-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

Latest news from Jaras for 06/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



گزارشی از وضعیت ناگوار بند۳۵۰ اوین


به گزارش پایگاه رسمی کمپین بین المللی حقوق بشر، "بند۳۵۰ زندان اوین یا اندرزگاه ۳، پس از انتخابات به شلوغ ترین بند سیاسی ها در زندان اوین تبدیل شده و هم اکنون از شرایط بسیار ناگوار و نامطلوبی برخوردار می باشد، که این وضعیت، مشکلات بسیاری را برای زندانیان حاضر در آن بند را فراهم آورده است."


این تشکل حقوق بشری، مسئولیت هرگونه اتفاق ناگوار برای زندانیان را، متوجه مسئولان زندان، مقامات امنیتی و قوه قضاییه جمهوری اسلامی دانسته و خاطرنشان می کند "آنها باید پاسخگوی هر اتفاق احتمالی باشند."


این کمپین با استناد به شواهد، مستندات و همچنین منابع مطلع و موثق، "تراکم زندانیان سیاسی بعد از انتخابات، وضعیت بد زندگی و زیستی زندانیان، کمبود مواد غذایی و کیفیت پایین تغذیه، آلودگی محیط زندان و شرایط انتقال آسان بیماری، دسترسی محدود به داروهای مورد نیاز زندانیان و خودداری مقامات از رسیدگی به موقع و مناسب به بیماران، بدرفتاری مسئولان زندان و همچنین تحقیر زندانیان توسط مقامات" را مفصلا شرح داده و اکیدا خواستار تغییر وضعیت موجود در زندان اوین شده است.


 مشروح گزارش مذکور، به شرح زیر است:

 

بند۳۵۰ زندان یا آنچه اندرزگاه ۳ زندان اوین نامیده می شود در حالی که پس از انتخابات هم اکنون به شلوغ ترین بندسیاسی ها در زندان اوین تبدیل شده است از شرایط بسیار نامطلوب برخوردار است به گونه ای که مشکلات بسیاری را برای زندانیان حاضر درآن فراهم آورده است.

منابع مطلع و موثق وضعیت موجود در این بند را برای کمپین بین المللی حقوق بشردرایران تشریح کرده اند که بخش های عمده آن در زیر می آید.

کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران از مقامات قوه قضاییه وسازمان زندان ها می خواهد که در اسرع وقت با رسیدگی به وضعیت این بند زمینه بهبود شرایط زندگی زندانیان و رساندن آن به استانداردهای قانونی را فراهم آوردند. کمپین نگرانی خود را از دسترسی اندک زندانیان به دارو و درمان به موقع که می تواند خطرات جدی را برای برخی زندانیان همچنان که برای وبلاگنویس مرحوم امیدمیرصیافی پدیدآورد ومنجر به مرگ وی شد، اعلام می کند و از مسوولین می خواهد که پیش از اینکه چنین اتفاقای تکرار شود به وضعیت بند زندانیان سیاسی رسیدگی کنند. کمپین مسوولیت هرگونه اتفاق ناگوار را متوجه مسوولین زندان، مقامات امنیتی و قوه قضاییه می داند و آنها باید پاسخگوی هر اتفاق احتمالی باشند.
 

بند ۳۵۰ ، اندرزگاه ۳: تراکم زندانیان سیاسی بعد از انتخابات

بند ۳۵۰ یا اندرزگاه ۳ زندان اوین که از سال ۸۶ از زندانیان سیاسی تخلیه شده بود در پی دستگیری های گسترده فعالان سیاسی، مطبوعاتی، دانشجویی و حقوق بشری بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ بار دیگر شاهد افزایش غیرقابل باور زندانیان سیاسی وعقیدتی شد تا از “بند کارگری” مجدداً به “بند سیاسی ” اوین تغییر نام دهد. پیش از این بند یاد شده محل اسکان عده ای از زندانیان عادی بوده است که در محوطه اوین کارگری می کرده اند، اما در فاصله بیش از ۱۱ ماهی که از انتخابات خرداد سال گذشته می گذرد این بند فعالان احزاب پیش رویی مانند سازمان دانش آموختگان ایران و احزاب اصلاح طلب مانند جبهه مشارکت، روزنامه نگاران برجسته ای که اگر چه از خطرهای روزنامه‌نگاری در عصر سانسور و خفقان آگاه بودند ولی همچنان در مسیر اطلاع رسانی شفاف گام بر داشتند و دانشجویانی که همواره در ۵ سال اخیر آماج تیر سرکوب دولت بودند را در خود جای داده است. این افراد پس از سپری کردن ماه یا ماه های متوالی در سلول های انفرادی بندهای امنیتی و اتمام بازجویی ها و تشکیل پرونده به این بند منتقل شده اند.

هر چند پس از حوادثی که در پی اعدام ۵ زندانی سیاسی در ۱۹ اردیبهشت به وجود آمد ترکیب این بند دگرگون شد و بسیاری از زندانیان سیاسی-عقیدتی به دیگر زندانهای استان تهران تبعید یا به بندهای دیگر زندان اوین منتقل شدند، اما هم اکنون بیش از ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی که اکثر آنها را زندانیان حوادث پس ۱۱ ماه اخیر تشکیل می دهند در این بند به سر می برند.
 

وضعیت غذا: کمبود منابع، کیفیت پایین

غذای زندانیان بند ۳۵۰ مانند غذای سایر بندهای عمومی زندان اوین (اندرزگاه ۷ و ۸و ۱، بند  زنان) است، کیفیت غذاها در سطح بسیار پایینی است چه از نظر کیفیت مواد اولیه که بعضاً حتی مواد فاسد شده در غذا باعث مسمومیت زندانیان شده است، و چه برنامه غذایی آن که خالی از مواد مغذی است به طوری‌که بیشتر غذاها از موادی مانند سیب زمینی و حبوبات تشکیل شده است و گوشت (هر چند بی کیفیت) عملاً مقداری نزدیک به صفر دارد، در نتیجه اکثر زندانیان مجبورند مایحتاج غذایی خود را از فروشگاه بند تهیه نمایند، فروشگاه بند ۳۵۰ باید به حدود ۱۵۰ الی ۲۵۰ زندانی خدمات ارائه کند و البته اجناس فروشگاه جوابگوی نیاز این تعداد زندانی نیست و زندانیان مجبورند با غذای بی کیفیت زندان سر کنند به همین جهت افرادی که در این بند زندانی هستند همگی از قشر نخبه جامعه مدنی ایران هستند حتی با محدودیت شدید غذایی نیز مواجه می باشند که باعث شده خانواده های این افراد با دیدن چهره های تکیده و رنجور  عزیزانشان در ملاقاتها نسبت به عدم رسیدگی مسئولان به حداقل مسائل معیشتی زندانیان انتقاد داشته باشند چرا که معتقدند باید لااقل امکان خرید فرزندانشان از فروشگاه فراهم باشد.

همچنین زندانیانی که بسیاری از آنان به علت شرایط  نامناسب دوران بازجویی از وضعیت سلامتی مطلوبی برخوردار نیستند مجبور هستند ساعتها در صف فروشگاه برای تهیه مواد غذایی بایستند. در بسیاری از موارد هم فروشگاه مشکل محدودیت خرید را هم برای زندانیان در نظر گرفته در حالی که آن ها به دلیل کیفیت وحشتناک غذا باید با خرید مایحتاج اولیه خود غذا تهیه کنند. افزون بر این، فروشگاه از ساعات کاری منظم و روزهای برنامه ریزی شده برخوردار نیست و برخی وقت ها مسوولان زندان برای ایجاد فشار غیرمحسوس بر زندانیان سیاسی روزها فروشگاه را در حالت نیمه تعطیل قرار می دهند، مانند روزهایی که زندانیان در اسفند سال گذشته از گرفتن غذای زندان به نشانه اعتراض خودداری کرده بودند و فروشگاه سه روز تمام باز نشد.
 

وضعیت بهداشت: آلودگی محیط زندان، انتقال آسان بیماری

بند ۳۵۰،   ۹ اتاق دارد که ۵ اتاق آن در طبقه پایین و ۴ اتاق در طبقه بالا قرار دارد، طبقه بالا از نظر وضعیت بهداشتی کمی مناسبتر است اما از ۱۹ اردیبهشت اتاق های بالا را تماماً به کارگران زندان (زندانیان عادی که در محوطه اوین کارگری می کنند) واگذار کرده اند. طبقه پایین که هم اکنون بیش از ۱۰۰ زندانی سیاسی در آن زندگی می کنند ۵ اتاق دارد که فضای خالی هر اتاق (غیر از تخت ها) کمتر از ۱۵ متر است که بیش از ۲۰ زندانی باید در آن زندگی کنند که خود به خود باعث پایین آمدن سطح بهداشت و سهولت انتقال بیماری ها می شود. به علاوه پتو ها و وسایل خواب زندانیان نیز عموماً کثیف و غیر بهداشتی است. دستشویی و ظرفشویی طبقه پایین نیز در یک مکان قرار دارد که طبعاً آزار دهنده و از نظر بهداشتی کاملاً نامناسب است.

مسوولان زندان از زندانیان برای نظافت راهروها، هواخوری، دستشویی ها و زندان استفاده می کنند که به نوعی بهره کشی از زندانیان تلقی می شود. علاوه بر تاسیسات بهداشتی و نظافتی بند ۳۵۰ در طبقه پایین به شدت فرسوده و قدیمی است که خود سبب بروز مشکلات بهداشتی می شود. این در حالیست که طبقه ی بالای ۳۵۰ دستشویی ها و حمام های بازسازی شده و تمیزی دارد و دلیل آن نگهداری زندانیان مالی در این طبقه است.
 

دارو ودرمان: دسترسی محدود، خودداری از رسیدگی به موقع

اکثر زندانیان این بند به علت فشارهای جسمی و روحی شدید وارده در دوران بازجویی، مبتلا به انواع بیماریها و ناراحتی های جسمی می باشند، در ساختمان بند ۳۵۰ بهداری یا مکانی برای استفاده زندانیان از دارو یا خدمات پزشکی وجود ندارد و این امر تنها با مراجعه به بهداری زندان میسر است. انتقال زندانیان به بهداری و ویزیت پزشک نیز با مشکلات و محدودیت های فراوان روبروست، به طوریکه هر روز از کل زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ کمتر از ۱۰ نفر اجازه انتقال به بهداری را می یابند که این امر موجب می شود عده ای از زندانیان که احتیاج فوری به درمان یا استفاده از داروهای مسکن یا داروهای مخصوص به خود دارند مدت زیادی از مراجع به بهداری و استفاده از خدمات درمانی محروم شوند. در بیشتر موارد زندانیان با وجود نیاز مبرم به درمان جدی، از دسترسی به امکانات درمانی و پزشک محروم هستند. برای مثال بارها رخ داده که یک زندانی سیاسی بدحال شده و نیاز به مداوای فوری داشته اما مسوولان زندان از اعزام وی به بهداری سرباز زده اند. آن ها معتقدند تنها در زمانی نیاز به بهداری وجود دارد که زندانی حتما بیهوش شده باشد. چنین رویه ای در اسفند سال ۸۷ منجر به مرگ امیدرضا میرصیافی در بند هفت زندان اوین شد، وبلاگ نویس جوانی که به دو سال و نیم حبس محکوم شده بود و سرانجام در زندان به دلیل فشار وحشتناک زندان بر این جوان جان باخت.
 

نگرانی از وضعیت درخطربرخی زندانیان سیاسی

باید توجه داشت که سرنوشت وی می تواند برای بسیاری دیگر از زندانیان جوان کنونی بند ۳۵۰ هم تکرار شود. ۱۰۰ نفر زندانی سیاسی بند ۳۵۰ بخش بزرگی از آن ها جوانان معترضی هستند که پس از حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده اند و هیچ سابقه سیاسی و آمادگی ذهنی برای زندان نداشته اند. به دلیل فضای زندان و تلاش مسوولان برای افزایش فشارها، این جوانان پیش از دیگر زندانیان سیاسی که می شناسیم در معرض خطر هستند. عدم توجه به نشانه های افسردگی در آن ها و بردرفتاری زندان بان ها می تواند فجایع تازه ای را در زندان اوین رقم بزند. برای همین، حضور همیشگی و مستمر پزشکان و مددکاران ماهر در بند ۳۵۰ ضرروی به نظر می رسد.
 

بدرفتاری مسوولان زندان، تحقیر زندانیان

برخی از افسران نگهبان بند ۳۵۰ تلاش می کنند تا با فشار مضاعف بر زندانیان سیاسی و بدرفتاری با آن ها، زندانیان سیاسی را خرد کنند. هم چنین مسوولان زندان با استفاده از ابزارهای غیرقانونی، می کوشند انسجام زندانیان سیاسی از میان ببرند، خبرچینی را رواج دهند و ناامنی روانی در بند ۳۵۰ ایجاد کنند. اعلام هواخوری اجباری، ورزش صبحگاهی و جست و جوهای غیرمعمول وسایل زندانیان سیاسی از جمله دیگر بدرفتاری های اعمال شده در زندان اوین است. مسوولان زندان همچنین می کوشند تا در طی دو بار آمارگیری از زندانیان، آن ها را مورد تحقیر قرار دهند. با وجود آن که افسران نگهبان می توانند با مراجعه به هر اتاق آمار زندانیان را به دست آوردند اما آنها در بیش تر اوقات، برای آمار زندانیان را مجبور به خروج از سلولهای خود و مراجعه به هواخوری می کنند. در وقت هایی نیز که آمار در اتاق ها گرفته می شود، زندانیان سیاسی مجبور می شوند، دقایق بسیاری را در ردیف های منظم روی زمین بنشینند تا با دست شمارش شوند واین رفتاربه گواه زندانیان این بند بسیار تحقیرآمیز است.
 

علاوه بر این، وجود معضلی به نام “کف خوابی” نکته تأسف باری است که علی رغم اعتراضات و درخواست های فراوان ادامه دارد، و بسیاری از زندانیان به علت کمبود تخت مجبور به خوابیدن بر روی زمین هستند، که در زمستان به علت سرمای زمین باعث افزایش شدید زندانیان بیمار می شود.به این مشکلات معیشتی باید برخوردهای غیراخلاقی و توهین آمیز بزرگ نیا، رییس بند ۳۵۰ را نیز افزود که به اذیت و آزار زندانیان و ایجاد محدودیت های غیرقانونی برای آنان شهرت دارد.



 




سلیمان خانه فرهنگ -

گفتم: "ز خانه مان، یارم روانه است
"گفت ام که " اجنبی! ظالم زمانه است
"!گفت ام: " کجاست گنج؟ بر داد ما رسید
"!گفتم که "هیس! دزد، صاحب خزانه است
اعدام می کند تا گریه ای کنم
اما چه خنده دار، قتل جوانه است
اشکی نمی چکم، خشمی نمی وزم
آتش نمی خورم، خاکم که خانه است
خوابت نمی برد ای کودتاچی ام؟
لالایی ات مگر، رنج ترانه است؟
دستان خسته اش، پینه نبسته است
قدری درنگ کن، جانم بهانه است
سرب خدایگان، ممد نبودی و
بر قلب بندگان، تک تک نشانه است
خرداد فتح را، در بند کی کند؟
فتنه نفس زنان؟ این خود نشانه است

 

سلیمان خانه فرهنگ - تورنتو


 




مهديه -

رقاص نگون بخت سيه روي سيه باطن

مي رقص و بباف اوهام

مي تاز و بزن تيشه

بزن كه تيشه ات به قلب من شكفته مي كند جوانه هاي سبز بينشم

و مي شكاند استخوان سست دست تو

بزن كه رود مي شوم وزلف من هزار رود مي شود

و جا نماز من به دشت و لاله زار پهن مي شود

ومن ، نقاب صد خمت كنار مي زنم

كه شيعه ام و مذهبم نه ذلت است

بزن ولي اگر كه گوشه اي ز گوش بسته ات گشوده شد دمي

شنو تو بانگ سبز من

كه ني شرم و ني بطر

صلاح كار جستمي

قدم دو تا نمي شود.

 

امام حسين (ع) : اني لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي.(مقتل الحسين مقرم، ص 156)


 




الناز -

ندايی ده ندای من ندای بی صدای من
خدای من ندای من ندای بی ودای من

پدر را داغ فرزندی چه سخت آيد چه سخت آيد
ز سمت عرش آن يكتا چه اعمالی كه بخت آيد

رويد آسوده ای ياران هدف را سهل انگاريد
پي احقاق حق خويش شويد انبوه و رنگ آريد


 




حامد داراب -

بايد غزل بگويم زيرِ فشار، ايران
در مسلخِ رديفم طاقت بيار، ايران

خونِ برادرانم ، اين زخمِ ناتني را
با دستهاي خونين مرحم بزار، ايران

اين روزها كه در تو خورشيد پشت ابر است
حرفي نميتوان زد جز انتظار ايران

شهري ست روبه رويم شهري كه مردمانش
يا روبه قبله اند و يا روي دار ايران

گفتند كه بها است كو باغ هاي سبزاش
با من بگو كه يك روز آيد بهار ايران

فرهاد كوه گيرم كوهي نمانده در تو
گوري بكن برايم بهرام وار ايران
 


 






 جرس: شنیده ها از قم حاکیست آقای خامنه ای نیمه شب دوشنبه 10 خرداد شبانه وارد قم شد و با سه تن از مراجع تقلید و علما دیدار کرده است. وی ابتدا به دیدار آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی رفت و بعد از آن به ملاقات آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی شتافت.

در مورد دیدار سوم یکشنبه شب آقای خامنه ای دو خبر شنیده شده است. اول ملاقات با آیت الله سید موسی شبیری زنجانی و دوم عیادت از آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی که بیمار است.

هنوز از مسایل مطرح شده در دیدارهای سه گانه و انگیزه این سفر شبانه خبری در دست نیست. آنچه در محافل حوزوی مطرح است این است که این سفر بی ارتباط با نماز جمعه این هفته و مطالبی که آقای خامنه ای می خواهد در جوار مرقد آیت الله خمینی مطرح کند، نیست. گفته می شود رهبری از خواص بی بصیرت! انتظار تایید دارد و از سکوت معنی دار اکثر مراجع تقلید شیعه سخت عصبانی است.

گفتنی است از مراجع یادشده حضرات آیات شبيری زنجانی و صافی گلپایگانی در طول سال گذشته علیرغم فشار فراوان حکومت از هرگونه تایید سیاستهای خشن رهبر جمهوری اسلامی اجتناب کردند. آیت الله مکارم شیرازی تا کنون سیاست یکی به نعل یکی به میخ پیشه کرده است. آیت الله نوری همدانی هم که بدون نیاز به ملاقات برای حمایت از رهبری شعار جدید ساخته است.
 


 


بازداشت مجدد کامران آسا، برادر یکی از شهدای ٢۵ خرداد

جــرس: بنا به گزارش رسانه های خبری جنبش سبز، کامران آسا، برادر شهید کیانوش آسا(از شهدای راهپیمایی مسالمت آمیز ۲۵ خرداد ۸۸) نیمه شب دوشنبه ۱۰ خرداد، برای دومین بار طی ماههای بعد از شهادت برادرش، توسط ماموران اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت شد.


به گزارش سامانه خبری- تحلیلی کلمه، بامداد روز بعد از دستگیری وی، ۵ نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل خانواده وی مراجعه کرده و مقداری از وسایل شخصی کامران را نیز با خود بردند.


گزارش مذکور خاطرنشان کرد ماموران هنگام ورود به خانه، هنگامی که با گریه های مادر کیانوش روبه رو شدند، به جای ارائه توضیح، خطاب به این مادر داغ دیده گفتند: "همین گریه های شماست که کامران را تحریک می کند!!" و در پاسخ به سوال های مکرر خانواده، عنوان کردند "کامران را میگیریم تا سرش به سنگ بخورد."


در حال حاضر خانواده آسا در شرایط بسیار بدی به سر می برند و شدیدا نگران وضعیت وی هستند در حالی که هیچ اطلاعی از محل نگه داری او ندارند.


لازم به ذکر است این دومین مرتبه است که کامران آسا بازداشت می شود. اولین بار در ۱۶ آذر گذشته، در دانشگاه علم و صنعت (حین مراسم بزرگداشت کیانوش، دانشجوی نخبه آن دانشگاه ) دستگیر شد و پس از دوماه به قید کفالت آزاد شد.


در آستانه شهادت کیانوش آسا، گروه کثیری از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، روز سه شنبه ١١ خرداد ماه، دست به تجمع سوگ در صحن آن دانشگاه زدند.




 






جرس: ایلنا در گزارش خود از بیانات آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در انتهای درس خارج فقه آورده بود: روزي در خدمت ايشان در مورد برخي اشخاص صحبت شد. ايشان گفتند ”برخي از اين‌ها تا آنجا كه من مي‌شناسم آدم‌هاي خوب و متديني هستند“. يكي از آقايان گفت اينها شما را قبول ندارند. امام فرمود قبول نداشته باشند،‌ مگر من اصول دين هستم، من هم فردي هستم مانند افراد ديگر، ممكن است كسي مرا قبول كند كس ديگر هم قبول نكند. من در زمان حيات امام نيز اين مطلب را در نماز جمعه گفتم.»


شنیده های خبرنگار جرس از قم در رابطه با جزئيات گفتار آیت الله موسوی اردبیلی  به شرح ذیل است: آیت الله موسوی اردبیلی در پایان درس خارج فقه خود روز دوشنبه 10 خرداد با یاد و خاطره مرحوم آیت الله خمینی گفت: متاسفانه در شرایط خوبی قرار نداریم. امام را بگونه ای مطرح می کنند که شایسته ایشان نیست. مردم که از نزدیک با امام و خُلقیات ایشان آشنا نبودند. من خاطره ای را بگویم، ما مسئولین قوا شبهای پنجشنبه می رفتیم خدمت امام. ایشان به ما گفته بود که حرفهای مهم تان را بعد از رفتن من جمع بندی کنید و احمد به من می گوید.

یکی از همان شبها که خدمتشان رسیدیم امام فرمودند برخی از این آقایان که من می شناسمشان افراد متدین و خوبی هستند - منظورشان نهضت آزادی ایران و مرحوم مهندس مهدی بازرگان بود - باید رعایت حالشان بشود. جناب آقای خامنه ای گفتند: آقا اینها روحانیت را قبول ندارند. امام فرمودند: اینطور نیست! روحانیت را قول دارند، شماها را قبول ندارند.

  آقای خامنه ای مجددا گفتند: آقا اینها شما را هم قبول ندارند! امام فرمودند: مرا قبول نداشته باشند، مگر من جزء اصول دین هستم!؟ عده ای مرا قبول دارند، و عده ای هم قبول ندارند. من که جزء اصول دین نیستم که لازم باشد همه مرا قبول داشته باشند

آيت الله موسوی اردبیلی افزود: من این مطالب امام را همان هفته در خطبه های نماز جمعه گفتم، البته با حذف نام افراد. بلی آقایان امام این بود. حال طوری امام را مطرح می کنند که جوانها ی ما که آن زمان نبودند و امام را درک نکردند طور دیگری برداشت می کنند. آقا خیلی اوضاع فرق کرده است. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته

در محافل حوزوی نقل مجالس این شده که آقاي خامنه ای اعتقاد به خود را عملا از اصول دین می داند و هر که ایشان را قبول نداشته باشد خارج از دین و مذهب و انقلاب معرفی می کند با این استدلال مغالطه گونه که امامت از اصول دین است، ولایت فقیه استمرار امامت است. منکر ولایت فقیه یا مخالف ولی فقیه اصول دین! را نقض کرده است. آقای مصباح يزدی مکررا این مغالطه آشکار را در کتب و جزوات خود مرتکب شده است.
 


 




مژگان مدرس علوم -

 

در جمهوري اسلامي روز تولد حضرت فاطمه زهرا به عنوان روز "زن" و "مادر" انتخاب شده است و اين يعني ارج گذاشتن به مقام زنان و مادران، چرا كه حضرت فاطمه با نقش و جايگاه ويژۀ خود فراتر از بسياري از مردان مي ايستد و بنا براين بر ديدگاه برتري مطلق و ذاتي مردان بر زنان خط بطلان مي كشد. زندگي و سيرۀ‌ فاطمه نشان مي دهد كه در فرهنگ اصيل  اسلامي زن تنها براي ماندن در پستوي خانه خلق نشده بلكه مي تواند دوش به دوش مردان بزرگ در عرصه هاي سياسي و عمومي وارد شود و به قدر وسع و استعداد انساني خود نقش آفريني كند و كمال يابد. در فرهنگ اسلامي و شيعي ایرانیان نیز فاطمه تنها الگوي اين نقش آفريني "فوق العاده" نيست بلكه دختر او زينب نيز به الگويي ماندگار براي زن مسلمان در هر عصر و هر جامعه بدل شده است.

 

اگر آنگونه كه برخي مي گويند رسالت اصلي زن ماندن در خانه و آشپزخانه و تدارك مايحتاج مردان است چگونه مي توان خروج مظلومانۀ فاطمه و زينب را از خانه به قصد اصلاح كج روي هاي سياسي و اجتماعي توجيه كرد؟ اگر تكليف زنان مسلمان آنست كه واعظان دست نشاندۀ قدرت بر فراز منبر غصب شده مي گويند چگونه مي توان توجيه كرد كه دست پروردگان مكتب توحيد بر خلاف فتواي فقيهان قشري از گوشۀ مطبخ به در آيند و از رسالت سير كردن شكم همسران خود دست كشند و كوچه به كوچۀ مدينه يا شهر به شهر حجاز و شام و عراق را براي ابلاغ مسئوليت هاي از ياد رفتۀ ‌مردان زير پا طي كنند؟ چگونه مي توان فاطمه را به صرف زن بودن فروتر از مرداني دانست كه حقيقت را به چشم ديدند و از سر طمع يا ترس به زبان انكار كردند؟ يا چگونه مي توان زينب را به جرم مرد نبودن فرو تر از مرداني دانست كه حسين را به نامه هاي مهر شده به سوگند و سوگندهاي محكم شده به تكرار تا دامگاه كوفۀ ‌بد عهدي كشانيدند و سپس عهد بسته را شكستند  و سوگندهاي خورده را خوار شمردند وكفتاروار به ميهمان خواندۀ‌خويش هجوم بردند؟

 

در فرهنگ اسلامي و شيعي ما با داشتن الگوهاي جاودانه اي چون زينب و زهرا مجالي براي رجعت به انديشه هاي جاهلي برتري جنسيتي نيست همچنانكه هيچ مجالي براي رجوع به عقايد جاهلي برتري قومي و نژادي نيست.

 

با اين همه جاي افسوس فراوان دارد كه در حكومتي به نام اسلام و در روزهايي به نام زهرا و زينب زنان مسلمان ايران در "كنج زندان" مظلومانه گناه ناكرده را كفاره پس مي دهند تا عطش انتقام كور ارباب قدرت سيراب شود. در زادروز زهرا و در روز زن ، عيدي بسياري از زنان مسلمان ايراني آنست كه شوهران و فرزندانشان به جرم حق خواهي و حق طلبي در زندان بمانند يا آنكه جوانان برومندشان بي دفاع و بي سلاح در خيابان هاي ام القراي جهان اسلام به خاك و خون بغلطند و اين همه زير نام اسلام و زير سايۀ ادعاي تكريم مقام زهرا. وقتي كه لشكر اوباش با قمه و چماق و قداره نيمه شب به خوابگاه دانشجويان بي پناه يورش مي برند و با رمز يا زهرا جنايت مي كنند چندان هم شگفت نيست كه در زادروز زهرا عيدي زنان "حق طلب" ايراني داغ و درفش و محبس باشد و مادران مظلوم حتي از دريافت جنازۀ جگرگوشگان خود محروم باشند و تمام اینها در حالی است که در حالیکه صاحبان قدرت مدعی هستند که ایران از لحاظ تامین حقوق زنان یک کشور پیشتاز و "الگوی" کشورهای دیگر می باشد.

 

 

ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست

 


 






جرس: شنیده شده آیت الله محمد مومن قمی که 27 سال است عضو فقهای شورای نگهبان قانون اساسی است و همزمان عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست و کمتر سخن می گوید روز گذشته در مصاحبه اي مطالبی را بیان داشته که حکایت از عمق بی خبری از ضروریات سياسی کشور داشت.

وي با اشاره به شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی رهبر جمهوری اسلامی گفت: بنده از گذشته نیز با رهبری ارتباط داشته ام و هنوز هم ارتباط دارم و زهد، تقوا و خشوع ایشان نه تنها نسبت به قبل از انتخاب به عنوان رهبر کم نشده بلکه بیشتر نیز شده است، ایشان بسیار خاکی و متواضع هستند و هیچ چیز را برای خودشان نمی خواهند...


آیت الله مؤمن همچنین گریزی به حوادث سال گذشته زد و گفت: ما هر چه کردیم و گفتیم اگر اعتراضی دارید انجام دهید، اما آنها هیچ چیز نداشتند بیان کنند، تمامی این مسایل که می گویند نامربوط است و هیچ شک و شبهه ای در صحت انتخابات وجود نداشت، هنوز هم این بیچاره ها دست از این مسایل برنداشته اند.

آیت الله مؤمن ابراز داشت: بنده بعد از انتخابات و اتفاقاتی که افتاد خدمت رهبری رسیدم و به ایشان گفتم در شمال تهران عده ای شب ها الله اکبر می گویند، ایشان تاکید کردند من گفتم متعرضشان نشوند، اینها ذکر خدا را می گویند! وی گفت: مقام معظم رهبری بسیار بزرگوار هستند و در خصوص برخی شیطنت ها که از سوی فریب خوردگان اتفاق می افتد با سعه صدر کامل رفتار می کنند

گویا این فقیه محترم نمی داند که برخی از شهدای جنبش سبز تنها به جرم الله اکبر گفتن پشت بام  هدف تیر قرار گرفته اند. از سعه صدر مقام رهبری همین بس که هر که به ایشان نامه سربسته و سرگشاده انتقادی نوشته اکنون در زندان اوین تحت فشار است.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته