-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/18/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ریشش قسمتی از صورتش را پنهان کرده است، ولی خود خودش است: جعفر پناهی هوای ایران را تنفس می‌کند. این سینماگر ایرانی روز اول ماه مارس دستگیر شده بود، روز ۲۵ ماه مه آزاد شد، در تی شرت سفیدش در حال سوار شدن به ماشین، بسیار لاغر به نظر می‌رسد. این عکس که در زمان آزادیش از زندان اوین گرفته شده، روز یک شنبه ۱۳ ژوئن در سالن هانری- لانگوای سینماتک فرانسه در پاریس در روز اختصاص یافته شده به این سینماگر بر روی پرده پخش شد.

سرژ توبیانا، رئیس سینماتک توضیح می‌دهد:«یک سال پس از انتخاب پر نیرنگ محمود احمدی‌نژاد، ما «یک روز در تهران» را برنامه ریزی کردیم تا فیلم هایی معاصر، شهری، سیاسی نشان دهیم». در میان دو کنسرت در فضای باز، مستندهایی چون SOS در تهران (۲۰۰۲)، اثر سو عبادی، «سخنانی در مورد یک مسافرت» اثر مهناز محمدی، یا آثار جدیدتری مثل گربه‌های ایرانی (۲۰۰۹) اثر بهمن قبادی درباره گروه‌های موسیقی زیر زمینی نمایش داده شد. این کارگردانان همگی نسل پس از عباس کیارستمی را که به زودی ۷۰ ساله می‌شود، به تصویر می‌کشند.

جعفر پناهی که به این مراسم دعوت شده بود نتوانست بیاید. نادر تکمیل همایون، کارگردان فیلم «تهران» محصول سال ۲۰۱۰ با اوقات تلخی می‌گوید: وی از مقامات خواست که پاسپورتش را پس بدهند، اما جوابی نگرفت. اما وی چه در زندان باشد و چه بیرون از زندان، دیگر نمی‌تواند فیلم بسازد. وی که در پاریس زندگی می‌کند، می‌تواند آزادانه‌تر اظهار نظر کند: «چهار، پنج سالی است که حکومت ایران سینماگران را مجبور می‌کند با دستمزدهای بالاتر از آنچه از فیلم‌های خودشان نصیبشان می شود، سریال‌های تلویزیونی بسازند. بدین ترتیب بعضی‌هایشان روحشان را به شیطان فروختند.»

نادر تکمیل همایون اضافه می‌کند: «هفت، هشت ماهی است که حکومت برخوردش را با فیلم‌هایی معترض تندتر کرده است. دو حالت وجود دارد، یا فیلم اجازه فیلم برداری گرفته است. در این صورت تهیه‌کننده یک اخطار دریافت می‌کند. اگر هم چنان از فیلم مخالف دیگری حمایت کند، کارت حرفه‌ایش باطل می‌شود. حالت دوم آن که فیلم بدون اجازه فیلم برداری شده است. در این صورت همه گروه دیگر حق کار نخواهند داشت و بی‌کار می‌شوند.»

وقتی از مهناز محمدی می‌پرسیم : سینماگر بودن در ایران به چه کاری می آید؟ می‌گوید: «من مثل یک درخت آنجا ریشه دارم و برای میوه دادن مجبورم همان جا بمانم.» در یک میز گرد در پایان عصرگاه، کارگردانان و بازیگران تصویری تاریک از وضعیت سینمای ایران ارائه کردند.

بعد از دوره‌ای نسبتا سهل‌گیرانه در زمان رئیس جمهور سابق محمد خاتمی از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، ورود محمود احمدی‌نژاد به عرصه «پسرفت» به حساب می‌آید.

سانسور به مستند هم کشیده شده است- باید سناریو فیلم‌های مستند را هم مثل فیلم‌های داستانی به مقامات تسلیم کرد. رفیع پیتز که برای اولین بار فیلم شکارچی را نمایش می‌دهد، به طور خلاصه توضیح می‌دهد: زبان سینمای ما از سانسور می‌آید. باید برای فیلم ساختن کلک زد. نظارت بر فیلم‌برداری، بازجویی، ترس از تلفن همراه وقتی که یک شماره ناشناس زنگ می‌زند- شاید که پلیس باشد؟

نقطه قوت این هنرمندان آن است که توانستند همه سالن را بخندانند: از همه طنازتر مرجان ساتراپی بود که از زمانی حرف می‌زد که «سینما کاباره» پر از فاحشه را وقتی که کودک بود، کشف کرد. گلشیفته فراهانی بازیگر جوان نقش اصلی درباره الی، محصول سال ۲۰۰۹ از اصغر فرهادی، از این تمثیل استفاده می‌کند: هنرمندان مثل سوسک می‌مانند که حکومت می‌خواهد با حشره‌کش از بینشان ببرد. اما هر چه بیشتر سم می‌پاشند، این حشره ها مقاوم‌تر می‌شوند. در نهایت، حکومت نمی‌داند که دیگر چه بکند...

سو عبادی می‌گوید: «این داستان مرا یاد جنوب شهر می‌اندازد که موش ها به آن حمله کرده بودند. مقامات همه کاری کردند که آنها را فراری دهند، ولی موش ها همیشه قوی‌ تر بودند. یک روزما دیدیم که یک موش به یک گربه حمله کرد.» ما از این اتفاقات قوی‌تر بیرون آمدیم.

عکس از: روزنامه اعتماد


 


رئیس اتاق بازرگانی اتریش کریستوف لایتل روز سه شنبه با صراحتی غیرمعمول از دورِ جدید تحریم علیه ایران انتقاد کرد. وی گفت: «آمریکایی ها انگشتشان را که بلند می کنند اروپایی ها ساکت می شوند. اروپا در را به روی ایران می بندد و در نتیجه این در به روی آسیا باز می شود.» به گفتۀ وی آمریکا که در هرحال از راه های غیر مستقیم پول خود را در ایران سرمایه گذاری می کنند. لایتِل به اشتاندارد گفت: «دست آخر این اروپایی ها هستند که ضرر می کنند.»

علت این انتقاد دو تصمیم دربارۀ ایران است. هفتۀ گذشته شورای امنیت تحریم های جدید علیه ایران برقرار کرد، روز دوشنبه وزیران خارجۀ اتحادیۀ اروپا هم در مورد اقدامات تنبیهی جدید به توافق رسیدند. آنچه اروپا می خواهد انجام دهد آشکارا فراتر از تحریم های شورای امنیت است.

در شورای امنیت تحریم موجودِ تسلیحاتی گسترش یافت و حساب های ۱۵ شرکت ایرانیِ دیگر بسته می شود. بعلاوه اگر یک بانک ایرانی در مظان این اتهام باشد که از برنامۀ اتمی این کشور حمایت می کند اجازه ندارد شعبۀ خارجی باز کند.

وزیران خارجۀ اتحادیۀ اروپا اکنون می خواهند سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران و انتقال فن آوری را در این بخش از اساس ممنوع کنند. کنگرۀ آمریکا که با جدیت به موضوع ایران می پردازد ۴۱ شرکت خارجی را فهرست کرده که در بخش انرژی در ایران فعالیت دارند.

نبود شریک

از جمله شرکت فرانسوی توتال و اُ اِم وی در این فهرست قرار دارند. البته بیشتر شرکت های بزرگ نفتی اروپایی طرح های خود را در ایران متوقف کرده اند. توتال چندین قرارداد برای گسترش بزرگترین میدان گازی جهان یعنی پارس جنوبی دارد. این شرکت همانند رویال داچ شل و شرکت اسپانیایی رپسول در سال ۲۰۰۸ توقف فعالیت هایش را اعلام کرد، اُ اِم وی نیز به گفتۀ خود در حال حاضر فعالیت اجرایی در ایران ندارد.

کاربوز شوبِت از مؤسسۀ تحقیقاتی فرانسوی اُ اِم ای در نانت می گوید: «ممنوعیت سرمایه گذاری، برای ایران مشکل آفرین خواهد بود.» به گفتۀ وی از همه بدتر برای ایران این است که پارس جنوبی بدون شریک های غربی بصورت محدود توسعه پذیر است. البته ایران در این فاصله یک شریک چینی (شرکت ملی نفت چین) برای پارس جنوبی آورده است. چینی ها گرچه می توانند در میدان گازی استخراج کنند اما فن آوری لازم را برای تأسیسات گاز مایع ندارند که برای انتقال گاز لازم است.

از این گذشته بر اثر ممنوعیت سرمایه گذاری ساخت خط لولۀ ایران به پاکستان که در ماه مه مورد توافق دو کشور قرار گرفته بود در خطر است. این خط لوله قراراست ۱/۵ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. شوبت می گوید بدون اعتبار بانک های اروپایی اجرای این طرح قطعی نیست.

اما اتحادیۀ اروپا نمی خواهد فقط صنعت نفت ایران را مشمول مجازات کند. علاوه بر تحریم در این بخش قرار است به پیشنهاد وزیران که گفته می شود در ژوئیه تصویب می شود کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران اجازه نداشته باشد در بندرهای اروپایی پهلو بگیرد، محدودیت هایی هم برای حمل و نقل هوایی در نظر است.

کشتیرانی جمهوری اسلامی بزرگ ترین شرکت از این نوع در ایران است. این شرکت در معرض این اتهام قرار دارد که تحریم های موجود شورای امنیت را دور زده است. دربارۀ مؤثر بودن این تحریم ها اختلاف نظر وجود دارد: کارشناس ایران والتر پُوش از ضربۀ مهمی صحبت می کند، گونتر شاب هوتِل از نمایندگی بازرگانی خارجی اتریش در تهران بر این باوراست کشتیرانی های بین المللی امکانات خود را به ایران عرضه خواهند کرد که در نتیجه تحریم تأثیری نخواهد داشت. اتحادیۀ اروپا می خواهد بیمه ها را هم محدود کند. به گفتۀ اتاق بازرگانی اتریش هنوز معلوم نیست آیا تحریم های جدید شرکت های اتریشی را هم در ایران در برخواهد گرفت یا نه.

عکس از: رویترز


 


فرض کنید که یک سال پیش و در جریان انتخابات متقلبانه ریاست جمهوری در ایران، آمریکا و کشورهای غربی به سران حکومت در تهران می گفتند هرگونه سرکوب در خانه، با عواقب سفت و سخت و شدید در خارج همراه خواهد بود. یا می گفتند به ازای هر یک ندا آقا سلطان که با شلیک شما از پا دربیاید، یک دیپلمات شما از خارج اخراج خواهد شد. برای هر یک خارجی که در ایران به دادگاه نمایشی فرستاده می شود، یک شرکت خارجی که با ایران مشغول تجارت است، به روابط خود پایان می داد. در ازای هر فعال سیاسی و مدنی که به دار آویخته می شود، تحویل بنزین به ایران متوقف می شد.

و به ازای هر یک بار که کسی اسراییل را تهدید به محو از روی نقشه می کرد، آمریکا یکصد موشک بانکر باستر که برای حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی مناسب است، در اختیار اسراییل می گذاشت.

اگر این اتفاق ها افتاده بود شاید رهبران حاکم بر ایران این گونه بی رحمانه و خشونت بار به جان معترضان دموکراسی خواه نمی افتادند اما این اتفاق نیفتاد. در آن روزهای حساس پایان خرداد و در تیرماه سال گذشته، اوباما سعی کرد به جای این که فشار را بر رژیم ایران بیشتر کند، به آنها فضا بدهد و به جای این که اهرم فشاری برای خود مهیا کند، رییس جمهوری آمریکا به این امید دل بست که راهی پیدا کند و معامله ای هسته ای برای توقف برنامه اتمی جهوری اسلامی صورت دهد.

یک سال گذشته و ما با عواقب آن ناکارآمدی خود روبرو هستیم. امید به رسیدن به توافق اتمی به هیچ جا نرسید. آن تحریم های گزنده که دولت آمریکا وعده اش را داده بود، بدون دندان شد. سیاست اجماع جهانی به جای توقف ایران به این سمت می رود که حالا می شود با ایران اتمی زندگی کرد و می شود با سیاست بازدارندگی جلوی آنها را گرفت. رژیم حاکم بر ایران پرروتر از هر موقع شده و خیلی به ساخت بمب اتمی هم نزدیک شده است. اسراییل که شاید کلید حل مسئله را داشته باشد هم بیش از هر زمان دیگری منزوی شده است.

بدتر از همه این جنبش سبز است که به جای شکوفایی به یک هسته کوچک تبدیل شده است. سه میلیون شهروند ایرانی که به خیابان ها ریختند شاید چند نسل دیگر شاهد چنین صحنه ای نباشند.

من با عقیده کسانی که می گویند نیروی مردم دوباره در ایران باز می گردد، کمی مشکل دارم. مایکل لدین در مقاله در روز شنبه در وال استریت جورنال نوشت که جنبش دموکراتیک مردم ایران، ناکارآمدی های نظام ایران را نشان داده است. آقای لدین گفت دیر یا زود که شاید زود، این حرکت به راه می افتد. وی حتی به عنوان شاهد چنین آورد که شماری از قهرمانان زمان وقوع انقلاب اسلامی هم به صف جنبش سبز پیوسته اند.

امیدوارم نظر آقای لدین درست باشد. اما فکر نکنم. اگر قیام مردمی به تنهایی می توانست نظام را به زیر بکشد، استالین و مائو در پی کهولت سن از دنیا نمی رفتند. اگر نظام شکافته و چند پاره شده جمهوری اسلامی نشان از سقوط باشد، پس اتحاد جماهیر شوروی سابق نباید در زمان خروشچف و یا برژنف دوام می آرود. اما آورد.

در واقع انقلاب ها کمتر به سوی موفقیت می روند مگر این که نظامی که می خواهد کنار رود به سمت نظام جایگزین خود حمله را کنار بگذارد. اگر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق می خواستند تا ابد حکومت کنند، پس گورباچف باید دکترین برژنف را زنده می کرد و به نیروهای لهستان دستور می داد در برلین شرقی و پراگ به روی معترضان شلیک کنند. اما به دلیل نقض سرکوب در استقلال لیتوانی، عطش خونخواهی از بین رفت. در ایران هم این آیت الله خمینی نبود که شاه را کنار زد، این شاه بود که تصمیم گرفت به جای کشتار مردم، از قدرت کنار رود.

عواملی چون شانس و شرایط هم در به ثمر رسیدن انقلاب ها تاثیر دارد. در سال ۱۹۸۹ در برلین، مقامات آلمان شرقی این گفته که مسافرت به برلین غربی آزاد است را اشتباهی تفسیر کردند و در همان زمان همه چیز به زیر کشیده شد. دو سال بعد در مسکو، برخی کودتاچیان جمع شده و درخواست کنار رفتن گورباچف را مطرح کردند. همان حرکت باعث شد یلتسین بتواند مردم را پشت خود متحد کند. آن زمان اگر جورج اچ دبلیو بوش (بوش پدر) نبود که بگوید در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نمی کنیم، وضعیت این نبود.

و دست آخر، انقلاب به رهبران کاریزماتیک و کارآمد نیاز دارد. آمریکا جورج واشینگتن را داشت، بلشویک ها لنین را داشتند و یک سال پیش میرحسین موسوی می توانست به عنوان رییس جمهوری مردمی به کاخ ریاست جمهوری ایران برود و آن حرکت مردمی قابل جلوگیری نبود. شاید هم قابل تصور بود. جنبشی که بخواهد روی فرهنگ شهادت بلند شود شاید فقط از درون خود شهیدهای بیشتری بدهد.

گفته می شود که اتحاد جماهیر شوروی سابق به این دلیل سقوط کرد که رهبرانی داشت که از نسل مقاومت روسیه در مقابل آلمان نازی نبودند. مانند گورباچف که در جنگ حضور نداشت.

اما در تضاد با این مسئله، مردان و دانشجویانی که برای خمینی انقلاب کردند هنوز در اواسط یا یک سوم پایانی عمر خود هستند. آنها برای این اعتراض می کنند که حماسه ای که از خود می دانند را زنده نگه دارند. و این همان مسئله است چرا که ۶۰ درصد جمعیت ایران بعد از انقلاب متولد شده اند.

پس منتظر انقلاب دوم ایران در آینده نزدیک نباشید. برعکس، رژیم حاکم بر ایران در خانه سرکوبگر تر خواهد بود و در خارج از مرز هم خصمانه تر و بیش از پیش در خدمت ایدئولوژی افراط گرایی خواهد بود تا جای خالی مشروعیت را با آن پر کند. این رژیمی است که دست از رسیدن به بمب اتمی برنخواهد داشت و هرگونه ضعفی را با چکش درمان می کند.

یک سال پیش، اوباما فرصت حضور در دینامیک سیاسی ایران را داشت. او هم مانند جیمی کارتر گند زد و ما (آمریکا) هنوز بهای خطای سیاسی سال های دهه ۱۹۶۰ را می پردازیم.

* شرح عکس: طرفداران میرحسین موسوی در زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران، عکس از کوربیس.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته