-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۹, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 04/28/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



علی مزروعی

این فرض که جنبش های اجتماعی تاریخ معاصر ایران از مشروطیت تا جنبش سبز ریشه در مطالبات طبقه متوسط ( با تسامحی که در کاربرد این واژه می توان داشت ) داشته است بطور نسبی مورد توافق نظریه پردازان و تحلیگران و فعالان سیاسی و اجتماعی ایندوران است اما همواره در باره ارتباط این جنبش ها با اقشار محروم ( کارگران ، دهقانان و دستمزد بگیران که با تسامح می شود آنانرا در قالب طبقه کارگر صورت بندی کرد ) و میزان کامی یا ناکامی آنها بحث و جدل بسیار بوده است.

بطور مثال احزاب چپ مارکسیستی که در ایران شکل گرفتند ( مثال بارزش حزب توده ) با اینکه گروه هدفشان برای بسیج اجتماعی طبقه کارگر یا زحمتکشان بوده هرگز موفق به ارتباط وثیق با این اقشار محروم و برانگیختن آنها برای پیشبرد یک جنبش اجتماعی و سیاسی نشدند، و به تعبیر کیانوری در خاطراتش، که تجربه بیش از چهل سال کار در حزب توده و سالها دبیرکلی این تشکل را داشت، حزب عمدتا به مرکزی برای جلب و جذب روشنفکران و تحصیلکرده گان طبقه متوسط شهری تبدیل شده بود و اینها چندان سنخیتی برای ارتباط با طبقه کارگر نداشتند. طبعا کالبد شکافی این موضوع در ارتباط با تشکل های چپ مارکسیستی و دیگر احزاب و گروهها مقالی دیگر را می طلبد و مرور تجربه های گذشته می تواند برای فعالان جنبش سبز در این باره درس آموز و راهگشا باشد.

تنها تجربه موفقی را که می شود در ارتباط جنبش اجتماعی با اقشار محروم بدان اشاره کرد انقلاب اسلامی است. با اینکه موتور محرکه این انقلاب هم طبقه متوسط شهری بود اما بدلیل ایدئولوژی انقلاب و رهبری روحانی آن براحتی توانست از طریق شبکه روحانیت و مساجد با اقشار محروم جامعه ارتباط برقرار کند و پیام انقلاب را در حمایت از مستضعفین و احقاق حقوق و شخصیت بخشیدن بدانها برساند، و پیوستن این اقشار محروم حاشیه شهرها و روستاها بود که صبغه وسیع مردمی به انقلاب بخشید و اسباب پیروزی آنرا فراهم ساخت.

ادبیات و زبانی که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب در ایجاد این ارتباط و بسیج اجتماعی بکار گرفت و در دوران پس از پیروزی انقلاب تا زمان مرگش نیز بدان وفادار ماند و غنا بخشید از نقاط کانونی درموفقیت رهبری اش بشمار می رود، و البته تجربه بی بدیلی دراین عرصه است که تحلیل این موضوع هم مقالی دیگر را می طلبد. 

در اینجا باید بدین موضوع اشاره کنم که در تاریخ معاصر کشورمان همواره موضوع حمایت از اقشار محروم شعار مشترک حاکمان و مخالفان بوده است، ودر واقع هر دو طرف منازعه در پی بهره گیری از این طبقه برای پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی خود بوده اند. در این باره کافی است که به برنامه اعلامی دولت سید ضیاء پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ یا برنامه انقلاب سفید رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۲ مراجعه کرد، ضمن اینکه شاکله ارتش، که پایگاه اصلی رژیم پهلوی بود، برآمده از همین اقشار محروم بود و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز با تکیه بر اراذل و اوباش برآمده از این طبقه به پیروزی رسید.

در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز جدال بر سر حمایت از اقشار محروم جامعه بگونه ای دیگر جریان داشته و اسباب جناح بندی نیروهای درونی جمهوری اسلامی به چپ و راست ( خط امام و اصلاح طلبان و محافظه کاران و اصولگرایان بعدی ) را فراهم آورده است، و ظاهرا هنوز این جدال ادامه دارد.

حال با توجه به این مقدمه سئوال این است: « جنبش سبز » چه نسبت و ارتباطی با « اقشار محروم » دارد؟

در پاسخ به این سئوال یادآور می شوم که برپایه گزارشات رسمی توزیع درآمد در کشورما یکی از بدترین ها در دنیا و همانند کشور سرمایه داری آمریکاست! در جامعه ایران حدود ۴۸ درصد درآمد ملی نصیب دو دهک درآمدی ثروتمند می شود. بنظر می رسد که این دو دهک درآمدی هرچند نقشی موثر در اقتصاد ایران دارند اما به لحاظ سیاسی اهل ریسک نیستند و از اینرو گرایش سیاسی شفافی را نمی شود بدانها نسبت داد، و از اینرو در جبهه بندی سیاسی نمی شود روی آنها حساب کرد. این دو دهک هرچند به لحاظ ارزش های فرهنگی و اجتماعی غالبا با جنبش سبز همراهند اما به لحاظ سیاسی همراهی آشکار ندارند و برای حفظ منافعشان خود را همراه حاکمیت نشان می دهند، و از اینرو نیروی آنها را در عرصه مبارزه سیاسی می توان خنثی برآورد کرد، البته در شرایط انتخاباتی بخشی از آنها به نامزدی رای خواهند داد که به ارزش های فرهنگی و اجتماعی شان نزدیک و همخوان باشد.

حدود ۳۵ درصد درآمد ملی نصیب ۴ دهک درآمدی میانی جامعه می شود که با تسامح می شود اینها را طبقه متوسط نامید و غالب اینها از حامیان جنبش سبز و پایگاه اجتماعی آنند. با این حال باید در نظر داشت که غالب اینها تحصیلکرده و از کارکنان دولت و بخش خصوصی اند و شرایط و ملاحظات خاص خود را دارند و حاضر به پرداخت هر هزینه ای نیستند اما در شرایط انتخاباتی قطعا بنفع نامزد جنبش رای می دهند، و البته بخشی از اینها، حدود ۵ درصد، نیز به اقتدارگرایان گرایش دارند.

حدود ۱۷ درصد درآمد ملی نصیب ۴ دهک درآمدی فقیر جامعه می شود، چهار دهکی که جلب نظر آنها مد نظر نیروهای سیاسی و محل نزاع است. بنظر می رسد افراد این دهکها غالبا در انتخاباتها شرکت می کنند و رایشان صندوق های رای جمهوری اسلامی را معنادار می کند. البته اگر در نظر آوریم که بیش از چهار میلیون خانوار( ۲۰ درصد از کل خانوارهای کشور) تحت پوشش کمک های کمیته امداد هستند، و اینکه بیشتر این خانوارها در روستاها و مناطق حاشیه ای کشور زندگی می کنند، آنوقت راز اینکه میزان مشارکت در انتخاباتها از مرکز به حاشیه افزایش می یابد روشن خواهد شد. پس از حاکمیت یکدست اقتدارگرایان، دولت احمدی نژاد تلاش کرد از طریق توزیع سهام عدالت و یارانه نقدی ( سیاست پول پاشی ) این جمعیت فقیر را به پایگاه رای جناح اقتدارگرا در کشور تبدیل نماید و اساسا حاکمیت موجود قدرتش را بر دوش این جمعیت استوار کرده است چرا که پایگاههای بسیج و عمده نیروهای نظامی و انتظامی و لباس شخصی ها برآمده از درون اینها هستند و به لحاظ ایدئولوژیکی نیز با ایدئولوژی رسمی حاکم همخوانی و همراهی دارند. واز اینرو بنظر می رسد جنبش سبز نتوانسته است ارتباط موثری با این بخش از جمعیت کشور برقرار کند و آنها را بنفع جنبش بحرکت درآورد، و طبعا در بهترین حالت و با تکیه بر نسل تحصیلکرده ای که در درون این جمعیت سر برآورده است می توان انتظار داشت در شرایط انتخاباتی ۱۰ تا ۲۰ درصد آنها بنفع جنبش سبز رای دهند.

اینکه انقلاب اسلامی در ارتباط و پیوند با " مستضعفان " به پیروزی رسید و قرار بود در سایه تحقق " عدالت "، توزیع درآمد در جامعه عادلانه شود و شکاف فقر-غنا کاهش یابد و دیگر خبری از طبقه محروم نباشد، آرمانی بوده است که در تجربه ۳۳ ساله جمهوری اسلامی محقق نشده و هنوز چهل درصد افراد جامعه ما زیر خط فقر زندگی می کنند، و هم اینان هستند که هم اکنون نقشی تعیین کننده در چگونگی صف بندی نیروهای اجتماعی و سیاسی و موازنه نیروی حاکمیت با منتقدان و تحول خواهان در قالب جنبش سبز دارند. نگارنده براین نظر است که تحقق " عدالت " و بهبود بخشی به توزیع درآمد و حل مشکل فقر و محرومیت در کشورمان جز در سایه یک اصلاحات سیاسی و اقتصادی عمیق در شیوه حکومتداری، که در برنامه جنبش سبز مستتراست، ممکن نیست اما ترجمه این برنامه بزبانی که اقشار محروم جامعه ما آنرا فهم و لمس کنند حلقه مفقوده ای است که باید مد نظر همه فعالان و گنشگران جنبش سبز باشد و برای آن چاره جویی کنند.

میرحسین موسوی در مواضع و سوگیری های خود توجه تامی به این موضوع داشت و در سخنانی گفت :"ازاینکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه و حقوق انان کمتر مورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم.وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود. به هر حال باید گفت که اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. کسانی که خواستار اجماع ملی برای تغییراند باید بیشتر با اقشار تهی دست گره بخورند و از منافع آنها دفاع بکنند. گذشته از آن، امروز به دلیل سرنوشت ساز بودن تصمیمات و سیاست های اقتصادی همه باید به اخبار و تحلیل های اقتصادی حساسیت نشان بدهند. این روزها حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی درمقایسه با اخبار سیاسی بسیار اندک است و در این زمینه اطلاع رسانی کمی صورت می گیرد. ( ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ )

در آستانه روز کارگر و معلم برفعالان جنبش سبز است که در ارتباط با این ایندو قشر تاثیر گذار جامعه طرحی نو دراندازند و در برنامه ای تعریف شده به پیوند و ارتباط بیشتر « جنبش سبز و اقشار محروم » تصریح و تاکید نمایند. در این برنامه باید بتوان بین اهداف اصلی جنبش سبز که حاکمیت قانون ، مردمسالاری، عدالت و آزادی است با مسائل اقتصادی و معیشتی محرومان جامعه به شیوه و زبانی پیوند زد که برای مردمی که گرفتار فقر و مشکلات مادی هستند، پیام داشته و آنها را برای همراهی با جنبش ترغیب و تحریک نماید. اطلاع رسانی و اگاهی بخشی دراین باره و همدردی و بازگویی مطالبات اقشار محروم جامعه و کمک به آنان در سازمانیابی و تشکل از زمره اقداماتی است که می توان آنها را در دستور کار جنبش قرار داد.

خلاصه آنکه پایگاه حرکتی جنبش سبز در طبقه متوسط قرار دارد که حاضر به ریسک پذیری و خطر کردن زیاد نیست، درحالیکه پایگاه اجتماعی اقتدارگرایان عمدتا معطوف به طبقه فرودست اجتماعی است که ریسک پذیری بالا دارند و در سایه امکانات حکومتی می توانند نیروهای حاضر و آماده برای سرکوب و هرکار دیگر باشند. درعین حال جنبش سبز در دوسوی طبقه متوسط می تواند یارگیری کند اما نگاهش را باید عمدتا و بیش از پیش معطوف به اقشار محروم اجتماعی جامعه کند چراکه جمعیت قابل توجه این بخش و تاثیری که می توانند در برهم زدن توازن نیروهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند بسیار کلیدی و تعیین کننده است، و اینکه اقتدارگرایان حاکم تلاش دارند با تکیه براین اقشار همچنان به حفظ و توجیه قدرت و حاکمیت خود بپردازند.


 


مولانا عبدالحمید؛ امام جمعه اهل سنت زاهدان در دیدار با دانشجویان اهل سنت بار دیگر از ظلم هایی که به هموطنان سنی مذهب می شود، انتقاد کرد.

انتقاد مولانا عبدالحمید در حالی بین شد که همین جلسه دیدار او با دانشجویان نیز با مزاحمت نیروهای امنیتی مواجه شده بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی "سنی آنلاین"، وی با اشاره به برخی محدودیت‌های اعمال شده بر این جلسه گفت: عده ای از مسئولین استانی می گویند که شما باید برای دیدار دانشجویان اهل سنت درخواست مجوز بدهید. زیرا نشست ما را غیرقانونی می‌دانند. در حالی‌که این دیدار در راستای وحدت حوزه و دانشگاه است و نه یک همایش بلکه دیداری است که به علت مشغله درسی ما و دانشجویان گرامی در هر سال یکبار انجام می شود و فاقد هرگونه شعار، قطعنامه و بیانیه است. استدلال ما بر این است که این دیداری معنوی است که در مسجد و خانه خدا برگزار می شود و هیچ یک از تعاریف کنفرانس، همایش و متینگ و … در مورد آن صدق نمی‌کند. آنچه در این دیدار مطرح می شود چیزی جز دعا و نیایش و گفتمانی معنوی و تشویق دانشجویان به ادامه مسیر دانش اندوزی و فراگیری علم نیست. قطعا چنانچه ما بخواهیم کنفرانس یا همایشی برگزار کنیم درخواست مجوز خواهیم داد و بیانیه منتشر خواهیم کرد و به طرح مطالبات خود خواهیم پرداخت.

مولانا عبدالحمید افزود: در هیچ جای دنیا چنین چیزی نیست که شهروندی برای سفر به یکی از نقاط کشورش و دیدار با هموطنانش نیاز به مجوز و گذرنامه داشته باشد.

متاسفانه برخی تنگ نظری‌ها و کوته‌فکری‌ها باعث شد تا بسیاری از دانشگاهیان ما امروز نتوانند در این دیدار شرکت کنند. ما از مسئولین نظام و استان می خواهیم اهل سنت را ببینند. ما یک واقعیت در این کشور هستیم. اگر چه برخی آمار اهل سنت را ۱۰ درصد و برخی ۳۰ تا ۳۵ درصد اعلام می کنند اما به طور واقع بینانه و بر اساس تحقیقات ما، اهل سنت ایران حداقل ۲۰ درصد یعنی یک پنجم جمعیت کشور را تشکیل می دهند. همانگونه که شیعه یک واقعیت است و کسی نمی تواند حق و حقوق شیعه را انکار کند، اهل سنت نیز واقعیتی هستند که باید دیده شوند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: عده ای به مسئولان کشور گزارش داده اند که اهل سنت خطر بالقوه ای برای نظام اسلامی هستند و اجازه ندهید آنان با یکدیگر ارتباط داشته باشند. ما از این افراد سفیه به نزد خداوند شکایت می کنیم. اهل سنت هیچگونه خطری برای کشور نیستند. اهل سنت برای نظام جمهوری اسلامی فرصت هستند.

ما چیزی فراتر از قانون نمی خواهیم و در صورتی که حقوق ما رعایت شود و نظام، نه در شعار، بلکه در عمل به مطالبات و خواسته های اهل سنت توجه کند، جوانان ما را استخدام نماید و نگاه یکسانی در واگذاری مسئولیتها نسبت به اهل سنت وجود داشته باشد، اهل سنت می توانند بهترین نقش را در جهان برای تحکیم وحدت اسلامی داشته باشند.

مولانا عبدالحمید در ادامه گفت: اهل سنت در مسیر افراط نیستند. راه ما را راه اعتدال، اندیشه و عقل است. ما بر تامین حقوق قانونی و آزادیهای مذهبی خود پافشاری می کنیم و معتقدیم اهل سنت در هر دانشگاه و پادگان نظامی باید بتوانند آزادانه نماز جماعت و عبادات دینی خود را به جای بیاورند. سخن ما در اینگونه مجالس همیشه سخن وحدت و ترغیب به دین بوده و هست. در جلسات ما هرگز سخنی علیه شیعه و در جهت تفرقه بیان نشده است. ما خیرخواهانه و دلسوزانه می گوئیم که نظام باید مذاهب، اقوام، ادیان و حتی مخالفین خود را ببیند و صدای همه را بشنود. صدای کسانی را که در زندانها هستند بشنود و ببیند که چه می گویند. این درخواست ما از همه کشورهایی است که مانند مصر، تونس، یمن و لیبی انقلاب آنها به پیروزی رسیده و یا در راه پیروزی هستند که هر حزب و جناحی که در این کشورها به قدرت رسید باید سعه صدر و دید وسیع داشته باشد. حقوق ادیان یهودی و مسیحی و … و حقوق بشر را رعایت کنند. به مسئولین خودمان نیز همین ندا را می دهیم که راه بقا و پایداری در وسعت دید و رعایت حقوق همه مردم است.

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: باید خیرخواه از بدخواه و انسان صادق از منافق جدا شود. ما منافق نیستیم. ما نه به کسی تهمت زده ایم و نه اهانت و ناسزایی بر کسی روا داشته ایم. و امیدواریم که دانشجویان ما در آینده چنین مشکلاتی نداشته باشند و بتوانند آزادانه و به راحتی در چنین مراسمی شرکت کنند. دانشجویان آینده سازان این مملکت هستند و باید به آینده امیدوار باشند.

مولانا عبدالحمید در ادامه خطاب به دانشجویان گفت: علم را به خاطر معیشت و مادیات تحصیل نکنید. با این انگیزه به فراگیری علم بپردازید که به جامعه خدمت کنید. عده ای از دانشجویان اهل سنت این پرسش را مطرح کرده اند که زمانیکه ما را استخدام نمی کنند برای ادامه تحصیل انگیزه ای نداریم. پاسخ من به آنان این است که شما نباید دانش را به خاطر مدرک و استخدام فرا بگیرید. انگیزه شما برای ادامه تحصیل باید بیشتر از دیگران باشد. زیرا شرایط همیشه اینگونه باقی نمی ماند و خداوند این شرایط را تغییر می دهد. دانشجویان خواهر و برادر عزت جامعه ما هستند و عفت و پاکی و رعایت مسایل اخلاقی و التزام آنها به شریعت مایه سربلندی ماست. و آن روز دور نیست که شما بتوانید همسان با دیگران به جامعه خدمت کنید و در جامعه تاثیرگذار باشید.

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: توجه داشته باشید که دنیا وفا ندارد. خودکامگی، استبداد و دیکتاتوری محکوم به فناست. همانگونه که در طول تاریخ و تا کنون دیکتاتورهایی مانند قذافی، مبارک و … به همت بیداری زنان و جوانان سرنگون شدند. دانشجویان در دانشگاهها باید در صحنه علم و عمل و اخلاق و تعهد و مسئولیت پذیری بدرخشند.

برای هر ملتی لازم و ضروری است که هویت مذهبی و قومی خود را حفظ کند. ما به دنبال این نیستیم که یک شیعه را سنی کنیم اما می خواهیم هویت مذهبی خودمان حفظ شود. من در سفری به تاجیکستان دیدم که طلاب تاجیکی که در ایران بودند لباس محلی ما را در آنجا پوشیده اند. من به آنان اعتراض کردم و گفتم شما باید لباس و هویت تاجیکی خود را حفظ کنید. اسلام نیامده است که لباس ملتها را تغییر دهد. هر ملتی دو هویت قومی و مذهبی دارد. لباس هر قومی هویت قومی آن ملت است و باید هویت قومی و مذهبی را پاسداری کند. هر ملتی که هویت نداشت آن ملت مرده است. کرد، بلوچ، ترک، ترکمن و فارس و … باید در حین برادری هویت خود را حفظ کنند.

قانون اساسی نیز بر حفظ زبانهای قومی تاکید کرده است، اگر چه به آن عمل نمی شود. اینکه شیعه با دست باز، و سنی با دسته بسته نماز بخواند مشکلی نیست، چون هر دو عبادت پروردگار را انجام می دهند، ولی هیچ کسی حق ندارد جلوی نماز خواندن کسی دیگر را بگیرد.


 


یکی از نمایندگی های خودروسازی درشرق تهران در اولین ساعات بامداد امروز با صدای مهیبی منفجر شد و آتش گرفت. در این حادثه به هیچ کس آسیب جانی نرسید اما بخشی از این نمایندگی تخریب شد و آتش گرفت که با تلاش آتش نشانان دو ایستگاه شعله های سرکش آتش مهار و خاموش شد.

 

نشت و تجمع گاز شهری علت این حادثه معرفی شده است.

پایگاه اطلاع رسانی ۱۲۵ با شرح این حادثه نوشته است که اهالی خیابان امین با شنیدن صدای مهیبی سراسیمه به خیابان ریختند و متوجه شدند که یکی از ساختمان های مجاور خیابان امین، بالاتر از میدان رهبر منفجر شده و درحال سوختن است. آنان بلافاصله با ۱۲۵ آتش نشانی تماس گرفته و در خواست کمک کردند. ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران نیز در ساعت ۰۱:۳۵ بامداد امروز آتش نشانان ایستگاه های ۹۲و۵۷ را بصورت همزمان به محل حادثه اعزام کرد.

علی امینی معاون منطقه سه عملیات سازمان آتش نشانی تهران دراین باره گفت: بررسی های اولیه حاکی از آن بود که انفجار و بدنبال آن آتش سوزی در انبار لوازم یدکی یکی از نمایندگی خودروسازی رخ داده و در حال سرایت به اطراف است.

وی با اشاره به اینکه شعله های آتش از راه دور کاملا دیده می شد، افزود: در هنگام وقوع انفجار هیچ کس در محل حضور نداشت به این دلیل به رغم شدت انفجار و گسترده بودن آتش سوزی، این حادثه مصدومی به دنبال نداشت. شدت انفجار به حدی بود که یک اتاق ۲۰ مترمربعی که برای انبار لوازم یدکی قفسه بندی شده بودند کاملا تخریب شد. همچنین بخش های فروش و تعمیرگاه این نمایندگی در جریان این حادثه دچار خسارت عمده ای شدند و شیشه های در و پنجره و تجهیزات موجود در آن متلاشی شد. در زمان بروز انفجار تعدادی خودرو در محل حادثه متوقف بود که بر اثر ریزش دیوار ها و اصابت آجر و نخاله های ساختمانی دچار خسارت شدند.

وی علت بروز انفجار را ناشی از نشت گاز از اتصالات بخاری گازی اعلام کرد و افزود: براثر تجمع گاز شهری در محیط و ایجاد جرقه ناگهانی، گاز موجود با صدای شدیدی منفجر شد و سپس به علت وجود مواد قابل اشتعال در محل، آتش سوزی نیز شروع شد.


 


محمدشریف ملک​زاده که سال گذشته وزیر امورخارجه احمدی نژاد را تا مرز استیضاح برد و خود سپس به زندان افتاد، در چند روز گذشته همزمان مشاور احمدی نژاد و محمود هاشمی شاهرودی شده است.

پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، ملک زاده ابتدا به معاونت رییس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی در دوره ریاست اسفندیار مشایی رسید. با انتقال مشایی به دفتر احمدی نژاد در دولت کودتا، اواخر تابستان ۸۸ بود که او در مقام جانشین رییس دولت در ریاست شورای عالی ایرانیان، برای معاون سابق خود حکم دبیری این شورا را امضا کرد.

اواخر خرداد ۹۰، ملک زاده با حکمی از سوی صالحی به سمت معاونت اداری مالی وزارت خارجه منصوب شد که اعتراض برخی نمایندگان را در مجلس برانگیخت و منجر به ارائه طرح استیضاح وزیر امورخارجه به هیات رئیسه مجلس شد. اما صالحی با برکناری وی، خود را از استیضاح رهانید. تا اینکه در روز ۲ تیرماه ۹۰ پس از احضار و تفهیم اتهام، ملک زاده بازداشت شد. اتهام وی عضویت در جریان موسوم به «جریان انحرافی» خوانده شد.

به گزارش خبرآنلاین، در شهریورماه هم عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی استان تهران، در جمع خبرنگاران از آزادی ملک زاده با "قرار وثیقه" خبر داد اما گفت که رسیدگی به پرونده وی همچنان ادامه دارد.

با این حال روز سه شنبه هفته گذشته ملک​زاده از سوی محمود احمدی نژاد، به سمت مشاور رییس دولت منصوب شد.

اما خبرگزاری ایرنا امروز گزارش داده است که هاشمی شاهرودی رییس بنیاد فقه و معارف اهل بیت نیز طی حکمی محمدشریف ملک​​​زاده را به سمت مشاور خود در امور اجرایی منصوب کرده است.

هاشمی شاهرودی رییس هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو فقهای شورای نگهبان است.


 


بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد شامگاه پنجشنبه از ادامه کشتار مردم سوریه و نقض آتش بس توسط نیروهای رژیم سوریه و ادامه گلوله باران مناطق پر جمعیت در این کشور به شدت ابرازنگرانی کرد.

وی با اشاره به عدم پایبندی دولت بشار اسد به طرح آتش بس کوفی عنان گفت:" از رژیم سوریه می خواهم که به وعده هایش عمل کند و فورا نیروهایش را از شهر ها خارج کند."

به گزارش العربیه، اظهارات دبیر کل سازمان ملل زمانی مطرح می شود که ناظران بین المللی اعزام شده به سوریه از نقض مستمر طرح آتش بس کوفی عنان توسط نیروهای رژیم بشار اسد به وی گزارش داده اند.

درهمین حال وزیران اتحادیه عرب در بیانیه ای، از نماینده کشور مغرب که اکنون عضو موقت اتحادیه عرب در شورای امنیت است، خواسته ند که در نشست پنجم ماه مه از شورای امنیت بخواهند برای حمایت مردم سوریه قطعنامه ای را صادر کند.

طبق این گزارش در بیانیه وزیران خارجه کشورهای اتحادیه عرب از بند هفت سازمان ملل متحد که راه حل نظامی را برای حمایت غیر نظامیان جایز می داند، سخن به میان نیامده است.

گفته می شود در پیش نویس اولیه طرح اتحادیه عرب که قرار است به شورای امنیت داده شود به ماده هفتم سازمان ملل اشاره شده بود، اما نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب وجود چنین درخواستی در زمان کنونی، در قطعنامه پیشنهادی اتحادیه به شورای امنیت را نفی کرد.

انفجار در دمشق

در تحولی دیگر، امروز جمعه وقوع یک انفجار در دمشق، پایتخت سوریه را به لرزه درآورد. تلویزیون دولتی سوریه می گوید این انفجار در پی یک عملیات انتحاری صورت گرفته است.

در گزارش تلویزیون دولتی سوریه که با پخش تصاویری از محل انفجار و اجساد کشته شدگان همراه بود، آمده است که برخی از قربانیان این انفجار غیرنظامی و برخی دیگر، از نیروهای امنیتی بوده اند.

اما در مقابل، مخالفان حکومت سوریه با وجود تایید حملاتی علیه مراکز و نیروهای امنیتی، دست زدن به عملیات انتحاری را مردود دانسته و گفته اند که از چنین روشی استفاده نمی کنند.

 


 


کیوان صمیمی روزنامه نگار و زندانی سیاسی که جهت درمان از اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در بیمارستان قلب تهران بسر میبرد، بدون اینکه درمانش اتمام یابد؛ پنجشنبه شب به زندان بازگردانده شد.
به گزارش ، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مسئولین زندان رجایی شهر کرج پنج شنبه شب کیوان صمیمی را بدون اتمام دوره درمان از بیمارستان قلب تهران به زندان رجایی شهر بازگرداندند.
کیوان صمیمی بدلیل شرایط وخیم جسمی در اسفند ماه سال گذشته در بیمارستان قلب تهران بستری شد و در طی این مدت پزشکان برای درمان بیماریهای قلب و کبد و... وی تلاش می کردند، با این وجود مسئولین زندان بدون رضایت پزشکان و در حالی که دوره درمان به پایان نرسیده بود اقدام به بازگردانیدن وی به زندان رجایی شهر کرج را کردند.
کیوان صمیمی بهبهانی مدیر مسئول ماهنامه توقیف‌شده نامه، عضو شورای ملی صلح، کمیته پی‌گیری بازداشت‌های خودسرانه، کمیته حمایت از حقوق شهروندی و نیز کمیته دفاع از حق تحصیل است که از سال ۸۸ در زندان بسر می برد.


 


تنش و درگیری لفظی میان اعضای "جبهه متحد اصولگرایی" به رهبری مهدوی کنی و "جبهه پایداری" به رهبری مصباح یزدی ادامه دارد.

مهدوی کنی، رییس مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است که جبهه موسوم به "جبهه متحد اصولگرایان" با محوریت او شکل گرفته است. این جبهه، رقیب درون جناحی "جبهه پایداری" است که با محوریت مصباح یزدی شکل گرفته است. این دو جبهه در آستانه دور دوم انتخابات مجلس، دور تازه ای از زد و خورد و تبلیغات منفی علیه یکدیگر را آغاز کرده اند.

به گزارش "ندای سبز آزادی"، در تازه ترین رویداد، هفته گذشته جمعی از شاگردان مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق، در نامه ای شدیداللحن به محمد تقی مصباح یزدی، نسبت به وجود شکاف میان اصولگرایان هشدار دادند و مشی و مرام اعضای جبهه پایداری را در مسیر "جریان انحرافی" اعلام کردند و تلویحا مصباح را مسوول این وضعیت دانستند.

در واکنش به آن نامه، هواداران مصباح یزدی نیز دست به کار شده و در اقدامی مشابه، نامه انتقادآمیزی خطاب به مهدوی کنی منتشر کردند.

همزمان، اعضای جبهه پایداری که به واسطه نزدیکی به دولت احمدی نژاد و مصباح یزدی، از سوی رقبای محافظه کار خود "جریان انحرافی" نامیده شده اند، اعلام کردند که در حال راه اندازی یک تلویزیون اینترنتی هستند و با استفاده از این رسانه جدید، "مدعیان اصولگرایی را افشا خواهند کرد".

این اقدام نیز واکنش یاران مهدوی کنی در جبهه متحد را برانگیخت و مسئول روابط عمومی جبهه متحد اصولگرایان گفت: به زودی جزوه ۲۰۰ صفحه ای از تخریب های گروه پایداری را منتشر می کنیم.

مجتبی توانگر مسوول روابط عمومی جبهه متحد اصولگرایان در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: از مرداد سال گذشته تا هفته آخر فروردین ماه تمام تخریب ها، تهمت ها و دروغ هایی که گروه پایداری علیه سایر نیروهای انقلاب  در رسانه ها و سخنرانی هایشان منتشر ساخته اند را جمع آوری کرده ایم.

آقای توانگر همچنین روح الله حسینیان را به سوء استفاده از اطلاعات مرکز اسناد متهم کرد و گفت که استفاده از امکانات مرکز اسناد انقلاب اسلامی و برخی نهادهای وابسته به قدرت جریان انحرافی نیز کاملا از همکاری در جهت انتشار این تخریبها حکایت دارد.

روح الله (خسرو) حسینیان، از یاران سعید امامی در وزارت اطلاعات بود که بعدها به ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی رسید. وی که اکنون نماینده مجلس هشتم و از کاندیداهای مجلس نهم در دور دوم انتخابات است، از چهره های شاخص جبهه پایداری و از نزدیکان مصباح یزدی به شمار می رود.

توانگر افزوده است: از میان این مطالب حدود ۲۰۰ صفحه مطالب تخریبی که علیه جبهه متحد و نیروهای انقلاب را منتشر ساخته اند در ۱۷ محور آماده کرده ایم که به زودی منتشر و تحویل نهادهای نظارتی خواهد شد.

وی افزود: برخلاف آنچه پیش از این ادعا می شد و شاید برخی هم پذیرفته بودند عدم ارتباط این گروه با احمدی نژاد بود که شواهد و قرائن نشان از جلسات منظم دو نفر اعضای شورای این گروه با شخص رییس دولت دارد.

وی تاکید کرد: تحلیل محتوای دروغ ها، تهمت ها و تخریب هایی که از مواضع گروه پایداری احصاء شده نشان می دهد کاملا از جنس تخریب های جریان انحرافی است و تلاش دارند سبد رای احمدی نژاد در میان نیروهای انقلاب را حفظ کنند.


 


یک کارشناس مسکن، کمبود خانه در تهران را ناشی از هجوم جمعیت به این کلانشهر ارزیابی کرد و گفت، طرح "مسکن مهر"، روستاییان و کشاورزان را به شهرها کشانده است.

در سال های گذشته، مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ و خصوصا تهران، در کنار مشکلاتی که برای این کلانشهر به وجود آورده موجب نابودی بخش مهمی از کشاورزی و جایگزین شدن مشاغل کاذب و غیر مولد شده است.

در این میان، طرح "مسکن مهر" که از سوی دولت احمدی نژاد با شعار خانه دار کردن مردم در حال اجرا است، بر مشکلات مهاجرت دامن زده است.

محمد علی پورشیرازی، کارشناس مسکن در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا خاطرنشان کرد: زمانی که صحبت از مسکن ‌می‌شود پنج شهر بزرگ کشور به ذهن مردم خطور ‌می‌کند.

این کارشناس در بخش مسکن با اشاره به اینکه در شهر تهران کمبود مسکن نداریم، گفت: علل کمبود مسکن هجوم مردم به شهرها است.

وی با اشاره به اینکه تفکر مسکن مهر خوب بود اما به بدترین فرم اجرا شد، گفت: مردم روستاها را به بهانه خانه‌دار شدن با اجرای مسکن مهر به شهرها کشاندند و این آثار مخربی را به همراه داشت.

پورشیرازی از اینکه کشاورزی در روستاها تحت تاثیر قرار گرفته است، ابراز نگرانی کرد.

پورشیرازی با یادآوری این که ۲۶۳ حرفه به طور مستقیم با بازار مسکن در ارتباط است، گفت: قیمت آهن در سه ماهه اخیر ۳۰ درصد افزایش یافته است.

وی با بیان اینکه آجر و سیمان آثار مستقیم بر قیمت مسکن دارند، تصریح کرد‌: آثار روانی و نگرانی از افزایش قیمت یکی از دلایل افزایش قیمت مسکن در حال حاضر است.

 


 


فرمانده نیروی انتظامی تهران اعلام کرده که پلیس طرح برخورد با "بد پوششی" را آغاز می کند و نیروهای پلیس با استقرار در سطح شهر تهران با افرادی که به زعم آنها وضعیت پوشش مناسبی ندارند، برخورد می کنند.به گزارش ایسنا حسین ساجدی نیا فرمانده انتظامي تهران بزرگ اضافه كرد: برخورد با بدپوششي در دو مبحث توليدكنندگان، واردكنندگان غيرمجاز لباس و مصرف‌كنندگان صورت مي‌پذيرد به طوري كه همزمان با آغاز طرح تمامي مراكز توليدي و توزيعي البسه در شهر تهران شناسايي شده و هشدارهاي لازم در اين باره به آنان داده مي‌شود و بديهي است درصورت عدم‌توجه به توصيه‌ها اين مراكز پلمپ خواهند شد.

وي گفت: بعد ديگر اين طرح شامل استقرار گشت‌هاي ثابت خودرويي امنيت اخلاقي در ميادين، مجتمع‌هاي تجاري و خيابان‌ها و نيز گشت‌هاي موتورسوار انتظامي و راهنمايي در بزرگراه‌هاي شهر تهران است كه در اين مورد با افرادي كه وضعيت پوشش نامناسب دارند و از مصاديق بدپوششي است، برخورد لازم صورت مي‌پذيرد.

 


 


سازمان دیدبان حقوق بشر روز جمعه، هشتم اردیبهشت، اعلام کرد که ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، برای سپری کردن محکومیت حبس خود به زندان فراخوانده شده است. این سازمان خواستار لغو حکم هشت سال حبس برای آقای یزدی شده است.
به گزارش رادیو فردا این سازمان در بیانیه خود آورده است که مقام‌های زندان اوین ۲۸ فروردین‌ماه از طریق فردی که ضامن وثیقه آزادی آقای یزدی شده بود، به دبیرکل نهضت آزادی ایران خبر داده‌اند که وی ۲۰ روز فرصت دارد تا خود را به زندان معرفی کند.
پسر آقای یزدی به دیدبان حقوق بشر گفته است که مقام‌های مربوطه در حالی پدر وی را به زندان فراخوانده‌اند که پیشتر به محمد‌علی دادخواه، وکیل ابراهیم یزدی، اطمینان داده‌اند که قوه قضائیه هنوز درباره پرونده آقای یزدی تصمیم نهایی را اتخاذ نکرده است.
دادگاه انقلاب اسلامی ۲۰ آذرماه ابراهیم یزدی ۸۰ ساله را به هشت سال زندان و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد. در جریان این دادگاه ابراهیم یزدی با اظهار این‌که صلاحیت دادگاه را قبول ندارد از خود دفاع نکرد.
سارا لی ویستون، مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر، گفته است که تعقیب قضایی ابراهیم یزدی نشان می‌دهد که دولت ایران هیچ تحملی برای شنیدن صدای مخالفان ندارد.
خانم ویتسون با تأکید بر این‌ که مقام‌های ایران هیچ شاهدی مبنی بر اقدام غیرقانونی ابراهیم یزدی ارائه نکرده‌اند، اضافه کرده است: «این فعال سیاسی برجسته تنها اداره یک حزب اپوزیسیون را برعهده داشته و علنا علیه دولت صحبت کرده است، اقدامی که در هیچ کجا نباید پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.»
ابراهیم یزدی از زمان انتخابات بحث‌انگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ چندین بار بازداشت شد و در نهایت ۲۹ اسفندماه ۱۳۸۹ به دلیل وضعیت ناگوار سلامتی به قید وثیقه آزاد شد.
دیدبان حقوق بشر هشتم اردیبهشت‌ماه خواستار لغو حکم ابراهیم یزدی و همچنین آزادی فوری تمامی اعضای نهضت آزادی شد.
به گزارش این سازمان، در حال حاضر پنج تن از اعضای این حزب، امیر خرم، عماد بهاور، محسن محققی، محمد فرید طاهری قزوینی و محمد توسلی در زندان به سر می‌برند و در کنار ابراهیم یزدی هفت تن دیگر از اعضای این حزب، مهدی معتمدی مهر، سلماز علی‌مرادی، سارا توسلی، هاشم صباغیان، محمدی بنی‌ اسدی، خسرو قشقایی و محمد نعیم‌پور نیز به قید وثیقه آزاد هستند.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته