خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، غلامحسین الهام مشاور حقوقی رییس جمهوری اسلامی، تکیهگاه اصلی آنچه وی «فتنه گران» میخواند را آیتاله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دانسته است.
به گزارش خبرگزاری فارس، آقای الهام نقشآفرینی خانواده آیتاله هاشمی رفسنجانی را در این اعتراضات «محرز» اعلام کرد و افزود: «برخی از شخصیتهای انقلابی کشورمان در این جریان رفوزه شدند و نتوانستند در مسیر دفاع از خط ولایت نمره قبولی بگیرند.»
این در حالی است که در پی انتخابات ریاست جمهوری دهم، برخی فرزندان آیتاله هاشمی رفسنجانی از سوی هواداران دولت به نقش داشتن در اعتراضات خیابانی منتقدان دولت متهم شدهاند.
سه ماه پس از انتخابات، فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر هاشمی در نامهای سرگشاده به صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه، انتشار اتهامات علیه خود را نوعی «اهرم فشار» علیه آیتاله هاشمی رفسنجانی و ابزاری برای «حذف» او دانستند.
غلامحسین الهام در بخش دیگری از سخنان امروز خود، هشت ماه تظاهرات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری را «سنگینتر» از هشت سال جنگ با عراق توصیف کرده و عنوان کرد: «از هاشمی رفسنجانی که آدم پخته و باتجربهای در علم سیاست بود، حرکاتی که در حادثه سال گذشته به نام او و با پشتیبانی حامیان او صورت گرفت بعید به نظر میرسد.»
وی در ارتباط با نحوه برخورد حکومت با رهبران اصلاحطلبان معترض (میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی) گفته است: «اگر امروز سران فتنه دستگیر نشدهاند به خاطر مصلحت نظام بوده است و برخی خواص نیز پشتیبان چنین شخصیتهایی در کشور هستند.»
از سویی دیگر آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بعد از انتخابات در اظهارنظرهایی جداگانه، شخصیتها و مسوولانی که در مقابل «فتنهگران» موضعگیری نکردهاند را «خواص بیبصیرت» نامیده و مورد انتقاد قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
«بیبصیرتی خواص قابلقبول نیست»
پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
قدرت گرفتن اسلامگرایان در عرصهی سیاسی مصر، همواره به سان لولوی سر خرمن مطرح بوده است. اما به راستی چرا آنها وضعیتشان در حال بهبود یافتن است؟
شب به آرامی بر مصر مسلط میشود و زنان «کفر شیبین» ( Kafr Shibin ) -شهری واقع در جلگههای رود نیل- آماده میشوند تا در رایگیری محلی برای انتخاب نمایندهی زنان در پارلمان مصر مشارکت کنند. زنان روی صندلیها مینشینند و کاندیدایشان، دکتر «هدا قانیا» (Dr. Hoda Ghania) در جستوجوی میکروفون کوچکی است که به استریویی قدیمی وصل شده است. در حالی که بهخاطر مخفیانه برگزار شدن جلسه، امکان استفاده از سیستم صوتی ورزشگاه وجود ندارد، دکتر قانیا یک راست به سر اصل موضوع میرود. او اخطار میکند: «وضعیت کشور خوب نیست. آیا این عدالت است که جوانان ما تحصیلات خود را به پایان برسانند ولی شغلی برای آنها محیا نباشد و درآمد ماهیانهی معلمان ما تنها 110 پوند مصر (معادل 22 دلار آمریکا) باشد؟» این سخنان به واسطهی مشکلات فراوان مصر به گوش هر شنوندهای آشنا هستند. اما برای این زنهای محافظهکار، که هر کدامشان روسری بسیار بلندی به سر دارد، نسخههای قانیا کاملن انقلابی است. او میگوید: «تغییر باید از خود ما آغاز شود، چرا که خداوند چیزی را تغییر نمیدهد مگر بهوسیلهی ما.»
وقتی که مصریها برای شرکت در انتخابات 28 نوامبر میروند، بزرگترین گروه اپوزیسیون را حاضر نمیبینند
قانیا، دکتر متخصص پوست، که 42 سال سن دارد، قول میدهد تا با افزایش بودجهی ارتش زمینهی پاکسازی میدانهای مین را فراهم کند، تا کشاورزان بتوانند بر سر زمینهایشان باز گردند. او به دنبال انجام اصلاحات آموزشی، بالا بردن دستمزد معلمان، بهبود سیستم خدمات درمانی و سوادآموزی است. او به دنبال مرخصی زایمان برای مادران شاغل است و سعی دارد برای حل مشکلات کشور، مسیحیان و مسلمانان را متحد کند. حاضران در تایید حرفهایش سر تکان میدهند. برخی از دختران جوانتر بلند میشوند تا با تلفنهای همراه خود از او عکس بگیرند.
اگر قانیا، عضو یکی از احزاب سکولار حاکم بود، حرفهای نوگرایانهاش به سختی نظر کسی را جلب میکرد. اما او عضو «اخوانالمسلمین» است، حزبی که علیرغم علاقهی مردم به آن، مجوز فعالیتاش لغو شده است. حزب حاکم بر مصر، بر این باور است که عقاید اخوانالمسلمین بسیار مذهبی و محافظهکارانه است و عملن امکان دادن مجوز به فعالیت کاملن قانونی آن به عنوان حزب در یک دموکراسی نوپا وجود ندارد. به همین دلیل است که قانیا، فردی که پدرش نیز عضو اخوانالمسلمین است، بایستی به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات حاضر شود.
به من رای دهید: «هدا قانیا عضو اخوانالمسلمین، سخنرانی انتخاباتی خود را آغاز میکند. برای دور زدن محدودیتهای اعمال شده بر فعالیت این گروه، او در انتخابات 28 نوامبر به عنوان کاندیدای مستقل شرکت میکند.»
وقتی که مصریها برای شرکت در انتخابات 28 نوامبر میروند، بزرگترین گروه اپوزیسیون را حاضر نمیبینند. همهی کاندیداهای اخوانالمسلمین به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات شرکت میکنند. ترفند واضحی که باعث شد پنج سال قبل بتوانند یک پنجم کرسیهای پارلمان را از آن خود کنند. حزب حاکم (حزب ملی دموکراسی) که به عقیدهی بسیاری فاسد و قوم و خویشپرست است، برای جلوگیری از وقایع انتخابات سال 2005، از انجام اصلاحاتی نظیر آنچه که در انتخابات قبلی رخ داد، شانه خالی میکند. انتخابات سال 2005 را بسیاری آزادترین انتخابات در طی زمامداری 29 سالهی رییس جمهوری «حسنی مبارک» میپندراند. سیستم مستقل قضایی دیگر بر انتخابات نظارت ندارد و دولت به منظور جلوگیری از بروز هرگونه انتقاد، سختگیریهای بیشتری را بر رسانهها اعمال میکند.
با در نظر گرفتن انتخابات ریاستجمهوری سال آتی، مسایل زیادی در میان خواهد بود. انتظار میرود که مبارک 82 ساله، برای ششمین دورهی ریاست جمهوری وارد میدان شود. سایر رقبا، برای شرکت در انتخابات بایستی از سران احزاب باشند، یا اینکه بتوانند تاییدیهی 250 نفر از اعضای پارلمان و شورای شهر را بهدست آورند. دولت دلیل لغو مجوز فعالیت اخوانالمسلمین را، جدایی دین از سیاست ذکر میکند. اما در شرایط فعلی، بسیاری از مصریها در شگفتاند که آیا افزایش محبوبیت «اخوانالمسلمین» برای جامعهی مصر پرخطرتر است یا برای دولت حاکم. «احمد برکات» (Ahmed Barakat) کارمند آژانس مسافرتی، میگوید: «آنها انسانهای خوبی هستند، نه تروریست. اما دولت به آنها اجازهی شرکت در هیچ انتخاباتی را نمیدهد، حتا انتخابات دانشجویی. دلیلش هم واضح است، چون آنها برندهی انتخابات خواهند شد.»
بلاگردان مناسب
«اخوانالمسلمین» که در سال 1928 تاسیس شد، اکنون به جنبشی جهانی تبدیل شده است که به ترویج اسلام از طریق کارهای خیریه، فعالیتهای اجتماعی محلی و سیاست گزینشی، میپردازد. اگرچه در سال 1954 پس از دههها تنش با دولت، فعالیت آنها بهطور رسمی ممنوع شد، اما رژیمهای مصری گونههای متفاوت فعالیت آنها را تحمل کردهاند. برخی اوقات فعالیتشان برای دولت تهدیدکننده بوده و برخی اوقات مفید. در دههی 1970، حزب اخوانالمسلمین بهکارگیری هرگونه خشونت را تقبیح کرد، اگرچه آموزههای اسلامی آنها همواره الهامبخش گروههای خشنی نظیر حماس بوده است. «اوسامه بن لادن» و «ایمان الظواهیری» (نفر شمارهی دو القاعده) هر دو از جنبش اسلامی-سیاسی این گروه تاثیر گرفتهاند. از دههی 80 حزب اخوانالمسلمین به قدرتمندترین نیروی اپوزیسیون تبدیل شده است.
پاسخ رژیم به افزایش محبوبیت آنان، اعمال محدودیتهای مقطعی بوده است. در طی چند دههی گذشته، هزاران نفر از اعضای این گروه به جرم فعالیت بدون مجوز زندانی شدهاند، و بسیاری از مراکز تجاری و خیریهی مرتبط با آنان تعطیل شدهاند. اما این کارها به محبوبیتشان لطمهای وارد نکرده است. علاوه بر این تحمل زندان، برای اعضای آن به موضوعی افتخارآمیز تبدیل شده است.
مبارک تنها کسی نیست که از اخوانالمسلمین به عنوان ابزاری برای ایجاد ترس استفاده میکند
اما این سرسختی اخوانالمسلمین در برابر فشارها این سوال را بهوجود میآورد که چه اتفاقی خواهد افتاد اگر به این گروه اجازه داده شود تا در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک شرکت کند؟ ژنرال «فواد علام» (Fouad Allam)، رییس سابق ادارهی امنیت داخلی مصر، به عنوان کسی که سالها عمر خود را صرف مطالعهی تحرکات اخوانالمسلمین کرده است، معتقد است که شاید ابعاد حرکات آنها مانند جنبش بینالمللی کمونیستی باشد، اما آنها با برنامهتر و با علاقهتر کار میکنند. او به کمکهای مالی خارجی به گروه و همینطور، داشتن شبههی برپایی دولت اسلامی در کشوری قدرتمند که روابط خوبی با دولت آمریکا دارد، اشاره میکند. او میگوید: «در صورت به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین، کشور مصر صد سال به عقب باز خواهد گشت.» او در ادامه سناریویی را ترسیم میکند که زنان مجبور به خانهنشینی شده و و معاهدهی صلحشان با اسراییل قطعن دچار تغییر خواهد شد.
حزب اخوانالمسلمین این ادعاها را رد کرده و آنها را در جهت ایجاد ترس در فضای سیاسی به شمار میآورد، در حالی که اپوزیسیون سکولار مدعی است، دامن زدن دولت به آتش ترس از اخوانالمسلمین، در جهت سرکوب تغییرات دموکراتیک است. «ابراهیم عیسا» (Ibrahim Issa) سردبیر سابق روزنامهی «الدستور» (al-Dustor) که به خاطر انتقادات آشکارش، اخیرن از کار بر کنار شد – اگرچه مدیران روزنامه دلیل آن را اختلافات داخلی ذکر میکنند- میگوید: «این روشی بوده که مبارک در این سی سال به کار گرفته است. او از اخوانالمسلمین به عنوان لولوی سر خرمن استفاده میکند. او میگوید اگر من نباشم، جهادگران بر مسند قدرت قرار خواهند گرفت. این تنها روشی است که ادامه یافتن حکومت مبارک را تضمین میکند.»
مبارک تنها کسی نیست که از اخوانالمسلمین به عنوان ابزاری برای ایجاد ترس استفاده میکند. در جهان عرب نیز دولتها با قدری تردید به آنها نگاه میکنند. برای مثال، در سوریه پس از تنشهایی که بین رژیم سکولار و اخوانالمسلمین بهوجود آمد، فعالیتهای آنها کاملن شکل زیرزمینی به خود گرفته است. دولتهای غربی نیز به دیدهی تردید به آنها مینگرند. از آنجایی که اخوانالمسلمین از 40 سال پیش اعمال خشونتآمیز را کنار گذاشته است، «میشل دان» (Michele Dunne) از موسسهی خیریهی «کارنجی» (carnegie) که در زمینهی صلح بینلملل فعال است، میگوید: «هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را یک سازمان تروریستی بدانیم. اما حمایتهای مالی و سیاسی فراوانی از حماس کردهاند.»
اما به راستی ما تا چه حد باید از حزب اخوانالمسلمین بترسیم؟ شاید از نظر آماری چیز زیادی برای ترسیدن وجود نداشته باشد. تعداد اعضای آن چند صد هزار نفر بیشتر نیست و در صورت برگزاری انتخابات آزاد نیز، انتظار نمیرود که اسلامگرایان برندهی آن باشند. در سال 2005، تنها سه درصد جمعیت به آنها رای داد. و برخی از آن آرا بیشتر ریشه در نارضایتی از دولت نالایق حاکم داشت تا علاقهی قلبی مردم به اسلامگرایان. «سید البداوی» ( Seyed al-Badawi) رییس حزب «وفد» (Wafd) ، قدیمیترین اپوزیسیون قانونی مصر، میگوید: «بسیاری از کسانی که به اعضای اخوانالمسلمین رای میدهند، بیشتر میخواهند مخالفت خود را با حزب ملی دموکراتیک ابراز کنند.»
از آنجایی که نمایندگان اخوانالمسلمین در پارلمان، دستآورد چشمگیری نداشتند، ممکن است حالا مردم به آنها با دیدهی تردید نگاه کنند. همان نگرش متداولی که در مورد احزاب قانونی در میان مردم وجود دارد. «حسام باغات» ( Hossam Baghat) فعال حقوق بشر، معتقد است که پذیرش قانونی اخوانالمسلمین، مقبولیت آنها را در جامعه نابود خواهد کرد. او میگوید: «وقتی که آنها وارد عرصهی سیاست شوند، به سیاستمدار تبدیل خواهند شد و مردم نیز به چشم سیاستمدار به آنها خواهند نگریست.» پیگیریهای قانونی اخوانالمسلمین تاکنون راه به جایی نبرده است.
اعضای اخوانالمسلمین خاطر نشان میکنند که امسال نیز مانند انتخابات سال 2005، برای بهدست آوردن یک سوم کرسیهای پارلمان مبارزه خواهند کرد. تعدادی که برای رسیدن به اکثریت برای تغییر قانون اساسی فاصلهی زیادی دارد. آنها میگویند که اهداف کوتاه مدتشان ایجاد تشکلهای اجتماعی و مشارکت سیاسی است و نه تغییر رژیم. «محسن رادی» (Mohsen Radi) عضو اخوانالمسلمین و نمایندهی پارلمان میگوید: «ما برای پیروزی و تشکیل دولت به میدان نیامدهایم. مشارکت و نه پیروزی، این شعار جدید ماست.»
علیرغم اثربخشی کم، اخوانالمسلمین دارای مقبولیت است. مصر بیش از بیست حزب مخالف دارد، اما از نظر مردم، آنها بیشتر عروسکهای خیمهشببازی رژیم، و سیاستمدارانی ترسو هستند که حضورشان فقط روی کاغذ است. گزینههای محدودی در این حد مورد پذیرش رژیم است و احزابی که موفق میشوند این توازن را بر هم زنند، از میان برداشته میشوند. به عنوان نمونه، «ایمان نور» (Ayman Nour) رهبر حزب لیبرال «قاد» (Ghad)، در اولین انتخابات چند کاندیدایی به عنوان رقیب مبارک شرکت کرد. او با به دست آوردن 7 درصد آرا در جای دوم قرار گرفت و پس از آن به اتهام کلاهبرداری به زندان افتاد، اتهامی که طرفدارانش آن را واهی میخوانند. او که در سال 2009 آزاد شد، دوباره به عرصهی نبرد بازگشته است. مدیر برنامههای انتخاباتی وی، «شادی طاها» (shadi Taha) توضیح میدهد: «نقش ما این است که به رایدهندهی مصری نشان دهیم که انتخاب سومی نیز وجود دارد. همیشه نباید فقط پای دیکتاتوری یا یک رژیم اسلامی در میان باشد. ما معتقدیم که اکثریت مصریها به دنبال این گزینه هستند.»
اما این احزاب باید کارهای زیادی را انجام دهند، قبل از اینکه بتوانند با اخوانالمسلمین رقابت کنند. اسلامگرایان با استفاده از تشکلهای اجتماعی، دانشگاهها، مراکز خیریه و روابط فامیلی در طی سالیان توانستهاند نفرات زیادی را جذب خود کنند. برنامههای خیریهی این انجمن در جلب نظر مردم موفق بوده است. پس از زلزلهای که در سال 1992 در قاهره رخ داد، این گروه چادر و اقلام اساسی را بین 2000 نفر از زلزلهزدگان تقسیم کرد. بسیاری از اعضای اخوانالمسلمین، دکتر و داروساز هستند که در پر کردن جای خالی بیمارستانهای ناکافی دولتی نقشی اساسی دارند. اتحادیهی پزشکان مسلمان، یکی از موسسات خیریهی وابسته به اخوانالمسلمین، 29 بیمارستان را در سراسر مصر اداره میکند. بیمارستانهایی که خدمات جامع و ارزان را به مصریهای فقیر ارایه میدهند. یک چک آپ کامل در یکی از این بیمارستانها در قاهره، حدود دو دلار آمریکا هزینه خواهد داشت. تجهیزات این بیمارستانها کم است اما طبق گفتهی پزشکان آن تمیز و بهداشتی هستند و برخلاف بیمارستانهای دولتی، پرسنل آن رشوه نمیگیرند.
اسلامگرایان با استفاده از تشکلهای اجتماعی، دانشگاهها، مراکز خیریه و روابط فامیلی در طی سالیان توانستهاند نفرات زیادی را جذب خود کنند
این استراتژی در بهدست آوردن اعتماد مردم بسیار موثر بوده است و احزاب دیگر بهدنبال کپی کردن آن هستند. سید البدوای در ماه می، زمانی که رهبری حزب لیبرال وفد را در دست گرفت، بخشی از تلاش خود را معطوف به پروژههای خدمات درمانی و اجتماعی کرد. پروژههایی که هزینههای آن از یک مرکز خیریه شخصی تامین و به نام حزب لیبرال وفد اجرا میشد. او میگوید: «ما هزینههای زیادی را صرف خدمات اجتماعی و درمانی کردهایم تا درموقع ظهور بلایای طبیعی، به مردم کمک رسانی بکنیم. ما آمدهایم تا با حزب اخوانالمسلمین که از روشهای مشابهی استفاده میکند، رقابت کنیم.»
چه کسی توان تحمل دیگری را دارد؟
همین دو گانگی در خصوص اهداف اخوانالمسلمین، در میان روشنفکران مصری و آمریکایی نیز دیده میشود. روشنفکرانی که مدیریت بوش را به واسطهی فشارهایی که در جهت انجام اصلاحات سیاسی به دولت آورد، میستایند. فشارهایی که باعث برگزاری انتخابات چند حزبی شد. اما حمایت آمریکا، پس از امتیازاتی که اخوانالمسلمین بهدست آورد و پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 فلسطین، کمرنگ شد. به خاطر ترس مصریها این محافظهکاری همچنان ادامه پیدا کرده است. از زمان ریاست جمهوری اوباما، فشارها در جهت اصلاحات سیاسی کم شده، و روابط بین آمریکا و دولت مبارک بهبود یافته است. اتحادی که بیچشمداشت به نقش مصر در مذاکرات صلح اسراییل و فلسطین نیست. اما جمعیت اپوزیسون مصر بر این باور است که حمایت ضمنی آمریکا از دولت مبارک، بیشترین لطمه را به احزاب میانهرو و سکولار وارد میکند. احزابی که شاید برای به قدرت رسیدنشان، ایالات متحده بیتمایل نباشد. «هشام قاسم» (Hisham Kassem) ناشر روزنامه میگوید: «ما از آنها نمیخواهیم که دموکراسی را بر ما تحمیل کنند. از آنها میخواهیم که ما را از تحمیل دیکتاتوری نجات دهند.»
حتا منتقدان رابطهی ایالات متحده با مبارک، نیز در خصوص اخوانالمسلمین تردید دارند. برخی میترسند که اگر این حزب به قدرت برسد، حقوق لیبرالها، زنان و اقلیتها را پایمال کند. «الا الاسوانی» (Ala al aswany) رماننویس مصری میگوید: «اگر متعصبین به قدرت برسند، دیگر جایی برای مسیحیان و افرادی مثل من نخواهد بود.» اخوانالمسلمین با اشاره به اینکه در درمانگاههای این انجمن، با مسیحیان و مسلمانان یکسان رفتار میشود، این ترسها را بیاساس میخواند. زمانی که القائده مسیحیان مصری را در اوایل نوامبر تهدید کرد، اخوانالمسلمین این اقدام آنها را محکوم کرد.
اخوانالمسلمین منتقد پر سر و صدای اسراییل بوده است و در مقابل اسراییل آن را الهامبخش و پشتیبان دیرین حماس به حساب میآورد. نسخهی اخوانالمسلمین برای حل مناقشات اسراییل و فلسطین در توقف مذاکرات صلح و جلب حمایت بینالمللی برای کمک به نیروهای مقاومت فلسطینی خلاصه میشود. طبیعی است که اسراییل در مقابل آنها جانب احتیاط را در نظر بگیرد. یکی از مقامات اسراییلی در پاسخ به سوالی در خصوص تبعات به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر، اینگونه پاسخ داد: «ارتباط آنها با حماس مانند اخوانالمسلمین نیست، و شکل معتدلتری به خود گرفته است.»
اخوانالمسلمین بهطور مستمر، ترس از به قدرت رسیدناش را بیاساس خوانده، و عنوان کرده که هیچگونه جاهطلبیای فراتر از مرزهایکشور محل تولدش (مصر) ندارد. «محمد مورسی» (Mohammad Morsey) سخنگوی انجمن، بر محلی بودن اهداف اصلی اسلامگراها تاکید دارد و میگوید: «ما به دنبال ایجاد دولت اسلامی در مصر هستیم و نه ایرلند.» اگرچه در حال حاضر هردوی این احتمالات کاملن بعید به نظر میرسند.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی آرین بیکر(Aryn Baker) و ابیگیل هاوسلانر (Abigail Hauslohner)
یسنا یاوری / رادیو کوچه
«شب یلدا» گذشته و امیدوارم برای همه شما یه یادگاری توپ و به یادموندنی به جا گذاشته باشه.
اگرچه امسال در ایران خصوصن تهران جو سنگین و آزادسازی قیمتها مقدار خیلی زیادی بر روی استقبال مردم از شب یلدا تاثیرگذاشته بود ولی، این شب به یادموندنی که قدمتی به درازای تاریخ کهن سرزمین پارس داره کار خودش رو انجام میده.
تقریبن میشه گفت قیمت احتیاجات شب یلدا مثل آجیل، تخمه، هندونه و انار یه روند صعودی مثل سالهای قبل داشته و این آزادسازیها خیلی روش تاثیر آنچنانی نگذاشته بود، ولی حداقلش تاثیرگذاریش این بود که مثل خیلی از سالای قبل ترافیک درب و داغون شب یلدا رو نداشتیم. نه اینکه توی خیابون مرغ هم پر نزنه، نه. ولی به نسبت سالای قبل خیلی خلوت بود.
یکی از فضاهایی که توش بسیار زیاد به شب یلدا و بهطور کلی مراسم آیینی و باستانی ما ایرانیا اهمیت میدن فضای مجازی و بهطور اخص «فیس بوکه»
تو ذهنم این بود که برای این برنامه قدمت و پیشینه ای از شب یلدا رو بگم و اینکه از کجا به دست ما رسیده و در مکاتب و مذاهب و ادیان مختلف چه تاثیری داشته. بعد با خودم گفتم این کاریه که تقریبن میشه گفت اکثر سایتا و روزنامهها انجام میدن و تازه اگر کسی اهل وبگردی هم نباشه با یه سرچ معمولی توی نت میتونه کلی مطلب و نوشته به درد بخوره به دست بیاره.
یکی از فضاهایی که توش بسیار زیاد به شب یلدا و بهطور کلی مراسم آیینی و باستانی ما ایرانیا اهمیت میدن فضای مجازی و بهطور اخص «فیس بوکه». تقریبن پیجی نبود که مطلبی، چیزی راجع به شب یلدا نگذاشته باشه.
بهتر دیدم حالا که برنامه روشنان یه برنامه فرهنگی هستش و خیلی از دوستان شاعر ما شعرهای موجه و زیبایی رو برای شب یلدا توی صفحشون گذاشته بودن، بیام و چندتایی از اینا رو انتخاب کنم و براتون بخونم. اگرچه قائل به اینم که حتمن نام شاعر اشعار حفظ بشه و سیاستگذاری رادیو هم همین هستش، اما برخی از دوستان اصلن از اسم شاعر نام نبرده بودن و عده دیگر هم امکان اینکه شعر از شاعر دیگهای باشه که اونا ازش نام نبردن زیاد بود و من ترجیح دادم بدون عنوان شاعر شعرها رو براتون بخونم:
آه از آن برفی که، روی موهای بلند تو نشست
آه از آن برفی که، خاطرات شب یلدای مرا پنهان کرد
لحظهها میگذرند
من در آیینهی چشم تو، پی گمشدهای میگردم
پی حسی موهوم، لحظاتی شیرین، خاطراتی رنگین
رشتهای مروارید، و گلی سرخ که در خندهی تو میرویید
آه افسوس افسوس
بی امان عقربهها چرخیدند
از فراسوی مهآلود نگاه
موجهایی موزون
روی پیشانی تو لغزیدند
ناگهان سردم شد
بادها پنجره را کوبیدند
بوی پاییز در اعماق وجودم پیچید
دستهایم لرزید
تو تبسم کردی
مهربانی همهجا را پر کرد
آه از آن برفی که، روی موهای بلند تو نشست
آه از آن برفی که ، خاطرات شب یلدای مرا پنهان کرد
——————
خسته از عشقهای نافرجام
خسته از لحظههای وهمآلود
با تو تا انتهای شب رفتم
شب یلدای من، طلوع تو بود
——————-
هر لحظه، یلدا میشد و خورشیدتر میشد دلم
دریای قحطی بود و باز، سیراب میشد ساحلم
این سالها که زندگیم، یک لحظه پیش از مرگ بود
دیدم تبر، تو حسرت این ریشهی بی برگ بود
——————-
از روزهای سخت به شبهایمان رسید
سرما که بازماندهی تو بین خانههاست
خون دلی که خوردهام از دست روزها
این بار سهم قرمزی هندوانههاست
بختی سیاه مانده به شبهایمان کشید
تعبیر فال «حافظ» تان هم که حرف بود
چیزی که باز قسمت یلدایمان نشد
تنها سپیدخوانی اشعار برف بود
ایمان بیاوریم به دیروز زرد پوش
تا اولین نگاه زمستان به خانه است
«راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست»
اما کجای قصهی ما عاشقانه است؟
پاییز جان نداده ولی روی دستمان
نعش درخت مانده که سهم اجاق بود
خاکستری که روی زمستان نشسته است
انگار سوگوار درختان باغ بود
با دست روی دست نشستیم تا که شب
دنبالهی کشیدهترین روزها شود
آن لحظهای که منتظر فصل سرد بود
آغاز اعتقاد به دیروزها شود
از پستهای که باز نخندیده سالها
فهمیدهام که قسمتمان مشت پوچ شد
حالا که هیچچیز شبیه گذشته نیست
شاید دوباره آخر این قصه کوچ شد
یک لحظه بیشتر به تو پیوند میخورم
یک لحظه که به قدر تمام فصول بود
افسوس شبنشینیمان هم تمام شد
افسوس لحظههای زمستان عجول بود
در کوچه باد میوزد این ابتدای چیست؟
امشب که بی «فروغ» تر است از ستارهها
«یلدا» تمام میکند این فصل زرد را
تعبیر میشویم در این چارپارهها
و این ستارهها
فانوس به دست
گریزشان نیست
پر میشوند از تو
یلدا
گیسو سیاه صمیمی
…
الیوت هن توف و ناتان گونزالس
ترجمه: علی نظری
منبع: فارین پالسی
در این هفته، دولت ایران طرح حذف رایانهها را در کشور به اجرا گذاشت که بر اثر آن یارانههای برق و سوخت مصرفکنندگان به ارزش میلیاردها دلار برداشته شد. اگرچه پرداخت یارانههای نقدی به خانوادههای کمدرآمد تا حدی از شدت فشار کاسته است، با اینحال این حرکت شباهت زیادی به یک ریاضت بزرگ اقتصادی برای کشور دارد. با اینکه تاثیر اقتصادی این طرح کاملن واضح است، برای بسیاری از افرادی که از خارج این جریان را نظاره میکنند این سوال پدید آمده است که چگونه رژیمی در عین اختلافات جناحهای داخلی و عدم محبوبیت شدید چنین طرح رادیکالی را به اجرا در آورد. در چند هفته گذشته شایعاتی مبنی بر استیضاح محمود احمدینژاد به گوش میرسید که اخراج تحقیرآمیز وزیر امور خارجه منوچهر متکی را بهدنبال داشت. این اتفاقات را نمیتوان نشانهای از آرامش در مدیریت بحران اقتصادی دانست.
اما روایات بهدست آمده از سرخط خبرها میتوانند گمراهکننده باشند و توسعه دراز مدت در تهران در جهت تعجب برانگیزی حرکت میکند. امروزه بهنظر میرسد که جمهوری اسلامی به ثبات سیاسی بیشتری رسیده است و حتا ممکن است طرح بهبود روابط ایران و آمریکا را تحت حکومت آنچه هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا یک «دیکتاتوری نظامی در حال ظهور» نامیده است ارایه دهد.
روحانیت نیاز به نیروی سپاه پاسداران دارد و پروتاریان برای مشروعیت نیاز به حکومت روحانیون دارد. اما موازنه قدرت در حال تغییر است و سپاه پاسداران در حال تبدیل شدن به شریک قویتر است
اگرچه این روند از اواسط دهه 1990 آغاز شده بود، با فجایع پس از انتخابات 2009 شبکه امنیتی و علیالخصوص سپاه پاسداران بهطور رسمی چهره واقعی خود را نمایان ساخت. ناظران این جریان را «سلطه پروتاریان» (praetorian takeover) نامگذاری کردهاند، نامی که از افسران گارد پروتاریان روم گرفته شده است، محافظان سلطنتی سزار که از نزدیکیشان با قدرت سود میبردند تا جایی که خود در نهایت تبدیل به منصوبکنندگان پادشاهان گشتند.
در اوایل دهه 1960، دیوید راپوپورت دانشمند علوم سیاسی پیشگام مطالعه درباره پروتاریانیسم شد. او به بررسی ویژگیهای اصلی رژیمهای نظامی نوپا که عمدتن در آمریکای لاتین و شرق میانه قرار دارند پرداخته است. او دلیل ضعف دولتهای پروتاریانی را اینگونه بیان میکند: «اول، دولتی با روابط ناسالم مدنی- نظامی به نابودی اعتماد متقابل منجر میشود، که در نهایت باعث مداخله نظامیان در کشور خواهد شد. دوم، خطر سلطه نظامیان باعث ایجاد یک چرخه فساد خواهد شد، زیرا نظامیان امتیازات بیشتر و بیشتری را در قبال تصرفنکردن قدرتطلب خواهند کرد. سوم اینکه این فرهنگ فساد به تدریج تواناییهای دفاع در جنگ را تحلیل خواهد برد که آن نیز جدایی اعضای ارتش و همچنین عموم مردم را، که حکومت نظامیان را نامشروع میدانند بهدنبال خواهد داشت.»
با اینحال در نظر گرفتن ایران بهعنوان یک دولت پروتاریان، نتیجهگیریهای بسیار متفاوتی را بهدنبال خواهد داشت. به نظر میرسد که ایران پروتاریانی، حداقل برای آیندهای کوتاه بر این سه مانع فائق آمده است. در روابط مدنی- نظامی، نظام ترکیبی منحصر به فرد جمهوری اسلامی که متشکل از عناصر منتخب جمهوریخواه در کنار رهبران منصوب مذهبی است، از طریق ظهور اتحاد نخبگان روحانی و سپاه پاسداران برای ضدیت با شخصیتهای اصلاحطلب منتخبی مانند رییس جمهوری اصلاحطلب محمد خاتمی و نامزد این دوره انتخابات ریاست جمهوری میرحسین موسوی که از سران جنبش سبز است رابطهای مثلثی را بوجود آورده است. این اتحاد روحانیون- نظامیان همچنان پس از انتخابات 1388 برقرار مانده است: روحانیت نیاز به نیروی سپاه پاسداران دارد و پروتاریان برای مشروعیت نیاز به حکومت روحانیون دارد. اما موازنه قدرت در حال تغییر است و سپاه پاسداران در حال تبدیل شدن به شریک قویتر است.
در این چرخه امتیازدهی سپاه پاسداران نقش اقتصادی مستقلی را بازی میکند که آنها را از نهادهای سنتی پروتاریانی متمایز میسازد. سپاه پاسداران مجری پروژههای عظیم صنعتی و همچنین کارتلهای قاچاق است و در نتیجه نیازی به خشنود ساختن گروه دیگر (روحانیون) ندارد.
در نهایت درحالی که سپاه به عرصههای دیگر اقتصادی بهعنوان بازیگران تجاری نقل مکان کرده است، سطح حرفهایگری خود را بهعنوان نیرویی نظامی که مسوول امنیت داخلی، جنگ نامتقارن، زرادخانه موشکهای پیچیده بالستیک و برنامه تسلیحاتی هستهای است بالا برده است. در حالیکه ارتشهای پروتاریان ظرفیتهای جنگی خود را به مرور از دست میدهند، به نظر میرسد که ایران در این عرصه تنها قویتر میشود.
اگر چه، هیچ یک از این موارد حاکی ازموفقیت پروتاریان در سلطهی کامل نیست. با اتکا به سپاه پاسداران برای از بین بردن خطر اصلاحطلبان، رهبر ایران علی خامنهای هنوز یک نیروی مستقل در حکومت ایران است. برای مثال، او قرارداد مبادله سوخت هستهای را که احمدینژاد در اکتبر 2009 بسته بود را بههم زد. آزمون نهایی از قدرت سپاه پاسداران بعد از مرگ علی خامنهای رخ میدهد، زمانی که پروتاریانها سزار روحانی خودشان را بر سر قدرت بنشانند.
اقتصاد پاشنه آشیل برای دستگاه نظامی در حال ظهور است در گذشته، سپاه پاسداران ازانزوای بین المللی ایران به عنوان دربان اقتصاد بسته بهره جسته است. اما موج جدید تحریمها باعث تاثیر کوتاه مدتی بر روی تنشهای داخلی ایجاد شده درون سپاه و همچنین سایر اشخاص حکومت شده است. آخرین تحریمها بهخصوص از طرف اتحادیه اروپا و دولت آمریکا، ثبات اقتصادی ایران را با کاهش سرمایهگذاری خارجی، محدود کردن دسترسی به بانکهای جهانی و افزایش هزینه معاملات برای ایرانیان تضعیف کرده است.
این فشارها اصلاحات اخیر یارانهها را برای دولت ایران در اولویت قرار داده است، که دولت ایران نیاز به تعدیل مخارج در مقابل کاهش درآمد مردم دارد. ولی از نظر سیاسی اصلاحات یارانهها خود به خود برای سپاه پاسداران خطری در برندارد. جایگزینی یارانهها با انتقال پول نقد، ابزاری دیگر برای کنترل اقتصاد است. با این حال پروتاریان ایران در نهایت از عهده این شکست اقتصادی بر نمیآید و اصلاحات یارانهها ممکن است چالش بزرگی را در مسیر تحکیم قدرت قرار دهد.
حال این سوال مطرح است که این موضوعات برای دولت آمریکا چه مفهومی دارد؟ متاسفانه بسیاری در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده همچنان امید خود را بر پیروزی اپوزیسیون اصلاحطلب قرار داده است که با وجود سرکوب تراژیک گروههای طرفدار دموکراسی، نظامیگری رژیم ایران ممکن است راهی برای معامله با ایالات متحده باز کند. با این وجود اختلافات داخلی در ایران باعث رادیکال شدن رژیم ایران شده و هر چه ثبات ایران بیشتر باشد، مبادله با تهران آسانتر میشود.
سپاه پاسداران ممکن است به توانایی گریزانی (انحصار قدرت سیاسی) دست یابد. یک دولت مقتدر و توانای پروتاریان ممکن است به یک هنرپیشه قابل پیشبینی تبدیل شود. دیگر احساس نیازی به یک دلال برای ایدئولوژی افراطی ضد آمریکایی برای آرام کردن جناحهای داخلی نمیباشد. وقتی این امر به بهای از بین رفتن حقوق بشر و آزادی در ایران میانجامد، حاکی از آیندهای بهتر برای روابط ایران با جامعه بینالمللی میباشد.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
«یزد» اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر «ونیز» ایتالیا است. همین دو ویژگی کافی است تا ایرانیان بدانند کشوری به وسعت تاریخ جهان دارند و شهری کویری که میتوانند خشت به خشت، ریگ به ریگ و لحظه به لحظه تاریخ آن را به رخ جهانیان بکشند. یزد جاذبههای گردشگری، تاریخی و میراث فرهنگی زیادی دارد که هر کدام از آنها میتواند به تنهایی جاذبهای منحصربهفرد برای بازدید گردشگران و دوستداران میراث فرهنگی و تاریخ ایران و جهان باشد. این شهر به «شهر بادگیرها» معروف است. به «دارالعباده»، شهر دوچرخهها، شهر شیرینی، شهر قنات و قنوت و شهر آتش و آفتاب.
تاریخنویسان معتقدند که قدمت یزد به پیش از اسلام میرسد. عدهای هم میگویند که شاید شهر تاریخی یزد را باید در نقطه دیگری غیر از مکان کنونی آن جستوجو کرد. اما با این حال قدمت بسیاری از آثار تاریخی کشف شده در شهر یزد به قرن پنجم هجری باز میگردد. در عین حال کشف بناهای دیگری متعلق به قرنهای دوم و سوم هجری، تردیدها را در تخمین قدمت شهر یزد بیشتر میکند. در هر صورت تاریخ سکونت انسان در این خطه از هزاره سوم پیش از میلاد فراتر رفته است، بهطوری که در عهد پیشدادیان طایفههایی در حال کوچ از بلخ به پارس، این سرزمین را یزدان نامیدند و از آن زمان به بعد یزد محل عبادت شد. یزد را از آن جهت یکی از امنترین شهرهای ایران میدانند که جنگ و بلایای طبیعی تاکنون نتوانسته به آن صدمه ای وارد کند. «مارکوپولو» جهانگرد ایتالیایی نیز درباره یزد میگوید که تجار جاده ابریشم این شهر را به لحاظ امنیت مالی و جانی آن دوست دارند.
بافت تاریخی شهر یزد با مساحتی در حدود 800 هکتار را میتوان گستردهترین و اصولیترین بافت تاریخ ایران دانست که تجربههای متفاوتی در زمینهی مداخلهی متولیان امر، در شبکه معابر را در خود جای داده است
بافت تاریخی شهر یزد با مساحتی در حدود 800 هکتار را میتوان گستردهترین و اصولیترین بافت تاریخ ایران دانست که تجربههای متفاوتی در زمینهی مداخلهی متولیان امر، در شبکه معابر را در خود جای داده است. بافت تاریخی یزد به عنوان دومین بافت خشتی دنیا و دستنخوردهترین بافت تاریخی کشور در فهرست ملی ثبت شده است.
قدیمیترین بنای ساخته شده از خشت در دنیا «نارین قلعه» یا «کهندژ» نام دارد که در شهر باستانی «میبد» بر فراز تپهای بلند بنا شده و بر تمامی شهر میبد و پیرامون آن دید دارد. کهندژ نام دژهای کهنی است که در آغاز پیدایش شهر بنا شدهاند. این دژها در دوره پیش از اسلام و بیشتر در دوران ماد، هخامنشی و اشکانی ساخته شده و بناهایی تک و پر تراکم بودند که بر فراز تپههای طبیعی یا مصنوعی میساختند. طولانیترین قنات ایران به نام «قنات زارچ» با طول صد کیلومتر در استان یزد قرار دارد. این قنات یکی از کهنترین قناتهای ایران به شمار میآید که سابقهای بیش از سه هزار سال دارد. طول کوره قنات «زارچ» بیش از 71 کیلومتر بوده و تعداد چاههای آن دو هزار و صدوپانزده حلقه شمارش شده است.
سرو چهار هزار ساله «ابرکوه» را میتوان مسنترین موجود زندهی جهان نامید. هر چند که گفته میشود در کشور سوئد نیز درختی وجود دارد که از سرو ابرکوه قدیمیتر است اما اکنون از درخت پیر سوئد تنها ریشههای آن باقی مانده در حالی که سرو کهنسال شهرستان ابرکوه با 25 متر ارتفاع و 18 متر محیط در قلب ایران زنده و سبز است و آرام آرام زندگی میکند.
از منحصربهفردترین بادگیرهای جهان تعدادی را میتوان در استان یزد پیدا کرد. بادگیر «باغ دولتآباد» یزد در شمار زیباترین بادگیرهای دوره زندیه و قاجاریه با قدمتی 270 ساله به عنوان بلندترین بادگیر جهان به حساب میآید. این بادگیر که نمونهای از معماری دوره زندیه را داراست در سال 1160 هجری قمری توسط «محمدتقیخان یزدی» مشهور به «خان بزرگ سرسلسله خوانین یزد» ساخته شد. این بادگیر ارتفاعی بهطول 33 متر و 80 سانتیمتر دارد و از خصوصیات بارزش هشت ضلعی بودن آن است که باعث میشود باد در هر جهت بهراحتی و به سرعت به قسمت زیرین آن هدایت شود و پس از برخورد به سطح آب حوضچه زیر بادگیر، هوای خنکی در داخل آن ایجاد کند. در کنار این بادگیر باغی شامل سه عمارت هشتی و سردر و تالار آینه نیز موجود است که بهشت آیین خوانده میشود و دارای نقوش اسلیمی است.
این باغ مدتها محل اقامت «کریمخان زند» در یزد بود و از نظر طراحی در شمار زیباترین باغهای دوره زندیه و قاجاریه محسوب میشود. آبانبار شش بادگیر یزد به دلیل دارا بودن شش بادگیر به این نام معروف شده و تنها آبانبار شش بادگیر جهان است. سه بادگیر آن از ابتدا ساخته شده و سه بادگیر دیگر بعدها به آن اضافه شده است، با کمی دقت در شکل بادگیرها تفاوت سه بادگیر قدیمی با دیگر بادگیرهای آن را میتوان مشاهده کرد. شش بادگیر آب انبار با توجه به شرایط اقلیمی و جهت باد در این منطقه به شکل هشت وجهی هستند. شهر یزد همچنین دارای تنها آبانبار هفت بادگیری جهان با دو مخزن است که در روستای عصر آباد قرار دارد.
قدیمیترین ساعت شهری ایران در میدان «وقتالساعت» یزد نصب شده است. این ساعت آفتابی به استناد کتاب «جامع مفیدی» نخستین ساعت شهری است که فردی به نام «ابوبکر ساعتساز یزدی» آن را در سال 725 هجری قمری در مدرسه «رکنیه» در جوار مسجد جامع یزد نصب کرد. این مکان بعدها به نام میدان وقتالساعت شهرت یافت. ساخت مسجد جامع «فهرج» واقع در 30 کیلومتری شهر یزد، به نیمه اول قرن اول هجری برمیگردد. این مسجد، تنها مسجد جهان اسلام است که ساختمان آن از ابتدا تاکنون هیچ تغییری نکرده است. اگرچه در میان باستانشناسان اختلاف نظر وجود دارد اما ظاهر مسجد جامع فهرج قدیمیترین مسجد ایران است.
مسجد جامع کبیر یزد یکی از شاهکارهای معماری و تاریخی جهان بهشمار میرود. بنای این مسجد با عظمت قرنهاست که از فراسوی تاریخ تمدن این سرزمین میدرخشد به نحوی که در کتب تاریخی یزد آمده است، «مسجد را بر جای آتشگاه ساسانی ساختهاند و سنگ بنای آن توسط «علاالدوله گرشاسب» نهاده شده است. مسجد جامع قدیم در قرن ششم هجری قمری و به دستور گرشاسب از نوادگان «علاالدوله کالنجار» ساخته شد و بنای اصلی مسجد کنونی از آثار «سیدرکنالدینمحمدقاضی» است. دو منارهی مسجد که ارتفاع تقریبی آن از کف تا نوک به بیش از 52 متر میرسد، دارای قطری در حدود هشت متر است که در دوره صفوی به بنا افزوده شده اما در سال 1313 هجری شمسی فرو ریخت و دوباره تجدید بنا شد. بلندای این منارهها و اینکه کاشیکاری منحصربهفردی حتا در اوج منارهها انجام شده، تعجب همگان را بر میانگیزد زیرا این منارهها هرچه به سمت بالا رفته باریکتر شده و تنها یکی از آنها دارای پلکان است از این رو ظرافت کاشیکاری در این ارتفاع به واقع قابل تحسین است.
دخمه محلی است که زرتشتیان، مردگان را بر طبق آدابشان در آن مینهادند اما از وقتی که به دفن کردن در گورستان پرداختهاند، دیگر برای این امر از دخمه استفاده نمیکنند. بیشترین این دخمهها در یزد قرار دارد چون در این شهر زرتشتیان زیادی زندگی میکردند. دخمهی قدیمی یزد حدود سی سال است که دیگر مورد استفاده نیست،«دخمهی مانکجیلیمجیهاتریا»، «دخمهی چمتفت»، «دخمهی شریفآباد اردکان»، «دخمهی ترکآباد اردکان» تنها نام تعدادی از دخمههای زیاد موجود در یزد است. سرپرستی این دخمهها را انجمن زرتشتیان بر عهده دارد.
غیر از همه جاذبههای منحصربهفردی که در شهر یزد وجود دارد، میتوان تنهاترین کاروانسرای دایرهای شکل ایران را هم در شهرستان مهریز در مسیر یزد به کرمان مشاهده کرد. کاروانسرای «زینالدین» یکی از نود و نه کاروانسرایی است که شاه عباس در ایران ساخته با این تفاوت که معماری آن دایرهای است. اکنون از این کاروانسرا به عنوان یک اقامتگاه سنتی و جاذبهی گردشگری یاد میشود. میگویند که اقامت در این کاروانسرای 400 ساله و دیدن آسمان پرستارهاش امری است که با آن تجربهی سفر به یزد یکی از تاریخیترین شهرهای جهان تکمیل میشود.
منبع: بخشی از ویکیپدیا
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
یکی از مهمترین نقدهایی که در نیمقرن اخیر بر روند مدرنیته و گسترش آن در کشورهای جهان سوم وارد شده، نگاه غیربومی و یکسان به چگونگی پیشرفت و نوسازی در کشورها و بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیستمحیطی آن مناطق بوده است. این کمبود البته با نوعی نگاه منتقدانه در پستمدرنیسم بهتدریج اصلاح شد، اما تبعات منفی خود را بر بسیاری از ساختارها و روشهای زندگی بومی، سنتی و کهن در برخی از مناطق گذارد و سبب تخریب زیرساختهایی شد که با توجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و آب و هوایی خاص آن مناطق و با توجه به پیشینه و داشتههای چند هزارساله بنا شده بود.
تامین آب شیرین در سرزمین خشک و کمبارشی مانند فلات ایران، دغدغهای همیشگی برای ساکنان این مرز و بوم بوده و یکی از هوشمندانهترین، سازگارترین و بهینهترین این روشها که در طول هزاران سال شکل گرفته و کامل شده است، بنای «کاریز» یا «قنات» است. کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شود تا آب از آن جریان یابد میگویند. کاریز کانالی است که از دیرباز برای مدیریت آب در زمین میساختهاند. رشته چاهی که از«چاه مادر» سرچشمه میگیرد و ممکن است، هزارها متر به طول بیانجامد. سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به سطح زمین میرسند و در جای معینی به روی زمین میآیند. به گواه تاریخ، و کشفیات باستانشناسی، این فنآوری مهم از ابتکارات ویژهی ایرانیان بوده و بهتدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتا به بخشهایی از آمریکایجنوبی چون شیلی راه یافته است.
سوگند یاد میکنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک و عمارت راه، و سوگند یاد میکنم به زراعت و کاشتن درخت میوه
طولانیترین کاریز جهان و عمیقترین چاه مادر، در شهرستان گناباد قرار دارد که تاریخ کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن میرسد. ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بینظیر بوده است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمههای طبیعی، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن جاری شود. کاریز که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج-شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود این که چندین هزار سال از اختراع آن میگذرد، هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک است.
بر اساس کاوشهای باستانشناسی این باور وجود دارد، که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیجفارس، خراسان، یزد و کرمان در دورهی هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره صفویه و قاجاریه حفر شده است. از مطالعهی کتب قدیم و آثار باستانی ایران پیمیبریم، که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت، کاری مقدس محسوب میشده است و در کتابهای مقدس زرتشتیان چنین جملاتی وجود دارد:
«سوگند یاد میکنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک و عمارت راه، و سوگند یاد میکنم به زراعت و کاشتن درخت میوه.»
در حال حاضر عمیقترین قنات ایران قنات «قصبهیگناباد» است، با حدود 430 متر عمق «مادر چاه» آن، و طولانیترین قنات در منطقهی یزد قرار دارد، با طول 100 کیلومتر. قنات «قصبهی گناباد» بیش از دو هزار هکتار از اراضی کشاورزان این شهرستان را به صورت سنتی آبیاری میکند. در قنات قصبه با 470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یاقبل از آن حفر شده است، با یک محاسبه سرانگشتی میتوان گفت 65 هزار تن خاک و سنگ برای حفر مادر چاه و چاههای عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری، توسط کارگران و مقنیان جابهجا شده است و جابهجایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیقترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدنبشری بهشمار میرود.
«قنات قصبه» از نظر طولی با 60 کیلومتر درازا، دومین قنات ایران بعد از قنات «زارچ یزد» محسوب میشود و پرآبترین قنات منطقهی کویری است. مهمترین عاملی که طول کاریز را مشخص میکند، شیب زمین است. هرچه شیب زمین کمتر باشد، طول کاریز بیشتر و هرچه شیب بیشتر باشد، طول آن کمتر خواهد بود. تنها قنات دو طبقهی جهان قنات دوطبقه «مون» اردستان در محلهی «مون» یکی از محلات شهرستان اردستان، در استان اصفهان واقع است. این قنات در این محله شامل دو طبقه است، که در هر طبقه آن آبی مستقل جریان دارد، جالب این جاست، که آب هیچ یک به دیگری نفوذ نمیکند. این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده است.
شکی نیست، که ایرانیان باستان که همزمان با ساخت کاریزها، به فنآوری بنای سد نیز دست یافته بودند و بندهای باستانی موجود در جای جای میهنمان، خود گواه این ادعاست، از تاثیرات نامناسب احداث فراوان سدها آگاه بودهاند. همین دانش موجب شده بود، که نیاکان ما فقط در شرایط ویژه و با بررسی عدم امکان ایجاد کاریز، دست به ساخت سد بزنند. در پنجاه سال اخیر اما، با بنای سدهای فراوان بدون مطالعهی مناسب و بررسی همهجانبه، دربارهی شرایط زیستمحیطی و اقلیمی منطقهی احداث سد، ضربات جبرانناپذیری به محیطزیست کشورمان وارد شده است، که برخی از آنها قابل جبران نیست. نمونههای عینی آن خشک شدن دریاچهی «ارومیه» و «هامون» و تالاب «گاوخونی» است به سبب احداث سد بر روی رودهای مشروبکنندهی آنها.
یکی از کاربردهای دیگر کاریزها که کمتر به آن توجه شده، استفاده از جاذبههای توریستی آن است که میتواند سالانه میلیاردها دلار درآمد از طریق جذب گردشگران برای اقتصاد ایران کسب کند. تنها نمونهی مثبت بهرهبرداری از این خصوصیت، جاذبهی توریستی «کاریز کیش» است، که یکی از مناطق گردشگری و تاریخی جزیره کیش بوده و بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد. این قنات در عمق ۱۶ متری زیر زمین قرار گرفته و سقف آن پوشیده از صدف و مرجانهایی است که به نظر کارشناسان قدمتی معادل ۲۷۰ تا ۵۷۰ میلیون سال دارد. وسعت این قنات ۱۰٬۰۰۰ متر مربع است. با تلاش سرمایهگذار بخش خصوصی، بازار سنتی «قنات کیش» در دو رشته به طول ۱۵ کیلومتر از سال ۱۳۷۳ تاسیس شده، که هدف از آن ارایهی صنایع دستی و دستآوردهای سنتی نقاط مختلف ایران بوده است.
در سالهای اخیر با توجه به عدم رسیدگی به کاریزهای کشور، برخی از آنها کارایی خود را از دست داده و خشک شدهاند و از میزان آبدهی شمار فراوانی دیگر به شدت کاسته شده است. نکتهی ناامید کنندهی دیگر بالا بودن سن مقنیان و کارگران آشنای با مرمت، بازسازی و لایروبی کاریزهاست، که با مرگ آنها جایگزینی برایشان نیست. حفر بدون حساب و کتاب چاههای عمیق، در حاشیهی قناتها، از عوامل دیگر مرگ تدریجی آنها و سفرههای آبهای زیرزمینی است. اگر به چنین نکاتی توجه نشود و این روند ادامه یابد، شاید زمان زیادی طول نکشد، تا از این نماد باستانی و تاریخی ایران اثری باقی نماند.
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
با گذشت هر سال سطح خشونت و تلفات نظامیان افغان و خارجی و افراد ملکی در افغانستان افزایش مییابد.
سال 2010 میلادی از زمان حضور نظامیان خارجی در افغانستان تا حال خونینترین سال بوده و تلفات این نیروها نیز افزایش را نشان میدهد.
از جانب دیگر بر اساس یک گزارش تازه سازمان ملل متحد در این سال سطح قربانیان افراد ملکی نسبت به سال گذشته 20 درصد افزایش یافته است.
وزارت دفاع افغانستان نیز به تازهگی اعلام کرد در سال روان میلادی 806 تن از نیروهای ارتش این کشور در رویدادهای گوناگون کشته شدهاند، در حالی که در سال گذشته میلادی 526 تن از سربازان ارتش کشته شده بودند.
این آمار نیز نشان میدهد که در تلفات سربازان ارتش افغانستان نیز 34 درصد افزایش بهوجود آمده است.
ماه اخیر و روزهای اخیر نیز برای ارتش افغانستان خونین بود.
جنرال «محمد ظاهر عظیمی» سخنگوی وزرات دفاع افغانستان میگوید تلفات ارتش در ماه اخیر نسبت به ماه گذشته 14 درصد افزایش یافته است.
وی گفت: «دلایل عمدهی این افزایش حملات انتحاری در کابل و ولایت کندز و ماینهای جاسازی شدهی مخالفان در مسیر کاروانهای ارتش ملی بوده است.»
با این حال وزارت دفاع افغانستان میگوید روند جذب در ارتش ملی بهخوبی پیش میرود.
جنرال عظیمی گفت شمار سربازان ارتش افغانستان به 150 هزار نفر رسیده است، اما افغانستان به ارتش 240 هزار نفری نیاز دارد.
آقای عظیمی گفت وزارت دفاع در نظر دارد در کنار جذب نیروهای بیشتر به آموزش و تجهیز آنان نیز بپردازد.
این تلاشهای وزارت دفاع افغانستان بهخاطر افزایش یافته است که قرار است نیروهای بینالمللی حافظ صلح، خروج تدریجیاش را سر از سال آینده میلادی آغاز کند.
بر اساس توافق که اخیرن میان دولت افغانستان و ناتو در لیسبون صورت گرفت، قرار است نیروهای امنیتی افغانستان تا سال 2014 مسوولیت امنیت کشورشان را به عهده بگیرند.
اما در هفته روان برخی رسانهها از زبان جوبایدن معاون رییس جمهوری آمریکا نقل کردند که خروج سربازان آمریکایی از اول جولای سال 2011 آغاز میشود و تا سال 2014 افغانستان در هر شرایطی که باشد این روند خروج تکمیل خواهد شد.
این سخنان معاون «بارک اوباما» موج از نگرانیها را میان تحلیلگران در افغانستان ایجاد کرد.
برخی از تحلیلگران افغان میگویند اینگونه سخنان میتواند شورشیان را روحیه ببخشد، آنان در انتظار خروج سربازان خارجی باشند و برای تصرف کابل سربازگیری کنند.
در واکنش به این سخنان سخنگوی وزارت دفاع میگوید آنچه برای حکومت افغانستان مهم است، بیانیهی مشترک اجلاس لیسبون است، زیرا در این بیانیه گفته شده سال 2014 پایان انتقال قدرت است و نقش نیروهای آمریکایی از شکل اشتراکی در عملیاتها به شکل حمایوی تبدیل میگردد.
جنرال «جیمز بگنل» معاون فرمانده عمومی قوای بینالمللی در افغانستان اعلام کرد پس از 2014 نیز افغانستان را تنها نگذاشته و برخی از سربازان آنان در این کشور باقی میمانند.
وی افزود: «در دسامبر 2014 ما مسوولیت رهبری تامین امنیت را به نیروهای افغان واگذار میکنیم اما آنگونه که میدانید ناتو روی برنامههای دراز مدت با افغانستان کار میکند که این مسئله باعث ادامه همکاری ناتو و افغانستان خواهد شد.»
در این حال برخی از تحلیلگران و مقامات حکومت افغانستان به این باور که با خروج سربازان خارجی از افغانستان پاکستان که از شورشیان طالب حمایت میکند آنان را به ناامن کردن افغانستان بیشتر تشویق کند.
به باور این تحلیلگران لانههای اصلی تروریستان جهان در پاکستان وجود دارد.
بارک اوباما رییس جمهوری آمریکا نیز در هفته گذشته هنگام اعلام استراتیژی تازه کشورش در قبال مبارزه با تروریزم تایید کرد که لانههای تروریستان در خاک پاکستان وجود دارد و باید بالای آنان فشار بیشتر وارد شود.
دو روز پیش روزنامهی «نیویارک تایمز» به نقل از یک منبع آمریکایی گزارش داد که آمریکا قصد دارد عملیات زمینی را در مناطق سرحدی در خاک پاکستان جهت از بین بردن لانههای تروریستی اجرا کند.
سخنگوی وزارت دفاع افغانستان از این خبر به نحوی استقبال کرده گفت امکان دارد این گزارش درست باشد و یا هم نادرست، ولی حکومت افغانستان میخواهد تا لانههای تروریسم از بین برود.
به باور وی تا زمانی که ریشههای تروریستم در بیرون از افغانستان از بین نرود امنیت در افغانستان و منطقه بر نخواهد گشت.
این در حالیست که پاکستان هرگونه حمایت مالی و معنوی از تروریستان را رد کرده و آن کشور را نیز قربانی بزرگ تروریسم میخواند.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه جلسه محاکمه چهار شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای سونیا احمدی، نورا نبیلزاده، رزیتا واثقی و ناهید قدیری در دادگاه انقلاب مشهد برگزار شده است.
به گزارش هرانا، این 4 شهروند بهایی به همراه پنج شهروند بهایی دیگر متهم به تبلیغ آیین بهایی هستند که به دلیل طولانی شدن زمان دادگاه، جلسه محاکمه پنج شهروند دیگر به وقت دیگری موکول شد.
این دادگاه بهطور غیرعلنی برگزار شده است.
خاطر نشان میشود ناهید قدیری و رزیتا واثقی هم اکنون در حال سپری کردن محکومیت 5 ساله خود بر اساس پرونده دیگری در زندان وکیل آباد مشهد هستند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت چهار شهروند بهایی در مشهد»
«احکام سنگین برای یازده تن از شهروندان بهایی»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، نادر عسکری فعال پیشین دانشجویی دانشگاه تهران توسط ماموران اداره اطلاعات شهر یاسوج مرکز استان کهکیلویه و بویراحمد بازداشت شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، نادر عسکری فعال پیشین دانشجویی دانشگاه تهران و کارشناس ارشد تاریخ ایران پس از اسلام، روز گذشته پس از احضار به اداره اطلاعات یاسوج بازداشت شد و تاکنون بازنگشته است.
احضار این فعال دانشجویی در حالی صورت میگیرد که وی طی یکسال گذشته و پس از محرومیت از تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران، هیچگونه فعالیت سیاسی خاصی نداشته است.
لازم به ذکر است پیشتر وی بهدلیل فعالیتهای صنفی برای دفاع از معلمان در گچساران از تدریس در مدارس نیز محروم شده بود.
مصطفا خلجی/ رادیو کوچه
mostafa.k@koochehmail.com
از سال 1511 میلادی در قاهره قهوهخانهها باز شدند و از آن به بعد مردم در آنها مینشینند و با نوشیدن قهوه لحظاتی را خوش میگذرانند.
گفته میشود نخستین بار درخت قهوه در «کفا» ایالتی در جنوب غربی حبشه یافت شد. ظاهرن نام قهوه نیز از همین ایالت گرفته شده است. در قرن چهاردهم میلادی بازرگانان عربستان به کفا آمدند و با دانههای قهوه آشنا شدند و آن را به یمن بردند و کشت کردند. در یمن کشت قهوه گسترش یافت. مسلمانان که از نوشیدن شراب منع شده بودند قهوه را جایگزین آن کردند. در اواسط قرن پانزدهم میلادی نوشیدن قهوه از یمن به مکه رسید و از آنجا بغداد، دمشق و قاهره را نیز فرا گرفت.
قهوهخانه، ضرورت زندگی در قاهره
اگر کسی بخواهد روزی در قاهره زندگی کند، بدون رفتن به قهوهخانه زندگیاش چیزی کم خواهد داشت.
رفتن به قهوهخانه میراث عربی قاهره است که هنوز در بسیار از مناطق این شهر، در هر میدان، کوچه و خیابان، پیدا میشود.
بسیاری از قهوهخانهها همیشه مشتری دارند. نشستن در این قهوهخانهها، به بخشی از بافت اجتماعی حیات روزمزه هر مصریتبار ساکن قاهره بدل شده است. یک فنجان چای یا قهوه و کشیدن قلیان، مثل آب و غذا و اکسیژن جزو ضروریات زندگی روزمره مردم قاهره است.
اگر کسی بخواهد روزی در قاهره زندگی کند، بدون رفتن به قهوهخانه زندگیاش چیزی کم خواهد داشت
قهوهخانههای قاهره تفاوتهای زیادی با هم دارند. بعضی از آنها بین مردم خیلی پرطرفدارند و قیمتهای آنها هم مقرون به صرفه است. قیمت یک فنجان چای یا قلیان بیش از یک دلار هم نمیشود.
حرافیش، پاتوق چهرههای ادبی و روشنفکران
بعضی از قهوهخانهها هم به ارایه خدمات با کیفیت بسیار خوب معروف هستند و به همین دلیل قیمتهای آنها هم بیشتر است. قهوهخانه «حرافیش» در خیابان «شاه فیصل» در «جیزه» شاید معروفترین نمونه این نوع قهوهخانهها باشد. حرافیش را از نمای بدیع و چشمگیر آن به سرعت میتوان شناخت. یک مجسمه «نجیب محفوظ»، رماننویس مصری و تنها عرب برنده جایزه نوبل ادبیات، بر سر در ورودی آن نصب شده است. اسم این قهوهخانه از عنوان یکی از رمانهای محفوظ گرفته شده است.
دکوراسیون داخلی این قهوهخانه شامل یک سقف گنبدمانند است و پنجرهها و هر تکه از مبلمان آن، با نقوش اسلیمی تزیین شدهاند. این قهوهخانه جاذبه و گیرایی خاصی دارد که فرد را با گذشته پیوند میدهد و پاتوق چهرههای ادبی و روشنفکران است.
نجیب محفوظ گوشهای از این قهوهخانه مینشست و «بایرم تونسی» و «یوسف ادریس» هم گوشهای از این قهوهخانه را به نام خود رقم زده بودند. دیوارهای این قهوهخانه با تعداد زیادی از نقاشیهای «حسن ادلبی»، هنرمند سوری، احاطه شده است.
دکور تاریخی این قهوهخانه مشتریها را به کرات به خود جذب میکند. گروهی از دانشجویان همیشه به این قهوهخانه میآیند و «سحلب» (نوشیدنی مورد علاقه مردم مصر) را مینوشند و قلیان میکشند.
اجرای گروه موسیقی «حرافیش» که به سبک شرقی مینوازند، هر شب بعد از ساعت 10 شروع میشود. همه اعضای این گروه موسیقی نابینا هستند.
محیط این قهوهخانه با موسیقی این گروه در اوج هماهنگی قرار دارد، به ویژه زمانی که بهترین آهنگهای خوانندگان قدیمی و شناختهشده مصری را اجرا میکنند و همه با آنها این ترانهها را زمزمه میکنند.
ریچیکافه، میزبان جنبشهای سیاسی
یکی دیگر از قهوهخانههای معروف قاهره در میدان «حرب طلعت» قرار دارد. «ریچیکافه» یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین قهوهخانههای قاهره است که پاتوق اصلی چهرههای ادبی، روشنفکران و روزنامهنگاران محسوب میشود. «ریچیکافه» به هیچ قهوهخانه دیگری شبیه نیست، چون قلیان ندارد و مقررات سختگیرانهای برای پذیرش مشتریان دارد. «مجدی میخاییل»، صاحب این قهوهخانه، که همیشه پشت میز خود در نزدیکی در ورودی میایستد، معتقد است: «قهوهخانهها که تعداد آنها بسیار زیاد است و استانداردهای پایین دارند، بهطور انحصاری به پاتوق قلیان کشیدن و ورقبازی تبدیل شدهاند.» مقررات سختگیرانه میخاییل شامل ممنوعیت قلیان و بازیهای تفریحی است و بعد از ساعت یازده صبح نیز قهوه سرو نمیکند.
«ریچی کافه» در سال ۱۹۱۴ توسط یک آلمانی ساخته شد و بعد یک مرد فرانسوی به نام «هنری پیر» آن را خرید و این اسم را روی قهوهخانه گذاشت. بعدها این قهوهخانه به یکی از بزرگترین قهوهخانههای زنجیرهای فرانسوی تبدیل شد که با همان اسم در سراسر فرانسه و کشورهای مستعمره فرانسه افتتاح شدند.
این قهوهخانه قلب فعالیتهای جنبش سیاسی و روشنفکری مصر و میزبان جنبشهای سیاسی عمده قرن بیستم این کشور بود. «نجیب محفوظ»، «یوسف ادریس»، «یحیا الطاهر عبداله»، «صلاح جاهین»، «ثروت اباظه»، «نجیب سرور»، «کمال الملاخ»، «احمد فوآد نجم» شاعر و «جمال الغیطانی» رماننویس، تعدادی از سرشناسترین چهرههایی بودهاند که به این قهوهخانه میرفتند.
سالنهای این قهوهخانه شاهد جلسههای دیدار طولانی بودهاند که «جمال عبدالناصر»، رییس جمهوری سابق مصر، تشکیل میداد. او جلسههای سری خود را در این قهوهخانه برگزار میکرد، این دیدارهای سری در نهایت به انقلاب مصر و سرنگونی حکومت سلطنتی منتهی شد.
قاهره قهوهخانههای بسیار دیگری نیز دارد و بعضی از آنها به دلیل رکود اقتصادی، محبوبیت خود را از دست دادهاند. قهوهخانه «الفیشاوی» در مرکز قاهره یکی از این قهوهخانهها است. این قهوهخانه یکی از مشهورترین و قدیمیترین قهوهخانههای مصر است که در منطقهی قدیمی «الازهر» شهر قاهره واقع است. تاریخ تاسیس این قهوهخانه به سال 1797 باز میگردد.
قهوهخانه «زهره البوستان» (به معنی گلهای باغ) نیز در نزدیکی ریچی کافه واقع است. این قهوهخانه نیز مرکزی فرهنگی و ادبی بهشمار میرود که گردهمایی فرهیختگان و ادبای نسلهای گوناگون در آن برگزار شده است. در واقع بسیاری از قهوهخانههای قاهره حلقهی ارتباط فرهنگی میان نسل جدید و نسلهای پیشین هستند.
تعداد افراد سیگاری در مصر به 13 میلیون نفر میرسد. این جمعیت، 80 میلیارد نخ سیگار که معادل 4 میلیارد بسته سیگار است، استعمال میکنند
قهوهخانهی «بورس»، نیز نمونهی کوچکی از بورس است که شماری از سرمایهگذاران و دلالان در آن حضور مییابند و برخی از معاملات نیز در آنجا انجام میگیرد.
مقابله دولت مصر با استعمال دخانیات
در حالیکه اقبال مصریها به قهوهخانه و در کل دخانیات بسیار زیاد است، دولت مصر چندماهی است که ممنوعیت مصرف دخانیات در اماکن عمومی را به مرحله اجرا گذاشته و مجازات خاطیان، پرداخت جریمه است.
این امر نارضایتی مصریها را در پی داشته است. تعداد افراد سیگاری در مصر به 13 میلیون نفر میرسد. این جمعیت، 80 میلیارد نخ سیگار که معادل 4 میلیارد بسته سیگار است، استعمال میکنند.
مردم مصر سالانه 8 میلیارد دلار صرف خرید سیگار میکنند و این رقم معادل 22 درصد درآمد ماهانه هر فرد است. این در حالی است که یک خانواده مصری، 5 درصد درآمد سالانه خود را صرف خدمات بهداشتی و درمانی میکند.
صاحبان قهوهخانههای قاهره نگران هستند که صدور این بخشنامه بر تعداد مشتریهای آنها تاثیر منفی بگذارد. زیرا بیشتر مشتریهای دایم آنها قلیان میکشند و درآمد قهوه تا حد زیادی به قلیان وابسته است.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، سعد حریری نخست وزیر لبنان، روز چهارشنبه در واکنشی به اظهارات رهبر جمهوری اسلامی که دادگاه بینالمللی رسیدگی به پرونده ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان را «فرمایشی» خوانده بود عنوان کرد آیتاله خامنهای آزاد است نظر خود را بدهد.
روزنامه «الحیات» روز چهارشنبه به نقل از سعد حریری نخست وزیر لبنان نوشت: «ما به سیدعلی خامنهای و نظرهای او احترام میگذاریم. او آزاد است که نظر خود را اعلام کند، این اظهارات بر تلاشهای سعودی- سوری تاثیری ندارد.»
وی همچنین همکاری بین ریاض و دمشق در لبنان را مثبت توصیف کرده است.
از سویی دیگر برخی اظهارات رهبر جمهوری اسلامی را تکراری توصیف کردند و برخی دیگر آن را نشانه دخالت در امور داخلی لبنان و علیه همکاری عربستان با سوریه برای آرام کردن اوضاع این کشور قلمداد کردند.
حریری در کنفرانس خبری مشترک با «بویکو بوریسوف» همتای بلغارستانیاش سخن میگفت، تاکید کرد: «این موضع ایران است و ما به عنوان دولت لبنان نیز موضعی داریم.»
لازم به اشاره است نخست وزیرلبنان همچنین در گفتوگو با مجله آمریکایی «نیوز ویک» احتمال وقوع خشونت و درگیری در لبنان پس از صدور کیفرخواست دادگاه ترور پدرش را رد کرد.
ویدئو:
«دادگاه حریری فرمایشی است»
Mohammad Mostafaei, attorney of law, complains about the condition af cases on Behalf of Heshmatollah Tabarzadi and Hengameh Shahidi, two political prisoners in Evin against the Rulers of the Islamic Republic to The Secretary General of the UN and European Parliament.
To: The Secretary General of the UN, Mr. Ban Ki Moon
cc: European Parliament
Respected Secretary General of the UN, Mr. Ban Ki Moon,
Since the United Nations Human Rights Institutions are under your supervision, including the human rights council and the human rights committee, and in the third millennium, the respect for human rights is one of the priorities of the United Nations and many other countries, and the abuse of human rights by any real and legal individual is unacceptable, as the lawyer for Heshmatollah Tabarzadi and Hengameh Shahidi, who are currently unlawfully imprisoned to long term prison sentences in the Islamic Republic security prisons under the worst conditions, I would like to register and declare my strongest objections as described below, against the following abusers of human rights:
Ali Khamenei, Mahmoud Ahmadinejad, Sadegh and Javad Larijani, Mohseni Ezheii, Jafari Dolat-Abadi and other Islamic Republic officials. I sincerely hope by considering the given reasons and testimony, you will refer the matter to appropriate and competent authorities and help reclaim the rights of my clients.
The only "sin" my clients have committed is that they have not tolerated the tyranny and oppression against the people of Iran, which has stemmed from the wrong policies of the officials in the Islamic Republic and instead they have spoken out in their support. Sadly the lack of freedom of speech and expression in Iran has meant that whoever criticises the policies of the state in any way will be arrested by the security and revolutionary guards forces.
One of my clients, Heshmatollah Tabarzadi has been under pressure from Islamic Republic security forces for 16 years. He has been detained illegally on numerous occasions for long periods in Islamic Republic prisons including Evin and Rajai-shahr prisons. My client has spent 12 years in prisons, 33 months of which has been in solitary confinements. Recently he has been sentenced, by branch 26 of the Islamic revolutionary court, to 9 years and 74 lashes under trumped up charges of action against the country’s national security.
During 16 years of taking part in civil activities, my client has endured many inquisitions by the regime’s executive, security and judicial authorities. His publications have unjustly been banned and he has repeatedly suffered beatings and torture. His family have also been threatened many times and are currently banned from visiting him.
Another client of mine, Hengameh Shahidi has been imprisoned since July, 2009. She was the senior advisor to Mehdi Karroubi, one of the presidential candidates, on women’s affairs. During her captivity, she has spent many months in solitary confinement and as a result of the pressures exerted against her in Evin prison by security and revolutionary guards forces, she has been hospitalized many times. Her health is not in a good condition now. Intelligence ministry agents have threatened to execute her several times and even placed the rope round her neck to force her into making confessions and stage fake interviews. She too, has been sentenced by the branch 26 of the Islamic courts, to 6 years imprisonment. There is no shred of evidence against either her or Heshmatollah Tabarzadi that could justify charges of acting against national security.
Despite explicit mention in the Islamic Republic’s constitution that political prisoners must be tried by open courts and by a jury, all such trials are carried out in secret without a jury under the supervision of intelligence ministry agents who are under the direct command of the Supreme Leader, in order to cover up their unlawful acts of human rights abuses, and thus the prisoners are sentenced to long term prison sentences.
Now in view of the deteriorating emotional, mental conditions and physical torture of my clients who have been denied all basic rights required for the accused and charged stipulated by Iran’s own written laws as well as international laws and the human rights charter, I would like to state some of the violations carried out by Islamic Republic officials and ask you to investigate these matters until my clients are freed.
I call upon you not to be complacent or compromising when dealing with human rights conditions in Iran, and instead convince the Islamic Republic government to respect the basic and blatant human rights principles.
What is said here does not only include my clients but manifests itself with the way other prisoners in Iran are treated too:
1. Investigation and following up of the crime and temporary detention of suspects is not based on international laws nor on Iran’s own written laws and there is no clear judicial guidelines regarding this.
2. Security and judicial authorities in the Islamic Republic act according to their own personal preferences, abuse their power and are violent towards the suspects.
3. Sentences issued are not based on testimony and evidence and the principle of ‘innocent until proven guilty’ is not observed. The accused do not enjoy judicial protection
4. The accused are not given enough time to use lawyers and experts and they are unable to defend themselves properly.
5. During the arrest and investigation by security and judicial agents, clients are humiliated, beaten and tortured and blindfolded. They are forced to make non crime related confessions which are then used against them. The answers to their questions are induced and the behaviour of the interrogators is illegal.
My clients are innocent and have committed no crime but the Islamic Republic officials have abused their powers and imprisoned them. They need international support and investigation to their cases and have their basic rights reclaimed.
Respectfully,
Mohammad Mostafaei, Defence Lawyer for
Hengameh Shahidi and Heshmatollah Tabarzadi
Farsi
خبر / رادیو کوچه
وزیر خارجه آمریکا طی بیانیهای از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که نسبت به نقض «مکرر حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی میکند» استقبال کرده است.
به گزارش سیانان، قطعنامه مجمع عمومی شامگاه سهشنبه با 78 رای مثبت در مقابل 45 رای منفی و 59 رای ممتنع تصویب شد و در آن نسبت به «نقض جدی و مکرر حقوق بشر که هماکنون در ایران اتفاق میافتد عمیقن ابراز نگرانی» شده است.
در بیانیهی روز چهارشنبه هیلاری کلینتون، ضمن استقبال از این قطعنامه آمده است: «این قطعنامه همچنین موید آن است که ایران باید اجازه دهد تحقیقات معتبر و مستقلی در مورد همه ادعاهای مربوط به نقض حقوق بشر در این کشور صورت گیرد.»
خانم کلینتون نوشت این قطعنامه منعکسکننده نگرانی آمریکا در مورد شمار روزافزون زندانیان سیاسی در ایران است که برای کسب حداقل حقوق خود، دست به اعتصاب غذای خطرناک میزنند.
او در ادامه نوشت: «به همه ایرانیانی که با صدایی رسا خواستار آزادیهای اساسی و حقوق انسانی خود میشوند میگویم که شما تنها نیستید. ایالات متحده و جامعه بینالمللی در کنار شما ایستادهاند.»
مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به صدور و اجرای احکام اعدام علیه کسانی که هنگام ارتکاب جرم کمتر از 18 سال سن داشتهاند اعتراض کرده است.
بیشتر بخوانید:
«نگرانی سازمان ملل از نقض دایمی حقوق بشر در ایران»
محمد مصطفایی، وکیل حشمتاله طبرزدی و هنگامه شهیدی دو فعال سیاسی محبوس در اوین شکواییه را در اعتراض به وضعیت پرونده موکلانش به دبیرکل سازمان ملل و پارلمان اروپا ارسال کرده که متن آن در پی میآید.
متن کامل این شکواییه در زیر آمده است:
دبیر محترم سازمان ملل
جناب آقای بانکیمون
از آنجایی که نهادهای حقوق بشری سازمان ملل از جمله کمیته و شورای حقوق بشر و نیز شورای امنیت، تحت نظارت حضرتعالی مشغول به فعالیت هستند و اینکه در هزاره سوم، موضوع حفظ، احترام و ارتقا حقوق بشر از جمله اولویتهای سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان بوده و نقض حقوق بشر، توسط هر شخص حقیقی و حقوقی، غیرقابل پذیرش است به وکالت از آقای حشمتاله طبرزدی و خانم هنگامه شهیدی که در حال حاضر در بدترین شرایط ممکن به صورت کاملن غیرقانونی و خودسرانه در بازداشتگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به مدت طولانی محبوس هستند مراتب اعتراض و شکایت موکلین را علیه ناقضان حقوق بشر در جمهوری اسلامی از جمله سیدعلی خامنهای، محمود احمدینژاد، سیدصادق و جواد لاریجانی، محسنی اژهای، جعفریدولتآبادی و دیگر مسوولین جمهوری اسلامی به شرح ذیل اعلام مینمایم. امیدوارم با دلایل و مدارک موجود به دقت به شکایت اینجانب رسیدگی نموده و با ارجاع موضوع به مراجع ذیصلاح حقوق موکلین اینجانب را احقاق فرمایید:
گناه موکلین اینجانب تنها و تنها این است که تحمل ظلم و ستمهای ناشی از سیاستهای غلط و غیرمنطقی مسوولین جمهوری اسلامی را که بر مردمان کشور ایران تحمیل شده است را نداشته و لب به اعتراض و شکایت گشودهاند. متاسفانه نبود آزادی بیان و عقیده در جمهوری اسلامی ایران باعث شده است تا هر کس که به انحا مختلف لب به انتقاد یا اعتراض نسبت به قوانین یا سیاستهای خرد و کلان مقامات رسمی جمهوری اسلامی بگشاید توسط مامورین امنیت در وزارت اطلاعات و سپاه بازداشت و سرکوب گردد.
احد از موکلینم به نام حشمتاله طبرزدی 16 سال است که تحت فشار نیروهای امنیتی و وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. وی بارها به صورت غیرقانونی و خودسرانه بازداشت و ماههای طولانی در سلول انفرادی برخی از زندانهای ایران از جمله زندان اوین و رجاییشهر محبوس بوده است. موکلم دوازده سال از دوران زندگی خود را در زندان به سر برده و مدت 33 ماه را در بازداشتگاههای انفرادی گذرانده است. اخیرا نیزتوسط شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام واهی اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به نه سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شده است.
موکلم در طول 16 سال فعالیت مدنی خود توسط مسوولین جمهوری اسلامی–چه در دستگاههای اجرایی و امنیتی و چه در دستگاه قضایی – مورد تفتیش عقیده قرار گرفته و نشریات وی به ناحق توقیف شده است، ایشان بارها مورد ضرب و شتم و بازداشت خودسرانه و شکنجه قرار گرفتهاند و خانواده وی نیز بارها تهدید شده و از حق ملاقات با موکلم برخوردار نیستند.
دیگر موکل اینجانب خانم هنگامه شهیدی، از جولای سال 2009 در بازداشت به سر میبرد. او مشاور ارشد امور زنان آقای مهدی کروبی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری بوده است. در دوران بازداشت ماهها در انفرادی بوده و فشارهای وارده به ایشان در زندان اوین توسط مامورین امنیت وزارت اطلاعات و سپاه به گونهای بود که بارها وی را راهی بیمارستان نموده و هم اکنون نیز از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نیست مامورین وزارت اطلاعات وی را تهدید به اعدام نموده و در بازجوییهای خود طناب دار را به گردن موکلم انداختهاند تا از وی اقرار به ارتکاب جرم و مصاحبه به زیان دیگری گیرند. ایشان نیز توسط قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به شش سال حبس محکوم شدهاند. محکومیت ایشان و آقای طبرزدی در حالی است که کوچکترین دلیل و امارهای بر انتساب اتهامات سیاسی و امنیتی علیه آنان وجود ندارد.
علیرغم اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر شده است که متهمین سیاسی میبایست در حضور هیت منصفه و به صورت علنی محاکمه شوند، مسوولین جمهوری اسلامی برای لاپوشانی اقدامات برخلاف قانون و حقوق بشرخود و شکنجههایی که بر موکلین و دیگر کسانی که در بازداشت هستند، تمام دادگاهها را به صورت فرمایشی و غیرعلنی برگزار کرده و بدون وجود هیت منصفه با نظر ماموران امنیتی که تحت نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی مشغول به فعالیت هستند، دست به ارتکاب اعمال برخلاف قانون زنده و موکلین را به حبسهای طویلالمدت محکوم نمودهاند.
حال با توجه به اینکه در حال حاضر وضعیت روحی و روانی و جسمانی موکلین اینجانب به شدت وخیم بوده و از تمام حقوقی که یک متهم و محکوم میبایست طبق قوانین داخلی و بینالمللی و منشور حقوق بشر از آن برخودار باشند محروم هستند، با بیان برخی از تخلفات مقامات جمهوری اسلامی در ذیل، تقاضای رسیدگی به موارد مطرح شده را تا آزادی آنان داشته و استدعا دارد در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران با تسامح و تساهل برخورد نکرده و دولت جمهوری اسلامی را وادار نمایید تا به اصول بدیهی و اولیه حقوق بشر احترام گذارند آنچه در ذیل مطرح میگردد تنها مشمول موکلین نبوده و مصادیق، شامل دیگر زندانیان نیز میگردد.
1- کشف و تعقیب جرم در خصوص پرونده موکلین و اجرای تحقیقات و صدور قرار بازداشت موقت برای آنها مبتنی بر قوانین داخلی و بینالمللی نبوده و دستور قضایی مشخص و شفافی در پرونده موکلین وجود نداشته است.
2- مراجع امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران، سلایق شخصی خود را در اعمال حبس برای موکلین به کار برده و از قدرت خود سواستفاده نموده و با موکلین با خشونت برخورد نمودهاند.
3- آرای صادر شده علیه موکلین مستند و مستدل نبوده و اصل برائت نسبت به آنها رعایت نشده است و از امنیت قضایی لازم برخوردار نبودهاند.
4- فرصت استفاده از وکیل دادگستری و کارشناس به موکلین داده نشده و محروم از حق دفاع بودهاند.
5- مامورین امنیتی و قضایی در جریان دستگیر و بازجویی و تحقیق، موکلین را مورد آزار و اذیت قرار داده و از اعمالی نظیر بستن چشم موکلین و تحقیر آنان و شکنجه استفاده مینمودهاند. و اقاریری که جنبه مجرمانه نیز نداشته است به زیان موکلین مورد استناد قرار گرفته است. پرسشهای مطرح شده تلقینی و القاکننده بوده و رفتار بازجویان با موکلین برخلاف قانون صورت گرفته است.
موکلین اینجانب بیگناه بوده و مرتکب هیچگونه تخلف و جرمی نشدهاند. اما مقامات جمهوری اسلامی ایران با سواستفاده از قدرت خود، آنان را در حبس نگه داشتهاند که نیاز به حمایتهای بینالمللی و رسیدگی به شکایت اینجانب در احقاق حقوق موکلین دارد.
با تقدیم احترام
محمد مصطفایی وکیل هنگامه شهیدی و حشمتاله طبرزدی
English
پنجشنبه 2 دی 89/ 23 دسامبر 2010
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویمتاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
فرهنگ آفریقا- «قهوهخانههای قاهره»- مصطفا خلجی
بخش اول خبرها
روزنگاشت- «بنیانگذار دبستان مصرشناسی»- محبوبه
گزارش روز کابل- «خونبارترین سال برای نظامیان افغانی، خارجی و شهروندان عادی»- آرین
پسنشینی تند- «که خاک را سبز میخواست»- اکبر ترشیزاد
بخش دوم خبرها
عرصهی سیاست مصر- «علت هراس از حزب اخوانالمسلمین چیست؟»
دایرهی شکسته- «پردیسی در دل دوزخ»- مهشب تاجیک
روشنان- «شعرهای فیسبوکی»- یسنا یاوری
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
همزمان با افزایش تنش در شبه جزیره کره، ارتش کره جنوبی برای برگزاری یکی از بزرگترین مانورهای خود آماده میشود.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در خبرگزاریهای خارجی، صدها تانک، هلیکوپتر و جنگنده در بیست کیلومتری جنوب مرز دو کره، خود را آماده برگزاری این مانور کردهاند.
یک افسر ارتش کره جنوبی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «این مانور نمایش توان نظامی ما خواهد بود.»
مانور روز پنجشنبه در پوچئون، در پنجاه کیلومتری سئول برگزار میشود.
این در حالی است که کره شمالی از این مانور به عنوان «جنگطلبی» یاد کرده است.
کره جنوبی امسال چهل و هفت مانور برگزار کرده است که این مانور بزرگترین عملیات زمستانی این کشور است و در آن از مهمات جنگی استفاده خواهد شد.
گفتنی است پیش از این نیز کره جنوبی با آمریکا مانور نظامی مشترک چهار روزهای را برگزار کردند که مورد انتقاد کره شمالی قرار گرفته و اعلام کرد که این حرکت را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
بیشتر بخوانید:
«مانور کره جنوبی آغاز میشود»
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، محمود احمدینژاد، رییسجمهوری اسلامی و نخستوزیر ترکیه در حاشیه نشست کشورهای عضو سازمان اکو، در دیداری مهمترین مسایل مربوط به روابط دوجانبه و تحولات منطقهایی و بینالمللی را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادهاند.
به ایسنا، محمود احمدینژاد و رجب طیب اردوغان در این دیدار که بیش از یک ساعت به طول انجامید بر ضرورت ارتقای سطح مناسبات و هماهنگیهای دو کشور در تمام زمینهها تاکید کرده و آن را به نفع منافع دو ملت و صلح و ثبات منطقه و جهان دانستند.
اجلاس 4 روزه سران سازمان همکاری اقتصادی اکو از دوشنبه آغاز شده و تا پنجشنبه ادامه دارد.
خبر / رادیو کوچه
معاون اول رییس جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، پیش از سفر محمود احمدینژاد به ترکیه، برخی گمانهزنیهای رسانهای مبنی بر احتمال برکناری وی از سمت معاون اولی ریاست جمهوری را رد کرده است.
به گزارش فارس، محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهور بعدازظهر روز گذشته در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نظر شما در مورد برخی گمانهزنیهای خبری درباره احتمال جابهجایی شما در دولت دهم چیست؟ اظهار داشت: «تا احمدینژاد هست، من معاون اول هستم.»
وی همچنین در خصوص دلیل لغو نشست خبری خود که قرار بود صبح روز چهارشنبه انجام شود، یادآور شد: «در آینده حتمن نشستی برگزار خواهم کرد.»
بیشتر بخوانید:
«عدم پاسخگویی به اتهام فساد مالی معاون اول احمدینژاد»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیست و سوم دسامبر برابر با زادروز «ژان فرانسوا شامپولیون» دانشمند، زبانشناس و شرقشناس فرانسوی است. او زاده سال 1790 بود و پس از سالها تحقیقات دشوار و بیوقفه به راز و رمز خط «هیروگلیف» مصریان باستان پی برد و موفق شد تا مفهوم نشانههای این خط باستانی را دریابد.او در سال 1832 و در سن 42 سالگی درگذشت.
«ژان فرانسوا شامپولیون» در روز بیست و سوم دسامبر سال ۱۷۹۰ میلادی در یکی از شهرهای «فرانسه» متولد شد. برادر بزرگترش «ژاک ژوزف» که خود دانشمندی پژوهشگر بهشمار میرفت مراقبت کامل آموزش و پرورش او را بر دوش گرفت و تا دوازده سال دقیقهای از آموزش به او دست نکشید.
از سال ۱۸۰۴ ژان فرانسوا به یافتن رمزهای دبیره (خط) «هیروگلیف» دلبسته شد و دریافت که برای کامیابی در این کار آشنایی با زبانهای شرقی لازم است. این بود که در همان اوان جوانی چندین زبان کهن را فرا گرفت.
او که از یک نبوغ ذاتی در فراگیری زبانهای کهن برخوردار بود، ابتدا به فرا گرفتن یونانی و رومی روی آورد و سپس به آموختن زبانهای عبری، قبطی، عربی و سریانی پرداخت. شانزده ساله بود که رساله او درباره نامهای گیتیشناختی مصر باستان مورد تحسین و تایید اعضای «دانشگاه گرنوبل» قرار گرفت.
سپس به پاریس رفت و با سرسختی بسیار به پژوهشهای روشمند خود در دبیرههای مصری به ویژه دبیره قبطی ادامه داد و کوشید تا از راه این دبیره، کلید دبیرههای هیروگلیف مصری را بهدست آورد. او با دانش بسیار خود توانست در سال ۱۸۰۹ در سن نوزده سالگی به استادی رشته تاریخ در دانشگاه گرنوبل گماشته شد.
از سال ۱۸۰۴ ژان فرانسوا به یافتن رمزهای دبیره (خط) «هیروگلیف» دلبسته شد و دریافت که برای کامیابی در این کار آشنایی با زبانهای شرقی لازم است
گفته میشود: «که شامپولیون پس از سرنگونی ناپلئون از امپراتوری فرانسه و بازگشت سلسله «بوربونها» به سلطنت این کشور، مورد بیمهری قرار گرفت و کرسی خود را در دانشگاه از دست داد.»
اما برادر بزرگش باز هم او را زیر چتر حمایت خود گرفت و ژان فرانسوا جوان توانست به لطف کمکهای بیدریغ برادرش به تحقیقات خود ادامه دهد. بدین ترتیب، او نزدیک به همه عمر خود را صرف خواندن بازماندههای باستانی مصر کرد.
وی با بهرهگیری از بررسیهای دانشمندانی که پیش از او این راه را رفته بودند، سرانجام در سن ٣٢ سالگی توانست، آنچه را که به سه زبان بر روی سنگ «رشید» نوشته شده بود، بخواند و از تطبیق آنها با یکدیگر به کشف راز دبیره یا خط هیروگلیف نایل آید.
فرانسوا رفتهرفته توانست الفبای دبیره مصری، سپس فرهنگ واژگان و سپس دستور زبان مصرکهن را آماده کند و یافتههای خود را به سال 1822 در یک رشته یادداشتهایی برای انجمن ملی فرانسه بفرستد. این یادداشتها سپس به هزینه دولت فرانسه با نام شناسههای دبیره هیروگلیفی مصر کهن چاپ و پخش شد.
او که برای مدت دو سال به ایتالیا رفته بود. پس از بازگشت به میهن به فرمان «شارل دهم» پادشاه فرانسه به فرنشینی بخش مصری موزه «لوور» گماشته شد. از سال ۱۸۲۸ تا ۱۸۳۰ فرانسوا و یک استاد ایتالیایی به نام «روسلینی» سراسر مصر را گشتند و با گردآوری طرحها و نگارهای کندهکاریهای بازماندههای باستانی سرزمین فرعونها و یادداشتهای روشن که به آنها پیوست دادند نسخهای در چهار جلد با نام یادبودهای مصر تهیه کردند.
فرانسوا هنگام بازگشت از مصر ترتیب بردن دو ستون یادبود «لوکسور» را نیز داد، که مصریان پیشکش دولت فرانسه کرده بودند. با این باز در سرنوشتش نبود که خود گواه رهیافت آنها به پاریس باشد. زیرا ژان فرانسوا شامپولیون در چهارم مارس سال 1832 درگذشت و دو ستون یاد شده در یازدهم می همان سال پس از مرگ وی به بندر فرانسه رسید.
ژان فرانسوا در سن ۴٢ سالگی درگذشت، بیآنکه فرصت یابد دستور زبان مصری و فرهنگنامه مصری که به تالیف آنها پرداخته بود را به اتمام برساند.
و ماجرای چگونگی کشف راز هیروگلیف، لشکرکشی «ناپلئون بناپارت» به مصر در سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۷۹۹ میلادی موجب شد تا آثار باستانی مصر به کانون توجه دانشمندان آن روزگار مبدل شوند.
در سال ۱۷۹۸ میلادی، دانشمندانی که همراه ناپلئون به مصر رفته بودند و در «دلتای نیل» موفق به کشف یک لوح سنگی از جنس «بازالت سیاه رنگ» شدند که بر سطح آن متنی توسط راهبان شهر «ممفیس» در دوران سلطنت «بطلمیوس پنجم» از سلسله فراعنه مصر حک شده بود.
این متن به سه خط «یونانی قدیم»، «دموتیک» یک خط مصری جدیدتر و «هیروگلیف» خط مقدس مصریان باستان نوشته شده بود. این لوح با ارزش خیلی زود توسط دریاسالار «هوراشیو نلسون انگلیسی» که در آن زمان با فرانسویها میجنگید از آنها ربوده شد و امروز در بریتیش موزیوم لندن از آن نگهداری میشود. این لوح کنجکاوی بسیاری از دانشمندان، آن زمان از جمله شامپولیون جوان برانگیخت.
و اما کشف شامپولیون راه را برای مصرشناسان و باستاشناسان گشود تا به تاریخ و تمدن مصرباستان و فراعنه پی برده و رازهای این تمدن غنی باستانی را کشف کنند. شامپولیون را همچنین بنیادگذار دبستان مصرشناسی خواندهاند.
منبعها:
ویکیپدیا
گوگل
دانشنامه آریانا
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده از تایید معاهده کاهش سلاحهای استراتژیک با روسیه به وسیله مجلس سنا استقبال کرده است.
آقای اوباما با اشاره به این معاهده به عنوان مهمترین توافقنامه هستهای آمریکا و روسیه در دو دهه گذشته، گفت این پیمان زمینهساز کوچکتر شدن زرادخانههای هستهای آمریکا و روسیه است.
مجلس سنای آمریکا روز چهارشنبه پس از ماهها مخالفت جمهوریخواهان، معاهده کاهش سلاحهای استراتژیک با روسیه موسوم به استارت جدید را تایید کرد.
معاهده استارت جدید با رای موافق ۷۱ نماینده سنا در برابر ۲۶ رای مخالف به تایید رسید.
معاهده استارت جدید که جایگزین پیمان کاهش تسلیحات راهبردی میان آمریکا و روسیه، موسوم به استارت میشود، در ماه آوریل در شهر پراگ در جمهوری چک به وسیله روسای جمهوری دو کشور امضا شد.
روسای جمهوری آمریکا و روسیه استارت جدید را در ماه آوریل امضا کردند.
بیشتر بخوانید:
«هشدار روسیه به سنای آمریکا»
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، تحصن فعالان جنبش زنان در ژنو که با اعلام حمایتهای سازمانها، گروههای مستقل حقوق بشری و فعالین مدنی از سراسر دنیا مواجه شده است با صدور بیانیهای پایان یافته است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، شیرین عبادی، خدیجه مقدم، پروین اردلان، منصوره شجاعی، آسیه امینی، شادی صدر و محبوبه عباسقلیزاده که از سه روز پیش در اعتراض به ادامه بازداشت و شرایط نامناسب نسرین ستوده در زندان دست به تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد زده بودند، در بیانیهی پایانی تحصن خود اعلام کردند که با دریافت جوابیهای از سوی ناوی پیلای، کمیسر عالی سازمان ملل و قول مساعد او برای پیگیری خواستههای آنان و تلاش برای آزادی نسرین ستوده و با احترام به قوانین کشور میزبان به تحصن خود پایان خواهند داد.
این فعالان با اعلام این که پایان تحصن ژنو را پایان اعتراض نمیدانند تاکید کردهاند که برای آزادی نسرین ستوده به فعالیت ادامه خواهند داد.
بیانیه پایانی فعالان حقوق زنان ایران در تحصن ژنو در ادامه میآید:
نسرین ستوده، وکیل شجاع ما در زندان پس از دوازده روز، اعتصاب غذای خود را شکسته است، هرچند که به مبارزات خود برای واداشتن قوه قضاییه به اجرای قوانین همچنان پای بند است. او در پی بستری شدن در بهداری زندان اوین و درپاسخ به درخواستهای پیاپی دوستان و نزدیکاناش و به خاطر پایبندیاش به «مسوولیت مادرانه» به اعتصاب غذای خود پایان داده است.
اما در عین حال اوضاع نابسامان زندانیان سیاسی و بیتوجهی مقامهای قضایی به ابتداییترین حقوق زندانیان دو فعال دیگر حقوق زنان یعنی بهاره هدایت و مهدیه گلرو را که هر دو دارای احکام سنگین زندان هستند نیز به اعتصاب غذا واداشته است.
متاسفانه شرایط زندانیان سیاسی وعقیدتی درایران روز به روز وخیمتر میشود. تعدادی از آنان در اعتصاب غذا به سر میبرند از جمله رضا شهابی، آرش صادقی، محمد نوریزاد و غلامحسین عرشی.
تعدادی سلامتی جسمانی خود را از دست دادهاند ازجمله دکتر ابراهیم یزدی، محمدصدیق کبودوند، عیسا سحرخیز، محمد اولیاییفر، منصور اسانلو و …
تعداد زیادی از فعالان حقوق زنان حکمهای بسیار سنگینی برایشان صادر شده است.
تعدادی از مادران پارک لاله با اتهامات واهی در زندان بهسر میبرند و تعدادی از فعالان جنبش دانشجویی همچون احمد زیدآبادی و عبداله مومنی در شرایط بسیار سختی دوران محکومیت خویش را میگذرانند.
ما تحصنکنندگان، با توجه به قولی که در نامه خانم پیلای مطرح شده و نیز به خاطر احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواستکنندگان و فوری بودن این درخواست، مجوز را تا روز سوم تمدید کرد به تحصن خود پایان میدهیم اما همچنان به اعتراض خود تا آزادی نسرین ستوده، سایر فعالان جنبش زنان، روزنامهنگاران و همچنین زندانیان سیاسی بیوقفه ادامه خواهیم داد
روزنامهنگارانی همچون بهمن احمدیامویی و مسعود باستانی با احکام ناعادلانه دوران حبس خود را طی میکنند یا همچون نازنین خسروانی و عبدالرضا تاجبک شرایط نامعلوم دارند.
علاوه بر شرایط دشواری که بر زندانیان تحمیل شده است، حتا بستگان و خانواده زندانیان نیز از خشم حکومتی از توهین و تحقیر گرفته تا خشونت و صدور حکم در امان نبودهاند.
ما جمعی ازفعالان جنبش زنان همانگونه که در بیانیه شماره یک عنوان کردیم، از روز دوشنبه بیست ونهم آذر ماه 1389، (بیستم دسامبر2010) در مقابل دفتر سازمان ملل تحصن خود را آغاز کردیم تا صدای حقطلبانه نسرین ستوده را از این دریچه به گوش جهان برسانیم و در ضمن از سازمان ملل و به طور مشخصتر از کمیسر عالی حقوق بشر این سازمان بخواهیم که نسبت به جان نسرین ستوده مسوولانهتر عمل کند.
اعتراضات در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران تا کنون به نتیجه نرسیده است و نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی همچنان در زندان و در شرایطی دشوار قرار دارند.
در طول سه روز تحصن بسیاری از فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری از تحصن فعالان حقوق زن در ژنو اعلام حمایت کردهاند و اعتراض به شرایط نامساعد نسرین ستوده، امروز تبدیل به یک درخواست عمومی برای رسیدگی به احکام ناعادلانه همه زندانیان سیاسی در ایران شده است.
در سومین روز این تحصن نامهای از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم پیلای به خانم شیرین عبادی نوشته شد که در آن ایشان شخصن قول پیگیری موضوع را، تا رسیدن به نتیجه داده است.
در این نامه آمده است: «از طرف کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوانتم پیلای ،که در حال حاضر در ژنو نیستند، از شما به خاطر نامه 20 دسامبر و اطلاعرسانی در مورد وضعیت خانم ستوده تشکر میشود. همانطور که میدانید در 23 نوامبر 2010 کمیسار عالی بیانیهای در مورد وضعیت مدافعان حقوق بشر و وکلا در ایران منتشر کردند که بخشی از این نامه به طور مشخص در مورد خانم ستوده بود. ما گفتوگوی مستقیم مان را با مقامهای ایرانی ادامه میدهیم. نشست حقوقی که در اول و دوم دسامبر از طریق کمیساریای عالی حقوق بشر در تهران برگزار شد نیز فرصت دیگری بود که بتوانیم گفتوگوی مستقیمی در مورد موضوعاتی که موجب نگرانی ماست با قوه قضاییه ایران داشته باشیم. از جمله این موضوعات، اقدامهای غیرقانونی حقوقی به ویژه در پروندههای سیاسی و محدودیتها و آزار وکلا، روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر بود. همکاران من در گفتوگوی رودررو با مقامهای ایرانی مورد خانم ستوده را مطرح کردند. سازوکارهای ویژه شورای حقوق بشر نیز با مقامهای دولتی ایران در مورد خانم ستوده وارد عمل شدند. مطمئن باشید دفتر ما این مورد را پیگیری کرده و گامهای لازم را برخواهد داشت تا نگرانی ما را در این مورد به طور خاص به مقامهای ایرانی منتقل کند.»
ما تحصنکنندگان، با توجه به قولی که در نامه خانم پیلای مطرح شده و نیز به خاطر احترام به قانون کشور میزبان که به دلیل شرایط اضطراری درخواستکنندگان و فوری بودن این درخواست، مجوز را تا روز سوم تمدید کرد به تحصن خود پایان میدهیم اما همچنان به اعتراض خود تا آزادی نسرین ستوده، سایر فعالان جنبش زنان، روزنامهنگاران و همچنین زندانیان سیاسی بیوقفه ادامه خواهیم داد.
از تمامی هموطنان به ویژه تمامی رسانههای جهان درخواست میکنیم که برای انعکاس شرایط زندانیان سیاسی عقیدتی در ایران اهمیت ویژهای قائل شده و با ما همراه شوند.
شیرین عبادی – خدیجه مقدم – منصوره شجاعی –- آسیه امینی – محبوبه عباسقلیزاده- پروین اردلان – شادی صدر
بیشتر بخوانید:
«تحصن عبادی و شش فعال زن برای آزادی ستوده»
«اعتراض به بازداشت نسرین ستوده در آمریکا»
«نسرین به حمایت شما نیاز دارد»
گالری:
«تحصن برای آزادی ستوده»
رادیو کوچه
1790 میلادی- چنین روزی «ژان فرانسوا شامپولیون» Jean-François Champollion)) دانشمند، زبانشناس و شرقشناس فرانسوی بهدنیا آمد. او از یک نبوغ ذاتی در فراگیری زبانهای کهن برخوردار بود و در همان اوان جوانی چندین زبان کهن از جمله زبان «قبطی مصر» را فرا گرفت.
1947 میلادی- چنین روزی اختراع «ترانزیستور» توسط «جان باردن» (John Bardan)، «ویلیام شاکلی» (Wiliam Shockley) و «والتر برتن» (Walter Brattain) صورت گرفت.
ترانزیستور را معمولن بهعنوان یکی از قطعات الکترونیک میشناسند، یکی از ادوات حالت جامد است که از مواد نیمهرسانایی مانند سیلیسیم و ژرمانیوم ساخته میشود. در مدارات آنالوگ، ترانزیستورها در تقویتکنندهها (تقویتکنندههای جریان مستقیم، صدا و امواج رادیویی)، منابع تغذیه تنظیم شده خطی و همچنین در مدارات دیجیتال بهعنوان یک سوییچ الکترونیکی استفاده میشوند. اما بهندرت بهصورت یک قطعه جدا، بلکه بهصورت بههم پیوسته در مدارات مجتمع یکپارچه بهکار میروند.
ترانزیستور از سوی بسیاری بهعنوان یکی از بزرگترین اختراعات در تاریخ نوین مطرح شده است، در رتبهبندی از لحاظ اهمیت در کنار ماشین چاپ، خودرو و ارتباطات الکترونیکی و الکتریکی قرار دارد. ترانزیستور عنصر فعال کلیدی در الکترونیک مدرن است. اهمیت آن در جامعه امروز متکی به قابلیتش برای تولید انبوه که از یک فرآیند (ساخت) کاملن اتوماتیک استفاده میکند که قیمت تمام شده هر ترانزیستور در آن بسیار ناچیز است.
1294 خورشیدی- در دو روز اول و دوم دی ماه، نیروهای روسیه که به بهانه جلوگیری از گسترش نفود آلمان در ایران تا حومه تهران پیشروی کرده بودند، در رباط کریم شهریار با ژاندارمها، افراد مسلح «کمیته دفاع ملی» و ایرانیان داوطلب که اسلحه برداشته بودند درگیری داشتند که این زدوخوردها با پیروزی روسها به پایان رسید و ایرانیان تلفات سنگین متحمل شدند.
2005 میلادی- منازعه «چاد» و «سودان» آغاز شد. علت شروع این تخاصم اعلامیه از سوی دولت چاد بود که دولت سودان را «دولت متجاوز» اعلام کرده بود.
دولت چاد در یک اعلامیه عمومی به شهروندان چاد اعلام کرد که علیه «دشمن مشترک» متحد شوند. منظور از این دشمن مشترک اعضای مسلح سازمانهای «اتحاد برای دموکراسی و آزادی» و «پلاتفرم برای تغییر، اتحاد و دموکراسی» (که از طرف دولت سودان حمایت میشدند) و همچنین نیروهای مسلح جنجوید بود. سازمان «اتحاد برای دموکراسی و آزادی» منکر گرفتن کمک از دولت سودان شد. در ۸ فوریه ۲۰۰۵ هر دوی این کشورها توافقنامه «تریپولی» را امضا کردند که جنگ را پایان داد.
1918 میلادی- این روز برابر است با تولد «هلموت هاینریش والدمار اشمیت» (Helmut Heinrich Waldemar Schmidt) سیاستمداری آلمانی از حزب سوسیال دموکرات آلمان که از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲ صدراعظم آلمان بود و سابقهی ادارهی وزارت دفاع، وزارت امور مالی، وزارت اقتصاد و وزارت خارجه را نیز دارد.
1941 میلادی- «وینستون چرچیل» نخستوزیر وقت انگلستان دو هفته پس از ورود رسمی ایالات متحده به جنگ جهانی دوم در هر دو صحنه آن، برای گفتوگو با «روزولت» رییس جمهوری وقت این کشور وارد واشنگتن شد و مذاکرات رسمی در این روز میان این دو آغاز شد. این مذاکرات طولانی درباره همکاریهای دو دولت در جنگ بر ضد آلمان و ژاپن بود. طرفین با گشودن یک جبهه دوم در اروپا موافقت کردند، زیرا پیشروی عمیق آلمان در روسیه این فرصت را فراهم ساخته بود. در همین مذاکرات ترتیب کمکرسانی به شوروی از طریق خاک ایران داده شد، زیرا شوروی نیاز به نیروی انسانی نداشت. چرچیل به روزولت اطمینان داد که حمله آلمان به شوروی در نهایت به شکست این کشور پایان خواهد یافت.
1948 میلادی- در چنین روزی «هیدکی توجو» نخستوزیر ژاپن و شش رهبر دیگر جنگ جهانی دوم، در توکیو اعدام شدند. این افراد به دلیل جرایم علیه بشریت محکوم شدند.
در دسامبر1941 شورای جنگ امپراطوری ژاپن جنگ با آمریکا را تصویب کرد. حمله به «پرل هاربور» انجام شد و ژاپن را وارد جنگی کرد که فرجامی نافرخنده به همراه داشت. از 18 اکتبر 1941 تا 22 جولای 1944 هیدکی توجو چهلمین نخستوزیر ژاپن شد. او بهطور همزمان اداره وزارت کشور را در سالهای 1941 و 1942، وزارت خارجه در سال 1942 و وزارت آموزشوپرورش و تجارت را در سال 1943 بهعهده داشت.
پس از آغاز جنگ با آمریکا و در ابتدای این دوره از جنگ که با پیروزیهای چشمگیری برای ژاپن همراه بود، توجو یک چهره محبوب در میان مردم ژاپن شد اما با آغاز شکستهای ژاپن، او وجهه خود را در میان مردم از دست داد.
با شکست ژاپن «داگلاس مک آرتور» (ژنرال آمریکایی) دستور دستگیری عدهای از نظامیان ژاپنی را به جرم جنایات جنگی صادر کرد که نام توجو نیز در میان آنان بود. او دست به خودکشی زد اما به بیمارستان ارتش آمریکا انتقال یافت و تحت جراحی قرار گرفت. در دادگاه بینالمللی جنایات جنگی در شرق آسیا او محاکمه و در هفت مورد مجرم شناخته و محکوم به اعدام با طناب دار شد.
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1) طراحی و ساخت هواپیما، بالگرد و خودرو هیبریدی
قراردادهای طراحی و ساخت تجهیزات پزشکی مطابق با معیارهای جهانی، طراحی و ساخت هواگردها، ساخت سامانه پرتودهی صنعتی چند منظوره گاما و طراحی و ساخت 3 نمونه خودروی هیبریدی با حضور رییسجمهوری بین معاونت علمی – فناوری رییسجمهوری با وزارتخانههای دفاع، صنایع، بهداشت و سازمان انرژی اتمی به امضا رسید.
2) بیگانگان اعتراف کردند حریف قدرت دفاعی ایران نیستند
سردار وحیدی: «اقتدار دفاعی ایران در حدی است که بیگانگان اعلام کردهاند نمیتوانند حریف قدرت دفاعی ایران باشند .»
همشهری
1) نشست سران اکو در استانبول
http://www.hamshahri.net/news-123875.aspx
رییسجمهوری راهی استانبول شد تا در نشست سران اکو شرکت کند. محمود احمدینژاد در جریان سفر 2 روزه خود به ترکیه قرار است با دولتمردان این کشور و همچنین تعدادی از دولتمردان کشورهای شرکتکننده در این اجلاس دیدار و گفتوگو کند. اجلاس 4 روزه سران سازمان همکاری اقتصادی اکو از دوشنبه آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
2) انتقاد شدید معاون رییسجمهوری از اظهارات سخنگوی قوهقضاییه
http://www.hamshahrionline.ir/news-123840.aspx
رحمین معاون اول رییسجمهوری در واکنش به اظهارات سخنگوی قضاییه مبنی بر اینکه وی تحت پیگرد قضایی قرار گرفته است گفت: «این اظهارات آشکارا دال بر جهتگیری غیر قانونی یک مسوول است.»
جام جم
1) توافقهای گسترده روسیه و هند
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894321598
دمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه مشغول دیدار از هند است. هر دو کشور در صدد گسترش همکاریهای اتمی و دفاعی خود هستند.
2) صالحی در استانبول: «اکو میتواند به یک سازمان مهم و تاثیرگذار منطقهای تبدیل شود»
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894304120
سرپرست وزارت امور خارجه در نشست شورای وزیران اکو اعلام کرد: «اکو با داشتن ظرفیت بالقوه فراوان، این امکان را دارد که به یک سازمان مهم و تاثیرگذار منطقهای تبدیل شود.»
رسالت
1) رونمایی از 5 رادیو داروی تولید داخل
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49260
پنج طرح به ثمر رسیده محققان کشور در بخش رادیوداروها روز گذشته با حضور رییس جمهوری رونمایی شد. رادیوداروها سالانه در 800 هزار بیمار در 120 مرکز پزشکی هستهای کشور تزریق میشود.
2) آیتاله مکارم شیرازی: «نمیگذاریم در جمهوری اسلامی با مقدسات بازی شود»
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49234
مرجع تقلید شیعیان سخنان اخیر یک مقام اجرایی در مورد موسیقی را توهین به ائمه عنوان کرد و گفت: «نخواهیم گذاشت در جمهوری اسلامی با مقدسات بازی شود.» به گزارش مهر ، آیتاله ناصر مکارم شیرازی صبح دیروز در ابتدای درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم برگزار شد در سخنانی اظهار داشت: «در روزهای اخیر خبری از یک مقام مسوول منتشر شد که میگفت کسانی که با موسیقی مخالفند نمیفهمند که ما منتطر تکذیب این خبر بودیم که تکذیب نشد.
خراسان
1) مصرف بنزین ۱۵ درصد و برق ۱۱ درصد کاهش یافت
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=2&id=391137
گزارشهای ارایه شده از میزان مصرف برق، بنزین، گاز خانگی و گازوییل حاکی از کاهش محسوس مصرف این حاملهای انرژی در نخستین روزهای اجرای قانون هدفمندکردن یارانههاست، در همین ارتباط معاون وزیر نیرو خبر داد: «مصرف برق در ۳ روز نخست اجرای هدفمندی یارانهها در حالی حدود ۱۱ درصد در هر شبانهروز کاهش داشت که این کاهش بدون هیچگونه تغییرات آب و هوایی اتفاق افتاده است، همچنین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی طی آماری از کاهش ۱۰ میلیون لیتری (حدود ۱۵ درصدی) مصرف بنزین در نخستین روز اجرای قانون هدفمندی یارانهها در کشور خبر داد.»
2) انسداد مرزها باید سرعت و وسعت بیشتری پیدا کند
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=2&id=390858
جلال سیاح معاون امنیتی و انتظامی استانداری استان سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خراسان درباره وضعیت انسداد مرزها اظهار داشت: «متاسفانه در بخشهایی از مرز مشترک ایران با پاکستان هنوز کار انسداد به صورت کامل انجام نگرفته است و معمولن تروریستها و قاچاقچیان انسان و مواد مخدر از این خلاها و همچنین به دلیل نبود امنیت در مرزهای پاکستان به خاک ایران وارد میشوند.»
آفرینش
1) تاکید بر تشکیل استان خلیج فارس
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=74910
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بر تشکیل استانی به نام خلیج فارس تاکید کرد و گفت: «شکلگیری استان خلیج فارس که در برگیرنده جزایر سه گانه میباشد، ادعای کذب برخی از کشورهای منطقه در خصوص مالکیت این جزایر را از بین خواهد برد.»
2) مشایی: «تغییر دیگری در دولت نیست»
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=74912
رییس دفتر رییس جمهوری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گفته میشود، موج جدیدی از تغییرات قرار است در دولت صورت بگیرد، گفت: «نه، هیچ تغییری نیست»
3) سایت اعلام قیمت راهاندازی شد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=74927
همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و در راستای اجرای طرحهای نظارتی و صیانت از حقوق مصرفکنندگان، سازمان حمایت سایت اعلام قیمت را به آدرس www.124.ir راهاندازی کرد.
دنیای اقتصاد
1) قیمتهای جدید آب و نان در سراسر کشور
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237093
قیمتهای جدید آب و نان به عنوان دو کالای اساسی و راهبردی اعلام شد. اگرچه قبلن اعلام شده بود که قرار نیست قیمت آب تغییر کند، اما به گفته معاون وزیر نیرو متوسط قیمت آب خانگی شهری 250 تومان، صنعتی 400 تومان، تجاری 692 تومان، عمومی و اداری 540 تومان تعیین شده است. وزیر بازرگانی هم گفت که قیمت آرد در سراسر کشور یکسان بوده، اما قیمت نان برای هر استان شرایط متفاوتی را دارد. قیمت سنگک بین 250 تا 400 تومان و بربری بین 150 تا 300 تومان تعیین شد.
2) تحلیل جدید از بازار مسکن
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237050
نتایج بررسیهای یک گزارش رسمی از اوضاع کنونی بازار مسکن و همچنین تحولات ماههای اخیر در این حوزه، حاکی از تعقیب لحظهای قیمت مسکن از سوی خریداران و انتظار دوباره آنها برای کاهش بیشتر قیمتها است. وزارت اقتصاد در این باره گزارش داده است کاهش قیمت مسکن از ابتدای سال گذشته به آرامی آغاز و گسترش پیدا کرد و در اولین فصل سالجاری نرخ کاهش به 35 درصد رسید که در این شرایط، خریداران مسکن با علم به این روند از خرید و انجام معاملات مسکن اجتناب میکنند و منتظر تعدیل قیمت هستند؛ طوری که با این رفتار نوعی رکود در بازار احساس شود.
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، اول دی ماه، عبدالرضا تاجیک، روزنامهنگار ایرانی و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر پس از گذراندن بیش از شش ماه در زندان، به طور موقت آزاد شده است.
بر اساس برخی گزارشها، آقای تاجیک به قید وثیقهای پانصد میلیون تومانی و علیرغم مخالفت قاضی پرونده آزاد شده است.
این روزنامه نگار پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال گذشته سه بار بازداشت شد که آخرین آن روز ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ بود.
لازم به اشاره است عبدالرضا تاجیک، در جریان آخرین دوره زندان در ملاقاتی با پروین تاجیک، خواهرش گفته بود که در زندان اوین و در حضور معاون دادستان تهران «هتک حرمت» شده است.
همچنین خانواده عبدالرضا تاجیک در این خصوص به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی نامه نوشته و خواهان رسیدگی به وضعیت او شدند.
این در حالی است که پروین تاجیک نیز ماه گذشته به اتهام «اقدام تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی» از سوی دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است.
گفته میشود علت محکومیت خانم تاجیک مصاحبه و اعلام وضعیت برادرش در رسانههای مخالف دولت بوده است.
بیشتر بخوانید:
«حکم حبس تعزیری برای خواهر عبدالرضا تاجیک»
«تاجیک؛ بهترین روزنامهنگارسال»
«بلاتکلیفی وضعیت عبدالرضا تاجیک در زندان»
صبح روز دوشنبه، تعدادی از پناهجویان ایرانی که در پی عدم رسیدگی به پروندههایشان توسط دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه دست به تحصن زده بودند، بازداشت و به زندان منقل شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت تعدادی از پناهجویان ایرانی در ترکیه»
ویدئو
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- اوباما در 19 ژانویه میزبان رییس جمهوری چین خواهد بود.
- زلزلهای به بزرگی 6.2 ریشتر جزایر بونین ژاپن را لرزاند.
- صنایع طراحی روی پارچه مالزی درحال رشد است.
- مالزی تمایل دارد بر روی پروژه پل پانداروآن با برونئی همکاری کند.
- مالزییاییها انتظار دارند در سال آینده دو سفر دور دست داشته باشند.
- جمعیت مالزی از 27 میلیون نفر فراتر رفت، شمار آقایان بیشتر از خانمها است.
- شرکت بویینگ و هواپیمایی نیوزیلند شروع به استفاده از هواپیماهای 777-300ER کردند.
- نجیب از Maybank خواست تا رهبری هدایت به سمت تضمین امنیت آینده کشور را برعهده بگیرد.
- مالزییاییها به پیشنهاد دادن تور گردشگری سنگاپور کمک میکنند.
- 750،000 سهم دیگر گروه IJM در بازار به فروش میرسد.
- برنامه Trend Micro پیش رو در امنیت شبکههای خدماترسان اینترنتی.
- تعداد کارگران تمایل به کار در استرالیا بسیار افزایش یافته است.
- آزادی مذهبی در کره شمالی وجود ندارد.
- دولت ویتنام راهکارهای آسانی برای ازدواج خارجیان در نظر میگیرد.
روزنامه استار
- بهترین نتایج در امتحانات PMR تا کنون، 30863 نفر نمره A گرفتند.
- زلزله 5.4 ریشتری سوماترا خطر سونامی در پی نداشته است.
- دولت سلانگور استفاده از نماد طرح یک مالزی واحد در تبلیغات را ممنوع کرد.
- نخست وزیر انتظارات خود را از موسسات مالی برای رشد اقتصادی بیان کرد.
- باوجود حادثه تلخ پیش آمده، دانشجویان دانشگاه تایلندی میگویند که به مسافرتهای خود به مالزی ادامه خواهند داد.
- دولت خواستار کمک بیشتر به مردم فقیر روستایی در سراواک شد.
- مالزی و انگلیس قرارداد جدیدی در مورد مسایل مهاجرتی امضا کردند.
- بیشترین میزان برابری زنان در برابر مردان متعلق به ایالت جوهور با داشتن تنها 100 زن در برابر 112 مرد است.
- مقامات سنگاپوری بالاخره در مورد اظهارات ویکیلیکس و مسایل پیش آمده توضیح دادند.
- تمامی بزرگراهها در روز 31 دسامبر برای رانندگان تخفیف قائل میشوند.
- پلیس استرالیا از یک مالزیایی 90 کیلو ماده مخدر کریستال کشف کرد.
- یک نفر به اتهام حمل مواد مخدر در شاهعلم اعدام شد.
- یکی از روزنامههای مخالف در روسیه گفت که اسناد منتشر شده از ویکیلیکس در رابطه با فساد در سیاست مداران رده بالا را منتشر میکند.
- مطالعات ژنتیکی انسان نئاندرتال نشان میدهد که وی ریشههای شرقی هم داشته است.
- کارمند سابق ویکیلیکس کتابی را در مورد همه مسایل اخیر منتشر میکند.
روزنامه نیو استریت تایمز
- کاسبهای خیابان دامای در پایتخت جمعآوری خواهند شد.
- به خاطر عقد قراردادهای جدید قیمت سهام شرکت هواپیمایی مالزی بالا رفت.
روزنامه مالایی میل
- از رانندگان وسایل نقلیه سنگین خواسته شد تا گواهینامه مخصوص آن را دریافت کنند.
- یک هکر به جرم اهانت به مقام سلطنتی جوهور بازداشت شد.
- جزیره پوکت تایلند میزبان یادواره سونامی در 26 دسامبر خواهد بود.
- سیاست حداقل دستمزدها دنبال میشود.
خبر / رادیو کوچه
پلیس مالزی از موسسات آموزش خصوصی و همچنین هتلهای این کشور خواست لیست دانشجویان و مهمانان خارجی خود را به پلیس این کشور گزارش دهند.
به گزارش خبرگزاری ملی چین، «لیچینلئونگ» معاون وزیر کشور مالزی اظهار داشت هدف از این اقدام، مبازره با جرایمی که خارجیها در آن نقش دارند.
«لیچینلئونگ» افزود هتلها و موسسات آموزش خصوصی در مالزی از این پس باید لیست دانشجویان و مهمانان خارجی خود را به پلیس این کشور گزارش دهند.
این مقام مالزیایی در ادامه افزود دولت این کشور در برابر افرادی که از قوانین مالزی تخطی میکنند برخوردهای جدی انجام خواهد داد.
معاون وزیر کشور مالزی تصریح کرد به عنوان مثال دانشجویانی که از ویزای تحصیلی خود سواستفاده میکنند باید جریمه و زندانی شوند و یا این که در لیست سیاه قرار گیرند و از کشور اخراج شوند.
این مقام مالزیایی همچنین بیان کرد تا کنون 10 نفر از جمله هشت نفر از کارکنان بخش مهاجرت و دو خارجی به اتهام تجارت انسان در این کشور تاکنون دستگیر شدهاند.
مهرزاد موسوی/ رادیو کوچه
باید اهل آموزش پرورش باشید تا حرفهای مرا بفهمید. ولی شنیدنش میتواند برای کسانی که خیلی با محیط درونی این سازمان انسانی عظیم آشنا نیستند جالب باشد، جالب از این جهت که اگر این محیط را از نزدیک لمس نکرده و یا سالها درون آن زندگی نکرده باشید سخنان من برایتان خندهدار وطنز خواهد بود .زهر خندی که حاصل عمر ما معلمهاست.
راستش باید بگویم ما در این محیط بسیار سازنده، مدام برای چیزهایی باید بجنگیم و یا سر فرود آوریم که در شرایط خارج از آن چهار دیواری یعنی مدرسه و چهار دیواری بزرگتر آن یعنی کشورمان به زعم هرکس میتواند کمدی و یا تراژدی و یا هر دو آنها باشد دست از مبهمگویی بر میدارم یک نمونه کوچک برایتان نقل میکنم. من به واسطه این که دوسالی در یک مجتمع غیرانتفاعی با مدیریت تعدادی انسانهای با شعور کار میکردم، در فضایی که همه ما با مانتوها و روسریهای رنگی که سعی میکردیم حتمن هماهنگی رنگها را تا آنجایی که میتوانیم حفظ کنیم وصد البته کاملن مطابق شرایط حاکم بودیم محیطی تقریبن شاد و مناسب داشتیم و این نوع پوشش کاملن برایمان عادی و طبیعی به نظر میرسید. و دین و ایمان کسی هم به خطرنیفتاده بود.
همکاران و دانشآموزان بسیاری ضمن تشکر، میگفتند کاش کل دبیران و دانشآموزان این نوع پوشش را استفاده کنیم و… غافل از اینکه این امر بسیار ابتدایی و بدیهی هر روز از طرف مدیر غیر قانونیتر میشد
اتفاقاتی افتاد و مدیریتی در کل شهر حاکم شد که با انگ اختلاس مالی این گروه به بیرون رانده شدند و من ناگزیر به یک مدرسه دولتی منتقل شدم، با همان مانتوها و روسریهای کذایی. خلاصه چند روزی گذشت و گویا به زعم مدیر مربوطه خودمان خیلی شرایط را نفهمیدیم،که البته اینطور نبود ومن از اینکه در آن محیط خمود با این روش رنگ وشادی آورده بودم خوشحال بودم .
همکاران و دانشآموزان بسیاری ضمن تشکر، میگفتند کاش کل دبیران و دانشآموزان این نوع پوشش را استفاده کنیم و… غافل از اینکه این امر بسیار ابتدایی و بدیهی هر روز از طرف مدیر غیر قانونیتر میشد. این شد که ایشان از ترس گسترش این رویه مرا به دفتر احضار فرمودند و پس از کلی پند مادرانه وقتی در مقابل استدلالهای منطقی ساده هم کم آوردند در انتها فرمودند من دیگر به این حرفها کاری ندارم ارزشیابی شما را آخر سال کم دادم ناراحت نشوید. نکته جالبتر اینکه خود ایشان با سلیقه شخصی خود مانتوهایی با رنگهای قرمز که اگر مرا ریز ریز میکردند آنرا نمیپوشیدم و با شلوارهای نگیندار خلاصه لباس شب .. به مدرسه میآمدند و زمانی که این موضوع را مطرح کردم فرمودند من چون چادر سر میکنم مجازم هر نوع ورنگی که خواستم استفاده کنم حالا بماند که این چادر کذایی همواره تنها در دورکمر ایشان با وضعی سهلانگارانه آویزان بود… ولی چون اسمن واجد حجاب برتر بودند از هر زیور غیرمعمولی هم استفاده میفرمودند .
گذشت واز آنجایی که من روحیه مبارز وخستگیناپذیری دارم از فردای آنروز با الهام از گاندی وجنبشهای بیخشونت دیگر، مبارزه نرم را آغاز کردم یعنی رنگ را حذف کردم و سراپا مشکی تا کیف جوراب… در محل کار حاضر شدم. روزها وروزها به این مبارزه ادامه دادم به موفقیتهایی در حد آه و افسوس همکارن و شاگردان هم دست یافتم ولی بعد که خوب چشمهایم را باز کردم دیدم مثل اینکه همکاران هم در حال مبارزه منفی بودند چون من تازه شکل همه شده بودم لباسهایی تیره و چهرههایی رنگ باخته و مات و بعدتر فهمیدم که اصلن مبارزهای در کار نیست فرم اصلی وقانونی آموزش پرورش ما همین است و من هم شدهام یکی از همین معلمین افسردهی بیرنگ ورو درمحیطی کاملن قانونی …
پویا / رادیو کوچه
برنامهی این هفته به بررسی انیمیشن «پر پیچ و تاب» (Tangled) اختصاص دارد. این انیمیشن که در ابتدا قرار بود با نام راپونزل (نام شخصیت اصلی داستان) اکران شود، در لحظات آخر با نظر تهیه کنندگانش، تغییر نام داد.
مادر گوتل (Mother Gothel) پیرزنی است که بهطور اتفاقی گلی با قدرت جادویی را در جنگل پیدا میکند که میتواند جوانیاش را به وی بازگرداند. وی سرخوش از این کشفاش تا مدتی از جوانیاش لذت میبرد، تا اینکه ملکهی شهر به بیماری عجیبی مبتلا میشود. سربازان شاه گل جادویی را در جنگل پیدا کرده و برای شفای ملکه، آن را به قصر میبرند. ملکه که کودکی را در شکم داشت، پس از خوردن عصارهی گل شفا پیدا کرد. اما قدرت جادویی گل پس از تولد دخترش «راپونزل»، به موهای طلاییرنگ این کودک منتقل میشود. مادر گوتل که در پی بازگرداندن نیروی جوانیاش بود، شبانه برای بریدن دستهای از موهای کودک به کاخ رفت، اما متوجه شد که قدرت جادویی موها پس از چیدهشدن از بین میرود، بنابراین راپونزل را ربود و او را به جایی دور افتاده در جنگل برد و در برجی به تنهایی او را بزرگ کرد. راپونزل که فکر میکرد گوتل مادرش است، تحت تاثیر القائات وی در خصوص خطرناک بودن محیط بیرون، تا هجده سالگی هیچوقت از برج خارج نشد. اما در جشن تولد 18 سالگیاش شانس به او رو میکند. «فلین رایدر» (Flynn Ryder) که یک دزد فراری است، در هنگام فرار از دست ماموران به برجی که راپونزل در آن زندگی میکند، پناه میبرد. راپونزل نیز پس از دست به سر کردن گوتل، از فلین میخواهد تا او را برای جشن تولد 18 سالگیاش به شهر ببرد تا بتواند اجرای مراسم فانوسهای پرنده را از نزدیک ببیند، مراسمی که هر سال توسط شاه و ملکه در روز تولد راپونزل به امید دوباره پیدا کردن وی انجام میشود. باقی داستان روایت شکلگیری رابطهی عاشقانه بین فلین و راپونزل و کشف حقیقت و پایانی خوش برای ماجرا است.
Click here to view the embedded video.
راپونزل را «بایرون هوارد» (Byron Howard) و «ناتان گرنو» (Nathan Greno) کارگردانی کردهاند. کارگردانانی کاربلد در عرصهی انیمیشن که کارهای موفقی همچون «مولان» (Mulan)، «بلت» (Bolt) و «برادر خرس» (Brother Bear) را نیز در کارنامه دارند. فیلمنامه بر اساس داستانی نوشتهی «جاکوب گرین» (Jacob Grinn)شکل گرفته است. نویسندهی آلمانی که به واسطهی نوشتن داستانهای کودکان در قرن نوزدهم شهرت یافت. شاید دیگر داستانهای این نویسنده نظیر سفید برفی و هفتکوتوله و همچنین «تام بند انگشتی» برای مخاطب ایرانی آشناتر باشند.
پر پیچ و تاب عبارت است از استفاده از تکنولوژی جدید در یک قالب قدیمی. ساختار پر پیچ و تاب دقیقن مشابه سایر انیمیشنهای عصر طلایی والت دیزنی «نظیر سفید برفی و زیبای خفته و …» است. در راپونزل نیز همهی شخصیتها مانند خوانندگان حرفهای میتوانند آواز بخوانند، محل وقوع داستان جنگل است، و حیواناتی که همیشه در کنار شخصیتهای اصلی حضور دارند و دارای تواناییهای خاص هستند، شاهزاده بودن یکی از طرفین ماجرا و در نهایت پایانی خوش. شباهتهایی که نمیتوان آنها را ایراد به شمار آورد، چرا که برای رقم زدن انیمیشنی جذاب و سرگرم کننده استفاده از آنها ضروری است.
چهرهپردازی برای شخصیتهای داستان بهخوبی انجام شده است، چیزی که همواره از نکات قوت کارتونهای والت دیزنی بوده است. موهای بلند راپونزل، چهرههای متفاوت از شخصیتهای تبهکار و مردم شهر و پاسکال (آفتاب پرست) و ماکسیموس (اسب) همهگی به نشاطآور و جذابترشدن انیمیشن کمک کردهاند. «پاسکال» (آفتاب پرست راپونزل) و ماکسیموس (اسب) هر دو بهخاطر ویژگیهای شخصیتی که برایشان در نظر گرفته شده، موجودات جذابی هستند. وظیفه شناسی اسب در دنبالکردن فلین و آفتاب پرست که همواره بهعنوان مشاور راپونزل حاضر است، عنصر طنز را نیز چاشنی کار میکند.
شاید تنها نقطهضعف پر پیچ و تاب را بتوان استفاده از تکنولوژی سهبعدی عنوان کرد. عنصری که تنها وجه تمایز راپونزل از انیمیشنهای قبلی والت دیزنی در این ژانر است. به جز در چند صحنه ( نظیر صحنهی پرواز فانوسهای پرنده)، انیمیشن از تکنولوژی سهبعدی بهرهی چندانی نمیگیرد. بههمین دلیل اگر نسخهی دو بعدی این انیمیشن را نیز در سینما ببینید، چیز زیادی را از دست ندادهاید.
کسب امتیاز 8.2 از 10 نشان میدهد که انیمیشن در جلب نظر مخاطبان خود موفق بوده است.
…………………………………..
منابع
http://www.imdb.com/title/tt0398286/
http://www.reelviews.net/php_review_template.php?identifier=2215
http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/2010/11/24/MVAB1GEQEN.DTL
http://www.usatoday.com/
http://www.villagevoice.com/2010-11-24/film/tangled-looks-and-feels-great-so-why-is-disney-selling-it-short/
افشان برزگر/ رادیو کوچه
«زلزله»، «سیل»، «توفان»، «آتشفشان»، «گردباد»، «بهمن»، «رعدوبرق»، «سونامی»، «خشکسالی»، شاید واژههایی باشند که حتا با شنیدنشان وحشت کنیم، اما اینها واقعیتهایی هستند که در زندگی روزمره بشر حضور فعال دارند و از آنها با نام «بلایای طبیعی» نام برده میشود. حوادثی که بر اساس تعریف علمی، منشا انسانی نداشته و معمولن غیرقابل پیشبینی هستند.
بلایای طبیعی هر ساله هزاراننفر را به کام مرگ میکشاند و خسارات فروانی برجای میگذارد، بهطوری که این دسته از حوادث در سال گذشته، 10هزار نفر را کشته و 50میلیارد دلار خسارت به دولتها وارد کرده است، البته سال 2009 میلادی جزو معدود سالهایی بوده که تعداد حوادث طبیعی کمتری در دنیا رخ داده است، بهطوری که آمارها نشان میدهد که تلفات ناشی از این حوادث تنها در سال 2008، حدود 230 هزار نفر و خسارات آن نیز 181 بیلیون دلار بوده است.
بر اساس نتایج آخرین تحقیقات که بر اساس ارزیابی حوادث طبیعی رخ داده شده در فاصله سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰ میلادی تهیه شده، ایران پس از کشورهای اندونزی و بنگلادش در رتبه سوم دنیا به لحاظ آسیب پذیربودن در مقابل بلایای طبیعی قرار دارد.
بر اساس آمارهای رسمی 97درصد از شهرهای کشور ما در معرض خطر زلزله، 350 شهر هم در معرض خطر سیل و در این میان نیز 90درصد جمعیت کشور در معرض خطرات ناشی از این دو بلای طبیعی قرار دارند.
ایران با قرار گرفتن در منطقه «آلپ، هیمالیا»، سالانه متحمل بین 30 تا 50 هزار میلیارد ریال خسارت میشود، بهطوری که در هفتسال گذشته حوادث طبیعی حداقل دو هزار و 157میلیارد ریال به کشور آسیب زده و بیش از 200 هزار واحد مسکونی شهری و روستایی را تخریب کرده است.
در حال حاضر حرف اول مدیریت بحران در جهان را بحث پیشگیری میزند، یعنی قبل از وقوع حادثه، زمینههای بهحداقل رساندن تلفات جانی و مالی که شامل آموزش و اطلاعرسانی، فرهنگسازی، مقاومسازی ابنیه، تربیت نیروهای امدادی آماده و تجهیز امکانات برای رویارویی با حوادث پس از وقوع بلایای طبیعی است
بنا بر اعلام سازمان مدیریت بحران ایران که مسوولیت رسیدگی به حوادث طبیعی و غیرمترقبه در کشور را بر عهده دارد، سالانه دست کم یکهزارنفر در کشور بهدلیل وقوع بلایای طبیعی کشته میشوند که این آمار به غیر از تلفات زلزله و سیل در ایران است و این در حالی است که ایران هر پنجسال، شاهد وقوع زلزلهای با قدرت بیش از شش ریشتر است.
البته در این میان رییس سازمان مدیریت بحران کشور از کاهش 69درصدی تلفات جانی بلایای طبیعی در پنجماهه نخست سال جاری خبر داده و گفته در این مدت 327 حادثه در کشور رخ داده که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته 17درصد کاهش داشته که در این راستا نیز میزان تلفات به 50 نفر کاهش یافته است.
این اطلاعات نشان میدهد که کشور از نظر وقوع حوادث و بلایای طبیعی بسیار مستعد بوده و مسوولان امر باید زمینههای پیشگیری و راهکارهای کاهش تلفات را بهصورت جدی پیگیری کنند، هرچند که عملکرد مسوولان در حوادث گذشته که تعداد آنها هم کم نبوده، نشان داده که مدیریت پیش، حین و پس از بحران در ایران در وضعیت بحرانی قرار دارد.
هرچند رییس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرده که ایران از لیست کشورهای کمکگیرنده خارج و به فهرست کشورهای کمکدهنده اضافه شده است، اما باید پرسید اگر زلزلهای در مقیاس بم، نه در تهران، بلکه در شهر کوچکی همچون بم دوباره اتفاق بیافتد، دوباره شاهد صحنههای دردناک گذشته نخواهیم بود؟ آیا تلفات انسانی کمتر خواهد بود؟ و مردم زلزلهزده چند سال را باید در داخل چادرها و کانکسها زندگی کنند، تا خانههای ویرانشان، بازسازی شود؟
در حال حاضر حرف اول مدیریت بحران در جهان را بحث پیشگیری میزند، یعنی قبل از وقوع حادثه، زمینههای بهحداقل رساندن تلفات جانی و مالی که شامل آموزش و اطلاعرسانی، فرهنگسازی، مقاومسازی ابنیه، تربیت نیروهای امدادی آماده و تجهیز امکانات برای رویارویی با حوادث پس از وقوع بلایای طبیعی است را فراهم کرده باشیم. اما با توجه به آمارهایی که توسط مسوولان و سازمانهای دولتی ایران ارایه میشود، نمیتوان به وضعیت فعلی دل خوش کرد.
بنا بر اعلام سازمان مدیریت بحران، آموزش و اطلاع رسانی می تواند تا 40 از تلفات جانی حوادث طبیعی به ویژه زلزله بکاهد که در این راستا نیز تاکنون چندین مانور مقابله با زلزله در مدارس، ساختمان های بلند مرتبه و سازمان ها و وزارت خانه های ایران برگزار شده است.
همچنین این سازمان عنوان کرده است که تاکنون بیش از 50هزار نفر از عوامل اجرایی مدیریت بحران و امداد و نجات تحت دورههای آموزشی قرار گرفتهاند و تا یکسال آینده این آموزشها برای کلیه شهرداران، بخشداران، دهیاران، استانداران، فرمانداران، اعضای شوراهای شهر و روستا و عوامل اجرایی مدیریت بحران در دستگاههای اجرایی برگزار خواهد شد.
قرار شده در بخش همگانی هم سالانه 600هزار نفر از اقشار مختلف جامعه تحت آموزش قرار بگیرند که در هنگام وقوع حوادث طبیعی همچون زلزله چه عکسالعملی از خود نشان دهند.
اما آموزش مردم عادی بخشی از بحث پیشگیری را پوشش میدهد و بخش اعظم آن که در ستاندن جان انسانها حرف اول را میزند، مقاومسازی واحدهای مسکونی است، چراکه وحشتناکتر از فکر زلزله، تصور فرو ریختن آوار بر روی انسانها است.
بر اساس اعلام سازمان ملل، 40هزار شهر در دنیا خارج از استانداردها ساخته و توسعه یافتهاند که به شدت آسیب پذیرند و در این میان باید 100 شهر اقدام به استانداردسازی خود کنند که تهران و مشهد در این لیست سازمان ملل جای گرفتهاند.
بر اساس آمارها، حدود نیمی از واحدهای مسکونی شهری و دو میلیون واحد مسکونی روستایی در ایران فاقد استحکام لازم در مقابل زلزله هستند و به گفته مسوولان هر چند قوانین محکمی در ایران برای استانداردسازی وجود دارد، اما در 70درصد ساخت و سازها استانداردها رعایت نمیشود.
البته مسوولان امر اعلام کردهاند که اقداماتی برای استانداردسازی واحدهای مسکونی شروع شده که در این زمینه هم به نظر میرسد اختلافاتی میان شهرداریها و دولت وجود دارد.
دولت همچنین قول داده که تا پایان سال آینده هیچ واحد مسکونی روستایی از تسهیلات بازسازی و مقاومسازی بیبهره نماند و تمام واحدهای روستایی مقاومسازی شوند. همچنین قرار است کلیه مصالح ساختمانی غیراستاندارد نیز از فروشگاههای سراسر کشور جمعآوری شود تا دیگر مشکلی بر سر راه استانداردسازی و مقاوم سازی واحدهای مسکونی در ایران نباشد.
نکته جالبی که در ایران وجود دارد این است که پس از وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله، اکثر بیمارستانها و مراکز پزشکی مانند خانهها ویران میشوند و بیماران و حادثهدیدگان باید در بیمارستانهای صحرایی و چادرها بستری شوند، اتفاقی که بارها در ایران افتاده است.
بر اساس نتایج یک مطالعه، 75درصد از بیمارستانهای کشور مقاوم نیستند و متوسط عمر بیمارستانهای کشور27سال برآورد شده که البته بیمارستانهایی با 110سال سن هم در کشور هستند، البته قرار است وزیر بهداشت لایحه مقاوم و ایمنسازی بیمارستانها را تهیه کرده و برای تصویب به مجلس بفرستد.
همچنین رییس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرده که شهروندان ایرانی میتوانند با پرداخت پنج تا 10هزار تومان واحدهای مسکونی خود را در برابرحوادث و بلایای طبیعی بیمه کنند و در صورت بروز خسارت، بیمه به آنها سه تا 10میلیون تومان خسارت پرداخت میکند.
دولت ایران برنامههای دیگری نیز برای پیشگیری و کاهش تلفات و خسارات بلایای طبیعی دارد که از جمله میتوان به احداث یکهزار سوله چندمنظوره، شناسایی نقاط مختلف در شهرها برای ایجاد اردوگاههای اضطراری، افزایش 30درصدی اعتبارات اجرایی، گسترش بیمه حوادث، تصویب نخستین کارگروه ویژه اقیانوس شناسی برای پیشبینی مخاطرات دریایی، راهاندازی نخستین ایستگاه امداد و نجات دریایی، راهاندازی فراکسیون مدیریت بحران در مجلس، تاسیس مرکز مدیریت و کنترل بحران در 27 استان کشور، خرید 9 فروند هواپیمای فوق سبک برای شناسایی و ارزیابی خسارات، سه برابر کردن ظرفیت امداد و نجات و دو برابر کردن ایستگاههای لرزهنگاری در کشور اشاره کرد.
هرچند که مسوولان دولتی از بهترشدن وضعیت مدیریت بحران در کشور سخن میگویند، اما کارشناسان امر معتقدند اگر روزی که بسیار دور هم نیست، تهران بلرزد، تلفات انسانی زلزله، میلیونی خواهد بود و میزان خرابیها، آنقدر بالا خواهد بود که تهران قابل بازسازی نیست، بهطوری که یا باید شهری جدید بر روی ویرانههای شهر زلزلهزده بنا کرد و یا این که به دنبال مکانی دیگر برای احداث تهران جدید بود.
این گفته کارشناسان را هنگامی میتوانیم جدیتر بگیریم که اساسن بسیاری از مسوولان امر و یا افراد سیاسی و مذهبی در ایران ریشههای بروز بلایای طبیعی را در مسایل غیر علمی و معصیت و گناهکاری شهروندان جستوجو میکنند.
در حالی که کارشناسان امر این موضوع را جدی نمیگیرند و شاید به آن با دید تمسخر نگاه کنند، اما به نظر میرسد این موضوع در نگاه مسوولان کاملن جدی است، بهطوری که چندی پیش معاون وزیر کشور از امضای تفاهمنامه با حوزه علمیه برای کاهش بلایای طبیعی خبر داد.
بر اساس این تفاهم نامه قرار است در مرحله اول از حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان و شیراز برای به کارگیری نقش معنویت در کاهش حوادث طبیعی استفاده شود.
اما باید به مسوولان گفت که اگر شما واقعن بهدنبال مدیریت بحران و حداقل حفظ جان مردم هستید، بهدنبال استفاده از تجربیات بینالمللی و به کارگیری جدیدترین فناوریها و تکنولوژیهای روز بروید و ببینند که کشوری همچون ژاپن که در طول سال، چندین زلزله بالای هفت ریشتر را تجربه میکند، چگونه است که خسارت آن در حد چند مجروح است، تا شاید از این طریق بتوانید عقبماندگیهای چند دهساله کشور در این زمینه را جبران کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر