-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 11/07/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بن بست نظام
 


نازی عظیما، واشینگتن دی‌سی
 


وقتی رامین جهانبگلو هم شکل دیگری از شهروند روزنامه‌نگاری را تجربه می‌کند


 


چای سایبری
 


حرف‌هایی در باره نتایج انتخابات که چندان شنیده نشد

قاضیان، چندی پیش در برنامه تلویزیونی «ایران از نگاه دوم» در کانادا، مهمان دکتر علیرضا حقیقی بود. قاضیان در این برنامه در باره نظرسنجی‌های قبل از انتخابات و جنبش سبز سخن گفت.

قاضیان که نامش سال‌ها پیش بر سر پرونده نظرسنجی برقراری رابطه با آمریکا بر سر زبان‌ها افتاد و چند سال زندانی جمهوری اسلامی بود، معتقد است در ایران نهاد نظرسنجی ضعیف است، به دلیل اینکه ساختارهای دموکراتیک وجود ندارند. برای اینکه ساختار سیاسی نیازی به نیازی به دانستن تقاضا و نیاز مردم ندارد.

قاضیان در پاسخ به این سوال که پیش از انتخابات درگیر نظرسنجی برای کاندیداهای مختلف بوده چنین توضیح می‌دهد:

«ما دو اطلاعیه را قبل از انتخابات منتشر کردیم و هر دو محتاطانه تنظیم شد، چون بر اساس ملاحظات حرفه‌ای پژوهشگری نمی‌توانیم بیش از حدی که اعداد و ارقام و اطلاعات تجربی به ما اجازه می‌دهد حرف بزنیم. در واقع ما بعد و اندازه سخنمان را محدود کرده بودیم به داده‌های تجربی که در اختیار داشتیم. این داه‌های تجربی به جهات مختلف دچار خدشه و مشکل بود. اولینش اینکه این داده‌ها به شکل یکنواخت تولید نمی‌شد، خود دو ستاد مربوطه هم توانایی لوجستیکی برای انجام نظرسنجی‌های مستقل نداشتند. به دلایل سیاسی و امنیتی هم این کار به سادگی میسر نبود، بنابراین متکی بودند به نظرسنجی‌هایی که در مراکز دیگر انجام می‌شد. آن مراکز هم مشکلات خاص خودشان را داشتند. و حتی از نفوذ‌گری سیاسی مخالفین هم صدمه می‌خوردند برای آنکه آنها می خواستند نتایج را تحت‌الشعاع خواسته‌های سیاسی خودشان قرار بدهند.»

قاضیان ادامه می‌دهد: «براساس آن نظرسنجی‌ها نمی‌توان خیلی نظر قاطعی داد، به این دلیل که حتی تا روزهای آخر، نمی‌شد به ضرس قاطع گفت که کدامیک از کاندیداها، پیشتر هستند...فاصله‌سان کم بود، لا اقل این را می‌شود گفت که فاصله این دو (موسوی و احمدی‌نژاد) خیلی کم بود. البته در تهران تقریبا می‌شود با اطمینان بیشتری می‌توان  گفت که آقای موسوی  در تهران پیش بود از آقای احمدی‌نژاد...ولی سر سطح کشور، تقریبا هر دو نوع از نظرسنجی‌ها وجود داشت که نشان از پیش بودن آقای موسوی یا پیش بودن آقای احمدی‌نژاد بود. ولی آخرین نظرسنجی‌ها که من به خاطر دارم، و دارم از روی ذهن می‌گویم این بود که آقای احمدی‌نژاد پیش بود در آن نظرسنجی‌ها...ولی فاصله‌شان فوق‌العاده کم بود و نمی‌شد گفت که انتخابات در دور اول تمام خواهد شد. و چیزی که مطمئنا می‌شود گفت این است که [این نظرسنجی‌ها] با آنچه به عنوان نتیجه انتخابات بعدا اعلام شد، به کلی متفاوت بود و فاصله داشت.»

در مورد جنبه‌های شهری و روستایی نظرسنجی‌ها، قاضیان می‌گوید: «بر اساس نظرسنجی‌هایی که در سطح کشوری انجام شده بود و روستاها را هم در بر می‌گرفت، نشان می‌داد که رای آقای احمدی‌نژاد به طور نسبات قاطعی از رای آقای موسوی پیشتر است.

این متخصص نظرسنجی و تحلیل داده‌ها در باره نتایج اعلام شده انتخابات می‌گوید: «آن چیزی که به طور قطع می‌شود گفت در باره نتایج انتخابات که از سوی وزارت کشور در یازده مرحله اعلام شد و وزارت کشور دیگر هیچوقت آن نتایج را عوض نکرد، آنها مطلقا بی اعتبارند، به این معنی که آنها[ارقام] با اتفاقاتی که سر صندوق‌ها رخ داده‌اند، ارتباطی ندارند. به دلیل اینکه وقتی شما آن ۱۱ مرحله و اعداد و ارقام مربوط به این افراد را را ملاحظه می‌کنید کاملا مشخص است که این را از طرقی یک فرمول ریاضی، یعنی معادله خطی درجه دو ساخته شده و بر مبنای آن، در واقع سهمی به افراد مختلف داده شده و آن نسبت کاملا حفظ شده است. با یک تغییرات خیلی اندک. بنابرین کل مسیر این یازده مورد، یک خط کاملا صاف را تشکیل می‌دهد، که هیچوقت با واقعیت تجربی در امور پژوهشی اجتماعی سازگار نیست.

این پژوهشگر اجتماعی، نتایج انتخابات را ساختگی و ساخته شده بر اساس یک فرمول آماری ریاضی می‌داند، نه بر اساس واقعیت تجربی. او معتقد است که هر اتفاقای سر صندوق‌ها افتاده باشد، اعم از اینکه تقلب شده باشد یا نشده باشد، ربطی به نتیجه اعلام شده ندارد؛ «یعنی حتی اگر آقای احمدی‌نژاد پیروز شده باشد، این ارقام ربطی به آن پیروزی ندارد و این ارقام کاملا ساختگی بوده است.»

قاضیان می‌گوید که این ارقام ساختگی بر اساس یک فرمول سیاسی و  معنای سیاسی پشتش خوابیده است. او معتقد است که بیشتر از آنکه بتوان این معنای سیاسی را از رای آقای موسوی یا احمدی‌نژاد فهمید، از رای اقای کروبی می‌توان فهمید. قاضیان می‌گوید: «آقای کروبی می‌باید در این انتخابات پایین‌ترین رای را می‌داشت، یعنی کسانی که پشت صحنه ساختن این آمارها و ارقام بودند و انگیزه‌های سیاسی که داشتند، موجه می‌کند که آقای کروبی، ارقامش  از آرای باطله کمتر باشد، چون قرار است یک مصرف سیاسی داشته باشد.» قضیان می‌گوید که انگیزه سیاسی سازندگان آمار و ارقام را بهتر از همه می‌توان در آمار آقای کروبی می‌شود فهمید؛ «اقای کروبی بسیاری از نیروهای مترقی داخل و خارج از کشور را پشت سر خودش جمع کرده بود. کسانی که حتی گه‌گاه به بازار منازعات سیاسی هم وارد نمی‌شوند هم آمده بودند و این بار پشت آقای کروبی قرار گرفته بودند. در واقع قدرت سیاسی و حاکمیت می‌خواست به همه اعلام کند و مانور تبلیغاتی بدهد که "شما با همه بسیج نیرویی که انجام داده‌اید و با اینکه همه نیروهای سیاسی مخالف را پشت سر خودتان جمع کرده‌اید، ولی رایی در میان ملت ندارید، و رای‌تان از آرای باطله پایین تر است." در حالیکه اگر کسانی که به آقای کروبی رای داده بودند، رای‌شان خوانده می‌شد، علی‌القاعده رای بیشتری برای آقای کروبی محسوب می‌شد.»

قاضیان می‌گوید که جابجا شدن آرای اقای کروبی، جنبه روشنگرانه‌تری دارد از آنچه در باره ساختگی بودن آمار و ارقامی که ارائه شده است. او اما معتقد است که صرف‌نظر از همه بحث‌هایی در مورد انگیزه‌های سیاسی جابجایی آرا وجد دارد، نمی‌شود تردید کرد که بر اساس نظرسنجی‌ها، «نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم که آقای احمدی‌نژاد پیروز انتخابات بوده یا اقای موسوی...چون فاصله خیلی نزدیک بوده...تحولات همانطور ادامه داشته تا روز انتخابات...چون اغلب نظرسنجی‌ها تا دو روز مانده به انتخابات انجام شده...و در این فاصله هنوز در حل اوج‌گیری بود و جریانات ادامه داشت و نمی‌توان گفت که برنده انتخابات چه کسی بوده».

دکتر قضیان چند ماه پیش نیز در باره نتایج انتخابات ایران در دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا سخن گفت که هنوز فیلم این جلسه مشترک با اکبر گنجی منتشر نشده است. به گفته منبع خودنویس، در این جلسه تعدادی از هوادارن جنبش سبز از طرح مساله عدم قطعیت پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری از سوی قاضیان ناراحت شده‌اند و و نسبت به اعلام این مساله اعتراض کرده‌اند.


 


چرا تعجب کردید؟

۴۵  دقیقه طول کشید تا در خون خود غرق شد. ۴۵ دقیقه التماس کرد و کسی توجه نکرد؟ ۴۵ دقیقه جان داد و کسی به دادش نرسید؟

واقعا از چه چیز این خبر تعجب کردید؟

ما همان ملتی هستیم با مادرانی که طناب دار به گردن بهنودها می‌اندازند و خنک می‌شوند از رقص بهنود، بهنود‌ها بر چوبه دار. بهنود هم التماس کرد! یادتان هست؟!

ما همان ملتی هستیم با مردان و زنانی که می‌ایستیم و بی‌حرمتی نیروی انتظامی به یک دختر جوان ارومیه‌ای را تماشا می‌کنیم و هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهیم. دختر جوان هم چشم انتظار کمکی بود گیرم که با صدای بلند التماس نکرد!

ما همان ملتی هستیم با مردان و زنانی که کتک خوردن مادر، دختر، همسر و ناموسی را به تماشا می‌نشینیم و کمک خود را دریغ می‌داریم.

ناموس‌ها هم زیر کتک التماس می‌کنند!

پس چرا تعجب کردید؟


 


«مراجع مقدس»، سپر دفاعی ما در برابر «خطر» بلوغ!

تا زمانی که نوجوان هستیم و در خانه پدری، می‌خواهیم آزاد باشیم تا هر کاری که بخواهیم انجام دهیم - با مسوولیت پدر و مادر گرامی‌مان البته. هر چقدر به زمان ترک خانه و آزاد بودن - با مسوولیت خودمان - که می‌رسد هراس سایه خود را بر دل ما گسترده‌تر می‌کند. نتیجه اینکه ما هرگز به معنای واقعی خانه پدری را ترک نمی‌کنیم. اگر آدم با هوشی باشیم احتمالا این را احساس خواهیم کرد و حتی ممکن است فراتر رفته و به این نتیجه برسیم که پدر و مادرمان نیز هرگز خانه پدری خود را ترک نکرده بودند. این را اگر به شکل انتزاعی گسترش بدهیم به اینجا می‌رسم که ما در واقع همچنان غارنشین هستیم!

 

در جوامع آزاد بزرگترین دغدغه پدران و مادران این است که آیا همه آنچه که امکان خروج واقعی فرزندشان از خانه پدری را امکان پذیر می‌کند انجام داده‌اند؟ باید مطمئن شوند که فرزند خود را آنقدر آماده کرده‌اند که در دنیای خارج اشتباهات ویژه خودش را مرتکب شود و نه اشتباهات آنان را. به او می‌آموزند که اشتباه که از آن او بود، پذیرش مسوولیت عواقب آن اشتباه نیز به عهده خود او خواهد بود. این آموزه‌ها ست که درخت دمکراسی را در یک جامعه آزاد آبیاری می‌کند.

 

اما ما چه می کنیم؟ تقریبا در هر موردی یک «مرجع» داریم تا مسوولیت هر اشتباه احتمالی را به گردن او بیاندازیم. درجه «تقدس» قائل شدن برای آن «مراجع» نیز یک نوع مکانیزم دفاعی است که ما، شاید به طور نا خود آگاه، به آن متوسل می‌شویم تا به دنیا چنین الغاء کنیم که رجوع به آن «مراجع» نه از سر فقر فرهنگی‌مان که به دلیل «پیچیدگی» بیش از حد موضوع مراجعه است. به این ترتیب در را به روی هر استیضاح احتمالی می‌بندیم غافل از اینکه با بستن هر دری زندان انفرادی خودمان است را که تکمیل می‌کنیم. در نهایت ما جامعه‌ای به وجود می‌آوریم که به زندانی می‌ماند تشکیل شده از سلول‌های انفرادی و در آن هر زندانی زندانبان دیگران نیز است. 

 

این است که من با این پرسش روبرو هستم که آیا ما اساسا حق شکایت کردن از تحجر و استبداد حاکم بر کشورمان را داریم در حالی که این گونه در برابر بلوغ فکری خودمان، که یک نتیجه آن به دور انداختن «مراجع مقدس» است، مقاومت می‌کنیم؟


 


وقتي لاريجاني شبيه احمدي‌نژاد مي‌شود

رييس مجلس شوراي اسلامي گفته است: «قدامات آمريكا قرقره كردن مداوم سناريو دروغين مبارزه با تروريسم است كه در عمل به كابوس مداخله موذيانه آنها تعبير مي‌شود.» قرقره كردن هنگام رجزخواني و دعوا به خصوص ميان نوجوانان به كار مي‌رود و معناي آن نيز تقليد در گفتار است.

به گزارش ايلنا،‌ علي لاريجاني در ابتداي جلسه امروز مجلس طي سخناني با معني‌دار و قابل تقدير خواندن حضور ملت ايران در راهپيمايي ۱۳ آبان، به بررسي پرونده حقوق بشر آمريكا در سازمان ملل اشاره كرد و گفت: «اگر در شوراي حقوق بشر سازمان ملل به برخي نكاتي كه ملت ايران در روز ۱۳ آبان ۵۷ به آن اشاره كردند توجه و تصميم‌گيري شود، براي اصلاح رفتار استكباري آمريكا اهميت دارد.»

وي افزود: «اينك شوراي حقوق بشر سازمان ملل در آزمون حيثيتي قرار گرفته است. زيرا درباره رفتار خارج از روابط و عرف حقوق بين‌الملل و حقوق بشر آمريكا آنقدر مقاله و كتاب در اين سال‌ها نوشته شده است كه اين شورا با كمبود اطلاعات مواجه نيست؛ از زير‌پا گذاشتن روابط اوليه حقوقي افراد در دستگيري و شكنجه زندانيان گوانتانامو و ابو‌غريب به بهانه اولويت مسائل امنيتي آمريكا، تا جنايات متعدد سربازان و نيروهاي شركت‌هاي امنيتي آمريكا مخصوصا در عراق و افغانستان و هم‌نوايي جنايتكارانه اين كشور با رژيم صهيونيستي و دخالت سرويس اطلاعاتي آن در ترورها و كودتاها.»
اين سخنان در حالي از سوي رييس مجلس ابراز مي‌شود كه فجايع بازداشتگاه كهريزك هيچ گاه از خاطره ايرانيان محو نمي‌شود.

رئيس ‌مجلس‌شوراي اسلامي تصريح كرد: «همه اين موارد نشانگر پرونده قطور يك نظام ستمگر اما پر مدعا است و انتظار جهانيان است كه جدا از وظيفه بين‌المللي شوراي حقوق بشر آمريكا،حداقل براي حفظ اعتبار خود به پرونده سياه اين رژيم در زمينه حقوق انسان‌ها توجه كند.»

وي گفت: «همه اين اقدامات را بايد در سناريو قرقره كردن مداوم دروغين مبارزه با تروريسم دانست كه در عمل به كابوس مداخله موذيانه آنها تعبير مي‌شود.»

از سوي ديگر احمد خاتمي امام جمعه موقت تهران در خطبه‌هاي اين هفته نماز جمعه درباره ۱۳ آبان و ارتباط با آمريكا گفت كه اين كشور بايد آروزي مذاكره با ايران را به «گور» ببرد.

عزت‌الله ضرغامي رييس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي نيز به مناسبت ۱۳ آبان كه روز ملي استكبارستيزي ناميده شده است با بيان اين كه امروز آمريكا تلاش مي‌كند ۶ كشور حاشيه خليج فارس بعلاوه مصر و اردن را در برابر ما قرار دهد، گفت: «اين درحالي است كه كشورهاي حاشيه خليج فارس در مانورهاي نظامي ما شركت مي‌كنند و ما را به‌عنوان قدرت منطقه‌اي مي‌شناسند.»

وي در خصوص ارتباط با آمريكا اظهار نظري نكرد در عوض با اشاره به سخنراني رئيس‌جمهور كشورمان در نيويورك گفت: «شاهد بوديم همه آن لحظه را رصد مي‌كردند، به هنگام سخنراني رئيس‌جمهور ما سكوت مطلق بود و حاضرين سراپا گوش بودند. اوباما بلافاصله پس از اين سخنراني با همه رسانه‌ها و حتي بي‌بي‌سي كه سطح رسانه‌اي آن بسيار پايين است مصاحبه كرد و در برابر اعلام مواضع كشورمان واكنش نشان داد. در نظرسنجي كه دويچه‌وله انجام داد و ۷۰ درصد مردم دنيا در آن شركت كردند، همان دو موردي كه آمريكا را مداخله گر عنوان كرده بود را انتخاب و اعلام كردند.»

ضرغامي اضافه كرد: «سالي يك‌بار رئيس‌جمهور ايران به قلب استكبار مي‌رود ، سخنراني مي‌كند و همه آنها را به چالش مي‌كشد، امروز شبكه‌هاي مختلف خبري از هم سبقت مي‌گيرند تا با رئيس‌جمهور ما مصاحبه كنند به نحوي كه دو روز التماس مي‌كنند تا بتوانند مصاحبه داشته باشند.»

وي افزود: «امروز تمام شبكه‌هاي رسانه‌اي، نفس مصاحبه با احمدي‌نژاد را براي خود افتخار مي‌شمارند و به قول ما پز مي‌دهند. حتي بيشتر بودن مدت زمان پاسخگويي رئيس‌جمهور ما به سوالات‌شان را براي خود افتخار مي‌دانند.»


 


جنگ روانی سایت‌ مشرق علیه موسوی و دیگر سبزها


سايت مشرق مدعي شده است خبرنگارانش در جریان پیگیری‌های خبری، به زمزمه‌ها و گفته می‌شودهایی برمي‌خورند که مهمان کردن مخاطبان به این شنیده‌ها خالی از لطف نیست.

مشرق نوشت: «میرحسین موسوی این روزها با فشارهای شدید روحی و روانی دست و پنجه نرم می‌کند. وی برای فرار از این مخمصه به نقاشی‌های سبک آبستره و امپرسیونیسم پناه برده است. به گفته نزدیکانش وی ساعت های متوالی را پای بوم نقاشی می‌گذراند.»

اين سايت در خبري ديگر مدعي شده كه پرونده تخلفات محسن میردامادی و عبدالله رمضان‌زاده در دستور کار کمیته انضباطی دانشگاه تهران قرار گرفته است. همچنين بر اساس شنيده هاي خبرنگار مشرق، زهرا مجردی همسر میردامادی دبیر کل مشارکت مسوول پشتیبانی مالی خانواده «زندانیان فتنه» شده است.

به نوشته اين سايت، میردامادی در دانشگاه تهران پرونده کارمندی دارد و در حالی که عضو هیات علمی نبوده تدریس داشته است. همچنين زهرا رهنورد در روزهای اخیر از دبیری کار گروه فرهنگ و هنر دانشگاه تهران برکنار شده اما حقوق  و مزایای وی کماکان پرداخت می‌شود.

در خبرهاي كوتاه اين سايت آمده است: «به دنبال انتشار کتاب"مرد در سایه" توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی که به سوابق موسوی خوئینی ها پرداخته است، اطرافیان خوئینی ها به وی فشار آورده اند حتما از حسینیان شکایت کند چرا که سکوت وی به منزله پذیرش مطالب کتاب است.»

مشرق در خبر كوتاه ديگري نوشت: «شنیده‌ایم اخیرا از زیر زمین یکی از ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی در خیابان یوسف آباد مقدار قابل توجهی نارنجک جنگی و مواد منفجره به دست آمده است.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته