
مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) در بیانیهای با محکومیت حمله لباسشخصیها به دفاتر مراجع در قم اعلام کردند که «اسلام راستین، اسلام سکوت در برابر ظلم نیست و مسلمان راستین نیز نه دروغ را می پذیرد و نه در برابر دروغ سکوت پیشه میکند.»
در این بیانیه آمده است: «بدینوسیله ما مدرسین و طلاب حوزههای علمیه قم و نجف ضمن محکوم کردن جنایات حکومت به ظاهر جمهوری و به دروغ اسلامی و همچنین محکوم کردن هتک حرمت قرآن مجید توسط گماشتگان حاکم ظلم پرور ایران، اعلام میداریم که تنها کسانی می توانند خود را با علی و آل علی ماننده کنند که در طریق عدالت و جاده انصاف قدم بر دارند.»
این بیانیه در ادامه افزوده است: «لفاظی هایی از جنس خود-علی-پنداری و دیگری-طلحه-و-زبیر-پنداری، چیزی را در عالم واقع عوض نمیکند. حاکم خطیب گر و ظلم پرور ایران خوب است به جای تظاهر به مستی از باده عدالت قدری از بنیاد کردن این گونه حیلهها و دستان اندیشیها به در آید و قطره ای از باده ناب عدالت علی وار بنوشد.»
مدرسین و طلاب قم و نجف در ادامه با انتقاد از سکوت برخی مراجع خطاب به آنها گفتهاند: «سکوت شما در برابر نادیده گرفتن حق مسلم مردم و تقلب بزرگ انتخاباتی، کودتای ننگین و کشتار وحشیانه، به زندان انداختن دلسوزان ایران و شکنجه و تجاوز در زندان های اوین و کهریزک، اهانت به ساحت مراجع مستقل و روحانیون ماحصلی نداشت جز اهانت امروز گماشتگان حاکم ظلم پرور، مرجع خودخوانده و خود-علی-پندار به کلام الله مجید و هتک حرمت به بیت آیت الله خمینی و نیز حمله وحشیانه دیروز.»
آنها خطاب به مراجع افزودهاند: «ما شاگردان و مقلدان شما در حوزههای علمیه قم و نجف بر این سکوت شما حجتی نمی یابیم و ادامه این سکوت را بر صراط عدل و انصاف نمی بینیم.»
در پایان این بیانیه آمده است: «حاکمان دروغزن ایران زمین، سکوت مراجع را به مثابه حمایت از خود و یا دست کم عدم مخالفت با خود می گیرند و مردم نیز تفسیری جز این ندارند و این بزرگترین ظلمی است که این نظام به اسلام راستین نموده است.»
منبع: وبسایت متقن
محمدصادق اکبری، معاون هماهنگی امور مجلس با بیان اینکه آمار سال گذشته در کشور از افزایش ۱۳ درصدی طلاق در بین خانوادهها خبر میدهد گفت که از هر چهار ازدواج در کشور یک مورد به طلاق منجر میشود.
وی که در مراسم افتتاح شبکه فعالان ازدواج در آذربایجان شرقی سخن میگفت، افزود: « در سال ۸۷ میزان طلاق در کشور ۱۱۰ هزار و ۵۱۰ مورد بود که این رقم در سال ۸۸ به ۱۲۵ هزار و ۷۴۷ مورد رسیده است.»
آقای اکبری از ایجاد مراکزی برای «آسانسازی ازدواج» خبر داد و گفت که «شبکه فعالان ازدواج نیز به این خاطر در استانها راهاندازی میشود.»
وی هدف از راهاندازی این شبکه را «داشتن مراکزی که به صورت متمرکز به امر ازدواج جوانان بپردازد» عنوان کرد.
به گفتهی اکبری در سال ۸۷ حدود ۸۸۰ هزار و در سال ۸۸ نیز ۸۹۰ هزار ازدواج در کشور ثبت شده است.
منبع: مهر
اعترافات مصطفی تاج زاده یکی از مهمترین سندهای سیاسی در تاریخ انقلاب اسلامی است و قطعا در تاریخ جنبش سبز فصل تازه ای باز خواهد کرد. تاج زاده به جای انکه در زندان اعتراف کند در پیشگاه ملت اعتراف می کند. ما از متن بلندی که او نوشته است هزار کلمه برگزیده ایم تا جان کلام او را برجسته کنیم گرچه خواندن اصل متن چیز دیگری است. اما دست کم این گزیده می تواند به کسانی که فرصت خواندن همه آن یادداشت بلند ده هزار کلمه ای را ندارند امکان دهد تاریخ دیروز و فردای انقلاب را از چشم تاج زاده ببینند. این گزیده نیمه اول یادداشت او را در بر می گیرد:
نظامي كه در آن بيشتر جوانان تحصيلكردهاش از دوره دبيرستان مشتاق مهاجرت به خارج از كشور باشند، نمايشگاه كتابش ياد دوران تفتيش عقايد را زنده كند، هنرمندانش در زندان و در انفرادي به سر برند، كجا با وعدههاي امام در پاريس سازگار است؟
نظامی که رتبه های اول را در تورم و فساد به دست آورد و جایگاه آخر را در رشد اقتصادی کسب کند و واردات بی رویه کالا کمر تولید را بشکند و استراتژي دولتش «ايران را سراسر كميته امداد ميكنيم» باشد، آیا می تواند الگوی موفقی از مدیریت به مردم منطقه ارائه کند؟
نظامي كه در سطح بينالمللي انحصار رسانهاي، استبداد و حق وتو را محكوم كند و دولت آمريكا را نماد اعمال استانداردهاي دوگانه بخواند، خود از نظر اخلاقی حق ندارد عليه شهروندان خود به همان روشها متوسل شود.
در نظام مطلوب من استقلال حوزه های علمیه حفظ می شود، دانشگاه پادگان نيست، اساتيد برجسته و مستقل بازنشسته يا اخراج نميشوند، به دانشجويان منتقدش ستاره نميدهند، آنان را به صورت فلهاي بازداشت نمي كنند، اختلاط دختران و پسران در دانشگاه مسأله مقاماتش نيست و دانشجويان رسماً تهديد نميشوند كه چون نمره ميخواهند بايد خواستهاي مديريت را اجابت كنند.
در نظام موردنظر من دروغ سكه رايج حكومتداري نيست!
در نظام مطلوب من «وجود» كهريزك ننگ است و نه «افشا»ي آن.
اين نظامي نيست كه ايرانيان در سال 57 خواهان استقرار آن بودند.
اتهام «انقلاب مخملي» يك تيغ دو دَم است و قبل از اينكه صداي مردم را ببرد، دست خودتان را خواهد بريد، زيرا معنايي جز شبيهسازي جمهوري اسلامي ايران با حكومتهاي كمونيستي و شبه كمونيستي كه توسط انقلابهاي مخملي سرنگون شدهاند، نخواهد يافت.
ظرفيت خوانش دموكراتيك از اسلام اساساً با ظرفيت تفسير دموكراتيك از ماركسيسم- لنينيسم قابل مقايسه نيست. همين تفاوت مانع استقرار يك رژيم توتاليتر و تماميتخواه به نام اسلام در ايران است.
من در محضر نسل جديد شهادت ميدهم، نظامي كه ما براي برپايي آن انقلاب كرديم و به قانون اساسي آن رأي داديم، غير از نظام نظامياني است كه ميكوشند آن را ملك طلق خويش نمايند و در عرصه سیاست برای خود جايگاهي همانند فرماندهان دخالتگر ارتش تركيه و پاكستان قائل شوند.
به وضوح ميبينم چه در زندانها و چه در تريبونها و صدا و سيماي رسمي كشور، از جمهوري اسلامي ايران يك موجود زشت سیرت و زشت صورت به نام «فرانكشتاين» ميسازند.
بعضي بازجوها ميكوشيدند با يادآوري مواردي از افراط كاريهاي دهه نخستين انقلاب، مرا و خط اماميهاي آن دوره و اصلاحطلبان كنوني را «فاشيست» معرفي كنند. همه ما در آن دوره خطاهاي جدي داشتيم. اما شما همين امروز همان خطاها را ادامه ميدهيد. به همين دليل ديگر نميتوان آن را «خطا» ناميد و ناشي از بيتجربگي انقلابيون دانست.
سكوت تأييدآميز درباره نحوه محاكمات دادگاه انقلاب خطاي ما بود، اما بازداشت فلهاي منتقدان قانونگرا، "كهريزكي كردن" شهروندان معترض و تيراندازي مستقيم به آنان چنان پديده شومي است كه واژه «خطا» به هيچ وجه نميتواند توصيف خوبي براي آن باشد
اعتراف ميكنم كه اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آيتالله شريعتمداري و برای حفظ حريم مرجعيت اعتراض ميكرديم، كار به جايي نميرسيد كه امروز حرمت مراجع و عالماني همچون مرحوم آيتالله منتظري و حضرات آقايان وحيد خراساني، موسوي اردبيلي، صانعي، بيات زنجاني، دستغيب شيرازي، طاهري اصفهاني، جوادي آملي حتي در صدا و سيما مورد تعرض قرار گيرد.
بايد از برخوردهاي ناصوابي كه با مهندس بازرگان و دكتر سحابي صورت گرفت، عذر خواست و نيز بايد از همه سياسيوني كه خواهان فعاليت قانوني بودند و حقوقشان به بهانههاي مختلف نقض شد، پوزش طلبيد.
بايد از تحميل يك سبك زندگي به شهروندان و دخالت در حريم خصوصي آنان معذرت خواست.
خطاي ما آن بود كه تصور ميكرديم ما انسانهاي متوسط قادريم در ميخانهها را ببنديم، بدون آنكه لازم باشد درهاي تزوير و ريا را باز كنيم.
اشتباه ما اين بود كه در عمل به برخي امور عرفي تقدس بخشيديم، غافل از آن كه نتيجه اش عرفي شدن بسياري از مقدسات است.
بزرگترين خطاي ما تعميم مناسبات سياسي در عصر "عصمت" به عصر "غيبت" بود.
تحت هر شرايطي، حتي با وجود جنگ و تروريسم، نقض حقوق بشر نه قانوني است، نه اسلامي و نه اخلاقي.
اگر خود را طرفدار آرمانهاي انقلاب اسلامي مي دانيم و اگر مدعي دفاع از گفتمان «تعيين سرنوشت اين نسل به دست همين نسل» هستيم، بايد شرايط تحقق عملي كلام رهاييبخش نوفل لوشاتو و بهشت زهرا را فراهم كنيم.
انتقال صفحات درخشان تجربه بزرگ نسل انقلاب به نسل كنوني، هنگامي ميسر است كه تكليفمان را با لكههاي تاريك تاريخ خودمان مشخص كنيم.
ما همان طوركه نبايد هيچ نفرت و كينهاي را از زندان به جامعه منتقل كنيم، بايد مانع تكرار خطاهاي عصر انقلاب در عصر كنوني شويم.
نميتوان خود را پيرو گفتمان پاريس با آن همه تأكيد بر دموكراسي، حقوق بشر، آزادي بيان و مطبوعات و صدا و سيما و احزاب، حقوق زنان و اقليتها، آزادي انتخابات، جمهوريت و پيوند آن با اسلاميت دانست و از ريشهها، علل، موانع و خطاهايي كه مانع تحقق آن حقوق و آزاديها در ادوار بعدي شد، سخن نگفت.
خود را موظف ميدانم به پرسش هاي نسل جوان پاسخ بدهم كه چرا و چگونه تفكر آقاي مصباح حاكم شد و مشي «نواب صفوي» راهبرد پارلمانتاريستي «مدرس» را كنار زد؟ چرا كيهانِ سيدمحمد خاتمي به كيهانِ حسين شريعتمداري سقوط كرد؟ چرا صادق لاريجاني به جاي دكتر بهشتي نشست و رحيمي جاي نخستوزير امام را گرفت؟
بيمي از زندان و ديگر شدائد ندارم، اما از مسئوليتي كه به سهم خود در قبال نسل جوان دارم، ميترسم و اميدوارم خداوند امكان جبران كامل خطاها را نيز به من و دوستانم عطا كند.
اکنون که به برکت جنبش سبز، شرایطی فراهم شده تا بسیاری از طرف های درگیر منازعات خونین دهه 60 با بازخوانی انتقادی آن سال ها به این نتیجه برسند که آن همه خشونت و خون ریزی «ضرورت تاریخ» نبود و می شد از بروز آن رخدادهای تلخ و ناگوار اجتناب کرد، باید این فضای نقد را زنده نگه داشت؛ زیرا انرژی فوق العاده ای آزاد خواهد شد که می تواند عقب ماندگی ملی و نیز تنگ نظری، انحصارطلبی و بی اعتنایی نسبت به دیگری و حقوق او را در عرصه سیاست، پشت سر گذارد.
مديون مردمي هستيم كه با تظاهرات تاريخسازشان در 25 خرداد، نه فقط كودتاي انتخاباتي را افشا كردند و دستكش مخملي را از مشت آهنين كنار زدند و نه تنها من و امثال مرا نجات دادند، بلكه به ايران و اسلام جان تازهاي بخشيدند و چهره ديگري از ملت ايران در جهان ارائه كردند.
اصل اعترافات تاج زاده را در ندای سبز خوانده ایم
حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران در واکنش به تحریمهای تازه شورای امنیت گفت که «ما نگران تحریمها نیستیم و اساساً حیات اقتصادى خود را بر اساس تعامل با قدرتهاى بزرگ طراحى نکردهایم.»
شوراى امنیت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه نوزدهم خردادماه چهارمین قطعنامه تحریمى خود علیه جمهورى اسلامى را تصویب کرد که این قطعنامه نهادهاى وابسته به سپاه پاسداران را بیش از گذشته هدف قرار داده است.
آقای سلامی گفت که این دنیای بیرون است که از این تحریم ضرر میکند.
وی افزود: «ملت ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زندگی در تحریم را ۳۱ سال است تجربه کرده و مدلهای زندگی در تحریم را کاملا آزموده و تکیهگاههای حیاتی کشور را کاملا به خودکفایی رسانده است.»
به گفتهی جانشین فرمانده سپاه «ایران یک کشور بزرگ و تولید کننده کالاهای اقتصادی قدرتمندی است و این دنیا است که به تعامل اقتصادی با ایران نیازمند است.»
این نخستین واکنش یک مقام رسمی سپاه پاسداران در برابر قطعنامه تحریم شورای امنیت علیه ایران است.
منبع: مهر و رادیو فردا
آیتالله جوادی آملی با اشاره به اینکه «دولت حوزوی فخر است، اما حوزه دولتی عیب است» گفت که «اگر حوزه دولتی باشد، رهبر، مرجع و روحانی دولتی تربیت میکند.»
وی که در دیدار با مجمع نمایندگان روحانی مجلس سخن میگفت، افزود: «اگر حوزه میخواهد مستقل شود باید بگوید که ما از دولت بودجهای نمیگیریم.»
جوادی آملی با اشاره به اینکه «بیتالمال مال همه مردم است» گفت: «نمایندگان مجلس و دولت باید این ثروت را به طور صحیح در مسائل اشتغال و غیره صرف کنند.»
وی در ادامه گفت: «اگر حوزه میخواهد مستقل شود باید بگوید که ما از دولت بودجهای نمیگیریم بلکه بودجه ما از ولایت فقیه است.»
به گفتهی آقای جوادی آملی «حوزهی وابسته؛ رهبر، مرجع و استاد وابسته تربیت میکند، چرا که نان وابستگی میآورد و کسی که به ما احسان کرده به او مدیون میشویم.»
منبع: خبرآنلاین
محمدرضا جلاییپور، سخنگوی موج سوم که پیشتر چندین ماه را در زندان انفرادی گذرانده و آزاد شده بود، مجددا بازداشت شد.
وبسایت تحول سبز، طرح بازداشت جلاییپور را «طرحی پر نیرنگ» از سوی دستگاه امنیتی توصیف کرده است.
بر اساس این گزارش امروز بعد از ظهر یک نیروی امنیتی با منزل جلاییپور تماس گرفته و با خوشحالی از وی خواسته برای بازپس گرفتن گذرنامه خود (که ۹ ماه است برای گرفتنش اقدامات گوناگونی انجام داده) مراجعه نماید. اما جلاییپور هنگام مراجعه بازداشت شده است.
این در حالی است که چندی پیش از سوی دستگاه قضایی برای محمدرضا جلایی پور منع تعقیب صادر شد و پرونده وی که به خاطر آن از ۲۷ خرداد ۸۸ به مدت بیش از ۸۰ روز در زندان بود مختومه اعلام شده بود.
محمد رضا جلایی پوررتبه اول کنکور سراسری سال ۱۳۸۱ در رشته علوم انسانی و طلای المپیاد ادبیات در سال ۱۳۸۰ را دارا میباشد و از فعالان کمپین موج سوم خاتمی بود.
منبع: تحول سبز
میرحسین موسوی در واکنش به هتک حرمت بیوت مراجع در اطلاعیهای این گونه برخوردها را ناشی از نیاز دولتیان به حادثهسازیهایی دانست که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آوردهاند از چشمها پنهان نگه دارند.
در این بیانیه آمده است: «حمله به مردم و دانشجویان در روز ۲۲ خرداد و سپس حمله به دفتر مرجع بزرگوار حضرت آیت اللهالعظمی صانعی و حمله به دفتر حضرت آیتالله العظمی منتظری و توهین به جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از شدت بحران و اغتشاش فکری در میان مهاجمان خبر میدهد.»
آقای موسوی در این اطلاعیه به خودداری دولت از صدور مجوز راهپیمایی برای روز ۲۲ خرداد انتقاد کرده و گفته است که عدم صدور مجوز بیش از هر چیز «نشان دهنده ترس دولتیان از تکرار حماسه ۲۵ خرداد سال ۸۸ بود.»
وی افزوده است: «آرایش نظامی- امنیتی بیسابقه درتهران نشان میدهد که علیرغم یک سال سرکوب و حبس واستفاده یکسویه از صداوسیما و رسانههای دولتی و هزینههای هزاران میلیارد تومانی، تمامیتطلبان نتوانستهاند مردم را به صداقت و صحت عمل خود متقاعد سازند. که اگر میتوانستند چه نیاز به این همه هزینه و لشگرکشی و دروغ پردازی؟!»
موسوی در ادامه با اشاره به روز ۲۲ خرداد گفته است که «این روز بلوغ جنبش عظیم سبز را نشان داد و نشان داد که هر شهروند سبز هر جا که باشد، از خانه و اداره و محل کار و کارخانه و مدرسه و خیابان، با ابتکارات و خلاقیت، خود یک جنبش است.»
وی در ادامه افزوده است که «جنبش سبز آن آگاهی را دارد که به گونهای عمل نکند تا تمامیتخواهان بتوانند پیامد سیاستهای غلط خود را در زمینههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و سیاست خارجی بپوشانند.»
به گفتهی آقای موسوی «امروز دولتیان بیش از همیشه محتاج حادثه سازیهای هستند که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشمها پنهان نگه دارند.»
وی در پایان ضمن هشدار به «عاملان این اقدامات خطرناک» گفته است: «حمله به مراجع و هتک حرمت و زیرفشار قرار دادن آنها تنها مشروعیت نظام را از بین میبرد.»
منبع: کلمه
اسفندیار رحیم مشایی در واکنش به خبر ورود «چند خواننده لسآنجلسی به کشور» گفت «ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی میکنند برای ورود به کشور از هیچکس و هیچجا نباید اجازه بگیرند.»
طی هفتههای اخیر رسانههای خبری اعلام کرده بودند، تعدادی از خوانندگان از جمله حبیب، محمد، معین و بیژن مرتضوی، با درخواست و هماهنگی اسفندیار رحیم مشایی به کشور بازگشته و در صدد برگزاری کنسرت و اجرای برنامه هستند.
آقای رحیممشایی گفت که «اینکه کسی ایرانی باشد و بخواهد فعالیتی را در داخل یا خارج از کشور داشته باشد مطابق با چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد.»
مشایی با تاکید بر اینکه «ورود به کشور و خروج از آن برای همه اتباع ایرانی آزاد است»، گفت: «ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی میکنند برای ورود به کشور از هیچکس و هیچجا نباید اجازه بگیرند ولی طبیعتاً اتباع سایر کشورها باید برای ورود به کشور روادید اخذ کنند.»
برخی ناظران معتقدند رئیس دفتر احمدینژاد در راستای «کسب مشروعیت و مقبولیت برای دولت دهم» دست به لابی و ارتباط با برخی هنرمندان، صاحبان سرمایه، شخصیتهای دانشگاهی و شهروندان مقیم خارج از کشور زده است.
منبع: ایلنا
احمد منتظری، فرزند آیتالله منتظری با بیان اینکه «از بعد از ظهر روز یکشنبه ٢٣ خرداد، گروهی از لباس شخصیها به بهانه و در اعتراض به سفر آقای کروبی به قم، در مقابل دفاتر آیات عظام صانعی و منتظری دست به تجمع زده و شعارهای تندی علیه آن دو مرجع تقلید سر دادند»، گفت که این افراد «با نوشتن شعارهای بسیار رکیک بر در و دیوار محله و فریاد های بلند و تهدید، آسایش و امنیت را از مردم سلب کرده بودند.»
وی که در گفتگو با جرس به تشریح وقایع دیروز میپرداخت، افزود: «لباس شخصیها بعد از شعار نویسی و فحاشی، ناگهان به دفتر آن مرحوم حمله کرده و همه چیز را مورد تخریب و آسیب قرار دادند و با توجه به اینکه منزل ما نیز روبروی آن محل قرار داشت، با فریاد بلند تهدید میکردند و وعده میدادند که این دفتر تا فردا، توسط دادگاه ویژه روحانیت پلمب و تعطیل خواهد شد.»
آقای منتظری افزود: «تخریبکنندگان با شعارهای رکیک و بسیار شرم آور، تا حوالی چهار صبح به در محل دفتر پدرش حضور داشتند، که حدود ساعت شش صبح، پانزده تن از ماموران وزارت اطلاعات، با حضور در آن محل و بدون برخورد با مهاجمان، اقدام به پلمب و تعطیلی آنجا کردند.»
منتظری در پاسخ به پرسشی پیرامون نحوه برخورد مقامات استان و همچنین ارگانهای مربوطه با حمله کنندگان، گفت: «مقامات استان نه تنها برای آنها مزاحمتی ایجاد نکردند، بلکه به راحتی شرایط این حملات و تخریبها را به وجود آوردند و کسی هم مانع آنها نمیشد و ما هم هر چه از شورای تامین استان و مراجع مسئول درخواست میکردیم، کسی پاسخی نمیداد.»
وی با تاکید بر همکاری ماموران با لباسشخصیها گفت که « ماموران مانند همکار و هماهنگ شده، کنار آنها ایستاده بودند.»
منبع: جرس
پیشینه خبر:
حمله شبانه به دفتر آیتالله صانعی و پلمب دفتر آیتالله منتظری
لباسشخصیها مقابل بیت صانعی: خانه فساد این مرجع آمریکایی را تخته کنید
یک نماینده مجلس میگوید که مسئولان وزارت خارجه، رای مثبت روسیه و چین به چهارمین قطعنامه تحریمی علیه ایران را اقدامی «دلسوزانه» ارزیابی کردهاند.
حسین ابراهیمی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت که نمایندگان وزارت خارجه این ارزیابی خود را در دیداری که با اعضای این کمیسیون داشتهاند، اعلام کردهاند.
به گفته آقای ابراهیمی، مسئولان وزارت خارجه معتقدند «چین و روسیه رایشان را از سر دلسوزی مطرح کردهاند و بر این اساس تغییری در روابط تهران با مسکو و پکن روی نمیدهد.»
حسن ابراهیمی افزوده که وزارت خارجه ایران میگوید این دو کشور در واقع به «نفع ایران جلوی فتنه بالاتر را گرفته و رایشان را برای دلسوزی به ایران مطرح کردهاند تا مسائل دیگری در جامعه بینالمللی پیش نیاید.»
وی گفت : «وزارت امور خارجه تاکید دارد که این دو کشور اعلام کردهاند که هیچ عنادی با ایران ندارند و بر این اساس روابطمان با این دو کشور همچون گذشته ادامه خواهد یافت.»
قطعنامه شماره 1929 شورای امنیت سازمان ملل شامل یک رشته تنبیههای جدید بینالمللی علیه ایران است و دو کشور روسیه و چین که دارای حق وتو در شورای امنیت هستند، همراه با 10 کشور دیگر به این قطعنامه رای مثبت دادهاند.
منبع: مهر
پیشینه
قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران تصویب شد
امیرعباس ریاضی
سوشیانت هزارم
این که ولایت / ولی چیست یا کیست و چه معناهایی بر آن مترتب است از آن بحثهای ریشهدار در علوم دینی خصوصاً اسلامی است که گسترهای در معنا و تفسیر دارد به پهنای این دانشها از حدیث و فقه گرفته تا عرفان و تصوف و لذا کمتر شاخهای از علوم دینی ست که در آن اشارهای به یکی از وجوه این کلمه نشده باشد. در برهههایی از زمان نیز که از دید جمعی، آنکه مظهر ولایت بود بر مسند حکومت نشست، این کلمه که خواه ناخواه بار اصلی معناهای آن دینی بود دارای وزن سیاسی نیز گشت.
آنچه مرا به عنوان کسی که به بحث و نظر در معناهای ولایت و ولی به عنوان یکی از شاخههای مورد پژوهش علمیاش علاقهمند است، در این روزگار آزار میدهد، عدم تفکیک بین این معانی گوناگون است که روز به روز هم افزایش مییابد و طبیعی نیز هست و از مردم عادی نیز انتظاری نیست که وسط دعواهای این روزها دقت کنند تا این معانی درست بکار برده شوند. مانند همه چیزی که حکومت ظلمه سالهاست که از مردم این دیار دریغ میکند و تودههای مستضعف از دین و دنیا و فرهنگ و هنر و علم و انسانیت و شعور و روابط انسانی و اجتماعی تولید میکند، این نیز بعید نیست که واژهها را به سخیفترین صورت ممکن دستمالی کنند و به من و شما تحویل دهند و اصرار کنند که معنی این کلمه همین است ولاغیر. این دو خط را نوشتم تا بدانیم و بدانید که ولی و ولایت را هم بدجور به ابتذال کشیدند. به واسطهی فراخی معنوی این کلمات از آن هر سؤ نیت و پلیدیای که در ذهن داشتند برداشت کردند. دشت پر گل را یافتند و از وسعت آن برای انباشت زبالههای متعفنشان سود جستند. این امر البته بیسابقه نیست. تاریخ نمونهها دارد از این سؤ برداشتها.
وقتی امروز کسانی به اسم ولایت مداری دست به هر جنایتی میزنند و حتی در اقدام اخیر خود (+) بر بیوت مراجع مسلم دینی نیز وحشیانه و سبعانه میتازند، مرا یاد آدمخوارهای صفوی میاندازند. در دربار شاهان صفوی بودند کسانی که به اندک اشارهی ابروی شاه و از فرط ولایت جور پذیریشان، زنده زنده طرف را با ناخن و دندان تکه تکه میکردند و در حضور جناب ولیّشان میخوردند. آنها هم شاه صفوی را ولیّ بر حق میدانستند و ولایت او را واجب چرا که شیعهی او بودند. اما ولایت شاه صفوی کجا و ولایت علی (ع) کجا. ولایت مداری سلمان و مالک کجا و ولایت پذیری این آدمخوران کجا. این بود که دکتر شریعتی در یک دسته بندی کلی بین تشیع علوی و صفوی فرق اساسی نهاد.
دوست داشتم این چند خط را بی هیچ طول و تفسیری و تنها از دید کسی که چندی در اینباره مطالعه کرده بنویسم تا اگر جایی جفایی دیدیم به اسم ولی و ولایتمداری یا نوشتهای خواندیم در طعن به این دو، باعث نشود این کلمه را مغضوب الی الابدمان قرار دهیم.
یک مقام پلیس از تعویض پوشش ۳۳ هزار و ۳۹ مسافر در فرودگاههای کشور خبر داد و گفت که در ۸۲ روز گذشته به ۸۷ هزار و ۷۱۴ مسافر «بدحجاب» نیز تذکر کتبی داده شده است.
سردار نبیاله حیدری گفته که طی این مدت نیز از سه هزار و ۵۰۶ مسافر «بدحجاب» تعهد کتبی اخذ شده است.
آقای حیدری افزوده که این تعداد از مسافران پس از تعویض لباس، ارائه تعهد و دریافت تذکر به سفر خود ادامه دادهاند.
وی در عین حال گفت که طی سه ماه اخیر ۱۱۲ زن و ۲۱۰ مرد در رابطه با «ناهنجاریهای اجتماعی» توسط پلیس فرودگاههای کشور دستگیر شدهاند.
حیدری اظهار داشت: «پلیس فرودگاه از ادامه مسافرت ۷۱ نفر از خانمهایی که پوشش مناسب نداشتند، جلوگیری و به مراجع قضایی معرفی کرده است.»
این مقام مسئول همچنین گفت که پلیس فرودگاههای کشور از ورود مستقبلین «بد پوشش» به سالن فرودگاه جلوگیری میکند.
منبع: ایلنا
پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی از حمله گروهی لباس شخصی به خانه خود خبر داد و اعلام کرد که امنیت جانی ندارد و حکومت را مسئول اتفاقات احتمالی میداند که ممکن است برای وی روی دهد.
به گزارش وبسایت جرس، خانم فهمیی زمان حمله لباس شخصیها به منزلش را شامگاه یکشنبه اعلام کرده و افزوده است: «اینها چه کسانی هستند که با حمله وحشیانهای که تنها از مغولها و شعبان بیمخها برمیآمد، به منزل شخصیمان یورش» بردند.
مادر سهراب اعرابی اظهار داشته که مهاجمان به قصد ایجاد «رعب و وحشت» به خانهاش حمله کردهاند، اما برای او هیچ تفاوتی نخواهد داشت که «فردا و فردا ها چه بلایی» بر سرش بیاورند.
خانم فهیمی پرسیده که «نمیدانم این همه وحشتی که از مردم دارند کی تمام میشود؟ اما خوب میدانم که این رفتارهای وحشیانه نشان دهنده ضعف یک نظام است.»
مادر سهراب اعرابی همچنین گفته که فردا (25 خرداد) در اولین سالگرد کشته شدن فرزندش به بهشت زهرا خواهد رفت و از کسی هم «هراس» ندارد.
خانم فهیمی در عین حال گفته که «دلم آشوب است که مردم بیایند و باتوم بخورند. تنم میلرزد وقتی فکر میکنم جوانی برای همراهی با سهراب بیاید و تنش از خشونت این حکومت زخمی شود.»
وی در بخش دیگری از اظهارات خود با انتقاد از عملکرد حکومت و دولت دهم در برخورد نکردن با لباس شخصیها گفت که احمدینژاد را رئیس جمهور مردم نمیداند و آنچه که او درباره حوادث بعد از انتخابات میگوید دروغ است.
خانم فهیمی افزوده است: «دولتی که نتواند در طول همین یک سال پیدا کند این گروههای خودسر از کجا تغذیه میکنند، دولت نیست.»
وی اظهار داشته که «من چیزهایی در راهپیماییهای پارسال دیدهام که دیگر از هیچ چیزی نمیترسم و خوب میدانم چه کسانی به روی مردم گلوله میکشند، دلم با خدا است و شما چون خدا را ندارید تا این اندازه وحشت کردهاید و به جان مردم افتادهاید.»
خانم فهیمی همچنین با انتقاد از عملکرد نمایندگان مجلس در یکسال گذشته گفته که «این کسانی که در مجلس نشستهاند نمایندههای کدام مردم هستند؟ چرا حتی یک خط جواب نامههای مرا ندادهاند؟»
وی افزوده که «من که هرگز به دولت احمدینژاد نامه نخواهم نوشت اما تا مجلس و قوه قضاییه پاسخ نامههای مرا ندهند، نمیبخشم و ساکت هم نمیشوم.»
منبع: وبسایت جرس
مصطفی تاجزاده در نامهای که آن را به ندا آقاسلطان تقدیم کرده است، با اعتراف به خطاهای خود و نسل انقلاب، از «نسل جدید» پوزش خواست.
آقای تاجزاده در این نامه از اینکه وی و همراهانش به عملکرد دادگاههای انقلاب در اوائل انقلاب اعتراض نکرده و نسبت به هجوم به مراجعی چون آیتالله شریعتمداری سکوت کرده بودند، اظهار تاسف کرده است.
وی در نامه خود نوشته که زندانی شدنش باعث شد تا فرصتی برای بازنگری و تامل بیشتر در آنچه که در این سالها و به ویژه پس از انتخابات در ایران روی داده، داشته باشد.
این عضو جبهه مشارکت در بخشی دیگری از نوشته خود «در محضر نسل جدید» شهادت داده است نظامی که «ما برای برپایی آن انقلاب کردیم و به قانون اساسی آن رأی دادیم، غیر از نظام نظامیانی است که میکوشند آن را ملک طلق خویش نمایند.»
وی در ادامه نامه خود با برشمردن بسیاری از ناکارآمدیها در جمهوری اسلامی، نوشته است: «این نظامی نیست که ایرانیان در سال ۵۷ خواهان استقرار آن بودند.»
مصطفی تاجزاده «اعتراف» کرده که «خطای ما این بود که در مقابل برخی رفتارهای دادگاههای انقلاب موضع نگرفتیم.»
تاجزاده در ادامه نوشته است: «واضحتر بگویم، سکوت تأییدآمیز درباره نحوه محاکمات دادگاه انقلاب خطای ما بود....به همین دلیل ما حتماً باید اعتراف کنیم اما نه در دادگاههای نمایشی و آن طور که بازجوها میخواهند و به اتهامات موهوم مرتکب نشده، بلکه در پیشگاه ملت و بر اساس حقیقت.»
این فعال سیاسی، نسل انقلاب را به «اعتراف» فرا خوانده و مینویسد: «نسل انقلاب باید اعتراف کند، ولی نه به دلیل مجاهده امروزینش برای بسط دموکراسی و ترویج حقوق بشر، که به علت عدم استفاده درست و کامل از فرصتهایی که ظهور تکصدایی را بر بستر عبور از آرمانهای انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی غیرممکن میکرد.»
تاجزاده میافزاید: «اعتراف میکنم که اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آیتالله شریعتمداری و برای حفظ حریم مرجعیت اعتراض میکردیم، کار به جایی نمیرسید که امروز حرمت مراجع و عالمانی همچون مرحوم آیتالله منتظری و حضرات آقایان وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی، جوادی آملی و… حتی در صدا و سیما مورد تعرض قرار گیرد و کار به جایی برسد که حتی بیت و نوه امام و حسینیه و مرقد ایشان و نیز آرامگاه مرحومان صدوقی و خاتمی از تعرض مصون نماند.»
وی «اعتراف» خود را چنین ادامه می دهد: «باید از برخوردهای ناصوابی که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی صورت گرفت، عذر خواست و نیز باید از همه سیاسیونی که خواهان فعالیت قانونی بودند و حقوقشان به بهانههای مختلف نقض شد، پوزش طلبید. همچنین باید از تحمیل یک سبک زندگی به شهروندان و دخالت در حریم خصوصی آنان معذرت خواست. خطای ما آن بود که تصور میکردیم ما انسانهای متوسط قادریم در میخانهها را ببندیم، بدون آنکه لازم باشد درهای تزویر و ریا را باز کنیم. اشتباه ما این بود که در عمل به برخی امور عرفی تقدس بخشیدیم، غافل از آن که تلاش مذکور عقیم و نتیجهاش عرفی شدن بسیاری از مقدسات است. بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر عصمت به عصر غیبت بود.»
این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تصریح میکند: «ما نباید اجازه میدادیم خیانت و خباثت بعضی افراد یا طرحها یا اقدامها، خارج شدن ما را از مسیر قانون و شیوههای انسانی و اخلاقی توجیه کند؛ شکنجه در همه حال شکنجه است و اعدام زندانی قبلاً محاکمه و محکوم شده که در اسارت به سر میبرد، ناموجه.»
تاجزاده نسل انقلاب را فرا میخواند تا «اعتراف» کنند؛ چرا که به گفته او «اگر در پیشگاه نسل جدید به آن خطاها اعتراف نکنیم، آن گاه مجال برای ظهور کسانی مهیا میشود که همان لکههای تاریک را چنان بسط میدهند و چنان نسبت به گذشته فرافکنی میکنند تا خطاهای به مراتب هولناکتر خود را بپوشانند و هیچ نقطه مثبتی در کارنامه نسل انقلاب دیده نشود.»
تاجزاده در این نامه نوشته است: «اکنون که به برکت جنبش سبز، شرایطی فراهم شده تا بسیاری از طرفهای درگیر منازعات خونین دهه ۶۰ با بازخوانی انتقادی آن سالها به این نتیجه برسند که آن همه خشونت و خونریزی، ضرورت تاریخ نبود و میشد از بروز آن رخدادهای تلخ و ناگوار اجتناب کرد، باید این فضای نقد را زنده نگه داشت.»
متن کامل این نامه را بخوانید
پس از حمله نیروهای لباس شخصی به دفتر آیتالله منتظری و آیتالله صانعی در قم، ماموران وزارت اطلاعات با حکم دادستانی دفتر آیتالله منتظری را پلمب کردند.
از عصر روز گذشته (یکشنبه) گروهی از لباس شخصیها در اعتراض به سفر مهدی کروبی به قم، مقابل دفتر آیتالله صانعی و آیتالله منتظری دست به تجمع زده و شعارهای تندی علیه این دو مرجع تقلید سر دادند.
تجمعکنندگان که برخی از آنها بیسیم نیز در اختیار داشتند، در حمایت از آیتالله خامنهای شعارهایی سر دادند و حسن خمینی را «فرزند ناخلف» احمد خمینی خطاب کردند.
آنطور که وبسایت جرس و برخی دیگر از سایتهای نزدیک به اصلاحطلبان گزارش کردهاند، لباس شخصیها بامداد دوشنبه به طور سازماندهی شده اقدام به شکست درب دفتر این دو مرجع تقلید کرده و به اموال آنها خسارات زیادی وارد کردند.
دفتر آیتالله منتظری با صدور بیانیهای اعلام کرده که مهاجمین در این حمله از «هیچ گونه اهانتی دریغ نکردند.»
سعید منتظری گفته که مهاجمان «شیشهها، صندلیها و حتی تلویزیون دفتر را شکستهاند، پردهها را کندهاند و با آویزان شدن از پنکههای سقفی و لگد کردن جاروبرقی، آنها را خراب کردهاند.»
آنطور که آقای منتظری اعلام کرده است پس از این حمله «حدود 15 نفر از نیروهای اطلاعات با حکم دادگاه ویژه روحانیت در محل دفتر حضور یافته و نسبت به بازرسی و توقیف اموال تخریب شده و پلمپ دفتر اقدام نمودند.»
براساس این گزارش، گروه دیگری از لباس شخصیها که از عصر روز گذشته مقابل دفتر آیتالله صانعی تجمع کرده بودند، بامداد دوشنبه به دفتر این مرجع تقلید حملهور شدند.
در پی این حمله خشونتبار، بسیاری از اموال دفتر آقای صانعی به کلی از بین رفته است.
منبع: وبسایت آیتالله صانعی، گزارش تصویری (+)، حمله اوباش به منزل آیت الله منتظری (+)، صانعی و کروبی در محاصره هواداران حکومت (+)، هجوم نیروهای اطلاعاتی به دفتر آیت الله منتظری (+)، حمله به بیوت مراجع پس از سفر خامنه ای به قم(+)
پیشینه
لباسشخصیها مقابل بیت صانعی: خانه فساد این مرجع آمریکایی را تخته کنید
حمله لباس شخصیها به کروبی و محاصره بیت آیتالله صانعی در قم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر