سلام،
چهارشنبه 23 شهریور 90، 14 سپتامبر 2011 میلادی
در مورد 9 موضوع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول ابراز نگرانی مهدی سحرخیز پسر عیسی سحر خیز از وضعیت جسمی این روزنامه نگار شجاع ماست. او گفته که نوسان شدید فشار خون پدرش، مشکل مهره های کمر و توموری که در بدنش پیدا شده نشاندهنده این است که باید هرچه زودتر برای درمان به بیمارستان منتقل شود.
نکته دوم اینکه 9 زندانی سیاسی با امضاء نامه سنجیده ای خطاب به آقای خاتمی درواقع از او خواسته اند که به روشنی تبیین بکند که آیا در محورهایی مثل آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و احزاب، آزادی انتخابات و غیره آیا حقی برای دگر اندیشان هم قایل هست و یا مراد او فقط اصلاح طلبان و خودی های داخل حکومت است. در این نامه این زندانیان عزیز سیاسی حتی مسئله قوه قضاییه و مشکل دادگستری را هم مطرح کردند که در حضور آن هیچ اتفاقی به سمت انتخابات آزاد و آزادی نمی افتد. آقای دکتر محمد سیف زاده، وکیل مدافع زندانی، که یکی از امضاء کنندگان این نامه هست، قبلاً هم در نامه ای به آقای خاتمی مسئله دستگاه دادگستری کشور و فساد آنرا مطرح کرده بود. به همین دلیل او را به دادسرای اوین احضار کردند و اتهام جدیدی تحت عنوان تبلیغ علیه نظام تفهیم کردند.
نکته سوم اینکه علی اکبر محمد زاده دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد. صدها نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی با امضاء نامه های متعدد خواهان آزادی این دبیر انجمن اسلامی خود شده بودند.
نکته چهارم اینکه آقای احمدی نژاد در مصاحبه با شبکه ان.بی.سی آمریکا دیروز اعلام کرد که آقایان جاش فتال و شین بایر دو آمریکایی زندانی در ایران ظرف دو روز آینده آزاد خواهند شد. وکیل مدافع این دو نفر هم گفته که شعبه 36 دادگاه گفته که 500 هزار دلار بابت هرکدام وثیقه گذاشته شود تا آزاد شوند و بعد هم بتوانند از کشور بیرون بروند. جالب است که قبلاً همین آقای احمدی نژاد تلویحاً و گاهی هم صریحاً شرط آزادی آنها را آزادی پاره ای از زندانیان ایرانی در عراق و یا آمریکا ذکر کرده بود که در دست آمریکاییها هستند و معلوم نیست که آیا چنین اتفاقی پشت پرده افتاده یا نه؟ ولی آنچه که واضح است رسوایی دستگاه قضایی ایران است که کمتر از دو سه هفته قبل دادستان کشور گفته بود که اینها اعتراف به جاسوسی کردند و 5 سال از 8 سال حبس آنها برای جرم جاسوسی است که خودشان اعتراف کردند و حالا بلافاصله دارند آنها را ازاد می کنند. به هر حال امیدواریم که این دو جوان سالم و خوش به آغوش خانواده هایشان برگردند. خبر خوشحال کننده ای است اگر که محقق بشود. اما یک افسوس هم می ماند که ای کاش دستگاه قضایی ایران آنقدر انصاف می داشت که همین مقدار وثیقه و یا بیشتر را به شکل سند ملکی و غیره اخذ می کرد و اجازه می داد که زندانیان سیاسی ما که احتیاج به معالجه در بیمارستانهای درست و حسابی دارند به معالجه برسند امثال کیوان صمیمی بهبهانی، عیسی سحرخیز، دکتر شعله سعدی و دهها زندانی سیاسی دیگر ما که نیاز به درمان دارند و دستگاه قضایی از آنها دریغ می کند و جان آنها را به خطر انداخته.
نکته پنجم اینکه وزارت خارجه آمریکا گزارش سالیانه نقض حقوق اقلیتهای دینی در 200 کشور دنیا را برای سال 2010 منتشر کرده که ایران در قعر جدول همراه با ازبکستان، چین و برمه قرار دارد. در ایران به موجب این گزارش حقوق اقلیتهای دینی مثل بهاییان، نوکیشان مسیحی، یهودیان، پیروان فرقه های درویشی و مسلمانان اهل سنت مکرر در مکرر نقض می شود و تحت فشار قرار دارند. درواقع به نظر من هر کس در ایران جز شیعه اثنی عشری معتقد به ولایت مطلقه فقیه با قرائت آقای خامنه ای، طبق تعریف این حکومت دگر اندیش محسوب می شود و به نوعی شامل نقض حقوق می شود البته در مراتب متعدد و مختلف.
نکته ششم اینکه آقای ویلیام هگ وزیر خارجه بریتانیا اعلام کرده که اعتراضات میلیونی مردم ایران در سال 2009 مبداء جنبش های کل منطقه باید محسوب شود. ایشان خواستار تصویب یک قطعنامه قوی علیه نقض حقوق بشر در ایران در مجمع عمومی سازمان ملل شده البته مصوبات شورای امنیت سازمان ملل ضمانت اجرایی دارد.
نکته هفتم اینکه جنگ مغلوبه میان دو جناح داخل حکومت، داخل اصولگرایان، به نقاط حساسی دارد نزدیک میشود. در واقع حلقه محاصره گرد آقای رحیم مشایی و دوستان آقای احمدی نژاد تنگ تر شده. چاپ یک نامه که درآن آقای رحیم مشایی به وزرای اقتصاد و دارایی دستور داده که با دستور آقای احمدی نژاد گروه فولاد خوزستان را به شرکت تراورس که آن هم با وضعیت مشکوکی از وزارت راه به همین آقای امیر منصور خسروی که متهم ردیف یک پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی هست واگذار شود، می شود گفت که سرفصل جدیدی است که در صورت صحت این نامه انصافاً فساد دستگاه آقای احمدی نژاد و باند او را نشان میدهد. امثال آقای گلپور که از نزدیکان دستگاه های امنیتی محسوب می شود در مصاحبه با شرق مدعی شده که رحیم مشایی در قتل چند پاسدار هم دست داشته. امثال آقای ثمری مشاور سابق آقای احمدی نژاد هم که امروز جزو مخالفین است مدعی شده که این گروه انحرافی با در اختیار گرفتن نقاط حساس و شرکتهای سوددهی مثل ایران خودرو این روزها در حال پول شویی هستند و دارند پول از کشور خارج می کنند تا فرار بکنند و هشدار داده که آنها را باید دستگیر کرد. همینطور تهران امروز روزنامه نزدیک به آقای قالیباف هم همین ادعا را کرده و گفته از این سه هزار میلیارد تومان بیش از دو هزار میلیارد تومان آن از کشور خارج شده و به نقاط دیگر منتقل شده و او گفته که خرج انتخابات خواهد شد. آقای سروری هم که از گروه ایثارگران و ازنزدیکان باند کودتاچی محسوب می شود مدعی شده که باید مفسدین اقتصادی اعدام شوند و تلویحاً خواستار اعدام شخص رحیم مشایی شده. اما ورای این حرفها و این جنگ مغلوبه ای که در جریان است یک نکته را نباید فراموش کرد و آن نقش شخص آقای خامنه ای و سپاه پاسداران است در سرکار آوردن این دولت فاسد و تحمیل آن به مردم ایران است. هنوز حرف آقای خامنه ای در گوش همه ما طنین انداز است که می گفت این دولت احمدی نژاد پاکترین و مردمی ترین دولت از زمان مشروطه تا الان است. یا سپاه و فرماندهانی مثل آقای عزیز جعفری مردم را سرکوب کردند، کشتند، شکنجه کردند، تجاوز کردند برای اینکه این دولت را سرکار نگه دارند. البته مزدشان را با صدها پروژه بزرگ کشور، شرکتهایی مثل مخابرات و اخیراً هم کل وزارت نفت گرفتند و دفتر آقای خامنه ای هم بخصوص اعضایی از خانواده وی این روزهای دستشان روی وزارت نیروی کشور گذاشتند که معلوم نشد چطوری مسئله ادغام آن با وزارت نفت هم منتفی شد و فعلاً به عنوان یکی از طیولهای خانواده آقای خامنه ای درآمده.
نکته هشتم اینکه آقای یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان که به ایران سفر کرده، اعلام کرده که حجم معاملات پاکستان با ایران به 10 میلیارد دلار افزایش پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد پاکستان هم بعد از قطع بخشی از کمکهای آمریکا چشمش به سفره مرتضی علی ایران است و اگر ترکیه سهم 30 میلیارد دلاری برای خودش گذاشته پاکستان هم فعلاً دنبال یک سوم آن مبلغ است. احتمالاً از محل دور زدن تحریمها و خرید یک سری شرکتهای پاکستانی از دنیا و دولا پهنا به ایران فروختن، کیسه گشادی دوختند که پاکستانیها هم دنبال پر کردن آن هستند.
اما بحث آخر ما در خصوص اتحاد به عنوان یکی از سه محور لازم برای پیروزی مبارزات بی خشونت یعنی اتحاد نیروهای مخالف، برنامه ریزی و حفظ دیسیپلین مبارزات بی خشونت با اتکا به تجربه کشورهای دیگر و تجربه خود ایران و نیازهای آن به اینجا رسید که هر نوع مدل انتخابی برای درکنار هم نشستن نیروهای مخالف باید دو تجربه 32 سال گذشته ملت ایران را، دو تجربه تلخ را هم مد نظر داشته باشد. یکی مسئله انقلاب اسلامی ملت ایران و آن شعار "همه باهم" آقای خمینی که تبدیل به "همه با من" و بعد هم سرکوب، درگیری، زد و خورد و بعد هم سرکوب گروه های مختلف شد، تجربه تلخی است که از آن حرکت باقی مانده و لذا باید ضمانت اجرایی لازم در مرحله مبارزه باشد که در فردای پیروزی هم کسی نتواند کسی را حذف کند و سر ببرد. و مطلب دوم شکست جنبش اصلاحات است که شکست اصلاح حکومت از درون قانون اساسی آن بخصوص در حضور ولایت مطلقه فقیه، شورای نگهبان، دستگاه سرکوب سپاه و وزارت اطلاعات و قوه قضاییه در مشت رهبری نشان داده. بنابراین هر مدلی که برای اتحاد مخالفین وضع می شود وقتی می تواند با استقبال مردم مواجه می شود که به روشنی نشان بدهد که این دو تجربه تلخ را نمی خواهد تکرار بکند. در این خصوص بازهم فردا صحبت خواهیم کرد.
اندکی صبر سحر نزدیک است. تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید. به امید پیروزی ایران و ایرانی.
--
__________ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید __________
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از
Label
برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
_______________________ اشتراک _______________________
برای مشترک شدن در این گروه آدرس زیر را درست همینطور که هست کپی کنید
واز ایمیل باکس خود به این آدرس ایمیل بفرستید
mohsen_sazegara+subscribe@googlegroups.com
پس از فرستادن ایمیل به آدرس بالا، برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید لینکی را که در آن ایمیل هست کلیک کنید
____________________ لغو اشتراک _______________________
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از میل باکس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
mohsen_sazegara+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر