-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

Latest New from Green Correspondents for 09/24/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

سال گذشته همراه بود با داغ از دست دادن سرمايه‌های ملی چون مهندس عزت‌الله سحابی و هدی صابر، که هميشه ياری‌دهنده و دغدغه‌مند جنبش دانشجويی بودند، و همچنين ناباورانه پرپر شدن هاله سحابی در سوگ پدر بزرگوارش را شاهد بوديم. امسال متاسفانه آقايان مهدی کروبی، ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد، رهبران جنبش سبز، مانند بسياری از زندانيان سياسی همچون دکتر احمد زيدآبادی، کيوان صميمی، عبدالله مومنی، علی جمالی و ده ها زندانی سياسی ديگر که بيگناه در بند حاکميت هستند، در حصر خانگی به سر می برند. آنان که بر عهد و پيمان خود با دانشجويان و مردم ماندند و جوانمردانه ايستادگی کردند. 
خبرنگاران سبز/جامعه:
 دفتر تحکيم وحدت با انتشار بيانيه ای به مناسبت سال تحصيلی جديد، ضمن تبريک بازگشايی دانشگاه‌ها بر مطالبه جنبش دانشجويی مبنی بر آزادی دانشجويان زندانی و ساير زندانيان سياسی و همچنين توقف فشارهای متعدد بر دانشگاه و دانشجويان تاکيد کرد.

به گزارش دانشجونيوز در اين بيانيه همچنين با اشاره به خيزش‌های دموکراسی‌خواهانه و ضد استبدادی جوانان در کشورهای منطقه، به نقش دانشگاه در سالهای اخير برای طرح مطالبات دموکراسی‌خواهانه و در نتيجه شکل گيری اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ پرداخته شده است.

در اين بيانيه همچنين از "جنبش دانشجويی" به عنوان پيوند دهنده عرصه خيابان و دانشگاه نام برده شده است.

متن اين بيانيه که در اختيار دانشجونيوز قرار گرفته به شرح زير است:

بار ديگر در آستانه سال تحصيلی جديد قرار داريم. اول مهر همواره نويد بخش شروع فصل تازه ای از علم آموزی و انديشه ورزی فرزندان ايران زمين بوده است. با آغاز سال تحصيلی و با بازگشايی دانشگاه ها شور و نشاط تازه ای بر فضای رخوت زده دانشگاه حاکم می شود. هم زمان که دانشجويان جديدالورود با شادمانی پا به اين عرصه می گذارند، ديگران در پی برپايی جشن فراغت خود از تحصيل هستند. اين گونه است که محيط دانشگاه به صورتی زاينده و نو به نو هر سال رنگ و بويی تازه به خود می گيرد. اما در اين ميانه خيل کثيری از دانشجويان هم هستند که بر سر بهای سنگين آزاديخواهی، استبدادستيزی و آرمان گرايی خود در اين سرزمين نشسته اند. دانشجويانی که از تحصيل، اين بديهی ترين حق هر دانشجو، محروم شدند، دانشجويانی که به زندان افتادند و شکنجه شدند و دانشجويانی که ناباورانه از ميان ما پر کشيدند. و اين داستان مکرر هر ساله دانشگاه های ماست.

با برآمدن نسلی جديد در دانشگاه ها در طول ساليان اخير، دانشگاه رنگی ديگر به خود گرفته است. در سال‌های اخير نسلی از دانشجويان پا به مقام دانش، که همان مقام آزادی‌ست گذارده اند، که نه يادگاران انقلاب اسلامی و نه زخم‌خوردگان دوران اختناق و سياه دهه شصت بوده‌اند که در دوران سازندگی و توسعه اقتصادی رشد کرده و انديشه‌ی آنان در دوران اصلاحات، با تجربه توسعه سياسی شکل و قوام يافته و هويت نسلیِ تازه‌ای به خود گرفته است. اماشکل‌گيری هويت سياسی آنان با سراشيبی اصلاحات مصادف شد و ايشان عرضه‌ی نهايی اصلاحات را دولتی تماميت خواه و ايدئولوژيک به رياست احمدی نژاد ديدند.

نسل کنونی که بيشتر عملگرايی را بر جای آرمانگرايی‌های نسل های پيشين خود نهاده است، از جامعه‌ای پا به عرصه دانشگاه می‌نهد که بيش از دو سوم آن را جوانان تشکيل می‌دهند. جوانانی که نه‌ تنها به دنبال رهايی سياسی، که به موازات آن در پی رهايی اجتماعی گام بر می‌دارند و در برابر پروژه‌های سيطره‌جويانه تماميت خواهان در تمام عرصه های زندگی خود به خصوص دانشگاه دست به مقاومت می زنند.

در همين حال و در کشورهای همسايه ايران نيز شاهد نسل جوان و سرشار از پويايی و آگاهی هستيم که اصلی‌ترين بازيگران خيزش‌های دموکراسی‌خواهانه و ضد استبدادی موسوم به "بهار عرب" در منطقه‌ی خاورميانه هستند. آنان از جنس همان جوانانی هستند که مهمترين طبقه‌ی شکل‌دهنده‌ی جامعه‌ی حال حاضر ايران را شامل می‌شوند. اين درحالی است که حاکميت بدون در نظر گرفتن اين مهم، به تبع سياست های ناکارآمد خود در عرصه داخلی و خارجی هر روز بر مشکلات، ويرانی ها، انزوای کشور و تزلزل موقعيت خود می‌افزايد. بدون شک موج دموکراسی‌خواهیِ منطقه، که همواره در ايران نيز  وجود داشته است و گاه با نقاط عطفی مانند اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری ۸۸ و شکل‌گيری جنبش سبز روبرو بوده، دير يا زود بار ديگر با چهره‌ای ديگر به ايران نيز بازخواهد گشت.

جنبش دانشجويی و دانشگاه، به عنوان مهملی جهت علم آموزی و رشد يافتن نسل جوان ايران، همواره به عنوان عرصه‌ای آگاهی‌بخش و پيشرو در مبارزه با استبداد و تماميت‌خواهی حاکمان، با روشنگری، نقد قدرت، کنش و واکنش‌های مختلف در به چالش کشيدن استبداد نقش ايفا کرده است. چنان که تا پيش از شکل‌گيری اعتراضات مردمی اخير و به وجود آمدن جنبش سبز بيشترين بار حرکت‌ها و طرح مطالبات دموکراسی‌خواهانه بر قامت خميده اما استوار دانشگاه بود. جنبش‌های همسنگ و حرکت‌های ملی همواره از جنبش دانشجويی مطلوبيت هايی را حاصل نموده‌اند، از اين رو دانشجويان نقطه اتکای حياتی برای پيشبرد پروسه‌ی دموکراسی‌خواهی در ايران بوده اند. عرصه خيابان و دانشگاه پس از سال ها در اهداف و روش به اشتراکات دست يافتند که تفکيک آنان سخت و حتی نامطلوب می‌نمود. اما تاکيد بر ضرورت پيگيری و عدم فراموشی مطالبات خاصه‌ی دانشجويان و مشکلات مبتلا به دانشگاه و استقلال نسبی دانشگاه از جريانات سياسی نيز ضروری به نظر می رسد. تغيير رويکرد مبارزه مدنی دانشجويان که گاه معطوف به داخل و گاه متوجه بيرون دانشگاه شده، همواره در ادوار مختلف به چشم آمده، ادامه‌ی حيات جنبش دانشجويی را قوت و تداوم بخشيده است و همين عدم تقيد زمينه را برای نقد و روشنگری فراهم و همچنين راه را جهت شکل گيری و تعريف گفتمان‌ها و راهبردهای مستقل و نوين هموار نموده است.

در همين راستا و با نگاهی به وضعيت دانشگاه ها مشاهده می کنيم همه روزه فشارها و محدوديت‌ها در دانشگاه به طور فزاينده‌ای گسترش می‌يابد و روز به روز اين مسير در جهت نفی استقلال و سيطره‌ی ايدئولوژی غالب حاکميت بر آن افزوده می‌شود. حاکميت به پروژه‌ی "اسلامی کردن" دانشگاه‌ها به لحاظ عملی و نظری سرعت می‌بخشد و از سويی با تغيير سر‌فصل‌ها و حذف رشته‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی به جايگزينی و ايجاد محدوديت‌های بيشتر در اين رشته‌ها‌ می‌پردازد. همچنين از سويی ديگر به سهميه‌بندی در رشته‌های مختلف با هدف کاهش تعداد دانشجويان دختر و‌ تفکيک جنسيتی در کلاس‌ها و حتی ورودی دانشگاه‌ها پرداخته و اقدام به تأسيس دانشگاه‌های تک جنسيتی می‌نمايد. با تدوين آيين‌نامه‌های انضباطی جديد بر محدوديت‌های دانشجويان در محيط دانشگاه می‌افزايد. اين در حالی است که علاوه بر تشکل‌های سياسی، از جمله انجمن‌های اسلامی، اجازه‌ی فعاليت به تشکل‌های مستقلِ صنفی و علمی و فرهنگی نيز داده نمی‌شود و فعاليت آنان با محدوديت‌های بی‌سابقه مواجه می شود. انتشار نشريات مستقل و منتقد دانشجويی از دانشجويان دريغ شده است. فعالان دانشجويی که می‌توانند زمينه ساز رشد و توسعه ايران باشند به دام محروميت‌ از تحصيل و اخراج از دانشگاه و حتی زندان گرفتار می‌آيند. هنوز دانشجويان مظلوم و محروم از تحصيل، سيدضياء نبوی و مجيد دری، در حبس و تبعيد و همراه با بسياری از محدوديت ها به سر می برند. در کنار اين فشارها حتی عرصه‌ی علم آموزی و دانش اندوزی را نيز بر دانشجويان تنگ کرده اند که اين امر سبب مهاجرت بی‌بازگشت شمار زيادی از نخبگان کشور شده است.

چنين فشارهايی در تمام دوران، کم يا زياد، بر ساحت دانشگاه و دانشجويان به مانند ساير عرصه‌های جامعه وارد آمده است. اما مختصات جديد دانشگاه و جامعه، مانند بيداری عمومی مردم و حساسيت بيشتر دانشجويان نسبت به وقايع سطح دانشگاه و جامعه، تشديد سرکوب ها از سوی حاکميت، تعليق فعاليت‌های مدنی اعتراض آميز به صورت رسمی و... منجر به خلق فضايی متفات با ساليان گذشته شده است. فضايی که نيازمند راهبردهای جديد برای فعاليت های مدنی است. در همين راستا سال گذشته پيشنهاداتی جهت تدوين راهبردهای جديد فعاليت دانشجويی از سوی دفترتحکيم وحدت مطرح گرديد که خشونت‌پرهيزی، ضرورت کنترل هزينه، خلق راه‌های نوين فعاليت در جهت نشاط‌ افزايی و تداوم روح اميد در حرکت‌های دانشجويی، استفاده از تجربيات نسل‌های پيشين و استفاده از کليه ظرفيت‌های دانشگاه و شبکه‌های غيررسمی موجود در آن در کنار تاکيد بر آزادی‌های آکادميک و استقلال دانشگاه از نهاد قدرت از محور‌های کليدی آن بود. فعالان دانشجويی بايستی در کنار افزايش فشارها روزافزون بر دانشگاه ها به خلق راهبردهای جديد برای فعاليت دانشجويی توجه ويژه ای نشان دهند.

هم اکنون در حالی سال تحصيلی جديد را آغاز می کنيم که با افزايش فشارها بر دانشگاه روبرو هستيم. سال گذشته همچنان با بازداشت‌های مکرر، صدور احکام زندان طولانی مدت و انتقام‌جويانه برای فعالان دانشجويی و تداوم حبس ده ها دانشجوی در بند همچون بهاره هدايت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت، ضياء نبوی، مجيد توکلی، مجيد دری، مهديه گلرو، علی اکبر محمدزاده، حسن اسدی زيدآبادی، علی مليحی، اشکان ذهابيان، عليرضا فيروزی، سورنا هاشمی، کوهيار گودرزی، مهدی خدايی، حسين رونقی ملکی، فواد شمس، شبنم مددزاده و ده ها دانشجوی ديگر همراه بود. عليرغم فشارهای فزاينده‌ بر دانشگاه اما، جنبش دانشجويی از حرکت و تداوم در مسير آزاديخواهی، نقد، روشنگری و بازخواستن مطالبات خود و جامعه باز نايستاد و همچنان نيز در اين راه گام بر می‌دارد.

سال گذشته همراه بود با داغ از دست دادن سرمايه‌های ملی چون مهندس عزت‌الله سحابی و هدی صابر، که هميشه ياری‌دهنده و دغدغه‌مند جنبش دانشجويی بودند، و همچنين ناباورانه پرپر شدن هاله سحابی در سوگ پدر بزرگوارش را شاهد بوديم. امسال متاسفانه آقايان مهدی کروبی، ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد، رهبران جنبش سبز، مانند بسياری از زندانيان سياسی همچون دکتر احمد زيدآبادی، کيوان صميمی، عبدالله مومنی، علی جمالی و ده ها زندانی سياسی ديگر که بيگناه در بند حاکميت هستند، در حصر خانگی به سر می برند. آنان که بر عهد و پيمان خود با دانشجويان و مردم ماندند و جوانمردانه ايستادگی کردند. اميدواريم در سال تحصيلی جديد با ايستادگی مردم شاهد آزادی همه زندانيان سياسی و دانشجويی و رهايی از حصر رهبران جنبش سبز باشيم.

دفتر تحکيم وحدت ضمن تبريک به مناسبت بازگشايی دانشگاه‌ها به تمامی دانشجويان به خصوص دانشجويان جديدالورود، تداوم مسير پرافتخار خود و کليت جنبش دانشجويی را جز با همراهی و ايفای نقش پررنگ دانشجويان ممکن نمی‌داند وهمچنان بر مطالبه به حق جنبش دانشجويی مبنی بر آزادی دانشجويان زندانی و ساير زندانيان سياسی و همچنين توقف فشارهای  متعدد بر دانشگاه و دانشجويان پای می‌فشارد و معتقد است ضرورت تبيين و شناسايی گفتمان های موجود در دانشگاه و تبيين و تدوين راهبردهای نوين و بسط آن  در فضای دانشگاه می تواند به گشايش و پويايی بيشتر فضای دانشگاه ياری رسانده و ادامه مسير جنبش دانشجويی را در افقی روشن‌تر ترسيم نمايد.

 
 


گفتند بت و بت پرستی به مثابه شرک است .تنها يک جمله والسلام . در بحبوحه وقايع پس از انتخابات در سال ۸۸، در جمعی دوستانه تنی از کارگزاران بيت رهبری نيز حضور داشتند. يکی از افزاد بيت رهبری هنگامی که با سوالات جمعی دوستان در مورد نتيجه شگفت انگیز انتخابات و درستی و صدق گفتار ميرحسين موسوی مواجه شد، کلامی کوتاه با این مضمون بيان کرد که : اگر شدنی بود تا حالا برای ميرحسين موسوی پاپوش و مدرک سازی می کردند اما خوشا که پرونده اش از تخلف مبرا و پاک مانده است .


خبرنگاران سبز/رهبران جنبش سبز:
گزيده ای از صحبت های مهندس موسوی را به ياد بياوريم . يادمان نرود مير سبزمان چه می خواست و برای چه پس از سالها دوری از سياست ، طاقت نياورد بدبختی وعقب ماندگی ايرانمان را ببيند و با تکيه به نيروی جوانی من و توی سبزانديش ، پا به ميدون گذاشت . نميدونم اين روزا خيلی زياد به ياد ترانه « دلتنگی » آريا آرام نژاد می افتم .

دلم دلتنگه حرفاته که فردامون و ميسازی دلت لبريز از خونه ولی مردونه ايستادی . بريدن پاتو از خونه، نميدونن نيفتادی . نميدونن تو زندون هم، نه کم ميشی نه ميميری . دلم از دستشون خونه، همونايی که بی رحمن . از آزادی چه ميدونن فقط باتومو ميفهمن .
 هنوزم توی روزی که ندا روی زمين افتاد . يه سبز ساده می پوشم، بدون حرف بی فرياد . هنوزم پيرمردامون تو دستاشون يه دستبنده . هنوزم مادر سهراب، به اميد تو ميخنده .

گفتند بت و بت پرستی به مثابه شرک است .تنها يک جمله والسلام . در بحبوحه وقايع پس از انتخابات در سال ۸۸، در جمعی دوستانه تنی از کارگزاران بيت رهبری نيز حضور داشتند. يکی از افزاد بيت رهبری هنگامی که با سوالات جمعی دوستان در مورد نتيجه شگفت انگیز انتخابات و درستی و صدق گفتار ميرحسين موسوی مواجه شد، کلامی کوتاه با این مضمون بيان کرد که : اگر شدنی بود تا حالا برای ميرحسين موسوی پاپوش و مدرک سازی می کردند اما خوشا که پرونده اش از تخلف مبرا و پاک مانده است .

به يادت هستيم ميرحسين هرچند در پيله خود بافته امان، بی تو روز را شب می کنيم .
 




 
 



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته