-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 03/06/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: مدیر مسئول روزنامه کیهان، آیت الله موسوی اردبیلی را به دلیل مواضع اخیرش درمورد وضعیت کشور مورد انتقاد قرار داد و تلویحاً این مرجع تقلید را متهم کرد که نامه ای که به نام آیت الله موسوی اردبیلی منتشر شده، بدون اطلاع حضرت آیت الله و توسط افراد مورد اعتماد دفتر ایشان نوشته شده است.
حسین شریعتمداری در ستون سرمقاله یکشنبه روزنامه کیهان با زبان تهدید، آیت الله موسوی اردبیلی را مورد انتقاد قرار داد که در بیست ماه گذشته در قبال آنچه جریان فتنه نامیده می شود سکوت کرده بود اما امروز به حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی برخواسته است.
شریعتمداری که خودش را در روزنامه تحت مدیریتش از ذخیره های فکری انقلاب معرفی می کند، هرچند می نویسد که "از ساحت قابل احترام حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به خاطر جسارت احتمالی پوزش می خواهد" اما در ادامه مدعی می شود که بیانیه ایشان با شخصیت انقلابی و شناخته شده اش همخوانی ندارد.
مدیرمسئول روزنامه کیهان به سیاق خبرهای بدون منبع خود و برای تحت تاثیر قرار دادن آیت الله به جعل خبر هم دست می زند. حسین شریعتمداری مدعی می شود:
"فلان خانم چادري را به جرم اين كه چادر بر سر دارد و حامي اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پيكرش را با قمه و قداره و در حالي كه شعار مرگ بر... سر داده بودند، از هم ندريدند؟ فرياد مرگ بر بسيجي! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نكشيدند؟ فلان بسيجي موتورسوار را با قمه تكه پاره نكردند؟ فلان مرد داراي محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر... نكردند؟ و هنگامي كه از اين شعار خودداري كرد، آيا او را در مقابل چشمان نگران و اشكبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟"
به نظر می رسد این ادعاها در راستای همان گفته هایی باشد که شریعتمداری در مصاحبه با شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی پس از وقایع 25 بهمن انجام داد و مدعی شد که ژاله صانع، شهید سبز، خبرچین روزنامه کیهان بوده است و خبر دیدار با آیت الله منتظری را به روزنامه کیهان داده است. نماینده رهبری در دانشگاه ها اما فردای آن روز مدعی شد که عکس های منتشر شده از دیدار شهید صانع ژاله با آیت الله منتظری جعلی و فتوشاپی بوده است. امری که دفتر آیت الله منتظری آن را تکذیب کرد و گفت عکس ها در آرشیو دفتر آیت الله منتظری موجود است. حال چگونه حسین شریعتمداری و از کدام منبع مدعی دریده شدن پیکر زن چادری و قتل بسیجی موتورسوار در جلو همسر و فرزندش می شود احتمالاً از همان جمله خبرهای دروغ روزنامه کیهان است که بیست ماه پس از خرداد 88 منتشر می شود. این درحالیست که اگر اتفاقات گفته شده حقیقت داشت روزنامه کیهان و دستگاه تبلیغاتی دولتی تا امروز بارها و بارها این جریان را چماق کرده بودند تا به رغم خود سبزها را بدنام کنند. درحالی که نه تنها این ادعاها حقیقت ندارد، بلکه دستگاه تبلیغاتی حاکم در زشت ترین حالت خود به شهید دزدی می پردازد و از پیکر شهید ژاله صانع، شهید جنبش سبز در 25 بهمن 88، به عنوان خوراک تبلیغاتی استفاده می کند.
روزنامه کیهان پیش از این در قبال آیت الله هاشمی رفسنجانی هم همین گونه ایشان را مورد خطاب قرار می داد و در حالی که از سوابق هاشمی می گفت او را متهم به گفته های ضد انقلابی می کرد. امروز اما که آب ها از آسیاب افتاده است، هاشمی رفسنجانی هم در زبان روزنامه کیهان عنصری بی بصیرت است و به خبرگان مجلس دستور تعویض وی در جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری را می دهد. حال چه زمانی نوبت مراجع تقلید قم از جمله آیت الله موسوی اردبیلی خواهد رسید را تنها حسین شریعتمداری می داند و احتمالاً ارگان یا سازمانی که او به صورت مستقیم دستور می گیرد.
آیت الله موسوی اردبیلی پس از حوادث خرداد 88 نزد رهبری انقلاب رفته و از او خواسته بود برای حل مشکل به وجود آمده تلاش کند. امری که با پاسخ مثبت آیت الله خامنه ای دمواجه نشد. در سفر آیت الله خامنه ای به قم، آیت الله موسوی اردبیلی همانند آیت الله وحید خراسانی، از جمله مراجعی بود که به دیدار آیت الله خامنه ای نرفتند.
روزنامه کیهان روز گذشته از قول زهره الهیان، نماینده مجلس مدعی شد که حسین شریعتمداری از دخایر فکری انقلاب است.


 


ندای سبز آزادی: با درگذشت «مهدی فتحی» بازیگر پیشکسوت و ارزشمند سینما و تلویزیون در آخرین روزهای سال ۱۳۸۲ بود که موضوع بی‌توجهی به هنرمندان و درگذشت آنان در شرایط اسف‌بار مطرح شد؛ اما با گذشت هفت سال از مرگ مهدی فتحی هنوز این موضوع، یکی از دغدغه‌های اصلی اهالی هنر و فرهنگ ایران است.
مهري وداديان مظلومانه درگذشت
آخرین قربانی این بی‌مهری، مهری ودادیان بود. محمد مهدي عسگرپور، مديرعامل خانه سينما، در مراسم تشییع پیکر این هنرمند، گفت: «خانم وداديان از جمله افرادي بودند كه سال‌ها به سينما و تئاتر ايران خدمت كردند. من حدود 23 سال پيش افتخار همكاري با ايشان را داشتم و ديدم كه او چگونه زحمت مي‌كشد. زنده ياد وداديان مانند بسياري از عزيزان ديگر در سينما با مظلوميت زندگي كرد و با مظلوميت از دنيا رفت.»
وي ادامه داد: «در جريان بيماري وي كه پنج سال به طول انجاميد بعضي‌ها مي‌پرسيدند كه خانه سينما يا نهادهاي ديگري كه بايد به هنرمندان كشور مخصوصا آنهايي كه دچار مشكلاتي مي‌شوند، كمك كنند كجا هستند؟. من مي‌گويم عزيزان من، خانه سينما همينجاست و همين بضاعتي كه مي‌بينند را دارد و روز به روز هم دستش بسته‌تر مي‌شود. به نظرم اينكه هنرمندان اينچنين دنيا را ترك كنند هيچ فضيلتي براي مديران فرهنگي كشور محسوب نمي‌شود. بنابراين اگر فكر مي‌كنند با افتتاح خانه سينماي 2 ، 3، 17 ، 19 يا 25 مي‌توانند كمكي كنند خواهش مي‌كنم هرچه سريعتر اين كار انجام شود؛ چرا كه ما روز به روز در حال از دست دادن فرصت‌ها هستيم.»
مريلا زارعي، بازيگر و از اعضاي هيئت مديره‌ خانه سينما، نیز با بيان اين كه «فكر مي‌كنم هنرمندان ما به حمايت بيشتري نياز دارند»، تصريح كرد: من از طرف همه همكاران عزيزي كه در سينما كار مي‌كنند به خانواده خانم وداديان تسليت مي‌گويم و فكر مي‌كنم هنرمندان ما در اين لحظات به حمايت بيشتري نياز دارند. به نظرم، خانم رنجبر بايد جاي آدم‌هاي بزرگتري در عرصه‌ي فرهنگ و هنر اين مملكت را اينجا خالي مي‌كردند.
زارعي با اشاره به اين افراد كه در سخنانش به آن‌ها اشاره كرده بود، ادامه داد: آنها بايد بدانند گنجينه هنر و فرهنگ ما مثل نفت و گاز نيست كه توصيه كنيم لطفا در آن‌ها صرفه جويي شود. گنجينه هنر ما، بزرگانش را از دست مي‌دهد، بزرگاني كه جايگزين ندارند و اين مسئولان فرهنگي كشور هستند كه بايد در قدرداني از اين عزيزان همت كنند.
اين بازيگر سينما در پايان سخنانش گفت: خانه سينما و خانواده سينما تا آنجا كه توان داشتند كمك كردند و اگر قصوري احساس شد به اين دليل بوده كه بيش از اين توان نداشتيم. از طرف همه خانواده سينما براي خانواده وداديان توانايي صبر و تحمل اين غم را از خدا خواستارم و اميدوارم زمينه‌اي فراهم شود كه از يكديگر گلايه نكنيم.
زندگی سخت و مرگ غریبانه
در سال‌هاي اخير هنرمندان زيادي درگذشته‌اند و در مورد بسياري از آنها در زمان حياتشان از سوي مسئولان کم‌توجهي‌هاي زيادي صورت گرفته است؛ حسین پناهی، مهري مهرنيا، پروين سليماني، خسرو شکيبايي، فرخ لقا هوشمند، مهدي فتحي، نيکو خردمند و ...
مسئولان در زمان حيات این هنرمندان آنچنان که بايد و شايد به آنان توجه نکردند و به بسياري از مشکلات زندگي آنها مورد بي‌توجهي واقع شده است.
اغلب هنرمندان بيمه نیستند و درآمد پايدار و کافي براي روزهاي پيري و ناتواني ندارند؛ در صورتی که بیمه و حقوق بازنشستگی یک حق طبیعی است، آن هم برای کسانی که سالها براي ارتقاي فرهنگ کشور تلاش کردند.
عدم مسئوليت‌پذيري بسياري از توليدکنندگان سينما و تلويزيون نيز از سوي ديگر بر مشکلات پيشکسوتان فرهنگ و هنر افزوده است؛ به عنوان مثال بسياري از هنرمندان پيشکسوت از بي‌توجهي اين توليدکنندگان و عدم تعهد و مسئوليت پذيري آنها در خصوص عمل به قراردادها شکايت دارند اما حتي يک مرجع مشخص براي رسيدگي به اين شکايات وجود ندارد و راديو و تلويزيون و وزارت ارشاد در اين زمينه، پاي خود را از مشکلات کنار کشيده‌اند و هيچ‌گونه احساس مسئوليتي نمي‌کنند.
به نظر می‌رسد تنها سهم هنرمندان پيشکسوتان از کمک دولت، يک قبر رايگان در قطعه هنرمندان بهشت زهراست که اين امر از کم توجهي به وضعيت اين بازيگران حکايت مي‌کند. 


 


ندای سبز آزادی: خبرگزاری فارس به نقل از یک پژوهشگر خانواده نوشت:" فمينيسم با شكست ساختار خانواده نه تنها كرامت و شخصيت زن را خدشه‌دار كرد بلكه جايگاه زنان را در نقش‌هاي مادري و همسري زير سؤال برد و هويت مردانه براي زنان و تأمين نيروي كار ارزان براي سرمايه‌داران را به همراه داشت."
چندی پیش در خبرها خواندیم که از سال آینده واحد تنظیم خانواده از دروس دانشگاه حذف می‌شود و به جای آن درس ازدواج و شکوه همسری تدریس خواهد شد.
سروصدا که بلند شد وعده‌ای در این مورد نوشتند که چرا باید تنظیم خانواده حذف شود و هدف از جایگزینی تدریس همسرداری به جای آن چیست؟ مدیرکل امور آموزشی وزارت علوم بلافاصله توضیح داد که این وزارتخانه چنین برنامه‌ای ندارد و قرار نیست تنظیم خانواده از دروس حذف شود. درحالی که یک عضو کمیسیون آموزش مجلس همان زمان که بحث حذف این درس پیش آمد این موضوع را تإیید کرده بود و آن را در راستای سیاست‌های افزایش جمعیت دولت خوانده بود.
در گزارش خبرگزاری فارس از قول پروین رضایی‌منش، پژوهشگر مسائل زنان و خانواده همچنین آمده است:" فمينيسم با تأكيد بيش از حد بر اشتغال و مشاركت اجتماعي و سياسي، زنان را مجبور كرد تا براي ابراز وجود، هويتي مردانه از خود به نمايش بگذارند، در اين شرايط نظام سرمايه‌داري كه نياز شديدي به نيروي انساني ارزان‌قيمت داشت، همراه با فمينيسم فضايي را ايجاد كرد كه زنان از خانه و زندگي خانوادگي خارج شوند."
در عین حال خبرگزاری ایلنا از انتشار کتاب روانشناسی ازدواج و شکوه همسری خبر داده است. محور اصلی این کتاب تأکید بر ازدواج و فرزندآوری بیشتر است و از سویی هیچ بخشی از آن به تنظیم خانواده و حقوق زنان برای انتخاب به دنیا آوردن فرزندان تعلق ندارد. گویی به زعم نویسندگان و حامیان انتشار آن، حقی در این زمینه وجود ندارد.
مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری اعلام کرده است وجود برخي نقايص در سرفصل‌هاي درس تنظيم خانواده عامل جايگزيني آن با كتاب شكوه همسری است اما بررسی کتاب" روان شناسی ازدواج و شکوه همسری" نشان می دهد که این کتاب نیز بی‌نقص نیست. این کتاب در واقع به نوعی تبلیغ ازدواج نیمه مستقل است و در این کتاب بدون توجه به وظایف دولت در قبال ازدواج جوانان و واگذاری مسئولیت ازدواج جوانان بر گردن پدر و مادرها، از دانشجویان خواسته شده که اگر زوج مورد نظر خود را یافتند، نگران مسائل اقتصادی نباشند و ازدواج کنند. همچنین در این کتاب هیچ نشانی از بهداشت جنسی و راههای جلوگیری از بارداری وجود ندارد و نويسنده به این مساله توجه نکرده است که جوانانی که به صورت نیمه مستقل ازدواج می کنند باید راه‌های جلوگیری از بارداری را بدانند زیرا درغیر این صورت پدر و مادرهای این جوانان مجبور هستند بار نوه های خود را هم به دوش بکشند.
مشکل احمدی‌نژاد با زنان از مدت‌ها پیش هویدا شده است. این امر شاید با شروع بگیرو ببندهای خیابانی برای حجاب زنان و تعیین الگوهایی برای پوشش زنان در تابستان و زمستان ایجاد شد و با دراولویت قراردادن آنها در لیست طرح دورکاری کارمندان و اکنون با تأکید بر ازدواج‌های دانشجویی ادامه می‌یابد. هرچند به همین‌جا هم ختم نمی‌شود.
رئیس دولت کودتا بارها از ازدواج حمایت کرده است. این عمل به خودی خود مثبت است. اما نگاه او به سن ازدواج دختران و پسران که هردو را زیر بیست سال مناسب می‌داند و تأکید او بر افزایش جمعیت کشور برای مقابله با دشمنان، نشان از نوعی تفکر عقب‌مانده است. تفکری که زنان را وسیله‌ای برای رفاه خانواده می‌داند. نگاهی که وظیفه اصلی زن را تربیت فرزند می‌داند بی‌آنکه برای تربیت او نیز شرایط مناسبی فراهم شده باشد.
اگر جامعه ایرانی نسبت به مسائل و حقوق زنان نوعی عقب‌ماندگی جهان سومی را داراست رئیس دولت کودتا به جای رفع آن با برنامه‌های دراز مدت فرهنگی و اقتصادی سعی در پس‌راندن هرچه بیشتر آن دارد.
اگر عرف ایرانی دیگر آموخته است که توانایی زن را نه به یافتن شوهر بهتر بلکه به قدرت او برای حضور در اجتماع بداند احمدی‌نژاد اما زن را با حربه‌ها و ترفندهای مختلف می‌خواهد به پستو براند.
اگر ایرانیان بعد از سال‌های اصلاحات نگاه‌شان به زن تغییر یافته است و در آن دوران که به زن میدانی برای تمرین ایستادگی داده شد حالا دیگر جسورترین زنان، منفورترین آنها نیستند، احمدی‌نژاد اما سعی دارد به مردم بقبولاند که قدرت اداره یک زندگی، قدرت اداره یک خانواده، قدرت تلاش برای ادامه حیات، قدرت تلاش برای به دست آوردن پول، همه برای مرد هست و زن در خانواده دومی‌ست.
تاریخ ایران بعدها از رئیس دولت کودتا به عنوان ضد زن‌ترین رئیس‌جمهور ایران نام خواهد برد. چون در دورانی که دیگر به جبر جهالت مردم و سردمداران حق و حقوق زنان کمتر از گذشته ضایع می‌شد او همان نیمه حقوق را هم خواست از زنان کشورش بگیرد.
تاریخ ایران بعدها به‌یاد خواهد آورد که در هشت سال از عمر این کشور زنان توانستند بیش از گذشته در اجتماع ظاهر شوند. هشت سالی که به دوران اصلاحات مشهور شد اما بعد از آن مردی آمد که خود را رئیس جمهور همه مردم خواند و از همان ابتدا به دشمنی با نیمی از آنانٰ یعنی زنان برخاست. بگذریم از اینکه نیمه دیگر هم از شر مظالمش در امان نبوده و نخواهند بود و بگذریم از اینکه در بهترین دوران، هم زنان ایرانی حقوق اولیه بسیاری را نداشته‌اند و آنان که خواستند برای رفع این ظلم‌ها کاری کنند در دوران احمدی‌نژاد در گوشه سلول‌های تنگ و تاریک به روز آزادی زن اندیشیدند. 


 


ندای سبز آزادی: همایش انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این همایش عنوان شد:" در یک نظرسنجی و پژوهش که در سال 87 انجام شده است نسبت به نظرسنجی مشابه در سال 78 که 22% بوده 12% رشد را در گسترش استرس و اضطراب نشان می دهد که جای نگرانی دارد."
از سویی بر اساس گزارش‌های وزارت بهداشت ۵ تا ۱۰ درصد بیماری‌های روانی در کشورمان را افسردگی تشکیل می‌دهد و با توجه به اینکه حدود 15 تا 20 میلیون نفر در ایران از مشکلات و بیماری‌های روانی رنج می‌برند پس 7 تا 8 میلیون نفر از جمعیت کشور افسرده هستند.
پزشکان دلایل مختلفی برای بروز افسردگی ذکر می‌کنند و شاید اولین و دم‌دستی‌ترین‌شان عوامل ارثی و ژنتیکی باشد اما به‌راستی چند درصد از مردم یک کشور افسردگی را به ارث می‌برند؟ طبیعی‌ست که محیط نقش بسزایی در بروز افسردگی شهروندان دارد.
به گفته روانشناسان مشکلات اقتصادی، فقر، مسائل خانوادگی، ناآرامی‌های اجتماعی و بسیاری از عوامل دیگر در این زمینه دخیل هستند.
و اکنون که بنا به آ مار رسمی و نه دقیق حدود 7 تا 8 میلیون نفر ایرانی افسرده هستند کدام عامل در ابتلای آنها موثر بوده است؟
اقتصاد ایران چند سالی‌ست که درگیر تورم فزاینده و غیرقابل کنترلی شده است. قیمت‌ها روزبروز افزایش می‌یابد و قدرت خرید مردم مدام کمتر می‌شود. اختلاف طبقاتی به حدی رسیده است که جامعه‌شناسان در سه چهار سال گذشته مدام نسبت به از بین رفتن طبقه متوسط در ایران هشدار می‌دهند. این موضوع در شهرهای بزرگ به‌طور جدی‌تری وجود دارد. شهرهای کوچک اما اگر مشکلات کلان شهرها از جمله ترافیک و آلودگی هوا را که خود از عوامل افسرده کننده است ندارند در عوض با کمبود شدید امکانات و محرومیت در همه زمینه‌ها روبرو هستند.
هر روزدر برنامه‌های تلویزیون می شنویم و می‌بینیم که ایرانیان امکانات بهره‌گیری از اوقات فراغت را ندارند. مشکلات اقتصادی آنها را چند شغله کرده است و عدم ارتباط با آشنایان و خانواده آنها را روزبروز افسرده‌تر می‌کند.
تراکم جمعیت هم که بطور مستقیم بر کیفیت روانی و بهداشت روانی شهروندان تاثیر می گذارد.
مسایل اقتصادی و شغل و پیشه نیز در سرخوردگی اجتماعی، مشکلات عاطفی و روانی، افسردگی و اضطراب نقش دارد
دولت در این زمینه چه نقشی دارد؟
از وظیفه دولت در رفع این مشکلات می‌گذریم و به نقش آن در بروز این مسائل می‌پردازیم. در چند سال گذشته دولت با سیاست‌های غلط خود ضربه‌های بزرگی به اقتصاد ایران زده است. افزایش قیمت اجناس، تحریم‌ها و ورشکستگی کشور در زمینه تولیدات داخلی به‌طور مستقیم به مردم فشار وارد آورده است. بگذری ماز اینکه مشکل الودگی هم با فروش بنزین آلوده به مردم برای تبلیغ شعار خودکفایی در تولید بنزین هزاران تهرانی را در چند ماه گذشته از بین برد و عده‌ای را بیمار کرد و  بقیه هم نگران سرطانی هستند که امروز یا فردا عارض‌شان می‌شود.
از سویی ایرانیان هر روز می‌خوانند و می‌شنوند که تنی چند از هموطنان‌شان دستگیر شده‌اند، می‌شنوند که خانواده‌های زندانیان سیاسی در مورد بی‌خبری‌شان ازهمسر یا فرزند زندانی خود می‌گویند، خبردار می‌شوند که فلان روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی یا اجتماعی یا وکیل دادگستری مدت‌هاست در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد یا به حبسی چندین ساله محکوم شده است. صبح که از خواب بیدار می‌شوند به آنها خبر می‌دهند دمدمه‌های صبح که در خواب ناز بوده‌اند یکی از هموطنان‌شان به بالای چوبه‌دار برده شده است.
اینها را بگذارید در کنار مشکلات و محدودیت‌ها و موانع اجتماعی که گریبانگیر همه هست. در این میان زنان رنج‌های مخصوص خود را دارند. در حالی که از بسیاری حقوق محروم ‌هستند، هر روز هم محدودیت‌های‌شان بیشتر می‌شود. دولت هم که دارد به زور  دارد خانه‌نشین‌شان می‌کند. آنها هر روز که به سرکار می‌روند با مشکلات ویژه زن بودن‌شان روبرو هستند، چه برسد به اینکه در خانه هم آنها را حبس کنند، زن خانه وقتي مشغول کارهاي روزمره‌اش است، همين طور که مي شويد و پاک مي کند و مي پزد، افسرده تر هم مي شود زیرا آینده‌ای در برابر خود نمی‌بیند. قانون به جرم زن بودن او را بسیار کمتر از مردان صاحب حق دانسته است و اکنون در شرایطی زندگی می‌کند که دولت نه تنها مدام در حال افزایش عوامل تنش‌زا برای همه مرد ماست بلکه نظر ویژه‌ای هم به زنان دارد.  این است که از زبان مسئولان وزارت بهداشت  می‌شنویم که شيوع اختلالات روان پزشکي در زنان کشور ۱۱ درصد بيشتر از مردان است و شيوع افسردگي نيز در ميان آنان بيشتر است.
جز این مسوولین سازمان زندان‌ها هم خبر داده‌اند که آمار افسردگی در میان زندانیان ایران نیز بسیار بالاست.
اکنون بر اساس گزارش‌های وزارت بهداشت ۵ تا ۱۰ درصد بیماریهای روانی در کشورمان را افسردگی تشکیل می‌دهد که بر این اساس 7 تا 8 میلیون نفر از جمعیت کشور افسرده هستند و با مروری بر دلایل ابتلا به افسردگی می‌بینیم که دولت نقش به سزایی در افزایش افسردگی ایرانیان در چند سال گذشته داشته است. روندی که به نظر می‌رسد با چشم‌اندازی که دولت کودتا از عملکردش نشان می‌دهد بدتر از این هم بشود.
اما واقعیت اینست که عدم سلامت روانی جامعه در ایران و روند رو به رشد جمعیت بیماران روانی، خسارت‌ها و هزینه هائی خواهد داشت که به مراتب سنگین‌تر از هزینه هایی است که بابت درمان بیماری‌های جسمی افراد پرداخت می‌شود. 


 


ندای سبز آزادی: روزنامه کیهان از قول یک عضو مجلس هشتم مدعی شد که حسین شریعتمداری از ذخایر فکری نظام است.
زهره الهیان رئیس کمیته حقوق بشر مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با روزنامه کیهان گفت که غرب به دنبال بدنام کردن ذخایر فکری نظام از قبیل آقایان مصباح یزدی، احمد خاتمی، آیت الله یزدی و حسین شریعتمداری است.
روزنامه کیهان با این عضو مجلس هشتم به بهانه نامه وی به رئیس جمهور برزیل مصاحبه کرد و از قول او مدعی شد که خانم دیلما روسف، رئیس جمهور برزیل از مواضع شتاب زده خود پیرامون مسئله حقوق بشر در ایران پوزش خواسته است.
رئیس جمهور برزیل پیش از این دولت ایران را به دلیل نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار داده بود. 


 


حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی گفت آیت الله خامنه ای در جریان بازدید اخیرش از این وزارتخانه، گفته است که جنگ تمام عیاری بین سرویس های اطلاعاتی خارجی و نظام اسلامی در جریان است و تاکیدکرده است که برای برخورد با دشمنان، ضرورت دارد برنامه های وزارت اطلاعات تهاجمی باشد.
حیدر مصلحی همچنین گفته است که یکی از توصیه های ویژه آیت الله خامنه ای، این بوده که اگرچه مديران وزارت اطلاعات را دولت انتخاب می کند، اما اين وزارتخانه نبايد به جريانات، احزاب و افراد سياسی تمايل پيدا کند، بلکه باید همواره در مسير ولايت فقیه و انقلاب اسلامی حرکت کند.


 


فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران با اعلام این که دو ناو جنگی ایران از دریای مدیترانه خارج شده‌اند، از تماس میان ناو گروه ایرانی با کشتی‌های جنگی اسرائیلی در دریای مدیترانه خبر داده و گفته است که ناوهای ایرانی به درخواست ناوهای اسرائیلی برای معرفی خود پاسخی نداده‌اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، دریادار حبیب الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی روز شنبه اعلام کرد، دو ناو ایرانی در روز دوازدهم اسفند ماه دریای مدیترانه را ترک کرده و با عبور از کانال سوئز وارد دریای سرخ شده‌اند.به گفته فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران این دو ناو جنگی ایرانی در حال حاضر در دریای سرخ «سرگرم انجام مأموریت» هستند.
ناوشکن الوند و ناو تدارکاتی خارک، در روز سوم اسفند ماه سال جاری با عبور از کانال سوئز وارد دریای مدیترانه شده و در بندر لاذقیه سوریه پهلو گرفته بودند.
پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ این نخستین باری بود که کشتی‌های جنگی ایران با عبور از کانال سوئز به دریای مدیترانه رسیده بودند.
در این میان دریادار سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با بیان این که ناوگروه ایرانی به هنگام حضور در دریای مدیترانه به هشدارهای نیروی دریایی اسرائیل توجه نکرده‌اند، اظهار داشته است: «ناوهای رژیم صهیونیستی بارها در طول مسیر ناو ما را صدا کردند، اما ما در جواب آنها گفتیم که به شما ربطی ندارد و اصلاً توجهی به آنها نکردیم. ضمن اینکه آنها توانایی ایجاد تهدید برای ما را نه دارند و نه خواهند داشت.»
اقدام ایران در اعزام ناوهای خود به دریای مدیترانه واکنش مقام‌های اسرائیلی را در پی داشته که این اقدام را «تحریک‌‌آمیز» خوانده و اعلام کرده بودند، نگران طرح‌های جمهوری اسلامی برای استقرار کشتی‌های جنگی خود در دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج عدن هستند.
این در حالی است که از حدود دو سال پیش کشتی‌های جنگی ایران برای مقابله با دزدان دریایی در آب‌های بین‌المللی و از جمله خلیج عدن حضور دارند و به گفته فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، تاکنون ۱۳ ناو گروه ایرانی به این منطقه اعزام شده‌اند.
با این حال به دنبال انتشار خبر عبور کشتی‌های جنگی ایران از کانال سوئز و ورود آنها به دریای مدیترانه، یک مقام اسرائیلی به خبرگزاری فرانسه گفته بود، اسرائیل آغازگر هیچ اقدامی علیه کشتی‌های ایرانی نخواهد بود، اما این کشور به هرگونه اقدام «تحریک‌آمیز» دو ناو ایرانی،‌ «پاسخی فوری» خواهد داد.
به گفته این مقام اسرائیلی نیروی دریایی اسرائیل نیز دستورات لازم را در مورد نحوه واکنش به هر گونه اقدام احتمالی ناو‌های ایرانی دریافت کرده بودند.
پیشتر نیز وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اعلام کرده بود، این کشور تحرکات دو ناو ایرانی را در دریای مدیترانه از نزدیک زیر نظر دارد و بر اساس برخی گزارش‌ها همزمان با ورود دو ناو ایرانی به دریای مدیترانه ناو هواپیمابر «یو‌اس‌اس اینترپرایز» آمریکا نیز با تغییر مسیر خود به آب‌ها منطقه نزدیک شده بود.
در این میان دریادار حبیب‌الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران درباره واکنش اسرائیلی‌ها به حضور دو ناو ایرانی در دریای مدیترانه اظهار داشته است: «بازتابی که از رژیم صهیونیستی نسبت به حضور ناو گروه جمهوری اسلامی ایران در دریای مدیترانه می‌بینیم همان ناراحتی است که آنان نسبت به پیشرفت‌های کشورمان در زمینه‌های مختلف دارند.»
وی همچنین با بیان این که اسرائیلی‌ها برای ایجاد مانع در حرکت ناوگروه ایرانی «تلاش بسیاری» کردند، افزوده است: «ناوگروه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با قدرت هر چه تمام‌تر به آب‌های مدیترانه وارد شد و اقتدار نیروهای مسلح کشورمان را در منطقه به نمایش گذاشت.»


 


به گزارش منابع حقوق بشری، هفت تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به کمیتهٔ انضباطی احضار شده‌اند.

بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیما نحوی، مصطفی ارمغان، حسام الدین باقری، مجتبی تقوایی، حسین ضامن ضرابی، محمد عسگری و محمد علمی هفت دانشجوی دانشگاه نوشیروانی بابل‌اند که به کمیتهٔ انضباطی احضار شده‌اند.

اتهام این دانشجویان "عدم رعایت مقررات دانشگاه"، "فعالیت و تبلیغ به نفع گروهک‌ها یا مکاتب الحادی یا غیرقانونی" و "ارتکاب اعمالی برضد نظام" عنوان شده است.

گفتنی است احضار افراد مذکور به کمیتهٔ انضباطی در حالی صورت می‌گیرد که به تازگی هیچ تحصن و درگیری در محیط دانشگاه انجام نشده و تمام اعتراضات اخیر در محیط شهری بابل اتفاق افتاده بود.

شایان ذکر است حسین ضامن ضرابی که طی روزهای اخیر از زندان آزاد شده و از سوی کمیته انضباطی به یک ترم تعلیق با احتساب سنوات (در ترم جاری) محکوم شده است.

هم چنین نیما نحوی نیز که به تازگی و پس از ۲۱ ماه تعلیق و زندان به دانشگاه بازگشته، بلافاصله به کمیتهٔ انضباطی احضار شده است.


 


ده‌ها تن از بازداشت شدگان روز ۲۵ بهمن ماه بعد از دو ـ سه روز بازداشت در بازداشتگاه سپاه در افسریه تهران به زندان اوین منتقل و یا آزاد شده‌اند، اما در طول مدت حضور در بازداشتگاه افسریه متحمل «آزار و اذیت» فراوانی قرار گرفته‌اند.

به گزارش جرس یکی از بازداشت شدگانی که به این بازداشتگاه منتقل شده به «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «سه روز با چشم‌بند و دست‌بند در این بازداشتگاه همراه عده‌ای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت شدگان ما را مجبور می‌کرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته بخوابیم.»

بازداشتگاه افسریه (قصر فیروزه) یک زندان نظامی در پادگان قصر فیروزه وتحت کنترل سپاه پاسداران است که سال گذشته نیز گزارش‌های متعددی از انتقال و نگهداری معترضان به نتیجه دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران در آن منتشر شد. پیش‌تر برخی از رسانه‌ها از نگهداری برخی زندانیان مشهور در این زندان برای مدتی سخن گفته بودند. این بازداشتگاه به دور از نظارت سازمان زندان‌ها و قوه قضاییه اداره می‌شود.

وی در روز ۲۵ بهمن ماه در بلوار کشاورز تهران و همراه عده‌ای دیگر بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل می‌شوند. وی به خانه حقوق بشر گفت: «در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن “دستبند” نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند.»

این بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچ‌گونه امکاناتی بوده‌اند زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند.

همچنین یکی از فعالین دانشجویی نیز پیش‌تر در مورد بازداشت خود در این زندان به خانه حقوق بشر ایران گفته بود: «بعد از بازداشت به ما چشمبند زدند و ما را به جایی منتقل کردند که نمی‌شناختیم. ما ۱۵ ساعت تمام با دستبند و چشم‌بند در جایی نگهداری شدیم که ابتدا نمی‌دانستیم کجا است. و بعد از طریق یکی از ماموران از این موضوع اطلاع پیدا کردیم.»

برخی بازداشت شدگان روز ۲۵ بهمن ماه بعد از دو الی سه روز بازداشت به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و برخی دیگر نیز یا آزاد و یا به بند عمومی اوین منتقل شده‌اند.

پیش‌تر رهانا از انتقال بازداشت شدگاه روز ۱۰ اسفند ماه و روزهای اعتراض به اماکنی نامعلوم و غیرقانونی که برای بازداشت شدگان هفته‌های گذشته خبر داده بود. مدرسه‌‌ی آیت‌الله سعیدی و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا) از جمله این اماکن بودند. همچنین بسیاری از بازداشت شدگان هفته‌های گذشته به مقر فاتب و پلیس امنیت خیابان شریعتی منتقل شده بودند.


 


ندای سبز آزادی: آيت‌الله موسوي اردبيلي از مراجع عظام تقليد با انتشار بيانيه‌اي ضمن استقبال از قيام‌هاي آزاديخواهانه و عدالت طلبانه ملت‌هاي منطقه، از رفتارهاي خلاف اخلاق تحت عنوان دفاع از اسلام و حكومت اسلامي ابراز نگراني كرده و از مسئولان و آحاد ملت خواستند با التزام به قانون و توجه به حقوق شرعي و قانوني افراد، در جهت رفع كدورت‌ها بكوشند تا عرصه كشور جولانگاه فرصت طلبان داخلي و خارجي نگردد.

ایشان در این بیانیه می نویسند:"براساس هيچ يك از ضوابط شرعي، توهين و افترا به هيچ فرد و گروهي حتي درصورت اثبات جرم وي در محكمه عادله، جايز نمي‌باشد، حال آن كه در شرايط امروز كشور، ناظر و شاهد تبديل آن به روندي عادي و فراگير هستيم وهر شخص مسؤول و غيرمسؤولي به خود اين اجازه را مي‌دهد كه بي‌پروا به هر فرد و گروهي كه خواست اهانت كرده و يا بدون اين كه جرم وي در دادگاه صالحه ثابت شده و مجازات آن تعيين گرديده باشد، وي را متهم كرده و پيشاپيش حكم آن را صادر نمايد و خود را از عواقب آن در امان مي‌بيند. "

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی موسوی اردبیلی، متن كامل اين بيانيه بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم - يا أيهاالذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس قدمت ما لغد واتقوا الله ان الله خبير بما تعملون

شور و شوقي كه در اين ايام در كشورهاي اسلامي منطقه به چشم مي‌خورد و آزادي خواهي و عدالت طلبي مردمي كه در اين ممالك پس از رهايي از يوغ استعمار و برخلاف آموزه‌هاي جائر و مستبد گرفتار آمده بودند، يادآور خاطرات روزهاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي ايران است و مردم كشورمان اين رويدادها را آشنا با خود مي‌يابند. به يقين تجربه‌هاي ملت ايران در طي بيش از سي سال جمهوري اسلامي، مي‌تواند دستمايه‌اي قوي جهت درس آموزي براي اين حركت‌هاي مردمي باشد.
ولي آنچه باعث نگراني است،‌ رفتارهايي است كه موجب تشويه سيماي نوراني تعاليم متعالي اسلام در پيش ديگران و ابهام آفريني در اسوه بودن آن مي‌گردد. بسي مايه تأسف و تأثر است كه رفتارهايي كه از جانب برخي به نام دفاع از اسلام و حكومت اسلامي انجام مي‌شود، اعمالي برخلاف شرع، قانون، اخلاق و كرامت انساني است و روح عدالت طلبي، حق جويي و آزادي خواهي هر نظام مبتني بر تعاليم اسلامي را تهديد مي‌نمايد.

براساس هيچ يك از ضوابط شرعي، توهين و افترا به هيچ فرد و گروهي حتي درصورت اثبات جرم وي در محكمه عادله، جايز نمي‌باشد، حال آن كه در شرايط امروز كشور، ناظر و شاهد تبديل آن به روندي عادي و فراگير هستيم وهر شخص مسؤول و غيرمسؤولي به خود اين اجازه را مي‌دهد كه بي‌پروا به هر فرد و گروهي كه خواست اهانت كرده و يا بدون اين كه جرم وي در دادگاه صالحه ثابت شده و مجازات آن تعيين گرديده باشد، وي را متهم كرده و پيشاپيش حكم آن را صادر نمايد و خود را از عواقب آن در امان مي‌بيند. بي شك اين بليه آتشي است كه اگر محدود و خاموش نگردد، دامنگير خرد و كلان شده و نه تنها اعتماد مردم به نظام را دچار تزلزل مي‌نمايد كه آشفتگي و هرج و مرج اجتماعي را سبب مي‌گردد و چشم اندازي تيره و تار در پيش رو به تصوير مي‌كشد و چه بسا كه موجب سخط الهي و نزول بلا گردد. ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسؤولاً.

اميد است كه مسؤولان محترم و آحاد ملت شريف ايران با يادآوري ارزشهاي گرانقدر اسلامي و با سرلوحه قرار دادن اجراي عدالت همراه با رأفت و رحمت و التزام به قانون و توجه به حقوق شرعي و قانوني افراد، جهت رفع كدورت‌ها بكوشند و دوستان قديم از در آشتي در آيند و سوابق مجاهدت‌ها و نيك‌خواهي‌ها از ياد نرود و عرصه كشور جولانگاه فرصت‌طلبان داخلي و خارجي نگردد.

والسلام عليكم و رحمه الله

عبدالكريم موسوي اردبيلي

12/12/89


 


در ادامه واکنش ها نسبت به هتاکی برخی شخصیت های کشور و همچنین رهبران جنبش سبز توسط مقامات و رسانه ها و حامیان حکومت، دو تشکل «انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها» و «انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران»، طی بیانیه ای مشترک، خواستار توقف روند فعلی و رعایت حقوق قانونی همه منتقدین و معترضین و رسیدگی عادلانه به اتهامات احتمالی آنها از سوی محاکم رسمی وعلنی شد.

متن بیانیه مشترک انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در خصوص محکومیت برخوردهای ناموجه با بزرگان انقلاب و نظام و لزوم پایان دادن به برخوردهای خصمانه با آنان به شرح زیر است:

طی یکی دو سال گذشته و به ویژه در ماه های اخیر شاهد این پدیده بسیار زشت و نا مطلوب هستیم که تمام نقطه نظرهای انتقادی و اعتراضات نسبت به عملکردها و مسئولین، مستقیم و غیر مستقیم به جریان های ضد انقلابی و بیگانگان منتسب می شود و با این بهانه تضییقات و سرکوب ها و سلب حقوق و آزادی های مشروع منتقدین و معترضین توجیه می گردد. گویا وفاداری ودلبستگی به نظام مستلزم اعتقاد به عصمت همه مسئولین و تایید صحت همه عملکردهاست و هیچ فرد و گروهی با حفظ تدین و اعتقادش به اسلام و انقلاب اسلامی نمی تواند منتقد و معترض باشد. به همین دلیل نوعا" اعتراض ها و انتقادها به عنوان دلایل و شواهدی دال بر عدم اعتقاد و فقدان دلبستگی به نظام و همسویی با بیگانگان و یا حداقل همگامی غافلانه با دشمنان قلمداد می شود.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران که دو تشکل رسمی و قانونی کشور می باشند و سابقه تدین و خدمات اسلامی- انقلابی اعضای آنها در فرایندهای مختلف انقلاب و جنگ تحمیلی بر کسی پوشیده نیست و در نظام علمی- دانشگاهی کشور نیز از جمله شاخص ترین جریان های مدافع خط امام خمینی، ارزش های اسلامی- انقلابی و تلاشگران عرصه استقلال و پویندگی کشور محسوب می شوند، اینک با نگرانی هر چه تمام تر شاهد روندهای ناصواب و رخدادهای عمیقا" ناموجهی هستند که تلاش برای مقابله با آن را وظیفه اسلامی- انسانی خود می دانند.

موج حملات، هتاکی ها و نسبت های ناروا به منتقدین و معترضین و ایجاد تضییقات و فشار آنچنان گسترده شده است که شاخص ترین چهره های مدافع انقلاب و نظام را نیز در برگرفته است. با کمال تاسف شاهدیم که از رسمی ترین تریبون ها همچون صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، نمازهای جمعه و دیگر رسانه های حکومتی شخصیت های چون آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی مورد وقیحانه ترین هتاکی ها قرار می گیرند وافرادی که در راس عالی ترین نهاد های قانونی نگهبان ومدافع اسلام وقانون اساسی قرار گرفته اند از تریبون نماز جمعه شخصیت های بزرگواری همچون میر حسین موسوی ومهدی کروبی را به حبس وحصر و محرومیت از بدیهی ترین حقوق قانونی وشهروندی محکوم می نمایند ومتعاقب آن بدون اینکه در هیچ محکمه ای رسمی جرمی برای انها اثبات شده باشد،آن عزیزان به همراه همسران مکرمه شان عملا مورد تعدی نهاد های امنیتی- انتظامی قرار می گیرند در حالی که مسئولیت اقدامات آنها را نیز هیچ مرجعی قانونی رسما بعهده نگرفته است .

از آنجا که هر انتقاد واعتراضی به این گونه اقدامات غیر قانونی به طور معمول منتسب به ضد انقلاب وهمنوایی با بیگانگان قلمداد می گردد، ما به عنوان دو تشکل قانونی ورسمی ضمن تاکید مجدد براعتقاد به آرمان های امام و انقلاب و التزام خویش به قانون اساسی ونفی هر گونه وابستگی به اجانب واعلام برائت ازمواضع جریان های ضد انقلابی و منافقین که به طورطبیعی این ایام نیز همچون گذشته مترصد فرصت برای پیش برد مقاصد شوم خود می باشند ، اعلام می کنیم شخصیت ها وچهره های فوق الذکر را که در زمره خدوم ترین وبرجسته ترین افتخارات ملی محسوب می شوند ،از این گونه اتهامات مبرا دانسته وبر خورد ها وتضییقات بوجود آمده در خصوص آنها را غیر انسانی و فاقد وجاهت قانونی می شناسیم.

ما براین باوریم که بیان انتقاد واعتراض ازحقوق مسلم وقانونی همه شهر وندان است واین بزرگان وشخصیت ها نیزتا آنجا که ما می دانیم غیر از نقد وانتقاد دلسوزانه نسبت به پاره ای رخداد ها وعملکرد ها مرتکب اقدام مجرمانه ای نگردیده اند. ما ضمن آنکه رعایت حقوق قانونی همه منتقدین و معترضین و رسیدگی عادلانه به اتهامات احتمالی آنها از سوی محاکم رسمی وعلنی را حق قانونی آنها می دانیم، به ویژه بر این باوریم که پیشینه پر افتخار این بزرگان حرمت وحریم مضاعفی برایشان رقم زده است که جز از طریق رسیدگی عادلانه به اتهامات احتمالی آنها در محکمه ذی صلاح و علنی ودر حضور هیئت منصفه، انتساب نسبت های ناروا به آنها هیچگونه وجاهتی نزد مردم آزاده نخواهد داشت.

لذا از مقامات عالی و نهادهای مسئول نظم و امنیت مصرانه می خواهیم با قاطعیت نسبت به مقابله با عوامل این گونه برخورد های غیر قانونی اقدام نمایند و نگذارند افتخارات نظام بر آمده از مردمی ترین و مسالمت آمیز ترین انقلاب عصر که با داعیه حق و عدل و گسترش پیام رحمانی دین تشکیل شده است به واسطه این گونه اقدامات ظالمانه، خشن و ناموجه مخدوش گردد و مشروعیت آن در منظر جهانیان متزلزل شود.

روابط عمومی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها
روابط عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران


 


ندای سبز آزادی: سامان سلیمانی فعال دانشجویی و عضو انجمن اسلامی دانشگاه آزاد ورامین ساعت سه نیمه شب ۲۶ بهمن ماه در منزل توسط ماموران امینی بازداشت  و به زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش رهانا؛ ماموران که در اقدامی غیرقانونی ساعت سه نیمه به منزل این دانشجو وارد شده‌اند، در هنگام بازداشت برخورد بدی را این فعال دانشجویی داشته‌اند.
سلیمانی که در رشته صنایع غذایی در دانشگاه آزاد ورامین مشغول به تحصیل است، از هنگام بازداشت تاکنون دو بار با منزل تماس گرفته و از سلامتی خود خبر داده است، اما از دلائل بازداشت و اتهامات احتمالی وی تاکنون اطلاعی در دست نیست.
در طی روزهای منتهی به ۲۵ بهمن و روزهای بعد از آن بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی و دانشجویی بدون دلائل مشخص بازداشت و به زندان‌ها منتقل شدند. دادستان تهران، عباس جعفری دولت‌آبادی دلائل بازداشت این افراد را چون همیشه «امنیتی» عنوان کرده بود


 


در حالی که نبرد نيروهای وفادار به معمر قذافی و مخالفان در  شهر زاويه  به شدت ادامه دارد، مخالفان رهبر ليبی می گويند توانسته اند که کنترل شهر نفتی راس لانوف را در اختيار بگيرند.
به گزارش رادیو فردا نیروهای هوادار معمر قذافی، رهبر لیبی، روز جمعه طی نبردی سنگین وارد شهر «زاویه» در پنجاه کیلومتری غرب طرابلس، پایتخت لیبی شدند و با کشتن سرهنگ حسن وَربوک، از فرماندهان مخالفان دولت، کنترل قسمت‌هایی از این شهر را به‌دست گرفتند.
به گفته ساکنان شهر زاویه که در ۵۰ کیلومتری غرب طرابلس واقع شده، در این نبرد دست کم ۳۰ تن کشته و ۱۲۰ تن دیگر زخمی شده‌اند.
خبرگزاری رویترز گزارش می‌دهد که نیروهای مخالفان قذافی هم‌اینک به «میدان شهدا» در زاویه عقب رانده شده‌اند و به گفته شاهدان عینی نیروهای وفادار به معمر قذافی «در حال تیراندازی در داخل بیمارستان‌های این شهر هستند» و نیروهای دولتی این شهر را محاصره کرده‌اند.
اما در همین حال، نیروهای ضد حکومت معمر قذافی روز جمعه گفتند که شهر نفت‌خیز رأس لانوف در شرق لیبی را «فتح» کرده‌اند. این در حالی است که وزیر خارجه لیبی این امر را تکذیب کرده و در همین روز گفت که این شهر مهم نفتی در دست نیروهای دولتی است.
نیروهای مخالف قذافی می‌گویند آماده هستند تا به محض اِعمال حریم هوایی ممنوعه از سوی جامعه بین‌الملل، حرکت نیروهای خود به سوی طرابلس را آغاز کنند.
مصطفی عبدالجلیل، وزیر سابق دادگستری که اکنون ریاست شورای دولت موقت را در بنغازی در دست دارد، از شورای امنیت سازمان ملل خواسته‌است با اعلام حریم هوایی ممنوعه، مانع از حملات هوایی نیروهای دولتی شود.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، روز جمعه تأکید کرد که احتمال اعلام حریم هوایی ممنوعه در لیبی همچنان در دست بررسی است و آمریکا هیچ گزینه‌ای را رد نمی‌کند. حکومت قذافی بمباران هوایی غیر نظامیان را تکذیب می‌کند.
روز جمعه هم‌چنین خبر رسید که وقوع یک انفجار بزرگ در یک انبار اسلحه در بنغازی، دومین شهر لیبی، خسارات فراوانی بر جای گذاشته‌است. شبکه خبری الجزیره می‌گوید که این انفجار به احتمال زیاد در پی یک حمله هوایی از سوی نیروهای معمر قذافی رخ داده‌است.
الجزیره از کشته شدن ۱۷ نفر و زخمی شدن ۲۰ تن دیگر در این انفجار خبر می‌دهد.
نیروهای وفادار به معمر قذافی، رهبر لیبی، روز جمعه در طرابلس نیز به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند. بنا بر گزارش‌ها، مخالفان معمر قذافی قصد داشتند پس از نماز جمعه، در طرابلس، پايتخت ليبی، دست به راهپیمایی بزنند ولی هواداران قذافی با شلیک گلوله‌های لاستیکی و پرتاب گاز اشک‌آور این جمعیت که حدود ۱۵۰۰ نفر بودند را پراکنده کردند.


 


ندای سبز آزادی: آمریکا اعلام کرد به طور جدی از تلاش‌هایی که سوئد در شورای حقوق بشر به کار بسته است تا ناظری ویژه برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران تعیین شود، حمایت می‌کند.

به گزارش رادیو فردا ایلین دوناهو Eileen Donahoe نمایندۀ آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه گفت این پیشنهاد سوئد با استقبال گسترده‌ای در شورای حقوق بشر روبه‌رو شده است. ۴۷ کشور عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل هستند.

هفتۀ گذشته فرانک بلفریج Frank Belfrage مشاور ارشد وزارت خارجۀ سوئد در شورای حقوق بشر سازمان ملل گفت کشورش عمیقا از «وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران» نگران است و نسبت به افزایش شمار اعدام‌ها و نیز اجرای وحشتناک‌ترین شیوه‌های اعدام در ایران هشدار می‌دهد.


 


عضو فراکسیون اصلاحات مجلس، با اشاره به حملات و هتاکی های لباس شخصی ها به برخی شخصیت های معروف کشور و همچنین منتقدین و مخالفین دولت و خانواده های آنان، خاطرنشان کرد "عدم برخورد با خودسرها سوالاتی را در اذهان عمومی به وجود می آورد که موجب زیر سوال رفتن اصل نظام جمهوری اسلامی می شود. "

به گزارش ایلنا، قدرت الله علیخانی، بی حرمتی عده ای خودسر به بیت رهبر فقید جمهوری اسلامی در مراسم هفتم دکتر بروجردی داماد آیت الله خمینی را اسفبار و موجب بدبینی مردم و آسیب زدن به نظام اسلامی دانست و اظهار کرد: مدت هاست که بی حرمتی به شخصیت های نظام از جمله سید حسن خمینی و هاشمی رفسنجانی و مسئولین دیگر ادامه دارد و به حدی رسیده است که این افراد پا را فراتر نهاده و به خانواده های این شخصیت ها نیز بی حرمتی می کنند.

نماینده قزوین در مجلس با بیان اینکه این حرکات خودسرانه رئیس قوه قضائیه را به واکنش واداشته است، افزود: مسئله ای که در وقوع این اتفاقات مهم است ضربه ای است که به اصل نظام وارد می شود و موجب بدبین شدن مردم می شود.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس عدم برخورد با این هتاکان را موجب ایجاد سوالاتی در ذهن افکار عمومی دانست و گفت:این حرکات زشت و ناپسند باعث شده این سوال در اذهان بسیاری از مردم به وجود آید که اینها چه کسانی هستند و با چه مجوز و پشتوانه ای دست به این کارها می زنند و چرا با آنها برخورد نمی شود.

علیخانی تصریح کرد:افکارعمومی اگر نتوانند پاسخی برای این سوالات بیابند این نگرانی وجود دارد نسبت به اصل نظام و انقلاب اسلامی بدبین شوند .

وی با بیان اینکه رئیس قوه قضائیه وعده برخورد با هتاکان را داده است تاکید کرد:قوه قضاییه اگر واقعا بخواهد برخورد کند قطعا این افراد قابل شناسایی هستند.

عضو فراکسیون اقلیت مجلس با اشاره به حوادث رخ داده در مراسم هفتم داماد امام اظهار داشت:هفته گذشته نیز عده ای در جماران با تجمع در مقابل منزل هاشمی و سید حسن خمینی با رفتارهای عجیب و وحشتناک اقدام به هتاکی و ناسزا گفتن به این شخصیت های برجسته نظام کردند و سپس به سمت منزل آقای خاتمی حرکت کرده و در این مسیر ما را نیز با توهین مورد لطف و عنایت خود قراردادند.

به گفته علیخانی که خود شاهد ماجرا بود مهاجمان با دید ماشین اسکورت آقای هاشمی دوباره به سمت منزل وی دویدند و وقتی به ماشین او نرسیدند مجددا در مقابل منزل او تجمع کرده و با لگد به درکوبیدند که این صحنه برای همسایگان وی حیرت آور بود.

علیخانی با اظهار تاسف از این وقایع گفت: برخی هیچ ابایی از اهانت به بیت امام و قداست بیت امام ندارند و روز گذشته نیز در مراسم هفتم داماد ايشان در مسجد اعظم قم و در حضور خانواده امام و برخی از مراجع به یادگار امام که از شخصیت های برجسته علمی و سیاسی کشور و مورد احترام جامعه است بی حرمتی کردند و سعی نمودند تا با شعارهای انحرافی او را تحقیر کنند که مردم حاضر در مراسم با سر دادن شعار نواده خمینی ،سید حسن خمینی حمایت خود را از از نوه امام ابراز داشتند.

وی در پایان خواستار برخورد هر چه سریعتر قوه قضائیه با این بی اخلاقی ها و رفتارهای غیر متعارف شد و اظهار داشت : وقوع این حوادث آن هم در حضور برخی از مراجع قضاوت هایی بدی را برای جامعه به همراه دارد و ما منتظر اقدام دستگاه قضایی برای خشکاندن ریشه این قضایا هستیم.


 


ندای سبز آزادی: دسترسی شهروندان لیبی به اینترنت از دیشب به طور کامل قطع شده است.

به گزارش رادیو فردا از خبرگزاری‌ها، Arbor Networks، شبکه‌ای مستقر در آمریکا که وضعیت اینترنت در جهان را رصد می‌کند، اعلام کرد از شامگاه پنج‌شنبه دریافت یا ارسال داده‌های اینترنتی در لیبی به طور کامل قطع شده است.

گوگل نیز، که میزان دسترسی کاربران به وب‌سایت‌هایش را رصد می‌کند، اعلام کرد به طور آشکارا از روز پنج‌شنبه امکان دسترسی مردم لیبی به خدمات گوگل مقدور نبوده است.

گفتنی است پیش از این در مصر نیز، در جریان اعتراض‌هایی که منجر به سقوط حسنی مبارک شد، اینترنت به مدت حدود یک هفته در کشور قطع بود.


 


در ادامه واکنش ها به حصر و ربایش و بازداشت راهبران جنبش سبز، جمعی از رزمندگان سبز دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز، با نگارش و ارسال نامه ای به دبیرکل سازمان ملل، ضمن شرح گوشه ای از اقدامات و موارد نقض حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی، از وی خواستار تلاش و اقدام عملی برای رفع حصر و آزادی راهبران جنبش سبز و فشار بین المللی بر مقامات جمهوری اسلامی در این زمینه شدند.

به گزارش وبگاه رزمندگان سبز دوران جنگ، آنها در نامه خود به بان کی مون خاطرنشان کزده اند "ما تنها خواسته مان آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی؛ توقف اعدامها ؛ انتخابات آزاد . حذف سیستم خفقان و دیکتاتوری در ایران است و امید داریم اینبار بنا بر وظیفه خود قبل از مبتلا شدن ایران به شرایط فعلی لیبی و کشتار مردم بی دفاع کاری برابر قوانین حقوق بشری به انجام رسانید."

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

جناب بان کی مون دبیر کل سازمان ملل:

سلام:
سلامی همراه با بقضی فروخفته در گلو و سینه ای سراسر درد و اندوه از سرزمین سبز ایران

دبیر کل محترم همانگونه که اطلاع دارید در کشور ما ایران سالهای زیادیست که مردم تحت حکومتهای دیکتاتور با اشکال گوناگون در مشقت و سختی زندگی میکنند .در تمام این مدت مردم ایران جوانان و زنان و مردان زیادی را در راه ازادی و دموکرسی از دست داده اند.اما اینک در طی حداقل بیست و چند سال گذشته تاکنون دیکتاتور دینی در ایران پا را از تمام اصول و معنویات اخلاقی ،دینی ،مذهبی ،ملی و بین المللی بیرون نهاده و عملا در روز روشن جوانان ازادی خواه و متمدن خویش را بدست عده ای ارازل و مزدور بنام دین و مصلحت به قتل میرساند و ادم زبایی سیاسی میکنند . به زندان میبرد و بسیاری را مورد تجاوز جنسی قرار میدهد.

خطاب به شما می نویسم چون در ایران ما قانون در دست عده ای قانون گریز به فراموشی سپرده شده است، برای شما مینویسم چون مجلس قانون گذاری کشورم تبدیل به محلی مانند بازار مکاره شده که قانونگذاران ان به فکر هرچیز هستند بجز حقوق اساسی مردم ایران ،برای شما مینویسم چون رهبران سبزم مهندس موسوی و شیخم مهدی کروبی را به همراه خانواده شان ربوده اند ،برای شما مینویسم چون قوه قضاییه کشورم فقط به فکر اعدام و زندانهای طویل المدت برای ازادی خواهان بنا بر دستور ولی فقیه است ،برای شما مینویسم چون با تمام صلح امیز بودن اعتراض سکوتم باز هم دوستانم را در خیابانها به گلوله بستند . برای شما مینویسم چون در کشورم هر صدای را در گلو خفه میکنند و جایی برای تظلم خواهی در این کشور نیست . بدیهی است وقتی نقض قوانین در کشوری اوج بگیرد و سیستم قضایی آن کشور به جای دادخواهی، خود، ناقض اصول قانون اساسی باشد، سازمان ملل تنها ملجاء و مامن برای دریافت شکوایه و نامه های رسیده از آن کشور می باشد .

برای شما می نویسم بعنوان شخصی که ریاست سازمان ملل را بر عهده دارید :

ما به نمایندگی جمعی از رزمندگان جنگ هشت ساله ایران وعراق با دلی شکسته وتنی رنجورو زخمی بر تن شرمسار از مردم ایران بر حسب وظیفه ازادی خواهی از شما دبیر کل محترم می خواهیم بعنوان ریاست سازمان ملل متحد و مجری اعلامیه جهانی حقوق بشر جهت آزادی رهبران جنبش سبز ایران و تمامی زندانیان سیاسی واحترام به ازادی خواهی مردم ایران تلاش خود را بکار گیرید . با انجام فشارهای دیپلماتیک بر سران جمهوری اسلامی برابر قوانین حقوقی و سیاسی اقدام نمایید و حسب وظیفه نظارتی آن سازمان، بازدیدی هم از کشور ما به عمل آورید .

آقای دبیرکل
بدو ن شک شما از اخبار ایران اگاهی کاملی دارید، آنچه حاکمیت ایران با مردمش در طی بیست ماه گذشته پس از انتخابات ۱۳۸۸ کرده است در طی مدت گذشته حاکمیت بیش از ۱۰۰ نفر از جوانان ،دانشجویان و اقشار مختلف جامعه را در خیابانها به شهادت رسانیده بیش از ۱۰۰۰۰۰نفر را دستگیر کرده و بیش از سیصد نفر را به دار اویخته است .و در حال حاضر هم رهبران جنبش سبز را ربوده است .

شما می توانید در کسوت دبیر کل سازمان ملل، ضرورت التزام به قراردادهای بین المللی در رعایت حقوق بشر را که جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن متعهد است به آن حکومت متذکر شوید. علی الخصوص در موارد ماده ۵،۶،۷،۹،۱۲،۱۹،و۲۹ بیانیه جهانی حقوق بشر .

زندانی کردن شهروندان ایرانی،دستگیری غیر قانونی آقایان میر حسین موسوی وهمسرشان خانم زهرا رهنورد نخست وزیر پیشین ایران حبس غیر قانونی و ربودن حجت الاسلام مهدی کروبی و همسرشان خانم فاطمه کروبی ،حبس و اعدام دگر اندیشان ؛محرومیت های تحصیلی ؛اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال ؛عدم برابری حقوق زن و مرد ،و هزاران کار خلاف قوانین بشری که در حوصله تان نمی باشد . حبس بی دلیل شهروندان ایرانی، سرکوب خشونت آمیز راهپیمایی های صلح آمیز، شکنجه و کشته شدن صدها ایرانی در خیابان ها و بازداشتگاه هایی که خودشان هم نسبت به غیراستاندارد بودن آن اذعان داشته اند، گرفتن اعتراف از طریق شکنجه و صدور حکم اعدام و زندان برای دستگیرشدگان با استناد به همان اعترافات گرفته شده در شرایط شکنجه، نه تنها نقص قانون اساسی خود ایران است بلکه از مصادیق آشکار نقض حقوق بین المللی نیز به شمار می رود. از جمله اموری است که حاکمیت فعلی ایران انجام می دهد.

جناب دبیر کل ما تنها خواسته مان آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی؛ توقف اعدامها ؛ انتخابات آزاد . حذف سیستم خفقان و دیکتاتوری در ایران است .امید داریم اینبار بنا بر وظیفه خود قبل از مبتلا شدن ایران به شرایط فعلی لیبی و کشتار مردم بی دفاع کاری برابر قوانین حقوق بشری به انجام رسانید .

(بنی ادم اعضای یک دیگرند، که در افرینش ز یک گوهرند.)


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته