-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

Latest news from Jaras for 04/19/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حلقه محاصره هاشمی تنگ تر می شود

نیلوفر زارع -

 

 

صدور حکم جلب مهدی هاشمی در شرایطی از سوی "عباس جعفری دولت آبادی" دادستان تهران علنی شده است که پرونده تقریبا مشابهی هم برای "فائزه هاشمی" دختر آیت الله هاشمی در دستگاه قضایی باز شده است. دستگاه قضایی به پیروی از گروه های فشار آشکار و پنهان هوادار حکومت مدعی شده که  فائزه و مهدی هاشمی در جریان تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری در صدد تضعیف نظام جمهوری اسلامی برآمده اند. پایه اتهام های مهدی هاشمی بر اعتراف دو تن از متهمان پس از انتخابات یعنی "مسعود باستانی" و "حمزه کرمی" بنا شده که گفته اند وی از طریق سایت انتخاباتی جمهوریت و به کارگیری امکانات دانشگاه آزاد قصد فعالیت تخریبی علیه دولت را داشته است. اتهام های فائزه هاشمی هم شامل مواردی چون شرکت در تجمعات هواداران جنبش سبز و انجام مصاحبه های انتقادی علیه حکومت می شود. با این حال تقریبا تمام تحلیل گران متفق القول هستند که پیگرد قضایی این افراد بیشتر از هر چیز برآمده از استراتژی عقب راندن آیت الله هاشمی رفسنجانی و تضعیف بیش از پیش جایگاه او در نظام جمهوری اسلامی است. 

 

برخورد بی پروا

 

شاید برای بسیاری از هواداران فعلی حکومت هیچ تحولی به اندازه حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی از ساختار تصمیم گیری جمهوری اسلامی خوشایند نباشد. نقشی که هاشمی تاکنون در مقام رییس مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایفا کرده و نقش احتمالی او در آینده سیاسی کشور، هواداران فعلی حکومت را به شدت نگران ساخته است.آنها هاشمی را دشمن شماره یک خود در قبضه تمام عیار قدرت می دانند و نگران روز مبادایی هستند که  طرح های هاشمی برای شورایی کردن رهبری در جمهوری اسلامی یا تعیین تکلیف در شرایط پدید آمدن بحران رهبری جامه عمل به خود بگیرد.

 

نگرانی از جایگاه و نقش هاشمی نزد محافظه کاران به ویژه در جریان تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری زمانی شدت یافت که  او تفاوت تفکر خود با حامیان فعلی حکومت را علنی تراز گذشته کرد و به تحلیل گران ثابت کرد که تفاوت برداشت او از ساختار قدرت در جمهوری اسلامی با برداشت احمدی نژاد و حامیانش جدی تر از آن بوده که معمولا تصور می شد. انتفادهای هاشمی به برخورد های حکومت با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و طرح های وی برای عبور از بحران سیاسی نمونه هایی روشن از تفاوت معنی دار رویه او با سایر مقام های حکومتی بوده است.

 

سخنان انتقادی هاشمی حس تلافی جویی را اما تا حدی میان حامیان حکومت برانگیخته که آنها اکنون دو تن از فرزندان وی را در تیررس حمله خود قرار داده اند. فائزه و مهدی هاشمی به عنوان دو کنشگر سیاسی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته از میرحسین موسوی حمایت کرده بودند در معرض خطر بازداشت توسط دستگاه قضایی قرار گرفته اند و گرچه مهدی هاشمی از شهریور ماه گذشته از ایران خارج شده ، اما فائزه هاشمی همچنان ساکن تهران است و با تحولات چند هفته اخیر بعید نیست که او نیز طی روزها و هفته های آینده با حکم جلب دستگاه قضایی روبرو شود.

 

شواهدی دیگر مانند بازداشت یک روزه "حسن لاهوتی" فرزند فائزه هاشمی در روز دوم فروردین ماه هنگام بازگشت از لندن و طرح اتهام ارتکاب جرایم امنیتی علیه وی به علاوه اجرای حکم یک سال زندان " حسین مرعشی" عضو بلندپایه حزب کارگزاران سازندگی و از وابستگان هاشمی رفسنجانی نشان می دهد که محافظه کاران حاکم برای عملی کردن تهدیدهای خود کاملا آماده اند.

 

پیشروی حامیان فعلی حکومت در طرح دعوای خود علیه فرزندان هاشمی تا جایی است که حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی پس از انتشار خبر صدور حکم جلب مهدی هاشمی در اظهارنظری گفته است اگر او به کشور برنگردد حکومت باید از طریق اینترپل(پلیس بین الملل) وارد عمل شود.هر چند لااقل در برهه کنونی پیگرد بین المللی مهدی هاشمی از سوی جمهوری اسلامی چندان نزدیک به واقع به نظر نمی رسد اما حتی طرح چنین سخنانی نشان دهنده عمق حس انتقام جویی علیه هاشمی است.

 

هاشمی خود در آذرماه گذشته در پاسخ به سوالی پیرامون نقش فرزندش مهدی در جریان انتخابات ریاست جمهوری به دفاع از عملکرد او پرداخته و گفته بود "مهدی ما خیالش از پرونده هایش راحت است " و " هيچ دادگاهي تا امروز به وي احضاريه نداده و مهدي نيز هر وقت كه لازم باشد مي‌آيد. " او اینک اما می داند که بازگشت فرزندش به کشور چه تبعاتی به همراه خواهد داشت و چه حد در نمایش پیروزی نهادهای امنیتی و دولت موثر واقع خواهد شد، بنابراین بعید است که او به عنوان سیاستمداری مشهور به مصلحت اندیشی،مصلحت را در بازگشت فرزندش به تهران در شرایط فعلی ببیند و با این کار اسباب خوشحالی احمدی نژاد و همفکرانش را ایجاد کند.

 

 یک بام و دوهوای قوه قضاییه

 

در بیست و هفتم اسفندماه سال گذشته بود که فائزه هاشمی موضوع شکایت خود و خواهر و برادرانش از محمود احمدی نژاد را در مصاحبه ای طرح کرد و گفت که "این شکایت اعلام وصول شده اما تاکنون نتیجه ای نداشته است." او با اظهار این سخن در واقع دوگانگی رفتار قوه قضاییه را به رخ هواداران حکومت کشید و نشان داد که ادعای آنان درباره لزوم برخورد بی طرفانه دستگاه قضایی با مقام های عالی رتبه و فرزندانشان تا چه حد بی پایه و اساس است.فرزندان هاشمی با طرح شکایت خود از احمدی نژاد به دستگاه قضایی این پیام را داده اند که اگر قرار است به اتهام های حامیان حکومت علیه آنان رسیدگی شود باید به شکایت آنان علیه احمدی نژاد نیز به دلیل اظهاراتش در مناظره های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری رسیدگی شود.

 

برای اکثر تحلیل گران سیاسی ایران اما محرز است که دستگاه قضایی در پیگیری پرونده فرزندان هاشمی تابع اراده ای کاملا سیاسی و فارغ از جنبه های حقوقی است. مهدی و فائزه هاشمی نیز احتمالا امیدی برای رسیدگی به شکایتشان علیه احمدی نژاد ندارند اما به هر حال شکایت آنان برای ثبت در تاریخ و شناساندن آرایش صحنه سیاست در این برهه از تاریخ جمهوری اسلامی اقدامی قابل توجه است. نامه تظلم خواهی آنان و سه فرزند دیگر هاشمی رفسنجانی یعنی محسن،یاسر و فاطمه نیز که در تاریخ 28 شهریور سال گذشته انتشار یافت در همین راستا قابل تحلیل است.

 

آنان در آن نامه از رئیس قوه قضائیه این کشور خواسته بودند که مرجعی صلاحیت دار را مأمور رسیدگی به شایعات و اتهامات علیه آنها کند.فرزندان هاشمی همچنین انتشار شایعات علیه خود را، نوعی "اهرم فشار" علیه آقای هاشمی رفسنجانی و ابزاری برای "حذف" او عنوان کرده و گفته بودند که دشمنان انقلاب اسلامی پس از ناامید شدن از تخریب چهره آقای هاشمی رفسنجانی، به طرح اتهام و شایعه علیه فرزندان او روی آورده اند." با این حال نامه تظلم خواهی آنان به دستگاه قضایی نیز همان طور که انتظار می رفت با بی اعتنایی مسوولان این قوه مواجه شده و پس از گذشت 8 ماه از انتشار آن، تریبون های رسمی و نیمه رسمی حامی حکومت کوچکترین تغییری در رویه خود برای طرح ادعا و اتهام های بدون سند علیه فرزندان هاشمی صورت نداده اند.

 

میانه روی در دل بحران!

 

تلاش محافظه کاران برای نشاندن فرزندان آیت الله هاشمی رفسنجانی بر صندلی متهمان، شاید بتواند تمام کسانی را که همچنان ساده انگارانه به قدرت بلامنازع رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در کاست قدرت جمهوری اسلامی اعتقاد دارند مجاب کند که هاشمی دیگر آن هاشمی سابق نیست.

 

محافظه کاران اکنون حلقه محاصره را تا درون خانواده وی پیش برده اند و هدفشان این است که قدرت تصمیم گیری وی را با اختلال مواجه کنند. چنان که هاشمی بخواهد برای عبور دادن خانواده اش از حلقه محاصره محافظه کاران به دفاع آشکار و علنی از فرزندانش در قبال اتهام های مطرح شده علیه آنان از سوی حکومت بپردازد این فرصت را به دست تریبون های حکومتی می دهد که بر ادعای همیشگی خود مبنی بر پدرخواندگی هاشمی و استفاده او از رانت قدرت برای مصون نگه داشتن نزدیکانش پافشاری کنند ، در صورتی هم که او مصلحت را در سکوت ببیند و واکنشی به رفتار حکومت در پیگرد قضایی فرزندانش نشان ندهد این اقدام چراغ سبزی به دست محافظه کاران خواهد داد تا بی پرواتر و با انگیزه تر از قبل به کامل کردن حلقه های محاصره او اقدام کنند.مساله اینک این است که آیا هاشمی می تواند به پیروی از سنت دیرینه سیاسی خود راهی میانه را برای شکستن حلقه محاصره محافظه کاران بیابد؟ 

 


 


افزایش قیمتها؛ تقسیم عادلانه فقر در جامعه!‬

ايمان رويين تن -

 

آقاي وزير، ده برابر شدن مي داني يعني چه؟

 

چندي پيش  وزارت نفت در پیشنهاد خود برای اصلاح قیمت گاز برای سال جاری ، قیمت 100 تومان برای هر متر مکعب گاز خانگی را ارایه داد.

 

این قیمت پیشنهادی در حالی است که هم اکنون قیمت هر متر مکعب گاز خانگی 10 تومان است و قیمت پیشنهادی در واقع 10 برابر کردن قیمت این ماده حیاتی برای مصارف خانوارهای ایرانی است .

 

به بیان دیگر اگر این قیمت به تاييد نهایی دولت برسد ، بدان معنی است که قبض گاز مردم در سال جاری 10 برابر می شود و مثلا اگر قبض مصرفی گاز خانه ای در ماه های پر مصرف سال ( به طور طبیعی ) 30 هزار تومان بوده باشد ، از این پس این خانواده باید چشمشان به قبض 300 هزار تومانی روشن باشد !!

 

با اين توصيف روشن نيست که مکانیزم دریافت حقوق مسئولانی که چنین پیشنهادهایی را ارایه می دهند هم مثل بقیه مردم است یا نه ؟ اما واضح است با اين رويكرد و 10 برابر شدن قیمت گاز ، در کنار چند برابر شدن قیمت برق و آب و از همه مهم تر چند برابر شدن قیمت بنزین حتی با وجود دریافت یارانه های نقدی ( به ازای هر نفر حداکثر20 هزار تومان ) و درصدی افزایش حقوق ، مساوی است با فشار ويران كننده بر خانوارهای حقوق بگیر و کم درآمد شهری و روستایی .

 

در حالی که هدف اصلی از موضوع اصلاح یارانه ها و هدفمند کردن آن " گران " کردن نبوده و نیست بلکه به اذعان مسئولان موافق و حتی منتقدان این طرح ، هدف اصلی از هدفمند کردن یارانه ها اصلاح نظام توزیع کنونی دریافت یارانه ها و از همه مهم تر بهینه کردن مصرف و اصلاح مصرف انرژی است ، که طبیعتا افزایش قیمت ها یکی از اضلاع این جراحی سخت و دردناک است نه همه آن .

 

با اين صورت بندي كارشناسان اقتصادي مي گويند باید از مسئولان امر پرسید که به چه میزان به دیگر اضلاع این جراحی بزرگ توجه نشان داده اند ؟ آیا به اندازه ای که درباره افزایش قیمت انرژی اهتمام دارند به موضوع اصلاح شبکه های توزیع هم توجه دارند ؟

 

آیا به همان اندازه که به فکر گران کردن هستند به موضوع بهینه کردن مصرف انرژی در خانه ها و استانداردسازی مصرف هم توجه نشان داده اند ؟

 

طبیعتا حاصل این کم توجهی باید از کیسه رفاه شهروندان کم شود و طبیعتا وقتی خانواده ای ماهانه ده ها و صدها هزار تومان بابت قبض های رنگارنگ گاز و برق و آب و نیز پر کردن باک بنزین خودروی خود می پردازد ، باید حتی از نیازهای اولیه انسانی خود نیز بگذرد.

 

برخي آگاهان مسايل امنيتي بيان مي دارند ترديد نباید داشت که اگر شیب افزایش قیمت ها بالا باشد ، شاهد از هم گسیختگی قیمت ها ، انفجار اجتماعی و ناآرامی های شدیدی خواهیم بود .

 

به عبارت دیگر طرح هدفمند کردن یارانه ها زمانی موفق خواهد بود که دو بال " اصلاح قیمت " و " اصلاح ، بهینه سازی یا استاندارد سازی مصرف " همزمان با هم حرکت کنند تا بدین وسیله فشارهای اقتصادی به خانوارها کاهش یابد.

 

طرح هدفمند کردن یارانه ها ، هر چند در اصل ، طرحی ضروری برای اصلاح ساختاری اقتصاد ملی است اما شتابزدگی در اجرای آن و تمسک به طرح های عجیب و غریبی مانند 10 برابر کردن یکباره قیمت گاز ، کوچکترین همخوانی با واقعیت های اقتصادی ايران ندارد.

 

بنزين600توماني

 

از سوي ديگر ديروز ايلنا گزارش داد با كسب درآمد 20 هزار ميليارد تومان از اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها در ازاي افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي، براي دولت؛ نرخ بنزين را تا 600 تومان و نرخ گاز را تا 60 تومان افزايش خواهد داد.

 

بنابراين گزارش، مويد حسيني صدر، عضو هيات‌رئيسه كميسيون انرژي مجلس با بيان اينكه تاكنون دولت ارقام در نظر گرفته شده براي افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي را به مجلس ارائه نداده است، اظهار داشت: تا بيش از ارائه رسمي اين ارقام از سوي دولت، كميسيون انرژي نمي‌تواند در مورد آن اظهار نظر كند.

 

به گفته وي از آنجا كه در حال حاضر 44 ميليون ليتر بنزين به شكل روزانه در كشور توليد مي‌شود و استفاده از اين كالا بيشتر در حوزه خصوصي است و كمتر متوجه بخش صنعت و توليد است و اقشار كم‌درآمد كمتر از افزايش آن آسيب مي‌بينند، قيمت بنزين دولتي (بنزين توليد داخل) ليتري 400 تومان و بنزين وارداتي با نرخ تمام شده يعني حدود 600 تومان در نظر گرفته خواهد شد.

 

عضو كميسيون انرژي مجلس اين افزايش قيمت را بسيار زياد ارزيابي كرد و افزود: به همين دليل، دولت بايد قيمت گازوئيل و برق را كمتر افزايش دهد. چنين برآورد مي‌شود كه قيمت گازوئيل حداقل تا 100 تومان افزايش يابد كه اميدواريم اين افزايش قيمت شامل حال گازوئيل مصرفي كارخانجات و بخش كشاورزي نشود.

 

وي افزود: از آنجا كه در حال حاضر 40 هزار مگاوات برق در طول روز مصرف مي‌شود، به نظر مي‌رسد كه نرخ برق نيز از 16 به 35 تومان افزايش يابد.

 

نماينده خوي با ابراز اميدواري نسبت به اينكه دولت نرخ نفت سفيد را كه مورد استفاده مردم ساكن در مناطق محروم است چندان افزايش ندهد، ادامه داد: از آنجا كه روزانه 10 ميليون ليتر مصرف نفت سفيد در كشور داريم، اين احتمال مي‌رود كه قيمت آن از ليتري 16 تومان به 50 تومان افزايش يابد

 

كاهش قدرت خريد مردم

 

در اين راستا استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به مصوبه مجلس در باره هدفمند کردن یارانه ها گفت: قدرت خرید با یارانه نقدی توزیعی کاهش می یابد.  به گزارش خبر آن لاين، دکتر حسن سبحانی در پاسخ به این پرسش که استدلال افزایش قدرت خرید با توزیع یارانه نقدی  در ظاهر به نظر درست می رسد، گفت: این مسئله از نظر ظاهر هم درست نیست، همین اقدامی که مجلس کرده است و 3 هزار میلیارد تومان به دولت داده  و گفته است مالیات ندهد و سه ماه هم اجرا نکند،  یعنی باید از 23هزار میلیارد تومان منابع حاصل 11 هزارو500 میلیارد تومان بین مردم توزیع کند، یعنی به هر نفر حدود 21 هزار تومان تخصیص می یابد. نماینده سه دوره گذشته مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: ما می گوییم بین 60 تا 70 درصد تورم حاصل اجرای این برنامه است، صندوق بین المللی پول اعلام می کند حدود 32 درصد تورم ایجاد خواهد کرد و رئیس کل بانک مرکزی رقم حدود35 درصد را اعلام می کند. اگر حتی پایین ترین رقم  اعلام شده از سوی بانک مرکزی را صحیح بگیریم، با اجرای این قانون ، قدرت خرید 450 هزار تومانی  یک خانوار 4 نفره حدود 110 هزار تومان کاهش پیدا می کند این در حالی است که دولت تنها 80 هزار تومان به عنوان یارانه نقدی بین خانوار های چهار نفره توزیع می کند .این نشان می دهد در ظاهر هم یارانه نقدی نمی تواند کاهش قدرت خرید مردم را جبران کند.  سبحانی افزود:  در سال 88 بودجه دولت  100هزار میلیارد تومان  بوده است و اگر تورم 25 درصدی محقق شود برای اینکه آموزش و بهداشت و درمان در سطوح سال 88 بماند باید 25 هزار میلیاردتومان بودجه دولت اضافه شود در حالی که در حال حاضر 4 هزار میلیاردتومان به دولت می رسد. این چه چیزی را جبران می کند مشخص نیست.

 


 


پژواک فریاد مظلومیت زندانیان در سازمان ملل

یلدا آراسته -

 

 

در این نامه که خطاب به بان کی مون است از او خواسته شده است در سفر اخیر خود به ایران از زندان ها دیدن کند تا به گفته زندانیان "موارد زير پا گذاردن اصول اوليه آزادي ، دموكراسي و عدالت و همچنين ابعاد گسترده نقض حقوق بشر بويژه موارد شاخص دوران دستگيري ها ، بازجويي ها، تفهيم اتهام ها و محاكمه هاي فرمايشي تحت فشارهاي روحي و جسمي اخير قرار بگيريد."

 

این نامه توسط عیسی سحرخیز به نمایندگی از زندانیان در بند نوشته شده است.

 

از خرداد ماه 1388 سازمان ملل بارها از سوی گروه هایی از ایران مخاطب قرار گرفت که از آن می خواست برای احقاق حقوقی که توسط حکومت نقض می شد،  کاری کند.

 

این نامه ها هرچند که منتشر می شد و در شبکه های اینترنتی دست به دست می گشت اما در نهایت اتفاق خاصی نمی افتاد جز صدور قطعنامه هایی که برای ایران فاقد ارزش بود .

 

با این حال سفر بان کی مون به ایران یک نکته مثبت است. اگر او این نامه را دریافت کند و مصر باشد که از زندان ها دیدار کند شاید بخشی از مشکلات زندانیان به واسطه این حضور حل شود.

 

این نامه هرچند که اولین نیست اما به واسطه سفر بان کی مون به ایران امیدوار کننده ترین این نامه ها است .

 

نامه از کجا شروع شد ؟

 

در مرداد ماه اکبر گنجی در خصوص انتخابات نامه ای به بان کی مون نوشت که این نامه را  265 تن از بزرگترین روشنفکران جهان- چون یورگن هابرماس، مارتا نسبام، چارلز تیلور، نوام چامسکی، جوز راموز هورتا(برنده ی جایزه صلح نوبل در سال 1996)، نادین گوردیمر(برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال 1991)، اورهان پاموک(برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال 2006)، ماریو وارگاس یوسا(رمان نویس مشهور پرویی)، رابرت بلا، شیلابن حبیب، کورنل وست، هیلری پتنام، بنجامین باربر، هاوارد زین، مایکل والزر، طلال اسد، خوزه کازوناوا، نانسی فریزر، مارشال برمن، جوشوا کوهن، فیلیپ پتیت، ریچارد جی برنشتاین- تأیید  و  امضاء کردند تا در اختیار دبیرکل سازمان ملل متحد قرار گیرد.

 

او در این نامه 6 در خواست مطرح کرد که یکی از آنها آزاد کردن زندانیان سیاسی در بند بود.

 

برای آزادی یک نفر

 

20 مهر ماه 1388 انجمن پژوهشگران ایران در نامه ای به رئيس شورای حقوق بشر سازمان ملل از اين شورا خواست برای آزادی بهمن احمدی امويی، به جمهوری اسلامی فشار بياورد.

 

بهمن احمدی امويی، روزنامه نگار و نويسنده از سی ام خردادماه پس از انتخابات رياست جمهوری ايران بازداشت شد و در بند ۲۰۹ اطلاعات زندان اوين بسر می برد.

 

 او از حق داشتن وکيل محروم بود.

 

امويی پيشتر نيز به خاطر حمايتش از حقوق زنان، به زندان محکوم شده بود.

 

برای آزادی یک جمع

 

در آذر ماه گروهی از روزنامه نگاران در اعتراض به موج دستگیری همکارانشان نامه ای خطلب به بان کی مون نوشتند .

 

امضاءکنندگان این نامه که به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر تهیه شده بود، خواستار " تحت نظارت قرار گرفتن و  محترم شمرده شدن آزادی مطبوعات در ایران و آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان فکری، به خصوص روزنامه نگاران" شده اند.

 

آنها با اشاره به وضعیت نگران کننده برخی از زندانیان از جمله زید آبادی خواستار این شدند که این سازمان به شرایط پیش آمده واکنش نشان بدهد .

 

آنها در پایان نامه خود آوردند : " خواستار آن هستیم که شما مقامات و مسؤولان جمهوری اسلامی ایران را به پایان دادن به نقض آشکار حقوق اولیه روزنامه نگاران و مجاز شمردن آزادی مطبوعات در ایران فرا بخوانید."

 

این در خواست ها از سازمان ملل توسط کسانی که مقیم ایران بودند همراه بود با اظهار نظرهایی که این سازمان و گروه های وابسته به آن می کردند.

 

اولین واکنش

 

در آبان ماه و پیش از آنکه بان کی مون نامه مربوط به روزنامه نگاران را دریافت کند در گزارشی نسبت به وضعیت ایران پس از انتخابات اظهار نگرانی کرد.

 

بان کی مون نگران از به کار بردن شکنجه و دیگر راه ها ی غیر قانونی برای سرکوب معترضان بود .

 

وی  در گزارشی پیرامون شرایط حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران که به مجمع عمومی سازمان ملل تسلیم کرد، آورد: "  گزارش های حاکی از کاربرد نامتعارف خشونت، بازداشت های خودسرانه و احتمال شکنجه در جریان سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران او را به شدت مضطرب کرده است."

 

کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در قعطنامه ای برخورد خشونت آمیز حکومت ایران با تظاهر کنندگان را در جریان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد محکوم کرد.

 

مجوز ورود بدهید

 

 

اما پیش از تمام این نگرانی ها و نامه نگاری ها، در تیر ماه شش محقق مستقل سازمان ملل خواستار مجوز برای ورود به ایران شدند.

 

 آنها اعلام کردند که نگران این مساله هستند که مخالفان سیاسی محمود احمدی نژاد همچنان هدف گرفته شده و از سوی شبه نظامیان بسیجی تهدید می شوند.

 

این شش محقق سازمان ملل شامل مانوئلا کارمنا کاسترلیو از اسپانیا، فیلیپ الستون از استرالیا، فرانک لا رو از گواتمالا، مانفرد نوواک از اتریش، مارگارت سکاگیا از اوگاندا و سانتیاگو کورچوئرا از مکزیک بیانیه مشترکی صادر کردند.

 

در این بیانیه آمده بود: "مبانی قانونی به کار گرفته شده برای بازداشت خبرنگاران، مدافعان حقوق بشر، حامیان اپوزیسیون و ده ها تظاهرکننده همچنان نامشخص است."

 

اما به این گروه مجوزی توسط حکومت ایران داده نشد.

 

به ایران بروید

 

ده تن از برندگان جایزه صلح نوبل نیز  با انتشار بیانیه ای از دبیرکل سازمان ملل متحد خواسته بودند هر چه سریع تر نماینده ای را برای بررسی وضع حقوق بشر در ایران به این کشور بفرستد.

 

پیش از آن نیز گروه های حقوق بشر، دبیر کل سازمان ملل را ترغیب کرده بودند که برای بررسی اوضاع به خصوص درباره وضعیت زندانیان سیاسی به ایران برود یا نماینده ای به آن کشور اعزام کند.

 

ایران با پای خود آمد

 

اما نماینده ای از سازمان ملل به ایران نیامد. بلکه این دولتمردان ایرانی بودند که گویا برای دفاع از حقشان به سازمان ملل رفتند .

 

بهمن ماه ژنو میزبان نمایندگانی از ایران بود که به سازمان ملل می رفتند تا پاسخگوی سوالات آنها در خصوص نقض حقوق بشر باشند.

 

محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر ایران، به نمایندگی از طرف دولت ایران به همراه هیاتی ۳۲ نفره در این نشست شرکت کرد.

 

پاسخ دادند

 

آنها هیچ کدام از مطالب مورد سوال را نپذیرفتند، از آنها در این نشست در خصوص بازداشت  بهایی ها، اجرای حکم اعدام و از جمله اعدام افراد زیر ۱۸ سال، مساله سنگسار در قوانین جزایی ایران و وضعیت بازداشت شده های پس از اننخابات مورد انتقاد قرار گرفتند که برای هر کدام پاسخی داشتند.

 

با درخواست ها مخالفت کرد

 

در پایان این نشست نیز ایران با درخواست آزادى تمام زندانيان سياسى، تعيين نماينده ويژه در امور شكنجه و پذيرش اعزام بازرسان بين المللى ،تحقیق درباره خشونت هاى پس از انتخابات را رد کرد .

 

برای گفتن واقعیت

 

پیش از برگزاری این نشست شیرین عبادی در نامه ای سرگشاده  نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران توضیخاتی کامل داده و اعلام کرده بود که کسانی که از طرف ایران به این نشست می آیند واقعیت ها را نخواهند گفت.

 

او در بخشی از نامه اش آورد : " "تعداد کثیری از فعالین سیاسی، مدنی و حتی فرهنگی‌ با دلایل واهی دستگیر شده و برخی‌ از آنان را با محاکمه ای‌ چند ساعته و پشت درهای بسته محکوم به اعدام نموده اند . طبق اعلام رسمی‌ دولت جمهوری اسلامی ایران، تا کنون چهار تن‌ از آنان اعدام شده اند و بیش از ۲۵ نفر دیگر در انتظار لحظه موعود هستند."

 

او از کشورهای عضو شورای حقوق بشر خواست، نماینده ویژه ای تعیین کنند تا اینکه "بطور مرتب رفتار حکومت را رصد کرده و با تذکرات به موقع و راه کار هایی که توصیه می‌‌کند به خاتمه بحران سیاسی و خشونت‌های رو به تزاید دولتی کمک کند.

 

پیشنهادی که توسط این سازمان به ایران داده شد، اما آن را نادیده گرفتند.

 

برای آبادانی

 

اما وضعیت حقوق بشر در ایران آنقدر بهبود نیافت که نامه نگاری ها به مقام های سازمان ملل پایان یابد.

 

اسفند ماه اعضای کانون مدافعان حقوق‌بشر در ایران در نامه‌ای به سازمان ملل متحد، خواستار ممانعت این سازمان از « ویرانی جامعه مدنی ایران» شدند.

 

در این نامه به وضعیت رو به افول جوامع مدنی در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد اشاره شده  و آمده بود : " ما مدافعان حقوق بشر از آن مقام محترم بین‌المللی می‌خواهیم با تمام توان خود در سازمان ملل متحد مانع از ویران شدن جامعه مدنی ایران گردید و اولین اقدام مورد انتظار تلاش جدی برای آزادی تمامی فعالان در نهادهای مدنی، احزاب سیاسی، نهادهای فکری – عقیدتی، اجتماعی، اقتصادی و حقوق بشری و رفع پلمپ از دفاتر فعالیت آن‌ها و آزادسازی فعالیت آن‌ها در چارچوب قوانین کشور است."

 

برای آزادی هنرمند

 

20 فروردین ماه نیز برخی از هنرمندان، روشنفکران و دانشگاهيان ايرانی در نامه‌ای سرگشاده به بان‌کی‌مون دبير کل سازمان ملل متحد خواستار آزادی جعفر پناهی، سينماگرِ ايرانی شدند.

 

آن‌ها با جلب توجه دبیرکل سازمان ملل به "تمام ستم بر مردم ایران به ویژه زندانیان سیاسی " از "اوضاع ناهنجار سیاسی وقضایی ایران" ابراز نگرانی کرده‌اند و از بان‌کی‌مون خواستار آزادی هر چه زودتر جعفر پناهی از طریق درخواست از مقامات جمهوری اسلامی شده‌اند.

 

در میان امضاءکنندگان اسامی نویسندگان، روشنفکران، فعالان سیاسی، اساتید دانشگاه، روزنامه‌نگاران، سینماگران و هنرمندان سرشناس ایرانی مانند شيرين نشاط (کارگردان)، بهمن قبادی (کارگردان)، داريوش آشوری (نويسنده و پژوهشگر- فرانسه)، آرامش دوستدار (نويستده – آلمان)، رضا براهنی (نويسنده - کانادا) و رامين جهانبگلو (استاد علوم سياسی - کانادا) دیده می‌شود.

 

دیار فراموشی

 

وقتی در اجلاس ژنو دولت ایران به خاطر بازداشتگاه کهریزک مورد سوال قرار گرفت لاریجانی پاسخ داد آن بازداشتگاه ظرف 48 ساعت بسته شد اما زندان ابوغریب هنوز باز است.

 

لاریجانی اما فراموش کرد که بگوید چهار جسد از آن بازداشتگاه بر جا ماند و زندانیانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و تحت شکنجه هایی بودند که پس از آزادی شان چنان بیمارند که از انجام هر فعالیت اجتماعی باز مانده اند .

 

لاریجانی فراموش کرد بگوید کسانی که در این بازداشتگاه بودند نه تروریست بودند و نه اتهاماتی از این دست داشتند، تنها جوانان دانشجو و معترضی بودند که به دنبال رای خود در یک راهپیمایی ساده شرکت کرده بودند .

 

لاریجانی زندان های دیگر ایران را هم فراموش کرد. زندانهایی که زندانیانش حسرت اوین را می کشند.

 

حالا نامه ای از همان زندان فراموش شده به سازمان ملل می رسد. نامه ای که خواستار این است که کسی بیاید و زندان هایی را ببیند که شاید چندان فرقی هم با کهریزک نداشته باشند.

 

سوال اینجاست که این نامه به سرنوشت نامه های دیگر بان کی مون دچار می شود و کسی به آن توجهی نمی کند تا اجلاسی دیگر که این بار زندان اوین مورد سوال قرار بگیرد؟ یا امیدی هست به این دست نوشته کوتاه از زندان ؟


 


خاتمی:ثبات ظاهری ناشی از ارعاب و سرکوب حکومت‌های خودکامه پایدار نیست

متن کامل سخنان خاتمی در اجلاس هیروشیما -

گفتنی است لغو این سفر واکنشهای زیادی را در داخل و خارج به همراه داشت.

 

به گزارش وب سایت بنیاد باران  متن کامل سخنرانی سید محمد خاتمی که قرار بود وی آن را در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای هیروشیما – ژاپن ایراد کند، به شرح زیر است:

به نام خدا

 

هیروشیما تنها یک شهر در کشور ژاپن نیست، بلکه عنوانی است تداعی کننده دردها، دلهره‌ها و رنج‌های بشر و هشدار دهنده به سرنوشت انسان و آنچه بر او گذشته است و طبعاً آنچه باید باشد.

 

در اثر انفجار اولین بمب اتمی در لحظات پایان جنگ جهانی دوم، شهر هیروشیما و نیز ناکازاکی ویران شد و ساکنان مظلوم آن با دل آزارترین وضعی از پا در آمدند و آسیب دیدند و هنوز هم آثار رنج و درد آن فاجعه برجا است.

 

و شگفت اینکه این فاجعه تابسوز در‍ ژاپن رخ داد. ژاپنی که زبان فکر آن زبان شعر است و شعر ژاپنی از طرفی بیان کننده استعارات ملموس و طبیعی است و از طرف دیگر شرح احوال درونی انسان.

همدلی و همزبانی با طبیعت و معاشقه با کوه و ابر و باد و باران و گل و جان پاک انسان در کمتر فرهنگ و زبانی نظیر فرهنگ ژاپنی وجود دارد.

 

طبیعی است که انسان ژاپنی باید بیش از همه مردمان دیگر نگران از دست رفتن طراوت زندگی و سبزه و بهار و بارش آبشار و رویش شکوفه‌های خندان و نیز خاکستر شدن انسان که وجودش از همه طبیعت زیباتر و برتر است باشد. به‌خصوص که تجربه تلخ و دردآور هیروشیما و ناکازاکی را تجربه کرده است.

 

حضور و برگزاری اجلاس شورای تعامل در هیروشیما در واقع ادای احترام نه تنها به مردم مظلومی است که در یک لحظه در جهنم افروخته توسط آدم‌کشان مغرور سوختند، بلکه نشانه تلاش برای یافتن و تبدیل جهان سرشار از ستم و تبعیض و خشونت و سلطه و استبداد به جهانی است که انسان -هر انسانی- در آن محترم باشد و جنگ و خشونت جای خود را به همدلی و همراهی و تحمل و برخورداری انسان -هر انسانی- بدهد.

 

آنچه در سال ۱۹۴۵ در هیروشیما رخ داد حکایت‌گر فاجعه عظیم و بی‌سابقه در تاریخ انسان بود، تاریخی که گرچه سرشار از جنگ و خونریزی و ویران‌گری بوده است، ولی این بار ابعاد فاجعه قابل مقایسه با آنچه تا آن روز رخ داده است نبود.

 

چندی پس از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی قطب دیگر قدرت مسلط زمانه یعنی شوروی سابق نیز اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد و از آن پس تمامی جهان در میان دو قطبی قرار گرفت که اولاً هر دو اساس رابطه خود را با دیگران سلطه قرار داده بودند و ثانیا مجهز به سلاحی بودند که روز به روز ویرانگرتر و هولناک تر می شد و دیری نپایید که ذخایر اتمی دو قدرت بزرگ که بعدها چند کشور دیگر هم به آن پیوستند چنان افزایش یافت که می توانست چندین بار کره زمین را ویران کند.

 

از آن پس نیز جنگ سرد همه جهان را در حالت بیم توأم با بهت فرو برد و پیمان‌های نظامی با محوریت قدرتهای اتمی سایه‌ای هولناک‌تر از ابر ویران‌گر ناشی از انفجار بمب در هیروشیما و ناکازاکی بر سراسر کره زمین گسترانید.

 

پس از فروپاشی یک قطب قدرت، قطب باقی‌مانده دیگر قدرت با توهم یکه‌تازی همچنان فضای وحشت را بر سر عالم و آدم نگاه داشتو از زمان سقوط شوروی تاکنون بارها شاهد دخالت‌های پرهزینه قدرت برتر باقی‌مانده از دوران جنگ سرد در کشورهای مختلف و تلاش برای تحمیل خواست‌های او بر جهان و حتی تهدید به‌کارگیری سلاح هسته‌ای و شیمیایی از سوی او بوده‌ایم.

 

دخالت‌های نظامی، کودتاهایی که در دوران جنگ سرد هم سابقه داشته است، اعمال یک‌جانبه میل و اراده خود بر دیگران با داعیه واهی رهبری جهان آزاد نمونه هایی از وضعیت ناگواری است که همه بشر را گرفتار کرده است.

 

از جانب دیگر شاهد تشدید پدیده‌ای خطرناک بوده‌ایم که نگرانی ناشی از آن و فجایعی که به‌بار می‌آورد کمتر از ویرانی بمب اتمی نیست، یعنی پدیده زشت تروریسم در چهره وحشت‌آفرین اخیر آن. امری که خود سبب شده است تا قدرت‌های پرمدعای کنونی به بهانه مبارزه با تروریسم روز به روز وضع را بغرنج تر و مشکل را عمیق تر کنند.

 

آنچه در میانه غایب است خیرخواهی و صلح در جهان امروز است.

 

صلحی که خواست همه مصلحان بزرگ بشری و هدف دعوت پیامبران بزرگ و درون مایه فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری بوده است و مگر نه اینکه قرآن کریم همه مؤمنان را به دخول در وادی صلح دعوت می‌کند.

 

صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با جهان و طبیعت و مگر ندای دل‌انگیز کتاب اشعیای نبی جان هر انسان صلح‌طلبی را نوازش نمی‌دهد که ”او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و نیزه‌های خود را برای اره خواهند شکست. قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود.“

 

و مگر چنانکه اشاره کردم فرهنگ ژاپنی به‌خصوص با تلفیق آیین بودایی و شینتو زیباترین ترانه‌های صلح را نمی‌نوازد؟

 

شاید کمتر کلمه‌ای دل‌انگیزتر و احساس برانگیزتر از کلمه صلح باشد، ولی در واقعیت تاریخ آنچه بیشتر غلبه داشته است حالت‌ستیز و جنگ و ناامنی بوده است که در دوران معاصر به‌خصوص با دست‌آوردهای شگفت‌انگیز تکنیک که وقتی در اختیار قدرت‌هایی قرار گیرد که مصلحت بشر را در استیلای بی‌چون و چرای خود بر عالم و آدم می‌دانند وحشتناک خواهد بود دلهره‌آورتر هم شده است.

 

دلهره جنگ و دغدغه صلح‌آمیر تازه‌ای نیست. ادیان بزرگ به صلح فراخوانده‌اند و جنگ را نکوهش کرده‌اند و در دوران مدرن نیز کم نبوده‌اند بزرگانی که جنگ، این بلیه همیشه بشری را سخت نکوهش کرده‌اند.

کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی رساله مشهور خود را ”صلح دائم“ (Perpetual Peace) یا (Zum ewigen Frieden) نامید و در آن گفت:

”پادشاهی که از سربازان خود در جنگ‌های تهاجمی برای عظمت خود یا کشورش استفاده می‌کند موجودات عاقل را به عنوان وسیله صرف برای غایت مورد نظر به کار می‌برد. “ به نظر کانت ارتش‌های منظم حاضر به جنگ باید به مروز زمان ملغی شوند زیرا اجیر کردن افراد انسانی برای کشتن یا کشته شدن متضمن این است که آنها به عنوان وسایل صرف در دست دولت به کار بروند و این نمی‌تواند به آسانی با حقوق بشریت که مبتنی بر ارزش مطلق موجودات عاقل من حیث هی است سازگار باشد.

 

ولی علی‌رغم این آرزوها و ایده‌آل‌ها جنگ همچنان وجود دارد و هنوز حتی گام‌های مثبتی در جهت نابودی مخوف ترین سلاح‌هایی که بشر تاکنون پدید آورده است برداشته نشده است.

صلح نیازمند جان‌های صلح‌طلب است و بیش و پیش از هر چیز باید حاکمان برخوردار از این فضیلت باشند.

 

اما به هر حال در این زمینه باید گام‌های عملی برداشت و انتظار از مجمعی چون شورای تعامل انتظاری بیش از اظهار‌نظرهای بی‌پشتوانه اجرایی و اکتفاء به نظر و عدم اقدام عملی در زمینه‌های مختلف است.

 

در اینجا اجازه می‌خواهم تا پیشنهاد خود را در مورد مؤثرتر کردن نقش شورا مطرح کنم.

من پس از طرح گفتگوی تمدن‌ها که مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت و هیاهوی جنگ تمدن‌ها را در عالم به محاق برد در سال ۲۰۰۱ و بعد از فاجعه ۱۱ سپتامبر که جنگ‌افروزان با عناوین فریبنده دم از ائتلاف برای جنگ زده بودند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت را به عنوان نظریه تکمیلی گفتگوی تمدن‌ها دادم همین‌جا بگویم صلح میوه‌ای است که تنها و تنها بر درخت عدالت خواهد روئید و تا هنگامی که عدالت چه در عرصه ملی و در رابطه حکومت‌ها با مردم و چه در عرصه بین‌المللی غایب باشد نمی‌توان انتظار صلح واقعی را داشت.

 

ثبات ظاهری که در اثر ارعاب و سرکوب حکومت‌های خودکامه در یک کشور برقرار می‌شود پایدار نیست و حاصل آن افزایش کینه و نفرت و محروم شدن انسان‌ها از همه حقوق و حرمتی است که در خور آنند و نیز در عرصه بین‌المللی صلحی که متکی بر قدرت ویرانگر سلاح‌های مخرب و سیاست‌های اشغال و سرکوب و تحریم باشد نیز حاصلی جز جدایی هر چه بیشتر ملت‌ها از یکدیگر و زمینه ساز پرورش روش‌های خشونت‌آمیزی چون تروریسم نخواهد داشت. و یکی از علل مهم ناکامی طرح‌های مختلفی که برای صلح عرضه می‌شود کم‌توجهی به عنصر عدالت است.

 

پیشنهاد ائتلاف برای صلح در هیاهوی خشونت و خشم آن روزها آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت. ولی اینک در جمع شما نخبگان خیرخواه و مورد احترام جامعه جهانی آن را تکرار می‌کنم و اعلام می‌دارم که مرکز گفتگوی تمدن‌ها آمادگی دارد که با بررسی همه جانبه موضوع و بهره‌گیری از نظر و تجربه صاحب‌نظران طرحی را در این زمینه آماده کند تا پس از بررسی آن در اجلاس سال آینده به صورت منشوری در آید و به سازمان ملل متحد و سازمان‌های مهم و مؤثر بین‌المللی و اتحادیه‌های مختلف در اروپا و آسیا و آفریقا و آمریکا و نیز بین‌المجالس کشورها عرضه شود تا برای آن ضمانت اجرا پدید آید و پشتوانه سنگین و موجه شورای تعامل ضامن آن خواهد بود که آن را به سازمان‌ها و نهادهای ذی ربط بقبولاند.

 

از سوی دیگر خاورمیانه را به‌حق باید بحرانی‌ترین نقطه عالم دانست. باز هم پیشنهاد ما این بود که خلع سلاح جهانی را می‌توان از خاورمیانه شروع کرد. امروز در این نقطه بحرانی زرادخانه‌های اتمی موجود و نیز کلاهک‌های اتمی از سوی بعضی از پیمان‌ها و اتحادیه‌های نظامی در انبارهای بعضی از کشورهای منطقه ذخیره شده است، تهدید و دلهره را روزافزون کرده است.

شورا می‌تواند طرح خود را برای خاورمیانه خالی از سلاح‌های هسته‌ای در کمیته‌ای تهیه کند و از سوی سازمان ملل و جامعه جهانی مسؤولیت اجرای آن را بپذیرد.


 


آیت الله دستغیب” صدا و سیما دوستان را ناراحت و دشمنان را خوشحال می کند

مهندس موسوی فردی مؤمن و متدیّن است که ریاست نمی خواهد -

 

به گزارش کلمه آیت الله سید علی محمد دستغیب در این دیدار پس از شنیدن سخنان برخی از حاضران ، درجمع اعضای ستاد مهندس موسوی با بیان اینکه تبریک عرض می کنم خدمت شما به اینکه ما و شما به تکلیفمان عمل کردیم؛ که همان امر به معروف و نهی از منکر بود تصریح کردند:به دلیل آنکه اکثر مؤمنین باهوش هستند این معنا( التفات به حق) را زود متوجه می شوند.

ایشان تاکید کردند: تبریک دیگر به خاطر استقامت شما در راه هدفتان است؛ که خدایتعالی می فرماید: اگر بر راه صحیح استقامت داشته باشید خدای تعالی عنایت خاصی به شما می کند و این استقامت شما از جهت اینکه اسمی برای خود گذاشته اید که با مسمّی می باشد ، معنای آن تبعیّت از قرآن و سنّت و قانون اساسی است .

آیت الله دستغیب افزودند:شما از کسی حمایت کردید که روی ایشان شناخت داشتید؛ زمان امام او را می شناختید و تفتیش و تفحّص کردید که آقای مهندس موسوی فردی مؤمن و متدیّن است و اضافه بر سیادتش، آدمی خاکی است و نمی خواهد که ریاست کند.

این مرجع بزرگوار تصریح کرد:همانطور که یکی از دوستان فرمودند اینها امتحاناتی است که باید برای همه ما پیش آید ما این را مرتّب تذکّر داده ایم که خدای تعالی همه کاره ما می باشد و باید این را به اثبات برسانیم که آیا گفتارمان با عملمان یکی است؟الحمدلله تا به حال خدای تعالی لطف کرد که توانستیم تا حدودی از عهده این امتحان برآییم.

ایشان با بیان اینکه اینطور نیست که کسی بتواند به ما ضرر دینی و فکری برساند؛ ولی از این جهت که خلاف شرع و قانون انجام دهند البته محکوم هستند تاکید کردند:ما جز امر به معروف و نهی از منکر خواسته ای نداشتیم؛ از این به بعد هم سیره ما همین است؛ برای اینکه ما دنبال شهرت نبودیم؛ نمی خواستیم کسی از ما تعریف و تمجید کند و احیانا مریدهایمان زیاد شود.

ایشان خطاب به حاضرین افزودند:شما باید به علمتان عمل کنید؛ یعنی حق را ظاهر کنید؛ که این تکلیف هر مؤمنی می باشد.

این مرجع بزرگوار تصریح کردند:آن کسی که مؤمن و متوجّه حضور پروردگار است، متوجّه حضور ائمه اطهار است ؛بی جهت کسی را متهم نمی کند، بی جهت به کسی دشنام نمی دهد، بی جهت کسی را سرنگون نمی کند؛ این مطالب از اشخاص مؤمن نمی باشد؛ شخص مؤمن تمام اعضاء و جوارحش را کنترل می کند و اگر چیزی در ذهنش هم خطور کند، استغفار می کند؛ بنده در رابطه با آن مطالب در خبرگان تذکّر دادم که اینکه می آیند و در صدا و سیما آبروی افراد را می برند آیا شرعی است؟ همان جا گفتم که صدا و سیما دوستان را ناراحت و دشمنان را خوشحال کرد.

ایشان ادامه داد:آن کسی که مؤمن است بی خود به کسی نمی گوید که تو معاویه هستی و تو یزید؛ اینها با طرح این مسائل شیعیان مولا علی(ع) را به جان هم انداخته اند؛ پیش از انتخابات هر دو گروه با هم تبلیغ می کردند و چقدر با یکدیگر دوست بودند تا اینکه وضع به این صورت شد که به یکدیگر نسبت تکفیر دادند؛ به شیعه اثنی عشری گفتند که تو کافر هستی! به یک عده ای گفتند شما محارب هستید!

آیت الله دستغیب تاکید کرد:محارب یعنی کسی که بدون حق کارد و تفنگ و سلاح روی مردم بکشد. خوب این مردم بیچاره کدامشان محارب هستند؟! این حکم نظر تمام فقها می باشد.در کتاب شریف وسائل الشیعة آمده است که: چند نفر آمدند خدمت پیامبر اکرم(ص)، حضرت به آنها گفتند: نزد ما باشید که جنگی پیش می آید و شما را به آنجا اعزام کنیم. آنها گفتند: یا رسول الله ما بیمار هستیم اگر اجازه بفرمایید به بیرون از مدینه برویم تا بیماریمان بهبود یابد؛ حضرت اجازه دادند و ایشان را به جایی فرستادند که شتران غنائم نگهداری می شد؛ بالاخره اینها خوب شدند و مطلبی پیش آمد که اینها با محافظین شترها درگیر شدند و چند تن از آنها را کشتند و فرار کردند. خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید؛ ایشان مولا علی(ع) را به دنبال آنها فرستادند. بالاخره در نزدیکیهای یمن دستگیر شدند؛ این آیه نازل شد:

إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ(مائده/۳۳)

یعنی: قطعا جزای آنان که با خدا و رسولش می ستیزند و می کوشند در زمین در راه تبهکاری؛ آن است که به سختی کشته شوند یا به دار آویخته شوند یا به سختی بریده شود دستها و پاهای ایشان از برابر یکدیگر یا رانده شوند از زمین؛ این است برای ایشان خواری در دنیا و برای آنهاست در آخرت عذابی سنگین.که حضرت دستور دادند که چون اینها آدم کشته اند باید کشته شوند بعد هم به مدت سه روز به دار آویزان بمانند.

ایشان ادامه دادند:حال بعضی به امثال ما می گویند محارب؛ خوب ما چه محاربی هستیم؟ ما که همه اش داریم نصیحت می کنیم؛ آن وقت بیایند در مسجد را ببندند که همچین چیزی سابقه نداشته است بعد از ۱۴۰۰ سال مسجد آتشیها را مسجد ضرار می گویند و این به حساب قرآن و سنّت جور در نمی آید؛ نه محاکمه ای باشد، نه مدّعی و منکری.

آیت الله دستغیب تاکید کرد:شما که می گویید پیرو خط امام هستیم؛ امام خمینی را به حساب قرآن و سنّت قبول داشتید و امام کسی بود که تا به آخر در این راه بود و از قرآن و سنّت جدا نمی شد و این مهم می باشد جز ائمه اطهار کسی معصوم نمی باشد و بقیّه هم ممکن است اشتباه کنند. خود امام هم گفتند بنده اشتباه کردم.

 


 




جواد فیروزمند -

 

چند ماه است که تعدادی از خانواده های مجاهدین برای دیدار با فرزاندانشان عازم عراق شده و در مقابل درب "پادگان اشرف" تجمع کرده اند.در طی این مدت آنها نه تنها موفق به دیدار فرزندانشان نشده اند بلکه مورد تخاصم و ضرب و شتم اعضا و فرماندهان مجاهدین نیز قرار گرفته اند.

 

با حضور پلیس و نیروهای محافظ عراقی نیز مجاهدین اجازه دیدار خانواده ها با فرزندانشان را نداده اند.مجاهدین می گویند این افراد که بین 50 تا75 سال سن دارند" عضو یا مزدور وزارت اطلاعات هستند.چرا که اگر آنها میخواستند به د یدار خانواده هایشان بیایند نمی بایست از ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی عبور میکردند.علاوه بر این برای دیدار با فرزندانشان می بایست داخل"پادگان اشرف" شده و تحت هژمونی مجاهدین با فرزندانشان ملاقات کنند!"

 

اختلاف مجاهدین با خانواده های طالب ملاقات در بیرون "پادگان اشرف" و خارج ازهژمونی مجاهدین، ساده ولی بسیار عمیق و ریشه دار است.چرا که مجاهدین در طی 30 سال گذشته و مقاطع مختلف اثبات کرده اند که اساسا تشکلی تحت عنوان "خانواده" را قبول ندارند.چه رسد به اینکه از ایران آمده باشند یا از اروپا و آمریکا.

 

برچسب مزدوری  وزارت اطلاعات نیز که پیش از این از طرف مجاهدین به اعضای جداشده و نیروهای اپوزیسیون اطلاق میشد ،هم اینک تا خانواده های مجاهدین نیز بسط پیدا کرده است.از اینرو گسترش شگرف "مزدوری"! برای جمهوری اسلامی نیز از خیر و برکات وجود "پادگان اشرف" و سازمانی است تحت نام مجاهدین خلق ایران.

 

این سازمان عجیب و غریب که با رهبری "دموکراتیک"! ولی مادام العمر خانم و آقای رجوی هدایت می شود ، پیشینه خشکاندن ریشه های خانه و خانواده را از انقلاب ایدئولوژیک سال 1364 در"فرانسه"، "پادگان اشرف" و سایر نقاط جهان بهمراه دارند.

 

" لنین " در تعارض با حاکمانی که بنام مسیح و دین مسیحیت ظلم و اجحاف بر جامعه آنروز روا می داشتند و در تنفر از مذاهب تسلیم طلب دوران انقلاب کمونیستی"دین را افیون جامعه خواند".در سازمان مجاهدین خلق نیز شرط اول شخصیت پرسیتی تحت عنوان "انقلاب ایدئولوژیک "یا "انقلاب مریم" نام دارد.یعنی پشت پا زدن به هر چیزی که رنگ و بوی خانه یا خانواده را داشته باشد.

 

"خانواده، افیون مجاهدین است (مسعود رجوی ،نشست های انقلاب ایدئولوژیک – سال 1368 پادگان اشرف)"!

 

سال 1368 هجری شمسی دستور طلاق های اجباری خانواده های مجاهدین در پادگان اشرف به آنها محدود نشد.هر فردی از مجاهدین در گوشه و کنار دنیا می بایست چیزی بنام زن،بچه،شوهر،پدر،مادر و فامیل را عینا و ذهنا ذبح ایدئولوژیک کرده و مریم و مسعود رجوی را در قلب خود زنده و جاودانی کنند.این عمل در مجاهدین" انقلاب و بهار مریم" نام داشت که تا کنون نیز پابرجاست.

 

در قاموس ایدئولوژیک مجاهدین ،خانواده هایی مورد احترام و پذیرش هستند که بتوانند هستی و تمامیت خود را برای رهبری مسعود و مریم رجوی فدا کنند.هر یک خود ظواهری از مریم شده وزن و فرزند و خانواده خود را برای سربازی اجباری به پادگان اشرف یا نزد مجاهدین در اروپا بفرستند تا زیر پرچم مجاهدین با جمهوری اسلامی برزمند.

 

دار و ندار ،زندگی و دارایی خود را تقدیم رهبری مجاهدین کرده و در آن ذوب و فنا شوند تا جاودان در "بهار مریم "زندگی خوش و خرم ایدئولوژیک داشته و با شکوفایی وصف ناپذیر از میوه های بهشتی آن بهره مند شوند.

 

زن،شوهر ،فرزند و فامیل را بطور مادام العمر طلاق داده و از آن میوه حرام ارتزاق نکنند تا مورد خشم و غضب رهبری مجاهدین قرار نگیرند.

 

فرزند شیرخواره را از مادر،زن و شوهر را از یکدیگر و هر دو را از خانواده جدا کرده و بسوی سرنوشتی نامعلوم در کنار خانواده ها یا پرورشگاه های اروپایی،کانادایی و آمریکایی بفرستند تا درخت "انقلاب مریم" را آبیاری کرده و سرنگونی جمهوری اسلامی را تسهیل و تسریع کنند.

 

بنابر این خانواده هایی مورد اقبال و تشویق مجاهدین و رهبری آن هستند که دارای چنین مشخصه هایی بوده و یا در باغ های سبز اروپا تحت عنوان "اعضای شورای ملی مقاومت "و "خانواده های ساکنان اشرف"،شکم خود را از مالیات دهندگان سیر کرده و میکروفون حمایت از مجاهدین رابچرخانند.

 

پس بی دلیل نیست که مسعود رجوی در فروردین ماه 1389 و در گفتگوبا "مجاهدان اشرف نشین"،خانواده های تجمع کننده در مقابل پادگان اشرف را که حاضر به پذیرش هژمونی مجاهدین نیستند "مشتی مزدور وزارت اطلاعات" بخواند و آنان را به باد تمسخر و طنز بگیرد.همان هایی که سالیان پیش از انقلاب ایدئولوژیک ، "خلق قهرمان ایران" و "خانواده های قهرمان مجاهدین خلق" نام داشتند. و رجوی بکرات از این نام ها و عناوین در آن سالیان نزد صدام حسین و حامیان انگلیسی و اروپایی نشین خود بهره برده بود.

 

تمامی شواهد این چند ماه  اخیر حاکی است؛ سازمانی که تحت نام مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در بین اروپایی ها و ایرانیان ساکن اروپا با پوشش "دموکراسی و انقلاب نوین مردم ایران" ترویج و تبلیغ می شود، فرق چندانی با زندانبانان و شکنجه گران جنبش سبز مردم ایران ندارند.و چه بسا پیشرفته تر و کارآمد تر از جمهوری اسلامی ، نیروها و خانواده های خود را با برچسب های ناروا مورد تهاجم و سرکوب قرار دهند.

 

  *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

 


 


پیامی از زندان در سوگ استاد

احمد قابل -

پیام تسلیت احمد قابل برای در گذشت استادش آیت الله العظمی منتظری قدس سره پس از بیش از یکصد روز زندان از پشت میله ها  به خانواده آن مرحوم  تحویل گردید.

 

متن پیام به شرح زیر است.


«من المو منین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر....»


سلام خدا بر روح پاکمرد آزاده، علامه مجاهد، استاد کم نظیر فقه و معارف اسلامی، حضرت آیت الله العظمی منتظری(رحمت الله علیه)، و درود و سلام خدا بر بازماندگان، بستگان، پیروان و دوستداران آن پیر فرزانه ومظلوم.


خورشیدی که در زمان حیات طیبه اش، گاه آشکارا و گاه از پس ابرهای ابهام رقیبان ستم پیشه، بیشه آزادگی و انسانیت و اسلامیت را نور و انرژی می بخشید و کهولت سن و بیماریهای مختلف را موجب ترک وظایف شرعی و عقلی قرار نمی داد.


منتظری عزیز، مظهر اخلاق نیک انسانی و اسلامی بود و فارغ از هوای نفس؛ بالاترین مقام و موقعیت اجتماعی را بخاطر دفاع از حقوق انسانی مخالفان فکری و سیاسی خویش، وانهاد و متاع دنیارا بخاطر خدا و اعتقاد راسخش به آموزه های دینی، رها کرد و مصداق کامل« یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» شد.


گرچه در جمع عزیزان عزادار او نبودم و تسلیت حاکمان به من غمزده از سوک جانسوز استاد؛ بازداشتی غیر قانونی بود و حسرت آخرین دیدار و حضور در تشییع و تدفین و مراسم ختم آن عزیز سفر کرده را بر دلم گذاشتند و اشک را در چشمانم خشکاندند( چرا که نمی خواستم تصور کنند که از بازداشت خویش نگران و غمزده ام تا مبادا زیر نظر دوربین های بازداشتگاه اطلاعات، حمل بر سستی و زبونی کمترین شاگرد آن عزیز بشود) ولی خوشحالم که مردم مومن، آن عزیز را با شکوهی در خور و قدرشناسی شایسته، در آخرین صحنه حضور پیکر آزادشده اش از جور و جفای رقیبان؛ همراهی کردند و باعث سرافرازی پیروان حق و حقیقت شدند.


خوشا به سعادت آنانکه آن پیر فرزانه را تا خانه قبر همراهی کرده و فرصت اشک ریختن بر اورا یافتند و اجر و پاداش این همراهی را برای فردای خویش ذخیره کردند.
اکنون او در میان ما نیست، ولی یادگاران او را باید قدر شناخت و بوی گل را از گلاب بازمانده، استشمام کرد.


خم می اگر شکسته برسد هنوز بویش به مشام از دو جامی که پر است از سبویش


این مصیبت بزرگ را به همه بازماندگان، دوستان و پیروان آن فقیه عالیقدر،خصوصا فرزندان بزرگوار و دامادهای محترم ایشان و بالاخص حضرات حاج احمد آقا و حاج آقاسعید، تسلیت می گویم، و سلامتی و عمر با عزت آنان و جوار رحمت و بهشت رضوان الهی را برای استاد فقید(قدس سره) از خداوند رحمان خواستارم.
در خاتمه لازم می دانم از مردم شریف نجف آباد که در تمامی دوران عمر آن بزرگمرد تاریخ ایران و اسلام و تشیع، با تمامی وجود پشتیبان حق و حقیقتی بودند که آن آیت بزرگ خداوندی همه هستی خودرا برای تبلیغ و تحققش فداکرد، و دراین راه صدمات بسیاری را تحمل کردند، صمیمانه تشکر کنم. و امیدوارم پاداش عظیم و ارزشمند این حق طلبی و دفاع از حق و آزادگی، در روز جزا و محضر عدل الهی، بهشت برین و رضایت پروردگار عالمیان باشد که نصیب کوچک و بزرگ آن مردم شهیدپرور گردد.


چه می توان کرد که از اسیر ظلم و ستمی چون احمد قابل، تنها دعا و تسلیتی برای همه شما بر می آید و متاع دیگری ندارد تا ارزانی تان کند. باشد که شاهد آزادی و عدالت را در آغوش کشیم و امکان قدردانی از بزرگان ملک و ملت و آئین را در فضایی پاک از کینه های رقیبان ستم پیشه بیابیم. در آخرین لحظات خبر ناگوار درگذشت همسر مکرمه مرحوم استاد را نیز شنیدم. این مصیبت را به بازماندگان عزیز و محترم ایشان تسلیت می گویم. خداوند ایشان را نیز مشمول رحمت خویش قرارداده و همراه با همسر و فرزند شهیدش محمد منتظری در فردوس برین جای دهد.


اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله. برحمتک یا ارحم الراحمین.


والسلام علیکم و علینا و علی عبادالله الصالحین.


احمد قابل – فروردین 1389 –
زندان وکیل آباد مشهد بند1/6

 

احمد قابل، پژوهشگر برجسته دینی و از شاگردان ممتاز آیت الله منتظری، در 29 آذرماه 88 و در راه عزیمت به قم جهت شرکت در تشییع پیکر آیت الله منتظری، توسط اداره اطلاعات مشهد بازداشت شد که این بازداشت همچنان ادامه دارد.

 


 





جرس: آنتونی فلو فیلسوف واقعگرای بریتانیایی در سن 87 سالگی درگذشت.

به گزارش خبرآنلاین، آنتونی فلو یکی از فیلسوفان برجسته معاصر است که دو دوره فکری خدا ناباوری و خداباوری دارد.فلو تا سال 2004 میلادی ملحد بود و پس از آن به خداباوری رسید. او معتقد است که عقل یا علت اولی جهان را به وجود آورده است. فلو می‌گوید پس از عمری کاوش در علم و فلسفه به خدا می‌رسد و خدایی را در زندگی خود می‌بیند که جدی‌تر و عمیق‌تر از خدای افراد عادی است.

این موضع از آن بابت مهم است که فلو از مخالفان سرسخت دین و خدا بود و در کتاب معروف و جنجال برانگیزش که در سال 1955 با عنوان " الهیات و خطا" منتشر کرده بود و در 28 کتابی که بعد از این کتاب به چاپ رسانده بود تقریباً در همه این آثار به عدم وجود خدا حکم رانده بود و با بسیاری از آموزه‌های دینی و معنوی به مخالفت برخاسته بود. فلو خود را ملحد منفی می‌دانست و معتقد بود که گزاره‌های الهیاتی نه قابل اثبات هستند و نه قابل رد.

آنتونی نیوتن فلو در سال 1923 متولد شد و در سن 15 سالگی به رغم خواسته‌های پدر خود ملحد شد. او یکی از منتقدان جدی جان رالز به شمار می‌رفت. انتقاد او به این بود که رالز در صدد آشتی میان آزادی و برابری بود. از فلو بالغ بر 23 اثر منتشر شده است. "خدا و فلسفه"، مقدمه‌ای بر فلسفه غرب" و "حیوان خردمند" از جمله آثار او به شمار می‌روند.
 


 




مهرداد فرهمند -

 

شجاع الدین شفا، مترجم و نویسنده ایرانی، شامگاه جمعه شانزدهم آوریل (27 فروردین) در سن 91 سالگی در پاریس درگذشت.

 

شجاع الدین شفا در حالی از دنیا رفت که از او با عنوان شخصیتی فرهیخته و دانشور یاد می شد که به تاریخ و ادبیات ایران و جهان احاطه داشت، اما این آوازه علمی، زیر تلی از خشم و سرزنش مدفون شد.

 

خدمات شجاع الدین شفا در دربار پهلوی از سالها پیش او را از چشم بخش بزرگی از روشنفکران ایرانی، بویژه چپگرایان انداخته بود تا آنجا که پس از انقلاب هم با وجود اینکه تا واپسین ماههای عمرش از قلم زدن علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران بازنایستاد، منتقدان قدیم و جدید همچنان صداقتش را زیر سؤال می بردند و می نوشتند که چگونه خادم سلطنت پهلوی از دموکراسی دم می زند.

 

سه دهه آخر عمرش هم که وقف ستیز با دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی شد، بر شمار دشمنانش افزود تا آنجا که سایت جرس، از پایگاه های اینترنتی اصلاح طلبان که زیر نظر چند روشنفکر دینی اداره می شود، هنگامی که از مرگ او خبر می دهد، برخلاف سنت مطبوعات ایرانی که معمولاً در حق درگذشتگان تندی نمی کنند، از او با عنوان نویسنده "متهتک" یاد می کند.

 

شجاع الدین شفا، زاده مرکز روحانیت شیعه در ایران، شهر قم بود و در خانواده ای که نسل اندر نسل پزشک بودند؛ کتاب فرزندان استر، خاندان شفا را از تبار حکیم هارون، پزشک معروف یهودی کاشان معرفی می کند.

 

شجاع الدین شفا تحصیلات خود را تا پایان دبیرستان در قم به انجام رساند، برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفت و پس از فارغ التحصیلی در رشته ادبیات فارسی، تحصیلاتش را در در بیروت و فرانسه ادامه داد.

 

پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه و سپس ایران، به کشورش بازگشت و به عنوان مترجم در رادیو استخدام شد، همزمان فعالیت سیاسی را نیز آغاز کرد و از بنیانگذاران حزبی شد به نام میهن پرستان، با روزنامه ای به همین نام که سرمقاله هایش را شجاع الدین شفا می نوشت.

 

حزب میهن پرستان، حزبی ملی گرا و دست راستی بود که با شعار بیزاری از وابستگی به بیگانگان به حزب توده می تاخت، کریم سنجابی که بعدها رهبر جبهه ملی و نخستین وزیر امورخارجه ایران پس از انقلاب شد نیز از بنیانگذاران حزب میهن پرستان بود.

 

حزب میهن پرستان تنها یک سال و نیم پایید و سپس همراه با احزاب دیگر هم مشی خود، بخشی از تشکل سیاسی تازه ای به نام حزب میهن شد.

 

از آن پس، نشانه ای از فعالیت سیاسی شجاع الدین شفا ثبت نشده اما در عرصه فرهنگ، نامی پرآوازه از شجاع الدین شفا به عنوان مترجم آثار بزرگ کلاسیک ادبیات غرب به یادگار مانده است.

 

تا سال 1357، حدود شصت عنوان ترجمه و تألیف از شجاع الدین شفا به چاپ رسید که نام آورترین آنها، ترجمه کمدی الهی، اثر دانته آلیگیری، شاعر سده های سیزدهم و چهاردهم ایتالیاست که در سال 1335 (1956) برای نخستین بار در ایران به چاپ رسید.

 

کمدی الهی، در سه جلد با عنوان دوزخ، برزخ و بهشت، سفر خیالی دانته به جهان پس از مرگ است، آنچه به ترجمه شجاع الدین شفا غنای بیشتری بخشیده، پاورقی‌هایی است که تقریباً حجمی برابر با حجم کتاب دارد و شخصیتها و رویدادهایی را که در متن اصلی کتاب به آنها اشاره شده به خواننده معرفی می کند.

 

کمدی الهی پس از انقلاب دیگر تجدید چاپ نشد، تا سالها نایاب بود و معدود نسخه هایی که از آن در بازار مانده بود به بهایی گزاف به صورت قاچاق فروخته می شد تا اینکه سرانجام در سالهای اخیر این کتاب مجدداً از وزارت ارشاد مجوز نشر گرفت اما در آغاز کتاب این توضیح اضافه شد که شجاع الدین شفا، از "معاندین" انقلاب بوده و چاپ این کتاب دلیلی بر توجیه و تأیید شخصیت مترجم نیست.

 

رایزن فرهنگی شاه

 

شجاع الدین شفا در روزگاری به دربار پهلوی راه یافت که جانبداری خاندان سلطنتی از دید "روشنفکران" نشانه ارتجاع بود.

 

او رایزن فرهنگی شاه شد و نقش مهمی در سیاستگذریهای فرهنگی شاه ایفا کرد، بویژه در سیاستهای ملی گرایانه شاهنشاهی و اندیشه بزرگداشت و احیای "عظمت" ایران باستان و نکوهش آثار فرهنگ اسلامی و حمله اعراب به ایران.

 

شجاع الدین شفا با قلم فاخرش، نویسنده سخنرانیهای مهم شاه شد و خالق جمله ای تاریخی شد: "کورش ... آسوده بخواب که ما بیداریم"، جمله ای از متن سخنرانی ای که برای شاه نوشت تا پاسارگاد بر سر آرامگاه بنیانگذار نخستین و بزرگترین شاهنشاهی تاریخ ایران ایراد کند.

 

ایده برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و تغییر تقویم ایران از هجری خورشیدی به شاهنشاهی نیز به شجاع الدین شفا نسبت داده می شود.

 

واپسین سالهای خدمت شجاع الدین شفا به دربار شاهنشاهی، متمرکز بر برپایی کتابخانه ای عظیم شد که به دستور محمدرضا شاه، بنا بود ایران را به کتابخانه های مهم جهان پیوند دهد و الگویی برای دیگر کشورها شود.

 

شاه فرمان ساخت کتابخانه را در سال 1352 (1973) صادر کرد و شجاع الدین شفا را که در آن زمان معاون فرهنگی وزارت دربار بود مأمور کرد کتابخانه را بسازد و ریاست آن را در دست بگیرد.

 

قرار شد "کتابخانه ملی پهلوی" در قلب تهران ساخته شود و ظرف ده سال به بهره برداری برسد و در همان آغاز، ششصدهزار عنوان کتاب و بیش از 25 هزار عنوان نشریه را در خود جای دهد.

 

سمینارها و جلسات متعددی برای طرحریزی کتابخانه برگزار شد، مشاوران فراوانی از سراسر جهان برای کتابخانه استخدام شدند، مسابقه ای جهانی برای انتخاب معمار کتابخانه برپا شد که بیش از سه هزار شرکت کننده داشت و یک شرکت آلمانی در آن برنده شد اما کلنگ کتابخانه هیچگاه به زمین زده نشد.

 

انقلاب، شجاع الدین شفا را به کوچ اجباری فرستاد، طرح کتابخانه ملی پهلوی برای همیشه ناکام ماند و کتابخانه شخصی شجاع الدین شفا هم که به نوشته خودش، چهارده هزار جلد کتاب در آن داشته، مصادره شد.

 

شجاع الدین شفا نوشته که تقریباً همه این چهارده هزار جلد کتاب را خوانده و حاشیه نویسی کرده، هرچند این ادعا مبالغه آمیز می نماید و چندان عملی به نظر نمی رسد، حتی اگر خواندن هر کتاب، تنها یک روز به طول انجامیده باشد.

 

شجاع الدین شفا در فرانسه اقامت گزید، فصل تازه زندگی اش را با قلم زدن علیه نظام جدید حاکم بر ایران آغاز کرد و بزودی دین اسلام و سپس همه ادیان ابراهیمی را هدف حمله قرار دارد و علیهشان ردیه ها نوشت.

 

در مشهورترین این آثار، با عنوان تولدی دیگر، به این می پردازد که هر سه دین یهود، مسیحیت و اسلام نسخه برداری‌هایی از کیشهای مهرپرستی، زرتشت و مانی اند که "ایرانیان به دنیای کهن ارمغان دادند".

 

آثار این دوره از زندگی او، از لحاظ پایه های علمی و پژوهشی استواری نوشته های پیش از انقلاب را ندارند و بویژه در جاهایی که مستقیماً به مسائل و رخدادهای پس از انقلاب می پردازد، قلم عالمانه فدای خشمی متعصبانه می شود.

 

پس از آغاز حرکت اعتراضی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران، شماری از چهره های سیاسی و فرهنگی نامه های سرگشاده برای آیت الله خامنه ای نوشتند، از جمله شجاع الدین شفا.

 

شجاع الدین شفا با اینکه پیشتر در رد قرآن قلم زده و خدا را آفریده ذهن بشر دانسته بود، در این نامه از قرآن با عنوان کتاب آسمانی یاد کرد و از "واقعیتهای قرآنی" و لزوم متعهد بودن رهبر کشور در مقابل خداوند نوشت.

 

منبع: بی بی سی


 


???? : Belen Mena

Iran

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته