کلمه: جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ با ارسال نامه ای برای دبیرکل سازمان ملل از وی خواسته اند که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید نموده و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کند.
عالیجناب بان کی مون
دبیر کل محترم سازمان ملل متحد
در شرایطی که رادیو و تلویزیون دولتی ایران سانسور همه جانبه ای را در برنامه های خبری خود اعمال می کند و دسترسی به کلیه روزنامه های کثیر الانتشار ایران بویژه نشریات متعلق به دگر اندیشان و اصلاح طلبان برای ما زندانیان سیاسی و مطبوعاتی محبوس در بازداشتگاههای امنیتی و بند ۳۵۰ اوین ممنوع است ، اطلاع یافتیم که جنابعالی به دعوت دولت ایران طی روزهای آینده به تهران سفر خواهید کرد. حداقل درخواست ما بویژه گروه گسترده ای که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ ایران و رویدادهای پس از آن به بهانه های واهی و اتهامهای ساختگی تهدید و دستگیر و محاکمه و زندانی شده اند این است که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید نمایید و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کنید.
این اقدام فرصتی را فراهم می آورد تا جنابعالی بطور دقیق در جریان بخشی از موارد زیر پا گذاردن اصول اولیه آزادی ، دموکراسی و عدالت و همچنین ابعاد گسترده نقض حقوق بشر بویژه موارد شاخص دوران دستگیری ها ، بازجویی ها، تفهیم اتهامها و محاکمه های فرمایشی تحت فشارهای روحی و جسمی اخیر قرار بگیرید و از نزدیک با شرایط خاص بازداشتگاهها و زندانهای ایران بخصوص بند ۳۵۰ زندان اوین اشنا شوید .
با احترام فراوان
عیسی سحرخیز
۸۹/۱/۲۶ ۱۵آپریل ۲۰۱۰
به نمایندگی از طرف جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین
از بعد از انتخابات ۲۲ خرداد تا کنون، سازمانهای حامی حقوق بشر و ۳۲ استاد ایرانی دانشگاههای اروپا و آمریکا، خواستار سفر فوری بان کیمون دبیرکل سازمان مللمتحد، و یا نماینده ویژهاش به تهران شدند تا نگرانی جدی جامعه جهانی را به رهبران ایران گوشزد کنند.
کلمه: فاطمه کمالی همسر عمادالدین باقی نسبت به سلامت جسمی همسرش ابراز نگرانی کرد و شرایط نگهداری باقی را موجب صدمه به سلامتی او دانست.
کمالی پیشتر هم گفته بود، عمادالدین باقی در دوره قبلی حبس در سلول های ۲۰۹ به دلیل شرایط بسیار نامناسب سلول خود به حمله های تنفسی دچار شد به گونه ای که پزشکان مورد تایید وزارت اطلاعات در بیمارستان قمر بنی هاشم نگهداری وی را در سلول بسته و بدون روزنه تنفسی و محیط استرس زا را برای او بسیار خطرناک توصیف کردند ولی بی توجهی به این هشدارها سبب شد بیماری او که تا حدی کنترل شده بود بازگردد و او در شب عید سال ۱۳۸۹راهی بیمارستان شود.
بر اساس اطلاعاتی که همسر باقی در اختیار جرس گذاشت : « با آنکه عدم گردش هوا در یک محیط بسته منجر به آسیب جسمی باقی می شود اما متاسفانه در سلول های بند ۲۴۰ با بستن دریچه مانع از عبور هوا می شوند به گونه ای که در آخرین ملاقاتی که به صورت کابینی با باقی داشتم او از دشواری تنفس در سلول خود رنج می برد.» به گفته همسر باقی ، او همچنان از روحیه بالایی برخوردار است .
کمالی همچنین یادآور شد باقی در مورد مشکل تنفس خود تاکنون چند بار درخواست دیدار با رئیس بند را داده اما موفق به دیدار نشده است.
فاطمه کمالی با ابراز تعجب از وضعیت دشوار کسی که باید طبق قانون آزاد باشد گفت:«اتهامی که متوجه باقی کرده اند اصولا موضوعی نیست که برای آن قرار بازداشت موقت صادر شود، با این وجود ۷ روز دیگر، دو ماهه دوم بازداشت موقت باقی یعنی چهار ماه حبس او هم به پایان می رسد در حالی که هیچ قرار بازداشتی در دو ماهه دوم به او ابلاغ نشده است و باقی تاکید دارد قانونا یک ساعت نگهداری بدون ابلاغ قرار، جرم محسوب می شود. علی رغم نظر شعبه رسیدگی کننده مبنی بر آزادی باقی با قرار وثیقه وی همچنان در سلول بسته و بدون هرگونه امکاناتی به سر می برد و تنها در سلول خود یک جلد قرآن کریم دارد.»
فاطمه کمالی یادآور شد:« جلسه دوم محاکمه مدیر مسوول کیهان فردا برگزار می شود. جلسه اول این دادگاه وکلای باقی طرح شکایت کردند و مدیر مسوول کیهان به جای پاسخ به ادعاهای سابق خود، دوباره به اتهام پراکنی پرداخت. باقی در جلسات پیشین که قرار بود دادگاه تشکیل شود حضور یافته بود اما مدیر مسوول کیهان از آمدن سر باز زده بود و در جلسه پیش در حالی که باقی در زندان بود، به دادگاه آمد و بخش عمده جلسه گذشته دادگاه را بدون حضور باقی به عنوان شاکی ، به حمله به او پرداخت و طبق قانون در جلسه فردای دادگاه باید وقتی به وکلای باقی برای پیگیری شکایت و پاسخ به شریعتمداری تعیین شده باشد.»
کلمه: همه تصمیم گیری ها در خانه فاطمی انجام شده است. رفت و آمد برخی شخصیت های سیاسی و قانونگذاری و وابستگان آنها به این خانه، باعث می شود توجه نهادهای قضایی و نظارتی به این محفل جلب شود. در خانه فاطمی چندین مورد سوء استفاده های مالی برنامه ریزی و اجرا شده است. سامان دادن به همه ماموریت های خانه فاطمی بر عهده فردی به نام “جابر الف” بوده است.
به گزارش سایت جهان، “جابر الف” فقط از آقای (…) دستور می گرفته و برای اجرای دستورات آقای (…) حتی از ماشین شخصی وی استفاده می کرده است. “جابر الف”اخیرا دستگیر شده است و به همه موارد اتهامی خود اعتراف کرده است؛ با این حال آقای (…) آزاد می باشد.
چندی پیش رئیس قوه قضائیه تاکید کرده است با دانه درشت ها برخورد می کنیم .بدون شک در فصل جدید مبارزه با فساد اقتصادی بررسی نقش آقای (…) به عنوان یک دانه درشت در خانه فاطمی بررسی خواهد شد. چشم عدالتخواهان و همه علاقه مندان به دولت فساد گریز و فساد ستیز، به سرانجام این پرونده است.
اما در خانه فاطمی چه گذشته است؟
جابر الف بعد از مذاکره با برخی از شرکا پیشنهاد تهیه یک خانه مسکونی برای پیگیری کارها، خارج از ساختمان های دولتی را می دهد و این پیشنهاد مورد قبول اعضا قرار می گیرد. از همین رو وی مسؤول پیگیری و تهیه یک محفل تیمی می شود. در نهایت از دختر خواهر ناتنی خود در خواست می کند که خانه بلااستفاده اش در خیابان فاطمی را در اختیار وی قرار دهد.
و اما جابر الف چه کسی است؟
جابر فردی است که در انتخابات مجلس هشتم، چکهایی با مبالغ قابل توجه در اختیار برخی نمایندگان مجلس قرار می داده است. وی همچنین در ماجرای یک استیضاح (!) چکهایی را برای برخی افراد صاحب رای و نفوذ صادر می کند.
“جابر الف” این چک ها را با هماهنگی آقای (…) می کشیده است. او که به دلیل تخلفات متعدد از بیمه ایران اخراج می شود، بدون آنکه سابقه استخدامی داشته باشد در یک نهاد نظارتی به عنوان نماینده این نهاد، اسناد بیمه ایران را رسیدگی می کند و آتش اصلی گزارش جنجالی بیمه ایران را تهیه می نماید.
وی که به علت حمل و فروش مواد مخدر محکومیت دارد، وظیفه کار چاق کنی برای برخی افراد سیاسی را برعهده داشته و بیشتر هرینه های خود را از حساب آقای (…) برداشت می کرده است.
به طور مشخص وی ۲ چک به مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان و ۲ میلیارد تومان از حساب آقای(…) برداشت کرده است. وی با اینکه مسؤولیت اصلی خانه فاطمی را نداشته، اما کلیه هماهنگی ها و برنامه ریزی ها را در این خانه انجام می داده است.
یکی از کارهایی که در خانه فاطمی برنامه ریزی می شود، اختلاس و سوء استفاده از بیمه کرج است. پرونده ای که چندی پیش از سوی قوه قضائیه به عنوان پرونده بزرگ فساد اقتصادی نام گرفت. مطابق برنامه ریزی های صورت گرفته در خانه فاطمی، “مصطفی ح” (از مسؤولین ارشد بیمه ایران کرج) ماموریت می گیرد تا با به جریان انداختن مجدد پرونده های مختومه، از بیمه اختلاس کند. “مصطفی ح” این پولها را پس از اختلاس به حساب جابر الف واریز می نماید.
در خانه فاطمی فرد دیگری به نام “م” از مسؤولین وقت استانداری تهران نیز رفت و آمد داشته است. “م”در اسفند ۸۷ دستگیر می شود. اتهام وی این بوده که درآمدهای متفرقه استانداری را به مصرف شخصی می رسانده است. نقش “م”در خانه فاطمی قابل توجه و محرز می باشد.
کلیه سوء استفاده های مالی توسط مثلث آقای(…) ، “م” و “جابر الف” در خانه فاطمی برنامه ریزی می شده است.
مطلب مرتبط:
از سفره های سرشار از پول نفت تا منشا پول های فاسد حلقه فاطمی +
کلمه: همسر مهدی بوترابی گفت:« با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت همسرم، همچنان از وضعیت او بیخبر هستم و پیگیریها برای مشخص شدن این موضوع بجایی نرسیده است.»
اعظم سقطی در گفتگو با «پارلماننیوز»، در خصوص آخرین وضعیت مهدی بوترابی، از بنیانگذاران پرشین بلاگ و از اعضای ستاد اصلاحطلبان حامی موسوی، اظهار داشت:« با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت ایشان هنوز خبری در مورد محل نگهداری ایشان نداریم.»
وی ادامه داد:« تاکنون علیرغم مراجعه به دادستانی و زندان اوین موفق به کسب خبر درباره همسرم و اینکه در چه مکانی و تحت چه شرایطی نگهداری میشود نشدهایم.»
سقطی خاطر نشان کرد:«مراجعات و پیگیریهای وکیل ایشان هم نتیجهای نداشته است.»
کلمه: سایت روزنامه جوان مدعی دیدار نوه بنیانگذار کبیر انقلاب با هاشمی رفسنجانی شد و در اقدامی تامل برانگیز ، وی را با عنوان سید حسن مصطفوی نام برد .
به گزارش خبرآنلاین این سایت نوشت :
درپی بروز برخی اختلافات ریشه ای در جریان اصلاحات برای هدایت این جریان سیاسی شکست خورده که در محافل رسانه ای از آن به « بحران رهبری درجبهه دوم خردادیها» یاد میشود، اخیراً تلاشهایی برای سپردن رهبری این جریان به سید حسن مصطفوی آغاز شده است.
در همین زمینه سید حسن مصطفوی طی ماههای اخیر دیدارهایی را با برخی چهرهای سیاسی داشته است. وی پنجشنبه شب گذشته به دیدار آیت اللههاشمی رفسنجانی رفته و درباره مسائل مختلف بحث وگفت وگو کرده است.این دومین دیداری است که سید حسن مصطفوی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی ده روز گذشته داشته است.
کلمه: آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ سوالی، نظر فقهی خود را در باره افزایش جمعیت بیان کرد.
به گزارش خبرآنلاین، متن سوال از آین مرجع تقلید و پاسخ وی به شرح زیر است:
سوال: تبلیغ و ترویج مردم مسلمان ایران در امر جلوگیرى و کنترل جمعیّت به عنوان یک کار فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى جامعه ایرانى در منابر و محافل دینى، شرعاً چه حکمى دارد؟ آیا خلاف شرع است؟
پاسخ : در صورتى که اهل خبره و کارشناسان متدیّن، مسأله کنترل و محدود ساختن موالید را یک ضرورت اجتماعى تشخیص دهند، شرعاً مى توان به طور موقّت با آن موافقت کرد و یا در صورت لزوم به طور حساب شده از آن تبلیغ نمود. در ضمن باید توجّه داشت که افزایش نسل به عقیده هیچ کس جزء واجبات نیست و بنابراین محدود ساختن، حرام نمى باشد.
در ضمن باید در موارد کنترل جمعیّت به جاى افزایش کمّى به سراغ افزایش کیفى رفت، تا مسلمانانى عالم تر و کارآمدتر به جامعه اسلامى تحویل داده شود و عزّت و عظمت مسلمین حفظ شود و نیز باید توجّه داشت که در مواردى که طبق تشخیص اهل خبره متعهّد، کنترل جمعیّت ضرورى است، باید حتماً از وسایل مشروع استفاده کرد، نه از وسایل نامشروعى مانند سقط جنین و امثال آن.
کلمه : یکی از مباحث جدی و مورد بحث در محافل علمی و دینی موضوع تنظیم خانواده و کنترل جمعیت است. از دیر هنگام دانشمندان مسلمان به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شده، گروهی مشکلات اجتماعی جامعة مسلمانان و رشد نامتناسب و بیرویة جمعیت و افزایش چشمگیر زاد و ولد از یک سو، و محدودیت منابع مالی و امکانات رفاهی را از دیگر سو میدیدهاند و بر ضرورت تنظیم خانواده تأکید میکردهاند؛ و گروهی به حرکت غرب در ترویج تنظیم خانواده با چشم بدبینی نگریسته و آن را زاییدة دشمنی و نگرانی آنان از قدرت آیندة مسلمانان دانستهاند. بگذریم از این جهت که برخی در مخالفت با برخی از روشها و نامنطبق بودن آنها با دستورات اسلام، با آن مخالفت کرده و یا روی خوش نشان ندادهاند.
در اوایل دهة پنجاه سازمان بهداشت جهانی توسط یکی از کشورهای اسلامی یعنی مغرب عربی تصمیم گرفت کنفرانسی را برگزار کند و دیدگاه اندیشمندان مسلمان را در زمینة تنظیم خانواده به دست آورد. از ۲۲ کشور مسلمان دعوت کرد تا مقالاتی در این زمینه ارائه دهند. در میان دانشمندان شیعی از شهید دکتر بهشتی نیز خواسته شد که ایشان به یکی از موضوعات مورد بحث این کنفرانس بپردازد. ایشان نیز موضوع نازا کردن و سقط جنین را در فقه اسلامی به ویژه فقه شیعه انتخاب و مورد بحث و بررسی قرار داد و تحت عنوان « حکم الاجهاض و التعقیم فی الشریعه الاسلامیه» ارسال کرد.۳
اما ایشان این بحث را ادامه داد، فرصتی فراهم شد تا بتواند در داخل ایران در محفلی علمی زاویههای مختلف این بحث را بکاود. همة ما شهید بهشتی را به سعة صدر و بلند نظری میشناسیم او در پی آن بود که این موضوع را در جمع علمی برگرفته از زبدهترین محققان کشور مورد نقد و بررسی قرار دهد و اگر دلیل جدی مخالفی از او پنهان مانده برملا شود. حاصل این بحثها در چهار جلسه انجام گرفت و درهر جلسه زاویهای از بحث مورد توجه موافقان و مخالفان قرار گرفت. هم اکنون نوارهای این جلسات به صورت کتابی در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
بیگمان بحث تنظیم خانواده، تأکید بر رعایت مصالح خانواده و پیش بینی مشکلات کثرت عائله از جنبههای اقتصادی تربیتی و اجتماعی است. بهداشت و تنظیم خانواده نظمی برای توالد و تناسل و رعایت فاصلة زایمانها و پیشگیری و درمان کودک و مادر را مطرح و پیشنهاد می کند و معتقد است برای هر خانواده چه انفجار جمعیت باشد یا نباشد، چه دشمنان آن را بخواهند یا نخواهند رعایت تناسب معیشت یا تعداد عائله ضروری است. آنچه در باب پیشگیری از نگاه فردی و خانوادگی مطرح است تنها کم شدن فرزند نیست، بلکه برنامه ریزی توأم با آینده نگری برای رسیدگی به وضع اطفال و رعایت فاصله میان تولد نوزادان است. در حالی که کنترل جمعیت به جنبه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمعیت در کشور و جهان میاندیشد و به دلیل انفجار جمعیت و قحطی، گرسنگی گسترده و فشارهای اجتماعی و سیاسی به این موضوع روی میآورد و پیشنهادات معین میدهد و تعداد معین فرزند را برای خانواده مشخص می کند.
شهید بهشتی در آغاز کتاب ” بهداشت و تنظیم خانواده” سخن به ضرورتهای بهداشت و تنظیم خانواده میپردازد و واقعیتهای زندگی کنونی را توصیف می کند، از قبیل مشکلات اقتصادی، سلامت روانی، ایجاد خللهایی که در اثر این مشکلات در سلامت جسم و جان پدر و مادر و فرزندان به وجود میآید یا به خاطر پایین بودن درآمد و عدم امکان فراغت در رسیدگی به فرزندان آنان دچار آسیبهای گوناگون اخلاق می شوند. به این جهت تأکید می کند در بحث تنظیم خانواده دیگر مسألة استعماری بودن و اهداف پشت پرده مطرح نیست، زیرا رعایت مصالح خانواده و توصیه به خانواده برای رعایت مصالح تربیتی، آموزشی و اقتصادی فرزندان امری معقول برای هر پدر و مادری است که به سرنوشت فرزندان خود میاندیشد.
کسانی که در این زمینه کار می کنند عمدتاً تحت تأثیر روحیة انسانی و عاطفة عمومی نسبت به وضع ناهنجار و نابسامان کشورهای پرجمعیت قرار دارند، گرچه ممکن است سردمدارها انگیزه دیگری داشته باشند؛ اما این واقعیات و مشکلات خواه ناخواه وجود دارد. از سوی دیگر کشورهایی که به دنیای سوم توصیه میکنند خانوادههایشان کم فرزند باشند تقریباً بدون استثنا این توصیه را خود پیش از این اجرا کردهاند و لذا معدل فرزند داری در این کشورها بسیار پایین است.
آنگاه این سؤال را مطرح می کند: آیا اصولاً فکر کم بچه داشتن برخلاف اسلام است؟ ایشان به روایتی از پیامبر اشاره می کند که فرموده است: فرزند زیاد بیاورید من فردا به شما با داشتن امت بزرگ و پر جمعیت با دیگران رقابت میکنم، اما ایشان توضیح میدهد این سنت رسول خدا یک جهت مطلب را روشن می کند، اما اگر خانواده و جامعه با مشکلاتی مواجه شد، اقتصاد، فرهنگ، تعلیم و تربیت او مورد مخاطره قرار گرفت یا زن دچار بیماری شد، دیگر پیشگیری مخالف با سنت رسول خدا نیست.
اما نکتة مهم بررسی روشهای پیشگیری از باردار شدن است. یکی از روشهای تنظیم، عزل و جلوگیری از ریختن منی در رحم زن است. سابقة این نوع پیشگیری به عصر رسول الله می رسد از پیامبر و ائمه ما در این زمینه روایاتی رسیده و فقهای اسلام از قدیم الایام این مطلب را در کتابهای فقهی طرح کرده اند، لذا در زمینه عزل و جلوگیری مطلب جدیدی نداریم. مسألة مهم دربارة نازا کردن زنان و مردان به کمک ابزار پزشکی جدید است که در این باره ایشان میگوید: گرچه این مسأله به این شکل در عصر پیامبر مطرح نبوده و در کتابهای فقهی نیامده اما باید روشن شود که با مسأله احضاء و اخته کردن کاملاً تفاوت دارد. زیرا اخته یا خواجه کردن عوارض جسمانی بسیار زیاد دارد، عقده های روانی و عوارض روحی آن در مرد بسیار زیاد و خطرناک است،حتی آثاری در چهره و صورت مرد می گذارد؛ اما تعقیم طبی چنین آثار و تبعاتی ندارد و اگر ادلهای بر حرمت احضاء از زبان پیامبر رسیده هرگز نمیتواند به این موضوع تعمیم داده شود، لذا هیچ دلیلی بر حرمت آن از منابع فقه اسلامی به دست نیامده است.
مهمترین فراز بحث شهید بهشتی که طولانی ترین قسمت را تشکیل میدهد، بحث سقط جنین است. زیرا از نظر متفکران و اندیشمندان مسلمان و کسانی که در این بحث علمی شرکت دارند، تنظیم خانواده و روشهای پیشگیری چون عزل و مانند آن بدون اشکال است. لذا ایشان در این جلسات میگوید: این بحثها را من اصلاً مطرح نمیکنم برای اینکه نتیجة مطالعات کامل و گسترده این شده که روشهای پیشگیری جایز است و اصولاً آن منعی که در روایات آمده، یا کراهت است یا آن طور که من خودم در این زمینه استنباط می کنم جنبه حقوقی دارد و نه جنبه تحریم یا تحلیل شرعی؛ به دلیل احترام به حقوق زن گفتهاند در پیشگیری زن هم باید راضی باشد.
خلاصة بحث ایشان در باب سقط جنین این است که مهمترین نگرانی در سقط جنین در پیش از چهار ماه و پیش از آنکه روح انسانی در جنین دمیده شود شائبه قتل نفس است، در حالی که مستفاد از آیات و روایات و دلایل فقهی و عبارت برخی از فقهای بزرگ اینست که سقط جنین قبل از آنکه روح در آن دمیده شود قتل نفس نیست. شهید بهشتی بحث مبسوطی را در تعریف قتل نفس و ملاک آن مطرح می کند و می گوید اینکه می گوییم قتل نفس حرام است. قتل کدام نفس حرام است؟ آیا هر موجود جاندار کشتنش حرام است؟ مثلاً پشه جاندار است آیا کشتن پشه قتل نفس است؟ کشتن گوسفند چون جاندار است حرام است؟ در مرحلهای بالاتر اگر جنین بالقوه انسان است یا به صرف اینکه در آینده انسان خواهد شد، عنوان نفس محترمه دربارة آن صدق می کند؟ اگر نطفه (اسپرم) پیش از آنکه به رحم منتقل شود به این دلیل که بالقوه انسان میشود از بین بردن آن حرام است، آیا پس از انتقال به رحم نابود کردنش حرام است یا تا مادامی که عنوان انسان بر او صدق نکند، دلیل بر حرمت قتل او در دست نیست؟ از روایات رسیده از اهل بیت چنین استفاده میشود تا وقتی که علقه یا به صورت تکه گوشت یا حتی استخوان روییده است، وقتی خطوط عضلات او مشخص شده، موقعی که سازمان اعصاب او شکوفا شده اما روح در او ندمیده و عنوان انسان نگرفته و به تعبیر قرآن خلق دیگری پدید نیامده (ثم انشأناه خلقاً آخر) احکام انسانی ندارد، گرچه برخی از احکام مانند احکام میت یا حیوان و حقوق مالکیت به خود بگیرد.
مهمترین دلیل ایشان در این زمینه روایاتی است که در بخش دیات آمده و با توجه به آیات سیر خلقت (مومنون ۱۴-۱۲) که جنین را پیش از نفخه، روح انسان تلقی نمی کند و دیة کامل برای آن
قائل نیست. نه اینکه حیاتی و روحی برای جنین قائل نیست یا برای پدر و مادرش ارزش و احترامی ندارد، خیر قتل انسان نیست و از نظر حقوقی برای پدر و مادر مشمول قوانین قتل نفس نمیگردد. ایشان خود را در این میدان تنها نمیانگارد و به کلام کسانی چون محقق حلّی در شرایع، نجفی صاحف جواهر استشهاد می کند که گفتهاند اگر جنین پیش از نفخة روح، سقط شد مادر یا پدر یا کسی دیگر که او را سقط کرده ۱۰۰ دینار دیه می دهد و دیه انسان را ندارد.
البته نباید از یاد ببریم که شهید بهشتی تأکید دارد تا روشن کند که سقط جنین بدون دلیل و عذر موجه جدی در هر مرحلهای که باشد حرام است، زیرا تلف کردن است و اگر کسی جنین کسی را تلف کرد ضامن است. اما آیا اگر کسی به دلیل خاصی جنین خود را تلف کرد و با رضایت طرفین (پدر و مادر) سقط کرد باز ضامن است؟ از روایات استفادة حرمت نمیشود. در آنجا که روایات میگوید حرام و ضامن است چون خسارت به حقوق خصوصی دیگران است حرام و تجاوز و گناه و ضمانت آور است؛ اما در جایی که تجاوز به حقوق خصوصی دیگری نیست و قتل نفس هم نیست و دلیل موجه شرعی هم دارد، دیگر تجاوز نیست.
یکی از نکات جالب توجه و خواندنی این کتاب مباحث و نقدهایی است که از سوی حاضران در مجلس طرح شده و بر غنای مطالب کتاب افزوده است. از آن روزها کتابها و نوشتههایی به عنوان محصول جلسات و سخنرانی و کنفرانس شخصیتهای فکری و فرهنگی به دست ما رسیده است که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی و روشنفکران دینی ما برگزار می گردیده که در تحت عنوانهای انجمن اسلامی پزشکان، انجمن اسلامی مهندسان، و … بوده است. گاهی گمانهزنیهایی در جهت نفی و تخریب آن جلسات و دوران ها به قلم ها و زبانها جاری شده است، اما چون به خوبی فضای آن جلسات و حساسیتهای سخنرانان و مخاطبان منتقل نشده قضاوت درسی نمیتوانسته انجام گیرد. خوبی این کتاب است که این فضا را روشن کرده است. این کتاب برای آشنایی تحولات و سیر مباحثات و چگونگی برخورد با مباحث علمی در آن دوران و با حضور روشنفکران دینی بسیار جالب است. شهید بهشتی بر آن است در انجمن اسلامی پزشکان یکی از مباحث مورد ابتلا و جدی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در این جلسه شخصیتهای بزرگی چون شهید آیت الله مطهری و استاد علامه محمد تقی جعفری شرکت دارند. از آن سو پزشکان مسلمان و متعهدی چون دکتر سامی و دکتر مولوی به طور فعال شرکت میکنند. با آنکه شهید بهشتی در جهت تجویز سقط جنین از منظر فقهی سخن میگویند، پزشکان زاویههای علمی و فرهنگی و سیاسی مسأله را باز میکنند و با کنکاشهای عالمانه خود به نقد این نظریات میپردازند.
گرچه قالب بحث به شکل سخنرانی است اما آنچنان علمی و در محیط باز و با سعة صدر برخورد شده که تبدیل به میزگردی جدی شده است. میزگردی که از هر سوی نظرات منتقدانه در فضای با طراوت و دوستانه طرح میشود.
مرحوم شهید مطهری و استاد جعفری با تنظیم خانواده و ضرورتهای آن با شهید بهشتی همراهی میکنند و قبول دارند پیش از انعقاد نطفه همه کار برای مانع شدن آن میتوان انجام داد، اما عمل سقط جنین را خالی از اشکال نمیدانند، بلکه میگویند حرام است. برخلاف تصور اولیه که گمان میرود جمع پزشکان از نظر علمی و اجتماعی سقط جنین را تجویز کنند، اما آنان از بعد اجتماعی و علمی انتقادهای جالبی مطرح میکنند و این چنین نیست که چون تجویز سقط جنین موافق روشنفکری است آنها هم بلافاصله این نظریه را تأیید کنند. بحث شهید بهشتی منظر فقهی و دینی دارد و برای پردهبرداری از موضع دین است که در قالب یک بحث علمی با حرارت و با بررسیهای دقیق فقهی انجام گرفته اما بدون واکنش از سوی حاضران نمانده است. شهید بهشتی سوز و احساس تعهد آنان را درک می کند و با آنان در این جهت همراهی میکند اما میگوید به هر حال من از نگاه روایات و فقه به مسأله میپردازم اما اگر عناوین دیگر در این مسأله دخیل شد و عنوان ثانوی پیدا کرد، حکم تابع آن عنوان ثانوی می شد، به هر حال هر تحقیق بدیع و ارزشمند خالی از نقص نیست و نقد این نظریه از ارزش این کار نمیکاهد، بلکه راه را برای تحقیق میگشاید، به این جهت گوشهای از این اشکالات برای خوانندگان این گزارش انعکاس مییابد. شبهات متفاوتی از سوی حضار جلسه با نگرشهای مختلف در نقد نظریه شهید بهشتی عنوان شده است. اهم شبهات به شرح زیر است:
۱ـ در صورتی که سقط جنین انجام گیرد به کمال شخصیت زن آسیب می رساند. زیرا کمال زن در مادر بودن است. زنی از نظر روانی کامل و سالم است که مادر باشد. زن با وجود بچهای که در رحم دارد و با به دنیا آمدن او احساس ابدیتش را ارضا میکند. انسان میخواهد ابدی و پایدار و جاودان باشد. زن با وجود بچه در حقیقت به این میل و نیاز خودش شکل میدهد، بچه را به دنیا میآورد و در آن زمان که ما حکم به اسقاط جنین میدهیم، در واقع کمال و شخصیت زن و حس ابدیت خواهی او را نابود میکنیم؛ لذا ترویج سقط جنین پایین آوردن احترام انسان در جامعه است.
۲ـ برای زن برخلاف مرد که به مجرد مقاربت و انزال هدف جنسیاش تمام میشود، مراحل مختلف جنسی او حلقة پیوسته یک زنجیز هستند. اگر این زنجیر تماماً انجام گیرد، شما میتوانید هدف جنسی او را تمام شده فرض کنید. زن با تخلیه یا انزال در ضمن مقاربت به هدف جنسی خود نمیرسد ، بلکه این عمل مقدمهای است برای رسیدن به هدف جنسی و این مقدمه وقتی تکمیل میشود که زن میزاید.
۳ـ مشکل دیگر جواز برای سقط جنین، ضرر و زیانهای کورتاژ کردنهاست. در منطق پزشکی کورتاژ یک عمل خطرناک است. بلکه حتی اگر دارویی خورد که نطفه را ساقط کرد باز آسیب میرساند. تا کنون دارویی یافت نشده که سقطش برای مادر بدون ضرر باشد.
۴ـ تجویز سقط جنین رواج دادن فحشاء است. زیرا وقتی زنها در برابر سقط جنین احساس یک نوع معصیت و گناه کنند یکی از عوامل محدود کننده روابط نامشروع پسر و دختر و زن و مرد خواهد شد. وقتی این احساس در آنها از بین رفت، فحشا و منکر و زنا و روابط نامشروع جنسی گسترش مییابد و این تجویز به فحشا و منکرات دامن می زند.
۵ـ برخلاف نظر ایشان در این باب دو روایت رسیده که میگوید زن آبستنی میترسد از اینکه باردار شود دوا میخورد تا جنینش را بیندازد، حضرت میفرماید: جایز نیست. راوی میگوید هنوز نطفه است. حضرت میفرماید اولین مرحلة خلقت انسان همان نطفه است. روایت دیگر میگوید زنی دارویی میخورد تا جنین او سقط شود. حضرت میفرماید دیه بپردازد به پدرش و این زن از جنین ارث نمیبرد چون او بوده که جنین را کشته است.
شهید بهشتی به همه این اشکالات پاسخ میدهد و مینویسد: درست است که ممکن است سقط جنین عوارض نامطلوبی داشته باشد، که اگر داشته باشد جنبة ثانوی ایجاد می کند که ما جلوی سقط جنین را بگیریم، اما در جایی که ضرورت است یا مادر بیمار است چه کنیم؟. وانگهی اگر مسأله جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا کرد به دلیل خاصی تحریم میشود، نه حکم اولیه. البته نباید از یاد برد که روایت اول، ناظر به صورتی است که زن بدون اجازة مرد دست به سقط جنین زده،همان طور که در روایت دوم صراحت دارد (و لم یعلم بذلک زوجها) از آن طرف تعبیر به قتل صرفاً حاکی از حرمت است مانند تصرفاتی که هر کس در مال دیگران میکند. لذا این دو روایت دلیل بر حرمت مطلق سقط جنین نیست.
با همة اینها شهید بهشتی در پایان و وسط بحث پس از اشکالات دکتر سامی و استاد مطهری و استاد جعفری دربارة جواز سقط جنین با صراحت تأکید میکند این اشکالات به نظریة ایشان آسیبی نمیرساند و سقط جنین پیش از ولوج روح و پیش از چهار ماه قتل انسان به حساب نمیآید و اگر میان زن و مرد توافق حاصل شد حرمت ندارد و باز میگوید: مطالب من یک فتوا نیست و این بحثها جنبة راه برد علمی ندارد، چون من در این گونه مسائل علمی، وسواس هستم و معمولاً مادامی که تحقیقم به آن حد اعلای ممکن نرسد برایم مشکل است چیزی را به عنوان فتوا عرض کنم. یا در جای دیگر میگوید: به همین جهت ما هم معتقد هستیم باید روی این مسأله بیش از این مطالعه و بررسی شود تا بتوانیم وضع خودمان را در برابر این ادله مشخص کنیم و از یاد نبریم گرایش و احتیاط امری است و بحث علمی و تحقیق مسأله دیگری است، اگر قرار باشد اسلام شناسی تابع گرایشها باشد به عدد افراد اسلام پیدا میکنیم.
۱ حسینی بهشتی ، سید محمد. بهداشت و تنظیم خانواده، تهران، بقعه، ۱۳۷۹
۲ از محققان حوزه علمیه قم
۳ این مقاله در مجموعة سلسله مقالات کتاب الاسلام و تنظیم الاسره، جلد دوم از صفحات ۴۴۰ـ۴۵۸ به چاپ رسیده است.
منبع: خبرآنلاین
کلمه: خبرگزاری نشنال مالزی اعلام کرد: نخست وزیر این کشور گزارش های منتشر شده به نقل از وی را مبنی بر توقف صادرات بنزین به ایران رد و تاکید کرد: از زمان فروش بنزین در ماه مارس هیچ درخواستی مطرح نشده است.
به گزارش واحد مرکزی خبر ، این درحالی است که رسانه های خبری روزجمعه به نقل از نجیب رزاق اعلام کردند: مالزی به طور رسمی فروش سوخت به ایران را به دلیل تحریم های آمریکا بر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران متوقف کرده است.
اما درپی انتشار این خبر خبرگزاری برناما اعلام کرد: نجیب رزاق در جمع خبرنگاران مالزیایی در نیویورک گفت: پتروناس بر اساس قرارداد طرف سوم ، نیمه مارس به ایران بنزین فروخت اما از آن زمان تاکنون هیچ درخواستی مطرح نشده است.
وی با تاکید بر این که این مساله صحت ندارد گفت : این موضوع معامله تجاری است و اگر درخواست های جدیدی برای فروش مطرح شود ، بستگی به طرف ها خواهد داشت.
به گفته تاجران ، پتروناس از سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون روزانه حدود ۱۶ هزار بشکه سوخت وسائط نقلیه به کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت ( اوپک ) صادر کرده است.
کلمه: محمد جواد لاریجانی که در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی به علت ارتباطات مشکوک با شخصیت های سیاسی غرب با نظر موسوی از وزارت خارجه منفک شده بود مدعی شد با میر حسین مشکل شخصی ندارد.
به گزارش خبرآنلاین وی مصاحبه ای با روزنامه رسالت داشت که اهم آن به شرح زیر است:
- اصل انتقاد و موضعگیری من در برابر آقای موسوی به دلیل اختلافات اصولی با ایشان است. برخیها به بنده اعتراض میکردند که شما خصومت شخصی با آقای موسوی دارید و دلیل موضعگیری شما در قبال ایشان به همین دلیل است اما باید گفت انتقادات ما از موسوی در جریان انتخابات ربطی به آن موضوع نداشت بلکه یک وظیفه بود.
- رهبر معظم انقلاب در مسائل کشور بسیار دقیق برخورد میکنند. ایشان برخورد مدبرانهای با فتنه ۱۸ تیر داشت و فتنه سبز را نیز که عظیمترین فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شکست مواجه کرد.
- ما باید گوش به زنگ باشیم. دشمنان در حال تدوین و پیریزی موج دوم فتنه هستند اما باید مراقب باشیم و دیگر غافلگیر نشویم.
- حوادث پس از انتخابات مرحله حساسی برای نظام اسلامی بود. البته در این حادثه جمهوری اسلامی به پیروزی بزرگی دست یافت و غرب نیز شکست سختی خورد ولی فهم این حادثه مهم است. ما باید ابعاد این فتنه را از هم جدا کنیم.
- کسانی که فکر میکنند غربیها در فتنه اخیر اصلا کاری نکردند خیلی ساده انگار هستند.
- غرب برای هیچ کدام از کشورهای اسلامی نظام دموکراسی لیبرال را به ارمغان نیاورده است. در ترکیه خشنترین اسلام زدایی صورت گرفت اما زمانی که به مردم اندکی فضا داده میشود آنان به گروههای اسلامگرا رای میدهند.
- هم اکنون اصلاحات در تلاش است تا نظام اسلامی را با نظام سکولار جایگزین کند. امروزا ین ایده با عنوانهایی همچون نو اندیشی دینی و تساهل و تسامح پیگیری میشود.
- وقتی آقای خاتمی به قدرت دست یافت بمب ادبیات سکولاری در ایران منفجر شد. مسئله بعدی آنکه در توسعه سیاسی ما باید دنبال صداقت باشیم. هیچ حزبی براساس قانون اساسی حق ندارد در پی سکولاریسم باشد چرا که این موضوع نافی ارکان رکین اسلام است.لذا یک راهبرد تدوین شد که در آن سعی بود تا از ظاهر قانونی استفاده شود و پس از دست یافتن به قدرت نظام اسلامی را با رفراندم و یا به زور سرنگون کنند. دوم خرداد یک رفراندوم برای این کار بود اما با هوشیاری مردم و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری ما از آن مقطع نیز به سلامت عبور کردیم.
- در فتنه اخیر اصل قضیه کودتای سیاسی بود. اگر آنها برنده میشدند به آخر خط میرسیدند و اگر میباختند نیز به آخر خط میرسیدند. کج راهه تئوریک اصلاحطلبی در ایران منجر به نفاق سیاسی شد و نفاق نیز آنان را به خروج از حکومت کشاند.
- نظام ما نمیخواهد براساس تقلب راه خویش را ادامه دهد. ما سعی داریم تا از آرای مردم صیانت کنیم. پس حال که ما در مظان اتهام قرار گرفتیم دچار یک اشتباه شدهایم. ما در انجام کارهایمان به کارآمدی توجه نداریم. باید طوری کار را پیش ببریم که اساسا احتمال تقلب به صفر برسد. مردم باید از جزئیات برگزاری انتخابات کاملا باخبر باشند. انتخابات باید به نقطه قوت نظام تبدیل شود. ما با کارآمدی میتوانیم این نقطه نورانی نظام را قوت ببخشیم ما باید مکانیسمهای حل اختلاف پدید آوریم. من نمیگویم اگر کارآمدی بود این اتفاقات رخ نمیداد ولی باید گفت می شد جلوی برخی بهانه جویی ها را گرفت. این یک توطئه بود.
- پیچیدگی کار سکولاریسم در این است که ویترین سکولاریسم میتواند کاملا دینی باشد شما در این حوادث اخیر دیدید حسین حسین میکنند، از رنگ سبز اهل بیت استفاده میکنند. البته این چیز تازهای نیست. ما باید در مقابل این دین دروغین موضعگیری کنیم. زمانی علامه طباطبایی اصول فلسفه و روش رئالیسم را نوشتهاند. این کتاب برای پاسخ به مارکسیسم است. امروز ما باید مظاهر این دین را بشناسیم و به مردم آگاهی دهیم. امروز ما باید لایههای دفاعی و انتقادی را در دانشگاهها پدید آوریم. ما باید نشان دهیم که چرا عقلانیت اسلامی غنیتر است. چرا باید تنها یک تجربه اجازه حیات داشته باشد؟! روشنفکر کسی است که به دنبال تجربههای تازه است.
کلمه: یک کارشناس مسکن با بیان اینکه به نظر نمیرسد قیمت مسکن کاهش یابد، اظهار کرد: تورمی در راه است که بر قیمت مسکن تاثیر میگذارد.
به گزارش ایسنا،تورج دانشور – کارشناس مسکن – با بیان این که دولت بر طرح مسکن مهر تعصب دارد، ادامه داد: افزایش تسهیلات مسکن مهر و کاهش سود تسهیلات باعث ورود نقدینگی به بازار مسکن شده که به خودی خود باعث بروز جهش در قیمت مسکن میشود.
این کارشناس با اشاره به این که افزایش تسهیلات مسکن مهر بازار را از رکود خارج کرده و باعث رونق میشود، خاطرنشان کرد: با توجه به سیستم برنامهریزی کشور، ابلاغ آییننامهها و امضا موافقت نامهها و امثال آن معمولا تا پایان اردیبهشت ماه به طول میانجامد.
وی گفت: علاوه بر اینکه معمولا ساخت و سازها در فصل بهار آغاز و باعث جهش در بخش مسکن میشود، رونق در طرح مسکن مهر و تورم سالانه در کنار پرداخت تسهیلات برای مشاغل زودبازده و ورود نقدینگی به بازار بر اثر اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها باعث گرانی میشود که بر بخش مسکن نیز تاثیرگذار است.
او اظهار کرد: به رغم این که وزیر مسکن سعی دارد به گونهای عمل کند که قیمت مسکن و همچنین اجارهبها پایین باشد، به نظر می رسد فنر از زیر پای مسوولان در رود و از خرداد ماه شاهد افزایش قیمت باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بروز رونق در بازار با افرایش قیمت همراه است؟ تصریح کرد: افزایش قیمت باعث میشود افرادی که برای فروش خانههای خود دست نگه داشتهاند، ملک خود را در بازار عرضه کنند و از سوی دیگر با اجرای طرح مسکن مهر واحدهایی تولید میشوند که در کوتاه مدت هیچ گونه رابطه منطقی با نیاز بازار ندارند.
دانشور با اشاره به این که ظرفیت فنی برای تولید حجم زیاد واحدهای مسکن مهر کافی نیست، خاطر نشان کرد: بنا به آمار سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود ۱۷ میلیون خانوار در کشور وجود دارد و با توجه به جوان بودن جامعه، خانوادههای جدید نیز شکل میگیرد؛ بنابراین نیاز بالقوه موجود در بازارباعث افزایش قیمت میشود.
وی با اشاره به اینکه مسکن یکی از بخشهای مهم اقتصادی است، تصریح کرد: در کشورهایی مانند ایران که تولید ناخالص داخلی بالا نیست، بخش مسکن و ساختمان میتواند اشتغال عظیمی را ایجاد میکند.
او خاطرنشان کرد: وزیر فعلی به این مسائل توجه ندارد، اما نکته مهم این است که بازار راه خودش را پیدا میکند.
دانشور در پاسخ به این سوال که آیا لزوما رونق بخش مسکن همراه با افزایش قیمت است؟ خاطرنشان کرد: رونق اگر افزایش عرضه را در پی داشته باشد، باعث پایین آمدن قیمت میشود، اما دلیل کاهش میزان خرید و فروش مسکن در شرایط فعلی عرضه زیاد نیست.
این کارشناس مسکن با بیان اینکه در شرایط فعلی عرضه متوقف است، گفت: نوعی رکود در بازار حاکم است و دلیل آن کمبود نقدینگی در جامعه است. به طور حتم با بروز رونق دربازار مسکن به طور قطع قیمت بالا میرود، چرا که آغاز خرید و فروش باعث افزایش قیمت و رقابت در بازار میشود.
وی در پاسخ به این سوال که راهکار متعادل شدن بازار مسکن چیست؟ اظهار کرد: تنها راه موجود عرضه است.
کلمه: سایت «کمیته گزارشگران حقوق بشر» خبر از ارسال پرونده شیوا نظرآهاری، از اعضای این کمیته به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پیرعباسی میدهد.
در این خبر آمده است ؛ ارسال پرونده نظرآهاری به دادگاه درحالی صورت میگیرد که نزدیک به ۱۲۰ روز از بازداشت این فعال حقوق بشر میگذرد و از ۲۴ خردادماه سال گذشته که او برای اولین بار بازداشت شد، هنوز به پروندهاش رسیدگی نشده است.
پس از پیگیریهای متعدد خانواده وی دادستان تهران با نوشتن نامهای خواهان «تسریع در رسیدگی» به پرونده این فعال حقوق بشر شد.
شیوا نظرآهاری، فعال برجسته حقوق بشر از خردادماه سال گذشته نزدیک به ۲۲۰ روز را در بازداشت به سر برده که حدود ۱۰۰ روز آن در سلولهای انفرادی زندان اوین بوده است.
نظرآهاری، برای دومین بار در سال گذشته در ۲۹ آذرماه بازداشت شد. این درحالی است که در اول مهرماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
نوید خانجانی، کوهیار گودرزی و شیوا نظرآهاری سه عضو بازداشتشده کمیته گزارشگران حقوق بشر هستند.
کلمه: حکم محمد نوری زاد صبح امروز در شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی از طرف قاضی پیرعباسی به وکیل نوری زاد آقای علیزاده طباطبایی ابلاغ شد. به گزارش خبرنگار “کلمه” در این حکم محمد نوری زاد به سه و نیم سال زندان همراه با پنجاه ضربه شلاق محکوم شده است . متهم بیست روز مهلت دارد تا به این حکم اعتراض کند.
محمد نوری زاد به دلیل سه نامه به رهبری و مقاله ای در نقد سخنان جناحی رییس قوه قضایه ۱۲۰ روز پیش بازداشت شده است که ۷۰ روز آن را در انفرادی بوده. وی در حال حاضر در بند ۲۴۰ و در یک سلول سه نفره اسیر است . نوری زاد صد و شش روز گذشته را در اعتراض به بازداشت غیر قانونی و برخورد توهین آمیز بازجوها روزه سیاسی گرفته است.
متن حکم دادگاه بدوی نوری زاد حاوی نکات بدیع و عجیبی است به طوری که اگر مخاطب ندانسته با این متن حقوقی مواجه شود آن را با سرمقاله روزنامه کیهان اشتباه می گیرد. نکته عجیب این حکم توهین به محمد نوری زاد در متن یک سند حقوقی و متوهم خواندن وی و نیز نیت خوانی و سوء برداشت از نامه های دلسوزانه وی است . به طوری که در حکم آمده، علت این نامه ها این بوده است که کاندیدای مورد نظرش اعتماد عمومی را جلب نکرده است!
به گزارش “کلمه”متن حکم دادگاه بدوی محمد نوری زاد به شرح زیر است:
محمد نوریزاد متهم است به: فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و آقای علمالهدی امام جمعهی مشهد که ایشان شخصاً شاکی بوده و شکوائیه ضمیمهی پرونده است. متهم در دادگاه نیز، ضمن پافشاری بر صحت کردار مجرمانهی خود، تمامی اعمال خود را انتقاد سازنده دانسته است. دادگاه، نظر به اینکه در هیچ آئینی، توهین، انتقاد سازنده محسوب نمیشود و هیچ عرفی اهانت را انتقاد و دلسوزی نمیداند و نظر بهاینکه رفتار متهم، هیچ سنخیتی با انتقاد و خیرخواهی نداشته بلکه با ظرافتهای مکتسبه از وادی هنر به نحو مقتضی به هتک حیثیت افراد و در برخی موارد همهی ملت پرداختهاست. و متهم چون کاندیدای منظور نظرش نتوانسته اعتماد مردم را جلب کند، توهینهای زیادی به مردم نیز کردهاست. محتوای چهارصد و اندی پرونده که مجموع مصاحبهها و نامههای متهم میباشد، که شان قلم مانع نقل آن است. ممکن است این الفاظ در محیطی دارای قبح و زشتی کمتری باشد اما نسبت به شخصیتهایی که متهم آن الفاظ را بهکار برده، بسیار وقیح است. البته دادگاه از سن و سال متهم توقع تعادل داشته ولیکن در این سن و سال(۵۸ سالگی) به جهت عدم موفقیت کاندیدای موردنظر وی اینچنین دچار توهمات سنین جوانی شود که نتواند خود را کنترل کرده و مطالبی که حداقل در ظاهر انتقاد است، به بیانی دور از کینه و بغض بیان کند، خیلی جای تامل دارد و در کلمات و ادبیات دشمنان دیرین و نشانه دار نیز این مقدار هتاکی وجود ندارد.
متهم درعین حال خود را دوست و همدم با رهبر معرفی کرده که به نظر میرسد با وجود چنین دوستی برای تخریب شخصیت مقامات کشوری نیازی به دشمن نیست.
درهرصورت، دادگاه اتهامات را وارد دانسته و باتوجه به عدم تنبه متهم با استناد به مواد ۵۰۰ و ۵۱۴ و ۶۰۹ و ۶۰۸ حکم به محکومیت متهم به:
۱-تحمل یک سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تخریب چهرهی سیسالهی نظام اسلام
۲-دو سال حبس تعزیری بهجهت توهین به مقام معظم رهبری
۳-نود و یک روز حبس بهجهت توهین به رئیسجمهور
۴- نود و یک روز حبس بهجهت توهین به رئیس قوه قضائیه
۵-پنجاه ضربه شلاق بهجهت توهین به حضرت آیتالله علمالهدی، امامجمعهی مشهد و نمایندهی مردم در مجلس خبرگان رهبری
صادر و اعلام میگردد.
این رای ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی و دادرس علیالبدل محاکم عمومی تهران؛ پیرعباسی
کلمه : حسین مرعشی که برای گذراندن دوران محکومیت از ۲۷ اسفند بازداشت شده است. در صورتی که مراحل قانونی گذراندن دوران زندان باید توسط اجرای احکام و زیر نظر سازمان زندان ها انجام شود بازداشت مرعشی توسط وزارت اطلاعات بوده است و اکنون و پس از مرخصی از ۱۵ فروردین در بند ۲۰۹ اطلاعات نگهداری می شود.
به گزارش خبرنگار «کلمه» تا کنون کسی در مقابل این حرکت که چرا مرعشی به سازمان زندانها تحویل داده نشده است پاسخگو نیست .وی همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد.
حسین مرعشی به دلیل مصاحبه با سایت عبور و اعلام کردن این مطلب که همه ما با کسانی که در زندان هستند شریک جرم هستیم و من معتقدم که جمع چند ده هزار نفری باید خود را تسلیم زندان کنند از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و قاضی پیرعباس به ۱ سال زندان و محرومیت مادام العمر! از هرگونه فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی هنری محکوم شده بود و دادگاه تجدید نظر با تائید ۱سال حکم و ۶سال محرومیت از هرگونه فعالیت در احزاب ، موسسات و انجمن هایی که به کارهایی سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و هنری محکوم کرد. لازم به ذکر است که حکم دادگاه تجدید نظر روز ۲۶ اسفند ابلاغ شده است و ۲۷ اسفند ساعت ۱۰ شب در پارک توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. حسین مرعشی در پرونده خود ۲دوره استانداری کرمان، دو دوره نماینده مجلس شورای اسلامی ، ریاست دفتر رئیس جمهور و معاونت رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشکری بوده است.
مطالعه متن حکم دادگاه بدوی و تجدید نظر نشان می دهد مرعشی صرفا به علت “اظهار نظر و بیان عقیده ” خود با یک سایت نه چندان مشهور از فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ! محروم شده است.
به گزارش کلمه متن حکم بدوی دادگاه بدوی که شاکی آن ” گزارش ضابطین قضایی!” معرفی شده است به شرح زیر است:
آقای سید حسین مرعشی فرزند سید محمدتقی متولد ۱۳۳۷ شماره شناسنامه ۸۱۲ صادره از رفسنجان ساکن تهران شغل کشاورز تحصیلات لیسانس اقتصاد متأهل دارای ۴ فرزند فاقد سابقه کیفری مذهب شیعه اثنی عشری تبعه ایران با وکالت آقایان بهمن کشاورز و مهرداد قربانی سرابی متهم است به :
تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مسئولین نظام
پس از وصول کیفر خواست دادگاه وقت رسیدگی به تاریخ ۲۹/۹/۱۳۸۸ تعیین شد که در تاریخ ۲۴/۹/۸۸ آقای مهرداد قربانی سرابی از طرف آقای سید حسین مرعشی تقاضای تغییر وقت و برگزاری جلسه بعد از دهه اول محرم الحرام را نمود و اظهار داشت با توجه به اینکه موکل شهرستان مراسم عزاداری برگزار می نماید جلسه به تاریخ دیگری پس از دهه اول محرم موکول شود دادگاه ضمن موافقت به تاریخ ۱۲/۹/۸۸ تعیین جلسه رسیدگی نمود درخصوص آقای سید حسین مرعشی مستند مدعی العموم مصاحبه آقای مرعشی با سایت عبور بوده که در آن آقای مرعشی به تحریک افکار عمومی ، سیاهنمائی علیه دولت و مسئولین نظامی پرداخت است. سایت عبور ازآقای مرعشی سئوال کرده چرا در سکوت هستید و صحبت نمی کنید وی پاسخ داد صحبت می کنم ولی کسی آنرا منتشر نمی کند سپس اظهار داشت وضع کنونی اطلاع رسانی واقعاً خسران بزرگی است و در واقع شرایطی که یک التهاب سیاسی به معنی واقعی وجود دارد و در جامعه سوالات فراوانی برای مردم بوجود آمده و مردم ابهامات زیادی دارند و علاقه مندند که بدانند که افراد، گروهها، شخصیتها، در مورد مسائل و اتفاقات به وجود آمده چه موضعی دارند. ولی رسانهای برای انتقال این حرفها موجود نیست، به طور مثال در حال حاضر مردم بسیار مشتاق هستند که بفهمند آقای موسوی چگونه فکر می کنند؟ آقای احمدی نژاد چگونه فکر می کنند؟ باید اینها مطرح شود و نظر ایشان مورد سوال قرار گرفته و به چالش کشیده شود. مردم باید بدانند که شخصیتها و گروههای مختلف سیاسی چه مواضعی دارند، مردم باید بدانند که مستندات ما برای ناسالم بودن انتخابات چیست، دلایل ما برای نامشروع دانستن دولت چیست؟ مواضع مراجع نظام چگونه است؟ مواضع اساتید دانشگاه چگونه است؟ چه باید کرد؟ آیا اصلاً بحران در کشور وجود دارد یا نه؟ و صدها سوال از این دست برای مردم مطرح است و این زمان دقیقاً نقشآفرینی و تاثیرگذاری رسانه هاست که میزگردهای مختلف بگذارند، محملی برای تبادل نظر به وجود بیاورند تا تضارب آراء فراهم شود و آگاهی مردم بالا برود، ولی متاسفانه در این شرایطی که با وضع موجود روبه رو هستیم رسانهای فراگیر کشور که صداوسیمای جمهوری اسلامی است، سیاستهایش کاملا تحت کنترل چند نفر در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته و نقش اصلی خود را فراموش کرده و اطلاع رسانی صحیح نمی کند، اطلاعات غلط میدهد، با این کارها مردم عصبانی شده اند و به رسانههای مسمومی که حتما آنها هم، منافع ملی کشور خودشان اطلاعات منتشر می کنند، سوق پیدا کردهاند. چرا باید مردم ما در این وضعیت قرار بگیرند که یا باید دروغ پردازیهای رسانهی آقای ضرغامی را ببیند یا دروغ پردازیهای رسانه آقای براون و اوباما را، این چه بساطی است که برای کشور به وجود آمده است. در بخش رسانههای مکتوب که روزنامهها تعطیل می شوند و دولت هم برای اولین بار به صف مخالفین روزنامه ها پیوسته و علاوه بر قوه قضائیه هیأت نظارت بر مطبوعات دولت هم روزنامهها را تهدید می کند و تعداد زیادی را هم متوقف کرده است و روزنامه های موجود قدرت انتشار مطالب را ندارند و تیراژها پایین آمده است چون مردم از خرید روزنامه ها ناامیدند و در این وضعیت فقط اینترنت مانده که آن هم به خاطر فیلترشدنها تعداد زیادی از کاربرها مخصوصا در شهرستانها که سرعت پایین است امکان دسترسی به سایتها را ندارند. این وضع چه مسائلی بوجود می آورد؟ شکاف بین مردم و دولت را تقویت می کند، کشور را آسیب پذیر می کند، وحدت ملی را زیر سئوال می برد و دوستی و صمیمیتها را از بین می برد، پشتوانه مردمی نظام را از بین می برد تا شرایط برای تاثیرگذاری بعدی یا غافل گیر کننده کسانی که نمی خواهند ایران سربلند باشد فراهم شود، بنده فکر می کنم باید از آن وضعیت بیرون بیائیم و به سمتی برویم که امکان اطلاع رسانی صحیح و امکان تضارب افکار و اندیشه و دادن پاسخ به سئوالات فراوان مردم فراهم شود.
سایت عبور پرسید : آقای ضرغامی یکسال پیش بخش آزاد اندیش را مطرح کردند، رادیو گفتگو را راه اندازی کردند و در دانشگاه امام صادق(ع) گفتند که فضای آزاداندیشی فراهم است وارد رسانه ملی شوید و شروعی داشتند که حتی طیفهایی که اصلاح طلبان از آن اظهار رضایت می کردند چون در سال های گذشته صداوسیما این گفتار و این وضعیت بی سابقه بود و اما در اتفاقاتی که بعد از انتخابات خرداد امسال به وقوع پیوست دید همه تغییر کرد و به گونهای دیگر شد. ولی آقای ضرغامی چند روز پیش برای ۵ سال دیگر ابقا شدند و در سمت ریاست صداوسیما ماندند، نظر شما درباره این اتفاق چیست؟
مرعشی : بطور کلی آقای ضرغامی یا هرکس دیگری که در ریاست صداوسیما می باشند کاره ای نیستتند و تنها ماشین امضاء می باشند و باید حقوق کارکنان را تقسیم کنند، سیاستها در جای دیگر تعیین می شود که آنها اگر هویتی داشته باشند و اگر به هویتی که انقلاب اسلامی به آدمهائی مانند آقای ضرغامی داده بود پایبند باشند میتوانیم بگوئیم که هویتشان را به مقامشان فروختند اینها تصمیم گیر نیستند و نمی توانند کاری بکنند و فقط آن چند نفر که آقای احمدی نژاد در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بعنوان کمیته بحران گذاشته اند تصمیم گیر هستند و اینها باید به آن عمل کنند، نه حیثیت حرفهای برای خود باقی گذاشته اند نه حیثیت انقلابی به آزادگی، حقوق بگیر هستند و فرامین را اجرا می کنند.
سایت عبور : آیا این دید افکار عمومی به رسانه ملی که چند ماه بعد از انتخابات بوجود آمده قابل حل است و تغییر می کند؟
مرعشی : موضوع از حد رئیس صداوسیما خارج است من خواهش می کنم حداقل تعبیر رسانه ملی را در مصاحبه با بنده به کار نبرید، من سالهاست که این تعبیر را قبول ندارم، همانی که نامش هست را به کار میبریم “صدا و سیمای جمهوری اسلامی”، ملی یعنی چه؟ یک رسانه فراگیری است به اسم صداوسیما ولی اصلاً ملی نیست. آقای ضرغامی یا هر کس که در جایگاه ایشان قرار بگیرد تعیین کننده نیست، عرض کردم که ایشان فقط سازمان را به صورت اداری مدیریت می کند و سیاست ها در جای دیگری تعیین می کنند و به آنها ابلاغ می کنند از این بی اعتمادی همچنان باقی خواهد ماند تا سیاست ها اصلاح شود. ما بالاخره باید به این جمع بندی برسیم که اگر تنها پشتوانه نظام مردم است که هست، مردمی به درد نظام می خورند که آگاه باشند. حالا ما برای اینکه قدرت چند نفر در شورای نگهبان یا دولت و یا دیگر نهادها باقی بماند نباید کل جمهوری اسلامی ایران را از بین بیریم کل مردم ایران دارند فدای این می شوند که چند نفر می خواهند مقام خود را حفظ کنند این امر غلطی است، باید مردم آگاه بشوند ولو اینکه این آگاهی منجر به عوض شدن چند نفر شود…..
سایت عبور : چرا در بین اصلاح طلبانی که بازداشت شده اند نام آقای مرعشی نیست ؟
مرعشی : از آنهائی که بازداشت کرده اند بپرسید. ما یک جزئی از ملت هستیم و مثل بقیه البته من از آن دسته کسانی هستم که معتقدم دیگر قرار است رفقای ما در زندان بمانند خوب است که جمع و سیر چند ده هزار نفری ما داوطلبانه به زندان برویم چون همه شریک جرم هستیم و همه در انتخابات بودیم و گول خوردیم و مردم را دعوت کردیم برای شرکت در انتخابات، دلیلی ندارد آقای نبوی زندان باشد و بقیه نباشند، من شخصاً معتقدم که باید یک اعلان عمومی کنیم ولو چند هزار نفری که خودشان را شریک جرم می دانند همه با هم به زندان مراجعه کنیم و خودمان را تسلیم کنیم، من از جمله طرفداران این تز هستم به هر حال اکثر قریب به اتفاق ایران بازداشت نشده اند و جمعی بازداشت هستند و دلیلی ندارد که کسی توضیح دهد چرا بازداشت نشده است.
سایت عبور : از خیلی از ملی مذهبی ها می پرسیم که چرا سراغ شما نیامده اند مطرح می کنند که ما در اولویت حاکمیت نبودیم و احزابی که در مجموعه بازی می کردند در اولویت بوده اند مثل حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و…
مرعشی : بنظر من این سئوال، سئوال اشتباهی است به جای این سئوال باید پرسید که چرا آنها را بازداشت کردند و هیچ کس نمی تواند توضیح دهد که چرا افراد دستگیر نشده اند حالا اینها یکی را فعل تشخیص ندادند یکی تاثیرگذاریاش را توانسته پنهان کند و یکی تاثیرگذار نبوده است به هر حال هر کسی دلیلی دارد ولی آنهایی که بازداشت شده اند (البته اگر جرمی برای آنها متصور شویم) دو بخش وجود دارد یکی مربوط به قبل از انتخابات است که همه ما در آن شریکیم، یکی بعد از انتخابات نشانگر حیات سیاسی جامعی است به جای اینکه بگوئیم اغتشاش باید بگوئیم زندگی، حیات سیاسی این است که مردم نتیجه ای را که حکومت اعلام می کند نمی پذیرد و آن را بر چالش می کشند اگر کسی نفس میکشد نباید به او بگوئیم چرا نفس می کشی من حیات دارم پس نفس می کشم حیات سیاسی به همین تسلیم نشدنها، اعتراضها و فریاد زدنها و پیگیری مطالبات به حق است به همین خاطر در حالت عادی و در یک فعالیت اجتماعی این عمل شاید جرم باشد ولی در سیاست این جرم نیست مثلاً اگر تو بروی وارد دفتر مسئولی فریاد بزنی و در محیط اداری توهین کنی ممکن است که جرم تلقی شود ولی اگر سیاسیون در عرصه سیاسی و مردم در جامعه علیه حکومت فریاد زدند این جرم نیست قانون اساسی گفته که جرم سیاسی باید تعریف شود و دادگاه آن با حضور هیئت منصفه رسیدگی گردد. من شخصا فکر می کنم که اشتباه بزرگی صورت گرفته و حیات سیاسی جامعه ایران که در انتخابات نشان داده شد و بعد از آن ادامه پیدا کرد (که این حیات سیاسی جامعه ما نتیجه تعالی انقلاب و تعالیم امام (ره ) و نشانه بالندگی ایران بود) یک عده ای کوته فکر آمدند و به آن گفتند اغتشاش و موضوع را به سمت مجرمانه نشان دادن بردند و عده ای بی گناه را به زندان انداختند بنده، شخصا معتقدم که مسئله زندانیان هرچه سریعتر باید حل شود و این حرفی که بنده زدم باید به یک خواست عمومی تبدیل شود و همه کسانی که خودشان را در جرم این زندانیان سیاسی شریک می دانند همه با هم متحد برویم و خود را به زندان اوین معرفی کنیم.
سایت عبور : نگاه شما به ۱۳ آبان چگونه بود؟ آیا دیدگاه شما نسبت به قبل از ۱۳ آبان تغییری پیدا کرد؟
مرعشی : ۱۳آبان روزی بود که همه ملت در مورد اتفاقات تاریخی که در این روز افتاده بود اتفاقاً نظر داشتند ولی این اولین ۱۳ آبانی بود که نیروهای امنیتی از حضور همگانی مردم جلوگیری کردند و یک ۱۳ آبان در ظاهر اتفاق افتاد که یک عده مأمور را حکومت جمع کرد و یک سری شعارهائی دادند و آقای حداد عادل سخنرانی کرد که آن ۱۳ آبان شکلی و ظاهری بود و نیز یک ۱۳ آبان در واقعیت جامعه اتفاق افتاد و آن اعتراض عمومی علیه سیاست های حاکم بود .
سایت عبور : استاندار تهران قبل از ۱۳ آبان اعلام کرد که در ۱۳ آبان فضا امنیتی نخواهد بود ولی مثل اینکه اوضاع به گونه ای دیگر بود.
مرعشی : خوب آقای استاندار به خاطر مصالح عمومی دروغ گفتن برای ایشان واجب است.
این بخش از مصاحبه آقای مرعشی با سایت عبور بود که برخی سایتهای دیگر نیز اطلاع رسانی کردند آقای مرعشی و وکلای مدافع وی در دفاع از اتهامات انتسابی اظهاراتی داشتند که عمده آن اشاره به سوابق مبارزاتی و خدماتی آقای مرعشی بوده است آقای مرعشی اظهار داشت من از سال ۵۶و۵۷ تا الان با الهام از اندیشه های امام خمینی (ره) دنبال تأسیس جمهوری اسلامی ایران و اعتلای آن هستم نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه زیاد، لذا اتهام را قبول ندارم دادگاه سئوال کرد این ایده شما که حدود ۳۲ سال برای آن زحمت کشیده اید در تجمعات اخیر تبدیل شد به جمهوری ایرانی و نفی اصل ولایت فقیه شما چه عکس العملی نشان دادید که اظهار داشت من محکوم کرده ام و گفتم دیگر نگوئید و از آن پس هم نگفتند. دادگاه دفاعیات متهم و وکلای مدافع وی را وارد ندانسته و با استناد به ماده ۵۰۰ و ۴و ۴۷ قانون مجازات اسلامی (تعدد معنوی دانستن دو اتهام زیرا هر دو عنوان یک فعل مادی بیشتر نداشته است) متهم را محکوم به یکسال حبس تعزیری محکوم می نماید و با توجه به وضعیت متهم این مقدار را برای تنبه وی کافی نمی داند لذا با استناد به ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی نامبرده از شرکت در هر گونه حزب و مؤسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد مادام العمر محروم می نماید گرچه متهم نبود خود را در صحنه سیاسی کشور ضرر بزرگی برای کشور و انقلاب اسلامی می داند اما برداشت دادگاه این است که حضور وی در صحنه سیاسی کشور مضر بوده و می باشد.
این رأی ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهــــران می باشد.
همچنین رای دادگاه تجدید نظر به شرح زیر است:
در خصوص اعتراض و تجدید نظر خواهی آقای سید حسین مرعشی با وکالت آقای بهمن کشاورز و مهرداد قربانی سرابی از دادنامه شماره ۱۲۶ مورخ ۱۲/۱۰/۸۸ صادره از ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران که به موجب آن نامبرده به اتهام موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و به تجویز ماده ۱۹ این قانون به تحمل یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکومیت یافته است.
که با توجه به تشریح جزئیات اتهام در دادنامه بدوی ضرورتی بر ذکر مجدد آن در این مرحله ندارد. با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدید نظرخواه و اینکه از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و موثری که مطابق شقوق مندرج در ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری سبب بی اعتباری و در نتیجه نقض دادنامه صادره و رسیدگی بیشتر را فراهم نماید ارائه نگردیده است. عمده مطالب آورده شده در لایحه اعتراضیه تکرار مطالب بدوی است.
لکن مستنبط از ماده ۱۹ق.م.ا محرومیت از حقوق اجتماعی مقید به مدت است، لذا باستناد ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری طی تصحیح دادنامه بدوی از این حیث با تعیین شش سال محرومیت از موارد مذکور، النهایه دادگاه مستندا به بند الف از ماده ۲۵۷ قانون مار الذکر ضمن رد تجدید نظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض عنه را با اصلاح بعمل آمده تایید می نماید. رای صادره به استناد ماده ۲۴۸ همین قانون قطعی است.
کلمه: عصر دیروز(جمعه)، مهدی کروبی با حضور در منزل بهاره هدایت با خانواده و همسر وی دیدار کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه ، این نامزد معترض به انتخابات ۲۲ خرداد با انتقاد شدید از رویه فعلی در برخورد با فعالان مدنی و دانشجویی، ابراز امیدواری کرد که هر چه زودتر با اتخاذ عقلانیت و تدبیر از سوی طیف حاکم ،زندانیان به آغوش خانواده و جامعه خود بازگردند.
در این دیدار امین احمدیان، همسر بهاره هدایت با اشاره به پرونده ،روند رسیدگی و اتهامات وارده به همسرش ، از رویکرد غیر قابل توجیهی که مسئولان امنیتی در وارد آوردن اتهامات متعدد و بی اساس و پرونده سازی برای فعالین مدنی و دانشجویی پیشه کرده اند انتقاد کرد.
همسر بهاره هدایت ، نامگذاری یک روز در سال به نام روزآزادی بیان از سوی دفتر تحکیم وحدت را به عنوان یکی از اتهامات همسرش ذکر کرده و گفت: متاسفیم که پس از چند دهه از انقلابی که یکی از اصلی ترین آرمان هایش آزادی بیان بود اکنون مشاهده میکنیم یکی از اتهامات متعددی که به خانم هدایت وارد گردیده بدعت گذاری از طریق نامگذاری یکروز در سال به نام روز آزادی بیان و پاسداشت آن توسط وی و سایر دوستان مجموعه تحکیم وحدت می باشد!!
مهدی کروبی نیز رویه فعلی در برخورد با فعالین مدنی و دانشجویان را در سرکوب خواسته های مشروع مردم کم اثر خواند و گفت: متاسفانه این روزها شاهدیم که حتی با کوچکترین و معمول ترین مراسم و مناسبتها با نگرش و دید امنیتی مواجهه و برخورد میشود. اما ادامه این نوع رفتارها نه تنها باعث دلسرد شدن جامعه و کوتاه امدن آنان از خواستهای مشروع خود نخواهد گردید بلکه باعث نارضایتی بیشتر مردم از اوضاع حاکم می شود.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی و مسئول روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت است که بیش از ۴ ماه است در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر