-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۵, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 05/04/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

با خودم روزی چند بار می اندیشم که پایان این این اتفاقات غم انگیز کجاست؟ آیا پایانی بر این اتفاقات غم انگیز هست؟شما را هم با وجدان خودتان تنها میگذارم.گرچه بعید میدانم چنین چیزی در وجود شما و همکارانتان وجود داشته باشد. کاش سر سوزنی وجدان داشتید آقای کارشناس…. این جملات بخشی از نامه پدر بزرگ آرش صادقی است که خطاب به بازجوی پرونده او نوشته است.

به گزارش کلمه، آرش صادقی عضو ستاد میرحسین موسوی و دانشجوی دانشگاه علامه طباطبائی از فعالین سیاسی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ چندین نوبت بازداشت و روانه زندان شده است. او اولین بار در ۱۸ تیرماه ۸۸ بازداشت و بعد از تحمل پنجاه روز انفرادی در حالی از زندان آزاد شد. یورش مامورین امنیتی برای بازداشتش سبب شده بود تا مادر سالخورده اش دچار شوک شود و همین کافی بود تا او دیگر مادرش را در جمع خانواده خود نداشته باشد. بعد از آزادی اش از زندان در راه بهشت زهرا بود، زمانی که به همراه پدربزرگ و مادربزرگش برای دیدار با مادرش قصد داشت بر سر مزار او برود بار دیگر با حمله مامورین امنیتی دستگیر و روانه زندان اوین شد.

او پس ازحوادث عاشورای ۸۸ نیز بازداشت و در اسفند ماه همان سال با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود. در پی این دستگیری ها وی از سوی شعبه های ٢٨ و ٢۶ دادگاه انقلاب تهران به ترتیب به ٣ و ۶ سال محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر حکم ٣ سال به برائت و ۶ سال حبس تعزیری اش به ۴ سال تعلیقی و ١سال تعزیری کاهش یافت. پس از گذراندن دوران محکومیت وی مجددا چند روز پس از آزادی اش در دی ماه سال ۹۰ بازداشت و روانه زندان شد. و حال پس از گذشت بیش از یکصدو ده روز از بازداشتش پدر بزرگ وی نامه ای را خطاب به کارشناس (بازجو) پرونده او نوشته و ناگفته هایی را عنوان کرده که خواندش بیش از آنکه ناراحت کننده باشد تامل برانگیز است.

وی با اشاره به مکالمات تلفنی خود با بازجوی پرونده نوه اش آرش صادقی در این نامه پرده از دروغ پراکنی ها و وعده های دروغ مسئولان پرونده او برداشته و نوشته است: آقای کارشناس در این مدت چندین بار با بنده تماس گرفتید و هر بار به من گفتید اگر آرش کاری نکرده باشد و بی گناه باشد که اینطور نیست آزادش میکنند. یادم هست در مکالمه اول که خیلی امیدوار کننده بود به بنده فرمودید اگر آرش آزاد شد که خیلی بعید است به این زودیها آزادش کنیم از او بخواهید که ایران را ترک کند. من هم به شما گفتم مطمئن باشید آرش اینکار را نخواهد کرد و من نمیتوانم هیچ قولی به شما بدهم و به شما به نقل از یکی از دوستان آرش که در مرداد هر دو آنها را برای نوشتن عفو پیش بازپرس اسدی برده بودند و آرش نپذیرفته بود که عفو بنویسد و بازپرس اسدی گفته بود اینجا، ایران، جایگاهی برای رشته های علوم انسانی قائل نیستند از ایران برو و در اروپا در رشته مورد علاقه ات ادامه تحصیل بده که آرش هم در جواب گفته بود اگر ۱۰ بار دیگر هم بازداشت شوم باز میمانم را برای شما شرح دادم و شما در ادامه قهقهه ای زدید و گفتید به به چه آرمانگرا.

متن کامل این نامه که دراختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

نمی دانم چگونه باید این نامه را آغاز کنم؟ پیش تر می خواستم این نامه را خدمت جناب دادستان یا رئیس قوه قضاییه بنویسم ولی خوب پیش خودم فکر کردم و گفتم قبل از این نامه ای را خدمت آقای لاریجانی البته به صورت خصوصی نوشته ام. چرا برای کسی نامه بنویسم که عملا در مورد پرونده های اینچنینی کاره ای نیست؟ تصمیم گرفتم این نامه را خدمت آقای کارشناس بنویسم گرچه امیدی به افاغه آن ندارم. قبل از هر چیز میخواهم مواضع خود را در قبال یک سری مسائل روشن کنم.

بنده در سال ۸۸ در انتخابات ریاست جمهوری اسیر فضای دوقطبی آنروزها نشدم و به کاندیدای سومی رای دادم که احساس می کردم دارای برنامه است و در مناظرات نیز نسبت به سه کاندیدای دیگر بسیار قوی تر ظاهر شده است. بعد از انتخابات هم گرچه علاقه ای به حضور رئیس جمهور دوره قبلی نداشتم ولی نتایج انتخابات را پذیرفتم.

در انتخابات اخیر هم برعکس همفکران آرش اعتقادی به تحریم انتخابات نداشتم و ندارم. مواضع بنده نیز نسبت به آرش همانی هست که قبلتر بود. من قبل از مرگ دخترم بارها به آرش هشدار داده بودم که عواقب کارهایش دامان خانواده را نیز خواهد گرفت و متاسفانه آن شد که نباید می شد. اینها را گفتم تا بگویم من از نظر عقیدتی هیچ قرابتی با آرش نداشته و ندارم دلیل نوشتن این نامه هم چیز دیگریست.

آقای کارشناس در این مدت چندین بار با بنده تماس گرفتید و هر بار به من گفتید اگر آرش کاری نکرده باشد و بی گناه باشد که اینطور نیست آزادش می کنند. یادم هست در مکالمه اول که خیلی امیدوار کننده بود به بنده فرمودید اگر آرش آزاد شد که خیلی بعید است به این زودی ها آزادش کنیم از او بخواهید که ایران را ترک کند. من هم به شما گفتم مطمئن باشید آرش اینکار را نخواهد کرد و من نمیتوانم هیچ قولی به شما بدهم و به شما به نقل از یکی از دوستان آرش که در مرداد هر دو آنها را برای نوشتن عفو پیش بازپرس اسدی برده بودند و آرش نپذیرفته بود که عفو بنویسد و بازپرس اسدی گفته بود اینجا، ایران، جایگاهی برای رشته های علوم انسانی قائل نیستند از ایران برو و در اروپا در رشته مورد علاقه ات ادامه تحصیل بده که آرش هم در جواب گفته بود اگر ۱۰ بار دیگر هم بازداشت شوم باز میمانم را برای شما شرح دادم و شما در ادامه قهقهه ای زدید و گفتید به به چه آرمانگرا.

پس اگر قائل به ماندن است بماند ولی به نفع خودش است که برود. آقای کارشناس این روزها به آن مکالمه اول فکر میکنم و به یقین رسیده ام که یکی از بزرگترین اتهامات آرش این است که قائل به رفتن نیست.امروز نزدیک به ۱۱۰ روز است که آرش مجدد بازداشت شده. طبق آخرین خبری که داشتیم همچنان در انفرادی می باشد، هنوز عرق پایان حبس پرونده نخستش خشک نشده باز بازداشتش کردید.

از اولین روزهای بازداشت مجدد آرش بارها همراه دو وکیلش به دادسرای اوین مراجعه کرده ایم. جواب درستی نگرفتیم. فقط در این مرتبه های آخر آقای بازپرس فرمودند اتهام آرش تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی میباشد. وقتی مصداق های آن را سئوال کردم آقای بازپرس فرمودند نوه شما و دوستانش قصد ایجاد اغتشاش در روز ۲۵بهمن و روزهای منتهی به انتخابات در محیط دانشگاه علامه را داشته اند این مصداق اجتماع و تبانی” و مصداق تبلیغ علیه نظام هم مصاحبه نوه تان با رسانه های معاند با نظام، بی بی سی و روز آنلاین، و دادن بیانیه های متعدد از داخل زندان که اگر نبود رافت نظام باید بابت هرکدام از آن بیانیه ها که توهین به مقامات نظام بوده حکمی میگرفت.

گفتم کدام مصاحبه گفتند مصاحبه دو سال پیش با بی بی سی و روز آنلاین.آقای کارشناس بعد از شنیدن این حرفها فهمیدم که عملا آرش کار خاصی انجام نداده و این بازداشت صرفا به قصد پرونده سازی انجام شده و لاغیر. آقای کارشناس اگر مبنای بازداشت آرش بابت این اتهامات بوده از شما سئوال میکنم چرا پس از پایان حبس پرونده نخست آرش را آزاد کردید؟ آرش درپرونده دوم ۴ سال حکمی را را دارد که قطعی نبوده و هنوز هم قطعی نشده چرا آزادش کردید؟ اگر واقعا تعدادی از اتهامات آرش مربوط به دادن بیانیه از داخل زندان بوده و مصاحبه دو سال پیش است تکرار میکنم چرا آزادش کردید؟

آقای کارشناس آیا حتی اگر اظهارات شما و بازپرس در مورد قصد ایجاد اغتشاش در روز ۲۵ بهمن و روزهای منتهی به انتخابات توسط آرش و دوستانش در محیط دانشگاه درست باشد قصد انجام عمل مجرمانه جرم محسوب میشود؟ پس چرا در رابطه با این پرونده غیر از آرش شخص دیگری بازداشت نشده؟ توجه دارید جناب کارشناس شما آرش را ۲۵ دی بازداشت کردید.یکماه قبل از آن تاریخی که ادعا میکنید آرش قصد انجام کاری را داشته.پس عمل مجرمانه اتفاق نیافتاده.

آقای کارشناس دیدید همه ادعاهایتان در مورد مجرم بودن آرش به طنزی میماند. طنزی تلخ…آقای کارشناس قرار است با آرش چه کنید؟ آیامرگ مادر “پاشیده شدن کانون گرم خانواده کافی نبوده؟ آیا بیش از سی ماه زندان بعد از انتخابات۸۸ که بخش اعظمی از آن را آرش در انفرادی بوده کافی نیست؟ آیا آسیبهای جسمی وارد شده مثل شکستگی در ناحیه دنده و کتف در بازجویی ها که به تائید پزشکی قانونی نیز رسیده کافی نیست؟ در تماس هایی که بعد از بازداشت آرش با بنده داشتید به کررات به بنده فرمودید من این مدت آرش را زیر نظر داشتم و از کوچکترین تماس های آرش مطلع بودم. آقای کارشناس حتما این را هم میدانید که آرش بعد از آزادی مکانی برای زندگی نداشته؟

آرش بعد از آزادی ۲۴ ساعت را در خیابان گذرانده. تا اینکه تعدادی از دوستان آرش پیش من آمدند و خواستند جایی برای ماندن آرش تدارک ببینم. بنده هم با همه فشارهایی که از طرف فامیل برای عدم پذیرش آرش داشتم او را پذیرفتم. میدانید چرا؟ چون آرش جایی برای زندگی نداشت. نمیدانم میدانید چه میگویم. نمیدانم میدانید با آرش چه کردید؟ نمیدانم میدانید وجدان یعنی چه؟ تو را بخدا کمی وجدان داشته باشید. تو را بخدا کمی یاد خدا بیفتید. ته این مسیر کجاست؟ چرا نمیگذارید آرش با درد خودش بسوزد؟ بادرد بی مادری. با درد بی کسی. با درد تنهایی. بخدا از این بچه چیزی باقی نمانده اگر هدفتان شکستن آرش است به خدا آرش بعد از مرگ مادر شکست. ته این بازی کجاست؟

با خودم روزی چند بار می اندیشم که پایان این این اتفاقات غم انگیز کجاست؟ آیا پایانی بر این اتفاقات غم انگیز هست؟ شما را هم با وجدان خودتان تنها میگذارم. گرچه بعید میدانم چنین چیزی در وجود شما و همکارانتان وجود داشته باشد. کاش سر سوزنی وجدان داشتید آقای کارشناس.


 


پنج عضو دایم شورای امنیت، با صدور بیانیه‌ای در وین خواستار همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شدند.

به گزارش رادیوفردا به نقل از خبرگزاری فرانسه، پنج قدرت اتمی جهان متشکل از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین روز پنجشنبه در حاشیه نشستی درباره منع  گسترش  سلاح‌های اتمی در وین با صدور بیانیه‌ای مشترک خواستار همکاری تهران و آژانس برای حل مسائل برنامه اتمی ایران شدند.

پنج عضو دایم شورای امنیت در بیانیه خود تاکید کرده‌اند که این کشورها همچنان از اینکه ایران در عمل کردن به «الزامات» قطعنامه‌های شورای امنیت و شورای حکام آژانس، از خود «کوتاهی» نشان می‌دهد، نگران هستند.

این پنج کشور تاکید کرده‌اند که توافق ایران و آژانس برای دست یافتن به یک رویکرد اصولی برای حل مسائل از «ضرورت» برخوردار است؛ به ویژه برای حل موضوعاتی که به «ابعاد احتمالا نظامی برنامه اتمی ایران» مربوط است.

این کشورها یادآور شده‌اند که این خواسته‌ها پیشتر در قطعنامه ماه نوامبر شورای حکام آژانس انعکاس یافته است.

پیش از این اعلام شده که آژانس، ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ماه گفت‌وگوهای خود با ایران را از سرخواهد گرفت.

پس از مذاکرات ایران و آژانس در اردیهشت ماه جاری، طبق برنامه قرار است دور دوم گفت‌وگوی ایران و گروه ۱+۵ در روز سوم خرداد در بغداد برگزار شود.

دور نخست این گفت‌وگوها پس از ماه‌ها بن‌بست در  فروردین ماه در استانبول برگزار شد و  دو طرف آن را سازنده و مثبت توصیف کردند.


 


مدیرکل محیط زیست گیلان گفت: یک قلاده پلنگ در دام تعبیه شده کشاورزان منطقه سیاهکل به دام افتاد و تلف شد.

امیر عبدوس در گفت‌وگو با ايسنا اظهار داشت: روز گذشته یک قلاده پلنگ کمیاب ایرانی که در جنگل‌های گیلان زندگی می‌کرد در تله‌ای که کشاورزان برای به دام انداختن گرازها گذاشته بودند گرفتار و کشته شد.

وی ادامه داد: این پلنگ از منطقه شکار ممنوع دیلمان و درفک و مرز شالیزارهای حوزه جلگه‌ای سیاهکل در منطقه موشا از ارتفاعات به پایین آمده است که هنوز دلیل خروج این پلنگ از زیستگاهش مشخص نشده است.

وی افزود: این پلنگ با طول بدن هشتاد سانتی‌متر دو ساله بود که در حال حاضر جمعیت آن در جنگل‌های گیلان رو به کاهش است.

عبدوس اظهار داشت: در گیلان با شروع فصل زراعی برای جلوگیری از آسیب‌هایی که گرازها به شالیزارها وارد می‌کنند کشاورزان منطقه بدون اخذ مجوز اقدام به نصب تله‌های سیمی در حاشیه شالیزارها می‌کنند و این امر موجب می‌شود دیگر گونه‌های حیوانات مانند پلنگها که گونه‌های در حال انقراض هستند در این دام‌ها گیر افتاده و تلف شوند.

مدیرکل محیط زیست گیلان با ابراز تاسف از رخ دادن این حادثه تلخ افزود: هم‌اکنون کارشناسان این سازمان در حال بررسی و شناسایی افراد متخلف و تشکیل پرونده برای کسانی است که موجبات مرگ این پلنگ را فراهم آورده‌اند.

وی یادآور شد: در سال‌های اخیر به دلیل توقف عملیات جنگل تراشی و به واسطه ترمیم جمعیت پستانداران علف‌خوار مانند مرال و شوکا در سطح استان، جمعیت پلنگ نیز به طور نسبی رو به افزایش گذاشته است.

وی، مهم‌ترین طعمه پلنگ را پس از کل و بز، خوک وحشی «گراز» و انواع گوزن‌ها دانست و ابراز کرد: پلنگ هرگز به انسان حمله نمی‌کند مگر اینکه از طرف انسان متوجه خطری علیه خود شود و این شیوه دفاعی تمام حیوانات است. 


 


یك فعال كارگري در شهریار گفت: ۵۰ کارگر قراردادی کارخانه «شهر دارو» بعد ازاتمام تعطیلات نوروزی تمدید قرار داد نشدند.
سید حسین باقریان در گفتگو با ایلنا ضمن اشاره به اینکه اکثر واحد‌های صنعتی و دامداری‌های منطقه شهریار در نخسین روز‌های سال ۹۱ اقدام به تعدیل نیرو کرده‌اند، افزود: به دليل كمبود مواد اوليه توليد در پي تحريم‌ها، واحد تولیدی شهر دارو ۵۰ نیروی قراردادی خود که سابقه کار و فعالیت بعضی از این کارگران به ۱۳ سال نیز می‌رسد را اخراج کرده است.
دبير اجرايي خانه كارگر شهريار توضيح داد كه این شرکت در مجموع ۲۶۵ کارگر قراردادی و رسمی دارد از این تعداد حدود ۳۵ نفر كارگر رسمی و مابقی قراردادی و پیمانی می‌باشند.
باقريان گفت: این شرکت خصوصی تولید دارو عده‌ای از کارگران اخراجی را به اداره کار جهت دریافت بیمه بیکاری معرفی کرده و به مابقی قول مساعد داده است تا اوایل خرداد ماه به شرط تهیه و تامین مواد اولیه تولید از آنان دعوت بکار کند.
 کارخانه شهر دارو تولید کننده انواع محصولات دارویی و بهداشتی در جاده شهریار- تهران واقع شده است.


 


شعبه‌ اول دادگاه انقلاب مهاباد دو تن از ساکنین روستایی در سردشت را به‌ اتهام محاربه‌ به اعدام محکوم کرد.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر ، سیروان نژاوی و ابراهیم عیسی‌پور دو تن از اهالی روستایی در سردشت در ۱۴ تیرماه سال ۹۰ توسط مأمورین امنیتی بازداشت و در ۲۲ فروردین ماه سال جاری از سوی شعبه‌ اول دادگاه انقلاب مهاباد به‌ اعدام محکوم شدند.

اتهام این افراد محاربه از طریق همکاری با احزاب کردی اعلام شده است و اخیرا از زندان مهاباد به‌ زندان اورمیه‌ تبعید شده‌اند.


 


خبرگزاری رویترز روز پنج‌شنبه، ۱۴ اردیبهشت، گزارش داد که مذاکرات پیرامون فروش گندم پاکستان به ایران به بن‌بست رسیده است.
به گزارش رادیو فردا با توجه به مشکلات پرداخت پول از طریق سیستم بانکی به خاطر تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی، ایران و پاکستان توافق کرده بودند که گندم پاکستان به صورت تهاتری، معاوضه کالا به کالا، با ایران معامله شود، اما این طرح اکنون «به خاطر اختلاف طرفین بر سر قیمت» گندم به بن‌بست رسیده است.

به گزارش رویترز، ایران برای هر تن گندم پاکستان قیمتی معادل ۲۷۵ دلار پیشنهاد کرده بود، اما پاکستان اصرار داشته که قیمت گندم صادراتی به ایران باید بر اساس قیمت در بازارهای بین‌المللی محاسبه شود و رقم ۳۱۲ دلار برای هر تن را پیشنهاد داده است.

پاکستان و ایران در ماه مارس، فروردین‌ماه، توافق کرده بودند که یک میلیون تن گندم پاکستان به ایران فروخته شود.

بنا بر این گزارش، بارگیری و حمل مواد غذایی شامل تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران نمی‌شود، اما علت استفاده از سیستم تهاتری برای فروش گندم، قطع رابطه شرکت‌ها و بانک‌های ایران با بخش عمده‌ای از سیستم بانکی و مالی جهانی است، موضوعی که پرداخت‌های نقدی در معامله با ایران را به شدت مشکل کرده است.

این گزارش در ادامه می‌نویسد که ایران طی دو ماه گذشته سفارش خرید دو میلیون تن گندم را به چند کشور مختلف داده که این رقم بخش بزرگی از نیازهای خرید سالانه گندم وارداتی ایران را تشکیل می‌دهد.

ایران همچنین با هند نیز پیرامون خرید تهاتری گندم مذاکراتی را آغاز کرده، اما این مذاکرات به کندی پیش می‌رود.

در همین زمینه شفق نغمی، دبیر سازمان امنیت غذایی پاکستان، گفته است که ایران برای گندم پاکستان قیمتی برابر با گندم وارداتی خود از قزاقستان را پیشنهاد می‌کند، اما «کیفیت گندم پاکستان به مراتب بهتر از گندم کشورهای آسیای مرکزی است».

به گفته این مقام پاکستانی، اختلاف دو کشور بر سر قیمت گندم به کمیته هماهنگی اقتصادی کابینه وزرای پاکستان ارجاع داده شده است.

در صورت توافق بر سر قیمت گندم، ایران در قبال خرید یک میلیون تن گندم پاکستان، ۶۰۰ هزار تن اوره و ۲۰۰ هزار تن سنگ آهن به پاکستان تحویل خواهد داد.

ایران به غیر از پاکستان، هند و قزاقستان، مذاکرات دیگری را با برزیل، آلمان، کانادا، استرالیا و روسیه برای واردات گندم آغاز کرده است.


 


علی مزروعی، نوروز

روزسوم ماه می بنام « روز جهانی آزادی مطبوعات » نامگذاری شده است تا دراین روز در سراسر جهان از مقام روزنامه نگاران و همه آنانی که در عرصه فعالیتهای رسانه ای سهم و نقش دارند تجلیل و قدردانی شود اما در عمل اینروز به روز بیان سوگنامه روزنامه نگاران و مطبوعات و بازگویی مسائل و مشکلات و موانعی که اینها در انجام کار و وظیفه حرفه ای خود با آنها مواجه اند و گردش آزاد اخبار و اطلاعات را مختل می سازند ، تبدیل گشته است . در اینروز آمار بالابلندی از روزنامه نگارانی که در راه انجام وظیفه طی سال گذشته کشته شده یا به قتل رسیده اند ، به زندان افتاده اند یا ناچار به ترک شغل شده اند و مطبوعاتی که از ادامه فعالیت بدلیل توقیف یا سانسور و فشار بازمانده اند ، ارائه می شود و با این حال برادامه کار آزادانه و مستقل روزنامه نگاران و مطبوعات تاکید و تصریح می شود و از همه روزنامه نگارانی که در این فضای سخت به کار خود ادامه داده اند و همه خطرات این حرفه را بجان خریده اند ، و به ویژه آنانی که در اینراه آسیب فراوان دیده اند ، تجلیل و قدردانی می شود.

مطبوعات را رکن چهارم دمکراسی و مردمسالاری لقب داده اند یعنی اینکه اگر درکشوری حاکمیت قانون بطور کامل برقرار بوده و اصل تفکیک و استقلال قوای مجریه ، مقننه و قضائیه (دولت ، مجلس و دستگاه قضایی ) ساری و جاری باشد و اینها نقش و کارشان را به درستی انجام دهند با اینهمه بدون وجود مطبوعات آزاد و مستقل این مردمسالاری ناقص و ناتمام است . حال تصور کنید در کشوری و نظامی که کمیت اینها لنگ می زند مطبوعات و روزنامه نگاران چه پایگاه و جایگاهی می توانند داشته باشند؟  درایران استبدادی دوره قاجار، مطبوعات از دل حاکمیت برآمد و به آن به عنوان ابزاری تبلیغی برای حکومت نگاه می شد اما روند تحولات زمانه مطبوعات را بتدریج از یوغ حکومت استبدادی رها ساخت و به ابزاری در دست مردم برای دستیابی به عدالت و آزادی در نهضت مشروطیت تبدیل ساخت و از آنزمان تا امروز روزنامه نگاران و مطبوعات در میانه بند حکومت و آزادی راه پیموده اند و در کانون اصلی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران قرار داشته و نقشی تعیین کننده و سرنوشت ساز را در این میدان بازی کرده اند ، والبته در این عرصه هزینه های بس سنگین پرداخته و روزنامه نگارانی هم جان بر سر عهد و پیمان و وظیفه خویش نهاده اند .

تاریخ مطبوعات و روزنامه نگاران در ایران از بدو کار تا به امروز فراز و فرودهای فراوانی را پیموده است که بازگویی آن جز چشم پرآب و دل پرخون را طاقت نیست . فقط در سه سال گذشته بیش از 160 روزنامه نگار به بند و زندان کشیده شده اند با آن وضعی که همه می دانیم که 32 نفر آنها هنوز در زندان به سر می برند و برخی شان با محکومیت های سنگین عجیب و غریب چند سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی و زندان روبرو و با مجرمان زندانی خطرناک هم بند شده اند!در این سه سال بیش از چهل مطبوعه توسط هیات نظارت برمطبوعات توقیف و تعطیل شده و دهها روزنامه نگار بیکار شده اند و بدلیل نبود امنیت شغلی و استقلال حرفه ای بناچار یا این حرفه را ترک کرده اند و یا ترک یار و دیار کرده و آواره دنیا گشته اند تا شاید از تخصص و دانش خود در جایی دیگر بهره گیرند و گذران عمر و زندگی کنند. ازهمه بدتر و رنج آورتر اینکه « انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران » که می توانست و می باید در روزگار سختی و تعب یار و یاور روزنامه نگاران و خانه امید آنها باشد از آخر مردادماه سال 88 بدون ارائه حکمی قضایی دربش پلمپ شده و هیچ مرجعی تاکنون پاسخگوی این اقدام بلاوجه و غیرقانونی نبوده است، و همه تلاشها برای پیگیری این موضوع و فک پلمپ و بازگشایی انجمن بروی نزدیک به چهار هزارعضوش ابتر مانده است ، والبته در این گیرودار چهارعضو هیات مدیره انجمن نیز از بازداشت و بند مصون نمانده و دو نفر آنها نیزهم اکنون در کنار دیگر روزنامه نگاران زندانی اند .

سرکار خانم بدرالسادات مفیدی عضو هیات مدیره و دبیر انجمن ، که پیگیر کار فک پلمپ انجمن بود ، در دیماه سال 88 بدلیل انجام مصاحبه بازداشت و پس از شش ماه زندانی آزاد شد اما در دادگاهی غیرعلنی به شش سال زندان محکوم شده و در انتظار اجرای حکم بسر می برد . شمس الواعظین عضو هیات مدیره و نایب ریئس انجمن و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات بدلیل انجام مصاحبه در دیماه سال 88 بازداشت و پس از دوماه زندانی آزاد شد، وی نیز در دادگاهی غیرعلنی به یکسال زندان محکوم شده و درانتظار اجرای حکم بسر می برد. محمد رضا مقیسه عضو علی البدل هیات مدیره انجمن از مهرماه سال 88 بازداشت و زندانی شده است، و علیرضا رجایی عضو هیات مدیره انجمن در آستانه روز جهانی آزادی مطبوعات سال گذشته بازداشت و زندانی است . دراینجا همچنین جا دارد از روزنامه نگارانی همچون احمد زیدآبادی ، مسعود باستانی ، عیسی سحر خیز ، بهمن احمدی عمویی ، کیوان صمیمی ، مهدی محمودیان ، سیامک قادری، فرشاد قربانپور، مزدک علی نظری، علی ملیحی، مهرداد سرجویی، و سرکارخانم نازنین خسروانی که ماههاست در زندان به سر می برند نام بریم و مقاومت آنها را در پاسداری از آزادی و شرافت انسانی و قلم ارج نهیم  . قطعا نام این روزنامه نگاران در صحیفه آزادیخواهی مردم ایران ثبت خواهد شد . و البته این کارنامه سیاه حاکمیت ، ایران را به بزرگترین دشمن مطبوعات و زندان روزنامه نگاران در گزارشات جهانی تبدیل کرده است.

یاد آور می شوم انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران از بدو تاسیس درمهرماه سال 76  همواره مورد حمله و هجوم افراد و گروه هایی بوده که هنری جز تخریب و ضدیت با نهادهای مدنی و آویزان شدن به قدرت نداشته اند و اینها از اینکه نهادی صنفی مستقل از قدرت و حاکمیت توانسته بود شکل بگیرد و اعتماد قاطبه روزنامه نگاران ایران را جلب و بطور مستقل به کار ادامه دهد حرص می خوردند و مترصد فرصت بودند که یا آنرا از طرق شبه قانونی تسخیر کنند و اگر این نشد به هرگونه می توانند آنرا منحل وتعطیل کنند و ظاهرا کودتای انتخاباتی خرداد سال 88  این فرصت را به آنها داد که دفتر انجمن را پلمپ و روزنامه نگاران را از خدمات این نهاد صنفی محروم کنند تا محرومیتی دیگر برانبوه محرومیت های این قشر بیفزایند و اثبات کنند که روزنامه نگار آزاد و مستقل بودن دراین ملک چه بهای گرانی دارد ؟ در همین جا به عنوان فردی که ار ابتدای تاسیس« انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران » تاکنون مسئولیت ریاست هیات مدیره این نهاد را به عهده داشته ام شهادت می دهم و تصریح و تاکید می نمایم که همه فعالیت های این نهاد در چارچوب قوانین جاری در جمهوری اسلامی بوده و هیچگونه جرم یا خطایی که توجیه گر پلمپ دفتر انجمن یا به بند و زندان کشیدن اعضای هیات مدیره انجمن از سوی حاکمیت باشد ، انجام نشده است و جای بسی تاسف است که در سالروز جهانی آزادی مطبوعات ما با چنین وضعیت و کارنامه ای درایران در رابطه با مطبوعات و روزنامه نگاران مواجهیم .

" روز جهانی آزادی مطبوعات " هرساله   توسط « انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران » پاس داشته و تلاش می شد با تکیه بر معیارهای حرفه ای از پنج روزنامه نگار برتر قدردانی و تجلیل شود و این سنت حسنه برای رونق بخشی به کار روزنامه نگاری در کشورمان جاافتاده بود ولی سه سال است با پلمپ دفتر انجمن و تحمیل شرایط امنیتی امکان چنین پاسداشت و اقدامی از انجمن گرفته شده است و اینهم نشانه دیگری از وضعیت سخت و دشوار روزنامه نگاری در کشورمان است و اینکه در روزی که بنام « روزجهانی آزادی مطبوعات » نامگذاری شده است سوته دلان مطبوعات حتی نمی توانند گردهم آیند و در عزای کارشان گریه کنند! با همه این احوال تجربه اینکار و تاریخ معاصر روزنامه نگاری در ایران نشان داده است که روزنامه نگاران جان سخت تر از آنند که تصور می شود و چو در بندند سر از روزن درآرند! امروزه روزگاری است که گردش آزاد اطلاعات و اخبار و جان آگاهی از اجزای لاینفک زندگی جاری همه شهروندان شده است و اخبارو اطلاعات همچون آب از مجاری فن آوری های نوین ارتباطات راه خود را بسوی مخاطبان می یابد و به عمق خانه ها نفوذ می کند و دولتهایی که هنوز درپی اعمال مهندسی اخبار و اطلاعات و سانسور و توقیف مطبوعات و آزادی اند جز آبروی خود بردن و زحمت دیگران کاری نمی کنند. راه رشد ملت ها و کشورها در آزادی است و مطبوعات آزاد و مستقل اصلی ترین نماد آزادی در هرکشورند و همانگونه که در ابتدا آمد دموکراسی و مردمسالاری با هرعنوانی بدون وجود مطبوعات آزاد و مستقل و منتقد معنا و مفهوم ندارد . و روزنامه نگاران متعهدترین افراد ملتند چراکه از سر دغدغه و مسئولیت اجتماعی وارد این حرفه شده اند و همه خطرات را بجان می خرند تا راه رشد و پویایی را بروی مردم و کشورشان هموار نمایند . روزنامه نگاران و مطبوعات بزرگترین خدمت را به حکومت ها و حاکمان ، حتی به آنانی که تحملشان نمی کنند ، می کنند چرا که آنها با نقد وضعیت موجود و برشماری آسیب ها و ضعف ها حکومتگران را برای اصلاح امور به هوش می آورند و مبارزه با فساد و تباهی در درون نهادهای حکومتی بدون وجود مطبوعات آزاد و مستقل و روزنامه نگاران شجاع و پیگیر ممتنع است. از اینرو و همانگونه که در بیانیه های متعدد « انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران » آمده است روزنامه نگاران و مطبوعات آزاد و مستقل به واقع یار و یاور حاکمان هستند اگر خواستار اصلاح امور و حکومتی پاک و کارآمد باشند و نامهربانی با روزنامه نگاران و توقیف مطبوعات در حکومتی که این ادعا را دارد توجیه ناپذیر است. و چقدر خوب بود که در « روزجهانی آزادی مطبوعات » همه روزنامه نگاران در بند آزاد می شدند ، مطبوعات توقیف و تعطیل شده به عرصه فعالیت باز می گشتند ، امنیت شغلی و استقلال حرفه ای روزنامه نگاران تامین و تضمین می شد، دفتر «انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران» بروی صاحبانش باز می شد ، مسئولان مرتبط با مطبوعات از افراد این حرفه انتخاب می شدند و یا لااقل با این حرفه آشنایی می داشتند ، ...

در پایان « روزجهانی آزادی مطبوعات » را به همه همکاران رسانه ای خود در سراسر جهان تبریک گفته و آرزو می کنم سال در پیش رو برای همه روزنامه نگاران جهان عاری از هرگونه سختی و دشواری باشد و به ویژه درکشورمان وضعیت روزنامه نگاران آنگونه نباشد که گزارش شد و تغییر اساسی یابد. و شایسته می دانم از همه همکاران روزنامه نگارم که در شرایط سخت کشورمان با وفاداری به مسئولیت حرفه ای شان چراغ آزادی و گردش آزاد اطلاعات و اخبار را روشن نگه داشته و همه خطرها را بجان خریده اند، تقدیر و تشکرنموده و آرزو کنم که با یاری خداوند و مردم آزاده سال دیگر بتوانیم در خانه روزنامه نگاران ایران پرد هم آمده و به گرامیداشت روزنامه نگارانی بپردازیم که دراین سالها بیشترین آسیب ها را دیده و هزینه بسیار برای آزادی مطبوعات داده اند.


 


ساعتی پیش، زلزله ای شهرستان دهلران از توابع استان ایلام را لرزاند. این زمین لرزه به قدری شدید بود که مردم خانه های خود را ترک کرده و به خیابانها هجوم آورند.

این زمین لرزه ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه امروز در شرایطی رخ داد که گرد و غبار از صبح فضای شهر را در بر گرفته است .

شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام نیز دقایقی پیش زمین لرزه ای شدید را به خود دید.

زلزله ای به بزرگی ۵.۵ ریشتر بخش مورموری از توابع شهرستان آبدانان در استان ایلام را ساعت ۱۴ و ۳۹ دقیقه لرزاند .

فض الله نصرتی، رئیس ستاد بحران شهرستان آبدانان در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: تمام ویترین مغازهای سطح شهر براثر زلزله پنج و نیم ریشتری فرو ریخته است.

ریئس ستاد بحران شهرستان آبدانان گفت: طبق گزارشات شدت زلزله در بخش مورموری بسیار زیاد بوده وتمام ارتباط تلفنی این بخش و شهرتان آبدان از دسترس خارج کرده است.

نصرتی عنوان کرد: هنوز از تلفات جانی خبری در دست نیست و ستاد بحران وارد عمل شده و تمام نیروهای امدادی در حالت آماده باش قرار گرفتند و جمعیت هلال احمر تعدادی از نیروهای خود برای امداد رسانی به بخش مورموری اعزام کرده است.

رئس ستاد بحران آبدانان عنوان کرد: بر اساس گزارش های اولیه هشت نفر زخمی شده و سی باب منزل تخریب شده است .

فض الله نصرتی افزود:  بیشترین خسارت ها در بخش سرباغ و کلات مورموری بوده است و مردم شهرستان دچار فشار روحی بر اثر زلزله شده اند.

وی گفت: ستاد بحران به روستاهای شهرستان رفته اند و از طرفی تمام نیروهای هلال احمر برای امداد رسانی به روستاها اعزام شده اند.

وی افزود: با پیگیر یهای صورت گرفته با هلال احمر استان آذوقه و چادر امروز به این شهرستان ارسال می شود.

نصرتی افزود: روستاهای" حلوه "هم دچار خسارت شدید شده اند و تمام اعضا ستاد بحران برای پیگیر امورات اعزام مناطق شهرستان شده اند.


 


گزارش منابع خبری حاکی است، درحالی که خشونت ها در سوریه همچنان ادامه دارد و تنها در ۲۴ ساعت گذشته ۳۰ تن بر آمار قربانیان حوادث این کشور افزوده شده است، دمشق شاهد تظاهرات گسترده ای است.

کمیته هماهنگی انقلاب سوریه روز پنجشنبه از یورش ۳۰۰ تن از نیروهای امنیتی بشار اسد به کوی دانشگاهی شهر حلب گزارش داد.

به گزارش تلویزیون "العربیه" شامگاه چهارشنبه ده کامیون نفربر نظامی حامل نیروهای امنیتی رژیم که مسلح به اسلحه های مختلف بودند، وارد شهر دانشگاهی حلب شدند.

بر اساس این گزارش تعداد زیادی از دانشجویان کوی دانشگاه حلب بر اثر یورش عناصر امنیتی مجبور به ترک کوی شدند.

این درحالی است که کمیته هماهنگی انقلاب سوریه از برگزاری تظاهرات گسترده در منطقه صالحیه دمشق درمنطقه واقع بین اداره امنیت سیاسی و اداره امنیت اطلاعات وزارت کشور خبر داده است.

کمیته هماهنگی همچنین گزارش داده است که در ۲۴ ساعت گذشته بیش از ۳۰ تن از مخالفان سوری با گلوله های امنیتی رژیم اسد از پای در آمدند. در میان کشته شدگان، یک زن و چند سرباز جدا شده، دیده می شود.

طبق این گزارش بیشتر قربانیان از اهالی شهر حلب بوده اند

در همین حال کمیته هماهنگی انقلاب سوریه از وقوع دو انفجار مهیب در منطقه "زملکا البلد" در حاشیه دمشق خبرداده است.

همچنین نیروهای امنیتی همزمان با بازدید ناظران از مناطق "مشاع الاربعین" و"رستن" از توابع حمص، اقدام به محاصره و گلوله باران این دو منطقه کردند.

از سوی دیگر ژنرال روبرت مود رئیس هیات ناظران سازمان ملل در سوریه از شکنندگی وضعیت آتش بس در سوریه خبر داده است.

به گزارش العربیه، ژنرال مود می گوید: نقض آتش بس و اعمال خشونت آشکارا مشاهده می شود وکسی تقریبا به آتش بس پایبند نیست، ولی با این حال وجود ناظران سازمان ملل از شدت خشونت ها می کاهد و مناطقی که مورد بازدید ناظران قرار می گیرد از آرامش نسبی برخوردارمی شوند.


 


مجتبی رحماندوست، مشاور سابق رئیس دولت ، در گفت وگویی با وبسایت "جهان" برای نخستین بار ماجرای جلسه محرمانه ۱۰ عضو کابینه دولت دهم در دفتر وزیر اطلاعات را رسانه ای کرد.

به گفته وی این جلسه پس از مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با انتصاب اسفندیار مشایی به معاونت اولی رئیس دولت برگزار شد که البته همه حاضران در آن از پست‌شان عزل شدند.

مجتبی رحماندوست با اشاره به حکم احمدی نژاد برای مشایی گفت که پس از این حکم، خبر پیچید که رهبر در نامه ای با این انتصاب مخالفت کرده اما نامه هنوز علنی نشده بود. صبح چهارشنبه جلسه هیئت دولت تشکیل شد و بخش اول آنان به اتمام رسید. قرار بود نیمه دوم جلسه با ریاست معاون اول برگزار شود. مشایی هم که در جلسه اول در در جای معاون اول نشسته بود منتظر ریاست بخش دوم جلسه بود.

وی افزود: آقای اژه ای وزیر اطلاعات (وقت) در پایان جلسه اول اعلام کرد که خبر دارد این نامه صادر شده و این فرد نباید معاون اول باشد. در همین حین در فاصله بین دو جلسه هیئت دولت،‌ اکثر اعضای کابینه با هم در جلسه ای سرپایی تصمیم گرفتند که باید جلسه دولت را ترک کنند. مشایی در آن ساعت در دفتر معاون اول نشسته بود که این دفتر نزدیکترین مکان به دفتر جلسات هیئت دولت است. برخی افراد به وی خبر رساندند که در جلسه دوم شرکت نکن که اگر بیایی ممکن است برخی جلسه را ترک  کنند. لذا در آن روز جلسه تشکیل نشد.

وی ادامه داد: فردای آن روز صفار هرندی (وزیر ارشاد وقت) با من تماس گرفت و گفت بیا در دفتر وزیر اطلاعات جلسه داریم. ولی در آن روز از ۲۰ نفری که دعوت شده بودند حدود ۱۰ نفر آمدند. من بعد از صحبت با آقای صفار مطمئن بودم که شرکت در این جلسه مساوی با کنار گذاشته شدن از دولت است و تصمیم گرفتم در این جلسه شرکت کنم.

رحماندوست درباره افرادی که در آن جلسه حضور داشتند از اژه ای که میزبان بود، صفار هرندی، مصری، لنکرانی، طبیب زاده، سعیدی کیا، و نوذری نام برد و گفت: فاصله زیادی تا برکناری این افراد پس از این جلسه نبود. حاصل آن جلسه این بود که نامه ای به رهبر بنویسیم که مادامی که این فرد معاون اول است ما در جلسه هیئت دولت شرکت نمی کنیم. صفارهرندی این نامه را نوشت و بعد از امضا آن را برای رهبر فرستادیم.

وی با بیان اینکه نامه خامنه ای به احمدی نژاد ۷ روز منتشر نشد و احمدی نژاد هم به آن اعتنایی نکرد می گوید که در نهایت نامه را خود رهبری منتشر کرد اما یکی از مشاوران رئیس دولت پس از انتشار نامه به همه می گفت که تقصیر با افرادی است که نامه ای را که مصلحت نبوده منتشر کرده اند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته