-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 04/11/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



درحالیکه نزدیک ترین سایت های اینترنتی به محمود احمدی نژاد مانند "پرچم" و "رجانیوز" از فردای هتک حرمت آرامگاه آیت الله خاتمی در یزد اصرار داشتند با نقل قول از یک مقام امنیتی مسبب این اقدام را اصلاح طلبان بنامند که به دنبال احیای "فتنه سبز" هستند، فرماندار اردکان ادعاهای آنان را تکذیب کرد.
احمد کمالی فرماندار اردکان، هرچند دستگیری یک نفر را در این رابطه تایید کرد اما در عین حال هرگونه اعتراف فردی مبنی بر اینکه این عمل را به خواست اصلاح طلبان انجام داده است انکار نمود.
عنوان "مقام آگاه" در سایت های حامی دولت اصولاً در مواردی به کار برده می شود که آنان سعی دارند اخبار دروغی را در اینترنت منتشر نمایند تا رسانه های مکتوب کودتاگران همانند "کیهان"، "وطن امروز" و ...اخبار آن را به استناد این سایت ها منتشر نمایند.
در این مورد معلوم نیست فرماندار اردکان هنوز از طرف رسانه های کودتاچیان برای دروغ گویی آنان تاکنون توجیه نشده است یا اینکه آش این دروغ آن قدر شور بوده که داد فرماندار را هم درآورده است.


 


فخرالسادات محتشمی پور در یادداشتی با تاکید بر ضرورت تشکیل شبکه های اجتماعی و جمعیت هایی برای یاری زندانیان بی گناه و خانواده های مضطرّ تاکید کرد: اینک زمانی است که باید علما آغوش به روی معترضین دردمند بگشایند و کسانی را که حق آنان را پایمال کرده اند تنبه و انذار دهند.

متن این یادداشت که در اختیار کلمه قرار گرفت به شرح زیر است:

نوشتن برای من طی نه ماه اسارت همسرم، یک نوع رسالت زینبی تلقی می شد. ویک نوع شکرانه دادن برای نعمت فهم و شعور خدادادی. دیروز برحسب اتفاق خاطره ای از یکی از یادگارهای امام راحل (ره) می خواندم که پس از پایان تحصیل به این نوه دختریش سفارش کرده بود که حالا موقع خدمت به مردم است.

بنویس! و حتی او را توصیه به نوشتن رمان کرده بودند در حالی که رشته تحصیلی اش چیز دیگر بود. چرا نوشتن این همه اهمیت دارد و چرا خداوند به قلم سوگند می خورد و به آن چه می نگارد؟فهم من می گوید قلم ابزار انتقال دانش بشری است و وسیله انتقال اخبار واطلاعات و سمبل آزادی و آزادیخواهی و اگر در جامعه ای خدای ناکرده قلم ها شکسته شوند، باید منتظر شیوع جهل و خرافه و کج فهمی و تحجر بود و مباد که سرنوشت میهن ما که مهد فرهنگ و تمدن دیرین است به سرنوشت تمدن های نفرین شده و هلاک شده بر اثر حکمرانی بد و یا غفلت و بی تفاوتی اهلش دچار شود.

و من قدرشناسِ قلم خواهم بود تا زمانی که توان نوشتن دارم و تا زمانی که حتی یک نفر چشم انتظار خواندن سطوری است که گوشه ای از تمنیات و خواسته های به حق او را بیان می کند. و هنوز چه بسیار گفتنی باقی است از حقوقی که ضایع می شود و از انسان هایی که در اختفا مورد ظلم قرار می گیرند وصدایشان به جایی نمی رسد.

امروز می خواهم به شکرانه رهایی هرچند موقت همسرم صدای خانواده های اسرای سبز گمنام را به گوش خوانندگان این روزن کوچک برسانم. صدای مظلومانی که ماه هاست عزیزانشان دربند هستند و در مسیر رفت و آمدها به مراجع قضایی پاسخی دریافت نداشته اند و بعضا با انواع توهین و بدرفتاری مواجه شده اند و جواب های سربالا شنیده اند. خانواده هایی که گاه هنوز موفق به دیدار فرزندانشان نشده اند و یا این که ملاقات های کابینی دل پر دردشان را تسکین نداده. خانواده هایی که هنگام تحویل سال نو با قلبی محزون از خدایشان فرج و گشایش در کارشان را تمنا کرده اند و در دل از خود پرسش کرده اند که چرا باید در کشوری که داعیه حکومت اسلامی دارد، حقی از انسان های مظلوم ضایع شود.

من امروز می شوم صدای مادران همه جوانان دربند در سراسر کشور که نام هایشان برای ما آشنا نیست. آنان که نان آورانشان در شرایط بسیار نامطلوب از سلول های انفرادی که مصداق شکنجه است و بازجویی های سخت، رسته و در بندهای عمومی شب را به روز می رسانند و روز را به شب تا سرانجام کسی حکمی را برای جرائم ناکرده شان صادر کند و آنگاه بروند بگردند دنبال تأمین وثیقه هایی که تعداد صفرهایشان اعجاب برانگیز است. مادران سرگردانی که گاه در طول روز بارها به دادسرا و دادگاه و زندان مراجعه می کنند و به دلیل ناآگاهی های حقوقی هیچ چاره ای برای کارشان نمی شناسند.

من می شوم مدافع حقوق زندانیان بی گناهی که ماه هاست از امکانات لازم برای ادامه حیاتی که خداوند به آنان عطا کرده و از آزادی که هدیه خدادادی است بی بهره اند و از تعداد آن ها پرسش می کنم. براستی چرا تعداد و اسامی زندانیان سیاسی در زندان های سراسر کشور اعلام نمی شود؟ مگر مردم نامحرم هستند و چرا هنوز عده ای از خانواده ها از وضعیت پرونده فرزندانشان بی خبر هستند؟ چرا دسترسی زندانیان به وکیل که حق قانونی آنان است این قدر سخت است؟ و چرا مرّ قانون در مورد همه اجرا نمی شود؟

ما خانواده های آزادگان رها شده از بند نمی توانیم از بهار زیبا و از مظاهر روح بخش طبیعت و از نعمت آزادی عزیزانمان لذت ببریم وقتی حتی یک مادر بی اعتنا به همه این شگفتی های آفرینش، در حسرت فراق فرزند اشک می ریزد و یک پدر قلبش از هجران فرزند می لرزد و یک کودک از دوری پدر یا مادر در سوز و گداز است. مگر می توان به روزمرگی ها دلخوش داشت و درد هم نوعان را نادیده گرفت؟ این چگونه مسلمانی است؟

براستی ما را چه شده که این گونه سر در گریبان فرو برده از محنت خواهران و برادرانمان در غفلت مانده ایم. هر یک روزی که از محبوس ماندن صاحبان اندیشه های ژرف می گذرد، به قاعده روزها و بلکه ماه ها خسران بر این کشور وارد می شود. حالا که مسئولان و دست اندرکاران به این مهم اعتنا ندارند، چرا بزرگان و صاحبان فکر و خرد، علمای حوزه و دانشگاه، اندیشمندان،هنرمندان و به ویژه حقوق دانان به داد این جماعت مظلوم نمی رسند؟ آیا رفاه و راحت دنیا ارزش مردن روح انسانی و آدمیت را دارد و آیا همه آن چه ما در مکتب بزرگان علم و معرفت از خدمت به خلق و تخلق به اخلاق حسنه نظری و عملی آموخته ایم در ازای عافیت طلبی به دست فراموشی سپرده ایم؟

اینک زمانی است که باید شبکه های اجتماعی و جمعیت هایی برای یاری زندانیان بی گناه و خانواده های مضطرّ آنان تشکیل شود تا دست طلب به سوی نامحرمان دراز نکنند. اینک زمانی است که باید علما آغوش به روی معترضین دردمند بگشایند و کسانی را که حق آنان را پایمال کرده اند تنبه و انذار دهند، باشد که به خود بیایند و وکلای آزاده داوطلب باید به مدد آنان بشتابند تا با حقوق خود به درستی آشنا شده آن را مطالبه کنند. و مردم نوع دوست و مهربان خواهرانه و برادرانه در صدد رفع گرفتاری های آنان برآیند که تاکنون هم این همت و غیرت وجود داشته اما متأسفانه بی اطلاعی ناشی از عدم اطلاع رسانی درست، مانع یاری رسانی فراگیر شده است.

حالا که گروه اندک خشونت طلب در جمع اقتدارگرایان هر گونه روزنی را برای برون رفت از بن بست های سیاسی موجود، با هیاهوی تبلیغاتی می بندند و تدبیری برای به سامان دادن امور با آزادی هرچه سریع تر همه زندانیان بی گناه وجود ندارد، گاه آن است که ایرانیان نیک اندیش و متدینین خیرخواه این مظلومان دربند را فرزندان خود دانسته به چاره اندیشی بپردازند.و اجر عمل نیک خود را از هم او بخواهند که عبادت را جز خدمت به خلق نمی داند.

پروردگارا ما را با وظایف خویش آشنا بفرما

 


 


آقایان عرب سرخی و میردامادی و خانواده های کاظمی و بهاور دیروز عصر میزبان اعضای نهضت آزادی ایران بودند.

اعضای نهضت آزادی ایتدا به دیدار همسر عماد بهاور، رییس شاخه جوانان نهضت آزادی رفتند و در دیدار با همسر دیگر عضو شاخه جوانان،امیر حسین کاظمی از صبر و استقامت ایشان تقدیر کردند.

همچنین در دیدار با آقایان عرب سرخی و میردامادی نیز از استقامت ایشان تشکر و تقدیر کردند.

در این دیدارها آقایان مهندس محمد توسلی، دکتر غلامعباس توسلی، مهندس ابوالفضل بازرگان و گروهی از اعضای شورای مرکزی، شاخه جوانان و علاقه مندان نهضت آزادی ایران و نیروهای ملی مذهبی حضور داشتند.

تکمیلی:بنا به اطلاعات رسیده از منابع نزدیک به خانواده فیض الله عرب سرخی به خبرنگار ادوار نیوز، مرخصی وی تمددی نشده است و به احتمال زیاد وی به زندان باز خواهد گشت. این منبع اعلام کرد که علت عدم تمدید مرخصی دیدار با خانواده اعضای نهضت آزادی می باشد.

 


 


یک مرجع تقلید با تاکید بر اینکه «به اصل ولایت فقیه ظلم شده است»، گفت:«نباید فضا به گونه‌ای باشد که مردم جرأت نداشته باشند در خانه خود درد دل كنند آیا واقعاً باید این گونه باشد؟ یك دفعه بریزند در خانه مردم؟ كتاب،‌ سنت و قانون این جور می‌گوید؟ از طرفی نماز نشان می‌دهند، اذان نشان می‌دهند،‌ می‌آیند و اخلاق را تفسیر می‌كنند اما از طرف دیگر اتهام و تهمت می‌زنند و بازداشت می‌كنند در صورتی كه بازداشت بدون حكم جایز و شرعی نیست.»

ائتلاف اصلاح طلبان فارس و جمعی از استادان دانشگاه شیراز به مناسبت آغاز سال جدید با آیت الله سید علی محمد دستغیب دیدار كردند.

آیت الله سید علیمحمد دستغیب در این دیدار با اشاره به هدف از خلقت جهان،‌ بعثت انبیاء و ائمه اطهار گفت:‌ همه توجه پیغمبر اسلام و سایر انبیاء به خدای تعالی بود و دنیا را متوجه واقعیت‌هایی كه هست كردند، علمای بزرگی از جمله امام خمینی (ره) نیز همین راه انبیاء و ائمه اطهار (ع) را ادامه دادند. خدای تعالی نیز بندگان خود را دوست دارد. خداوند اگر كسی به حیوانی رحم كند او را دوست دارد چه رسد به انسان،‌ انسانی كه پیش خدای تعالی كرامت دارد و به آنها عشق می‌ورزد چون روح خدایی خود همراه او است اما برخی به صورت شایسته از این روح خدایی استفاده نمی‌كنند و البته خداوند به آنها تذكر می‌دهد.

این مرجع تقلید دین اسلام را دینی آسان توصیف كرد و گفت زمانی كه حضرت حجت (ع) ظهور می‌كنند واقعیت اسلام تحت الشعاع قرار گرفته كه ایشان با دلیل و حجت و با زبان و گفتاری مهرورز مردم را به واقعیات اسلام متوجه می‌كنند،‌ در واقع این جور نیست كه امام زمان (عج) دست به كشتار بزنند كه یا آنچه را كه ما می‌گوییم قبول كنید یا كشته می شوید!

وی ادامه داد: صدق و صفا از خصوصیات مؤمن است اما در مقطعی برخی واقعیت را عكس نشان دادند، دروغ گفتند و در امانت خیانت كردند،‌ لذا قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف و نهی از منكر و اصلاح مردم بود. نظر ایشان اصلاح بود،‌ اما الآن هدف امام حسین (ع) تحت الشعاع قرار داده شده در صورتی كه این امام بزرگوار خون خود را دادند كه مردم را از جهالت و گمراهی و نادانی بیرون بیاورند،‌ در واقع امام حسین (ع) خود را برای هدایت مردم فدا كرد.

آیت الله سید علی محمد دستغیب ظلم به امام حسین (ع) را ظلم به حضرت حجت دانست و ادامه داد:‌ حضرت حجت می‌آیند كه مردم را با هم متحد كنند و همه را متوجه مبدأ خود كنند، او می‌خواهد دنیا را متوجه این مسأله كنند كه دین اسلام دینی نیست كه این قدر سختی در آن باشد و یا مستحبات را فدای واجبات كند،‌ لذا نباید واقعیات اسلام را رها كنیم و به مسائل فرعی كه هدف اسلام نیست بپردازیم.

بنا بر گفته این مرجع تقلید هم اكنون به اصل ولایت فقیه هم ظلم شده است.

این روحانی شیرازی با بیان اینكه از زمان حضرت امام جعفر صادق و بعد از غیبت صغری مرجع مردم علماء بودند و هم اكنون هم مردم به ولایت فقیه و ائمه پشت نكرده‌اند گفت:‌ فقها باید عادل باشند و عمل آنها با گفتارشان یكی باشد مردم وقتی خلافكاری،‌ تهمت و اتهام را می‌بینند و می‌شنوند نمی‌دانند قسم حضرت عباس را باور كنند یا دم خروس را!

وی تأكید كرد: عمل فقها با گفتارشان باید یكی باشد،‌ اگر نباشد ظلم به ولایت فقیه است لذا فقها باید عادل باشند و عمل آنها با قولشان یكی باشد.

این مرجع تقلید ادامه داد: نباید بر سر مردم زد و فضا به گونه‌ای باشد که مردم جرأت نداشته باشند در خانه خود درد دل كنند آیا واقعاً باید این گونه باشد؟ یك دفعه بریزند در خانه مردم؟ كتاب،‌ سنت و قانون این جور می‌گوید؟ از طرفی نماز نشان می‌دهند، اذان نشان می‌دهند،‌ می‌آیند و اخلاق را تفسیر می‌كنند اما از طرف دیگر اتهام و تهمت می‌زنند و بازداشت می‌كنند در صورتی كه بازداشت بدون حكم جایز و شرعی نیست.

وی در پایان اظهار امیدواری كرد:‌ انشاء الله سال 89 سال خوبی برای مردم باشد و جوان‌ها هم واقعیات را ببینند. اگر عده‌ای خلاف می‌كنند نباید گفت اسلام آن چیزی است كه این عده خلاف كاری می‌گویند، لذا اگر عده‌ای بد رفتاری كردند كه دلیل نمی‌شود بگوییم اسلام گفته است،‌ اتفاقاً اسلام بهترین دین است و امیدواریم در سال جاری این تهمت‌ها برداشته شود و بزرگانی كه به اسلام و انقلاب خدمت كردند برگردانده شوند و فشارها نیز از مردم برداشته شود و آنها كه در بازداشتگاه‌ها هستند به خانه‌هایشان برگردانده شوند و مردم اقتصاد خوبی هم داشته باشند.


 


خبرگزاری فارس که تلاش فراوانی برای معرفی خود به عنوان یک خبرگزاری حرفه‌ای دارد، بار دیگر امروز با انتشار اخبار جعلی به نقل از منابع ناموثق، عملکرد خود را زیر سئوال برد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در پی هتک حرمت به آرامگاه آیت‌الله خاتمی یک بازی رسانه‌ای علیه نمایندگان اصلاح‌طلب استان یزد آغاز شد و این بازی امروز به خبرگزاری فارس نیز کشیده شد.

این رسانه‌ها با پیروی از اخبار دروغین یک سایت خبری که مدیر مسئول آن یعنی «ح.ع»، خواهرزاده «ح.ش» و از دوستان صمیمی« پ.ف» است مدعی شدند که هتک صورت گرفته به آرامگاه آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی با هدف انتقام‌گیری اصلاح‌طلب یزد طراحی و عده‌ای با پولی که یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب در اختیار آن‌ها قرار داده دست به این اقدام زشت زده‌اند.

هرچند نمایندگان اصلاح‌طلب استان یزد و بخصوص محمدرضا تابش که نزدیک به هفت سال رئیس دفتر آیت‌الله خاتمی بود پیگیری‌های مقتضی را درباره انتشار این اخبار دروغ از طریق مراجع امنیتی، سیاسی و قضایی انجام دادند، اما امروز خبرگزاری فارس در اقدامی تاسف‌برانگیز با تکرار ادعای این رسانه‌ها مبنی بر دست داشتن اصلاح‌طلبان و بخصوص نمایندگان اصلاح‌طلب در این عمل وقیحانه، این خبر را با استفاده از پیامک در سطح وسیعی در کشور پخش کرد.

ساعتی بعد و علی‌رغم تکذیب دروغ‌های منتشر شده در رابطه با هویت تنها فرد دستگیر شده که در این رسانه‌ها چهارنفر ذکر شده بود و نیز تکذیب رابطه این فرد با نمایندگان اصلاح‌طلب خبرگزاری فارس توسط فرماندار اردکان و رئیس شورای تامین این شهرستان، همچنان بر نمایش این خبر دروغین در سایت خود اصرار دارد.

گفتنی است، این اقدام قابل پیگرد قضایی از سوی خبرگزاری فارس موجب لطمه خوردن بیش از حد به حیثیت و اعتبار حرفه‌ای این خبرگزاری حامی دولت است.


 


بیش از صد روزنامه‌‌نگار و وب‌نگار ایرانی، با انتشار نامه‌ای سرگشاده به رییس قوه قضاییه خواستار آزادی همکاران در بند خود شده‌اند.این درخواست روزنامه‌نگاران مورد حمایت بسیاری از وکلای مدافع حقوق روزنامه‌نگاران نیز قرار گرفت.

روزنامه‌نگاران در این نامه با اشاره‌ای کوتاه به شرایط امنیتی که پس از انتخابات در ایران رخ داد و تا امروز همچنان ادامه دارد، از آیت‌الله آملی لاریجانی به‌عنوان بالاترین مقام قضایی خواسته‌اند که هرچه سریعتر شرایط آزادی و بازگشت دوباره را به کانون گرم خانواده و تحریریه رسانه‌ها فراهم کند.

اکنون مسعود باستانی، عمادالدین باقی، عماد بهاور، علیرضا بهشتی‌شیرازی، محمد جوادی‌حصار،محمد داوری، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، هنگامه شهیدی، ابوالفضل عابدینی، مسعود لواسانی، جواد ماه‌زاده، مهدی محمودیان، یاسر معصومی، بدرالسادات مفیدی، علی ملیحی، احسان مهرابی، شیوا نظرآهاری، حسین نورانی‌نژاد و محمد نوری‌زاد ماه‌ها است که در زندان به‌سر می‌برند.

به گزارش کلمه متن کامل این نامه که در تاریخ ۲۱ فروردین‌ماه منتشر شده، به شرح زیر است:

به نام خدا

ریاست محترم قوه قضائیه، حضرت آیت‌الله صادق آملی‌لاریجانی؛

همانطور که استحضار دارید پس از انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری در تابستان سال گذشته، حوادثی در ایران رخ داد که غیرمنتظره و گاه رنج‌آور بود.این حوادث از یک سو با اعتراضات آرام و گسترده‌ی بخش‌های کثیری از مردم ایران آغاز شد، اعتراضاتی که تا امروز هم ادامه دارد و از سوی دیگر در همان زمان با برخوردهای دولتی همراه شد.دستگیری‌های گسترده، محاکمه‌ها و زندان‌هایی که همه، زیر نظر دستگاه قضایی و یا ظاهراً توسط ضابطان قضایی انجام ‌شد و همچنان ادامه دارد، بخشی از این برخوردها است.

در این میان آنچه مایه‌ی نگرانی و تأسف مضاعف ما است، برخورد با روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران منتقد با جریان حاکم است.روزنامه‌ها و نشریات متعددی توقیف شد؛ وب‌سایت‌های بسیاری فیلتر و ده‌ها روزنامه‌نگار منتقد بازداشت شده‌اند. برخی از روزنامه‌نگاران در دادگاه‌های انقلاب، بدون حضور هیأت منصفه و بعضاً حتی بدون وکیل، محاکمه و محکوم شده‌اند و بسیاری هنوز ماه‌هاست بلاتکلیف، در بازداشت موقت به سر می‌برند وگروهی از آنان نیز با سپردن وثیقه‌های سنگین بطور موقت از زندان خارج شده‌اند.

از طرفی ماه‌ها پیش دفتر «انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران» پلمپ و چندی بعد دبیر محترم تنها نهاد صنفی مورد اعتماد روزنامه‌نگاران؛ سرکار خانم بدرالسادات مفیدی، بازداشت شد و همچنان هم بدون اینکه در دادگاه صالحه محاکمه و یا برای تبدیل قرار بازداشت او به قرار مناسب برای آزادی اقدامی صورت گیرد در زندان به‌سر می‌برد. جنابعالی به روشنی واقفید که بازداشت موقت در زمره موارد استثنایی است و اصل بر صدور قرار حتی در صورت احراز اتهام بوسیله وثیقه یا کفالت است که این موضوع در مورد روزنامه‌نگاران مشکل پذیرفته می شود.

ریاست محترم قوه قضائیه؛

آیا پلمپ دفتر رسمی تنها انجمن صنفی مورد اعتماد روزنامه‌نگاران، زندانی بودن دبیر این انجمن و به زندان افتادن ده‌ها روزنامه‌نگار و وب‌نگار به این معنی تلقی نمی‌شود که جمهوری اسلامی ایران، تحمل روزنامه‌نگاران و انتقادات علنی آنها را ندارد؟ و این برداشت در افکار عمومی، آیا بدترین نوع تبلیغ علیه نظام و خشن و غیر منطقی جلوه‌دادن چهره‌ی آن نیست؟

از سوی دیگر آیا تعیین عناوین مجرمانه و توسعۀ جرم‌انگاری توسط دستگاه‌های ذیربط که تنها وظیفه‌شان اجرای قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است، دخالت در وظایف قوای مربوطه (مقننه و قضائیه) و در نهایت رویه‌ای علیه استقلال دستگاه قضایی و به معنی مخدوش کردن چهره نظام نیست؟

اگر نوشتن یک مقاله در یک نشریه یا وب‌سایت و یا مصاحبه با یک رسانه‌ی غیر ایرانی حسب ادعا منجر به مخدوش شدن چهره‌ی نظام می‌شود، آیا ماه‌ها برخورد با روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی که ضوابط دادرسی عادلانه در مورد آنها رعایت نشده است، خدشه‌ای بر چهره‌ی نظام وارد نمی‌کند؟

ریاست محترم قوه قضائیه؛

با گذشت حدود چهار ماه از بازداشت دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و با توجه به اخبار منتشر شده، نگرانی از وضعیت ایشان افزایش یافته است و در شرایطی که همزمان با سرکار خانم مفیدی بسیاری از همکاران و دوستان روزنامه‌نگار و وب‌نگار دیگر در زندان به‌سر می‌برند، این نگرانی‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

ما روزنامه‌نگاریم. وظیفه‌ی ما خبررسانی و تحلیل اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. وظیفه‌ی ما ترسیم سیمای واقعی از هرآن چیزی است که در حال اتفاق افتادن است. و البته انتقاد بدیهی‌ترین «حق» ما است.

دوستان و همکاران ما را آزاد کنید تا به وظیفه‌ی خود عمل کنند.

۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۸۸

روزنامه‌نگاران

آبا شیوا

ابراهیم‌زاده فرزانه

استیری فاطمه

اسلامیه سعیده

افتخاری‌راد امیرهوشنگ

آقایانی زهره

الله‌بداشتی ساناز

امامی پروین

انواری امیرهادی

ایاز لیدا

ایمانی معصومه

بارسقیان سرگه

بختیارنژاد پروین

بختیاری ستاره

بسته‌نگار محمد

بکتاش صدرا

بنی‌یعقوب ژیلا

بهکام نگین

بیک‌پور فاطمه

پاک‌نهاد ایمان

پوررضایی محمود

تاجیک عبدالرضا

تاجیک مهدی

تهرانی رضا

جعفرزاده زهرا

جعفری حمید

جعفری محمد

جعفری نوشین

جلایی‌پور حمیدرضا

جوالچی رضا

جودکی نرگس

حقی فرشته

حکمت علی

حیدری محمد

حیدری هادی

خامسیان علیرضا

خجسته‌رحیمی رضا

خسروی الهه

دهقان علی

راد نیما

رجایی علیرضا

رحمانی تقی

رحمتی شبنم

رحیمی‌نژاد علیرضا

رستگاری ثمینا

رسولی مرضیه

رسولی نرگس

رضایی نسرین

رفیعی‌طالقانی مسعود

رنجی‌پور علی

روستایی فرزانه

زهدی محمدرضا

ستوده معصومه

سحابی عزت‌الله

سراب‌پور سونیتا

سوری پوریا

سیدآبادی علی‌اصغر

شبانی مریم

شجاعیان رضا

شعردوست صبا

شفیعی حامد

شمس‌الواعظین ماشالله

شیرافکن آمنه

صابر هدی

صادقی محمد

طالقانی اعظم

طاهری سیامک

طباطبایی ریحانه

عابدی احسان

عبداللهی عشرت

عدلی محمد

علم‌الهدی امین

علمی حدیث

علیپور محمدحسن

علیجانی رضا

غیبی رضا

فراهانی عذرا

فرجی مهران

فرهادیان سروش

فرهادیان سلیمان

فغفوری گیسو

قلی‌زاده مهتاب

کاضمیان مرتضی

گلبری اعظم

لقایی سارا

لقایی مرجان

متقی سیدحمید

محمدی حسن

محمدی داوود

محمدی سلیمان

محمدی نرگس

محمودی‌سرایی سام

مدنی سعید

مزروعی علی

مظفر محمدجواد

معتمدی ابوذر

معصومی سارا

مهرجو بهراد

مهرگان کیوان

موسوی آمنه

مومنی مینو

مومیوند بیژن

نظری مریم

نمازی‌خواه سحر

نوروزیان مهدی

ویسمه اعظم

همتی زینب

یوسفی مسعود

وکلای حامی روزنامه‌نگاران

احمدی نعمت

بختیاری ساقی

پوربابایی هوشنگ

دادخواه سیدمحمدعلی

ستوده نسرین

سلطانی عبدالفتاح

سیف‌زاده سیدمحمد

سیفی سحر

عبادی شیرین

غیرت فریده

کرباسی مریم

کیان‌ارثی مریم

نیک‌آرا مرضیه

نیکبخت صالح


 


تحمل حوادث و دردهایی که در این نه ماهه بر این سرزمین و فرزندانش رفته است برای من در این سنین آخر عمر بسی سخت و ناگوار بوده است. از توان ملی این کشور که به سان قالبی یخ در دست دولتی بی کفایت به سرعت در حال ذوب شدن است تا آنچه در خیابانها و زندانها بر فرزندان حق‌گو و حق‌طلب این آب و خاک گذشته است. اما در روزهای اخیر شنیده‌هایم غم جانکاه دیگری بر این تن رنجور ریخته است که نمی‌دانم شکایت این درد را به کجا ببرم و چه کاری از دستم ساخته است.
در این روزها مرتب می‌شنوم که برخی دختران زندانی‌ام همچون خانم بدرالسادات مفیدی، هنگامه شهیدی، شیوا نظرآهاری و... را باز زیر فشارهای بازجویی مضاعف و مکرر و برخوردهای مملو از توهین و افترا گرفته‌اند تا روحیه‌شان را بشکنند و پشت سرشان جهنمی بسازند که دیگر هیچ وقت هوس بازگشت به آن را نکنند. این برخوردها تا آن حد بوده است که برخی از این بانوان از خدا طلب مرگ کرده‌اند.
در گذشته هم حتی برخی هیئت‌های رسمی که از زندان‌ها دیدن می‌کردند مکرر اظهار می‌داشتند برخی زندانیان از توهین‌ها و فحاشی‌های تند و رکیک بیشتر از ضرب و شتم شدید در خیابان یا زندان، شکوه و شکایت می‌کردند.
هم چنین باز در هفته‌های اخیر مکرر می‌شنوم که فرزندان دیگرم هم‌چون احمد زیدآبادی، منصور اصانلو، مسعود باستانی و ... که مسلم است زندانیان عقیدتی، سیاسی و صنفی هستند، برخلاف همه عرف‌های اخلاقی و قانونی مبتنی بر طبقه‌بندی زندانیان به زندان‌های دیگری مملو از مجرمانی با جرایم سنگین جنایی (که البته خود قربانیان همین جامعه و همین حاکمیت هستند) تبعید شده‌اند، دچار چه فشارها وشداید هدایت شده‌ای هستند و بعضا جان و سلامت جسمی و روحی‌شان در خطر افتاده است.
برای بنده که فضای بازجویی و زندان در حاکمیت قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرده‌ام، انقلابی که به سهم خود نقش ناچیزی در آن داشته‌ام؛ بسیار غمبار است که اذعان کنم برخوردهای غیراخلاقی با زندانیان و تهدید جان و سلامت آنان با تبعیدکردن‌شان میان برخی متهمان به قتل و آدم‌کشی و زیر اعدام و یا اعمال فشار و فحاشی به زنان و آوردن فشار بر برخی از آنان برای اعترافات شرم‌آور و نظایر آن در رژیم قبل نیز کم‌سابقه یا بی‌سابقه بوده است.
من نمی‌دانم بر حاکمان ما چه رفته است که برای حفظ قدرت دو روزه دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زده‌اند و از هر روش وابزاری برای ادامه قدرت خود استفاده می‌کنند. ما یادمان نرفته است که قبل از انقلاب چه طور دیگران را نقد می‌کردیم که هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند.
من به عنوان یک فرد مذهبی که اخلاق را ستون فقرات و هدف اصلی مذهب می‌دانم و پیامبرمان هم برای تعالی اخلاق مبعوث شده است (انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) شرم‌ام می‌آید در زمانه‌ای زندگی می‌کنم که به نام خدا و دین، دختران و پسران و زنان و مردان این جامعه را به جرم حق‌گویی و حق‌خواهی زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی می‌گیرند، وقیحانه‌ترین کلمات را برای بانوان به کار می‌برند و اعترافات دروغ از آنها می‌خواهند.
وااسفا «دروغ» که در فرهنگ ملی و مذهبی ما بزرگ‌ترین گناه است، امروزه به سنت غالب زمانه تبدیل شده، دولت‌مردان با لاف و گزاف به راحتی به مردم دروغ می‌گویند و خیالات واهی داخلی و بین‌المللی‌شان را صبح و شب با تکرار و تکرار می‌خواهند به خورد مردم فهیم این مملکت بدهند. مردمی که دیگر گول این دروغ‌ها را نمی‌خورند (و در قم مراجع مذهبی مردم نیز از چهره‌های دروغ‌پرداز روی برمی‌گردانند). اما متأسفانه هم‌چنان در زندان‌ها می‌خواهند زندانیان زن و مرد را به دروغ‌گویی وادارند والا یا تبعید می‌شوند و یا زیر فشارهای مضاعف می‌روند. خدایا این دردها را باید به چه کسی گفت و پیش چه کسی برد؟
امیدوارم اگر گوش شنوا و ترس از خدا و آخرت در بین هر یک از مسئولان سیاسی و قضایی هنوز وجود داشته باشد، ناله بنده را بشنوند و تغییری در وضعیت زندانیانی که اسم برده‌ام یا دیگرانی که در همین وضعیت هستند و بنده نمی‌شناسم، به وجود بیاورند و خانواده‌های زجرکشیده‌شان را از این اضطراب جانکاه نجات دهند.
خدایا تو شاهدی وعده‌ای که انقلاب به ملت ما می‌داد حکومت عدل علی‌وار بود، حکومتی که سخت‌گیری عدالتش نزدیک‌ترین افراد به علی را هم در برمی‌گرفت و رحم و مروت‌اش دورترین و دشمن‌ترین افراد نسبت به او را.
در حالی که آنچه حاکمیت ما به نام دین علی انجام می‌دهد آسان‌گیری و گذشت از هر فساد و تباهی سیاسی و اقتصادی و قتل و غارتی است که بعضی از خودی‌ها در بانک و شرکت و بازار و یا کوی دانشگاه و زندان اوین و کهریزک انجام می‌دهند و سخت‌گیری و فشار، آن هم با به کارگیری انواع فشار‌ها علیه زنان و مردان دست‌بسته و چشم‌بسته و بی‌گناهی است که اهداف و آمال و وعده‌‌های همان انقلاب را مطالبه می‌کنند. ای خدای بزرگ، ای تغییر دهنده قلب‌ها و فکرها، یا حال و روز ما را دگرگون کن یا مرگ مرا برسان.
ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا (نساء، 75)
عزت الله سحابی
21 فروردین 1389

 


 


دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد با مصوبه این مجمع انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراها و همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات مجلس خبرگان رهبری با هم تجمیع شدند.

به گزارش مهر، دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام امروز شنبه در نخستین نشست خبری با خبرنگاران در سال جدید با اشاره به موضوعات مطرح شده در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: مجمع تشخیص مصلحت نظام ابتدا نسبت به موضع گیری های اخیر رئیس جمهور آمریکا از خود عکس العمل نشان داد و این سخنان را برخلاف مقررات بین المللی و قوانین سازمان ملل اعلام کرد.

وی اضافه کرد: آقای اوباما و وزیر دفاع آمریکا تحت عنوان سیاست دفاعی جدید آمریکا در مسئله هسته ای موضع گیری هایی انجام دادند که چون اشاره به ایران دارد نظر مجمع این است که همه مسئولان ذیربط باید از خود عکس العمل نشان دهند و آن را در مجامع بین المللی پیگیری کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اوباما و وزیر دفاع آمریکا ادعا کرده اند که در مورد کنترل تسلیحاتی برنامه هایی دارند، گفت:‌مجددا آمریکا نسبت به کشورهای دیگر اعلام کرد که ایران و کره شمالی را از این قاعده مستثنی می کند که این حرف غیر قابل قبولی است زیرا ما تمام ضوابط بین المللی را رعایت کردیم و طبق قوانین NPT که هنوز عضو آن هستیم اگر هر یک از کشورهای عضو این پیمان مورد تهدید هسته ای قرار بگیرد تمام کشورهای دیگر عضو موظف هستند از آن کشور دفاع کنند.

رضایی با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران از NPT خارج نشده است گفت: بنابراین اگر مورد تهدید قرار بگیریم همه کشورهای دیگری که عضو NPT هستند موظف می باشند که از ما دفاع کنند.

وی اضافه کرد: البته ممکن است آقای اوباما برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران این حرفها را زده باشد که همین هم قابل پیگیری است چرا که مگر برای جنگ روانی هر کسی می تواند هر حرفی را بزند.

رضایی با ابراز تعجب از اینکه اوباما که پرچم صلح را در ابتدا برداشته بود امروز پرچم جنگ را به دوش گرفته است ، گفت: آقای اوباما اگر به همان حرفهایی که در ابتدای ریاست جمهوری اش می زد پایبند باشد و به آن عمل کند بهتر است. زیرا گذشته های ایشان جز موفقیت های موقت چیزی به دست نیاوردند .

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطر نشان کرد: اگر اوباما بخواهد لقمه بزرگتر از افغانستان و عراق را انتخاب کند هیچ آدم عاقلی وی را همراهی نخواهد کرد ، زیرا ایران سرزمین شهیدان است که وقتی آمریکا و شوروی و همه قدرتها با هم بودند نتوانستند کاری در مقابل آن بکنند لذا امروز از اوباما می خواهیم که این حرفها را نزند.

وی در ادامه با اشاره به روند بررسی سیاستهای کلی انتخابات در جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد: هم اکنون وارد متن این موضوع شده ایم. و اولین بحثی که در جلسه امروز مطرح شد همزمانی برگزاری انتخابات بود تا به جای هر یک سال، دو سال یک بار انتخابات برگزار گردد. یعنی انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراهاو انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات مجلس خبرگان رهبری با هم برنامه ریزی شوند که این ماده به تصویب رسید.


 


یکی از رسانه‌های نزدیک به یک نهاد نظامی ، مدعی شده که عاقبت شومی در انتظار نمایندگان دیدارکننده با مهندس میرحسین موسوی است!

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، سایت روزنامه جوان که از رسانه‌های افراطی حامی دولت است، در خبری از هم‌اکنون حکم به ردصلاحیت اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس داد.
این سایت که مشخص نیست چگونه از تصمیم آینده اعضای شورای نگهبان از هم‌اکنون مطلع شده است از یک سو این حکم را صادر کرده و سپس در ادعا و تهدیدی قابل تامل که می‌بایست مورد توجه نهادهای امنیتی قرار بگیرد مدعی شده که عاقبت شومی در انتظار نمایندگان دیدار کننده با میرحسین موسوی است.
این سایت با انتشار اسامی دیدار کننده با موسوی بر اساس عکس‌های منتشر شده، مدعی شد: یدار تعدادی از اعضای فراکسیون اقلیت با سران فتنه بر خلاف آراء و نقطه نظرات مردم است و این دیدارها به هیچ وجه با سیاست نظام منطبق نبود،پس از دیدار با موسوی، صلاحیت حضور در انتخابات آینده از این نمایندگان سلب شده است؛ چرا که این نمایندگان دیگر صلاحیت نمایندگی ملت را ندارند لذا نمایندگانی که با یدک کشیدن عنوان نمایندگی ملت، در مقابل رفراندوم مردم، اهداف نظام، مشی امام (ره)، خواست مقام معظم رهبری، با سران فتنه ملاقات کرده اند، اهداف و وظایف خود را به سخره گرفته و عواقب شومی را برای خود رقم زده اند.
به گزارش پارلمان‌نیوز، این نوع اخبار به نظر می‌رسد در راستای منفعل کردن و تهدید اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس به انجام ندادن وظایف نمایندگی از ملت است.


 


عرب سرخی با بدرقه خانواده از زیر قران گذشت و به اوین بازگشت.

چه تلخ است که دخترت را در آغوش بگیری برای وداع. این همان ساجده است که تا دیروزدر چهره اش شادی موج می زد. امروز چه سخت پدر را در آغوش می کشد و وداع می گوید. ساجده سنش اجازه نمی دهد که از این وداع ها دیده باشد ولی مادرش مریم قدس،در پشت بغض خفته پنهانش چه لبخندی می زند.

او می داند که جرم همسرش آزادگی است. او می داند در این وانفسای دنیا فقط آزاد مردان را به حبس می برند. امروز اوین دیگر محبس نیست. منزل دوم یاران انقلاب است. گذاری است در تاریخ مبارزه و مجاهدتشان.

زمان قاضی عادلی است...... این صحنه های چقدر آشناست برای آنان که سه دهه بعد از انقلاب را دیده اند. عرب سرخی به اوین می رود.

سهمش از بهار پنج روز بود....... پرنده را به قفس می برند. با پرواز چه می کنند؟!


 


به گفته دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین بیشتر واحدهای تولیدی این استان تا پایان فروردین ماه تعطیل هستند و کارفرمایان از کارگران خود خواسته اند که به کارخانه نیایند.

عید‌علی کریمی درگفت‌وگو با ایلنا، گفت: با وجود آنکه یک هفته از پایان تعطیلات نوروزی می‌گذرد اما کارفرمایان کارخانه‌هایی چون پوشینه بافت، روکش چوبی، فرنخ‌ومه‌نخ، چینی البرز و کیسه مصنوعات از کارگران رسمی خواسته‌اند تا پیش از پایان فروردین ماه به کارخانه بازنگردند.

وی افزود: تاخیر در بازگشایی کارخانه‌ها و تمدید مرخصی کارگران رسمی در حالی است که کارفرمایان همین واحدها از قبل شروع سال ۸۹ با تمامی کارگران قراردادی تسویه حساب کرده و به آنها گفته بودند که از آغاز سال جدید در سرکار خود حاضر نشوند.

دبیراجرایی خانه کارگر قزوین مدعی شد که در برخی از کارخانه‌ها، کارگران هنوز معادل ۶ تا ۱۰ ماه حقوق پرداخت نشده از کارفرمایان خود طلبکار هستند.

این فعال کارگری گفت: درحالی که تعطیلی برخی از کارخانه‌ها به دلیل نبود مواد خام و نقدینگی و سفارش است؛ کارفرمایان برخی دیگر از کارخانه‌ها به منظور اعلام ورشسکستگی یا انحلال از بازگشایی کارخانه خود داری می‌کنند.

کریمی گفت: سرگردانی کارگران درحالی ادامه دارد که برخی مدعی‌هستند با افزایش ۱۵ درصدی دستمزدها در سال جدید اشتغال کارگران تضمین خواهد شد.

این فعال کارگری با یادآوری اینکه دولت در این شرایط هنوز بر ضرورت اصلاح قانون کار تاکید دارد؛ گفت: معلوم نیست با اصلاح قانون کار چگونه بحران مالی کارخانه‌ها مرتفع خواهد شد.


 


با حضور رئیس و معاونان دیوان محاسبات در کمیسیون برنامه و بودجه، گزارش تفریغ بودجه ۸۷ مورد بازخوانی قرار گرفت.

موسی‌الرضا ثروتی نماینده بجنورد و عضو این کمیسیون در گفت‌وگو با ایلنا، در توضیح گزارش تفریغ بودجه ۸۷، اظهار داشت: خلاصه گزارش دیوان محاسبات در ۹ صفحه شامل بحث برنامه عملیاتی، تفریغ بندهای قانون بودجه اطلاعات کلی تفریغ بودجه و گزارشات حسابرسی بوده است. این گزارشات جمع‌آوری و پس از انجام ثبت‌های اطلاعاتی به هیات عمومی دیوان محاسبات داده می‌شود.

به گفته وی، هیات عمومی دیوان محاسبات شامل رئیس، دادستان و مستشاران است که پس از تطبیق‌های لازم، این گزارش به مجلس ارائه داده می‌شود تا توسط مخبر کمیسیون در جلسه علنی قرائت ‌شود.

وی با اشاره به اینکه کل مبلغ بودجه ۸۷، ۲۹۰ هزار میلیارد تومان بوده است که مبلغ بودجه عمومی ۶۷ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بوده است، ادامه داد: ۹۶ درصد از اعتبارات تملک‌دارایی و ۷۶ درصد از اعتبارات هزینه‌ای در این قانون بودجه، تحقق یافته است.

افزایش هزینه‌ها از درآمدها تا سقف ۱۴ هزار میلیارد تومان

به گفته وی ۳۸۷/۱۴ میلیارد تومان هزینه‌ها از درآمدها در سال ۸۷ بیشتر بوده است که از محل واگذاری‌های دارایی‌های مالی و حساب ذخیره ارزی تامین شده است.

ثروتی با بیان اینکه ساختار تفریغ بودجه شامل تفریغ قسمت‌های مختلف بودجه، دریافت‌ها، اعتبارات شرکت‌ها و همچنین تفریغ بودجه دستگاه‌ها است، تاکید کرد: قانون بودجه ۸۷، شامل ۵۸ بند و جزء بوده که در ۴۲ بند و جز‌ء آن یعنی معادل ۷۲ درصد از بندها، شاهد عدم رعایت احکام قانون بودجه هستیم که تخلفات نسبت به سال ۸۶، ۳۳ درصد افزایش داشته است.

این نماینده مجلس میزان تخلفات دولت از قانون بودجه سال ۸۶ را نیز ۶۳۱ مورد عنوان کرد.

تخلفات وزارت نفت در بودجه ۸۷: بدهکاری ۲هزار میلیاردی شرکت ملی نفت به دولت

وی در تشریح جزئیات این انحرافات، اظهار داشت: در بحث نفت و گاز، قرارداد شرکت نفت با دولت در رابطه با هزینه‌ها ۶۹۳ میلیارد تومان بوده است. اما این شرکت علاوه بر این مبلغ، پنج هزار و ۸۴۸ هزار یورو و ۳۱۰ میلیون ین ژاپن اضافه پرداخت کرده است که این هم تخلف است. همچنین شرکت ملی نفت ۲۲۷۶ میلیارد تومان به خزانه بدهکار است که هنوز نسبت به تصفیه آن اقدام نکرده و این مورد نیز تخلف محسوب می‌شود.

گفتنی است دولت موظف بود تا اردیبهشت‌ماه سال ۸۸، اساسنامه شرکت نفت، گاز و صنایع پتروشیمی را تحویل دهد که هنوز این اساسنامه‌ها ارائه نشده است. در نتیجه این مورد نیز تخلف دولت است.

تخلف در افزایش واردات بنزین

ثروتی یادآور شد: دولت مجاز بوده است که ۳ هزار میلیارد تومان واردات نفت و بنزین داشته باشد. اما این مبلغ به ۶ هزار و ۴۶۷ میلیارد تومان واردات در این مورد انجام داده است که تخلف محسوب می‌شود. همچنین تخلف دیگر دولت، ۱۹ میلیارد تومان ترکیب هزینه بنزین سوپر با بنزین معمولی بوده است. دولت مجاز بوده برای تهیه بنزین معمولی ۱۷۵ میلیارد تومان از یارانه‌ها محاسبه کند، اما دولت بنزین سوپر وارداتی کرده و این مبلغ را محاسبه نکرده است.

به گفته این نماینده مجلس، دولت ۲۸ میلیارد تومان شامل ۳۵۵ میلیون لیتر نفت به کشورهای همسایه صادر کرده است و از آنجایی که ما خود جزء کشورهای واردکننده هستیم، این کار دولت تخلف محسوب می‌شود. مضاف بر اینکه دولت این پول را به حساب خزانه واریز نکرده است.

عدم واریز درآمدهای ناشی از صادرات نفت و بنزین به خزانه

ثروتی در تشریح دیگر تخلفات دولت در اجرای قانون بودجه ۸۷، متذکر شد: ۱۲ میلیون لیتر بنزین حدود ۸/۵ میلیارد تومان به کشورهای همسایه صادر شده است که پول آن نیز به خزانه واریز نشده و این مورد نیز تخلف از قانون است. همچنین مابه‌التفاوت نرخ گاز، ۵۵۶ میلیارد تومان بوده است که این مورد نیز به حساب خزانه واریز نشده است.

تخلف از اجرای اصل ۴۴: واگذاری تنها ۲۵درصد سهام برخی شرکت‌های دولتی

گفتنی است در بحث خصوصی‌سازی از میان ۲۰۵ شرکت دولتی، تنها ۲۵ درصد سهام شرکت‌ها واگذار شده و همچنین از ۲۳۵ شرکت دولتی مشمول صدر اصل ۴۴ قانون اساسی، تنها ۲۵ درصد واگذاری به بخش خصوصی داشته‌ایم.

وی با بیان اینکه طبق بند ۲۶ قانون بودجه سال ۸۷، یک درصد از درآمدهای مالیاتی باید در امور پژوهشی هزینه شود تاکید کرد: با وجود این قانون، از میان ۴۷۳ دستگاه ۱۶۳ دستگاه کمتر از سقف مقرر در بحث پژوهشی و تحقیقاتی هزینه کرده‌اند و ۱۷۱ دستگاه هیچ هزینه‌ای نکرده‌اند.

ثروتی تصریح کرد: تعدادی از دستگاه‌ها می‌بایست برای ردیف‌های درآمدی مجوز اخذ می‌کردند که این کار را انجام نداده و تخلف صورت گرفته است.

افزایش ۶۰درصدی گزارشات حسابرسی: وزارت اقتصاد، صنایع و علوم درصدر واخواهی‌ها

وی در تشریح تخلفات صورت گرفته در بخش گزارشات حسابرسی گفت: ۳۴۲ گزارش دریافت شده که ۵۵۹ مورد آن واخواهی (عملکرد برخلاف بودجه) داشته است. یعنی در هر گزارش به بیش از یک مورد تخلف اشاره شده است. در این میان وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صنایع، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش بیشترین واخواهی را به ترتیب داشته‌اند.

این نماینده مجلس اضافه کرد: در بحث اعتبارات از میان هزار و ۱۹۷ گزارش حسابرسی، سه هزار و ۲۰ مورد واخواهی وجود داشته است که وزارت کشور، جهاد کشاورزی، علوم و بهداشت و درمان به ترتیب در اولویت آن قرار داشتند.

به گفته ثروتی در اقلام سنواتی، ۱۶۸ گزارش حسابرسی صورت گرفته است که ۲۰۴ مورد آن واخواهی بوده است. دراین بخش آن وزارت علوم، راه، آموزش و پرورش و کشور به ترتیب بیشترین واخواهی را داشته‌اند.

وی ادامه داد: در بودجه شرکت‌ها، ۲۶۰ گزارش حسابرسی وجود داشته است که دو هزار و ۳۹۸ مورد واخواهی شده است که وزارت صنایع، نفت و اقتصاد به ترتیب در اولویت آن قرار دارند. همچنین تعداد گزارشات حسابرسی ۶۰ درصد رشد داشته است و تعداد واخواهی‌ها در مجموع به شش هزار و ۸۱۲ مورد رسیده است.

۲۵۲ دستگاه حساب پس نداده‌اند

لازم به ذکر است ۲۵۲ دستگاه یا حساب پس نداده‌اند و یا در موعد مقرر، حساب خود را ارائه نکرده‌اند که نسبت به سال ۸۶، ۲۷ درصد کاهش داشته است.

این نماینده مجلس معتقد است شفاف‌سازی در قیمت حامل‌های انرژی کمتر از واقع نشان داده شده است که کسری هزینه‌ها و درآمدها را شامل شده است.

وی ادامه داد: طبق حکم بند ۲۰ قانون بودجه سال ۸۷، ۲۶۲ دستگاه می‌بایست مبادله موافقتنامه با سازمان مدیریت می‌کردند که تنها ۳۹ مورد این کار را انجام داده‌اند.

تخلف ۱۱۰میلیارد تومانی برای سبدکالای رمضان

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه تصریح کرد: هیات وزیران در سال ۸۷ مصوبه‌ای داشت که طبق آن ۱۱۰ میلیارد تومان از سرجمع دستگاه‌های اجرایی کسر شده و برای سبد کالای ماه رمضان در همان سال هزینه شده است. این موضوع تخلف بوده و هیات تطبیق مصوبات نیز آن را تایید نکرده است.

وی با اشاره به اینکه بودجه سازمان آموزش و پرورش استان‌ها باید به شکل استانی در اختیار آنها قرار می‌گرفت، یادآورشد: از آنجایی که این بودجه به شکل متمرکز ارائه شده است، معادل پنج هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان تخلف بودجه‌ای ایجاد کرده است.

گفتنی است تحقق عملکرد بودجه شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات انتفاعی ۱۵۰ درصد و به بیانی دیگر ۵/۱ برابر شده است.

به گفته وی این امر برخلاف ماده واحده قانون بودجه ۸۷ است. چراکه این ماده واحده بیانگر آن است که شرکت‌های دولتی بیش از این مبالغ درآمد دارند که باید برای آن لایحه متمم به مجلس بیاورند. اما دولت هیچگاه لایحه متمم مجلس نیاورد.

ثروتی تاکید کرد: در حال حاضر سه کمیته اجتماعی به ریاست محمدکریم شهرزاد، کمیته عمومی به ریاست عزت‌الله یوسفیان‌ملا و کمیته اقتصادی به ریاست محمدرضا تابش موظف به خلاصه‌سازی گزارش تفریغ بودجه شده‌اند.


 


برخی از کارگران کارخانه تعطیل چینی حمید از تجمع کارگران این کارخانه در مقابل درب اداره کل کار و امور اجتماعی استان قم خبر دادند.

به گزارش ایلنا از قم، به گفته جمعی از کارگران این کارخانه تجمع اعتراضی کارگران کارخانه ۲سال تعطیل شده چینی حمید قم، در اعتراض به پرداخت نشدن نزدیک به ۲سال از حقوق و مطالباتشان فردا (یک شنبه ۲۲/۱/۸۹) از ساعت ۹صبح در مقابل اداره کل کار و امور اجتماعی استان قم انجام می‌شود.

لازم به ذکر است چندی پیش یکی از کارگران این کارخانه در گفت‌وگو با ایلنا در قم، از پرداخت نشدن حقوق و مطالباتشان در ۲سال اخیر گلایه کرده بود.

وی همچنین گفته بود که اگر مسؤولین، کارخانه را به دست خود کارگران بدهند، علاوه بر اینکه آن را دوباره به راه خواهند انداخت، آن را به مرحله سودرسانی هم می‌رسانند.


 


حکم اعدام احمد کریمی، از قربانیان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری که در دادگاه های جمعی محاکمه و به اعدام محکوم شده بود به ۱۵ سال حبس تقلیل یافت.

بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، احمد کریمی که پیشتر در دادگاه های پس از انتخابات به اتهام عضویت در انجمن پادشاهی به اعدام محکوم شده بود از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

احمد کریمی، حامد روحی نژاد، محمد علی زمانی، آرش رحمانی پور و امیررضا عارفی پنج تن از متهمانی بودند که به اتهام ارتباط با گروه های معاند نظام پیش از انتخابات بازداشت و روانه زندان شدند و بعد ها در دادگاهی پس از انتخابات در کنار معترضین به نتیجه انتخابات، محاکمه و به اعدام محکوم شدند.

شایان ذکر است، محمد علی زمانی و آرش رحمانی پور دو تن از متهمان این پرونده در تاریخ ۸ بهمن ماه سال گذشته اعدام شدند و حامد روحی نژاد از دیگر متهمان این پرونده از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به ۱۰ سال زندان محکوم شده است.


 


با انتخاب اصولگرایان حامی دولت بعنوان اعضای هیات نظارت بر چهارمین دورۀ انتخابات شوراها، این انتخابات که در پاییزسال جاری برگزار خواهد شد، کلید خورد .

به گزارش ایلنا، اسدالله بادامچیان، حسن نوروزی، ولی اسماعیلی، سیدفاضل موسوی و حسین فدایی، بعنوان اعضای هیات نظارت بر چهارمین انتخابات شوراها معرفی شدند و همزمان قانونِ آن انتخابات در مورد مدارک تحصیلیِ داوطلبان، تغییر کرد.

حسن نوروزی نمایندۀ اصولگرای مجلس، با اعلام ترکیب هیئت فوق، خاطرنشان کرد: انتخابات شوراها به احتمال قوی در آذرماه برگزار می‌شود.

وی اصلاحات صورت گرفته در قانون انتخابات شوراها در کمیسیون سیاست داخلی و شوراها را چنین اعلام کرد: "اصلاحات صورت گرفته بر روی قانون شوراها به گونه‌ای است که براساس آن مدرک تحصیلی برای عضویت در شورا در شهرهای بالای ۲۰ هزار نفر لیسانس مقرر شد که در گذشته دیپلم بود. مدرک تحصیلی برای شوراهای روستایی نیز از زیر دیپلم به دیپلم و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر نیز از دیپلم به فوق دیپلم ارتقا یافت."

این نمایندۀ اصولگرا از نوع ترکیبِ اعضای هیات نظارت بر انتخابات سخنی نگفت.
 


 


با پایان مرخصی یک هفته ای فیض الله عرب سرخی، خبر از بازگرداندن این آزاده سرفراز به اوین می رسد.

 

منابع آگاه خبری در تماس با جرس با اعلام این خبر گفتند که قاضی صلواتی گفته است با تمدید مرخصی عرب سرخی موافقت نشده و او باید برای گذراندن دوران حبس خود به اوین بازگردد!

عرب سرخی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که از فردای 22 خرداد بازداشت شد، هفته پیش با وثیقه 700 میلیون تومانی به مرخصی آمد.

وی به جرم اقدام علیه امنیت ملی ! به شش سال حبس محکوم شده است.

از همان ساعت اولیه آزادیش، اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب مشارکت، اصلاح طلبان، دانشجویان و .... به دیدارش شتافتند.

موسوی، خاتمی، هادی خامنه ای، تاج زاده، بهزاد نبوی، ابطحی و.. از جمله افرادی بودند که با حضور در منزلش از ایستادگی و مردانگی عرب سرخی و صبوری و شکیبایی همسر و دخترانش قدردانی کردند.

بنظرمی رسد، حامیان افراطی احمدی نژاد به جای آزادی باقی مانده فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و مردم معترض به انتخابات مهندسی شدهف بار دیگر در پی ناآرامی جامعه هستند.

منابع خبری جرس از تهران می گویند، تماسهای مکرر بازجویان با آزادگان حتی در زمان آزادی موقت آنان همچنان ادامه دارد.

بنظر می رسد این بار بازجویان که دریافته اند هزینه حبس اصلاح طلبان در زندان بیشتر از آزادی آنهاست، در صدند تا با ایجاد رعب و وحشت و بازخوانی آنها به دادسرا و اوین، به خیال خود مانع از اظهارنظر و مشارکت سیاسی آنها شوند.

خبرنگارما می افزاید: تلاش عقلای اصولگرا برای متقاعد کردن، افراطیون هنوز به نتیجه نرسیده است.

منابع آگاه معتقدند، عدم پذیرش احمدی نژاد از سوی برخی علما و مراجع و اظهار تاسف و شگفتی آنان از بازداشت انسانهای متدین و انقلابی، می تواند بار دیگر زنگها را برای دولتی که با انتخابات مهندسی شده بر سرکار آمده، به صدا در آورد.

اختلاف و چالش دولت با قوه مقننه و قضاییه و عدم تمکین احمدی نژاد به تصمیمات قانونی، چالش جدیدی است که فرا روی دولت قرار دارد.

گفته می شود، روزهای سختی در انتظار مردان احمدی نژاد است. پرونده اختلاس سخنگوی دولت یکی از جدی ترین آنهاست.

فشار بر آزادگانی که به مرخصی آمده اند، در راستای گروکشی هایی است که حامیان احمدی نژاد بعنوان یکی از آخرین برگهای در دست خود اعمال می کنند.


 


فخرالسادات محتشمی پور همسر مصطفی تاجزاده دلنوشته ای را برای مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی و مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی دو روزنامه نگاری که بیش از ۹ ماه است که در بازداشت به سر می برند نوشته است.چند ماهی است که هر دو این روزنامه نگاران در شرایط بسیار بد از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند.

به گزارش کلمه، متن این دلنوشته به شرح زیر است:

برای مهدیه محمدی چریک زاده استوارِنقش آفرین، برای مهسا امرآبادی نماینده نسل فیروزه ای نسل آگاه پرسشگر

شب تحویل سال نو با شما دوتن مانند تعداد زیاد دیگری از خانواده های زندانیان سیاسی هنوز دربند تماس تلفنی داشتم. آنگاه که رسانه میلی بی اعتنا از شما و مسئله زندانیان سیاسی و معترضین دربند، گذشته و با برنامه های کلیشه ای به استقبال تحویل سال نو می رفت و خانواده ما نیز در جمع دوستانی یکرنگ، قرآن بدست و کلام خدا بر لب دعاگوی ملت ایران بود و دعاگوی قهرمانان این ملت غیور و هوشیار یعنی آزادگان دربند و خانواده های رنج کشیده شان.

و من که سیلاب اشک بر گونه هایم جاری بود وقتی شماها پرسیدید چرا صدایت گرفته است سرماخوردگی را بهانه کردم بی جهت و بغضم که ترکید تازه فهمیدم توجیه کننده ناشی و دست و پا چلفتی هستم و خود را ملامت کردم از این تلاش برای پنهان کردن عمق احساسم در هنگامه تحویل سال نو از شما یاران همراهِ نه ماه انتظار و درد و حسرت و اندوه و آه. و تبریک حلول سال نو را گفتم و آرزوی سالی بهتر و روزها و روزگاری بهتر برای شما و همه مان و ایران کردم و اطمینانتان دادم که آنی از یاد شما و دیگر عزیزان همراه غافل نیستم و خدایمان شاهد است که نبودم. بچه ها صدایم زدند که گاه تحویل سال است و باید دور هم باشیم به شکرانه حضور پدر و من با شماها خداحافظی کردم .

با تو مهدیه عزیز که خندیدی و گفتی : عزیزم حالا که همسرت پیش توست قدر بدان و فرصت ها را غنیمت بشمار و گفتی که در مسیر زندان اوین آنگاه که هفت سینتان را می بردید تا در کنار دیگر خانواده های زندانیان سیاسی غصه هایتان را تقسیم کنید مورد هجوم کسانی که از جمع و جماعت همدل و همراه وحشت دارند، قرار گرفتید و قرآن ها را بر سینه فشردید و بازگشتید تا دعای حول حالنا الی احسن الحال را در خانه خالی از پدر بخوانید و به امید استجابت آن بنشینید.

و با تو مهسا جان که هیچگاه لرزش صدایت را هنگام بیان رنج هایت نشنیدم اما آن را با تمام وجود حس کردم. با تو که گفتی به دیار سبز خود رفته ای تا مسعودت نگران تنهاییت در ایام عید در خانه خالیتان نباشد. گفتی رفته ای کنار خانواده تا غم این دوران سخت را با آنان تقسیم کنی و به من اطمینان دادی که هم دردیم را و اندوهم را از تبعیض های مربوط به آزادی بعضی زندانیان سیاسی و گرفتارهای برخی دیگر بی هیچ قاعده و قانونی، باور داری.

من روحیه مقاوم و مقام رضایت و صبوری هردوی شما را در دل تحسین کردم و دیگر عزیزانی را که روحیه چندان خوبی نداشتند با دعا برای صبر و استقامتشان و رفع عاجل مشکلات تسلی دادم و به میان جمع دوستان و خانواده بازگشتم تا با خشوع از مقلب قلوب و ابصار و مدبّر لیل و نهار بهترین احوال را در سال جدید تمنا کنم و با دلی پردرد در کنار سفره هفت سین سبزمان با لبخندی تصنعی عکس های یادگاری بگیرم اما در عوض وقتی از هفته دوم فروردین ماه، من و گرامی همسرم در کنار خانواده های آزادگان دربند چون نوری زاد، بهاور، سلیمانی، باقی، مفیدی، عرب مازار، بهزادیان نژاد، محمودیان، نورانی نژاد، توکلی، پناهی، کرمی، نظرآهاری، هدایت و شما عزیزان و در کنار عکس قهرمانان دربندمان ایستادیم و برخوردار از گرمای حضوریاران، شکوفه لبخند بر لبانمان شکفت.

مهساجان تو چه با غرور عکس مسعودت را به سینه چسباندی و با افتخار از او یاد کردی . از میهمان عزیز زندان رجایی شهر که در کنار مجرمان قتل های ناموسی دارد بی استاد دوره تجربی روزنامه نگاری را می گذراند و دارد زیرپوست شهر را با تمام وجود لمس می کند و دارد واقعیت های تلخ و گزنده اجتماعی را بهترمی شناسد و وقتی پیش تو برگردد، می تواند کرسی جرم شناسی دانشگاه ها را با طرح تجربیات عینی خود و نیز تجربیات تو روزنامه نگار مستقلی که رنج زندان و خانواده زندانی سیاسی بودن را توأمان چشیده ای، رونق بخشد.

ممنون مهساجان که ما را در آشیانه کوچک خوشبختی ات پذیرفتی و اجازه دادی اندک زمانی میهمان خانه ای باشیم که تصاویر مردش بر در و دیوارآن همراه با نواری سبز رنگ، خود را می نمایاند و زنش با غرور و افتخار از آزادی خواهی و دموکراسی طلبی می سراید و ممنون از هدیه ای که از طرف همسرت به همسرجان ما دادی. آن تسبیح ساخته شده از هسته خرما توسط هم بندان مسعود که لابد از طریق ساختن آن امرار معاش می کنند.

تسبیحی که ساختنش هم زمان کشدار و کشنده زندان را می گذراند و هم لقمه نانی می شود برای خانواده زندانی که معلوم نیست آن بیرون کسی به فکرشان هست یا نه ؟ من با خود عهد کردم که با آن تسبیح برای آزادی مسعود و احمد و همه زندانیان سیاسی رجایی شهر صلوات بفرستم و چرا که نه برای رفع گرفتاری سایر زندانیان به برکت وجود عزیزان سبزاندیش سرو قد و استوار قامت میهمانشان.

و چه عکس های زیبایی گرفتیم بر سر سفره هفت سین خانواده های زندانیان سیاسی دیگر و چه بهجت و سروری در چشم های آنان دیدیم از این کوچکترین گامی که می توانستیم برداریم و با زبان جان فریاد کردیم: ما همه با هم هستیم فارغ از اختلاف سلیقه هایمان. ما برای حقوق یکدیگر احترام قائلیم فارغ از طرز تفکر و اعتقاداتمان. ما همه با هم هستیم و این است رمز موفقیت ما و عامل پیش برندگی نهضت سبزمان.

ممنون از تو مهدیه جان که با وجود گرفتاری هایت ما را به حضور پذیرفتی و گرم و صمیمی از ما و جوانان سبز میهمانت پذیرایی کردی. شیرین کام باشی چریک زاده استوار، مهربان همسر، بهترین مادر، قدر دانستنی فرزند، مایه مباهات نسل امروز زن ایرانی. وقتی شنیدم پرهام و پارسا و پوریا را سوار ماشین خودت کرده و راهی صفحات جنوبی کشور شده ای کمی دلم لرزید از این بابت که نکند خدای نکرده مشکلی پیش بیاید در مسیر برای تو و فرزندانت، عزیزان دل احمدآقای دربند ولی بعد خود را شماتت کردم و با یادآوری توان و بردباریت در رفت و آمدهایت به رجایی شهر و ملاقات های یک هفته زنانه یک هفته مردانه و اداره این خانواده چهارنفره طی این مدت طولانی که بر مدت طولانی دیگری پیش از این علاوه شده و رفت و آمدهایت به دادگاه و دادسرا و دادستانی و دگر مراجع قضایی و قانونی و فریادهای تظلم خواهانه ات، و آنگاه برایتان سفری خوش آرزو کردم و وقتی فهمیدم همسرت در این سفر روحا با شما قدم به قدم همراه بوده بسیار شاد شدم و در دل گریستم از این همه جور و جفایی که به شما و خانواده تان می شود چریک زاده صبور و مهربان.

دیروز وقتی همه مان زیر عکس احمدآقای زیدآبادی ایستادیم و با نشان دادن علامت پیروزی عکس یادگاری گرفتیم، من گل لبخند را بر لبان سه شاخه گل بوستان زندگیتان نظاره گر بودم و وقتی صدای محکم احمدآقای زید آبادی را از پشت تلفن شنیدم، یادآور شدم که ما همه با هستیم و به او اطمینان دادم که همچنان مایه افتخار است و مردم قدرشناس فرزندان واقعی و افتخارآفرین وطن هستند. فرزندانی که منافع کشور و مردم را هرگز قربانی منافع شخصی و حتی خانوادگی خود نمی کنند.

زندانیان سیاسی باید از رجایی شهر خارج شوند. این نکته ای است که همسرجان تأکید زیادی برآن دارد و در جستجوی راه هایی برای آن است. کاش هر چه زودتر خوشبختی را که با حضور احمدها و مسعودها در رجایی شهر نصیب آن شده بگیرند و در وهله اول آنان را به اوین منتقل کنند و به زودی با رهایی آنان و دیگر زندانیان سیاسی از جمله زندانیان سیاسی و معترضین گمنام، راه گفتگو و تعامل را بگشایند که به تأیید عقلا این اولین گام است که فقط تندروان جناح اقتدارگرا آن را نمی پسندند.

به امید این که همه پدرها و مادرها و فرزندانِ آزاده دربند به خانه هایشان برگردند و بیش از این خانواده های بهترین فرزندان انقلاب نسبت به ارزش های انقلاب و اسلام مسئله دار نشوند.

اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین


 


امروز: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه ای ضمن تأکید بر بی گناهی بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات سال قبل و طلب آزادی ایشان، خواستار آن شد که حقوق قانونی و انسانی آنان در مدت بازجویی ها و نگهداری در زندان رعایت شود.

متن این بیانیه در پی می آید:

ملت شریف ایران

طی ماه های اخیر برخی از چهره های سیاسی مشهور پس از تحمل ماه های حبس غیر قانونی در سلول های انفرادی و صدور احکام خلاف شرع و قانون علیه ایشان، با قرارهای سنگین مالی به طور موقت آزاد شده اند. این در حالی است که تعداد زیادی از معترضان به نتایج انتخابات و منتقدان به جریان حاکم همچنان در شرایط نامعلوم در بازداشت به سرمی برند و جریان دستگیری های غیرقانونی در سطح روزنامه نگاران، دانشجویان و فعالان نهادهای مدنی همچنان ادامه دارد. در این میان و در کنار همه موارد نقض قانون و رویه های جاری، باید از محکومیت و تنبیه و مجازات مضاعفی یاد کرد که بر زندانیان سیاسی در زندان روا داشته می شود. و آن عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی و قرار دادن ایشان در شرایط ناگوار و نگهداری ایشان در بند محکومان به جرائم خطرناک نظیر قاتلان و قاچاقچیان مواد مخدر و ... است. متأسفانه برخلاف نص صریح اصل 168 قانون اساسی مبنی بر رسیدگی به جرائم سیاسی در دادگاه های صالحه و با حضور هیئت منصفه، اراده حاکم از تصویب قانون جرم سیاسی خود داری می کند. اراده مذکور نه تنها تلاش های مجلس ششم در تصویب قانون جرم سیاسی با بن بست روبرو ساخت بلکه موجب شده است تا قوه قضائیه که از حدود سه دهه قبل قانوناً ملزم به تهیه لایحه جرم سیاسی شده است از انجام این وظیفه قانونی شانه خالی کند. علت این ایستادگی و مخالفت روشن است. وجود قانون جرم سیاسی اولاً انکار وجود متهمان سیاسی را منتفی می سازد و ثانیاً با مشخص ساختن حقوق متهمان سیاسی برخوردهای خودسرانه با آنان را در مراحل بازجویی، محاکمه و نیز محکومیت به شدت محدود می کند. با توجه به واقعیت فوق بدیهی است که جریان حاکم به وجود زندانی سیاسی در کشور اعتراف نمی کند. چنین انتظاری تقریباً در هیچ یک از کشورهایی که از نظر آزادی و مردمسالاری در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند، برآورده نمی شود، اما فقدان قانون جرم سیاسی به هیچ وجه مجوزی برای نادیده گرفتن حقوق زندانیان سیاسی نیست. رژیم شاه نیز وجود زندانی سیاسی درکشور را انکار و از آنان به عنوان زندانیان امنیتی یاد می کرد اما با این همه زندانیان سیاسی دستکم در شرایطی متفاوت با زندانیان عادی نگهداری می شدند. در جمهوری اسلامی نیز به رغم مقاومت هایی که تا کنون در برابر تصویب جرم سیاسی وجود داشته است، بنا بر رویه قوه قضائیه زندانیان بر حسب جنس و سن و نوع جرم دسته بندی می شوند. این طبقه بندی به ویژه پس از تلاش های مجلس ششم برای بهبود وضع زندان ها و زندانیان که به صدور بخشنامه ای از سوی رئیس قوه قضائیه وقت انجامید با جدیت رعایت می شود. در نتیجه علاوه بر محکومان دادگاه ویژه روحانیت که از پیش در بند مجزا نگهداری می شده اند، محکومان جرائم مالی از جمله کلاه برداری و اختلاس نیز در بندی جداکانه نگهداری می شوند. با کمال تأسف باید بگوییم این قاعده معقول و منطقی که برای فهم و درک و ضرورت عمل بدان چندان نیازی هم به قانون وجود ندارد، در مورد زندانیان سیاسی اعمال نمی شود. در حال حاضر تعداد زیادی از محکومان سیاسی تحت عنوان محکومان جرائم ضد امنیتی از جوانانی که در اعتراضات خیابانی دستگیر شده اند تا روزنامه نگاران و فعالان سیاسی در بندهای عمومی کنار قاچاقچیان مواد مخدر و قاتلان و ... نگهداری می شوند. تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی به زندان رجائی اعزام در بند محکومان مذکورو در شرایط خطرناک و تهدید آمیزی به سر می برند. براساس اطلاعات موجود، بسیاری از دستگیرشدگان جوان و یا ناشناس حوادث اخیر در زندان های تهران و شهرستان ها در شرایط مشابهی نگهداری می شوند. برای این گونه رفتار با زندانیان سیاسی هیچ احتمالی جز اعمال تنیبه و مجازات مضاعف به انگیزه انتقام گیری و یا وادار ساختن محکومان به اظهار ندامت و توبه نمی توان تصور کرد. جامعه ما طی سال های اخیر از اعمال تنبیه ها و مجازات های مضاعف غیر قانونی و غیر رسمی تجربه تلخی داشته است. فاجعه کهریزک که تلخی آن هرگز از خاطره و ذهن ملت ایران زدوده نخواهد شد یکی از این تجربه هاست. آن فاجعه تنها به این علت رخ داد که طبق گزارش تحقیق و تفحص مجلس، مقام قضائی دستور داده بود دستگیرشدگان راهپیمایی های اعتراضی به نتایج انتخابات را برای تنبیه و گوشمالی به کهریزک بفرستند! آن فاجعه چنان عظیم بود که هیچ کس حتی کسانی که در آن دستی داشتند حاضر به دفاع از آن نشدند هرچند که به رغم وعده ها و تأکیدها جامعه خبری از مجازات آمران و عاملان آن جنایت نشنید. آیا مجدداً قرار است آن تجربه تلخ به صورتی دیگر تکرار شود؟ آیا در نظر مقامات قضایی فعالان سیاسی، نویسندگان، روزنامه نگاران و دانشجویان دستگیرشده حقوق و جایگاهی کمتر از مرتکبان کلاه برداری و اختلاس و جرایم مالی دارند؟
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن تأکید بر بیگناهی کسانی که به جرم اعتراض و انتقاد به عملکرد جریان حاکم در انتخابات دستگیر شده اند و محکوم کردن بازداشت و محاکمه غیر قانونی ایشان، خواهان رعایت حقوق انسانی، عرفی و قانونی زندانیان سیاسی در مدت حبس و بازداشت است و از کلیه احزاب، رسانه ها، نهادهای مدنی می خواهد با اعتراض به شرایط ناگوار نگهداری زندانیان مذکور به وظیفه انسانی، دینی و قانونی خود عمل کنند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
89/1/21


 


معاون حقوقی احمدی نژاد خبر داد که شکایتی از سوی این معاونت علیه الیاس نادران تنظیم شده است.

به گزارش ایسنا فاطمه بداغی اظهار داشت: این شکواییه به دادسرای کارکنان دولت ارسال شده است.

این شکایت پیرو افشاگری الیاس نادران درباره نقش محمدرضا رحیمی در حلقه فشاد خیابان فاطمی صورت گرفته است.

الیاس نادران در راهروهای مجلس گفته بود:رحیمی رئیس حلقه خیابان فاطمی است که در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیم‌گیری می‌کرد و تقریبا تمام اعضای این حلقه به جز وی دستگیر شدند و اینکه کسی را به دلیل مسوولیت اجرایی مستثنا کنند نه عادلانه است و نه اقدام درستی است.

نادران با بیان اینکه جابر ابدالی، الیاس محمودی و مسعودی اعضای کمیته فاطمی هستند، تصریح کرد: در مورد اینکه گفته می‌شود رحیمی در توزیع پول‌ها نقش نداشته و چک‌ها را جابر ابدالی امضا می‌کرده است هم باید گفت حساب و چک‌ها از جابر ابدالی است اما خط موجود در چک‌ها مربوط به فرد دیگری است و مشخص کردن اینکه خط متعلق به چه کسی است کار سختی نیست و مهم‌تر از توزیع پول منشاء فاسدی است که پول‌ها از آن تامین شده و رحیمی باید نسبت به آن به مردم و دستگاه قضایی پاسخ دهد.

وی کرد:دستگاه قضایی باید به وظایف خود عمل کند و راس حلقه فاطمی را دستگیر کرده و مبارزه با مفاسد اقتصادی جنبه جدی و واقعی بگیرد والا ضعیف‌کشی می‌شود.


 


علی مزروعی: مردمی که در روز 25 خرداد ماه با نمادهای سبز و شعار های " رای من کجاست؟" و "رای مرا پس بده " از میدان امام حسین تا میدان آزادی را پرکردند و راه پیمودند و صدای اعتراضشان شنیده نشد ، جنبشی مدنی و سبزی را بنیان نهادند که به رغم اعمال سیاست سرکوب و ارعاب از سوی حاکمیت در همه روزهای پس از آن فعال بود و فراز و نشیب هایی را پیمود و البته به زعم حاکمیت بدلیل سیاست های اعمال شده هم اکنون بساط این جنبش جمع و از نفس افتاده است !
متاسفانه از همان روز اولی که این جنبش اعتراضی براه افتاد حاکمیت و به ویژه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی بجای آنکه به درک و شناخت درست و واقعی از این جنبش و افراد درگیر و شرکت کننده در آن برآیند برپایه سناریوسازی های ذهنی قبلی و توهم توطئه به برچسب زنی از نوع " انقلاب مخملی " و " براندازی نرم " و ... نسبت به این حرکت پرداختند و بر همین پایه هم دست به بازداشت گسترده فعالان سیاسی و مطبوعاتی و اجتماعی زدند و سیاست سرکوب و ارعاب را در مقابله با جنبش در پیش گرفتند و مسیری را پیمودند که جز آبرو ریزی و مشروعیت زدایی از نظام حاصلی نداشته است و اینکه حاکمیت فکر و تبلیغ می کند که پیروز شده است نیز ناشی از همان عدم شناخت و درک واقعی این جنبش می شود و البته در کوتاه مدت ممکن است این چنین باشد!
برای درک و شناخت واقعی « ماهیت جنبش سبز » تاکنون تحلیل ها و دیدگاههای بسیاری ارائه شده است که می تواند حاکمیت را در این باره یاری رساند اما ممکن است که همه اینها از نظر حاکمیت مسئله دار و بی اعتبار باشد ولی راهی وجود دارد که به بهترین نوع و پایه برای شناخت درست این جنبش توسط حاکمیت است و انجام آنهم فقط توسط حاکمیت میسر است و امیدوارم که این راه مورد استفاده قرار گیرد تا « ماهیت جنبش سبز » به واقعی ترین وجه برای حاکمیت شناخته شده و کمکی برای حل و فصل منازعه سیاسی جاری درکشور باشد . برپایه اخبار منتشره نزدیک به 20 هزار نفر پس از انتخابات 22 خرداد و در رابطه با جنبش اعتراضی سبز بازداشت و زندانی شدند .
تعدادی از اینان افراد شناخته شده سیاسی و روزنامه نگار و فعالان اجتماعی بودند که با شناسایی و تصمیم قبلی بازداشت و زندانی شدند اما بیش از 90 درصد اینان افرادی بودند که از کف خیابانها و تصادفی در مناسبت ها و مواقع مختلف دستگیر و زندانی شدند و هیچگونه پیوند تشکیلاتی و غیره بین اینان وجود نداشته جز همراهی با جنبش سبز ، حال اگر یک کار آماری روی کل این افراد صورت گیرد از نظر ترکیب سنی و جنسی ، وضعیت تحصیلی ، شغلی و ... و دلیل همراهی شان با جنبش سبز ، آنگاه براحتی می توان به « ماهیت جنبش سبز » پی برد و اینکه اینان که به خیابان آمدند که بودند ؟ و چه می خواستند ؟ نمی دانم درگیر بودن نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی با حوادث پس از انتخابات و غلبه نگرش های خاص در این نهادها چقدر فرصت برای آنها در این باره نهاده است اما نگاه علمی و کارشناسی نسبت به پدیده های اجتماعی انجام چنین کاری را الزامی می کند و هرچند بنظر نویسنده اصل بازداشت ها و دستگیری ها و وقایع داخل زندانها و دادگاهها انطباق چندانی با قوانین جاری در کشور ندارد اما لااقل در قبال هزینه سنگینی که از اعتبار و آبروی نظام در این باره پرداخته شد با انجام اینکار آماری فائده بزرگی نصیب حاکمیت می شد و آن اینکه شناخت درست و واقعی از جنبش و افراد شرکت کننده در آن بدست اورد و با توجه با این شناخت در تعامل با جنبش برنامه ریزی و سیاستگزاری کند .
لازم به یادآوری است که مواضع نویسنده درباره حوادث و وقایع پس از انتخابات روشن و در قالب نوشته هایم ارائه شده است و همواره بر این موضوع پای فشرده ام که بنده و دوستانم خواهان بقای نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم اما تحقق این خواسته لوازم و مقتضیاتی دارد که حاکمیت باید بدانها توجه و التزام داشته باشد و در شرایط کنونی یکی از این لوازم و مقتضیات شناخت درست و واقعی جنبش سبز و مطالبات آن است . انجام یک پژوهش آماری بر روی زندانیان جنبش سبز ، که اطلاعاتش بطور انحصاری در اختیار حاکمیت است ، بهترین آئینه برای بازنمایی واقعیت این جنبش است و عقل حکومتداری حکم می کند که بجای تشکیل دادگاههای نمایشی و صدور احکام از پیش تعیین شده و وثیقه های سنگین و اذیت و آزار خانواده زندانیان از فرصت زندانی شدن این افراد برای شناخت این جنبش و مطالبات آن و آنچه زیر پوست جامعه ما می گذرد ، استفاده شود .
اینکه تصور شود با ضرب و زور و زندان و ... می توان معترضان را ساکت و نارضایتی های ناشی از ناکارآمدی مفرط دولت را لاپوشانی کرد تصور باطلی آنهم در این دوره و زمانه است . راه بقای نظام در شناخت درست علل اعتراض و نارضایتی حادث و پاسخگوی مناسب و اقناعی به آنهاست و پیمودن هر راهی جز این به بیراهه رفتن و از جیب دین و نظام هزینه کردن است که سرانجام آن نیز معلوم نیست . امیدوارم که انجام این پیشنهاد تحقیقی موثر افتد و نهادهای درگیر یکبارهم شده از در وارد خانه شوند که این توصیه خداوندی است که ادخلواالبیوت من بابها !
 


 


بنا به گزارش منابع خبری جنبش راه سبز در شهرستان بابلسر، آقای تاری رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در آن شهرستانِ شمالی کشور، طی روزهای اخیر توسط اداره اطلاعاتِ استان مازندران احضار و بلافاصله به بازداشتگاهِ اطلاعات در ساری منتقل گردیده است.

به گزارش جرس بازداشت تاری بعد از آن صورت گرفت که نزدیک به دوماه از بازداشت یاسر یوسف زاده مسئول ستاد جوانان میرحسین موسوی جهت اخذ اعتراف بر علیه ایشان می گذشت و یاسر یوسف زاده که از ۲۲ بهمن ماهِ گذشته تا روز ۱۴ فروردین ماهِ جاری را در سلول انفرادی زندان بابل(متی کلا) و ساری گذرانده بود، شدیدا تحت فشار بوده تا علیه آقای تاری دست به اعترافاتی خاص بزند.

گزارش مذکور خاطرنشان کرد: ماموران وزارت اطلاعات در نهایت نتوانستد از جوانِ مذکور (یوسف زاده) اعتراف بگیرند و او را تنها به اتهام “نشر اکاذیب” و با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتا تا تشکیل دادگاه آزاد کردند.

لازم به ذکر است تاری، معاون سابق آموزش پرورش شهرستان بابلسر و یکی از انقلابیون و موجهینِ آن شهر می باشد.

یوسف زاده نیز، از فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و امیرکبیر در رشته مکانیک و رتبه بیست کنکور سراسری می باشد که نزدیک به دوماه، در بدترین شرایط روحی و در اولین سالگرد ازدواجش، نوروز را در سلول انفرادی گذراند.

از وضعیت، اتهامات وارده و دلیل بازداشت دقیق آقای تاری خبری منتشر نشده است.

هم اکنون تعداد زیادی از مردم معترضِ آن استان، به همراه فعالان سیاسی، مدنی و دانشجویانِ حامیِ جنبش، در بازداشت و زندان و تحت نظر می باشند.


 


حجت الاسلام سید هادی خامنه ای با خانواده شهید سید علی موسوی، خواهرزادۀ میرحسین موسوی که روز عاشورا به شهادت رسید، دیدار کرد.

به گزارش کلمه، وی با حضور در منزل این خانواده به ارتباط قدیمی خود با این خانواده اشاره و تقدیم دو شهید ازاین خانواده را نشانه دیگری از عظمت روحی و معنوی خانواده موسوی عنوان کرد.خواهر زاده دیگر موسوی و برادر علی موسوی در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده بود.

پدر سید علی موسوی در این دیدار از پیگیری پرونده پسرش در قویه قضائیه خبر داد.

در روزهای ابتدایی شهادت سید علی موسوی، هادی خامنه ای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره) و تنی چند از اعضای این تشکل برای گفتن تسلیت به دیدار این خانواده و مهندس موسوی رفته بودند.

شهید سیدعلی موسوی، در ظهر عاشورای سال گذشته تهران و در جریان سوگواری عزاداران حسینی، توسط گلوله های افراد لباس شخصی به شهادت رسید. مراسم تشییع و تدفین وی در شرایط بسیار امنیتی و پلیسی برگزار شد.


 


خانواده عمادالدین باقی روز 5 شنبه با او ملاقات کابینی داشتند. فاطمه کمالی همسر باقی گفت:« به دلیل اینکه در 102 روز گذشته هیچ قاعده منظمی در باره ملاقات و حتی تماس تلفنی باقی وجود نداشت ما برای پیگیری به زندان مراجعه کردیم و از آنجایی که روزهای 5 شنبه روز ملاقات کابینی است خواستار ملاقات شدیم که این دیدار صورت گرفت و توانستیم باقی را از از پشت شیشه ببینیم و با گوشی تلفن با او صحبت کنیم.»

کمالی با اطلاعاتی که در اختیار جرس گذاشت روحیه باقی را بسیار عالی توصیف کرد اما نسبت به اینکه وی همچنان در بند 240 در یک سلول بسته و بدون هرگونه امکاناتی نگهداری می شود ابراز تعجب کرد. به خصوص اینکه بازجویی باقی بیش از دو ماه است که تمام شده و قرار بود آزاد شود و او اکنون با قرار وثیقه و بدون هرگونه بازجویی در بازداشت موقت است.» او گفت:« باقی تاکید داشته است که نگهداری در چنین شرایطی خلاف مصرح آیین نامه سازمان زندان ها و آیین نامه بازداشتگاههای امنیتی است و این وضعیت که فرد یا افرادی را در یک محیط کوچک در بسته مدت ها نگه دارند و امکاناتی مانند روزنامه ، کتاب، تلوزیون و حقوقی که در قانون پیش بینی شده را از او بگیرند نوعی شکنجه آشکار است. »

همسر باقی افزود:« باقی گفت با زندانی شدن ما و وضعیتی که به وجود می آورند تنها حقانیت آنچه که قبلا در دفاع از حقوق بشر و حقوق زندانیان نوشته و انجام می دادم اثبات می شود و معلوم است تا اجرای حقوق شهروندان فاصله بسیاری داریم.»

فاطمه کمالی گفت:« باقی دو ماه اخیر را بدون ابلاغ قرار در بازداشت به سر می برد و در حالی که حدود دوهفته به پایان چهار ماه بازداشت مانده است هنوز برای تمدید قرار بازداشت دو ماهه دوم هیچ گونه قراری به باقی ابلاغ نشده است و طبیعتا حق اعتراض برای قرار بازداشت هم از او سلب شده است که این هم غیر قانونی و نقض آشکار حقوق متهم است .»

کمالی همچنین بار دیگر یاد آور شد همسرش شکایتی را درباره وضعیت خود نوشته که تاکنون هیچ گونه رسیدگی نسبت آن صورت نگرفته است. این در حالی است که باقی تاکید کرد« بر اساس ماده 597 قانون مجازات اسلامی عدم رسیدگی به شکایت و تظلمات زندانی جرم است ومتخلف مجرم است و با ید مجازات شود.» همسر باقی محتوای شکایت را از نظر باقی بسیار مهم دانست و اظهار کرد:« او از محتوا چیزی نگفت و پیگیری آن را از سوی وکلا خواستار شد. این در حالی است که به دلیل انتقال دادسرا به داخل زندان اوین ، وکلا برای پیگیری پرونده با مشکل مواجه هستند.» کمالی افزود:« امیدواریم همانطور که فرایند رسیدگی بر توقف آزادی باقی در ابهام قرار دارد، عدم رسیدگی به شکایت او نیز به همان سرنوشت و ابهام دچار نشود.»

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته