-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 06/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

karoubi_mosavi

امروز چهارشنبه آقای کروبی به دیدار مهندس موسوی رفت. به گزارش سحام نیوز و کلمه این دیدار که در دفتر مهندس موسوی انجام شد، حوادث چند روز گذشته از جمله سفر آقای کروبی به قم و اهانت به ساحت مرجعیت و بیت امام مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در ابتدا این دیدار آقای کروبی دلایل سفر به قم و حوادث پیرامون آن را بازگو کردند که مورد تاسف و تاثر آقای مهندس موسوی شد. در این دیدار دو ساعته طرفین بر موارد زیر تاکید کردند:

  1. تاکید بر حرمت مرجعیت و جایگاه رفیع آن درجهان تشیع: در این دیدار آقایان کروبی و موسوی بر تاریخ تشیع پس از دوران غیبت صغری و تثبیت نهاد علمای دینی اشاره کردند و مرجعیت شیعه را از مهم ترین ارکان جامعه دانستند که شیعیان قرن ها این جایگاه را محترم شمرده و جسارت به ساحت مرجعیت را به هیچ شخص و یا جریانی اجازه نداده و نخواهد داد. آنان تاکید کردند هیچ دولت و صاحب قدرتی نمی‌تواند با توسل به عده ای قانون گریز ارج و قرب این متولیان شریعت را از دل مومنان بزداید فلذا اهانت و جسارت سازماندهی شده کم نظیر، تحت حمایت بخشی از حاکمیت در ورود غیر قانونی به بیت آیت اله العظمی صانعی و تخریب اموال دفتر ایشان و نیز بیت مرحوم آیت اله العظمی منتظری را محکوم کردند. همچنین اهانت های متعدد برخی از روزنامه های وابسته به قدرت به مراجع بزرگ شیعه و تلاش در جهت تخریب و تضعیف جایگاه مرجعیت را زمینه ساز این حوادث خواندند و با اظهار تاسف از اینکه بعد از حمله وحشیانه به بیوت مراجع و اهانت به نوه دانشمند امام، مقامات قضایی به جای پیگیری قضایی متجاوزان اقدام به پلمپ دفتر مرحوم آیت اله منتظری کردند را  نشان از هماهنگی بین پیاده نظام و برخی از مقامات در جسارت به ساحت مرجعیت دانستند.
  2. تضعیف جایگاه مجلس  موجب نگرانی و تاسف است. آقایان کروبی و موسوی مراتب تاسف و نگرانی خود را از  تضعیف  نهاد قانونگذاری که با هجمه و قشون کشی به مجلس به بهانه تصویب مصوبه ای در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد شد، اظهار کردند. آنان همچنین تاکید کردند که مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی می‌تواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند.  در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند. آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب  بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.
  3. اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور و هزینه های آن بر منافع ملی: سخنان و اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور موضوع دیگری بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. طرفین این اظهارات را نه تنها با فرهنگ غنی و کهن ایران اسلامی در تعارض خواندند بلکه آن را زمینه ساز ورود آسیب های مادی و معنوی به کشور در عرصه های بین المللی و به مخاطره افتادن منافع ملی تلقی کردند.  آقایان موسوی و کروبی ضمن تاکید بر مشکلات اظهار امیدواری کردند که در شرائط خاص فعلی مسئولین با استفاده از نیروهای توانمند حوزه های مختلف به جای ایجاد تشنج در جهت حل مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی  و بین المللی کشور اقدام کنند.
  4. محکومیت بازداشت های اخیر: در این دیدار روند امنیتی موجود و بازداشت های اخیر بویژه بازداشت تعدادی از دانشجویان نخبه و قابل کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت و طرفین به وضعیت نابسامان بازداشتگاه ها و زندان های کشور که شرائط سختی را بر زندانیان سیاسی کشور تحمیل می کند، اشاره کردند و این روند را مغایر قوانین و مقررات کشور دانستند. موسوی و کروبی همچنین از  مقامات قضایی خواستند که مطابق وظائف ذاتی آن قوه که باید پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت باشد و در جهت احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع قدم بردارد، عمل کند و با تظلم خواهی از زندانیان سیاسی، زمینه آزادی بی قید و شرط آنان را فراهم کند.

تلاش در جهت آگاهی نسبت به حقوق و آزادی های بنیادین بویژه اصناف و گروههای مختلف: در پایان این دیدار طرفین مجددا بر مطالبات به حق جنبش سبز و نقش آگاهی و دانش جامعه نسبت به حقوق مسلم و آزادی های  بنیادین و اساسی تمامی اقشار جامعه اشاره کردند و از تمامی گروه ها بویژه اصناف خواستند در ارتقای  آگاهی لایه های مختلف جامعه نسبت به مطالبات به حق و مشروع خود تلاش نمایند.


 


فرزانه بذرپور : ورود ايران به عهد معاصر نه با اصلاحات كه با انقلاب بود، شاه قاجار تا جان داشت تن به تازگي نداد و گرچه چند باري به فرنگ رفت و همه غرب را پسنديد، اما آنچه به يادگار آورد، دوربين عكاسي بود. ناصرالدين شاه مي دانست كه كوچكترين اصلاحي در ساختار نظام قجري قدرت مطلقه شاه را بر باد مي دهد و ديگر از سلطان صاحب قران چيزي جز همان ردا و سیبیل نخواهد ماند. ميرزا رضا كرماني كه معلوم نشد از سيد جمال اسدآبادي مصلح بزرگ اسلامي، امر داشت يا نه، كار را تمام كرد و بيماري وليعهد پنجاه سال منتظر السلطنت بود، كه به مشروطه رضايت داد. وگرنه همين كه جان تازه و تن سالمي به شاه بعدي رسيد، محمد عليشاه مجلس را به توپ بست تا به دوره ناصري عقب گرد كند.

تاريخ معاصر ايران سرشار است از همين كشاكش استبداد و اصلاحات ناكام كه در تولد خفه مي شود و جايش انقلاب مي آيد و سيل وار همان چند آبادي سالم اين ويرانه را بر مي دارد و مي رود.

سنت اصلاحات در ايران عقيم ماند، در تمام سالهاي پس از مشروطه مبارزه سياسي به معناي مصطلحي كه در غرب رايج است و به رفرم و فرسايش تدريجي يك قدرت متمركز ختم به خير مي شود،  آرزويي است كه حتي در اصلاح طلباني مانند بهار هم به مرغ سحر مي رسد و ناله و نفرين بر بنياد ظلم و اميد به اتفاق يك معجزه.

نهضت ملي و دولت محمد مصدق از معدود روند هاي معكوس تاريخ ايران بود كه همين سنت اصلاحي و مبارزه سياسي مسالمت آميز را سرلوحه داشت. مصدق بنابر قانون مشروطه و سوگندي كه خورده بود هيچ گاه حاضر نشد حتي در آن زمان كه شاه جوان نه دستش به جايي بند بود و نه قدرت يك دهه بعد را داشت، جمهوري اعلام كند. و سلطنت را به كل ملغي كند، به ویژه اينكه اطرافيان مصدق براي اين جمهوري آرماني ریيس جمهور هم در نظر گرفته بودند. علي اكبر دهخدا. اما مصدق همان نخست وزير پادشاهي ماند  با  اين فكر كه اصلاحات آهسته و پيوسته، از تغييرات بزرگ و گسسته بهتر است.

اما هرچه مصدق به قواعد بازي پایبند ماند، محمدرضا شاه و نيروهاي خارجي  همه مهره ها را بر هم ريختند و در واقع بنا بر همان رسم هميشگي ايراني كه  فيل و فيل سوار بر باد مي رود، نه دولت ملي ماند و نه ديگر اجازه تحزب و ميتينگ داده شد و دوباره رجعت به عهد پيش از مشروطه. بدتر اينكه اينبار يك ديكتاتوري تمام عيار و خالي از فئوداليسم نيم بند قاجاري سربرآورد و سنت اصلاح تدريجي قرباني راديكاليسم استبداد شد. استبدادي كه تن به هيچ اصلاحي نمي داد و قوانين بازي را هر لحظه به نفع خود تغيير مي داد و عاقبت بر زمين بازي مي تاخت.

مرحوم بازرگان از اصلاح طلبان به شيوه مسالمت آميز در دادگاه نظامي همين هشدار را به رژيم ناشنيده پند پهلوي داد كه بعد از ما كساني خواهند آمد كه به زبان قانون اساسي سخن نمي گويند. بازرگان در زندان هم بر همين نكته كه با استبداد بايد چه كرد متمركز شد و كتاب كوچك نهضت آزادي هند حاصل همين تاملات است ، مهندس بازرگان استبداد ايراني را با استعمار انگليسي مقايسه مي كند كه مشكل آزاديخواهان ايراني كه راه و رسم فارغ از خشونت دارند اين است كه رژيم خودكامه ايراني، ابدا به هيچ قاعده اي و قانوني پابند نيست . اگر گاندي مي دانست كه تظاهرات عليه منافع بريتانيا شش ماه زندان دارد، معترض ايراني نمي داند كه مخالفتش چه سرنوشتي خواهد داشت  و مجازاتش  از مرگ تا بي تفاوتي حاكميت در نوسان است.

رژيم پهلوي اصلاحات را نخواست، حتي اميني نخست وزير پابند دربار را از قدرت راند تا مبادا در قبال خودكامگي انفرادي شاه ، قدرتي ديگر در امتداد هم شكل نگيرد. اين راه و رسم كه ريشه در استبداد عميق و متصلب تاريخي ما دارد . در مقابل، نيروهاي برندازي را پديد آورد كه به كمترين چيزي كه رضايت مي دادند، واژگوني همه سنت هاي رژيم حاكم بود.

جنبش هاي مسلحانه  ده سال آخر رژيم شاه، همه چيز نظام سلطنت را نفي مي كردند و خشك و تر را با هم مي سوزاندند و گروههای مبارز و مسلح تنها يك هدف و روش داشتند و آن براندازی نظام سلطنت به روش سرب و باروت بود  و حتي اسلام و ماركسيم بهانه شد. انقلاب اسلامي ايران دركمتر از يكسال به پيروزي رسيد و اين نه حاصل مبارزات سياسي كه واكنشي بود ، عليه خفقان سياه حاكم، همان طور كه بازرگان در اولين نطقهايش  پس از انقلاب مي گفت كه :"شخص اول انقلاب اعلي حضرت شاهنشاه بود".

رسم مبارزه سياسي پس از انقلاب اسلامي هم ناكام ماند. احزاب يكسال اوليه انقلاب كه به تعداد انفجاري رسيدند و در آغاز دهه شصت دود شدند و به هوا رفتند.

دوران اصلاحات خاتمي، ثمره مبارزه اي مدني و  اجتماعي روشنفكران  و روزنامه نگاران در دهه هفتاد بود و خانه نشيني بدنه قدرتي كه پس از رهبري جديد، از قدرت به دور ماندند و به خود شناسي و نقد رسيدند. اين مبارزه مدني به رياست جمهوري فردي ختم شد كه حكومت گمان نمي برد كه بتواند اكثريت خاموش را به صحنه بياورد. با اينكه قوه مجريه و بعدها قوه مقننه در دست اصلاح طلبان بود، اما باز هم همان كاست قدرت استبدادي و تن ندادن به  قواعد بازي، بن بستي را ايجاد كرد كه در سالهاي آخر اصلاحات كار به تحصن و تجمع اهالي مجلس ششم رسيد و پس گرفتن لوايح دو گانه اختيارات رياست جمهوري. شوراي نگهبان در تمام سالهايي كه يك مبارزه پارلماني در جريان بود، مستظهر به همان استبداد تاريخي همه مصوبات مجلس ششم را وتو كرد و در اصلاح قانون مطبوعات حكم حكومتي آمد و در نهايت حريف بر زمين بازي تاخت.

سوال بزرگ اين است كه با استبدادي كه علاقه اي به اصلاح ندارد چه بايد كرد؟ در كشورهاي توسعه يافته اصولا كساني كه به بازي دموكراسي اعتقادي ندارند، به بازي دعوت نمي شوند. اما در ايران دقيقا  همان ها كه اعتقادي به راي و مبارزات پارلماني ندارند ميزبان قدرت سیاسی شده و مي شوند.

به نظر مي رسد، جامعه سياسي ايران همچنان در دوران ماقبل مبارزه سياسي است، مبارزه سياسي به معناي استفاده از راهكارهاي قانوني و حتي تبصره ها و خلاهاي قانوني براي پيشبرد هدف های مسالمت آمیز.

در همين ماجراي دانشگاه آزاد و استفاده جاسبي ار لابي ها و فراكسيونها و استمداد از تبصره هاي قانوني، درست آنجا كه ممكن بود برنده باشد، باز تاخت به زمين بازي شروع و همه رشته ها پنبه شد. شايد برخي معتقد باشند كه اصولا اصلاحات هيچ گاه در ايران جواب نداده و نمي دهد و اين ديار سرزمين حذف و محو است. اما اگر هم چنين باشد امروز چاره اي جز اصلاح مداوم و روش دو قدم پس و يك قدم پيش نيست. ميراث داران خلف استبداد، اينبار با بحران هايي  رود در رو هستند كه  اجتماعي است و نه منحصرا سياسي، بحران اجتماعي ايران و خواسته هاي نسل  جديد و نسل عبرت گرفته از ديروز ، چندان قدرت مانوري براي برهم زدن زمين بازي باقي نگذاشته است، ماندن حاكمان در زمين بازي، ‌بزرگترين برد براي جنبش و اصلاحات است.

 


 


ahmadinejad_larijani

میزان: رییس مجلس شورای اسلامی در سخنان امروز خود به مراکزی که تجمعات "خود جوش" را سازمان می دهند هشدار داد و از ایشان خواست:"به رفتار خود توجه كنند اين دفاع از رهبري نيست، رهبري نيازي به اين حركت ضعيف ندارد."

گروهی از هواداران دولت،روز گذشته تحت عنوان دانشجویان بسیجی در اعتراض به مصوبه اخبر مجلس تجمعی برگزار کردند که رسانه ها و نمایندگان حامی دولت از آن با عنوان خود جوش یاد کردند و در آن خواستار استعفای لاریجانی و اعدام عبدالله جاسبی شدند.

علی لاریجانی در نطق آغاز جلسه رسمی مجلس به مصوبه روز يكشنبه مجلس در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد و همچنين تجمع روز گذشته تعدادي از دانشجويان مقابل خانه ملت كه در اعتراض به مصوبه مذكور مقابل مجلس تجمع كرده بودند، اشاره كرد و يادآور شد: روز گذشته در موضوع "طرح ساماندهي به مؤسسات آموزشي غيردولتي " نكاتي را به اطلاع شما رسانده بودم، هر چند به نظر بنده ورود مجلس به اين موضوع در شرايط فعلي به مصلحت نبود اما اولاً مجلس و نمايندگان داراي حق رسيدگي به همه امور كشور را دارند.

وي بر همين اساس افزود: ثانياً با توجه به وجود "شوراي محترم نگهبان " در مواردي كه خروجي از قانون اساسي رخ دهد، موضوع حل خواهد شد و "به هيچ وجه بن‌بستي در كار وجود ندارد " اما برخي شعارها‌يي كه روز گذشته در اجتماعي كه برخي عزيزان بسيجي دانشجو در جوار مجلس مطرح كردند، به هيچ وجه با مصالح نظام و ادب اسلامي سازگار نبود.

لاريجاني در بخش ديگري از سخنان خود به شعارهايي كه روز گذشته عليه وي از سوي اين دانشجويان داده شد، اشاره و تصريح كرد: شعارهايي كه به اينجانب داده شد، قاعدتاً حجت شرعي دارم و بنده مسئله‌اي با آن بيانات ندارم و آن بايد بين بنده و خدا باشد.
وي در عين حال عنوان كرد: اما توهين به يك نهاد مهم و يك قوه از سه قوه كشور نه سنت امام (ره) بود و نه راه و مسلك رهبر معظم انقلاب.
نماينده مردم قم همچنين يادآور شد: ملاحظه كنيد اين شعارها را، ملاحظه كنيد اين شعارها را "واي بر اين مجلس جاسبي گرا "، "مجلس بي‌كفايت، حمايت، حمايت "، "وكيل جاسبي گرا، استعفا، استعفا "، "مجلس اشرافيت، مايه ننگ ملت "، "نماينده جاهل نمي‌خواهيم نمي‌خواهيم "، "خانه ملت، ننگ ملت "، "مجلس بي‌ولايت تعطيل بايد گردد "، "مرگ بر منافق "، "مافياي مجلس پيوندتان مبارك ".

وي با بيان اينكه اين دانشجويان تابلوي كيف انگليسي را نيز براي توهين به مجلس آوردند، گفت: دوستان عزيز اين شعارها و متأسفانه مطالب موهن ديگر در بنرها چيزي نبود كه مخفي باشد. در منظر تمام رسانه‌هاي داخلي و خارجي اين اقدامات صورت گرفت. آيا درست است قوه مقننه كشور كه مفتخر به اسلامي بودن و ولايي بودن است، اين گونه در معرض ناسزا و دشنام قرار گيرد؟ اين مجلس را متهم به كيف انگليسي مي‌كنيد؟ اين مجلس را متهم به بي‌ولايتي و تهديد به تعطيلي مي‌كنيد؟

لاريجاني افزود: اين مجلس خميني است. اين مجلس خامنه‌اي است كه شما درباره آن چنين گفتيد. آيا اين راه و رسم رفتار حزب‌اللهي ولايي است؟ كجاي سنت 30 ساله انقلاب از لسان امام و رهبر معظم انقلاب كوچكترين توهيني به مجلس سراغ داريد؟ اين مصداق بي‌بند و باري گفتاري است كه رهبر معظم چند سال پيش انذار دادند، نيست؟ آيا وقت آن نرسيده كه قدري در رفتار خود و گفتار خود تجديدنظر كنيم؟

وي با تأكيد بر اينكه گيريم كه در مصوبه‌اي از صدها مصوبه مجلس ايرادي وجود دارد، توضيح داد: آيا اين حق است كه توهين‌هاي ناحق به مجلس شود؟

رئيس مجلس در ادامه سخنان خود گفت: بنده ضمن تأسف از اين رفتار‌هاي غير اسلامي و غير ولايي و محكوم نمودن اين گفتار‌ها به مجلس شوراي اسلامي، به اين عزيزان نصيحت مي‌كنم كه مراقب باشيد براي انجام وظيفه اسلامي خود دچار ده‌ها لغزش غير اسلامي نشويد.

وي افزود: مراكزي كه اين تجمعات را شكل مي‌دهند، به رفتار خود توجه كنند اين دفاع از رهبري نيست، رهبري نيازي به اين حركت ضعيف ندارد. همه قوا تحت نظر ولايت فقيه هستند و مفتخرند.

لاريجاني ادامه داد: مجدداً عرض مي‌كنم در شرايط فعلي كشور به هيچ وجه اين گونه كشمكش‌ها را به مصلحت جامعه نمي‌دانم. زمان همدلي و مقاومت است نه تفرقه و تخريب و متأسفم كه اين گونه اقدامات و شعارها، مستمسكي براي رسانه‌هاي بيگانه فراهم كرد كه به اختلافات دامن بزنند.

رئيس مجلس گفت: همه عزيزان را به وحدت دعوت مي‌كنم و در شرايط آرام و متعادل، كشور مي‌تواند از حقوق ملت دفاع كند، درست است كه شوراي، اما مجلس شوراي اسلامي يك قوه كشور است و احترام همه نهادها و قوا دال بر فهم درست راه رهبري است.

وي در خاتمه عنوان كرد: ضمناً همانگونه كه روز گذشته هم بيان شد، اگر برخي دوستان نصحيت حقير را مي‌پذيرفتند و از طرح موضوع منصرف مي‌شدند به صلاح مجلس و كشور بود. اما فعلاً هم با تدبير موضوع حل خواهد شد و بي‌جهت نبايد به اين مسئله چه در داخل مجلس و چه بيرون آن دامن زد و انشاءالله از طريق درست و قانوني موضوع حل خواهد شد و از نمايندگان محترم هم مي‌خواهم نسبت به اين مسائل با مدارا عمل كنند.


 


mashaii-ahmadinejad

حجت الاسلام والمسلمین شجونی عامل انشعاب در جامعه وعاظ کشور معرفی شد. ابراهیم بهاری از اعضای جامعه وعاظ ولایی اعلام کرد که اختلافات باعث انشعاب در جامعه وعاظ شده است. وی در این‌باره اظهار کرد: «آقای شجونی در این زمینه نیز انگ حمایت از آقای مشایی را به بخشی از جامعه وعاظ زدند.» همچنین حجت الاسلام شجونی دولتی شدن جامعه وعاظ را عامل انشعاب دانشت.

به گزارش فرارو، یک عضو ارشد جامعه وعاظ ولایی کشور با تشریح دلایل انشعاب در جامعه وعاظ گفت: «برخی برخوردها و اظهارنظرها موجب انشعاب جامعه وعاظ به دو بخش جامعه وعاظ تهران و جامعه وعاظ ولایی کشور شد که ما به عنوان جامعه وعاظ ولایی کشور به همراه 200 تا 250 نفر اعلام موجودیت کردیم.»

حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم بهاری از اعضای فعال جامعه وعاظ ولایی کشور در گفتگو با مهر جریان انشعاب در جامعه وعاظ را تشریح کرد و گفت: «بعد از جریان انتخابات ریاست جمهوری جامعه وعاظ با چالشی جدی مواجه شد. دبیر شورا به یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان گرایش پیدا کرد و هر چند که پس از اغتشاشات از این جریان فاصله گرفت اما دیگر به جامعه وعاظ مراجعه نکرد و جلسات جامعه وعاظ نیز به حالت تعلیق درآمد.»

وی با بیان این‌که در جریان اغتشاشات نیاز به جلسات مستمر جامعه وعاظ احساس می شد، افزود: «به همین دلیل اعلام شد که باید این جلسات برگزار شود و تمدن استاندار تهران نیز اعلام کرد که امنیت جلسه ها را فراهم می کند. جامعه وعاظ نیز از محل جامعه روحانیت مبارز برای جلسات استفاده کرد.»

این عضو جامعه وعاظ ولایی کشور اضافه کرد: «پس از این جریان امیری فر به عنوان دبیر جلسه جامعه وعاظ انتخاب شد و جلسات جامعه وعاظ که با 30 تا 40 نفر برگزار می شد به 200 نفر رسید. مقرر شد در جلسه ای مصلحی وزیر اطلاعات به جلسه جامعه وعاظ دعوت شود. کارهای دعوت نیز صورت گرفت اما حجت الاسلام جعفر شجونی اعلام کرد که چون امیری فر با ما هماهنگی لازم را انجام نداده است ، این جلسه لغو می شود.»

وی ادامه داد: «با این وجود این جلسه به دلیل کثرت حضار تشکیل و مقرر شد در مکان جدیدی برگزار شود. از آیت الله مهدوی کنی سئوال شد چقدر می توان از محل جامعه روحانیت مبارز استفاده کرد که اعلام شد تنها به عنوان محل جلسات. به همین دلیل هماهنگیهایی لازم برای حضور در ساختمان سید الشهداء در هفت تیر صورت گرفت. آقای شجونی در این زمینه نیز مخالفتهایی کردند و انگ حمایت از آقای مشایی را به بخشی از جامعه وعاظ زدند.»

بهاری ادامه داد: «این اظهارنظرها موجب انشعاب جامعه وعاظ به جامعه وعاظ تهران و جامعه وعاظ ولایی کشور شد که ما در جامعه وعاظ ولایی کشور به همراه 200 تا 250 نفر اعلام موجودیت کردیم.»

وی افزود: «آقای شجونی اعلام کردند که امیری‌فر عزل شده و مهدیان دبیر جدید جامعه وعاظ تهران خواهد بود. اما در تشکل جدید یعنی جامعه وعاظ ولایی کشور امیری فر همچنان به عنوان دبیر موقت فعالیت می کند تا این تشکل شکل قانونی به خود بگیرد. در آینده نیز مسئولیتها مشخص خواهد شد.»

روایت دوم از انشعاب
اما حجت الاسلام شجونی نیز اظهارات جالب توجهی در باره این انشعاب صورت داده است. وی گفت: «اعضای شورای مرکزی این تشکل تصمیم به عزل امیری فر دبیر اجرایی گرفتند و در پی این اقدام، تعدادی جوان طلبه انشعابی به نام جامعه وعاظ ولایی کشور تشکیل دادند.»

وی در بیان دلایل عزل امیری‌فر دبیر اجرایی این تشکل اظهار کرد: «وی هر چه ما گفتیم مایل نیستیم جلسه و کمکها دولتی باشد توجه نمی کرد و اصلا معلوم نبود کمکهای دولتی و غیردولتی را از کجا می آورد. دیگر اینکه این رفتارها روحانیت را گدا معرفی می کرد و هر مهمانی را که به جلسه جامعه وعاظ دعوت می کردند به آنان می گفتند برای روحانیت هدیه بیاورید.»

شجونی با اشاره به اینکه این رفتار به معنی تحقیر روحانیت بود افزود: «مثلا در جلسه چند وقت گذشته که یک رئیس آموزش و پرورش را دعوت کرده بودیم وی با خودش 200 چادر برای خانمهای آقایان هدیه آورده بود. اگر پول این هدایا را خودش داده بود که هزینه سنگینی به وی تحمیل شده و اگر از بیت المال داده باشد که این کار حرام است.»

دبیرکل جامعه اسلامی وعاظ تهران ادامه داد: «به این دلایل دبیر اجرایی این تشکل را برکنار کردیم و این موجب شده تا از روی جوانی اقداماتی علیه ما همچون انشعاب تشکل انجام شود.»

وی همچنین با اشاره به جلسه هفتگی جامعه وعاظ که قرار بودن با حضور حجت الاسلام رازینی معاون حقوقی وتوسعه قضائی قوه قضائیه با موضوع تشریح آخرین وضعیت جریان فتنه برگزار شود نیز گفت: «حجت الاسلام رازینی به جلسه نیامدند و در این جلسه موضوع انشعاب و اقدامات دبیر اجرایی سابق مورد بحث قرار گرفت و جلسه تحت الشعاع این حاشیه ها قرار گرفت.»

جامعه وعاظی که سیاسی شد
پس از انتخابات ریاست جمهوری جامعه وعاظ بیش از آن که در نقش یک تشکل دینی و مذهبی ظاهر شود وارد فرآیند سیاسی شد و هم‌چون تشکل‌های سیاسی روحانیون مانند جامعه روحانیت مبارز عمل کرد.

این تشکل روحانی با دعوت از چهره‌های سیاسی شاخصی هم‌چون وزیر اطلاعات و اسفندیار رحیم مشایی از آن‌ها درباره شرایط کشور و عملکرد مسئولین توضیح خواست.

جامعه وعاظ پس از انتخابات بارها موضع‌گیری‌های تندی علیه جریان معترض صورت داد و حتی گوی سبقت را از جامعه روحانیت مبارز ربود.

این اولین بار نیست که در تشکل‌های روحانی به دلیل مسائل سیاسی انشعاب  می‌شود. مهمترین این جدایی‌ها به انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت  باز می‌گردد، که در جریان انتخابات مجلس سوم در سال 1366 از هم منشعب شدند و هر یک به عنوان نماینده یک طیف سیاسی در میان روحانیون کشور به فعالیت خود ادامه دادند.


 


baghi1

عمادالدین باقی، ظهر امروز پس از 180 روز بازداشت با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی بطور موقت از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش خبرنگار جرس، باقی پس از حضور در شعبه 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباسی در روز گذشته و پس از معاینات پزشکی قانونی از سوی دادستانی تهران، امروز به طور موقت آزاد شد.

عمادالدین باقی 5 ماه از 6 ماه بازداشت خود را در سلول انفرادی و بسته سپری کرد. خانواده او به علت دیسک کمر شدید و حمله های تنفسی بارها نسبت به وضعیت و سلامت او ابراز نگرانی کرده بودند. امروز وی در نهایت با موافقت شعبه 26 دادگاه انقلاب و پس از معاینه پزشکی قانونی آزاد شد. او تنها دو ماه اول از 6 ماه حبس را با قرار بازداشت در زندان بوده است.

اولین جلسه محاکمه باقی، روز سه شنبه اول تیر ماه برگزار شد که به دلیل عدم امکان ملاقات با وکیل تا پیش از برگزاری دادگاه و نیز عدم قرائت کیفرخواست ادامه محاکمه به جلسه بعد موکول و وقت رسیدگی برای 13 تیر ماه تجدید شد.

برگزاری اولین جلسه دادگاه عمادالدین باقی

گزارش ها از ایران حاکی از برگزاری اولین جلسه دادگاه عماد الدین باقی، روزنامه نگار و فعال سیاسی، است.

آقای باقی که یکی از سرشناس ترین روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر در ایران است، اوایل دی ماه سال گذشته بازداشت شد.

پیش تر برخی از سایتها خبری اعلام کرده بودند که اولین جلسه دادگاه آقای باقی روز سه شنبه اول تیر ماه برگزار می شود.

یک فرد مطلع که نخواست نامش گفته شود به بی بی سی فارسی گفت که آقای باقی در طول دوران بازداشتش تا لحظه برگزاری اولین جلسه دادگاهش موفق به دیدار با وکیلش نشده بود.

همین فرد مطلع افزود که آقای باقی گفته است که او متن کیفر خواست را ندیده و بنابر این آمادگی دفاع از خود را ندارد.

جلسه دادگاه به چند پرسش و پاسخ "مقدماتی" گذشته است. جلسه بعدی دادگاه قرار است 13 تیرماه برگزار شود.

آقای باقی به دلیل مشکلات جسمی "در تمام طول جلسه دادگاه" نتوانسته است که بنشیند.

پیشتر فاطمه کمالی احمدسرایی، همسر آقای باقی به برخی از خبرگزاریهای ایران گفته بود که آقای باقی به خاطر مشکلات تنفسی و قلبی در آخرین روز اسفند ۸۸ راهی بیمارستان شده و پس از چند روز به بند ۲۴۰ زندان اوین بازگردانده شده است. به گزارش سایت کلمه (پایگاه خبری نزدیک به میرحسین موسوی)، همسر آقای باقی، پس از ملاقات با او در زندان اوین از وضعیت جسمی این زندانی سیاسی اظهار نگرانی کرده بود.

بازداشت باقی

پس از خبر بازداشت آقای باقی در دی ماه سال گذشته، همسر آقای باقی به بی بی سی فارسی گفت که ماموران امنیتی با ارائه حکمی با امضای عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، آقای باقی را در منزلش بازداشت کردند. به گفته خانم احمدسرایی در حکمی که ماموران به آقای باقی نشان دادند، دلیل بازداشت او، "جلوگیری از سوءاستفاده از مرگ آیت الله منتظری" ذکر شده بود.

خانم احمد سرایی به بی بی سی گفت تاریخ پای حکم ۲۹ آذر و "پیش از پخش مصاحبه عمادالدین باقی با آیت الله منتظری بود که از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شد."

پیش تر گزارش هایی از آزادی عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر و بنیانگذار انجمن دفاع از حقوق زندانیان در اواخر اسفند ۸۸ منتشر شده بود اما برخی منابع خبری اصلاح طلبان بعدا نوشتند که عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، "با آزادی آقای باقی مخالفت کرده و مانع آن شده است."

آقای باقی بنیانگذار انجمن دفاع از حقوق زندانیان و از مدافعان بسیار فعال حقوق بشر در ایران است.

او به طور فعالانه تلاش هایی برای لغو مجازات اعدام در ایران سازماندهی کرده است.


 


 

Sepah

فرمانده قرارگاه خاتم اعلام كرده اگر آمريكايي ها وانگليسي ها از ايران تقاضاي كمك كنند، سپاه پاسداران فوران نفت در خليج مكزيك را مهار می کند. این در حالیست که چاه نفتي نفت شهر حدود 23 روز است مي سوزدوقرارگاه خاتم كه تحت مديريت سردار قاسمي است، هنوز موفق به مهار آن نشده است؛ از سوی دیگر این قرارگاه هنوز يك پروژه نفتي را به پایان نرسانده و در كارنامه اش، فعاليت در دريا، آن هم در عمق زياد، ثبت نشده است.

 

از سیمان کاری تا مدیریت پروژه

در سالهاي دولت اصلاحات، قرارگاه خاتم يك مجموعه فني اقتصادي بودكه در پروژه هاي عمراني وزيربنايي عمومي كارايي داشت. بيشتر كارهاي شهری و زير سازي سدها واتوبان هاي كشور را اين قرارگاه انجام داده بود. این قرارگاه اما در صنعت نفت به جهت پيچيدگي سهم چنداني نداشت وسهمش فقط ساخت اسكله صادراتي  و بندر پتروشيمي در عسلويه بود. اين قرارگاه سعي كرده بود از طریق شراکت با چند شركت به امور فني نفت وارد شود اما مديريت نفت وقت چنين فرصتی را به اين قرارگاه نمي داد؛ امری که موجب در گيريهاي بسياري در پشت پرده سياست شده بود.

با به قدرت رسيدن احمدي نژاد در سال 84 با اينكه قرارداد فاز 15 و16 به شركت صدرا وشريك نروژي اش واگذار شده بود، از اين مجموعه پس گرفته وبدون تشريفات مناقصه در خرداد 85 به قرارگاه خاتم واگذار شد. به این ترتیب مجموعه اي كه تا ديروز كارهاي غير تخصصي در صنعت نفت ميكرد وزير سازي پالايشگاهها را انجام مي داد، به رهبري كنسرسيوم توسعه ميدان گازي گمارده شد. دوشركت هم كه سابقه  بیشتري از قرارگاه خاتم در نفت داشتند به عنوان زير دستان خاتم در اين مجموعه چيده شدند. شرکت صدرا یکی از این ها بود اما پس از مدتی مدير عامل این شرکت انتقادهاي خود را علني كرد. امری که موجب شد شركتش در 4سال دولت احمدي نژاد در ليست سياه قرارگيرد؛ تا جايي كه سهامش در بورس آنقدر سقوط كرد كه شركتي ورشكسته تلقي مي شد. جالب آنكه قرارگاه خاتم در پايان دولت اول احمدي نژاد، سهام صدرا را خريد.

قرارگاه خاتم در طول دوران ریاست جمهوری خاتمی، برغم شدت گرفتن تحريم ها، هر روز موقعیت محکم تری یافته و قراردادهای بیشتری به امضا رسانده است. آن هم در حالیکه استانداردهاي ايران براي ساخت پالايشگاه 45 تا 50 ماه است، و این قرارگاه هنوز نتوانسته بعد از 5 سال پروژه 15 و16 را تحويل دهد وبه نوشته سايت آفتاب، به نقل از اكبر تركان "پيشرفت فاز 15 و16 در حد 40 درصد است".

حال قرار گاه خاتم که در اولين تجربه نفتي خود هم مانده است، ادعاي خاموش كردن چاه نفتي خليج مكزيك را مي كند. سردار رستم قاسمي فرمانده اين قرارگاه گفته است: "این مایه ننگ و شرمندگی است که آمریکا و انگلیس و کسانی که خود را مهد تکنولوژی و ابرقدرت حوزه صنعت و اقتصاد جهانی می‌دانند با گذشت دو ماه از تخریب سکوی تولید نفت در منطقه خلیج مکزیک قادر به مهار فوران نفت ‌نباشند".

رستم قاسمی گفته است: "در صورتی که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و نیز شرکت‌های غربی خود را در مهار لکه نفتی ناتوان می‌دانند، از ایران درخواست کنند، می‌توانیم با بررسی‌های لازم، متخصصین قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه را جهت کمک به جلوگیری از ادامه این فاجعه بزرگ و پایان بخشیدن به بحران زیست‌محیطی و مهار لکه نفتی به منطقه اعزام کنیم".

وی که از این حادثه با عنوان "چالشی برای فناوری غرب و به بن‌بست رسیدن متخصصین مغرور کمپانی‌های بزرگ نفتی انگلیسی و آمریکایی" یاد کرده، افزوده است: "دست‌یابی سپاه به این قابلیت‌ها و توانمندی‌ها محصول تحریم‌هایی است که در طول سه دهه گذشته علیه نظام و ملت ایران اعمال شده است و اساساً ما همواره زندگی در شرایط تحریم را تجربه کرده‌ایم و اینک که جامعه جهانی با فاجعه زیست‌محیطی و تهدید علیه مردمان یکی از مناطق حساس دنیا مواجه شده سپاه پاسداران به‌رغم تحریم‌های جدید آماده است به رسالت انسانی خود در این زمینه عمل کند و توان انحصاری و بومی خود را به خلیج مکزیک اعزام‌ نماید".

اين در حالي است كه خليج مكزيك به جهت عمق زيادش ـ 2000 متر ـ  جزو ميادين نفتي عميق محسوب ميشود و خاموش کردن چاه نفتی در آن فناوري خاص وپيچيده اي را مي طلبد؛ در حاليكه خليج فارس در بيشترين ميزان 300عمق فوت يعني 90 متر عمق دارد. اما سرداری که در عمق کم هم کارآیی نداشته ادعا می کند می تواند آتش سوزی در چاهی عمیق تر را نیز مهار کند: "سپاه پاسداران در مهار فوران‌هاى نفتى داراى توان انحصارى و بومى است. تجربه حضور ایرانی‌ها در مهار فوران‌های نفتی در برخی کشورهای همسایه در خلیج فارس مانند کویت از قابلیت‌ها و مهارت‌های آنان خبر می‌دهد. در عین حال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای کمک به مهار لکه نفتی آماده است".

اشاره رستم قاسمي به مهار چاههاي نفت كويت در حالي است كه اولا كثر چاههاي آتش گرفته این منطقه در خشكي بودند و ثانیا اين كار هم با هدايت متخصصين نفتي شركت نفت ايران انجام شد وسپاه در آن نقشي نداشت.

ورود ايران به فناوري آبهاي عميق به تجربه خزر برمي گردد كه در این زمینه هم ایران تاكنون نه چاهي در اين دريا حفر كرده نه سكويي را ساخته ونصب كرده است. تنها تجربه، محدود به ساخت كشتي يا در واقع دكل ايران البرز براي حفاري در عمق هاي بالاست كه آن هم هنوز بعد از 15سال راه اندازي نشده است. شركت مسئول ساخت اين كشتي همان شركت صدرا است كه پارسال در آستانه انتخابات، قرارگاه خاتم آن را خريداري كرد.

 

منتظر فاجعه در خلیج فارس باشید

درست یک روز پس از اعلام آمادگى سپاه براى ترمیم لکه نفتى در خلیج مکزیک، معاون محیط زیست دریایى سازمان محیط زیست ایران نسبت به احتمال تکرار فاجعه این خلیج در خلیج فارس هشدار داده و تاکید کرده است پیامدهاى چنین فاجعه‌اى به مراتب بدتر از انفجار چاه نفت در خلیج مکزیک خواهد بود.

به گزارش مهر، محمدباقر نبوى روز سه‌شنبه گفت: "سالانه یک و نیم میلیون بشکه نفت در خلیج فارس ریخته مى‌شود و براى پیشگیرى از حوادث مشابه خلیج مکزیک، وزارت نفت باید به تعهداتش در مورد تعویض و استانداردسازى خطوط لوله نفت ظرف پنج تا ۱۰ سال آینده عمل کند".

وى با ابراز نگرانى شدید نسبت به "بروز فاجعه‌اى مشابه خلیج مکزیک" در خلیج فارس افزوده است: "در خلیج فارس به دلیل عمق کم و محصور بودن در خشکى عملیات رقیق‌سازى دیر انجام مى‌شود و طبعاً مانند مناطق دریایى با عمق بالا آلودگى آن کم نیست و متاسفانه این آلودگى به محیط پیرامون نیز سرایت مى‌کند".

بر اساس آمارهاى اعلام شده از سوى منابع ایرانى میزان آلودگى آب‌هاى خلیج فارس ۴۰ درصد بالاتر از میزان استاندارد آلودگى آب‌هاى جهان است. به گزارش راديو فرد، احمد سوارى، مدیر گروه بیولوژى دریایى دانشگاه علوم و فنون خرمشهر هم با ابراز نگرانى از آلودگى خلیج فارس گفته است: "ما مدت‌هاست منتظر فاجعه در خلیج فارس هستیم، زیرا فعالیت‌هاى نفتى در خلیج فارس چه از سوى ایران و چه از سوى کشورهاى عربى حاشیه خلیج فارس چه بسا بیشتر از فعالیت‌هاى نفتى خلیج مکزیک است".

 

نفت شهر می سوزد

و این همه در حالیست که با گذشت نزدیک به بيست وچند روز از انفجار و آتش‌سوزى در یکى از دکل‌هاى حفارى در نفت‌شهر، آتش‌سوزى و فوران نفت از این چاه همچنان ادامه دارد و تلاش براى مهار آن هنوز به نتیجه نرسیده است. انفجار دکل حفارى چینى نصب شده روى چاه شماره ۲۴ پالایشگاه نفت‌شهر شهرستان قصر شیرین در اوایل خردادماه، سه کشته و ۱۳ زخمى برجاى گذاشت و کارشناسان ایرانى همچنان براى مهار آتش‌سوزى در این چاه نفتى تلاش مى‌کنند. چاه شماره 24 نفت شهر 8 خرداد ماه امسال در حین عملیات حفاری در عمق 613 متری با نشت و خروج گاز و نفت از داخل و اطراف چاه، دچار حادثه شد. میدان نفتی نفت شهر در فاصله یکصد کیلومتر شمال غربی ایلام و 230 کیلومتری جنوب غربی کرمانشاه واقع شده ؛ این میدان نفتی در سال 1923 میلادی در تاقدیس نفت شهر کشف شد. در حال حاضر میدان نفت شهر تنها میدان نفتی در حال تولید استان کرمانشاه است که دارای 692 میلیون بشکه ذخیره نفت خام و مقادیری ذخیره گاز طبیعی در کلاهک گازی می باشد. به گزارش عصر ايران، حیدر بهمنی، مدیرعامل شرکت ملی حفاری درباره آخرین وضعیت مهار و کنترل آتش و فوران نفت و گاز در چاه شماره 24 میدان نفت شهر با بیان اینکه "هم اکنون با نصب و آماده سازی سیستم های آتی واگن، پمپ های فشار قوی آب و لوله های انتقال دهنده درصدد حمله مستقیم به آتش در این میدان نفتی هستیم"، گفته است: "با انجام این بخش از عملیات مهار، به زودی دو دستگاه حفاری نیز برای حفر 2 حلقه چاه جهت دار در منطقه مستقر و عملیات حفاری آغاز خواهد شد".

 

چاه نفت خليج مكزيك

اين سکوی حفاری که متعلق به شرکت بریتانیایی "بریتیش پترولیوم" است و در ۸۲ کیلومتری ساحل جنوب شرقی ايالت لوئیزیانا قرار دارد، شامگاه بیستم آوریل منفجر شد. در اثر این سانحه یازده نفر جان باختند.

 

منبع:روزانلاین/اردلان صیامی


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته