروبی و نسبت به مرجع تقلید و پدر معنوی جنبش سبز، مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری و نسبت به یکی از مراجع حامی جنبش سبز، آیت الله صانعی نشان داد. من فکر می کنم این سرکوب ها، نشان دهنده زنده بودن و نشاط جنبش سبز است نه بر عکس.

 

حمله به بیوت مراجع

 

 

- شما به حمله به بیوت مراجع اشاره کردید؛ سوال من این است که چرا همچنان آیت الله مننظری، آرامگاه ایشان و بیت ایشان، به طور خاص مورد حمله حکومت ایران است؟

 

آیت الله منتظری مهمترین نظریه پرداز جمهوری اسلامی بود. کسی بود که در دهه اول پس از انقلاب، امید امت و امام خوانده می شد و چنین عباراتی بر در و دیوار نوشته می شد. بعد با یک جراحی بزرگ با یک مقدمه چینی هایی توسط وزارت اطلاعت وقت و برخی بزرگان آن روز، ایشان از صحنه سیاسی کشور به ظاهر حذف شد.

 

بیست سال در زمان حکومت آیت الله خامنه ای در بالاترین حجم مورد اهانت، افترا و حذف نام و یادش از فضای سیاسی ایران قرار گرفت.

 

به خصوص در سال های آخر، ایشان به شیوا ترین شکل، اعتراض خود را از منظر دینی نسبت به انحرافات حکومت ابراز می کرد.

 

جمهوری اسلامی خود را مدعی انحصاری اسلام در ایران، در میان کشورهای شیعه، در میان کشورهای اسلامی، بلکه در تمام جهان می داند. عنوان پر طمطراق "ولی امر مسلمین جهان" عنوان کوچکی نیست. در درون آن یک دنیا ادعا خوابیده است.

 

حالا کسی بلند می شود که میزان فضل حوزوی و سواد فقهی و دانش اسلامی او، چند برابر رهبر جمهوری اسلامی است؛ سوابق سیاسی و مجاهدت های او، به هیچ وجه قابل مقایسه با هیچکدام از مسئولین جمهوری اسلامی نیست؛ مجاهدت و مبارزه های او، تبعید و زندان شدن های او، به مراتب از آن ها بیشتر است.

 

تقوی و عدالت او زبانزد است. یعنی حتی نسبت به مخالفان خود هم عدالت و انصاف را رعایت می کند. هنگامی که کسانی که فرزند او را شهید کردند، یعنی سازمان مجاهدین خلق در زندان مورد تعرض قرار می گیرند و به آن ها ظلم می شود، از حقوق آن ها هم دفاع می کند. منتظری امروز در ایران تبدیل به یک "اسطوره عدالت خواهی و آزادی طلبی" شده است.

 

بسیار طبیعی است که این ها نه تنها از زنده منتظری بترسند، بلکه از مرده منتظری هم در هراس باشند. کسی که به عنوان اعلم فقیهان قم آمده و گفته که "این حکومت نه جمهوری است نه اسلامی" و در حالی که او مبتکر نظریه ولایت فقیه در قانون اساسی است وی می گوید "من از ملت ایران عذر خواهی می کنم، آن چه اجرا شد هر گز آن چیزی نبود که ما می خواستیم، این که هست ولایت نظامیان است نه ولایت فقیه" و بعد می گوید "نظر من حد اقل در حال حاضر پس از این تجربه بیست ساله، چیزی در حد نظارت عالیه فقیه اعلم است و آن چیزی که دارد اجرا می شود، نهایت آن ولایت یک روحانی است که نمی دانیم آیا سپاه پاسداران دارد امروز ایران را اداره می کند یا جناب آقای خامنه ای؟!"

 

به این شکل که ذکر شد، مردم به آیت الله منتظری اقبال پیدا کردند، دفتر ایشان نشر آثار ایشان را ادامه داده بود، و هر هجمه ای که به یاد و نام ایشان می شد، پاسخگو بود.

 

حکومت نمی توانست هیچ کدام از آن ها را برتابد. چندین بار یورش بردند اما فرزندان ایشان حجه الاسلام احمد منتظری و آقا سعید منتظری که انصافا تمام مواضع پدرشان را به دقت دنبال می کنند، مقاومت کردند و به هر صورت بسته شدن دفتر آیت الله منتظری، برگ سیاه دیگری به کارنامه جمهوری اسلامی و استبداد دینی افزود.

 

- فکر می کنید بعد از آیت الله منتظری کسی هست که بتواند به عنوان "پدر معنوی جنبش سبز" لقب بگیرد؟

 

سال ها و دهه ها گذشت تا آیت الله منتظری چنین موقعیتی را در ایران پیدا کرد. دانش ایشان، پاکبازی ایشان و مجاهدت های ایشان سرآمد بود. دیگرانی هستند هم در میان عالمان دین، در میان فقیهان و در میان دانشگاهیان که آن ها هم فضائل و امتیازات فراوانی دارند. اما آنها باید این امتیازات را در روند تجربه اجتماعی در مقابل خرد جمعی مردم به منصه ظهور بگذارند و به شکل طبیعی بالا بیایند.


جالب است که عنوان "رهبر معنوی جنبش سبز" را نخستین بار، دکتر حسین بشیریه، استاد علوم سیاسی که توسط حکومت ایران اخراج شده و از منظر سکولار هم به عرصه سیاست می نگرد، مطرح کرد.

 

یعنی یک متخصص تمام عیار علوم سیاسی، نه لزوما یک محب و مرید. بی شک اگر افراد دیگری هم در این راستا قرار داشته باشند، هنوز نیاز به پخته تر شدن و اعتماد سازی عمومی فراوان دارند. نا امید نیستم؛ افرادی در این راستا هستند، نامشان را در میان شاخصان معترض و مخالف می شود دید. اما هیچ کدام هنوز در موقعیت آیت الله منتظری یا نزدیک به آن احساس نمی شوند.

 

ولایت فقیه و استبداد

 

 

- شما به اصل ولایت فقیه اشاره کردید. در بازنگری قانون اساسی ایران، کلمه "مطلقه" به این اصل اضافه شد و الان اصل "ولایت مطلقه فقیه" را در قانون اساسی داریم. از طرفی رهبران جنبش سبز تأکید می کنند که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ظرفیت پیاده کردن خواسته هایشان را دارد. آیا این یک تعارض نیست؟ آیا اصل ولایت مطلقه فقیه با خواسته های جنبش سبز و اصلاح طلبان در ایران در تضاد نیست؟

 

مساله ولایت فقیه، چیزی شبیه حکومت مطلقه ای است که ارباب کلیسا در قرون وسطی داشتند. به تدریج با اقتدار یافتن جامعه مدنی و ارتقای اگاهی های مردم، این حکومت به کناری نهاده شد. اما در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی که امروز از دموکرات ترین کشورهای دنیا هم هستند، هنوز ما شاهد برقراری نظام سلطنتی یا حکومت کردن یک ملکه یا یک شاه یا یک امپراتور به عنوان نماد حاکمیت ملی هستیم. به عنوان مثال می توان به کشورهای انگلستان، ژاپن، هلند، دانمارک و کشورهایی از این قبیل اشاره کرد.

 

می بینیم در این ها با این که مطابق قوانین اساسی این کشورها این امپراتور یا ملکه یا شاه، تمام اختیارات را به دست دارد، یا به شکل عرفی این کار را می تواند بکند، اما عقلای قوم به این نتیجه رسیده اند که این امپراتور یا ملکه یا شاه، به حدی از سیاسیت‌های روزمره تصعید پیدا کند که در هیچ امری دخالت نکند و در حد تشریفاتی و به عنوان سمبل وحدت ملی باقی بماند.

 

من در نخستین عکس العمل خودم بعد از انتخابات اخیر که به شکل گسترده ای هم منتشر شد، به صراحت گفتم که ولایت فقیه چند راه پیش رو دارد:


1) به شدت مردم را سرکوب کند و راه دیکتاتورهای تاریخ را در پیش بگیرد.

 

2) کاملا به یک مقام تشریفاتی و سمبل وحدت ملی تبدیل شود و عرصه سیاست را به نمایندگان واقعی مردم بسپارد.

 

3) راهی بین این دو برگزیند و به تدریج عرصه را به حاکمیت ملی و نمایندگان واقعی مردم بسپارد.

 

آن چیزی که جنبش سبز یا دست کم رهبران آن به ویژه آقای موسوی و در درجات بعد آقایان کروبی و خاتمی یا حتی آقای هاشمی رفسنجانی به آن اشاره می کنند، آن است که با واقعیت فعلی جامعه ایران که حدود نیمی از آن سنتی است و هنوز به نهادهای دینی و روحانی اعتماد نسبی دارد و سازو کار فرهنگی کشور که بودجه کشور به طور کامل متکی به نفت است و حکومت به خاطر این که مبتنی بر مالیات مردم نیست، شنوای مطالبات مردم هم نیست و در واقع مردم هستند که در عرصه اقتصاد محتاج حکومت هستند و نه برعکس، و نهادهای نظامی انتظامی و امنیتی و شبه نظامی و شبه امنیتی اقتدار فراوان دارند و مسائلی از این قبیل، راهکار عملی فعلی از این می گذرد که ما مقامات کشور از جمله ولی فقیه را پاسخگو و مسئول کنیم.

 

متاسفانه ولایت فقیه تمام جغرافیای قانون اساسی را به خصوص در اصلاحیه سال 68 به هم ریخته است. یعنی رئیس جمهوری که بیش از 20 تا 25 در صد امکان ورورد به فضای سیاسی کشور را ندارد، به وسیله نهادهای نظارتی کنترل شده است و مدت زمان ریاستش حد اکثر 8 سال است.

 

در حالی که برای رهبری که میزان اقتدار قانونی اش، در حدود سه برابر رئیس جمهور است و چیزی در حدود 75 تا 80 در صد اختیارات قانونی کشور مطابق این قانون اساسی، به او بر می گردد، یک نهاد نظارتی رقیق به نام "خبرگان رهبری" پیش بینی شده است و همه امور آن هم در یک اصل قانون اساسی به عهده خود آنها قرار داده شده.

 

به شکل عملی هم به خصوص در زمان رهبری آیت الله خامنه ای، به جای این که مجلس خبرگان ناظر بر رهبر باشد و او را منصوب کند، مساله بر عکس شده است.

 

آقای خامنه ای در یک انتخابات شبه فرمایشی نمایندگان خبرگان را منصوب کرده است.

 

و حاصل آن این شده است که این خبرگان حتی امکان نظارت بر نهادهای تحت امر رهبری را هم ندارد. به اصطلاح چاقو دسته خود را نمی برد. آقای هاشمی رفسنجانی با صراحت در یکی دو مصاحبه به برخی مسائل اشاره کرده است که مواردی برای نظارت مطرح شده اما در مجلس با آن مخالفت شده است. یعنی عملا مجلس خبرگان نه تنها بر عملکرد مقام رهبری در دو دهه اخیر نظارت نداشته است، حتی بر نهادهای تحت امر رهبری هم نظارت قانونی نداشته است. حاصل آن این می شود که ولایت مطلقه فقیه هم اکنون در ایران به شکل "دیکتاتوری تمام عیار" فعالیت می کند.

 

شیوه ای که رهبران جنبش سبز در داخل پیشنهاد کرده اند که هر کاری بخواهیم انجام دهیم، میسر نیست مگر آن که بتوانیم از ظرفیت های همین قانون اساسی استفاده کنیم. من در موارد متعددی اثبات کرده ام که همین قانون اساسی علیرغم تمام کج تابی هایش که شورای نگهبان از تمام آن ها سوء استفاده کرده است، ما می توانیم از برخی از اهرم های همین قانون اساسی استفاده کنیم. برای مثال در اصل 2 و 3 قانون اساسی، نفی استبداد از تمامی عرصه ها از اهداف جمهوری اسلامی شناخته شده است.

 

مشارکت عمومی در همه عرصه ها به رسمیت شناخته شده است. تمام امور کشور طبق اصول 6 و 56 باید بر اتکای آرای عمومی در رفراندوم و انتخابات باشد.

 

و بعد هیچ منع قانونی نداریم که اگرخبرگان واقعا خبرگان باشد، مدت زمان زمامداری رهبری همچون ریاست جمهوری محدود باشد. این طرحی است که آقای هاشمی رفسنجانی در بازنگری قانون اساسی مطرح کرد. این طرح قانونا رأی آورد. متأسفانه همان زمان مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی به عنوان دبیر وقت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامه نوشت که مگر ممکن است کسی مثلا 10 سال نایب امام زمان باشد و بعد نباشد.

 

آقایان را مجبور کردند تا دوباره رأی گیری کنند که البته غیر قانونی بود و این اصل را حذف کردند. اما ما هنوز می توانیم بگوییم که کجای قانون اساسی نوشته است که رهبر باید مادام العمر باشد؟

 

مادام العمر بودن رهبر خلاف روح همین قانون اساسی است. این قانون اساسی در مقدمه خود و در اصول متعدد نفی استبداد کرده است. اولین شکل محدود کردن یک حکومت استبدادی، محدود کردن زمانی و ادواری کردن قدرتی مثل رهبری است. این یک مرتبه است. مرتبه دیگری که هیچ منع قانون اساسی ندارد این است که سازوکارهای نظارت مجلس خبرگان بر رهبری فراهم شود و سوء استفاده ای به نام "نظارت استصوابی" از بنیاد زده شود. نظارت استصوابی هیچ ریشه قانون اساسی ندارد. من معتقد هستم که ما می توانیم از همین راهکارها به شرط این که جامعه مدنی قوی باشد، پیش برویم و مقامات را پاسخگو کنیم.

 

قانون اساسی "ساختار حقوقی" کشور است. اگر در "ساختار حقیقی" که کوچه و خیابان و واقعیت اجتماعی است، اراده ملی ایرانیان به حدی برسد که بگویند "ما دیکتاتوری را در هیچ شکلی قبول نمی کنیم، چه تاجدار باشد و چه معمم"، ساختار حقوقی هرگز نمی تواند در برابر ساختار حقیقی مقاومت کند. به نظر من در حال حاضر باید تمام نیروی خود را برای در هم شکستن استبداد متمرکز کنیم. اگر قدرت ما به حدی باشد که بتوانیم شیوه اداره جامعه را به طور کلی متحول کنیم، بسیار عالی است.

 

اما خیلی ساده عرض می کنم: ما در طول یک سال گذشته حتی نتوانستیم یک وزیر کشوری را که به اقرار خودش 34 نفر را در خیابان های ایران کشته است، در مجلس استیضاح کنیم؛ ما نتوانستیم یک رئیس جمهور متقلب دروغ گو را استیضاح کنیم و از قدرت کنار بزنیم. حالا به سادگی می گوییم که مثلا می خواهیم حالا رهبر یا قانون اساسی را عوض کنیم. بنده عرض می کنم که باید مرحله به مرحله پیش برویم. در این مرحله فکرنمی کنم کار دیگری مقدور، ممکن و شدنی باشد.


 

جنبش سبز، غرب، قومیت ها

 

 

- خیلی به جنبش سبز اتهام زده می شود که با غرب در ارتباط است. این حرف تا چه حد درست است و اصولا جنبش سبز چه نظری درباره سیاست خارجی و نوع ارتباط با کشورهای جهان دارد؟

 

اتهام ارتباط با خارجی یا خارجی بودن، سیاست همواره حکومت های استبدادی در مقابل معترضان حکومت است. در زمانی که نهضت اسلامی قبل از انقلاب در جریان بود، محمد رضا شاه پهلوی و حکومت شاهنشاهی، همواره مرحوم آیت الله خمینی و سران نهضت اسلامی را به عنوان مارکسیست های اسلامی یا مزدورهای اجنبی معرفی می کرد. انقلاب پیروز شد و پس از آن معلوم شد شاه مزدور خارجی بود و از سفارتخانه ای خارجی دستور می گرفت و این نهضت اسلامی یک نهضت ملی و مستقل بود و اصولا وابسته نبود.

 

در مورد جنبش سبز، آن چیزی که در نهاد مردم اتفاق افتاد و به شکل خودجوش پیش آمد، می توان گفت "خیر" جنبش سبز به هیچ وجه وابستگی ندارد بلکه در راستای شعار اولیه انقلاب اسلامی یعنی "استقلال"، "آزادی" و "جمهوری اسلامی" به معنی پیش نویس قانون اساسی که هر گز تصویب نشد، حرکت می کند. بنابر این قائل به استقلال است.

 

بنده این رهبران داخلی جنبش سبز را از نزدیک می شناسم ؛ تردیدی ندارم که میرحسین موسوی در حوزه سیاست خارجی، اهمیتی که به استقلال و مصالح ملی و ایرانی بودن می دهد، به مراتب از جناب آقای خامنه ای و محمود احمدی نژاد و فرماندهان سپاه بیشتر است. من حاضرم بر این مسأله شهادت شرعی بدهم. یعنی نسبت به استقلال ایران بزرگترین دغدغه را دارد. و همینگونه هستند سید محمد خاتمی، مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی. بنده تردیدی ندارم که انگ وابستگی به هیچکدام آن ها نمی چسبد.

 

گاهی اتفاقاتی رخ می دهد؛ به طور مثال در زمان انقلاب اسلامی، اروپا همراه با امریکا نبود. امریکا هم کاملا از رژیم شاه حمایت می کرد، اما در رقابت های بین المللی چون سهم اروپا نسبت به آمریکا در چپاول ایران کم شده بود، اروپا از شاه حمایت نمی کرد. مثلا بی بی سی در آن زمان یکی از بنگاه های سخن پراکنی بود که انقلاب اسلامی را منعکس می کرد و به علت خفقان داخلی در رساندن صدای انقلاب اسلامی نقش داشت. آیا می توان به این اعتبار انقلاب اسلامی را انگلیسی خواند!؟ به همین شکل هم الان در زمان ما، آمریکا یا اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی مشکل دارند. طبیعی است که به صدای معترضین آن میدان بدهند. معنای این وابسته بودن جنبش سبز نیست.

 

آمریکا و اتحادیه اروپا هیچ گاه دلشان برای دموکراسی و حقوق بشر نه در ایران و خاورمیانه سوخته است نه در بقیه کشورهای جهان. مسأله اساسی این کشورها، منافع ملی خودشان است. لذا مثلا اگر می بینیم نسبت به مسأله دموکراسی و حقوق بشر مثلا در ایران حساسیت نشان می دهند، اما نسبت به دموکراسی و حقوق بشر در کشورهای عربی اردوگاه خودشان هیچ واکنشی نشان نمی دهند، در حالی که مطابق معیارهای بین المللی، نرخ دموکراسی و حقوق بشر در ایران با همه مصائبش از تمام اقمار خاورمیانه ای آمریکا و اروپا بالاتر است.

 

این نشان می دهد که دغدغه اساسی سیاستمداران آمریکا و اتحادیه اروپا، به هیچ وجه آن چیزی نیست که لزوما مردم این کشورها می خواهند. کما این که می بینیم برای آمریکا یا اتحادیه اروپا، مسأله هسته ای به مراتب از مسأله دموکراسی و حقوق بشر مهمتر است. و اگر برای آن ها امکان مصالحه در زمینه هسته ای با رهبران ایران باشد، دموکراسی و حقوق بشر را فراموش خواهند کرد یا اغماض خواهند نمود.

 

آن چیزی که شنیدید می تواند به عنوان گفته یکی از کسانی که در این جنبش سبز نقش کوچکی داشته است، منعکس شود و مشخص شود کسانی که این اعتقاد را دارند، چگونه می توانند وابسته باشند؟ صرف این که گفته شود بعضی از این افراد خارج از کشور هستند، دلیل وابستگی نیست. مگر مرحوم آیت الله خمینی در نجف و پاریس نبود؟

 

من انکار نمی کنم که در میان معترضان ایرانی، طیوف مختلفی وجود دارد. برخی از این ها خود را سبز هم می دانند. اما در میان این معترضین در این سی و چند ساله، کسانی هستند که معتقد هستند راه نجات ایران از کمک و حمایت خارجی می گذرد. اینها وجود دارند، اما من آن ها را سبز نمی دانم. اطمینان دارم که میرحسین موسوی هم چنین افرادی را سبز نمی داند. اول شرط سبز بودن و عضو جنبش سبز بودن این است که راه احقاق دموکراسی و حقوق ملت ایران، با دست های ایرانی، با سرمایه ایرانی و با فکر ایرانی است.

 

دموکراسی کالایی نیست که در کوله پشتی سربازان آمریکایی یا کشتی های اروپایی به منطقه حمل شود. دموکراسی زیر ساخت می خواهد، مناسبات خاص سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می طلبد و اگر اراده ملی در کشوری به حدی رسید که توانست به این ضوابط جامه عمل بپوشاند، در آن صورت دموکراسی محقق خواهد شد. من معتقدم این جنبش، جنبشی مستقل است.

 

- چرا جنبش سبز نتوانسته قومیت ها را آن گونه که باید و شاید، با شدت جذب کرده و وارد عمل کند؟ آیا نتوانسته است به خواسته های آن ها پاسخگو باشد؟

 

جنبش سبز هنوز نتوانسته است یک جنبش فراگیر باشد؛ این از ضعف های ما است. اما این گونه نیست که هیچ اقبالی از سوی قومیت های ایرانی به آن نشده باشد.

 

به یاد دارم زمانی که امکان انتشار روزنامه بود، یکی از روزنامه هایی که بیش از همه نزدیک به میرحسین موسوی بود، هر روز سرمقاله خود را به یکی از زبان های قوم های ایرانی منتشر می کرد. یک روز به زبان کردی، یک روز به زبان لری، یک روز به زبان عربی، یک روز به زبان ترکی و... . در برخی احزاب اصلاح طلب خوشبختانه در کادر شورای مرکزی آن ها، افرادی را از قومیت های مختلف داشتیم و داریم. برای نمونه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی، قومیت ها نماینده دارند. البته نه جنبش های قومی ما مستقل از جنبش سبز آنقدر قوی هستند و نه جنبش سبز مجزا از خرده جنبش های قومی. هر دو نیاز به تقویت دارند و هر دو به هم احتیاج دارند. بنده معتقد هستم که خورده جنبش های قومی، مذهبی، جنسیتی، فرهنگی و صنفی، بدون جنبش سبز امکان پیشرفت ندارند و جنبش سبز هم بدون یاری این خورده جنبش ها،امکان ارتقا ندارد. لذا ما به هم نیاز داریم و می باید به همدیگر کمک کنیم.
 


 




جرس: سید حسین مرعشی دقایقی پیش به مرخصی آمد.

به گزارش تحول سبز، سید حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران دقایقی پیش به مرخصی یک هفته ای آمد.

وی که چند روز مانده به تحویل سال نو برای گذراندن محکومیت یک ساله عازم زندان شد، در اخرین روزهای سال ۸۸ برای مرخصی و با قید وثیقه آزاد شد و روز ۱۴ فروردین و همزمان با تولد نوه اش مجددا به زندان بازگشت.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته