-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 03/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

ما هنوز هم نمی دانيم چه خبر است و آقای مهندس موسوی و همسرشان واقعا کجا هستند.آقای موسوی حتی در زمانی که نخست وزير بودند هم خواستار قدرت نبود و دغدغه اش در واقع خدمت به مردم بود
خبرنگاران سبز/اجتماعی:
 اول برادر همسر ميرحسين را برای تمکين در برابر علاقه رهبری به رياست جمهوری مجدد احمدی نژاد گروگان گرفتند تا تحت فشار شکنجه در زندان مخوف اوين، او را وادار به اعترافات تلويزيونی بر عليه آخرين نخست وزير امام کنند. سپس علی حبيبی موسوی، خواهر زاده ميرحسين موسوی نيز در راهپيمايی اعتراضی عاشورا مورد هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد تا شايد تيرخلاصی به پيکره خانواده موسوی زده شود. سپس عده ای دست چين شده وارد فتنه انگيزی حکومت شدند تا بر عليه او در خيابان، رسانه حکومتی و سپس در خانه مردم " مجلس " شعار سر دهند . نيمه شب چهارشنبه، بيستم بهمن ماه نيز، صالح نقره کار ، خواهر زاده زهرا رهنورد و دبير کميته حقوقی ستاد ميرحسين ، توسط مامورين وزارت اطلاعات بازداشت شد. همزمان مهندس شريف زادگان همسر خواهر ميرحسين موسوی که از وزرای سابق کابينه خاتمی محسوب می شد نيز بازداشت و تا کنون در زندان به سر می برند اما اظهارت وزير امور خارجه و سخنگوی دستگاه قضا در حاليکه هيچ يک از افراد نزديک خانواده های آنها، از سلامتی و مکان نگهداری آنها اطلاعی ندارد، داستان ديگريست که باعث تاسف برای مردان سياسی مملکت است.

 اما پدر شهيد علی موسوی در مصاحبه ای که با جرس انجام گرفته شده است اظهار بی اطلاعی نسبت به مکان و کيفيت جسمی ميرحسين موسوی و دکتر رهنورد کرده است. آقای مير حسن حبيبی موسوی ، پدر شهيد علی موسوی در مورد آخرين وضعيت خانواده ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد می گويد: خواهر مهندس موسوی حتی قادر به حرف زدن نيست . ما هنوز هم نمی دانيم چه خبر است و آقای مهندس موسوی و همسرشان واقعا کجا هستند، تا کنون هيچ تماسی از سوی مهندس موسوی با دختران و ساير اعضای خانواده برقرار نشده و اين اگرچه درد آور است اما توکل ما به خداست.




 وی در خصوص اظهارات مقامات رسمی کشور مبنی بر اينکه منعی برای ديدار ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد با خانواده وجود ندارد، گفت: ما هيچ خبری از آقای موسوی و همسرشان نداريم و اگر اين خبرها درست است پس چرا دختران آقای موسوی اجازه ندارند با والدين خود ديدار کنند؟

 ميرحسين حتی در دوران دوران نخست وزيری هم خواستار قدرت نبود

 وی در ادامه ی اين گفتگو با بيان اين نکته که مهندس موسوی هم همانند همه مردم نگران کشور بود، می گويد: آقای موسوی حتی در زمانی که نخست وزير بودند هم خواستار قدرت نبود و دغدغه اش در واقع خدمت به مردم بود، ايشان چون از دل همين مردم بر آمده است، مردم را هم دوست دارند و نمی توانند ببينند که مردم رنج می کشند برای همين آمد و برای همين هم ايستاد. بسياری از دوستداران ايشان اخلاص و تقوای آقای موسوی را می شناسند. حتی کودکان فاميل هم می دانند که ايشان چقدر مهربانانه نوازش شان می کند. من فکر نمی کنم با زندانی کردن و يا دور نگاه داشتن چنين شخصيتی از مردم، کسی ايشان را فراموش کند. به نظرم با اين کار يک جامعه را از محبت و خدمت آقای موسوی محروم کرده اند. مملکت را از اخلاصِ مردی که حرصِ قدرت نداشت محروم کرده اند.

 موسوی و رهنورد توسط رقبای عقيدتی خود گرفتارند

 آقای حبيبی موسوی در پاسخ به پرسشی، وضعيت خانواده خود و همچنين وضعيت دختران موسوی و رهنورد را همانند وضعيت ساير زندانيان تعريف می کند و می گويد: به هر حال دختران هميشه برای پدران و مادران خود نگران می شوند . وضعيت بی خبری از پدر و مادر ی که برای عدالت و حق پا به ميدان گذاشته اند و اکنون توسط رقبای عقيدتی خود که با آنها دشمنی می کنند، گرفتارند نگران کننده است. وقتی که کسی مسئوليت اين زندان يا ربوده شدن غير قانونی را به عهده نمی گيرد اين نگران کننده است.

 پدر پير موسوی مدام می پرسد ميرحسين کجاست؟

 وی ادامه داد: پدر آقای موسوی پيرمردی بيمار و چشم به راه است که آقای موسوی هفته ای يک بار هميشه به ديدن شان می رفت، اما اين روزها ايشان هم مدام به ما می گويد: ميرحسين کجاست… ما هنوز به ايشان اطلاع نداده ايم و توکل همه ی ما به خداست.

 چنين مردی را از خانواده دور کرده اند…

 وی همچنين تاکيد کرد: آن زمانی که ميرحسين موسوی در روزهای جنگ نخست وزير بوده اند، به همان اندازه که دلنگران مسائل سخت و پيچيده جنگ بود دلنگران تک تک افراد درگير اين وضع هم بود. مثلا پيش می آمد مواردی که در مورد وضعيت يکی از آسيب ديدگان جنگی در خوزستان حرف می زديم به سرعت پيگير وضيعت آن می شد. چنين آدمی که قدرت او را از ارزش های اخلاقی، انسانی و مردمی دور نمی کرد را امروز از خانواده و مردمی که دوستش دارند دور کرده اند و اين دردناک است.

 آروزی ميرحسين برای خانواده های زندانيان

 پدر شهيد موسوی می گويد: آرزوی ما اين است که همه زندانيان آزاد شوند و در کنار خانواده خود باشند و اين آرزوی قلبی آقای مهندس موسوی بود که مشکلات خانواده های زندانيان حل شود، برای ما کمی سخت است از خودمان بگوييم.

 از آقای حبيبی موسوی در مورد وضعيت آقای شريف زادگان همسر خواهر ديگر آقای مير حسين موسوی که در زندان به سر می برد می پرسم که پاسخ می دهد: همسر آقای شريف زادگان بيماری سختی دارند که هر بار بايد شيمی درمانی شوند، در چنين وضعيتی زندانی شدن آقای شريف زادگان ناراحت کننده است اما باز هم تاکيد می کنم که ما هم مثل خانواده ساير زندانيان همه اميدمان به خداست.

 اين انصاف و عدالت نيست که خانواده ها را در بی خبری نگه داريم

 وی در پاسخ به پرسشی در خصوص وضعيت پرونده کشته شدن پسر خود علی موسوی در روز عاشورا می گويد: دست ما هم مثل دست ساير خانواده ها از همه جا کوتاه است. کسی پاسخگو نيست.

 وی در پايان تاکيد می کند: مسائل ما شخصی نيست . اما اين عدالت نيست که مردم يک کشور را از خدمتِ مردان خوب خدا محروم نگاه دارند. اين انصاف نيست که خانواده ها را در بی خبری نگاه دارند. خوشبختانه خداوند به ما صبر عطا کرده است و حتی اين روزها وقتی نوه کوچکم که پدرش در عاشورا شهيد شده است را می بينم خدا را شاکرم که به مادر ايشان هم صبر داده است تا اين رنج بزرگ را تحمل کند. با اين همه يقين داريم که اين بی عدالتی ها پايدار نمی ماند


 
 

رفتار عجيب و نابخردانه کودتاچيان بيش ازآنکه نشانه يک حکومت مستقر و توانا باشد شبيه يک حکومت در آستانه ورشکستگی است.آنها نه فقط در اداره کشور در مانده اند بلکه حتی از فهم بديهيات خواسته های اين ملت عاجز شده اند.
خبرنگاران سبز/ سیاست:
 جبهه مشارکت در رابطه با دستگيری فخرالسادات محتشمی بيانيه ای را صادر کرده است که در سايت نوروز منتشر شده است. به گزارش نوروز اين بيانيه با زبانی همسو با واقعيات جامعه و در ورای رفتار کودتاچيان در بين نسل جوان نگاشته شده است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحيم

رفتار عجيب و نابخردانه کودتاچيان بيش ازآنکه نشانه يک حکومت مستقر و توانا باشد شبيه يک حکومت در آستانه ورشکستگی است.آنها نه فقط در اداره کشور در مانده اند بلکه حتی از فهم بديهيات خواسته های اين ملت عاجز شده اند. و لهم قلوب لا يعقلون بها و لهم اعين لا يبصرون بها و لهم اذان لا يسمعون بها.

سرکوب مردم در کوچه و خيابان و دستگيری صدها تن از نخبه ترين انسانهای شريف اين مرز و بوم و حتی حصر و زندانی غير قانونی سران جنبش سبزو همسرانشان و يا بازداشت غير قانونی آنها در مکانی نامعلوم نه تنها بر خلاف انتظار آنها سبب کاهش انرژيمردم در پيگيری مطالبات اصلاح طلبانه شان نشده است بلکه شاهد پيوستن روزافزون طبقات و اقشاری هستيم که به هر علت تا به امروز در همراهی با جنبش سبز تعلل می ورزيدند. امروز اين جنبش پويا تر و پر نشاط تر ازهر زمان ديگر پيگير اهداف بلند خود که چيزی جز مردمسالاری، آزادی ، حاکميت قانون، پيشرفت ، عدالت و معنويت نيست می باشد.

دستگيری بانوی سبز و سر بلند ايران بزرگ خواهر گرامی سرکار خانم فخرالسادات محتشمی پور همسر آزاده در بند سيد مصطفی تاج زاده نيز نشانه ای ديگر بر درماندگی کودتاگران است.مگر خانم محتشمی پور جزعدالت چيزی طلب می کرد؟ مگراو جز حقوق قانونی همسرش و ساير زندانيان بيگناه را فرياد می کرد؟ مگر او جز گلايه و شکوه از ظلم و ستمی که بر او و امثال او می رود کاری می کرد؟ از چه رو در اين کشور نامه سرگشاده نوشتن به مسئولان و امر به معروف و نهی از منکر نمودن آنان جرم است؟ از چه رو گره گشايی از کار کسانی که نان آور خانواده آنها بی هيچ جرمی به اسارت رفته است گناه شده است؟ از چه روسرکشی به پير زنی که جوان يتيم او اسير کودتاچيان شده است عمل براندازانه تلقی می شود؟ از چه رو غمخواری مظلومانی که هيچ مسئولی فرياد تظلم خواهی آنان را نمی شنود عمل ضد انقلابی محسوب می شود؟ و از چه زمانی و از چه روشرکت در جلسه قرآن و دعوت ديگران به اين جلسات ممنوع شده است؟ آری خانم محتشمی پور به اتهام اين همه جرائم سنگين بازداشت شده است واکنون دخترش را يکه و تنها و در حاليکه خود و همسرش هر دو در زندان هستند به خدا سپرده است.

آيا با اين وصف اگر مردم از اين اسلام و ولايتی که کودتاچيان مبلغ آن شده اند تبری بجويند حرجی بر آنها خواهد بود؟ آيا اگر جوانان ما از دروغگويان فريبکاری که در پس لوای دين جز به قدرت خود نمی انديشند منزجر شوند ميتوان بر آنها خرده گرفت؟

جبهه مشارکت ايران اسلامی که مفتخر به داشتن چنين اعضای عزيز، شجاع و سربلندی است اعلام می دارد هزاران هزار انسان پاک راه پر فروغ همه زندانيان سبز و از جمله خانم محتشمی پور را ادامه خواهند داد.
جبهه مشارکت ايران اسلامی

 
 

این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا كاملا عریان كردند. در این لحظات بود كه تنها به پدرم فكر می كردم و به آرمان هایی كه برای آن جانش را فدا كرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان چگونه؟ با خود گفتم كه آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟
خبرنگاران سبز/ حقوق بشر: 
دفاع از اسلام، دفاع از قرآن، دفاع از مرجعیت، دفاع از رهبری نظام وجایگاه ولایت فقیه، دفاع از خون شهدا، امروز واژگانی بازیچه دست اقتدارگرایان قدرت پرست شده‌است.  بی عفتی و رفتار غیرانسانی طرفداران رهبری در کهریزک و زندان اوین آنچنان مایه بی‌آبرویی نظام ولایت فقیه شد که مهدی محمودیان (بازگو کننده جنایات بازداشتگاه کهریزک) می‌باید همچنان در بند و به دور از خانواده بماند.

عمق این جنایات به حدی بود که رهبر ج.ا، دستور توقف فعالیت این بازداشتگاه را صادر کرد که متاسفانه به لطف تندروی های طرفداران نظام، بعد ها نام این بازداشتگاه به نام " سروش  ۱۱۱  " تغییر نام داد تا زیر نظر سردار رادان، همچنان مایه نگرانی عموم باشد. اما همزمان با انتشار اخبار و گزارش هایی پیرامون بازداشتگاههای غیر قانونی و ناشناسی که بازداشت شدگان حوادث اخیر به آنجا منتقل شده و مورد آزار قرار گرفته اند، یک فرزند شهید كه در جریان اعتراضات دهم اسفند دستگیر و نزدیك به ٢۴ساعت در بند نیروهای سپاه بود، از ابعاد تکان دهنده رفتارهای زشت و زننده ماموران حكومتی در زندان جدیدی همچون بازداشتگاه کهریزک که زیر نظر بسیجیان طرفدار خامنه ای، اداره میشود، پرده برداشت.

به گزارش جرس، این فرزند شهید، ماوقع ماجرای دستگیری خود و انتقال به بازداشتگاهی در اتوبان آهنگ تا زمان آزادی را اینچنین بازگو می كند: من در خیابان ولی عصر دستگیر و به همراه جمع زیادی به مقری كه وابسته به سپاه بود و تا جایی كه فهمیدم در اتوبان آهنگ واقع شده بود، بردند. از نخستین لحظات دستگیری در مقاطع مختلف كتك خورده و مورد آزار قرار گرفتیم. در آغاز سكوت اختیار نموده، اما با شدت گرفتن ضرب و شتم ها و برای رهایی از این وضع به آنان گفتم كه "من فرزند شهید هستم". این جمله من نه تنها اثری نداشت، بلكه وحشی گری و خشونت آنان با من بیشتر شد. تا آنجا كه از گفتن این واقعیت به آنان پشیمان شدم. این به اصطلاح بسیجی ها نه تنها برای من حرمتی قائل نشدند، بلكه با بی شرمی شروع به ناسزا گویی به پدر شهیدم نیز نمودند.

این فرزند شهید كه توسط نیروهای لباس شخصی سپاه دستگیر شده بود در شرح این فاجعه افزود: این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا كاملا عریان كردند. در این لحظات بود كه تنها به پدرم فكر می كردم و به آرمان هایی كه برای آن جانش را فدا كرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان چگونه؟ با خود گفتم كه آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟ لخت و عریان مرا به باد كتك و ناسزا گرفتند. این اتفاق سه بار برای من رخ داد؛ آنهم در ٢۴ ساعت! یكبار كه مرا عریان كرده بودند، ماموران پیاپی شروع به بكار بردن كلمات ركیك و زننده و وقیحانه درب گوش می کردند. او به من می گفت:"فكر كردی كهریزك دروغه؟! فكرنكنی كهریزك دروغ بوده. همین كا رو با شما می كنیم تا آدم بشید! " و الفاظ بدی را هم به کار برد که از بازگو نمودن آن معذورم.

وی در پایان شرح این وقایع اسفناك گفت: این افراد پس از ٢۴ساعت بازداشت، شكنجه و آزار جسمی و روحی شدید، با گرفتن تعهد و کارت عكس، مرا در خیابان عباس آباد رها كردند. من كاملا می دانم دلیل این نوع رفتارها و این میزان خشونتی كه با من كرده و صحنه هایی را كه بوجود آوردند این است كه هر كسی كه دستگیر می شود برود و برای دیگران توضیح دهد و دیگران بترسند. این رفتارها برای مرعوب كردن مردم هست. وگرنه در كدام دین و كشور و مكتب آمده است كه با یك معترض مدنی اینگونه برخوردهای زشت و شرم آور بشود؟

لازم به ذکر است خبرگزاری حقوق بشر ایران نیز، به نقل از بازداشت شدگان حوادث روز ۲۵ بهمن ماه، پیرامون بازداشتگاه سپاه در افسریه تهران و "آزار و اذیت" فراوانی که متحمل شده بودند، گزارش داد "سه روز با چشم‌بند و دست‌بند در این بازداشتگاه همراه عده‌ای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت شدگان ما را مجبور می‌کرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته بخوابیم…"

یکی از بازداشت شدگان که ۲۵ بهمن در بلوار کشاورز تهران و همراه عده‌ای دیگر بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل شده بود، به خانه حقوق بشر گفته است "در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن دستبند نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند… بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچ‌گونه امکاناتی بوده‌اند زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند."

بر اساس این گزارش ها، در روزهای گذشته برخی از دستگیر شدگان حوادث ۲۵ بهمن، بعد از دو الی سه روز بازداشت، به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و بازداشت شدگان ۱۰ اسفند ماه نیز به اماکنی چون مدرسه‌‌ آیت‌الله سعیدی و همچنین بخشی از ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا)، مقر فاتب و پلیس امنیت تهران خبر داده بودند.
سامانه خبری کلمه نیز روز شنبه طی گزارشی اعلام کرد "با گذشت نزدیک به سه هفته از آغاز موج جدید دستگیری ها و نامشخص بودن تعداد آنها، صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان خیزش های ۲۵ بهمن، اول و دهم اسفند، که هیچ اطلاعی از وضعیت بازداشت شدگان خود ندارند، هر روز ساعت ها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کرده و با پاسخ های مبهم و نامشخص مسوولان درباره وضعیت عزیزان شان روبرو می شوند."

 
 

اختصاصی خبرنگاران سبز/ کارشناسان ایران سبز:
کارشناسان ایران سبز پیش‌تر در گزارشی مفصل و مستند پرده از شبکه‌های قاچاق مواد مخدر با هدایت و فرماندهی سپاه پاسداران برداشت. در این گزارش جریان شکل‌گیری شبکه قاچاق مواد مخدر به مدیریت سپاه پاسداران از سال ۲۰۰۶  از مبدا افغانستان به مقصد تاجیکستان، آذربایجان، کشورهای اروپایی و جنوب شرق آسیا فاش شد.(جزئیات تازه‌ای از قاچاق گسترده مواد مخدر به اروپا توسط سپاه پاسداران)

با فاش شدن خبر فرود آمدن یک هواپیما با محموله ۲۹ تن تریاک در فرودگاه امام که منجر به متناقض گویی مسئولان جمهوری اسلامی شد، کارشناسان ایران سبز با پی‌گیری‌های خود به اطلاعات جالب توجهی از پشت پرده این رویداد دست یافته‌اند که هم‌اکنون منابع مختلف خبری کارشناسان ایران سبز مشغول تطابق منابع، نام‌ها، اعداد و ارتباط‌های افراد درگیر هستند. این گزارش در مراحل پایانی سنجش روایی و تایید منابع قرار دارد و تاکنون مشارکت افرادی چون رحیم صفوی (فرمانده کل سابق سپاه پاسداران) و محمدجواد لاریجانی در این شبکه مسجل شده است. به محض کامل شدن مراحل تایید و تنظیم این گزارش شرح کامل آن تقدیم هموطنان عزیز خواهد شد. امیدواریم تا ۲۴ ساعت آینده موفق به انتشار این گزارش بشویم. 

 
 

خبرنگاران سبز/ بین‌الملل:
حکومت اسلامی ایران بیش از دو هفته است که رهبران جنبش سبز ایران و همسرانشان را حصر/بازداشت کرده است که این باعث واکنش از طرف سازمان‌ها و مقامات کشورهای مختلف و شخصیت‌های فراوانی در سطح جهان شده است. در این مدت، تنها فرزندان این دو رهبر بوده‌اند که با مصاحبه‌ها و بیانیه‌های خود مانع غلبه دروغ‌های حکومت اسلامی ایران بر فضای خبری شده‌اند.

با وجود این و با توجه به این‌ که حکومت خودکامه جمهوری اسلامی که خود را نسبت به درخواست‌های عمومی و یا فرزندان این عزیزان پاسخگو نمی‌داند شایسته است که همراه با تلاش‌های مردم ایران برای آزادی رهبرانشان، مراجع و شخصیت‌های بین‌المللی نیز با استفاده از تمام امکانات مختلف حقوقی و مناسباتی خود، حکومت اسلامی را وادار به رعایت حقوق بشر و آزادی رهبران سبز کنند.

در این میان، شخصیت‌های شناخته‌ شده حقوق بشری همچون نلسون ماندلا (که خود زندان کشیده است)، و دیگر برندگان جایزه صلح نوبل می‌توانند با موضع گیری‌های خود صدایی به صداهای موجود بیافزایند و حمایت خود را از رعایت حقوق بشر در ایران  اعلام کنند و خواستار آزادی هر چه سریعتر رهبران جنبش سبز ایران شوند. 

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته