سعید لیلاز: اختلاسگران و دزدانبزرگ جهان، راهي بهتر و آزمودهتر از ايجاد «غبار» - به راه انداختن هياهو بر سر ضرورت مجازات سريع و قاطع متخلفان - ندارند. مطابق دهها تجربه عموما تلخ پيشين اين نگراني وجود دارد كه به راه افتادن موج محكوم كردن يك نمونه فساد در داخل كشور اصل مساله و ريشه آن را از نظرها پنهان كند. در اين صورت، تكرار اين تجربه با ابعادي باز هم بزرگتر در آينده، گريزناپذير خواهد بود. غبارها و بانگهايي كه دزدان را به سر شوق آورد و آنها را جري كرد كه تا بازو، دست و گردن خود را در مال خلق فرو برند و هر روز فربهتر شوند، چه بود؟ شايد اين غبارها، روزي به راه افتاد كه مديرعامل بانك پارسيان، بيهيچ علت روشن يا محمل قانوني بركنار شد؛ روزي به راه افتاد كه هفت مديرعامل بانك دولتي هريك با سالها سابقه روشن در امور بانكي و هر يك به تنهايي مورد تاييد وزارت اطلاعات و غيره يكشبه بركنار شدند؛ روزي به راه افتاد كه اعلام شد به زودي اسامي چپاولگران مال ملت افشا ميشود و هرگز چنين نشد؛ روزي به راه افتاد كه دولت گفت - علنا و در روز روشن - قانون را اجرا نميكند و كسي دم برنياورد؛ روزي كه دخالت دولت در همه شوون اقتصاد ملي از جمله تعيين ساعت كار بانكهاي خصوصي و حتي انكار عملي علوم تجربي - مانند بيفايده بودن تغيير ساعت رسمي - با هلهله همراهي دوستان اصولگراي سابق و دشمنان ولايتمدار فعلي همراه شد؛ روزي كه در عمل به بانكها ابلاغ شد كه براي اعطاي وام نبايد چندان در پي دريافت وثيقه باشند؛ روزي كه اعلام شد اعتبارات عمراني در يك سال نسبت به سال ما قبل چهاربرابر خواهد شد و نه آن روز كسي در مجلس اعتراض كرد و نه بعدا كه هيچيك از شعارها تحقق نيافت كسي دم برنياورد؛ روزي كه ...
تا زماني كه ملاك قانون و اجرايي شدن آن ميزان رفاقت برخي سياستمداران با يكديگر است، تا زماني كه دستگاههاي نظارتي و مديريتي مانند سازمان برنامهريزي و مديريت يكباره منحل ميشوند و با سكوت همراه با رضايت مجلس و ديگران همراه شد، تا زماني كه دولت بودجه را همچون كيسهاي مملو از اسكناس ميبيند كه هرگاه و هركجا خواست يا توانست، ميتواند آن را هزينه كند، در امان ماندن از گزند اختلاسگران كمينكرده، بعيد است. در سالهاي اخير، نهتنها دستگاههاي ناظر و برنامهريز در درون دولت مانند سازمان برنامهريزي و مديريت منحل شدند، بلكه دستگاههاي ناظر بيرون از دستگاه اجرايي مانند سازمان بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات نيز عملا از كار افتادند و به حاشيه رانده و به نهادهايي تبديل شدند كه جز انتقاد از بيقانونيها كاري آنچنان از آنان، ساخته نيست. دوستان اصولگرا لابد به خاطر دارند كه تا همين اواخر، بيقانوني را غالبا «قاطعيت انقلابي» نام مينهادند و آن را به مثابه ماشيني پرقدرت و باسرعت ميستودند. اكنون نيز اگر قوهقضاييه و ديگر مسوولان كشور بهراستي در پي چارهانديشي براي فسادي هستند كه بسيار گسترده و ژرف شده و اختصاصي هم به دولت يا بانكها ندارد، بايد به قانون بازگردند، بايد به آزادسازي اقتصادي روي بياورند، دست هر دولت مستقري را از تصدي كوتاه كنند، رقابت واقعي را به صحنه طرحهاي اجرايي كشور بازگردانند، به مطبوعات اجازه دهند بدون دغدغه و در چارچوب قانون به اطلاعرساني مفاسد بپردازند تا زماني كه هر يك از جريانات سياسي ايران اعم از چپ و راست يا مخالف و موافق دولت با فساد به صورت جناحي و بر مبناي همسو يا مخالف برخورد كنند، اقتصاد و ساختار سياسي ايران از اين سرطان پيشرونده و در پيكره كشور رهايي نخواهد يافت. بايد عزم را جزم كرد و تدبيري كارساز انديشيد، پيش از آنكه دير شود.
منبع: شرق
دبیر انجمن صنایع ریختهگری با بیان اینکه هیچ یارانهای به صنعت ریختهگری پرداخت نشده است، پیش بینی کرد با خالی بودن 40 درصد از ظرفیت تولید واحدهای ریختهگری، تعدیل نیرو در این صنعت امسال 15 تا 20 درصد افزایش یابد.
عبدالحمید قدیمی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی فارس با بیان اینکه مدیریت مناسبی در زمینه پرداخت منابع محدود بخش صنعت وجود ندارد، اظهار داشت: پیشبینیها این بود که از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی، یارانه نقدی و همچنین یارانه بخش تولید پرداخت شود که در حال حاضر برای تأمین این منابع محدودیت وجود دارد.
وی ادامه داد: در زمانی که منابع محدود است باید مدیریت دقیقی در تخصیص آن صورت گیرد و وعده بیجا داده نشود تا مردم سردرگم نشوند و کار تولید نیز براساس یک برنامهریزی درست پیش رود.
قدیمی با بیان اینکه بارها در جلسات مشترک با ستاد تحول صنایع، صنعتگران عنوان کردهاند که مطالباتشان پرداخت نشده است، گفت: اگر برای پرداخت مطالبات بخش صنعت برنامهریزی درستی صورت میگرفت هماکنون صنایع در وضعیت بحرانی قرار نداشتند.
وی ادامه داد: با وجود اینکه بانک مرکزی بخشنامه حل مشکل بدهی صنعتگران را به سیستم بانکی ابلاغ کرده ولی این بخشنامه ضمانت اجرایی ندارد و در آن فقط از بانکها خواسته شده تا با صنعت همکاری داشته باشند.
* امسال خبری از پرداخت یارانه به صنعت نشده است
دبیر انجمن ریختهگری با اشاره به برخی وعده مسئولان وزارت صنعت در خصوص پرداخت تسهلات یارانهای و خط اعتباری انرژی به صنعتگران، گفت: امسال خبر جدیدی از پرداخت این نوع تسهیلات نشده و در چنین شرایطی وعدهها و بحثها زیاد مؤثر نخواهد بود.
وی تصریح کرد: پرداخت خط اعتباری انرژی حلال مشکل نیست و تنها میتواند مشکل صنعتگران را چند ماه به تأخیر بیندازد.
به گفته قدیمی، پرداخت هزینه بالای انرژی و سود خط اعتباری انرژی، در قیمت تمام شده صنعت تأثیرگذار است و در چنین وضعیتی هیچ سیاست جبرانی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه اعطای خط اعتباری انرژی در واقع سیاست تأخیر بحران است، تأکیدکرد: این موضوع فقط زمان واردشدن شوک به بخش صنعت را به تأخیر میاندازد وگرنه جبران کننده قیمت تمام شده نیست.
* تعدیل نیروی برخی واحدهای ریختهگری
دبیر انجمن ریختهگری با بیان اینکه برنامه مشخصی برای آینده بخش صنعت در کشور وجود ندارد، گفت: با گذشت 9 ماه از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، برخی واحدهای صنعت ریختهگری تعدیل نیرو داشته و تعدادی از خطوط تولید آماده برای افتتاح نیز با عدم راهاندازی روبرو شدهاند.
وی افزود: وزارت صنعت جدیداً از ما خواسته تا آمار اشتغالزایی صنعت ریختهگری را اعلام کنیم و این در حالی است که آنها به دنبال آمار بیکاریهای اتفاق افتاده در 8 ماه اخیر نیستند.
قدیمی تأکید کرد: در شرایطی که واحدها با تعدیل نیرو روبرو هستند مسماً اشتغال جدیدی ایجاد نخواهد شد.
وی پیشبینی کرد امسال آمار تعدیل نیرو در صنعت ریختهگری نسبت به سال گذشته 15 تا 20 درصد افزایش یابد.
* 40 درصد ظرفیت صنعت ریختهگری خالی است
قدیمی با اشاره به کاهش میزان تولید برخی واحدهای صنعت ریختهگری طی ماههای اخیر گفت: به عنوان مثال یکی از واحدهای این صنعت قبلاً با ظرفیت 120 هزار تن فعال بود که سال گذشته تنها 52 هزار تن تولید داشته است.
وی توضیح داد: در شرایط فعلی بازار خرید برای محصولات ریختهگری در کشور وجود دارد ولی با توجه به مشکلات موجود در پرداخت بودجه عمرانی و عدم پرداخت دیون دولت به واحدهای صنعتی، ظرفیت فعال این واحدها کاهش یافته است.
قدیمی با بیان اینکه در سال گذشته حدود 25 درصد ظرفیت صنعت ریختهگری غیرفعال بود، گفت: در حال حاضر 35 تا 40 درصد ظرفیت صنایع ریختهگری خالی است.
وی با اشاره به دیرکرد خودروسازان در پرداخت طلب صنایع ریختهگری گفت: خودروسازان با این توجیه که تولیدشان با زیان روبرو است پرداخت خود را به واحدهای ریختهگری از حدود 60 روز به 90 روز افزایش دادهاند که این مسئله مشکلاتی را برای قطعهسازان به همراه داشته است.
قدیمی با بیان اینکه در برخی کشورها نسبت منابع اختصاصی به فضای کسب و کار 140 درصد ارزش تولید ناخالص داخلی آن کشور است، گفت: این در حالی استکه نسبت منابع اختصاص یافته به فضای کسب و کار در ایران حدود 37 درصد ارزش تولید ناخالص داخلی است.
به گزارش ایسنا رییس دولت در فرودگاه مهرآباد مورد بدرقه رسمی محمدرضا رحیمی، معاون اولش قرار گرفت.
از جمله كسانی كه رییسجمهور را در جریان این سفر همراهی خواهند كرد، غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت، نامجو، وزیر نیرو، صالحی وزیر خارجه، شیخالاسلام وزیر كار، ثمره هاشمی، دستیار ارشد رییسجمهور، بقایی، معاون اجرایی رییسجمهور، سعیدلو، معاون امور بینالملل رییسجمهور، مشایی، رییس دفتر رییسجمهور، مجتهدزاده، رییس مركز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری هستند.
در مراسم بدرقه رییسجمهور همچنین ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری و تعدادی از وزراء از جمله وزیر كشور، وزیر آموزش و پرورش، وزیر ارتباطات، وزیر دادگستری، معاون علمی رییسجمهور، معاون حقوقی رییسجمهور، معاون پارلمانی رییسجمهور، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سعید مرتضوی، رییس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز حضور داشتند.
اصلاح مدیریت جهانی یكی از مهمترین برنامههای سفر به نیویورك است
فارس: رئیس جمهور پیش از عزیمت به مقر سازمان ملل، یكی از مهمترین برنامههای سفر خود را اصلاح مدیریت جهانی عنوان كرد.
محمود احمدینژاد صبح امروز دوشنبه پیش از عزیمت به نیویورك با اشاره به اهداف سفرش به سازمان ملل متحد گفت: مجمع عمومی سازمان ملل بالاترین مرجع تصمیمگیری در دنیا است كه البته ایده سازمان ملل دستاورد تاریخی بود برای گفتوگوهای عادلانه و همكاری و مشاركت كشورها، البته بخشهای مهمی از آن همچنان در سیطره گروهی اقلیت است.
وی افزود: ملت ایران برای مدیریت جهانی ایده دارد و دارای اندیشه منسجم و حامل پیام مهمی برای دنیاست كه البته میبایست اثرگذار نیز باشد.
رئیس جمهور یكی از مهمترین برنامههایش در سفر به نیویورك را تأكید و اصلاح مدیریت جهانی دانست و گفت: دیدار با رؤسای برخی كشورها، گفتوگو با گروههای مختلف آمریكایی و دیدار با ایرانیان مقیم آمریكا از برنامههایم درسفر به آمریكاست.
احمدینژاد از گفتوگوی خود با برخی دانشگاهیان آمریكا از طریق سیستم آنلاین خبر داد و اظهار داشت: مصاحبه با رسانههای مختلف خبری از دیگر برنامههای سفرمان به نیویورك است.
وی در ادامه به سفر خود به سه كشور ونزوئلا، موریتانی و سودان اشاره كرد و خاطرنشان ساخت: بعد از سفر به نیویورك به ونزوئلا خواهیم رفت و در اجلاس كمیسیون مشترك دو كشور شركت خواهیم كرد.
احمدینژاد رابطه ایران و ونزوئلا را رابطه ویژهای دانست و تصریح كرد: هوگو چاوز مردی شجاع و دنبال استقلال و عزت و مبارزه با زیادهخواهان است كه البته ایران همكاریهای جدیتری با ونزوئلا خواهد داشت و موانع را برطرف میكند.
وی ادامه داد: پس از سفر به ونزوئلا در پاسخ به سفر رئیس جمهوری موریتانی به ایران سفری به این كشور خواهیم داشت و با رئیس جمهور این كشور دیدار میكنیم.
رئیس جمهور كشورمان ادامه داد: پس از موریتانی به سودان میرویم و دیداری با رئیسجمهور این كشور خواهیم داشت. ایران با سودان همكاریهای مختلفی در زمینه علمی و صنعتی دارد كه باید موانع در این زمینهها برطرف شود.
وی این نكته را نیز خاطرنشان كرد: در هر 3 كشور درباره تحولات جهانی بحث و تبادل نظر خواهد شد.
رئیس کل بانک مرکزی گفت: «اموال و دارایی های اعضای باند اختلاس بلافاصله بعد از کشف این موضوع ، شناسایی شد و خوشبختانه امروز متوجه شدیم ارزش روز داراییهای اینها با ارقامی که به ما اعلام شده است، به حدود 47 هزار و 333 میلیارد ریال میرسد.»
به گزارش خبرنگار مهر، محمود بهمنی در گفتگو با خبر 21 سیمای جمهوری اسلامی ایران درباره اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی افزود: «از نظر پوشش وثایق و تضمین ها می توانیم اینها را به مرور در تملک درآوریم و بدهی ها یا مطالبات سیستم بانکی و بدهی های این گروه را به نظام بانکی تسویه کنیم.»
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به شناسایی اموال، توقیف اموال، مسدودی حسابها و ممنوع الخروج بودن اعضای باند اظهارداشت: «خوشبختانه قوه قضائیه وارد شده است و ما هم مصراً خواستار هستیم که با شدیدترین وجه با متخلفان برخورد شود.»
وی در عین حال گفت: «بانک مرکزی ، کل اموال اختلاس گران که به ارزش 47 هزار میلیارد ریال است، را بلوکه و توقیف کرده است.»
غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور نیز در این برنامه با تاکید بر اینکه در رسیدگی به اختلاس نباید ضعیف کشی شود، تاکید کرد: «برهمین اساس، قصد داریم با عوامل اصلی اختلاس برخورد قانونی کنیم.»
رئیس مجلس شورای اسلامی امروز در كنفرانسی خبری به فضاسازی برخی تندروها كه به گفته او دنبال "تجارت سیاسی با فتنه" هستند، واكنش صریحی نشان داد و گفت: بی بصیرت كسانی بودند كه همه ابعاد فتنه را ندیدند.
علی لاریجانی در نشست خبری امروز -دوشنبه ۲۸ شهریور- درباره موضع جمهوری اسلامی در قبال اتفاقهای سوریه گفت: مقامهای سوری باید به مطالبات مردم در داخل كشورشان بهطور كامل توجه كنند كه هم اكنون برخی اصلاحات در این باره در حال انجام است.
لاریجانی با تشریح ابعاد خارجی تحولات سوریه گفت: اخباری به گوش میرسد كه از مرزهای این كشور سلاح وارد میشود. در این باره تحقیق شد و صحت موضوع به اثبات رسید كه برخی كشورها با تبلیغات رسانهای و اعزام نیرو و ارسال سلاح به سوریه قصد اثرگذاری بر تحولات را دارند.
به نوشته خبرگزاری خانه ملت وی ادامه داد: كسانی كه به سوریه نیرو و سلاح می فرستند و با تبلیغات منفی، بنزین روی آتش وقایع این كشور میریزند، باید پاسخگو باشند؛ آنها كه در كشورشان حتی خانمها اجازه رانندگی ندارند، چگونه میتوانند برای سایر ملتها دغدغه داشته باشند.
رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح كرد: كشورهای مداخله كننده در سوریه با دموكراسی غریبه هستند و مجالس آنها هنوز به شكل امیرنشینی اداره می شود، در حالی كه دموكراسی رمز امنیت و سعادت مسلمانان در منطقه است.
كسی نمیتواند برای دستگاه قضایی در رسیدگی به تخلفات مزاحمت ایجاد كند
لاریجانی در باره مسئله رسیدگی به مفسدان اقتصادی، پرونده بیمه و اختلاس اخیر گفت: مسئله بیمه در حال پیگیری است و كسی نمیتواند برای دستگاه قضایی در مورد رسیدگی به این پروندههای مزاحمت ایجاد كند.
وی در باره رسیدگی به تخلف افراد مسئول در این موارد تصریح كرد: ما معتقدیم فقط نباید به پرونده افراد دون پایه رسیدگی شود، بلكه باید همه كسانی كه در این مورد نقش داشتهاند، چه تخلف كردهاند و چه تبانی و تقصیراتی را داشتهاند، رسیدگی لازم انجام شود و این قابل اغماض نخواهد بود.
نماینده مردم قم در مجلس تاكید كرد: حداقل بررسیهای اولیه در مجلس منتج به این شد كه به تمامی تخلفات رسیدگی شود و دستگاه قضایی نیز باید از روشهای منطقی برای رسیدگی به این پرونده استفاده كند.
لاریجانی گفت: كمیسیونی هم در مجلس برای رسیدگی به این مسئله و كار نظارتی بر روی تخلفات این پروندهها تشكیل شده است.
وی تاكید كرد: موضوع اساسی این است كه باید ریشه یابی شود كه این افراد برای انجام این تخلف از چه روشهایی استفاده كردهاند و در نهایت با آنها برخورد قانونی شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی در باره عدم اجرای مصوبات مجلس از سوی قوه مجریه بیان كرد: بسیاری از مصوبات اجرایی شده و برخی از آنها كه اجرایی نشده تخلف دولت به شمار میرود؛ هر یك از اینها در حال پیگیری در كمیسیونهای مربوط است كه اگر انجام نشود، به قوه قضائیه ارجاع میشود.
مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد برگ منفیای در كارنامه ما نبود
به گزارش خبرآنلاین، عملكرد هیات رئیسه از جمله سوالات خبرنگاران از رئیس مجلس بود و انتقاداتی كه در مواردی همچون مصوبه دانشگاه آزاد به آن وارد است واز آن به عنوان نمره نامطلوبی در كارنامه مجلس یاد میشود. لاریجانی هم در پاسخ با بیان اینكه از ابتدای مجلس هشتم اختلاف نظر درباره عملكرد هیات رئیسه مجلس وجود داشت، گفت: ما معتقدیم كه عده محدودی نمی تواند مجلس را اداره كند. من قائل به این نیستم كه فرمان مجلس هشتم باید دست عده محدودی باشد. همه نمایندهها برابرند و ما نمایندهتر نداریم. روش من در اداره مجلس هم همین است و اكثریت مجلس هم آن را میپذیرند.
وی در مقابل اصرار خبرنگار به ارائه نمره به عملكرد هیات رئیسه هم گفت كه دیگران باید نمره دهند نه او كه رئیس مجلس است.
وی در واكنش به اینكه برخی مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد را برگ منفیای در كارنامه آن میخوانند هم گفت: آن مصوبه نظر نمایندگان بود و ایراد مهمی نیست. برخی كه چیزی دستشان نمیآید، این حرفها را میزنند. مجلس هشتم نشان داده كه دچار هیجانات كاذب نمیشود و تابع فرمایشات رهبری است.
برخی دنبال تجارت سیاسی از قبل فتنه هستند
رئیس مجلس در واكنش به اینكه برخی او را از ساكتین در قبال فتنه میدانند و معتقدند كه نبایدنمایندهای در 8+7 داشته باشد هم با بیان اینكه فتنه را باید خاموش كرد، ادامه داد: اما برخی دنبال تجارت سیاسی از قبل فتنه هستند و دوست دارند مدام از آن حرف بزنند و دل خودشان را خنك كنند. در حالیكه این فتنه ظلم به نظام بود و باید با آن برخورد میشد و روش درستی را به كار میبستیم. كما اینكه رهبری هم به آنها فرصت بازگشت دادند. البته حواشی این مساله در كوی دانشگاه و كهریزك و كوی سبحان را هم نباید نادیده گرفت كه دل رهبری را خون كرد.
به گفته وی این از نقاط قوت مجلس بود كه متن و حاشیه را با هم دید. در حالیكه برخی ابعاد این مساله را نمیدیدند و اتفاقا آنها بیبصیرتند كه حواشی آن را نمیدیدند.
لاریجانی با تاكید بر اینكه طالب نماینده داشتن در 8+ 7 نبوده است، این را القا شده از سوی برخی رسانهها خواند و گفت: عدهای در این تركیب نماینده نداشتند و از من خواستند كه نمایندهای را در جبهه متحد داشته باشند كه آقای جلالی نماینده آنهاست نه نماینده من.
رئیس فراكسیون اصولگرایان مجلس در پاسخ به اینكه اصولگرایان در مقابل چه كسانی قرار است برای انتخابات مجلس وحدت داشته باشند و چرا اصلاح طلبها اجازه طرح نظراتشان را نمییابند؟، گفت: نظرات افراد متعددی از اصلاح طلبان مطرح میشود و باید واقع بینانه به مساله نگریست. ممكن است نقائصی باشد ولی نمی توان گفت كه اصلاح طلبها تعطیلند! بیان ونظر سخنگوی شورای نگهبان اینگونه است كه تصمیمات این شورا قبیلهای و گروهی نیست و بسته به عملكرد افراد است.
وی با بیان اینكه اصولگرایان محوریت آیتالله مهدوی كنی را قبول دارند و حول نظرات ایشان، برای انتخابات فعالیت می كنند،گفت: ممكن است طیف مقابل برنامه دیگری برای حضور در انتخابات داشته باشند. ما آیتالله مهدوی كنی را داریم كه حول نظرات ایشان وحدت كنیم.
خبرنگاری در خصوص سخنان توكلی دال بر بیماری در مجلس و اطلاعاتی كه علیه برخی نمایندگان دارد و می خواهد به شورای نگهبان ارائه دهد، سوال كرد. لاریجانی هم پاسخی انتقادی توام با حمایت از توكلی ارائه نمود و گفت: اینكه مركز پژوهشها اطلاعاتی دارد باید آن را به حراست مجلس بدهد و از مسیر خودش پیگیری شود. آقای توكلی منتخب بنده هستند و به ایشان علاقه دارم ولی فكر میكنم نباید این حرف را میزدند. من پدیدهای را در مجلس ندیدم كه برخی كارها بخواهد انجام شود ولی نگذارند بشود.
وی در واكنش به تعبیر توكلی از اینكه «مجلس بیمار است» گفت: این حرف ایشان را هم قبول ندارم. من با ایشان گاهی اختلاف نظر دارم. با این حال ایشان را به ریاست مركز پژوهشها گذاشتم. ایشان اگر بیماریای در مجلس دیدند، اعلام كنند كه چه بوده؟
موضوع اختلاس اخیر بار دیگر از لاریجانی سوال شد و در واكنش به اینكه برخی نمایندگان پیشنهاد دادهاند كه برخی مسئولان مربوطه استعفا دهند، گفت: نمایندگان حق اظهار نظر دارند. اما باید اجازه دهیم كه دستگاه قضایی به پیگیری موضوع بپردازد. مجلس هم دنبال می كند و بنده كمیتهای را مامور این كار كردهام.
هنوز تصمیم نگرفتهام و مشغول فكر كردنم
«از چه حوزهای كاندیدا میشوید؟». «هنوز تصمیم نگرفتهام و مشغول فكر كردنم». این بخشی از سوال و جواب امروز نشست خبری علی لاریجانی بود.
انتخابات مجلس نهم و نحوه حضور طیفهای مختلف سیاسی در این انتخابات در جای جای نشست خبری لاریجانی سایه افكنده بود. او در پاسخ به سوالی كه به حضور اصلاح طلبان در انتخابات اشاره داشت، گفت: همه گروههایی كه می خواهند در انتخابات حضور یابند باید به الزامات قانونی آن كه شورای نگهبان بخشی از آن است، پایبند باشند. شرایط ویژهای نمیتوان برای یك طیف خاص قائل شویم. البته فراز و فرودهایی در فعالیت سیاسی گروهها بوده و ممكن است اشتباهاتی صورت گرفته باشد اما باید مجموع شرایط را دید. تا جایی كه ما میبینیم، گروهها همگی در حال گفتوگو برای انتخابات هستند.
رئیس فراكسیون اصولگرایان مجلس در پاسخ به سوال دیگری، آغاز فعالیتهای انتخاباتی را زود هنگام ندانست و گفت: استعفاهای انتخاباتی انجام شده و طبیعی است كه كسانی از هم اكنون خودشان را برای انتخابات آماده كرده و تبلیغ كنند.نمایندگان فعلی هم در حوزههای انتخابیه شان فعالند و حتی میتوانند از صداوسیمای محلی هم برای بیان عملكردشان استفاده كنند. این كار غلطی نیست. آنجایی غلط است كه به قول رهبری از قدرت سوء استفاده شود.
خبرنگاری در خصوص هجمه نمایندگان علیه دولت سوال كرد و اینكه مجلس چقدر به توصیه رهبری دال بر همكاری با دولت، عمل كرده است؟ رئیس مجلس هم پاسخ داد: هر قوهای وظایفی دارد و نظرات مختلفی میتواند داشته باشد. نباید گذاشت كه برخی حرفها شنیده نشود. وقتی دولت از نظریه پردازی دینی تا كارهای اجرایی را در دستور كار خود دارد، طبیعی است كه نمایندگان هم در مورد مسائل مختلف اظهار نظر كنند.
او كه می گفت نگاه مجلس هشتم، نگاه توام با همكاری با دیگر قوا است؛ تاكید كرد: البته این به معنای تعطیل كردن وظایف و انتقادات نیست. من هم احساس نكردم كه نمایندگان بخواهند چوب لای چرخ دولت بگذارند.
لاریجانی با بیان اینكه تهمت زدن درست نیست، گفت: ممكن است چند نماینده حرفی بزنند اما این موضع مجلس نیست. از سوی دیگر اینكه دولت با صراحت بگوید قانونی را اجرا نمی كند و یا مجلس در راس قوا نیست كه بر خلاف نظر رهبر فقید انقلاب است، كار درستی نیست. وقتی دولت این حرفها را می زند، ممكن است كه برخی نمایندگان هم به آن پاسخ دهند.
به گفته وی، برخی حرفها به مصلحت كشور نیست. رسانهها كه حتی حامی دولت هم هستند باید خود انتقادی داشته باشند و اگر رفتاری شد كه خارج ازحدود كارش بود باید به آن انتقاد كرد.
عمل نكردن به دو سوم برنامه چهارم از سوی دولت، سوال دیگری بود كه لاریجانی در واكنش به آن گفت: البته همه این ایراد محتوایی نبوده و برخی ایرادات وارده به دولت شكلی است. مثلا آیین نامهها را در زمان مشخص ننوشتهاند. اما چون در برداشت از حساب ذخیره ارزی روش درستی عمل نشد، ما در تدوین صندوق توسعه ملی تدابیری اندیشیدیم.
رئیس مجلس گفت كه مجلس تخلفات محتوایی دولت در عمل به برنامه چهارم را از كانالهای خاص و قانونی خود دنبال میكند.
لاریجانی در پاسخ به اینكه واكنش مجلس به عدم مصوباتی همچون تخصیص بودجه 2 میلیاردی به مترو چیست؟، گفت: در كمیسیون برنامه و بودجه مشغول بررسی این مساله هستیم كه چرا اجرایی نشده است. البته دولت باید بگوید كه چرا این قانون را اجرا نمیكند.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به سوالی كه به اوضاع كشورهای همسایه و اختلاف نظر سوریه و تركیه اشاره داشت، گفت: ما با آقای اردوغان و گل دوست هستیم. اما در صحنه انقلابهای منطقهای باید رفتار مسئولانهای داشت. انتظار از تركیه این است كه در قبال سوریه رفتار مسئولانهای داشته باشد. برخی از این رفتارها مورد سوال مردم مسلمان منطقه است.
دستور كار نشست اخیر سران سه قوه
در آخرین سوالات پخش شده، خبرنگاری از موضوع دستور كار نشست اخیر سران سه قوه سوال كرد و لاریجانی هم پاسخ خود را اینگونه آغاز كرد كه شاید بهتر بود از محتوای این نشست، اطلاع رسانی میشد. به گفته وی در این جلسه در مورد انتخابات منطقهای و برخی مسائل داخلی كشور بویژه نحوه اجرای هدفمند كردن یارانهها و بخش تولیدی صحبت شد و قرار شد كه تمهیداتی اندیشیده شود. همگرایی برای افزایش توان ملی كشور هم موضوع مورد بحث بود.
واكنش وی در قبال عدم بررسی طرح كاهش رابطه با انگلیس هم این بود كه این مورد را دولت باید پیگیری كند و در مجلس هم باید با شورای عالی امنیت ملی مذاكره شود كه این را به كمیسیون امنیتملی گفته ام.
لاریجانی همچنین در پاسخ به سوالی كه طرح مسكن مهر در تهران را شكست خورده میخواند، با بیان اینكه مسكن مهر در بخشهایی جواب داده است گفت: تصمیم دولت به اینكه زمین را از بورس بازی خارج كند، تدبیر درستی بود و باید آن را گسترش داد تا به مساله مسكن فائق بیاییم. رویكرد و جهت گیری دولت در این زمینه درست بوده ولی ممكن است در عمل دچار مشكل شده باشد.
با شرط گذاشتن موافق نیستم. چه جبهه پایداری باشد چه اصلاح طلبان
آیا نظام حاضر است برای داغ شدن تنور انتخابات، شروط اصلاح طلبان را بپذیرد؟، این سوالی بود كه لاریجانی در پاسخ به آن گفت: من با شرط گذاشتن موافق نیستم. چه جبهه پایداری باشد چه اصلاح طلبان. برای چه كسی شرط گذاشتهاند؟
به گزارش خبر وی در پاسخ به اینكه عفو و آزادی برخی زندانیان در ارتباط با شروط اصلاح طلبان بوده است یا نه؟ گفت: قوه قضاییه دستور العمل خاص خودش را در این زمینه دارد و ربطی به شروط اصلاح طلبان نداشت.
رئیس مجلس در پاسخ به سوالی كه به معضل بیكاری اشاره داشت و معتقد بود كه اختلاس سه هزار میلیاردی نشان از این داشت كه برای اشتغالزایی، كمبود منابع نداریم، گفت: برای رفع برخی مسائل تامین اعتبار شده است. به نظر من مشكل فقدان قانون نیست و مشكل در اجراست. مسئولین اجرایی باید بیشتر دقت داشته باشند. البته مجلس هم فشار میآورد. اشتغالزایی نیازمند رشد اقتصادی بیشتر است.
وی با بیان اینكه اختلاس ربطی به بیكاری ندارد، آن را نوعی فساد دانست كه به توسعه اقتصادی كشور لطمه میزند و باید با آن جدی برخورد كرد.البته مجلس كار نظارتی خود را میكند اما برخی میگویند كه مجلس پا پیچ میشود و نمیگذارد كه دولت كارش را بكند.در حالیكه مجلس در گزارشات دیوان محاسبات یا تحقیق و تفحصهایش، می خواهد جلوی این تخلفات را بگیرد.
از رئیس مجلس پرسیده شد كه در سال جهاد اقتصادی، مجلس برای این كار چه كرده است؟ او هم پاسخ داد: هر قوهای در این زمینه باید به وظایف خودش بپردازد. ما كمیسیون ویژهای را تشكیل دادیم و قوانینی چون تسهیل فضای كسب و كار را تدوین كرد كه به زودی به مجلس ارائه میشود. البته اعمال وظایف نظارتی مجلس هم به این كار كمك می كند.
لاریجانی مرز اصولگرایی با دیگر گرایشها را هم شاخص تعیین شده از سوی جامعتین خواند و گفت: همانها كه آیتالله مهدوی كنی گفتند مرز میان اصولگرایان با دیگر گرایشهای سیاسی است و من چیزی بیشتر از آن به ذهنم نمیرسد.
موج بیداری اسلامی و تسخیر سفارت اسرائیل و كم كاری مجلس در تعطیلات تبستانی، هم از سوالات مطرح شده بود كه لاریجانی گفت:ما موضع گیری كرده ایم و اعلام هم شده است. كار بیشتر از این اجرایی و در حوزه دولت است و انتظار بیشتری هم از مجلس نمیرود.
لاریجانی: كوی دانشگاه و كهریزك و كوی سبحان را نباید نادیده گرفت
مریم شربتدار قدس می گوید که سازمان زندانها نامه ای به همسرش نشان داده و گفته بودند که آزاد شدی و پرونده ات منع تعقیب خورده است حالا می گویند در آزادی ایشان اشتباهی صورت گرفته و باید برگردند به اوین.
فیض الله عرب سرخی چهارشنبه شب گذشته با ابلاغ ناگهانی آزادی از زندان اوین رها شد، تا در مرحله ای دیگر در مسیر آینده ای روشن حرکت کند. امروز اما با تماسی از دادسرا به زندان اوین بازگشت تا بار دیگر ترس کودتاگران را از مردان رهای سرزمین مان فریاد کند.
مریم شربتدار قدس در گفتگو با خبرنگار کلمه، می گوید: خودشان هم می دانند که چه دستهایی در کار است که کل نظام و مملکت و همه چیز را به باد می دهد. عقلانیت اجازه نمی دهد که مملکت در چنین مسیری قرار گیرد. انسان عاقل نباید عقلش را به دست این هایی که نمی دانم واقعا دنبال چه هستند و یا چه هدفی دارند بدهد. مراقب باشند که مملکت به فنا نرود. باید دنبال مجرمین اصلی بگردند وگرنه روزی متوجه می شوند که دیگر خیلی دیر شده است.
فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در حالی به طور ناگهانی به اوین بازگشت که به گفته ی همسرش فرصت خداحافظی با اعضای خانواده اش را نیز نیافت.
معاون وزیر بازرگانی دولت اصلاحات که یکی از ۷ شاکی پرونده ی شکایت از سردار مشفق و کودتاگران است، در این چهار روز آزادی تاکید کرده بود که آزادی اش غیر منتظره بوده و حتی یک بار هم درخواست عفو، آزادی و حتی مرخصی نداده بوده است.
فعالان سیاسی و کارشناسان، این آزادی غیرمنتظره را نشانه ای بر آغاز یک حرکت عقلانی از سوی حکومت گرفته بودند اما امروز با این خبر باز هم نگرانی ها تکرار می شود که آیا قرار است آن بخش از حاکمیت هم حرکتی به سمت آینده ی روشن داشته باشد؟
متن کامل مصاحبه کلمه با مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی را با هم میخوانیم:
در خبرها آمده بود آقای عرب سرخی به مرخصی نیامدند بلکه آزاد شدند، بازگشت امروز ایشان به اوین به چه دلیلی بوده است؟
صبح از دادسرای اوین با خودشان تماس گرفته و گفته بودند که بیایید برای اجرای احکام. آنجا برایشان توضیح داده بودند که در آزادی ایشان اشتباهی صورت گرفته و باید برگردند به اوین.
یعنی اصلا در جریان نبودید و آزادی ایشان کتبی ابلاغ شده بوده؟
اصلا خبر نداشتیم. برگه ی آزادی داخل زندان به خودشان ابلاغ شده بود و مراحل رسمی بوده است. من حتی نتوانستم با ایشان خداحافظی کنم. نه من نه بچه ها، نه خانواده. خودش هم فکر کرده بود که یک احضار ساده است برای همین هیچ وسیله و لباسی همراه نداشتند.
این اشتباه از طرف کدام نهاد صورت گرفته؟
خود سازمان زندانها نامه ای به ایشان نشان داده و گفته بودند که آزاد شدی و پرونده ات منع تعقیب خورده است. من فکر می کنم این ها عادت کرده اند به آزار دادن افراد. این هم یک نوع شکنجه است. با اعصاب و روان همه بازی می کنند. هم فرد زندانی و هم خانوده ها. انگار اصلا برایشان روح و روان افراد اهمیتی ندارد. شانس آوردیم که امروز روز ملاقات ۳۵۰ بود و من توانستم بلافاصله به اوین بروم و در جریان دلیل برگشتنشان به اوین قرار بگیرم. وگرنه باید یک هفته صبر می کردم.
روحیه آقای عرب سرخی بعد از این بازگشت ناگهانی چطور بود؟
روحیه ایشان که خیلی خوب بود. همسرم بیرون بود ناراحت بود که دوستانش آنجا هستند و خودش بیرون. ما دوست داریم همه بیایند بیرون. البته متعجب بود که اشتباه یعنی چه؟ یک شب بگویند شما آزادی و همه ی وسایلت را هم ببر و بعد از چند روز زنگ بزنند که برگرد. نمی دونم والله چه چیز را می خواهند ثابت کنند.
آیا شما پیگیری قضایی خاصی خواهید کرد؟
نه. تجربه دو سال و اندی نشان داده که خیلی این ها نه با درخواست های ما کاری دارند نه با شکایت هایمان. ما شکایت هم که می کنیم از طرف تجلیل می کنند و ما را توبیخ که چرا شکایت کردید. مگر پرونده سردار مشفق را فراموش کردید؟ شاکیان را به زندان برگرداندند که چرا شکایت خود را پس نگرفتند. من به شخصه پیگیری قضایی نمیکنم و ایشان و باقی زندانی ها را سپرده ام به خدا.
مسیر قانونی ای هم احساس نمی کنم برایمان مانده باشد. کسی گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها ندارد. وگرنه خود آقایان بهتر از همه به پرونده های این عزیزان اشراف دارند. کلا باید گفت چشم آقایان روشن که اختلاسگران رها و آزادند و افراد سالم و خدمتگذار پشت میله های زندان.
با توجه به اینکه این بازگشت غیر منتظره بود، لحظه ای که ایشان را از پشت شیشه های سالن ملاقات دیدید چه حسی به شما دست داد؟
بالاخره چون ما هنوز بر سر باورهای و حرف هایمان هستیم خیلی به آزادی دل خوش نکرده بودیم و منتظر بودیم دوباره به بهانه ای دیگر سراغ ایشان بیایند. البته دیدن ایشان از پشت آن شیشه ها و با گوشی تلفن حرف زدن همیشه بد است و هر بار آزار دهنده است. ولی واقعیتش را بخواهید دخترم خیلی بهم ریخت. آنقدر از نظر روحی حالش بد شد که حتی برای ملاقات هم نتوانست بیاید. نفرین های از ته دلش دلم را لرزاند. وای به روزی که جواب این آه ها بیاید.
به نظر شما این حرکت چه پیامی و برای چه کسانی می تواند داشته باشد؟
راستش نمی دانم، ما اول در عین حال که ناراحت بودیم که بقیه نیامده اند بیرون، ولی فکر کردیم که شاید واقعا می خواهند به عقلانیت برگردند و فضا را آرام کنند. تصور ما این بود که تصمیم گرفته اند یکی یکی آزاد کنند. اما با حرکتی که امروز دیدیم احساس می کنم بیشتر می خواهند بازی روانی راه بیاندازند.
تحلیل آقای عرب سرخی در این یک هفته از اوضاع و شرایط چه بود؟
با توجه به اینکه مدت کوتاهی بود، خیلی فرصت صحبت پیش نیامد و بیشتر به دیدار دوستان و آشنایان گذشت. اما امیدوار بودند که شاید تصمیم گرفته شده باشد زندانیان را آزاد کنند و فضا را از بحران خارج کنند در راستای شروط آقای خاتمی.
از پرونده دخترتان چه خبر؟ دادگاهی تشکیل شده است یا خیر؟
پرونده هنوز مفتوح است و خبری ندادند غیر از اخطار ممنوع الخروجی که هفته ی پیش برایش فرستادند.
با توجه به اینکه گفتید پیگیری قضایی نخواهید کرد پیام خاصی به مقامات قضایی دارید که از این طریق بشنوند؟
همانطور که همیشه گفته ام خودشان هم می دانند که چه دستهایی در کار است که کل نظام و مملکت و همه چیز را به باد می دهد. عقلانیت اجازه نمی دهد که مملکت در چنین مسیری قرار گیرد. انسان عاقل نباید عقلش را به دست این هایی که نمی دانم واقعا دنبال چه هستند و یا چه هدفی دارند بدهد. مراقب باشند که مملکت به فنا نرود. باید دنبال مجرمین اصلی بگردند وگرنه روزی متوجه می شوند که دیگر خیلی دیر شده است.
اگر صحبتی با خوانندگان سایت کلمه دارید بفرمایید.
من احساس می کنم که مردم آنقدر آگاهی دارند که خودشان تشخیص دهند که چه کسی حرف حق را میزند و چه کسی ناحق می گوید، همین که مردم می دانند برای ما دلگرمی است.
چند روزی است که دولت مهر پرور و دولتی که ادعای آوردن پول نفت را بر سر سفره های مردم را داشت و کلمه عدالت (با فتح ع) را آنچنان از تریبون های مساجد و امامان جمعه و رسانه ی میلی در این شش سال جار زد (که دیگر کسی نمی داند عدالت چیست و تنها معنی ای که در این چند سال از خود به جا گذاشت، دروغ و فساد و زندان و عوام فریبی و کشتار بود.) و مدیریتش را به گفته ی خودشان امام زمان در اختیار داشت، رکوردی را به ثبت رسانده که شاید بتوان گفت تا قرن ها این رکورد در کتاب گینس جا به جا نشود؛ همان طور که به طور گسترده در رسانه های خبری عنوان شد ماجرای اختلاس 3000 هزار میلیارد تومانی است.
آنچه که مرا به نوشتن این مطلب گماشت آدرس غلط دادن و خط مار کشیدن در این اختلاس است تا مقصر اصلی این اتفاق از هدف دور بماند، ظاهرا رسانه های حکومتی دیواری کوتاهتر از تیم مشایی-احمدی نژاد نیافتند و همه را به گردن جریان انحرافی انداختند البته شاید حسین شریعتمداری و کیهانش عوامل فتنه را هم اضافه کنند ،چرا که اختلاس از همان سال 88 آغاز شده است.
در این نوشته سعی دارم از زاویه ای دیگر به این اختلاس نگاه بیاندازم تا مشخص شود که این اختلاس امضای نانوشته دولتی دارد یا حکومتی؟
ابتدا ببینیم 3000 میلیارد تومان چقدر است؟
اگر طول هر اسکناس هزار تومانی را در نظر بگیریم که برابر 16 سانتی متر است سپس سه میلیارد اسکناس هزار تومانی را به هم متصل کنیم، نواری به بلندی 480 میلیون متر یا 480 هزار کیلومتر را داریم. قطر کره زمین در خط استوا که برابر 12756 کیلومتر است بنا براین با آن مقدار پول ما می توانیم 37.6 بار نوار اسکناس های هزار تومانی را به دور کره زمین بچرخانیم.
سعید لیلاز در مصاحبه با فرارو به خوبی بزرگی این رقم را بیان کرده است، به گفته ی وی :
«با 3000 میلیارد تومان میتوان شبکه حمل و نقل کشور را آباد کرد یعنی با این رقم میتوان مجموع اتوبوسهای شهری، بین شهری، مینیبوس و تاکسیهای کل ایران را نوسازی و همه را با مدلهای 1391 جایگزین کرد.»
عباس عبدی در مصاحبه ی اخیر خود با عنوان نعل وارونه با روزنامه اعتماد این طور بیان کرده که:
«مساله اين است كه كسي درك درستي از ابعاد كلاهبرداري يا اختلاس واقع شده ندارد. مبلغ سه هزار ميليارد تومان، در زمان وقوع حدودا برابر سه ميليارد دلار بوده است كه اين رقم بيش از شش در هزار از كل توليد ناخالص داخلي كشور است!! براي روشن شدن ابعاد ماجرا بايد گفت كه اگر در ايالات متحده، اختلاسي با اين ابعاد صورت گيرد، بايد حدود 150 ميليارد دلار باشد!! كه گمان نميرود كل كلاهبرداريهاي آن كشور در طول يك دهه و حتي يك قرن به اين رقم برسد.»
اکنون با درک بزرگی مبلغ اختلاس به مسولین و مسببین این اختلاس از زاویه ای دیگر می پردازم.
تا کنون حجم مطالبی که در این باب عنوان شده بیشترین اعتراض و فشار را به سوی دولت تحت مدیریت احمدی نژاد وارد کرده اند.از بی مسئولیتی دولتی که حتی یک مدیر آن درباره اختلاس نه تنها استعفا نداده بلکه حتی پاسخگوی این مسئله هم نیستند زیاد گفته شده است. البته انتظار استعفا هم انتظار بی جایی است چرا که اساسا استعفا برای مدیران ایرانی تعریف نشده و این خود می تواند نمایانگر شکاف نهاد دولت از مردم خود باشد چرا که اعتنایی به افکار عمومی خود ندارد و دلیلی برای اقناع عمومی جامعه نمی بیند؛ دولتی که اینچنین از مردم خود دور است به راحتی هم مردم خود را به خاک و خون می کشد و نه تنها پاسخگو نیست بلکه مدعی هم می شود. تجربه ای که ایرانیان در سال 88 به یادگار دارند.
در این میان احمدی نژاد که خود را در برابر این حجم بزرگ انتقادات و فشار های رسانه های حکومتی و همراهی مخالفان دولت تنها می بیند به دروغ پردازی های همیشگی خود که همواره با پارانوئید(بیماری روانی توهم توطئه) مزمنش همراه است می پردازد و چون پاسخگوی جامعه ی خود نیست دولت تحت مدیریت خود را پاک ترین دولت تاریخ ایران می داند و خواستار معرفی هر چه زودتر عاملین اختلاس است. این رفتار یاد آور همان دزدی است که در حین فرار فریاد می زد: آی دزد، آی دزد.
اما نکته ای را که می خواهم ذکر کنم این است که مسئله احمدی نژاد و مشایی و جریان انحرافی و ... نیست. ما باید به ریشه ی اصلی این مسئله بپردازیم که با آن چراغ سبز چنین اختلاسی رخ میدهد و به گفته ی خودشان مبلغ دوهزار میلیارد آن از کشور خارج شده است. البته این به معنی تطهیر احمدی نژاد و دولت آن نیست، اما آنها حکم عوامل باند مافیا را دارند نه رییس مافیا را. به جای توجه به فرافکنی های خواسته ی رسانه های حکومتی باید توجه کرد که پدرخوانده ی این اختلاس کیست؟
مگر می شود در حکومتی اینچنین اختلاسی صورت بگیرد و طی این مدت کسی خبر دار نشود و جالب اینکه مبلغ دوهزار میلیارد آن هم از کشور خارج شود؟ اما این سکوت دو ساله و بر ملا شدن ناگهانی آن چیست؟
به نظر می رسد بعد از اتفاقات 88 و ناخلفی احمدی نژاد در برابر بیت اکنون وقت آن رسیده که بهانه هایی برای مثله کردن و تخریب آن به هر نحوی ایجاد گردد و دولت امام زمانی اش را از مقبولیت همان اندک طیف ولایتمدار که در جریان انتخابات فریاد می زدند: «هم دکتره، هم دزدگیره» بیاندازند که یکی از این حربه ها به ظاهر بر ملا کردن فسادهای مالی است.
نمی خواهم به سناریو پردازی ای بپردازم که سراسر ناشی از طرح توطئه باشد اما مسئولیت این اختلاس به شخص خود آقای خامنه ای بر می گردد و چراغ سبزی که به مجموعه ی مدیریتی ایشان نشان داده شده است.
در حکومت استبدادی همه چیز تحت فرمان حاکم مستبد است. این دیکتاتور است که در بازار مکاره ای که به راه می اندازد، باید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد یافت شود.دیکتاتور یا حاکم مستبد فراتر از قانون است و خود نیز اولین غارتگر ملت خود است. آری حکومت استبدادی همواره دست به چپاول مردم خود می زند. در «حکومت بی قانونی» که آب حیات عمر حاکم مستبد است دزدی امری طبیعی است و شاهِ دزدان، شخص حاکم مستبد است. در تاریخ ایران از این دست شاه دزدان بسیار داشته ایم.
پس اجازه دهید اینگونه نتیجه بگیرم که در این حکومت با آن حاکم مستبد امکان ندارد این مقدار پول جا به جا شود و حاکم مستبد که شاه دزد است از این سفره بی خبر باشد. نمی توانیم مسئولیت آقای خامنه ای در برابر این اختلاس را نادیده بگیریم و دولت احمدی نژاد یا چند مدیر دولتی را مسئول بدانیم. مگر می شود که کسی که ادعا دارد نماینده ی خدا بر روی زمین است مطلع از این دزدی نباشد و مسئول هم نباشد؟. حال اگر هم در نظر بگیریم که ایشان واقعا مطلع نبوده است باز مسئول است و باید پاسخگو باشد. چون مدیریت یک حکومت را بیش از دو دهه بر عهده دارد باید مسئول این اتفاق باشد؛ یا پاسخگو باشد یا برود. که این محال است و حاکم مستبد به استبداد خود ادامه می دهد. همان طور هم که مشاهده می کنیم ایشان که برای هر چیزی یک سخنی را ابراز میدارند اما در برابر بزرگترین فساد مالی به ظاهر افشا شده در کشور سکوت اختیار کرده و به بازی «کی بود کی بود من نبودم» پرداخته است.
در پایان همان طور که ذکر کردم احمدی نژاد مسئول است اما حکمش را با امضای آقای خامنه ای دریافت کرده است و می توان امضای نانوشته ی بیت را در زیر این اختلاس ردیابی کرد.
بازی بزرگان
ماهنامه نسیم بیداری: حدود یک دهه قبل و در اوج تنشهای دستگاه تقنینی و قضایی کشور، رهبران و رسانههای جریان اصولگرا، که آن زمان هنوز «محافظهکار» خوانده میشدند، با تخطئه این شیوه اداره کشور تصریح میکردند، این دعواهای سیاسی همگی زاده نگاه غربی به قدرت وحکومت است. این جریان در آن روزها تبلیغ میکرد که اگر هدف رضایت خالق وخدمت به مخلوق باشد، شاهد این همه قیل وقال نخواهیم بود. این عزیزان آن زمان اتفاقا بسیار نگران معیشت و وضعیت اقتصادی ملت هم بودند ودر هر کوی وبرزنی مصائب اقشار محروم را فریاد میزدند... اصولگرایان همان زمان تنها نسخه شفابخش را نیز برپایی حاکمیت یکدست با تمسک به انیدشه ومتد مدیریتی جناح خود معرفی میکردند. در آن دوره برخی منتقدین تاکید داشتند که آرمانشهر اصولگرایی دو پاشنه آشیل مهم دارد. نخست اینکه اصولا کافی است تورقی در کتب تاریخ این دیار داشتهباشیم که دریابیم به صورت طبیعی نمیتوان در این کشور ساختاری یکدست را بنیان گذاشت. بسیاری از جامعهشناسان با انتشار مقالات وکتب متعدد در آسیبشناسی رفتار ایرانیان به این مساله معترفند وحتی به طنز گفته میشود: «هر دو ایرانی هنگامی که باهم آشنا میشوند یک ائتلاف تشکیل میدهند ودر صورتی که جمعشان به سه نفر برسد از ائتلاف مذکور انشعاب میکنند.» لذا بعید به نظر می رسد که به توان به صورت طبیعی شاهد برپایی حاکمیتی یکدست، کارا و مورد تایید مردم دست یافت. از دوم اینکه منتقدان آرمانشهر اصول گرایی، به یک تجربه بشری مهم دیگر نیز اشاره داشتند. آنها براین ادعا بودند که برپایی حاکمیت یکدست موجب عدم شفافیت عملکردها خواهد شد و ممکن است هزینههای بسیاری چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ مسائل مالی برای نظام به همراه داشتهباشد. با این همه شاهد بودیم که در یک پروسه سه ساله محافظهکاران تغییر نام داده به «آبادگران» وبعدهم«اصولگرایان» در سه انتخابات شورای شهر پایتخت، مجلس هفتم وریاست جمهوری نهم شاهد موفقیت را در آغوش کشیدند ودر روز سوم تیر ۸۴ کلیدطلایی حاکمیت یکدست اصولگرایی را در مقابل پاستور به محموداحمدینژاد اهدا کردند. احتمالا وی نیز این کلید را به امینترین ونزدیکترین یار خود درحلقه حامیانش واگذار کرده باشد! در آن ایام یکی از بزرگان اصولگرا حکم نمایندگان مجلس هفتم را ممهور به مهر امام زمان میدانست. یکی دیگر از معمرین جناح راست با اشاره به اینکه در مجلس ششم هرگاه که پیچ رادیو را باز میکرد تنش میلرزید، از ترکیب قاطع اصولگرایانه در مجلس هفتم ابراز سرور میکرد. ایدئولوگ فکری اصولگرایان نیز پیروزی سوم تیر را با دعا، روزه ونمازشب مومنین مرتبط میدانست.... از این جملات بسیار است مجال ما اندک. بگذریم اینروزهاحدود شش سال از آن روز رویایی گرم ابتدای تابستان اصولگرایان گذشته است. بد نیست در این مجال نگاهی به اردوگاه سیاسی جریان حاکم بر کشور داشته باشیم.
یکدستی؛ رویا یا کابوس
با توجه به گذشت بیش از ۶ سال از آغار دوران یکدستی حاکمیت و طبق آنچه عزیزان اصولگرا از آرمانشهر خود توصیف کرده بودند، احتمالا این روزها باید توپخانه رسانههای اصولگرا تعطیل شده باشد و تنها برای درس عبرت گرفتن، هراز چندگاهی خاطراتی ازدوران پیشااصولگرایی مرور و لعنی نثار ناکارآمدان سابق شود. برخی معمرین اصولگرا هم احتمالا دیگر هنگام باز کردن پیچ رادیو احساس لرز به آنها منتقل نمیشودو... با این همه اگر به عرصه واقعیت باز گردیم، شاهدیم برخلاف وعدهها توپخانهها هنوز برقرارند و... اخبار چنان عجیب است که، برخی اوقات دهان جوانان غیر سیاسی را هم باز میگذارد چه رسد به چهره هایی که عمری را در سیاست کشورسپری کرده اند. نکته مهم هم این امر است که بخش عمده این درگیریها در درون اردوگاه اصولگرایی است و سایر جریانها نیز با شگفتی به تماشای این سریال اکشن نشستهاند. در این میان شاید مهمترین اتفاق که رویای یکدستی را به کابوسی برای دلسوزان نظام بدل کردهاست، ماجرای افشاگریهای اصولگرایان علیه یک دیگر باشد. در ابتدای امسال وبا نامگذاری بخشی از نزدیکان محموداحمدینژاد به عنوان انحرافی، اتهاماتی عجیب وبیسابقه درباره برخی از دولتمردان طرح شد که همه را دربهت وحیرت فرو برد. از ماجرای تخلفات گسترده درتاسیس مجتمعی درکیش گرفته، تا نقل وانتقالات هنگفت غیرقانونی پولی ذیلمدیریت برخی از نزدیکترین یاران رئیسدولت دهم. از داستانهای اجنه ورمالی تا اختلاسهای کلان بانکی. روزنامه کیهان پا را از این هم فراتر گذاشت وبرخی بانکهای تازهتاسیس خصوصی را واسطه پولشویی جریان انحرافی دانست. هر چند افشای تخلفات توسط هر صاحبقدرتی را باید مبارک دانست، اما منتقدین دکترین «یکدستی حکومت»، در هنگام جشن تولد این سیستم نسبت به آن هشدار داده بودند. قبول دارید که این افشاگریهای که شاید میزان وحجم آن با همه تخلفات اعلام شده در سه دهه گذشته قابل قیاس نباشد، در سه ماهه نخست امسال به وقوع نپیوسته است، پس چرا رسانههای اصولگرا پیش از وقوع اختلاف با این جریان، این تخلفات را افشا نکردند. همین نکته به تنهایی میتواند نقیض بسیار بزرگی برای فرضیه کارآمدی حاکمیت یکدست باشد.
اصولگرایان وجنگ قدرت
در شمارههای پیشین «نسیمبیداری» به بررسی شکافهای جریاناصولگرایی و بازآرایی صورت گرفته نیروهای سیاسی، پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری پرداختیم. بنا بر آن تحلیل اردوگاه اصولگرایان به ۴ بخش با بیرقهای حلقه یاران احمدینژاد، چپ جدید، اصولگرایان منتقد مدرن واصولگرایان منتقد سنتی معرفی شدند.
در ماههای اخیر نقاط افتراق این گروهها تا حدود زیادی عریان شده و کار را به آنجا کشیده است که برای جلوگیری از رویاروییهای بیشتر، دو روحانی متنفذ اصولگرا هر کدام به یاری بخشی از این طیفها آمدهاند.
اگر چه در رسانهها بحث تشکیل گروههای ائتلافی ۷+۸ بیشتر به نوعی ابتکار شخصی برخی از اصولگریان نسبت داده میشود، اما ازنظر تحلیلی ومنطقی به نظر میآید، اصولگرایان منتقد سنتی، مشتمل بر احزاب باسابقه اصولگرا و تیم علیلاریجانی برای به دستیابی به موقعیت راهبردی در معادلات درون جناحی اصولگرایان به دنبال «حکمی» مرضیالطرفین با اتوریته بالا بودند. بهترین گزینه نیز برای این جریان، روحانی متنفذ راست سنتی، یعنی آیتالله مهدوی کنی بود. مهدوی کنی که پس از انتخابات ریاستجمهوری هفتم که به پیروزی سیدمحمدخاتمی انجامید، کمتر در مباحث آشکار تشکیلاتی اصولگرایان شرکت میکرد، پس از سالها مجدد به صحنه وارد شد. با ورود مهدوی کنی دستکم دو جریان دیگر اصولگریان یعنی چپجدید واصولگرایان منتقد مدرن به تکاپوافتادند تا از کاروان جدید عقب نمانند. بنا بر شواهد موجود اصولگریان منتقد مدرن، متشکل از حامیان شهردار تهران بوده و عملا به جز تهران وخراسان در سایر نقاط کشور توان بسیج امکانات را ندارند، این جریان به هرصورت مجبور است تا با نیروی دیگری که دارای شبکه مناسب استانی باشد ائتلاف کنند. این جریان اصولگرا چه با اکراه وچه با تحلیل، ناگزیر بود به هر صورت به این ائتلاف بپوندد.
اماچپ جدید که برخلاف فضای عمده حاکم بر جریان اصولگرا شعارهای چپگرایانه اقتصادی سر میداد. بازی پیچیدهتری را آغاز کرد. از سویی احزابی چون جمعیت رهپویان وایثارگان که اتفاقا در چندماه اخیر انتقادات تندی به احمدینژاد و دولت داشتند، در کمپین انتخاباتی مهدویکنی قرار گرفتند. از سوی دیگر اخراجیهای دولت نهم ودهم در کنار بسیاری از نمایندگان حامی دولت از جمله روحالله حسینیان در مجلس کمپینی جدید با نام جبهه پایداری، حول محور تقی مصباح یزدی تاسیس کردند. این اقدام هوشمندانه تا حدودی ابتکار عمل اصولگرایان سنتی را کماثر کرد و از سوی دیگر قدرت چانهزنی این جبهه را برای سهمخواهی بیشتر از لیست جبهه اصولگرایی فراهم کرد. در خواستهای این گروه نیز به نوبه خود جالب وقابل تامل است. به طورنمونه این جبهه خواهان حذف نمایندگان اشخاص (بخوانید لاریجانی وقالیباف) از گروه ۷+۸ شد ویا خواهان سهمیه بیشتر در ترکیب مدیریت جبهه اصولگرایی شد. به نظر میرسد که اخباردعواهای این دو جبهه تا چند ماه خوراک اصلی نشریات سیاسی کشور را تولید کند.
در کنار این دعواهای پر سرو صدا هرچند که رئیس دولت دهم در مصاحبه با صداوسیما حتی از زمان انتخابات مجلس نیز خود را بیخبر نشان داد، اما بنا بر شواهد حلقه یاران محموداحمدینژاد این روزها با چراغ خاموش در مسیر انتخابات حرکت میکنند. این جریان اگر چه در بهار امسال وبه ویژه پس از «دورکاری!» یازده روزه رئیس خود، ضربات خردکنندهای را متحمل شد، اما هنوز از حرکت نایستاده است. بسیاری بر این باورند که احمدینژاد ویاران حلقه وی عدم موفقیت در دو انتخابات آتی بهارستان وپاستور را به معنی اخراج همیشگی از کهکشان سیاست وقدرت ایران میدانند واز آن به عنوان نبرد سرنوشت یاد میکنند. برخی سایت های خبری چندی پیش اعلام کردند حلقه یاران احمدینژاد وشبکه استانی آنها در ابتدای تابستان در سکوت خبری و به صورت کاملا سری در دانشگاه شهیدعباسپور حاضر شده به تدوین راهبرد انتخاباتی خود پرداختند. بنا بر همین اخبار یکی از سران این حلقه با اشاره به وجود بیش از ۱۹۰ حوزه تک نمایندهای خواهان برنامهریزی برای دستیابی به این کرسیها شده است. در این میان حرف وحدیثهای زیادی درباره این جریان در رسانههای اصولگرای منتقد، مطرح میشود. برخی از آنان بر این باورند که یاران حلقه، بسیار عملگراتر از آن هستند که به مرزهای اصولگرایی پایبند باشند. از این گروه بعید نیست برای موفقیت با برخی از نیروهای کارگزاران واصلاحطلبان گمنام وسرخورده برای انتخابات همکاری کنند. از سوی دیگر برخی تحلیلگران در تحلیلی بدبینانه به حضور مهمترین منبع مالی محمود احمدینژاد-صادق محصولی- در جمع جبهه پایداری اشاره کرده، محتمل نمیدانند که بعدها آشکار شود که یاران حلقه وجبهه پایداری دو کارت در دستان رئیس دولت دهم برای بازی برد-برد در انتخابات مجلس دهم بوده اند.
در کنار این همه هیاهو مردی دیگر نیز بازی انتخابات را به صورت موشکافانه رصد میکند. اکبرهاشمی رفسنجانی، اگرچه در دوسال اخیر از ریاست مجلس خبرگان کنارگذاشته شده ویا مسولیت تنطیم روابط قوا از وی سلب شده اما هنوز نیز مورد توجه اکثر سیاسیون و افکار عمومی است. با توجه به برخی شنیده ها مبنی بر تماسهای برخی نهادهای نظام باچند تن از مدیران دوره خاتمی وهاشمی و ترغیب آنها برای حضور فعال در انتخابات مجلس نهم، به نظر میرسد این افراد در کناربرخی از نامزدهای میانهرو منتظر دریافت نظر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حضور در انتخابات باشند. رخصتی که قاعدتا با مذاکراتی از سوی هاشمی با برخی از ساختارهای قدرت صورت خواهد گرفت.
اردوگاه اصلاحطلبان
در دو سال گذشته اصلاحطلبان با وضعیتی جدید وکاملا متفاوت نسبت به تاریخ سه دهه گذشته جمهوری اسلامی مواجه بودهاند. بعد از حوادث وناآرامیهای انتخابات دهم ریاست جمهوری، بسیاری از فعالان این جریان طعم بازداشت ومحکومیت راچشیدند، از فعالیت بخش عمدهای از رسانههای آنان جلوگیری شد و سرانجام بر روی پروانه تداوم فعالیت مهمترین تشکلهای آنان مهر ابطال درج شد. با این پسزمینه ذهنی این اردوگاه پیش از آنکه به چگونگی یارگیریهای سیاسی در عرصه انتخابات مجلس بپردازد، در مقابل دو سوال محتوم قرار دارد؟ نخست اینکه با پدیده انتخابات در نظام چه برخوردی باید کرد و دوم اینکه آیا تصمیمگیران نظام به اینجریان برای ورود مجدد به عرصه انتخابات رخصت خواهند داد؟... این مسائل شاید در برهههای دیگر چالشهای بزرگ و لاینحلی را برای این جریان به وجود میآورد، اما از شواهد قراین چنین به برمیآید که اکثر قریب به اتفاق اصلاحطلبان وبخشهایی از نیروها وجریانهای معترض به انتخابات ۸۸، امور را به رئیسجمهور دوره اصلاحات سپرده و بیرق خاتمی را بر بلندای اردوگاه خود نصب کردهاند. سیدمحمد خاتمی نیز در چند ماه اخیر در اظهاراتی دلسوزانه، تلاش گستردهای را برای رفع برخی سوتفاهمات در عرصه سیاسی کشور داشته است. در کنار این اقدامات خاتمی به صورت صریح نیز شرایط جبهه اصلاحات را برای حضور در آوردگاه اسفندماه بیان کرد. وی در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیرازتصریح کرد: «انتخابات حق ما است و اگر اعتراض داریم کسی حق ندارد انتخابات آزاد را از مردم بگیرد و در انحصار یک جریان خاص درآورد. فضا باید باز شود، در دانشگاهها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحتهای قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبسها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند.» این اظهارات با واکنش تند رسانههای اصولگرا مواجه شد وقاعدتا در زمانی نزدیک نباید شاهد پاسخی به محمد خاتمی بود.
و اما پایان
اگراین روزها از تحلیلگران وناظران بیطرف امور سیاسی ایران خواسته شود تا نقشه راه جریانهای سیاسی کشور را پیشبینی کرده وآن را ترسیم کنند، به احتمال زیاد با یک درخواست مشترک مواجه خواهیم شد. آنان از ما خواهند خواست که مختصات دقیق چهار نقطه خاص را روی نقشه ابتدایی درج کنیم تا آنان هر کدام بر مبنای تحلیل خود، حتی بدون به کارگیری قطبنما، مسیر وموقعیت هریک از بازیگران جغرافیای سیاست در ایران را ترسیم کنند. این چهار نقطه عبارتند از موقعیت کنونی چهار روحانی نسل نخست انقلاب یعنی مصباح یزدی، مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی.
در این میان دستاندرکاران رسانههای اصولگرا مدعی هستند برای این امر تنها دریافت اطلاعات دو نقطه کفایت میکند. باید منتظر ماند ودید نقشه مبتنی بر موقعیت مصباح یزدی ومهدوی کنی، به تنهایی قادر به تحلیل وپیشبینی صورتبندیهای جغرافیایی سیاست در ایران خواهد بود یانه؟ این پرسشی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر