-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

Best of Balatarin for 06/16/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




چکیده : توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را جاودانی کرده اند. کلمه: میرحسین موسوی به مناسبت سالروز انتخابات ریاست جمهوری بیانیه ای صادر کرد. نخست وزیر ۸ سال کشور در این بیانیه منشوری برای جنبش سبز تدوین نموده که شامل اهداف، راهکار ها و هویت جنبش سبز است و آن را به عنوان متنی پیشنهادی برای جنبش سبز در معرض دید و قضاوت افکار عمومی و صاحبنظران قرار داده است. به گزارش کلمه متن بیانیه ۱۸ و منشور جنبش سبز به شرح زیر است : بسم الله الرحمن الرحیم در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم. "فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض" اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین مى‏مانَد. از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال "رای من کجاست؟" زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟ به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد. امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید." یاران عزیز راه سبز امید یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود.جنبش سبز موجی از گفتگو درباره مسائل مهم و سرنوشت ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است. امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند. و در عین حال علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفتگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند. مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است. توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده اند: طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو هرکس از او نشانی دارد ما را کند خبر این هم نشان ما یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر* یاران سبز راه امید در آغاز سال جدید صبر و استقامت، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم می شود. طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقه ها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راه حلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راه آهن بودند کسانی که می گفتند میان بد و بدتر، بد را انتخاب می کنند و این انتخاب پیوستگی آن زنجیره محکم به‌یاد ماندنی را ممکن ساخت. اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیت پذیری برای انتخاب این و یا آن شروع می شود. این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید. "تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین" و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتری‌جویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است. ریشه ها و اهداف ۱- بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوامفریبانه در تعاملات بین المللی، فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد. ۲- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد. ۳- جنبش سبز حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی خود را جلوه گر ساخته است. ۴- بازخوانی تجربه معاصر در تلاش برای تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان میدهد که تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاءسطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت موثر احزاب و تشکل ها وهمچنین زمینه پردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد و این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار می گیرند. راه‌کارهای بنیادین ۱- جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی فراگیر است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی هرگونه مطلق نگری شرک آلود، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش تاکید دارد. دیده بانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و به خصوص صاحبان اندیشه و عمل امری حیاتی است که می تواند جنبش را از لغزش به ورطه تمامیت خواهی و فساد بر حذر دارد. ۲- در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر ومخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه توزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز می انگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست ۳- گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی –واقعی و مجازی- و تعمیق فضای گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است. ۴- جنبش سبز در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیرملی وخارجی، در جستجوی راهی منزوی همراه با دگر ستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصب آلود نمیشود. عدالت، آزادی، استقلال، کرامت انسانی و معنویت ارزشهای جهانی هستند و تجربه آموزی از ملتهایی که برای دستیابی به این ارزشها تلاش کرده اند و همچنین استقبال از نقد و نظر مشفقانه همه آزدیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و کرامت انسانها تلاش می کنند از دیگر راه کارهای جنبش است. هویت سبز گنجینه ایرانی- اسلامی: ۱- جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند. ایجاد پیوند میان میراث ایرانی-اسلامی و شوق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از حکومت تنها راه حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجسته آن در جامعه ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحه امور جای می گیرند. ۲- رمز بقای تمدن ایرانی- اسلامی همانا همزیستی و همگرایی ارزش های دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت‌های ملی تاکید می ورزد و در این راه تقدس‌زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی‌بخشی درباره ویژگی های هویت آفرین آیین های ملی و مذهبی را وجه همت خویش قرار می دهد. ۳- ملت ایران در تاریخ مبارزات خویش برای کسب آزادی و استقلال، بارها خودباوری و اتحاد بر سر اصول را به نمایش گذاشته است. جنبش سبز ملت ایران با اتکا به این میراث گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی در تلاش برای تحقق اهداف خویش، دستیابی به اجماع آگاهانه بر خصیصه های هویت آفرین و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مورد نظر دارد و این امر را تنها با تکا به عقلانیتی میسر می داند که حاصل جمع خردهای مختلف و مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد. ۴- جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید. جنبش "ایران را متعلق به همه ایرانیان می داند". حق حاکمیت مردم ۱- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات به عنوان مناسب ترین شیوه تحقق این اصل مدنظر این جنبش قرار می گیرد. براین اساس، جنبش سبز تلاش های خود برای صیانت از آرای مردم را تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاقابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رای و خواست مردم منشا مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز اعمال هر گونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم وحقوق بنیادین آانها دانسته و با آن مبارزه میکند. ۲- دستیابی به اهدافی چون آزادی و عدالت تنها بر پایه توجه به منافع ملی و حفظ استقلال میسر است. جنبش سبز با آگاهی از این امر، نسبت به هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مبارزه می کند و این مسئله را در زمره موازین محوری خویش می داند. ارزش های جنبش سبز کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت ۱- نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی وحقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمی تواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری، مدارا، گفتگو، حل مسالمت آمیز مناقشات و صلح طلبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانه شبکه های اجتماعی غیر دولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است. ۲- جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار می دهد. این جنبش با اعتقاد به اینکه "مردم" تنها قربانی خشونت در هر زمینه ای خواهند بود، گفتگو، مبارزه مسالمت آمیز و توسل به راهکارهای غیر خشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. جنبش سبز با توجه به شرایط و مقتضیات، از کلیه ظرفیتهای مبارزه مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد. عدالت، آزادی و برابری ۳- عدالت جایگاه والایی در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز به خود اختصاص می دهد. توزیع عادلانه امکانات، چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام شود. گسترش عدالت در جامعه تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم بر کشور – در عرصه داخلی و خارجی- کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادها و قدرت های سیاسی، طبقاتی و اقتصادی عمل کند و بتواند توسعه اقتصادی و ترقی کشور را به نحوی که رفاه و عدالت اجتماعی برای همه مردم ایران فراهم شود، تضمین کند. ۴- جنبش سبز با عنایت به لزوم تامین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار و طبقات اجتماع، بر پیوند با اقشار متوسط و کم درآمد اجتماع -که در برابر فشارهای اجتماعی/سیاسی ضعیف‌تر هستند- تاکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب حقوق اساسی مردم به<br />با ۴۰۰ امتیاز و ۲۳۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089445">نظرات</a>
 


بیانیه 18 این مرد بزرگ را خواندم . آنجایی که می گوید مردم بین بد و بدتر انتخاب کردند ، فروتنی و آنجایی که فریاد می زند با قامتی سرافراز گرچه مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم شجاعتی بی مثال را به خاطر می آورد . او کسی است که 25 خرداد ، به مردمی که زجه می زدند از ظلمی که به آنها رفت ، امیدواری داد و گفت که مردانه می ایستد و چه وفادارنه به عهدش پای بند ماند . خانواده اش در محاصره ، همسر عزیزش آماده شهادت در راه آزادی ، خواهرزاده تنی و دهها فرزند خوانده شهید دیگرش در زیر خروارها خاک و او همچنان سرو قامت ایستاده است. خون سهرابها و نداها را حفظ کردی میرحسین. درود بر تو . نام تو بر تارک تاریخ این مرز و بوم برای همیشه ثبت شد. <br />با ۲۳۶ امتیاز و ۲۱۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089509">نظرات</a>
 


همین الان یکی از دوستام به من خبر داد که میدان انقلاب به طرز وحشتناکی از نیروهای امنیتی پر شده به گونه ای که فضا حتی از 22 خرداد هم امنیتی تره. نیروهای گارد و لباس شخصی چهار طرف میدان را پوشش داده اند و فعلا اما هیچ برخوردی با مردم ندارند. اما نکته مهم تر اینه که چیزی نزدیک به 100 موتور سوار به طرف میدان فاطمی حرکت کرده اند و از طرز صحبت فرماندهان این موتور سوارها که انها را به صف میکردند این طور به نظر میرسده که میدان فاطمی خبری شده لطفا اطلاع رسانی کنید <br />با ۲۲۸ امتیاز و ۴۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089685">نظرات</a>
 


حرف من با آقاي كوثر يك چيز است اگر بيانيه موسوي را هم باعث تمسخر وي مي دانيد يك توك پا و نه بيشتر بياييد در اين مملكت و يك نيمچه كاريكاتور خودتان را بكشيد و دو روز بعدش را هم بمانيد تا ببينيم شما كه دست به انتقادتان خوب است شما جقدر حاضريد هزينه بدهيد؟اگر بيانيه هاي موسوي كه همين حدش هم مي تواند به قيمت جانش تمام شود باعث مسخره است کارتون های آنتي سبز شما چه نام دارد؟اگر موسوي اين همه خطاكار و مشكل دار است جايگزين شما چيست؟ <br />با ۲۲۳ امتیاز و ۱۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089248">نظرات</a>
 


توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را جاودانی کرده اند. در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم. "فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض" اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین مى‏مانَد. از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال "رای من کجاست؟" زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟ به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد. امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید." یاران عزیز راه سبز امید یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود.جنبش سبز موجی از گفتگو درباره مسائل مهم و سرنوشت ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است. امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند. و در عین حال علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفتگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند. مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است. توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده اند: طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو هرکس از او نشانی دارد ما را کند خبر این هم نشان ما یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر* یاران سبز راه امید در آغاز سال جدید صبر و استقامت، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم می شود. طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقه ها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راه حلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راه آهن بودند کسانی که می گفتند میان بد و بدتر، بد را انتخاب می کنند و این انتخاب پیوستگی آن زنجیره محکم به‌یاد ماندنی را ممکن ساخت. اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیت پذیری برای انتخاب این و یا آن شروع می شود. این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید. "تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین" و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتری‌جویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است. ریشه ها و اهداف ۱- بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوامفریبانه در تعاملات بین المللی، فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد. ۲- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد. ۳- جنبش سبز حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی خود را جلوه گر ساخته است. ۴- بازخوانی تجربه معاصر در تلاش برای تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان میدهد که تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاءسطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت موثر احزاب و تشکل ها وهمچنین زمینه پردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد و این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار می گیرند. راه‌کارهای بنیادین ۱- جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی فراگیر است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی هرگونه مطلق نگری شرک آلود، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش تاکید دارد. دیده بانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و به خصوص صاحبان اندیشه و عمل امری حیاتی است که می تواند جنبش را از لغزش به ورطه تمامیت خواهی و فساد بر حذر دارد. ۲- در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر ومخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه توزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز می انگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست ۳- گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی –واقعی و مجازی- و تعمیق فضای گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است. ۴- جنبش سبز در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیرملی وخارجی، در جستجوی راهی منزوی همراه با دگر ستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصب آلود نمیشود. عدالت، آزادی، استقلال، کرامت انسانی و معنویت ارزشهای جهانی هستند و تجربه آموزی از ملتهایی که برای دستیابی به این ارزشها تلاش کرده اند و همچنین استقبال از نقد و نظر مشفقانه همه آزدیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و کرامت انسانها تلاش می کنند از دیگر راه کارهای جنبش است. هویت سبز گنجینه ایرانی- اسلامی: ۱- جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند. ایجاد پیوند میان میراث ایرانی-اسلامی و شوق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از حکومت تنها راه حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجسته آن در جامعه ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحه امور جای می گیرند. ۲- رمز بقای تمدن ایرانی- اسلامی همانا همزیستی و همگرایی ارزش های دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت‌های ملی تاکید می ورزد و در این راه تقدس‌زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی‌بخشی درباره ویژگی های هویت آفرین آیین های ملی و مذهبی را وجه همت خویش قرار می دهد. ۳- ملت ایران در تاریخ مبارزات خویش برای کسب آزادی و استقلال، بارها خودباوری و اتحاد بر سر اصول را به نمایش گذاشته است. جنبش سبز ملت ایران با اتکا به این میراث گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی در تلاش برای تحقق اهداف خویش، دستیابی به اجماع آگاهانه بر خصیصه های هویت آفرین و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مورد نظر دارد و این امر را تنها با تکا به عقلانیتی میسر می داند که حاصل جمع خردهای مختلف و مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد. ۴- جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید. جنبش "ایران را متعلق به همه ایرانیان می داند". حق حاکمیت مردم ۱- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات به عنوان مناسب ترین شیوه تحقق این اصل مدنظر این جنبش قرار می گیرد. براین اساس، جنبش سبز تلاش های خود برای صیانت از آرای مردم را تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاقابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رای و خواست مردم منشا مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز اعمال هر گونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم وحقوق بنیادین آانها دانسته و با آن مبارزه میکند. ۲- دستیابی به اهدافی چون آزادی و عدالت تنها بر پایه توجه به منافع ملی و حفظ استقلال میسر است. جنبش سبز با آگاهی از این امر، نسبت به هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مبارزه می کند و این مسئله را در زمره موازین محوری خویش می داند. ارزش های جنبش سبز کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت ۱- نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی وحقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمی تواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری، مدارا، گفتگو، حل مسالمت آمیز مناقشات و صلح طلبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانه شبکه های اجتماعی غیر دولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است. ۲- جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار می دهد. این جنبش با اعتقاد به اینکه "مردم" تنها قربانی خشونت در هر زمینه ای خواهند بود، گفتگو، مبارزه مسالمت آمیز و توسل به راهکارهای غیر خشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. جنبش سبز با توجه به شرایط و مقتضیات، از کلیه ظرفیتهای مبارزه مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد. عدالت، آزادی و برابری ۳- عدالت جایگاه والایی در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز به خود اختصاص می دهد. توزیع عادلانه امکانات، چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام شود. گسترش عدالت در جامعه تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم بر کشور – در عرصه داخلی و خارجی- کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادها و قدرت های سیاسی، طبقاتی و اقتصادی عمل کند و بتواند توسعه اقتصادی و ترقی کشور را به نحوی که رفاه و عدالت اجتماعی برای همه مردم ایران فراهم شود، تضمین کند. ۴- جنبش سبز با عنایت به لزوم تامین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار و طبقات اجتماع، بر پیوند با اقشار متوسط و کم درآمد اجتماع -که در برابر فشارهای اجتماعی/سیاسی ضعیف‌تر هستند- تاکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب حقوق اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تاکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، یگانه راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را "حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش" در تمامی ابعاد می داند. ۵- برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی است که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن تاکید دارد. نفی هرگونه انحصار فکری، رسانه ای و سیاسی و همچنین مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحه اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطه سیاسی (استبداد و انحصار طلبی)، اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و فرهنگی (وابستگی و تقید فکری) تلاش شود. جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هر گونه تبعیض جنسیتی و حمایت از حقوق اقلیتها و اقوام تاکید ویژه دارد. ۶- جنبش سبز بر این باور است که امنیت تنها امنیت دولت نیست، امنیت انسانی تک تک شهروندان ایرانی است. امنیت برای آحاد مردم باید برقرار شود تا آزاد از ترس و رها از نیاز تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخله نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی، هر گونه دخالت افراد غیر مسول در امور انتظامی و سلطه نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی مخل امنیت دولت و ملت است. استقلال قوه قضاییه، عدم مداخله نیروهای نظامی در امور سیاسی و اقتصادی و برخورد با سازمان دهندگان و اعضاء گروههای موسوم به لباس شخصی از خواستهای جدی جنبش سبز است. ۷- اجرای تمامی اصول قانون اساسی و به ویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم) هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش سبز است. ۸- آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیر قانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروهها و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش های کارگری، جنبش های اجتماعی و امثال آن، و همچنین محاکمه عادلانه آمران و عاملان تقلب در انتخابات، شکنجه و کشتن معترضان به نتیجه انتخابات، و افشاء و محاکمه نظریه پردازان و حامیان خشونت در لایه های مختلف حکومت از راهکارهای روشنی است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. اخلاق مداری و احترام به خلاقیت های فردی و اجتماعی ۱- با کمال تاسف باید اذعان کرد که اتخاذ سیاست های نادرست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از سوی حاکمان به افول اخلاق و تنزل سطح سرمایه اجتماعی در جامعه منجر شده است. جنبش سبز با تاکید بر ضرورت احیای اخلاق به مثابه فصل مشترک و پیوند دهنده حیات اجتماعی مردم ایران، در مبارزات خود برای اجرای حقوق ملت، کاملا نسبت به اصول اخلاقی پایبند خواهد بود. ۲- جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. مرور تجربه تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها همواره و در بزنگاههای تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک والای خویش را به منصه ظهور رسانده اند و با تکیه بر قوای خلاقه خویش، راه را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته اند. جنبش سبز بر پایه اصول و مبادی بنیادین خود، با تکیه بر شبکه های اجتماعی بر فهم، اندیشه و نوآوری های مدنی ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون عدالت و آزادی را به شکوفایی این خلاقیت ها منوط می داند. شعار "هر ایرانی، یک ستاد" اینک می تواند به شعار "هر ایرانی، یک جنبش" تبدیل شود. قانون گرایی و مذاکره ۱- جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی انقلاب اسلامی و با اتکا به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفته پس از انقلاب – به خصوص در عرصه روابط ملت و دولت- برپایه میثاق مشترک مردم ایران یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است. ۲- در این راستا، "اجرای بدون تنازل قانون اساسی" راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون و الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر شده است رهایی یافت و در راه ترقی و توسعه میهن گام برداشت. جنبش سبز در عین حال کاملا توجه دارد که قانونگرایی به معنای استفاده ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیله اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان قرار نگیرد و خشونت، بی عدالتی و تبعیض قانونی نشود. ۳- قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد. ۴- گسترش جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی در زمره اصول اساسی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی و همچنین کاستن از تبعات ناخوشایند بحران موجود مستلزم مذاکره و گفتگو میان نمایندگان گروه‌های مختلف فکری و سیاسی است و در این راستا از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند. ۵- این جنبش خواهان قدرت بخشی به اقتصاد کشور در صحنه بین‌المللی و سرمایه گذاری و افزایش قدرت خرید مردم ایران است. جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزتمند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شان ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است. همراه کوچک جنبش سبز میرحسین موسوی<br />با ۲۲۱ امتیاز و ۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089453">نظرات</a>
 


. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. <br />با ۲۰۷ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089455">نظرات</a>
 


میرحسین موسوی به مناسبت سالروز انتخابات ریاست جمهوری بیانیه ای صادر کرد. نخست وزیر ۸ سال کشور در این بیانیه منشوری برای جنبش سبز تدوین نموده که شامل اهداف، راهکار ها و هویت جنبش سبز است و آن را به عنوان متنی پیشنهادی برای جنبش سبز در معرض دید و قضاوت افکار عمومی و صاحبنظران قرار داده است. به گزارش کلمه متن بیانیه ۱۸ و منشور جنبش سبز به شرح زیر است : اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم...<br />با ۱۸۰ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089464">نظرات</a>
 


امروز 25 خرداد سالروز حضور میلیونی سبزها یکبار دیگر میدان انقلاب به حالت امنیتی درآمد.حضور انبوه نیروهای سرکوبگر در اطراف میدان نگاه عابرین را به شدت متوجه خود می ساخت.نیروهای سرکوبگر یگان ویژه که آرایشی ویژه گرفته اند در اطراف میدان حضور دارند .در همین حال حرکت ون های حامل نیروهای سرکوبگر به سوی 4 راه ولیعصر نشان از امنیتی شدن اغلب نقاط تهران می دهد.<br />با ۱۷۳ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089567">نظرات</a>
 


اغلب افرادی که امروز در خیابان های تهران حضور داشتند شاهد حضور چشمگیر و بسیار گسترده نیروهای سرکوبگر در میادین اصلی و برخی نقاط نیز حتی در میادین فرعی بوده اند.از آنجائیکه امروز مصادف با سالروز حضور میلیونی و غرور آفرین مردم در 25 خرداد 1388 است شاید بتوان این حضور را مبنی بر ترس و وحشت کودتاچیان از حضور مجدد تلقی نمود اما با اندکی بدبینی شاید بتوان پا را فراتر از این حدس گذارد و خطری دیگر را احساس نمود.به هر روی این حضور انبوه نیروهای سرکوبگر در اقصی نقاط تهران نیازمند هشیاری بیش از حد فعالین می باشد.پس از ضرباتی مکرری که کودتاچیان در 14 خرداد و 22 خرداد خوردند و رفتار بی شرمانه شان در قم چندان دور از انتظار نخواهد بود که دست به کارها و حرکتهای غیر قابل باوری بزنند ..هشیاری ما لازمه وضعیت کنونی است <br />با ۱۷۰ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089730">نظرات</a>
 


خبر کاملا موثق ساعت 15:30 عصر روز 25 خرداد ، حضور انبوه نیروهای ضد شورش مسلح به سلاح گرم در برخی مناطق تهران ، میدان فاطمی ، مترو مفتح ، خیابان ولیعصر عباس آباد ، تحت طاووس ، حضور این نیروها بسیار قابل توجه و غیر منتظره می باشد حتی در برخی میدان های فرعی نیز این نیروها حضور دارند <br />با ۱۵۹ امتیاز و ۲۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089676">نظرات</a>
 


توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را جاودانی کرده اند. <br />با ۱۴۱ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089457">نظرات</a>
 


از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال "رای من کجاست؟" زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟ به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد. امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید." یاران عزیز راه سبز امید یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود.جنبش سبز موجی از گفتگو درباره مسائل مهم و سرنوشت ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است. امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند. و در عین حال علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفتگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند. مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است. توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده اند: <br />با ۱۳۴ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089481">نظرات</a>
 


مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران، در نامه ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از دریافت یک نشان دولتی با عنوان 'مدرک درجه یک هنری' خودداری کرد. خانم زندی در نامه ای خطاب به سید محمد حسینی با اعتراض به 'تهاجم به حرفه عکاسی و عکاسان' و 'ناامنی حرفه ای و جانی عکاسان ایران' نوشت که برای گرفتن این نشان، 'دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کند'. در نامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از او دعوت شده بود که در همایشی با حضور هفتاد هنرمند دیگر و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران شرکت کنند و نشان هنری بگیرند. مریم زندی در بخشی از نامه خود به سید محمد حسینی نوشته است: "متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفه شان، مورد ضرب و شتم و زندان قرار گرفته اند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفه ای و غیرحرفه ای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دست گرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقه ای میسر نمی باشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم." پس از انتخاب جنجال برانگیز ریاست جمهوری ایران در سال گذشته، شماری از عکاسان مطبوعاتی به اتهاماتی نظیر تبلیغ علیه نظام بازداشت شدند. تعدادی از عکاسان مطبوعاتی از جمله حسن سربخشیان، جواد منتظری، و مجید سعیدی نیز ناچار به ترک ایران شدند و اکنون در خارج از این کشور به سر می برند. در تازه ترین حکم قضایی در این زمینه محمدرضا نسب عبداللهی، روزنامه نگار اهل شیراز که پیشتر به دلیل انتشار عکس صندوق های رای "شمارش نشده" در کتابخانه مرکزی شیراز، به "تبلیغ علیع نظام" متهم شده بود، به هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده است. خانم زندی در پایان نامه اش نوشته است که "تا زمانی که شرایط چنین باشد"، از دریافت "چنین نشان هایی" معذور است. مریم زندی پیشتر از بروز مشکل ممیزی چاپ کتاب عکس هایش از رویدادهای انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران خبر داده بود. خانم زندی با اشاره به کتاب مجموعه عکس ها از دوران انقلاب که از ماه ها پیش در انتظار مجوز از اداره کتاب وزارت ارشاد ایران است، گفته بود: "این اداره از من خواسته که عکس های انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکس ها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم." او درباره این عکس ها گفته بود: "این عکس ها سند تاریخی هستند و کم و زیاد نشده اند. این عکس ها روایت تاریخ، بدون کم و کاست است پس کسی نمی تواند درباره نادرستی آنها صحبت کند." "به من گفته اند که در حال بررسی علمی این عکس ها هستند. من نمی دانم عکس های انقلاب را چگونه می خواهند بررسی علمی کنند. مگر چه چیز این عکس ها عجیب است." مریم زندی از عکاسان پرکار ایران است که تا کنون چندین جلد کتاب از مجموعه عکس هایش منتشر شده است و مجموعه پرتره هایش از بازیگران سینما و تئاتر، نویسندگان و شاعران در چند جلد و با عنوان "چهره ها" شهرت زیادی دارد.<br />با ۱۳۲ امتیاز و ۱۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2090046">نظرات</a>
 


تحول سبز: در آستانه سفر محمود احمدی نژاد به استان چهارمحال و بختیاری اخبار رسیده حاکی از اجبار دانش آموزان برای حضور در مراسم استقبال از وی را دارد، به طوری که برای نمونه در دبستان دخترانه صفر پور شهرکرد مسئولان مدرسه با تماس با والدین به آنها گفته اند چنانچه فرزندانتان در روز استقبال در مدرسه حاضر نشوند در سال آینده تحصیلی از ثبت نام آنها معذوریم. بنا به گزارشات رسیده به تحول سبز، تبلیغات پرهزینه سازمانهای دولتی برای حضور مردم در این مراسم از چند روز قبل سطح شهر با صدها بنر و پلاکارد که هزینه‌های بالایی را متوجه شهرداری و ادارات و سازمان‌های دولتی می‌کند‌، پر شده است و مدارس و ادارت به سازماندهی دانش‌آموزان و کارمندان برای حضور و استقبال از رئیس دولت پرداخته اند‌، تا آنجا که کادر بیمارستان‌ کاشانی شهرکرد خبر از فشار بر پزشکان و کادر درمانی بیمارستان‌ها و مراکز درمانی برای حضور در سخنرانی محمود احمدی‌نژاد می‌دهند. این سفر در حالی است که هنوز مصوبات دور اول سفرهای استانی احمدی نژاد اجرایی نشده که میتوان به پروژه پتروشیمی لردگان و راه آهن شهرکرد اشاره کرد. استان چهارمحال و بختیاری با یک درصد از جمعیت ایران بیش از ۱۱ % آب شیرین کشور را داراست و دارای منابع معدنی و ذخایر نفتی می باشد ولی در حال حاضر جزو استانهای محروم کشور میباشد که نرخ بیکاری ۱۶% را نیز دارد .<br />با ۱۲۲ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089351">نظرات</a>
 


در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم. "فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض" اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین مى‏مانَد. از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال "رای من کجاست؟" زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟ به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد.<br />با ۱۱۷ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089488">نظرات</a>
 


<br />با ۱۱۷ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089782">نظرات</a>
 


به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد. امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید."<br />با ۱۱۵ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089575">نظرات</a>
 


با تکامل فکری فرزندان یک جامعه امکان بهبود کیفیت شرایط اجتماعی فراهم می شود.علایمی نشان می دهد که مرتبه ی دید اکنون ما در حالی که فضا پر از خشونت است ;بنظر می رسد یک گام ارزنده ای بسمت کاهش خشونت ایرانی علیه ایرانی بر می دارد.خشونتی که ویرانگر است و تیره .با توهم شکوه ،فضیلت و بهستی می آید اما نابودگر همه ی آنهاست و هستی ;در عطش "هارمونی"نو یا خیال "مدینه فاضله"ریشه ها را آتش می زند و نظم ها را بر می اندازد.امروز می بایست کوشید از دایره ی این خشونت بیشتر دور شد ،ریشه های خشونت را خشکاند و هم زمان گام هایی به سمت مهر برداشت تا مام میهن بیش از این سوگوار فرزندان خود نباشد.مادرمان ایران دیریست سوگوار است،آری دیریست سوگوار است. شیوه ی رفتار شما آقای تاج زاده که نقدی بر گذشته ی خودتان بود و تقدیم به "ندای سبز "گردید یک گام خردمندانه و شجاعانه بود.امید هست که دیگران نیز مسوولیت گذشته ی خود را به داوری بنشینند .چه بسا فکر و تن من زمانی بخشی از کلیت استبداد بوده و ما گارگزار آن بوده ایم ،اگر چه ممکن است اکنون فاصله ای با آن گرفته ایم اما اینک آن بخش از من گذشته ی اسیر استبداد باقی است،با نقد صحیح از عملکردهای پیشین و پذیرش مسوولیت اعمال ،درهای اسارت گشوده می شود.با هم آزاد شویم در سرزمین آزادگان.<br />با ۱۱۴ امتیاز و ۱۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089333">نظرات</a>
 


جرس: جریان شناسی حمله سازمان یافته به بیوت علما و مراجع، محور گفت و گوی جرس بود با محمد جواد اکبرین. وی ازمثلث قدرتی نام می برد که حمله به بیوت مراجع را سالهاست هدایت و سازماندهی کرده و منتقدان و مخالفان رهبری را رصد می کند. حلقه ای که از حسینیان، محسنی اژه ای، محمدی گلپایگانی، سلیمی تا رسایی و استاد آقا را در خود جا داده است. وی از نقش آقای خامنه ای در این جریان می گوید و نشست صمیمی بین ضلع های این مثلث با ولی فقیه در آخرین سفر محرمانه رهبری به قم و خواستار انتشار این فیلم است. در این گفت وگو اکبرین با تشریح رابطه سه ضلع مثلث حمله به مراجع و منتقدان، به هتاکی های اخیر به نواده آیت الله خمینی می پردازد و خاطرنشان می کند: یکی از کسانی که در آینده این کشور نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و هم قدرت فقهی دارد و هم وجاهت سیاسی، آقای سید حسن خمینی است. محمد جواد اکبرین، هر چند که دانش آموخته حوزه و دانشگاه است، ولی خود را دانش آموز مدرسه روزنامه نگاری می داند. سالهاست که در کنار دین پژوهی، فلسفه و الهیات با ده ها رسانه فارسی زبان و خارجی همکاری کرده است و شاید این وجهه ازکارش از دیگر فعالیتهای علمی و دینی اش پررنگتر باشد. وی در سال هفتاد ونه، با حکم دادگاه ویژه روحانیت، به اتهام نگارش مقالاتی در روزنامه های اصلاح طلب به یک سال زندان محکوم شد. متن این گفت و گو را می خوانید: <br />با ۱۱۲ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089287">نظرات</a>
 


تحول سبز: میرحسین موسوی به مناسبت سالروز انتخابات ریاست جمهوری بیانیه ای صادر کرد. نخست وزیر ۸ سال کشور در این بیانیه منشوری برای جنبش سبز تدوین نموده که شامل اهداف، راهکار ها و هویت جنبش سبز است و آن را به عنوان متنی پیشنهادی برای جنبش سبز در معرض دید و قضاوت افکار عمومی و صاحبنظران قرار داده است. به گزارش کلمه متن بیانیه ۱۸ و منشور جنبش سبز به شرح زیر است : بسم الله الرحمن الرحیم در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم. "فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض" اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین مى‏مانَد. از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال "رای من کجاست؟" زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟ به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم.<br />با ۱۱۰ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089477">نظرات</a>
 


همزمان با سالگرد به خاک و خون کشیده شدن مردم بی گناه و دانشجویان دانشگاه تهران، ماموران یگان ویژه پلیس تهران برای جلوگیری از اعتراض مردمی در بهشت زهرا مستقر شده اند. این ماموران هرگونه تحرکی را زیر نظر دارند و از تجمع تعداد زیادی از مردم بر سر مزار شهدا جلوگیری می کنند. بر اساس این گزارش، در سطح شهر نیز حضور ماموران لباس شخصی بسیج در محدوده خیابان انقلاب مشهود است و تعداد نیروهای پلیس نیز بیشتر از روزهای عادی است. خانواده هاي سهرات اعرابي , محرم چگيني , رامين رمضاني و علي حسن پور علي رغم همه خط ونشان كشيدن هاي حكومت آخوندي , قصدبرگزاري مراسمي دراولين سالگرد به شهادت رسيدن عزيزانشان را دربهشت زهرادارند . <br />با ۱۱۰ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089574">نظرات</a>
 


استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت:« حتی جزوه درسی برادران شهیدم که در انباری منزل بود را هم درآوردند و جالب آنکه تنها چیزی که از منزل ما بردند دستخطی زیبا از آقای خاتمی بود که تولد محمدرضا را به او تبریک گفته بود و فرزندم این دستخط زیبا را قاب گرفته بود و روی چمدان خود گذاشته بود تا همراه خود ببرد.» جلایی‌پور ادامه داد:« آقایان گفتند این دستخط یکی از سران فتنه است و ما باید همراه خود ببریم.» تحول سبز:پدر محمدرضا جلائی‌پور با انتقاد شدید از برخورد روز گذشته ماموران امنیتی با فرزندش ضمن ابراز نگرانی از وضعیت محمدرضا جلائی‌پور گفت:« آیا ما قاتل و دزد هستیم که اینگونه به حریم خانواده ما تجاوز می‌کنند و به صورت غیراخلاقی فرزندم را بازداشت می‌کنند؟» دکتر حمیدرضا جلائی‌پور در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، ضمن تائید دستگیری فرزندش اظهار داشت:« برای محمدرضا بعد از گذراندن سه ماه حبس در سلول انفرادی و باقی قضایای که بر او گذشت اخیرا توسط قاضی منع تعقیب صادر و ۲۰۰ میلیون وثیقه سپرده شده نیز آزاد شده بود.» وی ادامه داد:« فرزندم در دو هفته اخیر پیگیر گرفتن پاسپورت خود بوده است تا بعد از نزدیک به یکسال دوری بتواند نزد همسر خود برود.» مدیر مسئول روزنامه های توقیف شده جامعه و نوسازی تصریح کرد:« مسئولان قضایی به ریاست جمهوری برای دادن پاسپورت به فرزندم نامه زده بودند و قرار بود که دیروزتوسط دادسرای اوین پاسپورت تحویل محمدرضا شود اما به دلیل عدم حضور قاضی قرار بود که امروز به او تحویل داده شود.» وی افزود:« با این حال کارشناس پرونده فرزندم خیلی محترمانه به محمدرضا زنگ زد و به او گفت که پاسپورت را خودم به تو می‌دهم، محمدرضا برای گرفتن پاسپورت به محل قرار که مسجد ضرابخانه بود رفت، بعد از گذشت مدتی زنگ خانه به صدا درآمد و من فکر کردم که محمدرضا است و پاسپورت را گرفته است اما ناگهان پنج مرد درشت اندام به خانه ریختند و بدون نشان دادن حکم تمام اتاق‌ها را زیر و رو کردند و حتی به خود اجازه دادند که وسائل و لباس‌های همسرم را نیز مورد بازرسی قرار دهند.» جلایی‌پور یادآور شد:« آن‌ها از تمامی مراحل تفتیش خود فیلم‌برداری می‌کردند اما از عکس شهدا و آیات قرآنی که محمدرضا خطاطی کرده بود و جانمازهایی که پهن بود فیلم نمی‌گرفتند، به آن‌ها گفتم از این‌ها هم فیلم بگیرید تا بدانند با چه خانواده‌ای دارند اینگونه برخورد می‌شود.» استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت:« حتی جزوه درسی برادران شهیدم که در انباری منزل بود را هم درآوردند و جالب آنکه تنها چیزی که از منزل ما بردند دستخطی زیبا از آقای خاتمی بود که تولد محمدرضا را به او تبریک گفته بود و فرزندم این دستخط زیبا را قاب گرفته بود و روی چمدان خود گذاشته بود تا همراه خود ببرد.» جلایی‌پور ادامه داد:« آقایان گفتند این دستخط یکی از سران فتنه است و ما باید همراه خود ببریم.» وی یادآور شد:« بر اثر این برخوردها همسر من از حال رفت. من به این آقایان گفتم مگر رهبر انقلاب تاکید بر تقوا نمی‌کنند پس تقوای شما کجا رفته است؟ چرا اینگونه به خانه من می‌آئید و حتی یک مامور زن هم همراهتان نیست؟» جلایی‌پور تاکید کرد:«محمدرضا بعد از آزادی از زندان هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته و اکثر وقت خود را صرف اتمام تز خود می‌کرد، تنها جرم محمدرضای من این است که در انتخابات برای آقای خاتمی و سپس آقای موسوی فعال بوده است و غیر از آن فعالیت سیاسی دیگری نداشت.» این استاد دانشگاه تصریح کرد:« مگر فرزند من که رتبه یک کنکور و دارنده مدال طلای المپیاد است یک قاتل و دزد است؟ مگر من استاد دانشگاه کسی را کشته‌ام که اینگونه به خانه من می‌ریزید و به صورت غیراخلاقی و علی‌رغم اینکه در این دو هفته فرزندم حداقل چهار ساعت در روز در دادسرا بوده و او را بازداشت نکردند و ناگهان اینگونه به خانه می‌ریزند بازداشت می‌کنند؟ چرا دروغ می‌گویند؟» جلایی‌پور گفت:« فرزندم در آن هنگام به این افراد یادآور شد که به تمام اتهامات پاسخ داده و قرار منع تعقیب او هم صادر شده، اما جالب آنکه یکی از ماموران گفت یادتان باشد که آقای احمدی‌نژاد برای دور سوم هم سر کار هست، سئوال من این است که این افراد مامور امنیتی هستند یا عضو حزب و گروه سیاسی که اینگونه بی‌پروا به اظهارنظر سیاسی می‌پردازند؟» فرماندار پیشین مهاباد خاطر نشان کرد:« در حال حاضر هیچ خبری از محل نگهداری محمدرضا در دست نداریم و نگران وضعیت او هستیم، فرزندم می‌توانست در این مدت خاطرات خود از زندان را بنویسد و منتشر کند و ده‌ها کار و فعالیت سیاسی دیگر بکند اما نکرد و متاسفم که اینگونه با محمدرضا برخورد می‌کنند.»<br />با ۱۰۹ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089377">نظرات</a>
 


میر حسین در بیانیه هجدهم خود از تکثر گرایی و مخالفت با انحصار طلبی سخن به میان آورد.بی شک فعالیت قانونمند و آزادانه احزاب گوناگون می تواند تنها دریچه ی برای نیل بدین مقصود تلقی شود.حضور احزاب در یک چهارچوب نوین طراحی شده که از نیازهای آتی جنبش می باشد می تواند راهگشا و کمک مهمی در به نتیجه رسیدن خواسته ها و مطالبات ملت باشد .مطالباتی که در یک بستر مناسب شکل گرفته و فارغ از شور وهیجان کاذب در حال رشد و نمو است و این کودک یکساله که قدمتی صد ساله دارد اکنون توانایی های بیشماری را در خویشتن می بیند .از اینرو یکی از نیازهای مبرم برای به نتیجه رسیدن این بستر مناسب فعالیت آزادانه احزاب نه در یک قانون پوسیده و متحجر همچون ماده 10 قانون احزاب می تواند کمک بزرگی در جهت پیشرفت جنبش نماید. حضور احزاب گوناگون و فعالیت آنها با گرایشات مختلف می تواند این سخن و این بیانیه را به سوی واقعیتی ایده آل و نیازی یکصد ساله سوق دهد .شما که تا کنون با رفتار خود این تکثر گرایی را مفهومی واقعی بخشیده اید امیدوارم برای آینده جنبش آزادی احزاب را در دستور کار خود قرار دهید تا همین روند تضارب افکار بتواند نیاز امروز ملت مان را پاسخگو باشد.بی شک در این میان احزابی که مقبولیتی مردمی دارند رشد و پیشرفتشان چشمگیرتر خواهد بود و این خود متضمن آینده ای درخشان برای میهن خواهد بود<br />با ۱۰۵ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089487">نظرات</a>
 


تجمع مادران عزادار در قطعه 257 و حضور نيروهاي امنيتي<br />با ۱۰۴ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089821">نظرات</a>
 


در 25 خرداد بدون هيچ دعوتي براي راهمپيمايي و يا تجمع.. نيروهاي سرکوبگر به صورت چشمگيري در تهران درحال افزايشند ..مطمينا بي دليل نيست..مردم هشيار باشيد <br />با ۱۰۳ امتیاز و ۱۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089819">نظرات</a>
 


بهشت زهرا : امروز حدود1000 مامور در بهشت زهرا و اطراف قطعه 257 گسيل كرده اند تامانع شكل گرفتن مراسم سالگرد شهدا شوند , يكي از پدران شهدا گفت : خانواده ها حق داشتن بلندگو و نوحه سرايي ندارند . قطعه راهم كامل بسته اند . اما ما به هر قيمت ميخواهيم مراسم سالگرد عزيزانمان را برگزار كنيم <br />با ۹۱ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089878">نظرات</a>
 


در آستانه سفر محمود احمدی نژاد به استان چهارمحال و بختیاری اخبار رسیده حاکی از اجبار دانش آموزان برای حضور در مراسم استقبال از وی را دارد، به طوری که برای نمونه در دبستان دخترانه صفر پور شهرکرد مسئولان مدرسه با تماس با والدین به آنها گفته اند چنانچه فرزندانتان در روز استقبال در مدرسه حاضر نشوند در سال آینده تحصیلی از ثبت نام آنها معذوریم. تبلیغات پرهزینه سازمانهای دولتی برای حضور مردم در این مراسم از چند روز قبل سطح شهر با صدها بنر و پلاکارد که هزینه‌های بالایی را متوجه شهرداری و ادارات و سازمان‌های دولتی می‌کند‌، پر شده است و مدارس و ادارت به سازماندهی دانش‌آموزان و کارمندان برای حضور و استقبال از رئیس دولت پرداخته اند‌، تا آنجا که کادر بیمارستان‌ کاشانی شهرکرد خبر از فشار بر پزشکان و کادر درمانی بیمارستان‌ها و مراکز درمانی برای حضور در سخنرانی محمود احمدی‌نژاد می‌دهند. <br />با ۸۲ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089906">نظرات</a>
 


به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم. خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست. اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد. امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید."<br />با ۸۱ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089582">نظرات</a>
 


امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟ چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: "کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید."<br />با ۸۰ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089615">نظرات</a>
 


خانواده شهید سهراب اعرابی، محرم چگینی و علی حسن پور، سه تن از خانواده های شهدای بیست و پنج خرداد در گفتگو با جرس اعلام کردند: علی رغم تمامی تهدید ها و فشارها، فردا به مناسبت سالگرد این شهدا به بهشت زهرا خواهند رفت تا در کنار عزیزان خود، یاد از دست رفتگان راهپیمایی مسالمت آمیز سال گذشته را گرامی بدارند. به گزارش جرس، مادر سهراب اعرابی، یکی از کشته شدگان راهپیمایی ۲۵ خرداد، خبر از حمله خشونت آمیز برخی از نیروها به منزل شخصی خود می دهد و ضمن اعتراض شدید خود به عدم تامین امنیت خانواده شهدا توسط دولت جمهوری اسلامی، می گوید: باید اعلام کنند اینها چه کسانی هستند که همسایه و اهالی شهرکی که سهراب متعلق به آن است را آزار می دهند و با حمله وحشیانه ای که تنها از مغول ها و شعبان بی مخ ها بر می آمد، به منزل شخصی مان یورش برده اند و دو تا شمعی که همسایه ها برای سالگرد سهراب روشن کرده بودند را با خشونت خاموش کرده اند. برای همین از همین جا اعلام می کنم، من تامین امنیت جانی ندارم و اگر فردا اتفاقی برای من افتاد مسوول مستقیم آن را جمهوری اسلامی می دانم. علی چگینی برادر محرم چگینی یکی دیگر از کشته شدگان راهپیمایی بیست و پنج خرداد به جرس می گوید: فردا ساعت پنج تا هفت عصر مراسم یادبود برادرم در بهشت زهرا برگزار می شود و تا کنون نیز بسیاری دیگر از خانواده های شهدا اعلام کرده اند همزمان به بهشت زهرا خواهند رفت. دانشجویان و مردم معمولی زیادی با ما تماس گرفته اند و ما هم به آنها گفته ایم که حضور آنها در مراسم سالگرد برادرم از دیدگاه خانواده هیچ اشکالی ندارد، اما در مورد برخوردهای امنیتی ما هیچ اطلاعی نداریم. لادن مصطفایی، همسر شهید علی حسن پور نیز به جرس می گوید: این حق ماست تا برای سالگرد کسانی که بیگناه و تنها برای یک اعتراض در راهپیمایی بیست و پنج خرداد کشته شده اند، به بهشت زهرا برویم و به عزیزان مان بگوییم که دل مان با آنهاست ، واقعیت این است که همه می خواهند روزی که فرزندان و همسران و یا هر عضوی از خانواده شان به شهادت رسید، حداقل با امنیت کامل بر سر مزار آنها بروند چون می دانیم جرم کسانی که کشته شدند، فقط اعتراض بود که متاسفانه با گلوله جواب شان را دادند. در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ایران، برخی از کسانی که اعضای خانواده آنها در راهپیمایی اعتراضی علیه انتخابات در خیابان کشته شدند، تهدید به سکوت و برخی دیگر با تماس های تلفنی خبرگزاری متعلق به سپاه جمهوری اسلامی ایران، فارس ترغیب به مصاحبه علیه جنبش سبز و برخی دیگر نیز با تلاش های صدا و سیما برای تهیه اعترافاتی علی سران جنبش مواجه شده اند. در این، میان برخی از خانواده های کشته شدگانی که تن به مصاحبه با صدا و سیمای جمهوری اسلامی و خبرگزاری فارس نداده اند اعلام کرده اند، در صورتی که تهدیدات علیه خانواده های کسانی که در راهپیمایی های اعتراضی علیه انتخابات ریاست جمهوری کشته شده اند، ادامه یابد، هرگونه اتفاقی که برای این خانواده ها رخ دهد مسوولیت مستقیم آن با جمهوری اسلامی خواهد بود. پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی که با توجه به فشارها و کنترل های امنیتی وارد شده به خانواده خود، بسیار متاثر و آزرده بود، با صدایی که هم فریاد می زد و هم با بغض همراه بود در خصوص حمله خشونت آمیز ماموران به منزل شخصی خود، مراسم راهپیمایی ۲۵ خرداد سال گذشته و عدم دلایل خود برای نامه به محمود احمدی نژاد و مسایل دیگر جزییات جدیدی را مطرح کرد که متن کامل این گفتگو در پی می آید: خانم فهیمی! فردا سالگرد کشته شدن سهراب و شهدای دیگر در خیابان های تهران است، دلم می خواهد خیلی صریح از شما بپرسیم آیا از بیاینه آقایان موسوی و کروبی که مردم را از آمدن به خیابان منع کردند، دلگیر نشدید وقتی دیدید که قرار نیست مردم بعد از کشته شدن فرزندان شما به خیابان بیایند و در دفاع از حق هموطنان از دست رفته خود، همانند خرداد سال ۸۸ راهپیمایی برگزار کنند؟ راستش را اگر بخواهید بدانید، نه. خیلی هم خوشحال شدم، وقتی بیانیه را دیدم. اینهایی که من دیده ام به هیچ جوانی رحم نمی کنند، جوان کشی برایشان راحت است. اگر باز مردم به خیابان می آمدند به راحتی می کشتند، چرا باید خون جوانان ما را بریزند و بعد هم وقتی پاسخگو نبودند خود جنبش سبز را متهم به ریختن این خون ها کنند. اگر به هر جوانی در خرداد امسال آسیب می رسید انگار سهراب مرا دوباره می کشتند. مردم وقتی بیرون مرا می بینند، محبت شان را نشان می دهند، همبستگی و همدلی هایشان را نشان می دهند و برای مراسم سالگرد امسال نیز بارها به منزل ما آمده اند و گفته اند که می خواهند همراه ما به بهشت زهرا بیایند ولی من نمی خواهم به مردم هیچ آسیبی برسد. اینها بی رحمانه به همسایه های ما به جوان های شهرکی که سهراب متعلق به این شهرک است حمله می کنند و جوانان را می برند. چرا باید جوانان این کشور که فقط اعتراض دارند اسیر دست دولتی شوند که دروغ می گوید؟ کی و چگونه حمله کرده اند؟ تازگی ندارد، در مراسم چهارشنبه سوری آمدند ریختند در شهرک و جوان ها را بردند فقط برای اینکه چند شاخه گل جلوی خانه ما می گذارند، مردم را تهدید می کنند، در مراسم روز عاشورا مثل مغول ها حمله کردند به شهرک. همسایه ها و اهالی شهرک را آزار دادند، وقتی پریشب، همسایه ها چند تا شمع جلوی خانه ما روشن کرده بودند، آقایان به شکل وحشیانه ای به خانه ما حمله کرده اند، شمع ها را هم خاموش کردند و از خشونت آنها همسایه ها اعتراض می کردند آزرده شده بودند. در مراسم های مختلف وقتی مردم یادی از ما می کنند، اینها هم به سرعت حمله می کنند، مثل مغول ها و بدتر از شعبان بی مخ ها، من نمی دانم این همه وحشتی که از مردم دارند کی تمام می شود اما خوب می دانم که این رفتارهای وحشیانه نشان دهنده ضعف یک نظام است. ممکن است با این فشارهایی که یاد کرده اید، مراسمی برای سهراب و شهدای دیگر هم در بهشت زهرا برگزار نشود؟ من کاری به این تهدیدات ندارم، برای مادری که عزیزترین اش را از دست داده است مگر چه چیزی بالاتر از فرزند وجود دارد. من خودم تنها می روم بهشت زهرا . هیچ هراسی هم ندارم. به خدا راضی نیستم به مردم هیچ آسیبی برسد، چند روز است که استرس گرفته ام چون می دانم مردم سهراب را تنها نمی گذارند، دلم آشوب است که مردم بیایند و باتوم بخورند. تنم می لرزد وقتی فکر می کنم جوانی برای همراهی با سهراب بیاید و تنش از خشونت این حکومت زخمی شود. هرکسی هم که با من تماس گرفت، حتی به بستگانم هم گفته ام به بهشت زهرا نیایند، خودم تنها می روم. خانواده شهدای دیگر هم می خواهند فردا بروند بهشت زهرا. می گویید از مردم هیچ توقعی ندارید، از موسوی و کروبی و از سران جنبش سبز چطور؟ به نظر شما آنها باید چگونه همراهی کنند؟ متاسفانه هر کس بخواهد حرفی بزند، طرف مقابل قدرت دارد و جواب هر اعتراضی را با چماق و باتوم و گلوله و زندان می دهد. چه توقعی می توان داشت وقتی فضا تا این اندازه امنیتی است. با اسلحه به مردم و فعالین سیاسی و جنبش سبزی ها حمله می کنند، نمی خواهند باور کنند که یک نیروی عظیمی در ایران وجود دارند که معترض هستند، این مردم معترض در خود ایران وجود دارند و حق شان است که اعتراض کنند. باید به مردم جواب بدهند کسانی که در این کشور اجازه حمل اسلحه دارند چه گروهی هستند و متعلق به کجا هستند، یعنی نیروی انتظامی نمی داند چه کسانی با اسلحه به فعالین سیاسی و به مردم حمله می کنند؟ می گویند نیروهای خودسر حمله می کنند و احمدی نژاد هم که دیشب در برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرده است، دولت ایشان راضی به آزار رساندن مردم نیست و حتی برخوردهای خشنی که با جوانان هم اخیرا صورت می گیرد به دولت ایشان ربطی ندارد. دروغ می گوید. به اسم دولت است، اگر نیست، پس دولتی که توان برقراری امنیت ملت را ندارد دیگر نامش دولت نیست. اصلا فرض کنیم که راست می گویند و نیروهای خودسر می زنند جوانان مردم را لت و پار می کنند، دولتی که نتواند در طول همین یک سال پیدا کند این گروه های خودسر از کجا تغذیه می کنند دولت نیست. این ها آدم را دیوانه می کند، که دهان هر منتقد دولت را بسته اند و بعد می نشیند و می گویند آزادی وجود دارد. بعد هم که می بینند یک سیل عظیم مردم به خیابان می آیند ناگهان وحشت می کنند و گلوله می کشند و بعد هم می گویند خودسر بوده. تا به حال به خود آقای احمدی نژاد یا دولت نامه نوشته اید و همین حرف ها را به آنها هم گفته اید؟ احمدی نژاد رییس جمهور ما نیست که به ایشان نامه بنویسم. خیلی ها ایشان را به عنوان رییس جمهور ایران قبول ندارند. کسی که صدای این همه معترض به نتیجه انتخابات را نمی شنود اصلا مورد قبول ما نیست که بخواهیم برایش نامه بنویسیم. به هر حال ایشان الان رییس دولت است و رسانه های وابسته به دولت ایشان هم می گویند مسوول کشته شدن جوانان سران جنبش و کسانی هستند که به خیابان آمده اند. جنبش خود مردم هستند، موسوی و کروبی در تمام این مدت از حق مردم برای یک اعتراض ساده دفاع کردند، آقایان باید جواب بدهند از چه ترسیدند، وحشت شان از چه بود که معترضان را کشتند و بعد در رسانه و صدا و سیما خانواده ها حتی یک کلمه در مورد این همه آدم که به خاک و خون کشیده شد ننوشته اند. به تازگی نوشته اند و طرح شکایت از موسوی و کروبی را برای کشته شدن شهروندان هم عنوان کرده اند این موسوی و کروبی و جنبش سبز است که باید از صدا و سیما و دولت شکایت کنند که کشته شدن جوانان را به دروغ انکار می کنند. چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمی آید با خود من مصاحبه نمی کند. من پا برهنه برای انقلاب سال ۵۷ به خیابان رفتم و جمهوری اسلامی شکل گرفت حالا همان جمهوری اسلامی باید پسر جوان مرا در خیابان بکشد؟ من این اجازه را نمی دهم . این من هستم که باید از چنین نظامی شکایت کنم. از هیچ کسی به جز خدا هم نمی ترسم و باور دارم تنها حکومتی که از خدا نمی ترسد می تواند تا این اندازه به مردمش ظلم کند، به مردم اش حمله کند و طاقت چند شاخه گل و شمع را هم در محفل عزاداری ما نداشته باشد و الان هم که با شما حرف می زنم تمام مکالمات ما را دارند شنود می کنند، لحظه به لحظه زندگی ما را تحت نظر گرفته اند و به هر بهانه ای سر و کله شان در شهرک ما پیدا می شود و امنیت را از ما گرفته اند، بگذار صد تا کنترل برای ما بگذارند، به کسانی که صحبت های ما را الان دارند می شنوند از همین جا می گویم؛ من چیزهایی در راهپیمایی های پارسال دیده ام که دیگر از هیچ چیزی نمی ترسم و خوب می دانم چه کسانی به روی مردم گلوله می کشند، دلم با خدا است و شما چون خدا را ندارید تا این اندازه وحشت کرده اید و به جان مردم افتاده اید و شب و روز دور و بر خانه های مردم پرسه می زنید تا مبادا اعتراض کنند. چه چیزی در راهپیمایی پارسال دیده اید؟ خیلی چیزها که بعدا بیشتر و بیشتر خواهم گفت، اما یک نمونه کوچک آن همین است که جلوی چشم های ما به کسانی که با باتوم به جان مردم افتاده بودند پول می دادند، یعنی حتی حساب و کتاب هایشان با باتوم به دستان را چلوی چشم های ما انجام می دادند تا ببینیم و بیشتر بترسیم که اینها برای کشته شدن مردم حاضرند پول خرج بکنند، صدا و سیما این همه پول داده است که یک خانمی را بیاورد تا در مورد کشته شدن ندا فیلم بسازند. آیا در مورد کشته شدن سهراب هم تا به حال هیچ سناریویی ساخته اند؟ من به آنها اجازه چنین کاری را نمی دهم. به خدا مادر ندا خیلی طاقت دارد که این فیلم ها را در صدا و سیما می بیند من پدرشان در می آوردم اگر چنین دروغ های سخیفی را در مورد سهراب تحویل مردم می دادند. باید بیایند اعتراف کنند که سهراب و جوانان دیگر را واقعا چه کسانی کشتند. باید جرات کنند و پای صحبت ما مادران بنشینند. ما حکومت را از آنها نمی خواهیم. حکومت مال خودشان، اما تا جواب ما را ندهند، رهایشان نمی کنیم. تا پاسخ ندهند چه کسی مجوز حمل اسلحه در راهپیمایی های مسالمت آمیز را صادر کرده است و چه کسی مجاز است خون هم وطن خود را بریزد، ساکت نمی شوم. قوه قضاییه و مجلس باید پاسخگو باشند. مشخصا به چه نماینده ای در مجلس نامه نوشته اید؟ من به آقای ابوترابی نماینده مجلس نامه نوشتم، به او گفتم دنبال بچه من بگرد، جوابی نداد، وقتی جنازه بچه ام را پیدا کردم هم حتی یک تماس ساده هم نگرفتند. هم من و هم سهراب در انتخابات همین مجلس شرکت کرده بودیم، این کسانی که در مجلس نشسته اند نماینده های کدام مردم هستند؟ چرا حتی یک خط جواب نامه های مرا نداده اند؟ قوه قضاییه که می گویند مستقل است چرا جواب ما را نداد، همه مردم دیدند من برای پیدا کردن جسد بچه ام چه دردهایی کشیدم اما از این مجلس و از این قوه قضاییه هیچ صدایی در نیامد. من که هرگز به دولت احمدی نژاد نامه نخواهم نوشت اما تا مجلس و قوه قضاییه پاسخ نامه های مرا ندهند، نمی بخشم و ساکت هم نمی شوم. به عنوان آخرین سوال فردا را چگونه می بینید؟ هم سالگرد شهادت سهراب و شهدای دیگر است و هم سالگرد بزرگترین راهپیمایی اعتراضی مردم در سال گذشته. چند شب پیش که به خانه ما حمله کردند و شمع ها را خاموش کردند، معلوم بود که با ایجاد وحشت می خواستند ما را خانه نشین کنند، برای من دیگر هیچ فرقی ندارد که فردا و فردا ها چه بلایی سر خودم می آورند، اگر فردا تمام خانه مرا هم محاصره کنند، باز هم به بهشت زهرا می روم تا به سهراب بگویم، در تمام این یک سال فراموشش نکردیم، به سهراب باید بگویم، تو فقط دنبال رای گمشده ات رفتی، تو به این حکومت، به این شورای نگهبان ، به این انتخابات اعتماد کرده بودی و رای دادی، اما وقتی تو را کشتند، دیگر همه چیز تمام شد، ما دیگر به شورای نگهبان و کسانی که ادعای عدالت دارند به راحتی اعتماد نمی کنیم . از دیدگاه یک نظامی که همه مردم را مجرم می داند شاید با مرگ سهراب همه چیز تمام شده باشد اما باید فردا بروم بالای سر سهراب بایستم و به بگویم: تو را کشتند ولی یک نسل زنده شد، صدای تو و دوستان دیگرت همه جای این کشور شنیده می شود. پسرم در راهپیمایی خرداد ماه سال گذشته دنبال حق اش رفته بود، باید به پسرم بگویم: آرام باش سهراب عزیزم که صدای حق خواهی تو این روزها همه جا شنیده می شود. <br />با ۷۸ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش <br /><a href="http://balatarin.com/permlink/2010/6/15/2089640">نظرات</a>
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته