-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

Posts from Khodnevis for 12/23/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



محکوم
 


خبرسازی، اطلاع‌رسانی و دیگر هیچ...

انتشار سخنان رئیس مجلس خبرگان از سوی رسانه‌ها امری دائمی است. اما وقتی گفته می‌شود ایشان برای نخستین در باره مجتبی خامنه‌ای حرفی زده است، طبیعتا همه چند دقیقه‌ای تامل می‌کنند که ببینند چطور شده حرف‌هایی که تا دیروز نقل محفل مهدی هاشمی بود، امروز از زبان پدرش نقل می‌شود؟

طبیعی است که ما هم به این خبر حساس شدیم و یکی از منابع نزدیک به خاندان هاشمی در پاسخ به سوال‌مان، این خبر را تکذیب نکرد.

ولی وقتی خبر تایید نشده را با ذکر سوال‌هایی که بالای سرش وجود دارد نقل کردیم، برای بار چندم پشت دست‌مان را داغ کردیم که چرا باز اسیر جنگ روانی برخی از دوستان شده‌ایم. البته تاکید کردیم که این خبر هنوز تایید نشده و سایت مجمع هم هنوز تکذیبیه‌ای نفرستاده است.

گمانم نیم ساعتی بود که خبر و کاریکاتور مجتبی خامنه‌ای را گذاشتیم که صدای مجمع در آمد. یعنی از دیروز تا حالا هیچ مشکلی نداشتند، اما زورشان به کاریکاتور «آقا مجتبی» رسید!

ما هم سریع خبر تکمیلی را جانشین خبر اولیه کردیم. همراه با تکذیبیه مجمع تشخیص مصلحت. اما مساله جذاب‌تر، توجیه سایت محترم جرس به عنوان منتشر کننده خبر اولیه بود:

«اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام بیشک بر اساس مصلحت نظام که خارج از این مجمع و رییس آن تعیین و ابلاغ می شود، اطلاعیه صادر کرده است. این اداره به لحاظ سازمانی زیر نظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که مستقل از رییس مجمع مستقیما توسط رهبر تعیین می شود انجام وظیفه می کند. معنای تکذیبیه فوق این است که اولا آقای هاشمی رفسنجانی قبل از محرم هیچ دیداری با فضلا و طلاب حوزه علمیه قم نداشته است. ثانیا هیچیک از مفاد سه گانه فوق را بر زبان جاری نکرده است. عدم اظهار نظر دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره خبر رسمی اداره کل روابط عمومی و تبلیغات و اکتفا به درج آن بدون کمترین توضیحی قابل تأمل است. با توجه به اینکه خبر فوق عینا از منابع خبری موثق تهران نقل شده است، کوشش می شود جزئیات بیشتری از دیدار فوق در صورت امکان در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.»

اما نویسنده محترم این توضیح که احتمالا سردبیر محترم سایت جرس بوده است، می‌داند که وقتی سایت رسمی آقای هاشمی رفسنجانی اقدام به انتشار همین تکذیبیه کرده، چه مفهومی دارد؟ یعنی آقای هاشمی رفسنجانی که البته دسترسی به اینترنت هم دارند احتمالا از مسوولان سایت‌شان خواسته‌اند تکذیبیه مجمع، عینا در سایت خودشان هم منعکس شود. از این باب آنچه در توضیح سایت جرس بعد از انتشار تکذیبیه آمده قابل قبول به‌نظر نمی‌آید. اگر آقای هاشمی رفسنجانی با این تکذیبیه مشکل داشت، حتما از درج آن در سایت ایشان خودداری می‌شد.

 

اما باید بررسی شود که انتشار چنین خبری، چه منافعی برای چه کسانی دارد؟ آیا باز ماجرای «نامه فرضی رئیس قوه قضاییه به رهبری» تکرار شده است؟ یا ماجرای آزادی سکیه محمدی؟ طبیعتا همه ما در رسانه‌ها اشتباه می‌کنیم. اما اشتباهات را می‌شود جبران کرد.

اشتباه نکنید. با آنکه دوستانی نقل کرده‌اند که جناب محسن کدیور، بنده را «خودنویس کیهان» خوانده‌اند، که اگر چنین کرده باشند به ایشان به خاطر ورودشان به عرصه طنازی تبریک خواهم گفت، و باز هم شنیده‌ام که در محافلی سخنان دیگری گفته‌اند، نه بنده، و نه ساختار خودنویس هیچ عداوت و مشکلی با رسانه محترم جرس ندارد و نخواهد داشت. این به معنای پاک شدن سوال‌های متعدد در باره گفتگوها و خبرهای تکذیب شده این سایت نیست، اما معتقدم دقت بیشتر این رسانه محترم به مخاطبان و رسانه‌ها کمک بسیاری خواهد کرد. انتشار خبرهایی که «انگیزه» ویژه‌ای می‌تواند پشت‌شان باشد، نهایتا  به انحراف افکار عمومی خواهد انجامید و اعتماد مخاطب را کاهش خواهد داد. همین خبر در سایت بالاترین ساعت‌ها داغ بود. آیا این داغی، به «داغ»ی که بر ما خواهند نهاد ارجحیت دارد؟


 


مهدی سحرخیز: «جناب دادستان، دارید پدر من را اعدام می‌کنید»

جناب دادستان، پدر من امروز، دو بار در زندان شما،باز بی هوش شده و دو باره به بهداری زندان برده اند. جناب دادستان، بهداری زندان نمیتواند نوسانات فشار پدر من را کنترل کند. فشار خون پدرم، به شدت بالا رفته، و پس از آن به شدت پایین. اگر معنی این نوسانات شدید فشار خون را نمیدانید، لطف کنید از پزشکان مرتبط با حیطه مسئولتتان بپرسید!


پزشکان به شما نامه نوشته بودند و درخواست ام.آر.آی  ایشان را کرده بودند، درخواست معاینه قلب ایشان را داده بودند. متخصصان گفته بودند که ایشان توانایی تحمل زندان را در این حالت وخیم جسمانی ندارند. اما دریغ از کوچک ترین بهره مندی از حقوق اولیه انسانی و قانونی.


جناب دادستان، هرچند که میدانم که خود از اخبار زندان خبر دار هستید، ولی باز به شما  گفتم تا باز هم بشنوید در زندان تان بر پدر من چه میگذرد. تا دیگر عذر و بهانه ای در میان نباشد فردای روز مرگ پدرم.


شما را انذار میدهم به سرگذشت پیشینی تان، آنگاه که در زندان های تحت مسئولیتش، با جسم سخت خبرنگاری را کشتند، آنگاه که به امضایش، به جوانان در کهریزک تجاوز کردند، آن گاه که بی پناهانی با نظارت و به فرمانش  کشته شدند. او فکر میکرد که ارج و قربش در نزد خدایگان قدرت، بیش از پیش میشود. خویشتن را در حال عبودیت مافوقش می دید و آن چنان مست قدرت بود که فردایش را نزدیک به مرکز قدرت و سعادت مند تر از مواهب قدرت.


اما آقای دادستان، قدرت قواعدی دارد و بر رسومی و سنتی استوار. یکی از این سنن، آن است که تنها چیزی  که برای قدرت اصل است، پاسداشت حریم حکمرانی ست. قدرت، برای اهتراز بیرق ولایتش، انسان ها را اجیر می‌کند، مسخ می‌کند، از خود بی خود می‌کند. دریغ که مسخر، خود را سهیم در قدرت می‌داند. اما قدرت نه وفا می‌شناسد، نه رسم قدردانی. قدرت ابزار می‌خواهد تا مرکب حرکتش شود. بر دوش مسخ شدگانش طی طریق می‌کند، و آنی که مرکب چموشی کند، یا لنگ زند، مرکبی دیگر می‌جوید، و مرکب پیشین را قربانی عوام‌فریبیش.

سرانجام قدرت را با او که جلاد نامیده بودندش، دیدید؟ او رسوا شد، تا قدرت بیاساید، او قربانی شد، تا قدرت، توجیه شود.


جناب دادستان، آنچه امروز در زندان بر پدر من می‌گذرد، قتل عمد است. اما قتلی تدریجی. اگر میل قدرت بر آن بوده که حکم اعدامش دهد، از ترس رسوایی، اعدام تدریجی را برگزیده. و این بار شما مرکب هستید و قدرت بر شما سوار. عامل قدرت اگر می‌شوید، مباد که فردای تان را روشن ببینید. حال امروز سحرخیزها، کیفرخواست فردای تان خواهد بود، و قدرت خود محکمه تان را برپا خواهد کرد. کیفرخواست جنایات کهریزک را که حتما خوانده‌اید!


جناب دادستان، امروز حجت بر شما تمام است، و در کیفرخواست تان مرقوم خواهد بود که می دانستید که یک زندانی، در زندان تحت امر شما، نیاز مبرم بر مراقبت پزشکی دارد، و شما از رخصت معالجه استنکاف می‌کردید، مبادا که خاطر قدرت را آزرده سازید.


در تعجبم از این که گفته بودید، برای پدرم احترام، قایل هستید. این چگونه احترام قایل شدنی است که در قتلش مباشر شوید.


قدرت هر چه ستبر باشد، و کلفتی اش افزون، اما خود دست ندارد که منتقدش را بکشد، ذره ذره آبش کند، دست‌های قدرت نشوید که قدرت وفا ندارد.


از داستان سعید مرتضوی عبرت بگیرید آقای دادستان. دور مپندارید روزی را که مافوق تان، شما را هم گاز بگیرد.


 


تکمیلی: خبر جرس در ارتباط با سخنان هاشمی رفسنجانی درباره مجتبی خامنه‌ای تکذیب شد

سایت جرس دیروز به نقل از یک منبع از تهران نوشت که هاشمی رفسنجانی در دیداری پیش از ماه محرم با گروهی از روحانیون در قم داشته، به مواردی اشاره کرده که هیچگاه علنی نمی‌کرده است.

جرس به نقل از هاشمی رفسنجانی در باره جانشینی مجتبی خامنه‌ای نوشته بود: «شواهد امر حکایت از آن دارد که آیت الله خامنه‌ای نسبت به آینده نظام و رهبری پس از خود در حال برنامه ریزی و تمهید مقدمات هستند. به نظر می رسد معظم له پسرشان "آقا سید مجتبی خامنه ای" را برای این مهم صالح تشخیص داده‌اند.»

منابع مختلف از مهدی هاشمی، فرزند رئیس مجلس خبرگان نقل می‌کنند که او از سال گذشته به این مساله در محافل مختلف اشاره کرده است که آیت‌الله خامنه‌ای به دنبال جایگزینی مجتبی خامنه‌ای است.

اما دقایقی پیش، اداره کل روابط عمومی وتبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام در اطلاعیه‌ای این خبر را تکذیب کرد.

 

متن اطلاعیه اداره کل روابط عمومی وتبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است:

رسانه محترم
امروز چند سایت خارجی فارسی زبان خبری را درخصوص دیدار جمعی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نقل کرده‌اند که اصل دیدار و خبرهای منتشر شده در آن خلاف واقع بوده و اکیداً تکذیب می‌گردد و این امر قطعاً نشان از یک توطئه جدید درخصوص القای اختلافات در بین مسئولان عالی‌رتبه و تفرقه بین مردم می‌باشد.

                                                                           اداره کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام

----------------

توضیح خودنویس: تا زمان انتشار خبر اول منبع خودنویس گفته‌های هاشمی رفسنجانی را تکذیب نکرده بود، اما «کذب» خوانده شدن این خبر از سوی مجمع می‌تواند به این معنا باشد که یا هاشمی رفسنجانی به خاطر «ملاحظات سیاسی» مجبور به تکذیب خبر به خاطر حاشیه‌های آن شده، یا این مساله به هیچ وجه سندیت نداشته است. با توجه به سابقه سایت «جرس» در انتشار خبرهایی که بعدا تکذیب می‌شود، نظیر «نامه رئیس قوه قضاییه به رهبری»، نقل قول از این سایت می‌تواند در آینده با مشکلات زیادی همراه باشد.

 


 


ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

 

 

امروز اول دیماه است، روزی که شعر  ماندگار  «ایمان بیاوریم  به آغاز فصل  سرد» فروغ  بنیانگذار مکتب مونث شعر فارسی طرح خورد و  توسط انتشارات مروارید  به همراه اشعار دیگری چون  «دلم برای باغچه می‌سوزد» و «پرنده مردنی ‌ست»  بعد از وفات وی  منتشر شد.  فروغ در این شعر در عین نگاه زنانه‌ای که در شعرهایش موج می‌زند به تحلیل  وضعیت اجتماعی ایران می‌پردازد. ساعت چهار بار می‌نوازد و چهارمین فصل سال با  روز اول دیماه آغاز می‌شود. فروغ  یاس  منتشر شده در جامعه ایران را با این شعر به وضوح در قالب کلماتی آهنگین بیان می‌کند

نجات دهنده در گور خفته است

و خاک

خاک پذیرنده اشارتی است به آرامش

 

از دید فروغ در مقطع تاریخی که این شعر سروده شده است، منجی  جز مرگ چیز دیگری نمی‌تواند باشد و حتی در موجودیت آنچه مبارزین  آن روزها  برای نیل به پیروزی و آینده ای بهتر است شک می‌کند و می‌گوید:

 

چگونه میشود به مرد گفت که او زنده نیست او هیچوقت زنده نبوده ست

 

فروغ در شعرش به دنبال مردم کوچه و بازار، رنج‌ها و دردها می‌رود و از تخیل و طبیعت گرایی و تمجید عاشقانه از معشوق عبور می‌کند. عشق در زوایای شعر فروغ با جامعه، رنج‌ها و شادی‌هایش ممتزج می‌شود و تفکیک واضحی در آن نمی‌توان یافت. رضا براهنی در این خصوص می‌گوید:« یادم می‌آید شبی فروغ به سهراب سپهری گفت  تو چطور می‌توانی اینهمه رذالت را ببینی و  در شعرت از  صفای آب حرف بزنی ؟» 

 

فروغ در این شعر علیه ریا و دروغی که در تار و پود جامعه رسوخ کرده‌است فریاد  می‌زند و بی‌پروا به جنگ جامعه‌ای می‌رود که یادگرفته با دروغ گذران زندگی کند

 

 

 

وقتی در آسمان دروغ وزیدن میگیرد 

دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سر شکسته پناه آورد ؟
ما مثل مرده های هزاران هزار ساله به هم می رسیم و آنگاه خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد
 

 

 در جایی دیگر از این شعر می‌گوید:

 

من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صدا ها می آیم 
و این جهان به لانه ی ماران مانند است 
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست 
که همچنان که ترا می بوسند 

در ذهن خود طناب دار ترا می بافند 

 

سپس فروغ باز شک می‌کند، باز روزنه امید در او زنده می‌شود و از خود می‌پرسد که آیا دوباره می‌شود امیدی داشت ؟ اما این سوال و امید به تغییر شرایط چند سطری ادامه نمی‌یابد و او دوباره از  تردیدی بزرگ‌تر می‌سراید:

 

آیا دوباره گیسوانم را 
در باد شانه خواهم زد ؟
آیا دوباره باغچه ها را بنفشه خواهم کاشت ؟
و شمعدانی ها را 
در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت ؟
آیا دوباره روی لیوان ها خواهم رقصید ؟
آیا دوباره زنگ در مرا بسوی انتظار صدا خواهد برد ؟
به مادرم گفتم دیگر تمام شد 
گفتم همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می افتد 
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم 
انسان پوک
انسان پوک پر از اعتماد 
نگاه کن که دندانهایش
چگونه وقت جویدن سرود میخواند 
و چشمهایش 

چگونه وقت خیره شدن می درند 


 فروغ  باور دارد که شب سیطره ای بر عالم  یافته و روز رو به نابودی است. خود را آغشته به شب می‌بیند و از مرگ امید و  ایمانی می‌گوید که در شعرش دو دست سبز خطابش می‌کند

من از کجا می‌آیم ؟
که این چنین به بوی شب آغشته ام ؟
هنوز خاک مزارش تازه است 

 مزار آن دو دست سبز جوان را میگویم ...


فروغ شکست باورهای  سوسیالیستی که خود نیز علاقمند به آن بود و زندانی شدن و مرگ بسیاری از مبارزین را در شعر یاس آور خود به تمامه به تصویر می‌کشد و  بی محابا بر طبل یاس خود می‌کوبد و باور دارد که در فضایی که دروغ وزیدن گرفته‌است و امید مرده و  داس‌ها واژگون شده و دانه ها زندانی شده‌اند نمی‌توان به فصل سرد ایمان نیاورد . او بارش برف را اشاره می‌کند و شعر خود را با تکرار این عبارت  که" ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" به پایان می‌برد 

 

ایمان بیاوریم 
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد 
ایمان بیاوریم به ویرانه های باغ تخیل 
به داسهای واژگون شده ی بیکار 
و دانه های زندانی 
نگاه کن که چه برفی می بارد ...
شاید حقیقت آن دو دست جوان بود آن دو دست جوان 

که زیر بارش یکریز برف مدفون شد 

اول دیماه آغاز سرود این شاهکار فروغ است. در مدت حیات وی این شعر چاپ نشد و پس از مرگ وی در مجموعه ‌ای با همین نام به چاپ رسید اما یاس مبتنی بر حقیقت وی هنوز  در جان شاعران علاقمند به او جریان دارد، یاسی که شاید دلیلی بر تلاشی مضاعف است.


 


عبدالرضا تاجیک آزاد شد

بنا بر اخبار رسیده و با وجود  مخالفت های شدید  قاضی پرونده تاجیک مبنی بر آزادی مشروط وی با قرار وثیقه وی  دقایقی پیش  آزاد شد. بیست و سوم خرداد ماه جاری تاجیک برای سومین بار به زندان افتاد. قرار بود دادگاه وی در تاریخ بیست و هشتم آذرماه جاری برگزار شود که به تعویق افتاد و با ناباوری تمام وی دقایقی پیش از زندان آزاد گردید. 

تاجیک در روزنامه‌های اصلاح طلبی چون بنیان، فتح، بهار و شرق کار کرد و در سال هشتاد و هفت به دلیل فعالیت مطبوعاتی خود ممنوع الخروج شد. این سومین بار بود که تاجیک بعد از انتخابات سال هشتاد وهشت بازداشت می‌شد. در پی اعتراض به «هتک حرمت» از سوی این روزنامه‌نگار، خانواده وی با ارسال نامه‌ای به صادق لاریجانی از وی درخواست کردند که پیگیر مساله باشد و اجازه دهد تا بنا به خواست تاجیک وی با دادستان تهران عباس جعفری دولت آبادی و وکیل پرونده خود محمد شریف حضوری ملاقات کند.

تاجیک چندین بار در اعتراض به وضعیت خود و همبندانش در زندان دست به اعتصاب غذا زد. با پیگیری های خواهر تاجیک، پروین، وی نیز به یک سال و نیم حبس تعزیری به دلیل  تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی محکوم شد.


 


تجمع فعالان حقوق بشر واشنگتن در اعتراض به بازداشت نسرین ستوده

 

با ادامه اعتصاب غذای نسرین ستوده وکیل مدافع زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر در زندان، شیرین عبادی به همراه ،  آسیه امینی، پروین اردلان، منصوره شجاعی، محبوبه عباسقلی‌زاده، شادی صدر، و خدیجه مقدم  اعلام کردند که برای «هم‌دردی با نسرین ستوده و اعتراض به تضییع حقوق قانونی‌ او» از روز دوشنبه بیست و نهم  آذر مقابل در ورودی سازمان ‌ملل‌متحد در ژنو تحصن نا محدود  می‌کنند.   در پایتخت امریکا نیز، به دعوت بنیاد عبدالرحمن برومند و سازمان عفو بین الملل  روز سه شنبه بیست و یکم آذر ماه  ، فعالین حقوق بشر مقابل دفتر حفاظت از منافع ایران دست به تجمع زدند و خواستار آزادی بی قید و شرط نسرین ستوده شدند.

 

 

در این تجمع که با حضور نمایندگانی از کمیته گزارشگران حقوق بشر، خانه آزادی ، دیده بان حقوق بشر و کمیته حمایت از خواست های دموکراتیک مردم ایران  برگزار شد  حاضرین  آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی را خواستار شدند. 

 

یکی از شرکت کنندگان در این مراسم ، سارا که خود را نیمه ایرانی نیمه امریکایی معرفی می‌کند علت حضور خود در این مراسم را حمایت از حقوق بشر در ایران و نشان دادن همبستگی خود با مردم ایران می‌داند. او می‌گوید:« در این مراسم شرکت کردم تا به مردم ایران که  این تصاویر را می‌بینند بگویم، درست است که ما دست مان بسته است و کاری از ما بر نمی‌آید اما ما به روند نقض حقوق بشر در ایران  معترضیم.»

 

 نسرین ستوده در حالی به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهد که همسر وی رضا خندان پس از انتشار خبر انتقال وی به بهداری زندان  اوین از مسئولین قضایی خواسته بود جلوی بروز فاجعه‌ای دیگر را بگیرند زیرا نسرین ستوده قوای جسمانی خود را  به طور کامل از دست داده  و نگرانی از وضعیت او منطقی و جدی است

در پایان این مراسم، شرکت کنندگان  با امضای طوماری خواستار آزادی نسرین  ستوده شدند و روبا برومند،  بنیانگذار بنیاد عبدالرحمن برومند مسئولیت انتقال طومار را به  سازمان‌های بین المللی به عهده گرفت.

 

 

 


 


بیانیه پایانی فعالان حقوق زنان ایران در تحصن ژنو

 

کمیته گزارشگران حقوق بشر- تحصن فعالان جنبش زنان در ژنو که با اعلام حمایت های سازمان ها، گروه های مستقل حقوق بشری و فعالین مدنی از سراسر دنیا مواجه شده‌است با صدور بیانیه ای پایان یافت.

شیرین عبادی، خدیجه مقدم، پروین اردلان، منصوره شجاعی، آسیه امینی، شادی صدر و محبوبه عباسقلی زاده که از سه روز پیش در اعتراض به ادامه بازداشت و شرایط نامناسب نسرین ستوده در زندان دست به تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد زده بودند، در بیانیه ی پایانی تحصن خود اعلام کردند که با دریافت جوابیه ای از سوی ناوی پیلای، کمیسر عالی سازمان ملل و قول مساعد او برای پیگیری خواسته های آنان و تلاش برای آزادی نسرین ستوده و با احترام به قوانین کشور میزبان به تحصن خود پایان خواهند داد.

این فعالان با اعلام این که پایان تحصن ژنو را پایان اعتراض نمی دانند تاکید کرده اند که برای آزادی نسرین ستوده به فعالیت ادامه خواهند داد.

بیانیه پایانی فعالان حقوق زنان ایران در تحصن ژنو :

نسرین ستوده، وکیل شجاع ما در زندان پس از دوازده روز، اعتصاب غذای خود را شکسته است، هرچند که به مبارزات خود برای واداشتن قوه قضاییه به اجرای قوانین همچنان پای بند است. او در پی بستری شدن در بهداری زندان اوین و درپاسخ به درخواست های پیاپی دوستان و نزدیکان اش و به خاطر پایبندی اش به "مسوولیت مادرانه" به اعتصاب غذای خود پایان داده است.

اما در عین حال اوضاع نابسامان زندانیان سیاسی و بی توجهی مقامهای قضایی به ابتدایی ترین حقوق زندانیان دو فعال دیگر حقوق زنان یعنی بهاره هدایت و مهدیه گلرو را که هر دو دارای احکام سنگین زندان هستند نیز به اعتصاب غذا واداشته است.

متاسفانه شرایط زندانیان سیاسی وعقیدتی درایران روز به روز وخیم تر می شود .تعدادی از آنان در اعتصاب غذا به سر می برند ازجمله رضا شهابی ، آرش صادقی ، محمد نوری زاد و غلامحسین عرشی.

تعدادی سلامتی جسمانی خودرا از دست داده اند ازجمله دکتر ابراهیم یزدی ، محمد صدیق کبودوند ،عیسی سحر خیز، محمد اولیایی فر، منصور اسانلو و ...

تعداد زیادی از فعالان حقوق زنان حکم های بسیار سنگینی برایشان صادر شده است.

تعدادی از مادران پارک لاله با اتهامات واهی در زندان به سرمی برند و تعدادی از فعالان جنبش دانشجویی همچون احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی در شرایط بسیار سختی دوران محکومیت خویش را می گذرانند.

روزنامه نگارانی همچون بهمن احمدی امویی و مسعود باستانی با احکام نا عادلانه دوران حبس خود را طی می کنند یا همچون نازنین خسروانی و عبدالرضا تاجبک شرایط نامعلوم دارند.

علاوه بر شرایط دشواری که بر زندانیان تحمیل شده است، حتی بستگان و خانواده زندانیان نیز از خشم حکومتی از توهین و تحقیر گرفته تا خشونت و صدور حکم در امان نبوده اند.ر،منصور

ما جمعی ازفعالان جنبش زنان همانگونه که در بیانیه شماره یک عنوان کردیم، از روز دوشنبه بیست ونهم آذر ماه 1389، (بیستم دسامبر2010) در مقابل دفتر سازمان ملل تحصن خود را آغاز کردیم تا صدای حق طلبانه نسرین ستوده را از این دریچه به گوش جهان برسانیم و در ضمن از سازمان ملل و به طور مشخص تر از کمیسر عالی حقوق بشر این سازمان بخواهیم که نسبت به جان نسرین ستوده مسوولانه تر عمل کند.

اعتراضات در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران تا کنون به نتیجه نرسیده است و نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و در شرایطی دشوار قرار دارند.

در طول سه روزتحصن بسیاری از فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری از تحصن فعالان حقوق زن در ژنو اعلام حمایت کرده اند و اعتراض به شرایط نامساعد نسرین ستوده، امروز تبدیل به یک درخواست عمومی برای رسیدگی به احکام ناعادلانه همه زندانیان سیاسی در ایران شده است.

در سومین روز این تحصن نامه ای از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم پیلای به خانم شیرین عبادی نوشته شد که در آن ایشان شخصا قول پی گیری موضوع را، تا رسیدن به نتیجه داده است.

در این نامه آمده است : از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم پیلای ،که در حال حاضر در ژنو نیستند، از شما به خاطر نامه 20 دسامبر و اطلاع رسانی در مورد وضعیت خانم ستوده تشکر می شود. همانطور که می دانید در 23 نوامبر 2010 کمیسار عالی بیانیه ای در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر و وکلا در ایران منتشر کردند که بخشی از این نامه به طور مشخص در مورد خانم ستوده بود. ما گفت و گوی مستقیم مان را با مقام های ایرانی ادامه می دهیم. نشست حقوقی که در اول و دوم دسامبر از طریق کمیساریای عالی حقوق بشر در تهران برگزار شد نیز فرصت دیگری بود که بتوانیم گفت و گوی مستقیمی در موردموضوعاتی که موجب نگرانی ماست با قوه قضائیه ایران داشته باشیم. از جمله این موضوعات، اقدامهای غیر قانونی حقوقی به ویژه در پرونده های سیاسی و محدودیتها و آزار وکلا، روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر بود. همکاران من در گفت و گوی رو در رو با مقامهای ایرانی مورد خانم ستوده را مطرح کردند. ساز و کارهای ویژه شورای حقوق بشر نیز با مقامهای دولتی ایران در مورد خانم ستوده وارد عمل شدند. مطمئن باشید دفتر ما این مورد را پی گیری کرده و گامهای لازم را برخواهد داشت تا نگرانی ما را در این مورد به طور خاص به مقامهای ایرانی منتقل کند.

ما تحصن کنندگان، با توجه به قولی که در نامه خانم پیلای مطرح شده و نیز به خاطر احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواست کنندگان و فوری بودن این درخواست، مجوز را تا روز سوم تمدید کرد به تحصن خود پایان می دهیم اما همچنان به اعتراض خود تا آزادی نسرین ستوده، سایر فعالان جنبش زنان، روزنامه نگاران و همچنین زندانیان سیاسی بی وقفه ادامه خواهیم داد.

از تمامی هموطنان به ویژه تمامی رسانه های جهان درخواست می کنیم که برای انعکاس شرایط زندانیان سیاسی عقیدتی در ایران اهمیت ویژه ای قائل شده و با ما همراه شوند.

شیرین عبادی – خدیجه مقدم – منصوره شجاعی –- آسیه امینی – محبوبه عباسقلی زاده- پروین اردلان - شادی صدر

 

 


 


«کیهان قهوه‌ای: خامنه ای به ریاست دادگاه بین المللی حقوق بشر لاهه برگزیده شد»

مقام معظم رهبری حضرت ایت الله العظمی سیدعلی خامنه ای ولی امر جهان  به ریاست دادگاه بین المللی  حقوق بشر لاهه برگزیده شدند.

 

برای همین منظور جلسه بعدی دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری با ریاست نائب امام زمان (عج) حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد. 

 

 از آنجایی‌که مقام معظم رهبری توانایی سفر به بلاد خارجه ندارند و در صورت سفر به بلاد خارجه بایستی به میز محاکمه دادگاه میکونوس مشرف شوند برای پاسخگویی به جنایت رستوران میکونوس، لذا در اساس‌نامه دادگاه بین المللی بند الحاقی اضافه شده است که ریاست دادگاه می‌تواند از کشور ثالثی با تکنولوژی اینترنتی و فن اوری اسکایب در دادگاه حاضر شود و جلسه دادگاه ترور رفیق حریری را برگزار کند و حکم معظم علیه خود را در خصوص عاملان بمبگذاری صادر کند.

 

با توجه به تبصره الحاقی ۱۲ روسای دادگاه موظف هستند که لباس مخصوص ریاست برتن کنند که حضرت آیت الله خامنه‌ای نیز  این لباس را امتحان کردند که به صورت اختصاصی  کیهان قهوه‌ای عکسی از ایشان در لباس ریاست دادگاه گرفتند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای به صورت اختصاصی به کیهان قهوه‌ای*  تلویحا اشاره کردند که اسراییل محکوم است و قاتل اصلی رفیق حریری، رژیم جعلی و منحوس صهیونیستی به سرکردگی امریکای جهان خوار است و از الان حکم برعلیه اسراییل صادر خواهد شد. 

 

کیهان قهو‌ه‌ای* : چاپ ویژه رویدادهای جهوری اسلامی


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته