 اخیرا خبری منتشر شد که خیلی دیده نشد. خبر این بود: "دیگ مرده است" در این خبر به کاهش 36 درصدی بازدید کنندگان این سایت اشاره می کند ومی افزاید ازماه مارچ تا اپریل 2010 این سایت 13.8 میلیون بازدید کننده خود را از دست داده است. اما چرا؟ یکی از عوامل ذکر شده مربوط به باند بازی برای فرستادن لینک های رفقا به صفحه اول این سایت و همچنین استفاده ازدیگ برای افزایش بازدیدکنندگان سایت های یکدیگر است. در واقع کاربران بدون در نظر گرفتن کیفیت لینک، صرفا به دلیل این که از طرف یک "دوست" ارسال شده آن را به صفحه اول می فرستند. این بیماری در بالاترین نیز وجود دارد. تشکیل گروه های زیر زمینی برای داغ کردن لینک هم، استفاده از مسنجر برای خبر کردن از اوضاع لینک های هم و هزاران راه مشابه دیگر نشان از مسیر غلطی است که "ما" کاربران بالاترین در حال طی آن هستیم. این روند باعث می شود به جای شایسته سالاری و داغ شدن لینک های بهتر، شاهد رفیق سالاری باشیم و به مرور زمان فقط کسانی که هم کیش، هم فکر، هم مرام و رفیق ما باشند رغبت به خواندن بالاترین خواهند داشت و این یعنی مرگ بالاترین. در حالی که مزیت سایت هایی نظیر دیگ یا بالاترین در تنوع کاربران و مخاطبان است. به نظر می رسد کاهش بازدیدکنندگان سایت دیگ زنگ خطری برای "ما" باشد تا تجدید نظری در عملکرد خود داشته باشیم. به هوش باشیم که نکند عملکرد ما، کاربران نو رسیده (بالا اولی ها) را به دلیل عدم کسب نتیجه از راه صحیح، به سمت مسیر غلط سوق دهد. فراموش نکنیم که رفیق بازی شاید موجب داغ شدن سریع لینک هایمان شود اما لینک گذاشتن را به آموزش نخواهد داد. هیچگاه نخواهیم آموخت که چگونه درست مطلبی را لینک کنیم تا بهتر دیده شود. با ۳۲۱ امتیاز و ۱۳۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات محمد نوری زاد روزنامه نگار و فیلسماز دربند در پنجمین نامه اش به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی پیش از نماز جمعه چهاردهم خردادماه به وی هشدار داده است که مواظب فتنه های واقعی باشد. اگر که با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوان های اقتدارمان را خواهیم شنید / آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آورده ایم، فراتر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است با ۲۷۵ امتیاز و ۴۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)، حجت الاسلام والمسلمین کروبی درباره سیره حکومتی امام (ره) بیاناتی را ایراد نمودند. در بخشی از این بیانات در مورد امام و جمهوریت گفتند: " جمهوریت را به نام اسلامیت به شدت تضعیف یا تخریب کرده اند و من صریحاً بگویم ما الان خیلی جدی نگران اسلامیت نظام هستیم." ایشان درباره نگاه امام به مرجعیت افزودند: " امام به مرجعیت توجه ویژه ای داشتند که مرجعیت محفوظ بماند و به جایگاه مرجعیت آسیب نرسد" همچنین در مورد سیره امام درباره قانون گرایی افزودند: " امام هم در وصیتشان و هم در عمل و سیره ایشان به شدت مخالف بود که نیروهای مسلح وارد دسته بندی های سیاسی شوند. ، حافظ انقلاب باشند اما در اینکه من یا دیگری هم رأی بیاوریم نیز نباید دخالت کنند" متن بیانات ایشان به شرح زیر می باشد بسم الله الرحمن الرحیم در آستانه سالگرد وفات حضرت امام هستیم. طبق معمول و متداول همه ساله مصاحبه می کردیم، صحبت می کردیم، جلسات شرکت می کردیم گاهی هم سفر شهرستان می رفتیم و انجام وظیفه می نمودیم. متاسفانه امسال تبعات انتخابات و تقلب بی سابقه سال گذشته در انتخابات ریاست جمهوری که حوادث و پیامدهای تلخی هم در این یک سال برای کشور داشت. احساس من و احساس همه این است که عوارض و آثارش سالگرد امام (ره) را هم در بر گرفته و همانند سال های گذشته بدان صورت برگزار نمی شود. البته شکوه و جلال حضور مردم قطعاً در روز ۱۴ خرداد بسیار عظیم و مهم است و حتماً در مناطقی هم چه بسا خودشان و یا بزرگانشان در منطقه انجام بدهند، اما حوادث انتخابات در سالگرد رحلت امام نیز اثر گذاشته است. مثلاً هر ساله سه شب برنامه بود، شب ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ خرداد و همچنین روز ۱۴ و ۱۵ خرداد به مناسبت سالگرد خرداد سال ۴۲٫ لکن امسال تنها روز ۱۴ برنامه دارند، آن هم با برگزاری یک نماز جمعه که هر هفته برگزار می شود. یا اینکه امسال شاهد هستیم نیروهای نظامی بیشتر مصاحبه دارند و نیروهای بسیج و سپاه بیشتر حالت متولی بودن قضیه را دارند اگرچه ستاد و مسئولین محترم آنجا مسئول عملی و کاری هستند و همه چی بر دوش آنها است، لکن مصاحبه می کنند و حتی گاهی هم برای نوه امام تعیین تکلیف می کنند که ایشان هم خیر مقدم بگویند ! خوب ایشان صحبت می کنند و تکلیف خودشان را می دانند که چه کار باید بکنند. به هر جهت امسال بدین شکل شده است که برای من فرصت مصاحبه ای نیست یا می ترسند مصاحبه کنند یا منعکس نمی کنند و یا دستور رسمی است که مطالبی از فلانی ننویسید، بنابراین ما هم مانده بودیم که چه کار کنیم و به چه نحوی انجام وظیفه کنیم که به نظرمان آمد که یک چنین برنامه ای را ترتیب بدهیم و یک بحثی در مورد امام داشته باشیم. منتهی من فکر کردم که در مورد امام می خواهم صحبت کنم آن هم شرایط امسال راجع به ایستادگی و مقاومت امام، راجع به قاطعیت ایشان، راجع به زهد و دور اندیشی امام، راجع به تصمیم گیری هایی که در دوران مبارزه داشت که بن بست را می شکافت. اینها بحث طولانی و مفصلی است که گفته شده و باید برای آیندگان هم گفته شود. ولی من در این فکر بودم که امسال راجع به وضع فعلی خودمان و وضعی که الان در کشور بوجود آمده صحبت کنم. عده ای طوری حرف می زنند که که گویا امام مختص آنهاست و همان ها تابع امام و پیرو خط امام هستند و دیگران از مسیر و راه امام جدا شدند. یعنی هرکس به تقلب در انتخابات اعتراض دارد متهم به عامل موساد و سازمان سیا می کنند و هر گونه تهمت و افترایی به این افراد می زنند، چرا که اینها افرادی هستند که آمدند اعتراض کردند به انتخابات، یا اصلاً بحث انتخابات نیست و انتخابات بهانه است آنها دگرگون شده اند و یا اصلاً آنها از اول منافق بودند و یا اینکه اگر آدمهای درستی هم بودند سوابقشان از دست رفت و در این امتحان نتوانسته اند سربلند بیرون بیایند. آنها فعال و همه بوق ها هم دست آنهاست و این اتهام ها و شعارهای تخریبی را مدام و مستمر تکرار می کنند. ماهم صبر و حوصله کردیم و گاهی هم جواب دادیم اما امروز فکر کردم به مناسبت سالگرد امام چند مطلب تازه و جدید بگویم. اینکه آقایان می گویند اینها از راه امام منحرف شده اند، ما می گوییم نخیر ما از راه امام منحرف نشده ایم و به خاطر راهمان و به خاطر آرمان های امام و مبارزات ملت هم داریم تلاش می کنیم و شما که اشکالی دارید بیائید باهم مناظره کنیم ، هر کسی را که خواستید تعیین کنید و بگویید که از طرف حکومت هست و حاکمیت قبولش دارد و می نشینیم در مقابل مردم و مناظره می کنیم و ملت عزیزمان هم داوری می کنند، که حتی حاضر نشدند و حاضر نمی شوند چون خودشان می دانند که چطور دارند ریشه های انقلاب را می سوزانند و چگونه آرمان های امام را زیر پا گذاشته و انحراف از طرف دیدگاه خودشان در انقلاب بوجود آورده اند و اندیشه های خود را بر اندیشه های امام تحمیل می کنند. حالا من برای اینکه مطلب روشن شود ناگزیرم به نحو کلی چند موضوع و مهم و اساسی که از آرمان های امام بوده و از مبانی امام بوده از محکمات انقلاب اسلامی است و حتماً باید اجرا و عمل شود که آنها مخدوشش کردند را به عنوان نمونه ذکر بکنم تا جایی که معلوم شود چه کسی از انقلاب و خط امام منحرف شده است ؟ و چه کسی شیرینی حکومت و طعم زیبای قدرت او را وادار کرده تا بیاید آرمان های امام را به فراموشی بسپارد ؟! نکته اول: امام گفت "جمهوری اسلامی" در جمهوریت فرمود: میزان رأی ملت است و همه ارکان جمهوری اسلامی باید رای مردم باشد، چه مستقیم و چه غیر مستقیم. هیات دولت، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان، رهبری و … همه باید با رأی مردم باشد حالا بعضی ها مستقیم و بعضی از آنها غیر مستقیم هستند و میزان همه رأی مردم است. بنده عرض می کنم پس از رحلت امام در مجلس سوم که یک سال از عمر مجلس گذشته بود انحراف در رأی گیری و انتخابات ها شروع شد و به بهانه نظارت استصوابی در همان مجلس سوم یعنی پایان مجلس سوم، اوایل سال ۷۱ بیش از ۴۰ نفر که ۱۲ سال و ۸ سال و ۴ سال در مجلس بودند را رد کردند و عده ی دیگر را هم در بیرون از مجلس رد کردند و تلاش می کردند مجلسی را که می خواستند بوجود بیاورند، یعنی مجلسی که در اول وقتی بوجود آمد از همه ی گروه ها و از همه ی اندیشه ها در آن مجلس حضور داشتند، مجلسی که دو تا رئیس جمهور به نظام داد، وقتی حوادثی رخ داد نخست وزیر به نظام داد، وقتی آن شهادت ها به آن صورت پیش آمد دو تا وزیر آموزش و پرورش، دو تا وزیر فرهنگ و ارشاد وزیر کشور و وزیر کار و بازرگانی به نظام داد و آن مجلس تبدیل شده به مجلسی که الان شاهدش هستیم دو فوریت می دهند برای سرعت اعدام، ضمن احترام به نمایندگان ملت ولی باید بدانیم در چه تنگناها و در چه شرایطی این مجلس بوجود آمد، بنابراین من عرض می کنم که اولین کاری که برای انتخابات شد یک فیلتری برای رأی مردم بوجود آمد و یک استصوابی شکل گرفت آن هم شورای نگهبان که اول باید آنها تأیید کنند و تا آنها تأیید نکنند نتیجه ای ندارد، آن هم در اندک بهانه ای و یا جناح بندی هایی که وجود داشته خیلی از چهره هایی که ۲۰ سال در مجلس بودند را رد کردند و خیلی از افرادی که ارزشمند بودند را حذف کردند و کنار گذاشتند. یا اینکه سال ۶۹ یک سال بعد از رحلت امام در مجلس خبرگان که دور دوم آن می خواست شروع شود باز همان کردند که صلاحیت از حوزه های علمیه و علما گرفتند و دادند به شورای نگهبان که منصوب رهبری هستند. جمعیتی که می خواهند بیایند برای انتخاب رهبری و ناظر رهبری، برای اینکه اگر رهبری توان آن کار را نداشت به صراحت قانون اساسی که اگر از روز اول انتخاب اشتباهی بوده تازه آنها باید منصوب رهبری را تأیید کنند و لذا هم در همان مجلس در انتخابات دور دوم اعضای مظلوم و فداکاری را همانند مرحوم آیت الله احسانبخش گیلان و آقای جمی را حذفشان کردند و عده ای دیگر را هم راه ندادند. ببینید اولین قضیه ای که رخ داد، در انتخابات هر وقت خواستند تأیید کردند و هر وقت خواستند رد کردند، من فراموش نمی کنم که آقای عباسی فرد رفت یک امتحان داد و قبول شد و رفت یکی از استان ها داوطلب شد رأی نیاورد برگشت بعد معاون قوه قضاییه شد. خوب طبعاً نام و نشان و مسئولیتش بیشتر شد، خواست از تهران داوطلب شود، شبی من قم بودم دیدم آنجا می گویند که دعوت کردند برای امتحان با این که دو سال پیش امتحان داده بود من متوجه شدم که قضیه چی هست در گوش کسی گفتم که پس فاتحه آن خوانده و پرونده اش بسته شده، گفت چطور، گفتم که کسی که دو سال پیش امتحان داد و قبول هم شده دوباره امتحان برای چی؟ همان هم شد و ردش کردند، مجدداً گفتند امتحان، این بار قبول نشد و ماجرای انتخابات دور سوم بود که برای خوزستان هم رفت امتحان داد و شرکت کرد و رأی آورد. مجدداً در همین انتخابات دو یا سه سال پیش مجدداً رد کردند. یعنی انتخابات مردم را اول شورای نگهبان باید تأیید کند، این نکته اول که یکی از سیره های امام که این قدر بر رأی مردم و انتخابات تکیه می کرد و می گفت باید انتخابات باشد. جمهوریت را به نام اسلامیت به شدت تضعیف یا تخریب کرده اند و من صریحاً بگویم ما الان خیلی جدی نگران اسلامیت نظام هستیم. نکته دیگر: امام شمول و تعادل بین جناح ها بوجود می آورد، امام مراقب بود که جناح هایی که در درون نظام هستند را حفظ کند و هشدار بدهد و هم گوششان را بگیرد و هم حمایت می کرد. لذا قضایای مختلفی پیش می آمد که انجام می داد. به عنوان نمونه می گویم که مثلاً در روحانیت جلسه داشتیم برای انتخابات دوم مرحوم آقای فخرالدین حجازی را نگذاشته بودند در لیست آن وقت مجمع هم انشعاب نکرده بود. امام پیام دادند که چرا آقای فخرالدین حجازی که نفر اول تهران بود این همه جبهه می رود و سخنرانی می کند برای چی حذفش کردید ؟ یا من در همین جلسات بودم که بنا بود خبرگان اول انجام شود من دیدم تلفن شد به یکی از اعضایی که آنجا بودند از دفتر امام راجع به خبرگان رهبری و آنها مرحوم آقای یثربی را حذف کرده بودند و حالا من نمی خواهم بگویم که به چه خاطر آیت الله یثربی حذف شده بود که امام فرمودند که ایشان را بگذارید، چرا حذف کرده اید؟ یا در انتخابات مجلس سوم که آقا شیخ محمد یزدی رأی نیاورد امام فوراً ایشان را عضو شورای نگهبان کرد یا اینکه آقای آیت الله طبسی در مشهد بود و مسجد گوهر شاد و تشکیلات آن جدای از حرم بود. یک جلسه دوستان ما گذاشته بودند افرادی می رفتند آنجا سخنرانی می کردند و بعد از آنها با آقای طبسی میانه خوبی نداشتند که حاج سید احمد آقا به دستور امام تلفن کرد که آقای طبسی نماینده امام است و مسئول تولیت آنجاست، طوری که شما می روید آنجا و برخوردهایی می کنید به مصلحت نیست، یعنی ایشان تعادل را بوجود می آورد چه از این طرف و چه از آن طرف، حالا داستان مفصل است که من همین قدر اشاره کردم. حالا این قضیه وجود ندارد و لذا یک طرفه شد. الان شاهد این اوضاع هستیم که مسیر چگونه و با چه مشکلاتی طی می شود و مجلسی که با این شرایط و تحمیل ها شکل گرفت و چندین هزار نفر را که رد کردند در حالی که می بینیم دولت و مجلس چه اختلاف هایی دارند، مجلسی که حتی قدرت این را که به وظایف خود عمل کند را ندارد. ماجرای مرجعیت هم مهم است که برایتان بگویم. با ۱۹۲ امتیاز و ۲۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات شبکه اچ بی او مستندی درباره ی ندا و انتخابات ایران ساخته است که بسیار دیدنی است. شهره آغداشلو گویندگی فیلم را بر عهده دارد. فیلم به خانه واتاق ندا می رود کتابهای او را نشان می دهد، با خواهر و مادر و برادر او مصاحبه می کند. دیگر کسانی که در فیلم مورد مصاحبه قرار گرفته اند: دوست ندا، آرش حجازی، رضا دقتی، علی انصاری، آذر نفیسی، مازیار بهاری. یکی از صحنه های بسیار جذاب فیلم رقص ندا در یک مهمانی خصوصی است. همچنین فیلم شامل صحنه تشییع جنازه ندا هم می باشد. غیر آز آن فیلم به توصیف انتخابات ایران و حوادث پس از آن می پردازد. با ۱۸۹ امتیاز و ۳۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات نوری زاد پنجمین نامه خود به رهبری را نوشت. در انتهای نامه میخوانیم: فراتر از طنز ، شما را به تماشای امضای خودتان ، پای برگه خرید سهام مخابرات توسط سپاه فرا می خوانم . بله ، قدرت های در سایه ، با شما این می کنند ! وبدون این که شما بخواهید وشما راضی باشید و شما خبر داشته باشید ، امضای رضایت شما را پای عملکرد خود می نشانند . شما را به خدا مراقب فتنه های واقعی باشید با ۱۸۱ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای یک سا ل از ظهور " فتنه " در کشور ما سپری شد. فتنه ای که به قول رسانه های رسمی و شخصیت های شاخص نظا م،هم آبروی مارا مضحکه جهانی در انداخت ،و هم خون و مال جمعی از هم وطنان ما را تباه ساخت ، وهم شکاف هراسناکی در ساختار ملی و حیثیتی ما ایجاد کرد. می بینید که من نیز مثل بسیاری ،از همین واژه " فتنه "آویخته ام. واژه ای که در این یک سال گذشته ، به قدر همه عمر اساطیری اش از او سود برده ایم . واژه ای که در ادبیات سیاسی ما ، به فهرست مطول واژگانی چون : طاغوت ، طاغوتی ، انقلاب ، ضد انقلاب ، مستضعف ، مستکبر ، منافق ، ضد ولایت فقیه ، امت شهید پرور، دشمن قسم خورده و واژگان دیگری از این دست پیوست و معنای ویژه ای برای خویش اختیار کرد. در این یک سال گذشته ، آن چنان افراط گونه بر طبل فتنه و سران فتنه کوفتیم تا کودکان ما نیز به محض شنیدن آن ، بدانند ما را جز از موسوی و خاتمی و کروبی ، مقصودی نیست . آوار ، و بهمن سران فتنه ، همان پلیدی درهم فشرده ای است که خسارت این ستم را بر سر مردمان ما فرو می بارد . بهمنی که به هنگام عبور ، از کنار خانه هاشمی رفسنجانی می گذرد ، و کسانی که از اهل این خانه را نیز به حجم آوارگونگی خویش می افزاید. سران فتنه اما ، فراتر از خسارات فراوانشان ، فوایدی نیز داشته اند که من ، قصد واشکافی فایده های آنان را دارم . پیش از آن ، اجازه بدهید در سفری به دور دست های روستای محل زادگاهم ، به ترسیم دور نمایی از این فایده ها بپردازم . جدال بر سر قدرت ،ظاهرا ودیعه مکرری است که در هیچ کجای تاریخ ، بی مخاطب نبوده است ، چه در قبایل بدوی ، و چه در جوامع مدنی ، در روستای ما نیز ،دو طایفه کم خرد، طبق یک عادت ضروری ،و به بهانه ای تکراری ، خشماگین بر سر هم می کوفتند و بعد از تحمل جراحت ها و ناسزاها و بی آبرویی ها کارشان به پا سگاه و امنیه و وساطت بزرگترها می کشید. در جدال هر باره ، نیک به یاد دارم که مردان طایفه شکست خورده ، بی دلیل بر اهل خانه خود سخت می گرفتند . یعنی پدری که در میدان کارزار، توسط حریف از پا در آمده بود ، در خانه خویش ، به یک خطای مختصر ، بر سر زن و فرزند خود می کوفت و مردانگی مخدوش خود رابه رخ می کشید و یاد آور می شد. باورم بر این است که حکایت ما و سران فتنه نیز خارج از این روال روانی و تاریخی نیست . سران فتنه در این مثال ساده و روستایی من همان اهل منزل اند . کسانی که ما با کتک زدن آنان ، عصبیت ناشی از شکست های پی در پی خود را تخلیه می کنیم و قدرت مخدوش خود به رخ می کشیم .روستایی چوب خورده و تحقیر شده دیروز ،از این روی بر سر زن و فرزند خود می کوفت ، که فکر آنان را از واکاوی چند و چون شکست خویش ،به همان خطای خانگی معطوف کند . قبول می فرمایید که ما وشما ، در این آزمون سی ساله ، کارنامه درخشانی از عمل به وعده های اسلامی انقلاب نیاراسته ایم . اگر که با خود صادق باشیم ، صدای شکستن استخوان های اقتدارمان را خواهیم شنید. متاسفانه آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آورده ایم ، فرا تر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است . شرمنده ام که نوشته من از صراحتی اینچنین تلخ و گزنده آکنده است . باورم بر این است که ما را فرصت چندانی برای بازگشت و ترمیم خرابی ها نیست . وگرنه ، من آداب کوچکتری خویش ، نیک می دانم . اگر انقلاب سی ساله ما ، هیچ نداشت الا به صحنه آوردن انصاف ، ما پیروز بودیم . و اگر هیچ نداشت الا ادب و پاکی و پاک دستی بزرگان، ما پیروز بودیم . من از بلندای سی سالگی انقلاب که به گذشته می نگرم ، آرزو می کنم ای کاش ما را با " اسلام اختراعی " خود کار نبود . و یا حتی اسلام ، تنها در سفر به دور دست های تاریخی ما محدود و تعریف نمی شد . و ما ، به جای بار انداختن اسلام اختراعی خود در کوچه بنی هاشم ، بر سر و سینه کوفتن های بی پشتوانه ، اهالی کوچه بنی هاشم را به امروز تاریخی خویش فرا می خواندیم و از نورشان بهره می بردیم . با ۱۷۹ امتیاز و ۱۷ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات ولی احمدی نژاد دولت را در دست گرفت و ادب را در کف خیابان به صلابه کشید. با ۱۶۴ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات اگر که با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوان های اقتدارمان را خواهیم شنید / آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آورده ایم، فراتر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است.ای کاش در همان ویرانه تاریخی خویش مانده بودیم اما در عوض : ادب داشتیم ، خدا داشتیم . ای کاش دوستی ما با خدا و خوبان خدا ، در لفظ نمی ماند ، و به عمل می گرایید . ای کاش مراجع تقلید ما و روحانیان ما می دانستند که محدوده آگاهی و دانش آنان ، محدود به علومی است که ارتباط چندانی با حساسیت های کشوری و جهانی ندارد . و می دانستند که جامعه ، مردم ، تاریخ ، و سنت های الهی ، برای خود مختصات و قواعدی دارند و ورود نا آگاهانه به هر یک از این حوزه ها ، و دخالت ناشیانه در سیر عالمانه آنها ، جامعه را به آشفتگی حتمی فرو می برد با ۱۵۳ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات قسمتهای دیگر در بخش نظرات------ در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)، حجت الاسلام والمسلمین کروبی درباره سیره حکومتی امام (ره) بیاناتی را ایراد نمودند. در بخشی از این بیانات در مورد امام و جمهوریت گفتند: " جمهوریت را به نام اسلامیت به شدت تضعیف یا تخریب کرده اند و من صریحاً بگویم ما الان خیلی جدی نگران اسلامیت نظام هستیم." ایشان درباره نگاه امام به مرجعیت افزودند: " امام به مرجعیت توجه ویژه ای داشتند که مرجعیت محفوظ بماند و به جایگاه مرجعیت آسیب نرسد" همچنین در مورد سیره امام درباره قانون گرایی افزودند: " امام هم در وصیتشان و هم در عمل و سیره ایشان به شدت مخالف بود که نیروهای مسلح وارد دسته بندی های سیاسی شوند. ، حافظ انقلاب باشند اما در اینکه من یا دیگری هم رأی بیاوریم نیز نباید دخالت کنند" با ۱۵۲ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات به نام خالق حق سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای یک سا ل از ظهور " فتنه " در کشور ما سپری شد. فتنه ای که به قول رسانه های رسمی و شخصیت های شاخص نظا م،هم آبروی مارا مضحکه جهانی در انداخت ،و هم خون و مال جمعی از هم وطنان ما را تباه ساخت ، وهم شکاف هراسناکی در ساختار ملی و حیثیتی ما ایجاد کرد. می بینید که من نیز مثل بسیاری ،از همین واژه " فتنه "آویخته ام. واژه ای که در این یک سال گذشته ، به قدر همه عمر اساطیری اش از او سود برده ایم . واژه ای که در ادبیات سیاسی ما ، به فهرست مطول واژگانی چون : طاغوت ، طاغوتی ، انقلاب ، ضد انقلاب ، مستضعف ، مستکبر ، منافق ، ضد ولایت فقیه ، امت شهید پرور، دشمن قسم خورده و واژگان دیگری از این دست پیوست و معنای ویژه ای برای خویش اختیار کرد. در این یک سال گذشته ، آن چنان افراط گونه بر طبل فتنه و سران فتنه کوفتیم تا کودکان ما نیز به محض شنیدن آن ، بدانند ما را جز از موسوی و خاتمی و کروبی ، مقصودی نیست . آوار ، و بهمن سران فتنه ، همان پلیدی درهم فشرده ای است که خسارت این ستم را بر سر مردمان ما فرو می بارد . بهمنی که به هنگام عبور ، از کنار خانه هاشمی رفسنجانی می گذرد ، و کسانی که از اهل این خانه را نیز به حجم آوارگونگی خویش می افزاید. سران فتنه اما ، فراتر از خسارات فراوانشان ، فوایدی نیز داشته اند که من ، قصد واشکافی فایده های آنان را دارم . پیش از آن ، اجازه بدهید در سفری به دور دست های روستای محل زادگاهم ، به ترسیم دور نمایی از این فایده ها بپردازم . جدال بر سر قدرت ،ظاهرا ودیعه مکرری است که در هیچ کجای تاریخ ، بی مخاطب نبوده است ، چه در قبایل بدوی ، و چه در جوامع مدنی ، در روستای ما نیز ،دو طایفه کم خرد، طبق یک عادت ضروری ،و به بهانه ای تکراری ، خشماگین بر سر هم می کوفتند و بعد از تحمل جراحت ها و ناسزاها و بی آبرویی ها کارشان به پا سگاه و امنیه و وساطت بزرگترها می کشید. در جدال هر باره ، نیک به یاد دارم که مردان طایفه شکست خورده ، بی دلیل بر اهل خانه خود سخت می گرفتند . یعنی پدری که در میدان کارزار، توسط حریف از پا در آمده بود ، در خانه خویش ، به یک خطای مختصر ، بر سر زن و فرزند خود می کوفت و مردانگی مخدوش خود رابه رخ می کشید و یاد آور می شد. باورم بر این است که حکایت ما و سران فتنه نیز خارج از این روال روانی و تاریخی نیست . سران فتنه در این مثال ساده و روستایی من همان اهل منزل اند . کسانی که ما با کتک زدن آنان ، عصبیت ناشی از شکست های پی در پی خود را تخلیه می کنیم و قدرت مخدوش خود به رخ می کشیم .روستایی چوب خورده و تحقیر شده دیروز ،از این روی بر سر زن و فرزند خود می کوفت ، که فکر آنان را از واکاوی چند و چون شکست خویش ،به همان خطای خانگی معطوف کند . قبول می فرمایید که ما وشما ، در این آزمون سی ساله ، کارنامه درخشانی از عمل به وعده های اسلامی انقلاب نیاراسته ایم . اگر که با خود صادق باشیم ، صدای شکستن استخوان های اقتدارمان را خواهیم شنید. متاسفانه آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آورده ایم ، فرا تر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است . شرمنده ام که نوشته من از صراحتی اینچنین تلخ و گزنده آکنده است . باورم بر این است که ما را فرصت چندانی برای بازگشت و ترمیم خرابی ها نیست . وگرنه ، من آداب کوچکتری خویش ، نیک می دانم . اگر انقلاب سی ساله ما ، هیچ نداشت الا به صحنه آوردن انصاف ، ما پیروز بودیم . و اگر هیچ نداشت الا ادب و پاکی و پاک دستی بزرگان، ما پیروز بودیم . من از بلندای سی سالگی انقلاب که به گذشته می نگرم ، آرزو می کنم ای کاش ما را با " اسلام اختراعی " خود کار نبود . و یا حتی اسلام ، تنها در سفر به دور دست های تاریخی ما محدود و تعریف نمی شد . و ما ، به جای بار انداختن اسلام اختراعی خود در کوچه بنی هاشم ، بر سر و سینه کوفتن های بی پشتوانه ، اهالی کوچه بنی هاشم را به امروز تاریخی خویش فرا می خواندیم و از نورشان بهره می بردیم . ای کاش در همان ویرانه تاریخی خویش مانده بودیم اما در عوض : ادب داشتیم ، خدا داشتیم . ای کاش دوستی ما با خدا و خوبان خدا ، در لفظ نمی ماند ، و به عمل می گرایید . ای کاش مراجع تقلید ما و روحانیان ما می دانستند که محدوده آگاهی و دانش آنان ، محدود به علومی است که ارتباط چندانی با حساسیت های کشوری و جهانی ندارد . و می دانستند که جامعه ، مردم ، تاریخ ، و سنت های الهی ، برای خود مختصات و قواعدی دارند و ورود نا آگاهانه به هر یک از این حوزه ها ، و دخالت ناشیانه در سیر عالمانه آنها ، جامعه را به آشفتگی حتمی فرو می برد . رهبر گرامی ، از خود شریف شما آموخته ام که سخت دلتنگ عدالت علوی باشیم . عدالتی که به جانب داری از مردم شهر قم ، محکمه ای به پا کند ، و بزرگان دینی و مسولان خطا کار حکومتی این شهر را فرا بخواند ، و از آنان بپرسد : چرا شهر قم ، که تا پیش از انقلاب ، پاک و شایسته بود ، بعد از انقلاب، اول شهر آسیب دیده از مفاسد اجتماعی کشور شده است ؟ عدالتی که آقازاده های ما را ، مثل پدرانشان ، به تناول شهد مفاهیم دینی وا می داشت و آنان را از شیرینی واردات شکرباز می داشت .عدالتی که خود این پدران را نیز از مواضعی چون معدن سنگ سرخ بیدخت فارس ، باز می داشت . عدالتی که برای ورود به حسابرسی آستان قدس رضوی زانوانش نلرزد .عدالتی که به عدم تعادل فکری مسؤلان حکومتی ، و حتی به عدم تعادل یک رییس جمهور نمرۀ منفی بدهد .عدالتی که شهامت اعادۀ حیثیت از خود را داشته و اجازه ندهد کسی و کسانی از او بیاویزند و مطاع دروغین خود را در سبد نیاز مردم گذارند . رهبر گرامی ، ما امروز ، چه بخواهیم وچه نخواهیم ، شکست خوردۀ معرکۀ جولانِ تاریخی ِ خویشیم . متأ سفانه ، حتی در موضوع تخصصی خودمان که اسلام باشد ، به قهقرا گراییده ایم . بدیهی است که در این سی سالگی انقلاب ، باید به یک یک کاستی ها و ناهنجاری ها ، و به نقش وسهم خود اعتراف کنیم و در جایگاه یک مسؤل، پاسخگوی مردم وتاریخ باشیم . که چرا در معرفی اسلام به روزی در افتاده ایم که علاوه بر طرد مخاطبان ِجهانی ، مخاطبان ِ داخلی ِ دین خدا را نیز تارانده ایم و به گزینش نامبارک حداقلی مردم خویش ناچار شده ایم ؟ و چرا چنان چهرۀ مخوف و نامبارکی از اسلام آراسته ایم که فرزندان بلا فصل خودمان نیز از آن می هراسند و بدان تمایلی ندارند ؟ ویا چرا با سرمایه های پولی سرزمین خویش به آنچنان غارتی درافتاده ایم که دزدان گردنه ، فردا ، از ما طلبکار آبروی رفتۀ خویش خواهند شد؟ ویا چرا با آوار اسلام ِ اختراعی ِ خویش ، جلوی " رشد" اسلام واقعی و جلوی رشد مردم خود را گرفته ایم ؟ رهبر گرامی ، می بینید که پرسش های بزرگ وتوفانی و حتمی پیش روی ماست . و ما ناگزیراز پاسخگویی به این همه سؤال سرگردانیم . باورم بر این است که سران فتنه ، درست در بزنگاه نیاز ، به یاری ما شتافتند. اگر آنان نبودند ، ما وشما اکنون باید به مردم خود " پاسخ " می گفتیم که مسؤل این همه عقب ماندگی وکار نابلدی ، و رواج گر این همه بی کیاستی و بی لیاقتی ، وبه باد دهندۀ این همه فرصت وثروت ، وبدیهی کنندۀ این همه دروغ وحرامخوری ، و بانی این همه خنده دار شدن قانون ، کسی جز خود ما نیست . سران فتنه از راه رسیدند تا ما را از پاسخگویی به مطالبات مکرر و رها مانده وبی سر انجام مردم برهانند . ما وشما از این روی به سرکوب سران فتنه اصرار ورزیدیم که تا مردمان ما به مشغله ای انحرافی درافتند و از چگونگی کارهای تو در توی ما و مسؤلیت های خاک آلود و بر زمین ماندۀ ما نپرسند . از ما نپرسند آیا این بود آن انقلابی که همگان را به درک و لمس وبهره مندی از افق های نورانی اش نوید می دادید؟ آیا اسلامی که ازاو دم می زدید، همین است که در چارچوب در خانۀ جوانان بی کار و معتاد وتن فروش و سرگشته وفرومرده وپژمرده و معلق ما ذبح می شود ؟ همین است که در مجلس شورای اسلامی ، هر روزه چهره اش می خراشند وپوستش می درند؟ ودر دستگاه قضا به شوخی اش می گیرند؟ و در دولت ، جیب هایش را خالی می کنند؟ اگر سران فتنه نبودند ، ما و شما باید هر روزه به مردم خود پاسخ می گفتیم که چرا سپاه ، در روز روشن ، سهام مخابرات را بالا کشید ؟ وچرا سپاه ونیروی انتظامی ، با واردات میلیاردها کالای قاچاق ، همچنان سلحشور وغیور ومردمی اند ؟ سران فتنه آمدند تا نمایندگان شجاع ونترس و البته با کفایت ما بهانه ای برای پرخاش و ناسزا داشته باشند، نمایندگانی که مفهوم استقلال مجلس ، ونمایندگی مردم را در همان روز نخست ، زیر پا می نهند تا اعتبار نامه هایشان تصویب شود . نمایندگانی که همچنان به سرکوب سران فتنه محتاج اند وبرای محاکمۀ آنان طومار امضاء می کنند تا نگاه مردم را از عصارگی بر خاک افتادۀ فضايل شان ، و از طنز مجلسی که باید در رأس امور باشد ونیست ، به غوغای سران فتنه منحرف کنند وخود را از حمل سنگینی امانت مضمحل شدۀ مردم ، و تحمل شماتت مردم برهانند . نمایندگانی که متأسفانه ، سالهاست به جای قانون و نظارت قانونی، و به جای تحقیق و تفحص مؤثر ، و به جای واخواهی حقوق فراموش شدۀ مردم ، شوخی می پراکنند. رهبر گرامی، اطمینان دارم با من موافقید که اگر از این مجلس و قوانین و نظارت آن ، آبی گرم شده بود ، مردمان ما را اکنون بهره ای در مشت بود ، و اگر دستگاه قضا را با قانون نسبتی بود ، ما را اکنون از برکات عدل وانصاف و درستی او نصیبی بود ، و اگر دولت را لیاقت وبرنامه وعقلانیتی بود ، ما را تاکنون از ورطۀ ورشکستگی های داخلی و تحقیرهای جهانی به در برده بود .اما این سه یار دبستانی را ظاهراً جز رکود و رخوت و رفاقت ، رویکردی نیست . پس چرا نباید از ظهور فتنه و سران فتنه در پوست نگنجیم و نگاه پرسشگر و پر شماتت مردم داخل و خارج ونسل های گذشته وآینده را به رفتار آنان منحرف نکنیم ؟ این روزها شاهدیم که بار دیگر مبارزه با بد حجابی به کانون فهم بزرگان دینی ما راه یافته است . وچه برخوردهای شداد وغلاظ ، برای چندمین بار ، بر سر جامعه ما سایه انداخته است . اما برای چندمین بار نیز می توان از همین اکنون عاقبت شکست خورده و پر از آسیب این هیاهوی هیچ در هیچ را به چشم دید . چرا که شهر قم ، و آسیب های دلخراش و مفسده های اجتماعی آن ، دقیقاً محصول همین نگرش خام و دستوری وبی خردانه است . اگر بپذیریم که اجبار در خط کشی های خشک اجتماعی ، ضروری و با فایده است ، این را نیز می پذیریم که اجبار در مواضع فهم و فکر وباور مردم ، جز خسارت و خرابی وگریز ونفرت مردم نتیجه ندارد . شرمنده ام که بگویم راز تنهایی ما ، وکم شدن مخاطبان داخلی و جهانی ما ، در همین اسلام اجباری واختراعی ما است .اسلامی که اغلب در این سی سال عمر خود ، از کنار حق های آشکار عبور کرده است و بر گزینش نا حق های آشکار اصرار ورزیده است . در زندان وزارت اطلاعات ، و در زندان عمومی ، داستان هایی از اسلام اختراعی خودمان دیده ام که امید دارم در یک ملاقات حضوری ، همه را یک به یک برای شما باز گویم .اما از باب نمونه ، به یکی از مظاهر آن اشاره می کنم و از توقف بر این شرم بزرگ ، درمی گذرم : من این روزها ، با جوان نوزده ساله ای هم نشین و هم بند هستم که مجموعه ای از خردمندی ها ودرستی ها با اوست . این جوان با همین سن و سال اندک خود ، دو فرمول بدیع ریاضی را که ازدسترس همۀ دانشمندان وریاضی دانان جهان دور بوده است ، کشف کرده و به اسم خود به ثبت رسانده است . این جوان ، با همین سن وسال اندک خود ، چهار اختراع غرور آفرین دارد .المپیادی است . برندۀ جشنوارۀ خوارزمی است . به زبان های انگلیسی وایتالیایی مسلط است . این جوان اما به اتهام متداول توهین به رییس جمهور و تبلیغ علیه نظام ، پنج ماه و نیم است که در زندان است . اتهامی که مردمان جهان، به میزان ارتفاع آن غش غش میخندند . این جوان ، شصت روز در زندان انفرادی بوده وتوسط بازجو های تند وبی ادب خود کتک خورده وتهدید شده است . این جوان ، همان است که آقای جلال الدین فارسی ، پدرش را به ضرب گلولۀ تفنگ شکاری خود کشته است . این جوان ، اکنون ، هفده سال است که چشم به راه تراوش حق وعدالت ، از اسلام اختراعی ما است . اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ريال از پول خون پدر او ملزم نکرده است . اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را آزاد گذارده ، وخود او را که به ابراز نشاط سیاسی اش مشغول بوده ، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا وضرب وشتم در انداخته است . من معتقدم راز شکست اسلام اختراعی ما ، در همین خصلت های گزینش گری وخاصه پروری ونخبه گریزی و فریب کاری وعوام پروری است . واختلاط غلیظ حق وباطل در او . کارایی سرکوب سران فتنه ، در این بوده است که نگاه منتقدین ما را از امثال آقای جلال الدین فارسی که قاتل اما آزاد است ، به این جوان گستاخ اما بی گناه ، معطوف کند . حالا خود شما رد پای نمایندگان مجلس ، وقضاوت دستگاه قضایی ، و دولتمردان عدالت ور زمان را در تحلیل فرایند های این چنینی جامعه ، رصد فرمایید . راستی شما در مقام فرماندهی کل قوا ، تا چه حد به رفتار سپاهیان و نظامیان خود ، در ورود به مواضع اقتصادی ، ودر قامت رانت خوارانی چون آقای صادق محصولی ، ودر واردات میلیاردها کالای قاچاق از مبادی گمرکی واسکله های رسمی وغیر رسمی اشراف دارید ؟ والبته اجازه می دهید که در تقبیح رفتار ناشایست سپاهیان ونظامیان ، مسؤ لیت حضرتعالی را نیز در مقام فرماندهی یاد آور شویم ؟ و از شما به خاطر تغییر چهرۀ آن سپاه و آن بسیج و آن اسلام آرمانی گله کنیم ؟ رهبر گرامی ام ، کم کم به سال روز ظهور فتنه نزدیک می شویم . اگر کمی هوشمندی اختیار کنیم ، باور خواهیم کرد که جماعتی ، دور از چشم شما ، به خلق حادثه می اندیشند. حادثه هایی که نیمه دوم خرداد را به زعم خود در بحرانی طراحی شده فرو ببرند . این بحران ، که چه بسا خونین نیز باشد ، قرار است مجدداً انرژی تازه ای را علیه سران فتنه سامان دهد . طراحان این بحران ، با خلق حادثه های ریز ودرشت ، شما را در موضعی قرار خواهند داد تا همانی بگویید که آنان می خواهند . وهمان موضعی را اختیار کنید که آنان مشتاق اند. شما را به خدا ، رهبر گرامی ، مراقب فتنه ها باشید . فتنه هایی که بانیان آن ، فراتر از سران فتنه ، در اطراف شما آرایش یافته اند و ادعای دوستی غلیظ می کنند . فتنه را در تحرک قدرتی بکاوید که در سایه است . قدرتی که هرگز مطیع شما نیست وبرای خود قرار و مداری دارد . قدرتی که یک جا از حنجرۀ رییس جمهور نامتعادل ما بیرون می خزد ، ودر جای دیگر از امضای نمایندگان مجلس ما جاری می شود ، و برای گشودن موانع پیش رو ، به قاضیان مرعوب دستگاه قضا تحکم می کند . سران واقعی فتنه ، سران قدرت های در سایه اند . سرانی که میلیارد میلیارد پول بی زبان مردم را جابجا می کنند، وبه پروندۀ مفتوحۀ میلیاردها پول گمشده ، پوزخند می زنند. در این یک سال گذشته ، وبا غوغایی که از رسانه ها وتریبون های رسمی علیه سران فتنه در گرفت ، قدرت های در سایه ، بهترین فرصت را برای پیش برد مقاصد خود بلوکه کردند . قدرت های در سایه ، در این یک سال پر آشوب و پر هیاهو ، به قدر همه عمر خود به تحکیم مواضع خود پرداختند ، اما غافل از این که بخش وسیعی از مردم را از اطراف شما پراکندند . قدرت های در سایه ، به مردم احتیاج ندارند ، اما کدام رهبر است که بدون مردم ، همچنان رهبر باشد و رهبری کند ؟! از باب طنز ، بگویم که چندی پیش آقای جلال الدین فارسی ، به سران فتنه تاخت تا او نیز حتی از این کارناوال هتاکی جا نمانده باشد . فراتر از طنز ، شما را به تماشای امضای خودتان ، پای برگه خرید سهام مخابرات توسط سپاه فرا می خوانم . بله ، قدرت های در سایه ، با شما این می کنند ! وبدون این که شما بخواهید وشما راضی باشید و شما خبر داشته باشید ، امضای رضایت شما را پای عملکرد خود می نشانند . شما را به خدا مراقب فتنه های واقعی باشید . با احترام و ادب : فرزند شما ، محمد نوری زاد زندان اوین ، نهم خرداد هزار وسیصد وهشتاد ونه با ۱۳۳ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات خامنه ای! ببین، نوری زاد هنوز زنده است و به تو نامه می نویسد و به راه راست می خواندت!اما افسوس که دیگر دیر است، مردم تو را نمی خواهند. (انتشار پنجمین نامه محمد نوری زاد به علی خامنه ای) با ۱۳۲ امتیاز و ۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات ظاهرا برادران بسیجی و ارزشی به شدت از این سایت متنفر بودند و از این که نمی توانند در این سایت عضو شوند به شدت گله مند هستند. -چندی قبل در دانشگاه خواجه نصیر نمایشگاهی از طرف برادران ارزشی برگزار شد با نام مقابله با جنگ نرم....در یک تحقیق میدانی از این سایت، آمار بسیار جالبی استخراج گردیده است، در این تحقیق کاربران این سایت شامل : حدود 27 درصد از یهودیان اسراییلی، 14 درصد از مرتبطین با شبکه های سیا و 8 درصد از افرادی که با شبکه های جاسوسی اروپا همکاری می کنند برآورد شده است. سرمایه گذاری این سایت در سال های گذشته، نتیجه خویش را در انتخابات اخیر کاملا بروز داد. کاربران این سایت با فیلم برداری های فریبکارانه، اشاعه دروغ پراکنی در مورد کشته شدگان، حجم وسیع تبلیغات منفی بر علیه نیروهای انتظامی، حمله های فراوان نوشتاری به مقام معظم رهبری و ریس جمهور، تعیین محل ها و ساعات تجمعات و اغتشاشات و .. خوراک تبلیغاتی فراوانی را به رسانه های بیگانه و صهیونیستی ارایه کردند و در کار آن موجب ملتهب شدن فضای درون ایران شده و دایما در حال تشویق به اغتشاش و شورش در نقاط مختلف کشور بودند.... با ۱۳۱ امتیاز و ۳۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات *اگر كمي ديندار باشم آنهم به خاطر شريعتي است. روشهاي دهه شصت را نميتوان الان در دهه 80 پياده كرد.***حجاب يك امر سليقهاي است ***در خانواده امام بنيصدري، طرفدار حزب جمهوري اسلامي، ليبرال و... همه بودند ***نوههاي امام از مد پيروي ميكردند ** وي همچنين ادعا كرد: خانم(همسر امام) خيلي نقش داشتند زيرا ايشان از يك خانواده روشنفكر اشرافي بودند، بنابراين تأثير خودشان را روي فرزندان داشتند و دامادهايشان هم روشنفكر بودند و حتي پدر خود من از اين نظر از من جلوتر بود. بسياري از كتابهاي شريعتي را پدر براي من ميخريد و حتي كتابهاي سازمان مجاهدين و يا ماركسيستي را به راحتي در منزل ميخواندم. پدرم حتي يكبار هم به من ايراد نگرفت كه چرا كتب چپ ماركسيستي ميخواني و يادم است كه يكي از كتب گوركي را به امام هم هديه دادم و گويا پدرم هم به ايشان گفت كه در اين زمينهها كمي با زهرا صحبت كنيد. اصلا پدرم بود كه مرا با شريعتي آشنا كرد و اگر كمي ديندار باشم، به خاطر شريعتي است. با ۱۲۴ امتیاز و ۵۷ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات مستند HBO درباره ندا (نسخه فارسی) با ۱۲۴ امتیاز و ۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات شبکه اچ بی او مستندی درباره ی ندا و انتخابات ایران ساخته است که نسخه فارسی آن را میتوانید در این لینک ببینید با ۱۲۳ امتیاز و ۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات به نام خالق حق سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای یک سا ل از ظهور " فتنه " در کشور ما سپری شد. فتنه ای که به قول رسانه های رسمی و شخصیت های شاخص نظا م،هم آبروی مارا مضحکه جهانی در انداخت ،و هم خون و مال جمعی از هم وطنان ما را تباه ساخت ، وهم شکاف هراسناکی در ساختار ملی و حیثیتی ما ایجاد کرد. می بینید که من نیز مثل بسیاری ،از همین واژه " فتنه "آویخته ام. واژه ای که در این یک سال گذشته ، به قدر همه عمر اساطیری اش از او سود برده ایم . واژه ای که در ادبیات سیاسی ما ، به فهرست مطول واژگانی چون : طاغوت ، طاغوتی ، انقلاب ، ضد انقلاب ، مستضعف ، مستکبر ، منافق ، ضد ولایت فقیه ، امت شهید پرور، دشمن قسم خورده و واژگان دیگری از این دست پیوست و معنای ویژه ای برای خویش اختیار کرد. در این یک سال گذشته ، آن چنان افراط گونه بر طبل فتنه و سران فتنه کوفتیم تا کودکان ما نیز به محض شنیدن آن ، بدانند ما را جز از موسوی و خاتمی و کروبی ، مقصودی نیست . آوار ، و بهمن سران فتنه ، همان پلیدی درهم فشرده ای است که خسارت این ستم را بر سر مردمان ما فرو می بارد . بهمنی که به هنگام عبور ، از کنار خانه هاشمی رفسنجانی می گذرد ، و کسانی که از اهل این خانه را نیز به حجم آوارگونگی خویش می افزاید. سران فتنه اما ، فراتر از خسارات فراوانشان ، فوایدی نیز داشته اند که من ، قصد واشکافی فایده های آنان را دارم . پیش از آن ، اجازه بدهید در سفری به دور دست های روستای محل زادگاهم ، به ترسیم دور نمایی از این فایده ها بپردازم . جدال بر سر قدرت ،ظاهرا ودیعه مکرری است که در هیچ کجای تاریخ ، بی مخاطب نبوده است ، چه در قبایل بدوی ، و چه در جوامع مدنی ، در روستای ما نیز ،دو طایفه کم خرد، طبق یک عادت ضروری ،و به بهانه ای تکراری ، خشماگین بر سر هم می کوفتند و بعد از تحمل جراحت ها و ناسزاها و بی آبرویی ها کارشان به پا سگاه و امنیه و وساطت بزرگترها می کشید. با ۱۲۰ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات ۱۳ خرداد ، سالروز مناظره تاريخي مهندس ميرحسين موسوي و محمود احمدي نژاد در سال 88 است . مناظره اي كه چهره كريه دروغگويي بي شرم را به خاطر مياورد كه براي حفظ صندلي رياست جمهوري كشور كوروش ، تمام مرزهاي شرف و انسانيت را زير پا گذارد و صحنه اي را خلق كرد كه بسياري چون من كه توجيه و دليلي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري دهم حكومت اسلامي نميدانستيم ، آنچنان توجيه شديم كه يكسال است بر اين راي پاي ميفشاريم و حاضريم در ميدان آزاديخواهي و نفي استبداد . تا پيش از اين مناظره كذايي ، به هيچ عنوان تصميمي براي شركت در انتخابات نداشتم . تقريبا در تمام انتخابات هاي مجلس و رياست جمهوري شركت كرده بودم و همواره به احترام دموكراسي ، از خارج شدن از انتخابات دوري كرده بودم گر چه ميدانستم حكومت اسلامي ، به هر مدلي شبيه است الا دموكراسي . درست يا غلط همواره بر اين باور بودم كه نفي و تحريم انتخابات ، راه حل درستي براي اصلاح و يا تغيير شرايط نيست و عدم حضور ما ، قباحت حكومت اسلامي را خواهد ريخت و شمشير از رو بسته خواهد شد . همواره بدون در نظر گرفتن نفس پارادوكسي حكومت اسلامي ، با مشاركت در انتخابات به احترام نفس جمهوري موافق بودم اما در انتخابات دهم رياست جمهوري ، رويه ديگر كرده بودم و تحريم آنرا براي نشان دادن نفي فاشيست در حال رشد ، درست ميدانستم . اما با مناظره 14 خرداد ، با آن لحن بيشرمانه محمود احمدي نژاد و با آن " بگم ، بگم " گفتن هاي او ، نيك دانستم كه اين ديگر صداي پاي فاشيست نيست . اين خود فاشيست است كه لخت و عريان به صحنه آمده تا سلطه خود را بگستراند بر مام ميهن . آنشب ، تصميمي ديگر گرفتم . رايم را ميفروشم . معادلش چك و سفته ميگيرم . اگر به رايم خيانت شد ، آنها را واخواست خواهم كرد و تا آخر خواهم ايستاد . امروز نزديك به يكسال است كه چك را برگشت زده ام ، سفته را واخواست داده ام و به دنبال آن رايي هستم كه به نفي فاشيست دادم . اينكه برگه به نام مهدي كروبي رقم خورد ديگر مهم نيست . اينكه مهندس موسوي را به چه دليل نقد ميكردم اصلا مهم نيست . امروز ، پس از يكسال ، كروبي در نماد شيخي شجاع ظاهر شده است و از رايي كه به او داده ام ، همپاي ملت صيانت كرده است و موسوي در نقش رهبري جنبشي ظاهر شده است كه موجي را ميماند كه سر باز ايستادن ندارد . با ۱۱۸ امتیاز و ۱۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات تا آزادی روزنامه نگاران زندانی – محمد نوری زاد روزنامه نگار و فیلسماز دربند در پنجمین نامه اش به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی پیش از نماز جمعه چهاردهم خردادماه به وی هشدار داده است که مواظب فتنه های واقعی باشد. متن کامل محمد نوری زاد به گزارش ر ندای سبز آزادی به شرح زیر است: با ۱۱۸ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات مهدی کروبی در آستانه ۱۴ خرداد: جمهوریت را به نام اسلامیت به شدت تضعیف یا تخریب کرده اند و من صریحاً بگویم ما الان خیلی جدی نگران اسلامیت نظام هستیم./ امام هم در وصیتشان و هم در عمل و سیره ایشان به شدت مخالف بود که نیروهای مسلح وارد دسته بندی های سیاسی شوند. ، حافظ انقلاب باشند اما در اینکه من یا دیگری هم رأی بیاوریم نیز نباید دخالت کنند. با ۱۱۵ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات رهانا: در راستای جمع آوری اتباع بیگانه که غیر قانونی وارد خاک ایران شده اند، پانزده روز قبل حدود ۳۰ نفر از افاغنه در شهرستان رفسنجان (در استان کرمان) توسط نیروی انتظامی دستگیر شده و با یک کامیون به یک پاسگاه در حومه این شهرستنان منتقل میشوند. ببنا بر فیلمی که در اختیار خبرنگار رهانا قرار گرفته در این مکان، افسر نیروی انتظامی از افغانها می خواهد که به سر و صورت خود و هموطنانشان بکوبند.در انتهای این فیلم این مامور از افاغنه دستگیر شده می خواهد که با صدای بلند بگویند که «ما دیگر به ایران نمی آییم.» فیلم در لینک... با ۱۱۴ امتیاز و ۵۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات بازنده بزرگ این بازی خامنه ای بود، که از زمین و زمان میترسد. مثل او به مثل فاحشه ای میماند که مجبور است برای زنده ماندن به قلدر محل تن فروشی نماید--- فيلتر شدن سایت انصار نیوز، سایتی که مصباح را "امام" نامید با ۱۱۴ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات در این یک سال گذشته ، آن چنان افراط گونه بر طبل فتنه و سران فتنه کوفتیم تا کودکان ما نیز به محض شنیدن آن ، بدانند ما را جز از موسوی و خاتمی و کروبی ، مقصودی نیست . آوار ، و بهمن سران فتنه ، همان پلیدی درهم فشرده ای است که خسارت این ستم را بر سر مردمان ما فرو می بارد . بهمنی که به هنگام عبور ، از کنار خانه هاشمی رفسنجانی می گذرد ، و کسانی که از اهل این خانه را نیز به حجم آوارگونگی خویش می افزاید. سران فتنه اما ، فراتر از خسارات فراوانشان ، فوایدی نیز داشته اند که من ، قصد واشکافی فایده های آنان را دارم . پیش از آن ، اجازه بدهید در سفری به دور دست های روستای محل زادگاهم ، به ترسیم دور نمایی از این فایده ها بپردازم . جدال بر سر قدرت ،ظاهرا ودیعه مکرری است که در هیچ کجای تاریخ ، بی مخاطب نبوده است ، چه در قبایل بدوی ، و چه در جوامع مدنی ، در روستای ما نیز ،دو طایفه کم خرد، طبق یک عادت ضروری ،و به بهانه ای تکراری ، خشماگین بر سر هم می کوفتند و بعد از تحمل جراحت ها و ناسزاها و بی آبرویی ها کارشان به پا سگاه و امنیه و وساطت بزرگترها می کشید با ۱۱۱ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات شما در مقام فرماندهی کل قوا ، تا چه حد به رفتار سپاهیان و نظامیان خود ، در ورود به مواضع اقتصادی ، ودر قامت رانت خوارانی چون آقای صادق محصولی ، ودر واردات میلیاردها کالای قاچاق از مبادی گمرکی واسکله های رسمی وغیر رسمی اشراف دارید ؟رهبر گرامی ، ما امروز ، چه بخواهیم وچه نخواهیم ، شکست خوردۀ معرکۀ جولانِ تاریخی ِ خویشیم... با ۱۱۰ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات همه باید با هم زندگی، سرنوشت و آینده خود را بسازیم، زندگی و آینده همه ما به هم بستگی دارد... زمانی مسلمان و به شدت پایبند و معتقد به احکام و اعتقادات اسلامی بودم. اما سالها است که دیگر مسلمان نیستم. شاید نامم مرتد، از دین برگشته، کافر، بی خدا، ملحد، بی مذهب و یا هر چیز دیگری باشد. نه در زمان مسلمانی خود علاقهای داشتم که همه را به زور به فردی مانند خود (از لحاظ عقیدتی و مذهبی) تبدیل کنم و همه مانند من باشند و نه در حال حاضر به دنبال چنین تفکری هستم. با داشتن نگاه مطلق (سیاه - سفید) به هر دو گروه هم مخالف هستم. یعنی اینکه هر یک از دو گروه بیایند و بگویند که مثلاً همه مذهبیها فلان هستند و یا همه بیمذهبان بهمان! ما همه انسان هستیم. انسان هم مجموعهای از صفات، ویژگیها، اخلاق، رفتارها، عقاید و اندیشههای مختلف، گوناگون و متفاوت است. هر کسی خوبیها و بدیهایی دارد. انسانها خاکستری رنگ هستند. هیچکسی هم نمیتواند ادعا کند که تمام کارهایش درست و بدون عیب و ایراد است و به صرف داشتن عقیده و اندیشهای خاص تمام کارهای او قابل توجیه و باید مورد پذیرش باشند. تعصب افراطی و ساختن بت از عقاید و اندیشهها برای خود، به مرور زمان انسان را از دیگرانی که مانند او نیستند و مانند او نمیاندیشند، دور خواهد ساخت و انزوا و تنهایی را به دنبال خواهد داشت. انسانی که در ذهن و باور خودش مرتب مقدسات تولید کند و در حریم این مقدسات جای هیچ گونه نقد و پرسشگری وجود نداشته باشد، زندگی برای خودش تلخ و سخت خواهد بود. چون دوست دارد که دیگران هم مانند او چنین حریمها و مقدساتی داشته باشند و همه در مسیر جریان فکری او در حال حرکت باشند. چنین چیزی اصلاً امکان پذیر نیست. چون هر کدام از ما انسانی است که شبیه دیگران نیست. در هر جامعه و گروهی اشتراکاتی وجود دارد، اما هر فردی دارای ویژگیها، عقاید و اندیشههای خاص خودش هم است. به اصطلاح هر کسی خودش است. یک انسان با هویتی منحصر به خود آن فرد. پرسشگری، نقد، بحث و گفتگو درباره باورها، عقاید و اندیشهها لازم است. چون روحیه انسان همین است. یعنی همیشه به دنبال یاد گرفتن و آموختن است. اما باید دقت کرد که این کار به توهین، فحاشی، ناسزا گویی و انسان ستیزی آلوده نشود. آزادی بیان و داشتن عقاید و اندیشههای متفاوت حق همه افراد است. اما این به معنی آزاد بودن فحاشی و توهین، ترویج کلمات رکیک، انسان ستیزی (مذهبی، قومی، ملی، کشوری، ناحیهای، منطقهای و ...) نیست. هر فرد یا گروهی میتواند نظر خودش را بیان کند. ولی متأسفانه در جامعه ایران دو حالت بیشتر به چشم میخورند که همین تفکرات همیشه ما را به عقب و گذشته هدایت کرده و باعث پسرفت بودهاند: دیدگاه یک - هیچکسی حق حرف زدن ندارد! فقط ما و گروه ما خوب هستیم و درست فکر میکنیم و درست کار انجام میدهیم. کار را به ما بسپارید. شما ساکت باشید و از ما حمایت کنید. همه مثل ما فکر میکنند!! در پایان کار هم برای شماها یک فکری خواهیم کرد و جایگاهی در نظر خواهیم گرفت. ما از خود شما بهتر میدانیم که چه چیزی به صلاح همه است و نیازی به نظرات و ایدههای شما نداریم. ما از خود شما بیشتر به نیازها و حق و حقوقتان آگاه هستیم. پس لطفاً خفه شوید و کارتان فقط اتحاد و حمایت باشد. دیدگاه دو - همه نفهم، احمق و نادان هستند! چرا؟! چون مثل من و گروه من فکر نمیکنند. چون به ساز گروه ما نمیرقصند. چون کارهای ما را تأیید نمیکنند. چون از ما نیستند. ما فحش میدهیم، چون ما این حق را داریم. ولی اگر آنها به ما فحش بدهند، خیلی بد است و باید اعدام بشوند! ما علامه دهر هستیم. حتی اگر نظر و دیدگاهی هم بود که درست و منطقی باشد و یا حتی در صورت درست نبودن به صورت منطقی بیان شده باشد، چون با تعصبات و مقدسات ذهنی ما ناسازگاری دارد، فاقد ارزش است و باید آن را قبول نکرد. صاحب دیدگاه و نظری هم که مخالف ما است، لایق همه گونه انگ، توهین، برچسب و تهمتی است. همه دشمن ما هستند. فقط ما و هر کسی که مثل ما باشد و مثل ما فکر کند، خوب است و همه کارهایش بدون ایراد، اشکال، عیب و نقص میباشد. حق و حقیقت فقط متعلق به ما، سخنان، عقاید و اندیشههای ما است. ما حق طلب هستیم و این به ما اجازه هر کاری را میدهد. چه آن زمانی که مسلمان بودم و چه در حال حاضر، تنها یک چیز برای من مهم بوده و مهم و ارزشمند باقی خواهد ماند: انسانیت و انسانها. انسانیتی که باعث رشد و پیشرفت همه مردم ایران بشود. انسانیتی که محدود به رنگ، نژاد، قومیت، مذهب، عقاید سیاسی - اجتماعی و ... نباشد. جامعه ایران، امروز بیشتر از هر چیز دیگری نیازمند اخلاق و انسانیت است. دو عنصری که در خیلی جاها یا کاملاً حذف شدهاند، یا کمرنگ و بی ارزش شده و مورد توجه نیستند و یا اخلاق و انسانیت مترادف با ساده لوحی، حماقت، نادانی، زرنگ نبودن! و ... شده است. وقتی از اصول و ارزشهای انسانی غافل شویم، کارهایمان هیچ سرانجامی نخواهد داشت. شاید به نتیجهای برسیم که بتوان نام آن را موفقیت یا پیروزی گذاشت. اما این نتایج همه مقطعی، سطحی و زود گذر بوده و اثرات آن هم به زودی از بین خواهند رفت. شاید هم در گذر زمان آثار و تبعات منفی خود را نشان دهند. مرزبندی بین انسانها (مخصوصاً از نوع مذهبی و قومی آن) در تضاد کامل با اصول انسانی و حقوق انسانها است. عدهای خودی باشند و دیگران غیرخودی و بیگانه. در یک جامعه هر حرکت سیاسی - اجتماعی که به نام آزادی و دموکراسی باشد، ولی اسیر دایره تنگ نظری و حذف عقاید و اندیشههای متفاوت باشد، حتی در صورت پیروزی، در عمل و در واقعیت چیز خاصی کسب نکرده است. چون خیلیها را از خود دور کرده است. افراد و گروههایی که اعضای همین جامعه و سیستم هستند و نقش ایشان انکار شده است و نتیجه چنین حرکتهایی آن است که دوباره یک سیستم معیوب و ناقص تولید میشود که عدهای از آن راضی و عدهای از آن ناراضی هستند. سیستمی مشابه همان سیستم قبلی که با آن مخالف بودیم و برای حذف آن و جایگزینی با یک نظام بهتر تلاش میکردیم! ولی در نهایت برگشتهایم به همان جایی که قبلاً بودیم. دوباره روز از نو، روزی از نو. ما ایرانیان باید از شکستهای تاریخی خود (در همه زمینهها) درس عبرت بگیریم. دوباره کارها و راههای نادرست و غلط گذشتگان را انتخاب نکنیم و مشغول تکرار مکررات نشویم. بهتر است کمی هم به دیگر مردم جهان نگاه کنیم، درس یاد بگیریم، نکتههایی بیاموزیم و ببینیم که مثلاً اروپاییان چگونه توانستند خود را از آن شرایط سخت و ناگوار دوران قرون وسطی رها و آزاد کرده و به چنین جایگاه بزرگی در زمینه نوع حکومت، دموکراسی، سکولاریسم، پلورالیسم، حقوق بشر، انسانیت، علم، دانش، پیشرفت، مدرنیته، تفکر جهانی شدن و خیلی چیزهای دیگر برسند. لازمه رسیدن به این نقطه و تحقق این چیزها در گرو اتحاد و همکاری همه مردم ایران است. انتظار معجزه در زمان کم را هم نباید داشت. چون تاریخ همه کشورهای مدرن، پیشرفته و دموکرات جهان به خوبی نشان میدهد که این حرکت باید آرام، پیوسته و مستمر باشد تا به پیروزی برسد. به امید آن روز. با ۱۰۸ امتیاز و ۵۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات مهدی کروبی، یکی از دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸، به مناسبت سال روز مرگ آیت الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، پیامی ویدیویی را منتشر کرد. دبیرکل حزب اعتمادملی در قسمتی از سخنان خودف با اشاره به دخالت نیروهای نظامی – به خصوص سپاه پاسداران و بسیج در انتخابات – گفت:«نیروهای مسلح اسلحه در دست دارد و سرنوشت انتخابات هم دست بسیج و سپاه است، این را که ما میدانیم و تعارف نداریم.» مهدی کروبی، یکی از دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸، به مناسبت سال روز مرگ آیتالله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، پیامی ویدیویی را منتشر کرد. دبیرکل حزب اعتماد ملی در قسمتی از سخنان خود، با اشاره به دخالت نیروهای نظامی – به خصوص سپاه پاسداران و بسیج در انتخابات – گفت:«نیروهای مسلح اسلحه در دست دارد و سرنوشت انتخابات هم دست بسیج و سپاه است، این را که ما میدانیم و تعارف نداریم.» براساس فیلمی که سایت «سحام نیوز» منتشر کرده است، کروبی دلیل انتشار چنین فیلمی را چنین توضیح داد:«امسال شاهد هستیم نیروهای نظامی بیشتر مصاحبه دارند و نیروهای بسیج و سپاه بیشتر حالت متولی بودن قضیه را دارند ... مصاحبه میکنند و حتی گاهی هم برای نوه امام تعیین تکلیف میکنند که ایشان هم خیر مقدم بگویند! خوب ایشان صحبت میکنند و تکلیف خودشان را میدانند که چه کار باید بکنند. به هر جهت امسال بدین شکل شده است که برای من فرصت مصاحبهای نیست یا میترسند مصاحبه کنند یا منعکس نمیکنند و یا دستور رسمی است که مطالبی از فلانی ننویسید، بنابر این ما هم مانده بودیم که چه کار کنیم و به چه نحوی انجام وظیفه کنیم که به نظرمان آمد که یک چنین برنامهای را ترتیب بدهیم و یک بحثی در مورد امام داشته باشیم.» با ۱۰۵ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، رشت، یاسوج جــرس: در آستانه ٢٢ خرداد ماه و برگزاری تجمعات و راهپیمایی های اعتراضیِ سالگرد انتخابات، حامیان جنبش سبز - همزمان با تهران- در شهرهای دیگر همچون شیراز، اصفهان، یاسوج، رشت، اهواز و شهرهای مختلف استان مازندران نیز، برای برگزاری تظاهرات و تجمع، فراخوان عمومی صادر کردند. به گزارش منابع خبری جرس، حامیان جنبش سبز شیراز نیز، با خاطرنشان کردن اینکه "در ۲۲ خرداد سال صبر و استقامت ملی، به دریای بیکران سبز ملت می پیوندیم"، مراسم خود را راس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر با حرکت از چهار راه ملاصدرا به سمت میدان نمازی، اعلام کرده اند. این فراخوان محل جایگزین را "راس ساعت شش و نیم بعد از ظهر در میدان دانشجو" و مسیر جایگزین آخر(در صورت رخ داد احتمالی هر گونه حادثه) را، "ساعت ٢۰، از پارامونت به سمت سینما سعدی"، اعلام کرده است. با ۱۰۱ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات جــرس: در آستانه سالگرد درگذشت رهبر فقید جمهوری اسلامی و فرارسیدن نیمه خرداد ماه، حجت الاسلام مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتمادملی و از رهبران جنبش سبز، طی بیاناتی که به همین مناسبت ایراد کرد، ضمن اعتراض به وضع موجود و همچنین دخالت نظامیان در سیاست، خاطرنشان ساخت: "امروز جمهوریت را به نام اسلامیت به شدت تضعیف یا تخریب کرده اند و من صریحاً بگویم ما الان خیلی جدی نگران اسلامیت نظام هستیم." به گزارش سحام نیوز، کروبی همچنین درباره نگاه رهبر فقید جمهوری اسلامی به مرجعیت گفت: "امام به مرجعیت توجه ویژه ای داشتند که مرجعیت محفوظ بماند و به جایگاه مرجعیت آسیب نرسد." به گزارش سامانه خبری سحـــام نــیوز، متن سخنان مهدی کروبی به شرح زیر می باشد: در آستانه سالگرد وفات حضرت امام هستیم در آستانه سالگرد وفات حضرت امام هستیم. طبق معمول و متداول همه ساله مصاحبه می کردیم، صحبت می کردیم، جلسات شرکت می کردیم گاهی هم سفر شهرستان می رفتیم و انجام وظیفه می نمودیم. متاسفانه امسال تبعات انتخابات و تقلب بی سابقه سال گذشته در انتخابات ریاست جمهوری که حوادث و پیامدهای تلخی هم در این یک سال برای کشور داشت. احساس من و احساس همه این است که عوارض و آثارش سالگرد امام را هم در بر گرفته و همانند سال های گذشته بدان صورت برگزار نمی شود. البته شکوه و جلال حضور مردم قطعاً در روز ۱۴ خرداد بسیار عظیم و مهم است و حتماً در مناطقی هم چه بسا خودشان و یا بزرگانشان در منطقه انجام بدهند، اما حوادث انتخابات در سالگرد رحلت امام نیز اثر گذاشته است. مثلاً هر ساله سه شب برنامه بود، شب ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ خرداد و همچنین روز ۱۴ و ۱۵ خرداد به مناسبت سالگرد خرداد سال ۴۲٫ لکن امسال تنها روز ۱۴ برنامه دارند، آن هم با برگزاری یک نماز جمعه که هر هفته برگزار می شود. با ۹۶ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات مقامات امنیتی تبریز با احضار آقای حسن ارک از فعالان سیاسی تبریز نسبت به ملاقات وی با مهندس میر حسین موسوی هشدار داده و این عمل را عبور از خط قرمز و دارای تبعات سنگین عنوان کرده اند. لازم به ذکر است که آقای ارک اخیرا علیرغم ممانعتهای ارگانهای امنیتی به دبدار مهندس موسوی رفته و شرایط ، فضای سیاسی و مطالبات منطقه ای موجود را با ایشان در میان گداشته است. حسن ارک از نویسندگان نشریه توقیف شده " شمس تبریز " و از اعضای ستادهای انتخاباتی مهندس موسوی در تیریز بود. با ۹۴ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات میهن نیوز : در آستانه ٢٢ خرداد ماه و برگزاری تجمعات و راهپیمایی های اعتراضیِ سالگرد انتخابات، حامیان جنبش سبز – همزمان با تهران- در شهرهای دیگر همچون شیراز، اصفهان، یاسوج، رشت، اهواز و شهرهای مختلف استان مازندران نیز، برای برگزاری تظاهرات و تجمع، فراخوان عمومی صادر کردند...به نقل از جرس، حامیان جنبش سبز شیراز نیز، با خاطرنشان کردن اینکه "در ۲۲ خرداد سال صبر و استقامت ملی، به دریای بیکران سبز ملت می پیوندیم"، مراسم خود را راس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر با حرکت از چهار راه ملاصدرا به سمت میدان نمازی، اعلام کرده اند. این فراخوان محل جایگزین را "راس ساعت شش و نیم بعد از ظهر در میدان دانشجو" و مسیر جایگزین آخر(در صورت رخ داد احتمالی هر گونه حادثه) را، "ساعت ٢۰، از پارامونت به سمت سینما سعدی"، اعلام کرده است. این منابع خبری همچنین مراسم اصفهان را راس ساعت ١۸ روز شنبه ٢٢ خرداد، از "خیابان چهارباغ عباسی (انقلاب) به سمت دروازه دولت" اعلام کرده اند. حامیان جنبش سبز در رشت، مراسم خود را در "مقابل دانشگاه علوم پایه" و راس ساعت ١۸ برگزار خواهند کرد. در اهواز ساعت ١۹ روز شنبه، و در محل "پل چهارم و فلکه شهداء به سمت خیابان نادری"، تظاهرات برگزار خواهد شد. سبزهای یاسوج، ساعت ١۶ روز ٢٢ خرداد، در "حدفاصل میدان هفت تیر تا هتل ارم"، را محل تجمع خود قرار داده اند . جزئیات برگزاری تجمعات و تظاهرات شهرهای دیگر، متعاقبا اعلام می شود. با ۹۱ امتیاز و ۹ نظر هنر و ادبیات فرستاده شده در بخش نظرات ...امسال شاهد هستیم نیروهای نظامی بیشتر مصاحبه دارند و نیروهای بسیج و سپاه بیشتر حالت متولی بودن قضیه را دارند اگرچه ستاد و مسئولین محترم آنجا مسئول عملی و کاری هستند و همه چی بر دوش آنها است، لکن مصاحبه می کنند و حتی گاهی هم برای نوه امام تعیین تکلیف می کنند که ایشان هم خیر مقدم بگویند ! خوب ایشان صحبت می کنند و تکلیف خودشان را می دانند که چه کار باید بکنند. به هر جهت امسال بدین شکل شده است که برای من فرصت مصاحبه ای نیست یا می ترسند مصاحبه کنند یا منعکس نمی کنند و یا دستور رسمی است که مطالبی از فلانی ننویسید، بنابراین ما هم مانده بودیم که چه کار کنیم و به چه نحوی انجام وظیفه کنیم که به نظرمان آمد که یک چنین برنامه ای را ترتیب بدهیم و یک بحثی در مورد امام داشته باشیم... امام هم در وصیتشان و هم در عمل و سیره ایشان به شدت مخالف بود که نیروهای مسلح وارد دسته بندی های سیاسی شوند. ، حافظ انقلاب باشند اما در اینکه من یا دیگری هم رأی بیاوریم نیز نباید دخالت کنند. آیا این برای نظام است؟ نیروهای مسلح اسلحه در دست دارد و سرنوشت انتخابات هم دست بسیج و سپاه است، این را که ما می دانیم و تعارف نداریم و می بینیم که چنین نماینده هایی به کار می آیند ضمن اینکه در مجلس آدم های شریفی هم که رأی از مردم گرفتند هستند ولی در مجلس دوستان بسیج و سپاه حق دیگری را که باید می آمدند در صحنه را ضایع کردند و نطق هایی هم می نویسند و دست آنها می دهند و هرچی می خواهند می گویند، کاری غیر از این ندارند با ۹۰ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر