-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

Latest News from 30Mail for 06/22/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مهدی طیبی، دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان وزارت بهداشت از ممنوعیت مصرف سیگار در محیط دانشگاهها خبر داد و گفت «در صورت ارتکاب دانشجویان به این تخلف امکان محرومیت آنها تا دو ترم از تحصیل وجود دارد.»

به گفته‌ی آقای طیبی در شیوه نامه جدید اجرایی انضباطی دانشجویان استعمال دخانیات در دانشگاه و اماکن مرتبط یعنی هر فضایی که به دانشجو و دانشگاه مرتبط باشد «تخلف اخلاقی» محسوب می‌شود.

بر اساس این گزارش در صورت ارتکاب دانشجویان به این «تخلف» در مرحله اول به دانشجویان اخطار شفاهی داده می‌شود و در صورت تکرار امکان محرومیت تا دو ترم از تحصیل وجود دارد.

طیبی در عین حال گفت که «تاکنون حکمی در این زمینه نداشته‌ایم و موارد با اخطارهای شفاهی رفع شده است.»

وی افزود که «این شیوه برای کلیه دانشجویان دختر و پسر اجرا می شود و تفاوتی نیز میان دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت یا علوم وجود ندارد.»

منبع: مهر


 


هادی نژاد حسینیان، معاون سابق وزیر نفت می‌گوید که ضمانت نامه قراداد خط لوله گاز ایران – پاکستان در سفارت فرانسه امضاء شده است و لذا تابع قوانین فرانسه است.

وی در نامه‌ای که خطاب به مسئولان وزارت نفت نوشته، با طرح هفت پرسش از آنها درباره امضای قرارداد خط لوله گاز ایران-پاکستان، هشدار داده که این قرارداد به نوعی «بازگشت کاپیتولاسیون به کشور» است. وی خواستار جلوگیری نمایندگان مجلس از اجرای این قرارداد شده است.

قرارداد صادرات روزانه بیش از ۲۰ میلیون متر مکعب گاز از ایران به پاکستان و تأمین امنیت خطوط گاز ایران به کشورهای ثالث به ارزش بیش از هفت و نیم میلیارد دلار زمستان سال گذشته در ترکیه امضاء و نهایی شد.

معاون سابق وزیر نفت انتقادات خود را در قالب سؤالاتی حول محورهای عدم شفافیت، علت امضای قرارداد در سفارت فرانسه، مرجع صادر کننده دستور امضای قرارداد،بی سابقه بودن چنین قراردادهایی در تاریخ جمهوری اسلامی و علت مشکلات فروش گاز در دیگر کشورها مطرح کرده است.

نژاد حسینیان در این نامه نوشته است: «از این پس نمی توان انتظار داشت در قراردادهای آتی با سایر کشورها قوانین جمهوری اسلامی اعمال شود.»

وی با انتقاد از عدم شفافیت دولت دهم و با اشاره به عقد قراردادهای مختلف پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ پرسیده است: «هر سال صدها قرارداد بین شرکت‌های دولتی و غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران با شرکت های خارجی امضا می شود. از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال در چند قرارداد، قوانین جمهوری اسلامی حاکم نبوده است؟»

وزارت نفت در بیانیه‌ای ضمن رد ادعاهای هادی نژادحسینیان از او خواسته است تا در ردیف «دشمنان جمهوری اسلامی» قرار نگیرد.

در این بیانیه، وزارت نفت بدون پاسخ صریح به هفت سؤال مطرح شده توسط معاون سابق وزیر نفت، وی را به «بی اطلاعی از مسائل اقتصادی روز» و «وارونه جلوه دادن حقایق» متهم کرده است.

منبع: فرارو، رادیو فردا و پایگاه اطلاع‌رسانی دولت


 


روزنامه‌ کیهان نمایندگانی که موافق وقف اموال دانشگاه آزاد هستند را به «شکستن سوگند نمایندگی» متهم کرد و نوشت: «این مصوبه مغایرت آشکار و غیرقابل انکاری با قوانین جاری و مبانی اسلامی دارد و می‌تواند سلامت مورد انتظار مردم از نمایندگان را مخدوش کند.»

طبق مصوبه مجلس وقف اموال مراکز آموزش عالی و غیر دولتی، غیر انتفاعی و سایر موسسات غیر دولتی غیر آموزشی مجاز شده است.

این روزنامه نوشته‌ است که چه نمايندگان موافق طرح خواسته باشند و چه نخواسته باشند بايد آن را «طرح پايمال ۲۵۰ هزار ميليارد توماني بيت المال» ناميد.

کیهان افزوده است: «تمامي نمايندگاني كه به طرح ياد شده رأي مثبت داده‌اند- و يا اكثريت قريب به اتفاق آنها- از مغايرت آشكار اين طرح با قوانين جاري و موازين خالي از ابهام شرعي باخبر بوده‌اند. بنابراين به وضوح مي‌دانند كه مصوبه ديروز آنها با مخالفت شوراي نگهبان روبرو خواهد شد.»

به نوشته‌ی کیهان «شواهد و قرائنی در دست است که نشان می‌دهد طراحان اصلی این طرح، این پروژه را به صورت پلکانی و با پیش‌بینی رد آن از سوی شورای نگهبان طراحی کرده و در پی آن بوده و هستند که بعد از ارجاع طرح از شورای نگهبان و اصرار دوباره نمایندگان بر مصوبه یاد شده، تصمیم نهایی درباره آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار شود.»

روزنامه‌ی کیهان همچنین برخی از نمایندگان موافق مصوبه دیروز مجلس را متهم به داشتن «روابطی غیرمجلسی و بیرون از مسئولیت نمایندگی با دانشگاه آزاد» کرد.

کیهان در این‌باره توضیح داده است: «مثلا فلانی و فلانی و فلانی بی آن که فرصت حضور در دانشگاه آزاد را داشته باشند، عضو هیئت علمی فلان واحد این دانشگاه در حوزه انتخابیه خویش و یا فلان واحد دیگر هستند! و یا مدرک تحصیلی خود را بدون طی مراحل و رعایت ضوابط تعریف شده و قانونی، از دانشگاه آزاد کسب کرده‌اند.»

کیهان مصوبه روز گذشته مجلس را «به يقين غيرقانوني بوده و غیر قابل اجرا» دانسته است.

منبع: روزنامه کیهان، خبرآنلاین، عصر ایران

پیشینه خبر:
مجلس مصوبه شورای انقلاب فرهنگی درباره دانشگاه آزاد را رد کرد


 


 احمد مشیری، مدیر کنترل کیفی آب شهر تهران از وجود ۱۰تا ۱۵درصد «نیترات غیرمجاز» در آب تهران خبر داد.

وی در نشستی خبری گفت: «میزان مجاز نیترات در آب تصفیه شده ۵۰ میلی‌گرم در لیتر است که در سه ماهه تابستان میزان آن به ۶۰تا ۶۵ میلی‌گرم می‌رسد.»

به گفته آقای مشیری حدود ۱۰درصد از آب شهر تهران در زمان اوج مصرف، نیترات بیش از ۵۰ میلی‌گرم در لیتر دارد.

مدیر کنترل کیفی آب شهر تهران با اشاره به اینکه «منشاء بیشتر آب نیترات‌دار غیرمجاز در چاه‌های آب جنوب تهران است» افزود: «نیترات موجود در چاه های آب جنوب تهران یک روزه به وجود نیامده است.»

احمد مشیری در ادامه گفت که از ۸ سال پیش قرار است سالانه ۹۰ میلیون مترمکعب از آب سد ماملو برای تامین آب جنوب شهر تهران اختصاص یابد و چاه‌های نترات‌دار جنوب تهران بسته شوند که 24 ماه دیگر محقق خواهد شد.

وی مصرف روزانه آب تهران را ۳۷ مترمکعب بر ثانیه اعلام کرد و گفت: «۲۵متر مکعب آن از آب‌های سطحی و سدها تامین می‌شود که کیفیتش خوب است ولی 12مترمکعب دیگر از آب‌های زیرزمینی یا آب چاه‌های به دست می‌آید.»

منبع: واحد مرکزی خبر


 


رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا سپاه پاسداران با انتقاد شدید از آمریکا به دلیل «عدم توانایی این کشور» در مهار لکه نفتی خلیج مکزیک گفت که سپاه به راحتی قادر به انجام این کار است.

لکه نفتی خلیج مکزیک یک لکه نفتی است که بر اثر نشت نفت از یک چاه نفت دریایی در خلیج مکزیک بوجود آمده و تاکنون خسارات زیادی به بار آورده است.

قاسمی گفت: «این مایه ننگ و شرمندگی است كه آمریكا و انگلیس و كسانی كه خود را مهد تكنولوژی و ابرقدرت حوزه صنعت و اقتصاد جهانی می‌دانند با گذشت دو ماه از تخریب سكوی تولید نفت در منطقه خلیج مكزیك قادر به مهار فوران نفت ‌نباشند.»

وی افزود: «در صورتی كه آمریكایی‌ها و انگلیسی‌ها خود را در مهار لكه نفتی ناتوان می‌دانند ما می‌توانیم با بررسی‌های لازم، متخصصین قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه را جهت كمك به جلوگیری از گسترش نشت نفتی به منطقه اعزام كنیم.»

به گفته‌ی این فرمانده سپاه «دستور اوباما به ارتش آمریكا برای دخالت و ورود به صحنه این حادثه كه دیگر به بحران منطقه‌ای و بلكه فرامنطقه‌ای تبدیل شده است نشان ‌دهنده چالش فناوری غرب و به بن‌بست رسیدن متخصصین مغرور كمپانی‌های بزرگ نفتی انگلیسی و آمریكایی است.»

لکه نفتی خلیج مکزیک پس از انفجار یک سکوی نفتی تحت مسؤلیت شرکت نفت بریتانیا در تاریخ ۲۰ آوریل ۲۰۱۰ ایجاد شد و تاکنون حدود ۶ میلیارد دلار خسارت وارد کرده است.

منبع: فارس، اکونیوز و ویکی‌پدیا


 


نیما اکبر پور از مشاهیر وبلاگستان که قبل از رفتن به بی بی سی هم مشهور بود و اصلا بی بی سی برای همین استخدام اش کرده از دست فن ها و هواداران و کامنت گذاران سر به هوا به تنگ آمده که بالام جان این وبلاگ است روابط عمومی خانم گوگوش و آقای داریوش نیست! ضدخبرنویس این متن باحال و فی الواقع ضدحال را تقدیم می کند به همه کسانی که شماره پلاک خانه را نگاه نکرده در می زنند. ضمنا نیماخان شما که دست ات به برنامه است خب اصلا چند حلقه برنامه بساز آموزش بده که آیین دق الباب کردن در وبلاگها چگونه است. عزت زیاد:

بیانیه روابط عمومی وبلاگ عصیان متعلق به نیماخان مشهور به اکبرپور

جناب بیننده، خواننده و دوست گرامی.

سلامٌ علیکم.

برادر و خواهر گرامی. رفیق و همراه مکرم. احساس می‌کنم شما یک مقدساتی برای خودت داری. حالا اسمش خداست، لنین است، انرژی است، مادر است یا هر چی. به همان چیزی که بهش معتقدی یا معتقد نیستی قسم. به گربه‌های مقدس معابد مصری قسم. قسم به قلم، قسم به وبلاگ، قسم به گیتار شماعی‌زاده، من فیلترشکن ندارم. من نمی‌دانم چه کسی این تخم لق را در دهان دوستان شکانده که هر کسی دارد این برنامه کلیک را می‌سازد لزوماً به منبع لایزال فیلترشکن دسترسی دارد. الحمدلله رب العالمین من دو سال است هیچ کجا برایم فیلتر نیست. خیلی هم ناراحتم که یک نقاطی از دنیا سایت‌ها را فیلتر می‌کنند. خودم هم قبلاً درد هجری کشیده‌ام که مپرس. هر جا هم که از دستم بر بیاید این موضوع را که یکی از دغدغه‌هایم است، مطرح می‌کنم و بهش می‌پردازم. اما به تمام مقدسات و نامقدسات قسم فیلترشکن ندارم.

دوست گلم. فدای آن دل نگرانت بشوم که نمی‌توانی حتی وبلاگ خودت را بخوانی. به جان ناقابل خودم من دعوتنامه بالاترین، پایین‌ترین و اینها را هم ندارم. چرا فکر می‌کنی کسی مثل من باید دعوتنامه داشته باشد؟

مخاطب گرامی. درست است که من سرم برای تکنولوژی خیلی درد می‌کند. درست است که من توی وب پلاسم. اما واقعاً نمی‌دانم که لپ‌تاپ فیلان شرکت اچ‌پی نسبت به نت‌بوک بیسار کمپانی معظم سونی چه مزیتی دارد. به طور پیش‌فرض چنین چیزی نمی‌دانم. اگر هم بخواهم بدانم، می‌روم سراغ صد هزار نوع سایت جور واجور که بین انواع و اقسام گجت‌ها از شیردوش تمام‌خودکار شتر بدون کوهان سلسه جبال آند تا دستگاه جیبی فردهنده و کزدهنده پشم جوجه اردک زشت، مقایسه بصری، نظری و نموداری انجام می‌دهند. قربان شکل ماهت بروم یک زحمتی بکش همان کاری را که من در این جور مواقع انجام می‌دهم تو هم انجام بده. یک جست‌وجویی در گوگل بکن. گوگلیدن آغاز کن. قسم به سه تا دبلیو اول آدرسم، جوابت را پیدا می‌کنی.

تصدقت گردم. خیلی از نوشته‌های وبلاگ این حقیر مال هشت سال پیش و بعد از آن است. خیلی از سایت‌هایی که توی دوران وبلاگ‌نویسی‌ام نوشته‌ام، از صحنه اینترنت محو شده‌اند. خیلی از نرم‌افزارهای معرفی‌شده دیگر وجود خارجی ندارند. من مسؤول پشتیبانی آن نرم‌افزارها نیستم. تو را به صدای کانکشن دیال‌آپ قسمت می‌دهم به من فحش نده. من بی‌تقصیرم.

قربانت شوم. من گاهی شکر اضافه خورده‌ام و در حوزه‌های مختلفی چون کتاب، موسیقی، تئاتر و فیلم هم چیزهایی نوشته‌ام. غلط کردم. اگر با داریوش اقبالی، شادمهر عقیلی، شبکه فارسی وان، کشیلفسکی و زهرا امیرابراهیمی کار دارید، یک نگاهی به بالای این صفحه بیندازید. اینجا سایت یک آدمی به نام نیما اکبرپور است که پرت و پلاهایش را گردآوری می‌کند. اینجا سایت این عزیزان نیست. کامنت‌های شما به دست این عزیزان نخواهد رسید. وقت خود را تلف نکنید.


با تشکر
روابط عمومی سایت عصیان

*کامنتها را خودتان بخوانید و از خنده روده بر شوید!


 


وزیر امور خارجه پاکستان می‌گوید در صورتی که موضوع خط لوله صلح در فهرست تحریم‌های جدید ایران باشد، اسلام‌آباد خود را مقید به دنباله‌روی از آن می‌داند.

شاه‌محمد قریشی گفته که پاکستان به گاز ایران نیاز دارد و امیدوار است موضوع صادرات گاز از ایران به پاکستان مورد تحریم‌های آمریکا و شورای امنیت قرار نگیرد.

به گفته قریشی «هر چند اسلام‌آباد به انرژی نیاز دارد، اما با این وجود ما منافع ملی خود را نیز در نظر می‌گیریم.»

پیش‌تر ریچارد هالبروک، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان اعلام کرده بود آمریکا مخالفتی با اجرایی شدن خط لوله صلح ندارد، اما بهتر است پاکستان اندکی در این مورد تامل کند.

آقای هالبروک افزوده که «اسلام‌آباد باید در زمینه خط لوله گاز طبیعی ایران و پاکستان هوشیار باشد، زیرا تحریم‌های واشنگتن علیه تهران می‌تواند به شرکت‌های پاکستانی آسیب برساند.»

قرارداد ساخت خط لوله و انتقال گاز طبیعی از ایران به پاکستان هفته گذشته پس از ماه‌های رایزنی بین دو کشور نهایی شد و قرار است با اجرایی شدن این قرارداد از فروردین ماه سال ۹۳ خورشیدی، (مارس ۲۰۱۴ میلادی) روزانه ۲۱.۵ میلیون متر مکعب گاز ایران برای مدت ۲۵ سال به پاکستان صادر شود.

این طرح که «خط لوله صلح» نامگذاری شده است، قرار بود در دهه ۱۹۹۰ میلادی به اجرا درآید و گاز ایران را به پاکستان و از آنجا به هند منتقل کند، اما هند از مشارکت در این پروژه خودداری کرده است.

منبع: خبرگزاری مهر


 


امارات متحده عربی ۴۰ شرکت را به دلیل نادیده گرفتن تحریم‌های شورای امنیت از طریق صدور کالاهایی با کاربرد دوگانه به ایران تعطیل کرد.

روزنامه گلف‌نیوز چاپ ابوظبی به نقل از یک منبع رسمی امارات این خبر را منتشر کرده است.

این شرکت‌ها، کالاهای حساسی را به ایران صادر می‌کردند که ممکن است در ساخت سلاح هسته‌ای مورد استفاده قرار بگیرد.

این منبع رسمی اماراتی که نام وی اعلام نشده است، افزوده که تعطیلی این شرکت‌ها در چارچوب سخت‌گیری دولت امارات علیه شرکت‌هایی است که ممکن است ایران را در پشت سر گذاشتن تحریم‌ها کمک کنند.

به گفته این منبع، شرکت‌های تعطیل شده، اماراتی و خارجی هستند و در انتقال مواد خطرناک و دارای کاربرد دوگانه به ایران فعالیت می‌کردند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد روز ۹ ژوئن جاری با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ تحریم‌ها علیه ایران را گسترش داد که این اقدام امارات در همین راستا صورت گرفته است.

منبع: خبرگزاری فرانسه


 


ناو هواپیمابر «هری ترومن» به همراه ۱۲ کشتی همراه متعلق به نیروی دریایی آمریکا و اسرائیل از کانال سوئز عبور کرد و وارد دریای احمر شد.

گارد ساحلی مصر اعلام کرده که این اسکادران از کشتی‌های نظامی نیروی دریایی آمریکا برای اولین بار طی چند سال اخیر با چنین تعدادی از کانال سوئز عبور کرده و مقصد آن سواحل ایران است.

ناو هواپیمابر «هری ترومن» حدود ۹۰ بالگرد و جنگنده و همچنین ۶۰۰۰ نیرو حمل می‌کند.

این ناو هواپیمابر دومین ناو آمریکایی خواهد بود که در سواحل ایران مستقر می‌شود.

آمریکا پیش از این ناو هواپیمابر «آیزنهاور» حامل ۶۸ جنگنده و چهار بالگرد را در منطقه مستقر کرده بود که ظرفیت کامل آن ۹۰ جنگنده و ۶۰۰۰ خدمه است.

یک زیردریایی اسرائیلی مجهز به موشک‌های هسته‌ای نیز صبح روز جمعه کانال سوئز را به مقصد خلیج فارس ترک کرده است.

براساس اعلام رسانه‌های غربی، واشنگتن طی سال جاری قصد دارد ۵۶ ناو هواپیما بر خود را در سواحل ایران مستقر کند و نیروهای نظامی بریتانیا و فرانسه به تدریج به آنها افزوده خواهند شد.

منبع: ریا نووستی و عصر ایران


 


اکبر کرمی نویسنده و فعال حقوق بشر که آذر ماه سال گذشته در شهر قم دستگیر شده بود، به سه سال حبس محکوم شد و همسرش شیرین فیروزی نیز روز گذشته بازداشت شده است.

آقای کرمی به اتهام تبلیغ «علیه نظام» از طریق انتشار مقالات و مصاحبه‌ها به یک ‌سال حبس و به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال حبس محکوم شده است.

دادگاه حکم نابودی هارد یارانه شخصی آقای کرمی که حاوی نوشته‌ها و مقالات وی بوده را نیز صادر کرده است.

وب‌سایت نوروز گزارش کرده که خانم شیرین فیروزی، همسر اکبر کرمی نیز روز گذشته (سی خرداد) توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

خانم فیروزی برای اطلاع‌رسانی درباره وضعیت همسرش چند مصاحبه با رسانه‌ها انجام داده است.

کرمی از جمله نویسندگان و تحلیلگران سیاسی در ایران است که برخی مقالات و یادداشت‌های وی در وب‌سایت‌های فارسی‌زبان خارج کشور نیز قابل دسترس است.

منبع: نوروز و (+)

نامه دادخواهی مادر اکبر کرمی را نیز بخوانید


 


حمزه عالبی
رتوریک

 

توی ماشین نشسته بودیم. رادیو ماشین را تنظیم کردیم که خطبه های نمازجمعه را بشنویم. من جلو سمت راست نشسته بودم. گوش هایمان را تیز کردیم. سکوت، فقط گوش می دادیم. موضع عجیبی بود که برام غیر قابل تحلیل بود. یک از دوستان از ماشین پیاده شد. کمی بیشتر که گذشت یکی دیگه از دوستان هم پیدا شد. دوستان را صدا کردم. با بچه ها در مورد اینکه بوی خون می شنوم صحبت کردم.

بعد برای خوردن نهار به کبابی شاطر عباس رفتیم. هر چند بچه ها باهم شوخی می کردند اما می شد نگرانی را توی صورت هایشان دید. سعی می کردم با بچه ها شوخی کنم. گفتم یک کار عادلانه. از بشقاب همه یک نصف کوبیده برداشتم گفتم باید تقویت کنم، ممکنه حالا حالاها گوشت گیرم نیاد. کسی نخندید!

یادم است که با بچه ها بعد از نهار رفتیم پارک ملت. بچه ها پرسیدند چی کار می خواهیم بکینم؟ گفتم زندگی. ما یک راه و یک جوری از زندگی را انتخاب کرده ایم. هیچ چیز عجیی اتفاق نیفتاده است. اعتراض ما یک کار فوق برنامه نبود بخشی از شیوه زندگی مان بود. ما زندگی مان را ادامه می دهیم. به دوستان پیشنهاد دادم که برویم استخر. حسین هنوز هم گله می کند که در آن شرایط چه وقت استخر رفتن بود!

بعد از استخر با دوستان به سمت فرهنگستان حرکت کردیم. وقتی رسیدم جلسه شورای راهبردی تمام شده بود. دوستان داشتند از جلسه خارج می شدند. با آقای فاتح، بهزادیان نژاد و عرب مازار سلام و علیک کردم. در مورد جمعبندی جلسه پرسیدم. پاسخشان را که شنیدم وارد گفتگو نشدم. رفتم به سمت اتاق مهندس. حاج احمد ایستاده بود. گفتم می خوام با مهندس صحبت کنم. گفت مهندس نماز می خواند. گفتم خوب اشکال ندارد منتظر می مانم. البته همان لحظه مهندس در اتاق را باز کرد که نکته ای را به حاج احمد بگوید. سلام علیک کردم. گفت بعد از نماز صحبت می کنیم.

نشستم روی صندلی. آرنجم را گذاشتم رو زانو، دستم رو زیر چانه ام. فکرم درگیر وضعیت بود که مهندس من را صدا کرد. گفتگو کوتاهی بود. در مورد جمع بندی بازهم از مهندس پرسیدم. مهندس خیلی خلاصه توضیح داد و گفت البته هنوز باید مشورت بگیرد. من هم نظرم را گفتم. مهندس در جواب گفت حالا باز باید ببینیم تکلیف شرعی چیست. در جواب، تکلیف شرعی از نظر خودم را گفتم. با چند جمله ای صحبتمان تمام شد. خداحافظی کردم و از دفتر خارج شدم.

هتلی نزدیک تقاطع خیابان سپهبد قرنی و کریم خان زند هست. طبقه هفتم آن رستوران سنتی است. تقریبا پاتوقی امن و آرامی بود که خیلی وقت ها گعده های دوستانه را آنجا برگزار می کردیم. آنجا جمع شدیم. در مورد شرایط صحبت کردیم. فشاری عجیبی روی خودمان احساس می کردیم. احسان درباره آدمهای که تجربه جنگ و جبهه دارند حرف زد. از ظهر بچه ها جلسه خواسته بودن؛ می خواستم نظر مهندس را هم برایشان بگویم. قرار شد جلسه ای بگذاریم. می بایست چند نفر دیکر از بچه ها هم شرکت کنند. حسین قرار شد جلسه را هماهنگ کند.

قرار شد جلسه همان محل جلسه قبلی برگزار شود برای اینکه اطلاع دادن به بچه ها امن تر باشد و لازم نباشد جای جلسه پشت تلفن گفته شود. محل جلسه، جایی در بلواری که نزدیک خانه ما بود، انتخاب شد. ما بعد از انتخابات جلساتی را داشتیم. که هر شب تعدادی از اعضای جلسه بازداشت می شدند.

یکی از دوستان که از جمع جدا می شد و گفت نمی تواند در جلسه شرکت کند. عرض خیابان را که رد کرد. صدایش کردم. برگشت. گفتم چه قدر بهت بدهکار بودم. یادم نیست چیزی گفت یا نه. پولی از جیبم در آوردم شمردم و بهش دادم. گفتم حاجی بدهیمون صاف. چند ثانیه ای دستم را نگه داشت.

با ماشین یکی از رفقا به سمت محل قرار حرکت کردیم. بین راه گفتم برو دم یک داروخانه نگهدار. گاز، باند و چوپ آتل گرفتم. انگشتم را که شب بیست و دوم توی حمله نیروهای گارد به ستاد شکسته بود را آتل کردم. پشت پایم هم بخاطر داغی کاپوت پاترولی که روز ۲۵ خرداد روی اون ایستاده بودم تاول زده تاولش هم پاره شده بود. آنرا هم پانسمان کردم. زود تر از ساعت قرار رسیدم. چون خانه مان نزدیک بود گفتم من می روم خانه شارژر موبایل را بیاورم. خانه که رسیدم. احساس کردم مادرم خیلی نگران است. مستقیم رفتم وصل اینترنت شدم. اخبار را مرور کردم. دیدم مجمع روحانیون مبارز تجمع خودش را لغو کرده است. خبرهای دیگر را مرور کردم خبر های خوبی نبود. رجانیوز و فارس را نگاه کردم. دوستان زیادی آن لاین بودند. پی ام ها شروع شد. چند نفری پرسیدند هنوز بازداشت نشده ای؟ گفتم نه خدا رو شکر. یک از رفقا گفت می خواهد در موردی با من صحبت کند. گفتم انشاالله اگر بازداشت نشدم فردا شب صحبت می کنیم. دیدم پی ام ها داره زیاد می شود، این ویزیبل کردم. از اتاق آمدم بیرون.

خواستم از مادرم خدا حافظی کنم که گفت کجا می ری. گفتم باید برم. برمی گردم. مادرم خیلی نگران بود بطور عجیبی اصرار می کرد که نرو. پیشانی مادرم رو بوسیدم گفتم نگران نباش. سعیده هم گفت که داداش نرو. بازهم گفتم نگران نباشید اتفاقی نمی افتد. پیشانی او را هم بوسیدم. اصرارشان فایده نداشت؛ بچه ها منتظرم بودند، باید می رفتم. از خانه خارج شدم. اول بلوار شهدای صادقیه  پدرم را دیدم که ایستاده و با یکی سخت مشغول صحبت است. با پدر خدا حافظی کردم. گفتم احتمالا از فردا موج بازداشت ها شروع می شود. شاید چند شبی خانه نیایم، نگران نباشید. پدرم کمی نگران شد. سعی کردم نگرانی اش را رفع کنم.

بلوار به طور عجیبی تاریک بود. حس اضطراب می داد. به سمت محل قرار حرکت کردم. انگار هیچ کدام از بچه ها نرسیده بودند. یک خورده به ونهای کنار بلوار مشکوک شدم. بی توجه رد شدم. ازمحل قرار فاصله گرفتم. ذهنم دوباره درگیر فردا و فردا ها شد. نگران خونهایی که احتمال می دادم ریخته شود؛ نگران از وضعیت کشور؛ مضطرب از هزینه ای که دوستانمان متحمل آن خواهند شد؛ در مورد کار درست؛ صحبت ها ی مهندس، نگرانی بچه ها؛ ذهنم مشغول واکنش ها و اخباری که چند لحظه پیش خواندم، بود. سنگینی عجیبی احساس کردم. شاید به خاطر همین سنگینی بود که احساس کردم باید با دوستانم حرف بزنم. و این بار را سبک تر کنم. بدون این که تصییم گرفته باشم دوباره به سمت محل قرار برگشتم.

یکدفعه مردی قد کوتاه مچ دست من گرفت و پرسید “آقا حمزه؟” و من قبل از این که جواب بدهم چند نفر دیگه از هر طرف دست من را گرفتند. در آن لحظه سعی کردم پدرم را مطلع کنم که تصور می کردم هنوز سر بلوار باشد. بلند پدرم را صدا زدم. من را به سمت یک ماشین بردند متوجه شدم که پدرم به دو به سمت ما می آید. بعدش همین قدر متوجه شدم که با گاز فلفل و شوکر به پدرم حمله کردند. با دست بند و چشم بند من را سوار یک ماشین کردند که خیلی سریع حرکت کرد. فکر کنم چند خیابان آنطرف تر بود. که توقف کردند. با چشم بند سوار یک ون کردند. شاید آنجا بود که دست بند فلزی را با دست بند یکبار مصرف پلاستیکی عوض کردند. از زیر چشم بند دیدم که افراد دیگری هم درون ون هستند. بیشتر دقت کردم. بله رفقای خودمان بودند. متوجه شدم آنها قبل از من بازداشت شده بودند. وجود دوستان در کنار من هم وضعیت منتاقض داشت. از یک طرف بازهم در کنار هم بودیم. از یک سو هم نگران وضعیت دوستان بودم.

یکی کنار من نشسته بود محاسن  من را کشید. گفت برای چی ریش گذاشتی؟ هان؟ می خواستین چی کار کنین؟ تا آمدم حرفی بزنم گفت خفه شو میزنم داغونت می کنم ها! گفت بی چارتون می کنم. و با مشت زد توی بیضه هایم. می فهمیدم که بقیه بچه ها را هم اذیت می کنند. یکی شان مدام به بچه ها شوکر می زد شایدم دونفرشان شوکر داشتند. متوجه شدم به یکی شوکر می زند و او هیچ واکنشی نمی دهد. به او می گفت بچه پرو! پرو بازی در میاری می کشمت امشب و دوباره بهش شوکر می زد. خیلی این کار را تکرار می کرد. مدام محاسن بچه ها را می کشیدند. بطور عجیبی به اینکه بچه ها محاسنشان بلند بود حساس بودند. با جملات به این مضمون که امشب می کشیمتان مدام بچه ها را تهدید می کردند. اگر چه همه بچه ها در معرض آسیب بودند ولی من بیشتر  نگران آن دوستی بودم که مدام بهش شوکر می زندند و او واکنشی نشان نمی داد.

بعد از مدتی ون متوقف شد. باز من را جابجا کردند. من را بردند توی یک پژو. یک نفر که سمت راست من نشسته بود سرم را فشار داد به سمت پاین صندلی؛ لاله گوشم را دولا کرد و فشار داد. هیچ واکنشی نشان ندادم. بعد از مدتی یک نفر دیگه آمد سمت چپ من نشست. با آمدن او برخوردهای تند نفر سمت چپ تمام شد. احساسم این بود که فاصله دوری نرفته بودیم که ماشین کنار دیواری که شبیه دیوار آجری بود توقف کرد. من را از ماشین پیاده کردند. بردند کنار دیواری و گفت دیوار همین جا وایستا. همان که سمت راستم نشسته بود موهام از پشت گرفت و البته آروم چند دفعه پیشنایم را به دیوار زد و گفت امشب حسابت را می رسیم. وارد جایی شدیم. آن زمان تصورم این بود که خانه ای در شهر است. توی اتاقی بردند. دست بند پلاستیکی را به سختی برید. گفت لباسات را در بیار. جاخوردم. تکان نخوردم. گفت می گم لباسات رو در بیار. باز مکث کردم… یک دست لباس خاکستری انداخت جلو من. گفت زود باش عوضش کن. توی دلم یک آخیش گفتم و لباسم را عوض کردم. شلوارش برام کوچک بود. گفتم شلوارش کوچک است. گفت وقتی می خوردی به فکر اینجا نبودی و یک شلوار بزرگ تر انداخت جلوم.

روی یک صندلی جلو یک میز نشستم. شروع کرد مشخصات را پرسیدن. اسم، فامیل، نام پدر و… همین که دیدم فرمی هست و مشخصاتی ثبت می شود خوشحال شدم. باز سعی کردم از زیر چشم بند کاغذهای روی میز رو نگاهی بندازم. فقط متوجه نامه ای با سربرگ سپاه شدم. پلاک خانه مان را اشتباه گفتم.

همان مرد قد کوتاه، همان که قد کوتاهش باعث می شد بتوانم راحت از زیر چشم بند ببینمش. مچ دست من را آرام گرفت و با خودش به اتاقی برد.

از همان لحظه بازجویی شروع. ساعت ها بازجویی ادامه داشت. اذان صبح را که شنیدم گفتم می خواهم برم دستشویی. از دستشویی که آمادم بیرون. شروع کردم به وضو گرفت. چند لحظه ای مکث کردم با توجه وضعیت دستم آیا باید وضو جبیره ای بگیرم یا باند را باز کنم. که ظاهرا از بیرون من را می پایید. آمد تو و برای وضوی جبیره ای من را راهنمایی کرد. گفتم می خواهم نماز بخوانم. من را برد جایی من را تحویل یک نفر دیگر داد گفت ببرید نمازش را بخواند. در اتاقی را باز کرد. گفت برو نمازت را بخوان. جهت قبله را پرسیدم. وارد که شدم با خودم گفتم عجب نماز خانه کوچکی! یک و نیم متر در دو نیم متر. یک موکت سبز که با مربع های کوچک سفید چهار خانه شده بود. دیوارها تا دو متر سنگ بود و بقیه با گچ سفید شده بود. نماز را خواندم. با خودم گفتم تا بیاد دنبالم، بخوابم. گوشه جایی که فکر می کردم نمازخانه است دراز کشیدم. هوایش کمی سرد بود. زانوهایم را بغل کردم و خوابیدم.

----------
حمزه غالبی رئیس ستاد جوانان موسوی بوده است


 


بیش از ۱۰۰ دستگاه خودرو به علت «بدحجابی» توقیف و به بیش از ۶۲ هزار «بدحجاب» در سطح استان قم تذکر داده شد.

سرهنگ خراسانی رئیس پلیس امنیت عمومی استان قم با اعلام این خبر گفت که «ترویج بدحجابی و بی‌بندوباری در جامعه از اهداف دشمن در به راه انداختن جنگ نرم است.»

این مقام پلیس افزوده که برخورد با رانندگان بد‌حجاب در استان قم در راستای «ارتقای امنیت اجتماعی و اخلاقی در سطح جامعه و گسترش فرهنگ حجاب و عفاف» صورت گرفته است.

شهر قم یکی از مذهبی‌ترین شهر‌های ایران به‌شمار می‌رود.

سی‌ام فروردین ماه حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز اعلام کرده بود اعضای شبکه‌ای که برخی زنان «معلوم‌الحال» را با پرداخت مبالغی برای تظاهر به بدحجابی و بی‌حجابی به شهر قم می‌فرستاند، دستگیر شده‌اند.

هفته گذشته نیز یک مقام پلیس از تعویض پوشش ۳۳ هزار و ۳۹ مسافر در فرودگاه‌های کشور خبر داده و گفته بود در ۸۲ روز گذشته به ۸۷ هزار و ۷۱۴ مسافر «بدحجاب» نیز تذکر کتبی داده شده است.

منبع: روزنامه تهران‌امروز

‍پیشینه

پلیس ۳۳ هزار مسافر را مجبور به تعویض لباس کرد


 


رئیس سازمان انرژی اتمی اعلام کرد دوتن از بازرسان آژانس به دلیل ارائه‌ «اطلاعات غلط و برملا کردن پیش از موعد اطلاعات»، حق ورود به ایران را نخواهند داشت.

علی‌اکبر صالحی گفته که «چون گزارش این بازرسان کاملاً غیرواقعی بود، بر اساس مقرّرات ان‌پی‌تی اعتراض کردیم و خواستار معرفی دو بازرس دیگر شدیم.»

به گفته آقای صالحی، ایران تنها در چارچوب مقررات با آژانس همکاری کرده و فراتر از آن زمینه‌ای برای همکاری با آژانس نمی‌بیند.

تصمیم ایران در مورد منع ورود این دو بازرس در هفته گذشته به اطلاع مقام‌های آژانس رسیده است.

پیش‌تر علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته بود که برخی از بازرسان آژانس برخلاف مقررات، «اطلاعات غلط» در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهند.

منبع: خبرگزاری مهر


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته