-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

Latest News from Iran Free for 11/21/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



۱- در یکی دو هفته گذشته، اتفاقاتی رخ داده که برخی زخم‌های قدیمی را بار دیگر باز کرده و باعث بحث و جدل‌های قلمی – و گاهن کلامی – روزنامه‌نگاران خارج از کشور شده است. نقل صحبتی از مادر ندا از سوی مسیح علی‌نژاد، و سپس مصاحبه با پروین تاجیک، خواهر عبدالرضا تاجیک، که در سایت جرس منتشر و سپس حذف شد و سخنان امین احمدیان، همسر بهاره هدایت، عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم، باعث شده است که بحث اخلاق روزنامه‌نگاری، بار دیگر مطرح شود. این که آیا یک روزنامه‌نگار حق دارد بدون اطلاع فرد مصاحبه‌شونده، صحبت‌های وی را ضبط و سپس منتشر کند یا از آن‌ها به عنوان مدرک استفاده کند؟

من اما نمی‌خواهم که الان به این بحث بپردازم. البته می‌توان و باید درباره این مساله صحبت کرد، اما متاسفانه بحث اخلاق روزنامه‌نگاری و  سخن گفتن درباره آن‌چه که مسیح علی‌نژاد انجام داده است، اساسن اکنون تبدیل به بحث حاشیه‌ای شده است. هر چه‌قدر این روزها در شبکه‌های ‌اجتماعی مجازی و وبلاگ‌ها نگاه می‌کنیم، این بحث بیشتر از آن‌که تبدیل به کلاسی شود برای همه ما که اکنون در فضای خارج از کشور زندگی می‌کنیم و راحت‌تر می‌توانیم اصول و قواعد حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را مدنظر قرار دهیم، محملی شده است برای عقده‌گشایی‌های افرادی که از «مسیح علی‌نژاد» سواستفاده می‌کنند تا دیگران را مورد حمله قرار دهند. در واقع اینان پشت مسیح پنهان شده‌اند و از او به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنند. متاسفانه مسیح هم، یا اساسن متوجه این کار نیست، یا آن‌که متوجه است، اما واکنشی از خود نشان می‌دهد.

در این فضا، من نقد مسیح را اخلاقی نمی‌بینم و به همین علت هم وارد آن نشدم، اما اتفاقاتی که در چند روز گذشته رخ داد، باعث شد که مطالبی در این زمینه بنویسم.

۲- احتمالن مهدی جامی را بسیاری از آنان که مسایل رسانه‌ای را دنبال می‌کنند، می‌شناسند. برنامه‌ساز اسبق رادیو بی‌بی‌سی، مدیر سابق رادیو زمانه و عضو هیات موسس بنیاد ایران ندا.

احتمالن جنجالی‌ترین و شاید در چشم‌ترین فعالیت مهدی جامی، فعالیت‌های‌اش در رادیو زمانه بوده است. او بود که پیشنهاد تشکیل این رادیو را داد وچند سالی در سمت سردبیر آن، فعالیت کرد تا آن که از رادیوزمانه «اخراج» شد. اما دلیل این اخراج چه بود؟

« برکناری مهدی از زمانه … نتیجه طبیعی مدیریت آقای جامی در رادیو است. آقای جامی در رادیو با شیوه ای نادرست در مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گزاری عمل کرده و بخش وسیعی از مشکلات رادیو ناشی از رفتارهای نادرست اوست.»

این‌ها را ابراهیم نبوی نوشته است، که در آن زمان از همکاران رادیوزمانه بوده. او سپس اضافه کرده است:« در حال حاضر آقای جامی رفته است، ایشان پرس ناو و بورد را تهدید کرده است که اگر بخواهد برود، رادیو نیز با او از بین می رود.»

معنای این حرف بسیار مشخص است. نمی‌دانم دوستان و همکارانی که در رادیوزمانه فعالیت می‌کنند، آیا زمانی قصد دارند درباره حمله ارتش سایبری جمهوری‌اسلامی به زمانه و سپس هک شدن کل سایت و دسترسی هکرها به ایمیل‌های آنان، و چگونگی وقوع این امر پس از سه روز، مطلبی بنویسند یا خیر؟ نوشته‌شدن چنین مطلبی هم باعث شفافیت خواهد شد و هم این جمله را بامعناتر خواهد کرد.

یکی دیگر از همکاران زمانه هم در متنی، درباره خروج مهدی جامی چنین نوشته بود:« هنوز هفته ای نگذشته بود که در دوازدهم آگوست [مهدی جامی] مجبور شد “درباره لات بازی و سایر قضایا” بنویسد و از آن زمان لات‌بازی و سایر قضایا در مورد زمانه بدون توقف ادامه پیدا کرد تا ….»

۳- آن‌گونه که اعلام شده است، در زمان مدیریت مهدی جامی، بودجه رادیوزمانه، ۳ میلیون دلار بوده است. اما این بودجه چطور هزینه می‌شده است؟

«علت اصلی مخالفت بورد و آقای جامی در این بود که هیات مدیره و پرس ناو معتقد است بخش مالی و اداری رادیو باید از مدیریت تحریریه و تولید رادیو جدا بشود، آنها می گویند علت نابسامانی رادیو در شیوه نادرست اداره بخش مالی و اداری است.»

این را ابراهیم نبوی نوشته است، درباره دلایل مخالفت هیات‌مدیره رادیوزمانه با مهدی جامی. البته این نکته مورد تایید خود جامی هم بوده است:« [این مساله] جزو طبیعی کار مدیر است که باید همه کارها را زیر نظر داشته باشد. اما اینکه بخواهد کسی همه چیز را خودش انجام دهد به نظرم باید اینطور بازنویسی شود که چون زمانه سازمان کوچکی است که افراد در آن معمولا چندپیشه اند مدیرش هم مستثنا نیست و باید کلی کار مختلف انجام دهد.»

بعدها مهدی جامی، این چنین درباره قضایای زمانه اظهار نظر کرد:« سال گذشته در این روزها چه غوغایی بود. رفقا همه دست به دست هم شده بودند که زمانه را کله پا کنند. موفق نشدند. اما تلاش شان را ادامه دادند. و می دهند… همیشه آسانترین چیز این است که دو اردوی مقابل در برابر هم بایستند. می فهمی کی به کی است. اما با صندوق قرض الحسنه ای که پولشویی کند و اسم اش نبوت باشد چه می کنی؟»

۴- بعد از اتفاقات و حواشی مقاله مسیح درباره سکوت مادر ندا، مهدی جامی در فیس‌بوک چنین نوشت:« اجازه ندهیم روزنامه نگاری مان و کامنت نویسی مان به دست لمپن ها و ادبیات لمپنی بیفتد. من اطمینان دارم بخشی از رواج لمپنیسم کار ماموران جنگ روانی است تا اهداف بلند جنبش مردم ایران را مبتذل کنند. از اهداف مان دفاع کنیم. به لمپنیسم و گسترش احمدی نژادیسم راه ندهیم»

(http://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=132326303487113&id=691062132)

وی سپس در بخش نطرات چنین اظهارنظر کرد:« فکر نمی کنید موعظه کردن ویراستاران آن سایتها مفید نیست؟ به نظرم نیاز به اکشن داریم. باید در مقابله با دروغ و تهمت و ناسزا همبسته بشویم.»

واکنش مهدی جامی، به نظراتی بود که زیر مطلب کوتاه هدا آقاسلطان، در سایت خودنویس، منتشر شده بود. وی معتقد بود که نظرات منتشر شده در پای این مطلب و همچنین نظراتی که برای همین مطلب، در وب‌سایت بالاترین منتشر شده بود، واجد هر سه مشخصه‌ای بود که اوذکر کرده.

 البته به نظر می‌رسد جملات زیر برای آقای جامی، اساسن مصداق توهین به کسی نیست:« دوستان عزیز، من می دانم که مهدی جامی عزیز موجودی پاکیزه و شریف است، اما نمی دانم چرا حرف هایی را که می تواند براحتی با تماس با همکاران خودش به نتیجه برساند، با دیگران عنوان می کند، بخش اعظم لمپنیزم سازمان یافته که دقیقا تکلیف آن از چند ماه قبل هم روشن است، توسط دوستان آقای جامی که در خودنویس هستند، ترویج می شود. مهدی عزیز می داند که بارها به ایشان گفته شده است که فاصله خودتان را با لمپن هایی که در خودنویس و سایت های مشابه نه تنها به ملکوک کردن شخصیت های شناخته شده جنبش آزادی ایران می پردازند، بلکه با دادن آدرس مشخص و تولید اتهام برای کسانی که در داخل کشور مشغول مبارزه با حکومت هستند، و علنی کردن نام و روابط افراد، تا به حال باعث دستگیری برخی از مخالفان حکومت شده اند، حفظ کنید. فهرست حامیان ایران ندا را نگاه کنید تا نام مروجین لمپنیزم را در خودنویس و بالاترین و جاهای دیگر پیدا کنید.»

ایشان البته با استدلالی دندان‌شکن، این‌گونه پاسخ نقد به چنین کامنت‌هایی را می‌دهند:« در باره کامنتی هم که اشاره می کنی باید بگویم اولا نیکان حتما می تواند پاسخ آن را همانجا بدهد و ثانیا اگر این کامنت اینقدر آزاردهنده است حساب کنید صدها کامنت زهرآگین در خودنویس و بالاترین چقدر می تواند روان مخاطب اش را مسموم کند. کسی که برای یک کامنت نگران است خوب است برای آن صدها کامنت هم نگرانی نشان دهد. اما من حاصرم ان کامنت را حذف کنم. حساب صدها کامنتی که زهر خود را ریخته اند چه می شود؟»

البته از نظر آقای جامی، کامنت‌های که در ذیل می‌آید و بارها در سایتی چون بالاترین منتشر شده است هم، نمی تواند توهین‌آمیز باشد، چون مخاظب‌شان فردی جز آقای جامی و دوستان‌اش است: « این لینک را حتما ببینید. امشب بالاترین دست نیکان و شریعتمداری است. /  دو روز دیگه باید کامنتهای خوانندگان کیهن[کیهان] را در خودنویس بخوانیم.    جناب نیکان تو از چی دلخوری آموو؟ / این که این مطلب تو خودنویس منتشر شده به شدت مشکوکه . دوستان خیلی دقت کنید . کلیه مطالبی که در سایت خود نویس و توسط نیک آهنگ کوثر منتشر می شود به قصد تفرقه افکنی و تضعیف جنبش سبز است. /  بچه های بالاترین، تو دام کیهان جدید(خودنویس) نیفتید / متاسفم برای نیکان شریعتمداری/ به صفحه هدا آقاسلطان بروید و برایش پیام بزارید که درگیر این باند خطرناک نیک آهنگ و شریعتمداری شده است. / از کامنتای طرفدارای نیکان ادبیات احمدی نژادی فوران میکنه. برادرای اطلاعات خسته نباشن! / بالایار های دوست نیکان کجا هستند!!!؟ حیف که صحبت بیشتر باعث مطرح شدن این حقوق بگیر شریعتمداری می شود.»

ایشان حتا می‌توانند برخلاف تاکیدات موکد خود، یک‌سویه به قاضی رفته و خبرنگاری را به دروغ‌گویی متهم کنند:« یعنی گزارش شما دروغ است و دروغ از هر کسی بد است چه شما چه خانم تاجیک. می فهمم که ممکن است شما یا ایشان مصلحتی دارید در این دروغگویی ولی من هیچ مصلحتی بالاتر از راستی نمی شناسم. مسائل دیگری هم هست که جایش در این جا نیست.»

قاعدتن با این توضیحات، انتظار ندارید که آقای جامی این سخنان را هم توهین بدانند؟ « آرش جان، مشکل اینه که شما خودتو جزو لجن هایی مثل نیک آهنگ کوثر و دوستانش تعریف کردی که کارشون فقط کمک کردن به استبداد داخلی است و اصلا انگار هیچ کاری به وجود دیکتاتوری در ایران ندارید. متاسفانه این شیوه درستی نیست.»

(http://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=467745611864&id=745376864)

5- این مطلب قرار بود طولانی‌تر از این باشد، اما نخواستم آن را خیلی بلند کنم. فقط به آقای مهدی جامی توصیه می‌کنم اگر توصیه‌های اخلاقی‌شان را مفید می‌دانند، ابتدا از خود و دوستان‌شان شروع کنند وفراموش نکنند که رطب خورده، نمی‌تواند منع رطب کند. ضمن این‌که بهتر است برای درافتادن با کسی، دیگران را قربانی نکنند.

 

پی‌نوشت:

۱- گزارش تقریبن بی‌طرفانه‌ای از ماجرای برکناری «مهدی جامی» را می‌توانید در آدرس زیر بخوانید:

http://www.khandaniha.eu/items.php?id=580&author=mh

 

۲- نوشته‌هایی درباره علت برکناری مهدی جامی:

الف- ابراهیم نبوی، دوستان عزیز! زمانه را زمین نزنید

http://www.doomdam.com/archives/000507.php#more

ب-پاسخ مهدی جامی به ابراهیم نبوی، زمانه را زمین نزنید

http://sibestaan.malakut.org/archives/2008/10/post_657.shtml

پ- معصومه ناصری، پیچ و خم زمانه

http://zamaaneh.com/blog/2008/10/post_123.html

 

۳- گزارش روزنامه «فولکس کرانت» که بنا به تایید رادیو زمانه از «روزنامه های مهم و پرتیراژ هلند» است، درباره عملکرد رادیوزمانه. یکی از این مطالب با عنوان «این‌جا رادیو تهران است» منتشر شده است:

http://radiozamaneh.biz/special/2007/10/post_299.html

پاسخ مهدی جامی به این گزارش، چه کسی از رادیو زمانه می ترسد؟

http://www.radiozamaneh.biz/blog/2007/10/post_70.html

توضیحات امیرفرشاد ابراهیمی درباره سخنان مهدی جامی، از رادیوزمانه نمی‌ترسم

http://www.goftaniha.org/2007/10/blog-post_19.html

 

۳- آن‌چه که در خودنوس اتفاق افتاد:

الف – هدا آقاسلطان، خانم علی‌نژاد! لطفأ ما رو راحت بگذارید!

 http://www.khodnevis.org/persian/permalink/9912.html

http://balatarin.com/permlink/2010/11/14/2255982

ب- مسیح علی‌نژاد، پاسخ مسیح علی‌نژاد به هدا آقا‌سلطان

http://www.khodnevis.org/persian/permalink/9919.html

http://balatarin.com/permlink/2010/11/15/2256917

 

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranfree-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranfree@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته