-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۲۲, شنبه

Latest News from 30Mail for 02/11/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/11/22
Filter

 

کارن مکوندی
نویسنده‌ی مهمان در وبلاگ کمانگیر

تاملی در تحریف واقعیت شخصیت استیو جابز

چند روز پیش ترجمه فارسی کتاب پرفروش والتر ایزکسن که زندگی استیو جابز را روایت کرده است به دستم رسید. چون اصل کتاب را قبلا خوانده بودم و با ترجمه فارسی آن کنار نیامدم، از خواندن کتاب صرفه نظر کردم و تنها به مطالعه پیشگفتار و نظرات خوانندگان و سینه چاکان اپل بسنده کردم. از آنجا چرخی در وبسایتهای فارسی که نظرات علاقمندان فارسی زبان اپل را منعکس میکرد زدم. همانطوری که هنگام مرگ او، دوستداران ایرانی این محصولات اپل استیو جابز را به لحاظ شخصیتی در حد مادر ترزا و از نظر هوش و ذکاوت در حد انیشتن بالا بردند و برخی هم از «عمو استیو» صدا زدند در این وبسایت ها هم بساط معمول اسطوره سازی ما ایرانی ها به راه بود. استیو جابز را چنان بالا برده بودند که اصلا یادشان رفته بود که او کیست و چه کرد. این بود که بر ان شدم که این قطعه را بنویسم.

هیچ وقت فکر کرده اید که وقتی ادیسن لامپ را اختراع کرد با کدام برق آنرا روشن کرد؟ از باطری استفاده کرد یا ژانراتور؟ اینکه ادیسن از برقی که توسط ژنراتورهای نیکلای تسلا، دانشمند کانادایی- مجار، که در آبشار نیاگارا نصب شده بود استفاده کرد در گوشه های تاریک تاریخ اختراعات دفن شده. اگر نیکلای تسلا نبود ادیسن هیچ وقت نمیدانست برق از کجا بیاورد. اینکه ادیسن با کلاه برداری و پارتی بازی شرکت تولید برق نیکلای تسلا را از دستش بیرون کشید و همین کلاه برداری سنگ بنای شرکت جنرال الکتریک را گذاشت در کمتر کتابی نوشته شد. ضربه روحی ناشی از کلاه برداری ادیسن چنان تاثیر بر تسلا داشت که باعث شد این مخترع توازن ذهنی اش را از دست بدهد و نهایتا به خودکشی او منجر شد. اکنون بعد از یک قرن بالاخره کانادایی ها مجسمه او را در کنار آبشار نیاگارا نصب کرده اند و او را به عنوان پدر تولید و توزیع برق شناختند. اما به ما در مدرسه آموختند که ادیسن مخترع برق بود هر چه که کرد در اثر هوش و ذکاوت بود و او بزرگترین مخترع عالم بشریت است و در عمرش کسی را دو دره نکرد

تصویری که از استیو جابز در ذهن علاقمندان ایرانی تکنولوژی نقش بسته چیزی نظیر ادیسن با ترکیبی از مادر ترزا است . این تصویر نشان میدهد که او بی نهایت خلاق، بسیار مهربان و به غایت متخصص بوده. حتی با خواندن کتاب ایزکسن که تنها اولین روایت از زندگی این مرد است در میابیم که استیو جابز، مردی بی نهایت جاه طلب بود. شخصیتی بسیار شکننده و تنفر آمیز داشته .در حالی که دم از کمالات و پاک بودن روحش میزند خیلی راحت به نزدیک ترین دوست خود خیانت میکند. از زیر مسوولیت های پدر بودن شانه خالی میکند و کودکش را طرد میکند. به راحتی به کسانی که پله های نردبان موفقیت او بودند پشت میکند. وقتی که لازم است دورویی را سر لوحه کارش قرار میدهد و احساسات هیچ کس دیگری جز خودش برایش اهمیت ندارد. مثل نقل و نبات دروغ میگفت و همکاران با ادبش این دروغگویی او را ریلیتی دیستورشن فیلد یا میدان اعوجاج واقعیت لقب میدهند. در این کتاب میخوانیم تمام آن چیزی که از ان به عنوان خلاقیت از استیو جابز میشناسیم، سختکوشی بندگان دیگر خداست. اگر استیو ووزنیاک نبود اپلی در کار نبود. اگر جوانان با ابتکار در پارک نو آوری زیراکس نبودند ماوس و سیستم عامل گرافیکی وجود نداشت. اگر جانی اییوز نبود این همه محصول خوشگل و زیبا وجود نداشت و اگر جادوی مهندسی صنایع و برنامه ریزی تولید تیم کوک نبود هیچ کدام از محصولات اپل به موقع به بازار نمیرسید

نکات منفی شخصیت استیو جابز او را بهترین گزینه برای هدایت هر سازمان بزرگ در نظام تجاری آمریکایی کرده بود. اگر استیو جابز جایی دیگری به غیر از پالو آلتو بزرگ شده بود شاید یکی از بهترین مدیران بانکهای و سازمان های مالی وال استریت میشد که بی رحمانه دستمایه زحمت مردم را بالا میکشند. اما آنچه که استیو جابز داشت و این تصویر ذهنی مثبت ناشی از ان است، چیزی است که دیگر متخصصان دنیای تکنولوژی نداشتند یا کمتر داشتند. او وقتی چیز خوبی را میدید تشخیص میداد که خوب است و تمام تمرکز خود را برای رسیدن با آن به کار میبست. همین صفت به او کمک میکرد وقتی که یک ابداع جدید را جایی میدید برای مال خود کردن آن اختراع هر کاری میکرد. وقتی او با فرد باهوشی روبرو میشد هر حیله و کلکی را برای کولی گرفتن از او پیاده میکرد. اینکه او تا این حد در دنیای تکنولوژی موفق بود تا حد زیادی مرهون این است که افراد باهوش در دنیای تکنولوژی عموما آدم های درون گرایی هستند که به سادگی ملعبه دست کسی چون استیو جابز میشوند. کسی چون استیو وزنیاک که پدر اولین کامپیوتر اپل و دلیل اصلی موفقیت استیو جابز بود، با اینکه بارها از استیو جابز از پشت خنجر خورد ، انقدر مرد نازنینی است که هیچ وقت از استیو جابز بد نگفت. او کسی بود که وقتی سهام اپل به بازار بورس ارایه شد و همه دست اندرکاران اپل میلیونر شدند از سهم شخصی خود به کسانی که مورد غضب استیو جابز قرار کرفتند سهام داد و انها را هم میلیونر کرد. رابطه استیو جابز با روزنامه نگاران تکنولوژی در امریکا به شکلی بود که اگر کسی نظری به غیر از نظر استیو جابز منتشر میکرد برای همیشه از رویدادهای شرکت اپل محروم میامند

مشخصه دیگر استیو جابز که باعث موفقیت بی مثال تجاری او شد خودرایی او بود. در شرکت های بزرگ دنیا بدلیل اینکه فرایند تصمیم گیری عموما بصورت جمعی انجام میگیرد این تصمیمات در بسیاری از موارد بر اساس مصلحت های مالی انجام میشود. ریسک پذیری که دستمایه اصلی نو آوری است در پیچ و خم های مصلحت های مالی گم میشود. این چیزی نبود که در مورد بازگشت دوم استیو جابز به اپل، جایی که نو آوری های این شرکت به صورت انفجاری افزایش یافت، کاربرد داشته باشد.او حالی به این شرکت برگشت که از معامله ای که با پیکسار و دیزنی کرده بود پیشاپیش میلیاردر شده بود. شرکت اپل هم در استانه ورشکستی بود. پس استیو جابز نگران از دست دادن ثروتش از زمین خوردن احتمالی اپل نبود. این شرایط فوق العاده به او کمک کرد که بر خلاف دیگر مدیران عامل که تحت فشار هیت مدیره کم خطر عمل میکنند، هر تصمیم شخصیی که دلش بخواهد بگیرد. در کمتر شرکتی با اندازه های اپل مدیران عامل آن چنان دخالتی در طراحی و تولید محصولات دارند ولی اپل با مدیر عامل جدیدش این مشخصه را داشت. استیو جابز که حلقه ای منحصر بفرد از افراد خلاق و متخصص به دور خود ایجاد کرده بود فقط کافی بود که ایده های آنهای را به جای ایده خود جا بزند و با قدرت اجرایی که در شرکت داشت ان ایده ها جامع عمل بپوشاند. در کتاب ایزکسن هم امده است که استیو جابز نام خود را در سند ثبت صدها اختراح که برخی از آنها، نظیر شیشه های فشرده که برای فروشگاه های اپل استفاده شده، حتی مربوط به شرکت اپل هم نبوده ثبت کرده

شاید ده ها سال دیگر در کتابهای درسی نام استیو جابز به نام بزرگترین مخترع قرن در کنار تامس ادیسون بیاید ولی شاید ما تنها نسلی باشیم که بدانیم استعداد واقعی او در کجا بود و چه کرد


 
 

1390/11/21

شورای هماهنگی راه سبز امید با انتشار بیانیه‌ای خواستار انجام راهپیمایی هواداران جنبش سبز و «شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران» در روز ۲۵ بهمن شد.

در این بیانیه که روز جمعه و در سایتهای هوادار جنبش سبز منتشر شده، آمده است: «در اعتراض به اوضاع نابسامان کشور که حاصل کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و نادیده گرفته شدن حقوق مردم است، در ادامهٔ فراخوان ۳۹ زندانی سیاسی جنبش سبز از زندان‌، و هم‌زمان با سالروز زندان خانگی رهبران وفادار و حق‌طلب و آزادهٔ جنبش سبز، هموطنان آگاه و آزادهٔ خویش را به راهپیمایی سکوت فرامی‌خوانیم.»

شورای هماهنگی راه سبز امید در این بیانیه تاکید کرده است که این راهپیمایی به دور از خشونت و در فاصله زمانی ساعتهای ۱۶ تا ۱۹ روز ۲۵ بهمن برگزار خواهد شد.

این شورا مکان انجام راهپیمایی در تهران را خیابان‌های انقلاب و آزادی (حدفاصل میدان فردوسی و نواب) و در شهرهای دیگر، خیابان‌های اصلی آن شهرها اعلام کرده است.

منبع: جرس


 
 

1390/11/21
Free

 

رونوشت برابر اصل

حدود ساعت دوازده و نیم امروز، در تهران زلزله‌ آمد، ظاهراً به قدرت ۴.۷ ریشتر. با توجه به گزارش فوری و کوتاه خبرآنلاین و کامنت‌هایی که زیر این خبر گذاشته شدن، لرزش این زلزله در بیشتر نقاط تهران محسوس بوده. با این وجود، هنوز نه صدا و سیما خبری اعلام کرده و نه واکنشی نسبت به این اتفاق بین سایر سایت‌های خبری دیده می‌شه، حتی سایت مرکز لرزه‌نگاری هم یه حال و احوال انگار نه انگاری داره... ظاهراً بخش‌هایی از این شهر شدیداً ضدزلزله هستن و ما نمی‌دونستیم!! خلاصه که همگی همزمان تصمیم گرفتن روشون رو بکنن اون ور تا خطر بگذره و تموم بشه و بی‌خودی هم هول و وَلا نندازن تو دل مردم! والا... اصلاً چه کاریه خب؟! اینترنت هم که کاملاً مختل شده و دسترسی به اخبار ساده نیست و خلاص. ملت، شاد و شادمان به زندگی‌شون ادامه بدن دیگه.

اینم یه جورشه ولی دنیا که همیشه این جوری نمی‌مونه! تا وقتی که دوستان یادشون بیفته اطلاع‌رسانی بکنن، اگر دوست داشتین، می‌تونین سری به این صفحه بزنین و در مورد زلزله امروز اطلاعات بیشتری به دست بیارین.


 
 

اردشیر امیرارجمند در نامه‌ای به احمد شهید:
1390/11/21

اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی، در نامه‌ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، نسبت به وضعیت «بد» جسمانی مهدی خزعلی، وبلاگ نویس مخالف دولت، هشدار داد.

در این نامه که روز پنج شنبه در وبسایت کلمه منتشر شده، آمده است که «دکتر مهدی خزعلی- زندانی سیاسی معروف و فرزند آیت الله خزعلی- که در دو سال اخیر پیوسته در زندان و بیرون حضور داشته‌اند، هم اکنون در شرایط بدی به سر می‌برند و جان او در زندان اوین در خطر است.»

آقای امیرارجند نوشته است که مهدی خزعلی به دلیل «اعتراض به سیاست‌های سرکوب گرانه فعلی و رفتار ناشایستی که با او شده»، در اعتصاب غذا به سر می‌برد.

آقای خزعلی نزدیک به یک ماه پیش با ضرب و شتم شدید نیروهای امنیتی بازداشت شد.

منابع خبری گزارش داده بودند که بر اثر شدت این ضرب و شتم، دست آقای خزعلی نیز شکسته شد.

آقای خزعلی از نخستین روز بازداشت تاکنون در اعتصاب غذا به سر به سر می‌برد و منابع خبری گزارش داده بودند که او در این مدت بیش از ۱۶ کیلوگرم وزن کم کرده است.

به گفته سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، تنها جرم آقای خزعلی نوشتن نامه به رهبر ایران بوده و به همین دلیل او به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است؛ «اتهامی که به اغلب زندانیان سیاسی زده می‌شود».

آقای امیرارجند در پایان نامه از آقای شهید درخواست کرد که از تمامی امکاناتش برای نجات جان مهدی خزعلی استفاده کند.

آقای امیرارجمد تصریح کرده است که «مسئولان ایرانی باید برای ارائه امکانات پزشکی مورد نیاز به ایشان تحت فشار قرار گیرند تا از کشته شدن زندانی سیاسی دیگری که در دستان آن‌ها است جلوگیری شود».

پیش از این رضا هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی،  که در زندان در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی اعتصاب غذا کرده بود، به صورتی مبهم جان خود را از دست داده بود.

منبع: کلمه

مرتبط:

انتقال مهدی خزعلی به بهداری زندان اوین به دلیل خونریزی معده

محکومیت مهدی خزعلی به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق

هدی صابر به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا جان باخت


 
 

1390/11/21

وبسایت کلمه گزارش داد که در پی انتشار نامه مشترک فرزندان رهبران جنبش سبز به مردم ایران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، دختران میرحسین موسوی را تهدید به بازداشت کردند.

بر اساس این گزارش حتی اجازه تدریس یکی از دخترهای میرحسین موسوی در دانشکده هنر دانشگاه الزهرا نیز لغو شده است.

تاکنون نهاد یا فردی مسئولیت ممنوعیت تدریس دختر رهبر جنبش سبز را بر عهده نگرفته است.

سه روز پیش، فرزندان رهبران جنبش سبز با انتشر نامه‌ای از مردم ایران خواسته بودند که صدای آن‌ها را به گوش جهانیان برسانند و خواستار آزادی رهبران جنبش سبز شوند.

رهبران جنبش سبز اکنون نزدیک به یک سال در بازداشت خانگی به سر می برند.

آنها بهمن ماه سال گذشته و پس از دعوت مردم به راهپیمایی در حمایت از "بهار عربی" توسط نیروهای امنیتی ایران بازداشت شده بودند.

گزارش وبسایت کلمه می‌افزاید که نیروهای امنیتی پیش از این نیز بار‌ها دختران میرحسین موسوی را مورد تهدید قرار داده بودند.

منبع: کلمه


 
 

1390/11/21

منابع خبری داخل ایران از کاهش سرعت اینترنت در این کشور و عدم دسترسی به سرویس‌های ایمیل یاهو و گوگل در روزهای نزدیک به راهپیمایی هواداران جنبش سبز در ۲۵ بهمن خبر می‌دهند.

بر اساس این گزارش‌ها، سرویس‌های اینترنتی از ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه دچار اختلال و قطعی شده بودند که کاهش سرعت اینترنت در این کشور همچنان ادامه دارد.

کاربران اینترنت در داخل ایران نیز می‌گویند که دسترسی به سرویس‌های ایمیل در ایران برایشان مشکل شده و آن‌ها نمی‌توانند وارد ایمیلهای دو شرکت گوگل و یاهو شوند.

پیش از این مخالفان دولت ایران گفته بودند که خود را برای انجام راهپیمایی در ۲۵ بهمن، سالروز حبس رهبران جنبش سبز، آماده می‌کنند و به نظر می‌رسد که اختلال در اینترنت ایران با این موضوع مرتبط است.

در جریان راهپیمایی‌های هواداران جنبش سبز در سال گذشته، دولت ایران به طور عمدی سرعت اینترنت در این کشور را کاهش می‌داد تا از اطلاع رسانی درباره نحوه انجام راهپیمایی‌ها جلوگیری کند.

منبع: کلمه


 
 

نظرسنجی جدید موسسه گالوپ:
1390/11/21

نظرسنجی جدید موسسه گالوپ نشان می‌دهد که دو سوم ایرانی‌ها تحریم‌های جدید اعمال شده بر این کشور را بر «وضعیت و کیفیت زندگی» خود موثر می‌دانند.

در این نظرسنجی که از طریق تماس تلفنی انجام شده، نظر هزار ایرانی بالای ۱۵ سال درباره اثرات تحریم‌ها بر زندگی ایرانیان پرسیده شده است.

۲۷درصد افراد پاسخ دهنده، میزان تاثیر تحریم‌ها بر زندگی مردم را "شدید" ارزیابی کرده و ۳۸ درصد دیگر، اثرات تحریم‌ها را «تاحدودی» بر زندگی مردم موثر دانسته‌اند.

۲۵ درصد دیگر شرکت کنندگان اثر تحریم‌ها را "در حد صفر" توصیف کرده و ۹ درصد باقیمانده نیز از پاسخ به این سئوال خودداری کردند.

البته باید توجه داشت بیش از نیمی از زمان این نظرسنجی، که در فاصله زمانی ۲۵ روزه از ۱۶ دسامبر ۲۰۱۱ تا ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲ انجام شده، پیش از تحریم بانک مرکزی و نفت ایران توسط آمریکا در ابتدای سال نوی میلادی صورت گرفته است.

سئوال دیگر این نظرسنجی به توانایی مالی خرید غذای مورد نیاز اختصاص داشت که ۴۸ درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفتند در طول یک سال گذشته روزهایی بوده که برای خرید غذای مورد نیاز خود یا خانواده پول کافی نداشته‌اند.

این در حالی ست که این رقم در سال ۲۰۰۵ تنها ۱۵ درصد بوده است.

موسسه گالوپ همچنین روحیه روزانه ایرانی‌ها را نیز مورد سنجش قرار داده و ۵۵ درصد پاسخ دهنده‌ها گفتند بیشتر اوقات روز قبل را نگران بوده‌اند.

موسسه گالوپ افزوده که این وضعیت روحی ممکن است نشان از تاثیر وضع اقتصادی کنونی بر روحیه روزانه ایرانی‌ها باشد چرا که این رقم در حدود ۶ ماه قبل ۳۸ درصد بود.

موسسه گالوپ از معتبر‌ترین موسسات نظرسنجی در جهان است که بیش از ۷۵ سال قدمت دارد.

منبع: گالوپ

مرتبط:

آمریکا به طور رسمی بانک مرکزی ايران را تحریم کرد


 
 

1390/11/21
Filter

 

مهدی جامی
سیبستان

آقای خامنه ای گفته است و به تاکید که «همه مردم» روز 22 بهمن خواهند آمد (روزنامه های پنجشنبه 20 بهمن را ببینید که برخی همین "همه می آیند" را تیتر کرده اند؛ مثل ایران و جوان و جام جم). آقای خامنه ای چگونه می تواند از همه مردم حرف بزند وقتی تنها گروههای معینی از مردم را می پسندد و حمایت می کند و بر می کشد؟ 
 
آقای خامنه ای شده است نظام. این را همه می دانیم. بنابرین راهپیمایی هم برای سالگرد انقلاب شده است حمایت از رهبری ایشان و نظامی که ایشان نماد آن و عمود خیمه آن شده است. طوری که اگر او بیفتد انگار نظامی نمی ماند. اما چرا آقای خامنه ای فکر می کند همه خواهند آمد؟ مگر همه مردم در سیاست های او جایی دارند که او فکر می کند حالا همه به خیابان خواهند آمد که از او و نظام اش حمایت کنند؟
 
آقای خامنه ای به طور سیستماتیک گروههای عظیمی از مردم شهرنشین را رانده و خوار کرده و آواره ساخته است، سیاستمداران اصلاح طلب، دانشجویان فعال، فعالان مدنی، زنان و مردان بسیاری را صرفا به دلیل مخالفت با نظام او به زندان انداخته است و دهان هر منتقدی را به هر نحوی توانسته بسته است و زندانهای طویل المدت داده است. احزاب را از نفس انداخته است. رسانه ها را چون بیگانگان رانده است و دانشگاه را به یاران وفادار خود سپرده است حتی اگر از دانش و آکادمی بویی نبرده باشند (چیزی که دکتر رضا منصوری در نامه دو روز پیش خود آن را ترور نرم دانشگاه می خواند) و هر تشکلی را نابود کرده است و حالا می خواهد همه بیایند. 
 
فردا هم که مردم به اندازه پر کردن کادرهای دوربین های تلویزیون ولایت آمدند مدعی می شود که دیدید همه آمدند!
 
آیا ایران برای همه ایرانیان است که همه بیایند؟ نیست. پس همه نمی آیند. آیا می توان جمعیتی هر چند بزرگ را به جای همه مردم جا زد؟ نمی توان. اما آقای خامنه ای گوش اش بدهکار این حرفها نیست. آقای خامنه ای به تصویر مردم علاقه مند است نه به خود مردم. مردم برای او زینت نظام اند نه اصل نظام.
 
آقای خامنه ای، تنها دوربین های تلویزیونی و تصاویر خبری نیست که خبر از بودن و آمدن همه مردم می دهد. چیزهای دیگر هم هست. البته برای نظامی که سر تا پا به دنبال نمایش است نمایش بسیار مهم است. نمایش همه چیز است. حتی همه مردم. چنانکه دروغی به بزرگی 9 دی به معنای همه مردم گرفته شد. وقتی آن همه مردم دیگر رانده و کوفته شده بودند و از قاب دوربین های رسمی بیرون ایستاده بودند.
 
آقای خامنه ای، نه پر شدن خیابانها آمدن مردم است و نه برگزاری انتخابات و پر کردن صندوقها نظام شما را دموکراتیک و مردمی می کند. تنها زمانی که همه مردم خود را صاحب نقش بدانند است که می توانید از همه مردم حرف بزنید. تنها وقتی که مردم متشکل باشند و نمایندگان خود را داشته باشند و با رای نافذ و بدون گزینش استصوابی و تقلب وزارتی، کسی را که می خواهند به پارلمان بفرستند است که سیستم دموکراتیک و مردمی است.
 
شاید رهبر نظام مقدس فکر می کند هر جفایی به مردم بکند مردم او را تنها نمی گذارند. این توهم کاملا ممکن است. اما فقط توهم است. مردم ایران را آقای خامنه ای شعبه شعبه کرده و با نظام تبعیض برخی را به ضرب زور و تحمیل بر برخی دیگر برتر نشانده است ولی به سالگرد انقلاب که می رسد می خواهد همه مردم بیایند. 
 
آقای خامنه ای و مدیران تبلیغاتی ایشان وقتی می توانند از همه مردم حرف بزنند که برای همه مردم از معترض و منتقد و از سنی و بهایی و شیعه ناراضی و شهرنشین و مرزنشین احترام قائل باشند. احترام هم به حرف نیست. به رعایت ساختاری است. تا وقتی ساختارهای مردمی غایب است و مردم فقط وظیفه دارند از دولت های نظام فارغ از کیفیت هاشان دفاع و حمایت کنند این رابطه یکسویه و به نفع دولت و حکومت و رهبر است. این رابطه وقتی مردمی می شود که دوسویه شود. تنوع یابد. همه مردم خود را در رفتار و سیاست های دولت ببینند. و البته بتوانند هر گاه اراده کردند رهبر و رئیس جمهور را پای سوال و جواب بکشانند. نظامی که پاسخگو نیست و رهبری که همیشه حرف می زند و هیچگاه گوش نمی کند و سوالی پاسخ نمی دهد نمی تواند از همه مردم حرف بزند.
 
آقای خامنه ای سالها ست که از مردم از همه مردم جدا افتاده است. حتی اگر او اکثریت مردم را هم با خود داشته باشد رفتار جائرانه ای که با اقلیت مردم کرده است و می کند به او اجازه نمی دهد از طرف همه مردم حرف بزند و ادعا کند که «همه مردم» برای حمایت از او خواهند آمد. اقای خامنه ای تنها رهبر همان گروههایی است که از نظام او برخوردارند. میلیونها ایرانی سرکوب شده و رانده شده و تحقیرشده و زیسته در تحت تبعیض های نظام جمهوری اسلامی رهبری به نام خامنه ای ندارند.
 
 خامنه ای این را می داند. اما می داند که اگر اعتراف کند که رهبر همه مردم نیست به زبان خود خود را ساقط کرده است. او چاره ای ندارد جز اینکه از همه مردم حرف بزند در حالی که 22 سال حکومت او نشان داده که دلی با همه مردم ندارد. «همه مردم» بزرگترین دروغ او ست. رهبرانی مانند خامنه ای امکان رهبری بر همه مردم را ندارند. زیرا آنها در منش و سیاست و اخلاق خود نافی همه مردم و تایید کننده بعض مردم اند. آنها رهبر اقلیت اند. رهبری که جای «رهبر همه مردم» را غصب کرده است.
 
تنها رهبر همه مردم است که می تواند از همه مردم حرف بزند؛ رهبری که همه مردم را به رسمیت بشناسد.

 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته