-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

Latest news from Jaras for 11/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ایران پس از توقفی یک روزه، غنی سازی اورانیوم را از سر گرفته است

جرس: درحالیکه ظهر سه شنبه دوم آذرماه ٨٩، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، خبر رسانه های غربی مبنی بر "توقف غنى سازى اورانيوم بر اثر مشکلات فنى" را رد کرده و از تداوم غنی سازی اورانیوم و تولید بیست درصدی آن خبر داده بود، عصر همان روز آژانس بين المللی انرژی اتمی در گزارشی خاطرنشان کرد که ايران در ماه نوامبر، به دلايل نامعلومی، موقتا و حداقل برای یک روز، فعاليت های غنی سازی اورانيوم را متوقف کرده، اما مجددا از سر گرفته است و صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی ایران نیز قابل تایید نمی باشد.

 

 گفتنی است علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز سه شنبه با اشاره به راه اندازی کارگاه تولید سوخت بیست درصد گفته بود: نمونه سوخت رآکتور تهران با غنای بیست درصد مجازی تولید شده است و طی ماههای آینده تولید آن نیز در دست خواهد بود. وی همزمان خبر آسوشيتدپرس که نوشته بود "مشکلات فنى بوجود آمده در مسير غنى سازى اورانيوم، منجر به تعطيلى موقت هزاران سانتريفيوژ شده و برخى گمانه‌زنى‌ها حاکى از آن است که ويروس کامپيوترى استاکس نت که از چندى پيش به سيستم های رايانه‌اى ايران نفوذ کرده، عامل اساسى توقف موقت غنى‌سازى می باشد"، را اکیدا تکذیب کرد.


به گزارش آسوشيتد پرس، در پی این تایید و تکذیب ها، آژانس بين المللی انرژی اتمی عصر سه شنبه طی گزارشی نه صفحه ای برای ۳۵ عضو شورای حکام آژانس و اعضای شورای امنيت سازمان ملل، اعلام کرد که ايران در ماه جاری ميلادی (نوامبر) به دلايل نامعلومی، موقتا و لااقل برای یک روز، فعاليت های غنی سازی اورانيوم خود را متوقف کرده، اما سریعا از سر گرفته است.


گزارش آژانس همچنین خاطرنشان کرد که در تاريخ پنجم نوامبر (۱۴ آبان)، بازرسان آن نهاد تاييد کردند که حدود چهار هزار و ۸۰۰ سانتريفوژ مشغول به کار بوده اند ولی در روز شانزدهم ماه نوامبر (٢۵ آبان)، فعاليت ها متوقف شده است، که در تاريخ ۲۲ نوامبر (اول آذر) مواد اوليه مجددا به سانتريفوژها تزريق شده و کار غنی سازی ادامه یافته است.


اين گزارش همانند گزارش منابع دیپلماتیک غربی، گمانه زنی هایی پیرامون نقش کرم اينترنتی استاکس نت مطرح کرد؛ چرا که گفته شده بود این ویروس ها، ممکن است برای برهم زدن فعاليت های غنی سازی ايران، فعال و ارسال شده باشد. شرکت آمريکايی سايمنتک که بزرگترين توليدکننده نرم‌افزار امنيتی است نیز، چند ماه پیش گفته‌بود حدود ۶۰ درصد از کامپيوترهايی که با استاکس‌نت آلوده شده‌اند در ايران می باشند و آسیب آن می تواند جدی باشد.


مقامات جمهوری اسلامی، بویژه علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و معاون محمود احمدی نژاد، هرگونه احتمال پیرامون آسیب رسانی این کرم اينترنتی به فعاليت های غنی سازی اورانيوم را تکذیب کرده بودند.


گفتنی است گزارش جدید آژانس بين المللی انرژی اتمی، همچنين بار ديگر به فعاليت های موازی موشک های دوربرد در کنار فعاليت های غنی سازی اورانيوم، ابراز نگرانی کرده و خاطرنشان نموده است "جمهوری اسلامی هم اکنون حدود ٣۱٨٣ کيلوگرم اورانيوم کمتر غنی شده در اختيار دارد و ۳۳ کیلوگرم اورانیوم تا سقف ۲۰ درصد غنی شده نیز در اختیار دارد."

در گزارش آژانس همچنین آمده است که ساخت و ساز در مرکز اتمی فردو در حوالی قم همچنان ادامه دارد و هنوز دستگاه های غنی سازی (سانترفیوژ) در آن نصب نشده است.

آژانس همچنین درباره امکان وجود فعالیت های هسته ای نظامی در زمان حال یا در گذشته در ایران از جمله ساخت کلاهک اتمی قابل حمل توسط موشک توسط ایران، ابراز نگرانی کرده و خواستار همکاری و تعامل "جدی" ایران در زمینه پاسخ دادن به سوالاتی شد که درباره جوانب نظامی احتمالی برنامه هسته ای این کشور مطرح شده است.

مقامات جمهوری اسلامی وجود هرگونه فعالیت نظامی در برنامه هسته ای خود را رد کرده و مدارکی که سازمان های اطلاعاتی غربی در اختیار آژانس قرار داده اند را ساختگی عنوان کرده اند.

 

گفتنی است رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، روز سه شنبه مدعی شده بود "‌اينک در حال آزمايش مدلی پيشرفته‌تر و بادوام‌تر از سانتريفوژها هستیم؛ که سرعت کار آن سه برابر بيشتر از سانتريفوژهای قبلی خواهد بود و اقدامات خوبی نیز صورت گرفته که خبرهای خوش هسته‌ای دو يا سه هفته بعد از برگزاری جلسه ۱+۵ ارائه می‌شود."

 

وی همچنین تاکید کرد "کرم رایانه‌ای موسوم به استاکس‌نت، از یک سال و نیم پیش وارد نیروگاه هسته‌ای در ایران شده بود، که با کوشش محققان هسته‌ای ایران، این ویروس با دیوار بسته‌ای مواجه شد و دشمنان پس از آنکه از این هدف خود ناکام شدند اقدام به افشاسازی انتشار این ویروس کردند."


این درحالیست که طی هفته های آینده، نمایندگان گروه ۱+۵ متشکل از اعضای دائمی شورای امنیت بعلاوه آلمان، با نمایندگان جمهوری اسلامی به گفتگو خواهند نشست، هر چند مقامات دولت ایران - از جمله محمود احمدی نژاد- در آخرین روزهای باقی مانده به مذاکره، اعلام کرده اند که "موضوع اتمی ایران پایان یافته تلقی می شود، و در این مورد گفتگویی صورت نخواهد گرفت" و همزمان کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تاکید کرده است که محور مذاکرات آینده میان گروه ۱+۵ با ایران "درباره قابلیت نظامی برنامه اتمی تهران است و مباحث صریحی نیز در این زمینه مطرح خواهد شد."


گفتنی است آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش چند هفته پیش خود نیز صریحا اعلام کرده بود که نمی تواند صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تایید کند و تهران باید اجازه دهد تا اطلاعات لازم در اختیار بازرسان قرار گیرد و آنها دسترسی کاملی به سایت های اتمی و دانشمندان هسته ای این کشور داشته باشند.

 

محمود احمدی نژاد در واکنش به گزارش قبلی آژانس، با تاکید بر اینکه "پروتکل الحاقی جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی را نخواهیم پذیرفت"، این نهاد بین المللی را به جاسوسی متهم کرده و گفته بود "پذیرفتن پروتکل الحاقی یعنی تمام فعالیت‌های هسته‌ای ما زیر نظر آژانس بین‌المللی باشد که اطلاعات را به آمریکا می‌دهد. ما گفتیم این پروتکل را نمی‌پذیریم، زمانی می‌پذیریم که شش کشور (گروه ۱+۵) بپذیرند و خلع سلاح شوند و قانون برای همه یکسان باشد."
 


 


اشرف منتظری

 

در آستانه هفته ولایت و امامت هستیم. همگان به یاد داریم که مرحوم  والد، آیت الله العظمی منتظری در سالهای اول انقلاب، روز 18 ذیحجه تا 25  آن را هفته ولایت و امامت اعلام کردند.

 

    دلیل نام گذاری این هفته از این قرار بود که روز 18 ذی حجه روزی بوده که  پیامبر اکرم(ص) در بازگشت از حجه الوداع در خم غدیر به دستور خداوند،  حضرت علی(ع) را به امامت و خلافت بعد از خود نصب نمودند. روز 24 ذی حجه  نیز، دو جریان مهم تاریخی با فاصله زمانی رخ داد. یکی جریان مباهله با  نصارای نجوان و نزول آیه مباهله و دیگری جریان اعطای انگشتر قیمتی در حال  رکوع توسط حضرت امیر(ع) به سائل. در روز 25 ذی حجه نیز جریان سه  روز روزه گرفتن حضرت امیر(ع)، فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)  رخ داده بود که هنگام افطار در روز اول، سائل فقیر و در روز دوم، مسکین و  در روز سوم، اسیری به آن حضرات مراجعه نمودند و آن بزرگواران قوت حاضر در  منزل را در هر سه روز به فقیر، مسکین و اسیر تقدیم نمودند و خودشان با آب  افطار کردند و در همین رابطه سوره (هل اتی) در مورد آن بزرگواران نازل  شد.

 

     به همین مناسبت، مرحوم آیت الله العظمی منتظری جهت بزرگداشت و احیای چند  جریان مهم تاریخی مخصوصا جریان نصب حضرت علی به ولایت و امامت، هفته ای  را به عنوان هفته ولایت و امامت اعلام داشتد. امیدوارم ما که مدعی تشیع و  پیروی از حضرت امیر و سایر معصومین(ع) می باشیم، بتوانیم به سیره و روش  آن عزیزان در تمام عرصه ها، مخصوصا عرصه سیاست و حکومت تاسی نموده و چنین  نباشد که به نام آن بزرگواران، بزرگترین خلافها و بی عدالتی ها و ظلمها و  حق کشی ها را زیر لوای حکومت دینی و به نام مذهب انجام دهیم و آبروی دین  و مذهب و امامان عزیز را در دنیا زیر سوال ببریم.

 

    یکی از دغدغه های مهم مرحوم پدر، که در آستانه سالگرد رحلت مظلومانه  ایشان نیز قرار داریم، همین واقعیت تلخ بود که نگران آن بودند که روش  کنونی حاکمان و مظالمی که به نام دین و مذهب انجام می گیرد، آبرو و حیثیت  مذهب و امامان را در دنیا مخدوش کند و موجب دین گریزی و احیانا دین ستیزی  عده ای از جوانان عزیز ما شود. انتظار می رود حاکمان و متصدیان امور هر  چه زودتر تغییر روش داده و موجبات وهن دین و مذهب و تضییع حقوق مردم را  از بین ببرند و بیش از این حاکمیت دینی را زیر سوال نبرند.

 

   *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


آشنای ناشناس

 

امروز در اینترنت مطلبی تامل بر انگیز از جناب آقای دکتر محمد باقر شمس اللهی ، عضو هیئت علمی دانشکده برق دانشگاه شریف خواندم که بی درنگ مرا به یاد واقعه ای انداخت که در خرداد گذشته پیش آمد. ایشان در نامه ای[1] به آقای امین آقامیری، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شریف و مدیر مسئول دوهفته نامه آزادراه، با عنوان "یزدان پدر ندارد، رحمان مادر ندارد" جوابیه ای مهربانانه توام با همدردی به مطلبی در مورد اکران مستند یزدان تفنگ ندارد نوشته بودند. براستی خواندن این نامه انسان را به وادی حسرت می برد. حسرت از بابت داغ پدر یزدان و مادر رحمان، حسرت بر مرگ ندا آقاسلطان و هزارانی دیگر.

 

اما من هم قصه ای دارم از مادری داغدار . از مویه های او و از بی کسی هایش. می خواهم با این داستان یاد جوانمردی را زنده کنم که در نزد دوستان بهترین و در نزد خانواده عزیزترین بود. می خواهم شما را از ورای گریه های یزدان و رحمان به داغ دل مادر کیانوش آسا ببرم. به آن سنگ مزاری که ترک های بر جامانده از جهالت جماعتی افسار گریخته را اشک مادرش پنهان می کند؛ تا آیندگان بینند که مزار کیانوش چه آشوبی بر دل دشمنان این خاک به پا کرده است. می خواهم بگویم تا شاید دوستی چون امین آقامیری فردا روز مطلبی در داغ کیانوش نوشت و عکس او را در گوشه بسیج دانشجویی دانشگاهش در کنار عکس محمد گلدوی پدر یزدان بنشاند و همه در کنار هم بر مظلومیت همه آنها بگرییم.

 

آن روز دیر نخواهد بود که سیلاب اشک مادر کیانوش بنیان برانداز شود و چونان طوفانی از سوی خدا تار و پود عنکبوت مانند ظالمان را در هم پیچد. مادری که در سختی های زندگی کیانوش هم مادر بود و هم به جبر زمانه پدر. مادری که نان از دهان خویش گرفت تا کیانوش عزیزش بالنده شود، درس بخواند و در دنیای بی رحم امروز با رتبه عالی پل دانشگاه رازی را از سر گذرانده و در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شود. اما چه افسوس که این آخرین مرحله از زندگی کوتاه کیانوش بود.

 

آقای آقا میری درست در همان شور عظیمی که مردم در 25 خرداد سال پیش به پا کردند، کیانوش آخرین قدم های خود را از کنار دانشگاه شما برداشت و در طلب رای خویش با سکوت فریاد زد رای من کو؟ و مدام چهره نگران مادرش از جلوی چشمانش رد می شد و آخرین توصیه های او که گفته بود پسرم نگرانت هستم. لحظاتی بعد گلوله ای پهلوی او را درید. اما این پایان کار کیانوش زخمی نبود. آنانی که امروز در لباس دوستی خود را به شما معرفی می کنند از ورود پیکر زخمی کیانوش به بیمارستان جلوگیری می کنند و او را به نقطه ای نا معلوم انتقال می دهند. چهار روز بعد گلوله ای دیگر در گردن او می زنند و برای همیشه دفتر زندگی او را ببندند.

 

اما ناخواسته دفتری دیگر برای کیانوش گشوده می شود و آن دفتر وجدان من و شماست. آیا تا کنون با خود فکر کرده اید که آن چهار روز بر کیانوش زخمی چه آمده است؟ تا کنون خود را به جای مادر و برادران و خواهران و دوستان او قرار داده اید؟ تا کنون اندیشیده اید که چرا عاملان قتل کیانوش مجازات نمی شوند؟ نکند شما هم به استدلالی همچون معاویه متوسل شوید و عامل کشته شدن عمار را حضرت علی (ع) بدانید؟ نه بی شک شما اینگونه نیستید.  

 

امروز اگر شما و  فردی همچون آقای طه رضا ( کارگردان مستند یزدان تفنگ ندارد)، به زعم دکتر شمس اللهی، اینجانب و بسیاری دیگر، به راحتی می تواند مستندی بسازد و مظلومیت پدر یزدان را به تصویر کشد و رونمایی اکران فیلمش را در یکی از معروفترین دانشگاههای کشور و سپس در هر کجای این سرزمین که دلش خواست به نمایش بگذارد، به این فکر کرده است که دیگرانی هستند که نه در مرگ ندا اجازه بلند گریستن داشتند و نه در سوگ مادر رحمان؟ آیا به این اندیشیده اید که در مراسم خاکسپاری و مسجد یادبود کیانوش حتی بودن در مراسم جرم بود؟ اگر نمی دانید از اداره اطلاعات کرمانشاه بپرسید در روز مسجد یادبود کیانوش داخل مینی بوسی که روبروی مسجد پارک شده بود برادران اطلاعاتیتان مشغول چه کاری بودند؟ بپرسید چرا از مردم عکس می گرفتند؟ نکند قصد دارند یکی از دوستان کیانوش را به عنوان قاتل او معرفی کنند؟ که اگر این گونه است من به این جرم اعتراف می کنم. چرا که وقتی بر صورت مادرش اسپری فلفل زدند من خاموش بودم. وقتی بر سنگ مزارش اسید ریختند من هیچ نکردم و در چند باری که برادرش را گرفتند و به جرم برادر کیانوش بودن زندانی کردند من راحت در کنار خانواده ام بودم.

 

کاش شما بودید و می دیدید که کیانوش چقدر ملتش را و کشورش را دوست داشت. کاش راه را بر دیدگانتان نبندید و ببینید چه کیانوش ها آرزوی این دارند که روزی بیاید که ملت دو نیمه شده ایران به جای کشت کینه در دل، عشق و محبت خواهد کاشت و آن روز چه روز خوبی خواهد بود. آیا آن روز خواهد آمد ؟

 


 

   *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


[1] - http://irangreenvoice.com/article/2010/nov/21/8613

 

 


 


جرس: زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین این روزها و در آستانه فرا رسیدن عید غدیر خم، عید بزرگ مسلمانان جهان توسط ماموران وزارت اطلاعات برای نوشتن ندامت نامه و عفو نحت فشار قرار قرار گرفته اند.

 به گزارش کلمه، این اولین بار نیست زندانیان این بند که بیشترشان را زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات تشکیل می دهند از سوی این مقامات و دیگر مسوولان قضایی تشویق به نوشتن ندامت نامه و تقاضای عفو می شوند .


این اتفاق بیشتر در روزهای قبل از اعیاد مذهبی رخ می دهد و این گونه ماموران زندان و بازجویان جو روانی سنگینی را برای زندانیان و خانواده هایشان ایجاد می کنند . شایعه پراکنی درباره آزادی زندانیان در این ایام نیز یکی دیگر از راهکارهایی است که آنان برای ایجاد جنگ روانی در میان زندانیان و به ویژه خانواده های شان به کار می گیرند .این در حالی است که اعیاد مذهبی یکی پس از دیگری می گذرند و زندانیان سیاسی و عقیدتی کمتر آزاد می شوند .حتی زندانیان سیاسی بدون اجازه ماموران وزارت اطلاعات حق استفاده از مرخصی را نیز ندارند و این شایعه ها تنها برای آزار خانواده های آنان طراحی می شود .تعدادی زیادی از زندانیان انتخابات سال گذشته هرگز از حق قانونی مرخصی استفاده نکرده اند .


این بار هم اکثریت قریب به اتفاق زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین پس از شنیدن سخنان ماموران وزارت اطلاعات در ضرورت نوشتن عفو، از این امر سر باز زدند .به گفته بازجوها، پاداش این ندامت نامه ها مرخصی و یا آزادی دائمی زندانی خواهد بود.

گزارشهای رسیده از زندان اوین همچنین حاکی است که اصرار ماموران وزارت اطلاعات برای نوشتن عفو این بار بیشتر متوجه زندانیانی بوده است که دوران محکومیت شان چند هفته یا چند ماه دیگر به پایان می رسد .مساله ای که موجب تعجب همه زندانیان بند ۳۵۰ شده است .اینکه چرا یک زندانی که دوران محکومیتش رو به اتمام است باید به خاطر آزادی چنین تقاضایی را از مسولان وزارت اطلاعات بکند.


عباس کاکایی یکی از زندانیانی است که به شدت برای نوشتن ندامت نامه تحت فشار قرارگرفته است . او دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که از ۱۶ آذر ماه سال گذشته زندانی است . در حالی که دوران محکومیت او تا دو هفته دیگر به پایان خواهد رسید . ماموران وزارت اطلاعات به او گفته اند که اگر ندامت نامه ننویسد برایش پرونده جدیدی تشکیل خواهند داد تا او باز در زندان باقی بماند .


میثم بیگ محمدی دیگر دانشجوی زندانی که در دانشگاه علامه تحصیل می کرده است نیز تا یک ماه دیگر دوران محکومیتش به پایان می رسد. او هم از سوی ماموران وزارت اطلاعات برای نوشتن ندامت نامه تحت فشار قرار گرفته است . وی درعاشورای سال گذشته بازداشت شد .


باقری یکی دیگر از زندانیان جوان پس از انتخابات است که دو ماه دیگر دوران محکومیتش به پایان می رسد و برای نوشتن عفو تحت فشار قرار گرفته است.امید یاوری و نظام حسن پور از زندانیان گمنام حوادث پس از انتخابات نیز برای نوشتن عفو تحت فشار قرار گرفته اند.


زندانیان بند ۳۵۰ به این برخورد نیروهای امنیتی – اطلاعاتی معترض اند چرا که نیروهای امنیتی و قضایی در آستانه هر عید مذهبی چنین فضایی را برای زندانیان فراهم می آورند و برای تشویق زندانیان به نوشتن ندامت نامه با آنها وارد مذاکره می شوند .موضوعی که هر بار توسط زندانیان رد می شود .


زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین به ویژه زندانیان حوادث پس از انتخابات و خانواده هایشان به این روند اعتراض دارند و می گویند که این مذاکرات جز تحمیل بار روانی بر زندانیان نتیجه دیگری را در بر ندارد و اگر ماموران وارت اطلاعات و دادستانی به رافت اسلامی اعتقاد دارند باید بدون هیچ قید و شرطی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر عقیده شان محبوس شده اند از زندان آزاد کنند نه اینکه به زور آنها را وادار به نوشتن ندامت نامه یا عفو کنند .


 


رضا رئیسی

 

آیت الله مصباح یزدی را می توان تئوریسین اصلی جناح تمامیت خواه و متصلب  نظام به حساب آورد،ایشان که در زمان آیت الله خمینی بواسطه سوابق فکری و  عملکردی و ایده های آنچنانیش مجالی برای عرض اندام و ابراز نظرات  تندروانه نمی یافت، پس از فوت بنیانگذار جمهوری اسلامی و تغییر در ساختار رهبری نظام، به  تدریج دست بازی در اعمال نظرات و منویات خود یافت و به چهره ای تاثیر  گذار در تعیین خط مشی و راهبری سیاستهای کلان نظام در پشت پرده تبدیل  گردید، با آنچه به عینه نیز شاهدیم دایره نفوذ ایشان و تفکراتشان هر روز  بیشتر از دیروز بسط می یابد و در ساختار لایه های قدرت نظام جایگاه  والاتری می یابند

 

    در مرام فکری و نظرات فقهی آیت الله مصباح کمترین التزامی به مردم سالاری  و مشتقات آن دیده نمی شود؛ ایشان در سخنان خود اصالتی برای رای و نظر مردم  قائل نیستند و آنرا امری طفیلی و فاقد وجاهت می دانند؛از نظرگاه ایشان و  در تفسیری که از اسلام ارائه می دهند اصالت و مشروعیت حاکم اسلامی نه بر  پایه خواست عمومی و بر گرفته از بطن مردم که امری فرا زمینی و الهی  قلمداد می شود! ایشان قداست و ریشه های الهی را(فارغ از فعل و نظر مردم)  برای نظریه "ولی فقیه" قائل هستند و این ایده را در سخنان خود تئوری  پردازی می نمایند

 

    از منظر اآیت الله مصباح یزدی، سیستم حکومت داری " جمهوری اسلامی"(آنچیزی که از مردم در  سال 58 رای گرفت و با خواست آنان موجودیت یافت) و لوازم و قواعد منطبق بر  این عنوان را نه یک واقعیت کاربردی و دارای مشروعیت در ذات خود که وقوع  آنرا فرعی می دانند برای تحقق یافتن اصلی که مطلوب ایشان بوده است و بر  حسب اتفاق و با اراده الهی این دو مهم(حضور مردم و پیروزی انقلاب) با هم  توامان گشته اند تا حکومت اسلامی مطلوب ایشان در پهنه جغرافیائی ایران  محقق گردد؛چنین مفاهیمی بارها در سخنان ایشان مورد تاکید قرار گرفته و از  گفتن آنهم ابائی ندارند

 

    در آخرین سخنرانی که ایشان در نشستی تحت عنوان "آینده انقلاب و تحلیل  مسائل سیاسی" در موسسه تحت مدیریت خود داشتند اظهار نمودند:"من و شما  باید تکلیفمان را مشخص کنیم که چه کاره ایم آیا واقعا به جمهوری اسلامی  ایران علاقه داریم یا واژه اسلامی را یک پسوند تشریفاتی می دانیم؟"

 

    تا آنجا که در خاطر داریم ایشان در سخنان متعددی بر واژه جمهوریت و لوازم  آن تاخته اند و آنرا فاقد وجاهت شرعی قلمداد نموده اند؛ خصوصا اگر مردم  نظری خلاف مطلوب ایشان را مد نظر داشته باشند و برای تحقق آن اهتمام  ورزند. دوستان و همفکران ایشان نیز عملا نشان داده اند که با این واژه و  کارکرد آن سر سازش ندارند و به وجه جمهوریت نظام التزام و اعتقادی  ندارند،اکنون نیز تمامی ارکان قدرت در ید تصرف همفکران ایشان است و  ساختار کلی نظام هر روز بیشتر از دیروز به سمت اسلامیزه شدن از نوع  قرائتی متصلب و تمامیت خواهانه می رود. در واقع با قرائتی که ایشان از  اسلام ارائه می دهند و در ساختار حکومتی فعلی جاری و ساری است، باید پرسید  که کدام شاخه از دو بال مد نظر بنیانگذاران نظام به ورطه فراموشی سپرده  شده است و از آن جز نام و نشانی نمانده است؟جمهوریت نظام تبدیل به کلمه  تشریفاتی شده است یا اسلامیت آن فراموش گشته است؟

 

    البته باید گفت اگر اسلام را دین رحمانی که خواهان برابری و برادری بین  تمامی آحاد اجتماع بشری است بدانیم و فرامین متعالی آنرا برای سعادت بشر  و از بین برنده فاصله های طبقاتی و عدالت محورانه تعبیر و تفسیر کنیم که  آمده است بار از دوش مردمان بردارد نه آنکه باری بگذارد؛ با ایشان موافقم  که کلمه اسلام جزء زینتی و اسمی نظام گشته و عملا از آن جز نام و نشان  نمانده است،خصوصا که عده ای تمامیت خواه هژمونی طلب با ایده هدف وسیله را  توجیه می کند همه چیز را در راستای کسب منافع و نیل به اهداف نامبارک خود  خواستارند و از اسلام جز پوستینی میان خالی که توجیه کننده عملکردهای  نامنصفانه آنان باشد طرز تلقی ندارند و خواستار آن نیستند. براستی که این  فرایند سوء استفاده گرانه بزرگترین ضربه را به باور عمومی شهروندان نسبت  به دین و هر آنچه از آن بر می آید می زند و از اسلام جز نامی تشریفاتی  برای مشروعیت بخشی به منویات حاکمان باقی نمی گذارد

 

    آنچه که از تفکر تمامیت خواهانه در قدرت می توان فهم کرد و به عینه  شاهدیم تبدیل شدن کلمه جمهوری به یک لفظ تشریفاتی و بدون کارکرد در  ساختار نظام است،تا آنجا که از نام نظام بر می آید و در سخنان و مشروح  مذاکرات موسسین انقلاب در مجامع مختلف آمده و در قانون اساسی بر آن تاکید  ورزیده شده است اصل و اساس سیستم حکومتی برآمده از مردم و برای مردم و در  یک کلام "جمهوری" است که اسلام به عنوان مکمل و همراه برای جلوگیری از به  بیراهه رفتن حاکمان و جامعه بر این اصل قرین و عجین گشته است. مردم هم با  رای و خواست خود بر آن مهر تایید زدند و نظام تازه تاسیس را مشروعیت  بخشیدند. از منظر بنیانگذاران انقلاب دو مولفه جمهوریت و اسلامیت دو بال  همراه و مکمل یکدیگرند و با حذف هر کدام از این دو مهم عملا نظام مشروعیت  خود را از دست داده و دیگر آنچیزی نخواهد بود که مورد تاکید موسسین بوده  و بواسطه رای مردم مشروعیت یافته است

 

    تفکر در قدرت که آیت الله مصباح به عنوان یکی از نظریه پردازان اصلی آن  به شمار می آید، تا آنجا که نشان داده است برای مردم و فعل و نظر آنان  مشروعیتی قائل نیست( و یا حداقل آنرا در اولویت نمی داند و دست چندم می  شمارد). طرفه آنجاست نظامی که آقایان سنگ آن را بر سینه می زنند و حفظ  آنرا از اوجب واجبات می دانند، بنابر واقعیت تاریخی و غیر قابل انکار با  رای و نظر مردم به منصه ظهور رسیده و به همت ایشان بر اریکه قدرت دست  یافته است،که اگر همت و خواست مردم در سرنگونی حکومت توتالیتر پهلوی نبود  اکنون در بر همان پاشنه قبلی می چرخید و نظام پادشاهی هنوز در قدرت بود و  ایشان مجالی نمی یافتند که خود را صاحب حکومت بدانند و با تصنعی دانستن  واژه جمهوری مردمان را به هیچ انگارند

 

    خلاصهآنکه با رویه پیش گرفته شده از سوی طیف تندرو حاکمیت نه تنها  اسلامیت نظام در نام و شعار خلاصه شده است و از آن تنوری برای مردمان گرم  نمی شود بلکه جمهوریت آن نیز بروز و ظهوری ندارد و عقیم گشته است،این  دوستان اگر واقعا نگران تشریفاتی شدن پسوند اسلامی نظام هستند و به" نظام  جمهوری اسلامی ایران" ابراز علاقه می نمایند باید بدانند با هجمه بر  جمهوریت نظام و تهی نمودن آن از حمایت مردمی، عملا نظام را به سراشیبی  سقوط رهنمون می سازند آنگاه نظامی نخواهد ماند که نگران تشریفاتی شدن  پسوند اسلامی آن باشند و یا در مخیله خود حکومت اسلامی را بپرورانند 

 

   *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


نامه هشت نویسنده و کنشگر ایرانی به دبیرکل سازمان ملل
جرس: در ادامه بازداشت دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، هشت فعال، نویسنده و روشنفکر ایرانی، طی نامه به دبیرکل سازمان ملل متحد، از وی خواستند تا  از همه اهرم های بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی بی گناه ایران و به ویژه كهنسال ترین آنان، آقای دكتر ابراهیم یزدی استفاده کند.


به گزارش منابع خبری جرس، نامۀ ارسالی به بان کی مون، دبیر کل ملل متحد را، شیرین عبادی، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، احمد صدری، محمود صدری،محسن کدیور، عطاء الله مهاجرانی، و حسن یوسفی اشکوری امضا کرده اند.


بر اساس این گزارش، نویسندگان نامه مذکور خطاب به دبیر کل سازمان ملل خاطرنشان کرده اند "انتظار ما از شما، به كاربردن اختیارات خویش دراستفاده از همه اهرم های بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی بی گناه ایران و به ویژه كهنسال ترین آنان، آقای دكتر ابراهیم یزدی می باشد." 


ابراهیم یزدی نهم مهر ماه امسال در جریان اقامه نماز جمعی از فعالان ملی- مذهبی در شهر اصفهان، به همراه جمعی دیگر از اعضای نهضت آزادی دستگیر شد، که اگرچه دیگر اعضای بازداشتی بعد از هفته ها آزاد شدند، اما وی با وجود بیماری، به زندان اوین منتقل شد.


متن کامل این نامه که در اختیار جرس قرار گرفته است، به شرح زیر می باشد:


"با سلام و احترام و آرزوی توفیق شما دركمك به برقراری صلح و امنیت و تامین حقوق بشردر سطح جهان.
با عذرخواهی از مكاتبه مستقیم و گرفتن وقت شما، می دانیم كه نوشتن نامه و یاری طلبیدن از دبیركل سازمان ملل متحد، مغایر مقررات در تبعیت از سلسله مراتب اداری است، اما وقتی اكثریت یك ملت اسیر دولت لجام گسیخته ای باشد كه نه تنها به مقررات جهانی حقوق بشر، بلكه به قانون اساسی و مصوبات مجالس برگزیده خودش هم كوچك ترین اعتنائی نكرده و اولیه ترین حقوق انسان ها را زیر پا می گذارد، پناه بردن به نهادهای برخاسته از وجدان جهانیان و استمداد ازآنچه افكارعمومی و روح ملت ها نام گرفته است، تنها چاره می باشد.

داد خواهی ما برای آزادی كهنسال ترین زندانی سیاسی ایران آقای دكتر ابراهیم یزدی است كه درآستانه هشتاد سالگی در حالی كه عمل سرطان مثانه را پشت سرگذاشته و اخیرا از جراحی قلب باز فراغت یافته است، در زندان اوین ، محروم از دسترسی به پزشك متخصص و امكانات بهداشتی و تحت فشارهای شدید روحی و جسمی قرار دارد و جانش در خطر می باشد.

دكتر ابراهیم یزدی، به عنوان نخستین وزیر خارجه دولت موقت انقلاب و نماینده اولین مجلس شورای اسلامی، پس از درگذشت مهندس مهدی بازرگان (اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران و دبیر كل نهضت آزادی ایران)، ۱۶ سال است كه در مقام دبیركلی این حزب كه از قدیمی ترین احزاب سیاسی ایران است ، به خاطر استقرار امنیت و آزادی و حاكمیت ملت مبارزه كرده است.

اینك دولتی كه با تقلب و فریب برسرنوشت ملتی با فرهنگ و تمدنی درخشان سلطه نامشروع یافته است، پس از سركوب خونین معترضان به تقلب انتخاباتی و دستگیری گسترده مخالفان سیاسی و زندانی و شكنجه كردن آنان، برای سومین باردر وقایع اخیر است كه این پیش كسوت سیاسی را كه ۶۴ سال برای آزادی و حقوق ملت مبارزه كرده است، به بند كشیده تا به مخالفان نشان دهد سابقه وحرمت هیچ كسی را رعایت نخواهد كرد و برای حفظ نظام ولایت مطلقه فقیه از پایمال كردن هیچ اصل اخلاقی و انسانی هم ابا نخواهد كرد.
انتظار ما از شما، به كاربردن اختیارات خویش دراستفاده از همه اهرم های بین المللی برای آزادی زندانیان سیاسی بی گناه ایران و به ویژه كهنسال ترین آنان، آقای دكتر ابراهیم یزدی می باشد.

با تشكر و امتنان از اقدام مساعدی كه می فرمائید

شیرین عبادی (برنده جایزه صلح نوبل ٢۰۰٣)
مهندس عبدالعلی بازرگان
دكتر عبدالكریم سروش
دكتر احمد صدری
دكتر محمود صدری
دكتر محسن كدیور
دكتر سید عطاء الله مهاجرانی
حسن یوسفی اشكوری


گفتنی است، دکتر ابراهیم یزدی، این فعال ملی- مذهبی، بعد از عاشورای سال گذشته نیز، همزمان با بازداشت‌های گروهی و گسترده فعالان سیاسی و مردم معترض، دستگير و روانه زندان شده بود، که پس از مدتی به دليل بيماری از زندان آزاد گردید.

 

 


 


جرس: با گذشت ماهها از شکایت عیسی سحرخیز، فعال مطبوعاتی زندانی، از کمپانی نوکیا- زیمنس، به دلیل فروش تجهیزات کنترل ارتباطات شهروندان، این بار شیرین عبادی حقوقدان، شرکت سوئدی «اریکسون» را متهم کرد که "تجهیزات و نرم افزارهای پیشرفته ای جهت کنترل پیامک و مکالمات تلفن همراه، در اختیار حکومت ایران قرار داده است."


بر اساس گزارش رادیو فردا، شیرین عبادی روز دوشنبه ۲۲ نوامبر (اول آذرماه) به دعوت دانشگاه استکهلم و در جمع کثیری از ایرانیان و سوئدیهایی که جهت شنیدن سخنرانی او در محل گرد آمده بودند، ضمن متهم ساختن شرکت اریکسون به فروش و ارسال تجهیزات و نرم افزارهای پیشرفتۀ کنترل پیامک و مکالمات تلفن همراه به جمهوری اسلامی"، از ایرانیان مقیم سوئد درخواست کرد که با ارسال ایمیل به این شرکت، نسبت به کمکهای این شرکت سوئدی به جمهوری اسلامی اعتراض کنند."


این فعال حقوق بشری خاطرنشان کرد "من از شما ایرانیان مقیم سوئد خواهش می‌کنم به شرکت اریکسون ای‌میل بفرستید و اعتراض کنید. بگویید چرا نرم‌افزارهایی به دولت ایران می‌فروشید که به کمک آن شهروندان را کنترل کنند."
خانم عبادی اضافه کرد که شرکت اریکسون با این اقدام خود، به حکومتی یاری می رساند که در کنار دیکتاتورهایی مانند اریتره و کره شمالی در قعر جدول حکومتهای ناقض حقوق بشر قرار دارد.


وی همچنین دولتهای غربی را از انجام هر گونه معامله ای مشابه با حکومت ایران برحذر داشت و چنین کمکهایی را منتهی به سرکوب و سانسور مردم ایران دانست.


گفتنی است عیسی سحرخیز، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت اول محمد خاتمی که در جریان حوادث پس از انتخابات دستگیر شد نیز، در دادخواستی شرکت نوکیا – زیمنس را به خاطر فروش فن‌آوری کنترل ارتباطات تلفنی و اینترنتی به مقامات جمهوری اسلامی به دست داشتن در نقض حقوق بشر در ایران و فراهم سازی شناسایی و بازداشت مخالفان متهم کرده بود.
سخنگوی شرکت نوکیا - زیمنس، چندی بعد از این شکایت، ضمن تایید فروش و صدور محصولات فوق به دولت ایران، اعتراف کرده بود "امکانات محصول ارسال شده، به کاربران آن اجازه می دهد روی ای میل، تماس های تلفنی، پیام های متنی، پیام های ارسال شده توسط ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک «شنود» داشته باشند."


 شیرین عبادی در ادامه سخنان خود در دانشگاه سوئد، همچنین از مدیران ماهواره «یوتل ست»، که پخش برنامه های دو شبکه خبررسانی بی بی سی فارسی و همچنین صدای آمریکا را قطع کرده اند، انتقاد نمود و آن را همکاری با حکومت ایران در زمینه سانسور دانست.


گفتنی است بدنبال اقدام ماهواره یوتل ست درقطع پخش برنامه های این دو شبکه، برخی از ایرانیان نیز از طریق جوامع مجازی اینترنتی اعلام نموده اند که در اعتراض به این اقدام ماهواره یوتل سات، دیگر تلویزیونهای موجود در این ماهواره را تحریم خواهند نمود و از تنظیم تلویزیونهای موجود در این ماهواره روی گیرنده های خود خودداری خواهند ورزید.
 


 


جرس: در جریان رسیدگی به اتهامات دو نماینده اصولگرای تهران، الیاس نادران و علی رضا زاکانی، نادران مجددا از جعلی بودن مدرك و دكترای تقلبی محمدرضا رحیمی، معاون اول و سخنگوی رئیس دولت سخن گفت و از ادعای خود دفاع كرد.


به گزارش سامانه خبری- تحلیلی «الف»، الیاس نادران با شكایت محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس دولت و علی رضا زاكانی با مطالبۀ عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد به دادگاه فراخوانده شده بودند.


بنابراین گزارش، نادران در دادگاه ا از جعلی بودن مدرك و دكترای تقلبی رحیمی گفت و از ادعای خود دفاع كرد و زاكانی نیز به شكایت عبدالله جاسبی درخصوص ماجرای جنجالی و تخلفات صورت گرفته در دانشگاه آزاد پاسخ داد.


جزئیات این دادگاه هنوز منتشر نشده است، اما سامانه خبری الف خاطرنشان کرد که این دو نماینده تهران، دفاع متقن و محکمی را در خصوص اظهارات خود مطرح کرده اند.


گفتنی است الیاس نادران طی ماههای گذشته، علاوه بر افشای مدرک جعلی معاون اول رئیس دولت، پشت پرده هایی از تخلفات اقتصادی وی را، تحت عنوان "رئیس خانه فاطمی" فاش کرده و باعث شده بود تا دولت و رحیمی شکایتی از وی مطرح کنند.


بسیاری از حقوقدانان، افشاگری نادران را از حقوق مسلم یک نماینده دانستند و با توجه به مصونیت سیاسی وی معتقد بودند در وهله اول قوه قضائیه باید مسائل مطرح شده توسط نادران را پیگیری و در صورت عدم صحت، او را مورد بازخواست حقوقی قرار دهد.


لازم به ذکر است ماجرای مدرک جعلی محدرضا رحیمی از آنجا شروع شد، که یکی از وزرای کشور دولت نهم (عوضعلی کردان) نیز، با ارائه مدرک دکترای جعلی از دانشگاه آکسفورد انگلستان، سالها در وزارت نفت، صدا و سیما، دانشگاه آزاد و نهایتا وزارت کشور به ریاست و تدریس و وزارت اشتغال داشت؛ تا اینکه نهایتا استیضاح و برکنار شد و پیگیری های نمایندگان مجلس نیز آشکار کرد که محدرضا رحیمی، معاون اول و سخنگوی دولت نیز، "قُل دوم" آن مدرک جعلی را برای پُست گیری و اشتغال، ارائه داده است.


بعد از چندی، سامانه خبری «الف»، که وابسته به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس می باشد، و دو سال پیش نیز در مورد مدرک کردان، تحقیقات و افشاگری های گسترده ای انجام داده بود، گزارش داد که "در جلسه هیات دولت، وزیر علوم براساس تحقیقات خود اعلام كرد رحیمی، مدرك دكتری ندارد و مدرك ارایه شده از سوی ایشان، فاقد صحت و اعتبار است ."این گزارش افزود "در جلسه مذکور محمود احمدی نژاد پس از استماع گزارش وزیر علوم، اعلام كرد رحیمی از مدرك دكتری استفاده نمی‌كنند و دیگران هم نباید ایشان را دكتر خطاب كنند."


گفتنی است رحیمی در زمان ریاست بر دیوان محاسبات کل کشور، نامه‌های خود را با عنوان "دكتر رحیمی" امضا می‌كرد و در زمان حضور در دولت هم سایت رسمی سخنگوی دولت وی را "دكتر محمدرضا رحیمی" می نامید و با ادعای داشتن همین مدرک، در سال ۱۳۸۲ریاست دانشكده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران را نیز بر عهده داشت.


بعد از مدتی، الیاس نادران، احمد توكلی و علیرضا زاكانی به دلایلی فراتر از دروغگویی (جعل مدرك دكترا، دادن پول به نمایندگان از منابع نامعلوم، استفاده از امکانات دولتی و دریافت حقوق با ارائه مدارک تقلبی)، علیه محمدرضا رحیمی به كمیسیون اصل نود مجلس شكایت كرده و پیگیر رسیدگی به پرونده وی در قوه قضائیه بودند، تا اینکه اکنون نادران به دادگاه فرا خوانده شد.


بر اساس گزارش الف، روز دوشنبه اول آذرماه، همچنین صادق آملی لاریجانی در دیدار با دانشجویان بسیجی با بیان اینکه پنجاه تن از متهمان پرونده اختلاس در بیمه بزودی دادگاهی می‌شوند تاکید کرده بود "پشت این پرونده افراد مهمی حضور دارند."

شایان ذکر است در مورد این پرونده فساد نیز، محمدرضا رحیمی از متهمان اصلی آن می باشد.
 


 


جرس: با گذشت بیش از هفت ماه از بازداشت محمد اولیایی فرد، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری، مسئولین قضایی از دادن مرخصی به این وکیل فعال حقوق بشر خودداری می کنند.


بنا به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، وخامت حال محمد اولیایی فرد به حدی است که بیش از دو ماه است به طور مرتب بین بند ٣۵۰ زندان اوین و بهداری این زندان در رفت و آمد است. بنا به گفته پزشکان احتمال ابتلای این وکیل دربند به سرطان خون غیرممکن است اما به احتمال زیاد وی به سرطان غدد لنفاوی مبتلا گشته است. از حدود دو هفته گذشته مسئولین بهداری زندان اوین به اولیایی فرد اطلاع داده اند که به خاطر بالا رفتن هزینه های درمانی وی امکان تداوم رسیدگی به وضعیتش وجود ندارد و وی باید ادامه ی درمانش را در بیمارستانی مجهز و خارج از زندان پیگیری کند اما دادستان تهران کماکان از موافقت با مرخصی این وکیل زندانی سر باز می زند. این درحالی ست که جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، در دیدار دوهفته پیشش با نسرین ستوده و محمد اولیایی فرد، به این دو وکیل زندانی قول رسیدگی سریع و مساعد به درخواست هایشان را داده بود.


این در حالی است که خانواده اولیایی فرد نیز همچون سایر زندانیان سیاسی در خصوص اطلاع رسانی در مورد پرونده و شرایط ایشان تحت فشار قرار دارند.


محمد اولیایی فرد که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی از جمله، حشمت الله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی، مهدیه گلرو، شبنم مددزاده، پیمان عارف، مجید دری، ابوالفضل عابدینی، کوروش زعیم و همچنین بسیاری از کودکان محکوم به اعدام را بر عهده داشت از اردیبهشت ماه گذشته پس از جلسه ای که با ریاست دادگاه انقلاب تهران در دفتر وی داشت، در راهروی دادگاه انقلاب تهران، به بهانه ی گذراندن محکومیت یک ساله اش به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد. اگرچه تا به این لحظه، حتی رای دادگاه بدوی به اولیایی فرد و هیچ یک از وکلایش، عبدالفتاح سلطانی، هوشنگ پوربابایی و نسرین ستوده ابلاغ نشده است. از همین رو پس از بازداشت غیر قانونی این وکیل دادگستری حق دادخواهی و اعاده ی تجدید نظر نیز که تاکنون به تمامی زندانیان داده شده است، نیز از وی سلب شد.


از شهریور ماه جاری و پس از بازداشت نسرین ستوده، دیگر وکیل مدافع حقوق بشر، فشارها بر وکلای دادگستری مدافع حقوق بشر فزونی یافته است. به جز نسرین ستوده که روز سوم آذرماه برای دومین بار در دادگاه حاضر خواهد شد، جهانگیر محمودیان نژاد وکیل دادگستری در اصفهان اخیرا توسط دادگاه ویژه روحانیت در اصفهان به صد روز حبس محکوم شده و محمد سیف زاده از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ٩ سال حبس و ده سال محرومیت از وکالت محکوم گردیده است. از دیگر سو خلیل بهرامیان که وکالت بسیاری از فعالین مدنی کرد از جمله اعدام شدگان اردیبهشت سال گذشته، فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی را بر عهده داشته است، در تاریخ ۱٧ آذر ماه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محاکمه خواهد شد. تعداد دیگری از وکلای زندانیان سیاسی از جمله گیتی پورفاضل نیز در روزهای اخیر به دادگاه انقلاب احضار شده اند. این در حالی است که هم اکنون بیش از پنج وکیل پایه یک دادگستری در ایران در زندان هستند.


طی ماههای بعد از انتخابات ریاست جمهوری، تعداد زیادی از وکلای مدافع بازداشت، ممنوع الخروج، تهدید، و بعضا ممنوع الوکاله شده اند.

 


 


سئول تهدید به حمله موشکی تلافی جویانه کرد

جرس: در پی گلوله باران بیسابقۀ کره جنوبی توسط نیروهای نظامی جمهوری خلق کره شمالی، رئیس جمهوری کره جنوبی دستور داد تا ارتش آن کشور در صورت بروز عملیات تحریک آمیز بیشتر از سوی کره شمالی، دست به اقدام تلافی جویانه موشکی بزند.


اشاره لی میونگ بک، رئیس جمهوری کره جنوبی به پرتاب دهها گلوله توپ به یکی از جزایر این کشور توسط کره شمالی در نزدیکی مرز دو کشور است.


به گزارش سرویس خبری بی بی سی، این درگیری از جدی ترین برخوردهای مرزی بین دو کشور از زمان خاتمه جنگ کره در دهه پنجاه است.


به گزارش منابع کره جنوبی، در این درگیری دست کم دو سرباز کره جنوبی کشته و چند نظامی دیگر و همچنین تعدادی افراد غیرنظامی هم زخمی شده اند و عملیات انتقال غیرنظامیان ساکن در منطقه درگیری در جریان است.
بسیاری از گلوله های شلیک شده توسط توپخانه کره شمالی به یکی از پایگاههای نظامی کره جنوبی در جزیره یون پیونگ اصابت کرده است.


در همین حال، واحدهای ارتش کره جنوبی که در یک مانور نظامی در منطقه شرکت داشتند، به آتش توپخانه کره شمالی پاسخ دادند.


در پی این حادثه، ارتش کره جنوبی به حال آماده باش در آمده و نیروی هوایی این کشور نیز تعدادی جنگنده به منطقه یون پیونگ اعزام کرده است.


در عین حال، مقامات کره شمالی گفته اند که این کره جنوبی بوده ابتدا دست به حمله زده و واحدهای کره شمالی به این حمله پاسخ دادند.


خبرگزاری دولتی کره شمالی در گزارشی گفته است: " علیرغم هشدارهای مکرر، کره جنوبی از ساعت یک بعدازظهر اقدام به پرتاب دهها گلوله کرد. و ما هم فورا به اقدام نظامی دست زدیم."


گفتنی است از زمان خاتمه جنگ کره در سال ۱۹۵۳، دو کشور گهگاه شاهد درگیری های مرزی بوده اند ، اما برخورد اخیر زمانی گزارش می شود که تنش بین دو کشور افزایش یافته است.


پیش از وقوع این حادثه، استفان بوسورث، نماینده ویژه آمریکا در امور کره شمالی، گفته بود که ایالات متحده در واکنش به گزارش کره شمالی در مورد ادامه کار روی یک تاسیسات غنی سازی اورانیوم جدید، شرکت در مذاکرات شش جانبه را متوقف کرده است.وی گفت "مقامات کره شمالی تجهیزات جدید هسته ای را به یک کارشناس اتمی آمریکایی که هفته گذشته از کره شمالی دیدن کرده بود نشان دادند."


لازم به ذکر است در جریان واکنش ها نسبت به این مسئله، آمریکا آتشباری کره شمالی به خاک کره جنوبی را به شدت محکوم کرده و کاخ سفید با صدور بیانیه ای، از کره شمالی خواسته است فورا به اقدامات خصمانه خود علیه کره جنوبی خاتمه دهد.


دولت های روسیه و چین هم، که روابطی نزدیکتر با کره شمالی دارند، نسبت به هر گونه اقدامی که باعث افزایش تنش در شبه جزیره کره شود هشدار داده اند.


نائوتو کان، نخست وزیر ژاپن هم هشدار داده که کشورش برای بروز هر گونه حادثه ای آماده است.


در همین حال، بانک مرکزی کره جنوبی برای ارزیابی تاثیر این حادثه بر بازارهای بین المللی خواستار برگزاری نشستی اضطراری شده است.


هنوز سازمان ملل و کشورهای دیگری که متحد و دوست دو کره محسوب می شوند، موضعی له یا علیه این حملات نظامی اتخاذ نکرده اند.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته