شراره سعیدی/ رادیو کوچه
با اوجگیری تنش در فضای سیاسی کشور٬ و تضاد رییسجمهوری با مجلس شورای اسلامی و دولت با وجود شرایط حساس ناشی از جنگ٬ بنیصدر وقوع «بنبست» را اعلام کرده و برگزاری «رفراندوم» را عنوان و «نهضت آزادی» نیز از طرح بنیصدر اعلام حمایت کرد. روزنامههای انقلاب اسلامی «بنیصدر»٬ میزان «نهضت آزادی» و نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق٬ تحلیلها و مواضعی مشابه٬ برای اثبات وجود بحران غیرقابل حل و ضرورت رجوع مستقیم بـه آرای عـمومی٬ منتشر کردند.
مسعود رجوی طی نامهای با تبریک به رییسجمهوری به خاطر ارایه تز رفراندوم٬ او را در پیگیری این طرح تشویق نمود و تاکید کرد: «هیچ یک از حضرات را یارای حذف شما نیست… طرف دیگر٬ به خوبی میداند که شما چه از نظر سیاسی و چه به لحاظ اجتماعی در وضعی هستید که اگر بخواهید و اگر بایستید میتوانید فیالواقع جارویاش کنید.»
در آن زمان شایعهها از درون دفتر رییسجمهوری حاکی از آن بود که «دو روز در میان مسعود رجوی و موسی خیابانی با بنیصدر جلسه دارند و دقیقن هر کاری که دارد انجام میگیرد توسط اینها هدایت میشود.»
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به دریافت خبر ملاقات مخفی رجوی بـا بنیصدر در خانه خواهرش٬ در اردیبهشت 60 اشاره میکند و مینویسد:
«همکاری رییسجمهوری با سران گروهی که درصدد مبارزه مسلحانه با جمهوریاند و تحت تعقیب مقاماتاند٬ عجیب و غیرقابل تحمل است، مخصوصن که امام فرموده٬ (بنیصدر) با آنها درگیر شود.»
در همین راستا آقای خمینی در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 6 خرداد 60 طی سخنان مشروحی ضمن حمایت کامل از مجلس به تحلیل شرایط کشور پرداخت. او در سخنان خود مواضع آشکار و قاطعی در برابر طرح بنبست و رفراندوم ارایه داد و رییسجمهوری و متحداناش را نسبت بـه طرح این مطلب هشدار داد:
«…نگویید که ملت با من است٬ ملت با اسلام است٬ نه با من است نه با شما و نه با دیگری… ملت اسلام را میخواهد. ملت شخص نمیخواهد…شما به بنبست رسیدید. اشتباه میکنید. مملکت اسلام که به بنبست نمیرسد… این مردم٬ اسلام را میخواهند. اگر پایتان را از اسلام کنار بگذارید٬ این طلبهای که اینجا نشسته با کمال قوا با شما مخالفت میکند… آقای رییسجمهوری حدودش در قانون اساسی هست. یک قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت میکنم… نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم… همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ولو برخلف رای شما باشد… اگر میخواهید که از صحنه بیرونتان نکنند بپذیرید قانون را…»
آقای بهشتی رییس دیوان عالی کشور نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود با اشاره به اصلی بودن و تقدم موضوع جنگ در آن شرایط٬ در مورد رفراندوم چنین اظهار نظر کرد:
«طرح مسئله رفراندوم درست به منظور تضعیف جمهوری اسلامی٬ تضعیف قانون اساسی٬ مجلس و دولت است… ملت باید در مقابل هر نوع ندا و آوایی که در جهت خلاف ثبات وضع است بایستد. اینکه برخی از روزنامهها میکوشند٬ بگویند در جمهوری اسلامی٬ امروز یک بحران است و راه حل این بحران را در رفراندوم و چیزهای دیگر جستوجو میکنند٬ این کارها اصلن به منظور ایجاد بحران صورت میگیرد.»
سازمان مجاهدین در سرمقاله اولین شماره نشریه مجاهد پس از سخنان آقای خمینی٬ بر دیدگاه خود مبنی بر وجود بنبست سیاسی تاکید مجدد کرد و شرایط کشور را مشابه سال آخر حکومت پهلوی توصیف نمود. سازمان در این موضعگیری با تهدید تلویحی به احتمال «وقوع انفجار» و «ساعت صفر»٬ رفراندوم پیشنهادی بنیصدر را تنها راه خروج مسالمتآمیز از بحران برشمرد و مقابله خود با آیتاله خمینی را آشکارتر کرد.
بنیصدر نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود مجددن بر موضع خود پافشاری کرد و انگیزه اصلی خود از طرح این موضوع را جلوگیری از تضعیف خود برشمرد و موقعیت خود را در «مخاطره» توصیف کرد. وی همچنین در سخنرانی پایگاه هوایی شیراز٬ برخلف توصیه آقای خمینی مطالب تندی علیه سایر قوا به ویژه قوه قضاییه ایراد نمود و تصریح کرد: «من در خطی که هستم با استقامت میایستم.»
هیت سه نفره حل اختلاف نیز سخنرانی و مصاحبه مزبور را تخلف از فرمان رهبر و قانون اساسی اعلام نمود و تخلف دو روزنامه انقلاب اسلامی و میزان را نیز محرز دانست. و سخنگوی این هیت با قرائت اصل 59 قانون اساسی در مورد شرایط همهپرسی عمومی گفت:
«مراجعه به آرا عمومی در اختیار هر کس نیست٬ بلکه باید در مجلس مطرح شود و اگر دوسوم مجموع نمایندگان مجلس موافق بودند آن وقت میتوان به آرا عمومی مراجعه کرد٬ ولی آقای بنیصدر در هیچ کدام از دو مصاحبه اخیرشان به این قسمت آخر اصل تصریح نمیکنند.»
آقای بنیصدر هم در پی اعلام نظر هیت مزبور که یک عضو آن نماینده شخص خودش بود٬ به رغم اصرار بر درستی مواضع قبلی خود و خلافگویی سخنگوی هیت٬ طی نامهای به اشراقی نماینده رییسجمهوری٬ اعلام کرد:
«این جانب هم در ابتدا که طرح کردم و هم در مصاحبه٬ نظرم به ترتیبی بود که در قانون اساسی پیشبینی شده است.»
از سویی روشن بود که در مجلسی که اکثریت نمایندگان آن از منتقدان جدی آقای بنیصدر بوده و با برنامههای سیاسی وی هیچگونه همراهی نداشتند٬ اساسن امکان تـصویب طرح رفراندوم از ابتدا غیرممکن و منتفی محسوب میشد و هیچگاه کمترین احتمالی بر انجام این کار از طریق مجلس وجود نداشت.
در همان ایام سید محمد خاتمی طی چهار شماره روزنامه کیهان سرمقالهای با عنوان «آرا عمومی» نوشت و با بررسی تفصیلی موضوع از جمله تاکید کرد: «طرح مسئلهای به نام بنبست» چیزی جز یک هیاهو که به ایجاد جو و آنگاه سواستفاده از احساسات مردم میانجامد نیست.» وی طرح رفراندوم را پل زدن بر روی قانون اساسی توصیف کرد و آن را برخلاف قانون٬ مصلحت کشور و شرایط جنگی برشمرد.
همچنین آقای بنیصدر از موضع قبلی خود درباره خلع سلاح هم به گونهای دیگر عقبنشینی کرد. وی در مصاحبه مطبوعاتی تصریح کرد که اگر به بهانهی نبود امنیت قضایی هر گروهی به خود٬ حق به دست گرفتن اسلحه را بدهد٬ میشود قانون جنگل. البته وی در این مصاحبه برقراری کامل امنیت و خلع سلاح را٬ توامان٬ به «فرصت مناسب بعد از پایان جنگ» موکول کرد.
دادستان کل انقلاب علی قدوسی در چهاردهم خرداد ٬60 طی اطلاعیهای پیرو اطلاعیه 10مادهای قبلی٬ به گروهها آخرین اخطار را برای تحویل سلاح اعلام نمود.
در این اطلاعیه با اشاره به آشوبگری و تشنجآفرینی بعضی از گروهها و عدم رعایت قانون توسط آنها درخواست شد که سریعن سازمانهای مسلح٬ سلاحهای خود را تحویل داده و با اعلام خطمشی جدید در «چارچوب قانون اساسی و قوانین جاری کشور به فعالیت آزاد اجتماعی و سیاسی بپردازند.»
در انتهای این اطلاعیه تاکید شده بود: «به گروههای آشوبگر و هرج و مرجطلب اخطار میشود که در صورت ادامه این روش با آنان به شدت رفتار خواهد شد.»
سایه کوثری/ رادیو کوچه
«تاجماه آفاقالدوله» را نخستین زن مترجم ایرانی میدانند.
نخستین زنی که در ایران دست به کار ترجمه زد، تاجماه آفاقالدوله بود که نمایشنامه «نادرشاه» اثر «نریمان نریمانف» را از ترکی به فارسی برگرداند و آن را منتشر کرد. تاجماه در ابتدای نمایشنامه «نادرشاه» خود را کمینه تاجماه آفاقالدوله همشیره «آقا اسماعیل آجودان باشی» و عیال «فتحاله ارفع السلطنه طالش» معرفی میکند.
محمد گلبن، پژوهشگر ادبیات که این نمایشنامه را از روی نسخه خطی آن تصحیح کرده است، در این باره توضیح میدهد: «میتوانیم بگوییم تاجماه آفاقالدوله نخستین زنی است که در ایران دست به کار ترجمه میزند.»
وی در مورد چگونگی آشنایی با این اثر هم میگوید: «من از کودکی عادت داشتم نسخههای خطی و کتاب جمعآوری کنم. نسخه خطی نمایشنامه «نادرشاه» را که خانم آفاقالدوله ترجمه کردهاند، سالها پیش یکی از آشنایانم به من داد تا اینکه متن آن را خواندم و دیدم اثر بسیار جالبی است و آن را تصحیح کردم و نسخه تصحیحشده آن حدود سال 73 در شماره پنجم فصلنامه «تاتر» به کوشش خانم لاله تقیان به چاپ رسید.»
گلبن به گفته خودش کتابخانه شخصیاش را به آستان قدس رضوی مشهد مقدس و مجلس اهدا کرده است که نسخه خطی این کتاب هم همراه بقیه کتابها بوده است. نسخه میکروفیلم این کتاب هم در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود.
تاجماه، اهل زنجان و پدرش علیاکبر خان، یکی از نظامیان قاجاری بود. جدا از ترجمه نمایشنامه «دره نادری» یا «نادرشاه»، مجموعه دستنوشتهای از نامهها و شعرهایی از تاجماه بهجا مانده است. این مجموعه با عنوان دیوان اشعار مجموعه تاجماه به شماره 3552 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود. دوسوم این مجموعه شامل گزیده شعرهای شاعران دوره قاجار است و یکسوم دیگر آن به نامهها و شمار اندکی به سرودههای تاجماه اختصاص دارد. نوشتههای تاجماه را به لحاظ موضوعی میتوان اینگونه ردهبندی کرد: نامه درباره مسایل خانوادگی، نامه به دوستان، نامههای دیگران، انشاها و شعرها.
از «نمایشنامه نادر شاه» بعدها ترجمههای دیگری هم صورت گرفت که شاید از نظر زبان به دوره معاصر نزدیکتر باشد اما آنچه در مورد این کتاب اهمیت دارد ترجمه آن به زبان فارسی از سوی یک زن در دورهایست که زنان حتا سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند و تنها ارتباط آنها با جهان خارج از پس پردههای حرمسرا بوده است.
نگاهی به تاریخ ترجمه در ایران نشان میدهد که نخستین مترجمان از عصر قاجار برآمدهاند. شاید نخستین مترجمان ایرانی را بتوان به دوره فتحعلیشاه و ولیعهد او عباس میرزا مربوط دانست.
بر خلاف آنچه میگویند که در در دوره ناصرالدین شاه و زمان امیرکبیر خیلی از شاگردان او اولین مترجمان ایران بودند، چرا که مجبور بودند خیلی از کتابهای تجارت، کشاورزی و علوم را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کنند، در واقع عباس میرزا اصلاحطلبی بود که پیش از امیرکبیر میزیست و بنیاد بسیاری از اقدامات امیرکبیر به زمان عباس میرزا و تصمیمات و اعمال او بازمیگردد و امیرکبیر در واقع تنها ادامه دهنده راه او بوده است.
عباس میرزا مرد اصلاحگری بود که عدهای را برای ترجمه آثار و کتابها از زبانهای دیگر مامور کرده بود تا علم و تکنولوژی به زبان فارسی هم قابل خواندن شود.
اما ظهور نخستین مترجمان زن ایرانی به دورهای بعد از عباس میرزا مربوط میشود. در سال 1270 در دوره احمدشاه، ترجمه از زبان رایج آن موقع که فرانسه بود، رواج داشت. پدر پروین اعتصامی مجلهای به نام «بهار» منتشر میکرد که در واقع، در این مجله اولین ترجمهها از زبان فرانسه به فارسی منتشر میشد.
«حسن پیرنیا» ملقب به مشیرالدوله که سیاستمدار و حقوقدان و مترجم ایرانی در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود، در اواخر دوره قاجاریه به سمت نخستوزیری رسید و چندی هم ریاست اداره امور خارجه ایران را برعهده داشت. او به هفت زبان زنده دنیا صحبت میکرد و تحصیلکرده کشور روسیه بود. پیرنیا از کسانی که در وزارت امور خارجه استخدام میشدند، درخواست میکرد که به مدت سه سال دوره آموزش زبانهای مختلف را بگذرانند. کتاب «تاریخ ایران باستان» او که در سه جلد است، اولین کتاب تاریخ مهمی است که درباره ایران قبل از اسلام نوشته شده است.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
«اخوانالمسلمین» یک حزب و گروه تازه پاگرفته در کشورهای عربی و اسلامی نیست. پیشینهی این گروه و مبارزاتش در این مناطق به بیش از یک سدهی پیش باز میگردد. گرچه که پس از ترور «حسن البنا» بنیانگذار این گروه آنها روشهای خشونتآمیزشان را برای تغییر نظامهای حاکم بر کشورهای عربی و اسلامی تغییر دادند اما همچنان بر اجرای احکام شریعت پای میفشردند. پس از چیزی حدود سه دهه که از سرکوب این گروه در سوریه و مصر میگذشت، در مصر و پس از پیروزی انقلاب ششم ژوئن در این کشور «اخوانالمسلمین» دوباره و با قدرت به صحنه سیاسی کشور بازگشتند. آنان گرچه که سهم عمدهای در این تغییرات نداشتند اما از احساسات مذهبی مردم بهترین بهره را بردند و در حقیقت محصول رسیدهی «بهار عربی» را به آسانی چیدند. این گروهها که در ابتدا از اجرای روشهای سکولار سخن میگفتند حالا به شدت بر تصویب و اجرای قوانین اسلامی و مذهبی پای میفشارند و در حالیکه کمی پیش از پیروزی بر احترام بر معاهدات پیشین بیناللملی که از سوی دولتهای قبل امضا شده بود تاکید میکردند حالا از قطع روابط با اسراییل و فسخ معاهدهی صلح با آن کشور البته از طریق به رای گذاشتنش سخن میگویند [1] چیزی که نتیجهی آن از پیش معلوم است.
پس از مصر و تونس اکنون نوبت به سوریه رسیده است. رهبر اخوانالمسلمین این کشور «محمد شفقه» که در تبعید به سر میبرد از اجرای مدل حکومتی سکولار ترکیه حرف میزند و اتحاد و همکاری با گروههای لیبرال، چپ و سکولار را چیزی شدنی و طبیعی میداند اما واقعیت چیز دیگری است. در سوریه اکثریت اهل سنت سالها از سوی اقلیت «علویان» در فشار بودهاند و مدل دیکتاتوری سکولار خانوادهی «اسد» مانع از تاخت و تاز «اخوانالمسلمین» و گروههای دیگر سلفی در سوریه شده بود، این موضوع به نوعی عطش مردم این کشور را برای دستیابی به یک حکومت اسلامی بیشتر کرده و بدون شک پس از سرنگونی حزب «بعث» و در انتخابات احتمالی آینده هر گروهی که شعارهای تندتر و تمایلات بنیادگرایانهی بیشتری از خود به نمایش بگذارد موفقیت چشمگیرتری را به دست خواهد آورد. همین فضا سبب خواهد شد که اخوانالمسلمین در سوریه نیز همچون دوستان خود در مصر به سمت مواضع تندتر حرکت کنند، چیزی که اکنون فریبکارانه از بیان آن طفره میروند.
این واقعیتها در کشورهای عربی چیز تازهای نیست اما از همه عجیبتر حمایت کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا از اپوزیسیون کشورهای عربی است. غربیها اکنون بهتر از هر زمان دیگری میدانند که به سبب فقر فرهنگی مردم و وجههی مظلومانهای که گروههای اسلامی در اثر سالها فشار وارده از سوی حکومتهای توتالیتور کسب کردهاند و همچنین پایگاه تودهوارشان، احزاب اسلامی به نسبت احزاب چپ یا لیبرال به مراتب از جایگاه اجتماعی بالاتری در میان مردم این مناطق برخوردارند و منطقی است که پس از سرنگونی دولتهای موجود جای آنها را بگیرند و پس از آن خواهد بود که آنها به تدریج در روابط خود با غرب و متحد آن اسراییل نیز تجدید نظر خواهند کرد. اکنون باید پرسید که با وجود علم به چنین واقعیتی چرا این حمایتها ادامه پیدا میکند؟ شاید تنها دلیل موجود، علم غربیها به عدم توانایی رهبران احزاب اسلامی در ادارهی این کشورها بر اساس قوانین شریعت است، چیزی که نمونهی عینی آن در ایران دیده میشود.
در حقیقت غرب گمان میبرد پس از این اتفاق که طولانی نیز نخواهد بود اقبال مردم از این گروهها به سوی نیروهای سکولار برخواهد گشت. به گمان نگارنده اما تحلیلگران غربی یک نکته را فراموش کردهاند و آن اینست که هیچ تضمینی وجود ندارد که گروههای اسلامی به قواعد دموکراسی پایبند بمانند و در صورت بازگشت اقبال عمومی از آنها به راحتی به پایین آمدن از هرم قدرت تن در دهند. این پیشآمد میتواند به آسانی چنین دموکراسیهای نوپایی را دوباره دچار درگیریهای تازه کند. تجربهی عراق پس از خروج آمریکا پیش روی غرب است و آنها باید درس خوبی از این حادثه بگیرند. به هر روی گمان میرود تنها راه حل پیشگیری از چرخش این کشورها به سمت حکومتهای تندرو و بنیادگرا گرفتن ضمانتهای محکم بینالمللی همچون قطع کمکهای مالی به این کشورها باشد. در هر صورت باید گفت که تجربهی دموکراسی در این کشورها نوپاست و جذابیت حکومتهای اسلامگرا حداقل در شرایط حاضر برای مردم این مناطق از دموکراسی و حکومتهای سکولار به شکل غربی بیشتر است.
———————————————-
1- «رشید بیومی» معاون حزب اخوانالمسلمین مصر
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 7 فوریه، خانوادههای مهدی کروبی و میرحسین موسوی در آستانه یکمین سالگرد حبس خانگی رهبران مخالفان در ایران، بیانیهای را خطاب به مردم ایران و مردم آزادیخواه جهان منتشر کردهاند.
به گزارش سحام، در بخشی از این بیانیه آمده است: «هشت سال ریاست مجلس و هشت سال نخست وزیری کشور تحت سختترین شرایط جنگی داخلی و محاصره اقتصادی، کمترین سابقه عزیزان ماست. آیا جز این است که در تمامی این سالها دلسوز یار و امین هموطنان خود بودهاند؟»
لازم به اشاره است رهبران معترضان در ایران، پس از یکم اسفندماه و در پی درخواست برای راهپیمایی در حمایت از انقلابهای مصر و تونس در روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ در حصر خانگی بهسر میبرند.
در بخش دیگری از نامه خانوادههای کروبی و موسوی آمده است: «اینک یک سال از این عمل ضد انسانی میگذرد. در این مدت مقامات و نهادهای حاکم که دستشان از هر محمل قانونی خالی است، جز این دروغ که آنها خودشان خواهان مراقبت از خویش بودهاند و ما برای حفظ جان آنها چنین کردهایم، حرفی برای گفتن و منطقی برای ارایه به افکار عمومی داخلی و جهانی ندارند. آیا این که هر از گاهی دروغهای آشکاری از زبان بعضی افراد مسوول در داخل و خارج از کشور به گوش میرسد، با حقایق در تعارض نیست؟»
در بخش پایانی این نامه، خانواده مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد خطاب به مردم و معترضان آوردهاند: «از همه هموطنان مظلوم و رنج دیده و فداکار و از همه انسانهای حقطلب و آزادیخواه و عدالتجوی، همگام با هموطنان داخل کشور که خواهان تسلط مردمسالاری واقعیند، در جای جای جهان میخواهیم پژواک صدای حقخواهی ما باشند و صدای مارا به گوش جهانیان برسانند.»
بیشتر بخوانید:
«احیانن تخلفاتی در انتخابات پیشین صورت گرفته است»
———————————————-
متن این بیانیه در پی آمده است:
به نام خدا
هم وطنان مظلوم، رنجدیده و فداکار
انسانهای حقطلب، آزادیخواه و عدالتجو در جایجای جهان
نزدیک یک سال است که عزیزان ما برخلاف نص صریح قوانین داخلی و تمامی کنوانسیونهای بینالمللی و به دنبال درخواست مجوز سال گذشته برای راهپیمایی ۲۵ بهمن در آنچه به صورت یک بدعت حقوقی حبس خانگی و درعمل زندانی بینام ونشان است، قرار دارند. حتمن بیاد دارید که این راهپیمایی برای حمایت از جنبشهای ضد استبدادی منطقه بود. کاری که نه برای شما و نه همراهان به بندکشیده شده شما حال در هر زمان، نه تنها جرمی نیست بلکه نشانی از رشد اجتماعی و مسوولیتپذیریست.
آقایان موسوی و کروبی سالها در مسوولیتهای طراز اول کشور به مردم خدمت کردهاند. هشت سال ریاست مجلس و هشت سال نخست وزیری کشور تحت سختترین شرایط جنگی داخلی و محاصره اقتصادی، کمترین سابقه عزیزان ماست. آیا جز این است که در تمامی این سالها دلسوز یار و امین هموطنان خود بودهاند؟
این دو بزرگوار در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ حتا از همه فیلترهای شورای نگهبان که با بدعتی به نام نظارت استصوابی و برخلاف شعارها و آرمانهای بنیانگذار انقلاب در رابطه با «آزادی» برای همگان به گزینش اولیه نامزدهای انتخاباتی میپردازد، عبور کردند و طبق همان قوانین به فعالیت انتخاباتی پرداختند. آنها در حالی که شاهد تخلفهای فراوان از سوی نامزد رقیب بودند، که همه امکانات کشور و همه نوع حمایت سیاسی را در پشت خود داشت، به رقابتی سالم و عادلانه پرداختند و در مناظرههایشان نیز در کمال ادب و با بصیرت کامل و دلسوزی و با رعایت تمام مصالح ملی نظراتی را در نقد شرایط موجود مطرح کردند که تماما امروز سخنی است که دیگر همگی بدان معترفند و خود نیز تکرار میکنند.
ایشان، پس از اعلام نتایجی که کاملن غیرمنتظره و خلاف همه مشهودات و مستندات بود و اعتراضات میلیونی مردم که براساس قانون اساسی کشور صورت گرفت؛ نظر اعتراضی خود را ابراز داشتند و پا به پای مردم معترض ایستادگی کردند. خود کتک خوردند و شهید دادند و با انبوه توطئهها، افترا و سرکوبها و لشگرکشی اراذل به خانه و کاشانه خود مواجه شدند.
آخرین حربهای که علیه این عزیزان به کار گرفته شد برخورد غیرانسانی و غیرقانونی مبنی بر به اصطلاح حبس خانگی آنهاست. اینک یک سال از این عمل ضد انسانی میگذرد. در این مدت مقامات و نهادهای حاکم که دستشان از هر محمل قانونی خالی است، جز این دروغ که آنها خودشان خواهان مراقبت از خویش بودهاند و ما برای حفظ جان آنها چنین کردهایم، حرفی برای گفتن و منطقی برای ارایه به افکار عمومی داخلی و جهانی ندارند . آیا این که هر از گاهی دروغهای آشکاری از زبان بعضی افراد مسوول در داخل و خارج از کشور به گوش میرسد، با حقایق در تعارض نیست؟
ما اعضای خانواده این عزیزان با صراحت و قطعیت میگوییم که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون یک سال است که در بازداشت به سر میبرند و جز تعدادی تماس تلفنی و دیدار محدود، کوتاه و کنترل شده حق هرگونه ارتباطی با بیرون از آنها سلب شده است. آنها از حقوق قانونی خود محروم ماندهاند. تاکنون هیچ شخص مسوولی حتا همین اقدام غیرقانونی راهم بنا بر جایگاه حقوقی خود نپذیرفته است. آنها از نظارت نهادهای بیطرف بر خوراک و سلامتی و دارو بیبهرهاند. و در مورد امنیت و کجایی مکان نگهداری آنان ابهامات زیادی وجود دارد و این نگرانیها روز به روز برای ما شدیدتر شده است.
اینک ما خانواده آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد از طرف آنان اعلام میکنیم که ما و عزیزانمان به این زندان هرچه که باشد خانگی یا غیرخانگی، معترضیم و خواهان پایان دادن به این اقدام ضدانسانی و ضدقانونی هستیم. مسببین اینگونه رفتارها به خوبی میدانند که با اقداماتی چنین، در اراده عزیزان ما در حقخواهی خویش و دفاع از آرمانهایی که میلیونها هموطنمان در خیابانها ابراز کردند و خون خود را نثار نمودند و دهها شهید دادند و دچار حبس و شکنجه و انواع مسایل دیگر شدند و نیز هزاران زندانی که همچنان مقاوم و استوار در حبساند؛ خللی ایجاد نخواهد کرد.
ما از حاکمان بر جان و مال و ناموس مردم میخواهیم از راه ضدملی و ضددینی و ضدانسانی که در سرکوب هر منتقد و مخالف خود در پیش گرفتهاند و کشور را در لبه پرتگاه جنگ و ویرانی قرار دادهاند به راه منطق و قانون و مصلحت مردم و میهن برگردند.
ما خانواده آقایان موسوی و کروبی، که برعهد خود با مردم در دفاع از حقوقشان وفادار و استوار ماندهاند؛ اینک به خاطر حقوق از دست رفته آنها، به عنوان نمادی از حقوق از دست رفته مردم ایران و مخصوصن شهدای مظلوم و زندانیان بیگناه، از همه هموطنان مظلوم و رنج دیده و فداکار و از همه انسانهای حقطلب و آزادیخواه و عدالتجوی، همگام با هموطنان داخل کشور که خواهان تسلط مردمسالاری واقعیند، در جای جای جهان میخواهیم پژواک صدای حقخواهی ما باشند. و صدای مارا به گوش جهانیان برسانند که:
«زندانیان مظلوم و مقاوم ما وهمه زندانیان سیاسی و عقیدتی را در سراسر ایران آزاد کنید. کشور و ملتی با اینهمه سرفرازی و بزرگی شایسته این حد رنج تنگناهای اقتصادی و سیاسی وخدایناکرده جنگ نیست.»
خانواده مهدی کروبی و میرحسین موسوی
۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۰
خبر / رادیو کوچه
در پی اعلام رسمی رادیو زمانه، از رسانههای فارسیزبان، که صبح روز سهشنبه، هفتم فوریه، توسط آریان ولف، مدیر ارشد این رادیو بیان شده، فرید حایرینژاد، سردبیر این رسانه، از سمت خود استعفا کرده است.
بنابراین خبر آقای حایرینژاد که از ژوئن ۲۰۰۹ به این سمت انتخاب شده بود به دلیل تمرکز به کار فیلمسازی از این سمت کنارهگیری کرده است.
در این بیانیه رسمی همچنین اشاره شده است که وی در مدت کار خود توانسته منشا تغییرات در تحریریه و بخش آنلاین این رسانه باشد.
اگرچه آقای حایرینژاد از سمت خود استعفا کرده، اما با توجه به این بیانیه خبری، وی همکاری خود را به صورت «مستقل» در بخش فیلمسازی با زمانه ادامه خواهد داد.
رادیو زمانه رسانهای تکثراگرا است که در سال ۲۰۰۶ با تصویب بودجهای از سوی پارلمان هلند کار خود را آغاز کرد. در ابتدای امر، ایرج گرگین مسوولیت راهاندازی آن را بر عهده گرفت که پس از مدت کوتاهی مهدی جامی که سابقه کار در بیبیسی را داشت سردبیر و مدیر آن شد.
زمانه در دوران فعالیت آقای جامی به یکی از رسانههای پویا و پر مخاطب در بین رسانههای نو تبدیل شده بود.
پس از جدایی وی از رادیو زمانه آقای حسین علوی به صورت موقت، مدتی سردبیری زمانه را بر عهده گرفت و پس از آن آقای حایرینژاد به سمت سردبیر انتخاب شد.
در دوران نزدیک به دو سال و نیم سردبیری وی، با بیشتر همکاران این رسانه یا قطع همکاری شده و یا از این رسانه رفتهاند.
کیومرث سجادی/ رادیو کوچه
دلایلی وجود دارد که نشان میدهد «فایرفاکس» (Firefox) نسبت به «اینترنتاکسپلورر» (Internet Explorer) امنتر است. این دلایل در پی میآید:
1- فایر فاکس مشکلات امنیتی خود را بهسرعت بر طرف کرده و در بستههای امنیتی که با حجم کم و بهراحتی با یک کلیک قابل نصب هستند زود به زود به کاربران خود ارایه میدهد و برای نصب جدیدترین آپدیتها نیاز نیست منتظر آمدن نسخه جدید مرورگر باشیم.
2- بار دیگر بحث اپنسورس (open source) بودن مطرح میشود. مرورگری که سورساش را در اختیار همگان قرار میدهد این امکان را به کاربران حرفهای خود میدهد تا باگهای امنیتی آن را بررسی کرده و یا حتا بستههای امنیتی جهت رفع مشکلات آن بنویسند. حال آنکه سورس بسته اینترنتاکسپلورر نه تنها این اجازه را نمیدهد تا سورس آن را بررسی کنند که میتواند در صورت صلاحدید با سرویسهای امنیتی حکومتها نیز بدون اینکه کسی متوجه آن باشد همکاری نماید.
3- اینترنتاکسپلورر جهت توسعه اجازه نوشتن «اکتیوایکس» (Active X)ها را به کاربران خود میدهد اما این اکتیوایکسها امروزه تبدیل به راهی جهت نوشتن بدافزارها و ویروسها شدهاست. اما فایرفاکس از «اد-آن»(Add-on)های تایید شدهای استفاده میکند که تنها به خود مرورگر آسیب میرساند نه مانند اکتیوایکسها به کل کامپیوتر.
4- با تمامی نکات امنیتی که رعایت میشود، در فایرفاکس شما میتوانید با انتخاب وضعیت «نواسکریپت» (NoScript) اجازه استفاده از هیچ اسکریپت (script) و یا قابلیت تعاملی مانند جاوااسکریپت و یا فایلهای فلش را به هیچ سایتی ندهید تا از امنیت بالاتری برخوردار شوید.
5- فایرفاکس از طریق سرویسی که با گوگل قرارداد بسته است اگر کاربرش بخواهد وارد سایتهایی شود که پتانسیل بدافزار بودن و یا سرقت اطلاعات را دارند به او اخطار داده تا در صورتی که از سایت مقصد مطمئن نیست وارد آن نشود.
در نهایت حفاظت از اطلاعات شخصی و محرمانهتان حتا در صورت استفاده از آخرین نسخه فایرفاکس با آخرین آپدیتها، بهترین آنتیویروسها و فایروالها کاریست که نیاز به دقت و مراقبت خودتان نیز دارد. فراموش نکنید که مهندسی اجتماعی یکی از سادهترین راههای دزدیدن اطلاعات کاربرانیست که سادهانگارانه از کنار مسایل مربوط به امنیت خود میگذرند.
پیمان عابدی/ رادیو کوچه
عمدهترین منبع شناخت خداشناسی ایرانی، «اوستا» یا همان سرودههای زرتشتی است. منابع متاخر دیگر «بندهشن» و «دینکرد» است. کهنترین بخش اوستا که به خود زرتشت منتسب است، «گاتها» است. طبق آموزههای زرتشت تنها یک خدا، یعنی اهورامزدا یا خدای دانا وجود دارد و همه باید از «دروغ» و «کسی که در خدمت دروغ است» دوری کنند. در راه رسیدن به این هدف، فرد توسط سه فرشتهی بزرگ یعنی «وهومنه» (vohumanah) یا «اندیشهی نیک»، «ارتام» (Rtam) یا «فرمان درست» و «آرمایتی» (Armaiti) یا «فداکاری» حمایت میشود. دربارهی دین هخامنشیان عقاید و نظرات متفاوتی وجود دارد. سوال اصلی این است که آیا آنها پیرو زرتشت بودهاند یا خیر. آنچه از کتیبههای شاهان هخامنشی به دست آمده این است که نزد داریوش و جانشینانش بالاترین ایزد، اهورامزدا بوده است.
برخی از لوحههای به دست آمده از تخت جمشید دربارهی مخارج هدایا هستند. در این لوحهها از چند ایزد، انواع متنوع هدایا و کاهنانی با عناوین عیلامی و ایرانی صحبت شده است. در نگاه نخست اسامی متفاوت ایزدان و عناوین ناشناخته، بسیار گیج کننده به نظر میرسد. ولی در این میان یک عنوان یعنی «لان» (Lan) بسیار به چشم میخورد. کلمهی عیلامی «لان» در اصل به معنای «حضور الهی» در معنای مجازی به معنی «نیایش مذهبی» و یا در معنای ذاتی به معنی «قربانی» است. الواح از اینکه قربانی برای چه کسی انجام شده است، حرفی نمیزنند. به حتم این واژه برای همه ساکنان امپراتوری ایران شناخته شده بوده و نیازی به توضیح نداشته است. در فهرستهای الهی، «لان» همردیف اسامی خدایان آمده است.
همانگونه که در بخشهای پیشین اشاره شد، قدرت و اهمیت «اینشوشیناک» برای همه ساکنان عیلام از پایینترین مردم تا شخص شاه کاملن واضح است. پس این نکته که در دوره هخامنشی «اینشوشیناک» به طور کامل ناپدید شد مسئلهی قابل توجهی است. البته قابل درک است که چون او به منزلهی نگهدارنده کشور علیه دشمنان خارجی موفقیتی به دست نیاورد، در این دوران از اعتبار افتاد، بابلیها و در راس همه پارسها بر کشور غلبه کردند و عیلامیها تابع خارجیها شدند. پس با سقوط پادشاهان عیلام اینشوشیناک تمام نفوذش را از دست داد.
اهورامزدا، سرور دانا، خدای غایی و نهایی (اصلی)، نیکی، خرد و دانش مطلق، آفریننده خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انسانها و حیوانها و همه فعالیتهای مادی و معنوی است.
در لوحههای گلی اداری تخت جمشید از «ویسای باگا» یا گروهی از خدایان که نامشان به معنای «همه ایزدان» است، بیشتر صحبت شده است. در سرودههای هندی «ریگ ودا» این گروه ایزدان «ویشوه دیوا» نامیده شدهاند که به همان معناست. در تعلیمات زرتشت «دیوا» به دیوهای پلید اشاره دارد، در حالیکه در اینجا این ایزدان هستند که «باگا» نامیده شدهاند. شاید خاطرهای از این گروه ایزدان در میان مردم باقی مانده و دوباره با نام جدید «باگا» به جای «دیوا» ظاهر شده و مورد پرستش قرار گرفته است، و شاید وقتی داریوش در کتیبهاش میگوید: «اهورامزدا با همه ایزدان» به گروه خاصی از ایزدان اشاره دارد. گرچه در این کتیبهها به برخی از تعلیمات اصلی زرتشتی مانند «امشاسپندان» اشارهای نشده است، اما عقایدی دینی شبیه به عقاید زرتشت از آنها استنباط میشود.
اهورامزدا، سرور دانا، خدای غایی و نهایی (اصلی)، نیکی، خرد و دانش مطلق، آفریننده خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انسانها و حیوانها و همه فعالیتهای مادی و معنوی است. او مخالف تمام بدیها و رنجها است. رقیب او، «انگره مینیو» (اهریمن) است، روح شر و بدی، که دایم در تلاش است تا دنیای راستی را خراب کند و به انسانها و جانوران آسیب برساند. بنابراین زندگی در این دنیا، انعکاس نبردی کیهانی بین اهورامزدا و انگره مینیو است. آموزههای زرتشتی میگوید که اهورامزدا مظهر نیکی است و همه انسانها باید بین خوبی و بدی گزینش کنند. انگره مینیو، دیو شر، در تاریکی شمال، سکونتگاه همه دیوان، میزید و تواناست ظاهرش را به شکل مارمولک، مار یا حیوانی دیگر تغییر دهد. با این تغییر قیافه با همه خوبیها میجنگد و میکوشد همه را، حتا خود زرتشت را بفریبد و آنها را به جهان تاریکی فریب و دروغ بکشاند. در نبرد همیشگیاش بر علیه خوبی که شامل آفرینشهای اهورامزدا است، شماری از دیوان یاریاش میکنند. مهمترین آنها «ایشمه»، دیو خشم و غضب و «اژی دهاک»، هیولای سه سر و سه پوزه و شش چشم با تنی پر از سوسمار و عقرب هستند. بر طبق متنهای زرتشتی، انگره مینیو در پایان جهان شکست خواهد خورد.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
عموم زندگیها در ابتدا خانوادگی است. بدین منظور که بیشتر آدمها در کانون خانواده به دنیا میآیند، میبالند و رشد میکنند. پس از طی یک سنی در کانون خانواده زندگی تقسیمبندی پیدا میکند. مجردی و متاهلی. در کشوری مانند کشور ایران به دلیل اینکه به سختی از هر مرحلهای وارد مرحلهی دیگر میشوی، هر دو این امکانها میتواند، امکانی خاص و ناب برای فرد باشد.
جدای از حالت امکان، که تغییر پیدا میکند، زندگی دو بخش دارد. مجردی و متاهلی که این حالات در شرایط مختلف نیز تغییر میکند. با بسیاری از دلایل جانبی مانند طلاق و فوت زندگی از یک پروسه وارد پروسهی دیگر میشود. زندگی مجردی و متاهلی فرقهای بسیاری با یکدیگر دارند. و قابل قیاس نیستند و مانند هر شرایط دیگری که در زندگی پیش میآید، این دو نوع از زندگی نیز مزایا و معایب خود را دارند. در زندگی متاهلی، زن و فرزندان، یا خانواده رکن اصلی ارتباطات فرد را تشکیل میدهند. ولی در زندگی مجردی این حالت از پدر و مادر تا دوستان در نوسان است. یعنی به طور عمومی در زندگی متاهلی فرصت کمتری برای صرف کردن وقت با دوستان و یا پدر و مادر هست که در زندگی مجردی کمتر این مسئله به چشم میخورد.
یکی از مشکلاتی که در زندگیهای ایرانی به خصوص به چشم میآید، وارد شدن از یک حالت به حالت دیگر است. به دلیل وابستگیها و عدم رشد کاملی که فرزندان به عنوان یک فرد مستقل و بالغ در یک خانواده دارند و تا سنین بالایی با وابستگی شدید به خانواده زندگی میکنند، وارد شدن به یک حالت مستقل و مهمتر از آن مدیریت کردن این شرایط کار را برای آنان دشوار میکند. مسئلهی دیگر حالت اعتیادی است که به یک سری عادتهای مضحک در زندگی برای افراد پیش میآید. گاهی هم فرد تنها بر اساس شرایطی که برای یک زندگی تعریف شده است به حدها و چارچوبها تسلیم میشود، که تنها کاری بر خلاف جهت طبیعی انجام نداده باشد.
زندگی مجردی ممکن است فرد را در شرایطی قرار بدهد که نتواند به طور کامل مستقل عمل کند. به ویژه که در خانوادههای ایرانی با تمام گذری که به مدرنیته انجام شده است اما بافتهای سنتی به خصوص در روابط خانوادگی خود را به صورت برجسته نشان میدهد. اما در عوض این خاصیت را هم دارد که فرد از دام تمام تظاهرات فریبندهای که در سطح یک رابطهی متاهلی ممکن است وجود داشته باشد نجات پیدا میکند. به این صورت که فرد با رسیدن به استقلال فکری در مورد این موضوع فکر میکند که آیا واقعن به عنوان یک فرد بالغ آمادگی وارد شدن به یک ارتباط مشترک را دارد؟ آیا به طور کلی جدای از لحظات جذاب و فریبندهای که یک رابطهی دو نفره دارد، میتواند با رفتن به قعر این رابطه طپشها و تحولات اصلی را مدیریت کند یا خیر؟ زندگی مجردی و متاهلی مرز باریکی هستند که میتوان در هر زمان از یکی وارد دیگری شد. زندگی مجردی با تمام وقتها و زمانهایی که فرد مختص به خود دارد باز هم تنهاییهای مخصوصش را یدک میکشد و زندگی متاهلی، مسوولیتها و شرایط خاص خود را دارد.
گاهی کسانی که ازدواج نمیکنند ناخرسندند، حاشیهای و منزوی شده و احساس میکنند، عمر خود را به بطالت و تنهایی میگذرانند، درست روی دیگر سکه کسانی هستند که ازدواج میکنند و وقتهای زیادی را به حسرت خوردن و ناله کردن و اندر مزایای زندگی مجردی سخن گفتن میگذرانند. گروهی از این افراد زندگی مشترک خود را از دست میدهند ولی با خوابیدن طوفان پر تلاطم زندگی قبلی دوباره به فکر تشکیل یک زندگی مشترک جدید میافتند. این افراد به طور ذاتی از تحمل تنهایی برنمیآیند هر چند که بعد از مدتی دوباره شکوههای خود را از زندگی مشترک آغاز کنند. واقعیت این است که انتخاب این دو نوع از زندگی به طور کامل بستگی به شرایط ذاتی و غریزی و شخصیت یک فرد دارد. گروهی از افراد برای یک زندگی اشتراکی ساخته نشدهاند.
هرچند که ممکن است خودشان به این موضوع واقف نباشند و بر اساس قانون تعریف شده وارد این مراحل شوند ولی ناخواسته شرایط نامطلوبی را برای خود و طرف مقابل بوجود میآورند. گروهی هم بر خلاف گروه قبلی از بودن و سپری کردن لحظات و اوقات زندگیشان در کنار افراد مشخصی لذت میبرند و ترجیح میدهند که همه چیز خود را با نفر دومی به اشتراک بگذارند.
بیشتر انسانها برای ادامه زندگی، شادابی و گاهی رهایی از تنهایی به یک رابطه صمیمی نیاز دارند و این رابطه لزومن در زندگی مشترک محقق نمیشود. انسانها میتوانند این روابط را به شکل ارتباطات ویژه پیدا کنند. اصل ازدواج بر اساس رابطهای در زندگی انسانها برقرار میشود که با اختیار خود وارد شده اما به سادگی نمیتوانند با اختیار از آن خارج شود. پس بدون تامل و تنها بر اساس طی شدن یک اصل که طبیعی نامیده میشود، وارد شدن به این حوزه خطای خطرناکی است.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 7 فوریه، مخالفان حکومت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، با ارایه گزارشی از کشتهشدن دستکم 128 نفر در عملیات ارتش و درگیریهای پراکنده در مناطق مختلف سوریه در روز گذشته خبر دادهاند.
بر اساس گزارش سازمان مردمی انقلاب سوریه از این تعداد 19 تن کودک و 15 نفر زن بودند.
روز گذشته نیروهای دولتی به گلولهباران چندین منطقه در حمص پرداختند و گزارشهای وارده از این شهر حاکی است 61 تن در این عملیات کشته شدند.
گلوله باران مناطق باباعمرو و البیاضه در حمص از بامداد روز سهشنبه نیز از سرگرفته شد.
دیدبان حقوق بشر سوریه تاکید کرده است نام کشتهشدگان ثبت شده است و حال تعداد زیادی از مجروحان وخیم است.
نیروهای دولتی علاوه بر حمص در شهرهای دیگر از جمله، الرستن، الزبدانی، ادلب، ریف دمشق و حلب نیز دست به عملیات گسترده زدند.
این در حالی است که خبرگزاری دولتی سوریه گلوله باران شهر حمص را به «گروهکهای تروریستی مسلح» نسبت داد.
این منبع گزارشهای مختلفی از کشتهشدن نیروهای دولتی و خنثاسازی چندین تلاش برای ایجاد انفجار منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
«تشدید حملات ارتش سوریه در حمص»
سهشنبه 18 بهمن 90/ 7 فوریه 2012
اجرا: اعظم
استودیو: مهدی
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
پسنشینی تند- «بهار بنیادگرایی و غرب»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
زن ایرانی- «زنی مترجم، در پس پردههای حرمسرا»- سایه کوثری
تکنو کوچه- «آیا «فایرفاکس» واقعن امنتر از «اینترنت اکسپلورر» است؟»- کیومرث سجادی
دایرهی شکسته- «گامهای لرزان بر طناب تاهل»- مهشب تاجیک
بخش دوم خبرها
مجله جاماندگان- «مملکت اسلام که به بنبست نمیرسد»- شراره سعیدی
گردونه مهر- «اسطورههای ایرانی در دوره هخامنشی»- پیمان عابدی
بخش سوم خبرها
شهرام میری کلانیکی/ زلزلهشناس و متخصص لرزهنگاری/رادیو کوچه
زلزلهای به بزرگی 4.8 در مقیاس امواج درونی زمین در پنجم فوریه 2012 در شهر «خورموج» از توابع استان «بوشهر» به وقوع پیوست. که کانون این زمینلرزه در 14 کیلومتری شرق خورموج بوده است. با توجه به سوابق لرزهخیزی تاریخی و دستگاهی منطقه بوشهر و مطالعات ژئوفیزیکی و تکنونیکی و زمینشناسی منطقه و وجود گسلهای فعال و پنهان نشان میدهد که منطقه از لحاظ زلزلهخیزی بسیار فعال است. با توجه به ساخت نیروگاه اتمی بوشهر و با عنایت به پسلرزههای زلزله خورموج که فاصله کمی هم با نیروگاه اتمی بوشهر دارد بیم آن میرود که این زمین لرزههای مخرب یک زنگ خطر برای آن ساختگاه محسوب شود و احتمال وقوع چیزی شبیه «فوکوشیمای ژاپن» دیگری در منطقه بوشهر را شاهد خواهیم بود.
اگر سانحهای در نیروگاه اتمی بوشهر در اثر این زلزله به وقوع بپیوندد قطعن نشت مواد رادیواکتیو در آبهای «خلیجفارس» و محیط زیست و نابودی نسل بشر در داخل کشور و کشورهای سواحل خلیج فارس را به دنبال خواهد داشت.
10 تن از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در محکومیت حکم اعدام سعید ملکپور، فعال سایبری، که این حکم چندی پیش از سوی مراجع قضایی و دیوان عالی کشور، به طور رسمی تایید شده است، اقدام به نوشتن بیانیهای کردهاند.
متن این بیانیه در پی میآید:
پس از تایید حکم اعدام سعید ملکپور توسط دیوان عالی کشور بیانات برخی از مقامات قضایی و نهادهای امنیتی در مورد حکم وی نگرانیهای موجود را افزایش داده است. سعی ملکپور طراح سایت و اجارهدهنده فضای ایترنتی پس از سپری کردن بیش از سه سال بلاتکلیفی و بازداشت در بازداشتگاههای امنیتی و تحمل حبسهای طولانی انفرادی با حکم قطعی اعدام مواجه شده است. اتهام او اجاره و مدیریت سایتهای به اصطلاح «مستهجن» است. اما طی نامهای در سال 1389 منکر این اتهام شده و ضمن افشای شکنجههای دوران بازجویی و اقرارهای ساختگی که مجبور شده است حتا در مقابل دوربین تصویربرداری آنها را به زبان بیاورد نوشته است که تنها به طراحی سایت و اجاره فضا در اینترنت مشغول بوده است. این اعتراف واقعی او در شرایط عادی و زمانی که در بند 350 حضور داشته بوده میباشد. پس از این نامه مصاحبههای همسرش در خارج از کشور که پرونده ملکپور را سیاسی میخواند پس از حدود 9 ماه از بند 350 دوباره به بند 2الف منتقل شد و از دهم آذر ماه 1389 در آن بند محبوس است .
بر اساس قوانین آیین دادرسی کیفری جمهوری اسلامی شواهد همه نشان از غیرقانونی بودن تمام مراحل بازجویی حبس نگهداری و دادرسی سعید ملکپور دارند. وی در دوران بازجویی بر خلاف قوانین جاری مورد شکنجهی جسمی و روحی قرار گرفته است. او را عریان کرده و تدید به تجاوز نمودهاند. دندان وی را با انبردست کشیده و بارها با کابل و شوکر به جان او تاختهاند و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. نزدیک یکسال نیز (در ابتدای بازداشت) در سلول انفرادی نگاه داشته شده است. در یک دادگاه غیر علنی محاکمه شده (که بنابر قانون اساسی محاکمه متهمین سیاسی و امنیتی باید در محکمههای علنی صورت پذیرد) و پس از صدور حکم به وی به بند 2-الف منتقل شده و از تاریخ 10 آذ ماه 1389 تحویل سازمان زندانها نشده است .
در چنین شرایطی هیچ حکمی نمیتواند قانونی باشد. بنابراین به عنوان امضاکنندگان متن حاضر ضمن دعوت وجدانهای بیدار انسانی جهت توجه به این مورد آشکار نقض حقوق انسانی و شهروندی سعید ملکپور مخالفت و انزجار خود را نسبت به حکم صادره اعلام و نکاتی را توضیح میدهیم :
اعدام را نفس خود عملی غیرانسانی قلمداد میکنیم. بدین خاطر که اولن هیچ انسانی را محق سلب حیات انسانی دیگر نمیدانیم ثانین نه تنها اعدام در جامعه ایران مشکل را حل نکرده است بلکه صرفن از طرف حکومت برای پاک کردن صورت مسئله بوده و در نتیجه مسیل منجر به صدور حکم اعدام باقی مانده و شدت عمل آتی نه راهگشا که فاجعه بار بوده است .
حکم اعدام سعید ملکپور یک حکم سیاسی ست که حکومت برای کنترل بیشتر فضای اینترنت و ایجاد رعب و وحشت در میان کاربران این رسانه صادر کرده است. این حکم و احکام سنگین پروندههای سایبری شهروندان عادی را که به طرق مختلف از اینترنت استفاده میکنند نشانه رفته است. حکومت به این شیوه هم در میان کاربران غیرسیاسی اینترنت رعب افکنی میکند و هم فضای اجتماعی و سیاسی کشور را دوباره با گزینه اعدام مواجه کرده است و حذف فیزیکی را به رخ میکشد. این امر در طول سالیان گذشته سابقه داشته و بارها افراد با عناوین غیرسیاسی مانند قاچاق مواد مخدر در حالی که مود هدف ساسی بودهاند اعدام شدهاند .
در شرایط کنونی که نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز گزینه حذف فیزیکی و کشتن را – که به تناوب به صورت اعدام و ترور در سی و چند سال گذشته بهکار برده است – باز هم به کار میبرد و تنها اعتراض و اعلام انزجار عمومی جهانی میتواند چاره ساز باشد وگرنه همراهی مجدد با حکومت در هر شکل آن و عدم عکسالعمل حداقلی اجتماعی کمکی برای دوام اعدام و حذف فیزیکی توسط حکومت است .
بر این باوریم که هرکس میتواند در هر موقعیت اجتماعی در هر جایی از جهان معترض اعدام و حداقل معترض اعدامهای غیرقانونی باشد. در این میان وظیفه اصحاب دانش و قلم و صاحبان رسانه بیشتر است چرا که صدایشان بیشتر شنیده میشود .
ما طی دوسال گذشته در بند 350 زندان اوین تهران هر سال شاهد چندین اعدام بودهایم و شهادت میدهیم در هیچکدام از این اعدامها حتا قوانین جاری جمهوری اسلامی رعایت نشده است و در تمام مراحل کار قانونشکنی صورت گرفته و احکام ساسی بوده است .
جمعی از زندانیان سیاسی بند 359 زندان اوین
هفدهم بهمن ماه 1390 خورشیدی
(اسامی محفوظ است)
سیاوش بریرانی
در بررسی ساختار سیاسی و اجتماعی ایران اینگونه به نظر میرسد که ایرانیها «کاریزما» دوست هستند، یعنی علاقهی زیادی به یک فرد به عنوان قهرمان و مظهر خیر دارند و بیشتر صفات خوب یا همهی صفات خوب را یکباره در او مییابند. آنها یکباره یا به تدریج به ساختن یک شمایل یا اسطوره و سپردن تمام اعتماد و علاقهی خود به او میپردازند. این فرد ممکن است یک سیاستمدار باشد یا ورزشکار و یا حتا یک نویسنده که به تدریج یا یکباره از نقش خود به عنوان یک فرد زبده در یک رشتهی خاص بیرون میآید و طی زمانی کوتاه به یک فعال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی در ایران تبدیل میشود.
روند تولید افراد «نخبه» و «الیت» در جامعهی ایران چندان ضابطهمند نیست یعنی افرادی که گرفتن تصمیمهای بسیار مهم و ادارهی بخشی کلیدی بر عهدهشان است ممکن است نه به خاطر طی مراحل از صفر تا صد آن حوزه، بلکه به خاطر فاکتورهای دیگری مثل پیروزمندی در کارزاری سیاسی از طریق نزاعهای خیابانی یا انقلاب، برآمدن از خانوادهای ثروتمند یا دارای پایگاه مهم در جامعه ، یکباره از یک پایگاه اجتماعی به مسوولیتی سیاسی گسیل میشوند. این جابهجایی یکبارهی نقشها در ایران تنها در سیاست نیست. علاقه به «فرد شمارهی یک بودن» یا علاقه به یک «فرد شمارهی یک» و تبعیت بیچونوچرا از او، همیشه در فرهنگ و جامعهی ایران وجود داشته است. مدیرها، رییسها، ثروتمندان، فوتبالیستهای معروف و هنرمندان مشهور جامعهی ایران و افرادی که دارای پایگاه مهم مشابه این موارد هستند عمدتن افرادی بینیاز به دادن پاسخ به جامعه، قانون و نقد بیرحم مطبوعات آزاد به حساب میآیند. یعنی آنها خود را در حفاظ قدرت، شهرت و ثروت خود آسوده حس میکنند و افراد عادی جامعه با دیدن جایگاه این اشخاص، ناخودآگاه یا خودآگاه دوست دارند و تلاش میکنند تا از سریعترین راه ممکن قدرتمند، ثروتمند، مشهور شوند. جامعهی ایران یا قوهی قضاییه و قهریهی ایران با افراد قدرتمند ، مشهور و ثروتمند، رفتاری گاه به کل متفاوت با افراد عادی در پیش میگیرد و آنها را معاف از پاسخگویی یا مجازات میسازد.
در جامعههای کوتاه مدت که وقوع «اتفاقات یکباره» تعیین کنندهی سرنوشت میلیونها انسان است، انسانهایی هستند که «یکباره» و طی اتفاق یا اتفاقاتی، به طبقات بالای جامعه منتقل میشوند و میخواهند منجی جامعهی خود یا کل بشر باشد. داوری تاریخی ایران همیشه نقشی بسیار بزرگ و برجسته برای شخصیتهایی مثل «امیرکبیر»، «مصدق» و «تختی» در نظر میگیرد و روی نقش «افراد» همیشه تاکید میشود در حالی که در جوامع پیشرفته، افراد نقشی حداقلی در تحولات اساسی دارند بلکه هزاران سیستم و نهاد مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وجود دارند که مستقل از سیستم دولتی به تولید فکر و پول میپردازند. این نهادهای بیشمار و موثر هستند که تحول و تاثیر را به وجود میآورند نه تمرکز قدرت، شهرت و ثروت در دستان فرد یا افرادی خاص.
آتوسا صدر
دخترک داشت فیسبوک رو زیرورو میکرد و به صفحهی دوستان و آشنایان سرک میکشید که یک دفعه چشمش به پست تازهی «سیما» افتاد، با خودش گفت: «وای آخر کار خودش رو کرد. باورم نمیشه پسری مثل «آرش» با آدم بیخودی مثل سیما در «ریلیشنشیپ» رفته باشه، هفتهی پیش بود که «آرش» به من مسیج داد که دلش خیلی برام تنگ شده و میخواد منو ببینه، همین الان «آنفرند» ش میکنم و از شرش خلاص میشم.» در روزهای آینده آرش پیامهای متوالی برای دخترک میفرستد و از علت کارش جویا شد، اما او -خوشحال از حربهی فیسبوکی جوابی نداد.
این داستان روابط انسانی در قرنی است که دوستیهای اینترنتی جایگزین دوستی واقعی شدهاند. گرچه بسیاری از طرفداران فیسبوک در مورد معجزههای اینترنتی- سیاسی- اجتماعی آن داد سخن راندهاند، سستی روابط انسانی (که از تکیهی بیرویه بر شبکههای اجتماعی به بار آمده) وجه انکارناپذیری از زندگی آنلاین است که انسان گذشته از آن مصون بود.
در روزگاری نه چندان دور، مکالمهی تلفنی (به واسطهی ناپیدا بودن حالت چهره و ژست بدن نوع) نوع نازل و سطحیتری از معاشرت به حساب میآمد. مکالمهی تلفنی بدون حضور فرد، مکالمهای بیجنبوجوش و خالی از لطافتهای شخصی بود. امروزه اما به مدد اینترنت انواع دیگری از مکالمه باب شده است. ایمیل و پیامهای کوتاه شخصی که هیچ یک از ویزگیهای مکالمهی معمولی (حتا صدا) را ندارند، معمولن به نگارنده فرصت کافی برای سبک سنگین کردن اندیشهها و آراستن کلام را میدهد. البته نامهنگاری سنتی هم همین ویژگی را (با تفاوت در سرعت دریافت) داشت.
در هر حال، نکتهی قابل توجه در مورد پستهای کوتاه و دوستانهی فیسبوکی که افراد بر روی دیوار (وال) همدیگر مینویسند این است که بر خلاف مکالمهی معمولی که در آن دو نفر یا چند نفر با هم صحبت میکنند، در فیسبوک، هر پستی با نظارت جمع زیادی از ناظران خاموش صورت میگیرد. بسته به شخصیت کاربران، ناظران خاموش میتوانند فیسبوک را به صحنهی تاتری تبدیل کنند که در آن کلمات، رفتارها، و تصاویر زیر ماسکهای جمعپسند ارایه میشوند. کانون توجه پنداشتن خود، که قسمتی از فرهنگ هالیوودی فیسبوک است، به فرد اعتماد به نفسی کاذب میدهد که هرگز معادل اعتماد به نفس حاصل از روابط واقعی نیست.
گاهی ممکن است دوستی را سالها ندیده باشیم و به دیدن عکسهای او در فیسبوک کفایت کنیم. عکسها و پروفایلهای شخصی افراد که به ما اجازهی قضاوت و تصمیمگیری در مورد آنها را میدهند ممکن است فرسنگها با شخصیت واقعی آنها فاصله داشته باشد.
فیسبوک، بالاتر از همه، به تصورات مالیخولیایی کاربران در مورد زندگی و روابط شخصی دوستانشان، دامن میزند. گرچه کاربران بیشتر برای جلب همدردیهای دوستانه روابط خصوصی خود را آپدیت میکنند، آمار سال ۲۰۱۱ آمریکا نشان میدهد که سپردن مهار زندگی شخصی به دست فیسبوک (به عنوان ماشینی که آن را با جزییات برای تماشاچیان بازگو میکند) منجر به افزایش ۲۰ درصدی طلاق در این کشور شده است. طبق این آمار، افرادی که برای حلوفصل مشکلات خانوادگی یا دوستانه به فیسبوک متوسل میشوند، معمولن افرادی هستند که یا از مقابلهی تکی با مشکلات بیم دارند و یا از مهارتهای اجتماعی لازم برای گفتگو برخوردار نیستند و کیبورد و مانیتور بهترین وسیلهی گفتگو برای آنها است.
دانشگاه «نیویورک» اخیرن کلاسهایی با نام «فیسبوک گوشتی» ارایه میدهد که در آنها تکنیکهای معاشرت و دوستیابی در جهان واقعی تدریس میشود. دفعهی آینده که سری به فیسبوک زدید، صفحهی دانشگاه نیویورک را هم برای خواندن این خبر چک کنید.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، روز سهشنبه، 7 فوریه، مجلس شورای اسلامی اعلام کرد در پی قانعنشدن نمایندگان از توضیحات وزیران و مشاوران رییس جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد میبایست با حضور در صحن علنی پاسخگوی نمایندگان باشد.
بر اساس اعلام رسمی هیت رییسه مجلس شورای اسلامی، محمود احمدینژاد باید حداکثر تا 18 اسفندماه برای پاسخ به سوالات نمایندگان مجلس که از چندی پیش طرح آن با بیش از 70 امضا به هیت رییسه ارایه شده بود در صحن مجلس حاضر شود.
به گزارش مهر، در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی گزارش عدم رضایت نمایندگان سوالکننده از رییس جمهوری اسلامی از پاسخهای فرستادگان وی درباره سوالات اعلام وصول شد.
بر این اساس رییس جمهوری اسلامی یک ماه فرصت دارد تا برای پاسخگویی مستقیم به سوالات نمایندگان در صحن علنی مجلس حضور یابند.
تعدادی از نمایندگان در راس آنها علی مطهری، نماینده اصولگرای منتقد دولت، طرح سوال از رییس جمهوری اسلامی، را تیر ماه امسال به جریان انداخته بودند. این طرح در نهایت آذر ماه با 79 امضا اعلام وصول شد.
بیشتر بخوانید:
«حضور احمدینژاد در مجلس جهت پاسخگویی به نمایندگان»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
رویا برومند/مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند
یکسالپیش در یکی از آخرین روزهای ژانویه ۲۰۱۱، جمهوری اسلامی ایران خبر اعدام زهرا بهرامی، شهروند ایرانی- هلندی را که برای بازدید به ایران رفته بود، اعلام کرد. خانم بهرامی یکی از ایرانیان مقیم خارج کشور بود که در پییک روند قضایی ناعادلانه مجازات شدهاند. طی سالها چندین ایرانی با ملیت دوگانه که با جامعه مدنی ایران کار کرده، موجب تسهیل تبادل نظرات شده و یا اخبار مربوط به ایران را منعکس کرده بودند، دستگیر شدهاند. برخی به لطف فشار مداوم بینالمللی آزاد شدهاند. برخی دیگر اما هنوز در زنداناند یا مشغول گذراندن دوران حبس خود هستند و یا همچون «سعید ملکپور»، شهروند ایرانی- کانادایی و برنامهنویس کامپیوتر، در انتظار اعدام نشستهاند. پیام دولت روشن است: «ارتباط مستقل برقرار کردن با ایرانیان و یا انعکاس صداهایشان مجاز نیست. و البته این پیام موثر هم واقع میشود.»
«رامین جهانبگلو» در اردیبهشت ١٣٨۵بازداشت شد.
ایرانیان مقیم خارج از کشور که بازداشت شدهاند پیشینه و فعالیتهای مشابهی ندارند. با این همه چه دانشگاهی باشند (نظیر «رامین جهانبگلو»، بازداشت از اردیبهشت تا مرداد ١٣٨۵ )، چه فعال حقوق زنان («عشا مومنی» بازداشت مهر تا آبان ۱۳۸۷)، چه روزنامهنگار (نظیر »رکسانا صابری»، بازداشت از دی ماه ۱۳۸۷ تا اردیبهشت ۱۳۸۸)، چه دانشمند (همچون «امید کوکبی» که از دیماه ۱۳۸۹ زندانی است)، یا فعال اینترنتی و برنامهریزکامپیوتر (نظیر «حسین درخشان»، آبان ۱۳۸۷ تا اردیبهشت ۱۳۸۹ و «سعید ملکپور» که از مهر ماه ۱۳۸۷ تا کنون زندانی است)، با همگی به یکسان برخورد شده است. این دستگیرشدگان از جهان بیرون منزوی شده و مورد انواع شکنجههای روانی و در مواردی شکنجه جسمی قرار گرفته و برای اعترافات تلویزیونی تحت فشار بودهاند. اعترافاتی که بعدن انکار کردهاند. دستگیری آنها عملن به فعالیتهایشان خاتمه داده و ارتباطشان را با همکاران و افراد داخل ایران به حداقل رسانده است.
خانم بهرامی اندک زمانی پس از تظاهرات عاشورا در آذر ۱۳۸۸ دستگیر شد. او ابتدا به «محاربه» و «ارتباط با یک گروه سلطنت طلب» متهم شد. صدای خشمگین وی در حال گزارش خشونت خیابانی برای یک شبکه تلویزیونی خارج از کشور هنوز در یوتیوب قابل شنیدن است. هرچند بعدها، شاید به دلیل محکومیتی که در گذشته در ارتباط با مواد مخدر در هلند داشت، او را به قاچاق مواد مخدر متهم کرده و تنها بر این اساس وی را محاکمه کردند. او را که از حق تجدید نظر در حکم محروم بود به دار کشیدند و باعث حیرت وکیلش، خانوادهاش و ظاهرن حتا مقامات هلندی که از طرف دادستانی به آنها اطمینان خاطر داده شده بود، شدند. یک خاکسپاری شتابزده، که بدون حضور خانوادهاش در شهری که توسط مقامات انتخاب شده بود انجام شد، آخرین فصل غمانگیز یک زندگی سرشار از تراژدی بود.
صدایش را که همبندانش را به خنده میانداخت میشنیدم. بعضی وقتها حتا نگهبانان را نیز میخنداند. این شهادت یک زندانی سیاسی سابق در مورد همبندی خود «زهرا بهرامی» است. او میگوید: «زهرا سرزنده بود، نسبت به سایر زندانیان مهربان و در مقابل زندانبانان جسور و مقاوم بود.»
«سعید ملکپور» بهبه جرم «افسادفیالارض» به اعدام محکوم شده است.
زهرا بهرامی به دلایل سیاسی دستگیر شد. اما محکومیت گذشتهاش برای دولتی که تلاش میکند ایرانیان را از بقیه جهان منزوی کند، او را به هدفی آسان تبدیل کرد. سعید ملک پور، که به گفته خانوادهاش در اثر شکنجه سروفکش شکسته بود، اعترافاتی تحت فشار انجام داد و در روند قضایی مخدوش، به مرگ محکوم شده است. نقش فعال سپاه پاسداران در پرونده او و بیاعتنایی قاضی نسبت به درخواست دیوان عالی برای توجه به کاستیهای تحقیقات، نشانگر آن است که دستگیری وی با انگیزه سیاسی صورت گرفته و ممکن است به موفقیت او در ارایه روشهای فنی که ارتباط ایرانیان خارج و داخل کشور را آسان میکرد مربوط باشد. اما او ظاهرن به جرم این که نرمافزارش برای ساختن یک سایت «پورنوگرافی»، که از قضا یکی از پربینندهترین سایتهای ایران بود، مورد استفاده قرار گرفته، آسیب پذیر میباشد. محکومیت وی به عنوان «مفسد فیالارض» توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته و هر لحظه ممکن است که اعدام شود.
ارعاب ایرانیان خارج از کشور یکی از ویژگیهای سیاست ایران تحت ریاستجمهوری «احمدینژاد» بوده است. برای نظام حاکم هیچ گفتمانی که برداشت خودش از خواست ایرانیان را به چالش بکشد، قابل تحمل نیست. این حکومت هر فرد یا گروهی را، که فعالیت یا سخنش تحت کنترل و هدایت خود رژیم نباشد، ساکت میکند. همچنین ایرانیان مقیم خارج کشور را، که به ایران سفر کرده و با هموطنانشان ارتباط برقرار میکنند، مورد هدف قرار میدهد تا از رواج افکار و نظریاتی غیر از نظریات رسمی حکومت، جلوگیری به عمل آورد.
جامعه جهانی در گذشته کارزارهای موفقی برای آزادی تعدادی از زندانیان مقیم خارج از کشور به راه انداخته است. اما افراد سرشناس و با نفوذی که موضوع این کارزارها بودهاند از نوادرند. سعید ملک پور و زهرا بهرامی نه مشهورند و نه متنفذ. جامعه جهانی با اعلام اینکه فریب اعترافات اجباری تلویزیونی را نمیخورد، میتواند موثر واقع شود. برای این منظور میبایست روایت رژیم از واقعیات را همواره به چالش کشد و خواهان آزادی قربانیان این سیستم قضایی شود که حداقل تضمینهای آیین دادرسی را به سخره میگیرد.
بنیاد «عبدالرحمن برومند» نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است که در فروردین ۱۳٨۰ تاسیس شده و متعهد به پیشبرد حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. بنیاد سازمانی مستقل و بدون وابستگی سیاسی است که پایبند به پیشبرد آگاهی نسبت به حقوق بشر از راه آموزش و انتشار اطلاعات به مثابه پیششرط ضروری برای ایجاد یک دمکراسی پایدار در ایران است. کمکهای مالی به بنیاد برومند در ایالات متحده آمریکا از معافیت مالیاتی برخوردار هستند.
English
رادیو کوچه
اگر شما نیز کاربر سرویسهای اپل (Apple) هستید و هم چنین با رادیو کوچه آشنایی دارید بیشک میدانید که تاکنون این رسانه اپلیکیشینی برای آیفون (iPhone) داشته است.
این اپلیکیشن که قریب به یک سال و اندی پیش راهاندازی شد، خبرها و گزارشهای تارنمای رادیو کوچه را برای استفادهکنندگان از آیفون مهیا میکرد.
پس از استقبال مخاطبهای این سرویس و افزایش کاربران آن و نظرخواهی از کاربران، ضرورت بهروزرسانی این سرویس به چشم میخورد.
اینک خوشحال هستیم که به اطلاع شما برسانیم از صبح روز دو شنبه، ششم فبریه، اپلیکیشن رادیو کوچه ارتقا یافته است و شما میتوانید با بهروزرسانی آن از بخشهای تازه در رادیو کوچه بهرهمند شوید.
به طور خلاصه با اصلاحات و ارتقا این اپلیکیشن شما از این امکانات اضافه بهرهمند خواهید بود:
-سرویس رادیویی به صورت پشت زمینه و حتا بستن خود اپلیکیشن. (تا زمانی که پلیر فعال است پخش رادیو ادامه خواهد داشت.)
-افزایش کیفیت صدای پخش رادیو از۳۲ به ۶۴ کیلو بیت
-اضافه شدن بخش کتابخانه رادیو کوچه
-اضافه شدن مجله تاجیکستان
-اضافه شدن مجله کوچه بر روی اپلیکیشن
-دسترسی به فیس بوک رادیو کوچه
-ارتقا کیفیت گرافیگی وچند تغییر فنی دیگر
همچنین لازم به اشاره است بخش تبلیغات به این اپلیکیشن افزوده شده که در صورت تمایل میتوانید در این بخش تبلیغات خود را ارایه کنید.
این اپلیکیشن با دو نسخه مجزا برای آیفون و آیپد اینک در اختیار بیش از چهارده هزار کاربر اپلیکیشن رادیو کوچه قرار دارد.
شما میتوانید با مراجعه به اپ استور (App store) و جستوجوی نام Koocheh میتوانید اپلیکیشن را دریافت کنید. و در صورت دارا بودن، آن را به روز کنید.
همچنین اپلیکیشن رادیو کوچه به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار دارد.
منتظر نظرها و پیشنهادهای شما هستیم. در صورت لزوم به ایمیل آدرس contact@koochehmail.com در تماس باشید.
خبر / رادیو کوچه
همزمان با آغاز به کار بنیاد مدنی و حقوق بشری اکبر محمدی، فعال سیاسی جانباخته در زندان اوین، پدر و مادر وی، که قصد خروج از ایران را داشته در فرودگاه مهرآباد، توسط ماموران مستقر در فرودگاه از خروج آنها جلوگیری به عمل آمده است.
به گزارش رسیده به رادیو کوچه، روز یکشنبه، 5 فوریه، پدر و مادر آقای محمدی، که به گفته آنها قصد سفر به آمریکا را جهت بازدید دیگر فرزندشان داشتند، توسط ماموران فرودگاه ممنوعالخروج شده و ماموران علت این امر را راهاندازی بنیاد اکبر محمدی توسط فرزندشان در آمریکا و فعالیت تبلیغی علیه نظام اعلام کردند.
این در حالی است که پیشتر این دو به اداره اطلاعات شهرستان آمل در مازندران احضار و به آنها در خصوص کار این بنیاد هشدار داده بودند.
بر اساس آخرین گزارشها، پدر و مادر اکبر محمدی باید جهت حضور در دادگاه در روز شنبه ۲۰ بهمن در دادگاه انقلاب آمل حضور یابند.
لازم به اشاره است که بنیاد مدنی و حقوق بشری اکبر محمدی قصد داشت از هفته آینده فعالیتهای حقوق بشری خود را در حمایت از زندانیان سیاسی، نویسندگان، ژورنالیستها و خانوادههای آنان و نیز مهاجران برون مرزی آغاز نماید.
بیشتر بخوانید:
«راهاندازی بنیاد مدنی و حقوق بشری اکبر محمدی»
خبر / رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، در مصاحبه تلویزیونی خود روز دوشنبه، 6 فوریه، به وقت واشینگتن، اظهار داشت که «لیاقتش را دارد که یک دور دیگر در کاخ سفید بماند.»
به گزارش شبکه تلویزیونی انبیسی، مصاحبه آقای اوباما دو روز پس از اعلام آمار نرخ بیکاری در آمریکا انجام گرفت که نشاندهنده کاهش بیکاری در این کشور بود.
کارشناسان میگویند پیشرفت در این آمار، امید بیشتری برای انتخاب مجدد آقای اوباما به وجود آورده است.
او با اشاره به اینکه در ۲۳ ماه گذشته، 3.7 میلیون شغل ایجاد کرده، تاکید کرد: «ما از سال ۲۰۰۵ تا کنون بیشترین شغلها را و از سال ۱۹۹۰ بیشترین کارهای تولیدی را ایجاد کردیم.» و ادامه میدهد: «اما کار ما تمام نشده است. »
او گفت کاری که مداوم انجام خواهد داد این است که «”آهسته و محکم و با استقامت» حرکت کند: «گذشت زمان باعث میشود که یک رییس جمهوری در کارش بهتر شود.»
نظرسنجی ها در آمریکا نشان میدهند که آقای اوباما برای اولین بار بیش از ۵۰ درصد آرا را میتواند از آن خود کند.
طبق این نظرسنجیها اگر انتخابات همین حالا برگزار شود، ۵۱ درصد به آقای اوباما و ۴۵ درصد به میت رامنی، نامزد حزب جمهوریخواه، رای میدهند.
هر چند آقای اوباما از رقبای خود جلوتر است اما نظرسنجیها نشان می دهد که اگر او رقیبی نداشته باشد، تنها ۴۹ درصد از آرا را از آن خود خواهد کرد.
۵۲ درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند میگویند که هر چه بیشتر میت رامنی را میشناسند، کمتر از او خوششان میآید.
بیشتر بخوانید:
«میت رامنی برنده انتخابات جمهوریخواهان در نوادا»
رادیو کوچه
1837 میلادی- «جیمز آگوستوس هنری موری» (James Augustus Henry Murray) زبانشناس بلندآوازه اسکاتلندی و مولف دیکشنری انگلیسی «آکسفورد» زاده شد.
به نوشته خودش از جوانی به شاخه «تاریخ زبان» از رشته انسانشناسی علاقهمند شده بود و پس از چند سال تدریس و مدیریت مدرسه، به دنیای واژگان پای نهاده و کار تدوین دیکشنری آکسفورد را به دست گرفت.
او در کنار دستیابی به معنا، تعریف و تلفظ، تاریخ و ریشه هر واژه را نیز تحقیق کرد و برای آگاهی همگان در لغتنامه قرارداد. وی به پاس این خدمت، از کشور انگلستان لقب «سر» گرفت.
1964 میلادی- با ورود «بیتلها» (The Beatles) در چنین روزی به ایالات متحده، پدیده «تهاجم بریتانیا» در عالم موسیقی آغاز شد. دو روز بعد، میلیونها نفر، به تماشای اجرای موسیقی آنها با نام «میخواهم دستانت را بگیرم» (I Want to Hold Your Hand) در تلویزیون نشستند. بیتلها گروه انگلیسی موسیقی راک اهل لیورپول بودند. «جان لنون»، «پل مککارتنی»، «جورج هریسون»، و «رینگو استار» از اعضای این گروه بودند که و در دهه ۱۹۶۰ فعالیت موسیقی خود را آغاز کردند.
بیتلها تاثیرگذارترین گروه موسیقی در قرن بیستم به شمار میرود که آثارشان یکی از پرفروشترینهای موسیقی جهان است.
1984 میلادی- نخستین راهپیمایی فضایی بدون استفاده از کابل اطمینان در مدار زمین توسط «بروس مککندلس» (Bruce McCandless) فضانورد آمریکایی پس از خروج وی از فضاپیمای چلنجر انجام شد. پس از دقایقی، «رابرت استوارت» (Robert Stewart ) هم به او پیوست. راهپیمایی فضایی این دو فضانورد حدود پنج ساعت به طول انجامید.
راهپیمایی فضایی، فعالیت بیرون از سفینه است که نه تنها برای فضانوردانی که در مدار زمین از فضاپیما خارج میشوند، بلکه برای فضانوردانی که بر روی ماه راهپیمایی کردند نیز به کار میرود. فضانوردانی که اقدام به راهپیمایی فضایی میکنند، باید لباس فضایی ویژهای بپوشند که آنها را در خلا فضا و در مقابل تشعشعات خطرناک کیهانی محافظت کند.
فضانوردان در هنگام راهپیمایی فضایی ممکن است با «کابل اطمینان» به فضاپیمای خود متصل باقی بمانند. کابل اطمینان باقی ماندن فضانورد در نزدیکی فضاپیما را تضمین و بازگشت او را به داخل سفینه تسهیل میکند. برخی از لباسهای فضایی به گونهای طراحی شدهاند که هوای مورد نیاز فضانورد را از طریق لولهای که در کابل اطمینان جاسازی شده دریافت میکنند. علاوه بر هوا، ممکن است الکتریسته و آب، نیز از درون کابل به لباس فضایی منتقل شود.
در برخی از راهپیماییهای فضایی، از کابل اطمینان استفاده نمیشود و فضانورد از ابزارهای دیگری برای بازگشت به فضاپیما استفاده میکند که نخستین راهپیمایی فضایی بدون این کابل در روزی چون امروز صورت گرفت.
1990 میلادی- «حزب کمونیست شوروی» که 73 سال قدرت را در این کشور انحصارن به دست داشت در چنین روزی اعلام کرد که به این انحصار پایان داده است. «گورباچف» رهبر وقت، در سال 1989 اجازه تاسیس احزاب دیگر را در شوروی صادر کرده بود.
در اکثریت تاریخ روسیه شوروی و اتحاد شوروی حزب کمونیست تقریبن مترادف دولت بود و تنها حزب سیاسی بود که توسط دولت و نیروهای امنیتی اجازهی فعالیت داشت.
افراطیون حزب سوسیال دمکرات روسیه (مارکسیستها) در سال 1912 به نام بلشویکها (اکثریت) از آن حزب جدا شدند و در سال 1917 انقلاب کردند و زمام امپراتوری روسیه را به دست گرفتند و در سال 1918 بر تشکیلات خود نام حزب کمونیست گذاردند.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1478 میلادی- «توماس مور» سیاستمدار و متفکر بشر دوست در انگلستان متولد شد. وی در سال 1516 میلادی کتاب «یوتوپیا» (utopia) که یک اثر تحقیقی سیاسی است را به زبان لاتین تالیف کرد. در این کتاب یک جهان آرمانی به تصویر کشیده شده که همه شهروندان آن میتوانند به خوشبختی دست یابند.
1812 میلادی- امروز برابر با دویستمین زادروز «چارلز جان هوفام دیکنز» (Charles John Huffam Dickens) برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر «ویکتوریا» و یک فعال اجتماعی توانمند است. وی در مقام یکی از برترین نویسندگان انگلیسیزبان قرار دارد و از او برای داستانسرایی، نثر توانگرش و خلق شخصیتهای بهیادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده و در طول زندگیاش محبوبیت جهانی بسیاری کسب کرده است. از آثارش میتوان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شهر» را نام برد.
1286 خورشیدی- در چنین روزی مجلس شورای ملی نخستین قانون مطبوعات در ایران را در 53 ماده تصویب کرد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
The New York Times
Iranian History
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: ایران سبز
گزارش ۹ ماه پیش کارشناسان ایران سبز مبنی بر استقرار قرارگاه عمار نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه و اعزام نیرو و تجهیزات جنگی به این کشور، اخیرن توسط رهبران شورای ملی سوریه مود تایید قرار گرفته است.
براساس این گزارشها، یک عضو بلند پایه شورای ملی سوریه اخیرن گفته است که فرمانده سپاه قدس ایران، سردار «قاسم سلیمانی»، جدیدن به سوریه رفته است و بهطور رسمی به سرکوب خونین ۱۱ ماهه معترضان بدست حکومت «بشار اسد» کمک میکند. وی ادامه داد، سلیمانی در اتاق جنگ سوریه حضور دایمی دارد و در طراحی عملیات کشتار توسط ارتش سوریه، نقش اساسی (مدیریتی) ایفا میکند.
این در حالی است که به گزارش کارشناسان ایران سبز این استقرار نظامی از ۹ ماه پیش آغاز شده و اهداف شرورانهای را در سطح منطقهای و بین المللی دنبال میکند.
خبرنگاران سبز، به دلیل اهمیت موضوع، گزارش کارشناسان ایران سبز را عینن باز نشر مینماید:
اختصاصی خبرنگاران ایران سبز/ کارشناسان ایران سبز: سه شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰
سپاه پاسداران ایران هفته گذشته گروهی ۶۵ نفره را به همراه ۴ فروند هواپیمای باری حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی و امنیتی به دمشق اعزام کرده است. طی ماه گذشته این دومین اعزام نیروهای نظامی و امنیتی و تجهیزات از تهران به دمشق است. این هواپیماها با استفاده از زمانهای مقرر برای پرواز هواپیماهای مسافری ایران – سوریه به دمشق پرواز میکنند تا بهعنوان پروازهای مشکوک ردگیری نشوند. مسوولیت نیروهای نظامی و امنیتی اعزامی بر عهده سردار جباری فرمانده «سپاه ولی امر» قرار دارد.
بررسیهای کارشناسان نشان میدهد در پی تحولات گسترده و خونین اجتماعی در سوریه و استیصال دولت بشار اسد برای کنترل اوضاع سیاسی، رایزنیهای فشردهای بین مقامهای ایرانی و سوری در جریان است تا در صورت به مخاطره افتادن حاکمیت بشار اسد و به موازات آن تضعیف نفوذ حکومت ایران در این کشور، تحریک دولت اسراییل برای وارد شدن به یک بحران منطقهای در دستور کار قرار گیرد. گروه نظامی و امنیتی سپاه پاسداران برای هدایت عملیات احتمالی، قرارگاهی تحت عنوان «قرارگاه عملیاتی عمار» را در دمشق مستقر کرده است.
طبق گزارشهای دریافتی کارشناسان ایران سبز «قرارگاه عملیاتی عمار» ضمن هماهنگی با برخی گروههای لبنانی و فلسطینی، فقط ظرف هفته گذشته حدود ۶۰۰ قبضه سلاح نیمه سنگین بین گروههای لبنانی و فلسطینی مستقر در مناطق مورد نظر توزیع کرده است.
همین گزارش میافزاید سناریوی سپاه پاسداران به گونهای طراحی شده که در صورت اجرا، نقش حکومت سوریه در ایجاد بحران منطقهای را بسیار کمرنگ نشان دهد و آن را بیشتر بهصورت یک رویداد خودجوش و دامنه دار مطرح کند و سپس در میانه بحران، دولت سوریه به عنوان متحد مردم فلسطین و یک قهرمان در بین دولتهای عربی وارد معرکه گردد.
بررسیها همچنین نشان میدهد استقرار «قرارگاه عملیاتی عمار» سپاه پاسداران در مرز سوریه و لبنان با اسراییل، ناشی از سرخوردگی کودتاگران دربرابر اعتراضهای ملت ایران پس از کودتای انتخاباتی خرداد ماه ۸۸ نیز محسوب میشود و چنانچه حاکمیت راه حلی برای سرکوب جنبش سبز نیابد، طبعن در صدد ماجراجوییهای بینالمللی و بحرانهای منطقهای برخواهد آمد. راهکاری که به زعم حاکمان سرکوبگر ایران و سوریه میتواند راه حل نهایی برای تداوم حاکمیت آنها باشد ولو به قیمت بحرانهای جنگهای ویرانگر.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 7 فوریه، به گزارش رسانههای داخلی ایران، یازده شهروند این کشور که هفته گذشته در جریان سفر زمینی در سوریه ربوده شده بودند، آزاد شدهاند.
براساس این گزارش، ارتش آزاد سوریه، متشکل از نظامیان مخالف حکومت بشار اسد، در بیانیهای گفته است که این یازده نفر با میانجیگری مقامات ترکیه آزاد شدهاند و افزوده است که مردم سوریه با ملت ایران دشمنی ندارند و تنها با همکاری جمهوری اسلامی با حکومت سوریه مخالفند.
مخالفان بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، ارتش این کشور را متهم کردهاند که به کشتار وسیع مردم از جمله از طریق عملیات رزمی و استفاده از تک تیراندازان دست زده و ماموران اعزامی تشکیلات نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در سرکوب مردم سوریه با ارتش این کشور همکاری دارند.
تاکنون تعدادی از شهروندان ایرانی در سوریه ربوده و در مواردی به عضویت در تشکیلات نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی متهم شدهاند اما مقامات دولتی جمهوری اسلامی این اتهام را رد کرده و آنان را زائران عادی معرفی کردهاند.
این در حالی است که در مورد آزادی یازده ایرانی توسط ارتش آزاد سوریه، هنوز مقامات ایرانی یا سوری این گزارش را تایید نکردهاند.
بیشتر بخوانید:
«ربوده شدن یازده ایرانی دیگر در سوریه»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ابتکار
1) 5 شرکت اروپایی در لیست سیاه نفت ایران
http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=94216
با دستورات جدید وزیر نفت باید با بومیسازی دانش فنی تولید محصولات در پالایشگاههای نفت، خرید خارجی لیسانس این پروژهها متوقف شود، ضمن آنکه نام 5 شرکت اروپایی صاحب لیسانس، در لیست سیاه صنعت نفت ایران قرار گرفته است.
2) دستگیری تعدادی دیگر از همکاران بیبیسی در ایران
http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=94208
خبر شناسایی و دستگیری تعدادی از اعضای شبکه همکاران بیبیسی فارسی در ایران تایید شد.
یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود در مصاحبه با مهر گفت: «عدهای از فریبخوردگان شبکه دروغپرداز بیبیسی فارسی که ماموریت جمعآوری اخبار و اطلاعات، تولید محتوا در قالبهای مختلف، جذب، آموزش، استخدام و خروج از کشور نخبگان رسانهای در ایران را به عهده داشتند، بازداشت شدند.»
آفرینش
1) وزیر امور خارجه: وتوی روسیه و چین، رفتاری بینالمللی و بهحق بود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16701#95927
وزیر امور خارجه ایران میگوید گروه 1+5 مرجع قضاوت در باره فعالیتهای هستهای ایران نبوده و فقط آژانس بینالمللی انرژی اتمی مرجع اصلی و تعیین کننده در این زمینه است.
وی در خصوص اقدام غرب و شورای امنیت برای تحت فشار قرار دادن سوریه گفت چین و روسیه با وتوی قطعنامه پیشنهادی اعضای شورای امنیت ، رفتاری بینالمللی و بهحق را انجام دادند.
2) ترکیه تهدید به شکایت از ایران کرد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16701#95939
وزیر انرژی ترکیه در سخنانی اعلام کرد که در صورتی که تهران با درخواست آنکارا برای کاهش بهای گاز صادراتی موافقت نکند، ترکها از ایران در دادگاه بینالمللی (دیوان بینالمللی دادگستری) شکایت میکنند.
خراسان
1) اوباما: درگیری نظامی در خلیج فارس تاثیرهای مخرب فراوانی برای آمریکا دارد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=11&day=18&id=1441267
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در گفتوگو با شبکه تلویزیونی ان بی سی هرگونه درگیری نظامی در خلیج فارس را دارای تاثیرهای مخرب فراوان برای آمریکا توصیف و تصریح کرد: «این امر می تواند تاثیر زیادی بر بهای نفت داشته باشد.» اوباما افزود: «ما همچنان سربازانی در افغانستان داریم که مرزهای مشترکی با ایران دارد و بنابراین راه حل دیپلماتیک راه حلی است که ما ترجیح میدهیم.»
2) احمدینژاد دبیر هیت نظارت بر اجرای قانون اساسی را منصوب کرد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=11&day=18&id=1441268
اگر چه غلامحسین الهام سخنگوی دولت نهم در پاییز ۸۴ به طور تلویحی از انحلال هیت پیگیری و نظارت بر قانون اساسی که توسط دولت خاتمی در آذرماه ۷۶ تشکیل شده بود خبر داده و در جمع خبرنگاران اعلام کرده بود: «دولت در اجرای قانون اساسی نیازمند چنین هیتی نیست» روز گذشته رییس جمهوری در حکمی محمد علی حجازی را به عنوان عضو و دبیر هیت نظارت بر اجرای قانون اساسی منصوب کرد که دبیر کمیسیون اصل نود معتقد است: با این حکم، رییس جمهوری این هیت را مجددن فعال کرده است.
رسالت
1) قنبری :از حضور مطهری، عباسپور و کاتوزیان در فراکسیون اصلاحطلبان استقبال میکنیم
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=91856
داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس اظهار داشت: «فراکسیون اقلیت مجلس هنوز بر تصمیم قبلی خود استوار است؛ فراکسیون به لحاظ جایگاه حقوقی و امکانات نمیتواند لیستی ارایه دهد و در کل قرار بر این شده که به صورت هماهنگ با اصلاحطلبان خارج از مجلس کار کنیم.» قنبری در پاسخ به این سوال که با توجه به عدم حضور مطهری، عباسپور و کاتوزیان در لیست جبهه متحد در صورتی که این افراد به مجلس آینده راه یابند، آیا میتوانند در فراکسیون اصلاحطلبان مجلس آینده باشند، گفت: «باتوجه به اینکه افراد یاد شده برخی مواضعشان به مواضع اصلاحطلبان نزدیک است، ما از حضورشان در فراکسیون اصلاحطلبان مجلس آینده استقبال میکنیم.»
2) صالحی :700 ایرانى زندانى در خارج کشور آزاد شدند
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=91888
وزیر امور خارجه اعلام کرد: «خوشبختانه طی سال 90 بیش از 700 ایرانی که در کشورهای مختلف زندانی بودند با پیگیریهای صورت گرفته آزاد شدند.»
کیهان
1) اوباما عقب نشست جنگ با ایران روی میز نیست
http://www.kayhannews.ir/901118/3.htm#other301
«باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا و «لئون پانه تا» وزیر دفاع این کشور چند روز قبل از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اظهارات مشابهی اعلام کرده بودند که همه گزینهها در مورد ایران روی میز قرار دارد، همزمان «ژنرال بنی گانتز»، رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل نیز در کنفرانسی بینالمللی در دانشگاه تل آویو مدعی شد که «اسراییل باید آماده حمله به ایران باشد.» وی ادعا کرده است که اسراییل توانایی حمله به تمام مراکز هستهای ایران را دارد.
واکنش صریح و محکم حضرت آیتاله العظمی خامنهای مقامات کاخ سفید را به عقبنشینی از مواضع قبلی خود وادار کرد.
در همین رابطه باراک اوباما تلاش کرد اشتباهات محاسباتی ناشی از لفاظیهای ضد ایرانی اسراییلیها در چند روز اخیر را تصحیح کند. بنابراین در حالی که صهیونیستها در روزهای اخیر تلاش فراوانی کردهاند تا وانمود کنند هم برای حمله به ایران آماده هستند و هم در این باره تصمیم گرفتهاند، اوباما به صراحت گفت: «اسراییل درباره حمله به ایران تصمیمی نگرفته است.»
2) پرداخت بدهی 7 هزار میلیارد تومانی دولت به بخش خصوصی
http://www.kayhannews.ir/901118/4.htm#other401
سخنگوی شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی در تشریح نتایج هفدهمین نشست این شورا به آغاز پرداخت مطالبات 7 هزار میلیارد تومانی بخش خصوصی از دولت خبر داد و از دریافت ضمانت خانوادگی توسط بانکها از متقاضیان تسهیلات بانکی گلایه کرد.
مردمسالاری
1) تولد فهرست منتقدان دولت دهم
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=126467
با انتشار لیست جبهه متحد اصولگرایان و حذف چهرههایی نظیر علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان و علی عباسپور، خبرها حکایت از تولد فهرست منتقدان دولت دهم از دل جناح اصولگرا میدهد. خبر تولد این فهرست را علی مطهری اعلام کرده است. علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پس از انتشار فهرست جبهه متحد اصولگرایان، اعلام کرد به طور جداگانه فهرستی تحت عنوان «منتقدان دولت دهم» ارایه خواهد کرد.
2) تعیین کمیتهای برای مذاکره با هاشمی رفسنجانی درباره دانشگاه آزاد
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=126468
اگر چه شورای عالی انقلاب فرهنگی حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را تایید کرده، اما این حکم هنوز به امضای هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس هیت امنا نرسیده است.
اما تازهترین اخبار از تعیین کمیتهای از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مذاکره با هاشمی رفسنجانی حکایت دارد. باید دید آیا رییس هیت امنای دانشگاه آزاد اسلامی با موضوع امضای حکم دانشجو چه خواهد کرد؟
همشهری
1) اثری از اجرای هدفمندی یارانهها در لایحه بودجه 91 نیست
http://www.hamshahrionline.ir/news-159598.aspx
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با بیان اینکه در لایحه بودجه دولت هیچ اثر مشخصی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیست، گفت: «انتظار بر این بود که پس از گذشت یکسال از اجرای این قانون دولت به صورت مشخص و دقیق میزان درآمدها و هزینههای خود را در این بخش در لایحه بودجه مشخص کند.»
2) بحران اقتصادی اروپا سومین نخستوزیر را قربانی کرد
http://www.hamshahrionline.ir/news-159654.aspx
نخستوزیر رومانی پس از چند هفته اعتراض مردم به تدابیر ریاضتآمیز اقتصادی و بحران این کشور، استعفا کرد و به جمع رهبران یونان و ایتالیا پیوست که پیشتر به همین دلیل از قدرت کناره گرفتند.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، یک منبع اطلاعاتی از اعلام نامش خودداری کرده است، روز دوشنبه، 6 فوریه، از بازداشت تعدادی از افراد متهم به عضویت در شبکه همکاران بیبیسی فارسی در ایران خبر داده است.
به گزارش مهر، این منبع آگاه اظهار داشت: «عدهای از فریبخوردگان شبکه دروغپرداز بیبیسی فارسی که ماموریت جمعآوری اخبار و اطلاعات، تولید محتوا در قالبهای مختلف، جذب، آموزش، استخدام و خروج از کشور نخبگان رسانهای در ایران را به عهده داشتند، بازداشت شدند.»
به گفته وی، «این افراد با دریافت مبالغ قابل توجه و از آغازین روزهای شروع به کار شبکه بیطرف نمای بیبیسی بویژه پس از روشن شدن آتش فتنه سال ۸۸ و پس از آن تاکنون، طی همکاری با این شبکه مرتکب جرایم ضدامنیتی بسیاری شدهاند.»
این منبع امنیتی تاکید کرد: «پرونده افراد بازداشت شده پس از تکمیل نهایی و تنظیم کیفرخواست متهمان برای صدور حکم تحویل مراجع قضایی خواهد شد.»
این در حالی است که پیشتر سازمان دیدبان حقوق بشر، رییس شبکه جهانی بیبیسی، صادق صبا مدیر بخش فارسی و دولت بریتانیا در اظهارات و بیانیههای اقدامات دولت جمهوری اسلامی در برخورد با همکاران این رسانه را محکوم کردند.
پیشتر صادق صبا رییس بخش فارسی در گفتوگو با رسانهها از بازداشت اعضای خانواده همکاران خود در بخش فارسی بیبیسی خبر داده بود.
بیشتر بخوانید:
«چهل دقیقه بازجویی اینترنتی از کارمند بیبیسی فارسی»
«آزادی حسن فتحی، روزنامهنگار ایرانی»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 6 فوریه، یوسفرضا گیلانی، نخست وزیر پاکستان، برای گفتوگو درباره روند صلح در افغانستان به قطر رفت، جایی که نمایندگان طالبان و آمریکا قرار است با هم دیدار داشته باشند.
طالبان افغانستان ماه گذشته اعلام کرده بودند که میخواهند در قطر، یک دفتر سیاسی برپا کنند.
پاکستان میگوید که این دیدار سه روزه میتواند برای ایجاد روابط اقتصادی قویتر میان دو کشور فرصتی باشد.
از سوی دیگر مقامهای رسمی میگویند، در دیدارهای این چند روز درباره تلاشهای آمریکا برای انجام گفتوگو با طالبان در قطر هم بحث خواهد شد.
تحلیلگران میگویند که این سفر تعیینکننده نقش پاکستان در گفتوگوهای آینده است.
آقای گیلانی در این سفر بناست با امیر قطر و نخست وزیر این کشور دیدار کند.
به تازگی پاکستان تاکید کرده که آمریکاییها آنها را در جریان گفتوگوها با طالبان قرار داده بودند.
از سوی دیگر حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان نیز به میزبانی عربستان سعودی، میخواهد که با طالبان دیدار کند.
بیشتر بخوانید:
«دیدار مقامهای دولتی افغانستان با طالبان در عربستان»
خبر / رادیو کوچه
هفته بیست و پنجم رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران با تساوی تیمهای مس سرچشمه و ذوبآهن اصفهان و همچنین استقلال تهران برابر سایپای البرز، روز دوشنبه، 6 فوریه، آغاز شده است.
نخستین دیدار از هفته بیست و پنجم رقابتهای فوتبال لیگ برتر از ساعت 15:30 بین دو تیم مس سرچشمه و ذوبآهن اصفهان برگزار شد که این مسابقه با تساوی بدون گل به پایان رسید.
همچنین از ساعت 17 روز دوشنبه تیمهای سایپای البرز و استقلال در ورزشگاه آزادی به مصاف هم رفتند که این بازی که در حضور بیش از سه هزار تماشاگر برگزار شد در پایان به نتیجه تساوی 2 بر 2 انجامید.
با این تساوی استقلال مجدد و به صورت موقت به صدر جدول رفت تا در انتظار دیگر دیدارهای این هفته بماند.
در ادامه این دیدارها روز سهشنبه، پرسپولیس – فجرسپاسی شیراز و شاهین بوشهر – شهرداری تبریز، روز چهارشنبه، ملوان بندرانزلی – نفت تهران، سپاهان اصفهان – مس کرمان و تراکتورسازی تبریز – صنعت نفت آبادان و روز پنجشنبه، راهآهن شهرری – داماش گیلان و فولاد خوزستان – صبای قم به مصاف هم خواهند رفت.
بیشتر بخوانید:
«سپاهان با پیروزی برابر داماش به صدر جدول لیگ رفت»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر