Posts from Khodnevis for 09/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser. ضرورت حمایت از نماینده ایرانی‌تبار در مجلس انتاریو‌ی کانادا     با اعلام نظر سنجی امروز  روزنامه تورنتو استار در مورد شانه به شانه بود ن ۳۵ ٪ لیبرال ها و محافظه کاران و رقم ۲۴ ٪ ان‌دی‌پی،  بر اساس تجارب تاریخی کانادا، نبایستی برنده شدن [کاندیدای ایرانی‌تبار حزب لیبرال] را قطعی دانست. با توجه به نتایج انتخابات فدرال، که رای‌های ان‌دی‌پی برخی از افراد باسابقه من‌جمله برایان ویلفرد نماینده لیبرال ریچموند هیل را در برابر رقیب نه چندان آشنا در این منطقه، مناکیس با چند هزار رای اختلاف بازنده شد، و نتیجه می‌تواند تکرار شود. به همین دلیل وظیفه ما، به عنوان عضو کامیونیتی ایرانی  این است که با تمام قوا از رضا مریدی حمایت کنیم  تا  او در مجلس استانی  صدایی برای کامیونیتی ایرانی انتاریو باشد. به‌طور مشخص باید مطمئن شویم تمام ایرانی‌ها واجد شرایط رای دادن، در صندوق‌های رای شرکت کرده و به رضا مریدی رای بدهند. تجربه شخصی و تاریخی نشان می‌دهد ایرانی‌ها با توجه به نظرات شخصی و یا غیر واقعی با سیاست کانادا، از شرکت در انتخابات خودداری می‌کنند. مثلا می‌گویند، فلانی که رای می‌آورد بنابراین یک رای تغییری در سرنوشت وی نخواهد داشت که اشتباه سیاسی است که می‌تواند نتایج بدی را برای کامیونیتی ما به همراه داشته باشد. از سوی دیگر تب انتخاباتی در انتاریو ۲۰۱۱ هم چندان بالا نیست که با توجه به حضور گسترده محافظه‌کاران  سنتی و  هواداران ان‌دی‌پی، می‌تواند برنده شدن دکتر مریدی را که برتری چنددرصدی در ریچموند هیل دارد، به مخاطره بیاندازد.   نظرسنجی در ریچموند هیل   رضا مریدی       ۳۸/۷ ٪   محافظه کار        ٪۳۶/۱    ان‌دی‌پی      ٪۱۴/۷    در خانه ما، دو رای به دکتر مریدی داده خواهد شد نه به این دلیل که وی کاندید حزب به‌خصوصی هست بلکه حضور وی در مجلس رادر شرایط امروزی سیاسی انتاریو، برای جامعه ایرانی لازم می‌دانیم. بدیهی است که رای ما به دکتر مریدی، رای به سیاست‌های حزب لیبرال و یا تیم دکتر نیست زیرا به‌نظر من عملکرد لیبرال‌های ریچموند هیل در دوره اخیر و انتخابات شهرداری‌های ریچموند هیل و عدم حمایت انها از کاندیداهای ایرانی‌تبار، و مسول حوزه انتخابیه لیبرال‌های ریچموند هیل، اقای دکتر دیوید ماریو فرمانی، ضرورتا در راستای کامیونیتی ایرانی نبوده است. کاری که امیدواریم در دوره دوم ایشان در مجلس استانی، تصحیح شود.      آمار ریچموند هیل در ۲۰۰۷     Ontario general election, 2007 Party Candidate Votes % ±%        Liberal Reza Moridi 19,443 47.%          Progressive Conservative Alex Yuan 14,146 34.8          New Democrat Nella Cotrupi 3,555 8.7          Green Liz Couture 3,210 7.9          Family Coalition Lisa Kidd 317 0.8     Total valid votes 40,671 100.0         ------------- مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.           اکبر گنجی: روحانیت؛ پاسداران جهان در حال فروپاشی   آقای بنی صدر، چرا رفسنجانی جنگ را شیرین و برکناری شما را عامل پیروزی در جنگ می‌خواند؟  فایل صوتی کامل گفتگو   رادیو عصر جدید: اخیراً آقای رفسنجانی درباره جنگ افاضاتی فرموده اند. خواستم در این وقت اندکی که داریم آنرا نقد بکنید و بفرمایید که چرا ایرانیان در باره ادامه جنگ چون و چرا نمی‌کنند؟ و چرا درباره بانیان جنگ و ادامه دهنده گان آن و سودی که بابت این جنگ به جیب غرب سرازیر شد چون و چرا نمی‌کنند؟   بنی صدر: چند داده مهم را خدمتان عرض کنم، داده یعنی آن واقعیتهایی که چون و چرا برنمی‌دارند. داده اول این است که بنابر یک سند، نامه اکساندر هگ(نخستین وزیر خارجه در دولت ریگان) به آقای ریگان و همچنین بنابر آنچه آقای الن کلارک، وزیر دفاع در حکومت خانم تاچر در دادگاه ایران گیت گفت، جنگ در سود انگلستان و آمریکا بوده است و آنها اسباب ایجاد و ادامه آنرا فراهم کردند. اسباب آنرا از طریق تجاوز عراق به ایران فراهم کردند و ادامه آنرا از طریق ملاتاریا انجام دادند، آن هم با کودتای خرداد ۶۰. در بیست و دو خرداد ۶۰ طی یک هشدار نامه‌ای هدفهای ادامه جنگ و هدفهای کودتا را شرح دادم، که از جمله آنها و مهمترین آن ادامه جنگ بود، متأسفانه تحقق یافت.   داده دوم این است که، ایران در خرداد ۶۰ با پیشنهاد هیئت عدم تعهد موافقت کرده بود و آماده بود که این هیئت را بپذیرد که حامل پاسخ مساعد حکومت صدام به پیشنهادهای ما بودند. بنابراین اگر در خرداد ۶۰ کودتا رخ نمی داد جنگ با پیروزی ایران به پایان می‌رسید. پیروزی ایران به لحاظ اینکه با وجود یک ارتش متلاشی که ملاتاریا متلاشی کرده بود، توانسته بود که دشمن را از هدفهایش منصرف کند و آنان را به قبول صلح با شرایطی که ایران می‌خواست ناگزیر کند، کودتا کردند و از طریق دفتر رجایی به رئیس آن هیئت یعنی وزیر خارجه کوبا تلفن شد که به ایران نیاید زیرا که فعل و انفعالاتی در ایران در حال انجام است که یعنی آن کودتا! کودتا که انجام شد یکی از هدفهای اصلی آن نه تنها بنابر آنچه که در آن هشدارنامه خاطر نشان شد، بلکه بنابر آنچه که واقعیت پیدا کرد، ادامه جنگ به مدت ۷ سال بعد از آن تاریخ بود. پس هدف آن کودتا ادامه جنگ بود و این داده دوم است.   داده سوم اینکه ادامه جنگ چند هدف داشت که یکی از آنها استقرار استبداد ولایت فقیه بود. باز در آن هشدارنامه و کتاب به خیانت به امید این تشریح شده است. هدف دیگر آن تجاوز اسرائیل به لبنان برای راندن فلسطین ها بود. هدف دیگر آن سلطه آمریکا و غرب بر منابع نفت و درامدهای نفت بود که متأسفانه تحقق پیدا کرد. به عنوان داده بعدی کار به اینجا رسید که جنگ بعد از هشت سال در شکست به پایان رسید و آقای خمینی جام زهر شکست را سرکشید، اینها داده‌هاست. این جنگ را که در آغاز بنابر آن دو سند انگلستان و آمریکا و اسرائیل آغاز گر آن بودند یعنی در‌ واقع به تحریک آنها آقای صدام تجاوز کرده بود، همانها هم هم پایان دهنده جنگ شدند به این معنا که آن قطع نامه را کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت تصویب کردند و رژیم ایران در وضعی قرار گرفت که ناگزیر آنرا قبول کرد، جام زهر را به این دلیل سر کشید.   حالا این شخص گفته است که اگر بنی صدر می‌ماند پیروزی حاصل نمی‌شد، چنانکه پنداری که اینها پیروزی حاصل کرده‌اند که اگر بنی صدر می‌ماند این پیروزی حاصل نمی‌شد. شما دیگر ببینید اندازه بی آزرمی را، پیروزی که قرار بود در خرداد ۶۰ بدست بیاید با کودتا مانع شدند، آقای صدام مانع آن پیروزی نشد بلکه کودتای این آقایان مانع آن پیروزی شد، اینرا می‌کنند عدم پیروزی! ولی مسئله اینجا نیست، مسئله اینجاست که ما یک ملتی داریم و این ملت مثل اینکه کشور مال او نیست، خب نسلی از ملت ما قربانی شده است، جنگی به آن تحمیل شده است و یک پیروزی از او گرفته و این داده‌هایی که گفتم، همه اینها در جلوی چشمش انجام گرفته است و آقای خمینی در همان جام زهری که سرکشید چه می گوید؟ می‌گوید که چون و چرا هم نکنید. مردم هم نمی‌بینیم که هیچ چون چرایی بکنند. چون اگر این چون چرا را می‌کردند، کجا این خائنان می توانستند به سرنوشت مردم حاکم باشند؟ کجا می توانستند که این کشور را اینسان در خفقان نگه بدارند؟ کجا می توانستند سبب بشوند که نسل جوان کشور به محض اینکه درس می‌خواند اول فکری که به ذهنش می‌رسد، این است که چگونه از این جهنم بگریزد؟       کلمات قصار یا «گل‌واژه»‌های جدید محمدجواد لاریجانی لاریجانی‌ها پسران میرزا هاشم آملی هستند که از آخوندهای پرنفوذ زمان خود به شمار می‌رفت. صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه، علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم، باقر لاریجانی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، فاضل لاریجانی رایزن فرهنگی ‏ایران در کانادا و محمدجواد اردشیر لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه است. این پنج برادر چنان بر سیاست چنبره انداخته‌اند که به نظر می‌رسد جدایی آنها از قدرت به سادگی امکان‌پذیر نباشد. آن چه در پی می‌آید جملاتی از گفت‌وگوی خبرگزاری فارس با محمدجواد اردشیر لاریجانی است:   * در فتنه ۸۸ غرب تلاش کرد تا در ایران دیکتاتوری سکولار را جایگزین دموکراسی اسلامی کند. * بنده زمانی که دیدم رهبر معظم انقلاب حوادث منطقه را مانند یک کارشناس دقیق زیر نظر داشته و تحلیل کرده بودند، احساس غرور کردم. * به نظر بنده غربی‌ها قذافی را تشویق به مقاومت کردند. * اصلاح‌طلبان ایران، منحرف، فرصت‌طلب و دشمنان قسم‌خورده دمکراسی هستند. * اصلاح‌طلبان لیاقت شرکت در انتخابات را ندارند. * مخالف تشویق اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات هستم. * انتخابات ما بدون جریان اصلا‌ح‌طلبی انتخابات پرشوری خواهد بود. * علی لاریجانی فدائی رهبر انقلاب است. * مجلس آینده باید تابع رهبری باشد.     شهدای پس از انتخابات ۱ نفر یا ۳۳ نفر؟ رؤسای قوا پاسخ دهند آیت‌الله «آملی لاریجانی»، رییس قوه قضاییه ایران، حدود یکماه پیش در جلسه مسوولان عالی قضایی، با اشاره به آشوب‌های خیابانی و درگیری پلیس با اشرار بریتانیا، و در مقام مقایسه برخورد پلیس با آشوبگران در ایران و انگلیس فرمودند: «در جریان فتنه ۸۸ همه شما مشاهده کردید که غربی‌ها چطور مسائل را منعکس می‌کردند. شخصی در آن آشوب‌ها کشته شد که تا به آخر هم معلوم نشد به دست چه کسانی کشته شده و حتی احتمال اینکه در جریان آن مسئله دخالت مستقیم آشوبگران و در ‌‌نهایت دخالت خود غربی‌‌ها در کار بوده، وجود دارد. اما دیدید غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی چه جنجالی راه انداختند که بگویند جمهوری اسلامی ایران با شهروندان خودش این‌طور برخورد می‌کند، در مقابل در آشوب‌های انگلیس در طول دو سه روز شش نفر کشته شدند اما ندای سازمان‌های حقوق بشری بلند نشد»(+) استنباط غالب کنش‌گران سیاسی و از جمله خانوادهای شهدای پس از انتخابات جنجالی ۲۲ خرداد ۸۸ از این سخنان، نفی و رد شهادت عزیزان آنها و حتی کشته شدن بسیجیان مورد ادعای اصول‌گرایان(+) بود. در‌‌ همان زمان اکثر خانواده‌های کشته‌شدگان حوادث بعد از انتخابات، در مصاحبه با رسانه‌ها،(+) (+) به این سخنان واکنش نشان دادند، اما رییس‌ قوه قضاییه، سخن‌گو و روابط‌عمومی آن قوه، هیچ‌گونه واکنشی در مقابل این مصاحبه‌ها از خود نشان نداده و حتی حاضر به تکذیب یا توضیح ادعای یاد شده هم نشدند. با این توصیف تردیدی باقی نمی‌ماند که رییس قوه قضاییه رسما کشته شدن افرادی در حوادث پس از انتخابات را به استثنای یک نفر قویا رد می‌کند. رییس قوه مجریه اما در یک نشست خبری که روز جمعه یکم مهرماه، با حضور ۲۰ خبرنگار از رسانه‌های آمریکایی در هتل محل اقامت وی برگزار شد، اعلام کرد: «متاسفانه ۳۳ نفر در حوادث بعد از انتخابات کشته شدند که بیش از دو سوم آن‌ها از نیروهای انتظامی یا مردم عادی هوادار دولت بودند.» (+)  ادعای رییس قوه مجریه در مورد تعداد کشته‌شدگان حوادث بعد از انتخابات، با ادعای رییس قوه قضاییه در این مورد مغایرت و تفاوت فاحشی دارد. بین یک و سی‌وسه دستکم سی‌ودو واحد اختلاف هست و قضیه آنجا حساس می‌شود که موضوع این واحد اختلاف، نه پول و مال و شیء، که «جان» انسان است و موضوع از آنجا حساسیت ویژه پیدا می‌کند که، افراد یاد شده مسوول حفظ مال و ناموس و «جان» شهروندان این کشورند و اکنون بر سر جان تعدادی از شهروندان به اختلاف رسیده‌اند.  اصل مسئله اما آنست که، بنا بر شواهد و قرائن دقیق و مستند موجود، تعداد شهدای بعد از حوادث کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ بسیار بیشتر از ادعای دور از واقعیت اما منصفانه‌تر رییس‌قوه مجریه نسبت به ادعای خالی از واقعیت رییس قوه قضاییه، و دستکم نزدیک به ۱۰۰ نفر است. اگرچه حقیقت واقعیت موجود برای افکار بیدار موجود، روشن‌تر از آفتاب بوده و هست، اما مجموعه حاکمیت شایسته است جهت تنویر افکار عمومی و در پاسخ به سؤالات ایجاد شده برای اندک مخاطب مطیع و همراه خود توضیح دهند که بالاخره آیا حوادث بعد از انتخابات برخلاف حوادث و آشوب‌های یکی دوماه پیش انگلیس، اصلا کشته نداشت یا تعداد کشته‌های آن ۳۳ نفر بود؟   ------------- مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.   فیلمبردار فیلم «بهمن قبادی» ممنوع‌الخروج شد «تورج اصلانی» مدیر فیلم‌برداری جوان سینمای ایران به دلیل آن چه «همکاری غیرقانونی با فیلم‌های خارجی» عنوان شده، ممنوع‌الخروج شد. به گزارش خبرگزاری سینمای ایران، وی که برای فیلم‌برداری چند پلان باقی مانده از فیلم سینمایی «بغض» به کارگردانی رضا درمیشیان و مذاکره با یک تهیه‌کننده بین‌المللی عازم ترکیه بود، پس از سوار شدن بر هواپیما و پیش از پرواز هواپیما، توسط مأموران به بیرون از هواپیما انتقال داده و از خروج وی از کشور جلوگیری شد. اصلانی مدیر فیلم‌برداری فیلم‌هایی همچون: «بدرود بغداد»، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، «سن پترزبورگ»، «سوت پایان»، «خواب سفید» و... بوده است. با وجود ممنوعیت تلویحی همکاری با پروژه‌های خارجی، وی اخیرا در کشور ترکیه فیلم‌برداری فیلمی را به کارگردانی «بهمن قبادی» به عهده داشت که در آن بازیگرانی همچون «بهروز وثوقی» ایفای نقش می‌کردند. اصلانی قرار بود در سفر به ترکیه، ضمن فیلم‌برداری پلان‌های باقیمانده فیلم «بغض»، مذاکراتی با کمپانی نیویورکی سوردریم که تهیه‌کنندگی چند فیلم از سینماگران دیگر ایرانی را هم به عهده داشته انجام دهد. ممنوع الخروج شدن این فیلمبردار ایرانی در حالی صورت می‌گیرد که به تازگی چند مستندساز ایرانی نیز به دلیل همکاری با بی‌بی‌سی بازداشت شده‌اند.     احمدی نژادها را دگر اعتباری نيست در هـنگامه‌ای که جامعه جهانی واقع گرايانه و با اسـتفاده از علم و دانـش روز با مشکلات عظيـم محيط زيستی، توليدی و ارتباطاتی دست و پنجه نرم می‌کند، انسان‌هايی هم هنوز يافت می‌شوند که مغزهايی پوسيده و مملو از تفکرات تخيلی، خرافاتی و واپس‌گرايانه دارند. جلوتر از نوک دماغ‌شان را نمی‌توانند ببـينند ولی با توهمات حق و باطلی خود، دون کيشوت وارانه به همه سو می‌تازند.   متاسـفانه در تاريخ معاصر ما ايرانيـان نمـونه های فراوانی از اين نوع انسان‌ها موجودنـد. آخوندها درجمهوری اسلامی فرهنگی را ترويج کردند که زاينده احمدی نژادها (چه در درون و چه در بيرون جمهوری اسلامی) است. احمدی‌نژادهايی که امروز به خيال خود سياستمدار، ناجی و حتی شايد خواستار سلطه بر افکار جهانيان نيز هستند! اما زهـی خيـال بـاطل! جامعه جهانی و عقل جمعی انسـان‌ها والاتر و برتر از آنـست که فريـفته مشـتی واژه توخالی و اعتقادات مذهبی قرون وسطايی امثال احمدی‌نژادها بشـود. می‌بينيم که با وجود استفاده همه جانبه از زر و زور و تزوير، آخوندها و آخوندنماها نتوانسـتند پس از سی و سه سال آن يکدسـتی و يکپارچگی فکری مورد نظرشان را حتی در ايران بوجود آورند. اگر زور اسلحه‌هاي‌شان نبود، اگر مشکلات مالی و ملاحضات اخلاقی نبـود و اگر حتی لحظه‌ای فرصت بيان به مردم در رفراندمی آزاد و آگاه داده می‌شــد، می‌ديـديم که نه تنها قدمی به جلو برنداشـته که قرنها نيز پس رفتـه‌اند. مردمی که روزی به دينی موزونِ روزگار خود باور داشـتند، امروز حتی ديگر به خود نيز ناباورنـد. به غريزه خود روی آورده‌انـد و با خرافاتی حک شـده در مغزشان و با خشونت ياد گرفته از جامعه شان، می‌خواهند مشکلات روزمره خود را حل کننـد. ديـديـم که احمـدی‌نـژاد را امسال در سازمان مـلل مکان و فرصـت جولان نبـود. هر آنـچه گفت بيشتر از گذشته باد هوا شـد و هيچ گوش شنوايی برای شـنيـدنـش پيدا نـکرد. نه تنـها احمدی‌نژاد که بلکه اسـتادش علی خامنه‌ای هم رسـوای عالم گرديد. علی خامنه‌ای اگر توانست روزگاری با حذف فيزيکی حريفان و دغلبــازی سياستمدارانــه کرسی قدرت را تصاحب کند، ولی امروز بداند که افکار دائی جان ناپلئونی و دون کيشوتی اش ديگر خريدار ندارنـد. واهمات و مزخرفات احمدی‌نژاد را نه گوشی برای شنيدن هست و نه ارزشی برای پاسخ گويی! مدت‌هاست که جامعه جهانی به واقعيات جامعه ايرانی واقف است. جمهوری اسلامی رسوای جهان شده است. جمهوری اسلامی گاوی است مجنون که تنها کشورهايی همچون روسيه و چين که به بهداشت فکری پايبند نيسـتند، شيرش را می‌مکند و سرپا نگه‌اش داشته‌اند. جامعه جهانی همچنان می‌داند که در مقابل جمهوری اسلامی بسياری از ما ايرانيان خواستــه و يا ناخواستــه به خصلتــ‌هايی آغشته‌ايــم که موجب بـی اعتبــاری شده‌اند. ديگران سياستمداری را در اراده به تغــيير حال و کنــش گرايــی برای فردايــی ديگر می‌بيـنـند. تحليل‌گری آخوندی، شکوه و زاری عاشورايی، شعــارهای دون کيشوتی و افــکار دائی جان ناپلئونی را برازنده يک سياستمدار پيروز نمی‌دانند. همان‌گونه که فيلســوف واقعی کسی است که فلسفــه ای نوين ارائه دهد و نه آنکــه به تشريح و تــوجيه فلسفه و يا مذهبی موجود اکتفا کند، سياستمدار واقعی نيز کسی اســت که امروز را بخواهد دگرگون کند و برای فردا طرحی نوين داشته باشـد. سـال‌هاسـت که جامـعه اپوزيسيــون ايـرانی به لازمـه همبسـتگی ملی، آشـتی ملی و تشـکيل کنگره‌ای ملی واقـف و آگاه اســت. اما هنـوز اين ضرورت و نيـاز جامـه عمـل نپوشـيده و هر فـرد، گروه و يـا جناحی تـنـها در حد شعــار و در تنگی نظر خود به ايــن مهــم می‌پردازد. به باور حقيــر تا هنگامی که دو اصـل مهم زيــر را در نظــر نگيريم و به آن توجــه نکنيم، اين دور باطل ادامه خواهد داشت و از همــه بدتر که اعتبــار لازم را در برابر جامعه بين المللی هــرگز کسب نخواهيم نمود. اصل يکم باور به لازمـه بازگشـت به نـقطه آغاز اسـت و اصل دوم سازنده بودن و داشتن طرح و برنامه برای امروز و فرداسـت. در مـورد ايـن دو اصل می‌تـوان توضيحات فراوان داد و ای کاش کـه آنهايی که می‌دانند و می‌توانند فرصت حضور بيشتــری می‌داشتند. هم مـيهــنان، احمدی‌نژادها ديگر در جامعه جهانی اعتباری ندارند. امــا نگذاريم که با آغشته شدن به خصلت‌های احمدی نژادی و يا با انفعال خود ما نيز بی اعتبارتر از همين که هستيم بشويم. در دهکــده جهانــی امــروز همــگان به يکديگر نيازمندنــد. هــر کنش سازنده‌ای را تشويق و هر ياری‌ای را قدر بايد بدانيم. ------------- مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.       واکنش مادر سهراب اعرابی به حرف‌های احمدی نژاد درآمریکا   وزیر اطلاعات: اعضای بی‌بی‌سی فارسی «شیطان‌پرست» هستند وزیر اطلاعات جزییات تازه‌ای از نحوه برخورد جمهوری اسلامی با کسانی که متهم به «همکاری با بی‌بی‌سی فارسی» شده‌اند، اظهار کرده است. وی گفته که «اطلاعات مهمی از همکاران و مرتبطین بی‌بی‌سی فارسی در ایران» بدست آمده و وزارت اطلاعات «ضمن احضار تعداد دیگری از عناصر مرتبط با این شبکه ظاهرا رسانه‌ای، با جدیت در حال پیگیری موضوع» است. حیدر مصلحی ادامه داده است که «ایجاد سد در برابر فعالیت‌های مخرب انگلیس، به منزله پیشگیری از آلوده شدن افراد بیشتری در دام سرویس اطلاعاتی آن کشور» بوده است. با این حال، وی گفته که بازداشت‌های اخیر به صورت «حداقلی» انجام شده است. هفته گذشته، شش مستندساز ایرانی به اتهام همکاری با «بی‌بی‌سی فارسی‌» توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی بازداشت شدند. گفته می‌شود که این بازداشتها واکنش جمهوری اسلامی به پخش مستند «خط و نشان رهبر» از شبکه فارسی‌زبان بی‌بی‌سی بوده است. با این حال، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در واکنش به این بازداشت‌ها، روز دوشنبه ۲۸ شهریور (۱۹ سپتامبر)، با صدور بیانیه‌ای، ضمن تاکید بر این نکته که خط مشی خبری این رسانه کاملا مستقل از دولت بریتانیاست، اعلام کرد که «بی‌بی‌سی فارسی کارمندی در ایران ندارد و با هیچ‌کس نیز در این کشور همکاری نداشته است.» اما وزیر ارطلاعات نیز در اظهارات اخیر خود گفته است: «مسئول بی‌بی‌سی فارسی در یک روز ۴ بار مصاحبه انجام داد و با چهره‌ای کاملاً گرفته و عصبی سعی کرد از یک طرف پیامهایی را به ما منتقل کند و از طرف دیگر به همکاران بی‌بی‌سی در داخل کشور دلداری و خط بدهد.» نهادهای خبری مرجع آمریکا و بریتانیا اقدام ایران در ارسال پارازیت و فشار بر رسانه‌ها را محکوم کردند. بی‌بی‌سی و بی‌بی‌جی (مرجع اصلی رسانه‌های رادیو و تلویزیونی در آمریکا) از سازمان ملل خواستند این رفتار ایران را محکوم کند. وزیر اطلاعات ایران در این زمینه گفته است: «آنها در حالیکه خود را رسانه مستقل می‌خوانند تلاش می‌کنند با حمایت دولت انگلیس و امریکا و سازمان‌های بین‌المللی جلوی ادامه اقدامات ایران را بگیرند اما نمی‌توانند.» رسانه‌های حکومتی ایران طی روزهای اخیر اتهامات مختلفی را به بی‌بی‌سی فارسی وارد کرده‌اند. مصلحی هم در سخنانش به کمک این رسانه‌ها آمده و ادعا کرده است: «اساسا بی‌بی‌سی یک رسانه نیست بلکه تشکیلاتی است که فقط پوشش آن رسانه‌ای است، اما هویت آن بهایی - صهیونیستی و ماموریت‌های آن سیاسی - اطلاعاتی است.» وزیر اطلاعات بی‌بی‌سی را «صحنه‌گردان اغتشاشات و فتنه ۸۸» خوانده و گفته است که «بی‌بی‌سی فراگیرترین کانون تجمع انواع و اقسام عناصر و گروهک‌های ضدانقلاب است و معاندترین و محارب‌ترین عناصر گروهک‌ها در آنجا جمع شده‌اند. از حزب بهائیت که شاکله اصلی بی‌بی‌سی را تشکیل می‌دهد تا سلطنت‌طلبان، منافقین، عناصر توده‌ای، پژاک، کومله، دموکرات و عناصر شاخص فتنه، که اخیرا شیطان‌پرستان نیز به آنها اضافه شده‌اند.»     یک نماینده مجلس به احمدی‌نژاد: مدیریت ایران را سر و سامان بده، مدیریت جهان پیش‌کش! قدرتالله علیخانی در گفتوگو با خبرآنلاین درباره ارزیابی از ۶ سفر گذشته رئیس جمهوری به سازمان ملل با بیان اینکه این سفرها نه تنها هیچ نتیجه‌ای نداشته بلکه برای کشور تبعات زیادی هم ایجاد کرده است، گفت: «الان به رسانه‌های غربی نگاه کنید همه در حال مسخره کردن ایران هستند.» وی با اشاره به اظهارات رئیس‌جمهوری درباره مدیرتی جهانی، گفت: «آقای احمدی‌نژاد در همه سفرهایی که تاکنون داشته بحث مدیریت جهانی را مطرح کرده است. من خواهش می‌کنم شما مدیریت ایران را  سر و سامان بدهید، مدیریت جهان پیش‌کش! شما مدیریت داخل کشور را به هم ریخته‌اید بعد می‌خواهید مدیریت دنیا را سر وسامان بدهید؟ آخر واقعا  آدم با این دولت چه کند؟!» وی تصریح کرد: «من که فکر نمی‌کنم سفرهای خارجی آقای احمدی‌نژاد به نیوریورک دستاوردی داشته باشد جز اینکه موجب شده ما تبعات سنگینی داده و بدهیم.» علیخانی همچنین به سفر نزدیکان رئیس جمهور اشاره کرد و گفت: «حتی من شنیدم حدود ۶۰ نفر ازنزدیکان مجموعه ریاست جمهوری همراه احمدی‌نژاد به این سفر رفته‌اند. این سفرهای چه نیازی به این همه همراه دارد؟»   شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.