-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

Posts from Khodnevis for 06/23/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شکوه روشنایی


 

غریبانه چنان گشتم که یابم آشنایی را
که شاید مرهمی سازد کهن زخم جدایی را

 

به تسکین دل مسکین چنان سر در خُم افتادست
که ترسم بگسلد ساقی عنان پارسایی را

 

چو روزی روشنی بخش شبان دیگران بودی
چه شد سر داده ای اینک نوای بی نوایی را

 

بنازم سرو آزادی میان جمع خودبینان
که از افتادگی برده ست گوی دلربایی را

 

نترس ای کودک میهن ز تاریکی و تنهایی
که بینی بر سرت آخر شکوه روشنایی را

 


 

ایاز (پدرام) رزمجویی


 


تایید فیلم آخرین لحظات علی موسوی

امروز سایت کلمه در باره واقعی بودن این فیلم نوشت که ویدیوی منتشر شده، واقعی است و توسط خانواده موسوی تایید شده است.

در همین رابطه، سایت کلمه وضعیت به قتل رسیدن علی موسوی را چنین تشریح کرد:


«طبق گزارش شاهدان عینی این  حادثه حوالی ساعت یک تا دو بعدازظهر روز عاشورا رخ داد. برادر شهید موسوی پس از شهادت برادرش دراین باره  گفته بود: “روز عاشورا در خیابان آزادی تقاطع شادمان  در راه پیمایی بودند که به گفته شاهدان یک پاترول مشکی که از قبل او را شناسایی کرده بودند با تیر مستقیم راننده پاترول علی را به شهادت می رسانند. وقتی که برادرم تیر می خورد مداوای اولیه توسط خانمی صورت می گیرد و برادر خانم ایشان که همراه او بودند سعی می کنند که علی را به بیمارستان برسانند. هر طرف که حرکت می کنند بسته بود و سرانجام او را از طریق اتوبان یادگار به بیمارستان ابن سینا می رسانند و البته موثر نمی افتد”.»

کلمه می‌نوسید که مردمی که در خیابان شادمان حضور داشتند شاهد این صحنه بوده و برخی حتی ادعا دارند که چهره ضارب را شناسائی کرده‌اند.

 

 


 


چهره آشنا
 


سازمان تربیت بدنی از فیفا خواست فینال جام جهانی را در ۱۸ تیر برگزار کند

 

 

سازمان تربیت بدنی با ارسال نامه‌ای از فیفا و افریقای جنوبی از برگزاری جام جهانی دراین برهه حساس  تشکر کرد و در خواست کرد فینال جام جهانی در ۱۸ تیر برگزار شود
سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی همچنین در ادامه از برگزاری عالی جام جهانی تقدیر کرد و تنها نکته منفی این جام جهانی را کوتاه بودن زمان برگزاری دانست که باعث می‌شود فشار زیادی به ورزشکاران وارد شود و در ادامه است:

اگر جام جهانی طولانی تر برگزار شود فشار کمتری به بازیکنان وارد می‌شود و اگر جام جهانی از ۲۲ خرداد تا روز عاشورا برگزار شود بسیار عالی می‌شود.

و نکته بعدی هم فاصله  بین دوره های جام جهانی است که باید به جای اینکه هر ۴ سال یک بار برگزار شود به صورت سالیانه برگزار شود و بازیهای مهم در ۲ خرداد - ۲۲ خرداد  -۲۵ خرداد - ۳۰ خرداد - ۱۸ تیر - روز قدس - روز دانش اموز - روز دانشجو و فینال هم روز عاشورا برگزار شود.


روز ۲۲ بهمن نمی‌خواد بازی برگزار شود، ۲۲ بهمن بلدیم چیکار کنیم و چند صد هزار ساندیس خور را در خیابان و میدان ازادی می‌ذاریم.


نکته بعدی حضور تیم‌های بزرگ و بازیکنان معروف است که علاوه بر حواشی باعث درگیر شدن شهروندان به مسئله بسیار مهم وحیاتی فوتبال می‌شود.


هنوز فرصت است و درخواست رسمی ما از میزبان جام جهانی و فیفای عزیز این است که بازی فینال به جای ۲۰ تیر ۱۳۸۹ در روز ۱۹ تیر برگزار شود و رده بندی هم ۱۷ تیر برگزار شود.


دکتر ا.ن هم در هم زمینه با سب پلاتر رییس فیفا گفتگوی تلفنی داشتند تا موافت فیفا را برای برگزاری فینال در ۱۸ تیر جلب کنند.


البته اعلام شده است علت پافشاری جمهوری اسلامی برای برگزاری فینال در ۱۸ تیر ربطی به تجمع در خیابان انقلاب از سوی مردم ندارد و برای اینکه ۱۸ تیر ۱۲۶۷ سال پیش امامزاده فوتبالیست بدنیا آمده‌اند و به افتخار این ولادت میمون ۱۸ تیر مناسب‌تر است.

به نظر شما در صورت موافقت و یا عدم موافقت فیفا روز ۱۸ تیر ۱۳۸۹ چی میشه ؟


 


شاهنامه آخرش خوشه
 


می‌شود تحمل کرد

خیلی وقت است که در مورد شرایط موجود هیچ گونه حرفی نزدم. تنها دلیلش هم این است که تا حدودی از این اوضاع بلبشوئی که درست شده است فقط دوری کنم. اما این روزها به خاطر کارتون‌های نیک آهنگ کوثر شاهد هستیم که کسانی که ادعای روشنفکری دارند هیچ نشانی از روشنفکری ندارند و فقط در حد حرف و تعریف این واژه را بلد هستند. متاسفانه منم اخلاقم تا حدودی اینگونه بود و همیشه صفر و یک می‌دیدم. اما چند وقتی است که با مطالعه و تدبر در این مساله به این نتیجه رسیدم که همیشه هم قرار نیست اینگونه باشد. من با نیک آهنگ کوثر هم رای و هم نظر هستم. معتقدم که باید کسانی را که ادعای یک چیزی را دارند نقدشان کرد(من مصداق نمیآورم و به صورت کلی می‌گویم). اما با بحثه‌ایی که تو بالاترین رخ داده به هیچ عنوان موافق نیستم. ما باید تمرین کنیم که همدیگر را تحمل کنیم نه اینکه سایه هم را با تیر بزنیم. به قول دکتر شریعتی:«خدايا؛ به من قدرت تحمل عقيده «مخالف» ارزاني بدار.» در حالی که حافظه تاریخی ما نشان داده است که هیچگاه چنین نبوده است. یک روزی قبل از ظهر گفتیم درود باد مصدق اما بعد از صلات ظهر گفتیم مرگ بر مصدق، روزگاری امیر کبیر را بر عرش اعلا نشاندیم و روزگاری دیگر در صبحگاه کاشان به خونش غلتاندیم. روزگاری گفتیم مجاهدین و گروههای چپ اما به طرفه العینی انقلابیون رو منافقین کردیم. این دیکتاتوری و عدم تحمل همیشه در حافظه تاریخی ما بوده است. روزگاری فضل الله نوری را به عرش اعلا بردیم بعدش به چوبه دار سپردیم (درست و غلطش را تاریخ باید بگوید)، روزگاری سردار جنگل را آوازه عالم کردیم و بعد از چند صباحی سر از تنش جدا کردیم تا اقتدارمان را ثابت کنیم.

بله خیلی‌ها خواهند گفت که ما مردم این کارها را نکردیم، بلکه سران این مملکت این کار را کردند خب شاهان و سران این کشور این حق را از کجا کسب کرده‌اند؟ معلوم است از خود همین مردم. مگر مردم راضی نباشند سران یک کشوری می‌توانند هر کاری بکنند؟ حالا این رفتار سران و شاهان ایران زمین در لایه های زیرین اجتماعی رخنه کرده است. در خانواده‌ها همیشه بحث و جدل است و آخرش به دعوا و قهر ختم می‌شود. در محل کار هیچکس تحمل حرف درست یا نادرست همکارش را ندارد و همیشه با عصبیت صحبت می‌شود. در خیابان‌ها عده‌ای گرگ شده‌اند و عده ای دیگر بره. خب همه این رفتارها ناشی از عدم پذیرش و تحمل مخالف است و همه می‌پندارند که فقط خودشان درست فکر می‌کنند و درست صحبت می‌کنند و بقیه رفتار غلطی دارند.

در جریان کوبیدن نیک آهنگ هم همین روال جاری است. نیک آهنگ به عنوان یک کارتونیست حق دارد کارتون و کاریکاتور هر کسی را بکشد. چگونه است که سال ۷۸ با کشیدن آن کاریکاتور مشهور به تمساح توسط همین دوستان هم اینک سبز شده، عزیز و محترم بود اما اینک به واسطه کشیدن چند تا کارتون از آقای موسوی و خاتمی مورد هجمه قرار گرفته است. من در ابعاد کلی باورم این است که هیچ کدام از گروههای داخل ایران چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، دموکرات و آزاداندیش نیستند و اعتقادی به دموکراسی و آزادی ندارند و اگر قدرت به دستشان بیافتد از همه انحصار طلب‌تر هستند و همه اینها ملعبه‌ای برای رسیدن به قدرت است. در چنین شرایطی است که به نظرم باید گروه‌های درگیر سیاسی را به دو گروه آزادیخواه و انحصار طلب تقسیم کرد. البته گروههای سیاسی خارج از کشور هم دستکمی از داخلی ها ندارند. اینان با تقسیم بندی «ون» و «ات» سر مردم را گرم کرده‌اند و خارج نشینان سرخوش هم با سلطنت طلب و کارگری و جمهوری خواه همان بازی را انجام می‌دهند و این خارج نشینان هنوز در باد حوادث انقلاب ۵۷ خوابیده‌اند و هنوز خواب اعلی حضرت را می‌بینند و با در رفتن چهار تا ترقه چمدان‌های خود را برای تصاحب مقام‌ها و مناصب می‌بندند.

این یک مشکل اساسی است و من انتظار دارم نسل جوان ما با آگاهی و مطالعه بیشتر از بروز  واکنشهای احساسی خودداری کنند.

امیدوارم سبزها که ادعای آزادی و دموکراسی دارند رفتارشان را تصحیح کنند و نشان دهند که هیچگاه اقلیتی نظیر انصار در بین این دوستان با نام سبزالهی ها ظهور نخواهد کرد.


 


مانا: توجه را باید به مشکلات قومیت‌ها جلب کرد

چهار سال پیش بود که چاپ کارتون «سوسک» مانا نیستانی در بخش کودکان «ایران جمعه» منتهی به یکی از گسترده‌ترین اعتراضات قومی در ایران شد. با وجود اینکه این طراح هر گونه نیت تبعیض‌آمیز نسبت به ترک‌های ایرانی را در کارش رد کرده بود، اما انتشار کار در روزنامه دولت دلایل و شاید بهانه‌های لازم را به فعالان استان‌های شمال غرب ایران برای یک اعتراض بزرگ فراهم کرد.

مانا، که به واسطه این سو تفاهم به زندان افتاد و بعد از آزادی موقت، مجبور شد در فرصت پیش آمده از ایران خارج شود، اینک سال‌هاست در تبعید به سر می‌برد. اما تبعید مانع ادامه فعالیت‌های مانا به عنوان یک کارتونیست نشد و کارهای همدلانه‌اش با جنبش سبز، او را بدل به یکی از یاران جدی جنبش در عرصه رسانه‌ای کرده است.

به خاطر تداوم حضور و در عین حال، تحمل فشارهای ناشی از کار حرفه‌ای‌اش از سال ۲۰۰۶، نیستانی از سوی شبکه جهانی مدافع حقوق کارتونیست‌ها برنده نشان شجاعت سال ۲۰۱۰ شد.

از نکاتی که باعث شد نیستانی برنده امسال باشد، تلاشش برای رفع سو تفاهم چهارساله بوده که در متنی که برای پذیرش این نشان فرستاده، به این مساله اشاره کرده است. مانا جایزه‌اش را به اقوام مختلف ایرانی تقدیم کرده است.

در همین رابطه با این کارتونیست گفتگو کرده‌ایم.

مانا نیستانی معتقد است که روشنفکران ایرانی، ایران را تنها تهران و چند شهر بزرگ می‌دانند و به مسائل جاری در باره شهرهای دیگر و اقوام ایرانی بی‌توجه هستند و این مساله باید تغییر کند. نیستانی می‌گوید که  از هر فرصتی که می‌تواند استفاده می‌کند تا توجه را به قومیت‌ها معطوف کند.

 گفتگو را می‌توانید در بخش پادکست بشنوید.


 


تاخیر! انتخابات شوراها عقب افتاد

به گزارش پارلمان نیوز، اکثر نمایندگان مجلس به تجمیع انتخابات شوراها با انتخابات ریاست جمهوری رای دادند. به عبارت دیگر، نمایندگان فعلی شورای شهر باید تا پایان دوره محمود احمدی‌نژاد سرجای خودشان بمانند.

بنا به گزارش ایسنا، کلیات این طرح امروز با ١١٧ رای موافق، ١٠٠ رای مخالف و هشت رای ممتنع به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران رسیده است.

موافقان این طرح به مواردی چون پرهزینه بودن انتخابات، تزلزل در مدیریت‌های شهری، ناکارآمدی شوراها بدلیل کوتاه بودن عمر آن اشاره کردند.

بنا به همین گزارش، مخالفان طرح، این طرح را مخالف قانون اساسی و شرع می‌دانستند و معتقد بودند چون مردم، اعضای شوراها را برای ۴ سال انتخاب کرده‌اند نمی‌توان این دوره را به ۶ سال افزایش داد.

موافقان معتقدند قانون اساسی برای شوراها طول زمان مشخص نکرده است.

عده‌ای، تمدید این مدت را با منافع شخصی گروهی از نمایندگان شورای شهر تهران گرده زده‌اند، اما مهدی چمران این ادعا را رد کرده است.

در حال حاضر، کلیات طرح رای آورده است.




 


((در سال گرد ندا))

  در سال گرد ندا

ندا آمد به خواب قاتل خویش
بگفت بر آن بسیجی با دل ریش:
که ای جان برادر، خواهرت را
بکشتی از سر کین، مار بد کیش
گناه من چه بوده ای برادر؟
که باید غرق خون گردم کما بیش؟
چه کردم من که بینم این مجازات؟
چرا زنده نباشم من ازین بیش؟
مگر دزدم؟ مگر قتلی نمودم؟
که کردی با گلوله قلب من ریش؟
ندیدی صورت چون ماه من را؟
نکردی از نگاهم شرم از خویش؟
ندانی مادر تو وقت مردن
کند از زایش تو شرم از خویش؟
ندارد قتل و کشتار جوانان
گناه و جرم در دین تو و کیش؟
مگر در دین و آیین ات برادر
گناهی نیست قتل خواهر خویش؟
به هنگامی که تو شلیک کردی
نکردی لحظه ای احساس تشویش؟
گذشتم من ز خون خود برادر!
چه خواهی کرد با آه مادر خویش؟
ندانی ملت باهوش ایران
نباشند چون مرادت ساده اندیش؟
بگو بر رهبر و یاران: ببینید،
سزای کار خود را بیش ازین پیش
(ترانه) کار خود با این دعا کرد
تو مانی و خدا و کرده ی خویش!
 ک - ترانه


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته