-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

Latest News from 30Mail for 11/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس:
1389/9/2

یک عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اقدام گامبیا در اعلام قطع روابط و همکاری خود با دولت ایران و اخراج دیپلمات های ایرانی را «توهین به ملت ایران» ارزیابی کرده و دولت و وزرات خارجه مسئول این اتفاق دانست.

قدرت الله علیخانی با بیان اینکه «دولت ما در این گونه مباحث بی بصیرتی کرده»، گفت: «متاسفانه ما به کشورهایی که دیپلماسی ریشه‌داری ندارند بها می‌دهیم و آنها نیز سر بزنگاه‌ها ما را رها می‌کنند.»

نماینده قزوین در ادامه مقصر اصلی این مسائل را دولت دانست و افزود: «ما باید در روابط خارجی مان حساب شده‌تر از این‌ها عمل کنیم.»

علیخانی با اشاره به سرمایه گذاری ایران در کشورهای آفریقائی گفت: «ما سرمایه ملت را در این کشورها خرج می‌کنیم در حالی که جوانان ما هنوز مشکل اشتغال دارند، آنها هم در نهایت این گونه با ما برخورد می‌کنند.»

دولت گامبیا با صدور بیانیه‌ای اعلام کرده است که «تمام پروژه‌ها و برنامه‌های دولت گامبیا که با همکاری جمهوری اسلامی ایران اجرا می شود، لغو شده» و به دیپلمات‌های ایرانی حاضر در این کشور 48 ساعت فرصت داده تا خاک گامبیا را ترک کنند.

مقام های گامبیا علت این تصمیم را اعلام نکرده اند اما خبرگزاری رویترز به نقل از منابع خود در دولت گامبیا می گوید که این تصمیم به ماجرای ارسال سلاح از ایران به نیجریه که بر اساس گزارش ها قرار بوده به گامبیا برده شود، ارتباط دارد.

منبع: فرارو

پیشینه:

گامبیا با ایران قطع رابطه کرد


 


وزارت بهداشت جدول آلودگی هوا را ترسیم نمی‌كند
1389/9/2

مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا می‌گوید اگر استانداردهای مصوب امسال را ملاك عمل قرار دهیم، پایتخت به لحاظ آلاینده ذرات معلق، 127 روز را در شرایط «ناسالم»، «بسیار ناسالم» و یا «خطرناك» سپری كرده است.

به گفته یوسف رشیدی بر اساس ابلاغیه‌ای قرار بود حد مجاز آلاینده ذرات معلق برای هر شبانه روز در سال گذشته 150، امسال 90 و سال آینده 50 میكروگرم بر متر مكعب لحاظ شود اما هنوز هم آقایان به جای استاندارد سال 89 استانداردهای سال 88 را ملاك عمل قرار داده‌اند و حد مجاز آلودگی هوا هم اكنون در تهران بر اساس استانداردهای سال 88 اندازه گیری می‌شود.

رشیدی می‌گوید اگر همین وضعیت را بر اساس استاندارد مصوب سال 90 بسنجیم باید گفت كه تهران امسال 237 روز به لحاظ آلاینده ذرات معلق در شرایط «ناسالم» بوده است.

همچنین به گفته وی با گذشت شش ماه از ارائه دستورالعمل مواقع اضطراری آلودگی هوای تهران به شورای عالی ترافیک، هنوز وزارت بهداشت جدول ضمیمه پیش نیازی را كه ارتباط بین PSI و استانداردهای آلودگی هوا را مشخص می‌كند تهیه نکرده است.

به گزارش مركز هماهنگی اطلاع رسانی آلودگی هوای تهران، غلظت تمامی آلاینده‌ها به غیر از ازن نسبت به روز گذشته افزایش یافته، غلظت آلاینده ذرات معلق فراتر از حد مجاز بوده و شاخص كیفیت هوای تهران در شرایط هشدار است و پیش بینی می‌شود شاخص كیفیت هوا همچنان در شرایط هشدار باقی بماند.

تشدید بیماریهای قلبی و ریوی و مرگ و میر زودرس در افراد مبتلا به بیماری قلبی و افراد مسن و افزایش تعداد تنفس در عموم افراد باعث شده تا این مركز به تمام افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی و ریوی، سالمندان و كودكان اكیدا توصیه كند از فعالیت‌های طولانی مدت و سنگین در فضای باز اجتناب كنند.

كميته اضطراری آلودگی تهران به دليل پايداري هواي آلوده، شهر تهران را در روز چهارشنبه سوم آذر تعطيل اعلام كرد. (+) معاون عمراني استاندار تهران نیز اعلام کرده در صورتي كه آلودگي شهر تهران افزايش پيدا كند احتمال تعطيلي در هفته آينده نیز وجود دارد. (+)

منبع: تهران امروز، فارس و +
 


 


1389/9/2

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه «متاسفانه در پرونده کوی دانشگاه نیروهای امنیتی هیچ کمکی به ما نکردند» اعلام کرد: «بر اساس اطلاعاتی که از سایر طریق به دست آوردیم، بیش از 30 نفر در ارتباط با پرونده کوی دانشگاه احضار شدند و برای برخی از آنها کیفرخواست قطعی صادر کردیم.»

آيت‌الله صادق آملي لاريجاني در ادامه گفت که «این پرونده باید به صورت دقیق بررسی شود و انتظار تعجیل نداشته باشید چرا که ما بر اساس قانون فعالیت میکنیم نه بر اساس اتهام.»

وی با تاکید بر پیگیری پرونده مفاسد اقتصادی، افزود: «در خصوص پرونده بیمه تا کنون بیش از 50 نفر را به میز محاکمه کشانده‌ایم اما با حکم قاضی نمیتوان متهم را در روزنامه و تلویزیون تشهیر کرد.»

رئیس قوه قضائیه در ادامه گفت «اگر روزنامه‌ای اسم متهمی را قبل از قطعی شدن حکم اعلام کند جرم است» و تصریح کرد: «قوه قضائیه موظف است نه مختار، گاهی در قوه قضائیه میل‌مان به این است که کسی مجرم نباشد ولی اگر طبق قانون مجرم شد، قوه قضائیه مختار نیست.»

آملی لاریجانی در پایان از اینکه دانشجويان به جاي حضور در دستگاه قضايي، به وكالت روی میآورند ابراز تاسف کرد و گفت: «البته اين به اين معنا نيست كه وكالت فعاليت خوبي نيست ولي هنگامي كه دستگاه قضايي نياز به نيرو دارد بجاست كه اين كار انجام شود.»

منبع: ایسنا

پیشینه:

نخستین دادگاه متهمان کوی دانشگاه برگزار شد

هشدار درباره انحراف در پرونده حمله به کوی دانشگاه

درخواست نماینده مجلس: نتیجه پرونده کوی دانشگاه را اعلام کنید

فرمانده نیروی انتظامی صحت فیلم حادثه کوی دانشگاه را تایید کرد


 


گزاره‌های گفتگوی مهسا امرآبادی با کمپین حقوق بشر:
1389/9/2

در پانصدمین روز از بازداشت مسعود باستانی، روزنامه‌نگار و فعال مطبوعاتی، همسر وی در گفتگویی با کمپین حقوق بشر، از اینکه حتی یک ساعت در این پانصد روز به وی مرخصی داده نشده ابراز ناخرسندی کرده و گفته اميدوار است با آمدن نماينده کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد به ايران، اوضاع کمی‌تغيير کند.

محمدجواد لاریجانی نماینده جمهوری اسلامی‌در اجلاس اخیر ملل متحد پیرامون حقوق بشر، با اعزام کمیسر حقوق بشری ملل متحد به ایران موافقت کرده است.

مهسا امر آبادی با اظهار اينکه همچنان منتظر مرخصی مسعود باستانی هستند، گفت: «مشکل دندان درد مسعود همچنان ادامه دارد، البته مجبور شد که بالاخره به درمان جزیی دندان برای رفع درد در زندان تن دهد اما احتياج به جراحی لثه دارد که ما منتظريم تا با مرخصی و جراحی لثه او در بيرون از زندان موافقت شود.»

وی در ادامه با بیان این که «ما خودمان هم نفهميديم که چرا به بعضی از زندانيان حق مرخصی داده نمی‌شود» پرسید: «يعنی مسعود حتی واجد شرايط يک روز مرخصی هم نيست؟ حق هر زندانی مرخصی گرفتن در طول محکوميتش است.»

مهسا امر آبادی که خودش نيز چندی پيش به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق نوشتن در مطبوعات به يکسال حبس تعزيری محکوم شده، با اشاره به احتمال آمدن نماينده کميسيون حقوق بشر به ايران گفت : «اميدوارم هر چه سريعتر اين نماينده به ايران بيايد اما اين طور نباشد که فقط به ديدن چند نماينده دولتی اکتفا کند. من اميدوارم که برای ملاقات با خانواده‌های زندانيان سياسی اقدام کند. چه کسی بهتر از ما می‌تواند وضعيت حقوق بشر در ايران را توضيح بدهد؟»

وی درباره وضعيت پرونده خودش نیز با اعلام این که «من اميدوار به تجديدنظر نيستم» گفت: «به نظرمی‌رسد نهادهای ديگری پشت پرونده من هستند چون من فکر نمی‌کنم که آقای مقيسه، رييس دادگاه خودش رفته باشد در اينترنت و عکس‌ها و مصاحبه‌ها را پيدا کرده و پرينت ازآنها گرفته باشد. اين‌ها در پرونده من بود.»

مسعود باستانی، روزنامه نگار در ۱۴ تيرماه ۱۳۸۸ که برای رسيدگی به وضعيت همسرش به دادگاه انقلاب رفته بود، بازداشت شده و در نهايت به ۶ سال حبس تعزيری محکوم شد. وی از اسفندماه سال گذشته تا کنون در زندان رجايی شهر کرج است.

منبع: کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران


 


1389/9/2

بیش از 50 زن و مرد در یک هفته گذشته به اتهام شرکت در «مهمانی‌های مختلط» دستگیر شده‌اند.

در اولین مورد 20 زن و مرد در يک مهماني شبانه در  يک منزل مسکوني دستگير شده‌اند که در بازرسي از محل مقاديري مشروبات الکلی، تعدادي ماهواره‌اي ، 20 دستگاه تلفن همراه، سه دستگاه خودروي سواري و تجهيزات نور افشاني و موزيک ضبط شده است.

همچنین 16 زن و مرد دیگر در يک ميهماني شخصی در شهرستان طرقبه شانديز به اتهام مصرف مشروبات الکلی بازداشت شده‌اند.

این در حالیست که در همین هفته،  17 دختر و پسر دیگر در یک پارتی دانشجویی در یکی از شهرهای دانشگاهی استان تهران بازداشت شده بودند.

پیش از این اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی هشدار داده بود که پلیس با «گردانندگان پارتی‌های شبانه» به شدت برخورد خواهد کرد.

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران نیز به افرادی که املاکشان را در اختیار برگزار کنندگان این کنسرت‌ها و مهمانی‌ها قرار می‌دهند، هشدار داده بود: «اگر افراد عامدانه دست به این اقدام بزنند نسبت به ضبط املاک آنها به نفع دولت اقدام خواهد شد.»

منبع: آخرین نیوز

پیشینه:

دستگیری 60 دختر و پسر در یک پارتی شبانه

دستگیری ۴۰ دختر و پسر در کافی‌شاپ


 


1389/9/2

کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا بی‌درنگ با بررسی پرونده نسرين ستوده، وکيل مدافع حقوق بشر و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر، زمينه آزادی او را فراهم کنند.

در بيانيه ناوی پيلای آمده که مورد نسرين ستوده، يکی از موارد سرکوب‌های گسترده و دشوارتر شدن وضعيت حقوق بشر در ايران است.

همزمان رضا خندان، همسر نسرين ستوده، با ابراز امید به این که روز چهارشنبه در جلسه دوم دادگاه همسرش را ببیند به کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران گفته: «پس از جلسه اول دادگاه که هفته گذشته بود، ديگر از همسرم خبری ندارم و تنها می‌دانم که ديگر در اعتصاب غذا نيست و همين موضوع خوشحالم می‌کند.»

نسرين ستوده ، که وکيل بسياری از زندانيان حوادث پس از انتخابات ۸۸ بود از ۱٣ شهريور ماه سال جاری تا کنون در زندان است و بيشتر روزهايش را در اعتصاب تر و خشک بوده است.

منبع: جرس
 


 


1389/9/2

خديجه آزادپور، نخستین بانوی تاريخ ورزش ايران که در رقابت های بازی های آسيايی به مدال طلا دست یافته، می‌گوید دولت علیرغم وعده‌اش مبنی بر دادن خانه‌ای به عنوان پاداش به او، اکنون از او می‌خواهد برای دریافت پاداشش «ازدواج» کند.

علی سعيدلو، رییس سازمان ورزش و معاون محمود احمدی نژاد پيش از اعزام کاروان ورزش ایران به بازی های آسيايی ۲۰۱۰ گفته بود: «هر ورزشکاری که در بازی های آسيايی گوانگجو به مدال طلا دست پيدا کند، در صورتی که صاحب خانه نباشد، سند منزل مسکونی او را در همان فرودگاه تحويل او خواهيم داد.»

پس از پيگيری هايی که خديجه آزادپور انجام داده است، به او گفته شده که غير از کسب مدال طلای بازی های آسيايی بايد ازدواج کند تا اين پاداش دولتی به او تعلق بگيرد!

خانم آزادپور در گفتگو با وب‌سایت تبیان درباره اين پاسخ مسئولين گفته است: «اين تصميم باعث تضعيف روحيه من شده و با دلسردی به آينده نگاه می کنم. من از خيلی چيزها گذشتم و تلاش های فراوانی کردم تا توانستم طلا بگيرم و برای کسب آن، شب و روز نداشتم.»

آزادپور همچنين يادآور شده است بانوی اهل کشور قطر که پايين تر از او روی سکوی سوم قرار گرفت، پس از پايان مراسم توزيع جوايز و در همان سالن مسابقات، ۴۰ هزار دلار پاداش گرفت.

گفتنی است، تبعيض در اعطای پاداش به زنان و مردان ورزشکار ايرانی، پيش از رقابت ها نيز اتفاق افتاد. سازمان تربيت بدنی به ملی پوشان مرد اعزامی به گوانگجو مبلغ ۱۰ ميليون تومان پاداش داد اما خانم ها فقط نهصد هزار تومان گرفتند!

منبع: رادیو فردا

 


 


1389/9/2

مرتضی تمدن استاندار تهران و رئیس کمیته اضطراری آلودگی هوای تهران اعلام کرده که به دلیل پایداری هوای آلوده، شهر تهران در روز چهارشنبه، 3 آذر تعطیل است.

این تصمیم در نشست دوشنبه شب کمیته اضطراری آلودگی تهران گرفته شده است.

بر اساس این گزارش همه ادارات دولتی، بانکها، سازمانها، نهادها، مدارس و دانشگاههای شهر تهران فردا تعطیل است اما «سازمان‌های نظامی، مراکز درمانی، اورژانس و دستگاه‌های امدادی دارای کشیک مشمول قوانین خاص خود خواهند بود.»

منبع: مهر


 


1389/9/2

وب‌سایت سحام نیوز گزارش کرده است که گروهی از نیروهای امنیتی در برابر خانه مهدی کروبی مستقر شده اند و از ورود افراد به منزل وی جلوگیری می کنند.

بر اساس این گزارش، هدف نیروهای امنیتی جلوگیری از دیدارهای کروبی در اعیاد مذهبی بوده است.

وب‌سایت بی‌بی‌سی فارسی نیز به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده که افراد اعزامی به مقابل ساختمان محل سکونت آقای کروبی از ماموران وزارت اطلاعات هستند که از روز عید قربان تا روز یکشنبه گذشته در این محل حضور داشتند و از روز گذشته، بار دیگر در این محل استقرار یافته اند.

این منبع آگاه افزوده ماموران اعزامی، که در اتومبیل های خود نشسته اند، مانع از ورود ملاقات کنندگان به این ساختمان می شوند و از آنان کارت شناسایی مطالبه می کنند اما تاکنون کسی را بازداشت نکرده اند.

منبع: سحام نیوز و بی‌بی‌سی
 


 


شیرین عبادی:
1389/9/2

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل می‌گوید شرکت سوئدی اریکسون، سازنده موبایل‌های سونی اریکسون، به جمهوری اسلامی در کنترل مکالمات تلفنی کمک می‌کند.

خانم عبادی که روز دوشنبه در دانشگاه استکهلم در پایتخت سوئد سخنرانی می‌کرد همچنین از ایرانیان مقیم این کشور خواست به اقدام شرکت عظیم سونی اریکسون در کمک به جمهوری اسلامی ایران اعتراض کنند.

به گفته تنها ایرانی برنده جایزه صلح نوبل، کمپانی اریکسون نرم‌افزاری به دولت ایران فروخته است که می‌توان از آن در کنترل اس‌ام‌اس و مکالمات با موبایل استفاده کرد.

شیرین عبادی در این سخنرانی خطاب به ایرانیان گفت: «من از شما ایرانیان سوئد خواهش می‌کنم به شرکت اریکسون ای‌میل بفرستید و اعتراض کنید. بگویید چرا نرم‌افزارهایی به دولت ایران می‌فروشید که به کمک آن مردم را کنترل کنند.»

به گفته خانم عبادی، شرکت اریکسون وارد معامله‌ای با دولت ایران شده است که مشابه معامله پیشین کمپانی نوکیا زیمنس است.

شیرین عبادی در اسفند ماه گذشته نیز شرکت فنلاندی نوکیا زیمنس را به ارائه فن‌آوری کنترل مکالمات تلفنی به ایران و همکاری با جمهوری اسلامی در جریان سرکوب و سانسور اعتراض‌های پس از انتخابات متهم کرده بود.

منبع: رادیو فردا


 


وب‌سایت الف:
1389/9/2

وب‌سایت الف در یادداشتی انتقادی از سیاست‌های فرهنگی دولت دهم نوشت که اغلب مدیران فرهنگی مدرک و تحصیلات فرهنگی ندارند.

این وب‌سایت نوشته که اغلب «مدیران فرهنگی از رشته‌های غیر از انسانی انتخاب می‌شوند و گمان می‌کنند که با دو تا بخش‌نامه و عزل فلان معاون همه چیز حل می‌شود.»

الف در ادامه نوشته که «محمدرضا مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی دارای مدرک دامپزشکی است و مدیریت پروژه موتور ملی در حال حاضر بر عهده مهندس میرسلیم وزیر اسبق وزارت ارشاد است.»

این سایت همچنین نوشته که مهرداد بذرپاش رئیس سازمان ملی جوانان پیش‌تر مدیر گروه صنعتی سایپا بوده است.

الف در ادامه با انتقاد از عملکرد محمدحسین صفار هرندی در وزارت ارشاد نوشته است: «مگر آقای صفار یک انقلابی اصولگرا نبود؟ آیا فیلم‌های زمان او و ماقبلش تفاوت فاحشی داشت؟»

در ادامه یادداشت الف آمده که «کار فرهنگی پیچ و مهره نیست که با یک فرمان اجرا شود کار فرهنگی کار دلی است.»

منبع: وب‌سایت الف


 


یکی از همکاران علی کردان:
1389/9/2

وب‌سایت همت‌آنلاین به نقل از یکی از همکاران علی کردان نوشته که کردان استیضاح خود در مجلس را کار «انگلیس» می‌دانست و «اگر او وزیر کشور می‌ماند وقایع سال گذشته به وجود نمی‌آمد.»

علی کردان در دولت هشتم برای مدتی وزیر کشور بود که پس از افشای جعلی بودن مدرک تحصیلی‌اش در مجلس استیضاح و از مقام خود برکنار شد.

کردان ۱۳ آبان ۱۳۸۸ (دقیقا یک سال بعد از استیضاح) در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری شد و پس از ۱۹ روز در اول آذرماه درگذشت.

یکی از همکاران کردان که نخواسته نامش فاش شود به وب‌سایت همت آنلاین گفته که «کردان معتقد بود که استیضاحش، طرح انگلیسی‌ها برای برهم زدن نظم جامعه و بر ملا کردن پشت صحنه نظام است.»

به گفته این فرد، علی کردان «با فداکاری و سکوت خود، مسایل سیاسی کشور را در دل ریخت تا به نظام لطمه‌ای وارد نشود.»

وی افزوده که «کردان حوادث پس از انتخابات را پیش‌بینی کرده و از دلایل استیضاح خود را هدف قرار دادن دشمنان اسلام برای لطمه به نظام عنوان کرده بود.»

به گفته این فرد «با وجود کردان در رأس وزارت کشور، به طور حتم چنین اقداماتی پس از انتخابات ریاست جمهوری توسط بیگانگان رخ نمی‌داد.»

منبع: وب‌سایت همت‌آنلاین


 


روزنامه ابتکار خبر داد:
1389/9/2

روزنامه ابتکار در شماره امروز سه‌شنبه خود در خبری کوتاه اعلام کرد ۱۲۰ تن از فرزندان دیپلمات‌های ایرانی تابعیت دوگانه دارند.

این روزنامه بدون اشاره به منبع خبر خود نوشته که فرزندان ديپلمات‌ها و کارکنان سفارتخانه‌هاي ايران در خارج از کشور در سال‌های اخیر از طرق مختلف مبادرت به اخذ تابعيت دوگانه کرده‌اند.

ابتکار هیچ اشاره‌ای به نام فرزندان این دیپلمات‌ها و نیز این کشور‌ها نکرده است. مقام‌های جمهوری اسلامی تاکنون درباره این خبر واکنشی نشان نداده‌اند.

این خبر در شریطی منتشر می‌شود که دولت دهم پس از پناهنده شدن چند کاردار ایران به کشور‌های خارجی مقررات سخت‌تری در خصوص اعزام سفرا اتخاذ کرده است.

پیش‌تر وب‌‌سایت الف وابسته به احمد توکلی با اعلام وجود نابسامانی‌های گسترده در دستگاه سیاست خارجی، از بدون سفیر ماندن بسیاری از سفارتخانه‌های ایران و اختلافات وزیر امور خارجه با رئیس دولت خبر داده بود.

این وب‌سایت نوشته بود: «هم اکنون وزارت امور خارجه روزهای سختی را پشت سر می‌گذارد. متاسفانه تعداد قابل توجهی از پست‌های سیاسی وزارت خارجه در خارج از کشور خالی است.»

منبع: روزنامه ابتکار

پیشینه
بسیاری از سفارتخانه‌های ایران سفیر ندارند


 


1389/9/2

حکم قطع دست «سارقی» دیگر روز گذشته (دوشنبه) در محوطه مرکزی زندان مشهد و در مقابل سایر زندانیان به اجرا گذاشته شد.

این فرد متهم به سه فقره سرقت بود که قضات شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی حکم بدوی دادگاه مبنی بر قطع دست وی را تائید کرده بودند.

روزنامه خراسان نام این فرد را «مجید» اعلام کرده است.

27 آبان ماه نیز معاون دادستان مشهد در امور اجتماعی و پیشگیری از جرم، از اجرای دومین مرحله قطع دست سارقان و زورگیرها بنابر دستور دادستان مشهد خبر داده بود.

نوزدهم آبان ماه هم محمد ذوقی دادستان شهر مشهد، از قطع دست یک زندانی متهم به سرقت در زندان این شهر و در مقابل چشمان تعدادی از دیگر زندانیان متهم به سرقت خبر داده و گفته بود در آینده نیز چنین احکامی اجرا خواهد شد.

تیر ماه سال جاری نیز حکم قطع دست پنج متهم به سرقت در همدان اجرا شده بود.

سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرده که «مجازات‌هایی ‌چون قطع عضو و تازیانه زدن، کیفرهایی بی‌رحمانه، غیرانسانی و مصداق شکنجه است و شکنجه بر اساس موازین بین‌المللی حقوق بشر ممنوع است.»

منبع: روزنامه خراسان

پیشینه
قطع دست زورگيرها و سارقان در مشهد ادامه دارد
قطع دست یک نفر در مشهد به جرم سرقت


 


1389/9/2

گامبیا کلیه روابط خود با ایران را قطع کرده و به دیپلمات های جمهوری اسلامی و تمام شهروندان ایران که به نمایندگی از طرف جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت می کنند ۴۸ ساعت فرصت داده است که این کشور را ترک کنند.

دولت یحیی جامه، رئیس جمهوری گامبیا، دوشنبه یکم آذرماه با صدور بیانیه ای اعلام کرد: «تمام پروژه ها و برنامه های دولت گامبیا که با همکاری جمهوری اسلامی ایران اجرا می شود، لغو شده است.»

مقام های گامبیا علت این تصمیم را اعلام نکرده اند اما خبرگزاری رویترز به نقل از منابع خود در دولت گامبیا می گوید که این تصمیم به ماجرای ارسال سلاح از ایران به نیجریه که بر اساس گزارش ها قرار بوده به گامبیا برده شود، ارتباط دارد.

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، بدون این که نامی از گامبیا ببرد، گفته بود که سلاح های ضبط شده توسط ماموران امنیتی نیجریه به «یکی از کشورهای غرب آفریقا» فروخته شده بود.

مقام های جمهوری اسلامی هنوز به خبر قطع رابطه گامبیا با ایران واکنشی نشان نداده اند.

منبع: بی‌بی‌سی


 


1389/9/2

مشرق

فریبا داودی مهاجر از مخالفان جمهوری اسلامی که اکنون در واشنگتن ساکن است و با رسانه ها و موسسات خاصی همکاری دارد، انگیزه خود از کشف حجاب و دیدگاه هایش درباره مسائل مختلف را در گفتگو با مشرق بیان کرده است.

 سرویس سیاسی مشرق- فریبا داودی مهاجر از زمانی جلب توجه کرد که در یک برنامه زنده در شبکه ماهواره ای صدای آمریکا در پاسخ به درخواست مجری این برنامه، برای اولین بار در جلوی دوربین کشف حجاب کرد. وی 4 سال است که در واشنگتن سکنی گزیده است.

 

داودی مهاجر که فعالیت های مختلفی در سازمان ادوار تحکیم وحدت و اصناف مختلف داشته و به نوعی با دولت اصلاحات به ریاست جمهوری محمد خاتمی شناخته می شود، نمی خواهد که او را یک اصلاح طلب بدانیم بلکه بیشتر می پسندد که به عنوان یک فعال حقوق بشر و حقوق زنان مطرح شود اما به هر حال فعالیت های او در برخی بنیادها، موسسات و برخی رسانه های خارج از کشور، او را با جریان سبز پیوند داده است. او مدتی را نیز در زندان اوین گذرانده است.
اکنون ما با او به گفتگو نشستیم تا هم بیشتر درباره علل و انگیزه های کشف حجاب او بدانیم و هم به عنوان یک عضو فعال در جریانات ضد جمهوری اسلامی که در آمریکا اقامت دارد، با عقاید، رویکردها و نظرات او در مورد مسائل مختلف آشنا شویم. 
آنچه می خوانید ماحصل بیش از 3 ساعت گفتگوی خبرنگار مشرق با فریبا داودی مهاجر است. 

* خانم داودی مهاجر، شما الان در کدام شهر و کشور ساکن هستید و اصلا چه شد که رفتید؟
- من برای یک سفر آموزشی به ایرلند رفتم و از آنجا برای دیدن دخترم به آمریکا، با بلیطی که تاریخ بازگشتش 25 روز بعد بود و به هیچوچه تصمیم به ماندن نداشتم. ولی به دلایل خانوادگی تصمیم به ماندن گرفتم و در حال حاضر واشنگتن هستم. 

* در چه سایتهایی مطلب می نویسید؟
-سایت "روز" و "انتخابات آزاد" و سایت هایی که حق التحریر پرداخت میکنند.

منابع مالی سایت "روز" و "انتخابات آزاد"

* سایت روز و انتخابات آزاد متعلق به کجاست؟ از جانب چه دستگاه ها یا موسساتی ساپورت مالی میشوند؟
-سایت "انتخابات آزاد" مستقل است و از هیچ کجا گرنتی دریافت نمیکند و عده ای پول خیلی کمی روی هم میگذارند و آن را در میاورند.
سایت "روز" هم اطمینان ندارم ولی فکر میکنم گرنتی از دولت هلند و یا یک موسسه خصوصی در هلند گرفته است؛ دقیقا نمیدانم، فقط این را می دانم که برای هر مطلب 30 یورو پرداخت میکند.

* با "خانه آزادی" آمریکا متعلق به سازمان سیا هم همکاری دارید؟ 
-من برای وب سایت "گذار" که خانه آزادی آن را در میاورد مطلب مینویسم اما همکار یا استخدام خانه آزادی نیستم. 

* یعنی شما از همکاری با سازمان هایی که وابسته به دولت آمریکا باشد اکراه دارید؟
-"خانه آزادی" حتی گزارش هایی درباره وضعیت حقوق بشر در آمریکا هم نوشته است؛ من در اینجا زندگی میکنم و اینجا کار میکنم؛ اینجا صدها سازمان غیر دولتی دارد.

* شما هیچ اشکالی نمی بینید که با سازمان ها و یا گروه های وابسته به سازمان های جاسوسی آمریکا همکاری کنید؟ 
-مثل آن است که اگر من در وزارت راه و ترابری در ایران کار کنم، به همان دلیل در وزارت اطلاعات هم کار کنم. اما در حال حاضر من یک فعال حقوق بشر هستم و با سازمان اطلاعاتی هیچ کشوری کار نمی کنم. 

* چرا حاضر به همکاری با سازمان سیا نیستید؟
-اول آنکه من فقط و فقط فعال حقوق بشر هستم، دوم آنکه پایبند به منافع ملی کشورم هستم و سوم اینکه در هیچ سیستم سیاسی حتی در ایران حاضر به کار کردن با سیستم اطلاعاتی نیستم، علاقه ندارم، کار من چیز دیگری است. البته مثلا اگر در قطعنامه حقوق بشری اخیر سازمان ملل علیه ایران از من می خواستند سخنرانی کنم یا مقاله بنویسم حتما این کار را می کردم. 

* خانم داودی مهاجر، شما در حالی نسبت به همکاری با دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و هلند ابراز بی تمایلی میکنید که با رسانه هایی همکاری دارید که متعلق به آن سازمان هاست و حتی در شبکه ای کشف حجاب کردید که وابسته به دولت آمریکا است ...
-این رسانه ها هیچ ارتباطی با سازمان سیا ندارند، نه از آنها بودجه میگیرند و نه از آنها خط فکری میگیرند و نه دستور. 

کار کردن با دولت هیچ کشوری جرم یا خیانت نیست/آمریکا دشمن نیست

* یعنی شما مطلب نوشتن و کمک فکری به رسانه های متعلق به سازمان های جاسوسی بیگانه را "همکاری" نمی دانید؟ 
-رسانه هایی که من در آنها کار میکنم، وابسته به سازمان های غیردولتی هستند ضمن اینکه من کارکردن برای دولت هیچ کشوری را هم جرم یا بد یا خیانت نمیدانم. من اگر در وزارت آموزش عالی آمریکا کار کنم، خیانت به ایران کرده ام؟ مسلما نه. البته "سیا" سازمان اطلاعاتی است و فرق میکند.

* اما هرگونه همکاری با دشمن، در هر کشوری خیانت محسوب میشود ... 
-من آمریکا و هیچ کشوری را دشمن نمیدانم، من معتقد به گسترش ارتباط، دوستی، صلح و گفتگو با آمریکا و بقیه کشورها هستم. 

از ماموریت های بنیاد NED تا بورسیه 

* شما با بنیاد ned هم همکاری دارید، این بنیاد یک بنیاد شناخته شده در کنار بنیادهای سوروس، کارنگی و ویلسون در انقلابهای رنگی است. 
-من در "ند" حدود 5 ماه یک کار تحقیقی انجام دادم و این سازمان در هیچ انقلاب مخملی نقش نداشته است.

ned.jpg.jpg

* بعد منصرف شدید از همکاری با این بنیاد؟ 
-"ند" سازمانی است که هر سال دو بار بورس به فعالان حقوق کشور در سراسر دنیا اعطا میکند و فقط یک دوره تقریبا 5 ماهه این بورس را میدهد و تکرار هم نمیکند؛ من این بورس را گرفتم و 5 ماه که تمام شد عده دیگری برای دوره بعد آمدند.

* اما این بنیاد پس از 11 سپتامبر 2001 با تصویب سومین سند استراتژیک خودش، کمک‌های ویژه‌ای برای کشورهای دارای جمعیت مسلمان در خاورمیانه و آسیای مرکزی تدارک دید. بودجه این سازمان از 40 میلیون دلار در سال 2004 به 74 میلیون دلار در سال 2006 افزایش یافت.این به نظر شما مشکوک نبود؟ اصرار آنها به عکس انداختن شما با پرچم این بنیاد چه؟
-کارهای علمی و تحقیقی در سراسر دنیا صورت میگیرد، چرا مشکوک باشد؟ آن عکس را هم دوست عکاس ایرانی ام از من گرفت، برای پروژه ای که در دست داشت.

* پایگاه های اینترتی مختلفی در اروپا و آمریکا در گزارشهای خود منابع مالی بنیاد ملی دموکراسی یا همان NED را وزارت خارجه، وزارت خرانه داری و سازمان سیا معرفی کرده و لوموند دیپلماتیک هم بنیاد NED را وابسته به سازمان سیا دانسته است.
-اگر به سایت خود این انجمن یا سازمان مراجعه کنید، میبینید که هرگز بودجه این سازمان از سازمان سیا نیست؛ تمام این سازمانها شفاف در سایت خود منابع مالی خود را معرفی میکنند و در سایت سازمان هیچگاه از سازمان سیا اسم برده نشده است.
فعالیتهای بنیاد NED برای توسعه دموکراسی است؛ در آمریکا این سازمانها نمیتوانند شفاف کار نکنند یا پنهان کنند، رسانه ها در اینجا مرتب پیگیری میکنند و دست به افشاگری میزنند، برای همین نمیشود چیزی را اعلام کنند و جوری دیگری رفتار کنند.

* اما این بنیاد امسال جایزه خودش را به جنبش سبز داده که حتی فردی مثل هوشنگ امیراحمدی هم این کار را مداخله در امور ایرانیان دانسته بود.
-این سازمان جایزه دیگری در سال قبل از آن به وکلای مبارز در پاکستان داد و به بوداییان مبارز. و تمامی فعالین دموکراسی از هر کشوری در این مراسم شرکت می کنند، از همه کشورها، امسال هم جنبش سبز به دلیل گامهایی که در جهت دموکراسی برداشت

* این که نمیتواند جواب سوال من باشد؛ جین شارپ هم از طرف این موسسه ماموریت گرفت که در چین و میانمار فعالیت براندازی نرم انجام دهد. اکثر اعضای شورای مرکزی موسسه NED از ماموران برجسته سازمان سیا هستند و در رزومه کاری آنها که رسما هم منتشر شده، سابقه فعالیت در سیا وجود دارد؛ هاله اسفندیاری و رامین جهانبگلو هم از این موسسه ماموریت هایی داشتند.
-کدامیک از ماموران سیا هستند نام ببرید. ایا شما سند و مدرکی در رابطه با این افراد دارید؟من هم میتوانم چنین ادعایی کنم و بگویم دوستی نزدیک دولت احمدی نژاد با چین و با دولتهای کمونیستی به معنای کمونیست بودن ایشان است؟ 

جمهوری اسلامی نه، جمهوری سکولار

* از این صحبتهای شما اینگونه بر می آید که شما موافق براندازی دولت ایران نیستید و مدعی هستید با هر سازمانی که دنبال براندازی است، همکاری نمیکنید؟
-من معتقد به تغییر قانون اساسی در ایران هستم، اگر این را براندازی میدانید، من معتقد به تغییر ساختارهای موجود هستم. 

* ولی خیلی از دوستان و همفکران شما موافق این نظر شما نیستند و به دنبال براندازی حکومت ایران هستند. 
من معتقد به تغییر قانون اساسی و تغییر ساختار جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار هستم؛ جدایی دین از حکومت با حفظ حق همه اقشار سیاسی و اجتماعی برای دستیابی به قدرت، با هر دین و مذهبی؛ صندوق رای تعیین کننده نهایی است با حفظ اصول حقوق بشر.

اختلاف نظر مخالفان جمهوری اسلامی درباره هدف مبارزه

* یعنی در جمع کسانی که در خارج از ایران علیه حکومت ایران فعالیت میکنند، در مورد هدف این فعالیتها اختلاف نظر وجود دارد؟
حتما در این زمینه اختلاف نظر هست. دهها عقیده و گروه در داخل و خارج از ایران فعالیت میکنند و هر گروهی حق دارد برای خودش معیار حرکت بگذارد و آزادی یعنی همین. 

* یعنی شما معتقد به هدف و رهبری واحد برای مخالفان حکومت ایران نیستید؟ 
-من معتقد به اتحاد هستم با حفظ تکثر آراء برای رسیدن به هدف معین؛ تکثر شرط زنده بودن یک جامعه است. البته اینها میتوانند از میان خود رهبری را انتخاب کنند.

* خوب الان آقای کروبی به نظر شما میتواند این اتحاد را به وجود بیاورد یا آقای خاتمی و یا موسوی؟
-رهبر از درون جامعه بر میخیزد، از درون مطالبات. هر فردی که بیشتر همراهی کند با مطالبات مردم، پیشرو میشود.

* از این سه نفر الان کدامیک رهبر جریان مخالف حکومت است؟
-هیچ کدام مخالف حکومت و جمهوری اسلامی نیستند و بارها گفته اند قانون اساسی را قبول دارند. 

* کدامیک رهبر جریانی هستند که شما خودتان را عضو آن میدانید؟
-من عضو هیچ حزب و دسته و گروهی نیستم، من یک فعال حقوق بشر هستم و مدافع حقوق زنان و البته دموکراسی خواه. 

* شما گفتید حکومت جمهوری سکولار میخواهید و از طرفی میگویید خاتمی و موسوی و کروبی جمهوری اسلامی را می خواهند و قبول دارند، چطور میشود کسانی که طرفدار جمهوری اسلامی هستند، رهبر کسانی باشند که جمهوری سکولار میخواهند؟
-آقای موسوی و کروبی و خاتمی معتقد به صندوق رای هستند، از نظر من با اعتقاد به انتخابات آزاد و ایمان به رای مردم به دور از نظارت استصوابی میتوان با هر گروه سیاسی رقابت کرد و جریان موسوی با جریان سکولار و یا هر جریان دیگری خود را به رای مردم بگذارد، چرا نمیشود با این افراد کار کرد. 

* یعنی جریان موسوی قابلیت ائتلاف با جریان سکولار را دارد؟
-نقطه اشتراک آقای موسوی و من اعتقاد به رای مردم است، آزادی در انتخاب.

* نقطه اختلاف شما با آنها چیست؟
-در یک نظام دموکراتیک هر اختلافی پای صندوق حل میشود؛ من آقای موسوی را به عنوان یک انسان سالم و شجاع و مدیر قبول دارم اما ایشان پایبند به قانون اساسی است و من نیستم؛ من معتقد به ولایت فقیه نیستم، این نقطه اختلاف ماست.

ائتلاف سبزها با تروریستها/ از خود موسوی بپرسید

* نظر شما درباره ائتلاف سبزها با گروه هایی مثل گروهک منافقین یا انجمن پادشاهی که کارهای تروریستی فراوانی در پرونده دارند، چیست؟
-من با هیچ اندیشه تروریستی موافق نیستم و سبزها هم تاکنون با این گروهها اتلافی نکرده اند

* اگر واقعا موافق نیستید، پس چرا به ائتلاف سبزها با منافقین و تروریستها اعتراض نکردید؟ 
-من با هیچ گروهی که دست به اسلحه ببرد موافق نیستم. 

* اگر موافق نیستید، پس چطور در مقاطعی، منافقین و تروریستهایی مثل کومله ها کاملا و تمام قد به دفاع از آقای موسوی برخاستند و هیچکس اعتراضی نکرد به این همراهی؟
-سبزها همواره مرزبندی جدی با افرادی که اسلحه به دست بوده اند داشته اند.

* اما هیچ گونه مرزبندی در این زمینه به ثبت نرسیده است و حتی آقای موسوی در بیانیه رسمی از عوامل بمب گذاری در حسینیه شیراز حمایت کرد و اعدام آنها را محکوم کرد و حتی موسوی و همسرش به منزل شیوا نظر آهاری حامی رسمی منافقین رفتند و با او ابراز همدردی و حمایت کردند؟
-من از جناب موسوی نشنیده ام که از هیچ حرکت تروریستی دفاع کند. شیوا نظر اهاری در هیچ دادگاهی متهم به تروریست بودن نشده است؛ دادگاه است که مشخص میکند ایشان تروریست است یا نه، شیوا یک فعال حقوق کودک و حقوق بشر است.

* ولی بیانیه رسمی موسوی در دفاع از عوامل بمب گذاری شیراز موجود است؛ خانم داودی مهاجر، در این زمینه در جریان سبز تعارض های جدی وجود دارد و فکر نمی کنم با دفاع مطلق از عملکرد سبزها در این زمینه بشود دم از منطق و استدلال زد. ضمن اینکه رد نکردن حمایت گروه هایی مثل منافقین و کوموله ها، به معنای پذیرش حمایت آنان است ضمنا این سوال هم پیش می آید که آقای موسوی چکار کرده که این گروه های تروریستی با خوشحالی و ذوق زدگی به حمایت از او روی آورده اند؟اینها سوال های شفافی است که حامیان و فعالان جریان سبز هیچ جواب صریحی به آن نداده اند.
-از هیچ گروهی نمیتوان دفاع مطلق کرد ولی میتوان گفت که همکاری با تروریستها نداشته و ندارند؛ سبزها معتقد به مبارزه بی خشونت هستند.

* یعنی شما حمایت از گروهک تروریستی منافقین را بلا اشکال میدانید؟
-اگر منظور شما مجاهدین خلق است، آقای موسوی مرزبندی جدی با مجاهدین دارد 

* ولی الان هیچ مرزبندی مشخصی بین این دو گروه وجود ندارد.
-این را باید از خود ایشان بپرسید.

* در خیلی از تجمع ها اعضای منافقین و هواداران جریان سبز دوشادوش هم تظاهرات میکنند.
-تا جایی که من میدانم ایشان مرز بندی جدی دارند و اصولا مجاهدین خلق تا به حال در هیچ کدام از تظاهرات سبزها شرکت تشکیلاتی نداشته اند و البته این مربوط به سبزها یا آقای موسوی نمیشود، هر کسی موظف است مواضعش را اعلام کند.
 

gozar.jpg.jpg

همه چیز درباره کشف حجاب در جلوی دوربین و سواحل ایرلند

* شما در شبکه ای کشف حجاب کردید که متعلق به دولت آمریکاست و در حالی کشف حجاب کردید که ظاهرا تمایل به این کار نداشتید. چرا تمایل به برداشتن حجابتان در جلوی دوربین نداشتید؟
-اگر تمایل نداشتم که کشف حجاب نمیکردم، کسی من را مجبور نکرد، مجری آن برنامه از من پرسید چرا جلوی دوربین حجاب دارید در حالیکه پشت دوربین مدتی است حجابتان را برداشته اید. پرسید آیا فکر نمی کنید این صحیح نیست؟ اگر در تلویزیون جمهوری اسلامی شما هم از من میپرسیدید، من همین کار را میکردم.

* ولی شما گفتید به دلایل شخصی تا حالا جلوی دوربین بدون حجاب نبودید
-من 27 سال چادری بودم، حجاب کامل؛ ولی اعتقادم را از دست دادم و حجاب را برداشتم اما به دلایل شخصی حجاب میگذاشتم جلوی دوربین.

* این دلایل چه بود؟ از کسی خجالت میکشیدید؟
-نه، خجالت نمیکشیدم؛ مشکل شخصی بود، خانوادگی بود و بعد برداشتم مقابل دوربین.

* بازتاب کشف حجاب شما در بین بستگانتان در ایران چطور بود؟ 
-بستگان من درباره برداشتن حجابم اظهار نظری نکردند و آن را حق من میدانستند.

برای خودم کشف حجاب کردم/ حجابم اجباری نبود

* اولین بار که حجاب خود را برداشتید، چه زمانی بود؟ چه احساسی داشتید؟ 
-در ایرلند، آن موقع قصد برگشتن به ایران را داشتم، رفتم کنار دریا و روسری ام را برداشتم انداختم توی آب؛ همش فکر میکردم الان یک نفر عکس میگیرد و فردا توی کیهان چاپ میکنند.
ساعت ها کنار آب راه رفتم، اولین بار بود. فکر میکردم چگونه زنی خواهم بود بی حجاب، ولی بعد دیدم همان فریبا هستم

* چه احساسی داشتید؟
-احساس رهایی 

* فکر میکنید نامتان به عنوان یک زن شجاع در تاریخ ثبت میشود؟ 
-من برای تاریخ کاری نکردم، برای خودم کردم.

* این امکان وجود دارد که شما دوباره حجاب بگذارید؟ یا حجاب را برای همیشه ترک کردید؟
-ببینید مهم حجاب من نیست، مهم اصل به رسمیت شمردن حق انتخاب پوشش زنان است، مهم این است که بگوییم زنان حق انتخاب دارند، آنوقت ارزش هر انتخابی روشن میشود.

* آیا الان افسوس میخورید که چرا در سالهای گذشته حجاب داشتید؟
-نه، هرگز. آن زمان هم انتخاب خودم بود، کسی من را اجبار نمیکرد.

* آیا حاضرید برای نشان دادن حق انتخابتان یا نشان دادن صداقت و صراحتتان کارهای دیگری غیر از کشف حجاب هم انجام بدید؟ مثل مشروب خوردن در ملاء عام ...
-ببینید، مقوله حجاب متفاوت است؛ حجاب در جامعه ایران تبدیل به یک نشانه برای اعمال قدرت مردانه و مردسالارانه درآمده است؛ من وقتی حجابم را برداشتم گفتم من حجابم را به دلیل اعتراض به خشونت بر میدارم.

* اکنون بعد از سالها چه حسی نسبت به این عکس دارید؟ حس نوستالوژیک یا نفرت نسبت به حجاب؟

mohajabe.JPG

-شاید همان موقع هم داشتم درباره حجاب اجباری حرف میزدم، من از هیچ چیزی جز پایمال کردن حقوق انسانها نفرت ندارم، نمیدانم چرا موضوع زنان ایرانی فقط حجاب و بی حجابی شده است ...

از کنار گذاشتن فریضه حجاب تا میزان پایبندی به نماز و روزه/ آیا مشروب هم می خورید؟

* خانم داودی مهاجر، آیا شما به مناسک دینی مثل نماز و روزه اهمیت میدهید؟ امسال روزه گرفتید؟
-تفتیش عقاید نکنید. روزه گرفتن و نگرفتن یک امر شخصی است. نه و آره گفتن من موجب قضاوت ارزشی میشود. ولی معتقدم حکومت ها باید به آزادی مذهب پایبند باشند و هر انسانی باید بتواند به اعمال مذهبی خود بپردازد.
نماز و روزه حق الله است، اگر کسی کوتاهی کند خداوند می بخشد ولی امان از حق الناس که خدا نمی بخشد و خود شما بهتر از من میدانید که آقازاده ها با حق الناس چه کرده اند و هیچ کسی هم رسیدگی نمیکند.

* من قصد تفتیش عقاید ندارم ... 
-ولی از نماز و روزه من میپرسید

* چون شما کشف حجاب کردید و حجاب در اسلام به عنوان یک ارزش تقلی میشود، میخواهم مواضع شما را در مورد بعضی فرایض دینی دیگر هم بدانم؛ شما امسال در ماه رمضان روزه گرفتید؟
-حجاب یک امر شخصی است که برای دولت ما و مردان ما به منزله حق خودشان درآمده است؛ من پاسخ نمیدهم چون این سوال درست نیست، اینها امر شخصی است، حریم خصوصی است.

* اگر یک مساله شخصی بود چرا به مجری آن شبکه اجازه دادید که در مسائل شخصی شما دخالت کند؟
-او از من پرسید شما در بیرون حجاب نمیگذارید، ولی اینجا میگذارید، آیا این درست است؟ و من گفتم درست است.

* با این توصیفی که کردید او هم حق نداشت وارد حریم خصوصی شما شود ...
-دروغ نگفتم، او مشاهده خود را گفت ...

* شما اگر این سوالها را ورود به حریم خصوصی می دانید، چرا به آن مجری رسانه آمریکا اجازه می دهید وارد حریم خصوصی شما شود و آنوقت به سوالات ما جواب نمی دهید...  آیا به آخرت ایمان دارید؟ 
-چرا شما درباره اعتقادتات مذهبی من میپرسید فرض کنید دارم یا ندارم.

* آیا برای امام حسین سوگواری میکنید؟
-فرض کنید بله یا خیر

* آیا گوشت خوک و مشروب استفاده میکنید؟
-ببینید، همه این سوال ها قضاوت ارزشی ایجاد میکند، من را خوب یا بد جلوه می دهد، مشکل حکومت هم همین است. من با حکومت هم همین مشکل را دارم.

* خوب چه اشکالی دارد که واقعیت های شما را مردم هم بدانند؟ اگر به چیزی اعتقاد دارید و بر اساس آن عمل میکنید و قاعدتا نباید نیازی به پنهان کردن عقایدتون از مخاطبان وجود دارد؟
-مگر ملاک خوبی و بدی من به این حرف هاست. ممکن است فردی نماز نخواند و روزه نگیرد اما آدم خوبی باشد.

* من قضاوت نکردم ...
-چون از اساس غلط است، نتیجه اش قضاوت می شود

* خودتان میگویید اینها ممکن است باعث قضاوت در مورد خوبی و بدی من بشود و از آن طرف میگویید ملاک خوبی و بدی اینها نیست
-پنهان کردن نیست، ضرورتی به آشکار کردن وجود ندارد، جواب دادن یعنی اجازه دادن به اینکه دیگران درباره زندگی شخصی شما قضاوت کنند، ترویج دخالت در حریم خصوصی است

* شما فرض کنید مخاطبان دوست داشته باشند جزئیات بیشتری از زندگی شخصی یک فعال سیاسی بدانند، خیلی از شبکه های ماهواره ای که در انگلیس و آمریکا هستند، با فعالان عرصه های مختلف در همین زمینه ها صحبت میکنند ...
-نه درباره فرایض شخصی و دین؛ من ایرانی هستم و برای مخاطب ایرانی صحبت میکنم. در اینجا مخاطبان از روی مسائل شخصی دیگران درباره خوب یا بد بودن آنها قضاوت نمی کنند. در آمریکا حتی وقتی استخدام میشوی نمیپرسند چه دینی داری؟حجاب داری یا نه؟ مشروب میخوری یا نه؟ حریم شخصی محترم است؛ در بازجویی در زندان 59 هم از من نپرسیدند روزه میگیری یا نه.

* هر طور راحتید؛ حالا فرض کنیم شما به این فرایض دینی معتقد و ملزم هستید. سوال من این است که فرق این فرایض با حجاب چیست که شما اشکالی ندیدید که کشف حجاب کنید ولی این فرایض را ترک نمیکنید؟
-من دو جور به مساله حجاب نگاه کردم؛ من در یک خانواده غیر مذهبی حجاب گذاشتم، خودم و با انتخاب خودم، 2 شهریور 59 حجاب گذاشتم؛ ولی پس از این همه سال برداشتم، به دلایل مختلف؛ حجاب مصونیت برای جامعه ایجاد نمیکند، چنانچه در ایران نکردو دلایل دیگر ...

shikago22.jpg

من اصلاح طلب نیستم/ حاضر به کار کردن با خاتمی نبودم

* چرا اکثر اصلاح طلبانی که از ایران خارج میشوند از مظاهر اسلامی فاصله میگیرند و حجاب خود را برمیدارند؟
-مثلا؟

* مثل شما و خیلی از خبرنگاران اصلاح طلب ایرانی که به کشورهای دیگر رفته اند ...
-من اصلاح طلب نبودم ...
* اصلاح طلب نبودید؟! مشاور و همکار بخش های مختلفی در دولت اصلاحات خاتمی بودید ...
-من در هیچ اداره دولتی همکار نبوده ام وهمکار بودن نشانه هم عقیده بودن نیست؛ ببینید اصلاحات یک طیف است ...

* یعنی شما آقای خاتمی و دولتش را قبول نداشتید و با آنها هم عقیده نبودید؟ 
-در اصلاحات تکثر وجود دارد، صداها و عقاید مختلف، مذهبی ها و غیر مذهبی ها

* شما به نوعی معتقد به عقاید آقای سروش هم هستید ...
-من به همه این دوستان احترام میگذارم، ولی دربست خودم را واگذار نمیکنم، مگر ایران فقط باید مال مذهبی ها باشد ...

* به هر حال برای شما مشاورت چندین بخش مختلف وابسته به دولت اصلاحات مطرح شد و من هم جایی ندیده ام که تکذیب کرده باشید ...
-من در هیچ نهاد دولتی وابسته به آقای خاتمی کار نکردم؛ هرگز، اینها هم در برنامه تلویزیونی مطرح شد ولی من در هیچ نهاد دولتی کار نکردم.

* یعنی حاضر به کار کردن با دولت خاتمی نبودید؟
-خیر

* الان هم خاتمی را قبول ندارید؟
-من روزنامه نگارم، فعال حقوق زنان و حقوق بشر؛ من همواره در عین حال که تاثیرات مثبت دولت آقای خاتمی را میگفتم ولی منتقد دولت ایشان بودم؛ در سخنرانی هایم در دانشگاه علم و صنعت، در دانشگاه شهید عباسپور که نوارهایش در دست دادگاه انقلاب است، این موارد آمده است. 

* شنیده می شد که آقای علی افشاری داماد شما از کشف حجاب شما ناراحت بود.
-ایشان در امور شخصی من دخالت نمی کنند و اظهار نظری نمی کنند.

* رابطه شما با علی افشاری چگونه است؟
-ایشان داماد من هستند و ما همیشه احترام متقابل داشته ایم و ایشان هنوز من را به اسم فامیل صدا میکنند.

* ممکن است که قلبا ناراضی باشد از این اقدام شما ولی اظهار نظر نکند؟
-تصور نمیکنم. با اینکه ایشان خود را نواندیش دینی میدانند، اما دین را حوزه شخصی میدانند

روابط جنسی هر فرد به خودش مربوط است/ ازدواج محارم و همجنس بازی چه؟ 

* شما یکی از ملزومات نواندیشی دینی را کشف حجاب میدانید؟
-حجاب داشتن یا نداشتن مربوط به انتخاب زنان است، مربوط به هیچ مردی نیست. هیچ انسانی نمیتواند مدل پوشش دیگری را معین کند، من عقیده خودم را میگویم نه دیگری را. من نواندیش دینی نیستم.

* پس تکلیف رابطه زن و شوهری در جریان نواندیشی دینی کمی پیچیده می شود و کلا جریان خانواده؛ چون ظاهرا در این جریان روابط جنسی و حجاب و پوشش هر فرد به خودش مربوط است...
-ازدواج قراردادی بر اساس توافق طرفین است. نه اجبار یک فرد به فرد دیگر یا تحمیل و زور؛ ازدواج یک رابطه دوطرفه است؛ خانواده از نظر من و شما فرق دارد احتمالا.

* شما نظر خودتان را بگویید؛ در مورد خانواده اگر روابط جنسی یک فرد به خودش مربوط باشد و آزاد باشد، تکلیف خانواده و فرزندان چه میشود؟
-زن ومرد دو انسان مستقل هستند که حقوق برابر دارند و تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند و به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را به رسمیت بشناسند. 

* یعنی علت جدا شدن شما از همسرتان هم همین بوده؟ آیا به دختر خودتان هم حق میدهید که آزادانه با هرکس که دلش خواست ارتباط جنسی برقرار کند و در این زمینه آزاد باشد؟
-حتما هر جدایی تکیه بر نداشتن توافق است. این سوال جداگانه از بحث ازدواج است؛ ببینید وظیفه مادر و پدر راهنمایی و تسهیل مسیر شناخت است؛ اجبار در هیچ پروسه ای جواب نمی دهد، شما هر اعتقادی داشته باشید مذهبی یا غیر مذهبی معتقد به ازادی جنسی یا مخالف، از طریق محدود کردن و اجبار موفق نخواهید بود؛ شناخت توام با آزادی میتواند کارکرد تربیتی در خانواده و جامعه داشته باشد.

* سوال من این بود که آیا شما به دختر خودتان هم این حق را می دهید که آزادی جنسی داشته باشد؟ 
-اولا شما چرا این سوال را درباره دخترم کردید چرا درباره پسرم نکردید؟

* فرقی ندارد، این حق را به دختر و پسر خودتان میدهید یا نه؟ ببخشید اینقدر صریح میگویم، وقتی حق انتخاب در آزادی جنسی میدهید، یعنی حتی این حق را میدهید که محارم با هم ازدواج کنند، مثلا خواهر و برادر.
-اگر شما پسر من بودید من به شما حق میدادم که روابط جنسی خودتان را خودتان انتخاب کنید.

* آیا این حق را به دختر و پسر خودتان می دهید که روابط جنسی خود را خودشان انتخاب کنند و با افراد مختلفی که دلشان خواست ارتباط داشته باشند؟ دختر و پسر شما حق دارند دوست داشته باشند با هم ازدواج کنند؟
-چه ربطی به سوال آزادی جنسی دارد؟ هر جامعه ای برای خودش تعاریفی دارد. در آمریکا پسرخاله و دختر خاله و دختر عمو و پسرعمو بد میدانند با هم ازدواج کنند، در جامعه ای که حریم خصوصی محترم است، جامعه چارچوب دارد، قواعد دارد، عرف دارد، مسلم است که من این رابطه را تایید نمیکنم.

* ولی شما الان دیگر عضوی از جامعه آمریکا هستید، درست است که هنوز تابعیت ایرانی دارید ولی سالهاست در واشنگتن ساکن هستید. دقیقا چه مدت است که در واشنگتن ساکن هستید؟ 
-نزدیک 4 سال؛ جامعه آمریکا مذهبی و سنتی است؛ در واشنگتن و بسیاری شهرها و ایالات تا جایی که اطلاع دارم روسپی گری برای مرد و زن جرم است. 

* ولی در جامعه آمریکا همجنس بازی آزاد است.
-اشکال این است که تصورات ما به جامعه غربی را تبلیغات شکل میدهد.

* نکته سوال من اینجاست که اگر شما به آزادی جنسی اعتقاد دارید، چرا به جرم بودن روسپیگری در آنجا اعتراض نمیکنید؟
-اول آنکه ازادی جنسی با روسپیگری تفاوت دارد، دوم اینکه در جامعه ای مثل آمریکا که زنان هنوز برای حقوقشان فعالیت می کنند، زنان دارای برابری حقوقی کامل هستند. 

* به سوال من جواب ندادید؛ چرا به جرم بودن روسپیگری در برخی ایالات آمریکا اعتراض نمیکنید؟ شما به سوال من جواب نمیدهید، جوابهایتان شفاف نیست. اگر آزادی جنسی خوب است، چرا در برخی ایالات این آزادی را گرفته اند؟ اگر بد است، چرا به قوانین ایران در این زمینه اعتراض میکنید؟
- خوب و بد نکنید. من نگفتم خوب است یا بد است. 

* ولی خود شما اول خوب و بد کردید.
-من گفتم من به انتخاب افراد احترام میگذارم.

* گفتید همه باید آزادی جنسی داشته باشند ولی در مورد بچه های خودم این را قبول ندارم.
-شما سوال کردید دوست دارید با هم رابطه داشته باشند، گفتم من تایید نمیکنم.

* من چنین سوالی نکردم، گفتم آیا آنها حق دارند با هم رابطه داشته باشند؟ حق رابطه جنسی آزاد مورد سوال من بود و شما این حق را به آنها ندادید. الان آقای علی افشاری داماد شماست و دختر شما همسر اوست.
-بله.

* آیا به دامادتان داشتن رابطه آزاد جنسی را حق می دهید؟
-خودشان رابطه خودشان با یکدیگر را تعریف میکنند نه من. من معتقد به تک همسری هستم

* نظر شما چیست؟ با تعاریفی که شما کردید، این حق را به دامادتان میدهید که با هرکس که دلش خواست رابطه آزاد داشته باشد؟
-خواهش میکنم بحث را به اسم ایشان نکشانید. من اعتقاد به وفاداری و تک همسری برای زن و مرد دارم، برای هر فردی و هر زن و شوهری.

* ولی تناقض وجود دارد در عقاید شما و آنچه که در عمل بیان می کنید ...
-وقتی زن و مردی با هم ازدواج می کنند، الزاماتی را بین خود قرار میدهند؛ می توانند ازدواج نکنند یا قبلا یا با هم قرار دیگری داشته باشند ولی از نظام حقوقی ای دفاع میکنم که پس از ازدواج تک همسری باشد. نظام حقوقی باید تشویق کننده تک همسری باشد.

حق همجنس بازی مهمتر از حق الله؟!

* آیا شما همجنس بازی را به عنوان یک حق فردی به رسمیت میشناسید؟
-من فکر میکنم ما نمیتوانیم در حریم شخصی افراد دخالت کنیم؛ دخالت حکومت موجب نمیشود مثلا هم جنس بازی کم شود یا از بین برود. خود آقای خمینی هم فتوا دادند که این افراد میتوانند با شرایطی جراحی کنند.

* نظر شما را پرسیدم، شما به رسمیت میشناسید این حق را ؟
-بله، من فکر میکنم ما نمیتوانیم در نیازهای جنسی افراد دخالت کنیم.

* حقوق انسانی مهمتر است یا حق الله؟
-حق الله خیلی وقت ها به دلیل مصلحت نظام تعطیل میشود.

* الان من در مورد نظام صحبت نمیکنم میخواهم نظر شما را بدانم که از نظر شما حقوق انسانی مهمتر است یا حق الله؟
-من معتقدم رعایت حقوق انسانها مهمتر است. من به حقوق انسانها احترام میگذارم.

من مسلمانم/ قرآن سوزی کار بدی بود

* آیا ممکن است در آینده تغییر دین بدهید؟ مثلا مسیحی بشوید؟
-من مسلمانم و مسلمان باقی میمانم.

* اگر آن کسی که قرآن را در آمریکا سوزاند، ببینید چکار میکردید؟
-کسی قرآن را نسوزاند، یک فردی قصد اینکار را داشت که به شدت با آن فرد رسانه ها و قانون برخورد کردند. 

* یک کشیش قصد این کار را داشت که انجام نداد اما افراد دیگری این کار را انجام دادند
-من فکر میکنم باید به ادیان احترام گذاشت و قرآن سوزی بی احترامی به اسلام است؛ آنها کار بدی کردند؛ به نظرم این افراد طبیعی نیستند، سالم نیستند، بیمار هستند. آدم سالم از این کارها نمیکند.

نگهداری کودک دیگران برای امرار معاش/ هر شب خواب ایران را می بینم

* خانم داودی مهاجر، شما تبعه ایران هستید و پناهنده نشده اید، چطور بدون پناهندگی 4 سال در آمریکا اقامت دارید؟ و حتی به راحتی با برخی رسانه های خاص در این کشور همکاری دارید؟ تحت چه حمایت خاصی قرار دارید؟
-من تبعه ایران هستم؛ اینجا تحت عناوین مختلف میتوانند بمانند که من از همه آنها مطلع نیستم، من ویزای توریستی را تبدیل به کار کردم و از این طریق ماندم.

* منبع درآمد شما از کجاست؟
-هنوز هم روزنامه نگارم و برای سایتهای مختلف مطلب مینویسم و در یک موسسه آموزشی کاملا غیر سیاسی فعالیت میکنم؛ مدتی با دخترم زندگی کردم بعد دوستی اتاقی در اختیارم گذاشت و حالا هم یک خانه اجاره کرده ام.

* حالا در آمریکا مشکل مالی هم دارید؟
-بله، مسلمه؛ من مادر دو فرزندم و اینجا آنها را اداره میکنم، من در چند ماه اول که اینجا بودم، از یک کودک 2 ساله به اسم کیوان نگهداری میکردم و ساعتی 12 دلار میگرفتم، بعد به ند (NED) رفتم و بورس را قبول کردم.

* اگر به 4 سال قبل برگردیم باز هم از ایران خارج میشوید که دیگر برنگردید؟
-خارج میشدم، اگر آن موقع نمیدانستم که بر نمیگردم امروز با علم به برنگشتن این کار را میکردم. نه به دلایل سیاسی، به دلایل خانوادگی

* الان کمبود عاطفه ندارید؟ احساس دلتنگی...
-من سعی میکنم غمهایم را به قدرت تبدیل کنم، ولی خوب مگر میشود به ایران را فراموش کرد؛ من هنوز هر شب خواب ایران را میبینم، اما چاره ای ندارم، 3 سال بچه هایم را ندیدم و همه اینها سخت بود، ولی امیدوارم، من آرزوی برگشت دارم ...

** گفتگو از حامد طالبی

 

 


1389/9/2

 

نصرالله پورجوادی مدیر پیشین مرکز نشر دانشگاهی در یک کامنت فیسبوکی در اعتراض به همخوان کردن حرفهای یک مسئول فرهنگستان علوم اسلامی نوشته است: «من نمی دانم شما چرا هذیانهای کسانی را منعکس می کنید که شناختی از علوم انسانی ندارند و رشته تحصیلیشان یا مهندسی است یا مثل روحانیون اصلا به داشگاه نرفته اند و نمی توانند حتی پنج رشتۀ علوم انسانی را نام ببرند.»

این اولین اظهار نظر علنی یکی از بلندپایه ترین شخصیت های علمی ایران در باره حملات به علوم انسانی است.

پیش از این، علیرضا پیروزمند قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی علت لغو کنگره فلسفه در ایران توسط یونسکو را ناشی از «جهانی شدن تفکر تردید در علوم انسانی» دانسته و این علوم را «بحران‌زا و ناکارآمد» توصیف کرده بود.

دکتر پورجوادی می گوید: «بجز فقه هیچ یک ازعلوم اسلامی در حوزه ها تدریس نمی شود و شما برای آموختن صحیح این علوم هم باید به دانشگاه بروید. علوم اسلامی هم که در واقع تاریخ علم است امروزه تا حدودی بخشی از علوم انسانی است.»

علیرضا پیروزمند گفته بود: «تخریبی که علوم انسانی موجود در کشورها به وجود آورده کل دنیای اسلام و بالاتر از آن دنیای معاصر را دچار چالش نموده است و به اعتقاد ما به دلیل اینکه علوم انسانی با جهان بینی مادی اجین شده است با فطرت و کرامت انسان‌ها ناسازگار است.»

اما دکتر پورجوادی می نویسد: «علوم نا کارامد در واقع علومی است که در حوزه ها تدریس می شود. مسایل کشور های مترقی را امروزه باعلوم انسانی و اجتماعی حل می کنند که در دانشگاهای جهان تدریس می شود.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته