دادسرای انقلاب تهران اعلام کرده که محسن صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران که در جریان نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شده بود، در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس قطعی محکوم شده است.
آقای صفایی فراهانی در دادگاه بدوی به اتهام " اقدام علیه امنیت، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مسئولان حکومتی و تشویش اذهان عمومی" به شش سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
او که در 30 خرداد 1388 همراه با عده ای دیگر از چهره های سرشناس اصلاح طلب دستگیر شد، در دی ماه سال گذشته پس از گذراندن حدود هفت ماه در زندان با تودیع وثیقه ای 700 میلبون تومانی به طور موقت آزاد شد.
آقای صفایی فراهانی به مدت سه ماه از دوران حبس خود را در سلول انفرادی گذراند.
محسن صفایی فراهانی علاوه بر ریاست فدراسیون فوتبال ایران، قائم مقامی وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و صنایع سنگین را در کارنامه خود دارد و همچنین عضو هیات نمایندگی اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران و هیات اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیاست.
پايگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران همچنین خبر داده است که محکومیت علی تاجرنیا، عضو دیگری در شورای مرکزی مشارکت که در دادگاه بدوی به6 سال حبس تعزيری و تحمل 74 ضربه شلاق محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری کاهش یافته است.
آقای تاجرنیا که در 29 خرداد دستگیر شد به "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی" و "تبلیغ علیه نظام" متهم شده است.
او در آبان سال گذشته پس از 140 روز بازداشت به قید وثیقه ای 100 میلیون تومانی آزاد شد.
آقای تاجرنیا از مسئولان ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود. او نماینده مردم مشهد در مجلس ششم و دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بود و پس از آن در دولت محمد خاتمی، مشاور وزیر بهداشت و درمان شد.
او همچنین عضویت در شورای عمومی و مرکزی دفتر تحکیم وحدت را در کارنامه فعالیت های سیاسی خود دارد و در حال حاضر متخصص دندانپزشکی و عضو هيات مديره انجمن دندانپزشكان ايران است.
بیماری ریوی مهدی محمودیان روزنامه نگار زندانی بر اثر فشارها و شکنجه های داخل زندان وخیم شده و مسئولان زندان هنوز او را تحت درمان قرار نداده اند.
به گزارش خبرنگار کلمه، مادر مهدی محودیان اعلام کرد : چند روز پیش برای شکایت از مسئولان زندان پیش مسئولان قضایی رفتم اما آنها من و فرزندم را درغگو خطاب کردند و هرگونه مشکلی را تکذیب کردند.
این در حالی است که در تماس مهدی محمودیان با منزل او با گلایه از شرایط خود گفته است که هیچ درمانی روی او صورت نگرفته و به گفته پزشک عمومی زندان به علت عفونت، یکی از ریه هایش در حال از کار افتادن است.
محمودیان تصمیم گرفته در صورت ادامه بی توجهی مسئولین زندان به سلامت زندانی ها از سه شنبه به اعتصاب غذای نامحدود دست بزند و این موضوع نگرانی های خانواده او را بیشتر کرده است .
محمودیان بیش از ۷ ماه است که در زندان اوین به سر می برد . اتهام او افشاگری درباره بازداشتگاه کهریزک است.
او نخستین کسی بود که دو سال قبل درباره اعمال روش های غیرانسانی و غیرقانونی با با متهمان در این بازداشتگاه، اطلاع رسانی کرد.
مسوول دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اخبار مربوط به ديدار وي با صادق لاريجاني را تكذيب كرد.
به گزارش ایلنا محمد هاشمي در مورد اخبارمنتشر شده در برخي سايتها مبني بر اينكه صادق لاريجائي رئيس قوءقضائيه در ديداري كه با هاشمي رفسنجاني داشته است از وي خواسته كه مهدي هاشمي به كشور بازگردد و رئيس مجلس خبرگان رهبري نيزبا اين موضوع موافقت كرده است، گفت: اينگونه اخبار از اساس درست نيست و قويا تكذيب مي شود.
وي درمورد برخي اخبار ديگر مبني برديدارهاشمي رفسنجاني با بهزاد نبوي در ايام نوروز در جزيره كيش نيز گفت: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ايام نوروز دركيش بودند و در جريان اين سفر با بسياري افراد ديدار داشتند و آقاي نبوي هم جزء اين افراد بودند.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: مصلحت مردم و حكومت در این است كه مردم به انتخابات اعتماد و اطمینان داشته باشند و در آن شركت كنند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، آیتالله هاشمی رفسنجانی صبح روز یكشنبه در دیدار مدیر مسوول و اعضای شورای سردبیری روزنامه فرهنگ آشتی در پاسخ به پرسش یكی از حاضران، نقد را از وظایف اصلی روزنامهها عنوان و خاطرنشان كرد: آموزههای دینی و قانون اساسی حق نقد مسایل كشور و جامعه را به رسمیت شناخته و طبیعی است این به معنای ایجاد فضای تهمت، افترا نیست.
وی در پاسخ به پرسش دیگری اظهارات اخیر اوباما رییسجمهور آمریكا را غیرمسوولانه و نامناسب شان رهبر یكی از بزرگترین كشورهای دنیا دانست.
رئیس مجبس خبرگان رهبری در جواب یكی از حاضران درباره عدم شركتش در نماز جمعه تهران تاكید كرد: وظیفه امام جمعه آگاه كردن جامعه در خصوص مسایل جاری كشور و روابط بین المللی است و زمانی كه احساس كنم ضرورت دارد شركت خواهم كرد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد روابطش با مقام معظم رهبری تاكید كرد: رابطه ما صمیمانه است و این رابطه ریشههای عمیقی دارد. اختلاف نظر طبیعی است، ولی همه باید تابع نظر رهبری باشیم و اینجانب شخصی را بهتر از ایشان برای رهبری نمیشناسم.
وی طرح هدفمند كردن یارانهها را نیاز كشور عنوان كرد و گفت: یكی از روشهای اجرای عدالت در همین طرح است كه در سیاستهای كلی و برنامههای توسعه نیز به آن پرداخته شده است.
وی افزود: زمان فعلی برای اجرای این طرح از لحاظ سیاست داخلی و خارجی حساس است و باید به گونهای عمل شود كه ناراحتی اجتماعی ایجاد نكند كه مشكلات بیشتری به همراه خواهد داشت.
هاشمیرفسنجانی تصریح كرد: از لوازم اجرای این طرح ایجاد وحدت است و اگر اختلاف به ویژه میان مجلس و دولت وجود داشته باشد كار با مشكل مواجه خواهد شد.
وی در پاسخ به پرسش دیگری، ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم درباره شركت در انتخابات و اهمیت و تاثیر آرای آنها را مهم عنوان كرد و گفت: مصلحت مردم و حكومت در این است كه مردم به انتخابات اعتماد و اطمینان داشته باشند و در آن شركت كنند.
وی همچنان عدم حضور احزاب قوی در كشور را یكی از دلایل مشكل در پیگیری حقوق مردم عنوان كرد و گفت: اگر همگان به اصول قانون اساسی پایبند باشند خواست مردم محقق خواهد شد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام توسعه انسانی را یكی از نیازهای جوامع كنونی عنوان كرد و گفت: تشكیل دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به تقاضای تحصیل از سوی نیروی جوان جامعه در مقطع اوایل انقلاب بود كه نتایج موفقیتآمیز آن را امروز شاهدیم.
وی افزود: امروز باید در بخش تحصیلات تكمیلی برای رشد تقاضا پاسخ داشته باشیم.
در ابتدای این دیدار امامی ناصری رییس شورای سیاستگذاری روزنامه فرهنگ آشتی به اختصار مطالبی را درباره اوضاع مطبوعات در شرایط فعلی و مسایل روز جامعه بیان كرد.
معاون فرهنگي، اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم قوه قضائيه بزودي منصوب مي شود.
به نوشته رسالت،"در پي اعلام تشکيل و راه اندازي معاونت اجتماعي، فرهنگي و پيشگيري از وقوع جرم در قوه قضائيه که خبر آن روز چهارشنبه گذشته در ستون شنيده ها و نکته هاي رسالت درج شد با خبر شديم رئيس قوه قضائيه مسئول جديد اين معاونت را منصوب خواهد کرد."
اخبار رسيده حاکي است که محمد باقر ذوالقدر مشاور فعلي رئيس قوه قضائيه محتمل ترين گزينه براي تصدي معاونت جديد قوه قضائيه مي باشد.
گفتني است قوه قضائيه در حال حاضر داراي اداره کل فرهنگي، اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم است که عملکرد قابل توجهي مطابق وظايفي که قانون اساسي براي قوه قضائيه در نظر گرفته است نداشته و رئيس قوه قضائيه تصميم گرفته براي افزايش کارايي در اين زمينه معاونت مستقلي به وجود بياورد.
دادستان تهران از طرح شکایت دولت از الیاس نادران و تعیین شعبه جهت رسیدگی به این پرونده خبر داد.
عباس جعفری دولتآبادی اظهار کرد: مدیر کل حقوقی معاونت حقوقی ریاست جمهوری از الیاس نادران به اتهام توهین، افترا و نشر اکاذیب به دادسرای کارکنان دولت شکایت کرده است.
وی گفت: شکایت واصله به دادسرای کارکنان دولت به یکی از شعب بازپرسی این دادسرا ارجاع شده است و نماینده حقوقی ریاست جمهوری با حضور در شعبه توضیحاتی را ارایه کرده است.
معاون حقوقی احمدی نژاد روز گذشته گفته بود که شکایتی از سوی این معاونت علیه الیاس نادران تنظیم شده است.
وی گفت: این شکواییه به دادسرای کارکنان دولت ارسال شده است.
در روز سهشنبه هفته گذشته نادران نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران به بیان اتهاماتی در مورد رحیمی معاون اول احمدی نژاد پرداخت.نادران گفت رییس حلقه فساد خیابان فاطمی ،رحیمی است.
مجموعه هدایای دو دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی (قریب به دو هزار هدیه) که در مجموعه سعدآباد و در ساختمان یادمان ریاست جمهوری – که اداره آن تحت نظارت سازمان اسناد و کتابخانه ملی میباشد، به صورت یکجانبه توسط مشایی صورت برداری شده و در حال تحویل به سازمان میراث فرهنگی است.
به گزارش «پارلماننیوز»، اسفندیار رحیم مشایی با تغییر مصوبه دولت، این ساختمان را در اختیار میراث فرهنگی قرار داد و بدون اطلاع و حضور مسئولان کتابخانه ملی و به صورت یکجانبه توسط رئیس دفتر احمدینژاد صورت برداری و تحویل سازمان میراث فرهنگی شده است.
این اقدام مشایی در حالی رخ داده که طبق مصوبه آبان ماه ۸۴ هیات دولت ، صرفا حق بهره برداری از این ساختمان به سازمان میراث فرهنگی واگذار شده و نحوه مدیریت این یادمان و نظارت بر محتوای این موزه طبق قانون بر عهده سازمان اسناد و کتابخانه ملی است.
دی ماه ۱۳۸۵ علی اکبر اشعری، مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس سازمان کتابخانه و سازمان اسناد ملی ایران به خبرگزاری میراث خبر گفته بود : «سازمان اسناد و کتابخانه ملی براساس ساختار سازمانی مصوب خود، مسئولیت اداره یادمان ریاست جمهوری را دارد و در صورتیکه سازمان میراث فرهنگی مشکل واگذاری ساختمان را دارد، اصراری بر ماندن یادمان ریاست جمهوری در سعدآباد نیست. طبق قانون مصوب هیات دولت و تشکیلات سازمانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران که به امضای ریاست جمهور به عنوان رئیس هیات امنای این سازمان رسیده است؛ اداره یادمانهای ریاست جمهوری بر عهده سازمان اسناد و کتابخانه ملی است.»
گفتنی است تحولات و تصمیمات اخیر با نظر مستقیم و دستور مشایی رییس دفتر احمدینژاد انجام شده و حمید بقایی رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و علی اکبر اشعری رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی عملا از گردونه تصمیم گیری خارج شدهاند.
تاریخچة یادمان ریاست جمهوری در ایران:
۱- دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای :
حضرت آیت الله خامنه ای در اوایل دوران ریاست جمهوری خود، دستور ایجاد موزه هدایای ریاست جمهوری را صادر فرمودند. این امر در سال ۱۳۶۵ با گردآوری مجموعه هدایا و نگهداری در یکی از ساختمانهای دفتر ریاست جمهوری به انجام رسید و خود مقدمه ای شد برای ایجاد موزه هدایای رئیسان جمهوری اسلامی ایران. هدایای دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای در موزه ای در آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
۲- دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی :
بعدها در دهه ۷۰ به منظور برآوردن بخشی از اهداف سازمان اسناد و کتابخانه ملی در جهت آرشیو ملی از طریق حفاظت و صیانت از خاطره و یادبود شخصیت هایی که طی تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش عمده ای در جهت اعتلای میهن بر عهده داشته اند، با توجه به بند پنجم قانون تأسیس سازمان اسناد ملی (سابق) یادمان ریاست جمهوری حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در سال ۷۶ تأسیس و راه اندازی شد. اسناد و هدایای دو دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی با صلاحدید ایشان و زیر نظر سازمان اسناد ملی ایران (سابق) در محلی که به همین منظور در رفسنجان – زادگاه ایشان – بنا شد در معرض دید عموم قرار گرفت.
گفتنی است رییس یادمان ریاست جمهوری ،بنا به پیشنهاد رییس جمهور وقت و با حکم رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب میشود ضمنا یادمان های ریاست جمهوری از محل بودجه دولتی (سازمان اسناد و کتابخانه ملی ) اداره می شوند.
۳- دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی: (یادمان بلاتکلیف و تعطیل)
این یادمان در سال ۸۳ تأسیس شد. اسناد و هدایای دو دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی با صلاحدید وی و زیر نظر سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در ساختمان شماره ۲۴۰ مجموعه فرهنگی و تاریخی سعدآباد در معرض دید عموم قرار گرفت و در خرداد ماه سال ۸۴ این یادمان رسماً افتتاح شد.پس از آغاز به کار دولت نهم ، طی مصوبه ی دولت و بنا به پیشنهاد رحیم مشایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حق استفاده از ساختمان ۲۴۰ سعدآباد (محل یادمان ریاست جمهوری خاتمی) به سازمان میراث فرهنگی واگذار شد مصوبه دولت بدون کسب نظر کارشناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی (به عنوان بهره بردار از ساختمان مذکور) تصویب و ابلاغ شد. از طرفی تشریفات نهاد ریاست جمهوری از تحویل هدایای موجود در یادمان به امین اموال معرفی شده از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی سر باز زد و کارکنان یادمان (که کارمندان سازمان اسناد و کتابخانه ملی هستند) اجازه حضور در ساختمان یادمان را نیافتند و عملا کارکنان تشریفات ریاست جمهوری در این یادمان مستقر شدند.
حال آنکه موزه یادمان (برخلاف سایر موزه های سعدآباد) بازدید کننده عمومی ندارد و صرفا رفت و آمدها به این موزه با هماهنگی و تایید تشریفات ریاست جمهوری انجام میشود . طی سالهای اخیر اقداماتی نظیر برگزاری جلسه، انجام مکاتبات و پیگیری های اداری و حقوقی از طریق مراجع ذیربط (نهاد ریاست جمهوری، معاونت تشریفات دفتر رئیس جمهور، وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و مدیریت مجموعة سعدآباد) در خصوص بازگشایی ساختمان یادمان در مجموعة سعدآباد ، به عمل آمده ولی هیچکدام نتیجه ای در بر نداشته است.
۴- دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد :
در آذرماه ۱۳۸۵ ، علی اکبر اشعری مشاور فرهنگی رییس جمهور و رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در گفتگو با خبرنگاران از ایجاد موزه هدایای ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد خبر داد و گفت : با توجه به وجود دو موزه هدایای روسای جمهوری پیشین در تهران و رفسنجان و ضرورت نگهداری از هدایای آقای احمدی نژاد ، موزه هدایایی که از سوی روسای مختلف کشورهای جهان به رئیس جمهور اهدا می شود،راه اندازی خواهد شد. اشعری تاکید کرد موزه های هدایای رئیس جمهور زیرنظر کتابخانه ملی راه اندازی و فعالیت می کند . به رغم انتشار این خبردر سال ۸۵ تا کنون ، از تاسیس و راه اندازی موزه هدایا و یادمان ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی خبری نیست . اما انتشار یک خبر غیر رسمی طی چند ماه اخیر مبنی بر انتصاب مهدی احمدی نژاد فرزند ارشد رئیس جمهور به سمت سرپرستی اداره کل اسناد ریاست جمهوری این احتمال را افزایش می دهد که حضور فرزند احمدی نژاد – و داماد مشایی – در این سمت مقدمه ای برای راه اندازی یادمان ریاست جمهوری پدر میباشد.
رییسجمهور در مراسم گشایش موزهی هدایا و یادمان ریاستجمهوری، حجم و کیفیت این موزه را نشان و نماد دورهای از رونق رابطهای بر پایهی مصالح مردم و جمهوری اسلامی دانسته بود.
گزارش سخنان خاتمی در مراسم افتتاح این موزه در خرداد ماه سال ۱۳۸۴ بدین شرح است:
سیدمحمد خاتمی در کاخ ـ موزهی سعدآباد، گفت: این موزه شاید در مقایسه با آثاری که از دیگر بزرگواران بر جای مانده است، بهجهت حجم و کیفیت بزرگتر و مرغوبتر باشد و این نشاندهندهی یک واقعیت است؛ ارتباط ایران با جهان در این دوران دچار تحول شده است. طرح مسائلی که برای جهانیان جاذبه داشته و بیانگر نیاز نهفته در عمق وجدان بشر رنجدیده از استکبار، استبداد، جنگ و ترور بوده است و نیز سیاست تنشزدایی، سیاست تعامل با جهان، سیاست رابطه براساس احترام متقابل و سیاست در رابطه دیدن مصالح کشور با مصالح کشورهای دیگر سبب نوعی گسترش رابطه هم میان بخشهای سیاسی جهان با ایران و هم میان بخشهای علمی و فرهنگی جهان با کشورمان شده است.
وی اضافه کرد: آنچه در این موزه است، به یک معنا نشانهی احترامی است که جهان به کسی دارد که افتخار کسب اعتماد ملتی را داشته است که در طول تاریخ سرفرازیهای بزرگی داشته و در ۱۰۰ سال اخیر پیشتاز حرکت بهسوی مردمسالاری دینی، آزادی و پیشرفت بوده است و در عین حال، با تکیه به هویت دینی و فرهنگی خویش، گونهای از زندگی امروزین را که سازگار با معیارهای دینی و فرهنگی باشد، خواستار شده است. بنابراین آنچه که هست، احترام به شخص نیست، احترام به ملت بزرگی است که افتخارهای بزرگی آفریده است که صاحب اصلی این کشورند.
خاتمی اظهار امیدواری کرد که اعتماد جامعهی جهانی به مسؤولان نظام جمهوری اسلامی که حاصل عملکرد مسؤولان در پاسداری از حرمت، عزت، خواست و مطالبات مردم بوده، همچنان باقی بماند و باعث اعتلای نام ایران و پیشبرد اصلاحات در همهی زمینهها شود.
وی افزود: این امید و اعتماد که نهتنها برای من بلکه برای ملت ایران بود، متاسفانه در بعضی مواقع با بسیاری از موانع، تنگنظریها، سنگاندازیها و کوتاهیها مواجه شد. امیدوارم با عبرت از آنچه بر ما گذشته است، بتوانیم آیندهای بهتر از امروز و فردا داشته باشیم. آنچه داشتم و دارم، به مردم تعلق دارد؛ نهتنها این موزه را به ملت بزرگوار ایران تقدیم میکنم، بلکه اندیشه، توان و آنچه در اختیار من است، در خدمت مردم، بزرگی نام ایران و پایداری مردمسالاری دینی خواهد بود.
وی با بیان اینکه در ذهن ابتدایی ما، موزه سندی از گذشته است، اما اگر با دقت بیشتری به مساله نگاه شود موزه میتواند شاهدی بر امروز و دلیلی بر فردا باشد، گفت: پیام اولیهی هر موزهای این است که زندگی در گذر است و جهان طبیعت پایدار نیست. موزهها به ما میآموزند که دیگران آمدند و کردند آنچه کردند و رفتند و امروز نوبت ماست و فردا نوبت دیگران.
خاتمی با اشاره به حکایتی دربارهی ابراهیم ادهم (یکی از بزرگان عرفان) که درویشی کاخ و جایگاه زندگی او را کاروانسرا خوانده بود که دیروز کسان دیگری در آن بودند و فردا افرادی دیگر، گفت: جهان کاروانسرا است؛ نه مسؤولیتها ماندگار است و نه حتی عمر آدمی. همهی ما و همهی طبیعت به تاریخ خواهد پیوست و موزهای میشود، اما مهم این است که با درگذشت یا موزهیی شدن انسان و آثارش، آیا او برای همیشه در تاریخ دفن خواهد شد یا اندیشه، مواضع و اثر وجودیاش در امروز و فردا مؤثر میشود. کسانی در این دنیا موفق هستند که اندیشه و رفتار شان درخشان باشد و باعث درخشندگی زندگی آیندگان و نسل موجود باشد.
مهندس علی خاتمی ـ رییس موزهی هدایا و یادمان ریاست جمهوری و مسؤول دفتر رییس جمهور ـ نیز در سخنانی، به ارایه گزارشی از چگونگی برپایی این موزه پرداخت.
وی با اشاره به شعار ایکوم مبنی بر اینکه موزهها پل ارتباط فرهنگهاست، این شعار را با مضمون گفتوگوی تمدنها نزدیک دانست و یادآور شد: مقام معظم رهبری در اوایل دورهی ریاست جمهوری خود دستور ایجاد موزهی ریاست جمهوری را صادر کردند و هدایای خود را در دفتر رییس جمهور نگهداری میکردند و اکنون تصمیم به ایجاد این موزه گرفته شد.
وی مجموع اشیای این موزه را ۱۶۶۰ قطعه و نشانگر رابطهی ایران با دیگر کشورها و رابطهی مردم عادی با رییس جمهور دانست و در ادامه به چند نمونه از اشیای موزه مانند انگشتر شهید حقجو، قلب شیشهیی سرخرنگ رییسجمهور سابق فرانسه، آثاری از یاسر عرفات، پاپ ژان پل دوم و دبیر کل سازمان ملل متحد، و قطعهای از پارچه پردهی کعبه هدیهی پادشاه عربستان اشاره کرد.
وی همچنین از راهاندازی مرکز اسناد یادمان بهعنوان فاز دوم پروژهی موزهی ریاست جمهوری شامل مدارک مربوط به دوران خدمت سیدمحمد خاتمی خبر داد که پس از بازگشایی محققان و پژوهشگران میتوانند از آن استفاده کنند.
موزهی هدایا و یادمان ریاست جمهوری در بنایی متعلق به دومین دهه از قرن چهار هجری شمسی در کاخ موزهی سعدآباد قرار دارد که به مناسبت ازدواج فرزند پهلوی اول با دختر ملک فاروق ـ پادشاه مصر ـ برای سکونت آن دو ساخته شده بود. این موزه در سه طبقه طراحی شده و نمایشگاهی از هدایای حجتالاسلام والمسلمین خاتمی طی هشت سال ریاست جمهوری، شامل هدایای روسای جمهور و امرای کشورهای خارجی، هدایای شخصیتها و نهادهای علمی، فرهنگی و مذهبی داخلی و خارجی و هدایای مردمی است.
در این مراسم، کسانی چون مجید انصاری، محمدعلی ابطحی، سیدحسین مرعشی، محمد عطریانفر، محمود دعایی، مرتضی حاجی، محسن امینزاده، صادق خرازی، محمود فرشچیان، محمد احصایی، جمعی از مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همسر رییس جمهور، حضور داشتند.
زنده ياد دكتر سحابي شخصيتي چند وجهي و چند بعدي داشت. در مورد او جالب اين بود كه در اغلب اين وجوه و ابعاد نيز انساني بود فراتر از انسانهاي معمولي و متعارف. اگر سياسي بود ، برجستهترين شكل سياسي بود اگر اهل اخلاق و معنويت بود، با دينداران عادي فاصلهاي بسيار داشت و از اين رو قرار دادن دكتر سحابي ذيل يكي از ويژگيهايش و مطالعه احوال او ذيل يكي از هويتهايش قدري مشكل است . اما از ميان همه ويژگيهاي دكتر سحابي به گمان من «روشنفكر ديني» براي ناميدن او و تحليل جايگاه تاريخي او از همه گوياتر و مناسبتر است .با تصوري كه من از روشنفكري ديني دارم، به گمانم اين عنوان بهتر از هر عنوان ديگر مي تواند مجاهدتهاي فكري و عملي دكتر سحابي را توضيح دهد. براي روشن شدن اين ادعا ناگزيرم قدري در مورد روشنفكري بحث كنم. اولين مشخصه روشنفكران ديني اين است كه به جاي پشت كردن به دين و نفي دين ميكوشند تا با بازخواني دين و قرائت مجدد آن به تفسيري از دين دست يابند كه با عقل مدرن سازگار باشد. البته روشنفكران ديني در مورد اينكه مهمترين مصداق و تجلي عقل مدرن چيست با هم اختلاف نظر داشتهاند. برخي علوم تجربي را مهترين تجلي عقل مدرن دانسته اند برخي ايدئولوژي هاي راديكال و برخي معرفتهاي درجه دوم را. اما همه آنان در ضرورت تفسير مدرن از دين توافق داشته اند. زنده ياد دكتر سحابي و زندهياد مهندس بازرگان علوم تجربي را مهمترين تجلي عقل مدرن دانستند و تلاش فكري آنها معطوف به ارائه تفسيري سازگار با علوم تجربي از متون ديني بود . دومين ويژگي روشنفكران ديني نقد روابط و ساختارها و رفتارها در جامعه اي است كه در آن ميزيند. معيار روشنفكران ديني در اين نقد از يك سو عقلانيت مدرن و از سوي ديگر فهم مدرني است كه از دين دارند. آنها با كمك اين دو معيار ميكوشند تا هم در سطح خود و هم در سطح كلان به نقد اجتماعي بپردازند. از اين رودر نقد آنها اگر چه اشتراكهايي با روشنفكران غيرديني ميتوان يافت، اما نقدهايي نيز در آثار آنان ديده ميشود كه ويژه خود آنها است، نقدهايي كه رنگ و بوي ديني دارد و از دغدغههاي ديني درونزا ست. نوسازي درونزا برخلاف نوسازي برونزا ريشه در نيازها و دلبستگيهاي مردم جامعه دارد و نه نظامهاي سلطهگر. نوسازي برونزا تابعي است از متغير نيازهاي ديگران، به علاوه، نوسازي درونزا تنها به واردكردن ميوههاي مدرنيته ( آن هم برخي ميوه هاي خاص) بسنده نميكند و ميكوشد تا ريشههاي مدرينته را دروني كند. مهمترين ريشه مدرنيته عقل نقاد و مستقل است. تلاش دكتر سحابي براي آموزش علوم جديد و تربيت نسلي كه بتواند با نگاهي علمي به عالم و آدم بنگرد در همين راستا بايد تفسير شود. ويژگي سوم روشنفكران ديني كه متمايز كننده آنها از ساير جريانهاي روشنفكري است تلاش آنان است براي گسترش و تعميق آگاهيها باورها گرايشها عواطف و رفتارهاي ديني. روشنفكران ديني همان طور كه به عصري كردن دين ميانديشند دغدغه و شور ديني كردن عصر را نيز دارند. زنده ياد سحابي علاوه بر معلم علم معلم اخلاق نيز بود. رفتار شخصياش الگويي بود براي آنآنكه ميخواستند در جهان مدرن مؤمنانه زندگي كنند. نگاه ديني او بر همه رفتارهايش تأثير ميگذاشت. پاكدامني او در عرصه فعاليتهاي اقتصادي اصول گرايي و مردم خواهي اش در عرصه سياست و سعه صدر و توكلش در عرصه فرهنگ ،همه حاصل اراده او براي مؤمنانه زيستن بود.
سحابي منزلي است از منازل كاروان روشنفكري ديني. روشنفكري ديني تنها لقبي براي شخص نيست، بلكه طرحي است در عرصه انديشه و عمل. سحابي را بايد به عنوان الگويي براي اين كاروان و پاسخي به پرسشهاي اين طرح خواند و تفسير كرد . وارث اصلي دكتر سحابي تنها خانواده او نيستند، بلكه جريان روشنفكري ديني است كه بايد ميراث فكري و عملي او را پاس بدارد.
منازعه لاريجاني واحمدي نژاد وارد مرحله تازه اي شده است .
قائم مقام سابق جامعه اسلامی دانشجویان که از هواداران احمدی نژاد است گزارش داد كه انتشارعكس هاي جشن نوروزي سران كشورهاي فارسي زبان به میزبانی احمدی نژاد موجب خشم و ناراحتی علمای قم شده است بر اساس این گزارش این عکسها به دست آیت الله صافی رسیده است و ایشان در دیدارهای نورزوی با استناد به آن از بروز ناهنجاری های اخلاقی تحت پوشش مراسم جشن در خضور رئیس دولت ابراز ناراحتی کرده اند
اين مراسم كه توسط مشايي رييس دفتر احمدي نژاد كارگرداني وبرنامه ريزي شده بود همزمان با اجرای موسیقی دختران و پسران جوان حالتي شبيه به رقص با لباسهايي شاد داشته اند و براي جلوگيري از برانگيخته شدن حساسيت ها فقط تعداد معدودی عکس رسمی از این مراسم توزیع شد و اجازه انتشار عکس های متفاوت به خبرگذاری ها داده نشد.
شنیده می شود از طريقي اين عكس ها به دست علي لاريجاني ميرسد و وی نیز براي در جواب تند خويي احمدي نژاد در دیدار نوروزي با رهبر با خود ،اين عكس ها را به دفتر مراجع ارسال کرده است.
.اين در حالي است كه احمدي نژاد 28اسفند ماه با سفربه قم وديدن 3مرجع حكومتي قصد داشت رابطه خود را با قم ترميم كند كه اين اقدام لاريجاني تمام تلاش هاي او وطرافدارانش را به باد داد. عكس هاي مراسم نوروزي سران كشورهاي فارسي زبان هم اكنون در دفتر مراجع و علمای قم دست به دست می شود ودور نيست زماني كه اين عكس ها به بيرون درز پيدا كند
با گذشت یک ماه هنوز وضعیت ابراهیم ملکی از شاگردان آیت الله منتظری اطلاعی در دست نیست.
بنا به گزارشهای رسیده به جرس، این محقق و پژوهشگر بدون هیچ توجیه قانونی در زندانی در مشهد در حبس است و دادگاه ویژه روحانیت هم تاکنون دراین رابطه پاسخگو نبوده است.
گفتنی است ابراهیم ملکی محقق و پژوهشگر دینی و از شگردان آیت الله منتظری روز شنبه ۲۲/۱۲/۸۸ در خانه خود توسط عده ای ناشناس که خود را ماموران دادگاه ویژه روحانیت معرفی کرده اند بازداشت شده و تا کنون از محل و وضعیت سلامتی ایشان اطلاعی در دست نیست.
ماموران تعدادی سی دی مربوط به درس آیت الله منتظری و نیز کامپیوتر شخصی و تعدادی از دست نوشته های ایشان را با خود برده اند.
در کنار شعار آوردن نفت بر سر سفره مردم، مبارزه با مفاسد اقتصادی از مهمترین شعارهایی بود که محمود احمدی نژاد از انتخابات سال ۸۴ وسپس در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ مطرح کرد و در طول این دوران در صدها سخنرانی و مصاحبه خود بر آن مانور داد .احمدی نژاد همواره از حضور مافیایی در اقتصاد و وزارت نفت سخن گفت و لیستی از اسامی مفسدان اقتصادی که در جیب خود دارد و افشا خواهد کرد.
مفاسد اقتصادی، از شعار هایی برای کسب رای تا پاشنه آشیلی برای دولت
به گزارش کلمه در پی افشاگری نماینده اصولگرا و همسو با احمدی نژاد در مجلس پیرامون نقش محمدرضا رحیمی در یک پرونده کلان فساد اقتصادی و حضور وی در راس باند فساد اقتصادی میدان فاطمی این شعار احمدی نژاد به پاشنه آشیل او و دولتش تبدیل شده است.
اکنون معاون اول محمود احمدی نژاد در دولت نه تنها با شکایت سه نماینده شاخص اصولگرا، پرونده ای در کمیسیون اصل نود مجلس در خصوص جعلی بودن مدرک دکترای خود دارد؛ بلکه با افشاگری الیاس نادران او متهم به دست داشتن در پرونده های کلان مفاسد اقتصادی و ریاست بر حلقه فساد خیابان فاطمی است.
انتشار اطلاعات جدید پیرامون عملکرد اقتصادی محمدرضا رحیمی،انتقاداتی که مجلسیان به مدرک جعلی دکترای او دارند،ابهاماتی که پیرامون عملکرد مالی و عدم شفافیت ثروت میلیاردی صادق محصولی در جلسه رای اعتماد مجلس مطرح شد،گزارشات تفریغ بودجه دیوان محاسبات که خبر از گم شدن بیش از یک میلیارد و نیم دلار در آمد ناشی از فروش مازاد نفت در سال ۸۶ و عدم واریز درآمدهای فروش نفت و بنزین به خزانه دارد و ده ها موارد مشابه دیگر، حلقه یاران احمدی نژاد و دولت او را در تیر رس اتهاماتی قرار داده که روزی احمدی نژاد وعده افشاگری و برخورد قاطع با آنها را می داد.
در این میان انتقادات علیه محمدرضا رحیمی و حرف و حدیث ها پیرامون او داستان دنباله داری است که معاون اول احمدی نژاد را به سوژه ثابت رسانه ها و نوک پیکان حملات مجلسیان تبدیل کرده است.
معاون اولی رحیمی واکنشی معنا دار به مخالفت با مشایی
زمانی که رییس دولت نتوانست اسفندیار رحیم مشایی را به دلیل اعتراضات شدید نمایندگان مجلس و سخنان صریح رهبری برخلاف میل قلبی به معاون اولی برگزیند، بهترین گزینه ای که شاید می توانست پاسخ کوبنده به مخالفان باشد، انتخاب رحیمی برای این سمت بود . اظهارات رحیمی در زمان تصدی استانداری کردستان علیه رهبری اگر چه تاکنون هیچ گاه رسانه ای نشده است اما در برخی نهاد ها ضمیمه پرونده ی اوست. اتهام او درماجرای توزیع چک پول ۵ میلیون تومانی به نمایندگان مجلس وپرونده شکایت علیه مدرک دکترای جعلی او در کمیسیون اصل نود مجلس نیز تاثیری در عدم انتخاب او بعنوان معاون اول احمدی نژاد نداشت. بنابراین انتخاب رحیمی از سوی رییس دولت بدون آگاهی و یا ازروی تجاهل نبود.
به هر ترتیب محمدرضا رحیمی و اسفندیار رحیم مشایی هر دو از یاران نزدیک احمدی نژاد هستند که با عملکرد ها و اظهاراتشان منتقدان جدی در بین مجلسیان همسو و حامیان رییس دولت دارند.به همین دلیل انتخاب رحیمی بجای مشایی واکنش اعتراضی احمدی نژاد تلقی شد.
مجلس هفتم: رحیمی مجیز گوی دولت است
شش ماه بعد؛ رحیمی معاون پارلمانی دولت شد
انتقادات و رو در رویی مجلسیان با محمدرضا رحیمی از مجلس هفتم و زمانیکه رحیمی رییس دیوان محاسبات بود آغاز شد.
محمدرضا رحیمی به واسطه اظهارنظرهایش در دیوان محاسبات کشور بود که بر سر زبان ها افتاد. او در زمان ریاستش بر این نهاد، در یکی از جلسات در دفاع از احمدی نژاد گفت یک مرد سوری را دیدم که می گفت اگر یک پیامبر دیگر داشته باشیم، او احمدی نژاد است.
این اظهارات رحیمی از سوی عماد افروغ نماینده اصولگرای مجلس به مجیز گویی و تملق گویی تعبیر شد و بیش از ۱۰۰ نماینده با امضای نامه ای خواستار برکناری رحیمی از دستگاه نظارتی دیوان محاسبات شدند.
موضع گیری رحیمی موجی از انتقادها را در میان اصولگرایان، علما و سیاسیون ایجاد کرد و انتقادهای زیادی را به دنبال داشت. اما رحیمی بر مشی خود پابرجا بود. چنان که حتی به احمدی نژاد پیغام فرستاد با وجود ریاست وی بر دولت کار وی برای نظارت بر دستگاه های دولتی کاهش یافته است.
این گونه ابراز عقاید او مجلسیان هفتم را نسبت به عملکردش بدگمان کرد. این گونه بود که رحیمی از دیوان محاسبات عازم دولت شد و به سمت معاونت حقوقی و مجلس ریاست جمهوری نائل شد.
چک پول های ۵ میلیون تومانی و وعده برخورد احمدی نژاد که باز هم عملی نشد
اما این آغاز داستان رحیمی بود. یک سال قبل که تمام چشم ها به جلسه استیضاح مرحوم کردان وزیر کشور دولت نهم به دلیل ارائه مدرک تقلبی دوخته شده بود و همه در انتظار نتیجه آن بودند. اسم فرد دیگری نیز به میان آید. او محمدرضا رحیمی معاون حقوقی احمدی نژاد در مجلس بود که «علیرضا زاکانی» مدرک او را قل دوم مدرک کردان توصیف کرد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد چون در این اثنا «عوض حیدرپور» نماینده شهرضا از پرداخت چک پول های ۵ میلیون تومانی به نمایندگان توسط مدیر کل امور مجلس ریاست جمهوری خبر داد که تلاشی برای پس گرفتن استیضاح کردان بود.
معاون رحیمی در مجلس فردی بود که مامور پس گرفتن امضای نمایندگان از پای طرح استیضاح کردان شد. با افشای این پروژه مجلس برای اولین بار در طول تاریخ انقلاب مدیر کل امور مجلس دولت را از پارلمان اخراج کرد.اما بسیاری از نمایندگان از جمله محمد حسن ابوترابی فرد از لزوم برخورد با عوامل اصلی این کار سخن گفتند و برخی اصولگرایان خواستار اخراج رحیمی از مجلس شدند.
این موضوع رحیمی را به چهره یی حاشیه ساز تبدیل کرد.اما موضوع مدرک جعلی دکترای رحیمی در میان اعتراضات به اقدام معاون او در پرداخت چک پول ۵ میلیون تومانی به فراموشی سپرده شد. احمدی نژاد نیز که وعده پیگیری این موضوع را داده بود هیچ گاه به این مساله رسیدگی نکرد.
دو قلوی مدرک دکترای جعلی کردان در دست رحیمی
فعالیت های رحیمی در مجلس کمرنگ شد اما موضوع مدرک وی چیزی نبود که از یادها برود. در شهریور سال گذشته پس از درخواست الیاس نادران برای بررسی مدرک دکترای رحیمی، این درخواست مورد موافقت هیات رئیسه مجلس قرار گرفت و احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش های مجلس نیز مدعی شد مدرک رحیمی قطعاً مدرکی نادرست است.
اما واکنش رحیمی درباره سوال خبرنگاران در خصوص مدرک تحصیلی اش و عزم مجلس برای بررسی آن، این بود که با خونسردی کار مجلسی ها برای بررسی صحت مدرکش را بیهوده بنامد و بپرسد «مگر در مملکت هیچ مشکلی وجود ندارد که نماینده ها به دنبال اثبات جعلی بودن مدرک دکترای من هستند.»
نادران در صحن علنی مجلس در خصوص استفاده غیرمجاز رحیمی از عنوان «دکتر» و برخی موضوعاتی دیگر تذکر داد و در مصاحبه ای ادعا کرد از دانشگاه آزاد، دیوان محاسبات، نهاد ریاست جمهوری و همچنین کانون وکلا که آقای رحیمی از آنجا مدرک وکالت دارد در خصوص مدارک تحصیلی وی سوال کردم و مشخص شده ایشان حتی مدرک کارشناسی ارشد ندارد و از دانشگاه بلفورد هم که یک دانشگاه اینترنتی است مدرکی ندارد. (جام جم آنلاین، ۲۴ آبان ۸۸)
شکایت رحیمی برای از ارائه مدرک دکترای جعلی به کمیسیون اصل نود مجلس
در ادامه کشمکش های الیاس نادران، احمد توکلی و علیرضا زاکانی، سه نماینده اصولگرای مجلس با محمدرضا رحیمی، بهارستانی ها پاییز سال گذشته از رحیمی به اتهام «جعل مدرک دکترا، دروغگویی، دادن پول به نمایندگان از منابع نامعلوم» و برخی موارد دیگر به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شکایت کردند و در ادامه نیز معاون اول احمدی نژاد توانست ابتکار عمل را در دست گیرد و با اعلام شکایت از این سه نماینده، توپ را به زمین آنان بیندازد.
نادران همچنین بارها به یک موسسه آموزشی اشاره کرد و در این باره در تذکر آیین نامه ای خود با استناد به سندی که در اختیار وی بود، اظهار داشت: «موسسه فرهنگی آموزشی زبانسرا در تاریخ ۲۰ شهریور سال ۱۳۷۸ دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد به آقای رحیمی داده که در صدر و ذیل این نامه، دستخطی وجود دارد که در آن گیرنده اعلام می کند عنوان نامه از مشاور قوه قضائیه به استاندار سابق کردستان تغییر کند، ضمن اینکه این نکته نیز اضافه شود «این موسسه معمولاً هدیه خود را به روسای جمهور کشور تقدیم می کند و به پاس خدمات ارزشمند شما در استان کردستان» و من با واسطه از آقای رحیمی سوال کردم تقاضای تصحیح متن نامه دستخط خود وی است که وی جوابی نداد.»(سایت خبری الف، ۱۵ شهریور ۸۸)
مدیریت رحیمی؛به احمدی نژاد رای داده اید ،پول بیشتر می گیرید
نادران همچنین در این تذکر با اشاره به اظهارات رحیمی در یکی از روستاهای کشور گفت: آقای رحیمی در یکی از استان ها حضور یافته و گفته چون نرخ رای استان شما به آقای رئیس جمهور بیشتر است برای شما امتیازات مالی قائل می شویم. این نماینده اصولگرا چندی پیش نیز معاون اول رئیس جمهور را یک مفسد مالی همچون شهرام جزایری خوانده و گفته بود چنین کسی نمی تواند پرچم دار مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد. (خبرگزاری ایلنا، ۱۰ آبان ۸۸)
نماینده اصولگرای مجلس با اشاره به اظهارات احمدی نژاد در زمان استیضاح علی کردان وزیر سابق کشور مبنی بر رسیدگی به مدارک تحصیلی مسوولان گفت؛ برای ما نیز به عنوان نمایندگان مردم باید روشن شود این آقایان دکترا دارند یا خیر؟ اگر دارند مساله منتفی شود و اگر ندارند مسوولان اجرایی باید نسبت به این مسائل جدی تر برخورد کنند.
نادران آنگاه با اشاره به اظهارات رحیمی در یکی از روستاهای کشور خاطرنشان کرد؛ آقای احمدی نژاد هنگام معرفی وزرا در مجلس اعلام کرد در انتخاب وزرا ظرفیت ها، صلاحیت های فردی و کارآمدی آنها را سنجیده است و کاری به این موضوع ندارد که آنها در انتخابات به چه کسی رای داده اند اما آقای رحیمی در یکی از استان ها حضور یافته و گفته چون نرخ رای استان شما به آقای رئیس دولت بیشتر است برای شما امتیازات مالی قائل می شویم. سوال این است که آیا اگر استانی به آقای احمدی نژاد رای نداده باشد باید مورد تنبیه قرار گیرد؟
نادران سپس از هیات رئیسه مجلس خواست این موضوع را رسیدگی و نتیجه آن را در صحن علنی مجلس اعلام کنند. محمدحسن ابوترابی فرد نایب رئیس اول مجلس که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت نیز در پاسخ به این تذکر گفت؛ حتماً هر دو مورد را بررسی و گزارش آن را تقدیم خواهیم کرد. البته اینک قبل از آنکه پیگیری ها و بررسی های مجلس به نتیجه برسد و گزارش آن ارائه شود، «محمدرضا رحیمی» ارتقای رتبه پیدا کرده و به سمت معاونت اولی رئیس دولت دهم رسیده است.
حلقه فساد خیابان فاطمی؛ منشا پول های فساد کجاست؟
اما در ۱۶اسفند ماه آیت الله صادق لاریجانی خبر از از شناسایی و دستگیری اعضای یک باند بزرگ مفاسد اقتصادی در یکی از شرکتهای دولتی داد. وی گفت : “«این پرونده در مراحل اولیه دادرسی قرار دارد و به علت اینکه پرونده در مرحله رسیدگی مقدماتی است و مراحل نهایی طینشده است، به لحاظ قانونی نام بردن از شرکت مورد اختلاس و اعلام اسامی افراد ممنوع است..»
نمایندگان مجلس به دنبال این خبر خواستار این شدند ریشه تمام این فساد های مالی کنده شود. دادستان تهران نیز در زمینه آخرین وضعیت رسیدگی به اتهام فساد اقتصادی یکی از مدیران ارشد دولت اظهاراتی بیان داشت.
در چنین شرایطی در هفته گذشته یک بار دیگر نام الیاس نادران و محمدرضا رحیمی مقابل هم قرار گرفت.نادران در راهروهای مجلس گفته بود:رحیمی رئیس حلقه خیابان فاطمی است که در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیمگیری میکرد و تقریبا تمام اعضای این حلقه به جز وی دستگیر شدند و اینکه کسی را به دلیل مسوولیت اجرایی مستثنا کنند نه عادلانه است و نه اقدام درستی است.
نادران با بیان اینکه جابر ابدالی، الیاس محمودی و مسعودی اعضای کمیته فاطمی هستند، تصریح کرد: در مورد اینکه گفته میشود رحیمی در توزیع پولها نقش نداشته و چکها را جابر ابدالی امضا میکرده است هم باید گفت حساب و چکها از جابر ابدالی است اما خط موجود در چکها مربوط به فرد دیگری است و مشخص کردن اینکه خط متعلق به چه کسی است کار سختی نیست و مهمتر از توزیع پول منشاء فاسدی است که پولها از آن تامین شده و رحیمی باید نسبت به آن به مردم و دستگاه قضایی پاسخ دهد.
وی کرد:دستگاه قضایی باید به وظایف خود عمل کند و راس حلقه فاطمی را دستگیر کرده و مبارزه با مفاسد اقتصادی جنبه جدی و واقعی بگیرد والا ضعیفکشی میشود.
شکایت دولت از نادران به دلیل افشاگری علیه رحیمی
پیرو این افشاگری معاون حقوقی دولت از نادران شکایت کرد.اما یکی از اعضای هیات رییسه مجلس در حمایت از نادران گفت که اظهارات او بر اساس مدارک و اسناد است.
محمود احمدی نژاد که در مناظره تلویزیونی و در جریان انتخابات به مردم وعده افشای اسامی مفسدان دانه درشت اقتصادی را داده است اکنون در برابر میلیون ها چشم ناظر قرار دارد که چگونه با حلقه نزدیک یاران خود که به اتهام رهبری فساد اقتصادی متهم شده اند برخورد و سرانجام این پرونده را به کجا می رساند.
باید منتظر ماند و دید همچنان که احمدی نژاد علی رغم پافشاری مجلس هشتم برای برکناری علی کردان به دلیل ارائه مدرک دکترای جعلی به دفاع از وزیر کشور خود پرداخت و در اقدامی بی سابقه و به نشانه اعتراض در جلسه استیضاح او حاضر نشد و حتی از او به عنوان یک بسیجی تقدیر کرد به حمایت از رحیمی خواهد پرداخت و یا به انتقادات و اتهامات وارد شده به او رسیدگی خواهد شد.
و سوال اساسی تر اینکه آقای احمدی نژاد دست به جیب خواهد شد تا لیست مفسدان را در آورد و آنان را رسوا کند یا اینکه هر چهار سال یکبار به چنین وعده ای نیاز است؟ و باز هم از آن مهمتر آنکه آیا نماینده ی آقای احمدی نژاد درانتخابات بعدی می تواند وعده ی بیرون آوردن نام مفسدان اقتصادی را از جیب خود بدهد؟
منبع: کلمه
صبح یکشنبه دادستانی بابل با در خواست مرخصی محمد اسماعیل زاده موافقت کرد. به گزار ش این خبر دادستانی بابل علی رغم درخواست های مکرر محمد اسماعیل زاده جهت عیادت همسرش در بیمارستان در اقدامی تعجب بر انگیز تنها به مدت 4 روز به وی مرخصی داده است. لازم به ذکر است وی فرصت کافی را برای دیدار از همسرش که جهت تولد فرزنداشان در بیمارستان کرج بستری است را ندارد و وی قادر نیست در این مرخصی 4 روزه تولد فرزندش را ببینید .و گقتنی است دادستانی و اداره اطلاعات شهرستان بابل به شدت او را تحت فشار قرار داده که در این مدت چند روزه حق خروج از شهرستان بابل را ندارد .
محمد اسماعیل زاده دانشجوی دانشگاه پیام نور و مسئول وبلاگ بوتیمار است که در ایام انتخابات در ستاد دانشجویی مهدی کروبی در استان مازندران فعالیت می کرد و در حوادث پس از انتخابات به اتهام توهین به رهبری به مدت یک ماه در زندان متی کلای بابل بازداشت بود و به شدت تحت فشار بازجویان اداره اطلاعات شهرستان بابل قرار داشت . وی تاکنون جهت گذراندن دوران محکومیت 93 روزه اش به همراه محسن برزگر و ایمان صدیقی در زندان متی کلای بابل زندانی است .
"مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس این نظام مسئله دار و در باورهاشان تردید ایجاد کرده است. اصلی ترین عامل که باعث تثبیت و حفظ نظام بوده و آن اعتماد مردم به حاکمیت بوده است از بین رفته است. مسائل اخلاقی ، عدم کارآمدی، سیاست خارجی، فساد فراگیر، ... همه اینها یک نوع بی اعتمادی نسبت به حاکمیت و نظام ایجاد کرده است."
این بخشی از سخنان میرحسین موسوی بود در جمع اعضای فراکسیون سازمان مجاهدین در مجلس ششم که به صورت مستقیم مهمترین ویژگی منفی دولت محمود احمدی نژاد را به انتقاد گرفت. دروغ گویی و ریاکاری صفتی بود که متاسفانه با آغاز دولت احمدی نژاد به صورتی بی پروا در سطحی گسترده توسط دولت و حامیان آن مورد استفاده قرار گرفت؛ توگویی احمدی نژاد ابایی نمی دید که در جلوی دیدگان مخاطبان خود هر دروغی بگوید و برای توجیه اقدامات ریاکارانه خود از تمام مقدسات ملی و مذهبی کشورمان مایه بگذارد.
داستان هاله نور و دیدار با ایت الله جوادی آملی که البته احمدی نژاد آن را تکذیب کرد و دفتر آیت الله جوادی آملی آن را تایید نمود، بیانگر عمق فاجعه دروغ در دولت احمدی نژاد است که در حضور روحانیون بلندمرتبه قم هم مشکلی در دروغ گفتن نمی بیند. به همین دلیل هم بود که استعاره دروغ در انتخابات بارها و بارها توسط طرفداران میرحسین موسوی مورد انتقاد قرار می گرفت و از اینکه دولتی از کوچک ترین مسائل مملکت تا مشکلات روزمره اقتصادی مردم مانند نرخ تورم و بیکاری، آمار دروغ بدهد ناراضی و شاکی بودند.
دولت احمدی نژاد در عین حال در شاخصه دروغ گفتن مطابق نظری از "گوبلز"، مغز متفکر تبلیغاتی "آدولف هیتلر" عمل می کند که اعتقاد دارد اگر می خواهید دروغ شما آشکار نشود، باید به قدری بزرگ باشد که کسی تصور این را نکند که دروغ می گویید.
احمدی نژاد و دولت او وفاداراترین افراد به این توصیه "گوبلز" هستند. از داستان دانشمند هسته ای 14 ساله تا مدیریت جهان و مدرک آکسفورد وزیران و معاونان و وعده های پی در پی اصلاح وضعیت اقتصادی ایران و انکار هرگونه مشکل و مسئله در مملکت که بگذریم؛ انتخابات مهمترین معیار سنجش این بخش نگاه دولت احمدی نژادی است که تقلب را به قدری گسترده می کند که رهبر در نماز جمعه بگوید تقلب در حد دو، سه میلیون؛ و نه یازده میلیون. اتفاقاً تقلب اگر دو، سه میلیونی بود احمدی نژاد به هیچ وجه نمی توانست قصر در رود و باید سطح تقلب به حدی گسترده می شد که رهبر بتواند برای حمایت از مهره مورد نظر خود توجیهات اینگونه بیاورد.
رهبر در عین حال به انتقاد از مخالفان احمدی نژاد می پرداخت و می پردازد که چرا رئیس جمهور را رمال و دروغ گو می نامند. نگاهی به ادعاهای احمدی نژادی از سال 84 تاکنون از همان وعده های انتخاباتی سال 84 تا تمام وعده های سال های آینده و آمارهای دروغین اقتصادی که در حضور شخص ایشان و سایر مسئولان مملکتی ارائه کرده بود و گوشه ای از آنرا محمد باقر قالیباف در یک جلسه خصوصی در پاییز 83 فاش کرد، مشخص می کند که چرا مخالفان تا این حد از دروغ گویی رئیس جمهور بیزار هستند.
حال که کسی با سند و دلیل از دروغ گویی احمدی نژاد می گوید و این سند و دلیل هم آن قدر هست که طشت رسوایی اش از آن سوی بام هم سرازیر شده است، چگونه می توان بر مبنای عدالت علی آنرا توجیه کرد.
به عنوان مثالی متاخر، آخرین نمونه پیش از سال جدید هم پیش روی مسئولان طراز اول مملکت قرار دارد. درحالیکه تبلیغات فراوانی در مورد حضور احمدی نژاد در قم و دیدار با مراجع صورت گرفت، از میان مراجع سطح اول، هیچ کس جز مکارم شیرازی حاضر نشد با هیچ واسطه و رابطه ای، فردی که عنوان رئیس جمهور را یدک می کشد را به حضور بپذیرد و آیت الله مکارم هم پذیرفتن احمدی نژاد را به حکم امر به معروف و نهی از منکر و تمام کردن حجت اعلام نمود.
مسئولان اول مملکت اگر از مردم کوچه و بازار نمی پذیرند که احمدی نژاد را دروغ گو می خوانند می توانند اشارتی کنند و توضیحی از مراجع مذهبی در قم بخواهند که چرا حاضر نمی شوند دیداری با رئیس دولت کودتا داشته باشند. همان رئیس دولتی که گفته می شود مراجع به علت تکرار دروغ گویی اش حاضر به دیدار با وی نیستند.
میرحسین موسوی در انتقاد از همین وضعیت بود که به رقابت با احمدی نژاد پرداخت، اما شاید گمان نمی کرد قمار بر روی احمدی نژاد تا این حد سنگین باشد که امری به این واضحی مورد انکار قرار گیرد و اتفاقاً چون بر این مبنا پایه های جمهوری اسلامی را در خطر می بیند تصمیم بر خالی کردن میدان انقلاب و در اختیار گذاشتن میراث نطام در میان نااهلان و نامحرمان ندارد.
حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
چه باک، که دربند بودنی چنین عین آزاد گی است
حسین نورا نی نژاد را آزاد نکنید
که با اسارتش، پاکی روح و طلب عدالتش را فریاد زده اید.
سپاس از شمایان که گوهر وجود او را همچون حسین (ع) به تماشا نهاده اید
اگر نبودند یزیدیان چه کسی بود رسواکننده ی آنهمه زیبایی؟
حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
که هر روز که می گذرد بیشتر می فهمیم که او چه صفای درونی دارد و چه والا دغدغه هایی
سپاس از شمایان که او را به جمع دیگر آزادگان به اسارت خوبیها و ایثارها و سبزینه ها برده اید؛
و چه می دانید که چه زندانیست این «بیرون». آری انگار رانده شدگانیم. و چه پر صلابتند در آن
«درون» که گویی از گذرگاه پل صراط گذشته اند و به خلوتِ پر از خدای انفرادی رسیده اند.
حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
بگذارید بماند که شنیده ام دیوارهای سرد اوین گرما بخش روحند و تزکیه دهنده ی درون.
شنیده ام بسیار خوبان آنجایند که حتی به نام هم شناسانده نشدند.
شنیده ام در ایثار و بخششهای اندک هم در سبقتند، پس چه باک حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
فاصله زیاد نیست بین دیوارهای اوین و خانه ی کوچک و رنگین حسین و هیچ فاصله ای نیست میان قلبهای ما و تپشهای قلب حسین. شما نیز کم فاصله گانید میان گناه و دوزخ!
حسین نورانی نژاد را آزاد نکنید
که اسارتش عین زنده¬ گی است.
ما سر خواب نداریم و یأس که تمام قد ایستاده ایم
شرم هم بر شما مباد که «گر بدین سان زیست باید پست» شرم را فایدتی نیست یا اسفل السافلین
آری کنون از نو کنکاش کنید و خانه هامان را تفتیش که زندان رازی است، انفرادی رازی است، چشم بند رازی است، کابین رازی است، حسین رازی است...
گوشهاتان نمی شنود صدای آواز را در اوین؟ کجایند شنودهاتان؟ آوازهایی برای زنده گان، آدمیان، آری «آدمیان»
راست می پندارید چه بیهوده آوازی! ارزشی نیست برای شما: آدمیان
چه باک گر حقیقت را میان آوارها دروغ ربوده ایم و شما در پی گریختگان ِ از دروغ به راستی
من فکر می کنم هرگز نبوده است حسین اینگونه سبز
نوشته شده توسط ستايش خواهر حسين نوراني نژاد
رونامه جمهوری اسلامی نوشت:کارگران و نمایندگان ۲۳ شرکت تخلیه و بارگیری فعال در بارانداز شلمچه در مقابل ساختمان مرکزی منطقه آزاد اروند در آبادان و در محل نماز جمعه خرمشهر تجمع اعتراض آمیز برپا کردند.
این افراد در نامه ای به نمایندگان خبری در منطقه از مسئولین خوزستان و کشور خواسته اند از زندگی به خطر افتاده بیش از ۴۰۰ کارگر بارانداز و خانواده های آن ها دفاع نمایند .
واگذاری تمام امور این بارانداز به یک شرکت خصوصی سبب ساز این اعتراضات شده است .
رئیس كمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی از احتمال سوال از رئیسدولت در مورد متوقف كردن اجرای قانون هدفمند كردن یارانهها خبر داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، غلامرضا مصباحیمقدم نماینده تهران در گفتگو باخبرنگاران اظهار داشت: رئیسجمهور حق ندارد اجرای قانون را متوقف كند و بر این اساس این احتمال وجود دارد كه در مجلس از وی در مورد متوقف كردن اجرای قانون هدفمند كردن یارانهها سوال شود.
وی افزود: نامه اخیر احمدینژاد به رئیس مجلس نشان میدهد كه صرفا مبلغ درآمد دولت از هدفمند كردن یارانهها مساله مورد اختلاف نیست و مسائل دیگری هم وجود دارد.
مصباحیمقدم با اشاره به این سخن احمدینژاد كه قانون مصوب هدفمند كردن یارانهها را دارای ابهام و عدم قابلیت اجرایی دانسته، تصریح كرد: در این نامه صحبتی از مبلغ 20 هزار میلیارد یا چهل هزار میلیارد نشده است و لذا اگر رئیسجمهور علیرغم انعطافی كه مجلس در این قضیه از خود نشان داد همچنان ابهاماتی را مشاهده میكند میتواند لایحه متمم را به مجلس ارائه كند.
نماینده مردم تهران تاكید كرد: دولت باید اجرای قانون هدفمند كردن یارانهها را آغاز كند و از مجلس هم تقاضای اجرای قانون را داشته باشد كه البته مجلس هم حق دارد این تقاضا را بررسی كرده و هرجا كه مشكلی وجود داشت با مصوبات خود آن را بر طرف كند.
عضو رئیس كمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس در ادامه گفت: اجرای قانون هدفمند كردن یارانهها از نظر ما مشكلی ندارد و اردیبهشت ماه میتواند آغازی برای اجرای قانون باشد كه البته فروردین ماه هم تمهیدات برای اجرای مقررات ضرورت دارد.
مصباحیمقدم در پاسخ به سوال دیگری در مورد طرح دو فوریتی اصلاحیه قانون هدفمند كردن یارانهها كه امروز با 130 امضا به هیات رئیسه مجلس تحویل داده شد، اظهار داشت: اگر این طرح تصویب شود، تنها قانون هدفمند كردن یارانهها را اصلاح میكند و نه قانون بودجه 89 را و به فرض اینكه این طرح تصویب شود به این معناست كه اصلاح قانون بودجه كشور نیازمند لایحه متمم دولت است.
در ادامه فشارها و رایزنیهای گسترده برای تغییر رئیس جهاددانشگاهی از ماهها پیش، خبرها حاکی از تغییر ساختار و مدیران جهاددانشگاهی در آینده نزدیک و جایگزین کردن افراد نظامی با مدیران فعلی است.
به گزارش پایگاه خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، رایزنیها و فشارهای گستردهای برای انتصاب یکی از فرماندهان سپاه که البته سابقه تدریس در دانشگاه هم در کارنامه خود دارد به عنوان رئیس جهاددانشگاهی در جریان است.
بر اساس اخبار دریافتی، جهاددانشگاهی با توجه به جایگاه بالا در بین دانشگاهیان و گستردگی آن برای تغییر کارکرد و ساختار مورد توجه عدهای قرار گرفته تا از این عنوان و ساختار در راستای اهداف بسیج و سپاه در دانشگاه استفاده کنند.
این افراد در تلاش هستند تا بعد از انتصاب این فرد، تغییرات گستردهای در جهاددانشگاهی داده و مدیران این نهادعلمی و انقلابی را از افراد دارای سابقه نظامی قرار داده تا این نهاد بتواند در جهت اهداف ترسیم شده حرکت کند.
مير حسين موسوي در ديدار با سخنگوي سازمان دانش آموختگان خاطرنشان کرد که جلوي آمدن بهار را نمي توان گرفت، بهار آمدني است.
به گزارش سایت تحول خواهی وی افزود:نمي توان جنبش اعتراضي مردم را همچون نقاشي در نظر گرفت كه طراح آن از قبل تمام خصوصيات و ويژگي هاي آن را در ذهن دارد و آنگاه بر اساس آن طرح خود را به تصوير مي كشد، بلكه عليرغم قابل تصور بودن طرح و شماي كلي آن ، بايد گفت كه بخش ها و جزييات آن به مرور زمان و متناسب با شرايط مكاني و زماني شكل خواهند گرفت.
اعضاي شعبه اصفهان سازمان دانش آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت) ،روز پنج شنبه (18 فروردين) براي ديدار با عبدالله مومني، سخنگوي سازمان دانش آموختگان در منزل ايشان حضور يافتند. در اين ديدار كه مصادف با حضور مهندس مير حسين موسوي و زهرا رهنورد همسر ايشان بود ،حاضرين ضمن ابراز آرزوي سلامتي براي عبدالله مومني و ديگر زندانيان و آسيب ديدگان حوادث پس از انتخابات خرداد ماه سال گذشته ، به بحث و تبادل نظر پيرامون اوضاع جاري پرداختند.
مير حسين موسوي در اين ديدار با ذكر اين موضوع كه بهار آمدني است و نمي توان جلوي آمدن آن را گرفت نسبت به آينده جنبش اعتراضي مردم بسيار ابراز اميدواري كرد . ميرحسين موسوي در پاسخ به سوالي در ارتباط با انگيزه ايشان براي حضور در صحنه پس از انتخابات ،انگيزه اصلي خود جهت احقاق حقوق ملت را برگرفته از اصول اخلاقي ،انساني و اسلامي دانست و عنوان نمود كه وظيفه اخلاقي ما بايد اين باشد كه بطور واقع گرايانه آنچه را كه سياه است ، سياه و آنچه را كه سفيد مي باشد سفيد اعلام كنيم .وي ادامه داد زماني كه ملت ايران پس از انتخابات با تمام وجود در صحنه حضور پيدا كرد بنده نيز بر خود مي دانستم كه دركنار آنها باشم و يا به طور واضح تر دنبال آنها بدوم .
آخرين نخست وزير ايران در پاسخ به سوال ديگري كه از سوي اعضاي شعبه اصفهان سازمان دانش آموختگان درارتباط با چگونگي ادامه راه و ميزان توانايي رهبران جنبش براي ارائه راهكار جهت تحقق اهداف جنبش سبز بيان داشت كه حركت شكل گرفته در خرداد ماه سال گذشته واجد اين ويژگي مهم بود كه توانست همه مردم از طيف هاي گوناگون و با طرز تفكر هاي متفاوت در داخل و خارج از كشور را درو هم جمع نمايد . وي در ادامه پاسخ به اين سوال ايجاد شبكه هاي اجتماعي و حركات ابتكاري را از جمله راهكار هايي دانست كه در رساندن جنبش به اهداف خود نقش وافري مي توانند داشته باشند.
مير حسين موسوي همچنين در پاسخ به سوال يكي ديگر از اعضاي شعبه اصفهان سازمان دانش آموختگان در رابطه با برنامه ها ي جنبش براي آينده پاسخ داد كه نمي توان جنبش اعتراضي مردم را همچون نقاشي در نظر گرفت كه طراح آن از قبل تمام خصوصيات و ويژگي هاي آن را در ذهن دارد و آنگاه بر اساس آن طرح خود را به تصوير مي كشد، بلكه عليرغم قابل تصور بودن طرح و شماي كلي آن ، بايد گفت كه بخش ها و جزييات آن به مرور زمان و متناسب با شرايط مكاني و زماني شكل خواهند گرفت.
در پايان ميرحسين موسوي با اشاره به اين مساله كه حركت اعتراضي مردم تا همين جا نيز پيروزي هاي بزرگي در بر داشته عنوان كرد كه حتي اگر پس از سالها تنها خاطره اي از اين ايام د ر اذهان باقي مانده باشد خود نشانه و گواهي است بر اينكه ملت ايران ملتي زنده و بيدار بوده و خواهد بود .
زهرا رهنورد همسر ميرحسين موسوي نيز در اين ديدار آگاهي و اطلاعاتي كه مردم در اين چند ماهه كسب كرده اند را موضوعي قابل توجه و پر اهميت دانست و اين مساله را از جمله دستاوردهاي مهم جنبش اعتراضي مردم عنوان كرد كه نبايد بي تفاوت از كنار آن گذشت.
مهدیه گلرو، عضو شورای حق تحصیل و فعال دانشجویی به تحمل دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، دادگاه گلرو روز یکشنبه ۱۵ فروردین، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پیرعباسی برگزار شد. امیر رئیسیان، وکیل اين دانشجوی ستارهدار تا روز دادگاه موفق به اخذ وکالتنامه از وی نشده بود بنابر این این فعال دانشجویی «شخصا» در دادگاه از خود دفاع کرد.
براساس این گزارش، قاضی پیرعباسی با تبدیل قرار بازداشت گلرو که از تاريخ ۱۲ آذر سال سال گذشته در بازداشت موقت به سر میبرد با وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی موافقت کرد. این در حالی است که پرداخت این مبلغ وثیقه از توان خانواده او خارج است.
به گفته وحید لعلی پور همسر مهدیه گلرو، آقای رئیسیان به وکالت از خانواده، سعی در کاهش مبلغ وثیقه دارد.
خاطر نشان می شود، مهدیه گلرو، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه و عضو شورای دفاع از حق تحصیل، در تاریخ ۱۲ آذرماه به همراه همسرش در منزل شخصیشان بازداشت شدند. وی در سال گذشته نیز پس از تحصن چهار روزه در اعتراض به محرومیت از تحصیل، در دانشگاه علامه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
در پی تدوام بازداشت تهمینه مومنی، فعال حقوق بشر، بی خبری از سرنوشت وی موجب نگرانی خانواده شده است.
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، تهمینه مومنی، از همکاران سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، که بیش از 10 روز است هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست، از زمان بازداشت تاکنون تنها یک بار حق استفاده از تماس تلفنی را پیدا کرده و یک بار نیز موفق به ملاقات حضوری با خانواده ی خود شده است.
اتهام این فعال حقوق بشر از سوی دستگاه های امنیتی در حین بازداشت جرایم اینترنتی عنوان شده است.
گفتنی است، تهمینه مومنی بر اساس سناریو سازی دستگاه های امنیتی بر علیه فعالان حقوق بشر در تاریخ 13 اسفند ماه سال گذشته در شهر محل اقامتش، ساری بازداشت و به تهران منتقل شده است.
دكتر يدالله سحابي از ميان مردم برخواست با مردم زندگي كرد با مردم خنديد و گريست بر سر سفره مردم حاضر شد و مردم را بر سر سفره خود نشانيد با مردم نماز گزارد و با مردم خداي مهربان را ستايش كرد و سرانجام در ميان مردم چشم از جهان فروبست .اندوه و حزن مردمي كه ديروز پيكر پاك او را بدرقه كردند شاهد اين مدعاست.
بيادعا كمآزار پاكدامن راستگو درست كردار دقيق و مؤدب بود. در عين تواضع و فروتني در چشم همگان بزرگ و موقر مينمود. محضرش محضر علم حلم صداقت و حقجويي بود. نه در پي نكوهش وسرزنش بود و نه عيب كسي را جستجو ميكرد.
كوشيد نه كينه كسي را به دل گيرد نه بخل ورزد و نه بدزباني كند كه رسولالله(ص) فرمودهاست: خداوند مردمان بخيل كينهتوز بدخوي و بدزبان را دشمن ميدارد وشريرترين خلق خدا كسي است كه از لغزشي در نميگذرد و عذري را نميپذيرد و از گناهي در نميگذرد.
حرمت خون و آبروي مردم نزد او مهم بود زيرا ميدانست كه رسولالله فرمودهاست: نخستين امري كه ميان مردم روز قيامت مورد بررسي قرار ميگيرد خونهاست .
از آبروي انسانها و حرمت مظلومان دفاع ميكرد كه رسولالله خود فرمودهاست :هر كسي از آبروي برادرش دفاع كند، خداوند در قيامت آتش دوزخ را بر او حرام ميكند.
بيادبيها و جفاها را با طاقتي درخور تحمل ميكرد و پوزش عذرخواهان را ميپذيرفت كه بازهم رسولالله فرمودهاست: كسي كه از تقصير نادمي درگذرد، خداوند در روز جزا از تقصير او درخواهد گذشت.
چه تهمتها كه بر او نبستند و چه بيرسميها كه در حق او روا نداشتند، اما اين رادمرد وارسته بياعتنا به همه اين نامرديها دست از خدمت مردم نشست.
حكيمي انگليسي در مقالهاي كه در باب حقيقت نگاشته دروغ را به دو نوع سياسي و علمي تقسيم كرده و گفتهاست: دروغ سياسي موجه است و ابزار كار مردان سياست، اما دروغ علمي نه تنها خيانت به نسل حاضر كه خيانت به آيندگان است. دكتر يدالله سحابي اصالتاً اهل علم و سياست بود، اما آيا كسي را ميشناسيد كه شهادت دهد بر لسان او دروغي جاري شدهاست؟ و چه سهل و آسان نظر آن حكيم دروغگو را ابطال كرد. هرگاه حقيقتي يافت با صداي رسا اعلام كرد و توجه نكرد كه مطبوع طبع خاص و عام هست يا نه!
در راه دينداري استقلال آزادي و سربلندي اين ملك و ملت رنجهاي بسياري را بر خود هموار ميكرد، اما هرگز مأيوس و نااميد نشد. يقين داشتهباشيد اجر او در آزادي و استقلال ايران كمتر از ديگر رهبران انقلاب نيست ضربتهايي كه با علم و عمل خود بر تن استبداد زد ستودني است .با اين همه، برخلاف ظاهرسازان كمترين ادعايي را نداشت. آيا ميتوانستيم تصور كنيم در كالبد آن پيكر نحيف جهاني از بزرگواري جاي گرفتهاست. نه به كسي حسادت ورزيد و نه حسرت دنيا را بر دل گرفت.بينيازي او ناشي از پشتوانه مادي نبود؛ بينيازي او امري معنوي و اعتقادي بود. در دورهاي كه به استمالت و دلجويي نياز داشت همراهان و همگامانش را به همراه فرزند برومندش زير نام براندازي به حبس بردند، اما رنجيده و تكيده صبر كرد و بردباري به خرج داد و از حقوق مردمان دفاع كرد و در دايره انصاف عقل و تدبير پايدار باقي ماند.
براستي چرا ما مردمان قدر مردان و زنان پارسا دانشمند حقگو دلير، وارسته و عدالتخواه خويش را تا زندهاند پاس نميداريم؟ چرا از نصايح مشفقانه آنان سر باز ميزنيم؟ چرا تاب تحمل حقگويي ديگران را نداريم؟ و اصولاً چرا نميپذيريم كه الزامي نيست ديگران مانند ما بينديشند سخن بگويند و عمل كنند. بيشك او از زمره مردان بزرگي است كه ايران در يك قرن اخير در دامان خود پرورده است.
بزرگي را نه به زور ميتوان خريد و نه به زر، و اصولاً مگر در بازار جهان بزرگي را معامله ميكنند؟ اين گوهري است كه با رفتار و كردار و گفتار شايسته و درست بتدريج سفته ميشود و همت و از خودگذشتگي و راستي و صداقت است كه انسان را كنار اين خوان نعمت بيدريغ ميرساند.
آيا پير ما مرده است؟ نه، او زنده است. اگر دلهاي مردمان منصف را بجوييد، در دل هزاران هزار مردمي كه از سخن قلم و قدم او خير ديدهاند جاي دارد .بزرگان خود را قدر بدانيم. رحمت و درود خداوند بر او باد.
از حضرت علي(ع) روايت شدهاست كه چون از رسول اكرم(ص) از علامتها و نشانههاي مؤمن پرسيدند در پاسخ فرمودند:
«مؤمن را چهار نشانه است: يكي آنكه قلب خود را از كبر و دشمني بزدايد،ديگر آنكه زبان را از دروغ و غيبت پاك سازد، سوم آنكه عمل خويش را از ريا و سمعه بپردازد و بالاخره چهارم آنكه اندرون از مال حرام و شبهه خالي دارد.»
كساني كه با فعاليتهاي اسلامي سياسي و فرهنگي بيش از نيم قرن گذشته دكتر يدالله سحابي آشنا هستند و با او از نزديك محشور بودهاند اعم از دوست يا دشمن به وجود و حضور اين چهار ويژگي در ايشان شهادت ميدهند.
چنين اوصافي براي آنها كه در صحنه مبارزات سياسي ايران فعال هستند اهميت فراوان دارد، چرا كه در مبارزات مردمي بيش از هر چيز نياز مبرمي به الگوها اسوهها و آموزگاران اخلاق سياسي وجود دارد.
يكي از گرههاي كور و تنگناهاي بازدارنده در جامعة در حال تحول ايران منش يا كيفيت رفتار بازيگران صحنه فعاليتهايسياسي در يكصد سال اخير است.
در حالي كه مشكل عمده و اساسي جامعه ايراني يك استبداد كهن سلطنتي و استيلاي استعمار جديد غربي بودهاست بسياري از كساني كه پرچمدار مبارزه عليه استبداد و يا استيلاي استعمار بودهاند خود به فرهنگ استبدادزدگي و استيلاجويي مبتلا بودهاند.
استبداد يك نظام است و مناسبات سياسي در نظام استبدادي تنها يك وجه يا يك جزو از اين مجموعه است. نظام استبدادي براي حفظ و ادامه سلطه خود مناسبات فرهنگي اجتماعي و اقتصادي هماهنگ با بعد سياسي استبداد را به وجود ميآورد. به عنوان مثال پايه و اساس يك نظام استبدادي بر نفي حق مردم در تعيين سرنوشت خودشان است. حاكميت مردم در تعارض بنيادي با نظام استبدادي قرار دارد. براي آنكه مردم سلطه استبدادي را بپذيرند استبداد در بعد فرهنگي به نفي ارزش انسان ميپردازد و آرام آرام مردم باور ميكنند كه كسي نيستند و فاقد ارزش و كرامت هستند. برخورد نظامهاي استبدادي با حق حاكميت مردم نگرشي ابليس است. لعين حاضر به قبول كرامت انسان نشد و به او سجده نكرد. جوهر نظامهاي استبدادي نگرشي ابليسي به انسانهاست. اما اين سكه دو رو دارد. يك روي ديگرش اين است كه انسانها بر اثر سلطه متمادي استبداد باور ميكنند كه فاقد حق ارزش و كرامت هستند.
به اين ترتيب سلطه درازمدت استبداد سلطنتي بر كشور ما موجب پيدايش منش نابهنجار خاصي در ما ايرانيها شدهاست: منش شاهانه. ما از يك طرف ضد استبداد هستيم چرا كه سالهادچار استبداد بودهايم رنج كشيدهايم و ظلم و ستم استبداد را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس كردهايم و ميكنيم، اما از جهت ديگر ،همه ما ايرانيها استعداد شاه شدن را نيز داريم. در درون هر يك از ما يك شاه كوچولو نشستهاست كه حضور سنگين خود را در تمام رفتارهاي فردي و اجتماعي ما نشان ميدهد و همين نوع منشهاست كه مانع عمده و اصلي بر سر راه همكاريهاي جمعي است.
در فرهنگ استبدادي تملق و گزافهگويي جايگاه خاص خود را دارد:
ـ هر عيب كه سلطان بپسندد هنر است.
ـ چهار كرسي فلك زير پا نهد تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند.
ـ مگسي را كه تو پرواز دهي شاهين است.
شايد در ادبيات هيچ ملتي به اندازه ايران با تملق و گزافهگويي در مدح معشوق و معبود و سلطان مورد علاقه و حاكم مسلط شعر سروده نشده باشد.
در جامعه استبدادي دو روي سكه رايج است. يك طرف سكه دورويي تملق و گزافهگويي است و طرف ديگر آن تفتين دروغگويي دو به هم زني سخنچيني و توطئه عليه يكديگر است. در جامعه استبدادي همه مردم نقاب بر چهره دارند و كسي بينقاب ديده نميشود.
در جامعه استبدادي مردمان مذبذب دو دل باري به هر جهت بيكاره و بيعار هستند. نظام استبدادي احساس تعلق اجتماعي را از مردم ميگيرد. چنين نظامي نميخواهد مردم نسبت به جامعه خود احساس تعلق كنند. احساس تعلق اجتماعي مردم در تضاد بنيادي با سلطه استبدادي است. فقدان احساس تعلق و استمرار سركوب هر نوع منش آزادانديشي و آزاديخواهي مردم را نسبت به وظايف اجتماعي بيتفاوت و بيعلاقه ميكند.
اين ويژگيهاي فرهنگي در بسياري اگر نگوييم در تمام فعاليتهايسياسي اجتماعي و اقتصادي، ما بروز و ظهور دارد و از عوامل اصلي بازدارنده تساهل و تسامح سياسي و همكاريهاي جمعي است.
بسياري ـ و شايد كليه ـ احزاب سياسي ايران دچار تفرقه و انشعاب شدهاند. برخي از علل ناكامي احزاب سياسي در ايران بيروني و مربوط به رفتار سلطه استبدادي و سركوب حركتهاي مردمي است. حكومتهاي استبدادي آبشان با حركتهاي مردمي بخصوص حركتهاي مردمي سامان يافته و متشكل به يك جوي نميرود. اما ناكامي احزاب سياسي علل دروني نيز دارد. در رأس اين علل همان ويژگيهاي برجاي مانده از استبداد در ذهن و شخصيت ماست. به دليل فرهنگ استبدادي ما ايرانيها بسرعتبه دو دسته و گروه سلطهگر و سلطهپذير تقسيم ميشويم. وقتي با انگيزههاي خوب و متعالي و ذوق و شوق و عشق به سرافرازي و رهايي به دور هم جمع ميشويم تا با همكاري جمعي شرايط نامساعد و نامطلوب سياسي و اجتماعي را بر هم زنيم و طرحي نو در اندازيم ناگهان در حزب و گروه دو دسته پديد ميآيند. گروهي تمام امكانات فراهم شده را تحت كنترل خود در ميآورند و سلطهگر ميشوند و اكثريت هم بر اساس روحيه اطاعت و انقياد سلطهپذير ميشوند و حزب به زودي به بنبست انشعاب و تلاشي ميرسد. دو دوزه بازي كردن خودخواهي و خودمحوري منيتها و انانيتها از آفات كشنده فعاليتهاي جمعي است. مبارزه سياسي درازمدت و حل اساسي مشكلات ملي بدون سازماندهي نيروهاي مردمي امكان پذير نيست. مبارزه سياسي هنگامي ريشه دار و عميق ميگردد كه دسته جمعي و گروهي باشد و نه تكسواري و تكنوازي.
چگونه ميتوانيم بر اين ويژگيهاي نابهنجار در الگوهاي رفتاري خود غلبه پيدا كنيم و آرام آرام آن را به روحيهاي سرشار از همكاريهاي جمعي تبديل نماييم؟
هر راهي كه انتخاب شود و هر راه حلي كه ارائه گردد در رأس همه آنها ارائه الگو و اسوه است و با حرف و شعر و سخنوري نيست و نميشود.
از ميان مبارزين ضد استبداد و ضد استعمار ايران در طي بيش از 50 سال گذشته حداقل از 1320 تا به امروز دكتر سحابي يك الگو و يك نمونه بارز از اين نوع الگوهاست.
خداوند كريم در قرآن مجيد (سوره نحل آيه 89) ميفرمايد:
«و يوم نبعث في كل امه شهيدا عليهم من انفسهم و جئنابك شهيدا علي هؤلاء و نزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شئ و هدي و رحمه و بشري للمسلمين.»
«و روزي باشد كه از هر امتي شاهدي از خودشان بر آنان برانگيزيم و تو را بياوريم كه تا بر آنان شهادت دهي و ما قرآن را كه بيان كننده هر چيزي است و هدايت و رحمت و بشارت براي تسليم شدگان بحق است بر تو نازل كردهايم.»
سحابي از تبار و قبيله اين گواهان و حجتهاست. آنآنكه برخاسته از ميان همين مردم بودند و هستند ولي عاري از رسوبات استبدادي.
فعاليت و مبارزه سياسي گروهي و جمعي قبل از هر چيز نياز به اخلاق سياسي دارد. كار سياسي جمعي نياز به آموزش دارد و در رأس هر آموزشي و قبل و بيش از هر چيز آموزش اخلاق سياسي ضرورت دارد.
اخلاق سياسي در كار جمعي چيزي نيست كه با آيين نامه و اساسنامه به وجود آيد. در سلوك جمعي ،تدوين و تبيين شفاف مناسبات درون گروهي اجتنابناپذير است. اما اخلاق سياسي چيزي فراتر از مقررات و نظامنامه هاي حزبي است.
اخلاق سياسي متأثر و منبعث از منش و سلوك رهبران و فعالان اصلي يك جريان سياسي است.
مردم اصولاً دانسته يا ندانسته از رهبران جامعه الگو ميگيرند. «الناس علي دين ملوكهم» بيان يك واقعيت اجتماعي است. در واقع، اگر «ز باغ رعيت ملك خورد سيبي» طبيعي است كه «برآورند غلامانش آن درخت از بيخ.»
از اولين روزهايي كه در سالهاي 1326 به بعد با دكتر سحابي در جلسات انجمناسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و جلسات نماز جماعت و تفسير قرآن مرحوم طالقاني شبهاي جمعه مسجد هدايت و يا در ساير گردهماييهاي اين گروه و جريان آشنا شدم چه در فعاليتهاي قبل از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 چه در طول مبارزات و مقاومتهاي هشت ساله در نهضت مقاومت ملي (1340ـ1332) چه در سالهاي بعد و بخصوص در جريان انقلاب اسلامي كه عضو شوراي انقلاب بودم چه در نهضت آزادي ايران و چه در مجلس شوراي اسلامي (1359ـ1363) هميشه وي را يك الگو اسوه و معلم اخلاق سياسي و سلوك اجتماعي يافتم. دكتر سحابي عضو مؤسس نهضت آزادي ايران و از بدو تأسيس تاكنون عضو منتخب شوراي مركزي نهضت بوده است.
حركت گروهي عليالاصول ضابطهمند و سامان يافته است. در اين نوع حركتهافرايند تصميمگيري سالم و بالنده بايد دموكراتيك باشد. ما نميتوانيم خواستار جامعه مدني قانونمند باشيم اما در درون خودمان در حزب و گروهمان قانونمند نباشيم. قانونمند بودن به اين معنا ست كه هيچ كس حق وتو ندارد و داراي هيچ حق ويژهاي نيست جز آنچه بر طبق قراردادي توافق شده و وظيفه و مسئوليتي تفويض شده باشد.
در طول سالها فعاليت در نهضت آزادي هرگز نديدم دكتر سحابي مهندس بازرگان يا آيتاللهطالقاني علي رغم سن و تجربه و علم حق ويژهاي براي خود قائل باشند. در شوراي مركزي اعضا هر كدام فقط يك رأي داشتند و دارند. آموزگار اخلاق سياسي يعني همين كه اين بزرگان در كنار اعضاي جوان و جديد كه بعضي از آنها همسن نوههاي دكتر سحابي هستند مينشينند آزادانه در بحثها شركت و اظهار نظر مينمايند و سپس رأي گرفته ميشود و هر چه را اكثريت رأي داد همه و جلوتر از همه ما دكتر سحابي تابع و اجراكننده آن تصميم است.
به كرات اتفاق افتادهاست كه دكتر سحابي پيشنهادي را مطرح كردهاست و بر آن اصرار ورزيدهاست اما بعد از شور كافي اكثريت آن نظر را نپذيرفت و رأي نداد. هرگز نديدم دكتر سحابي به اين دليل عكسالعملهاي نابهنجار و ناراحتكننده از خود نشان بدهد. براي آنكه در اين گفتار دقيقتر باشم لازم است يك مورد را نام ببرم.
هنگامي كه در مجلس اول بحث لايحه اراضي شهري بود دفتر سياسي نهضت نيز مسئله را مورد بررسي قرار داد. مهندس صباغيآنكه عضو كمسيون مسكن و شهرسازي مجلس بود طرحي را براي انتشار از طرف نهضت آزادي تهيه كرد. اين طرح در دفتر سياسي نهضت مورد بررسي قرار گرفت و بعد از بحثهاي فراوان در نهايت به تصويب رسيد. دكتر سحابي با اين تحليل مخالفت كرد و به آن رأي نداد. وقتي تحليل نهايي خوانده و تصويب شد دكتر سحابي با ناراحتي اظهار داشت كه طرح و تحليل را مغاير با باورهاي دينياش ميداند بنابراين نميتواند حتي به عنوان يك نهضتي آن را تأييد كند. طرز گفتار و رفتار دكتر آنچنان بود كه هيچ يك از اعضاي دفتر سياسي كمترين احساس اين را نداشت كه دكتر سحابي چون در اقليت مانده ،ناراحت است. همه ميدانستيم كه دغدغه او واقعاً غير شخصي و برخاسته از احساس مغايرت و تضاد با اعتقادات دينياش است. دكتر سحابي هميشه بيش از بسياري از اعضاي نهضت و همكاران سياسي اجتماعي و فرهنگياش متشرع و عامل بوده و هست. وقتي او اين احساس ناراحتي خود را با صراحت و صداقت بيان كرد يكي از اعضاي دفتر شايد مرحوم مهندس بازرگان پيشنهاد كرد كه دكتر سحابي نظرش را در مورد تحليل تصويب شده بنويسد تا به ضميمه بيانيه تحليلي با امضاي خودش منتشر گردد. اين پيشنهاد به اتفاق آرا تصويب شد اما بعداً دكتر سحابي آن را مغاير با موازين كار جمعي و خلاف مصلحت نهضت دانست و از دفتر سياسي تجديد نظر در آن تصميم را خواستار شد. بدين صورت ،آن تحليل بدون نظر دكتر سحابي منتشر شد.
دكتر سحابي در جلسات و گردهماييهاي حزبي و انجمنهاي اسلامي و غير آن هميشه سر ساعت تعيين شده حضور پيدا ميكند و به ندرت تأخير دارد. حتي در حال حاضر كه پيري و كهولت و برخي از مشكلات جسمي حركت و فعاليت او را كند كرده و كاهش داده است وقتي ميپذيرد در جلسهاي حاضر شود عمدتاً و اكثراً سر ساعت حاضر ميشود.
حضورش در جلسات فقط يك حضور فيزيكي نيست كه در جمع باشد اما غائب از جمع بلكه با دقت و هوشياري گفت وگوها را گوش ميكند در بحثهاشركت ميكند و با صراحت و درايت نظر ميدهد.
در تمام دورانهاي مختلف در فعاليتهاي گوناگون هميشه شاهد اين بودهام كه هرگاه مسئوليتي را پذيرفتهاست با دقت و امانت و شجاعت و بعضاً با وسواس آن را پيگيري ميكند.
كار گروهي يعني هر كس بايد مسئوليتي را بپذيرد و انجام بدهد. اگر كسي مسئوليتي را پذيرفت و انجام نداد نه تنها كار پيش نميرود بلكه مختل ميگردد. بسياري از ما ايرانيها «آقاي فردا انشاءالله» هستيم. انجام هر كاري را به «فردا» موكول ميكنيم. اعراب هم مثل ما هستند. از اين نوع افراد «رجل ان شاءالله» زياد دارند. اما دكتر سحابي اين طور نيست. او تابع قاعده «از امروز كاري به فردا مباد» است و همين امر باعث ميشود در انجام وظيفهاي كه قبول كردهاست آن قدر اهتمام ورزد كه گاه شب خوابش نبرد.
در مبارزهها و فعاليتهاي سياسي ضمن حفظ متانت و آرامش سختكوش و شجاع است.
بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 دكتر سحابي به همراه مهندس بازرگان و دوستانشان مبارزه عليه دولت كودتايي شاه ـ زاهدي و مقاومت در برابر تهاجمات جديد استبداد داخلي و استعمار خارجي در نهضت مقاومت ملي را ادامه دادند. كمسيون انتشارات نهضت مسئول انتشار نشريه زيرزميني «راه مصدق» و ساير بيانيههاي نهضت بود. اعضاي اين كميسيون عبارت بودند از مهندس بازرگان (رئيس و رابط كمسيون با شوراي مركزي) مهندس عزتالله سحابي و من (قسمت فني يعني ماشيننويسي مطالب و چاپخانه زير نظر من بود). در اسفند 1333 بعد از ازدواج به شيراز رفتم. وقتي در 13 فروردين 1334 به تهران برگشتم مطلع شدم كه مهندس سحابي و برادران عسگري (كه كارهاي فني را انجام ميدادند و چاپخانه مخفي در منزل آنها بود) دستگير شدهاند و به دنبال آنها مهندس بازرگان نيز بازداشت شد. در آن زمان رسم مبارزها اين بود كه وقتي چنين حادثه اي رخ ميداد و اعضاي يك شبكه دستگير ميشدند بقيه شتاب حركت را كاهش ميدادند. فعالان برجسته و شناخته شده فرار ميكردند و مخفي ميشدند تا آب از آسياب بيفتد و دوباره آفتابي شوند. اما دكتر سحابي چنين نبود. هنگامي كه من همراه همسرم علي رغم بازداشت برادران عسگري به منزل آنها و به ديدن مادر و خواهر آنها رفتيم چون منزل تحت نظر و محاصره نيروهاي حكومت نظامي بود ما را دستگير كردند و به مقر فرمانداري نظامي ـ در شهرباني كل كشور ـ بردند، اما نميدانستند و نتوانستند به رابطه تشكيلاتي من با نهضت مقاومت و مسئوليتم پي ببرند. بنابراين بعد از چند ساعت بازجويي آخر شب آزادمان كردند. روز بعد من به ديدن دكتر سحابي به بازار بينالحرمين كه اكثر لوازمالتحريرفروشهايعمده در آنجا بودند و به حجره مرحوم تحريريآنكه از بازاريان فعال و خوشنام و خير بود رفتيم و به عنوان يك آموزشگاه شبانه در شيراز دو دستگاه پليكپي گستتنر جديد خريديم و بلافاصله آنها را در خانههاي امن ديگري به راه انداختيم و در ظرف كمتر از يك هفته نشريهاي را كه ضمن چاپ و جابهجايي آن از چاپخانه لو رفته بود مجدداً چاپ و منتشر ساختيم و به اين ترتيب به ايادي دولت نشان داديم كه گروه بازداشت شده كل شبكه توليد و توزيع نشريات نهضت مقاومت نيست و همين امر سبب كاهش فشار بر دوستان زنداني ما شد. اين كار بدون اقدام سريع و شجاعانه دكتر سحابي در آن شرايط نامساعد امكان نداشت.
در آن دوران سياه خفقان نهضت مقاومت ملي براي شكستن جو ترس و ارعاب مردم را به تجمع و تظاهرات سياسي در فرصتها و بهانههاي مختلف دعوت ميكرد. در آن ايام ما جوانان آن روز اين تجربه را داشتيم كه گاهي برخي از رجال و برجستگان و نامآوران اگر چه در جلسات تصميمگيري رأي به انجام برنامهاي ميدادند اما به هنگام عمل خود حضور پيدا نميكردند و اين امر اثر بسيار بدي در روحيه جوانها بر جاي ميگذاشت. اما دكتر سحابي چنين نبود. نه تنها حضور مييافت بلكه قبل از همه حاضر ميشد و شجاعانه حضور خود را نشان ميداد به طوري كه به همه دل و جرئت ميداد. آرامش او در لحظات خطر و تهديد براي آنآنكه از نزديك همراه او در صحنه بودند آموزنده بود.
در جريان محاكمه سران نهضت آزادي در دادگاههاي نظامي در سالهاي 1341 به بعد دكتر سحابي از جمله متهمان اصلي پرونده بود. او در جريان محاكمه آرام و كم حرف بود اما در چند مورد كه سخن گفت همراه با صلابت و صراحت و قاطعيت بود. نمونه آن سخنان دكتر سحابي در 29 اسفند به مناسبت سالروز تصويب طرح ملي شدن صنايع نفت در مجلس شوراي ملي در دادگاه نظامي بود.
من نظير همين شجاعت و صراحت را بارها بعد از انقلاب اسلامي در ابعاد ديگري در برخورد با مسائل جاري از دكتر سحابي ديدم. آنجا كه پاي مصالح ملي كشور در سطح كلان به ميان ميآمد دكتر سحابي از بيان موضع و نظر خود حتي اگر مخالف با نظر رهبر فقيد انقلاب هم بود ترديدي به خود راه نميداد. در يك يا دو مورد من شخصاً ناظر اين شجاعت و صراحت دكتر سحابي در گفتوگو با امام بودم.
دكتر سحابي در عين حال طبعي روان زيبا و زيبا پسند دارد. هنگام تبعيد به برازجان اين روحيه شاد و سرزنده او در تزيين حمام قلعه برازجان بروز پيدا ميكند. يكي از هم بندهاي زندانيهاي نهضت آزادي ايران در برازجان محمدعلي عمويي از زندانيهاي حزب توده ايران در خاطرات خود به نام «درد زمانه» از آن ايام چنين ياد كردهاست:
«اوايل آبان چهل و چهار بود كه پاسباني خبر داد كه تعدادي زنداني سياسي به برازجان انتقال يافتهاند و هم اكنون در انتظار اتمام بازرسي و تعيين بندشان هستند. كيمنش را كه در آن زمان نماينده ما براي ارتباط با زندانيها بود براي آگاهي از هويت و كم و كيفيت تازه واردها مأمور كرديم. دقايقي بعد به بند بازگشت و خبر آورد كه ميهمانان شماري از اعضاي نهضت آزادي هستند كه مهندس بازرگان و دكتر سحابي نيز جزو آنانند. اين گروه عبارتند از آقايان: مهندس بازرگان دكتر يدالله سحابي، احمدعلي بابائي، دكتر عباس شيباني، ابوالفضل حكيمي ،دكتر حسين عالي ،سيدمحمدمهدي جعفري ،بستهنگار، مصطفي مفيدي، مجتبي مفيدي، مهدي خمسي ،شاملو، قاليچهچيان. از كيمنش خواستيم به استقبالشان رود خوشامد بگويد و ترتيبي بدهد تا براي حمل وسايل آنها به ياريشان برويم. كيمنش به حياط شهرباني رفت و پس از مدت كوتاهي همراه با مهندس بازرگان و دكتر سحابي به بند باز گشت. پس از خوشامدگويي و معارفه آقايان را دعوت به نشستن كرديم، اما معلوم شد آنان فقط به منظور ديدن محل زندگي احتمالي و ارزيابي گنجايش آن وضع عمومي و زندانيان ساكن آن بند به آنجا آمدهاند. آنها پس از سنگين و سبك كردن آنچه مورد نظرشان بود براي مشاوره با ديگر دوستان خويش به حياط شهرباني بازگشتند.
سرزندگي بازرگان و حسن خلق دكتر سحابي چشمگير است. در مجموع فضاي دوستانه خوشايندي بر تبعيدگاه حكومت ميكند. برخورد گرم و بيشائبه روزهاي نخستين پايهگذار مناسباتي دوستانه و بيغل و غش شد. هر گروه زندگي خودش را داشت. … نهضتيها افرادي درست صادق و در دوستي قابل اعتمادند. … شيباني قدري خشك و رسمي، اما صميمي و با محبت است. علي بابائي مهندس سحابي و حكيمي افرادي سنگين و موقرند و در مهرباني و حفظ مناسبات دوستانه بين دو گروه كوشا هستند.
دكتر سحابي مايل است نظير آبنمايي كه در حياط بند است حوض كوچك و كم عمقي در سربينه حمام دژ ساخته شود. پيشنهادش را با دوستمان ذوالقدر در ميان ميگزارد . ميخواهد به جاي سيمان در آن حوض كاشي سفيد به كار رود … دكتر سحابي تأمين كاشي و ديگر مصالح لازم را تقبل كرد و هوشنگ قرباننژاد ،را نيز راضي كرد تا دستياري ذوالقدر را بپذيرد … دكتر ميخواست يادگاري در آن حمام به جاي گزارد و دوستان ما از پذيرش خواهش او گريزي نداشتند. حوض ساخته شد و دكتر با رضايت از ذوالقدر و قرباننژاد سپاسگزار.»
«هنوز هوا چندان گرم نشده بود كه دكتر سخنرانيهايي را به مدت ده ،پانزده شب ايراد كرد. «تكامل» موضوع سخنراني بود كه بعدها به صورت كتاب چاپ و منتشر شد» (چندين چاپ).
«گرماسنج بسرعتبه آستانه چهل رسيد و اين امر نگرانيهايي را موجب شد. گرمتر شدن هوا و بالا رفتن ميزان رطوبت هر چند براي همه ناراحت كننده بود اما براي شخصي چون دكتر سحابي ميتوانست خطرناك باشد ـ خوشبختانه كار به جاهاي باريك نميكشد. نيمه خرداد كه خبر انتقال به تهران ابلاغ ميشود، از جمع زندانيان سياسي انتقال شامل اعضاي حزب توده ايران و نهضت آزادي است»
در سال 1374 خليل ـ پسرم ـ تازه دبستان را تمام كرده بود. در آن هنگام وضع پرونده فعاليتهاي سياسي من در خارج از كشور طوري بود كه نميتوانستم به ايران برگردم. از طرفي همسرم و من اصرار و علاقه داشتيم كه خليل حتماً مدتي را در ايران بگذارند و با فرهنگ و ادب سرشار و غني ايراني از نزديك آشنا شود. بنابراين تصميم گرفتيم او را براي دوره دبيرستان به ايران بفرستيم. در تابستان آن سال خليل به اتفاق مادرش به ايران آمد و با مشورت دوستان در دبيرستان كمال كه به همت روشنفكران ديني در نارمك ساخته شده بود و زير نظر دكتر سحابي اداره ميشد ثبت نام كرد. چند ماه بعد از شروع كلاسها به دليل جو سياسي ايران بنا به اصرار و نظر دوستان سياسي و ترس از اينكه ساواك خليل را تحت فشار قرار بدهد تا مرا مجبور به بازگشت به ايران بنمايد همسرم مجبور شد با خليل به آمريكا برگردد. اما همان چند ماهي كه خليل در دبيرستان كمال بود طرز برخورد عاطفي و روانشناختي دكتر سحابي با او نظير ساير دانشآموزان آنچنان بر روحيه او اثرات عميقي بر جاي گذاشتهاست كه حتي بعد از سي سال از آن زمان خليل كه امروز خود استاد دانشگاه است آن روزها را از ياد نميبرد و شيوه برخورد دكتر سحابي با دانشآموزان الگو و سرمشقي براي خليل در فعاليتهاي دانشگاهياش ميباشد.
دكتر سحابي از جمله افراد نادري است كه در عرفان عملي صاحب مقام و موضع است. تواضع و ادب او در برخورد با ديگران حتي با دشمنان هميشه مخاطبان را تحت تأثير خود قرار ميدهد. در مجلس اول دكتر سحابي به عنوان رئيس سني انتخاب شد و وظيفه خود را با دقت و بيطرفي كامل انجام داد. جالب آنكه وقتي اعتبارنامه خود ايشان مطرح شد و مخبر شعبه اعلام داشت «پرونده انتخاباتي آقاي يدالله سحابي در شعبه پنج مورد بررسي قرار گرفت و به اتفاق آرا تصويب شد» ،با آنكه هيچ يك از نمايندگان حاضر در مجلس مخالفتي ابراز نكردند و همه با سكوت خود رأي شعبه پنج را تأييد كردند اما دكتر سحابي به عنوان رئيس سني مجلس از اينكه خود اعلام كننده تصويب اعتبار نامه خود باشد دريغ ورزيد و از اداي جمله «اعتبارنامه آقاي يدالله سحابي تصويب شد» خودداري كرد. منشي جلسه چند بار اعلام داشت اعتبارنامه آقاي يدالله سحابي مطرح است و هر بار نمايندگان با سكوت خود آن را تصويب كردند، ولي دكتر سحابي خود زبان به تأييد اعتبارنامه خود نگشود ،تا آنكه منشي جلسه اين وظيفه را انجام داد.
بعد از وقايع سال 60 و درگيريهاي دروني و بالا رفتن تنشهاي سياسي جو مجلس بشدتمنقلب و ناآرام بود عدهاي جوان و جوياي نام به هر شكلي و با هر قيمتي انقلابينمايي ميكردند و بروز و ظهور اين انقلاب نمايي در برخورد بيادبانه و موهن آنها با نمايندگان اقليت در مجلس بود. در اين ميان نمايندگان عضو نهضت آزادي در مجلس (دكتر سحابي، مهندس بازرگان، دكتر صدر حاج سيد جوادي، مهندس صباغيان و نگارنده) بيش از همه تحت فشار بوديم. بزرگاني در مجلس نيز غيرمستقيم و مستقيم، به اين جو دانسته دامن ميزدند و جوانها را تحريك ميكردند. روزهاي سختي براي همه ما بود. صبحها وقتي ما به مجلس ميآمديم در اطراف در ورودي در داخل پاركينگ و در كوچه محافظان وكلاي اكثريت و برخي ديگر از پاسداران به دور ما جمع ميشدند و با فريادهاي مرگخواهي با ما روبه رو ميشدند. هر زمآنكه دكتر سحابي و يا مهندس بازرگان وارد ميشدند دور آنها را ميگرفتند و شعارهاي مرگخواهي سر ميدادند. آرامش و متانت اين بزرگان براي ما سرمشق و نمونه بود. هرگز ديده نشد كه دكتر سحابي يا مهندس بازرگان در برخورد با اين گستاخيها از جاده ادب و عفاف خارج شوند.
هنگامي كه برنامه هويت از صدا و سيماي جمهوري اسلامي پخش شد و جريانهاي ملي و جريانهاي ملي ـ مذهبي خصوصاًنهضت آزادي ايران مورد حمله ناجوانمردانه قرار گرفت دكتر سحابي كه بيش از دو سوم از عمر خود را در راه آزادي ملت و آبادي كشور صرف كردهاست سخت ملول و آزرده خاطر شد. دكتر سحابي از اينكه بعد از گذشت 17ـ18 سال از انقلاب هنوز كج سليقهگيها و تعصبهاي گروهي به كار تخريبي خود ادامه ميدهند ناراحت بود و آن برنامه را مضر به حال آرامش سياسي، مخل تفاهمهاي اجتماعي ميدانست و نميتوانست در برابر آن بيتفاوت باشد. بنابراين مصمم شد كه واكنشي نشان دهد. فكر كرده بود كه مستقيماً نامهاي خصوصي به مقام رهبري كه مسئوليت قانوني راديو و تلويزيون را بر عهده دارند بنويسد. اما مشكل اين بود كه چه عنواني را به كار ببرد. دكتر سحابي ميخواست با مقام رهبري نه به صفت رهبري بلكه با آن اسم و عنواني كه در يكي از سفرهاي حج با هم همسفر بودند و در كنار هم تجربه سير و سلوك خاص حج را داشتند بنويسد اما آن را مفيد و مؤثر نميديد. بعد از مشورت قرار شد توسط آقاي محمد جواد حجتي كرماني پيغامي براي ايشان بدهند. از من خواستند كه ترتيبي براي اين كار بدهم. آقاي حجتي كرماني با اشتياق از پيشنهاد ديدار با دكتر سحابي استقبال كرد. گفت و گوها در اين ديدار صميمانه و با اخلاص بود. دكتر سحابي نظرش را براي آقاي حجتي كرماني توضيح داد. او پيشنهاد كرد نامهاي نوشته شود اما دكتر سحابي استدلال كرد كه اگر من با آن همسفر حجام با همان زبان دوستانه آن سفر سخن بگويم شايد مؤثر نباشد و ناديده گرفته شود پس بهتر است پيام شفاهي مرا برسانيد شايد مؤثر باشد. اما ترديد دارم كه آقاي حجتي كرماني در انتقال پيام موفق بوده است زيرا هيچ واكنش و جوابي مشاهده نشد.
بسياري از شخصيتهاي سياسي ايران حتي آنها كه سالهاي دراز در جبهه ملت عليه استبداد و يا استيلاي خارجي مبارزه ميكردهاند عموماً عاقبت به خير نبودهاند. كم هستند آنآنكه تا آخرين لحظات زندگي مقاوم و سرسخت به آرمانها(نظير دكتر فاطمي) وفادار مانده باشند.
مهندس بازرگان و دكتر سحابي از جمله نوادر دوران معاصر هستند كه در هيچ زمان و لحظهاي با زور و زر و تزوير مماشات نكردند. بسياري از همطرازان دكتر سحابي در سلوك اجتماعي خود آنچنان بودند كه مسلمانت به زمزم شويد و هندو بسوزاند. هم در زمان دولت ملي دكتر مصدق صاحب وجهه و احترام بودند و هم بعد از 28 مرداد سناتور انتصابي شدند و هم بعد از انقلاب صاحب اسم و رسمي گرديدند. اما دكتر سحابي به خاطر تعهد تزلزل ناپذيرش به آرمانهاي ملي و مردمي عمق ايمان و تقوايش به خداوند و ديندارياش و صراحت و صداقت و شجاعتش هم در آن دوران و هم در اين دوران مورد بغض حسادت كينه يا بيمهري و سرسنگيني بود.
اما در جامعهاي كه رويه و منش و بينش سياسي و اجتماعي بسياري از مردم دو دوزه بازي كردن ابنالوقت بودن هم از آخور و از توبره خوردن است و بسياري هم خواسته يا ناخواسته نقاب بر چهره زدهاند تحولات سياسي و اجتماعي بيش از هر زمان به الگو و اسوه نياز دارد. در چنين شرايطي اولين وظيفه مبارزان سياسي اين است كه بيش از هر زمان معلم اخلاق سياسي باشند و دكتر سحابي كه خداوند بر طول عمر با عزت و سعادتش بيفزايد چنين است .
سخنگوي جبهه مشاركت ايران اسلامي با استقبال از اصلاح قانون انتخابات در مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت:قطعا اگر طرح مطرح شده به تصويب برسد قدم مثبتي در زمينه برگزاري انتخابات مشاركتي خواهد بود و زمينه اعتماد سازي به دور از برخورد سليقهاي را فراهم خواهد كرد.
حسين كاشفي در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، در مورد فعاليتهاي حزب مشاركت با توجه به پلمپ بودن دفتر اين تشكل با تاكيد بر اينكه اين مسئله مانع فعاليت نيست، اظهار داشت :خوشبختانه جلسات شوراي مركزي هم در سال گذشته و هم سال جديد به صورت مرتب برگزار ميشود و در هفته گذشته نيز با حضور دبيركل و قائم و اعضاي شوراي مركزي تشكيل شد.
وي با تاكيد بر اينكه پيگيري برنامههاي مصوب كنگره يازدهم حزب ادامه دارد، تاكيد كرد: بر اين اساس بحث توسعه مناطق كماكان در دستور كار است.
عضو شوراي مركزي حزب مشاركت ايران اسلامي در مورد وضعيت برگزاري كنگره اين تشكل با توجه به لغو كنگره اخير از سوي وزارت كشور گفت: بر اساس اساسنامه بايد هرسال يك كنگره برگزار كنيم و بسيار متاسف هستيم كه وزارت كشور كه بايد مشوق احزاب براي داشتن نظم تشكيلاتي باشد مانع برگزاري كنگره شد.
كاشفي با تاكيد بر اينكه مشاركت يكي از احزابي بود كه به صورت مرتب كنگره خود را برگزار ميكرد، تصريح كرد: وجود پرونده يك حزب در مراجع قضائي مانعي براي فعاليتهاي تشكيلاتي آن نيست و وزارت كشور بايد فضائي را فراهم كند كه نهادهاي مدني بتوانند فعاليت داشته باشند و نه اينكه زمينه محدود كردن فعاليت آنها را فراهم كند ولي انشاءالله در زمان مقرر كنگره را برگزار خواهيم كرد.
سخنگوي جبهه مشاركت در مورد طرح مباحث مربوط به انتخابات شوراها در تشكل متبوعش نيز گفت: در مورد انتخابات شوراها بايد ابتدا زمينه برگزاري انتخاباتي شفاف و قانونمند فراهم شود و در فرصت مناسب با توجه به شرايط تصميمگيري خواهيم كرد و اگر زمينه فراهم شود قطعا برخورد ما نيز مثبت خواهد بود.
وي در مورد اينكه آيا طرح مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد اصلاح سياستهاي قانون انتخابات ميتواند بسترساز اين مسئله باشد، تصيرح كرد: قطعا اگر طرح مطرح شده به تصويب برسد قدم مثبتي در زمينه برگزاري انتخابات مشاركتي خواهد بود و زمينه اعتماد سازي به دور از برخورد سليقهاي را فراهم خواهد كرد.
از امروز روزنامه شرق که پیش از عید انتشار آزمایشی خود را شروع کرده رسما منتشر شد و بر روی کیوسکهای مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، این روزنامه که مشی اصلاحطلبانه دارد در 16 صفحه و به قیمت پانصد تومان ارائه شد .
توپولوف رییس جمهور لهستان را هم کشت، تیتر یک امروز این روزنامه است.
در اولین شماره شرق پس از رفع توقیف گفتگو با ستاریفر و یادداشتهایی از پورنجاتی و بهمن کشاورز به چشم میخورد.
روزنامه شرق که پر تیراژ ترین روزنامه خصوصی ایران بود در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۸۲ با مدیرمسوولی رحمانیان منتشر شد. تحریریهٔ این روزنامه، تحریریهٔ سابق یکی از ضمیمههای روزنامه همشهری با نام «همشهری جهان» (همشهری دوم) بودند که با روی کار آمدن دومین دورهٔ شورای شهر تهران و انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان شهردار و تغییراتی که در مدیریت روزنامهٔ همشهری بوجود آمد مجبور به استعفا شدند.
این روزنامه ۳ بار دور دوران فعالیت خود توقیف شد. اولین بار به مدت یک روز و در کنار روزنامه "یاس نو" پیش از برگزاری انتخابات مجلس هفتم و بدلیل انتشار نامه اعتراضی نمایندگان مجلس ششم در پی ردصلاحیتهای صورت گرفته توقیف شد که بعد از عذرخواهی از انتشار این نامه رفع توقیف شد.
این روزنامه یکبار دیگر در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۸۲ از سوی شعبهٔ ۶ دادسرای ویژهٔ کارکنان دولت توقیف و در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۲ رفع توقیف شد و بار دوم در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۸۵ مجدداً خبر توقیف آن انتشار یافت که علت آن چاپ یک کاریکاتور در صفحه پایانی شماره ۸۵۳ روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۵ عنوان شد.
این روزنامه مجدداً در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۵ رفع توقیف شد و پس از هشت ماه توقیف از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات ، انتشار مجدد خود را از روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت از سرگرفت در دوره جدید انتشار روزنامه شرق، محمد قوچانی (سردبیر سابق) و محمد عطریانفر (رییس سابق شورای سیاست گذاری) از آن جدا شدند و به همراه بخشی از تحریریه سابق شرق به روزنامه تازه رفع توقیف شده هممیهن به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی رفتند.
روزنامه شرق در ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ بار دیگر به دستور هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد.
روز يكشنبه 25 فروردين ماه پيكر مرحوم دكتر يدالله سحابي كه پس از عمري تكاپو در راه اعتلاي دين و ميهن و تلاش در جهت كسب آزادي براي مردم اينك آرام گرفتهبود بر دوش دهها هزار نفر از مردم هم آنها كه تا بود مهرشان را در دل، داشت تشييع شد ؛هزاران هزار مردمي كه يا به عشق و يا به احترام اين پير سپيدموي خميده قامت كه در استواري و صبوري اسوه راستقامتان بود به وداع آمدهبودند.
روز يكشنبه گذشته تهران ديدني بود ديدنيتر از هر روز ديگري .سيل عظيم جمعيت در خيابان ناخواسته آدمي را به ياد تشييع پيكر مرحوم مهندس بازرگان- كه از همان روز كه رفت پيرمرد سپيدموي نيز آرزوي رفتن كرد- ميانداخت اما بدون نگراني و هراس.
روز يكشنبه در دانشگاه تهران و خيابان انقلاب هرچه بود سيل جمعيت بود كه چون درياي مواج زورقي كوچك را كه پرچمي از ايران را برخود كشيده بود به پيش ميراند.
اما اگر دقيقتر مينگريستي نكات ديگري را نيز ميتوانستي در آن روز ببيني؛ از جمله اين نكات، ميتوان به كيفيت جمعيت گردآمده اشاره كرد. جمعيتي كه اولاً از هر سه نسل جوان ميانسال و كهنسال در آن حضور داشتند ؛ثانياً بنا به ظاهر، عموم آنها متعلق به طبقه متوسط اجتماعي و قشر تحصيلكرده يا تكنوكرات بودند. كم نبودند اساتيد دانشگاه دانشجويان و دانشگاهرفتگاني كه آن روز مسير خيابان انقلاب را در پي تابوت دكتر سحابي به تمامي پيمودند.
اين خود شايد نشانه اعتماد و احترام اين طبقه و قشر تأثيرگذار اجتماعي به انديشه و تفكري بود كه سحابي سمبل آن شناخته ميشد.
حضور نسل جوآنكه سالهاي پيشين يا آغازين انقلاب را تجربه نكردهاند و آنچه از تاريخ انقلاب آموختهاند تنها از منابع ديداري شنيداري و يا نوشتاري است كه قطعاً تيغ تيز سانسور به آنها هويتي متفاوت بخشيده بود….
اين مراسم شايد پاسخي بود به همه آنآنكه در طول اين سالهابخصوص در سال گذشته پيرمرد سپيدموي و همه شاگردان و فرزندان فكري او را به همه آنچه ميتوان به كسي اتهام زد متهم كردند. اينها آمدند تا بگويند حذف افراد از صحنه اجتماع به هر شيوه اگر به غير عدالت باشد حضور آنان را در قلوب مردم پررنگتر ميسازد.
نكته ديگر در اين مراسم همكاري صميمانه نيروي انتظامي با برگذاركنندگان مراسم بود كه برخلاف سالهاي پيش كه حضور آنها در لباس شخصي و فرم بعضاً عامل ايجاد ترس بود و نگراني ، اين بار حضور آنها كه با احترام نيز توأم بود عامل ايجاد امنيت بود و با بودن آنان آدمي دليلي براي نگراني نميديد.
نگهداشتن خودروهاي حامل نيروهاي احتياط در محلي دور از چشم جمعيت تشييع كننده كه عاملي براي تحريك جمعيت نگردد كنترل جمعيت در عين حفظ متانت و صبوري و اداي احترام رسمي به مردم عزادار در حال عبور ،همگي نشان از آن داشت ك نيروي پليس راه رسوخ در دل مردم را آموخته است.
سومين نكته، انعكاس وسيع اين رويداد در مطبوعات بود كه بيمهري رسانهاي چون صدا و سيما را به تمامي جبران نمود. بيمهرياي كه حتي با پيام رهبري نيز مرتفع نشد. مطبوعات كه يك بار طعم تلخ چاپ نامه مرحوم سحابي را به مقام رهبري چشيده بودند، اما اين بار بيهراس از توقيف به چاپ مطالب مربوط به درگذشت او پرداختند.
چهارمين نكته ،صبوري ناظران مراسم بود. كم نبودند مردمي كه در چهارراهها ساعتها در داخل اتومبيل خود نظارهگر عبور سيل جمعيت بودند اما هيچكدام چهره در هم نكشيدند. هيچكدام دست خود را بر بوق ماشينهايشان نفشردند و هيچ كدام تعجيلي در عبور نكردند نه تنها چنان نكردند ؛كه بودند كساني كه خودروي خود را قفل كرده و به اين سيل آرام پيوستند.
اما نكته ديگر شعارهايي بود كه بر زبان مردم جاري شد. اين بار برخلاف بسياري از موارد پيشين كسي در شعارهايش به ديگري ناسزا نگفت كسي براي ديگري طلب مرگ نكرد كسي خشمگينانه كينه خود را در قالب شعار بر زبان نراند. گذشته از آن، چند نفر كه چنين كردند و عدم استقبال مردم از شعارهاي آنها آنان را در ميان جمعيت تنها گذاشت.
اگر هم انتقادي از حكومتيان بود، دلسوزانه بود و متين نه كينه توزانه و خشمگين.
به ياد ميآورم روزي كه پيكر مرحوم مهندس بازرگان را در زمستان 73 بر دوش كشيده بوديم. در آن روز عمده تلاش من و ساير دوستانم آن بود كه جمعيت خشمگين و اندوهزده را از دادن شعارهاي تند و خشن پرهيز دهيم چرا كه ديگراني تهديد كرده بودند كه در صورت پيشآمدن چنين وضعيتي جلو ادامه مراسم را خواهند گرفت. نيز به ياد ميآورم كه مطبوعات آن روز نيز جسارت آن را نداشتند كه آن گونه كه در شأن آن بزرگمرد بود بنويسند. پيكر آن مرحوم تشييع شد، اما در فضايي بسته و پليسي و همراه با بيم و نگراني.
اما امروز در اين مراسم كسي برگذاركنندگان را تهديد به ممانعت از انجام مراسم به بهانه سياسيشدن آن نكرد،كسي با شعارهايش فرهنگ خشونت را تبليغ نكرد كسي مرگ ديگري را طلب نكرد، مشتي از خشم گره نشد و روزنامهها هراسي از نوشتن آنچه بايد نوشته ميشد نداشتند.
انگار چيزي در درون جامعه ما در درون مردم ما و در درون حكومت ما در حال عوض شدن است.
پيرمرد كه تا بود نمادي بود از هويت ملي ما با همان متانت صبوري و رنجديدگي كه با تاريخ اين مرز و بوم عجين است آن گونه رفت كه مخالفانش نيز به احترام او كلاه از سر بر گرفتند و رفتنش نيز نمادي شد از وفاق ملي ؛چيزي كه امروز بيش از هر روز ديگري بدان نيازمنديم.
زندگینامه و سوابق علمی و سیاسی دکتر سحابی
۱۲۸۴ - ۱۳۸۱
دكتر يدالله سحابي در سال 1284 شمسي در تهران متولد شد و در سال 1381 در سن 97 سالگي با كوله باري از يك قرن خدمات صادقانه در زمينههاي مختلف علمي فرهنگي اجتماعي ديني و سياسي دعوت حق را لبيك گفت.
دكتر سحابي از چهرههاي درخشان و سرمايههاي گران قدر ملت بود كه خدمات بي شائبه طولاني او به فرهنگ دين دانش صنعت و آباداني مملكت نهالهاي برومند چندين نسل از ديار خشك ما را آبياري كرد و هزاران شاگرد در سطح دبيرستان و دانشگاه در زمينه علم و اخلاق پرورش داد.
گرانبهاتر از سرمايههاي معدني مالي صنعتي و ساختماني هر كشور بلاترديد سرمايههاي انساني آن ملت است كه همچون گل و ميوه درختان محصول مجاهدتها و تلاش و تكاپوي نسلهاي مختلف ملت و عصاره فرهنگ جامعه و نتيجه تعامل آن با ساير فرهنگها ست .
از جمله نشانههاي عقب افتادگي ملتهاي غافل از قافله سريع السير علم و تمدن بشري ناآگاهي از ذخاير عظيم انساني خود و ضايع كردن و ناشكري اين نعمات است. بخصوص در غربت غرب كه تجليل از خدمتگزاران در زمينه علم هنرو صنعت و قهرمانان استقلال و آزادي و ايمان مردم سنت و فرهنگي نهادينه شدهاست و در هر دانشگاه مؤسسه و مركزينام و عنوان و عكس و مجسمه آنها به چشم مي خورد اين جفا و بي مهري و قدر- ناشناسي نسبت به كساني كه هويت ملي و ديني ما را معنا بخشيدهاند بسيار دردناك و اسف انگيز است.
ملتها وامدار ذخاير بزرگ فرهنگي و ملي خود هستند و بزرگداشت ياد و مقام آنان نشانه رشد فرهنگي مردم و دِيني است كه به گردن دارند و اداي آن سودي است كه به فرزندان خود و نسلهاي بعد مي رسانند.
اينك در اين بحران هويتي كه گريبانگير بسياري از مهاجران به اين ديار بخصوص نسل متولد يا بزرگ شده در اين سرزمين/ گشتهاست در اين برزخ ميان ديروز و فردا دنياپرستي و آخرت طلبي اميد بازگشت براي آباداني و خدمت يا ترك تابعيت و هجرت هميشگي وجود امثال دكتر سحابيها چراغ تابناكي است كه در پرتو آن راه حل بسياري از معضلات گشوده مي گردد.
زندگي 97 ساله زنده ياد دكتر سحابي را نمي توان در يك نوشته كوتاه بيان كرد. از آنجاكه آن خجسته مرد شخصيتي چند بُعدي داشت و در زمينههاي گوناگوني خدمتگزار و مؤثر بود ذيلا ً به خلاصه اي از خدمات او درزمينههاي مختلف و ابعاد متنوعوجودياش اشاره
مي گردد:
-۱ سوابق و خدمات فرهنگي و علمي
• تحصيل در دبيرستانهاي شرف دارالفنون و دارالمعلمين مركزي (به رياست ميرزا ابوالحسن خان فروغي).
• اخذ درجه ليسانس در رشته علوم طبيعي از دانشسراي عالي (در اولين دورة تأسيس).
• قبولي در مسابقه اعزام محصل به خارج در سال 1310 تحصيل در رشته گياه شناسي و آبهاي زيرزميني و اخذ درجه دكتراي دولتي در زمينشناسي از دانشگاه ليل (Lille).
• ۲۵ سال تدريس در دانشگاه تهران به عنوان اولين استاد ايراني زمينشناسي و تربيت صدها متخصص زمينشناسي .
• ۷۰ سال تدريس متناوب در دبيرستانها و مؤسسات عالي كشور.
• تأسيس مؤسسه فرهنگي اخلاق.
• تأسيس دبيرستانهاي كمال (1337) و كوثر (1369) از ممتازترين مدارس تهران و ايران .
• مشاركت در تأسيس شركت انتشار.
• تأسيس آموزشگاه تربيت معلم تعليمات ديني (براي پرورش آموزگاران روشنفكر ديني).
• تأليف كتابهاي زمينشناسي عمومي سنگشناسي سد لار و دهها مقاله تحقيقي- علمي.
-۲ سوابق اداري - تخصّصي
• ۲۵ سال استادي كرسي زمينشناسي در دانشگاه تهران.
• رياست اداره فرهنگ تهران و توابع.
• عضو شوراي عالي فرهنگي.
• معاونت وزارت فرهنگ.
• وزير مشاور در امور طرحها و برنامههاي انقلاب (در دولت موقت).
• نماينده مردم تهران در اولين مجلس شوراي اسلامي ( پس از انقلاب).
• همكاري در تأسيس و اداره شركت فني-مهندسي ”ياد“ به اتفاق 10 استاد اخراجي از دانشگاه.
• بناي برج 12 طبقهاي براي اسكان افراد همفكر و هم هدف (در سال 1352).
-۳ سوابق سياسي
• عضويت در جبهه ملي و حمايت از مشي سياسي دكتر مصدّق ( تا عهدهدار شدن غسل و كفن و دفن و نماز بر جنازه او).
• مشاركت در تأسيس نهضت مقاومت ملي ( بلافاصله پس از كودتاي سال 1332).
• اخراج از دانشگاه به خاطر مشاركت در نوشتن نامه اعتراض آميزي به دولت كودتا به خاطر عقد قرارداد اسارت آور كنسرسيوم نفت.
• مشاركت در تأسيس نهضت آزادي ايران (در سال 1341).
• تحمل 4 سال زندان و تبعيد به برازجان.
• مشاركت در تأسيس جمعيت ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر (1356).
• قبول مسئوليت و مديريت كميته تنظيم اعتصابات (در ايام انقلاب).
• مشاركت در تأسيس جمعيت تأمين آزادي انتخابات (دستگيري و زندان پس از آن).
• مشاركت در تأسيس جميعت حاكميت ملت (سال 1365).
-۴ سوابق ديني و اخلاقي
• مشاركت در تأسيس مؤسسه فرهنگي اخلاق (پايه گذار مراكز و مؤسسات علميو ديني).
• تأليف كتابهاي تكامل موجودات و توجه به آثار طبيعت در قرآن قرآن و تكامل خلقت انسان خلقت انسان در بيان قرآن دعاهاي قرآن.
• تعليم مباني ديني در دانشسراي تربيت معلم ديني و دبيرستان كمال.
• مجاهدت و ممارست در نماز شب و تهجّد و تذكرهاي شبانه و سه ماه در سال روزهداري.
• الگوي عملي اعتدال انصاف ايمان اخلاص و انضباط.
• مرد فضيلت و تقوا صبر و استقامت و احسان و نيكوكاري.
و بالاخره... اگر سحاب به معناي اَبر است سحابي ابري از آسمان علم و اخلاق و احسان و ايمان بودكه چند صباحي صحراي تشنه و تفتيدة ديار ما را آبياري كرد و سرانجام به همان اقيانوسي كه از آن اوج گرفته و سوار بر باد بهاران باريده بود با نسيمي از دوست بازگشت.
زندگينامه علمي دكتر يدالله سحابي
دكتر يدالله سحابي از جمله پرتلاشترين استادان پيشكسوت علم زمينشناسي در كشور است؛ در عين حال وجه علمي و دانشگاهي وي همواره تحتالشعاع فعاليتهاي ديگر او قرار گرفته است.
دكتر يدالله سحابي در سال 1284 شمسي به دنيا آمد. اجداد پدري وي اهل اصفهان بودند جده مادريش نيز از خاندان مصطفائي تهران بود. پدرش در اوايل مشروطيت در نظام خدمت ميكرد و بهعنوان ” امين رژيمان ” تحويلدار وسايل نظامي بود. بعد هم چندي به كار كشاورزان اشتغال داشت.
وي دوران ابتدايي را در دبستانهاي شرفاحمدي و اتحاديه دوره اول متوسطه را در دبيرستان شرف و دوره دوم را ابتدا در دارالفنون و سپس در دارالمعلين مركزي كه به رياست مرحوم ميرزا ابوالحسنخان فروغي اداره ميشد تا سال 1304 به پايان رساند.
سحابي پس از فراغت از تحصيل متوسطه و بعد از چند ماه آموزگاري نزديك به سه سال به راهسازي در سمنان و خطه خراسان پرداخت و با افتتاح دارالمعلمين عالي(دانشسراي عالي فعلي) در 1307 بهواسطه علاقه وافري كه به تحصيل داشت وارد اين مؤسسه شد و پس از سه سال همراه با نخستين دوره ليسانسيههاي اين مركز در رشته علوم طبيعي فارغالتحصيل شد.
وي پس از كسب ليسانس در همان سال بهطور رسمي ماًمور تدريس علوم طبيعي در چهار دبيرستان دولتي معروف آن زمان يعني دارالفنون علميه شرف و ايرانشهر شد.
در شهريورماه 1311 با وجود مشغله تدريس و مسئوليت نگهداري مادر و دو فرزند خردسال خود در مسابقه علمي اعزام به خارج از كشور شركت كرده و با موفقيت در آن جزو محصلان اعزامي دولتي به فرانسه شد.
وي در دوران چهارساله اقامت خود در آن كشور به تحصيل در رشتههاي گياهشناسي حيوانشناسي و آبهاي زيرزميني در دانشگاه ليل (Lille) پرداخت. موضوع رساله او تحقيق درمورد ” هاگهاي زغالسنگهايفرانسه و ويژگيها و انتشار چينهشناسي آنها ” بود. سحابي با وجود گراني شديد در فرانسه با نظام و انضباط و صرفه جويي قسمت عمده كمك هزينه دولتي را براي گذران زندگي خانواده به تهران ميفرستاد تا از مضيقه و تنگناي مالي آنان جلوگيري كند.
وي در ادامه تحصيلاتش در شهر ليل سفري به «كراكوي» از شهرهاي لهستان كرد و در آزمايشگاه دكتر زرن (Zerndt) ـ كه تكنيك مخصوصي براي جداسازي «اسپرها» از داخل ذغالسنگ ابداع كرده بود ـ به مطالعه و تحقيق پرداخت. فعاليتهاي پژوهشي او درنهايت به كسب دكتراي زمينشناسي در اكتبر 1936 (1315) منجر شد.
دكتر سحابي پس از پايان تحصيلات در فرانسه سفرهايي علمي به كشورهاي انگلستان و سوئيس كرد و ضمن بازديد از آزمايشگاههاي فسيلشناسي آنها تحقيقاتي انجام داد . سپس به ايتاليا رفت و علاوه بر ديدار از تأسيسات زمينشناسي رم و ناپل از دو شهر منهدمشده «پمپهاي» و «هركولانم» كه بتازگي از زير آوارهاي آتشفشاني كوه «وزوو» خارج شده بودند بازديد كرد.
وي در اسفندماه 1315 به تهران بازگشت و با اصرار خودش به خدمت نظام وظيفه مشغول شد؛ ولي در سال دوم به علت نيازي كه به علم و تخصص او بود براي تدريس زمينشناسي به دانشكده علوم ـ كه در آن موقع جزو دانشسراي عالي بود ـ منتقل شد و با همكاري دكتر فريدون فرشاد به آموزش دانشجويان و برطرف كردن نواقص و كمبودهاي بهجا مانده از دوران تدريس فرانسويها در دانشسرا پرداخت.
با كوششهاي سحابي در آخر سال تحصيلي 18 ـ 1317 رشته زمينشناسي دارالمعلمين عالي از نظر هيئت علمي و برنامههاي آموزشي وضعيت مطلوبي يافت. پس از آن هيئبا توسعه دورههاي عالي در حدود سال 1320 از تلفيق رشتههاي علمي دانشسراي عالي دانشكده علوم دانشگاه تهران ايجاد شد و كلاسهاي درس به ساختمان فعلي اين دانشكده انتقال يافت. در واقع دكتر سحابي و دكتر فريدون فرشاد نخستين پايهگذاران و استادان رشته زمينشناسي در دانشگاه تهران بودند.
تدريس دكتر سحابي در دانشگاه ـ ابتدا با سمت دانشياري و پس از پنج سال با درجه استادي ـ به مدت 25 سال ادامه يافت. البته فعاليتهاي آموزشي او به دانشگاه تهران محدود نبود و در ساير دانشكدهها يا دانشسراها نيز در رشتههايي نظير معدن و نقشهبرداري كه به تناسب خود مبحثي از زمينشناسي داشتند تدريس ميكرد.
خدمت وي در زمينشناسي دانشگاه تهران تا زمستان سال 1341 كه بهواسطه مبارزه در راه آزادي و مقابله با فساد و استبداد رژيم حاكم دستگير و زنداني شدند ادامه داشت.
تعلق و تعهد وافر استاد نسبت به امر تعليم و تربيت فرزندان مسلمان اين مرز و بوم باعث شد كه با وجود اشتغال به خدمات دانشگاهي ارتباط خود را با تعليمات عمومي (ابتدايي و متوسطه) حفظ كرده درمجموع نسبت به ديگر استادان دانشگاه فرصت بيشتري را به خدمات آموزشي غيردانشگاهي اختصاص دهد. در همين ارتباط در سال 1337 با كمك مالي عدهاي از افراد نيكو كار مدرسهاي با شعار ” تحكيم دين از راه ترويج علم “ در منطقه نارمك تهران تأسيس كرد كه در طول 15 سال فعاليت خود بدون آنكه تحميلي بر بودجه عمومي باشد از جمله موفقترين دبيرستانهاي كشور در تعليمات علمي عنوان ميشد.
مدرسه كمال نيز مركز آموزشي ديگري بود كه به همت مرحوم سحابي تأسيس شد. دكتر در آن زمان از حق تماموقتي استادي دانشگاه ـ كه قانون آن تازه تصويب شده بود ـ صرف نظر كرد و عمده وقت و حقوق تعيينشده خود را صرف ساختن اين مدرسه و مسجد آن كرد.
از ديگر نكات قابل توجه در زندگي فرهنگي يدالله سحابي اهتمام ويژه آن مرحوم به تربيت اخلاقي و احياي تفكر ديني در جوانان بود؛ بهطوري كه در دوره تدريس زيستشناسي و تكامل در مدارس متوسطه در اصلاح فكري دانشآموزآنكه پيش از آن بعضي مطالب علمي بويژه تكامل را بهعنوان آموزههايي ضد دين و ضد خدا فرا گرفته بودند نقش مهمي ايفا كرد.
مسئوليت رياست اداره امتحانات نهايي متوسطه ـ كه بهواسطه امانتداري و شجاعت دكتر سحابي تا سال 1324 برعهدة وي نهاده شده بود- مديريت اداره فرهنگ تهران در سالهاي پرآشوب پس از شهريورماه سال 1320 ـ كه مدارس شهر كانون آشوب و هرج و مرج بود تشكيل كلاسهاي تربيت معلم ديني در دانشسراي تربيت معلم و متعاقب آن تأسيس دانشسراي مستقل تعليمات ديني ـ كه تا سال 1343 كانون تعليم مهمترين معلمان ديني در كشور بود- نمونههاي معدودي از خدمات زندهياد دكتر سحابي به فرهنگ و آموزش و پرورش ايران بهشمار ميرود. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با اينكه از تدريس دانشگاهي به دليل كهولت سن كناره گرفته بود توجه خاصي به مسائل آموزشي و پرورشي داشت؛ بهطوري كه در هنگام نمايندگي در دوره اول مجلس شوراي اسلامي با هدف جلب كمكهاي مردمي براي توسعه آموزش در مدارس محروم كشور قانون تأسيس مدارس غيرانتفاعي را تصويب كرد.
دكتر سحابي صرف نظر از فعاليتهاي علمي و دانشگاهي بهواسطة گريز از محدود شدن معلومات علمي در فرضيهها و تئوريهاي درسي و كلاسي از همان دوران تحصيل و تدريس به فعاليتهاي علمي و كارهاي فني ميپرداخت. گنجاندن بازديدهاي محلي دانشجويان از معادن در برنامه آموزشي درس زمينشناسي و ارتباط و همكاري مستمر با اداره كل معادن در جهت تأمين نيازهاي فني آن اداره از جمله اقداماتي بود كه دكتر سحابي در ابتداي دوران تدريس دانشگاهي خود اهتمام خاصي به عملي شدن آنها مبذول داشت.
در همان سالها اداره آبياري سازمان بودجه پس از اطلاع از تخصص دكتر به منظور كسب اطلاعات درخصوص نحوه استخراج آبهاي زيرزميني و حفاري محلهاي مناسب براي اين كار مراجعاتي بهوي داشت كه استاد نيز پس از مطالعه نظر خود را به اطلاع آنان ميرساند. اين اقدامات درنهايت به توسعه آباديها و سطح زير كشت روستاها منتهي شد. يكي از ابتكارهاي سحابي توصيه به استفاده از ذخاير آب زيرزميني در ميان سنگهاي آهكي بود. به اين ترتيب با مطالعه و يافتن محلهاي انباشت آب در سنگهاي آهكي و حفر عميق مشكل بهرهگيري مجدد از زمينهاي آبرفتي كه بهواسطه تفاوت شرايط جمع شدن آب در زمينهاي آبرفتي و افزايش استخراج منابع آبي ايجاد شده بود برطرف شد و بسياري با استفاده از اين توصيه و راهنماييهايي كه از نظر مسير حفاري به آنها شد بهره بزرگي در تحصيل آب حاصل كردند.
قنات قريه آيينهورزان در جاده تهران ـ فيروزكوه و قنات بزرگ كرمانشاه كه از لحاظ آبدهي در ايران بينظير است و امروزه هم قسمتي از آب مشروب شهر را تأمين ميكند نمونههايي از منابع آبي هستند كه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي با راهنمايي و تحليل دكتر سحابي حفر شدهاند.
مكانيابي كارخانه سيمان آبيك در سال 1349 به درخواست شركت سيمان فارس و خوزستان مطالعه و تنظيم گزارش در تاًييد ذخيره بزرگ سنگ آهك نسبتاًخالص و منبع سرشار آب زيرزميني در آن مكان و مطالعه و بررسيهاي فني آسيابي براي ازدياد سطح كشت چغندر كه به درخواست كارخانههاي قند بروجرد تربت حيدريه مرودشت و همدان بين سالهاي 1350 تا 1362 انجام شدهاست نمونههاي ديگري از خدمات فني و صنعتي مرحوم سحابي بهشمار ميآيند.
يكي ديگر از فعاليتهاي برجسته او در دوران پيش از پيروزي انقلاب مشاركت در تأسيس شركت ”ياد“ بود.
پس از كودتاي 28 مردادماه 1332 و تصويب قرارداد كنسرسيوم براي استخراج و تصفيه نفت در مجلس فرمايشي گروهي از شخصيتهاي سياسي اجتماعي و فرهنگي با انتشار نامه سرگشادهاي خطاب به مجلس وقت نسبت به مفاد اين قرارداد استعماري اعتراض كردند كه در ميان امضاكنندگان نام 12 نفر از استادان دانشگاه از جمله دكتر سحابي به چشم ميخورد . متعاقب اين مسئله به رغم مخالفت دكتر سياسي رئيس وقت دانشگاه تهران استادان امضاكنندة نامه با حكم تحصيل وزارت فرهنگ تا پايان صدارت زاهدي از خدمت در دانشگاه محروم شدند. اين افراد پس از بركناري براي آنكه ارتباطي با دولت نداشته و در ضمن قادر به تأمين معاش باشند شركتي تشكيل و بهاختصار نام آن را “ياد” (برگرفته از يازدهاستاد دانشگاه و با مديريت مهندس مهدي بازرگان) نهادند اما از آنجا كه بعد از دستگيري در سال 1341 و دوران زندان چهارساله نيز امكان فعاليت دانشگاهي از دكتر سحابي و مهندس بازرگان صلب شد ايشان بيشتر وقت خود را صرف مطالعه و اجراي ارجاعات فني كه در تخصص آنان بود مي نمودند. امور اجرايي و مالي طرح آبرساني شهر كرمانشاه ـ كه قبلا به آن اشاره شد از طرحهايي است كه از طرف دكتر سحابي به شركت ياد واگذار و اجرا شد.
دكتر سحابي مقالههاي مهمي نيز درباره امور فني مربوط به آبياري و زمينشناسي منتشر كردهاست؛ از جمله مقاله تحقيق مربوط به سد لار كه پيشبينيهاي مهمي در آن صورت گرفتهبود؛ اما به آن عمل نشد.
گروه فني مهندسي خبرگذاري دانشجويان ايران (ايسنا)
سیدمصطفی تاج زاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب که به تازگی بعد از ۲۸۰ روز حبس و بلاتکلیفی آزاد شده، طی اطلاعیه ای که امروز در صفحۀ فیس بوک خود منتشر ساخت، از تمام علاقه مندان دعوت کرد تا سوالات خود پیرامونِ انتخاباتِ ریاست جمهوری، وقایع بعد از آن، برنامه های پیش روی اصلاح طلبان، آیندۀ جنبش سبز و همچنین حرکتهای اصلاح طلبانه در ایران را، در صفحۀ فوق الذکر، با این فعال سیاسی مطرح کنند.
متن اطلاعیۀ صادره از سوی صفحۀ فیس بوک این فعال اصلاح طلب، بدین شرح می باشد: "مصطفی تاج زاده که به تازگی و پس از تحمل بیش از نه ماه بازداشتِ غیرقانونی به مرخصی آمده، فرصت کوتاهِ بدست آمده را مغتنم شمرده و تصمیم دارد تا با شما همراهانِ عزیز به گفتگو بنشیند. ضمن تشکر از حضور گرم، همراهی و ابراز محبت های شما عزیزان، از کلیه دوستانی که علاقه مند به طرح سوالات خود در خصوص انتخابات هستند، میتوانند سوالات خود را در صفحه طرفداران ایشان در فیس بوک به آدرس زیر مطرح نمایند. سوالات مطرح شده به تدریج و در همان صفحه پاسخ داده خواهد شد."
آدرس این صفحه بدین ترتیب می باشد: http://www.facebook.com/note.php?note_id=113606981991063
مصطفی تاج زاده در دولت ميرحسين موسوی معاون امور بينالملل وزير ارشاد و در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، معاونت سياسی وزارت کشور را بر عهده داشت.
وی در تاريخ ۲۳ خرداد بازداشت و مدت ۱۲۰ روز را در انفرادی به سر برد. دادگاه وی در ۲۲ آذر و ۱۹ بهمن ۸۸ برگزارشد. قاضی صلواتی این فعال اصلاح طلب را به اتهاماتی بی پایه چون "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم عمومی، تبليغ عليه نظام، توهين به مسوولان و نگهداری اسناد محرمانه" متهم کرد
کمیته انضباطی دانشگاه بابلسر مازندران روز پنج شنبه 19 فروردین ماه، برای 4 تن از دانشجویان دانشکده علوم پایه، احکام انضباطی صادر نموده است.
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، اکثر این دانشجویان به علت شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری پیش تر به کمیته انضباطی احضار شده بودند.
اسامی این دانشجویان به شرح زیر است:
سیاوش رضاییان 1 ترم تعلیق با سنوات
آلاله صدرایی توبیخ کتبی و درج در پرونده
سید شهاب معافی توبیخ کتبی ودرج در پرونده
مصطفی طورانداز توبیخ شفاهی
درحالیکه تا پیش از این رسانه های اینترنتی حامی احمدی نژاد وارد ماجرای اهانت به آرامگاه آیت الله خاتمی شده بودند؛ حسین شریتعداری، مدیرمسئول کیهان، هم امروز در یادداشتی مدعی شد که این کار توسط اصلاح طلبان صورت گرفته است
شریعتمداری در عین مطابق پیش بینی "ندای سبز آزادی" بر اساس اخبار سایت های احمدی نژادی از اعتراف دو تن از دستگیرشدگان گفته است تا این اقدام را به دستور اصلاح طلبان بداند.
لازم به ذکر است فرماندار اردکان ادعاهای سایت های "رجانیوز" و "پرچم" در مورد اعتراف دستگیرشدگان را که از یک مقام آگاه ذکر شده بود تکذیب کرده است.
ندای سبز آزادی پیش بینی کرده بود اخبار دروغ سایت هایی نظیر پرچم و رجانیوز، خوراک نوشتاری رسانه های چاپی کودتاچیان را فراهم می آورد تا در تاکتیک فرار به جلو اگر با تکذیب موارد اینچنینی مواجه شدند، منابع خبری خود را به نقل از سایت های اینترنتی بنامند
داریوش عندلیبیان، ستار برازش، یوسف سودبر، سجاد عزیزی و بابک آکسون از فعالین مدنی آذربایجانی در میاندوآب(قوشاچای) روز شنبه ۲۱ فروردین ۸۹ در شعبه دوم بازپرسی میاندوآب حاضر و تفهیم اتهام شدند.
این افراد پس از برگزاری مراسم موسیقی و رقص آذربایجانی به مناسبت روز طبیعت به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی میاندوآب احضار و پس از بازجویی چند روزه به شعبه دوم بازپرسی دادسرای میاندوآب ارجاع داده شده اند.
قاضی فتحی بازپرس شعبه دوم دادسرای میاندوآب روز شنبه ۲۱ فروردین ۸۹ پس از حضور عندلیبیان، برازش، سودبر، عزیزی و آکسون در این شعبه، اتهامات این فعالین دایر بر تجمع غیرقانونی و تبلیغ پان ترکیسم را به آنها تفهیم و پرونده را جهت تحقیقات بیشتر به اداره اطلاعات میاندوآب ارجاع داد.
شایان ذکر است که برگزار کنندگان برنامه چند روز پیش از شروع مراسم، جهت اخذ مجوز به اداره ارشاد میاندوآب مراجعه نموده بودند اما مسئولین اداره ارشاد با این استدلال که این مراسم موسیقی و رقص آذربایجانی در خارج از شهر برگزار می گردد اعلام نموده بودند که برگزاری چنین مراسمی نیاز به مجوز ندارد.
در جریان این مراسم مامورین پلیس و سپاه روز جمعه ۱۳ فروردین ۸۹ ضمن ممانعت از تردد مردم به محل از پیش تعیین شده برای برگزاری مراسم، عده ای از وسایل برگزاری مراسم از جمله موتور برق و باندهای صدا را توقیف کردند. مامورین همچنین قنبر صمدی و ودود چاردولی رانندگان خودروی حامل این وسایل را بازداشت کرده بودند که این افراد به قید ضمانت از زندان آزاد شده اند.
ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران مراسم موسیقی و رقص آذربایجانی به مناسبت روز طبیعت در طی سالهای گذشته هرساله در یکی از مناطق سرسبز اطراف شهر میاندوآب برگزار می شود و صدها خانواده آذربایجانی در این مراسم حضور می یابند.
ممانعت از برگزاری مراسمات و جشنهای ملی آذربایجانیها در ایران در چند سال گذشته افزایش یافته است و مقامات امنیتی و قضایی ایران برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در این مراسمات را مورد آزار و اذیت قرار داده و بازداشت و زندانی می کنند.
در سالهای گذشته نیز مقامات امنیتی و قضایی ایران با برگزاری مانور نظامی در اطراف قلعه بذ(بابک) همزمان با سالروز تولد بابک خرمدین(قهرمان ملی آذربایجانیها) کلیه مسیرهای منتهی به این مکان تاریخی را می بندند و مانع از حضور آذربایجانیها در این منطقه و برگزاری جشنهای به مناسبت تولد بابک خرمدین در این منطقه می شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر