-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/21/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



با این که برزیل در ده مورد جداگانه از سال ۱۹۴۹ در شمار اعضای شورای امنیت سازمان ملل بوده است، ولی پیش از این هرگز رایی خلاف مصوبه ای که بیشتر اعضا از آن پشتیبانی می کنند نداده بود. به هر حال این کشور به همراهی ترکیه در ۹ ژوئن (۱۹ خرداد) با تحریم های بیشتر در برابر ایران مخالفت کرد.

چنین عملی نه تنها خلاف مسیر متحدین دیرینش، ایالات متحده و قدرت های اروپایی است، که به منزله ساز مخالف با دوستان تازه ای چون روسیه و چین نیز هست؛ تمامی کشورهایی که با نگرانی به برنامه اتمی ایران می نگرند. ولی چرا دولت «لویز ایگناتسیو لولا دا سیلوا» تاکنون برای ایران گردن خود را گرو گذاشته است؟

پاسخ کوتاه این است که لولا، رهبر پیشین اتحادیه اصناف، خود را در شمایل مردی تجسم می کند که می تواند با ایران گفتگو کرده و این کشور را وادار به فرمانبرداری از قوانین اتمی جهانی کند و می پندارد که تحریم، این تلاش ها را نیز به بن بست می کشاند.

ماه پیش وی و نخست وزیر ترکیه، رجب طیب اردوغان برای گفتگو با رییس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، به تهران پرواز کردند. این سه کشور موافقتنامه ای را به امضا رساندند که بر اساس آن ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم فراوری شده با درصد پایین غنا (زیر ۵٪ ) را به ترکیه تحویل می دهد و در ازای آن در طول یک سال اوررانیوم ۲۰٪ غنی شده برای مصرف راکتور پژوهشی رو به فرسودگیِ تهران دریافت خواهد کرد. رهبران ایران نیز موافقت کرده اند که طرح های خود را کتبا در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهند. آرِلیو گارسیا، مشاور سیاست خارجی داسیلوا می گوید: «این حرکت را از سوی آنان به عنوان نشانه ای از حسن اعتماد برداشت کردیم.»

ولی برای مقامات رسمی امریکا و اروپا که برخی از آنان سالیان دراز با ایران گفتگو کرده اند چنین به نظر می رسد که لولا و مشاورینش ناشیانه، در تله اتلاف وقت آقای احمدی نژاد پا نهاده باشند.

شرایط مبادله ظاهرا شبیه پیشنهاد موافقت نامه اکتبر سال گذشته آژانس اتمی بود که ایران از آن گریخته بود. ولی ایران اکنون خودش نزدیک دو برابر سال پیش اورانیوم کم غنی شده در اختیار دارد؛ و از آنجایی که پیمان اکتبر می توانست بهانه غنی سازی تا مرز ۲۰ درصد (که بسیار نزدیک به اورانیوم ۹۰ درصدِ مورد استفاده بمب است) را از دست ایران بگیرد، عجله داشت که زودتر این کار را انجام دهد. لولا تا زمانی که رییس انرژی اتمی اعلام کرد که غنی سازی در هر دو مرحله کمتر و بیشتر ادامه خواهد یافت تهران را ترک نکرد. این شد که امریکا بر تحریم ها اصرار بیشتری ورزید.

اکنون برزیل و امریکا به یکدیگر چنگ و دندان نشان می دهند. مقامات برزیل ادعا می کنند که معامله تهران در راستای پیشنهاد ماه آوریل (حدود ۲ ماه پیش) باراک اوباما به لولا داسیلواست که متن نامه اش سر از رسانه های محلی در آورده است. امریکا طی پاسخ دندان شکنی اعلام کرد که این تنها یکی از اسناد گفتگو با بزریل بر سر این مسئله است که این کشور از آستین شان در آورده است. بدتر از خود بده بستانِ تهران، نشتِ خبر در رسانه ها بود؛ بر اساس گفته یکی از مقامات ارشد ایالات متحده این پیشنهاد ترکیه به برزیل که می باید ما نیز به جای رای منفی به تحریم ها مثل لبنان رای ممتنع می دادیم مورد مخالفت برزیل قرار گرفته است.

زیر چتر زمامداری لولا، سیاست خارجی برزیل مطمئن تر گام بر می دارد. دولت وی ۳۰۰ دیپلمات را اضافه بر سازمان به خدمت فرا خوانده است و افزون بر این می خواهد همین شمار دیپلمات را هم در ۴ سال آینده به سیاست خارجی خود جذب کند. این کشور ارتباطات خود را با قدرت های نوظهوری چون چین، هند، روسیه و افریقای جنوبی نیز تقویت کرده است. شمار ماموریت های برزیل امروز در افریقا به مراتب بیش از ماموریت های بریتانیاست. امروز دولت برزیل به سرکردگی لولا بیش از دولت های پیشین این کشور در امریکای لاتین اعلام موجودیت و پرچمداری می کند و نقش فعالی در موضوعاتی جهانی چون تغییر شرایط آب و هوایی، مبادلات جهانی و تنظیم سیستم مالی بین الملل ایفا می کند.

بخش بزرگی از این بی پروایی، طبیعتاً از اقتدار رو به رشد برزیل سرچشمه می گیرد. ساقه های ستبر دموکراسی در این ثبات ریشه می دواند، اقتصاد رشدی سریع و فزاینده دارد و سیاست های اجتماعی موفق و به جا چنین جریانی را تکمیل می کنند. ایالات متحده و اروپا درکل از این کشور با روی باز استقبال می کنند. ولی از چند سال گذشته تاکنون لولا مواضعی بحث برانگیز اتخاذ کرده است. وی به هوگو چاوز ونزوئلایی و برادرانِ کوباییِ کاسترو پیشنهاد پشتیبانی در شرایط عادی و غیر وخیم را داده و با جناب احمدی نژاد از در دوستی در آمده است. همه این ها با شیوه های حزب کمونیست وطنی (برزیل) هم خوب جور در می آید. تمام حریفان وی وفادار شیوه «تاریخ گذشته » ضد امریکایی هستند.

آنتونیو پاتریوتا، یک سیاستمدار ارشد برزیل می گوید تلاش برای به پای میز گفتگو کشاندن ایران، بخشی از مسئولیت ما برای گسترش صلح و امنیت در جهان است. ولی چنین چیزی فشنگی است به سلاح منتقدان محلی سیاست خارجی لولا شامل برخی از دیپلمات های برجسته بازنشسته و در حال خدمت.

سرجیو آمارال، یک سفیر پیشین برزیل در روزنامه «او استادو ساوپولو» اعلام کرد که «زمانی که مسائل دیگری نزدیک تر از ایران به ما حل نشده و سامان داده نشده باقی مانده، اصرار بر حل ماجرای ایران غیر قابل درک است.» او نگران است که لولا چیزی به دست نیاورده باشد و تنها توجه همگان را به خودداری برزیل از عدم پذیرش بازرسی پیشرفته ترِ برنامه صلح آمیز اتمی اش معطوف کند. در این مقاله آمده است که برزیل مجبور خواهد شد که اسرار فن آوری اتمی خود را فاش سازد و طی قرارداد دوجانبه ای با آرژانتین، به این کشور اجازه دهد تا از تاسیسات اتمی اش آزادانه بازدید به عمل آورد.

ماجرای لولا در تهران تلنگر دیگری است که سیاسمتداری که در سایه اعتماد به نفس بیش از اندازه اش به آسودگی پشتیبانی قراردادی ۷۰ درصدی را به عهده می گیرد و می بیند که جنگ عراق و بحران مالی را چون عواملی می بیند که به اقتدار و اعتبار امریکا ضربات جبران ناپذیری وارد آورده است. ولی ایالات متحده هنوز دومین شریک بازرگانی برزیل است. با این که بعید به نظر می رسد ولی برخی از مقامات رسمی این دو کشور مراقبند سوء نیت و دشمنی نباشد که به همکاری دو جانبه در دیگر زمینه ها خدشه ای وارد آورد.

برای نمونه، کنگره ایالات متحده اشتیاق کمتری برای حذف تعرفه از محصول اتانول برزیل از خود نشان می دهد. لولا از سازمان ملل خواست تا با اعطای جایگاه عضویت ثابت برزیل در شورای امنیت، تغییرات لازم را ایجاد کند تا شورا با دنیای امروز همگام شود. ولی با انتخاب دیدگاه های لولا در جهت دهی به دنیا برای اعمال فشار بر امریکا و اروپا، جایی که برزیل سود ملی آشکاری ندارد، باید به اقبال برزیل در این زمینه تردید داشت چرا که لولا با شیوه خود کشورش را با چالش روبرو ساخته است.

عکس از: AFP


 


ایران روز جمعه تحریم های جدید شورای امنیت و اقدام های تنبیهی آمریکا و اتحادیۀ اروپا را که فراتر از قطعنامۀ سازمان ملل می روند محکوم کرد. در بیانیۀ دولت ایران آمده مبنای تحریم ها ادعاهای غلط در مورد برنامۀ تسلیحات هسته ای این کشور است. طبق این بیانیه، این تحریم ها قراراست توجه مردم جهان را از این حقیقت منحرف کند که آمریکا و دیگر قدرت های هسته ای به تعهدات خود برای خلع سلاح طبق پیمان جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای عمل نمی کنند. رئیس جمهوراحمدی نژاد هرگونه تغییری را در برنامۀ هسته ای ایران منتفی دانست. وی در این مورد – برخلاف چند موضوع دیگر – نظر خود را هماهنگ با نظر بیشتر مردم ایران می داند.

رئیس مجلس لاریجانی هم تهدید خود را مورد تأکید قرارداد، وی گفته بود ایران به قصد تلافی کشتی های خارجی را در خلیج فارس و دریای عمان بازرسی خواهد کرد. مطبوعات ایران یاد آوری کردند نفت کش های بزرگ حدود ۴۰ درصد صادرات نفت جهان را از این آب ها انجام می دهند. مجلس نیز خواستار شد آستانۀ غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد تعیین شود.

مفسران ایرانی به روش همیشگی استدلال کردند که این تحریم ها برای غرب گران تمام می شود زیرا شرکت های اروپایی و آمریکایی از ایران که به راحتی به شرق توجه می کند بیشتر ضرر خواهند کرد. اما اغراق احمدی نژاد مبنی بر اینکه این سند راهی زباله دان تاریخ می شود نتوانست پنهان دارد که مفهوم نمادین اقدام چند مرحله ایِ غرب در ایران هم درک شده است: ابتدا آمریکایی ها در ۹ ژوئیه طرح معتدلی را در شورای امنیت به پیش بردند که روسیه و چین هم برای اولین بار به آن رأی دادند. بعد ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا در ۱۶ ژوئن در اقدامی هماهنگ پا را فراتر گذاشتند و هرگونه معامله ای را با مجموعه ای از شرکت ها و افراد مهم در ایران بویژه با بانک ها و شرکت های نفتی و گازی و خطوط کشتیرانی و همچنین فرماندهان سپاه ممنوع کردند. احمدی نژاد فقط توانست به این اقدام اینگونه پاسخ دهد که در گفتگوهای آینده با قدرت های غربی این ایران است – و نه غرب – که شرط می گذارد.

اقدامات چند روز گذشته امکان این نتیجه گیری را می دهد که سازمان ها و شرکت های دست اندرکارِ نفت و گاز خود را برای چنین روزهایی آماده می کنند. برای نمونه بعد از اعلام احمدی نژاد دولت سفارشی به ارزش ۲۱ میلیارد دلار به شرکت های ایرانی برای توسعۀ ۶ میدان گازی در خلیج فارس داد؛ سپاه هم که مغضوب شورای امنیت است در این قراردادها مشارکت دارد. احمدی نژاد گفت هیچ تردیدی در توان فنی ایرانیان در انجام کارهایی ندارد که تا مدت کوتاهی پیش برای اجرای آنها دنبال دانش فنی غرب بودند. رئیس جمهور در ادامه گفت اعتبار لازم مالی را در داخل تأمین می کنند «و درصورت لزوم در بازار مالی جهانی»، گویی که تحریمی وجود ندارد.

گرچه ایران از نظر ذخایر نفت و گاز در جهان در ردۀ دوم و سوم قرار دارد وضع تأمین انرژی در داخل بسیار پیچیده است زیرا ظرفیت پالایشگاه های ایران همپای مصرف روزافزون داخلی حرکت نمی کند. ایران بدین ترتیب در سال های گذشته مجبور بوده بیش از یک سوم نیازش را به بنزین و گازوئیل از خارج وارد کند، به گفتۀ آمریکایی ها تا ۱۵۰ هزار بشکه در روز. در مارس ۲۰۱۰ مجلس حذف تدریجی رایانۀ سوخت را که باعث مصرف زیاد بنزین و گازوئیل است تصویب کرد. همچنین قرار است تا سال ۲۰۱۳ چند پالایشگاه ساخته شود. چند طرح گازی با چین و اندونزی و مالزی و سنگاپور در صحبت است، اما تحریم ها ممکن است مانع چنین طرح هایی بشوند.

طبق تخمین ها، شرکت های اروپایی در سال گذشته تا دوسوم صادرات بنزین به ایران را در دست داشتند؛ صادرکنندگان اصلی شرکت هایی در چین و مالزی و کویت و روسیه و فرانسه و هلند و سوئیس هستند. در هلند و سوئیس چندین شرکت از همان آغازِ سال همکاری خود را با ایران قطع کردند. اگر شرکت های غربی دیگر اجازه نداشته باشند سوخت به ایران صادر کنند امکان کم شدن آن و در نتیجه افزایش تشنج های اجتماعی می رود. گرچه ایران می تواند میزانی را که کم دارد از دوبی و شرکت های دولتی در آسیای جنوب شرقی تأمین کند اما این مسئله بالا بردن قیمت را در پی خواهد داشت.


 


نهم ژوئن بود که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه چهارم تحریم ها را علیه ایران تصویب کرد و نشانه ای از تغییر از رفتار باراک اوباما بود. تا الان، باراک اوباما نقش هزار رنگی در برابر ایران بازی کرده که از زمان جیمی کارتر به بعد، بی سابقه است. تغییر رفتارش، نشانه شکستی است که در دیپلماسی خورده اما در پشت پرده، برنامه اتمی جمهوری اسلامی ادامه دارد و دیپلمات ها به دورانی نوین از بازدارندگی فکر می کنند. سوال مناقشه برانگیزی هم هست که الان وقت مطرح شدن آن است: آیا ایران اتمی برای آمریکا بد است؟

ماه پیش بود که ترکیه و برزیل به توافقی با ایران رسیدند که طی آن، مقادیری از اورانیوم کمتر غنی شده ایران از کشور خارج شود و احتمال استفاده آن در ساخت بمب اتمی را کم کند و در برابر مقادیری سوخت اتمی دریافت کند. این بزرگترین دستاورد دیپلماسی در شش سال گذشته بود. اما در همین حال تحریم های شورای امنیت هم علیه ایران اعمال شد. جریان چیست؟

بالارفتن این ناراحتی و غضب کمی به بهانه برمی گردد. در مارس سال ۲۰۰۹، اوباما سیاست پتک بر سر کوبیدن در سیاست خارجی رییس جمهوری قبلی آمریکا را تغییر داده و به دیالوگ و گفت و گو روی آورد و طی پیامی ویدیویی با مردم ایران صحبت کرد. اما واکنش ایران، ادامه غنی سازی بود. تمامی سیاست های قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران که قرار بود روابط را بهتر کند، غلط از آب درآمد.

در جولای سال ۲۰۰۹ خانم کلینتون وعده داد چتری در برابر ایران اتمی برای متحدان واشینگتن بسازد. هنوز خبری از فعالیت های تشدید کننده ایران نیامده بود ولی بعد خبر ساخت تاسیسات جدید غنی سازی ایران آمد و به واهمه ها افزود. تاثیر این خبر در اجلاس گروه ۲۰ دیده شد و بعد هم در ژنو مذاکراتی برای مبادله سوخت اتمی ایران مطرح شد ولی جمهوری اسلامی که اول با آن موافقت کرده بود، عقب کشید و از آن سرباز زد. دست آخر، واشینگتن دیگر خسته شد.

مسئله اصلی در این میان، تاسیاست غنی سازی جمهوری اسلامی در نطنز است. قرار بود اول اورانیوم را برای مصارف صلح آمیز تا پنج درصد غنی کند آن هم در حالی که هنوز ایران هیچ راکتوری برای استفاده از این سوخت ندارد. آن رآکتوری هم که قرار است مولد برق باشد، سوخت آن از سوی روسیه تامین می شود. ایران می گوید در نطنز سوخت اتمی می سازد که در رآکتور استفاده کند ولی ساخت آن راکتور حدود ۱۰ سال طول می کشد. بیشتر کشورها اول راکتور را می سازند و بعد دنبال سوخت آن می روند. برخی دیگر از کشورها سوخت را می خرند. تا الان و در هشت سال گذشته، ایران مشغول تهیه سوخت اتمی برای راکتوری است که وجود خارجی ندارد. برنامه اتمی جمهوری اسلامی به قول یک کارشناس و تحلیلگر، کاملا برخلاف آن چیزی است که گفته می شود.

دلیل دیگری البته برای غنی سازی اورانیوم وجود دارد: ساخت بمب اتمی. برای این منظور ایران باید غنی سازی را تا بالای ۸۰ درصد دنبال کند. به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی که در ماه مه منتشر شد، ایران تاکنون حدود دو هزار و ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم کمتر غنی شده تولید کرده که برای ساخت دو بمب اتمی کافی است. در حال حاضر هم ایران ماهانه ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم غنی می کند که حتی با اجرای تبادل سوخت اتمی با ترکیه، در ظرف ۱۰ ماه ایران کماکان ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کمتر غنی شده در اختیار خواهد داشت.

این مسائل البته تا قبل از این که ایران اعلام کند غنی سازی را تا حد ۲۰ درصد دنبال می کند، بی معنی بود. بعد از آن بود که حتی متحدان سنتی ایران مانند چین و روسیه هم به فکر افتادند. ایران مدعی است که این سوخت در رآکتور تحقیقاتی تهران استفاده می شود و مصارف تحقیقاتی و پزشکی دارد. معامله با ترکیه باعث شد ایران اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده در اختیار داشته باشد و فعلا نباید نیازی به غنی سازی بیش از ۲۰ درصد وجود داشته باشد. اما بلافاصله پس از امضای توافقتنامه تبادل سوخت در خاک ترکیه، ایران اعلام کرد به غنی سازی بیشتر ادامه می دهد. این ضربه آخر بود و تحریم ها به تصویب رسید.

واکنش ایران همانگونه که قابل پیش بینی بود، کاملا نمایشی و صحنه سازی شده بود مانند حرکاتی که رییس دولت دهم در آن استاد است. محمود احمدی نژاد یکی از افرادی است که تاریخ هر از گاهی تولید می کند و روایت آن، حکایت دولت خطرناک حاکم بر ایران است. اما احمدی نژآد احمق نیست، حداقل به لحاظ سیاسی احمق نیست. تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال پیش در ایران که واکنش گسترده مردمی به دنبال داشت، او مسئله اتمی را به یک مسئله غرور ملی ایرانیان تبدیل کرده بود. او تحریم های اخیر را مثل دستمال بی استفاده خوانده که باید به سطل آشغال انداخت. و البته شاید همین گونه هم باشد چرا که تحریم ها به شریان حیاتی ایران که همان نفت است، کاری ندارد. آن هم به دلیل این که چین و روسیه اجازه آن را نمی دهند. تا زمانی که وضع این گونه باشد، تهران اطمینان دارد که با هرگونه فشاری می تواند مقابله کند.

اوباما می گوید راه مذاکره هنوز باز است اما خودش هم می داند که عقب تر، اسراییلی ها ایستاده اند. به صورت عمومی، تل آویو از دیپلماسی حمایت می کند. به طور خصوصی اما می گوید راه دیپلماسی به جایی نمی رسد. اسراییل انتخابی با عنوان اقدام نظامی را در نظر دارد. اما تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در سرتاسر کشور پراکنده اند و محافظت شدیدی هم از آنها می شود که کار حمله هوایی را سخت می کند. سال گذشته اسراییل زیردریایی هایش را روانه کانال سوئز کرد که البته به این عنوان تعبیر شد که برای مقابله موشکی آماده باشد. اما هنوز ریسک این گونه عملیات بالاست به ویژه که نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان اهداف راحتی هستند. تا وقتی که تحریم به حوزه نفت نرسیده باشد، یا این که تغییر رژیم در ایران روی ندهد، جمهوری اسلامی به غنی سازی ادامه می دهد. دولت و احمدی نژاد این قدر در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند که دیگر دست به عقب نشینی نمی زنند.

پس سیاست خنثی سازی به جایی نرسیده، حمله نظامی دور از دسترس است و دیپلمات ها درباره تغییر بازی حرف می زنند. پس می شود حالا به مسئله ای که تا بحال به آن فکر نشده، اندیشید: چطور می شود با ایران اتمی کنار آمد. هرچند واشینگتن از حتی فکرش هراسان است، شاید آن قدر ها هم که به نظر می رسد، وحشتناک نباشد.

خاورمیانه ای با ایران مسلح به بمب اتمی را در نظر بگیرید. به سرعت می توان به این فکر رفت که ملاها سعی می کنند تل آویو را هدف قرار دهند. اما اولویت اصلی و برتر نظام جمهوری اسلامی، بقا است وهرگونه حمله به اسراییل به منزله خودکشی است. اسراییل هم انحصار اتمی خود را از دست می دهد و به آمریکا بیشتر متمایل می شود و نیاز به دفاع در برابر دشمنی دارد که هم بزرگتر است و هم جمعیت بیشتری دارد. با این کار اوباما فرصت همکاری و کنترل بیشتر بر روی دولتی را پیدا می کند که در این اواخر بدترین ضربه ها را به سیاست های خاورمیانه ای آمریکا زده است و شاید حتی پنجره ای به صلح با فلسطینی ها باشد. ایران اتمی همچنین خلیج فارس را برای نفوذ گسترده آمریکا آماده می کند. نظام های پادشاهی حاشیه خلیج فارس از ایران اتمی وحشت دارند و به سرعت زیر دامن آمریکا مخفی خواهند شد.

حتی شاید روابط ایران و آمریکا رو به بهبود رود. البته سخت است ولی خوب دیگر روابط بدتر از اینی که هست نمی شود. ایران اتمی هیچ خطر فیزیکی برای واشینگتن ندارد چرا که ایران سیستم موشکی قاره پیما در اختیار ندارد. ولی تغییری که از آن صحبت شد، تغییر سیاسی خواهد بود. ایران از ناامنی رنج می برد و احساس برتری طلبی منطقه ای و حس قربانی بودنی که در هم تنیده شده، این ناامنی را بالاتر می برد. با در اختیار گرفتن بمب اتمی، ایران می تواند جایی برای خود در میز مذاکره باز کند. اگر آمریکا به ایران جای حرف زدن بدهد و درست این کار را بازی کند، شاید حتی ایران را به سمت خود بیاورد. آن زمان ایران می تواند راحت تر راه برتر بودن در منطقه را پیگیری کند و آمریکا هم راحت تر می تواند حدود آن را مشخص کند.

البته این جا اشتباه نکنید: اصولا ایران مجهز به بمب اتمی خواستنی نیست و بهتر است نباشد چرا که به شکل گسترده ای جغرافیای سیاسی در منطقه خاورمیانه را عوض می کند و به بد و بدتر می رساند. اما به همان شکل واقعگرایانه ی آمریکایی، شاید برخی دیپلمات ها در وزارت خارجه لبخند زده بگویند که جهان دیگر مثل سابق نیست.

* شرح عکس: تصویری از نیروگاهی اتمی، عکس از کوربیس.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته