-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/17/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



روش تصویب قطعنامه چهارم تحریم ها در شورای امنیت علیه ایران، نشانه ای از کمدی تلخ سیاست خارجی آمریکا در برابر جمهوری اسلامی است.

دولت آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه در سال های گذشته، سیاست محکوم به شکستی در برابر ایران در پیش گرفته است. به رغم این که شماری از تحریم ها علیه ایران تصویب شد، دولت جمهوری اسلامی به حرکت خود به سمت ساخت بمب اتمی ادامه داده، از گروه های تروریستی حمایت می کند و با گروه هایی که علیه آمریکا در عراق و افغانستان می جنگند، همکاری می کند. همه این ها بدون این که عقوبتی در انتظار کارهای آنها باشد.

هرچند جورج بوش در دوره دوم ریاست جمهوری خود گفته بود که اقدام نظامی را از دستور کار خارج نمی کند، اما تهران می دید که واشینگتن با یک رشته از موضوعات درگیر است و دست به اقدام نظامی نمی زند. حالا هم که دولت اوباما اصولا اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی را کنار گذاشته و شاید حتی منتظر این است که این کار توسط اسراییل انجام شود. گهگاه هم این حرف که اقدام نظامی علیه ایران خیلی خیلی خیلی خطرناک است را هم می شنویم.

آیا واقعا خطرناک است؟ این همان گفت وگویی است که آمریکا باید به شکل عمومی و باز درباره آن حرف بزند، پیش از آنکه کار از کار گذشته باشد.

منتقدان حمله نظامی می گویند با این کار جناح سوم جنگ آمریکا در خاورمیانه باز می شود. سربازان آمریکایی هدف موشک های ایرانی قرار می گیرند. ایران تنگه هرمز را مسدود می کند و از گروه های حماس و حزب الله برای جنگ استفاده می کند. تمامی اقداماتی که به نظر محدود می رسند.

هرچند اگر حمله مشخص و دقیقی به تاسیسات اتمی ایران انجام شود، همان نظامی که به تروریست ها کمک می کند و دست به اقدامات تروریستی می زند هم محدودتر خواهد شد.

برای مثال مشخص نیست که آیا ایران به سمت نوعی درگیری خواهد رفت که می داند در انتهای آن گردن رژیم حاکم زده خواهد شد یا نه. رهبران حاکم بر ایران نشان داده اند که اولویت برای آنها حفظ قدرت است. اگر حمله نظامی هدفمند به ایران انجام شود، رهبرانی که از پیش دچار شکاف در درون کشور هستند چگونه می توانند اوضاع را بدتر کنند؟ آیا اصولا فکر حمله نظامی یا بستن تنگه هرمز کمکی به آنها می کند؟

برخی در واشینگتن حاضر نیستند اجازه انجام حمله را به اسراییل بدهند. اما ناکامی آمریکا در واکنش نشان دادن به بحران امنیتی مهمی که شاید در ده سال گذشته بزرگترین آنها بوده، عملی غیرمسوولانه است. اسراییل هم به اندازه آمریکا، توانایی انجام این کار را ندارد.

به رغم مشکلات جهانی و درگیری آمریکا در دوجنگ، نیروهای نظامی آمریکایی توانایی کامل انجام چنین حمله ای را دارند. به واقع، اقدام جورج بوش در افزایش نیروها در عراق در سال ۲۰۰۷ نشان می دهد ما توانایی بهتری در مقابله با ایران اتمی نسبت به سال های قبل داریم.

البته که بهترین راه، تغییر رژیم در ایران است آنهم با توجه به مخالفتی که درون ایران ایجاد شده است. متاسفانه باراک اوباما واکنشی به نظام جمهوری اسلامی که شهروندان ایران را پس از انتخابات متقلبانه مورد کشتار قرار داده، نشان نداد. تا امروز هم حمایت ویژه ای از نیروهای معترض در ایران نکرده است.

الان مشخص است که اقدام نظامی علیه ایران می تواند جاه طلبی های رژیم حاکم در ایران را سرکوب کند. اما به جای استفاده از اقدام نظامی به مثابه اهرم فشار، دولت اوباما فقط روی اعصاب ملاهای حاکم بر ایران راه می رود. حالا زمان این است که انتخاب مشخصی جلوی پای حکومت تهران گذاشته شود.

در اواخر سال های ۱۹۳۶ و طی یک سخنرانی در مجلس عوام، وینستون چرچیل هشدار داد: دوران اقدام های میانه و احتیاطی و هشدار دهنده به پایان رسیده است. حالا باید وارد دوران عقوبت شویم.(دورانی که باید به خاطر کارهایی که انجام شده، بهایی داده شود.)

ما هم (آمریکا) در حال ورود به این دوران هستیم. ما می توانیم دست به کار شده و جهان را امن تر کنیم. یا این که ما و دیگر کشورهای جهان آزاد تصمیم بگیریم که به مشتی طعمه برای دشمنان تبدیل شویم. جلوی خطر ایستادن و هیچ کاری نکردن، همان میانه روی کردن و دست به کاری نزدن است.

* مجسمه وینستون چرچیل


 


سالروز جنبش آزادیخواهانۀ ایران در ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) جهانیان را با پرسش های زیادی روبرو می کند. این واقعیت که جنبش سرزنده است و پیوسته با صدای رسا موجودیت خود را اعلام می کند به مهم ترینِ این پرسش ها پاسخ می دهد: آری، ایران در آستانۀ یک انقلاب است.

با وجود حضور گستردۀ نیروی انتظامی بسیاری از ایرانیان در روز شنبه نیز به خیابان رفتند – البته چون سال گذشته جمعیت میلیونی نبود اما اینقدر بود که بار دیگر نشانی باشد برای مقاومت، مقاومتی که از آغاز بدون رهبری و بدون چهارچوب عقیدتی و یا بدون روحانیت به راه خود ادامه داده است. و دقیقاً توان زیاد جنبش سبز در این نکته نهفته است.

نشانِ گوهرغیروابستۀ آن: بیشتر روحانیون در قم که دستشان از قدرت کوتاه شده پیوند دین و سیاست را رد می کنند. روحانیون لیبرال؟ آری، روحانیون لیبرال وجود دارند – و این حرف تناقضی هم نیست. بسیاری از روحانیون شیعه در چند سال گذشته بار سفر بستند و در نجف رحل اقامت افکندند. اینان با جنبش سبز همبستگی می کنند اما رهبر آن نیستند.

بار جنبش اعتراضی بر دوش بسیاری از گروه های مهم اجتماعی قراردارد: زنان، دانشجویان، کارگران، اعضای اتحادیه های کارگری. فقط از بازاری ها هنوز خبری نیست. اما بازاری ها که روزگاری طبقۀ مهمی در جامعۀ ایران بودند، دیگر آنی نیستند که در گذشته بودند. بدون حمایت بازاری ها آیت الله خمینی هیچگاه به قدرت نمی رسید. امروز انقلاب بدون بازاری ها هم انجام پذیراست، زیرا با وضع بد مالی که پیدا کرده اند و با بی اعتنایی که از طبقۀ حاکم می بینند، گرچه دلیل کافی دارند به جنبش اعتراضی بپیوندند اما برای مؤفقیت جنبش وجودشان دیگر تعیین کننده نیست.

جنبش اعتراضی تا به حال از این روش خردمندانه سود برده که روزهای تعطیل را در نظام جمهوری اسلامی به تظاهرات «تبدیل کرده» است، اما ۱۲ ژوئیه فقط به جنبش سبز تعلق دارد. شاید به همین دلیل از روش مرسوم مبنی بر اعلام قطعنامه های اعتراضی قبل از تظاهرات عدول شده است (با این وجود فقط راهپیمایی همراه با سکوت نبود: فریادهای «مرگ بر دیکتاتوری»بگوش می رسید). اما امکان هم دارد که تغییر روش های کلی در راه باشد. جنبش آزادیخواهانه در راه رسیدن به جامعۀ دمکراتیک روش خود را بارها تغییر خواهد داد، «قانونِ» از پیش نوشته ای در این مورد وجود ندارد.

اما، در این مورد به خودم جرأت پیش بینی می دهم، یک چیز در آینده هم خواهد ماند: مسالمت آمیز. به ریشۀ جمهوری اسلامی می زند اما افراطی نیست. در تابستان سبز گذشته در خیابان های تهران نماد کوچکی از تظاهرات دیده می شد، با این جمله: دست خالی همواره در برابر دستی که اسحله دارد پیروز می شود. جنبش های افراطی در تاریخ ما به اندازۀ کافی بوده است – هیچگاه اینگونه جنبش ها نتیجۀ مثبتی به همراه نداشته است.

ایران بر سر دو راهی قرار گرفته است. دیکتاتوری نظامی موجود نمی تواند در انزوای بین المللی مدت زیادی قدرت خود را حفظ کند، حکومتیان نیز خود این را می دانند. فقط اینکه چه تعداد را باید با خود قربانی کنند؟ از اینرو هر حمایت – بویژه به شکل تحریم های سخت – برای ایرانی هایِ آزادیخواه دخالت در امور داخلی ایران نیست. مردم خود این را می گویند: نمی توان با حکومتی که حقوق انسان را زیر پا می گذارد مذاکره کرد و در عین حال طرفدار آزادی بود. غرب باید تصمیم بگیرد. و بعد از آخرین تصمیم شورای امنیت چنین می نماید این تصمیم به نفع آزادی گرفته شده است.

در هر صورت برای حکومت این روزها دلیلی برای شادی وجود ندارد. شرم برای اعمال حاکمان صفت مناسب تری است – اما ستمگران از ستم خود شرم نمی کنند. میزان فشار در یک سال گذشته کمتر قابل تحمل بوده است اما با این وجود ایرانی ها جرأت خود را از دست نداده اند. آنها خواستار آزادی همۀ زندانیان سیاسی هستند. و باز هم در چهارشنبه شب از فراز پشت بام خانه ها در تهران فریاد «الله اکبر» و «مرگ بر دیکتاتوری» به گوش می رسید. در آن روزی که تحریم ها در نیویورک به تصویب رسید این حرکت مردم گویی فریادی برای رهایی بود. دنیا سرانجام صدای ما را شنید – نفس کشیدنی به راحتی، قبل از اینکه مبارزه به مرحلۀ بعدی برسد.

دست آخر کلمه ای دربارۀ سوءتفاهم گسترده ای در مورد رابطۀ ما با ساختارهای دین جدا خواه (این برابر نهاد را داریوش آشوری برای واژه سکولار آورده – م): فقط غرب خیال می کند که ایرانی ها این دین جداخواهی را فاسد و حکم شده از جای دیگر می دانند. در واقع مردم در ایران مدتهاست در زندگی خصوصی خود دینداریِ روشنگرانه ای دارند، جامعۀ ایرانی مدرن تر از گذشته است. این هم دلیل مهمی است که چرا روزهای ستم قرون وسطایی به شماره افتاده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته