-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

Latest News from Emrooz for 04/18/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران رای خود در مورد مصطفی تاج زاده، داود سلیمانی و ‏محسن میردامادی را صادر کرد.‏

به گزارش مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، دادگاه هر یک از متهمین را ‏‏ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام باستناد مواد 610 و 500 قانون ‏مجازات اسلامی مجموعا به 6 سال حبس تعزیری و به استناد ماده 19 قانون مجازات اسلامی به ‏عنوان تتمیم حکم تعزیری به 10 سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم کرد.‏

احکام صادره قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر تهران است.‏

همچنین شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر تهران، محکومیت "سهیل محمدی" از متهمان ‏اغتشاشات سال گذشته را به سه سال حبس تعزیری کاهش داد.‏

متهم پیش از این در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به استناد مواد 610 و 500 قانون مجازات ‏اسلامی به چهارسال حبس تعزیری محکوم شده بود.‏


 


امروز: قائم‌مقام دبيركل حزب اعتماد ملي با اشاره به تاثير انحلال احزاب در فضاي سياسي كشور گفت: بهتر است به جاي اينگونه رفتار تنگ‌نظرانه فضا را براي حضور گسترده مردم در صحنه باز كنند چراكه اگر مردم احساس كنند كه عرصه را بر آنها تنگ كرده و ميدان را از آنها مي‌گيرند ممكن است عده‌اي دچار بي‌تفاوتي شوند و عده‌اي هم دست به فعاليت‌هاي غيرقانوني بزنند.
حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نيا در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، با بيان اينكه وجود احزاب براي كشور يك فرصت است نه تهديد اظهار داشت: بعضي‌ها تصور مي‌كنند وجود احزاب براي آنها يك تهديد است و احساس خطر مي‌كنند اما شكي نيست كه وجود احزاب و تشكل‌هاي قانوني و شناسنامه‌دار براي اداره كشور لازم است و فرصتي براي حضور پررنگ مردم در صحنه و مبارزه با انواع تهديدهاي داخلي و خارجي محسوب مي‌شود.
وي با تاكيد بر اينكه وجود احزاب براي اداره كشور لازم است ادامه داد: اگر احزاب نباشند مردم و گروه‌هايي كه علاقه‌مند به فعاليت سياسي هستند فعاليت خود را به شكل‌هاي غيرقانوني انجام مي‌دهند و اين زمينه را براي فعاليت‌هاي زيرزميني و اقدامات غيرقانوني و براندازانه مهيا مي‌كند.
قائم‌مقام دبيركل حزب اعتماد ملي با بيان اينكه برخي تصور مي‌كنند وجود احزاب براي آنها و نظام خطر دارد تصريح كرد: آيا تشكل‌هايي كه سال‌هاست به وجود آمده و مجوز گرفته و فعاليت مي‌كند چنانچه مسوولان نظام نسبت به آنها اعتراض داشته باشند بايد نسبت به آنها برخوردهاي غيرقانوني صورت بگيرد؟
منتجب‌نيا با بيان اينكه هرگونه فضاسازي عليه احزاب غيرقانوني است تاكيد كرد: اينگونه برخوردهاي غيرقانوني با احزاب خلاف مشي امام(ره) و دلسوزان نظام است و به سلاح ملت و نظام نيست و بهتر است به جاي اينگونه رفتارهاي تنگ‌نظرانه فضا را براي حضور گسترده مردم در صحنه باز كنند چراكه اگر مردم احساس كنند عرصه بر آنها تنگ شده و ميدان را از آنها مي‌گيرند ممكن است عده‌اي دچار بي‌تفاوتي شوند و عده‌اي هم دست به فعاليت‌هاي زيرزميني غيرقانوني بزنند.


 


امروز: دبيركل حزب سبز ايران با بيان اينكه تضعيف نهادهاي مدني كه مي‌توانند به تقويت مردم‌سالاري ديني كمك كنند سودي را متوجه كشور نمي‌كند گفت:تضعيف نهادهاي مدني كه مي‌توانند به تقويت مردم‌سالاري ديني كمك كنند سودي را متوجه كشور نخواهد كرد.
حسين كنعاني‌مقدم در گفت‌وگو با ايلنا با بيان اينكه دولت متناسب با سليقه خود با احزاب برخورد نكند اظهار داشت: قانون، نحوه برخورد با احزاب را مشخص كرده است و مانع از اين شده است كه دولت‌ها با احزاب برخورد سليقه‌اي كنند و اگر دولت اصلاح‌طلب بود با احزاب اصولگرا برخورد كند و اگر اصولگرا بود مانع فعاليت احزاب اصلاح‌طلب شود و چه بسا دولتي سر كار آيد كه به طور كلي مخالف فعاليت احزاب باشد.
وي ادامه داد: در قانون اساسي مشخص و معين شده است كه احزاب بايد فعاليت آزاد داشته باشند و كسب مجوز از كميسيون ماده 10 به منظور قانونمند كردن تشكل‌هاي سياسي است و نحوه رسيدگي به اقداماتي كه ممكن است مخل امنيت كشور باشد در قانون مشخص شده است.
دبيركل حزب سبز ايران با بيان اينكه لازمه مشاركت مردم اين است كه احزاب بتوانند در چارچوب قانون فعاليت كنند تاكيد كرد: تضعيف نهادهاي مدني كه مي‌توانند به تقويت مردم‌سالاري ديني كمك كنند سودي را متوجه كشور نخواهد كرد.
كنعاني‌مقدم با بيان اينكه بايد مانع فعاليت احزابي شد كه نه قانون را قبول دارند نه ولايت و نه چارچوب نظام خاطرنشان كرد: ايجاد مانع بر سر راه فعاليت احزابي كه با دولت اختلاف نظر دارند باعث قدرتمندتر شدن آنها مي‌شود چراكه هرگاه فشار بر مردم بيشتر شود اصرار و تمايل مردم براي گرديدن به اين احزاب بيشتر مي‌شود.


 


امروز: دبير كل حزب اسلامي ايران زمين با بيان اينكه در شرايط فعلي، كشور بيش از هر چيزي به آرامش نياز دارد گفت: بحث انحلال احزاب آن هم به دلايل واهي و قبل از اينكه جرم سياسي اثبات شود تبعاتي را به دنبال خواهد داشت.
ابولقاسم رئوفيان در گفتگو با خبرنگار ايلنا با بيان اينكه خبر انحلال دو حزب مشاركت و سازمان مجاهدين پيامدهايي را در پي خواهد داشت گفت: انتشار اين‌گونه اخبار قبل آنكه جرمي عليه اين احزاب ثابت شود باعث تشويش اذعان عمومي خواهد شد.
وي با بيان اينكه بحث انحلال احزاب آن هم به دلايل واهي و بدون اثبات جرم سياسي تبعاتي را در پي خواهد داشت تاكيد كرد: چنان‌چه افكار عمومي مجاب نشود و روشنگري صورت نگيرد ممكن است هواداران آن احزاب و مردمي كه موافق فعاليت احزاب هستند نسبت به نهاد تصميم‌گيرنده واكنش‌هايي را از خود نشان دهد.
دبير كل حزب اسلامي ايران زمين با بيان اينكه در شرايط فعلي كشور بيش از هر چيزي به آرامش نياز دارد گفت: بايد از هر اقدامي كه موجب بر هم زدن آرامش و ايجاد اضطراب در جامعه باشد پرهيز كرد.
رئوفيان با اشاره به قانون احزاب اظهار داشت: چنان‌چه احزابي كه مجوز قانوني از وزارت كشور گرفته‌اند در چارچوب وظايف و حدود اختيارات فعاليت كند به نحوي كه هيچ‌گونه تهديدي براي منافعه ملي و مصالح كشور به حساب نيايند هيچ نهاد و قدرتي نمي‌تواند معترض آنها و يا مانع از ادامه فعاليت و استمرار حيات آنها شود.
وي با بيان اينكه قانون حوزه فعاليت احزاب را مشخص كرده و براي احزاب سياسي كه از اين محدوده خارج شوند و فعاليت غيرمجاز داشته باشند نيز تصميماتي را پيش‌بيني كرده است خاطر نشان كرد: هم نهادهاي مدني و احزاب و هم نهادهاي دولتي بايد در اجراي قوانين مسر باشند و همان‌طور كه رهبر انقلاب همواره بر اين موضوع تاكيد داشته‌اند تا قبل از رسيدگي به جرايم و اعلام نتايج بايد از هرگونه قضاوت عجولانه‌اي جلوگيري كرد.
رئوفيان در پايان تاكيد كرد: موارد حاشيه‌اي قبل از آن نه تنها مفيد نخواهد بود بلكه در شان نظام جمهوري اسلامي كه در قانون اساسي آن جايگاه احزاب را مورد توجه قرار داده نيست.


 


امروز: خانواده های بازداشت شدگان به صورت خستگی ناپذیر هر شب برای پیگیری آزادی عزیزان در بندشان به جلوی زندان اوین می روند و به تجمع خودشان برای گرفتن پاسخی از مامورین زندان ادامه می دهند .

به گزارش کانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها، خانواده یکی از زندانیان در بند می گوید که پسرش که تنها نان آور خانه بوده است و باتعویض روغن ماشین خرج خود را در می آورده فقط بدلیل اینکه در جلوی مغازه خود ایستاده بوده دراول سفند ماه بازداشت شده و همچنان دراسارت بسر می برد .

خانواده او هرشب به جلوی زندان اوین می آیند تا بلکه از او خبری بگیرند.

منابع خبری جرس از تهران هم خبر می دهند که اوین همه روزه پذیرای خانواده هایی است که برای خبر و یا دیداری از عزیزشان ماههاست از دور و نزدیک به درکه می آیند.


 


امروز: مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد دیروز -شنبه -با خانواده احمد زید آبادی ، روزنامه نگار زندانی و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی دیدار و صبر و استقامت انها را ستودند و از ادامه حبس وی و همه زندانیان سیاسی اظهار تاسف کردند

به گزارش خبرنگار «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» مهدیه محمدی ،همسر احمد زید آبادی در این دیدار آخرین وضعیت همسرش را برای مهندس موسوی تشریح کرد و گفت :احمد همچنان در زندان رجایی شهر و با زندانیان عادی نگه داری می شود ،در حالی که طبق قانون تفیکیک جرائم وی باید در کنار زندانیان سیاسی دوران محکومیت خود را بگذراند

محمدی افزود : با وجود همه مشکلات ،احمدز ید آبادی روحیه بسیار عالی و مقاومی دارد و حتی به ما می گوید بیش از حد بر هم بند بودن او با زندانیان غیر سیاسی از جمله سارق ها و قاتل ها تاکید نکنیم ،چرا که آنها نیز به نوعی قربانی شرایط ناعادلانه جامعه خود هستند

موسوی و رهنورد ،هر دو بارها روحیه مقاوم احمد زید آبادی را ستودند و آزادی هرچه سریع تر او و دیگر روزنامه نگاران در بند را آرزو کردند.

هم زمان با این دیدار ،احمد زید آبادی از زندان رجایی شهر با منزلش تماس تلفنی گرفت و با مهندس موسوی و زهرا رهنورد گفت و گوی کوتاهی کرد .زهرا رهنورد در این مکالمه خطاب به زید آبادی گفت :ما صبر و مقاومت شما را ارج می نهیم و برایتان آرزوی توفیق و سلامتی داریم ."

احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی در ۲۳ خرداد ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. احمد زیدآبادی در تاریخ دوم آذر ماه به پنج سال زندان در تبعید در گناباد محکوم شد.این حکم در تاریخ ۱۱ دیماه از سوی دادگاه تجدیدنظر تایید شد.علیرغم صدور قرار وثیقه برای دکتر احمد زیدآبادی و تودیع آن از سوی خانواده، دبیر کل سازمان ادوار تحکیم کماکان در زندان اوین بسر می برد. زیدآبادی در تاریخ ۱۲ بهمن ماه به زندان رجایی شهر منتقل شد.


 


امروز: به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن سخنرانی سیدمحمدخاتمی که قرار بود در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هسته‌ای ارائه شود اما به دلیل ممانعت‌های به عمل آمده حضور رئیس‌جمهور سابق کشورمان در این هیروشیمای ژاپن میسر نشد و این متن قرار است در روز آخر این اجلاس قرائت و توزیع شود به دو زبان فارسی و انگلیسی بدین شرح است:

به نام خدا

هیروشیما تنها یک شهر در کشور ژاپن نیست، بلکه عنوانی است تداعی کننده دردها، دلهره ها و رنجهای بشر و هشدار دهنده به سرنوشت انسان و آنچه بر او گذشته است و طبعاً آنچه باید باشد.

در اثر انفجار اولین بمب اتمی در لحظات پایان جنگ جهانی دوم، شهر هیروشیما و نیز ناکازاکی ویران شد و ساکنان مظلوم آن با دل آزارترین وضعی از پا در آمدند و آسیب دیدند و هنوز هم آثار رنج و درد آن فاجعه برجا است.

و شگفت اینکه این فاجعه تابسوز در‍ ژاپن رخ داد. ژاپنی که زبان فکر آن زبان شعر است و شعر ژاپنی از طرفی بیان کننده استعارات ملموس و طبیعی است و از طرف دیگر شرح احوال درونی انسان.

همدلی و همزبانی با طبیعت و معاشقه با کوه و ابر و باد و باران و گل و جان پاک انسان در کمتر فرهنگ و زبانی نظیر فرهنگ ژاپنی وجود دارد.

طبیعی است که انسان ژاپنی باید بیش از همه مردمان دیگر نگران از دست رفتن طراوت زندگی و سبزه و بهار و بارش آبشار و رویش شکوفه های خندان و نیز خاکستر شدن انسان که وجودش از همه طبیعت زیباتر و برتر است باشد. بخصوص که تجربه تلخ و دردآور هیروشیما و ناکازاکی را تجربه کرده است.

حضور و برگزاری اجلاس شورای تعامل در هیروشیما در واقع ادای احترام نه تنها به مردم مظلومی است که در یک لحظه در جهنم افروخته توسط آدمکشان مغرور سوختند، بلکه نشانه تلاش برای یافتن و تبدیل جهان سرشار از ستم و تبعیض و خشونت و سلطه و استبداد به جهانی است که انسان -هر انسانی- در آن محترم باشد و جنگ و خشونت جای خود را به همدلی و همراهی و تحمل و برخورداری انسان -هر انسانی- بدهد.

آنچه در سال ۱۹۴۵ در هیروشیما رخ داد حکایتگر فاجعه عظیم و بی سابقه در تاریخ انسان بود، تاریخی که گرچه سرشار از جنگ و خونریزی و ویرانگری بوده است، ولی این بار ابعاد فاجعه قابل مقایسه با آنچه تا آن روز رخ داده است نبود.

چندی پس از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی قطب دیگر قدرت مسلط زمانه یعنی شوروی سابق نیز اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد و از آن پس تمامی جهان در میان دو قطبی قرار گرفت که اولاً هر دو اساس رابطه خود را با دیگران سلطه قرار داده بودند و ثانیا مجهز به سلاحی بودند که روز به روز ویرانگرتر و هولناک تر می شد و دیری نپایید که ذخایر اتمی دو قدرت بزرگ که بعدها چند کشور دیگر هم به آن پیوستند چنان افزایش یافت که می توانست چندین بار کره زمین را ویران کند.

از آن پس نیز جنگ سرد همه جهان را در حالت بیم توأم با بهت فرو برد و پیمانهای نظامی با محوریت قدرتهای اتمی سایه ای هولناک تر از ابر ویرانگر ناشی از انفجار بمب در هیروشیما و ناکازاکی بر سراسر کره زمین گسترانید.

پس از فروپاشی یک قطب قدرت، قطب باقیمانده دیگر قدرت با توهم یکه تازی همچنان فضای وحشت را بر سر عالم و آدم نگاه داشتو از زمان سقوط شوروی تاکنون بارها شاهد دخالتهای پرهزینه قدرت برتر باقیمانده از دوران جنگ سرد در کشورهای مختلف و تلاش برای تحمیل خواستهای او بر جهان و حتی تهدید به کار گیری سلاح هسته ای و شیمیایی از سوی او بوده ایم.

دخالتهای نظامی، کودتاهایی که در دوران جنگ سرد هم سابقه داشته است، اعمال یکجانبه میل و اراده خود بر دیگران با داعیه واهی رهبری جهان آزاد نمونه هایی از وضعیت ناگواری است که همه بشر را گرفتار کرده است.

از جانب دیگر شاهد تشدید پدیده ای خطرناک بوده ایم که نگرانی ناشی از آن و فجایعی که به بار می آورد کمتر از ویرانی بمب اتمی نیست، یعنی پدیده زشت تروریسم در چهره وحشت آفرین اخیر آن. امری که خود سبب شده است تا قدرتهای پرمدعای کنونی به بهانه مبارزه با تروریسم روز به روز وضع را بغرنج تر و مشکل را عمیق تر کنند.

آنچه در میانه غایب است خیرخواهی و صلح در جهان امروز است. صلحی که خواست همه مصلحان بزرگ بشری و هدف دعوت پیامبران بزرگ و درون مایه فرهنگ ها و تمدن های بشری بوده است و مگر نه اینکه قرآن کریم همه مؤمنان را به دخول در وادی صلح دعوت می کند. صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با جهان و طبیعت و مگر ندای دل انگیز کتاب اشعیای نبی جان هر انسان صلح طلبی را نوازش نمی دهد که "او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و نیزه های خود را برای اره خواهند شکست. قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود."

و مگر چنانکه اشاره کردم فرهنگ ژاپنی بخصوص با تلفیق آیین بودایی و شینتو زیباترین ترانه های صلح را نمی نوازد؟

شاید کمتر کلمه ای دل انگیزتر و احساس برانگیزتر از کلمه صلح باشد، ولی در واقعیت تاریخ آنچه بیشتر غلبه داشته است حالت ستیز و جنگ و ناامنی بوده است که در دوران معاصر بخصوص با دست آوردهای شگفت انگیز تکنیک که وقتی در اختیار قدرتهایی قرار گیرد که مصلحت بشر را در استیلای بی چون و چرای خود بر عالم و آدم می دانند وحشتناک خواهد بود دلهره آور تر هم شده است.

دلهره جنگ و دغدغه صلح امر تازه ای نیست. ادیان بزرگ به صلح فراخوانده اند و جنگ را نکوهش کرده اند و در دوران مدرن نیز کم نبوده اند بزرگانی که جنگ، این بلیه همیشه بشری را سخت نکوهش کرده اند.

کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی رساله مشهور خود را "صلح دائم" (Perpetual Peace) یا (Zum ewigen Frieden) نامید و در آن گفت:

"پادشاهی که از سربازان خود در جنگهای تهاجمی برای عظمت خود یا کشورش استفاده می کند موجودات عاقل را به عنوان وسیله صرف برای غایت مورد نظر به کار می برد. " به نظر کانت ارتشهای منظم حاضر به جنگ باید به مروز زمان ملغی شوند زیرا اجیر کردن افراد انسانی برای کشتن یا کشته شدن متضمن این است که آنها به عنوان وسایل صرف در دست دولت به کار بروند و این نمی تواند به آسانی با حقوق بشریت که مبتنی بر ارزش مطلق موجودات عاقل من حیث هی است سازگار باشد.

ولی علی رغم این آرزوها و ایده آل ها جنگ همچنان وجود دارد و هنوز حتی گامهای مثبتی در جهت نابودی مخوف ترین سلاحهایی که بشر تاکنون پدید آورده است برداشته نشده است.

صلح نیازمند جانهای صلح طلب است و بیش و پیش از هر چیز باید حاکمان برخوردار از این فضیلت باشند.

اما به هر حال در این زمینه باید گامهای عملی برداشت و انتظار از مجمعی چون شورای تعامل انتظاری بیش از اظهار نظرهای بی پشتوانه اجرایی و اکتفاء به نظر و عدم اقدام عملی در زمینه های مختلف است.

در اینجا اجازه می خواهم تا پیشنهاد خود را در مورد مؤثرتر کردن نقش شورا مطرح کنم.

من پس از طرح گفت و گوی تمدن ها که مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت و هیاهوی جنگ تمدن ها را در عالم به محاق برد در سال 2001 و بعد از فاجعه 11 سپتامبر که جنگ افروزان با عناوین فریبنده دم از ائتلاف برای جنگ زده بودند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت را به عنوان نظریه تکمیلی گفت و گوی تمدن ها دادم همین جا بگویم صلح میوه‌ای است که تنها و تنها بر درخت عدالت خواهد روئید و تا هنگامی که عدالت چه در عرصه ملی و در رابطه حکومت ها با مردم و چه در عرصه بین المللی غایب باشد نمی توان انتظار صلح واقعی را داشت. ثبات ظاهری که در اثر ارعاب و سرکوب حکومت های خودکامه در یک کشور برقرار می شود پایدار نیست و حاصل آن افزایش کینه و نفرت و محروم شدن انسانها از همه حقوق و حرمتی است که در خور آنند و نیز در عرصه بین المللی صلحی که متکی بر قدرت ویرانگر سلاحهای مخرب و سیاستهای اشغال و سرکوب و تحریم باشد نیز حاصلی جز جدایی هر چه بیشتر ملتها از یکدیگر و زمینه ساز پرورش روشهای خشونت آمیزی چون تروریسم نخواهد داشت. و یکی از علل مهم ناکامی طرحهای مختلفی که برای صلح عرضه می شود کم توجهی به عنصر عدالت است.

پیشنهاد ائتلاف برای صلح در هیاهوی خشونت و خشم آن روزها آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت. ولی اینک در جمع شما نخبگان خیرخواه و مورد احترام جامعه جهانی آن را تکرار می کنم و اعلام می دارم که مرکز گفت و گوی تمدن ها آمادگی دارد که با بررسی همه جانبه موضوع و بهره گیری از نظر و تجربه صاحب نظران طرحی را در این زمینه آماده کند تا پس از بررسی آن در اجلاس سال آینده به صورت منشوری در آید و به سازمان ملل متحد و سازمانهای مهم و مؤثر بین المللی و اتحادیه های مختلف در اروپا و آسیا و آفریقا و آمریکا و نیز بین المجالس کشورها عرضه شود تا برای آن ضمانت اجرا پدید آید و پشتوانه سنگین و موجه شورای تعامل ضامن آن خواهد بود که آن را به سازمانها و نهادهای ذی ربط بقبولاند.

از سوی دیگر خاورمیانه را به حق باید بحرانی ترین نقطه عالم دانست. باز هم پیشنهاد ما این بود که خلع سلاح جهانی را می‌توان از خاورمیانه شروع کرد. امروز در این نقطه بحرانی زرادخانه های اتمی موجود و نیز کلاهکهای اتمی از سوی بعضی از پیمانها و اتحادیه های نظامی در انبارهای بعضی از کشورهای منطقه ذخیره شده است، تهدید و دلهره را روزافزون کرده است.

شورا می‌تواند طرح خود را برای خاورمیانه خالی از سلاح‌های هسته ای در کمیته ای تهیه کند و از سوی سازمان ملل و جامعه جهانی مسؤولیت اجرای آن را بپذیرد.


In the Name of God

Hiroshima is not only a city in Japan; it also invokes painful memories of human suffering. It warns of the fate of humans and what they have endured.
In the last moments of the Second World War, Hiroshima and also Nagasaki were destroyed by atomic bombs and their innocent residents perished and suffered in the most heart-wrenching manner. The effects of the pain and suffering from that catastrophe are still evident today.

It is unbelievable that this unbearable catastrophe occurred in Japan. A Japan whose intellectual language is that of poetry, a poetry which beautifully portrays vivid and natural metaphors and conveys the inner sentiments of humans. Coexistence and compassion with nature, affection for mountains, clouds, wind, rain, flowers and the pure spirit of humans is rarely seen in other cultures and languages as it is seen in language and culture of the Japanese.

It is natural that the Japanese would be more worried about the loss of the refreshing sense of life--the season of spring, pouring of the waterfalls, and beautiful blossoms--and incineration of humans, who are also a greater and beautiful part of nature. This is especially the case since Japan has had the bitter and painful experience of Hiroshima and Nagasaki.

The presence of the InterAction Council in Hiroshima is not only a homage to the innocent people who were incinerated in the fires stoked by arrogant killers, but is also a recognition of the efforts of transforming a world full of cruelty, discrimination, violence, oppression and injustice to a world in which all humans are valued and war and violence give way to compassion, cooperation and coexistence between all humans.

What happened in Hiroshima in 1945 was an unprecedented disaster in the history of humanity. Even though this history is filled with wars, destruction and bloodshed, but this time the scope of the disaster was not comparable to what had ever happened until that day.

Shortly after the Hiroshima and Nagasaki disasters, the other 'superpower' of the time, meaning the former Soviet Union, conducted its first nuclear test. After that, the whole world was placed in a bipolar order in which both poles had based their relationship with others on force and were armed with a weapon that was becoming more destructive and terrifying by the day. It was not long before the nuclear reserves of the two super powers - which were later joined by a few other countries - reached such a level that it was capable of destroying the planet several times over.

After that, the Cold War covered the world in a fog of horrified shock and military alliances revolving around the nuclear powers cast over the entire world a shadow more horrifying than the mushroom cloud cast over Hiroshima and Nagasaki.

After the collapse of the Soviet Union, the remaining superpower, under the illusion of unrivaled invincibility, continued to spread the shadow of fear over the world. As a result from the end of the Cold War until now, we have witnessed many times its costly interventions in different countries and its continued striving to impose its will on the world, and even going so far as to threaten to use nuclear and chemical weapons. Military intervention, coup d'états (that were also seen during the Cold War), unilateral imposition of their will on others and an empty claim to be the leader of the free world are all examples of the unpleasant situation which all humans have been confronted with.

On the other hand we have witnessed an exacerbation of a dangerous phenomenon which is no less worrying and destructive than the atomic bomb. This phenomenon is terrorism, especially in its most recent horrifying forms. This has also given the current arrogant powers an excuse to further aggravate and deepen the crisis the world finds itself in.

What is missing in today's world is peace and compassion--a peace that has been the desire of all great peacemakers in history and the aim of the calling of great prophets and the essence of cultures and civilizations. The Holy Quran invites all believers into the realm of peace. Peace with oneself, peace with others, peace with the world and with nature. Is it not that the book of Isaiah the Prophet caresses the soul of all peace-loving people with its statement that "He will judge amongst the tribes and chastise many tribes and they will break their swords for ploughs and their spears for saws. One tribe will not pull a sword on another and there will no longer be wars."

And, as I mentioned before, is it not the Japanese culture, especially with its combination of Buddhist and Shinto values, that plays the sweetest song of peace?

There are not many words that resonate as strongly and are as emotionally fulfilling as peace. However, in reality, what has prevailed in history has been conflict, war and insecurity. In modern times, especially with incredible technological achievements which when used by powers who see the good of humanity in their unquestioned and unchallenged domination of the world, this situation has worsened.

Fear of war and concern for peace is nothing new. Great religions have called for peace and have condemned war, and in modern times the great figures who have denounced war are not few. Immanuel Kant, the great German philosopher, in his famous work entitled "Zum ewigen Frieden" (Perpetual Peace) states that: "Kings who use their soldiers in offensive wars for their own grandeur or territorial expansion are using intelligent beings as mere tools for the attainment of their desired goal". In Kant's view, standing armies ready for battle must be abolished with time, because hiring human beings for killing and being killed requires that they become mere tools in the hand of governments. This does not sit well with human rights, which recognizes the absolute value of intelligent beings in and of themselves.

However, despite these wishes and ideals war still exists and we have not even taken positive steps towards eliminating the most horrific weapons that humans have created. Peace needs peace-loving spirits and more than ever before we need our rulers to be endowed with this virtue. In any event we are to take practical steps in this direction which is the world expectation from such an important body as the InterAction Council.

I would like permission to express my proposal for making the role of the Council more influential. In 2001, I made the proposal for the Dialogue among Civilizations, which was met with great fondness in the international community. It was intended to reduce the commotion of "Clash of Civilizations" which had particularly arisen after the September 11th catastrophe, at a time when warmongers were using misleading labels to create alliances for war, before the General Assembly of the United Nations I make a proposal for an alliance for peace based on justice, as a complementary theory to the Dialogue among Civilizations. Here I would like to reiterate my belief that peace is a fruit which will only grow on the tree of justice. And until justice--whether on the national arena and in the treatment of governments of its own people or on the international arena--is absent we cannot expect real peace to take hold. Perceived stability which is brought about by fear and oppression will not be lasting and it will only result in the increasing of resentment and hatred and depravation of humans of all their deserved rights and integrity.

In the international arena a peace that is based on the destructive force of devastating weapons and policies of occupation and repression and sanctions will not bear any result except creating ever more distance between nations and grounds for breeding violence and terrorism. One of the most important reasons that the various proposals for peace have failed is that they do not pay enough attention to the factor of justice.
This proposal for an alliance for peace was not given its due the attention in the commotion of violence and anger prevailing at that time. But now, in this gathering of well-intentioned and internationally respected figures, I will repeat this proposal and announce that the Foundation for Dialogue among Civilizations is ready to undertake comprehensive analysis of this issue and call upon the thoughts and experiences of experts to prepare a plan in this field so that after it is considered in the meetings of next year it can be codified as a charter and presented to the United Nations and other important and influential international organizations and associations in Europe, Asia, Africa and America as well as within parliaments so that it will be given enforcement mechanisms. The strong backing of the InterAction Council will ensure that such a proposal will be accepted by the relevant organizations and institutions.

The Middle East is rightfully considered the most crises prone region in the world. In this regard our proposal has been that the world's nuclear disarmament can start from the Middle East. Today there are nuclear arsenals in this region and nuclear warheads are stored in the some of the region's countries by some military alliances, which have added to the threat and concern. The Council can prepare a proposal for a Nuclear-Free Middle East in a committee and take on the responsibility of its implementation on behalf of the United Nations and international community.


 


امروز: فراکسیون خط امام(ره)مجلس با صدور بیانیه‌ای ضمن ابراز تاسف شدید از برخورد صورت گرفته با سیدمحمد خاتمی که همواره برای جمهوری اسلامی ایران عزت آفرین بوده است، از نپذیرفتن مسئولیت بی‌تدبیری توسط هیچ ارگان و مقامی خبر داد و ضمن تاکید بر پیگیری این موضوع توسط این فراکسیون با توجه به اختیارات قانونی خود، خواستار پیگیری این موضوع، رفع محدودیت‌های ایجاد شده و برخورد قانونی با این اقدامات ناروا توسط مسئولان ذیربط و بخصوص قوه قضائیه شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران

تاریخ انقلاب اسلامی، با تمام فراز و نشیب‌های خود در عرصه سیاست خارجی، همواره علو طبع و منش، فخامت اندیشه، متانت گفتار و رفتار توام به ادب و عقلانیت حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در ارتقاء جایگاه بین المللی كشور و عزت ملت بزرگ ایران در دوره هشت ساله ریاست جمهوری را به عنوان برگی زرین ثبت نموده و دستاوردهای ارزشمند و ماندگار ایشان را (به ویژه بعد از پایان دوره مسئولیت) كه با حضور در مجامع بین‌المللی و دفاع حكیمانه از اصول و ارزش های انقلاب اسلامی نصیب ملت نموده و برای جمهوری اسلامی ایران عزت آفرین بوده است فراموش نخواهد كرد.

ولی با كمال تاسف در روزهای اخیر شاهد اقدامات نسنجیده‌ای بودیم كه با ممانعت از حضور معمار گفتگوی تمدن ها در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هسته‌ای در ژاپن، فرصت بهره‌مندی از این سرمایه ارزشمند ملی در دفاع از سیاستهای اصولی نظام به ویژه در برنامه صلح آمیز هسته‌ای را از كشور گرفت و در كنار فرصت سوزیهای دیگری كه همه روزه با موضع گیریهای ناپخته و بعضاً ماجراجویانه شاهد آن هستیم چالشی دیگر را فراروی نظام قرار داد و این بار نیز همانند بسیاری از موارد مشابه هیچ ارگان و مقامی مسئولیت این بی‌تدبیری را بر عهده نگرفت.

فراكسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی، ضمن تقدیم احترامات خود به فرزند فاضل، با تقوی و متدین امام (ره) به خاطر تلاش‌هایی كه برای ارتقاء نام ایران و ایرانی و دفاع از مواضع به حق ملت ایران در عرصه بین المللی به عمل آورده است و ضمن ابراز تاسف شدید از اینگونه بی‌تدبیریها و فرصت سوزیها، از مسئولان ذیربط به ویژه قوه قضائیه می‌خواهد ضمن پیگیری موضوع و رفع محدودیتهای ایجاد شده با اینگونه اقدامات ناروا برخورد قانونی بعمل آورد.

بدیهی است كه این فراكسیون با توجه به وظایف قانونی خود، موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت شریف ایران خواهد رساند.


 


امروز: نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه غیر علنی و غیر رسمی با ابلاغ گزارش کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی به رییس جمهور در خصوص پاسخ به ابهامات مطرح شده از سوی وی به قانون هدفمند کردن یارانه ها موافقت کردند.

به گزارش خانه ملت، حسین سبحانی نیا عضو هیات رئیسه مجلس در جمع خبرنگاران با اشاره به جلسه غیرعلنی امروز صبح یکشنبه، گفت: "علی لاریجانی" در این جلسه که تا ساعت 15/9 به طول انجامید، نظر نمایندگان را با توجه به گزارش جمع بندی نهایی کمیسیون ویژه در خصوص نحوه اجرای هدفمند کردن یارانه ها و کمک به دولت در این مسیر، در یک رای گیری استمزاجی جویا شد.

وی افزود: گزارش کمیسیون ویژه در سه بند ارائه شده بود که بند اول آن در مورد اینکه آیا دولت از بیست هزار میلیارد تومان عوارض کم کند که نظر کمیسیون این بود که دولت می تواند همه را هزینه کند و برای جبران عوارض شهرداری ها و دهداری ها از طریق دیگری بیاندیشد.

سبحانی نیا گفت: بند دیگر اینکه بیست هزار میلیارد تومان را در 9 ماه باقیمانده سال اجرایی کند و سه ماه اول را صرف فراهم کردن مقدمات نماید.

وی ادامه داد: بند دیگر اینکه به همه خانوارها یارانه تعلق گیرد اما دولت براساس ماده هفت قانون هدفمند کردن یارانه ها افراد کم درآمد را در اولویت قرار دهد.

عضو هیات رئیسه مجلس تصریح کرد: در این جلسه احمد توکلی و علی مطهری بعنوان مخالف و غلامرضا مصباحی مقدم بعنوان موافق گزارش کمیسیون ویژه صحبت کردند و در نهایت نظر کمیسیون به رای استمزاجی نمایندگان گذاشته شد که 161 رای موافق به تصویب رسید.


 



چند تن از نمایندگان مجلس تلاش داشتند با جمع آوری امضا از سوی مجلسیان ،در برابر موج انتقاد به یک مقام عالی رتبه دولتی از وی حمایت کنند


سایت جهان نیوز بدون نام بردن از محمرضا رحیمی معاون اول قوه رئیس جمهور نوشت این نمایندگان نزدیک 10 روز است به دنبال جمع آوری امضا در حمایت از یک مقام عالی رتبه در دولت هستند که هنوز موفق به جلب نظر نمایندگان مجلس نشدند.

در نامه ای که این افراد تهیه کرده اند تلاش شده است تا حمایت مجلس از قوه قضائیه در مبارزه با دانه درشت ها تفسیر جدید و در آن تاکید شود که روی سخن این بیانیه برخورد قانونی و قضائی با این مقام عالی رتبه دولتی نبوده است.

در اسفندماه 233 نماینده مجلس از عزم جدید قوه قضائیه در برخورد با فساد اقتصادی دانه درست ها حمایت کردند.


 





دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: قانون احزاب بايد در جهت نهادينه كردن احزاب در عرصه سياسي و مديريتي كشور اصلاح شود. محمد سلامتي خاطرنشان كرد: براي بازنگري قانون احزاب بايد نظر احزاب و گروه‌هاي سياسي خواسته شود؛ چراكه آن‌ها هستند كه در اين مورد صاحب‌نظر هستند.

وي با اشاره به اين‌كه " قانون احزاب در سال 60 به تصويب رسيد" اظهار كرد: هر قانوني پس از مدتي بايد مورد بازنگري قرار بگيرد، اصلاح شود و با توجه به شرايط زمان بايد خود را رشد دهد و با سطح زندگي مردم در هر مقطعي تطبيق دهد، طبيعي است كه قانون احزاب هم بايد همين روند را طي كند يعني تكميل شود. وي افزود: يكي از اشكالات عمده و خلائي كه در قانون احزاب وجود دارد، مساله نهادينه شدن تحزب در نظام جمهوري اسلامي است. در اكثر كشورهاي دنيا مي‌بينيم كه وقتي احزاب در عرصه انتخابات حضور پيدا مي‌كنند، حزبي كه پيروز مي‌شود دولت تشكيل مي‌دهد و اگر احيانا اكثريت كافي را نداشته باشد با احزاب ديگر ائتلاف مي‌كند ولي در ايران اين جنبه از تحزب وجود ندارد وقتي حزب را به رسميت شناختيم بايد تمام لوازم آن را مدنظر بگيريم و عصر حاضر اين طور اقتضا مي‌كند كه به حزب بها داده شود كه اين مساله بايد در قانون احزاب مورد توجه قرار بگيرد. دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اين‌كه " احزاب برطبق قانون بايد بتوانند راهپيمايي كنند" گفت: اين مساله در قانون احزاب وجود دارد ولي متاسفانه رعايت نشده است و به احزاب و گروه‌هاي سياسي براي راهپيمايي و ميتينگ اجازه داده نمي‌شود كه اين شيوه، شيوه برخورد منفي با امر تحزب است. وي بر لزوم برخورداري احزاب از رسانه تاكيد كرد و با بيان اين‌كه " احزاب براي اين‌كه نظرات و برنامه‌هاي خود را در سطح جامعه منعكس كنند، بايد نشريه و تريبون داشته باشند" ابراز عقيده كرد: ولي متاسفانه شاهد اين مساله هستيم كه برخي احزاب قانوني از اين امكان عادي و معمولي برخوردار نيستند و اين به دليل شيوه مديريت سياسي است كه نسبت به اين مساله نظر منفي دارد. وي با تاكيد بر ضرورت دريافت نظرات احزاب و گروه‌هاي سياسي براي بازنگري در قانون احزاب اظهار كرد: با وجود اين‌كه صحبت از تهيه لايحه براي اصلاح قانون احزاب مطرح مي‌شود هنوز از گروه‌ها و احزاب سياسي براي اين كار دعوت نشده است و اين نمي‌تواند رويه و برخورد منطقي با اصلاح قانون احزاب باشد. سلامتي با اشاره به اين‌كه " پيش از انقلاب احزاب يا وجود نداشتند و يا وابسته به حكومت بودند" افزود: پس از انقلاب احزابي به وجود آمدند و كل نظام بايد از احزاب حمايت كند و در واقع دولت بايد كمك‌هاي مادي، معنوي و تبليغاتي را در اختيار احزاب قرار دهد. وقتي اين كار انجام شود، ‌يعني قرا است احزاب رشد و تحول پيدا كنند و به يك مرحله سازنده در كشور نائل شوند. هنوز عمر چنداني از احزاب پس از انقلاب نگذشته است و اگر حمايت نشوند، در جا مي‌زنند و رشد آن‌ها متوقف مي‌شود. وي معتقد است: با شيوه برخورد‌هاي فعلي در حال حاضر جلوي تحرك و تحول احزاب گرفته و موجب شده است كه احزاب نتوانند اهداف خود را تعقيب و به راحتي بتوانند در عرصه سياسي حضور پيدا كنند و در نتيجه با مشكلات جدي روبه‌رو هستند. برخورد منفي با احزاب ضربه به آينده سياسي و حتي حال يك كشور است؛ چراكه وقتي احزاب در عرصه سياسي حضور نداشته باشند شور و هيجان و شادابي از بين مي‌رود. وي با بيان اين‌كه " احزاب با حضور در عرصه سياسي، ارتقا سطح دانش و آگاهي مردم را تضمين مي‌كنند، ‌بدون آن‌كه خرجي روي دست دولت بگذارند" اظهار كرد: هر مسوولي از هر دولتي بايد از اين مساله استقبال كند؛ چراكه اين مساله به نفع مردم است. وقتي احزاب برنامه مي‌دهند، مي‌توان برنامه‌هاي آن‌ها را مقايسه كرد و برخورد انديشه‌ها و افكار مختلف صورت مي‌گيرد كه اين هم مي‌تواند مردم را رشد و ارتقا دهد و هم اين‌كه دولت و حكومت مي‌توانند كارها و برنامه‌هاي خود را با دقت بيشتري مورد ارزيابي قرار دهند و از فكر و ايده احزاب بهتر استفاده كنند.



 





دبير مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم بر طي كردن روند قانوني در رسيدگي به عملكرد احزاب تاكيد كرد.

آيت‌الله سيد حسين موسوي تبريزي در مورد درخواست انحلال سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و جبهه مشاركت از سوي 2 تن از اعضاي كميسيون ماده 10 احزاب با بيان اينكه براي انحلال يك حزب مراحل قانوني وجود دارد، بادآور شد: در ابتدا كميسيون ماده 10 به يك حزب تذكر مي‌دهد و سپس اگر تخلف ادامه يافت به آن اخطار داده مي‌شود كه اين اخطارها براساس قانون احزاب مصوبه 1361 بايد باشد و اگر انجام خلاف باز هم ادامه يافت پرونده حزب به دادگاه مي‌رود كه پرونده بايد با حضور هيات منصفه بررسي و حكم مناسب در مورد آن صادر شود. وي افزود: درباره سازمان مجاهدين و جبهه مشاركت تاكنون تذكر و اخطاري نبوده است و لذا ارجاع پرونده آنها به دادگاه خلاف قانون است. آيت‌الله موسوي تبريزي تصريح كرد: انحلال احتمالي 2 تشكل مذكور اقدام بسيار زشتي است، زيرا آنان همواره تاكيد كرده‌اند كه در چارچوب قانون اساسي حركت مي‌كنند و همين‌گونه هم بوده است. دبير مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم در ادامه گفت: در هر صورت اگر تخلفي هم توسط جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين صورت گرفته پس از تذكر و اخطار پرونده آنها بايد به دادگاه برود و با حضور هيات منصفه و وكيل مورد بررسي قرار گيرد كه در اين صورت روند رسيدگي قابل قبول است، اما اگر با غوغاسالاري و جنجال و يا در اتاق‌هاي دربسته بخواهند عمل كنند، سخن آنها(كميسيون ماده 10 احزاب) حتي اگر حق هم باشد مورد قبول مردم نيست و اين‌گونه تفسير مي‌شود كه هدف از انحلال اين احزاب بستن فضا براي طرح انديشه‌هاي گوناگون است.

وي با تاكيد بر اينكه خواسته‌هاي احزاب مختلف جز اجراي حق و قانون چيزي نمي‌تواند باشد، تصريح كرد: نظام بايد براساس قانون اساسي و قانون احزاب حركت كند كه در آنها همه چيز بسيار روشن بيان شده است.


 


زهرا رهنورد كه در نشست همگرايي سبز گروه‌هاي مختلف زنان حاضر شده بود به ضرورت پيگيري مطالبات زنان اشاره و تاكيد كرد:«‌پروژه ناتمام دموكراسي در ايران بايد با حضور قوي و همه جانبه زنان پيگيري شود.


رهنورد در دومین گردهمایی طيف هاي مختلف زنان افزود:« خيلي خوشحالم كه در چنين جمعي هستيم و خوشحالم از اينكه در اين فرصت گروه‌هاي مختلف زنان از طيف‌هاي مختلف را گردهم مي بينم. شايد در طول اين سه دهه زنان فرصت با هم بودن را از دست داده اند و اتفاقا به همين خاطر خيلي هم ضربه خورده اند چرا كه اگر ما زنان با هم بوديم نه عرصه حقوق زنان و نه قلمرو دموكراسي خواهي تا اين حد آسيب مي ديد. مطمئن هستم كه اگربيشتر با هم بوديم كمتر ضربه مي‌خورديم . حالا ممكن است بگويند اگر شما زنان با هم بوديد حقوق زنان ضربه نمي خورد و ديگر چه ربطي به دموكراسي خواهي پيدا مي كند؟ اما من به شخصه زنان را پيشرو تاريخ و رخدادهاي تاثيرگذار و سرنوشت ساز مي دانم. تا آنجايي كه به رشته ام مربوط مي شود و به خاطر مي آورم اين زنان بوده اند كه سفالگرهاي اوليه، پارچه باف هاي اوليه، صنعت گران اوليه و شيشه كاران و مادران نخست بوده اند و نه شكارچيان اوليه. زنان هميشه دستي در توليد داشته اند و غالبا پيشرو كار و انديشه بودند.»

بر اساس این گزارش که در اختبار جرس قرار گرفت ،رهنورد همچنين تاكيد كرد:« سي سال فقدان شبكه روابط بین زنان ضربه هاي زيادي را به بدنه فعاليت آنها وارد كرده و از سوي ديگر نبود و فقدان حضور زنان در رخدادهاي تاريخي موجب شده تا روند جريان دموكراسي خواهي و و حقوق بشر در ايران لطمه زيادي ببيند.»

او همچنين به حضور زنان در جنبش سبز و در كنار ديگر جنبش‌هاي اجتماعي از جمله معلمان، كارگران و ديگر فعالان حوزه هاي مدني اشاره كرد و گفت:« اميدواريم كه در جنبش سبز در كنار حضور معلمان سبز ورزشكاران، كارگران اين حضور فعال زنان بتواند مثمر ثمر باشد.»

رهنورد همچنين آرمان‌ را به دو دسته عمومي و خصوصي تقسيم كرد و آرمان هاي ملي را آن بخشي از آرمان ها دانست كه طبقه،قشر و جنسيت نمي شناسد و از تمامي گروه ها و طبقات اجتماعي براي تحقق آن آرمان ها بسيج مي شوند و در طرف ديگر آرمان‌هاي خصوصي قرار دارند كه در آن بحش مي‌توان به خواسته‌هاي مغفول زنان پرداخت و تاريخ نشان داده كه هر وقت حقوق زنان تامين نشده و به شكلي نسبت به آن تبعيض شده چرا كه هميشه وقتي به تاريخ نگاه مي كنم هر جا كه حقوق زنان ديده نشده آن جامعه به آزادي و دموكراسي و پايداري نرسيده است.»

او تاكيد كرد:«‌پروژه ناتمام دموكراسي در ايران بايد با حضور قوي و همه جانبه زنان پيگيري شود.همه ما بايد بتوانيم آن پروژه ناتمام را به پايان برسانيم .اينجا ديگر بحث زنان و حقوق از دست رفته آنها مطرح مي شود نه به خاطر اينكه زنان بر انقلاب حقي دارند. بيشتر به آن خاطر كه هر فرد آزاد و آزاده اي بايد در پي احقاق حقوقي باشد كه به نوعي جامعه و شرايط آن را از او دريغ كرده است.»

به گفته وي، حركت هاي زنان غالبا با جريان وفق و مدارا هم آواز است و به همين خاطر حق زنان است كه به مطالبات شان برسند .زن به عنوان نماد لطف و زيبايي ظاهر مي‌شود و وفق و مداراي او دو روي شخصيت زن را نشان مي دهد. اما زنان در همان حال كه به وفق و مدارا باور دارند به شدت و با پيگيري به دنبال رسيدن به حقوق خود هستند. زن اگرچه در نگاه عمومي جامعه شايد همان زن لطيف وشاعرانه خوب و مادر خوب و گاهي هم با صفت كلفت خانه ياد شود اما نكته قابل توجه در شخصيت زن ، همه بعدي بودن شخصيت او است و اينكه با قدرت به سمت تامين خواسته هاي خود پيش مي تازد. چنانچه مي‌بينيم مادران صلح امروز علاوه بر دفاع از حقوق زنان حتي به دنبال مبارزه با تحريم عليه ايران است و در قالب سازماني غيردولتي شخصيت هاي جهان را طرف حساب خود مي داند.»

رهنورد در ادامه صحبت هايش همچنين به سوگيري جامعه نسبت به لفظ فمنيسم اشاره كرد و گفت:« فكر مي كنم همه ما به نوعي فمنيست هستيم اما مي بينيم كه فمنيسم در جامعه ما بد فهميده مي شود . حركت‌هاي فمنيستي حركت هاي خشني نيست بلكه فمنيسم حركت وفق و مدارا است و مي خواهد بخشي از جمعيت بشري رنج مانند سابق نبرد و اگر اينچنين رويكردي دنبال شود به نفع همه افراد جامعه است و قطعا مردها هم در كنار زنان برابر خوشبخت تر مي شوند.»

او همچنين توليد انگاره هاي مردسالارانه از سوي خود زنان را از ديگر واقعيت هاي دانست كه جنبش زنان با آن مواجه است و بايد براي كاهش و كمرنگ كردن نشانه هاي آن در ميان زنان اقدامي مثبت انجام دهد چرا كه متاسفانه در نتيجه تربيت هاي كليشه ای و سنت محور بسياري از گرايش هاي مردسالاري از تربيت زن‌ها نشو و نما مي گيرد .»

او تاكيد كرد:«گرايش حقوق زن جزو گرايش هاي وفق و مدارا است و قطعا براي خانواده سعادت آفرين مي‌شود وجامعه اي كه تبعيض خواهي از او رخت بر بندد جامعه اي پويا و سعادتمند و رو به پيشرفت خواهد شد.»

او در پايان به ايستادگي بر سر پيمان تغيير خواهي اشاره كرد و گفت:« در هر صورت ما ايستاده‌ايم. همه با هم هستيم . همانطور كه همه سبزي‌ها هر سال پربار تر از زمين نشات مي‌گيرند و هيچ دانه‌اي نيست كه به زمين فرو برود و بي حاصل باشد، مانند ندا و سهراب و ديگر شهداي جنبش سبز. مولانا هم فرموده اند كه " کدام دانه فرورفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانت این گمان باشد"

دومین گردهمایی طيف هاي مختلف زنان با حضور شهلا لاهیجی، زهرا رهنورد، مینو مرتاضی، زهره تنکابنی، شهلا اعزازی، فاطمه فرهنگ خواه، نرگس محمدی، نیره توکلی و نسرین ستوده و نیز تنی چند از خانواده های زندانیان سیاسی از جمله شهرزاد کریمان، مادر شیوا نظرآهاری و الهه مجردی، همسر محسن میردامادی و همسر عیسی سحرخیز ‌برگزار شد.

در این گردهمایی فعالان طیف های مختلف جنبش زنان از جمله طاهره طالقانی، فیروزه صابر، فریده ماشینی، فاطمه راکعی، فرزانه روستا، منصوره شجاعی، نوشین احمدی خراسانی، ژیلا بنی یعقوب، فاطمه گوارایی، مهناز محمدی، عالیه مطلب زاده، احترام شادفر، آمنه شیرافکن، فریده غائب، ترانه بنی یعقوب، مهسا امرآبادی، و جمعی از مادران صلح حضور داشتند.


 



عصر دیروز(جمعه)، مهدی کروبی با حضور در منزل بهاره هدایت با خانواده و همسر وی دیدار کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه ، این نامزد معترض به انتخابات ۲۲ خرداد با انتقاد شدید از رویه فعلی در برخورد با فعالان مدنی و دانشجویی، ابراز امیدواری کرد که هر چه زودتر با اتخاذ عقلانیت و تدبیر از سوی طیف حاکم ،زندانیان به آغوش خانواده و جامعه خود بازگردند.

در این دیدار امین احمدیان، همسر بهاره هدایت با اشاره به پرونده ،روند رسیدگی و اتهامات وارده به همسرش ، از رویکرد غیر قابل توجیهی که مسئولان امنیتی در وارد آوردن اتهامات متعدد و بی اساس و پرونده سازی برای فعالین مدنی و دانشجویی پیشه کرده اند انتقاد کرد.

همسر بهاره هدایت ، نامگذاری یک روز در سال به نام روزآزادی بیان از سوی دفتر تحکیم وحدت را به عنوان یکی از اتهامات همسرش ذکر کرده و گفت: متاسفیم که پس از چند دهه از انقلابی که یکی از اصلی ترین آرمان هایش آزادی بیان بود اکنون مشاهده میکنیم یکی از اتهامات متعددی که به خانم هدایت وارد گردیده بدعت گذاری از طریق نامگذاری یکروز در سال به نام روز آزادی بیان و پاسداشت آن توسط وی و سایر دوستان مجموعه تحکیم وحدت می باشد!!

مهدی کروبی نیز رویه فعلی در برخورد با فعالین مدنی و دانشجویان را در سرکوب خواسته های مشروع مردم کم اثر خواند و گفت: متاسفانه این روزها شاهدیم که حتی با کوچکترین و معمول ترین مراسم و مناسبتها با نگرش و دید امنیتی مواجهه و برخورد میشود. اما ادامه این نوع رفتارها نه تنها باعث دلسرد شدن جامعه و کوتاه امدن آنان از خواستهای مشروع خود نخواهد گردید بلکه باعث نارضایتی بیشتر مردم از اوضاع حاکم می شود.

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی و مسئول روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت است که بیش از ۴ ماه است در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.


 




همه تصمیم گیری ها در خانه فاطمی انجام شده است. رفت و آمد برخی شخصیت های سیاسی و قانونگذاری و وابستگان آنها به این خانه، باعث می شود توجه نهادهای قضایی و نظارتی به این محفل جلب شود. در خانه فاطمی چندین مورد سوء استفاده های مالی برنامه ریزی و اجرا شده است. سامان دادن به همه ماموریت های خانه فاطمی بر عهده فردی به نام "جابر الف" بوده است.

به گزارش سایت جهان، "جابر الف" فقط از آقای (...) دستور می گرفته و برای اجرای دستورات آقای (...) حتی از ماشین شخصی وی استفاده می کرده است. "جابر الف"اخیرا دستگیر شده است و به همه موارد اتهامی خود اعتراف کرده است؛ با این حال آقای (...) آزاد می باشد.

چندی پیش رئیس قوه قضائیه تاکید کرده است با دانه درشت ها برخورد می کنیم .بدون شک در فصل جدید مبارزه با فساد اقتصادی بررسی نقش آقای (...) به عنوان یک دانه درشت در خانه فاطمی بررسی خواهد شد. چشم عدالتخواهان و همه علاقه مندان به دولت فساد گریز و فساد ستیز، به سرانجام این پرونده است.

اما در خانه فاطمی چه گذشته است؟

جابر الف بعد از مذاکره با برخی از شرکا پیشنهاد تهیه یک خانه مسکونی برای پیگیری کارها، خارج از ساختمان های دولتی را می دهد و این پیشنهاد مورد قبول اعضا قرار می گیرد. از همین رو وی مسؤول پیگیری و تهیه یک محفل تیمی می شود. در نهایت از دختر خواهر ناتنی خود در خواست می کند که خانه بلااستفاده اش در خیابان فاطمی را در اختیار وی قرار دهد.

و اما جابر الف چه کسی است؟

جابر فردی است که در انتخابات مجلس هشتم، چکهایی با مبالغ قابل توجه در اختیار برخی نمایندگان مجلس قرار می داده است. وی همچنین در ماجرای یک استیضاح (!) چکهایی را برای برخی افراد صاحب رای و نفوذ صادر می کند.

"جابر الف" این چک ها را با هماهنگی آقای (...) می کشیده است. او که به دلیل تخلفات متعدد از بیمه ایران اخراج می شود، بدون آنکه سابقه استخدامی داشته باشد در یک نهاد نظارتی به عنوان نماینده این نهاد، اسناد بیمه ایران را رسیدگی می کند و آتش اصلی گزارش جنجالی بیمه ایران را تهیه می نماید.

وی که به علت حمل و فروش مواد مخدر محکومیت دارد، وظیفه کار چاق کنی برای برخی افراد سیاسی را برعهده داشته و بیشتر هرینه های خود را از حساب آقای (...) برداشت می کرده است.

به طور مشخص وی ۲ چک به مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان و ۲ میلیارد تومان از حساب آقای(...) برداشت کرده است. وی با اینکه مسؤولیت اصلی خانه فاطمی را نداشته، اما کلیه هماهنگی ها و برنامه ریزی ها را در این خانه انجام می داده است.

یکی از کارهایی که در خانه فاطمی برنامه ریزی می شود، اختلاس و سوء استفاده از بیمه کرج است. پرونده ای که چندی پیش از سوی قوه قضائیه به عنوان پرونده بزرگ فساد اقتصادی نام گرفت. مطابق برنامه ریزی های صورت گرفته در خانه فاطمی، "مصطفی ح" (از مسؤولین ارشد بیمه ایران کرج) ماموریت می گیرد تا با به جریان انداختن مجدد پرونده های مختومه، از بیمه اختلاس کند. "مصطفی ح" این پولها را پس از اختلاس به حساب جابر الف واریز می نماید.

در خانه فاطمی فرد دیگری به نام "م" از مسؤولین وقت استانداری تهران نیز رفت و آمد داشته است. "م"در اسفند ۸۷ دستگیر می شود. اتهام وی این بوده که درآمدهای متفرقه استانداری را به مصرف شخصی می رسانده است. نقش "م"در خانه فاطمی قابل توجه و محرز می باشد.

کلیه سوء استفاده های مالی توسط مثلث آقای(...) ، "م" و "جابر الف" در خانه فاطمی برنامه ریزی می شده است.


 



عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه سیدمحمد خاتمی همواره در مجامع بین‌المللی باعث عزت، اقتدار و سربلندی ایران اسلامی شده است به بیان دلیل لغو سفر رئیس‌ موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها پرداخت.

حجت الاسلام قدرت الله علیخانی در مورد لغو سفر سیدمحمد خاتمی به ژاپن اظهار داشت:«وقتی این خبر را دیدم خیلی تعجب کردم چرا که خبری بسیار تلخ بود، اما وقتی پیگیری کردم متوجه شدم ایشان ممنوع الخروج نشده است.»

عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس افزود:« پیگیری‌های بنده حاکی از آن است که به خاطر بعضی از مصالحی که برخی محافل تشخیص دادند در درخواستی محترمانه از آقای خاتمی خواسته شده است در این اجلاس حضور پیدا نکنند.»

نماینده مردم قزوین با اشاره به محبوبیت بالای خاتمی در داخل و خارج از کشور گفت:« آقای خاتمی در همه کنفرانس‌ها و اجلاس‌های بین‌المللی از مواضع جمهوری اسلامی دفاع کرده و باعث عزت و اقتدار سربلندی ایران اسلامی شده است.»

این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطر نشان کرد:« آقای خاتمی هر جا که رفته از عظمت جمهوری اسلامی سخن گفته و مورد احترام بسیاری از سران کشورها و شخصیت‌های دنیا بوده و هست و مگر می‌شود چنین شخصیتیت ممنوع الخروج شود.»


 



سایت «کمیته گزارشگران حقوق بشر» خبر از ارسال پرونده شیوا نظرآهاری، از اعضای این کمیته به شعبه ۲۶ دادگاهانقلاب به قضاوت پیرعباسی میدهد.

در این خبر آمده است ؛ ارسال پرونده نظرآهاری به دادگاه درحالی صورت میگیرد که نزدیک به ۱۲۰ روز از بازداشت این فعال حقوق بشر می‌گذرد و از ۲۴ خردادماه سال گذشته که او برای اولین بار بازداشت شد، هنوز به پرونده‌اش رسیدگی نشده است.

پس از پی‌گیری‌های متعدد خانواده وی دادستان تهران با نوشتن نامه‌ای خواهان «تسریع در رسیدگی» به پرونده این فعال حقوق بشر شد.

شیوا نظرآهاری، فعال برجسته حقوق بشر از خردادماه سال گذشته نزدیک به ۲۲۰ روز را در بازداشت به سر برده که حدود ۱۰۰ روز آن در سلول‌های انفرادی زندان اوین بوده است.

نظرآهاری، برای دومین بار در سال گذشته در ۲۹ آذرماه بازداشت شد. این درحالی است که در اول مهرماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.

نوید خانجانی، کوهیار گودرزی و شیوا نظرآهاری سه عضو بازداشت‌شده کمیته گزارشگران حقوق بشر هستند.


 




بهار، حامد شفیعی: انتشار مجدد روزنامه خبر، برگزاری دومین جلسه دادگاه روزنامه کیهان، توقیف هفته نامه «سخن تازه» و توقف انتشار روزنامه «امتیاز» عناوین اخبار مطبوعات تنها در نخستین روز هفته بود.هر کدام از نشریات یاد شده به دلایلی از جمله مسائل مالی و حکم دادستانی از ادامه فعالیت منع شده، یا آنکه پس از مدتی توقف مجدداً انتشار می یابند. تنها یک نشریه - روزنامه کیهان- است که آن هم برای بار دوم دادگاه آن برگزار می شود. گرچه نخستین دادگاه کیهان سال گذشته برگزار شد، اما همچنان این روزنامه منتشر می شود.

با این حال رویدادهای خوشایند و ناخوشایند آن هم تنها در یک روز، بیانگر وضعیت نامساعد نشریات در کشور است. چگونه یک نشریه که هدفش چندصدایی کردن فضای رسانه ای است یا به دلیل نشر مطالبی که خطوط قرمز را نادیده گرفته، متوقف می شود یا اینکه چرا نشریه ای پس از مدتی توقف حکم به ادامه فعالیت او می دهند با این پرسش که «چرا اصلاً توقیف شد و نشریه ای با وجود داشتن شکایت های متعدد و حکم دادگاه همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد در حالی که برخی نشریات در ابتدا توقیف می شوند و بعد دادگاه آنها برگزار می شود؟» پرسش هایی است که با وجود تحلیل ها و اظهارنظرهایی که از سوی کارشناسان حوزه ارتباطات و رسانه بیان می شود، همچنان بی پاسخ مانده است.

علیرضا معزی مدیرمسوول روزنامه «خبر» که از انتشار مجدد رسانه خود خبر می دهد، در ادامه گفته های خود بیان می کند، توقف انتشار «خبر»، عده ای را شاد کرد و عده ای را هم ناراحت. او از اعلام تاریخ انتشار مجدد این روزنامه خودداری کرده و درباره علت آن می گوید: «اینکه تاریخ قطعی انتشار را نمی گویم، بیشتر از آن جهت بوده، که چند روزی بچه های خبر سفت و سخت مشغول بستن صفحات هستند، تا با تغییراتی اندک به شکل و شمایلی جدیدتر و جذاب تر برسند و به محض آنکه به شکل قوام یافته صفحات برسیم، «خبر» را روی پیشخوان کیوسک ها خواهیم فرستاد.»و شاید خوش تر از این خبر آن باشد که رسانه ای آنقدر به حد توانی روی تولید محتوا، نیرو و همچنین مسائل مالی رسیده که توانسته ویژه نامه هفتگی خود را منتشر کند.

به گفته مهدی قدیری سردبیر روزنامه راه مردم این روزنامه قصد دارد تمام فعالیت های مسوولان در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی را در طول هفته ای که گذشت در یک ویژه نامه با نام «چراغ» در اختیار مردم قرار دهد.

اما خبرهای خوش مطبوعات تنها به این دو نشریه محدود می شود چراکه به فاصله اندکی اخباری ناخوشایند منتشر شد؛ شاید دردآورتر برای فعالان عرصه مطبوعات این باشد که نشریه ای نه به دلیل داشتن شاکی، حکم دادستانی و حکم هیات نظارت بر مطبوعات که به دلیل داشتن مسائل مالی خود اقدام به توقف فعالیت های خود کند. روزنامه «امتیاز» که در حوزه سینما فعالیت داشت به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. نشریه ای که بنابر اظهارات امیرموسی کاظمی مدیرمسوول و سردبیرش آمده بود تا فضای رسانه های سینمایی را چندصدایی کند اما بار مسائل مالی آنقدر سنگین شده که دست اندرکارانش نتوانستند آن را تحمل کنند تا با اعلام اینکه نمی توان کار فرهنگی را «بدون» یارانه دولتی انجام داد، بگویند کمک ها - یارانه های دولتی که همواره در وعده مسوولان برای حمایت از رسانه ها بیان می شود- آنقدر کم شد که هزینه ها روی دوش خودمان افتاد تا بعد از سه سال کم آوردیم.انگار مصائب حوزه رسانه ها مختص به نشریات پایتخت نمی شود، زیرا روز گذشته با دستور دادستان عمومی و انقلاب هفته نامه «سخن تازه» که در شهرستان سیرجان فعالیت می کرد، توقیف شد.

خبری که نه از قول مدیرمسوول یا سردبیر، بلکه از زبان فرج الله کارگر دادستان عمومی و انقلاب سیرجان منتشر شد که این مقام مسوول در این باره می گوید: «در پی چاپ مطلبی ساختارشکنانه که در آن موضوعاتی علیه مسوولان عالی رتبه نظام نوشته شده بود، نشریه «سخن تازه» توقیف، دفتر آن پلمب و مدیرمسوول و نویسنده مطلب به دادسرا احضار شدند.» هفته نامه ای که از سال 84 در سیرجان و با گستره توزیع استان کرمان به مدیرمسوولی بتول هاشمی منتشر می شد.

دیگر اینکه نخستین جلسه دادگاه روزنامه «کیهان» که در دوم اسفندماه سال گذشته در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی برگزار شد، قرار است امروز دومین جلسه آن با حضور هیات منصفه مطبوعات برگزار شود.

بر اساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، پرونده روزنامه «کیهان» با شکایت دادگستری شهرستان شهریار، بازپرس سابق دادگستری استان لرستان، سرپرست وقت دادسرای ناحیه 9 (فرودگاه)، اسفندیار رحیم مشایی و همچنین سیدمرتضی هاشمی، عمادالدین باقی، شیرین عبادی، شادی صدر و اکبر اعلمی نماینده سابق مجلس تشکیل شده است که در جلسه نخست، حسین شریعتمداری به بیان دفاعیات خود درباره برخی از شکات پرداخت.


 




ممانعت از سفر سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران به ژاپن بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت.

به گزارش دیپلماسی ایرانی، شبکه خبری ای‌بی‌سی امریکا در این باره نوشت، از خروج سید محمد خاتمی از تهران ممانعت به عمل آمد.

وی می‌خواست برای شرکت در کنفرانس منع گسترش تسلیحات هسته‌ای که به مناسبت سالگرد حمله اتمی به هیروشیما ترتیب داده شده است، به ژاپن سفر کند که مقامات ایرانی از سفر وی ممانعت به عمل آوردند. سازمان دهندگان این کنفرانس در دقایق آخر فهمیدند که خاتمی به این کنفرانس نخواهد آمد. محمد خاتمی به دلیل حمایت از میر حسین موسوی، نامزد انتخابات گذشته ریاست جمهوری ایران که نسبت به پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات شبهه وارد کرده بود و اکنون به عنوان رهبر مخالفان وی شناخته می‌شود به شدت تحت فشار طرفداران دولت احمدی‌نژاد است.

خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد، محمد خاتمی، رئیس جمهوری اصلاح طلب ایران با فشار دولت ایران از سفر به ژاپن برای شرکت در کنفرانس خلع سلاح هسته‌ای بازماند. این در حالی است که تهران دقیقا هم‌زمان با کنفرانس هیروشیما خود میزبان کنفرانس منع گسترش تسلیحات اتمی است و قرار نیست اصلاح طلبان در آن شرکتی داشته باشند.

خبرگزاری فرانسه نیز با پر اهمیت دانستن ممانعت دولت ایران از خروج سید محمد خاتمی رهبر دولت اصلاح طلب ایران نوشت، قرار بود محمد خاتمی برای شرکت در کنفرانس منع گسترش تسلیحات هسته‌ای به ژاپن سفر کند که با ممانعت دولت ایران از این سفر باز ماند.

خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش می‌دهد، البته این نخستین بار نیست که محمد خاتمی مورد حمله طرفداران دولت البته از نوعی دیگر قرار می‌گیرد. وی که از مهمترین مخالفان دولت محمود احمدی نژاد رئیس‌جمهوری جنجالی ایران که انتخاب مجددش در سال 2009 سر و صدای زیادی ایجاد کرد، محسوب می‌شود، پیش از این نیز بارها از سوی تندروهای طرفدار احمدی نژاد مورد حمله کلامی و تهدید قرار گرفته است.

روزنامه الوطن چاپ عربستان نیز گزارش داد، باز داشتن خاتمی از سفر به خارج نشان از افزایش فشارها به اصلاح‌طلبان دارد و بازگو کننده آن است که قرار است تنش‌ها میان اصلاح‌طلبان مخالف دولت و طرفداران دولت باز هم افزایش یابد.

روزنامه کویتی الجریده نیز در این باره نوشت، در حالی از سفر محمد خاتمی به ژاپن برای شرکت در کنفرانس منع گسترش تسلیحات هسته‌ای ممانعت به عمل آمده است که روز شنبه 17 آوریل تهران میزبان کنفرانسی مشابه در تهران با حضور جمعی از نمایندگان و مقامات عالی‌رتبه بیش از 50 کشور جهان بود.

این روزنامه در ادامه می‌نویسد، محمد خاتمی در روزهای گذشته شاهد انتقادها و حملات بسیار تند تندروهای طرفدار احمدی‌نژاد بوده که عمده دلیل آن نیز پیوستن خاتمی به جمع رهبران مخالف معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 که به دنبال آن محمود احمدی‌نژاد مجددا رئیس جمهور شد، است.


 



دومین جلسه‌ رسیدگی به پرونده روزنامه «كیهان» به مدیر مسوولی حسین شریعتمداری، فردا -29 فروردین ماه - در شعبه ‌76 دادگاه كیفری استان تهران و با حضور هیات منصفه مطبوعات برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا، اولین جلسه دادگاه روزنامه «كیهان»، دوم اسفندماه سال گذشته در شعبه ‌76 دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامك مدیرخراسانی برگزار شد و ادامه رسیدگی به این پرونده به بیست‌ونهم فروردین ماه سال 89 موكول شد.

بر اساس كیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، پرونده مذكور با شكایت دادگستری شهرستان شهریار، بازپرس سابق دادگستری استان لرستان، سرپرست وقت دادسرای ناحیه‌ ‌9(فرودگاه)، اسفندیار رحیم‌مشائی، سید مرتضی هاشمی، عمادالدین باقی، شیرین عبادی، شادی صدر و اعلمی نماینده‌ سابق مجلس شورای اسلامی تشكیل شده است كه در جلسه نخست دادگاه، شریعتمداری به بیان دفاعیات خود درباره برخی از شكات پرداخت.


 



وزیر سابق ارشاد در مقاله ای که در کیهان منتشر کرد با ذکر واقعه تاریخی مربوط به ستون توبه ، یکی از اصلاح طلبان را که در وقایع انتخابات نقش داشته است را به توبه دعوت کرد.

وی در بخشی از مقاله خود آورده است:

چه غبطه انگیز است سرگذشت مردی که توبه پس از خیانتش، به نماد بازگشت واقعی به خدا، تبدیل و نامش ماندگار شد و خوشا به حال آن دیگری که قرآن کریم توبه او را مصداق تمام و کمال بازگشت از گناه و درآمدن به ساحت آمرزش الهی معرفی کرده است. به راستی «نصوح» چه سعادتی داشته که به عنوان یک گنهکار نادم، ضرب المثل توابین حقیقی درگاه حق تعالی در قرآن کریم معرفی شده است.

صفارهرندی بی آنکه نامی از چهره سیاسی مورد نظرش بیاورد نوشته است:

یکی از یاران سابق انقلاب که سال گذشته، نامش ترجیع بند غائله های گوناگون فتنه در کشور شد، دچار بیماری سختی شده است. به حرمت همه سوابق پسندیده اش، آرزو می کنیم خداوند، پیش از آن که دیر شود، شوری درونی و تحویل احوالی همانند نصوح و ابولبابه و فضیل عیاض را نصیب او گرداند.


 




امروز: یک کارشناس مسکن با بیان این‌که به نظر نمی‌رسد قیمت مسکن کاهش یابد، اظهار کرد: تورمی در راه است که بر قیمت مسکن تاثیر می‌گذارد.

به گزارش ایسنا،تورج دانشور - کارشناس مسکن - با بیان این که دولت بر طرح مسکن مهر تعصب دارد، ادامه داد: افزایش تسهیلات مسکن مهر و کاهش سود تسهیلات باعث ورود نقدینگی به بازار مسکن شده که به خودی خود باعث بروز جهش در قیمت مسکن می‌شود.

این کارشناس با اشاره به این که افزایش تسهیلات مسکن مهر بازار را از رکود خارج کرده و باعث رونق می‌شود، خاطرنشان کرد: با توجه به سیستم برنامه‌ریزی کشور، ابلاغ آیین‌نامه‌ها و امضا موافقت نامه‌ها و امثال آن معمولا تا پایان اردیبهشت ماه به طول می‌انجامد.

وی گفت:‌ علاوه بر این‌که معمولا ساخت و سازها در فصل بهار آغاز و باعث جهش در بخش مسکن می‌شود، رونق در طرح مسکن مهر و تورم سالانه در کنار پرداخت تسهیلات برای مشاغل زودبازده و ورود نقدینگی به بازار بر اثر اجرای قانون هدفمندکردن یارانه‌ها باعث گرانی می‌شود که بر بخش مسکن نیز تاثیرگذار است.

او اظهار کرد: به رغم این که وزیر مسکن سعی دارد به گونه‌ای عمل کند که قیمت مسکن و همچنین اجاره‌بها پایین باشد، به نظر می رسد فنر از زیر پای مسوولان در رود و از خرداد ماه شاهد افزایش قیمت باشیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا بروز رونق در بازار با افرایش قیمت همراه است؟ تصریح کرد: افزایش قیمت باعث می‌شود افرادی که برای فروش خانه‌های خود دست نگه داشته‌اند، ملک خود را در بازار عرضه کنند و از سوی دیگر با اجرای طرح مسکن مهر واحدهایی تولید می‌شوند که در کوتاه مدت هیچ گونه رابطه منطقی با نیاز بازار ندارند.

دانشور با اشاره به این که ظرفیت فنی برای تولید حجم زیاد واحدهای مسکن مهر کافی نیست، خاطر نشان کرد: بنا به آمار سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود ۱۷ میلیون خانوار در کشور وجود دارد و با توجه به جوان بودن جامعه، خانواده‌های جدید نیز شکل می‌گیرد؛ بنابراین نیاز بالقوه موجود در بازارباعث افزایش قیمت می‌شود.

وی با اشاره به این‌که مسکن یکی از بخش‌های مهم اقتصادی است، تصریح کرد: در کشورهایی مانند ایران که تولید ناخالص داخلی بالا نیست، بخش مسکن و ساختمان می‌تواند اشتغال عظیمی را ایجاد می‌کند.

او خاطرنشان کرد: وزیر فعلی به این مسائل توجه ندارد، اما نکته مهم این است که بازار راه خودش را پیدا می‌کند.

دانشور در پاسخ به این سوال که آیا لزوما رونق بخش مسکن همراه با افزایش قیمت است؟ خاطرنشان کرد: رونق اگر افزایش عرضه را در پی داشته باشد، باعث پایین آمدن قیمت می‌شود، اما دلیل کاهش میزان خرید و فروش مسکن در شرایط فعلی عرضه زیاد نیست.

این کارشناس مسکن با بیان اینکه در شرایط فعلی عرضه متوقف است، گفت: ‌نوعی رکود در بازار حاکم است و دلیل آن کمبود نقدینگی در جامعه است. به طور حتم با بروز رونق دربازار مسکن به طور قطع قیمت بالا می‌رود، چرا که آغاز خرید و فروش باعث افزایش قیمت و رقابت در بازار می‌شود.

وی در پاسخ به این سوال که راهکار متعادل شدن بازار مسکن چیست؟ اظهار کرد: تنها راه موجود عرضه است.


 


امروز: خبرگزاری نشنال مالزی اعلام کرد: نخست وزیر این کشور گزارش های منتشر شده به نقل از وی را مبنی بر توقف صادرات بنزین به ایران رد و تاکید کرد: از زمان فروش بنزین در ماه مارس هیچ درخواستی مطرح نشده است.

به گزارش واحد مرکزی خبر ، این درحالی است که رسانه های خبری روزجمعه به نقل از نجیب رزاق اعلام کردند: مالزی به طور رسمی فروش سوخت به ایران را به دلیل تحریم های آمریکا بر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران متوقف کرده است.

اما درپی انتشار این خبر خبرگزاری برناما اعلام کرد: نجیب رزاق در جمع خبرنگاران مالزیایی در نیویورک گفت: پتروناس بر اساس قرارداد طرف سوم ، نیمه مارس به ایران بنزین فروخت اما از آن زمان تاکنون هیچ درخواستی مطرح نشده است.

وی با تاکید بر این که این مساله صحت ندارد گفت : این موضوع معامله تجاری است و اگر درخواست های جدیدی برای فروش مطرح شود ، بستگی به طرف ها خواهد داشت.

به گفته تاجران ، پتروناس از سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون روزانه حدود ۱۶ هزار بشکه سوخت وسائط نقلیه به کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت ( اوپک ) صادر کرده است.


 




امروز: آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ سوالی، نظر فقهی خود را در باره افزایش جمعیت بیان کرد.

به گزارش خبرآنلاین، متن سوال از آین مرجع تقلید و پاسخ وی به شرح زیر است:

سوال: تبلیغ و ترویج مردم مسلمان ایران در امر جلوگیرى و کنترل جمعیّت به عنوان یک کار فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى جامعه ایرانى در منابر و محافل دینى، شرعاً چه حکمى دارد؟ آیا خلاف شرع است؟

پاسخ : در صورتى که اهل خبره و کارشناسان متدیّن، مسأله کنترل و محدود ساختن موالید را یک ضرورت اجتماعى تشخیص دهند، شرعاً مى توان به طور موقّت با آن موافقت کرد و یا در صورت لزوم به طور حساب شده از آن تبلیغ نمود. در ضمن باید توجّه داشت که افزایش نسل به عقیده هیچ کس جزء واجبات نیست و بنابراین محدود ساختن، حرام نمى باشد.

در ضمن باید در موارد کنترل جمعیّت به جاى افزایش کمّى به سراغ افزایش کیفى رفت، تا مسلمانانى عالم تر و کارآمدتر به جامعه اسلامى تحویل داده شود و عزّت و عظمت مسلمین حفظ شود و نیز باید توجّه داشت که در مواردى که طبق تشخیص اهل خبره متعهّد، کنترل جمعیّت ضرورى است، باید حتماً از وسایل مشروع استفاده کرد، نه از وسایل نامشروعى مانند سقط جنین و امثال آن.


 




امروز: گروهی از نیروهای لباس شخصی و افراطی، با حمله به دفتر آیت الله سید علی محمد دستغیب، با پاشیدن رنگ به تابلوی دفتر ایشان و هتاکی، آن محل را مورد اهانت قرار دادند.




بنا به گزارش ارسالی به جرس و همچنین سایت برهان، مهاجمین روز گذشته همانند ماههای پیش، دفتر این نمایندۀ شیراز در مجلس خبرگان را مورد یورش قرار دادند که با توجه به بسته بودنِ درب آن محل، درب و تابلو و دیوارِ دفترِ آن مرجع تقلید را با رنگ سیاه پوشاندند.



طی ماههای اخیر، و در جریان حوادث پس از انتخابات و همچنین درگذشت آیت الله العظمی منتظری، بارها مسجد قبا در شیراز که محل اقامۀ نماز آیت الله دستغیب بود، مورد حمله قرار گرفت و شیشه‌های آن مسجد شکسته و مورد بی‌حرمتی قرار گرفت.


این مسجد نهایتا تخلیه و توسط نیروی انتظامی پلمب شد.


 





امروز:احمد قابل روحانی نو اندیش و از شاگردان برجسته مرحوم آیت الله العظمی منتظری همچنان در بلا تکلیفی به سر می برد .


به گزارش جرس،علیرغم تعیین دو وکیل برای احمد قابل و مراجعه وکلا به دادسرا و دادگاه هنوز امکان مطالعه پرونده برای آنان فراهم نشده است .


این در حالی است که پرونده آقای قابل از روز پانزدهم فروردین به شعبه سوم دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی کاووسی ارجاع شده است . اما هنوز تعیین زمان برای جلسات دادگاه وابلاغ کیفرخواست به آقای قابل و یا وکلای نامبرده صورت نگرفته است. آقای قابل علیرغم آن که روحانی است و بر اساس طبقه بندی زندان باید در بند ویژه روحانیت نگهداری شود، اما در بند قرنطینه عمومی1/6 زندان وکیل آباد مشهد زندانی است.


گزارش جرس حاکیست آقای قابل را پس از یک نوبت ملاقات حضوری با خانواده و دو نوبت یا وکیل و یا اعزام به دادگاه، و پس از مراجعه به زندان جهت بازرسی بدنی لخت می کنند! این در حالی است که هنگام اعزام به دادگاه، وی را با دستبند و پابند منتقل کرده اند. به نظر می رسد هزینه نوشتن نامه به رهبر جمهوری اسلامی ، تحقیر و محرومیت از حقوق اولیه حتی در زندان است!! اما قابل در دیدار با خانواده اش گفته اینگونه رفتارها در من تاثیری ندارد و مرا بر راهم استوارتر می سازد.


 




امروز: یکی از اساتید حقوق بین الملل دانشگاه تهران، ممنوع الخروجیِ محمد خاتمی را خارج از پروسۀ دادرسی دانست و با بیان این نکته که "پرونده‌ای علیه شخص خاتمی وجود ندارد تا امکان امکانِ فرار متهم وجود داشته باشد"، خاطرنشان کرد تصمیم ممانعت از خروج رئیس جمهورِ سابق، "می‌تواند غیر حقوقی، سیاسی، امنیتی یا بنا به مصلحت باشد."


همزمان یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس خبر داد: "به خاطر بعضی از مصالحی که برخی محافل تشخیص دادند، از خاتمی خواسته شد به این سفر نرود."


به گزارش سامانه خبری- تحلیلیِ پارلمان نیوز، دکتر یوسف مولایی پیرامون ممنوع الخروجیِ محمدخاتمی همچنین خاطرنشان ساخت "نهادی می‌تواند مانع از خروج یک فرد از کشور شود که قانونا این حق را در اختیار داشته باشد و به طور کلی ممنوعیت خروج از کشور از طریق دادستان کل پیگیری می‌شود و با این حال ممکن است نهادهای دیگری نیز این اختیار را داشته باشند که باید ممنوعیت را به دادستان کل ارجاع دهند و دادستان ممنوعیت را ایجاد کند."


این استاد حقوق دانشگاه تهران در همین رابطه تصریح کرد "این شرایط برای فردی است که ممنوع الخروج شده باشد، اما در مورد شخص رئیس جمهورِ سابق، مشخص نیست ایشان ممنوع الخروج شده اند یا خیر. گفته می‌شود که به وی توصیه شده است که از کشور خارج نشود. "


وضعیت خاتمی هنوز روشن نیست

مولایی خاطرنشان و تاکید کرد: "بر این اساس ممنوع الخروج شدن نیازمند یک دستور قضایی است و در آیین نامه دادرسی اجازه داده شده است که یک مقام قضایی که در خصوص ضرورت عدم خروج توجیه شده است تا شش ماه می‌تواند ممنوعیت را اعلام کند...به لحاظ قانونی نیز مقامات تا زمانی که در سمتی هستند، به لحاظ موقعیت از مصونیت‌هایی برخودارند اما به محض خروج از سمت، مانند فردعادی با آنها برخورد خواهد شد؛ اما ممکن است مصلحت‌هایی در حمایت از مقامات پس از دوران مسئولیتشان نیز وجود داشته باشد. "


این استاد حقوق بین الملل همچنین متذکر گردید: "وضعیت خاتمی روشن نیست و دستگاهی که مانع خروج ایشان شده، باید اطلاع رسانی و شفاف سازی کند. "


به خاطر بعضی از مصالحی که برخی محافل تشخیص دادند

در همین رابطه قدرت الله علیخانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز، با تاکید بر اینکه محمد خاتمی همواره در مجامع بین‌المللی باعث عزت، اقتدار و سربلندی کشور شده است، دلیل لغو سفر ایشان را چنین بیان کرد: "پیگیری‌های بنده حاکی از آن است که به خاطر بعضی از مصالحی که برخی محافل تشخیص دادند، طی درخواستی محترمانه از خاتمی خواسته شد در این اجلاس حضور پیدا نکند."


وی همچنین خاطرنشان کرد: "وقتی این خبر را دیدم خیلی تعجب کردم چرا که خبری بسیار تلخ بود، اما وقتی پیگیری کردم متوجه شدم ایشان ممنوع الخروج نشده است."


ایشان فقط در جریان شکایت کیهان وکیل بوده است

همزمان در پی انتشار سخنانی به نقل از محمود علیزاده طباطبایی در رسانه‌ها به عنوان وکیل محمدخاتمی، یک منبع نزدیک به رئیس دولت اصلاحات خاطرنشان کرد "این وکیل پایه یک دادگستری، تنها در جریان شکایت محمد خاتمی از روزنامۀ کیهان وکالتِ ایشان را برعهده داشته و هیچ وکالت دیگری از خاتمی نداشته است."


طباطبائی در جریان ممنوع الخروجیِ خاتمی متذکر شده بود: "هیچ حکم ممنوع الخروجی برای خاتمی صادر نشده و

تا جایی که اطلاع دارم، لغو سفر روز گذشته خاتمی به ژاپن به توصیه برخی نهادها بوده است و تاکنون هیچ حکم ممنوع الخروجی برای وی صادر نشده است."


لازم به ذکر است برخی نهادهای فراقانونی، از سفر چند روزِ پیشِ محمد خاتمی، رئیس‌‌جمهوری سابق ایران به ژاپن، برای شركت در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هسته‌ای در هیروشیمای ژاپن جلوگیری به عمل آورده بودند.



 




امروز: رییس اتاق بازرگانی تهران و وزیر اسبق بازرگانی، با بیان اینکه "كسانی كه مانع از عملیاتی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی می‌شوند،در مقابل نظام ایستاده‌اند"، خاطرنشان کرد "متاسفانه در برخی موارد در كشور فضایی به وجود می‌آید كه اگر كسی بخواهد خود را به اثبات برساند، نقطه تعارضی را بیان می‌كند و بر آن اصرار می‌ورزد و نمی‌داند طرح چنین مباحثی چه لطمه‌ای به نظام وارد خواهد كرد. "


به گزارش ایلنا، یحیی آل اسحاق که در اجلاس دبیران استان‌های سراسر كشور حزب موتلفه اسلامی سخن می گفت، راه های عملی کردن شعار «همت مضاعف و كار مضاعف» در سال جدید را فرمولی ششگانه ذکر کرد که عبارتند از "احساس، ادراك، شاخص‌ها، برنامه، زمان‌بندی و اجرا، نظارت، كنترل و پی‌گیری".


وزیر بازرگانیِ دولت هاشمی رفسنجانی، سپس با بیان اینكه "اجازه‌ فرصت‌سوزی در كشور را به هیچ فردی نمی‌دهیم"، ادامه داد: "دهه چهارم انقلاب اسلامی دهه‌ پیشرفت و عدالت است و باید برای عملیاتی كردن شعار همت مضاعف و كار مضاعف در جهت اهداف دهه‌ چهارم انقلاب، چشم‌انداز بیست ساله و اهداف والای كشور تلاش كرد. "


این عضو موتلفه همچنین متذکر شد "كشور موفقیت‌های بسیار زیادی داشته است" و با اشاره به حوادث سال گذشته و وقایع پس از انتخابات، گفت: "در سال گذشته اولین اثر خود را در اقتصاد به وجود آورد، افرادی كه باعث این اغتشاش‌ها شدند جواب ملت را چه خواهند داد، زمانی كه این مسائل به وجود آمد امنیت سرمایه‌گذاری كمتر و باعث ضررهای بسیاری به نظام شد. تشنج در كشور مانع كار و همت مضاعف است و برای عملیاتی كردن شعار امسال باید آرامش در كشور وجود داشته باشد. "

وی در این زمینه متذکر شد: "سال گذشته فتنه بزرگی برای كشور به وجود آمد و این فتنه را از سر گذراندیم که این نشان‌دهندۀ پیشرفت كشور است."


رییس اتاق بازرگانی تهران خاطرنشان کرد "همه احساس می‌كنیم نسبت به اهداف انقلاب عقب‌افتادگی داریم كه برای جبران این عقب‌افتادگی ناچار به کار مضاعف و همت مضاعف هستیم و اصل و فلسفۀ عنوان امسال، ضرورت رسیدن به اهداف نظام است. "


رئیس اتاق بازرگانی تهران با تاكید بر تسریع در اجرایی كردن اصل ۴۴ قانون اساسی (خصوصی سازی)، اظهار داشت: "كسانی كه مانع از عملیاتی شدن این اصل می‌شوند كسانی هستند كه در مقابل نظام ایستاده‌اند، در عملیاتی كردن اصل فوق، و خصوصی‌سازی كشور، باید توجه داشته باشیم كه پس از خصوصی شدن آن را به چه كسانی تحویل می‌دهیم. "


لازم به ذکر است طی سه سال اخیر، در جریان خصوصی سازی شرکت ها، سرمایه گذاری ها و متعلقات دولت، شبهاتی در مورد برندگان مزایدات و مالکانِ خصوصیِ جدیدِ بخشهای بخشِ دولتی (مانند شرکت مخابرات ایران و شرکتی متعلق به سپاه) پیش آمده بود.


 



امروز: در پی جلوگیری از سفر سیدمحمد خاتمی به ژاپن برای شرکت در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هسته‌ای، نخست وزیران سابق کانادا و سوئد طی نامه‌ای خطاب به احمدی‌نژاد به این اقدام اعتراض و خواستار برطرف شدن هرچه سریعتر محدودیت‌های ایجاد شده برای رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها شدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»،ژان کريتين و اينگوار كارلسون، نخست وزیران سابق کانادا و سوئد در این نامه خطاب به رئیس دولت ایران نوشته‌‌اند:«از طریق خبر منتشر شده در خبرگزاری فرانسه مطلع شدیم که محدودیت‌هایی برای سفر جناب آقای خاتمی به ژاپن ایجاد شده، ما خواستار برطرف شدن هرچه سریعتر این محدودیت‌ها برای ایشان هستیم.»

در این نامه همچنین آمده است:«شورا بسیار مشتاق به شنیدن دیدگاه آقای خاتمى بود و ما به شدت به محدودیت ایجاد شده برای ایشان اعتراض داریم و معتقدیم گفتگوهای بین‌المللی و یادگیری متقابل به ویژه از منظر انتقادی در مورد این موضوع، بسیار مهم‌تر از خلع سلاح هسته‌ای به تنهایی است.»

نخست وزیران سابق کانادا و سوئد ابراز امیدواری کردند که با رفع این محدودیت‌ها، شاهد حضور و سخنرانی سیدمحمد خاتمی در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هسته‌ای که در هیروشیمای ژاپن برگزار می‌شود، باشند.

گفتنی است، نسخه‌ای از این نامه اعتراضی هم به سفارت ایران در ژاپن ارسال شده است.


 




امروز:جمعی از اعضای ارکان مختلف سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) هفته گذشته با حضور در منزل دکتر احمد زیدآبادی، دبیرکل سرافراز و دربند خود با خانواده وی دیدار کرده و سال نو را تبریک گفتند.


به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، اعضای سازمان دانش آموختگان ایران در این دیدار در جریان آخرین وضعیت دبیرکل سازمان ادوارتحکیم در زندان رجایی شهر کرج قرار گرفتند. براساس اظهارات خانم مهدیه محمدی همسر دکتر زیدآبادی، وی هم اکنون در بند زندانیانی با جرایم خطرناک قرار دارد و شرایطی به مراتب سخت تر از زندان اوین دارد.

خانم محمدی ضمن تشریح محدودیت ملاقاتهای هفتگی با همسرش گفت: "هر دو هفته یکبار امکان ملاقات کابینی داریم که پس از طی مسافت زیاد تا کرج در شرایط بسیار نامناسبی و به مدت تنها ده دقیقه امکان ملاقات همسرم را داریم و فقط به انگیزه اینکه از سلامت جسمی و ظاهری دکتر زیدآبادی مطلع شوم به این ملاقات ها می روم".

همسر زیدآبادی با اشاره به روحیات ویژه دکتر زیدآبادی به یکی از آخرین گفته های همسرش پرداخت که جمع را به شدت تحت تاثیر قرار داد، وی گفت: " همه شما با شناختی که از احمد دارید می دانید او علاقه بسیار زیادی به طبیعت کشورمان دارد و از هر فرصتی برای پناه بردن به دل طبیعت استفاده می کرد، در آخرین تماس تلفنی احمد گفت که زندان اوین لااقل چشم اندازی از طبیعت داشت اما در این زندان به جز دیوار و ساختمان چیز دیگری نمی بینیم و امروز وقتی از تلویزیون برخی مناظر کوه و دشت را دیدم به شدت دلتنگ دیدار مناظر طبیعی شدم که اکنون ماه هاست از آن محرومم".

در این دیدار اعضای سازمان ادوار تحکیم با ابراز تاسف از نحوه برخورد کینه توزانه برخی نهادهای امنیتی حاکمیت با دبیرکل این سازمان که پس از گذشت ده ماه هنوز از شدت و ابعاد آن کاسته نشده است، دلیل اتخاذ چنین شیوه ای از سوی حاکمیت در برخورد با زیدآبادی را آزادگی و مقاومت مثال زدنی وی در برابر شکنجه ها و رفتارهای غیرقانونی بازجویان برای کسب اعترافات اجباری و شکستن وی دانستند.


 




امروز: شیخ محمد یزدی، نایب رئیس مجلس خبرگان و ریاستِ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با انتقاد از كسانی كه قصد دارند "وظایف و اختیارات رهبری را محدود كنند"، خاطرنشان کرد "برخی به منظور تضعیف جایگاه ولایت و رهبری، قصد محدود كردن اختیارات ایشان را دارند. "


به گزارش کیهان تهران، یزدی پنجشنبه شب در دیدار با اعضای شورای مركزی كمیته امداد امام، ضمن بیان اینکه "آنها قصدشان این است تا برای رهبری تعیین تكلیف كنند و مدام بگویند رهبری این كار را بكند و این كار را نكند"، مدعی شد:

"در پیشگاه خدا باید شهادت داد؛ در طول تاریخ اسلام، بعد از رهبری امام، مقام معظم رهبری تنها رهبری است كه توانست این كشور و جامعه پرتلاطم را با وجود همه خطرات به شایستگی رهبری نماید."


رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همچنین اصطلاحاتی نظیر "فتوای شورایی، اجتهاد شورایی، حق حاكمیت، سازمان های بین المللی و حقوق بشر" را، از جمله كلماتی دانست که "براساس آن عده ای برای محدود كردن اختیارات ولایت و رهبری از آنها استفاده می كنند. "


وی در این زمینه تصریح کرد: "می گویند برای كار ولی امر باید مدت زمان تعیین كرد یا مجلس خبرگان مدت زمان هر یك از رهبران را تعیین نماید، متاسفانه حتی برخی از شخصیت های برجسته كشور نیز به این حرف ها توجه می كنند."


یزدی متذکر شد: "همگان باید توجه داشته باشند كه فقط نظر رهبری ملاك است و باید آن را مدنظر قرار دهند و فریب این افراد را نخورند. "


بر اساس این گزارش، نایب رئیس مجلس خبرگان، ولایت فقیه را "ستون حاکمیت اسلام" ذکر کرد و گفت : "همه باید در حفاظت از ولایت تلاش كنیم ."


محمد یزدی، چندی پیش خاطرنشان کرده بود "ولی فقیه به نیابت از امام زمان ولایت دارد."


 



امروز: نخستين كنفرانس بين‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه» با پیام حضرت آقای خامنه‌ای و با حضور بيش از 14 وزير خارجه، 10 معاون وزير و 8 نماينده از سازمان‌های منطقه‌ای و بين‌المللی در تهران آغاز شد.


در این پیام که توسط علی اکبر ولایتی قرائت شد آقای خامنه ای در پیام خود سلاح هسته ای و سایر سلاح های کشتار جمعی را تهدیدی برای بشریت خوانده و کاربرد این سلاح ها را حرام دانسته است.

آقای خامنه ای در این پیام تصریح کرد: به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های كشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میكروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند. ملت ایران كه خود قربانی كاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت‌ها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح‌ها را حس می‌كند و آماده است همه‌ی امكانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما كاربرد این سلاح‌ها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم.


در این پیام با محکومیت امریکا تاکید شد: تنها مجرم اتمی جهان اینك به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می‌كند در حالیكه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هسته‌ای آمریكا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی می‌توانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بین‌المللی در این زمینه به ویژه ان.پی.تی، سرزمین اشغال شده‌ی فلسطین را به زرادخانه‌ای مبدل سازد كه انبوهی از سلاح‌های هسته‌ای در آن ذخیره شده است؟


این کنفرانس دو روزه با سخنان شرکت کنندگان در مورد مساله خلع سلاح تا فردا به کار خود ادامه می دهد.


 





رئيس كل ستاد نيروهاي مسلح گفت: 10 سال است آماده انهدام نيروها و تجهيزات آمريكا در منطقه هستيم .

سرلشكر حسن فيروزآبادي رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح صبح امروز شنبه در حاشيه كنفرانس بين‌المللي خلع سلاح و عدم اشاعه در جمع خبرنگاران با بيان اينكه مسئله خلع سلاح هسته‌اي سال‌ها است كه مطرح است و از وقتي كه ان.پي.تي تصويب شد، مسئله خلع سلاح نيز مطرح شد ولي ابرقدرتهاي مسئله خلع سلاح را ملعبه قرار دادند، گفت: ابرقدرتها با ملعبه قرار دادن خلع سلاح هسته‌اي تا امروز با آن بازي كردند و علاوه بر اينكه خلع سلاحي صورت نگرفت به تعداد سلاح‌هاي هسته‌اي دارندگان همچون كشور فرانسه آمريكا و انگليس افزايش پيدا كرده است. وي ادامه داد: امروز جمهوري اسلامي ايران پيش قدم شده و ابتكاري به خرج داده است كه كشورهاي جهان كه طالب فنآوري صلح آميز هسته‌اي هستند جمع شده‌اند و از حق ملت‌ها براي داشتن فن آوري صلح آميز هسته اي دفاع كنند و در عين حال اين اتفاق براي اولين بار است كه در دنيا مي‌خواهد برگزار شود تا از دارندگان سلاح‌هاي هسته‌اي در سازمان هاي بين المللي بخواهد كه خلع سلاح هسته‌اي صورت گيرد. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح با تاكيد بر جدي بودن مسئله خلع سلاح هسته‌اي اظهار داشت: اگر حقوق بشر جدي است پس يك سلاح هسته اي نيز نبايد در دنيا وجود داشته باشد. سرلشكر فيروز آبادي در پاسخ به سئوالي در خصوص علت همزماني كنفرانس اخير واشنگتن و كنفرانس خلع سلاح در تهران گفت: ما كنفرانس خلع سلاح‌ها را از مدت‌ها در جمهوري اسلامي ايران برنامه ريزي كرده‌ بوديم و موضع حق طلبانه ملت ايران است كه امروز ايران در جهان پيشگام مطالبه حق عادلانه ملت‌هاي جهان است كه اين كنفرانس از اين نوع بود. وي با اشاره به كنفرانس اخير واشنگتن تاكيد كرد: آنچه در آمريكا اتفاق افتاد اين بود كه آقاي اوباما از سران كشورها به صورت انتخابي دعوت و بحث‌ها را مطرح كرد كه نتيجه‌اش اين بود كه بايد سلاح‌هاي هسته‌اي را حفظ كنند و در واقع كنفرانس واشنگتن مقابله با npt و خلع سلاح بود. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح با تاكيد بر اينكه اظهارات اوباما در كنفرانس واشنگتن حرف‌هاي خودش نبود بلكه سندي بود كه توسط كساني در آمريكا تنظيم شده به عنوان استراتژي هسته‌اي آمريكا تصريح كرد: استراتژي هسته اي آمريكا فريبنده است كه در آن اعلام شده آمريكا كه امروز چند هزار بمب هسته‌اي آماده دارد تصميم گرفته كه از اين به بعد از اين بمب‌ها عليه كشورها استفاده نكند، ولي اين حرف مسخره است چرا كه بايد ديد اگر تصميم استفاده از آن را ندارند چرا سلاح توليد كرده و از آن نگهداري مي‌كنند. از همين رو آمريكايي‌ها براي خالي نبودن اين كمبود عقلي، استدلالي و حقوقي‌شان گفتند از اين سلاح‌ها استفاده نمي‌كنند مگر بر عليه دو كشور كه به آنها تضمين نمي‌دهيم و قاعدتا بعضي‌ها تلويحا اين دو كشور را كره شمالي و ايران نام بردند.

سرلشكر فيروز آبادي در خصوص اظهارات اوباما به تهديد ايران ادامه داد: بهتر بود آقاي اوباما خود را با آن مصاحبه در گرداب تهديد هسته‌اي غرق و نابود نمي‌كرد در حالي كه اين اشتباه را كرد؛ چرا كه قاعدتا نبايد يك رئيس جمهور همچون اوباما اين حرف را مي‌زد و اين باعث شد كه همه دنيا بگويند تا وقتي تصميم داريد بمب اتم را عليه بشريت استفاده كنيد چه فرقي بين انسان‌هاي ايران و كره شمالي با ساير انسان‌هاي كشورها دارد؛ چرا كه يك زماني عليه ژاپن استفاده كرديد و فردا احتمال دارد از بمب اتم عليه كشور ديگري استفاده كنيد. وي تاكيد كرد: از نظر منطقي ما در ايران اصطلاحي داريم مبني بر اينكه قلدر‌ها وقتي كم مي‌آوردند داد مي‌زنند بر همين اساس به نظر مي‌آيد اين داد زدن اوباما و سياست‌مدارهاي آمريكا در نتيجه كم آوردنشان در برابر بيداري و حركت ملت‌ها براي حفظ حقوق شان و گسترش عدالت در جهان هست. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح در پاسخ به سئوالي در خصوص ادعاي برخي درخصوص اخبار بعضي رسانه‌هاي روسي مبني بر حمله آمريكا به ايران خاطرنشان كرد: اول بايد ديد اين كشورها قادر هستند چنين كاري بكنند يا نه در حالي كه ما 10 سال است آماده شده ايم نيروها و تجهيزات آمريكا را در منطقه منهدم كنيم. وي يادآور شد: همان طور كه قبلا اعلام كردم اگر آمريكا به ايران حمله كند هيچ يك از سربازانش زنده به كشورش برنمي‌گردند. رئيس كل ستاد نيروهاي مسلح با تاكيد بر اينكه آمادگي در ايران آمادگي نظامي كلاسيك نبوده بلكه آمادگي عالمانه و فن آورانه است يادآور شد: ما با تجربه 8 سال دفاع مقدس كه بر همين آمريكا و دستيارانش پيروز شديم تجارب زيادي داريم و همه ملت ما در سازمان نظامي حضور دارند و همه تخصص‌ها را ياد گرفته و آمادگي دارند.


 



امروز: در آستانۀ روز جهانی کارگر و در ادامۀ بحران ها و ایجاد فشارهای مضاعف برای جامعۀ کارگری کشور، شرکت های دولتی در شهر اراک، بسياری از کارگران خود را اخراج نمودند و موج اخراج ها به بخش خصوصی هم کشیده شده است. تعدادی از کارکنان بانک کشاورزی در تهران، در آنچه اعتراض به قطع مزایای خود عنوان کرده اند، پنجشنبه گذشته در حوالی میدان انقلاب دست به اعتصاب و اعتراض زدند. همزمان گزارشی از یکی ازواحدهای تولیدی در قم حاکیست "کارگران ۲۶ماه است که حقوق و مطالبات خود را دریافت نکرده اند."


به گزارش سامانه خبری- تحلیلیِ کلمه، هم اکنون وضعيت کارگری در شهر اراک - بعنوان بزرگترين قطب صنعتی ايران- بحرانی بوده و شرکت های دولتی در آن شهر، بسياری از کارگران خود را اخراج نموده اند.


این گزارش خاطرنشان می سازد شرکت های بزرگ دولتی در اراک چندین ماه است که قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نيستند و شرکت های آذر آب، واگن پارس و پالايشگاه اراک در اين مورد وخيم ترين وضعيت را دارند.

شرکت های دولتی در اراک که با مشکل نبود نقدينگی روبرو هستند، اقدام به اخراج کارگران خود می کنند و از سوی ديگر، در بخش خصوصی نيز اوضاع به شدت نگران کننده و بحرانی به نظر می رسد.


بر اساس اين گزارش، دولت محمود احمدی نژاد بيش از ۴۰ هزار ميليارد تومان به پيمانکاران بخش خصوصی بدهکار است و در ساليان اخير، روند تعطيل کارخانه ها در ايران شدت گرفته است.


بنا به گزارش منابع خبری به جرس، روز پنج شنبه ۲۶ فروردین ماه، گروهی از كاركنان بانك كشاورزی، در اعتراض به قطع مزایا و وامهای خود، در حوالی میدان انقلاب دست به اعتصاب واعتراض زدند كه عده ای از آنها دستگیر و طبق آخرین شواهد، به زندان اوین منتقل شده اند.


تلاش خبرنگار جرس برای تهیۀ لیست بازداشت شدگان و جزئیات بیشتر، به نتیجه ای نرسیده است.


همزمان یکي از کارگران کارخانه نیمه تعطیل ایران ترمه و تهران پتو، ضمن بیان اینکه "هر روز اشتغال های کشور از بین می رود و کسی به این موضوع توجه نمی کند، اما اگر کوچکترین اشتغالی که آن هم شاید ناپایدار باشد، به وجود بیاید در بوق و کرنا می شود"، خاطرنشان کرد: " کارخانه ای که روزی ۳هزار نفر به طور مستقیم و ۲۰هزار نفر به طور غیر مستقیم از آن کسب روزی می کردند، با وضعیت فعلی در حال نابودی است... امروزه تنها ۲۰۰کارگر در این واحد تولیدی باقی مانده است که همین ۲۰۰کارگر هم ۲۶ماه است که حقوق و مطالبات خود را دریافت نکرده اند.

طی چند ماه اخیر، کارگران اراک، اصفهان، استان گلستان، قم خوزستان و چند بخش تولیدیِ بزرگ در استان تهران، دست به اعتصاب و اعتراض به وضع موجود زدند.


طی سالهای اخیر، بر خلاف ادعای دولت و دسست اندرکاران بخش کارگری، بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل، گروه کثیری از کارگران اخراج یا محروم از دریافت حقوق و مزایا و حداقل معیشتیِ منصفانه، نقدینگیِ بخش تولید و صنعت با رکود و ورشکستگی و همچنین بخش کار و تولیدِ کشور با بحران مواجه شده است.


 





رييس سازمان بسيج مستضعفين گفت: ناوهاي هواپيمابر آمريكا لگني بيش نيست.

سردار محمدرضا نقدي در حاشيه سيزدهمين جشنواره تجليل از دانش آموزان مبتكر بسيجي در جمع خبرنگاران گفت:تهديدهاي آمريكا صدايي است كه از مرده بلند مي‌شود. وي با بيان اينكه آمادگي بسيج امروز در حد اعلا است؛ افزود: آمريكا در گذشته قوي‌تر بود ولي نتوانست در رابطه با تهديدهاي خود كاري انجام دهد، امروز كه بسيج قوي تر شده، آمريكا نيز ضعيف‌تر شده است.

ريس سازمان بسيج مستضعفين همه پيشرفت‌ها را مديون ايثار و شهادت دانست و ادامه داد: قصد داريم متن درس‌ها را با فرهنگ ايثار و شهادت مانوس كنيم و در اين راستا در حال انجام كار مشتركي با آموزش و پرورش هستيم و براي اين منظور از دروس آمادگي دفاعي شروع كرده‌ايم.


 



به این موضوعات و تیترهای جنجالی توجه کنید: "زلزله در تهران با تاخیر مواجه شده"، "خروج حداقل 5 میلیون نفر از تهران در ازای پرداخت یک یارانه درست و حسابی (!)...، "با دو بچه کافی است مخالفم" ، "ایجاد صندوق آتیه فرزندان و اهدای یک میلیون به هر نوزاد و اهدای وام ازدواج 120 میلیونی به آنان"، "افزایش جمعیت کشور به 150 میلیون" و ........

اشتباه نکنید این موضوعات جنجالی، مباحث مطرح شده ی یک سال گذشته ی جریانات مخالف و افراطی با قصد و سوی نامطمئن و ناسالم یا اظهارات یک دوره ی مدیریت یکی از معاونین ناحیه سوم شهرداری رباط کریم از باب خودشیفتگی و جنجال سازی بیخودکی ! نیست، بلکه سخنان جناب آقای احمدی نژاد رییس دولت دهم، ظرف همین یکی دو روز اخیر است.

البته نگارنده تردید ندارد این نوع جمله بندی ها و جنجال سازی ها برای مردم عزیزی که اخبار و گفتارهای جناب احمدی نژاد را در دولت نهم پیگیر بودند، چندان هم تعجب اور نیست، چرا که جناب ایشان بیش از این ها مسبوق به سابقه هستند و بسی بیش از این، سر و صداهایی چنین به پا کرده اند، اما آنچه باعث شگفت نگارنده شد ، خیز، همت و رجعت یکباره ی جناب احمدی نژاد برای بازگشت و عظیمت به مسیر و نقطه ی گذشته است. نقطه ای که او پس از انتخابات جنجالی دهم ریاست جمهوری ، از ان فاصله ای نسبی گرفته بود.

احمدی نژاد، پس از انتخابات به دلایلی (شاید به واسطه ی توصیه هایی) ایام را به سکوت گذراند و یا اگر سخنی بر زبان راند، حواسش جمع بود جنجال و تنشی در پی نداشته باشد، اما اندک اندک، او ادبیات و منش شخصیتی سابق خویش را بازمی یابد تا نکند تصور شود که می توان بدون جنجال و وعده و وعیدهای طلایی و خیره کننده، واقع نگر بود و صلاح جامعه را نیز در نظر گرفت.

آری، جناب دکتر احمدی نژاد، پس از کشمکش های حوادث تلخ پس از انتخابات، مجدداً فضا را برای سخنانی جنجال آفرین مساعد دید. او برای چندمین بار در روزهای اخیر در دفاع از طرح های دولت و ناراحتی از مجلسیان، سخنانی بر زبان راندند که گمان نمی رود ارباب نظر و تحلیلگران سیاسی و حتی عمده ی جریان های حامی دولت، آن را چیزی بیش از اظهار نظر شخصی تلقی کنند. لحنی که ایشان در دفاع از دولت و اقدامات انجام شده داشتند، لحنی است که بیشتر واکنش های افراطی در مورد دولت را مجال بروزمی دهد و فاصله ی تفاهم جناح های سیاسی بر سر مسائل کلان و مهم کشور را می افزاید و (احتمالاً) عکس نتیجه ای که ایشان در پی آن هستند را به بار می آورد.

مواردی که در ابتدای یادداشت، نگارنده بدان اشاره کرد ، به حدی جنجال افرین و شوربختانه کم مایه، سبک و فاقد کارشناسی های مرسوم است که ناظران را شوکه کرده است. حال انکه هر شهروندی می داند بحث جنجالی زلزله در تهران، چه وحشت و دل شوره ای در میان اهالی پایتخت به پا نهاده و البته هیچ کارشناسی نمی داند، پشت پرده این مفاهیم و کلمات نامیمون و بی ارتباط، چیست و گوینده از بیان آن، چه نتیجه ای را طلب می کند؟

یا مثلا این گفته را خوب بخوانید: من با یک حساب سرانگشتی که خودم کردم، متوجه شدم باید حداقل پنج میلیون نفر تهران را ترک کنند ..... (خطاب به اعضای نشست مذکور): دور هم بنشینید یک برنامه ی خوب برای این پنج میلیون نفر درست کنید، بگویید زمین می دهیم، وام کم بهره می دهیم، یک یارانه درست و حسابی هم می ذاریم تنگش می دیم."

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود، بی آنکه تصور شود مجلسی (که در راس امور هست) هم هست و نیاز به نظر احتمالی آنان نیز است، گفته اند که هر نوزادی که متولد شود یک میلیون به حساب وی ریخته می شود و وقتی آن نوزاد به سن ازدواج رسید ، می توان برای وی وام 120 میلیونی گرفت!

جناب احمدی نژاد همچنین مجدداً تاکید کرده اند که با دو بچه کافیست مخالفم"، و گفته اند که چه خوب است جمعیت کشور به 150 میلیون برسد، کسی هم البته آن وسط خطاب به ایشان نگفت که "الحمدالله پول که هست، امکانات هم بسیار، دولت هم صد البته آینده نگر و دلسوز، و...." چرا به فکر ایران پانصد میلیون نفری نباشیم؟!

در این مورد و با توجه به اینکه جناب دکتر، کارشناس اغلب امور هم هستند ، پیشنهاد می کنم یکی از واحدهایی که احتمالاً در دانشگاه پاس کرده اند را مجدداً مطالعه فرمایند و به مشاوران معزز نیز، توصیه کنند: مطالعه ی کتاب ساده ی "تنظیم خانواده"، قطعاً ایشان و همداستانان ایشان را قانع می کند که با این ته مانده ی منابع حیف و میل شده ی خدادادی، چه فکری باید برای این نسل و نسل های آتی بکنیم؟، بچه دار شدن اضافه پیش کش!

اما، آن عده ای که رندانه، پیگیر سخنان جناب آقای احمدی نژاد هستند، قطعاً در لابه لای افاضات ایشان، به دنبال تناقاضات و گاه، تضادهای شیرینی هم هستند. حال نگارنده در میان همین چند بحث کوتاه مطرح شده از سوی ایشان، می پرسد: کدام سخنتان را باور کنیم، "خروج 5 میلیون تهرانی از تهران" یا "افزایش 150 میلیونی جمعیت ایران"؟

بیایید در رویاهایمان، پیشنه ها و سوابق اجرایی برخی و سیاهی های مانده بر آن را کنار بنهیم و تصور کنیم طرح جناب احمدی نژاد به مرحله ی عملیاتی رسید و اصلاً به بهترین شکل ممکن اجرا شد، 5 میلیون تهرانی خیلی سریع تهران را ترک کردند، به هر تهرانی رانده شده نیز یک زمین دو نبش در شرایط آب و هوایی خوب در شمال فلان شهر به همراه یک شغل نون و آب دار، یک یارانه ی درست و حسابی که شکم همه ی اعضای خانواده را سیر می کند و وام کم بهره داده شد. حال که به برکت طرح مبارک جناب دکتر، جمعیت تهران به 8، 9 میلیون نفر تقلیل پیدا کرده و خلوتی و آرامش رخ نمایانده و ترافیک و الودگی رخت بربسته، در راستای طرح بعدی جناب ایشان، مردم عزیز تهران به فکر بچه دار شدن اضافه و جمعیت 150 میلیونی ایران می افتند، پس دیری نمی پاید که جمعیت تهران، بیست میلیون نفر را هم میگذراند.آن موقع ، احتمالاً روز تکذیب ها و فراموشی هاست، احتمالا پاسخ این است که من گفتم؟ من؟ نگفتم!

نکته ی آخر اما، تندمزاجی جناب احمدی نژاد در مقابل مخالفان دیدگاههای ایشان است، ایشان حتی در گفت و گوی تلویزیونی خویش، علما را در مورد بحث 2 فرزندی خانواده ها، جایز به سکوت ندانسته و منتقدان را (در بهترین حالت) به باد انتقاد گرفتند و....

در این مورد خوب است ایشان تذکر حقیر را جدی بگیرند و بدانند ، خلاف طریقت کشور داری و سیرت و منش امام و انقلاب است که مسئولی (حتی بالاترین مسئول اجرایی کشور) خویش را فربه تر و فراتر از پرسش و سنجش دیگران ببیند و و بیاندیشد که داوری او به هر سمت و سویی و بی هیچ گفت و گوی، صواب است و از موضع عتاب و ترش رویی، بر دیگران بخروشد و این و آن را به اصناب تهمت ها بیالاید و چنین فضایی بر سخنان خویش بیافریند که گویی به واسطه ی آرای میلیونی، ایشان می تواند به راحتی نظر دلسوزانه مجلس و منتقدان خیرخواه مردم، ایراندوست و طرفدار نظام را رد کند و آن کند که خود می خواهد.

مصطفی فقیهی

مدیرمسئول و سردبیر خبرگزاری تعطیل شده ی انتخاب

faghihiMostafa@Yahoo.Com

منبع: کلمه


 




امروز: یك عضو كمیسیون اصل نود قانون اساسی تاكید كرد: تا به امروز هیچ شكایتی علیه فرزندان هاشمی به این كمیسیون ارائه نشده است و اتهاماتی كه گاهی علیه فرزندان ایشان از تریبون مجلس مطرح می‌شود، در صورت درخواست خانواده آیت‌الله هاشمی، قابل پیگیری است.


سید فاضل موسوی نماینده خداینده در گفتگو با ایلنا، اظهار داشت: برای پیگیری اتهاماتی كه به خانواده رئیس مجلس خبرگان رهبری زده می‌شود، نیاز به شاكی خصوصی است. از این رو چنانچه خانواده ایشان درخواست پیگیری كنند، كمیسیون موظف است تا اتهاماتی را كه به خانواده ایشان زده می‌شود، از جنبه حقوقی بررسی كند.

این عضو فراكسیون خط امام(ره) مجل در پاسخ به سوالی كه به شكایت متقابل نادران و رحیمی از یكدیگر اشاره داشت، گفت: پرونده شكایت نادران از رحیمی در حال پیگیری است و به محض آنكه این پیگیری‌ها به نتیجه برسد اعلام خواهد شد.

موسوی ادامه داد: پرونده‌ای از شكایت رحیمی معاون اول احمدی‌نژاد از الیاس نادران نماینده تهران نیز در این كمیسیون وجود ندارد.

این عضو هیات رئیسه كمیسیون اصل نود، همچنین در پاسخ به سوالی كه احتمال بررسی وضعیت بازداشتگاه كهریزك در این كمیسیون را جویا می‌شد، تصریح كرد: از آنجایی‌كه پرونده كهریزك در قوه قضاییه در حال پیگیری است، كمیسیون اصل نود هنور برای پیگیری آن وارد عمل نشده است و منتظر نتیجه پیگیری‌های قوه قضاییه است.

وی همچنین در ارتباط با انتخاب رییس جدید كمیسیون اصل نود پس از درگذشت آیت‌الله فاكر یادآور شد: قرار است در این هفته، طی نشستی با حضور اعضا و هیات رئیسه مجلس در این مورد بحث كنیم .


 


امروز: عیسی سحرخیز به نمایندگی از جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ با ارسال نامه ای برای دبیرکل سازمان ملل از وی خواست که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید نموده و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کند.
متن این نامه به شرح زیر است:

عالیجناب بان کی مون

دبیر کل محترم سازمان ملل متحد

در شرایطی که رادیو و تلویزیون دولتی ایران سانسور همه جانبه ای را در برنامه های خبری خود اعمال می کند و دسترسی به کلیه روزنامه های کثیر الانتشار ایران بویژه نشریات متعلق به دگر اندیشان و اصلاح طلبان برای ما زندانیان سیاسی و مطبوعاتی محبوس در بازداشتگاههای امنیتی و بند ۳۵۰ اوین ممنوع است ، اطلاع یافتیم که جنابعالی به دعوت دولت ایران طی روزهای آینده به تهران سفر خواهید کرد. حداقل درخواست ما بویژه گروه گسترده ای که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ ایران و رویدادهای پس از آن به بهانه های واهی و اتهامهای ساختگی تهدید و دستگیر و محاکمه و زندانی شده اند این است که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید نمایید و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کنید.

این اقدام فرصتی را فراهم می آورد تا جنابعالی بطور دقیق در جریان بخشی از موارد زیر پا گذاردن اصول اولیه آزادی ، دموکراسی و عدالت و همچنین ابعاد گسترده نقض حقوق بشر بویژه موارد شاخص دوران دستگیری ها ، بازجویی ها، تفهیم اتهامها و محاکمه های فرمایشی تحت فشارهای روحی و جسمی اخیر قرار بگیرید و از نزدیک با شرایط خاص بازداشتگاهها و زندانهای ایران بخصوص بند ۳۵۰ زندان اوین اشنا شوید .

با احترام فراوان

عیسی سحرخیز

۸۹/۱/۲۶ ۱۵آپریل ۲۰۱۰

به نمایندگی از طرف جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین

از بعد از انتخابات ۲۲ خرداد تا کنون، سازمانهای حامی حقوق بشر و ۳۲ استاد ایرانی دانشگاه‌های اروپا و آمریکا، خواستار سفر فوری بان کی‌مون دبیرکل سازمان ملل‌متحد، و یا نماینده ویژه‌اش به تهران شدند تا نگرانی جدی جامعه جهانی را به رهبران ایران گوشزد کنند.


 


امروز: حکم دادگاه بدوی داود سلیمانی روز دوشنبه اعلام می شود.

حسین سلیمانی برادر داود سلیمانی در گفت و گویی که با جرس داشت افزود: بدنبال دادگاه سوم اسفند داود سلیمانی، قراراست حکم اولیه وی سی ام فروردین ماه روز دوشنبه از سوی قاضی صلواتی اعلام شود.

وی به قول و قرارهایی که برای تعیین وثیقه 200 میلیونی و آزادی داود سلیمانی داده شده بود پرداخت و گفت: متاسفانه بنا به دلایل نامعلومی این وعده ها عملی نشد و برادرم حتی یک روز هم به مرخصی نیامد.

داود سلیمانی عضوشورای مرکزی جبهه مشارکت، 24 خرداد ماه بدنبال انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری بازداشت شد.

جرم وی فعاليت‌ تبليغي عليه نظام و تباني برعليه امنيت كشور عنوان شده است.

قرار است تا چند روز آینده حکم دادگاه بدوی اعلام شود


 





امروز: یکی از منابع خبریِ جرس که به تازگی از بازداشت رهایی یافته، ضمن ابراز تاسف از ادامه بازداشت، بلاتکلیفی و صدور احکامِ حبس برای معترضین و دستگیر شدگانِ گمنامِ وقایع و اعتراضاتِ پس از انتخاباتِ سال گذشته، اسامی و مشخصاتِ تعدادی از محبوسینِ بند ۳۵۰ زندان اوین را در اختیار این شبکه خبری قرار داد.


لازم به ذکر است پس از اعلام نگرانی و دغدغه های فعالان جنبش سبز (از جمله مهدی کروبی) پیرامونِ وضعیت و سرنوشتِ زندانیان گمنام، چندی پیش نیز لیستِ گروهی از زندانیانِ بند مذکور در رسانه های خبری - از جمله سایت جــــرس- منتشر شده بود.


بنا به گزارشِ واصله به جرس، منبع خبریِ فوق که خود از نیز زندانیانِ این بند بوده و مدتی از نزدیک با افرادِ مذکور به سر برده بود، از کسانی نام می برد که "نه عضو حزبی بوده اند ، نه انگ ضدانقلاب یا منافق می خورند، و نه صاحب مقام و منصبیبوده اند که به واسطه آن سِمت، از سوی افکار عمومی فشاری برای کاستن از فشارها بر این افراد باشد."


این منبع خبری خاطرنشان می کند این زندانیان "گمنامند، صدایشان در هیچ رسانه ای شنیده نشده، خانواده هایشان به واسطه تهدیدات نتوانسته اند آه دلسوزشان را بروز دهند و همگی آنها در دادگاهها - به جرم های آزادی و سبز بودن- حکم های قرون وسطایی دریافت کرده اند."


وی اسامی و مشخصات تعدادی از این زندانیانِ جنبش را به این شرح و مشخصات اعلام می کند:

سعید سودملی، فارغ التحصیل دانشگاه تهران در رشته ژنتیک دستگیر شده در روز عاشورا محکوم به دوسال، یک سال تعزیری و یک سال تعلیقی؛

ایمان آذربان، فوق لیسانس مواد از دانشگاه تهران، دستگیر شده در روز عاشورا محکوم به شش سال تعزیزی؛

محمد علی رباتی، راننده تاکسی به لحاظ سنی مسن و دو سال تعزیری؛

امین کشاورز، فارغ التحصیل دانشگاه، دو سال تعزیری؛ اردشیر خزری فارغ التحصیلِ دانشگاه، دو سال تعزیری؛

حیدر علی حیدری، اهل شیراز می باشد که در ایام پس از انتخابات دستگیر و به ده سال حبس محکوم شد؛

محمد جواد رشاد دانشجوی دانشگاه آزاد، دستگیر شده در روز عاشورا و محکوم به دو سال حبس تعزیری؛

نصیر اسدی، دانشجوی فوق لیسانس دانشگاه تهران دستگیر شده در روز ۱۶ آذر محکوم به دو سال تعزیری؛

ابولفضل قاسمی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه، بلاتکلیف؛

بابک بردبار، عکاس خبری ، بلاتکلیف؛

حمید قاسمی محکوم به اعدام. البته وی از بازداشت شدگان منتسب به جنبش سبز نمی باشد .. برادروی هم زندانی سیاسی بود که به دلیل عدم رسیدگی مسئولان زندان، بر اثر بیماریِ فوت می کند؛

جعفر اقدامی از شرکت کنندگان در مراسمِ خاوران برای بزرگداشت کشته شد گان سال ۶۷، که به ده سال حبس تعزیری محکوم شده است. ایشان در سال ۷۸ نیز دستگیر و چند سالی در اوین به سر برده بود.


از تعدادِ دقیقِ زندانیانِ زندانِ اوین، خبر یا گزارش دقیقی منتشر نشده و در دسترس نمی باشد.


 



در دوران کودکی خوب به‌خاطر دارم مجری اخبار تلویزیون را که در هنگامه پخش یک سریال پر مخاطب(اگر اشتباه نکنم سریال اوشین بود) بر صفحه ظاهر شد و خبر از پخش تصاویری دلخراش از ضرب و شتم جوانان فلسطینی توسط سربازان جنایت کار صهیونیستی داد.آن صحنه های کوبیدن سر یک فلسطینی به دیوار و یا آن صحنه‌ای که عده‌ای را دست و چشم بسته بر تپه‌ای سنگی انداخته و با سبعیتی وصف‌ناپذیر بر کتف و زانوانشان با سنگ می‌کوبیدند،هرگز از یاد ها رفتنی نیست!بی رحمی و شقاوتی که ریشه در یک" ایدئولوژی شیطانی" دارد،ورنه کدام وجدان بیداری میتواند در حق همنوع خود چنین روا دارد!

حال اگر این رفتارها یکبار و دوبار بود میشد ادعا کرد افرادی "خودسر" دست به کار شدند و از سر نادانی و نابکاری عملی کردند که نباید میکردند! و یا با تحلیلی دایی جان ناپلئونی بگوییم که عده ای نفوذی برای بد نام کردن دولت یهود و زیر سئوال بردن تعالیم تورات و تلمود مقدس چنین نابکاری ها کردند و قاصد و عامد در بد نامی یگانه دولت- ملت "یهود" بودند!اصلا شاید از دید یک خاخام سخت کیش،این رزمندگان حماس و یا حزب الله با همکاری سازمان های امنیتی جمهوری اسلامی بودند که چنین کردند ویا اصلا مونتاژ است و علی الخصوص چون از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده باید به آن مشکوک بود و حتما بدست کارشناسان داد تا بررسی شود و حتما حتما باید در شورای خاخامیت و شورای امنیت کشور و شورای تطبیق صوت با صدا! و تمامی شوراهای دیگر مورد تدقیق قرار گیرد!

ولی "صبرا و شتیلا" چه؟!

جنایت قتل آن پدر و پسر که با تیر اندازی های بی امان جانیان، در آغوش هم به خون غلتیدند چه؟!

جنگ غزه و جنگ 33 روزه در لبنان را باید بر کجای دلمان بگذاریم؟!

باری اگر خودسری تبدیل به یک رویه و عادت جاری شد و سرکوب و ارعاب رمز موفقیت،یقین بدانیم که یا دولتی مقتدر و مسلط ولی در سایه،زمام امور را در دست دارد و دولت قانونی و ظاهری،عروسکی کم اختیار-اگر نگوییم بی اختیار!- بیش نیست و یا بن مایه و ساختار آن دولت بر یک "ایدئولوژی شیطانی" استوار است!

حالا بیایید یک "نا کجا آباد"ی را فرض کنیم که درآن:

*جماعتی از ملت را بخاطر مطالبه حقوق قانونی و مشروع خود در یک تجمع مسالمت آمیز و آرام به فجیع ترین شکل ممکن کتک میزنند و تا آن جا که جا دارد گاز اشک آور و فلفل بخوردشان میدهند و آنها را جمعی یاغی و افسار گسیخته می خوانند!

*جمعی از همان ملت را بازداشت میکنند و در یک اردوگاه بی نام و نشان به فجیع ترین شکل ممکن آزار و اذیت میکنند و مثلا در یک کانتینر که حداثر 5 نفر ظرفیت دارد 50 نفر فرو میکنند و آن افراد برای"قضای حاجت" باید تنها به چشم پاکی همراهان خود دل بسته باشند!

*افرادی در همین تجمعات به ضرب گلوله مستقیم کشته می شوند و این کشته شدگان را که عالم و آدم نحوه کشته شدنشان را دیده اند،"کشته سازی" می خوانند!

*سر کردگان این جماعت معترض که خود جمعی از رجال سیاسی و دینی آن کشور بوده اند را "سران فتنه" و "مزد بگیران بیگانه" می خوانند!

*نامدار ترین خواننده و موسیقی دان آن ملت را تنها به خاطر همراهی با جماعتی از ملت و خواندن ترانه ای حماسی در حمایت از آنان و در مذمت کسانی که آنان را سرکوب میکنند،"وطن فروش" می خوانند!

*جمع گسترده ای از رجال سیاسی و نمایندگان ادوار پیشتر مجلس نمایندگان آن کشور را به جرم "بند آوردن ترافیک" و "تبانی برای بر هم زدن امنیت ملی" و "تلاش برای بر اندازی نظام"ی که خود در به ثمر نشستنش نقش داشتند، به زندان های طویل المدت محکوم میکنند!

*اس ام اس ها و خطوط مخابراتی و مراسلات پستی ملت را بر خلاف قوانین اساسی و عادی موضوعه آن کشور شنود میکنند و در مواقع مقتضی وهرگاه که مصلحت ایجاب کند و البته برای حفظ امنیت ملی! سرعت انترنت را ازهمین لکنده ای که هست هم کمترمیکنند!

*شو های تلویزیونی برپا میکنند و بر آن نام مناظره میگذارند و در حالی که هر عقل سلیم و نفس نزیه واقف است که هر مناظره ای دو طرف دارد و یک مجری بی طرف!،این به اصطلاح مناظره ها یا طرف ندارد(همه از جمله مجری برنامه در مذمت یک طرف غائب سخن می گویند) و یا اصلا شخص بی طرف ندارد(یک طرف به علاوه مجری در مقابل طرف دیگر هستند!)

*به خوابگاه دانشجویان(و از قضای روزگار نخبه ترین هایشان) میرزند و با چماق و زنجیر و... آنچنان میزنند و آنچنان بر کف سخت زمین میکشندشان که تو گویی به واقع"گوساله ها و بزغاله ها"یی را به قربانگاه میبرند!

و آنگاه که در رسانه ای هرچند اجنبی، فیلم این قربانیان و قربانگاه شان لو میرود،آنان که در هر مصادفتی عتاب و خطابی میکنند و به مشت آهنین یاران دیروز و بدتر از دشمنان امروز را میرانند،یا سکوت میکنند و یا به ملامتی ملیح بسنده!

*روزنامه ها و مجلات و سایت های یک طرف ماجرا یا در توقیف اند ویا در گزند توقیف و لغو امتیازند ویا برای بقا و نان خوردن آنقدر به دامن خود سانسوری میفتند که دیگر جز صفحه حوادث، مطلب مهیج دیگری ندارند!

*در اتاق های بازجویی شان نصب شده" النجات فی صدق" ولی اگر صادق باشی و آن چرا که برای ملک و دین صلاح و ضروری میدانی بر زبان آوری،آن میبینی که دیدند!

*یک طرف ماجرا در چشم بر هم زدنی دستگیر و پس از مدتی حبس در انفرادی با پیجامه و دمپایی در مقابل سیمای ملی به محکمه برده میشوند،جمعی شان پس از سال‌ها که یک جور دیگر فکر میکردند در مدت زمانی، دچار چنان تحولاتی فکری و دماغی میشوند که بر نکرده ها نیز اعتراف میکنند و جمعی دیگر که بر صراط نا راست خود میمانند! برای تادیب بیشتر برعقوبت شان افزوده می شود.به نا گاه مسئول دستگاه قضا شان عوض می‌شود و به یادها می آید که قانون دادرسی آن "نا کجا آباد" ماده 188 دارد که در آن از پخش تصاویر و نام متهمین پیش از اثبات قطعی جرم منع شده است!

*در همان راستای بند قبلی،کسانی که 50 نفر را در کانتینری 5 نفری تپاندند،از بد روزگار فاش میشوند و به گفته خودشان دستگیر میشوند و به خاطر حفظ آبروی متهمین و تکمیل پرونده! نه پیجامه و دمپایی به پایشان میکنند و نه کچل شان می‌کنند و نه در رسانه ملی به سمع و نظر ملت میرسانندشان تا خدای ناکرده قبل از اثبات جرم آبرویی از کسی ریخته نشود و تعدی ای به حقوق متهمان صورت نگیرد!و تازه کمیته های ویژه‌ای از سوی تمام نهاد ها برای بررسی دقیق ماجرا و تدقیق در تمام اطراف داستان شکل می‌گیرد و حتی نام برخی از مسئولان دادگستر در پرونده فاش می شود ولی بخاطر مصالح عالیه دوباره همه چیز مسکوت میشود و احتمالا باز عده ای "خودسر"! یا.... دست اندر کار بوده اند!

حال از روی صدق دل قضاوت کنید که این فجایع گفته شده جز ناشی از یک "ایولوژی شیطانی"،می تواند خواستگاه دیگری داشته باشد؟!

جز این است که از روی شهوت قدرت و هوی نفس و بدون در نظر گرفتن "قاعده انصاف" و تنها بر اساس "قاعده النصر بالرعب" و با رویکردی ماکیاولی،این چنین اعمالی در این "نا کجا آباد" روی میدهد؟!

اگر مسلمانیم و عدالت خواه باید اقرار کنیم که "سلطه‌جویی" و "شکنجه و تعدی به حقوق" دیگران و"ریختن خون بی گناهان" و پیگیری نکردن ضاربین و شکنجه گران در هر کجا که رخ دهد مذموم و قابل توبیخ و اعتراض است. این اعمال در هر کجا عادت شود و حرمت خون و آبروی آدمیان به پشیزی گرفته شود مطمئن باشیم که "ایدولوژی شیطانی" در آن جا حکم فرماست.

اندوه بیشتر از آن است که قرائتی شیطانی از مکتبی رحمانی دست افزار عده ای کوته بین و خدا نترس شود که بقا و دوام دوروزه خود را بر هر حقیقتی و آیینی برتری دهند.

دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران*


 



امروز: دستگاه قضایی-امنیتی پس از گذشت بیش از یکماه از بازداشت دو فعال حقوق بشر، با پیگیری مستمر خانواده ها سرانجام بازداشت آنان را تایید کرد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نیروهای امنیتی امير احسان تهراني سخاوت و نيما گلزاري دو دانشجو و هنرمند را که در زمینه تولید موسیقی با موضوع حقوق بشر فعالیت کرده بودند را به ترتیب در تاریخهای 17 و 18 اسفندماه سال گذشته بدون اطلاع خانواده ها بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کرده است. این دو هنرمند بازداشت شده بعنوان همکاران سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر به تولید آثار هنری با مضمون دفاع از حقوق بشر پرداخته بودند.

سرانجام روز جاری مورخ 28 فروردین ماه خانواده این دو دانشجو موفق شدند از طریق دادستانی تهران مطلع شوند که فرزندان آنان در بازداشت و در زندان اوین به سر می برند.

لازم به ذکر است نیروهای امنیتی در تاریخ 11 اسفندماه سال گذشته و همزمان با آغاز موج گسترده بازداشت فعالان حقوق بشر، خاصه همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران برای بازداشت این افراد اقدامی ناموفق داشته اند


 


امروز: حسین مرعشی که برای گذراندن دوران محکومیت از ۲۷ اسفند بازداشت شده است. در صورتی که مراحل قانونی گذراندن دوران زندان باید توسط اجرای احکام و زیر نظر سازمان زندان ها انجام شود بازداشت مرعشی توسط وزارت اطلاعات بوده است و اکنون و پس از مرخصی از ۱۵ فروردین در بند ۲۰۹ اطلاعات نگهداری می شود.

به گزارش خبرنگار «کلمه» تا کنون کسی در مقابل این حرکت که چرا مرعشی به سازمان زندانها تحویل داده نشده است پاسخگو نیست .وی همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد.

حسین مرعشی به دلیل مصاحبه با سایت عبور و اعلام کردن این مطلب که همه ما با کسانی که در زندان هستند شریک جرم هستیم و من معتقدم که جمع چند ده هزار نفری باید خود را تسلیم زندان کنند از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و قاضی پیرعباس به ۱ سال زندان و محرومیت مادام العمر! از هرگونه فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی هنری محکوم شده بود و دادگاه تجدید نظر با تائید ۱سال حکم و ۶سال محرومیت از هرگونه فعالیت در احزاب ، موسسات و انجمن هایی که به کارهایی سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و هنری محکوم کرد. لازم به ذکر است که حکم دادگاه تجدید نظر روز ۲۶ اسفند ابلاغ شده است و ۲۷ اسفند ساعت ۱۰ شب در پارک توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. حسین مرعشی در پرونده خود ۲دوره استانداری کرمان، دو دوره نماینده مجلس شورای اسلامی ، ریاست دفتر رئیس جمهور و معاونت رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشکری بوده است.

مطالعه متن حکم دادگاه بدوی و تجدید نظر نشان می دهد مرعشی صرفا به علت "اظهار نظر و بیان عقیده " خود با یک سایت نه چندان مشهور از فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ! محروم شده است.

به گزارش کلمه متن حکم بدوی دادگاه بدوی که شاکی آن " گزارش ضابطین قضایی!" معرفی شده است به شرح زیر است:

آقای سید حسین مرعشی فرزند سید محمدتقی متولد ۱۳۳۷ شماره شناسنامه ۸۱۲ صادره از رفسنجان ساکن تهران شغل کشاورز تحصیلات لیسانس اقتصاد متأهل دارای ۴ فرزند فاقد سابقه کیفری مذهب شیعه اثنی عشری تبعه ایران با وکالت آقایان بهمن کشاورز و مهرداد قربانی سرابی متهم است به :

تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مسئولین نظام


پس از وصول کیفر خواست دادگاه وقت رسیدگی به تاریخ ۲۹/۹/۱۳۸۸ تعیین شد که در تاریخ ۲۴/۹/۸۸ آقای مهرداد قربانی سرابی از طرف آقای سید حسین مرعشی تقاضای تغییر وقت و برگزاری جلسه بعد از دهه اول محرم الحرام را نمود و اظهار داشت با توجه به اینکه موکل شهرستان مراسم عزاداری برگزار می نماید جلسه به تاریخ دیگری پس از دهه اول محرم موکول شود دادگاه ضمن موافقت به تاریخ ۱۲/۹/۸۸ تعیین جلسه رسیدگی نمود درخصوص آقای سید حسین مرعشی مستند مدعی العموم مصاحبه آقای مرعشی با سایت عبور بوده که در آن آقای مرعشی به تحریک افکار عمومی ، سیاهنمائی علیه دولت و مسئولین نظامی پرداخت است. سایت عبور ازآقای مرعشی سئوال کرده چرا در سکوت هستید و صحبت نمی کنید وی پاسخ داد صحبت می کنم ولی کسی آنرا منتشر نمی کند سپس اظهار داشت وضع کنونی اطلاع رسانی واقعاً خسران بزرگی است و در واقع شرایطی که یک التهاب سیاسی به معنی واقعی وجود دارد و در جامعه سوالات فراوانی برای مردم بوجود آمده و مردم ابهامات زیادی دارند و علاقه مندند که بدانند که افراد، گروه‌ها، شخصیتها، در مورد مسائل و اتفاقات به وجود آمده چه موضعی دارند. ولی رسانه‌ای برای انتقال این حرف‌ها موجود نیست، به طور مثال در حال حاضر مردم بسیار مشتاق هستند که بفهمند آقای موسوی چگونه فکر می کنند؟ آقای احمدی نژاد چگونه فکر می کنند؟ باید این‌ها مطرح شود و نظر ایشان مورد سوال قرار گرفته و به چالش کشیده شود. مردم باید بدانند که شخصیتها و گروههای مختلف سیاسی چه مواضعی دارند، مردم باید بدانند که مستندات ما برای ناسالم بودن انتخابات چیست، دلایل ما برای نامشروع دانستن دولت چیست؟ مواضع مراجع نظام چگونه است؟ مواضع اساتید دانشگاه چگونه است؟ چه باید کرد؟ آیا اصلاً بحران در کشور وجود دارد یا نه؟ و صدها سوال از این دست برای مردم مطرح است و این زمان دقیقاً نقش‌آفرینی و تاثیرگذاری رسانه هاست که میزگردهای مختلف بگذارند، محملی برای تبادل نظر به وجود بیاورند تا تضارب آراء فراهم شود و آگاهی مردم بالا برود، ولی متاسفانه در این شرایطی که با وضع موجود روبه رو هستیم رسانه‌ای فراگیر کشور که صداوسیمای جمهوری اسلامی است، سیاست‌هایش کاملا تحت کنترل چند نفر در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته و نقش اصلی خود را فراموش کرده و اطلاع رسانی صحیح نمی کند، اطلاعات غلط می‌دهد، با این کارها مردم عصبانی شده اند و به رسانه‌های مسمومی که حتما آنها هم، منافع ملی کشور خودشان اطلاعات منتشر می کنند، سوق پیدا کرده‌اند. چرا باید مردم ما در این وضعیت قرار بگیرند که یا باید دروغ پردازیهای رسانه‌ی آقای ضرغامی را ببیند یا دروغ پردازیهای رسانه آقای براون و اوباما را، این چه بساطی است که برای کشور به وجود آمده است. در بخش رسانه‌های مکتوب که روزنامه‌ها تعطیل می شوند و دولت هم برای اولین بار به صف مخالفین روزنامه ها پیوسته و علاوه بر قوه قضائیه هیأت نظارت بر مطبوعات دولت هم روزنامه‌ها را تهدید می کند و تعداد زیادی را هم متوقف کرده است و روزنامه های موجود قدرت انتشار مطالب را ندارند و تیراژها پایین آمده است چون مردم از خرید روزنامه ها ناامیدند و در این وضعیت فقط اینترنت مانده که آن هم به خاطر فیلترشدنها تعداد زیادی از کاربرها مخصوصا در شهرستانها که سرعت پایین است امکان دسترسی به سایتها را ندارند. این وضع چه مسائلی بوجود می آورد؟ شکاف بین مردم و دولت را تقویت می کند، کشور را آسیب پذیر می کند، وحدت ملی را زیر سئوال می برد و دوستی و صمیمیت‌ها را از بین می برد، پشتوانه مردمی نظام را از بین می برد تا شرایط برای تاثیرگذاری بعدی یا غافل گیر کننده کسانی که نمی خواهند ایران سربلند باشد فراهم شود، بنده فکر می کنم باید از آن وضعیت بیرون بیائیم و به سمتی برویم که امکان اطلاع رسانی صحیح و امکان تضارب افکار و اندیشه و دادن پاسخ به سئوالات فراوان مردم فراهم شود.


سایت عبور پرسید : آقای ضرغامی یکسال پیش بخش آزاد اندیش را مطرح کردند، رادیو گفتگو را راه اندازی کردند و در دانشگاه امام صادق(ع) گفتند که فضای آزاداندیشی فراهم است وارد رسانه ملی شوید و شروعی داشتند که حتی طیف‌هایی که اصلاح طلبان از آن اظهار رضایت می کردند چون در سال های گذشته صداوسیما این گفتار و این وضعیت بی سابقه بود و اما در اتفاقاتی که بعد از انتخابات خرداد امسال به وقوع پیوست دید همه تغییر کرد و به گونه‌ای دیگر شد. ولی آقای ضرغامی چند روز پیش برای ۵ سال دیگر ابقا شدند و در سمت ریاست صداوسیما ماندند، نظر شما درباره این اتفاق چیست؟


مرعشی : بطور کلی آقای ضرغامی یا هرکس دیگری که در ریاست صداوسیما می باشند کاره ای نیستتند و تنها ماشین امضاء می باشند و باید حقوق کارکنان را تقسیم کنند، سیاست‌ها در جای دیگر تعیین می شود که آنها اگر هویتی داشته باشند و اگر به هویتی که انقلاب اسلامی به آدمهائی مانند آقای ضرغامی داده بود پایبند باشند می‌توانیم بگوئیم که هویتشان را به مقامشان فروختند اینها تصمیم گیر نیستند و نمی توانند کاری بکنند و فقط آن چند نفر که آقای احمدی نژاد در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بعنوان کمیته بحران گذاشته اند تصمیم گیر هستند و این‌ها باید به آن عمل کنند، نه حیثیت حرفه‌ای برای خود باقی گذاشته اند نه حیثیت انقلابی به آزاد‌گی، حقوق بگیر هستند و فرامین را اجرا می کنند.


سایت عبور : آیا این دید افکار عمومی به رسانه ملی که چند ماه بعد از انتخابات بوجود آمده قابل حل است و تغییر می کند؟

مرعشی : موضوع از حد رئیس صداوسیما خارج است من خواهش می کنم حداقل تعبیر رسانه ملی را در مصاحبه با بنده به کار نبرید، من سالهاست که این تعبیر را قبول ندارم، همانی که نامش هست را به کار می‌بریم "صدا و سیمای جمهوری اسلامی"، ملی یعنی چه؟ یک رسانه فراگیری است به اسم صداوسیما ولی اصلاً ملی نیست. آقای ضرغامی یا هر کس که در جایگاه ایشان قرار بگیرد تعیین کننده نیست، عرض کردم که ایشان فقط سازمان را به صورت اداری مدیریت می کند و سیاست ها در جای دیگری تعیین می کنند و به آنها ابلاغ می کنند از این بی اعتمادی همچنان باقی خواهد ماند تا سیاست ها اصلاح شود. ما بالاخره باید به این جمع بندی برسیم که اگر تنها پشتوانه نظام مردم است که هست، مردمی به درد نظام می خورند که آگاه باشند. حالا ما برای اینکه قدرت چند نفر در شورای نگهبان یا دولت و یا دیگر نهادها باقی بماند نباید کل جمهوری اسلامی ایران را از بین بیریم کل مردم ایران دارند فدای این می شوند که چند نفر می خواهند مقام خود را حفظ کنند این امر غلطی است، باید مردم آگاه بشوند ولو اینکه این آگاهی منجر به عوض شدن چند نفر شود.....


سایت عبور : چرا در بین اصلاح طلبانی که بازداشت شده اند نام آقای مرعشی نیست ؟


مرعشی : از آنهائی که بازداشت کرده اند بپرسید. ما یک جزئی از ملت هستیم و مثل بقیه البته من از آن دسته کسانی هستم که معتقدم دیگر قرار است رفقای ما در زندان بمانند خوب است که جمع و سیر چند ده هزار نفری ما داوطلبانه به زندان برویم چون همه شریک جرم هستیم و همه در انتخابات بودیم و گول خوردیم و مردم را دعوت کردیم برای شرکت در انتخابات، دلیلی ندارد آقای نبوی زندان باشد و بقیه نباشند، من شخصاً معتقدم که باید یک اعلان عمومی کنیم ولو چند هزار نفری که خودشان را شریک جرم می دانند همه با هم به زندان مراجعه کنیم و خودمان را تسلیم کنیم، من از جمله طرفداران این تز هستم به هر حال اکثر قریب به اتفاق ایران بازداشت نشده اند و جمعی بازداشت هستند و دلیلی ندارد که کسی توضیح دهد چرا بازداشت نشده است.


سایت عبور : از خیلی از ملی مذهبی ها می پرسیم که چرا سراغ شما نیامده اند مطرح می کنند که ما در اولویت حاکمیت نبودیم و احزابی که در مجموعه بازی می کردند در اولویت بوده اند مثل حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و...


مرعشی : بنظر من این سئوال، سئوال اشتباهی است به جای این سئوال باید پرسید که چرا آنها را بازداشت کردند و هیچ کس نمی تواند توضیح دهد که چرا افراد دستگیر نشده اند حالا اینها یکی را فعل تشخیص ندادند یکی تاثیرگذاری‌اش را توانسته پنهان کند و یکی تاثیرگذار نبوده است به هر حال هر کسی دلیلی دارد ولی آنهایی که بازداشت شده اند (البته اگر جرمی برای آنها متصور شویم) دو بخش وجود دارد یکی مربوط به قبل از انتخابات است که همه ما در آن شریکیم، یکی بعد از انتخابات نشانگر حیات سیاسی جامعی است به جای اینکه بگوئیم اغتشاش باید بگوئیم زندگی، حیات سیاسی این است که مردم نتیجه ای را که حکومت اعلام می کند نمی پذیرد و آن را بر چالش می کشند اگر کسی نفس می‌کشد نباید به او بگوئیم چرا نفس می کشی من حیات دارم پس نفس می کشم حیات سیاسی به همین تسلیم نشدن‌ها، اعتراض‌ها و فریاد زدن‌ها و پیگیری مطالبات به حق است به همین خاطر در حالت عادی و در یک فعالیت اجتماعی این عمل شاید جرم باشد ولی در سیاست این جرم نیست مثلاً اگر تو بروی وارد دفتر مسئولی فریاد بزنی و در محیط اداری توهین کنی ممکن است که جرم تلقی شود ولی اگر سیاسیون در عرصه سیاسی و مردم در جامعه علیه حکومت فریاد زدند این جرم نیست قانون اساسی گفته که جرم سیاسی باید تعریف شود و دادگاه آن با حضور هیئت منصفه رسیدگی گردد. من شخصا فکر می کنم که اشتباه بزرگی صورت گرفته و حیات سیاسی جامعه ایران که در انتخابات نشان داده شد و بعد از آن ادامه پیدا کرد (که این حیات سیاسی جامعه ما نتیجه تعالی انقلاب و تعالیم امام (ره ) و نشانه بالندگی ایران بود) یک عده ای کوته فکر آمدند و به آن گفتند اغتشاش و موضوع را به سمت مجرمانه نشان دادن بردند و عده ای بی گناه را به زندان انداختند بنده، شخصا معتقدم که مسئله زندانیان هرچه سریعتر باید حل شود و این حرفی که بنده زدم باید به یک خواست عمومی تبدیل شود و همه کسانی که خودشان را در جرم این زندانیان سیاسی شریک می دانند همه با هم متحد برویم و خود را به زندان اوین معرفی کنیم.


سایت عبور : نگاه شما به ۱۳ آبان چگونه بود؟ آیا دیدگاه شما نسبت به قبل از ۱۳ آبان تغییری پیدا کرد؟

مرعشی : ۱۳آبان روزی بود که همه ملت در مورد اتفاقات تاریخی که در این روز افتاده بود اتفاقاً نظر داشتند ولی این اولین ۱۳ آبانی بود که نیروهای امنیتی از حضور همگانی مردم جلوگیری کردند و یک ۱۳ آبان در ظاهر اتفاق افتاد که یک عده مأمور را حکومت جمع کرد و یک سری شعارهائی دادند و آقای حداد عادل سخنرانی کرد که آن ۱۳ آبان شکلی و ظاهری بود و نیز یک ۱۳ آبان در واقعیت جامعه اتفاق افتاد و آن اعتراض عمومی علیه سیاست های حاکم بود .


سایت عبور : استاندار تهران قبل از ۱۳ آبان اعلام کرد که در ۱۳ آبان فضا امنیتی نخواهد بود ولی مثل اینکه اوضاع به گونه ای دیگر بود.

مرعشی : خوب آقای استاندار به خاطر مصالح عمومی دروغ گفتن برای ایشان واجب است.

این بخش از مصاحبه آقای مرعشی با سایت عبور بود که برخی سایتهای دیگر نیز اطلاع رسانی کردند آقای مرعشی و وکلای مدافع وی در دفاع از اتهامات انتسابی اظهاراتی داشتند که عمده آن اشاره به سوابق مبارزاتی و خدماتی آقای مرعشی بوده است آقای مرعشی اظهار داشت من از سال ۵۶و۵۷ تا الان با الهام از اندیشه های امام خمینی (ره) دنبال تأسیس جمهوری اسلامی ایران و اعتلای آن هستم نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه زیاد، لذا اتهام را قبول ندارم دادگاه سئوال کرد این ایده شما که حدود ۳۲ سال برای آن زحمت کشیده اید در تجمعات اخیر تبدیل شد به جمهوری ایرانی و نفی اصل ولایت فقیه شما چه عکس العملی نشان دادید که اظهار داشت من محکوم کرده ام و گفتم دیگر نگوئید و از آن پس هم نگفتند. دادگاه دفاعیات متهم و وکلای مدافع وی را وارد ندانسته و با استناد به ماده ۵۰۰ و ۴و ۴۷ قانون مجازات اسلامی (تعدد معنوی دانستن دو اتهام زیرا هر دو عنوان یک فعل مادی بیشتر نداشته است) متهم را محکوم به یکسال حبس تعزیری محکوم می نماید و با توجه به وضعیت متهم این مقدار را برای تنبه وی کافی نمی داند لذا با استناد به ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی نامبرده از شرکت در هر گونه حزب و مؤسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد مادام العمر محروم می نماید گرچه متهم نبود خود را در صحنه سیاسی کشور ضرر بزرگی برای کشور و انقلاب اسلامی می داند اما برداشت دادگاه این است که حضور وی در صحنه سیاسی کشور مضر بوده و می باشد.

این رأی ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهــــران می باشد.


همچنین رای دادگاه تجدید نظر به شرح زیر است:


در خصوص اعتراض و تجدید نظر خواهی آقای سید حسین مرعشی با وکالت آقای بهمن کشاورز و مهرداد قربانی سرابی از دادنامه شماره ۱۲۶ مورخ ۱۲/۱۰/۸۸ صادره از ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران که به موجب آن نامبرده به اتهام موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و به تجویز ماده ۱۹ این قانون به تحمل یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکومیت یافته است.

که با توجه به تشریح جزئیات اتهام در دادنامه بدوی ضرورتی بر ذکر مجدد آن در این مرحله ندارد. با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدید نظرخواه و اینکه از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و موثری که مطابق شقوق مندرج در ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری سبب بی اعتباری و در نتیجه نقض دادنامه صادره و رسیدگی بیشتر را فراهم نماید ارائه نگردیده است. عمده مطالب آورده شده در لایحه اعتراضیه تکرار مطالب بدوی است.


لکن مستنبط از ماده ۱۹ق.م.ا محرومیت از حقوق اجتماعی مقید به مدت است، لذا باستناد ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری طی تصحیح دادنامه بدوی از این حیث با تعیین شش سال محرومیت از موارد مذکور، النهایه دادگاه مستندا به بند الف از ماده ۲۵۷ قانون مار الذکر ضمن رد تجدید نظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض عنه را با اصلاح بعمل آمده تایید می نماید. رای صادره به استناد ماده ۲۴۸ همین قانون قطعی است.


 


امروز: میرحسین موسوی تبیین شعارهای درست و منطبق با خواسته های به حق مردم را یکی از وظایف اصلی جنبش سبز برشمرد و تاکید کرد: وظیفه ما این است که شعار ها را با دقت و درست انتخاب کنیم و بر سر آن ها بایستیم.
به گزارش خبرنگار سایت امروز، مهندس میر حسین موسوی در دیدار با اعضای کمیته دانشجویی این سازمان ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت کشور، با اشاره به نیروی انسانی عظیمی که در دانشگاه ها وجود دارد، گفت: سرکوب ها نتوانسته است جلوی پیشرفت جنبش سبز را در دانشگاه ها بگیرد بلکه شرایط موجود باعث شده است نفوذ اهداف جنبش سبز در دانشگاه ها عمیق تر شود و امروز در دانشگاه ها فعالیت سیاسی توام با عقلانیت درحال گسترش است. بحث های واقع بینانه در مورد نقاط ضعف و قدرت توام با استقامت و تامل برای ادامه ی راه سبز حیاتی است. وی تصریح کرد علت اینکه موج گسترده ی دستگیری ها منجر به توقف جنبش سبز نشده است همان واقعیتی است که در شعار کلیدی مردم یعنی "ما بیشماریم" تبلور یافته است. این شعار بسیار مهم است در سطح دانشگاه ها سه و نیم ملیون دانشجو حضور دارد که اکثریت قریب به اتفاق آنان می دانند راه سرافرازی کشور گسترش امواج سبز آگاهی و مسئولیت در میان توده های ملیونی مردم است. دانشجویان فرزندان مردم هستند و به خوبی آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را تاکنون انجام داده اند.
موسوی گفت کسانی که سرکوب می کنند مسیر خود را طوری تعریف کرده اند که بخش کوچکی از ملت را در داخل خود جا می دهد و به همین دلیل حتی در بهشت زهرا هم با اسلحه و باتوم ظاهر می شوند و ما راه سبز را طوری باید تعریف و معرفی کنیم که همه ی هفتاد ملیون جمعیت کشور حتی مخالفان ما را در بربگیرد. وی تبیین شعارهای درست و منطبق با خواسته های به حق مردم را یکی از وظایف اصلی علاقمندان به جنبش سبز برشمرد و تاکید کرد وظیفه ی ماست که شعارها را با دقت و درست انتخاب کنیم و سپس بر سر تحقق آن ها بایستیم.
موسوی آزادی و عدالت را دو کلید واژه ی مهم در حرکت جنبش سبز دانست و گفت عدالت و آزادی از هم جدایی ناپذیرند و آن کسی که وضعیت معیشتی فلاکت بار دارد بیشتر در معرض از دست دادن آزادی های اساسی است.
موسوی گفت راه حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور اقتصاد صدقه ای نیست. شما حاصل به باد دادن ثروت های ملی و درآمدهای نفتی را نگاه کنید. هر روز ما بیشتر از دیروز به درآمدهای نفتی وابسته شده ایم و بازارهای ما پر از کالاهای خارجی است در حالی که تقریبا همه ی صنایع و کشاورزی ما در وضعیت بسیار دشواری قرار دارند. شما در مورد وضعیت نیروی کار کشور دقت کنید. بنده واقعا وقتی با این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن قول نرخ بیکاری پنج درصد را می شنوم حیرت می کنم. این روندها اگر ادامه یابد، در آینده سند چشم انداز بیست ساله یک شوخی که برای گول زدن مردم تهیه شده است تلقی خواهد شد و نه یک سند معتبر برای نشان دادن راه پیشرفت کشور.
امروز یک چهارم زمان تعیین شده برای نیل به اهداف گذشته است. بیاییم بدون تعصب بررسی کنیم که آیا به آن اهداف نزدیک تر شده ایم یا دورتر.
ما دیگر نیازی نداریم برای نشان دادن دلایل این وضع به جای دور یا تحلیل های پیچیده برویم. کافی است به زندان ها نگاه کنیم و ببینیم چه تعداد از خدمتگزاران و روزنامه نگاران و زنان و مردان کارآمد کشور را به بهانه های واهی راهی زندان کرده ایم و پروژه ی اعتراف گیری راه انداخته ایم و هم اکنون هم که به تعداد اندکی از زندانیان مرخصی داده شده است، آن ها زیر فشار هستند که اگر می خواهند به زندان برنگردند، مصاحبه کنند و این در حالی است که به طور مدام رسانه های مردمی و مستقل زیر فشار هستند.
موسوی اضافه کرد بنده چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان که در قانون اساسی آمده است نمی بینم فلذا باید علاقمندان به جنبش سبز خود را با شرایط موجود تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را برای بسط آگاهی و گسترش رسانه ها پیدا کنند. گذشته از آن همه ی ما امروز باید در محیط فعالیت و خانه ی خود یک رسانه باشیم.
موسوی افزود به هنگام جنگ تحمیلی که تاسیسات مهم کشور زیر بمباران قرار داشت و از سوی دیگر عناصری که خود را به صدام فروخته بودند از هیچ خرابکاری کوتاهی نمی کردند، بعضی ها معتقد بودند که بهتر است بگذاریم جنگ تمام شود تا با بازسازی را شروع کنیم. ولی دولت به این نتیجه رسید که هنوز آتش یک انفجار در یک مجتمع و یا پالایشگاه و تاسیسات خاموش نشده است، ما باید بازسازی را شروع کنیم. یعنی شعار اینکه باید قدرت سازندگی ما از تخریب دشمن پیشی بگیرد، جا افتاد. الان هم همان تجربه باید مورد توجه قرار گیرد. هر منفذی که بسته می شود بلا فاصله باید پنجره های دیگری گشوده شود. هر روزنامه ای که بسته می شود، راه انتشار یک روزنامه ی دیگر در چهارچوب قانونی جستجو شود. هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع حقوق مردم باید راه اندازی شود. این تنها راه است و ما بیشماریم و ما می توانیم این کار را انجام دهیم. باید توجه کنیم راه کوتاه نیست. ما باید یاد بگیریم که فعالیت های بحق سیاسی خود را با زندگی روزمره ی خود در این جا و آن جا توامان اداره کنیم. عظمت جنبش از ابتکار افراد معدودی نابغه برنمی خیزد. عظمت جنبش از فعالیت انسان های بی شماری ناشی می شود که آشکار و پنهان در حدی که می توانند در گشوده کردن این راه به آینده ی سبز کمک می کنند و در این راه حتی یک دعای خیر از یک فرد گمنام در یک گوشه ی دورافتاده ی کشور مغتنم است. در راه سبز کسی فکر نمی کند که کار بزرگ انجام می دهد، بلکه همه فکر می کنند که کار درست انجام می دهند. همه باید بدانند که ما می خواهیم کار درست انجام دهیم. ما می خواهیم از کرامت ذاتی انسان ها دفاع کنیم. ما می خواهیم مفهوم ملت ایران مساوی یک پادگان و یا یک گروه اندک تلقی نشود. ایران یعنی بیش از هفتاد ملیون شهروند آزاد و با فرهنگ و اعتقادات رنگارنگ. ما از این کثرت و تنوع نمی ترسیم. ما اصولگراها را دوست داریم همانطور که همه ی اقشار ملتمان را. و همه ی فرهنگ های موجود را. و همه ی قومیت ها و همه ی زبان ها را دوست داریم. ما می گوییم قرار بود قرائتی رحمانی از اسلام را که سایه ی مهربانی و تحمل را در کشور باز کند داشته باشیم نه اقدامات ضد دینی اعتراف گیری و ماجراهای کهریزک و خوابگاه های دانشجویی و فجایع سی خرداد و عاشورا و دیگر روزها را. و الان هم می گوییم راه حل مسائل دستکاری آمار تعداد شهدا و پرکردن زندان ها نیست بلکه راه، رسیدگی به خانواده های شهدا و باز کردن در زندان ها و آزاد کردن رسانه ها و انتخابات آزاد رقابتی غیر گزینشی است. اگر می گویید حکومت نوکر مردم است، نوکر ولی نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان نمی اندازد، او را محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام خواسته ی مردم مطرح نمی کند. شما بگذارید برای آنکه صدا و سیما رسانه ی ملی باشد، ملت بیاید در آن رسانه صحبت کند. نه آنکه حتی یک مناظره ی ساده و کنترل شده را طاقت نیاورید.
موسوی گفت همه بدانند که راه حل مشکلات کشور در منحرف کردن اذهان مردم از مسائل اساسی نیست. حکومت باید همیشه به فکر زلزله ی پایتخت باشد، نه آنکه خوابنما شود که زلزله ای بزرگ در راه است. در حالی که دولت مدیریت و قدرت جابجایی حتی چند هزار نفر در تهران را ندارد، نباید با لفظ آمرانه از خروج پنج ملیون نفر از مردم تهران صحبت کند. شما اول نم نم ببارید و سپس غرش رعد و برق را داشته باشید. شما یک رشد معقول را برای رفاه و آموزش و بهداشت مردم داشته باشید و سپس تبلیغ افزایش نرخ جمعیت کشور را بکنید. امروز سیاست های بدون حساب و کتاب و خیال پردازی ها کشور را در مقابل تهدیدات خارجی قرار داده است. درست است که همه ی ملت ما آماده است در مقابل هر نوع تهدید بیگانه متحد بایستد، ولی در عین حال مسببان این شرایط در داخل را فراموش نخواهد کرد. بنده توصیه می کنم که به جای آنکه ناممکن جابجایی پنج ملیون نفر از تهران را بدهیم، ضمن اقدامات درست و سنجیده، برای مواجهه با هر خطر ناشی از بلایای طبیعی تلاش کنیم که خطر بلایای خارجی خودساخته را از سر ملت دور کنیم. فکر نکنیم مردم گفته ها و اعمال ما را فراموش می کنند. مردم حتی نسبت به سرنوشت کرم ها و لاک پشتی که به فضا حساسند و می خواهند بپرسند نتایج تحقیقات در مورد این حیوانات بی گناه به کجا انجامید.
گفتنی است در ابتدای این دیدار تعدادی از اعضای کمیته دانشجویی سازمان به طرح نظرات خود از فضای سیاسی پس از انتخابات تاکنون و نوع نگاه مردم به جریان سبز و اوضاع کشور پرداختند


 


امروز: اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با آیت الله بیات زنجانی دیدار و گفتگو کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله بیات زنجانی، ایشان در ابتدای این دیدار و پس از استماع سخنان نماینده حضار، بیانات خود را با تشکر از حضور این دانشجویان آغاز نموده و با اشاره به سخنان طرح شده گفت: خوشحالم که فضای امروز جامعه به شکلی درآمده که دغدغه های خودمان را از زبان دانشجویان می شنویم و این موضوع نشان از تقریب آراء بین همه افراد اعم از حوزویان و دانشگاهیانی است که دل در گرو اصلاح شرایط موجود دارند.

وی با دعوت از عموم دانشجویان به تحقیق پیرامون شرایط موجود جامعه، به این نکته اشاره کرد که:خطرات بزرگی جامعه ایرانی- اسلامی را تهدید می کند و یکی از مهمترین آنها، بد طرح کردن دین در جامعه است و گناه این بد ارائه کردن دین، از حرب با دین کمتر نیست. می توان گفت که در طول تاریخ در نتیجه همین بد معرفی شدن دین در جامعه و مسائلی از این دست بوده است که عده ای مسلمان به ظاهر نماز شب خوان، در مقابل امام علی(ع) و امام حسین بن علی(ع) صف آرائی کرده و این عمل خود را تکلیف احساس می کردند.

آیت الله بیات زنجانی تصریح کرد: وقتی می آیند و با کمال تاسف و در حالت خوش بینانه به علت کج فهمی مبانی دینی، مسائل را به این شکل طرح می کنند که مثلاً اطلاع داریم نیروهای فلان کشور در فلان جا مستقر شده تا نگذارند امام زمان(عج) ظهور کند، این نشان از همان بد معرفی کردن دین و به اعتقاد من در صدد ضربه زدن به اعتقادات مردم است.

وی تاکید کرد: این موضوع را از سالها قبل تذکر داده ایم که جریانی در حال بالندگی و طرح کردن خود در سطح بالای مدیریت سیاسی- اجرائی کشور است که اصولاً اعتقادی به حکومت دینی نداشته و هدف این جریان، صرفاً ضربه زدن از درون به حاکمیت بوده است. این جریان بازمانده های همانهائی هستند که پیش از انقلاب با امام و اندیشه های انقلابی او مقابله می کردند. این جریان، باقیمانده های آنانی هستند که پیش از انقلاب با طرح این موضوع که کسی جز معصوم حق تشکیل حکومت ندارد، در مقابل امام خمینی (ره) می ایستادند.

آیت الله بیات زنجانی با اشاره به آثار مستقیم ضعف عملکرد حکومت دینی در باورها و اعتقادات مردم، تصریح کرد: با کمال تاسف سئوالاتی که می رسد و دغدغه هائی که مطرح می شود، نشان دهنده این است که سئوالات زیادی در اعتقادات مردم بوجود آمده است.

این مرجع تقلید تاکید کرد: این دغدغه ها و خدشه وارد شدن به باورهای مردم، نتیجه این است که دین در یک جامعه به عنوان ابزاری برای توجیه عملکردهای غلط درآید.

بیات زنجانی با اشاره به اینکه بزرگان قوم مکلف اند برای خروج از این شرایط راه حل ارائه کنند، اظهار داشت: راه حل برای رفع این مشکلات، این نیست که فقط بنشینیم و مشکلات را طرح کنیم. باید این موضوع در جامعه تبیین شود که در مسائل اجتماعی نتیجه یک خطا، ممکن است برای سالیان متمادی پس از خود وجود داشته باشد کمااینکه مثالهای تاریخی بسیار زیادی نیز از آن موجود است.

آیت الله بیات زنجانی افزود: بنده این مطلب را در صحبت هایم عرض کرده ام که در مسائل سیاسی و اجتماعی، عمد و خطا یک خاصیت دارد. یعنی بنده چه عمداً و چه از روی خطا مثلاً به یک انسان ناشایست رای بدهم، تبعات آن متوجه همه خواهد بود و من در بوجود آمدن این تبعات، دخیلم؛ بنابراین نباید فکر کرد که با صرف یک رای دادن، به تکلیف عمل کرده ایم و در نتیجه بوجود آمده آن اعم از نیک و بد سهیم نیستیم.

آیت الله بیات زنجانی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به رخدادهای پس از انتخابات گفت: این که می بینیم امروز ادبیات حاکم بر فضای جامعه تغییر کرده و یک ادبیات مشترک بین همه مردم اعم از روحانیون و دانشگاهیان و اقشار مختلف پیش آمده، از نتایج قابل توجه این رخدادهای اخیر است و نمی توان از آن به سادگی گذشت.

وی با ذکر اینکه "فضای سیاسی موجود را فضای مبارزه بین دو اندیشه و دو قرائت از اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی می دانم"، اظهار داشت: من اصولاً مبارزه سیاسی را نوعی کشتی گیری می دانم. در کشتی، همانطور که آدم حریف را به زمین می زند، گاهی هم به زمین می خورد. بنابراین نباید نا امید و مایوس بود و اگر این اعتقاد وجود دارد که اهداف انتخاب شده از جمله اجرای همه اصول قانون اساسی بدون دخل و تصرف، تفسیر ها و تاویل های من عندی، حق و مشروع است، باید برای رسیدن به آن جانفشانی و فداکاری کرد و در این راه زندان، تهمت، آزار و اذیت و مسائلی از این دست را به جان خرید.

آیت الله بیات زنجانی با توجه به اتفاقات رخ داده و فضای فکری موجود، سال 89 را خیلی بهتر و امید بخش تر از سال 88 پیش بینی کرد.

وی در پایان سخنان خود گفت: شما جوانان دانشجو دارای نیاتی خالص هستید و اگر به درگاه خداوند متعال دعا کنید، خداوند حاجات شما را برآورده خواهد کرد. مطمئن باشید که خدای عالم از منویات درونی شما مطلع است و شما را یاری خواهد نمود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته