-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 06/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



israeli_flag_2_barbed_wire__gun

حمله اسرائیل به کشتی‌های حامل کمک به غزه همچنان در کانون تحلیل‌‌ها و واکنش‌های بین‌المللی است. دو طرف ماجرا کماکان روایتی متفاوت از بروز حادثه به دست می‌دهند. با این همه، کشته‌شدن نه نفر و مجروح‌شدن ۵۰ نفر در این ماجرا موضوعی است که در عرصه‌ی بین‌المللی تأسف و محکومیت برانگیخته و اسرائیل را با انتقادهای شدیدی روبروی کرده است. مئیر جاودانفر، تحلیل‌گر سیاسی ساکن اسرائیل در گفت‌وگو با دویچه وله به برخی از بازتاب‌ها و پیامدهای رویداد اخیر پرداخته است.

دویچه وله: فشارهای بین المللی مصر را وادار کرده است نوار مرزی اش را با غزه بازگشایی کند. این فشارها بر اسرائیل چه تاثیری داشته و چه واکنش هایی را در درون این کشور بوجود آورده است؟

مئیر جاودانفر: بزرگترین فشاری که ما در اسرائیل احساس کردیم، از ترکیه بود که آقای اردوغان هشدار داد به اسرائیل که تمام اسیران ترک و کسانی که کشته شده بودند، جنازه هایشان را دولت اسرائیل فوری به ترکیه برگرداند و بعد از سه ساعت دولت اسرائیل تصمیم گرفت که با این تصمیم موافقت کند. علی رغم این که بعضی از شهروندان ترک در آن کشتی به سربازان اسرائیلی حمله کرده بودند و می خواستند آن ها را بکشند، دولت اسرائیل تصمیم گرفت که نمی‌تواند جلوی فشار ترکیه بایستد و به نفع او نیست و بهتر است که هرچه زودتر روابط خودش را با ترکیه ترمیم کند. این بزرگترین فشاری بوده که ما تا الان دیده ایم. در آینده هنوز معلوم نیست که آیا این فشارها باعث ‌می‌شود که دولت اسرائیل یک تحقیق و یک کمیته ی پژوهشی تشکیل دهد که شامل اعضایی از کشورهای دیگر باشد که بخواهد این مسئله را بررسی کند. تا الان تنها چیزی که ما می دانیم این است که دولت اسرائیل می خواهد خودش این حادثه را بررسی کند و نمی دانیم که آیا این قابل قبول برای جامعه ی بین المللی هست یا نه!

به هرحال شورای امنیت اعلام کرده است که می خواهد حتماً این موضوع را مورد تحقیق قرار دهد. تا آنجا که در اخبار آمده اسرائیل بخش اعظم مدارک را پنهان کرده ­است و حاضر نیست ارائه دهد. شورای امنیت تا چه اندازه امکان دارد که واقعاً دست به یک تحقیق همه جانبه و روشنگر بزند؟

این کاملاً به دولت آمریکا بستگی دارد. اگر دولت آمریکا بخواهد از دولت اسرائیل پشتیبانی کند و از قدرت خودش و قدرت وتوی خودش استفاده کند، اعمال شورای امنیت و هر تصمیمی که بخواهد بگیرد برای دولت اسرائیل بی‌معنا خواهد بود. بقیه ی کشورهای جهان و سازمان های دیگر برای دولت کنونی اسرائیل اهمیتی ندارند و اگر دولت آمریکا تصمیم نگیرد که بر دولت اسرائیل فشار بیاید، دولت اسرائیل هیچ اقدامی انجام نخواهد داد.

چه ارزیابی از اقدامی که دولت آمریکا خواهد کرد، دارید؟ تا به حال آمریکا ظاهراَ موضع گیری چندان قاطعانه ای در این زمینه نکرده؛ فقط گفته است که در تلاش است تا از واقعیت ماجرا سردرآورد.

به نظرمن بزرگترین فشاری که دولت آمریکا بر اسرائیل خواهد آورد، این خواهد بود که دولت اسرائیل را مجبور بکند یک کمیته ی پژوهشی و تحقیقی تشکیل دهد که واقعاً ببیند این مسئله چه شد و در این حادثه چه کسانی مسئول بودند و چه جوری شد که ده نفر کشته شدند و چرا مسأله تا این حد رسید. و شاید هم دولت آمریکا بخواهد بر دولت اسرائیل فشار بیاورد که مرز غزه را باز کند و محاصره را پایان دهد. ولی من بعید می بینم که دولت اسرائیل با آن موافقت کند.

الان با بازشدن مرز مصر با نوار غزه و این که هنوز معلوم نیست که واکنش اسرائیل چه خواهد بود، فکر می‌کنید که اوضاع در آن منطقه چه شکلی پیدا خواهد کرد؟

به نظر من هرچه دولت اسرائیل بخواهد بیشتر پافشاری روی محاصره ی غزه بکند، وضعیت اسرائیل در منطقه بدتر خواهد شد. روابطش با کشورهای همسایگی تاریک تر خواهد شد و کشور و دولت اسرائیل در جامعه ی بین‌المللی منزوی تر خواهند شد. ولی همان طور که گفتم، تنها کسی که می تواند به دولت اسرائیل فشار آورد، در حال حاضر در مورد غزه، دولت آمریکا است. تا وقتی که دولت آمریکا به اسرائیل فشاری نیاورد، در دولت اسرائیل هیچ مسأله ای اصلاً عوض نخواهد شد و دولت اسرائیل به سیاست های خودش ادامه خواهد داد.

در محافل سیاسی و مطبوعاتی جهان این نظر مطرح است که برنده ی این ماجرا ترکیه و نیروهای تندروی منطقه از جمله حماس بودند؟ این نظر تا چه حد درست است؟

بزرگ ترین برنده در این ماجرا اولاً ترکیه و دوماً دولت حماس بود. بخاطر این که دولت اسرائیل با این اقدامش مسأله‌ی محاصره ی غزه را در سرخط تمام رسانه های بین المللی آورد و بسیاری از مردم کشورهای دنیا را مطلع کرد از این محاصره و ضرباتی که او وارد می کند به مردم غزه و به خود اسرائیل. به نظر من بزرگ ترین بازنده در تمام این ماجرا کشور اسرائیل است.

فکرمی کنید که چرا ترکیه توانست نقشی را ایفا کند که ایران علی رغم سی سال تلاشش نتوانسته است؟

برای این که دولت ترکیه اعتبار بین المللی دارد. برای این که دولت ترکیه را خیلی از کشورهای مختلف منطقه یک کشور متعادل تر نسبت به ایران می بینند. برای این که دولت ترکیه با اروپا و کشورهای خاورمیانه روابط دارد. و دولت ترکیه روابط خیلی خوبی با کشورهای عربی دارد و این را راجع به ایران نمی شود گفت. دولت ایران روابط خوبی دارد با کشورهایی مثل عراق و سوریه، ولی دولت ترکیه روابطش با کشورهای عربی خیلی بیشتر و مفصل تر است و در مجموع دولت ترکیه می تواند از این ها استفاده کند برای بوجود آوردن یک اهرم دیپلماتی بسیار قوی که باید به آن دقت کرد. دوماً این که به نظرمن ترکیه می‌تواند خود را جانشین دولت ایران کند به عنوان یک رهبر واقعی برای مسلمانان دنیا؛ نه فقط برای شیعه ها بلکه برای سنی ها هم همین طور.

منبع: رادیو دویچه وله/نیلوفر خسروی


 


israeli_flag_2_barbed_wire__gun

پس از حمله اسرائیل به کشتی‌های حامل مواد کمکی، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد خواستار پایان دادن به محاصره غزه شد. در این بین اسرائیل اعلام کرد فعالان کمک به غزه که بازداشت شده‌اند از خاک این کشور اخراج می‌شوند.

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد روز سه‌شنبه (۱ ژوئن/ ۱۱ خرداد) بار دیگر خواستار پایان دادن به محاصره نوار غزه شد و گفت:«اگر اسرائیل به خواسته من توجه کرده بود و به محاصره غزه پایان داده بود، چنین تراژدی‌ای رخ نمی‌داد».

دبیر کل سازمان ملل همچنین گفت در تماس تلفنی که با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داشته وی را تشویق به ادامه گفت‌وگو‌های غیرمستقیم کرده است.

محمود عباس قرار است روز چهارشنبه آینده با بارک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن دیدار و گفت‌وگو داشته باشد. وی روز چهارشنبه (۲ ژوئن/ ۱۲ خرداد) در رام‌الله با جرج میچل، فرستاده دولت آمریکا به منطقه گفت‌وگو می‌کند.

محاصره غیرانسانی غزه

در این بین پس از حمله اسرائیل و کشته شدن شهروندان ترک در کشتی‌های امدادرسانی، لحن مقامات ترکیه که روابط دیرینه‌ای با اسرائیل دارند، تندتر شده است. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه پس از دیدار با فرماندهان نظامی این کشور، حمله اسرائیل را "حمله به حقوق بین‌الملل، وجدان بشریت و صلح جهانی" خواند. وی خواستار پایان دادن به "محاصره غیرانسانی" نوار غزه شد.

همزمان "کمیته آزادی غزه" اعلام کرد که یک کشتی امدادرسانی دیگر با ۳۵ سرنشین در راه است و تلاش خواهد کرد محاصره نوار غزه را بشکند. از سوی دیگر ایگال پالمور سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل گفت که سیاست اسرائیل در مقابل فعالان شکستن حصر غزه تغییری نکرده است. وی افزود:« کمک‌های امدادی می‌توانند از کانال‌های مسالمت‌آمیز به غزه فرستاده شوند و این امر نباید با خشونت همراه شود».

اتهام‌های سنگین فعالان آلمانی به اسرائیل

براساس اعلام دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، همه فعالانی که در جریان حمله به کشتی‌های امدادگر بازداشت شده‌اند، ظرف ۴۸ ساعت از خاک این کشور اخراج می‌شوند.

در این بین ۵ نفر از ۱۱ نفر آلمانی‌ای که در کشتی‌های امدادرسانی بودند روز سه‌شنبه (۱ ژوئن/ ۱۱ خرداد) به آلمان بازگشتند. دو نفر از نمایندگان حزب چپ‌ها در مجلس آلمان (بوندس تاگ) نیز جزو افرادی بودند که با این کشتی‌ها عازم غزه بودند. آنها می‌گویند:"ما اهداف مسالمت‌آمیز داشتیم، هیچ کس به سلاحی مسلح نبود و می‌خواستیم کمک برسانیم».

فعالان آلمانی تعداد کشته‌شدگان را بر خلاف ادعای دولت اسرائیل که ۹ نفر اعلام کرده، ۱۸ نفر می‌دانند. نمایندگان مجلس آلمان از حزب چپ‌ها: "حمله نیروی دریائی اسرائیل و محاصره نوار غزه را غیرقانونی" می‌دانند.

ناآرامی در غزه ادامه دارد

یک روز پس از حمله اسرائیل به کشتی‌های امدادرسان، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر دستور داد مرز رفح بسوی سرزمین‌های فلسطینی برای دو روز در هفته گشوده شود.

این اقدام به منظور انتقال دارو و سایر کمک‌های بشردوستانه به نوار غزه و ورود بیماران فلسطینی به مصر صورت گرفت.

همزمان نیروی هوائی ارتش اسرائیل روز سه‌شنبه بخشی از نوار غزه را بمباران کرد. به گزارش سازمان جهاد اسلامی در این بمباران سه نفر از اعضای این سازمان کشته شده‌اند. ارتش اسرائیل اعلام کرد که این افراد به‌سوی جنوب این کشور موشک پرتاب کرده‌اند که خسارتی به همراه نداشت.

در یک درگیری دیگر، دو فلسطینی که تلاش داشتند از نوار غزه به اسرائیل وارد شوند، هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند.

 

منبع:رادیو دویچه وله


 


با وجود تلاشهای فراوان نیروهای امنیتی و قضایی علی الخصوص در روزهای اخیر برای رایزنی و اعمال فشار بر بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات فقط 81 نفر حاضر به درخواست عفو شدند
تن كامل نامه آملي لاريجاني به مقام رهبري به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي(ادام الله ظله الوارف)

با اهداي سلام و تحيات و با عرض تبريك فرا رسيدن ايام ولادت با سعادت دخت گرامي نبي مكرم اسلام (ص) و تقارن اين عيد خجسته با ولادت حضرت امام خميني(ره)، با گذشت بيش از سه دهه از انقلاب اسلامي، پايه هاي نظام اسلامي آنچنان مستحكم و ريشه در اعماق انسانهاي مؤمن دوانيده كه بفضل الهي و با رهبري ولي فقيه و حمايت بي دريغ امت، بر همه توطئه ها و مشكلات فائق آمده و صراط تعالي را مي پيمايد.
در سال گذشته در دهمين انتخابات رياست جمهوري،‌ مردم دين مدار و انقلابي حماسه اي ديگر آفريدند و جلوه اي از دموكراسي واقعي و مردم سالاري ديني را در ايران اسلامي به نمايش گذاشته و عليرغم تبليغات گسترده دشمنان و بدخواهان، با حضور چهل ميليوني در انتخاباتي كم نظير و در كمال آزادي شركت كرده و با اكثريت قاطع فرد مورد نظر خود را انتخاب كردند.
اين نمايش عظيم ملت و حماسه بزرگ بر دشمنان گران آمده و در صدد تلخ كردن كام مردم برآمدند و با پيوند جريانهاي ضد انقلاب داخل و خارج و حمايت همه جانبه دشمنان قسم خورده دست به فتنه گري و نا امني زدند و عده اي غافل و بي بصيرت هم اگر چه با انگيزه هاي متفاوت، آتش اين فتنه را شعله ور تر كردند و با هنجار شكني و زير پا گذاشتن قانون براي مردم و نظام زحمت ايجاد كردند و مال و جان مردم را مورد تعرض قرار دادند كه حسب وظيفه دستگاههاي امنيتي، انتظامي و قضايي با فتنه گران و قانون شكنان و عوامل نا امني برخورد كردند.
با روشن شدن ماهيت فتنه و بر ملا شدن نقشه دشمنان عده اي از اين افرادِ فريب خورده به خود آمده و از كرده خود پشيمان و اظهار ندامت و درخواست عفو دارند. در اجراي بند 11 از اصل قانون اساسي به شرح ليست پيوست، صورت اسامي 81 نفر از محكومان محاكم عمومي و انقلاب مورد بررسي واقع و واجد شرايط لازم جهت برخورداري از عفو و يا تخفيف مجازات تشخيص داده شده اند كه در صورت تصويب مقام عالي اقدام مي‌گردد.
و الامر اليكم و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته
صادق لاريجاني

پاسخ آيت الله خامنه اي به درخواست رئيس قوه قضائيه به اين شرح است:

بسمه تعالي
با سلام و تبريك با پيشنهاد جنابعالي موافقت ميشود. والسّلام عليكم و رحمت الله

سيّدعلي خامنه اي
12/خرداد ماه/1389


 


5__1

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران هشدار داد که تحریم‌های بین‌المللی جدید علیه ایران بر سر برنامه‌ هسته‌‌ای، می‌تواند به رویارویی منجر شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، آقای متکی در دومین و آخرین روز از سفرش به بروکسل، پایتخت بلژیک گفت که برای حل و فصل مشکلات، تنها دو گزینه «همکاری» و «رویارویی» وجود دارد.

وی هشدار داد قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی، مبنایی برای «رویارویی» است.

آقای متکی گفت: «صدور قطعنامه حرکتی تقابلی و تخریبی است و می‌تواند فرصت‌های مناسب ایجادشده را از بین ببرد.»

آمریکا و کشورهای غربی از طریق شورای امنیت سازمان ملل تلاش می‌کنند دور جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران اعمال کنند.

این تلاش‌ها چند ماه پس از آنکه مذاکرات تهران و غرب در اکتبر سال گذشته در وین بر سر چگونگی مبادله سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران شکست خورد، آغاز شده است.

منوچهر متکی: «صدور قطعنامه حرکتی تقابلی و تخریبی است و می‌تواند فرصت‌های مناسب ایجادشده را از بین ببرد»

وزیر امور خارجه ایران همچنین گفت که جمهوری اسلامی امیدوار است بیانیه تهران پاسخ مناسبی از غرب دریافت کند.

ایران اعلام کرده که در جریان مذاکره با ترکیه و برزیل بر سر مبادله سوخت اتمى، توافق کرده است این مبادله در خاک ترکیه انجام شود.

بر اساس این توافق، قرار است ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم سوخت ۳.۵ درصدى خود را به ترکیه ارسال کند و در مقابل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصدى دریافت کند.

کشور‌های غربی به این توافقنامه به دیده تردید می‌نگرند و می‌گویند جمهوری اسلامی می‌خواهد از این فرصت برای توسعه برنامه‌های اتمی خود بهره ببرد.

نگرانی از برنامه‌ هسته‌ای ایران در چند روز گذشته با انتشار گزارش جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره این برنامه هسته‌ای افزایش یافته است.

چین از تهران خواسته که همکاری‌ خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را افزایش دهد.

 

منبع:رادیو زمانه


 


iran-nuclear-iaea

گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره پیشرفت برنامه اتمی ایران که روز گذشته به رسانه ها درز کرد، با واکنش عمدتا منفی چین و فرانسه و آمریکا روبرو شده است.

آژانس در این گزارش بار دیگر نسبت به ماهیت برنامه اتمی ایران و فعالیت های احتمالی گذشته یا حال موسسات نظامی این کشور برای تولید کلاهک اتمی، ابراز نگرانی کرده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، دولت چین روز سه شنبه، اول ژوئن از ایران خواست بر همکاری خود با آژانس بیافزاید.

ما ژائوکشو، سخنگوی وزارت خارجه چین با "قدردانی" از تلاش های آژانس گفت: "امیدواریم که ایران همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را افزایش دهد و مسائل باقی مانده را به سرعت حل کند."

ایران گفته است که گزارش تازه آژانس صلح آمیز بودن برنامه اتمی ایران را "تایید" می کند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه این گزارش تایید کرد که ایران درحال تولید اورانیوم غنی شده با غلظت بیشتر است و اشاره کرد که نشانه هایی از "فعالیت های مرتبط با برنامه اتمی در گذشته یا حال که (توسط ایران) فاش نشده" را دیده است، که از جمله شامل نشانه هایی از توسعه محموله اتمی برای یک موشک است.

برنار والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز در واکنش گفت: "در پرتو این گزارش، گروه شش کشور (پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان) چاره ای جز تلاش برای اتخاذ سریع یک قطعنامه تازه تحریم ها ندارند."

وزارت خارجه فرانسه همچنین در بیانیه ای نوشت: "این گزارش بیانگر فقدان کامل پیشرفت در مورد مسائل مختلفی است که در کانون نگرانی ها نسبت به برنامه اتمی ایران قرار دارد."

یک سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا پیشتر گفته بود که گزارش تازه آژانس نشان دهنده "ادامه ناکامی ایران در اجرای تعهدات بین المللی اش و فقدان همکاری این کشور است."

مایکل همر افزود که گزارش آژانس "مؤید آن است که ایران از برداشتن گام هایی که از آن کشور درخواست شده خودداری کرده است... گام هایی که برای ایجاد امکان مذاکرات سازنده درباره آینده برنامه اتمی آن کشور ضروری است."

گزارش تازه آژانس حاکیست که ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین ایران به حدود 2400 کیلوگرم رسیده است.

ایران روز ۲۷ اردیبهشت (۱۷ مه) با ترکیه و برزیل، دو عضو غیردائم شورای امنیت، توافقی را امضا کرد تا حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنی شده با غلظت کم را برای غنی سازی بیشتر و تبدیل به سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، به ترکیه بفرستد.

این توافق بر طرحی مشابه که قبلا به ایران پیشنهاد اما رد شده بود استوار است و قصد آن رفع بخشی از نگرانی ها درباره برنامه اتمی ایران اما آمریکا و متحدانش آن را کافی نمی دانند.

دیوید آلبرایت، سرپرست موسسه علوم و امنیت بین المللی در پایتخت آمریکا به خبرگزاری رویتر گفت: "واشنگتن با تکیه بر این گزارش احساس خواهد کرد که کمرنگ جلوه دادن معامله ایران، برزیل و ترکیه قابل توجیه است و اینکه در عوض باید بر تحریم ها تمرکز کرد."

مارک فیتزپاتریک نیز گفت: "این واقعیت که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه داده است تدابیر پادمانی در ارتباط با فرآیند غنی سازی تا 20 درصد را بهبود بخشد خیلی مایه رفع نگرانی نیست، زیرا تهران همچنان خیلی از درخواست های آژانس را که برای اجرای صحیح پادمان لازم است رد می کند."

او افزود: "این گزارش تازه حاکیست که ایران هنوز از پاسخ گفتن به سوالاتی درباره تاسیسات فردو، دادن اجازه دسترسی به تاسیسات مرتبط با آب سنگین، و پاسخ گفتن به سوالات درباره ابعاد احتمالا نظامی این برنامه و ارائه اطلاعات درباره طرح های پیشترفته خودداری می کند."

علی اصغر سلطانیه نماینده دایم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشتر به خبرگزاری های دولتی ایرنا و ایسنا گفته بود این گزارش صلح آمیز بودن برنامه های اتمی ایران را "تایید" کرده است.

منبع: بی بی سی


 



ahmad_montazrti

درگیری حکومت جمهوری اسلامی ایران با آیت‏الله حسینعلی منتظری، گویا با وفات وی نیز پایان نیافته است.

از آن‏جایی که دفتر آقای منتظری در قم، هم‏چنان مورد مراجعه‏ی هواداران و پیروان او قرار می‏گیرد، آقای احمد منتظری، فرزند ارشد ایشان، برای تعطیلی این دفتر تحت فشار قرار دارند و بارها به مراجع قانونی احضار شده‏اند.
روز هشتم خردادماه، آقای احمد منتظری در بیانیه‏ای که منتشر کردند، ضمن اعتراض به این فشارها، اعلام کردند که این دفتر را نخواهند بست.

در این‌باره با آقای احمد منتظری گفت‏وگو کرده‏ام:

خواسته‏ی آن‏ها مشخصاً این است که دفتر آیت‏الله منتظری که یادگار ایشان است، تعطیل شود. یعنی منظورشان این است که اسم آقای منتظری از صفحه‏ی تاریخ پاک شود. خلاصه‏اش این است. حال بهانه‏هایی هم جور می‏کنند که: «چرا شما آ‏ن‏جا شهریه می‏دهید؟ شهریه را باید مراجع تقلید بدهند.» پاسخ ما هم این بوده که ما با اجازه‏ی هفت نفر از مراجع این‏کار را می‏کنیم.

هفت نفر از مراجع اجازه داده‏اند که شما هم‏چنان وجوهات را دریافت کنید و شهریه‏ی طلبه‏های منتسب به آیت‏الله منتظری را بپردازید. ممکن است این مراجع را نام ببرید؟

آیات عظام شبیری زنجانی، موسوی اردبیلی، سیستانی، صافی گلپایگانی، صانعی، بیات زنجانی و آسید صادق شیرازی.

اجازه‏ی پنج تن از این آیات عظام به‏صورت کتبی است که دست‏خط آن‏ها را منتشر کرده‏ایم تا کسی شبهه نکند. چون آقایان این شبهه را ایجاد کرده بودند. آقای سیستانی و آقای صافی گلپایگانی نیز به‌صورت شفاهی اجازه داده‏اند که دریافت وجوهات و پرداخت شهریه انجام بشود.

منتها این‏ها همه بهانه است. آن‏ها می‏خواهند اسم آیت‏الله منتظری از صفحه‏ی تاریخ حذف شود. چنان‏چه این‏کار را در کتاب‏ها، روزنامه‏ها و جراید می‏کنند. می‏خواهند بگویند که چنین شخصی اصلاً وجود نداشته است.

آیا ممکن است با وجود موافقت مراجع تقلید، احتمالاً محدودیت‏ها یا منع قانونی‏ای وجود داشته باشد که وقتی مرجع تقلیدی وفات می‏کند، پیروان او نتوانند وجوهات‏شان را به حوزه‏ی ایشان بپردازند یا شهریه بگیرند؟

هیچ اشکال قانونی ندارد. تا به‏حال دفتر هیچ مرجعی هم بسته نشده است. یعنی به‏طور طبیعی وقتی کسی از دنیا می‏رود، سالگردش که تمام شد، خودبه‏خود افراد به‏تدریج کم‏تر رفت‏وآمد می‏کنند و آن دفتر تعطیل می‏شود.
روال طبیعی این‏ است، اما این‏ها می‏خواهند به‏طور غیرطبیعی عمل کنند و نتیجه‏ی عکس می‏گیرند. الان ببینید تا می‌خواهد نام ایشان فراموش شود، دوباره مزاحمتی درست می‏کنند و باز اسم ایشان مجدد مطرح می‏شود.

آقای منتظری، احضار اخیر شما به دادگاه ویژه‏ی روحانیت گویا اولین مورد نبوده است. در موارد دیگر هم از جانب همین نهاد احضار شده‏ بودید یا از جانب نهاد‏های دیگری؟

دفعات قبل اطلاعات، یعنی معاون مدیرکل اطلاعات قم، احضار می‏کرد و صریحاً تهدید می‏کرد که اگر گوش نکنید، از طریق قضایی برخورد می‏کنیم. مثل این‏که در کشوری زندگی می‏کنیم که تفکیک قوا اصلاً وجود ندارد که اطلاعات قوه‏ی مجریه است و آن‏ها قوه‏ی قضاییه‏اند.

این مسئله را من در دادگاه ویژه مطرح کردم و گفتم: ما تفکیک قوا داریم. چطور اطلاعات به شما می‏گوید این کار را بکنید و شما هم انجام می‏دهید. به‌علاوه، دادگاه وقتی است که شاکی وجود داشته باشد. چه کسی از ما شکایت کرده است؟ گفتند: «هیچ‏کس!»

گفتم: ما چه تخلفی کرده‏ایم که مدعی‏العموم اقدام کرده که ما احضار شویم؟ گفتند: «هیچ؛ ما می‏خواهیم این مسئله با کدخدامنشی حل شود». یعنی می‏خواهند به‌دست خودمان دفتر آیت‏الله منتظری بسته شود.

شما اعلام کرده‏اید که این کار را نخواهید کرد. نگران نیستید که آن‏ها خودشان دست به اقدامی برای تعطیل دفتر بزنند؟

چرا ممکن است؛ اما خب به آن صورت برای‏شان هزینه دارد و موفق هم نمی‏شوند. یعنی دفتر در ساختمانی است که طرفدارهای آیت‏الله منتظری رفت‏وآمد می‏کنند. وقتی این‏جا را مسدود کنند، خانه‏ی دیگری که در نظرگرفته شود و افراد رفت‏وآمد کنند، دفتر می‌شود.

موفق نمی‏شوند. آن‏ها می‏خواهند ما خودمان این‏کار را انجام بدهیم و ما به‌طور مسلم این کار را نمی‏کنیم. یعنی احساس می‏کنم خیانتی است که کاری بکنند که یاد ایشان فراموش شود.

منبع:ذادیو زمانه/مریم محمدی


 


 

بحث تکثر، اختلاف‏نظر و حتی تقابل آرا در جنبش سبز، بحث کم‏وبیش پذیرفته شده‏ای است. در میان این تکثر و چندگانگی، بحث سکولاریسم و برداشت‏های گوناگون از آن، از مباحث جاری در فضای کنونی است.

در گفت‏وگویی با آقای رضا علیجانی، نویسنده، فعال سیاسی و عضو شورای ملی- مذهبی در تهران، به وجوهی از این مسئله پرداخته‏ام.

Alijani-reza

سکولاریسم چگونه در جنبش سبز مطرح است، چه جایگاهی دارد و با اختلاف‏نظرها چگونه برخورد می‏کند؟

بحث سکولاریسم، بحث پرمناقشه‏ای است. در ایران هم در چند سال اخیر مطرح بوده است. شاید این واژه مقداری ابهام‏زا هم باشد، اما به‏نظر می‏رسد اگر به‌عنوان یک ایدئولوژی به سکولاریسم یا سکولاریزاسیون که معنای وسیع‏تری دارد نگاه نکنیم، بلکه آن را یک پروسه و فرآیند ببینیم، آن وقت نسبت آن را با جنبش سبز بررسی کنیم، شاید روشن‏تر باشد.

پس شما معتقدید که در جنبش سبز به سکولاریسم به‌عنوان یک ایدئولوژی نگاه نکنیم. اگر بخواهیم سکولاریسم را از منظر یک فرایند در روند تحولات اجتماعی ببینیم، آن وقت آیا تعبیر واحدی از سکولاریسم وجود دارد؟

در این فرایند و روند سکولاریزاسیون هم وقتی تاریخچه و تعین آن در واقعیت خارجی را ببینیم یا مباحث نظری‏اش را دنبال کنیم، می‏بینیم که در دو سطح مطرح است:

یک سطح کلان و عام است که خواهان حذف هرنوع ارجاع به دین در همه‏ی حوزه‏های اجتماعی است. در واقع سکولاریزاسیون فراگیر و حتی گاهی اوقات بنیادگرا است. یا این که در سطحی مطرح است که خواهان تفکیک نهادها و به‏ویژه و مشخصاً نهادهای دین و دولت و روحانیون و کلیسا از دولت است.

اگر سئوال شما را به‌طور مشخص به این سطح از سکولاریسم برگردانیم و مبنا را تفکری قرار بدهیم که خواهان تفکیک نهاد دین و دولت است و طبیعتاً با حاکمیت دینی و حاکمیت شریعت و ارجاع مشروعیت سیاسی به دین یا متولیان دین مخالف است، آن وقت می‏توانیم به این مسئله بپردازیم که این تفکر چه نسبتی با جنبش سبز دارد.

آیا جنبش سبز که می‏خواهیم ارتباط سکولاریسم را با آن و در درون آن تعیین کنیم، تعریف مشخصی برای هر نگاه و هر نحله‏ی فکری معین دارد یا باید داشته باشد؟

در تلقی جنبش سبز هم ابهاماتی وجود دارد، اما نه آن اندازه که در سکولاریزاسیون بحث می‏شود. جنبش سبز، یک حرکت اعتراضی به نتایج انتخابات بود که بعد تبدیل به اعتراض به وضعیت سیاسی حاکم بر کشور شد.

البته من ناراضیان ایرانی را، کسانی که منتقد حاکمیت و یا جناح حاکم هستند را وسیع‏تر از جنبش سبز می‏بینم. عده‏ی زیادی هم مثلاً در شهرستان‏ها و یا در مناطقی بوده‏اند که هرچند تمایل به مشارکت در انتقادات و اعتراضات داشته‏اند، ولی هنوز بنا بر دلایلی شرکت نکرده‏اند و یا اصلاً به‌ دلایل شخصی مشارکت نداشته‏اند.

به هرحال اگر ما جنبش سبز را نمادی - حال نمی‏دانم اسمش را چه بگذاریم - پویش ناراضیان ایرانی بدانیم، این‏جا هم بحث روشن‏تر می‏شود.

اگر جنبش اعتراضی وسیع‏تر از جنبش سبز است، آیا می‏توانیم جنبش سبز را بخشی از جنبش اعتراضی بدانیم؟ یا این که جنبش اعتراضی در حال حاضر در عمل همین جنبش سبز است؟

بله کاملاً. من برای تعبیر کلان‏تر، کلمه‏ی جنبش را به‏کار نبردم و نگفتم: جنبش ناراضیان ایرانی، بلکه از ناراضیان ایرانی نام بردم. ناراضیان ایرانی وسیع‏تر از آن‏هایی هستند که ابتدا در اعتراض به نتایج انتخابات و بعد هم به وضعیت سیاسی کشور به خیابان‏ها آمده‏اند. یعنی کسانی هم بوده‏اند که با جنبش سبز هم‏دلی داشته‏اند یا نه حتی مرزی داشته‏اند و نیامده‏اند.

ناراضیان ایرانی وسیع‏تر از جنبش سبز هستند، ولی همان‏طور که شما اشاره کردید، جنبش سبز الان نماد ناراضیان ایرانی است.

حال می‏خواهیم نسبت جنبش سبز را با این تعریف با آن بحث سکولاریسم یا سکولاریزاسیون بسنجیم. وقتی از جنبش سبز می‏گوییم، یک بار یک واقعیت و عینیت اجتماعی را مد نظر داریم که دارای بدنه‏ای است و رهبران مدنی و نمادین دارد. یک بار هم وقتی از جنبش سبز می‏گوییم، ذهن‏مان به‌سمت یک سری خواسته‏های آرمانی جنبش می‌رود یا برنامه‏ها و مطالبات مشترکی که دارد.

ولی با تعریفی که شما اول صحبت‏تان از جنبش سبز به‏دست دادید، در بخش برنامه‏ای می‏خواهیم تاثیر یا جایگاه سکولاریسم در جنبش سبز را بررسی کنیم.

واقعیت جنبش سبز، یک جنبش متکثر است. اگر ناراضیان ایرانی را به طور عام‏تر درنظر بگیریم، بازهم متکثرتر خواهد شد. فکر نمی‏کنم چه کسی که ناظر این جنبش بوده و چه کنش‏گر و فعال آن، انکار کند که نوعی تکثر درونی در عینیت و واقعیت جنبش سبز وجود دارد.

یعنی از نیروهای مذهبی حتی سنتی که گفتمان آقای موسوی آن بخش را جذب کرد و به درون این حرکت آورد، تا نیروهای رفرمیست مذهبی، نواندیشان مذهبی و هم‏چنین نیرهای غیرمذهبی در درون این جنبش حضور دارند. یعنی طیف وسیعی در داخل جنبش سبز فعال بوده‏اند.

وقتی یک پله جلوتر می‏رویم، بدنه‏ی جنبش سبز متکثر است، خواسته‏های آرمانی‏اش هم متکثر است. اما اگر به مطالبات، یعنی برنامه‏ی مطالباتی مشترک توجه کنیم، به نظر من، این پرسش در پرانتز قرار می‏گیرد.

می‏خواهم به‌یک مثال دقیق‏تر که شاید بحث را روشن‏تر کند، اشاره کنم. قبل از انتخابات، در ایران حرکتی به‏ نام «رویکرد مطالبه‏محور» به‏راه افتاد. این روی‏کرد مطالبه‏محور، همین تکثر را پذیرفته بود و پیش‏فرضش این بود که اساساً می‏تواند این سطح همکاری و مشارکت را سطح میانه بگیرد. به زبان روش‏شناسی علوم اجتماعی، سطح مشارکت، سطح کلان نبود، بلکه سطح میانه‏ را دربرمی‏گرفت. در سطح کلان افراد می‏توانند ایدئولوژی‏های مختلفی داشته باشند. در حرکت مطالبه‏محور این تنوع ایدئولوژیک می‏تواند در پرانتز قرار بگیرد.

می‏توان این توضیح را این‏طور جمع‏بندی کرد که از آن‏جایی که مبنای جنبش سبز مطالبه‏محوری و توافق روی برنامه‏های مشخص است، در اساس اختلاف تعابیری که در مورد سکولاریسم وجود دارد، می‏تواند در آن نقشی بازی نکند؟

بله؛ من به‌صورت تجربی می‏گویم و نه به‌عنوان امری تحقیق‏شده و آماری، که به‏هرحال جنبش سبز خواسته‏های دینی نداشته است. یعنی خواسته‏هایش را در قالب گفتمان دینی و گفتمانی که می‏خواهد حکومت دینی برقرار کند، اعلام نکرده. این یک واقعیت است.

این واقعیت به‌معنای آن نیست که بخشی از فعالین جنبش سبز یا حتی بخش مهمی از آن‌ها دین‏دار نیستند و یا خواهان ارزش‏های دینی نیستند. همان‏طور که گفتم، بدنه‏ی جنبش سبز، بدنه‏ی متکثری است، اما گفتمان غالب بر جنبش سبز، گفتمان آرمانی‏ای که خواهان حکومت دینی و اجرای قوانین شریعت باشد و یا خواهان ارجاع قوانین به شریعت باشد، نبوده است.

اما مطالباتی که جنبش سبز دارد، می‏تواند درون هر گفتمانی تعبیه بشود. یعنی هم در درون گفتمانی که خواهان اجرای بدون تنازل قانونی اساسی است و هم گفتمانی که اساساً به قانون اساسی اعتقاد ندارد و آن را دارای ظرفیت نمی‏بیند. هردو گفتمان در حرکتی مطالبه‏محور می‏توانند با هم هم‏سو باشند.

همین امر می‏تواند در رابطه با نگاه‏های آرمانی مصداق پیدا کند. یعنی اگر نگاه آرمانی را تلقی‏ حداکثری از سکولاریسم ببینیم، بخشی از جنبش سبز به همین شکل فکر می‏کردند و بخشی هم این‏طور فکر نمی‏کردند. در حرکت مطالبه‏محور این‏ها باهم هم‏سو هستند.

اما آن روی سکه می‏توان گفت - به‏عنوان یک استنباط می‏گویم - جوهره‏ی جنبش سبز، یک نوع جوهره‏ی سکولاریستی بوده است. یعنی جوهره‏‏ای است که مطالبه‏محور هست و می‏خواهد سبک زندگی را اصلاح کند. این اصلاح سبک زندگی، می‏تواند در درون گفتمان‏های مختلف، از جمله در درون گفتمان‏های دینی، قرار بگیرد، اما نمی‏پذیرد که یک گفتمان، گفتمان غالب بر جنبش سبز باشد.

چگونه می‏شود این را بهتر فهمید که شما به‌عنوان یک روشنفکر دینی، معتقدید که جوهره‏ی جنبش سبز سکولاریستی است و در عین حال بحث سکولاریسم، به‌عنوان یک ایدئولوژی، در درون جنبش سبز جای ندارد یا بهتر است نداشته باشد؟

با این تفسیر که این جنبش مطالبه‏محور است و در مطالبه‏محوری، اساساً ادغام نهادهای دین دو دولت، خارج از بحث است.

اما آقای علیجانی، به‏هرحال بحث سکولاریسم و سکولارها چه بیرون از جنبش سبز و چه در درون آن وجود دارند. آیا با تعریف شما می‏توانیم به این قائل شویم که در مرحله‏ی کنونی، اساساً رویارویی‏ای میان سکولارها و دیندارها در درون جنبش سبز وجود ندارد؟

نه. حتی اگر کسی بگوید که اصلاً جنبش سبز یک بحث درون‏ حکومتی اصلاح‏طلب است و فعالین آن آدم‏های دیندار هستند و مطالبات‏شان هم دینی است، با او یک بار بحث تئوریک می‏کنم، یک بار بحثش را با واقعیت انطباق می‏دهم و می‏گویم به گفته‏ی خود شما تمام افرادی که به خیابان آمده‏اند که یک نظر و ایده ندارند.

اما یک بحث پروژه هم انجام می‏دهم و می‏گویم در این پروژه، ممکن است آیت‏الله منتظری با تفسیر فقاهتی از حقوق بشر دفاع کند. من ممکن است تفسیر فقاهتی را قبول نداشته باشم و تفسیر نواندیشانه‏ی دینی بدهم و دیگری تفسیری غیردینی ارائه بدهد.

هیچ‏ اشکال ندارد که از کدام نقطه‏ی عظیمت حرکت می‏کنیم؛ اما وقتی بحث پروژه مطرح می‏شود، به برنامه برمی‏گردیم و این که خواسته‏ی ‏ما در حال حاضر چیست؟ ما خواهان آزادی انتخابات، آزادی بیان و آزادی احزاب هستیم. کسی می‏گوید این آزادی‏ها در قانون اساسی می‏گنجد و دیگری می‏گوید که نه این خواسته‏ها در چهارچوب قانون اساسی نمی‏گنجد.

من می‏گویم این که این خواسته‏ها در چهارچوب قانون اساسی و یا در درون دین می‏گنجد یا نه، بحث تئوریک و نظری خارج از جنبش سبز است.

 

منبع:رادیو زمانه/مریم محمدی


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته