عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار امروز از زندان آزاد شد.
به گزارش کلمه تاجیک بعد از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری سه بار بازداشت شده بود.
او ابتدا روزهای اول بعد از انتخابات بازداشت شد و ۴۶ روز را در بازداشت گذراند. تاجیک مجددا در موج بازداشت های بعد از عاشورای سال ۸۸ بازداشت شد و ۶۰ روز در زندان بود.
وی آخرین بار ۲۲ خرداد امسال بازداشت شد که تا امروز در زندان بود.
داریوش قنبری عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با برنا، از دیدار فراکسیون متبوع خود با محمد خاتمی در یکشنبه هفته آینده خبر داد.
وی افزود: فراکسیون اقلیت دیدارهایی با شخصیت های سیاسی به صورت دوره ای برگزار می کند که آخرین دیدار فراکسیون اقلیت با آقای لاریجانی و قبل از آن نیز با آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.
این نماینده اصلاح طلب تاکید کرد: این دیدار در چارچوب برنامه ای که در فراکسیون اقلیت تدوین شده و دررابطه با مسایل و موضوعات کشور برگزار می شود.
مدیر شرکت تعاونی مرغداران مرغ گوشتی مشهد گفت: «افزایش حاملهای انرژی تاثیر بسزایی در قیمت تمام شده مرغ در آینده خواهد داشت.»
محمد جواد اسدی در گفتوگو با ایسنا، افزایش قیمت حاملهای انرژی به خصوص گازوئیل را از جمله عوامل افزایش قیمت تمام شده مرغ در ماههای آتی عنوان کرد.
وی یادآور شد: «قیمت مرغ متاثر از عرضه و تقاضا حاکم بر بازار است و بستگی به تصمیم امروز نیست و با توجه به اینکه در حال حاضر با هدفمندی افزایش قیمت گازوئیل افزایش ۵۰۰ تومانی برای هر کیلو مرغ است، بسیاری از مرغداران ما منصرف از جوجهریزی شدهاند.»
مدیر شرکت تعاونی مرغداران مرغ گوشتی مشهد افزود: «در عرض دو روز جوجه از ۱۱۰۰ تومان تبدیل به ۴۰۰ تومان شده قطعا تا هفته آینده به ۱۰۰ تومان خواهد رسید که در این حالت عواقب بسیار دردناکی و غیر قابل جبرانی در ماه آینده در این صنعت پیش خواهد آمد.»
وی با بیان اینکه حذف یارانهها در قیمت سوخت مرغداری بیش از هر صنعت دیگری تاثیر میگذارد، تصریح کرد: «در حالی که در کشورهای دیگر طبق برآوردهای صورت گرفته، صنعت مرغداری پرخطرترین و ریسک پذیرترین صنایع است و نیازمند توجه دولت است.»
مدیر شرکت تعاونی مرغداران مرغ گوشتی مشهد گفت: «دولت باید به سرعت قیمت سوخت را تقلیل دهد و یا با پرداخت نقدی نوسانات را کاهش دهد، در غیر این صورت پیشبینی می شود به سمت واردات مرغ در شب عید با قیمتی بالای ۴۰۰۰ تومان برویم.»
همزمان با آزادی میثم بیگ محمدی، دانشجوی دانشگاه علامه، منابع خبری از بازداشت نادر عسکری، فعال پیشین دانشجویی دانشگاه تهران، خبر دادند.
بنا به گزارشهای رسیده به کلمه، میثم بیگ محمدی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی پس از تحمل یک سال حبس تعزیری از زندان آزاد شد. این بازداشتی روز عاشورای سال گذشته، به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود که در دادگاه تجدیدنظر به یک سال حبس تقلیل یافت.
اما همزمان با آزادی این دانشجو از زندان، یک فعال پیشین دانشجویی دانشگاه تهران پس از احضار به اداره اطلاعات یاسوج بازداشت شد. نادر عسکری که کارشناس ارشد تاریخ ایران پس از اسلام است، در حالی بازداشت شده که در یک سال گذشته، فعالیت سیاسی نداشته است. او پیش از این به دلیل فعالیتهایش از تدریس در دانشگاه ازاد اسلامی واحد گچساران و نیز تدریس در مدارس این شهر نیز محروم شده بود.
گروهی از مأموران امنیتی با مراجعه به منزل محمدعلی کفعمی، فرزند مرحوم آیتالله شیخ محمود کفعمی از روحانیان اصفهان، او را به همراه همسر و دو فرزندش بازداشت کرده اند. گفته میشود داماد این خانواده نیز بازداشت شده است.
میزان خبر در این باره گزارش داده که اداره اطلاعات اصفهان از مهر ماه گذشته و پس از یورش به نماز گروهی از اعضا و علاقه مندان نهضت آزادی در این شهر و بازداشت برخی از افراد حاضر، دیگر حاضران را نیز به تناوب احضار کرده و مورد بازجویی قرار دادند و بازداشت خانواده کفعمی نیز در همین راستا صورت پذیرفته است.
از بازداشت شدگان آن مراسم دکتر ابراهیم یزدی همچنان در زندان به سر می برد.
کلمه – گروه اقتصادی: در حالی که خبرهای غیررسمی حاکی از اعتراضات گسترده رانندگان و مصرفکنندگان اصلی سوخت و به خصوص مصرفکنندگان گازوئیل در پی افزایش قیمت سوخت است، در اولین واکنش دولت، یک عضو ستاد هدفمند کردن یارانهها از لزوم همکاری بیشتر مردم برای اجرای طرح هدفمندی سخن گفت و وعده داد که برای جبران ضررهای ناشی از افزایش قیمت گازوئیل، ۸۰ میلیارد تومان کمک بلاعوض به کامیونداران پرداخت میشود.
شهریار افندیزاده که معاون وزیر راه و ترابری و نماینده تامالاختیار این وزارتخانه در ستاد هدفمندی یارانههاست، با بیان اینکه مردم مهمترین همکار دولت در اجرای طرح هدفمندی هستند، گفت: ۸۰۰ میلیارد ریال کمک بلاعوض از سوی دولت برای نوسازی ناوگان کامیونهای کشور پیشبینی شده است.
این واکنش عجیب دولت به اولین و شاید سطحیترین مرحله مقاومت جامعه در برابر شوک اقتصادی، در شرایطی اعلام میشود که اگر دولت با همینگونه تدبیرها بخواهد با اعتراضات مردمی روبهرو شود، معلوم نیست چقدر از منابع درآمدی حاصل از حذف یارانهها را باید برای فرو نشاندن مخالفتها خرج کند.
معاون وزیر راه همچنین وعده کمک بلاعوض ۱۱۵ میلیون تومانی به هر اتوبوس و ۸ میلیون تومانی به هر مینی بوس تحت عنوان نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور را مطرح کرده که مشخص نیست این مخارج بدون بازگشت در قالب بستههای حمایتی از قبل تعیین شده بوده، یا آنکه به طور ناگهانی و برای راضی نگه داشتن رانندگان مطرح شده است.
اگر این احتمال اخیر درست باشد، که بعید هم نیست، باید به دولت هشدار داد، هشداری که پیش از این هم بارها کارشناسان و صاحبنظران و حتی نمایندگان مجلس آن را مطرح کردهاند، که دولت باید آمادگی نارضایتیهای بسیار گستردهتر از این را داشته باشد و راه آرام نگه داشتن جامعه، جلب اعتماد مردم است، نه – به قول عوام – شل کردن سر کیسه؛ و اگر هم دولتیان استعداد توجیه مردم و همراه کردن آنها را در خود نمیدیدند، بهتر بود از ابتدا پا به عرصهی خطیر هدفمندی نمیگذاشتند.
بیانضباطی مالی در اولین روزهای اجرای هدفمندی، غیرعاقلانهترین کاری است که دولت میتواند انجام دهد.
سایت صبح امید که به اصلاح طلبان شیراز نزدیک است، در گزارشی خواندنی، به تاثیر هدفمند شدن یارانهها بر زندگی روزمره مردم پرداخته و نوشته است:
هوا سرد است، همین! آنقدر سرد که همه سرها در گریبان فرو رفته و حتی به سلامی هم از جا جم نمیخورند! دستها هم حتی برای ادای دوستیهای دیرینه در آن ساعات آخر شب، باسختی و اکراه از درون جیب خارج میشود، مگر با دستکش! غباری خیس شیشههای اتومبیلهای متعددی که احتمالا به سمت خانههایشان میروند، پوشانیده، انگار داخل ماشین را ستاری میکند.
چراغ راهنما قرمز خوشرنگی است، که انگار قصد سبز شدن ندارد! در سکوت شب، ضربهای به شیشه کنار دستم نواخته میشود و سایهای که بچه مینماید، از پس غبار خیس روی شیشه، متاعی برای فروش دارد. باطمانینه شیشه را از سرجایش حرکت میدهم، همراه با سرما، دستان پسرکی که دستههای گل نرگس را سفت چسبیده به میان ماشین هل میخورد، بیهیچ حرفی.
خیابان هنوز شلوغ است از ماشینهای رنگرنگی که هرچه به سمت شمال و غرب شهر میروی مدلهایشان بالاتر میرود و تعداد سرنشینانشان کمتر میشود، نگاهی به صندلی خالی کنارم می اندازم، دستهگل نرگس در میان خالی صندلی. آن گاه حرکتی میکند، با آن عطر مسحور کننده، در این فکرم که زمستان و گل و این همه عطر، آنهم بهاین زیبایی، سبحانالله.
به چهارراه بعدی رسیدهام، تعداد ماشینهای منتظر پشت چراغ قرمز، بیشتر شده، ردیف دومم در میان اتومبیلهای رنگرنگی که بعضی پلاکشان هم رنگی است! بعضیها با رسیدن به چراغ خطر، همزمان با ایستادن ماشین را خاموش میکنند که چند ثانیههم، چند ثانیه است! ماشینها را میشمارم که ضربهای این بار بهآن شیشه میخورد، دخترکی است و متاعش دستههای دعا و زیر آن بستهای آدامس، نگاهمان تلاقی میکند و سرمای هوا را برای یک لحظه از دو دوی چشمان درشتش، با تمام وجود حس میکنم.
آدامسی میخرم، تنها خریدارش در میان ازدحام اتومبیلها، شیرین است و تازه، اما یاد دخترک طعم آدامس و بوی خوش گل را یکجا از یادم میبرد.
چهارراه بعدی شلوغتر است و تعداد بچههایی که در آن وقت شب کنار اتومبیلها ضربههایی آرام به شیشه مینوازند، هم بیشتر، همه سوی چهارراه هستند و در میان دستان کوچکشان دستمالهای نمداری را محکم گرفتهاند.
با اولین ضربه شیشه را پایین میآورم، تا سبز شدن چراغ ثانیههایی باقی است، سکوت میشکند، انگاری بغضی است، پر از حزن، دستی با دستمال مچاله شده بر گوشه پایینی شیشه جلو و دست دیگر با پنجههایی سرخ شده از سرما، جلوی روی من.
چراغ زرد بنزین، هشدار میدهد که باک رو به خالی شدن است و دستان پسرک در فضای گرم ماشین، یخ میترکاند و سرخی را از یاد میبرد! صدتومانی را محکم میگیرد و دور میشود در حالیکه چهرهاش را تبسمی پیروزمندانه پر کرده است و روی شیشه جلو جای دستمالش لکه بهجا مانده.
سبز میشود، هنوز خیابانها خلوت نیست، ساعت به یازده نزدیک میشود، به پمپ بنزین میرسم، خلوت است و فرصتی برای من که صبح تا شب تغییر روز را در میان اتاقهای کار متوجه نمیشوم.
هنوز در ماشین را کامل بازنکردهام که پسرکی خوش لباس مودبانه سلامم میکند.
ده یازده سال بیشتر ندارد، گونهها، نوک بینی و انگشتانش را سرما سرخ کرده، گویی ساعتی هست که پرسه میزند!
سلام.
معذرت میخواهم امکان دارد به من کمک کنید.
به سمت پمپ میروم و پسرک سرجایش ایستاده، گویی از چشمانم پرسشی خوانده باشد، ادامه میدهد:
یکی دو ماه است که پدرم را هم از دست دادهام، کسی را ندارم، جایی هم برای خوابیدن ندارم، اگر ممکن است بهاندازه جایی برای خواب و شام امشب کمکم کنید.
بیاختیار دو دو تا چهارتایی میکنم که یک پسر بچه چقدر پول نیاز دارد تا شبی را زیر یک سقف بهسر برده و با شکم سیر بخوابد؟ با کمتر از ده هزارتومان ممکن نیست این خواسته برآورده شود، اما موجودی جیب من در آن شب شاید با زحمت به چهارهزار تومان میرسید.
نازل را درون باک کردهام، میپرسم:
مدرسه هم میروی؟
میرفتم، اما حالا فکر نکنم بتوانم بروم، نمیدانم، فعلا جایی برای ماندن ندارم.
یعنی دیگر نمیروی
درس خواندن را دوست دارم اما پدرم را بیشتر از همهچیز دوست داشتم و حالا که نیست….
هوا سرد است نه؟
سری به علامت آری تکان میدهد.
کلاس چندم هستی؟
اول، اول راهنمایی،
ده لیتر بنزین درون باک میریزم، عقربههای ساعت از دوازده عبور کرده، مسئول پمپ به سراغم میآید، چهارهزار تومان را بهطرفش میگیرم، میخندد و به عدد حک شده روی پمپ اشاره میکند.
۷۰۰۰۰،
با تعجب میپرسم، چرا؟
از امشب بنزین گران شد!!!
پسرک ایستاده و من مرددم که چگونه میتوانم مسئول پمپ را متقاعد کنم که تا صبح مهلت دهد باقی پولش را بیاورم، جیبهایم را میکاوم، یک اسکناس پانصد تومانی چندتا شده ته یکی از جیبهایم پیدا میکنم، مسئول پمپ متوجه شده، میگوید:
اگر نیست قابلی ندارد، برایم بیاورید، اما خداوکیلی …
حرفش را میخورد، قرمز شدهام، گرمای خونی که زیر پوست صورتم دویده است را حس میکنم، اسکناس پانصدی را بهطرف پسرک دراز میکنم که هنوز ایستاده و ما را نگاه میکند، میگیرد،نگاهی به آن میاندازد و میگوید:
دست شما درد نکند اما من گدا نیستم، قرض خواستم.
متاسفم این آخرین اسکناس جیبم بود، دیدی که حتی پول بنزین را هم نداشتم.
کارتم را به مسئول جایگاه داده و راه میافتم، لحظهای بعد به آخرین چهارراه میرسم، شلوغ است، در ازدحام خودروهایی که اغلب پشت چراغ قرمز خاموشند، تعداد زیاد خودروهای با پلاک قرمز به چشم میآید، خودروهایی که بخار اگزوزهایشان نشان میدهد همچنان روشن مانده و منتظر چراغ سبزهستند، در حالیکه تنها سایهای از راننده و سرنشینان دیگر از پشت شیشههای دودیشان که به سیاهی میزند، پیدا است.
بچهها اینجا هم هستند، لابهلای اتومبیلها میچرخند و هرکدام متاعی میفروشند، شیشههای هیچ یک از خودروهای پلاک قرمز در هیچ سمتی پایین نمیآید، چپ و راست ندارد، نگاهشان تنها به روبرو و به ثانیهشماری است که زمان رسیدن سبز را خبر میدهد، عجله برای رسیدن به خانه و بهپایان بردن یکروز تا فردا بعد از خواب خوش، چه پیشآید و چه برنامهای پیشرو باشد.
دختری به ماشینم نزدیک میشود، با دستهای سیدی، شیشه پایین است، عطر گل بهمشامم نمیرسد، سرما را با بچهها شریک شدهام، دخترک میگوید:
انواع فیلم، بهرنگ ارغوان، پسر آدم دختر حوا، افراطیها….. فقط پانصد تومن،
فقط نگاهش میکنم که چطور لب پایینیش از سرما میلرزد و نواهای خارج شده از دهانش را زیر و بم میبخشد.
پسرکی هم آنطرف، ایستاده و دستههای نرگس را بهطرفم دراز میکند، گلهایی که آرام آرام پژمرده شدهاند، از بس بیخشان را محکم با ساقه خودشان گره زدهاند، احساس خفگی میکنم.
روی تابلوی بزرگ مقابلم نوشتهای رد میشود، آغاز اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها، مبارک باد، ثانیه شمار چراغ خطر چهار راه تازه به ۴۰ رسیده و من تازه به علت گرانی بنزین پی بردهام و به این فکر میکنم که آیا فردا شب چند نفر از این بچهها را کنار خیابان نخواهم دید، آیا آن پسر بچه یتیمی که ایرانی است،میتواند سقفی بالای سرش ببیند و به مدرسه برود! آیا بازهم اتومبیلهای پلاک قرمز بدون دغدغه بنزینی که میسوزد، برای رتق و فتق امور مردم در خیابانها تردد میکنند، امسال کارانه و عیدی و پاداش مدیر فلان اداره چقدر اضافهتر از کارمندان شرکتی و رسمی همان اداره خواهد بود؟ آیا نظافتچی اداره ….. حقوق سیصد هزار تومانیاش به سه میلیونی که مدیرعامل همان اداره در پایان هر ماه بیدغدغه و تنها بهعنوان حقوق دریافت میکند، خواهد رسید؟
آیا….. صدای بوقهای ممتد خودروهایی که با دیدن چراغ سبز روشن شدهاند و آماده حرکت بهسوی جلو هستند، از ژرفنای خیال یارانهها خارجم میکند، اما همچنان چشمم مسیر یارانهها را دنبال میکند تا بدانم به کدام جیب سرازیر خواهد شد.
محمد تقی فاضل میبدی
سیمای جمهوری اسلامی ایران در ایام محرم امسال برنامه هایی را به عنوان عزاداری، چه در قالب سخنرانی و چه در هیات سینه زنی، به نمایش گذاشت که هر صاحب خردی را در تاسف فرو برد. یعنی مظلومیتی مضاعف به دست یک رسانه شیعی بر حسین(ع) و یارانش هموار ساخت. چرا که دفاع بیخردانه از هجوم و حمله بی رحمانه زهرآگین تر است. دراین جا مناسب دیدم مطلبی را حضور متولیان این رسانه تقدیم دارم.
عالمانی که در تحلیل جریان عاشورا سخن گفته و یا قلم زده اند ، هر کدام آن را از زاویه های گوناگون مورد مداقه قرار داده اند؛ یکی حرکت امام حسین را از آغاز تا انجام برای تشکیل حکومت می داند و گواه او نامه های پی در پی مردم کوفه برای بیعت و برقراری حکومت است. پژوهشگری مانند آیت الله صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید به این باور دست یافته است. دیگری حرکت حسین(ع) را اسوه و الگو برای شهادت طلبی می داند تا به این وسیله مردم در برابر حاکمان فاسد شورش کرده و آن را رسوا نمایند. مرحوم دکتر شریعتی در کتاب شهادت این ایده را پی گرفته و برمی گزیند. و عالمی چون شهید مطهری عمده هدف امام حسین را امر به معروف و نهی از منکر می داند تا به این وسیله بر همگان بقبولاند که باید ماده فساد در جامعه ریشه کن شود و تعالیم راستین قرآن و اسلام، که به دست حکومتهای به ظاهر دینی منحرف شده است، به جامعه باز گردد. در کنار این سه نظر، سخن اخیر دکتر عبدالکریم سروش است که علاوه بر اینکه عزاداری شیعیان در تاریخ را برای کسب هویت شیعی می داند، حرکت امام حسین (نه قیام و یا انقلاب) را برای مبارزه با حکومت فاسد اموی دانسته و در نهایت، عاشقانه مرگ با عزت را از تسلیم شدن با ذلت ترجیح می دهد. در برابر این دیدگاهها نظر دیگری وجود دارد که تمام جریان عاشورا را به این سمت سوق می دهد که شهادت امام حسین برای بخشش گناهان شیعیان و ثواب بیشتر در گریستن بر آن جریان است و هر چه بیشتر در این راه گریسته شود و پرچم شعایر برافراشته گردد، حسینی تر است؛ نظری که پاره ای سنت گرایان شیعی وبرخی مداحان حسینی عملأ در این سالها دررسانه های ملی آن را دنبال می کنند. این نظر برخاسته از این تفکر است که حرکت امام حسین جریانی کاملا آسمانی و خارج ازعقل بشر و دست نیافتنی است. و این تکلیف تنها متوجه امام حسین بوده و او تنها خود می دانسته چه می کند.
در میان نظرهای یاد شده – غیر از نگاه اخیر که یک نگاه عقل گریز و یا عقل ستیز است، و روایات مجعول و نادرستی در کنار آن وجود دارد و مرحوم شهید مطهری در ابطال این نظر در کتاب تحریفهای عاشورا آن را به نقد و بررسی گذاشت – درچهار نظر اول یعنی: تشکیل حکومت، الگو برای شهادت طلبی و رسوا کردن فاسدان، امر به معروف و نهی از منکر و کسب هویت و اختیار مرگ با عزت، نکته مشترکی که در آن آشکار است، الگو بودن امام حسین برای همه دورانها و نفی سکوت و بی تفاوتی پیروان او در برابر مفاسد اجتماعی و سیاسی است. یعنی تمام حرکات و کلمات امام حسین این نکته را به ما می آموزاند که انسان در برابر ستمهایی که بر بشر می رود نباید مهر سکوت بر لب گزیند. اصل امر به معروف و نهی از منکر که از اصول مسلم قرآن و اسلام است، و به فرموده امام علی(ع) ترک آن تسلط اشرار است، گواه این معناست. شاید بزرگترین منکری که در حکومت امویان صورت گرفت و حرکت امام حسین از آنجا آغاز شد، عهدشکنی معاویه بود. معاویه در عهدنامه خود با امام حسن (ع) ، حکومت بعد از خود را به عهده مردم گذاشته بود، اما فرزند خود یزید را بر خلاف عهدی که بسته بود، ولیعهد خود ساخت و جامعه اسلامی را گرفتار نظام سلطنتی و موروثی کرد. روشن است که نظام سلطنتی در برابر هیچ کس وهیچ نهادی پاسخگو نیست، خودسر است، دیکتاتوری می کند، حلال و حرام خدا را جا به جا می کند. منتقدین خود را بر نمی تابد و در نهایت دین خدا را بازیچه و ابزار سیاست می کند. طبیعی است انسانی که در مکتب اسلام تربیت یافته و حقیقت و ادب و آیین خود را از پیامبر (ص) و علی (ع) برگرفته است، نمی تواند در برابر نظامهای خودسر بی تفاوت باشد. در این جا اگر امام حسین به دنبال تشکیل حکومت بوده که آقای صالحی این نظر را تاریخی می داند ، حکومت منظور او تحقق عدالت اجتماعی و نفی هر گونه ستم و حق کشی در جامعه بوده است.
واضح است اگر امام حسین (ع) تشکیل حکومت می داد ، روشی را دنبال می کرد که پیامبر(ص) و پدرش علی(ع) آن را مبنا قرار داد. یعنی نفی هر گونه بی عدالتی، انحصارگری، و از آن مهمتر احیای حق آزادی، حفظ عزت و کرامت آدمی و حفظ حقوق انسان به عنوان انسان. اما دریغ و درد این که در این سالها برخی مبلغان و مداحان با کمک برخی رسانه ها نگاه های علمی و عقلی و تاریخی را منسوخ و مغلوب اوهام و خرافات کرده و تاسف بیشتر اینکه برخی از عالمان و بالاخص مراجع دراینجا سکوت برگزیده اند.
تحریف و تخدیر تاریخ که به دست کاتبان اموی و عباسی صورت گرفت، چرا در این روزگار در برابر چشم جهانیان از طریق آنتن های رسانه ای باید استمرار یابد. اگر نگاه ما به حرکت امام حسین نگاه غیبی و شفاعت گونه باشد، یعنی امام از طریق علمی که تنها در انحصار او بوده این راه را برگزیده و جریان عاشورا یک جریان اسطوره ای، غیبی و منحصر به شخص امام حسین بوده است و نتیجه آن گریستن بر حسین (ع) و آرزوی شفاعت کردن برای روز واپسین و موضع گرفتن در برابر مکاتب غیر شیعی و فاقد الگو بودن برای جهان امروز دانستن است. به نظر می رسد این نگاهی است که در رسانه های رسمی، به ویژه در محرم سال جاری، دنبال می شد. هیئت های عزاداری با اشعار غالبأ بی معنا دراین چند روز متوالیا در برابر چشم جهانیان به نمایش گذاشته می شد و کمترین تحلیل علمی و تاریخی که برای نسل امروز به کار آید ، شنیده نمی شد. چرا و چه کسانی این برنامه های عقل گریز و احیانأ عقل ستیز را دنبال می کنند؟ پاسخ آن دشوار است. امام حسینی که با نگاه عقلی و تحلیلی و تاریخی میتواند در محافل علمی دنیا به عنوان مدافع حقوق انسان قابل دفاع باشد، اما به گونه ای به تبلیغ و تماشا گذاشتند که جز در میان عده ای عوام قابل دفاع نیست. ما اگر نتوانیم این حرکت مهم تاریخ را برای بشر امروز درست تعریف کنیم، میان این پاکبازان تاریخ و نسل امروز فاصله افکنده و امامان شیعی را از عینیت جامعه جدا کرده ایم و هویت دینی خود را باخته ایم. چرا که هویت اسلامی و اخلاقی ما در ارتباط با الگوهایی شکل می گیرد که در جهان امروز به کار آید و با اتکا به آن الگوها از حقوق آدمیان دفاع شود. انسانهای در بند دیو استبداد درونی و برونی با توجه به آن الگوها می توانند رهایی پیدا کنند. در پناه اینان هر کسی آزادانه، آیین و اندیشه خود را اظهار نماید. پایه های اخلاق مستحکم و روابط آدمیان محترم شود. گریستن تنها بر امام حسین (ع) و پخش برنامه های دور از تعقل، برای نسل سرگشته امروز گره فرو بسته ای را نخواهد گشود. اگر دین و مسایل آن در زندگی بشر به کار نیاید، در آخرت نیز به چه کار خواهد بود؟ زندگی دینی یعنی زندگی اخلاقی، معنوی، برخورداری از آزادی درون و برون و خلاصه به فرموده پیامبر(ص): این که مسلمان از دست و زبان مسلمانی دیگر در امان باشد.
در جامعه حسینی اگر صدای مظلومی برآید و ظالمی در برابر آن مجازات نگردد، بدانیم که راه و رسم حسین در محاق اوهام و خرافات فرو خفته و تنها شعار است که مانده است.دراین جا لازم می دانم سخنان پرشوری که امام حسین (ع) در سالهاى پایانى عمر معاویه، در حضور جمع زیادی از صحابه و تابعین در منا، براى آگاه کردن و بر انگیختن آدمیان و برآشفتن نخبگان و عالمان علیه ناهنجاری ، زورگویى و افزون طلبى امویان، ایراد کرده است، به ویژه بخشى از آن خطابه بزرگ که فقهای زمانه را به خاطر تحمل ستمگرى ها و ناروایى ها مورد سرزنش قرار مى دهد، بازگو کنم.
«اگر شما بر آنها شکیبایی پیشه می کردی و در راه خدا پایدارى می نمودی، زمام امور خدا به شما باز میگشت و به دست شما اجرا میشد ، ولى شما ستمگران را در مقام خویش جاى دادید و امور حکومت خدا را به آنان واگذاردید، در حالی که آنها به نیرنگ و شبهه کار مى کنند و به سوى شهوت ها به پیش مى تازند،شما براى فرار از مرگ و خوش گذرانى دردنیا آنان را این چنین مسلط کرده اید. دنیایى که از شما جدا خواهد شد. ناتوانان را در چنگ آنها انداختید تا برخى را برده و مقهور خویش سازند و گروهى را براى لقمه نانى مغلوب نمایند. مملکت و نظام را بر طبق اندیشه و نظر خود، زیر و رو کنند و رسوایى وهوسرانى را بر خویش هموار سازند، پیروى از اشرار و بى پروایى بر خداى جبّار را پیشه خود کنند و در هر شهر و دیاری سخنورى چیره دست بر فراز منبر بر آرند، پس همه ثروتها و سرزمین ها زیر پاى آنان و دستشان در بر آن خوان یغما باز است. و مردم همه در اختیار ایشانند و دستى که بر سر آنان فرو کوبند، دفاع نتوانند. برخى زورگو و کینه توزند و بر ناتوانان به سختى یورش برند. و برخى فرمانروایى هستند که به مبدأ و معاد اعتقاد ندارند.
شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که زمین در تصرف مردى دغل و ستمکار و مالیات بگیرى نابکار (معاویه) است، و حاکمى است بر مؤمنان که نسبت به آنها مهربانى ندارد و خدا در آنچه ما برای آن درگیر هستیم حاکم باد و او به حکم خود در این درگیرى قضاوت کند.
بار خدایا! تو خود مى دانى که آنچه از سوى ما اظهار شده براى رقابت در سلطنت نیست و به خاطر دنیاطلبى نیز نمى باشد. بلکه به این خاطر است تا دین تو را برپا ببینیم و سرزمینهاى تو را اصلاح نمائیم، و بندگان ستمدیده تو را آسوده گردانیم و به واجبات و روش احکام تو عمل شود.» (تحف العقول ص۱۳۷-۱۳۹).
منبع: وبلاگ نگاشتهها
کلمه – آل طاها: مراجع عظامی که مخاطب نوشته های حسین شریعتمداری هستند، «بایـد» از آن تلقی خدمت داشته باشند. این اولین فتوای حسین شریعتمداری برای مراجع عظام تقلید است. مراجعی هم بنا به فتوای دوم آقای شریعتمداری «بعضی از آنها نه محترم اند و نه مرجع». فتوای سوم هم مربوط به رفتار آن هاست. گروهی از مراجع هم که برادر حسین فقط و فقط آنها را محترم و مرجع می داند، «نبایــد» در «پذیرش و ملاقات با خانواده زندانیان» به گونه ای رفتار کنند که تصور حمایت از فتنه را به ذهن مخاطبان بکشاند.
آنچه آمد، تنها گوشه هایی از نوشته ی حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان – اول دی ماه ۸۹ – است. نوشته ای که به ملاقات های خانواده ی زندانیان با مراجع پرداخته است و نویسنده با ابراز نگرانی از «نتایج این دیدارها»به کرات برای مراجع تقلید، تعیین «تکلیف» کرده و از فرط هراس به هتاکی روی آورده و حتی در جایی گفته است «چرا برخی از مراجع عظام و محترم – فقط برخی از آنها که محترمند و نه برخی دیگر که نه مرجع هستند و نه قابل احترام – وارد این بازی شده و در این بازی دشمن ساخته، چه بخواهند و چه نخواهند، آب به آسیاب دشمنان اسلام ریخته اند؟!»
این نخستین باری نیست که کسانی چون حسین شریعتمداری با «پشتوانه ی قدرت»، جرات هتاکی می یابند و به ساحت علمای دین می تازند. هنوز چند روز از سخنان اسفندیار رحیم مشایی، نگذشته است که «نفهمیدن موسیقی و سخنان خود» را به گروهی از مراجع نسبت داده بود و البته او نیز قبل از هر چیز، تکلیف مخاطب را تعیین کرده بود و گفته بود: «مبادا بگویند کفر می گوید.» به شباهت استدلال های این دو نفر و نوع مواجهه با مراجع دقت کنید. هر دو چیزی را می فهمند که مراجع نمی فهمند و هر دو پیشاپیش بر شعور مخاطب تکلیف می نویسند. گویا دین زدایی تنها به عملکرد آقایان ختم نمی شود و نوبت به ریشه ها رسیده است. زیرا دینی که مانع قدرت آقایان باشد و ماندن آن ها در قدرت را توجیه نکند، لازم است مهار شود.
مستی قدرت اینان را چنان غافل کرده است که گویی بی خبرند که سنت افتاء و وجود مراجع تقلید از برکات دین اسلام است و قرن هاست که مردانی خداترس و مردم دوست، با اقتدا به همین سنت حسنه زندگی خود را وقف اسلام و مردم کرده اند و ارتباط میان نیازهای مردمی و روش های دینی را پویا و زنده نگه داشته اند. این مردان دین – که جهان هیچ گاه از وجود آنها خالی نیست و خالی مباد – بنا به همین رسالت تاریخی، همواره پایگاه مراجعه ی مردم بوده اند و درهای خانه ی آن ها همواره بر روی همه باز است.
کسانی که سرکشی ارباب قدرت را در مقابل مراجع تقلید ندیده اند و احیاناً اعتقادی ندارند و شاید بعید می دانند، با مطالعه ای کوتاه در رفتار و گفتار حسین شریعتمداری و اسفندیار رحیم مشایی می توانند به این باور برسند که رویارویی ارباب قدرت و علمای دین، یک رویارویی بالقوه است و هر لحظه که قدرت مطلقه خود را در خطر ببیند و هر جا که دین، قدرت را به فساد گرفتار بداند، به فعلیت خواهد رسید. افعال و گفتار این دو نفر، شاهدی گویا و زنده بر این حقیقت تاریخی اند و در آخرین نمونه، سرکشی ارباب قدرت، کار را به جایی رسانده است که آقای شریعتمداری تلویحاً از مراجع تقلید خواسته است در خانه ی خود را به روی مردم ببندند و پل ارتباط با مردم را محدود کنند؛ مبادا دق الباب خانه ی مرجعیت، خواب ارباب قدرت را آشفته تر کند.
پیشاپیش معلوم است که تکلیفِ قدرت مدار شریعتمداری، آبی به آسیاب کسی نخواهد ریخت و جز آبرویی از او نخواهد برد و این تنها حسین شریعتمداری است که باید تکلیف خود را بداند و بداند که اگر از مراجعه ی خانواده های زندانیان به بیوت مراجع ترسیده است و درهای باز خانه های مراجع او را عصبانی کرده است – که بازجویان این یکی را نمی توانند ببندند – دلیلی ندارد ترس و خشم خود را به حساب مراجع عظام بنویسد و درس نخوانده و مکتب نرفته برای آن ها تعیین تکیف کند. قرار نیست کسی از عصبانیت و خشم برادر حسین تلقی «خدمت» داشته باشد، مراجع تقلید که جای خود دارند. برادر حسین، اگر اوهام فتنه او را تنها نمی گذارد و زیاده ترسیده است و احساس خطر می کند و گمان می برد که مظلوم واقع شده است، بهتر است او نیز به همین سنت حسنه اقتدا کند و مودبانه به خانه ی مراجع برود و داد بخواهد و طلبِ تکلیف کند. شاید تکلیف پذیری ِ ارباب قدرت کار همه را آسان تر کند.
برای دریافت شماره ۱۱ روزنامه اینترنتی قلم سبز اینجا را کلیک کنید.
نائب رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس گفت: در جریان تصویب قانون هدفمندی یارانه ها مجلس می خواست آسیبی به مردم وارد نشود و به همین دلیل فکر می کنیم شیب کنونی اجرای هدفمندی یارانه ها تند است.
محمد رضا تابش در گفت وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سوال که آیا نحوه اجرای کنونی قانون هدفمندی یارانه ها، تناسبی با قانون تصویب شده دارد، اظهار داشت: برای تصمیم دولت شاید بتوان توجیه قانونی داشته باشیم چون قانون اعلام کرده قانون ظرف ۵ سال اجرا شود. دولت تلقی اش این است که امسال یک سال از آن ۵ سال متوالی در واقع یک سال نیست بلکه چند ماه است.
وی با اشاره به بحث های فراوان مجلس برای جلوگیری از تورم طی اجرای این قانون، گفت:مجلس در آن زمان هم می خواست آسیبی به مردم وارد نشود ولی ما فکر می کنیم شیب کنونی اجرای هدفمندی، شیب تندی است.
نماینده اردکان با اشاره به نشست چندی قبل اعضای کمیسیون ویژه با نماینگان دولت گفت: در آن نشست هم دو دغدغه داشتیم. یکی اینکه شیب اجرای این قانون تند باشد و از این جهت مردم آسیب ببینند و دوم اینکه با افزایش قیمت ها درآمدهایی که دولت پیش بینی کرده، محقق نشود و آن وقت یارانه نقدی را پرداخت شده است ولی سهم تولید، صنعت و کشاورزی ما لطمه ببیند.
تابش با بیان اینکه سرمایه ما مردم هستند، خاطر نشان کرد: مخصوصا در موقعیت فعلی که مواجه با تهدیدهای خارجی هستیم و بدخواهی دشمنان نظام قوت گرفته است ما باید جبهه داخلی مان خیلی قوی باشد تا فشاری بر مردم وارد نشود.
نائب رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول تصریح کرد: از ابتدا هم مشی این بوده است که در تصمیات اساسی در عین اینکه منتقد هستیم از دولت حمایت می کنیم ولی در هر صورت ما نماینده مردم هستیم و مردم توقعاتی دارند که باید برآورده شود. در اجرای این قانون نباید آسیبی به مردم وارد شود و اگر لازم باشد نظراتمان را اعلام می کنیم.
هر چه از اولین روزی که حق برداشت یارانه های نقدی اعلام شد می گذرد بر صف های جلوی خودپرداز بانک هاافزوده می شود. امروز (چهارشنبه) نیز این روند ادامه دارد و نه تنها بر صف های جلوی خودپردازها اضافه شده بلکه صف هایی نیز در داخل شعب بانک ها تشکیل شده است. البته بخشی از شلوغی های امروز بانک ها به پایان هفته جاری باز می گردد که موعد برداشتهای حقوق آخر ماه کارمندان و کارگران هم هست اما به طور حتم بخشی از آن به برداشت یارانه ها از حساب افراد مربوط است.
به نوشته خبرآنلاین، افزایش تمایل افراد برای دریافت یارانه ها در حالی صورت می گیرد که احمدی نژاد در شب اعلام اجرای قانون هدفمندی یارانه ها از مردم خواست که عجله ای برای برداشت یارانه ها نکنند. با این حال افراد از هر لحظه ای برای برداشت یارانه های موجود در حسابشان استفاده می کنند. نتیجه چنین اقدام هیجانی تشکیل صف های طولانی جلوی خوپردازها و داخل شعب بانک ها، اتلاف زمان و به ویژه عدم ارائه خدمات مناسب تر به مشتریاخواهد بود.
این عامل در عمل به زیان مردم خواهد شد چرا که غالبا به تمام شدن پول دستگاه، قطعی شتاب، خرابی دستگاه و انواع و اقسام پیام هایی که بیانگر عدم ارایه خدمات توسط دستگاه است، منجر می شود. عواملی که این روزها به دلیل فشار مضاعف بر سیستم ها افزوده شده است و آماده باش بانک مرکزی نیز نمی تواند از بروز چنین مشکلاتی در سیستم های خودپرداز جلوگیری کند.
ابهام در فرضیه وزیر اقتصاد
فردای اعلام اجرای قانون هدفمندی یارانه ها وزیر اقتصاد اعلام کرد تنها نیم درصد افراد یارانه های خود را برداشت کرده اند در حالی که مسوولان بانک مرکزی از وجود چنین آماری اظهار بی اطلاعی کرده و گفتند هنوز آمار مربوط به دریافت یارانه ها جمع آوری نشده و برای اظهار نظر در این زمینه زود است.
با این حال در تعبیر این رفتار افراد که کارشناسان اقتصادی آن را عقلایی نمی دانند می توان گفت نخستین عاملی که افراد را به بانک ها کشانده نیاز مالی است. مهدی تقوی در این باره می گوید: این گروه از افراد که پیش از هر گروهی اقدام به برداشت یارانه نقدی خود کرده اند لابد نیاز شدید به پول دارند والا این رفتار توجیه منطقی ندارد. یعنی برخی از آنها به دلیل نداشتن وضعیت اقتصادی مناسب به برداشت وجوه حاصل از یارانه ها روی آورده اند یا این که برخی از این افراد از نظر شغلی در وضعیت مناسبی نیستند و به همین دلیل از هم اکنون نیاز به پول دارند.
در کنار این گروه، دسته دیگری از افراد قرار دارند که هنوز به یارانه های موجود در حسابشان دست نزده اند. تقوی در خصوص این افراد هم می گوید: اینها یا تدبیر اقتصادی بالاتری دارند یا افرادی هستند که نسبت به گروه نخست در شرایط اقتصادی بهتری قرار دارند و به همین دلیل نیازی به برداشت وجوه حاصل از یارانه ها را در خود نمی بینند.
پیش تر وزیر اقتصاد و یکی از معاونانش به مردم توصیه کرده بودند با وجوه دریافتی از دولت به ازای حذف یارانه ها، کالاهای سرمایه ای و بادوام خریداری کرده یا این که آن را در بورس سرمایه گذاری کنند. گویا رفع نیازهای سرکوب شده افراد کم درآمد نگذاشته که آنها به خرید کالاهای سرمایه ای و سرمایه گذاری در بورس بیاندیشند. حتی آنها به انباشت پول ها در حساب خود نیز رضایت نداده اند. وجوهی که شبکه بانکی در صورت انباشت آنها در حساب افراد وعده پرداخت سود بالاتری به آنها داده بود.
با این همه برخی مشقت یافتن خودپردازهای فعال و ایستادن در صف های طولانی حتی در شب یلدا را به جان خریده اند.
جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در پیامی به حجتالاسلام احمد منتظری، سالروز درگذشت پدر ایشان، مرحوم آیتالله حسینعلی منتظری را تسلیت گفتند.
متن این پیام که از زندان اوین برای کلمه ارسال شده، بدین شرح است:
حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج احمد منتظری
نخستین سالروز درگذشت فقیه عالی قدر و مرجع تقلید آزاده و حامی همیشگی حقوق زندانیان و مظلومان، حضرت آیت الله العظمی منتظری را به جنابعالی و خانواده معزز ایشان تسلیت عرض کرده و علو درجات آن فقید سعید را از درگاه احدیت خواستاریم.
جمعی از زندانیان بند ۳۵۰
رئیس کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی در سومین سمینار دانه های روغنی و روغنهای خوراکی گفت: ما باید دیوار تعرفه ای واردات را به سمت دانه سویا سوق دهیم تا به سمت کنجاله سویا و روغن خام نرود.
به گزارش مهر، ابوالحسن خلیلی افزود: از سال ۸۰ تا ۸۶ روند رشد دانه های روغنی مطلوب بود اما در سه سال گذشته این روند رو به کاهش بوده و امسال نیز خشکسالی و بی برنامگی مسئولان این مشکلات را افزایش داده است.
وی گفت: بی توجهی به تعرفه پلکانی در کشور منجر به واردات محصول نهایی شده است که تداوم این سیاست و طرح هدفمندی یارانه ها ثبات نرخ ارز نگرانیهای بیشتری را در این حوزه به وجود می آورد.
خلیلی افزود: میانگین ۵ ساله روغن خام و کنجاله نشان می دهد که ۳ میلیون تن نیاز صنعت مرغداری به کنجاله است و کارخانجات روغن نباتی هم نیاز به روغن خام دارند که حدود یک میلیون تن دانه روغنی برای این منظور وارد می شود.
وی خاطر نشان کرد: این بی توجهی در واردات دانه کنجاله و روغن و بی برنامگی در توسعه و کشت دانه های روغنی باعث شده که بیش از ۱۷ میلیون دلار ارزش افزوده از کشور خارج شود.
خلیلی ادامه داد: تعطیلی کارخانجات، بی ثباتی اشتغال در این حوزه و عدم توسعه کشت دانه های روغنی از نتایج تصمیم گیریهای نادرست در کشور است.
وی گفت: از سال ۸۲ تا سال ۸۸ روند شاخص قیمت کالا و خدمات رو به افزایش بوده اما این روند در قیمت روغن نباتی ثابت یا بعضا کاهش داشته است که در هیچ کالای دیگری این نقش آفرینی بخش خصوصی را در تنظیم بازار نمی بینیم.
رئیس کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی با اشاره به کیفیت تولید روغن نباتی در کشور، افزود: در یک دهه اخیر گامهای بلندی در کیفیت روغن نباتی برداشته شد که روند تولید، توزیع و مصرف روغن مایع افزایش یافته به طوری که در کشور از ۵ تا ۱۰ درصد به ۵۰ درصد تولید رسیده است.
خلیلی در خصوص ترانس در روغن جامد گفت: در گذشته ۳۰ درصد ترانس در روغن جامد وجود داشت که امسال این رقم به ۷ درصد می رسد، ضمن اینکه پیش بینی می شود در سال ۹۰ تولید روغن نیمه جامد با حداکثر ۵ درصد ترانس انجام شود.
برخلاف ادعای محمود احمدی نژاد مبنی بر تصمیم دولت برای افزایش کیفیت نان و کاهش ضایعات نان در کشور ، سازمان تعزیرات حکومتی مصوبه ای به تصویب رسانده است که برمبنای آن هیچ نانوایی ، حتی نانوایی های آزاد پز نیز امکان استفاده از روغن ، خمیر مایه ، زردچوبه، کنجد و … را در نان نخواهند داشت .
با توجه به این مصوبه سازمان تعزیرات مبنی بر یکسان سازی قیمت نانوایی های آزاد پز و دولتی، که شب گذشته از تلویزیون اعلام شد ، کیفیت نان به جای آنکه افزایش یابد ، کاهش خواهد یافت.
حتی گفته می شود سازمان تعزیرات حکومتی، در برخی شهرها با نانوایی های آزاد پزی که نان با کیفیت به قیمت سابق عرضه کنند، برخورد خواهد کرد.
به گزارش جرس این تصمیم دولت در راستای نزدیک کردن قیمت نانوایی های آزاد و دولتی و در حمایت از نانوایی های دولتی است که با کیفیت پایین نان توانرقابت با نان های باکیفیت آزادپز را نخواهند داشت.
بنا بر مصوبه دولت، قیمت نان های دولتی تا دو و نیم برابر افزایش و قیمت نان های آزادپز تا ۴۵درصد کاهش می یابد.
هم اکنون قیمت آرد نول (٢٣درصد) آزاد کارخانه های غیر دولتی تولید آرد هر کیسه ۴٠ کیلیویی بین ۱٨٢٠٠ تا ۱٨٨٠٠ است و طبق مصوبه دولت قرار است آرد دولتی با کیفیت بسیار پایین تر (۱٨ درصد) به قیمت هر کیسه ای ۱٢٠٠٠ تومان به همه نانوایی ها اعم از دولتی یا آزاد پز داده شود.
این کاهش قیمت آرد، کاهشی معادل ٣۵ تومان در هر نان بربری آزاد و حدود ۴٠ تومان در هر نان سنگک آزاد و به همین میزان افزایش قیمت برای نانوایی های دولتی ایجاد می کند. در حالی که دولت قصد دارد قیمت نان دولتی را تا دو و نیم برابر افزایش دهد و قیمت نان آزاد را تا ۴٠ درصد کاهش دهد ، امری که به طور طبیعی منجر به کاهش شدید کیفیت نان می شود.
این گزارش همچنین حاکیست علی رغم ادعای دولت مبنی بر تصمیم دولت برای رقابتی شدن بازار نان و افزایش کیفیت آن، با این تصمیم دولت نانوایی های آزادپز که نان با کیفیت تولید می کنند و کارخانه های تولید آرد غیر دولتی از عرصه رقابت حذف خواهند شد و همه بازار نان و آرد در اختیار دولت قرار خواهد گرفت و دولت با انحصاری کردن بازار نان و آرد ابزاری برای کنترل بیشتر جامعه از طریق نان در اختیار خواهد گرفت.
مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل که مدتی است به زندان بهبهان تبعید شده است، در نامهای با ابراز تاسف از برخورد خشونتآمیز پلیس انگلیس با دانشجویان معترض، با جنبش دانشجویان اروپا اعلام همبستگی کرده است.
به گزارش جرس، این عضو شورای دفاع از حق تحصیل خطاب به دانشجویان اروپایی مینویسد: ما دانشجویان ایران سالهاست با آنچه که برای شما رخ داده دست به گریبانیم. همیشه تنها مانده ایم و سختترین مصائب نصیبمان گشته است. هیچ کس جز ما نمیتواند شما را درک کند.
مجید دری از ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ بازداشت شد و در دادگاه به شش سال و نیم حبس در تبعید ( شهر بهبهان ) محکوم شده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
و دانشجو چون ناقوسی خواب را بر خواب زدگان پریشان سازد ….
سلام بر دانشجویان فرانسه.سلام بر دانشجویان آلمان.سلام بر دانشجویان بریتانیا سلام بر دانشجویان ایتالیا.سلام بر دانشجویان یونان و سلامی بر تمام دانشجویان دنیا.
انگار بر جبین ما دانشجویان حک شده است که بزنندمان، که اعتراضمان را با خشونت پاسخ گویند و پلیس ضد شورش دست در دست حکومت به مظلوم نمایی بپردازد. انگار این نیروی آوانگارد وظیفه ای را بر عهده گرفته که بر آن میداردش تا در برابر هر ستمی که بر جامعه تحمیل می شود بایستد و نترسد و بگوید و بجنگ و حتی اگر تنها ماند و کتک خورد و به زندان افتاد و متهم شد،باز صدایش را در گلو نگه ندارد و و چون ناقوسی خواب را بر خواب زدگان پریشان سازد.انگار بر تارک هر حکومتی نوشته شده که سرکوب دانشگاه و دانشجو پایداری می آورد،ثبات می آورد و این یعنی ماندن و کوچکترین حرکتها را با سختترین برخوردها پاسخ میدهند و انگار دانشجو با علم به تمامی این انارها،با تمامی تهدیدها و تحقیرها و تبعیدها و زندانها،تن به هیچ ظلمی نمی دهد که در کنار ظلم مادن،مایه ننگ است برایش و جز خواری حاصل دیگری ندارد و دانشجو بودنش در گرو اعتراضیست که فریادش میکند و چون پتکی بر سر تمامیت خواهان فرو می آورد.
ما دانشجویان ایران سالهاست با آنچه که برای شما رخ داده دست به گریبانیم.همیشه تنها مانده ایم و سختترین مصائب نصیبمان گشته است.هیچ کس جز ما نمیتواند شما را درک کند؛شما در مقابل افزایش شهریه اعتراض کردید و چنین و چنانتان کردند و ما در برابر سلب ادامه تحصیلمان که اینجا گویی امتیاز است و نه حق.شما در کنار مردمتان در برابر حکومت که افزایش سن بازنشستگی و…. را تحمیل می کرد ایستادید و ما در ابتدایی ترین حقوقمان که همانا برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم بود،آنهم از بین کسانیکه حکومت انتخابشان کرده بود!و این امر خود نقض هر گونه انتخاب آزادی است.شما در برابر تغییر سیاستهای آموزشی قد علم کردید و ما سالهاست که به این امر اعتراض داریم و بارها به نحوه انتصاب روسای دانشگاهها اعتراض کرده ایم که البته حاصلی جز طرد و محرومیت از تحصیل نداشته است.و طرفه آنکه اکنون زمزمه تغییر رشته های دانشگاهها را سر داده اند وفلسفه و علوم اجتماعی و سایر رشته های علوم انسانی را زائد میشمارند و در صدد حذفش از دانشگاهند و اگر بگویم وزیر علوم کشور میگوید دانشگاه را با خاک یکسان میکنیم و اینگونه برای معترضین خط و نشان میکشند،آه از نهادتان بر خواهد آمد.بی گمان این گفته ها درددلی است با شما که اکنون میفهمید که ما چه ها کشیده ایم.آنسان که ما با گوشت و پوست فمهیدیمتان.
درود بر شرفتان که تن ندادید به حکومت و حکومت مداران. که این مشخصه و مرز بین دانشجو و غیر دانشجوست. بگذارید نگویم آنگاه که سر و صورت خونینتان را دیدم،و ضربت باتوم و مشت و لگد را که پیس بر پیکرتان فرود میآورد، چه دردناک بود وسهمگین.چه تاسف برانگیز بود آنگاه که شورشی خواندندتان و پلیس پس از ارتکاب این اعمال،به مظلوم نمایی پرداخت و زخمیهای خود را ،نه جای ضرب باتوم بر بدن شما و سر شکسته تان را.درود بر یکایکتان.
حال من بعنوان دانشجویی که در ایرانم و البته به جرم دفاع از حق تحصیل در زندان و تبعید بسر میبرم،بعنوان قطره ای از دریای خروشان جنبش دانشجویی ایران و صدایی از فریادهای آنان،و با اجازه دوستانم که در زندانند و با توجه به این امر که آنان را همراه خود و شما میدانم و میدانم که آنها هم حرفی جز این ندارند،از حرکتتان،از اعتراضتان و از جنبشتان اعلام حمایت میکنم و همصدا با شما به دولتمردان میخروشم.
بی گفتگو اگر کاری بیش از این میتوانستم میکردم اما همین اندازه را پذیرا باشید
درود و سلام بر شرف یکایکتان و سلام بر همه تان.
بامید روزی که هیچ اعتراضی با باتوم و پلیس پاسخ داده نشود.
زنده باد آزادی
مجید دری
دانشجوی تبعیدی به زندان بهبهان
نماینده بجنورد در نطق میان دستور امروز خود در مجلس، از اجرایی نشدن مصوبات سفرهای استانی گلایه کرد و گفت: امیدواریم قبل از استیضاح وزیر نیرو، ایشان اهتمام لازم را برای اجرای مصوبات استانی انجام دهند. چون برنامه ریزی صحیح و اراده جدی در وزارت نیرو وجود ندارد.
به نوشته خبر آنلاین، موسی الرضا ثروتی که عضو فراکسیون اصولگرایان است، در نطق خود با اشاره به اینکه کل منابع بانکی استان خراسان شمالی ۶۰۰میلیارد تومان است، ادامه داد: با هدفمندسازی یارانه ها ۸۰۰ میلیارد تومان در بانکها مراوده میشود که باعث امیدواری است.
وی افزود: امیدوارم توسعه متوازن مناطق در برنامه پنجم محقق شود تا استانهای کمتر توسعه یافته شکاف ۳۰ساله خود را با شهرهای توسعه یافته رفع کنند. چون وضعیت موجود در شان دولت و نظام نیست. امیدوارم که عقب افتادگیها در بودجه ۹۰ جبران شود.
سایت آفتاب از تجمع اعتراضی رانندگان تاکسی فرودگاه امام و کارکنان مخابرات تهران خبر داد و نوشت:
حدود ۱۵۰ نفر از شرکت مخابرات تهران در اعتراض به کاهش محسوس حقوق ماهیانه خود تجمع کردهاند.
کارکنان شرکت مخابرات تهران جلوی ساختمان شاهد، در پی واگذاری این شرکت به بخش خصوصی و تغییرات شدید در فیش حقوقی خود به این روند معترض هستند
آئیننامه جدید حقوق کارکنان مخابرات که تحصیلات پائین دارند را تغییر داده و برخلاف روال سابق حقوق ماهیانه را به پائینترین سطح خود در سالهای اخیر رسانده است.
کارمندانی که حقوق ۸۰۰ هزار تومانی دریافت میکردند امروز در حساب بانکیشان تنها ۲۵ هزار تومان ریخته شده است و هیچکسی پاسخگو نیست.
همچنین تاکسیهای فرودگاه امام جلوی تاکسیرانی تجمع کردهاند.
تعدادی از کارگران توانبخشی الوند قزوین با مراجعه به دفتر خبرگزاری ایلنا در شهر صنعتی البرز، نسبت به عدم توجه صاحب این کارخانه و برخی از مسئولین به نپرداختن ۲۱ ماه از حقوقشان معترض بودند.
به گزارش ایلنا، این کارگران که تا ۲۵ سال سابقه کارگری دارند، از عدم پرداخت حقوق ۲۱ ماهه خود شکایت داشتند و گفتند: با توجه به اینکه کارخانه در حال حاضر تولید و فروش دارد، ولی متاسفانه کارفرما با ادعای ورشکستگی، به ما کارگران حقوق نمی دهد.
عدم پرداخت بیمه این کارگران به تامین اجتماعی در ۹ ماه گذشته از دیگر مشکلات کارگران توانبخش الوند قزوین است و این کارگران اعلام داشتند: در جلسه کمیسیون امنیت کارگری شهرستان البرز که همزمان با سفر رئیس جمهور محترم به استان برگزارشد، نماینده این شرکت در جلسه قول داد تا پانزدهم آذر ماه جاری نسبت به پرداخت ۳ ماه از حقوق معوقه اقدام کند که تاکنون این قول عملی نشده است.
در ادامه کارگران معترض به طرح شکایت از صاحب شرکت به اداره های کار ، تامین اجتماعی ، دادگستری و… اشاره کردند و گفتند: با سیلی صورتمان را سرخ نگه می داریم، برخی ها از ما کارگران هنوز مستاجرند و فرزند دانشجو دارند، کسی به دادمان نمی رسد.
یکی از این کارگران که نخواست نامش اعلام شود، گفت: وقتی مشکلاتمان را برای برخی از مسئولین می گوییم، انگار آقایان به داستان گوش می دهند و درکی از ۲۱ ماه حقوق نگرفتن کارگران ندارند که جای تاسف دارد.
یکی دیگر از این کارگران با اشک هایی که در چشمش جمع شده بود، گفت: تا به حال مشکلمان را رسانه ای نکردیم تا شاید کاری کنند، ولی صاحب کارخانه به تعهد نماینده اش در پرداخت مطالبتان کارگران پایبند نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر