-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 11/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رسا ، رسانه سبز ایران 

برنامه های ۲ آذر ۱۳۸۹  


 


ندای سبز آزادی: مرتضی کمساری، یکی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، روز دوشنبه بازداشت شد.
به گزارش ندای سبز آزادی بازداشت این فعال کارگری، سه روز پس از احضارش به دادگاه برای پاسخگویی به چند سئوال صورت گرفت.
هنوز از اتهام آقای کمساری اطلاعی در دست نیست.
در روزهای گذشته نیز سه تن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران به نام های سعید ترابیان، همایون جابری و غلامرضا غلام حسینی بازداشت شدند، که دو نفر نخست پس از مدتی آزاد شدند.
در حال حاضر، منصور اسانلو و ابراهیم مددی، رئیس و نایب رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، و غلامرضا غلام حسینی و مرتضی کمساری، دو عضو این تشکل مستقل کارگری زندانی هستند.
فعالان کارگری هدف از این فشارها بر این سندیکا و سایر تشکل های کارگری را تلاش دولت کودتا برای ترساندن کارگران از هر گونه فعالیت صنفی، آنهم در آستانه اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها ارزیابی می کنند.

 


 


فرزاد فرهنگیان: خبر غافلگير کننده ای از ساعات پایانی روز دو شنبه 22 نوامبر سالجاری میلادی به روی تلکس خبرگزاریهای جهانی رفت و حکایت از آن داشت که گامبیا کلیه روابط خود با ایران را قطع کرده و به دیپلمات های جمهوری اسلامی و تمامی شهروندان ایرانی ۴۸ ساعت فرصت داده تا این کشور را ترک کنند. دولت یحیی جامه رئیس جمهوری گامبیا، با صدوربیانیه ای رسماً اعلام داشت: تمامی پروژه ها و برنامه های دولت گامبیا که با همکاری جمهوری اسلامی ایران اجراء می شود، لغو شده است. مقامات گامبیایی علت اتخاذ چنین تصمیمی را هنوزاعلام نکرده اند و البته اگرهرگز هم اعلام نشد ، جای هيچگونه تعجبی ندارد! البته تا آنجايي که بنده اطلاع دارم جمهوری اسلامی در بانجول ديپلمات مقیم نداشته و گامبیا آکردتيه ی سفارت ایران در داکار بوده است.
درمقالات قبلی خود پيرامون کشف محموله اسلحه در یکی از بنادر لاگوس نيجریه ، به مقاصد احتمالی جمهوری اسلامی از ارسال این گونه محموله های تسلیحاتی به کشورهای غرب آفریقا، در قالب تجزیه و تحلیلی از واقعه پرداخته شد و از گامبیا هم به عنوان یکی از گزینه های اصلی برای این گونه محموله های جنجال برانگیز درآفریقا یاد شد. اما در این مقال سعی دارد به این مهم بپردازد، که درپس اتخاذ تصمیم شدید و غیرمترقبه ی یحیی جامه رئیس جمهورگامبیا چه عامل و عواملی می توانسته وجود داشته باشد!
به طور قطع از دید ناظران سیاسی منطقه غرب آفریقا روابط دو کشور ایران و گامبیا حداقل از دوره ریاست جمهوری داوید جاوارا تا کودتای سروان جوانی به نام یحیی جامه و سپری شدن دوران گذاراز حکومت نظامیان تا بازگشت دموکراسی و حضور سروان جوان جامه در هیبت غیرنظامی و کاندیداتوریش برای برعهده گرفتن زمام کشور به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم گامبیا، هرگز تا بدین سطح از روابط سیاسی و اقتصادی نبوده و قطعاً می توان آن را دوران شکوفایی در روابط دو کشور نامید. اگر اشتباه نکنم درهمين دوره زمانی است که یحیی جامه دو یا حتی سه بار به مناسبت های مختلف و در قالب روابط چندجانبه و دوجانبه به ایران سفر نمود و همتای ایرانی ایشان نیز به همین منوال پاسخ سفرهای او را پس داده است. علی الظاهر درعرف روابط بین الملل رفت و آمد عالی ترين مقامات دو کشوربه پایتخت های يک ديگرحکايت از سطح بالای روابط میان آن دو کشور می کند.
تفاهم نامه های سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی میان دو کشور به کرات مورد توافق و امضای آن ها از سوی مقامات ذیربط دو کشور قرار گرفت. لغو روادید سیاسی و خدمت که از دوره جاوارا میان دو دولت توافق شده بود، دراين دوره از روابط فیمابین دو کشور تا اتباع عادی ایران و گامبیا نیز تعميم داده شد. پروژه های عمرانی ، راه سازی و درمانی از سوی طرف ایرانی به عنوان طرح های همکاری ميان دو کشور مورد مداقه و تدوين و سرانجام به اجراء گذارده شد. درهمين دوره بود که با کمک بلاعوض جمهوری اسلامی ، گامبیائیها توانستند سفیری به ایران اعزام و سفارتخانه اشان را در تهران مفتوح نمایند.
دراين ميان آنچه که به طور قطع نمی توان از آن عبور نمود، افتتاح دفتر و مرکزی از سوی جمهوری اسلامی در بندر بانجول می باشد. از زمانی که خود در سفارت ایران در سنگال خدمت می کردم و به کرات از طریق راه زمینی و با عبور از رودخانه ی گامبیا به بانجول سفر و با مقامات کشور و همچنين تجار گامبیایی در تماس و مراوده بودم ، بندر بانجول را با توجه به امکانات مناسب بندری آن و همچنين کمترین رویه اداری و تشریفات گمرکی ، بندری مناسب برای ارسال محموله های تجاری و بازرگانی میان دو کشور و همچنین برای صادرات مجدد به اقصی نقاط غرب آفریقا تشخیص و به مراکز ذیربط داخلی از جمله اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و همین طور وزارتخانه های بازرگانی و اقتصاد و دارایی معرفی داشتم. درهمین راستا همواره در گزارشات متعددی توجه مقامات بازرگانی و تجاری کشور را برای افتتاح دفتری در بانجول و تهیه یک بانک اطلاعاتی از تجار و بازرگانان معتبر منطقه غرب آفریقا برای تسهیل امور تجاری میان دو کشور و گسترش این مهم به تمامی منطقه غرب آفریقا به عنوان منطقه ای مناسب برای فعالیت های تجاری و بازرگانی جلب نمودم.
اما این که دولت بانجول در بیانیه روز گذشته اش اعلام داشته که از تمامی ديپلمات های جمهوری اسلامی و ديگر شهروندان ایرانی که به نمايندگی از طرف جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت داشته اند، درخواست نموده است تا ظرف مدت 48 ساعت خاک این کشور را ترک نمایند، با توجه به اینکه سالهاست از مسائل غرب آفریقا به دور بوده ام ، صحت و سقم این موضوع و این که این شهروندان ایرانی به واقع از طبقه تجار کشور بوده اند و یا از طبقه نظامیان ، جای تأمل و تعمق بیشتری دارد!؟
درهمين رابطه خبرگزاری رویترز به نقل از منابع نزديک خود به دولت گامبیا اعلام داشته که این تصمیم دولت بانجول به ماجرای ارسال سلاح از ایران به نیجریه، که براساس گزارش ها قرار بوده به گامبیا ارسال شود ارتباط دارد. درهمين راستا چنانچه به سخنان نغز منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران، در کنفرانس مطبوعاتی با همتای نیجريه ای ايشان توجه شود، آقای متکی بدون این که نامی از گامبیا به ميان آورد، اعلام داشته بود که سلاح های ضبط شده توسط ماموران امنیتی نیجریه توسط یک شرکت خصوصی ایرانی به یکی از کشورهای غرب آفریقا فروخته شده بود!
محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری خودخوانده ایران ، یک سال قبل با سفر به گامبیا بر توسعه روابط با این کشور تاکید کرده بود. احمدی نژاد در دوم آذرماه ۱۳۸۸ در بانجول پایتخت گامبیا، روابط ایران و گامبیا را "برادرانه و بسیار خوب و مثبت" ارزیابی و اعلام داشته بود که جمهوری اسلامی ایران مصمم است تا روابط و همکاری های خود را درتمامی زمینه های همکاری با گامبیا گسترش دهد و هیچ محدودیتی هم برای توسعه این روابط وجود ندارد. لذا مورد فروش سلاح به گامبیا را می توان در راستای تعميق روابط دو کشور و تمامی زمينه ها ارزيابی نمود.
اما آنچه در اين رابطه قابل توجه و مداقه است ، اتخاذ تصميمات بدون پشتوانه کارشناسی و فکر از سوی دولت کودتاچی در ایران می باشد. به اين معنا که صرف حضور جمعيتی مسلمان در يک کشور و همچنين عضویت آن کشور در سازمان کنفرانس اسلامی و همچنين نمايش های عوام فريبانه و رياکارانه رئیس آن دولت ، برای نمونه همين یحیی جامه نظامی که درسال 1994 با انجام یک کودتای نظامی جاوارا را سرنگون و قدرت را در دست گرفت، و صرفاً با تغيير هیبت نظامی و سوار شدن بر احساسات مردم ساده دل گامبیا و همچنین جعل عناوينی عوام فریب همچون معجزه گر و شفادهنده بیماری ایدز برای خود ، توانسته همچنان در سال ۲۰۰۶ میلادی برای سومین بار خود را بر مسند ریاست جمهوری اين کشور حفظ نمايد، برای توجه به کشوری از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی کفايت می کند. لازم به ذکر است که یحیی جامه بلحاظ کارنامه حقوق بشری نیز دارای نمرات بسیار بدی در میان رهبران منظقه غرب آفریقا می باشد و به زعم بسیاری از آگاهان مسائل گامبیا، جامه به دنبال احیای نوعی پادشاهی و اقتدار مطلقه برای خود در این کشور کوچک می باشد.
اما علت العلل شکست های دستگاه ديپلوماسی کشور را که طی همين مدت اخير به طرزقابل توجهی رو به افزايش گذارده ، چه درروابط چندجانبه و مجامع بين المللی همچون شورای حقوق بشر، نهاد زنان و کميته سوم سازمان ملل متحد و عنقریب هم با تصویب قطعنامه نقض حقوق بشر عليه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل ، و چه در روابط دوجانبه از جمله در قضیه محموله های تسلیحاتی و موادمخدری در نيجریه و امروز هم قطع رابطه گامبیا با ایران و ... می بایست در بازتاب اقدامات و سیاست های داخلی دولت کودتا درعرصه سیاست خارجی و همچنين بکارگیری نیروهای غیرمتخصص و ناکارآمد دردستگاه دیپلوماسی طی سالهای اخیر و بالاخره اتخاذ تصميمات در خارج از بدنه کارشناسی وزارتخارجه و توسط اشخاصی واجد کمترین تجربه و فهم از مسائل سیاست خارجی کشورمی باشد.
اما آخرالامر و به عنوان نتيجه گيری از اين بحث ، اشاراتی به عوامل در پس پرده اتخاذ چنين تصميمی از سوی دولت بانجول خواهد داشت. گامبیا يکی از کشورهای اقماری دولت بريتانیا در منطقه غرب آفریقاست که در قلب کشور سنگال واقع شده است، سالها از سرنگونی آقای جاوارا در بانجول توسط یحیی جامه می گذرد و دولت نظامی جامه مبدل به دولت منتخب و به ظاهر قانونی گامبیا شده، اما بسیار ساده انگاری است که این گونه پنداشت که دولت هايی همچون فرانسه درقالب جامعه فرانکوفونی و حاضر درسنگال کشوری که گامبیا را در قلب خود جای داده است از يک طرف و انگلیس درقالب کشورهای مشترک المنافع و همچنان حاضر درصحنه سیاسی و اجتماعی گامبیا از طرف ديگر و همین طور چين اژدهای خفته که سالهاست از خواب خود برخاسته و امروز در بانجول همانند ديگر کشورهای غرب آفريقا به واسطه سالها کارو سیاست ورزی برای خود دارای اقتداری گشته، بدون هرگونه تحرکی شاهد اعمال سیاست های نظامی گری دولتمردان بی خرد جمهوری اسلامی درپهنه کشورهای این منطقه مهم از آفريقای سیاه بنشینند و شاهد گسترش اسلام گرایی مروج خشونت و ارعاب در اين کشور و کشورهای مشابه باشند.
یحیی جامه به خوبی می داند که چنانچه بخواهد روی مساعدت های دول قدرتمند جهان برای تداوم بقای خود درصحنه سیاسی گامبیا حساب نماید، می بایست گستره ی حرکت های سیاسی خود را به ويژه با کشوری همچون جمهوری اسلامی بیش از پیش تحدید نماید.
اما فارغ از هرانگيزه و علتی برای اتخاذ چنين تصميمی از سوی دولت بانجول، افسوسی جانکاه برای تمامی ایرانیان و به ويژه دست اندرکاران عرصه سیاست خارجی ایران به جا خواهد ماند ، که دولتمردان غاصب و بی خرد درایران ، چگونه با اتخاذ سیاست های غیرکارشناسی و بی تدبیری محض درعرصه سیاست خارجی ، نه تنها سرمایه های ملی را به باد فنا داده، بلکه موجبات سرافکندگی کشور را نیز درافکار و اذهان عمومی جهان فراهم می آورند!

 


 


ندای سبز آزادی: حاج بهرام سلیمی، پدر شهیدان والامقام حمید، مجید و فرهاد سلیمی، روز یک شنبه سی ام آبان ماه دعوت حق را لبیک گفت و به سرای باقی شتافت. مراسم تشیع پیکر این انسان پاک سیرت، صبح روز گذشته از مقابل منزل آن مرحوم در جنوب تهران تا بهشت زهرا (س) با حضور مهندس میر حسین موسوی (پدرعروس مرحوم سلیمی)، برخی از مقامات پیشین دولتی و غیر دولتی و جمعی از مشتاقان و مردم قدرشناس ایران اسلامی برگزار گردید. عصر امروز (سه شنبه) نیز مراسم ترحیمی در میان استقبال گسترده مردمی در مسجد امام زمان (عج) واقع در خیابان آزادی تهران برگزار شد. در این مراسم مهندس احمد خرم، وزیر اسبق راه و ترابری، به بیان فضائل و کمالات اخلاقی این ایثارگر عرصه دفاع مقدس پرداخت.

ندای سبز آزادی نیز این مصیبت وارده را به بازماندگان آن عزیز تسلیت میگوید.

 


 


ندای سبز آزادی: سایت الف، متعلق به احمد توکلی، از برگزاری دادگاه شکایت معاون اول احمدی نژاد از یک نماینده مجلس خبر داد و خاطرنشان کرد که این نماینده در دادگاه هم از ادعای خود دفاع کرده و رحیمی را به استفاده از مدرک دکترای تقلبی متهم کرده است.
به گزارش کلمه، الیاس نادران طبق گزارش این سایت، امروز در محکمه‌ای حاضر شد که خواهان آن معاون اول رییس دولت بود.
بر اساس این گزارش، او در دادگاه امروز بار دیگر از جعلی بودن مدرک و دکترای تقلبی رحیمی سخن گفت و از ادعای خود دفاع کرد.
این گزارش حاکی است، این عضو فراکسیون اکثریت مجلس در ماههای گذشته، اتهاماتی را در زمینه تخلفات اقتصادی رحیمی معاون اول احمدی نژاد، مطرح کرده و او را رئیس باند موسوم به “خانه فاطمی” معرفی کرده بود، که همین افشاگری‌ها باعث شد دولت و رحیمی از نادران شکایت کنند.
سایت الف نوشته است: همان روزها بسیاری از حقوقدانان افشاگری نادران را از حقوق مسلم یک نماینده دانستند و با توجه به مصونیت سیاسی وی معتقد بودند در وهله اول قوه قضائیه باید مسائل مطرح شده توسط نادران را پیگیری و در صورت عدم صحت، او را مورد بازخواست حقوقی قرار دهد.
این سایت همچنین به حضور علیرضا زاکانی، عضو دیگر فراکسیون اکثریت مجلس، در دادگاه برای پاسخگویی به اتهاماتش علیه عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزاد خبر داد و همزمان شدن این دو دادگاه را “تاریخی” توصیف کرد.

 


 


اول- دولت هند چند روز پیش با احضار کاردار ایران در هند به پیام مقام معظم رهبری به کنگره حج سال جاری اعتراض کرد. اگرچه تاثیر نزدیکی سیاست های هند به ایالات متحده در این موضع گیری هندی ها انکار ناپذیر است اما انتظار دیگری هم بود. انتظار از دستگاه دیپلماسی کشور بود که به این توهین هندی ها واکنش جدی نشان دهند. اینگونه نشد و اینک که نزدیک به پنج روز از این اتفاق می گذرد دیپلمات های کشورمان همچنان ساکتند و حتی جلسه هفتگی سخنگوی دستگاه دیپلماسی هم برگزار نشد و دریغ از یک خبر، حتی به نقل از یک منبع آگاه.

دوم- در همان روزی که منوچهر متکی در بندرعباس از جزایر سه گانه سخن می گفت و از ایرانی بودن آنها، کشوری در ینگه دنیا از پایان روابط خود با تهران خبر داد. آن هم کشوری که برای پیداکردنش در نقشه باید ساعتی را با ذره بین گشت تا شاید چیزی یافت. گامبیا تنها 1.546.848 نفر جمهیت دارد. یعنی یک دهم تهران. خبر اما همانند بمب در رسانه های دنیا صدا کرد و صدها تحلیلگر به قضاوت نشستند که چرا چنین شده است. دستگاه دیپلماسی ما اما سکوت پیشه کرد. دلیل سکوت را کسی نمی داند. چهارشنبه را هم به لطف آلودگی هوا تعطیل اعلام کردند تا مسئوولان دستگاه دیپلماسی کشور بیش از این در خواب خرگوشی فرو روند. خبر واکنش مقامات تهران در بهترین حالت ممکن – تازه اگر واکنشی باشد- پنج روز بعد از جریان سازی رسانه ای طرف مقابل در رسانه های مکتوب ما منتشر می شود. ناگفته پیداست خبر کهنه ارزش رسانه ای هم ندارد و رسانه ها از سر تکلیف اقدام به انتشار آن می کنند.

سوم- این ها تنها دو نمونه از اتفاقاتی بود که دستگاه دیپلماسی کشور در هفته جاری با آنها مواجه بود. پرونده را بیش از این باز نکنیم. سکوت و انفعال دستگاه دیپلماسی کشور در برابر اتفاقاتی که روی می دهد، قابل توجیه نیست. دستگاه دیپلماسی آمریکا در همه رویدادهایی مرتبط یا غیر مرتبط با خود در کمتر از چندساعت واکنش رسمی نشان می دهد. این اتفاق حتی بارها لحظاتی پس از یک رویداد هم انجام شده است. چه می توان گفت و چه می شود کرد که بهانه زیاد است برای خواب خرگوشی. آقای متکی شب بخیر.

منبع: ایران دیپلماتیک

 


 


ندای سبز آزادی: با وجود گذشت ۱۶ ماه از زندانی بودن مسعود باستانی، روزنامه نگار زندانی او هنوز موفق نشده است از حق قانونی مرخصی استفاده کند.
به گزارش کلمه، دادستان تهران هر بار در پاسخ به درخواست خانواده باستانی و خود وی برای استفاده از حق مرخصی می گوید که ماموران وزارت اطلاعات با مرخصی آمدن این روزنامه نگار زندانی مخالفند این در حالی است که هر زندانی به صورت قانونی می تواند از حق مرخصی استفاده کند . حقی که امروز از زندانیان سیاسی سلب می شود .
باستانی هم اکنون در زندان رجایی شهر به سر می برد .این روزنامه نگار و فعال سیاسی چهارم تیرماه سال گذشته وقتی برای پیگیری وضعیت همسرش مهسا امرآبادی به دادگاه انقلاب مراجعه کرد بازداشت شد . مسعود باستانی در دادگاه بدوی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به شش سال حبس تعزیری و پرداخت ۳۴ میلیون جریمه نقدی محکوم شد. محکومیت وی بدون تغییر در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد.
مسعود باستانی در تاریخ ۶ بهمن ماه سال ۸۸ از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد .زندانی که تا شهر تهران محل سکونت خانواده اش فاصله دارد و زندانی بودن او در این شرایط وضعیت دشوار تری را نیز به خانواده او تحمیل کرده است

 


 


ندای سبز آزادی: نزدیک به بیست روز از بازداشت نازنین خسروانی، روزنامه نگار می گذرد اما او تنها یک بار با خانواده اش تماس تلفنی داشته است . این بی خبری موجب نگرانی شدید خانواده نازنین شده است . مادر نازنین هر روز ، برای پی گیری وضعیت دخترش به مراجع قضایی مراجعه می کند و باقیمانده روز را نیز پای تلفن در انتظار شنیدن صدای دخترش می گذراند. انتظاری که به گفته او جانکاه است.
پرسش های کلمه، از آخرین پی گیری های مادر نازنین درباره علت بازداشت این روزنامه نگار بدین شرح است :
خانم خسروانی، از آخرین وضعیت نازنین برای مان بگویید ؟ آخرین باری که با او صحبت کردید چه زمانی بود؟

من به جز یک بار که نازنین زنگ زد دیگر از او اطلاعی ندارم . صحبت اش هم چند ثانیه بیشتر طول نکشید که اطلاع داد در زندان اوین است .هیچ صحبت دیگری بعد از این تلفن با او نداشتم و هیچ تماسی دیگری هم نگرفته است. یعنی دقیقا دو هفته است که از دخترم بی خبرم .
وضعیت روحی و جسمی دخترتان چگونه بود ؟

روحیه اش هم زمان بازداشت عالی بود و هم وقتی که چند روز بعد از بازداشت زنگ زد. اما از وضعیت جسمانی اش خبری نداریم. حتی نمی دانم قرص هایش را می دهند یا نه . با توجه به اینکه دارو برای قلبش استفاده می کند، در حال حاضر نگران وضعیتش جسمانی اش هستیم.
آیا نازنین در سلول انفرادی نگهداری می شود ؟

بله.در آن تماس تلفنی گفت که در سلول انفرادی به سر می برد و با توجه به اینکه تاکنون تماسی نداشته است، حتما همچنان در انفرادی به سر می برد .

آیا تا به حال موفق به ملاقات نازنین شده اید ؟
خیر . هر روز هم به مراجع مختلف مراجعه می کنیم اما می گویند نازنین ممنوع الملاقات است.
دلیل ممنوع الملاقات بودن او چیست؟ یعنی می خواهیم بدانیم برای پی گیری این موضوع به چه مراکزی مراجعه کرده اید و آنها دقیقا چه پاسخی دادند ؟
هیچ توضیحی به ما نمی دهند و فقط می گویند ممنوع الملاقات است. ما هر روز به دادستانی و دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه می کنیم اما هر بار هم با درهای بسته روبرو می شویم.
دیگر در این مدت به چه جاهایی سر زدید؟ آیا مسولان قضایی پاسخ مشخصی درباره علت بازداشت نازنین به شما دادند؟
ما هر روز به مراجع قضایی مراجعه می کنیم از جمله بارها به دادستانی رفته ام اما هنوز از دلیل بازداشت نازنین بی خبریم و هیچ کس در این باره پاسخگو نیست.
دختر شما مدتی بود در هیچ روزنامه ای فعالیت نداشت فکر می کنید دلیل بازداشت او چیست ؟آیا فعالیت خاص سیاسی داشت

نازنین بیشتر از یک سال و نیم بود که با هیچ روزنامه ای کار نمی کرد و هیچ گونه فعالیت سیاسی هم در این مدت نداشته .من مطمئن هستم که بازداشت او تنها یک سوء تفاهم بوده است .
این روزها در نبود دخترتان روزهایتان را چطور می گذرانید ؟در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید مدام پای تلفن و منتظر تماس تلفنی اش هستید ؟

از صبح تا ظهر که روزمان برای پی گیری وضعیت نازنین در مراجع قضایی می گذرد و از ظهر هم در کنار تلفن به امید شنیدن صدای دختر نازنینم هستم متاسفانه این انتظار جانکاه است و تاکنون هم به نتیجه ای نرسیده ایم
از مسوولان قضایی چه در خواستی دارید ؟

از مسوولان قضایی بویژه دادستان تهران که خیلی ها در باره الزامش به قانون صحبت می کنند، تقاضای رسیدگی و پیگیری به وضعیت دخترم را دارم . امیدوارم هرچه سریعتر این سوء تفاهم برطرف شود و نازنین ما به خانه بازگردد.آقای دادستان! تا آن موفع که نازنین بازگردد، لااقل اجازه بدهید که با فرزندم ملاقات کنم و از سلامتش مطمئن بشوم.شنیده ام شما مخالف این برخوردهای غیرقانونی هستید پس خودتان به داد ما برسید.

 


 


این روزها از سیاست خارجی دولت محمود احمدی نژاد به عنوان یک سیاست تهاجمی و موفق یاد می شود .نمادهای این موفقیت نیز سفر محمود احمدی نژاد به لبنان و نیزعدم امتیاز دهی در مذاکرات هسته ای و ایستادگی در مقابل آمریکا و غرب عنوان می شود .
با وجود این نگاهی به موقعیت کنونی کشور ازمنظر جایگاه و موقعیت جمهوری اسلامی ایران در سازمان ها ، نهادها و گروه بندی های منطقه ای ، بین المللی و جهانی نشانگر آن است که سیاست خارجی ایران در در وضعیت بسیار اسفناکی به سر می برد.

سازمان ها و نهادهای بین المللی و نیز گروه بندی های منطقه ای امروزه در کنار بازیگرانی چون دولت ها و قدرت های بین المللی و منطقه ای از مهمترین بازیگران نظام بین الملل هستند و هیچ بازیگر هوشمندی برای دفاع از منافع ملی و امنیت ملی خویش قادر به نادیده گرفتن نقش آنها و رابطه با آنها بر اساس منافع و امنیت ملی خویش نیست . حتی اگر به نیات و اغراض این نهادها و بازیگران بین المللی شک و تردید داشته باشد .
با این وجود بررسی موقعیت کنونی ایران در برخی نهادها و سازمان های بین المللی نظیر سازمان ملل و سازمان های تخصصی زیر مجموعه آنها و نیز رابطه ایران با قدرت های بزرگ نشان می دهد که دولت احمدی نژاد نه تنها نتوانسته است توانایی ها و امکانات بالقوه این نهادها و گروه بندی ها را در خدمت دفاع از منافع ملی ایران بکار گیرد بلکه در عمل باعث تجمیع تمامی انرژی و توان این نهادها و بازیگرانش علیه امنیت و منافع ملی ایران شده است .
به عنوان مثال اکنون از شورای امنیت سازمان ملل به عنوان ذی نفوذ ترین نهاد بین المللی یاد می شود . این در حالی است که دولت احمدی نژاد طی دوران فعالیت خود باعث صدور چهار قطعنامه شدیدالحن این شورا علیه ایران شده است و تقریبا در شرایط کنونی کمتر دولتی را در جهان مانند دولت ایران می توان یافت که درشورای امنیت چنین نگرش منفی و توام با بی اعتمادی به آن وجود داشته باشد .
از سوی دیگر آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان یکی از زیر مجموعه های سازمان ملل نیز حدود 7 سال است که از موضعی توام با انتقاد و بی اطمینانی با ایران سخن می گوید و در حالی که دولت اصلاحات و تیم هسته ای ایران در دوره دولت آقای خاتمی موفق شده بود که این مساله را تا حدودی کنترل و مدیریت کند ولی حالا رابطه آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران به جایی رسیده که هم خود این آژانس نگرش منفی تری به ایران یافته است و هم عامل و بانی ارسال پرونده ایران به شورای امنیت شده است .

ممکن است استدلال شود که سازمان ملل ، شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت سلطه کشورهای مخالف جمهوری اسلامی هستند ولی مقایسه نگرش سازمان ملل به ایران در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و دوره احمدی نژاد نشان می دهد که همین سازمان در دو دوره متفاوت نگرش های متفاوتی به ایران داشته است. از احترام به ایران به عنوان واضع نظریه گفتگوی تمدن ها و ثبت این پیشنهاد به نام ایران در دوره ریاست جمهوری خاتمی تا ایرانی که در دوره احمدی نژاد چهار قطعنامه در شورای امنیت علیه آن تصویب شده است . و جالب آنکه این راه دراز در زمانی اندک طی شده است !
از طرف دیگر امروزه کمتر کسی تردید دارد که یکی از بزرگترین و موثر ترین نهاد های بین المللی اتحادیه اروپا است . اتحادیه ای با عضویت 27 کشور اروپایی که امروز یکی از بازیگران اصلی معادلات بین المللی است .
نگاهی به رابطه کنونی ایران با اتحادیه اروپا نیز نشان می دهد که در این حوزه نیز سیاست خارجی کشور در چه شرایط اسف باری به سر می برد .

رابطه با انگلیس ، فرانسه و آلمان به عنوان سه قطب و قدرت اصلی اتحادیه اروپا سرد و تیره است . وزرای خارجه این کشورها مدت ها است که به ایران نیامده اند و وزیر خارجه ایران نیز موفق به مذاکره رسمی با آنها نشده است . این در حالی است که اتحادیه اروپا برخلاف گذشته که از همراهی با امریکا در اعمال تحریم های یکجانبه علیه ایران خودداری می کرد ، در شرایط کنونی ،هم خود از طرفداران تشدید تحریم ها در سازمان ملل علیه ایران بوده است و هم اولین نهاد و اتحادیه بین المللی بود که درصدد اعمال تحریم هایی فراتر از تحریم های سازمان ملل علیه ایران برآمد .

اهمیت چنین موقعیت تاسف باری در این است که در دوران ریاست جمهوری خاتمی ، اتحادیه اروپا از آمد و شد سیاسی در بالاترین سطوح با ایران استقبال می کرد و هرگز سخن از تحریم های یکجانبه علیه ایران نمی گفت . ضمن اینکه اتحادیه اروپا در آن دوران مخالف تحریم ها علیه ایران بود نه درخواست کننده تحریم های بیشتر علیه ایران .

در واقع فقط مقایسه عملکرد فرانسه در قبال ایران در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و احمدی نژاد نشان می دهد که فرانسه از مخالفت با اعمال تحریم ها و اقدام نظامی علیه ایران در دوره خاتمی به سیاستی رادیکال تر از امریکا علیه ایران در شرایط کنونی روی آورده است به گونه ای که پاریس هم پیشنهاد دهنده تحریم های شدید تر علیه ایران شده و هم سارکوزی رییس جمهوری این کشور در مقطعی از اقدام نظامی علیه ایران سخن گفته است .
از این نیز بگذریم در حالی که ترکیه و عربستان به اجلاس گروه بیست دعوت می شوند و ایران برخلاف برخی همسایگان خود حتی به عنوان ناظر هم به چنین اجلاس هایی دعوت نمی شود .
البته حامیان دولت مستقر در برابر همه این رخدادها و ناکامی های ناشی از سیاستهای اشتباه و ماجراجویانه می گویند که امریکا و اتحادیه اروپا از ابتدا با جمهوری اسلامی ایران مخالف بوده و با آن دشمنی دیرینه دارند و با این توجیه خیال خود را راحت می کنند بدون آنکه به عواقب این سیاست ها و هزینه های سنگین آن بر روی مردم و نظام اندیشه نمایند .
اما نگاهی به سیاست خارجی کنونی دولت مستقر در دیگر سطوح بین المللی نیز نشان می دهد که مشکل سیاست خارجی ایران فقط با امریکا و اتحادیه اروپا نیست .
روابط با روسیه و چین و هند و ژاپن نیز مصداق دیگری از این ناکارامدی است .پس از سال ها تاکید بر روابط استراتژیک با روسیه و تمرکز بر روابط نظامی و دفاعی با این کشور ، حالا سیاست خارجی کشور به جایی رسیده که از خرید یک سیستم موشکی اس 300 از روسیه ناتوان است و این در حالی است که امروزه دیگر سیستم و سامانه موشکی اس 300 منحصر به فرد نیست . زیرا روس ها سامانه اس 400 را در نمایشگاه نظامی امارات برای فروش عرضه کرده اند و خود نیز در حال آماده شدن برای نصب سامانه موشکی اس 500 در اطراف مسکو هستند .
در واقع در حالی که از سیاست نگاه به شرق و گسترش روابط با روسیه و چین به عنوان نماد توازن بخش در مقابل اتحادیه اروپا و امریکا یاد می شد ، حالا معلوم شده که روس ها نیز کارت ایران را با امریکا معامله کرده اند و در شورای امنیت علیه ایران رای می دهند .و چین نه تنها با سایر اعضای شورای امنیت در صدور قطعنامه های تحریمی علیه ایران همراه شده بلکه حتی در افتتاحیه بازی های آسیایی گوانگ جو نیز حاضر به استفاده از نام خلیج فارس نیست و هنگامی هم که از واژه مجعول خلیج عربی استفاده می کند حاضر به عذرخواهی رسمی از ایران نیست .
از ایندوکه بگذریم به ژاپن می رسیم که دولت احمدی نژاد روزگاری برای توسعه میدان های نفتی خود که شرکت های امریکایی و اروپایی حاضر به سرمایه گذاری در آنها نبودند از ژاپنی ها به عنوان سرمایه گذار در حوزه هایی مانند حوزه نفتی آزادگان نام می برد . حالا در موفقیت سیاست خارجی دولت کودتا همین بس که ژاپنی ها نیز دیگر حاضر به سرمایه گذاری درحوزه هایی چون آزادگان نیستند و شرکت های خود را یکی پس از دیگری از سرمایه گذاری در ایران پس می کشند.
اما هند ، همسایه ایران تا همین 60 سال پیش و شریک تجاری دیرینه ایران . سیاست خارجی موفق دولت مستقر ، کار را بدانجا کشانده است که هند نیز سرانجام مشکلات هسته ای چند دهه ای خود با امریکا را با استفاده از پرونده هسته ای ایران حل کرد . هند در آژآنس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران رای داد و امریکا نیز اتمی بودن هند راپس ازبیش از سی سال برسمیت شناخت و حتی با آن توافقنامه هسته ای امضا کرد .
حتی اگرتوجیه حامیان دولت مستقر پذیرفته شود که سیاست خارجی دولت احمدی نژاد نه بر پایه روابطه با سازمان ملل ،امریکا ، اتحادیه اروپا ، ژاپن و چین وروسیه بلکه بر پایه سیاست منطقه ای متمرکز است و باید از این منظر آن را بررسی کرد بازهم نگاهی به موقعیت منطقه ای ایران در این دوره نشان می دهد که در این حوزه نیز بیش از موفقیت ،هیاهوی زودگذر به چشم می خورد .
رابطه با قدرت های اصلی اتحادیه عرب یعنی مصر و عربستان در یکی از بدترین شرایط ممکن خود است . مصر علیرغم چندین بار درخواست احمدی نژاد برای از سر گیری روابط ، کوچکترین اعتنایی به تقاضاهای مکرر و خارج از عرف دیپلماتیمک این دولت نشان نداده است و عربستان نیز با فراموش کردن روابط رو به اوج دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی با ایران ، سخن از ضرورت برخورد با جاه طلبی های منطقه ای ایران می گوید .دربین سایر همسایگان نیزمثلا در حوزه دریای خزر موقعیت ما چگونه است .؟ مگر نه اینکه در دریای خزر بدون حضور ایران و در عمل این دریا بین قزاقستان ، روسیه ، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان تقسیم شده و جز مرزهای ایران و نیز مرز ترکمنستان و آذربایجان تمام مرزها تعیین شده و آب ها و منابع زیر سطحی آن نیزتقسیم شده است ؟
در چنین شرایطی در حالی که ایران با بازیگران مهم بین المللی و منطقه ای فاقد رابطه موثر و مفید است و تقریبا با بخش عمده ای از بازیگران بین المللی و منطقه ای دارای تنش است ، چگونه می توان از سیاست خارجی موفق یاد کرد ؟
آیا در غیاب کنترل و مدیریت چالش ها با امریکا و روابط نامطلوب با اتحادیه اروپا ، چین ، روسیه ، ژاپن ، هند ، مصر و عربستان و نیز تنش با سازمان ملل و عدم توجه مثبت گروه هفت و گروه بیست به ایران ،می توان از سیاست خارجی تهاجمی و موفق یاد کرد؟
آیا گسترش روابط با کشورهایی چون کومور، مالی ، اکوادور ، بولیوی ، بورکینا فاسو و ماداگاسکار می تواند جایگزین فقدان روابط با قدرت های مهم بین المللی و منطقه ای شود و همچنان بر این طبل پاره بکوبیم که سیاست خارجی ایران تهاجمی و موفق بوده است ؟

 منبع: امروز


 


حنیف مزروعی

در خبرهای امروز آمده بود که جناب محسنی اژه ای دادستان کل کشور در اظهاراتی گفته اند «این بیانیه به نوعی پافشاری بر مواضع قبلی بوده است» سوالی که در ذهن ایجاد می گردد اینست که مگر آقایان و فضلا توقع داشته اند؟ یعنی با گذشت بیش از یکسال و نیم از انتخابات و اتفاقات پس از آن آیا در تخیلات خودشان فکر میکردند که موسوی یا سایرین از مواضع خودشان عقب نشینی کنند؟ آیا تا امروز با وجود همه زندانها و شکنجه ها و ... کسی بوده بر مواضع قبلی خود نباشد؟

در جای دیگری هم گفته اند «با تکرار افعال مجرمانه بر پرونده وی افزوده می شود و اگر به این اقدامات ادامه دهد با او برخورد می شود». این جمله ایشان ابهام جمله قبل را ندارد اما مسئله اینست که پرونده آقای موسوی نزد چه کسی سنگین می شود؟ نزد مردم یا دولتی که مشروع مردمی خود را از دست داده است؟ یا نزد دستگاه قضایی که رکن اساسی خود یعنی عدالت را نه تنها از دست داده که به حراج گذاشته است.

ما هم قبول داریم که پرونده آقای موسوی سنگین است همانطور که پرونده سایر رهبران سبز سنگین است و همانطور که پرونده همه سبزها سنگین است، پرونده آنان از صداقت و همراه مردم بودن، ترجیح منافع مردم بر منافع حکومت، انتخاب مردم به جای اینکه مدیحه سرای قدرت باشند و بسیاری مثال دیگر. بله پرونده موسوی و موسوی ها بسیار سنگین است اما مرد میدان می خواهد که آنان را از میدان به در کند و تشر هر پشه ای آنان کنار نخواهند رفت و مواضع و رفتارشان را تغییر نخواهند داد.

اما آقای محسنی و امثال وی آیا به پرونده خودشان نگاهی کرده اند، آقایان شما هم پرونده ای دارید به چه سنگینی، پرونده ای آغشته به خون و دروغ و نیرنگ و سوءاستفاده از قدرت و ظلم است. پرونده شما آقایان هم سنگین است اما به رنگ سیاهی و پلیدی و روزی خواهی رسید که پرونده شما در پیشگاه ملت و دادگاه عادل و صالح باز خواهد شد تا در برابر ظلمی که به هم زبانان و هم کیشان خود کرده اید پاسخ دهید.

 


 


محمد امینی

بزرگترین و گسترده ترین رزمایش قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا متعلق به ارتش ایران با عنوان مدافعان آسمان ولایت 3 به مدت پنج روز برگزار شد.

به گفته امیر حمید ارژنگی سخنگوی رزمایش نیروهای سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و بسیج هم در این مانور شركت داشتند. در این مانور برای نخستین بار کل ایران و در طول 7 هزار كیلومتر از خطوط مرزی تحت پوشش قرار گرفت.

هدف اصلی از این اقدام شناسایی مسیرهای احتمالی ورود هواپیماهای مهاجم و موشک های کروز بود. نگرانی از حمله به تاسیسات هسته ای ایران و نحوه مقابله با آن علت اصلی برگزاری این مانور بود.

آزمایش سیستم های جدید موشک های ضد هواپیما و ضد موشک و مقابله با حملات هوایی در صورت از کار افتادن سیستم های ارتباطی و راداری در نتیجه جنگ الکترونیک از جمله محورهای ولایت 3 بود.

اما این مانور چرا برگزار شد؟ هدف اول دفاع از برنامه هسته ای ایران است. برنامه ای که برخی مانند اسراییل اصرار دارند که تنها با حمله نظامی متوقف می شود .

آمریکایی ها هم این گزینه را روی میز می بینند. در گذشته ایران با آزمایش های موشکی متعدد و متنوع بیشتر از خود چنگ و دندان دفاعی نشان می داد که توانایی وارد کردن ضربات جدی را دارد.

سخنگویان جمهوری اسلامی هم با لحن دیپلماتیک از بازدارنده بودن آنها سخن می گفتند. اما این بار مانور پدافندی با نگرانی از حمله به تاسیسات هسته ای و مهم ایران برگزار شد.

حملاتی که در طول سی سال گذشته به تاسیسات اتمی چند کشور خاورمیانه اتفاق افتاده مقامات ایران را نگران کرده است هر چند این موارد می توانسته برای آنها حاوی درسهایی هم بوده باشد.

تضمینی هم وجود ندارد که حمله احتمالی بتواند تاسیسات هسته ای ایران را بکلی نابود کند.

باراک سینیر از موسسه مطالعات دفاعی RUSI در لندن در این باره به بی بی سی فارسی گفت: "اگر ایرانی ها چنین مانوری در سراسر کشورشان برای حفاظت از تاسیسات خود برگزار کرده اند قطعا از ماجرای حمله اسراییل به راکتور عراق در سال 1981 درس گرفته اند. آن تاسیسات روی زمین قرار داشت. در مورد ایران، تعداد زیادی از اماکن گمراه کننده و بدلی ساخته شده تا مهاجمان دچار سردرگمی شوند. این اماکن عامل نگرانی جدی هستند چون اسراییلی ها به شدت اصرار دارند که حمله انجام شود و اگر حمله به جای زدن اماکن واقعی هسته ای به اماکن بدلی صورت گیرد کل اقدام یک شکست از آب در خواهد آمد."

اگر تحریم های روز افزون تسلیحاتی و تکنولوژیک سی سال گذشته علیه ایران را در نظر بگیریم، روزآمدی سیستم های هوایی و پدافندی ایران در عمل چگونه است؟

آقای سینیر در این باره معتقد است: "نخست آنکه ناظران غربی متقاعد نشده اند که سیستم دفاع هوایی ایران کارآمد و یا به شکل خاصی پیشرفته باشد. اما صرفنظر از ادعاهایی که ایرانی ها می کنند، آنها تجهیزات فرماندهی و کنترل هوایی جدیدی دارند، سیستم برد متوسط موشک ضدهوایی هم تولید کرده اند که مرصاد نام دارد. مدل های تولید داخل از موشک های روسی را هم دارند که مدعی اند موفق عمل می کنند. موشک های دوش پرتاب ضدهوایی هم دارند اما ما نمی دانیم که این سیستمها چقدر در عمل موفق و کارآمد خواهند بود."

خودداری روسیه از تحویل موشک های دفاع هوایی اس 300 به برنامه ایران برای حفاظت از تاسیسات هسته ای اش ضربه بزرگی وارد کرد. ضربه ای نظامی و شاید بیشتر از آن روانی.

اما ایران در سالهای اخیر و قبل از اعمال تحریم تسلیحاتی آمریکا و شورای امنیت اقداماتی برای تقویت سیستم های ضد هوایی خود انجام داده مانند خرید و تولید توپ های ضد هوایی .

در نهایت اما فراموش نباید کرد که ایران به قول معروف در زمین خودش بازی می کند و این نکته امتیازاتی دارد. طرف مهاجم با آنکه از مزیت غافلگیری برخوردار است اما بخاطر احتمال بروز اشتباهات انسانی و فنی در جریان حمله آسیب پذیر است.

شکست عملیات آمریکایی ها برای آزاد کردن دیپلمات هایش در ایران که به ماجرای طبس معروف شد یکمثال تاریخی است. از آن طرف هم، اگر غافلگیری موفقیت آمیز باشد، نتیجه معمولا برای طرف مهاجم رضایت بخش است.

مثل حمله سال 1981 اسرائیل به رآکتور اوسیراک در عراق. فعلا ایران با افزایش توان دیده بانی اش تمام تلاش خود را صرف این کرده که غافلگیر نشود.

 منبع: بی بی سی


 


ندای سبز آزادی: در پی انتشار فراخوان جمعی از فعالان دانشجویی برای اعتصابات سراسری دانشگاهها به مناسبت ۱۶ آذر و روز دانشجو و استقبال دانشجویان دانشگاههای مختلف سراسر کشور از این موضوع، بیانیه شماره ٢ این فعالان دانشجویی با ارائه پیشنهاداتی جهت اعتصاب و اعتراضات هماهنگ و منسجم، منتشر شد.

این فعالان دانشجویی در بیاینه شماره یک خود، که ابتدای هفته جاری آن را منتشر کرده بودند، دانشجویان را به اعتصاب سراسری در تاریخ های ۱۵ و ۱۶ و ۱٧ آذر امسال فراخواندند.

به گزارش جرس، متن بیانیه شماره ٢ فعالان دانشجویی برای ایجاد هماهنگی و ارائه پیشنهاداتی جهت اعتصابات دانشجویی به شرح زیر است:
از آنجایی كه اولین بیانیه این گروه در آستانه فرارسیدن ماه آذر و ماه دانشجو و فراخوان برای اعتصابات سراسری دانشجویی در سراسر دانشگاه های تهران و شهرستان ؛با استقبال زیادی در سایت های خبری و اجتماعی و در محافل دانشجویی روبه رو شد؛ ما جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران در راستای تحقق هر چه بهتر این اعتصاب و منسجم بودن و هماهنگ بودن آن در پوشش یك اعتصاب واقعی سراسری دانشجویی برنامه های خود را پیشنهاد می دهیم :
۱- در روز ۱۵ آذر ماه همه دانشجویان بایدبا حضور در دانشگاه از رفتن به كلاس درس خود داری كرده و در مقابل دا نشكده های مربوطه تجمع نمایند. دانشجویان در این روز می توانند با در دست داشتن پلاكارد یا عكسهایی با مضمون دانشجو و ۱۶ آذر برای فردای آن روز كه ۱۶ آذر ماه می باشد برنامه ریزی كنند.ما از همه دانشجویان می خواهیم تا رفتن به كلاس درس را در این روز و روز های بعد تعطیل كنند.در دانشگاه هایی كه چند دانشكده نزدیك به هم دارند دانشجویان می توانند با به هم پیوستن به هم فریاد اعتراضات خود را در صحن دانشگاه طنین انداز كنند.همچنین با دادن پیام هایی در قالب بیانیه و اطلاعیه از دانشجویان سایر دانشگاه های كشور از دولتی و ازاد گرفته تا پیام نور و هر دانشگاه دیگری بخواهند كه به جمع اعتصابیون بپیونندند. برای جلوگیری از اتفاقات به دور از شان فعالیت مدنی كه ممكن است مثل هر زمان دیگری نیروهای خودسر به راه بیندازند دانشجویان باید هوشیار و آگاه باشند.
عزیزان دانشجو نیاز به گفتن نیست كه اگر در این روز بتوانیم به این شیوه و با اعتماد و شجاعت كامل عمل نمائیم قطعا نه تنها برای روزهای بعد منسجم تر و هماهنگ تر شده ایم بلكه با برد خبری آن می توانیم دانشجویان بیشتری را با خود همراه كنیم.
٢- در روز ۱۶ آذر ماه همه دانشجویان با برگذاری مراسم بزرگداشت روز دانشجو محكم تر از دیروز باید فریاد حق طلبی و آزادی خواهی خود را سر دهند. در این روز نیز دانشجویان باید از رفتن به كلاس درس خودداری كرده و در صحن علنی هر دانشگاه تجمع كرده وخواسته های خود را در قالب بیانیه اعلام بدارند. از آنجایی كه جای جای ایران عزیز امروز روزهای سخت و دردناكی را به خود می بیند این وظیفه ملی و انسانی ما دانشجویان به عنوان قشر تحصیل كرده می باشد كه در قبال سرنوشت كشورمان و ملت مان و خودمان احساس مسئولیت كنیم و انزجار خود را از وضع آشفته كشورمان نشان دهیم. همه ما می دانیم كه چه انسان های آزاده و بی گناهی كه امروز در زندان های حکومت نامشروع جمهوری اسلامی گرفتار آمده اند؛ همه ما از كشته شدن دوستان و همكلاسی هایمان به دست عوامل حکومت باخبریم؛ همه ما دوستان و همكلاسی های دربند مان را هنوز می شناسیم و هر روز می شنویم از فشار ها وشكنجه هایی كه بر آنها روا داشته می شود؛ همه ما اوضاع بد و دردناك اقتصاد ملی را به خاطر سیاست های سو و كینه توزانه رژیم با تمام وجود لمس می كنیم؛ همه ما شور واشتیاق و امید مردم را دیدیم و دیدیم كه خودكامه گان چطور یاس و نا امیدی و افسردگی را به چهره ملت ما پاشیدند؛ همه ما هنوز یاد سهراب ها و ندا ها و كمانگر ها را در خاطرمان گرامی می داریم؛ همه ما می دانیم كه چشم امید ملت دردمندمان به ما به عنوان جوانان تحصیل كرده و دانشگاهی دوخته شده و می دانیم كه جمهوری اسلامی از به بند و زنجیر كردن و كشتن و اعدام ابایی ندارد و مثل خون آشامی است كه هر روز از خوردن خون ملت بیشتر لذت می برد.

با همه اینها این وظیفه ملی و انسانی ماست كه در حد توان خود انزچار و تنفر خود را نسبت به این اوضاع اسفناك اعلام داریم. روز ۱۶ آذر كه روز گرامیداشت سه دانشجوی شهید و كشته شده راه آزادی و عدالت هست فرصت بسیار مناسبی است تا جنبش دانشجویی برای اولین بار متفاوت از همیشه و در قالب یك جنبش سراسری و منسجم این دین خود را جامه عمل بپوشاند. در این روز دانشجویان باید خواستار بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی شده و محاكمه عاملین این جنایت ضد بشری را خواستار شوند. دانشجویان باید بر مسأله استقلال و آزادی دانشگاه تاكید كرده و خواستار بازگشت اساتید دلسوز و گرانقدر بازداشت شده و اخراج شده به جمع دانشگاه شوند. در این روز همچنین باید یاد شهدای سبز گرامی داشته شود تا نشان بدهیم كه یاد آنها هنوز زنده است و جنبش مردمی سبز زنده تر. دانشجویان بعد از برگذاری مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر در حالی كه عكس ها و نماد های روز دانشجو و جنبش سبز را به همراه دارند در صحن دانشگاه دست به راهپیمایی های آرام بزنند.

٣- در روز ۱٧ نیز دانشجویان باید با حضور در دانشگاه ها از رفتن به كلاس درس خودداری نمایند و یك بار دیگر با جمع شدن در مقابل دانشكده ها بر مواضع خود پافشاری كنند. بعد از آن با تشكیل اجتماعات بزرگ تر اقدام به راهپیمایی آرام در دانشگاه نمایند.
دانشجویان باید بدانند كه ۱۶ آذر روز دانشجوست و خیلی از یاران دبستانی و همكلاسی های ما امروز در زندانهای پوشالی رژیم نامشروع گرفتار آمده اند. ما باید در این روز خواستار آزادی هر چه سریع تر همكلاسی هایمان و بازگشت سرفرازانه آنها به جمع دانشگاه باشیم
عزیزان امید است كه با یاری شما در این سه روز برای اولین بار در تارخ جنبش دانشجویی ایران متفاوت ظاهر شویم.
در پایان از همه از همه دوستانی كه این بیانیه را می خوانند می خواهیم در گسترش آن ما را یاری دهند. از كسانی كه در سایت ها و شبكه های اجتماعی اینترنتی فعالیت می كنند می خواهیم تا این بیانیه را به صورت گسترده منعكس نمایند. الان به خاطر جو امنیتی و پلیسی حاكم بر جامعه هر كدام از ما خود یك لیدر برای این اقدام مبارك و عظیم محسوب می شویم. هر فرد باید این خبر را به نوبه خود چه در سطح دانشگاه ها و چه در سطح خوابگاه های دانشجویی و یا سایت های خبری و یا حتی رسانه های شنیداری و دیداری منعكس نماید.
جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران( دانشگاه تهران- دانشگاه علامه طباطبایی- دانشگاه علم وصنعت ایران- دانشگاه امیر كبیر- دانشگاه صنعتی شریف- دانشگاه شهید بهشتی- دانشگاه تربیت معلم تهران )

گفتنی است گروهی از دانشجویان و همچنین فعالان دانشجویی جنبش سبز مقیم خارج از کشور نیز، در آستانه فرا رسیدن ١۶ آذر و روز دانشجو، طی فراخوانی از دانشجویان ایرانی سراسر جهان خواستار گرامیداشت این روز و سازماندهی مشترک برای برگزاری مراسم همزمان شده بودند.

 


 


نیلوفر زارع
 "میرحسین موسوی" در تازه ترین بیانیه خود که خطاب آن به دانشجویان است از بحران های متعددی سخن گفته که به واسطه ناکارآمدی حکومت بر کشور تحمیل شده است. این رهبر جنبش سبز در تحلیل خود از شرایط موجود، بقای جریان حاکم را در گرو بحران سازی دانسته و گفته است که آنان برای فرار از یک بحران، بحرانی دیگر را ایجاد می کنند. تاکید موسوی بر شرایط بحرانی کشور در حالی صورت می گیرد که مقام های ارشد حکومت وجود هرگونه وضعیت فوق العاده را انکار کرده و مدعی ثبات در ساختارهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی هستند. با این حال به عقیده موسوی، صاحب منصبان حکومتی به دلیل در پیش گرفتن مشی مستبدانه در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند گرد خویش می چرخند و زمانی بیدار می شوند که برای بازگشت به آغوش مردم دیر شده است. او ضمن توصیف وضعیت بحرانی کشور از کنشگران جنبش سبز نیز خواسته که کنار یکدیگر بایستند و گسترش آگاهی های اجتماعی را به مثابه استراتزی و راهبرد جنبش در نظر داشته باشند. با توجه به محتوای بیانیه تازه موسوی به نظر می رسد که منظور او از گسترش آگاهی ها در بازه زمانی کنونی، اطلاع رسانی همگانی کنشگران جنبش درباره پیامدهای ناگوار بحران های جاری در کشور است.

مشروعیت از دست رفته

موسوی در بیانیه تازه خود تلاش کرده درهم تنیدگی بحران های جاری در ایران را به نمایش بگذارد. او ریشه همه این بحران ها را در ذات مستبدانه حکومت دیده و زخم های عمیق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را متاثر از آن دانسته است. در بیانیه او به ترس حکمرانان مستبد از اعتراضهای مردمی اشاره شده و آمده است که حکومت گرچه برای فائق شدن بر اعتراض ها از ابزارهای سرکوب بهره می گیرد اما این سرکوب ها بحران مشروعیت و شکاف میان ملت و دولت را به دنبال داشته است. موسوی در تشریح عوارض بحران سیاسی حاکم نیز به پدیده هایی مانند احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند،اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، ترس از رسانه های آزاد، واهمه از تجمع آرام و مسالمت جویانه منتقدان، روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران و پرهیز از برنامه ریزی و مدیریت دانش محور اشاره کرده و گفته است که مستبدان با در نظر گرفتن جایگاهی فراقانونی برای خود و زیر پا گذاشتن قانون، در مقابل خواست عمومی اجرای بدون تنازل قانون اساسی ایستادگی می کنند.

تعمیق بحران مشروعیت به واسطه سرکوب های سیاسی به ویژه طی ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته مساله ای است که بسیاری از ناظران تحولات ایران بر آن انگشت تاکید گذاشته اند. برای نمونه "حسین بشیریه" استاد سرشناس علوم سیاسی و از تحلیل گران برجسته تحولات سیاسی ایرانی چندی پیش طی مصاحبه ای پیرامون تعمیق بحران مشروعیت جمهوری اسلامی پس از انتخابات اظهار داشت :" مجوز نسبتآً آشکار سرکوب بيرحمانه هر گونه تظاهرات، و سرکوب به‌واقع خشن آنان، بحران جاری و نيز نقيصه‌ی موجود در مشروعیّت را شدت بخشيد. اگر پيش از اين، بحران درجه دو يا حتّی بحران درجه سه در مشروعیّت نظام وجود داشت، به اين معنی که سياست‌های دولت با مخالفت مردمی مواجه می‌شد، اکنون با توجه به سير حوادث، بحران مشروعیّت درجه يک پديدار گشته و مشروعیّت کلّ نظام زير سؤال رفته است."

ناکارآمدی اقتصادی زاییده استبداد

در تحلیل میرحسین موسوی بحران های اقتصادی کنونی عارضه ای ناشی از بحران سیاسی کشور است. او در بیانیه اخیر خود برای نمونه به بحران ناشی از هدفمند کردن یارانه ها توسط دولت اشاره کرده و گفته " روندی که می بایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم -مردمی که به دولتمردان به دلیل انتخابات پر از تخلف و تقلب و دستکاری رایانه ای آرا بدبین شده بودند- و با تکیه بر خرد جمعی واستفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت می گرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده می شود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است." او به این ترتیب بحران بی اعتمادی عمومی به حکومت را نشانه شکست برنامه های اقتصادی دانسته و هشدار داده که ممکن است دولتمردان برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی خود دست به بحران سازی های دیگری نیز بزنند. در تحلیل او با اشاره به آماده باش امنیتی در آستانه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه آمده است که " شاید قرار است به این بهانه، باز هم آب گل آلود شود و کسانی باز هم به جای پاسخگویی، راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام و ایجاد بحران های شدید در این کشور را دنبال کنند." او در ادامه این تحلیل با اشاره به سوابق قبلی حکومت در اجرای نمایش های ساختگی برای تحت فشار قراردادن مخالفان وضع موجود گفته "آنهایی که به راحتی کارناوال راه می اندازند و برای مأموران دولتی کلاه گیس و آرایش ها و لباس های جنس مخالف فراهم می کنند" ممکن است که " این بار هم تحت عنوان فتنه سبز یا سرخ یا هر عنوان دیگری، آشوب های ساختگی بر پا کنند و آن را وسیله ای برای فریب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسویه حساب های جدید سیاسی قرار دهند." این اظهارات در شرایطی ابراز می شود که مقام های امنیتی و انتظامی کشور طی هفته های اخیر بارها نسبت به احتمال بروز فتنه اقتصادی در کشور هشدار داده و با گسیل نیروهای خود در سطح شهرهای بزرگ در صدد زهر چشم گرفتن از شهروندان پیش از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها برآمده اند. جو امنیتی و پلیسی حاکم اما از نگاهی دیگر نشانه شکنندگی اوضاع در بدنه حکومت تفسیر شده و رهبران جنبش سبز هم در تایید وضع شکننده حاکم گفته اند که اقدام های امنیتی بیش از هر چیز نشانه ترس حکومت از شهروندان است. استقاده حکومت از مکانیزم سرکوب برای غلبه بر ترس از شهروندان ناراضی، علاوه بر آن که بحران فراگیر مشروعیت سیاسی را در پی داشته به بحران بی اعتمادی عمومی منجر شده و در نهایت بحران کارآمدی را دامن است، به گونه ای که کارگزاران دولتی حتی توانمندی های حداقلی برای رتق و فتق امور اقتصادی را نیز از دست داده اند. پیوند میان بحران مشروعیت و بحران کارآمدی که در تحلیل میرحسین موسوی به آن اشاره شده با عباراتی تقریبا مشابه در تحلیل دکتر بشیریه هم آمده است. بشیریه نیز در تحلیل اخیر خود از شرایط حاکم بر ایران با اشاره به بحران ناکارآمدی نظام در عرصه اقتصادی گفته است:" شدت يافتن بحران (کارآمدی) از سال ۸۴ به اين سو برآمده از سياست‌ها و اقدام‌های بی‌قاعده و درهم برهم اقتصادی، خويشاوندسالاری سياسی و سوء‌مديریّت عمومی بوده است. برگزيدن گفتمان سياستِ رفاه اسلامی از طرف طيف بنيادگرای قدرت، که اساس آن بر دادن صدقه‌ استوار است، بر پايه‌ ديدگاه کارشناسان باعث بی‌نظمی اقتصادی، تورم، رکود و بيکاری بيشتر شده است. سياست‌های بی‌نظم و قاعده‌ توزيع، دخالت در قيمت‌ها و کاهش نرخ سود به ایجاد وضعیتی بحرانی کمک کرده است." شاخص های دیگری نظیر رتبه 146 ایران از نظر فساد اداری، رشد نیم درصدی اقتصادی در سال 88، گزارشهای بسیار نگران کننده از وضع تولیدات صنعتی و آمارهای فاجعه بار مربوط به رشد بیکاری و رشد فقر همگی نشانه هایی از بحران کارآمدی نظام سیاسی ایران هستند. این در حالی است که ماجراجویی ها در عرصه بین المللی نیز مجموعه ای از تحریم ها را به همراه خود آورده که روز به روز اثر خود را بر زندگی و معیشت شهروندان آشکار تر می کند.

استراتژی آگاهی رسانی

هر گروهی از تحلیل گران راه حل های خاص خود را برای مقابله با بحران های کنونی کشور ارایه می دهند اما رهبران جنبش سبز طی ماه های پس از انتخابات بر راهبرد گسترش آگاهی ها به عنوان راهبرد کلیدی در مبارزه با وضع موجود تاکید ویژه داشته اند. این مساله ای است که در بیانیه تازه میرحسین موسوی نیز به آن تاکید شده است. از آنجا که مخاطب اصلی این بیانیه دانشجویان هستند از آنها درخواست شده تمام راه های مسالمت آمیز را برای انتقال آگاهی های عمومی پیرامون شرایط کشور به کار گیرند و به این ترتیب چشم اسفندیار حکومت را نشانه روند. در همین حال "مهدی کروبی" دیگر رهبر جنبش سبز نیز در یکی از آخرین اظهارات خود با تاکید بر راهبرد آگاهی رسانی در مسیر حرکت جنبش سبز به دروغ گویی و شایعه پراکنی رسانه های حکومتی اشاره کرده و سپس گفته است که در این شرایط آگاهی رسانی به مردم یکی از مهم ترین اقدام های ممکن است. از نگاه ناظران تاکید رهبران جنبش سبز بر عنصر آگاهی رسانی و استفاده از راه های مسالمت آمیز برای مقابله با بحران سازی های حکومت گرچه ممکن است در کوتاه مدت به تغییر وضع موجود نیانجامد اما دستاوردهای دراز مدتی برای جنبش دموکراسی خواهی ایران خواهد داشت. آن طور که مهدی کروبی و میرحسین موسوی در اظهارات اخیر خود بر آن تاکید کرده اند وضع اداره حکومت قطعا به این شکل نخواهند ماند" ولی تا تغییر اوضاع " صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است."

 

منبع: جرس


 


مسیح علی نژاد

خانواده های جان باختگان راهپیمایی اعتراضی سال گذشته از مجامع بین المللی خواسته اند به جای گوش سپردن به اظهارات یک طرفه مقامات جمهوری اسلامی در مورد آنچه بر معترضان انتخابات سال گذشته در ایران رفته است، برنامه ای را مدون کنند که طی آن شهروندان ایرانی بتوانند در مورد روند بررسی پرونده های کشته شدن اعضای خانواده خود واقعیت ها را آشکار سازند

پس از گذشت نزدیک به یک سال و نیم از دهمین انتخابات ریاست جمهوری به جز برگزاری دادگاهی برای متهمان پرونده کهریزک تا کنون قاتلان هیچ یک از کشته شدگان راهپیمایی های اعتراضی سال گذشته به مردم معرفی نشده اند.

البته دادگاه متهمان کهریزک نیز اما و اگرهایی داشت و آمران اصلی قتل چهار زندانی در کهریزک نیز هرگز دادگاهی نشده اند.

بابک جوادی فر، برادر امیر جوادی فر که در راهپیمایی هیجده تیر دستگیر و سپس در کهریزک و در اثر شکنجه جان باخت، به جرس می گوید: اینجانب به نمایندگی از خانواده ، جهت تنویر افکار عمومی و روشن شدن زوایای پنهان جنایت کهریزک ، خواستار رسیدگی هر چه سریعتر به موارد اتهامی سعید مرتضوی و دو قاضی مرتبط در دادگاهی علنی هستیم .

از سوی دیگر،برخی از خانواده ها علی رغم بی فرجام ماندن روند قضایی پرونده های جان باختگان انتخابات، همچنان پیگیر شکایت خود هستند و از نهادهای بین المللی نیز خواسته اند تا در مورد نحوه کشته شدن مردم در جریان راهپیمایی های اعتراضی سال گذشته حقیقت را انکار نکنند. 

مادر سهراب اعرابی: دبیرکل سازمان ملل صدای خانواده های کشته شدگان انتخابات ایران را بشنود

پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی و لادن مصطفایی همسر شهید علی حسن پور از جمله این خانواده ها هستند که در گفتگو با جرس نسبت به سیر قضایی شکایت های خود ابراز ناخرسندی کرده و در عین حال اظهارات مقامات جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی را مورد انتقاد شدید قرار دادند.

پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی، جوان نوزده ساله ای که در راهپیمایی اعتراضی سال گذشته به شهادت رسیده بود به جرس گفت: پیشنهاد من این است که آقای بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل دیداری با خانواده های شهدا داشته باشند تا واقعیت را از زبان خود خانواده ها بشنوند. سازمان ملل برنامه ای برگزار کند تا خانواده هایی که فرزندان و عزیزان شان برای اعتراض به خیابان رفته و برخی از آنان به شهادت رسیده و جمعی دیگر نیز زخمی شده اند، در این ملاقات بتوانند بخش هایی از واقعیت ها را بگویند 

پروین فهیمی، به مظلومیت شهدای پس از انتخابات اشاره کرد و گفت، واقعیت این است که شهدای سال گذشته فقط سهراب و ندا نبودند، در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا پر است از شهدایی که شاید خیلی ها نامی از آنها حتی نشنیده اند و خانواده هایشان هنوز دنبال این هستند که کسی قاتل فرزندان شان را به آنها معرفی کند

وی تصریح کرد: در تمام این یک سال ما از طریق قانون خواستار شناسایی و محاکمه علنی قاتلان فرزندان مان شدیم اما یک روز می گویند منافق کشته است، یک روز می گویند، مامور انگلیس به آنها شلیک کرده است، بسیار خوب اگر هم آنها کشته اند پس چرا همان ها را به ما معرفی نمی کنید، پس چرا آنها را محاکمه علنی نمی کنید؟ مگر می شود به مردم دروغ گفت؟ مگر می شود به تمام دنیا دروغ گفت؟ آیا حاضر هستند به دنیا بگویند به جز سهراب و ندا خانواده های زیادی عزیزان خود را در همین یک سال گذشته در ماجرای اعتراض به انتخابات از دست داده اند که اصلا نامی از آنها در رسانه های کشور و هیچ کجا برده نمی شود؟

وی افزود: من خودم بارها اعلام کرده ام که حتی قصاص هم نمی خواهم، و تنها خواسته ام این است که قاتل فرزندم را به مردم معرفی و محاکمه علنی کنند اما هیچ پاسخی نشنیدم در حالی که تمام دنیا می داند فرزند من بدون سلاح به خیابان رفته بود، برای اعتراض رفته بود و هیچ کار خلاف قانونی هم انجام نداده بود. قانون به مردم ایران این اجازه را می دهد و همه باید در برابر قانون مسوول باشند حتی کسانی که مسول حفظ امنیت مردم هستند هم باید در برابر قانون پاسخگو باشند، نمی شود که قانون جنگل را همه جا حکمفرما کرد.

وی گفت: من هیچ گاه نمی گویم فقط حق فرزند خودم را می خواهم چون هر بار که می روم بهشت زهرا می بینم که سهراب ها کشته شده اند، می بینم امیر یوسف زاده ها کشته شده اند، محرم چگینی ها، علی رضا افتخاری، اشکان سهرابی، سعید عباسی ، کیانوش آسا، عباس دیسناد، رامین رمضانی و خیلی های دیگر در قطعه های دیگر که در این جا نمی شود نام همه را گفت دفن شده اند. کاش پاسخ دهند چه کسانی این جوانان را در خیابان های کشور خودشان به قتل رسانده اند؟ .

وی ادامه داد: دستگاه قضایی در کشور ما متاسفانه ضعیف است و بد عمل می کند و بعد علاوه بر اینکه قاتلان فرزندان ما را معرفی نمی کنند حتی خود خانواده ها هم احساس امنیت نمی کنند. من اینجا خانواده هایی را می بینم که حتی بر سر مزار فرزندان شان هم امنیت ندارند، چه کسی پاسخگوی آنهاست؟.

برای خود من لباس شخصی ها مشکل ایجاد کرده اند. در مراسم سالگر شهید علی حسن پور، تعداد زیادی ماموران لباس شخصی ایستاده بودند، که دو نفر از آنها آمدند از من و مادر اشکان سهرابی کارت شناسایی خواستند، اما من کارت شناسایی ام را به آنها ندادم و فقط گفتم من مادر سهراب هستم و ایشان مادر اشکان، می دانستم اگر کارتم را بدهم دیگر صاحب آن نخواهم بود، از این اتفاق ها زیاد برای ما پیش آمده است. مگر نیامده اند در خانه خودمان عکس های سهراب را با خودشان نبرده اند؟

مادر سهراب در پایان با تاکید بر اینکه ما به جز حقوق ساده شهروندی مان چیز دیگری نمی خواهیم، گفت: سازمان ملل می تواند وضعیت حقوق شهروندی خانواده هایی که عزیزان شان را تنها به جرم یک اعتراض ساده در خیابان های ایران از دست داده اند را بررسی کند.

همسر شهید علی حسن پور: اگر حقوق بشر یک شعار نیست چرا مجامع حقوق بشری به داد ما نمی رسند

لادن مصطفایی، همسر شهید علی حسن پور ضمن ابراز نارضایتی از روند قضایی پرونده خود که بعد از گذشت یک سال و نیم هنوز فرجام مشخصی نیافته است گفت: تاسف آور است که من به عنوان خانواده یکی از این قربانیان بعد از انتخابات حداقل ماهی چهار بار به مراجع قضایی مراجعه می کنیم تا ببینیم چه کسانی همسرم را به جرم حضور در خیابان مورد هدف گلوله قرار داده اند، اما آقای لاریجانی و یا مقامات دیگر کشور هر وقت در مجامع بین المللی ظاهر می شوند یک قاتل جدید را معرفی می کنند، یک بار می گویند کار مامور انگلیسی است، یک بار می گویند کار آمریکا و اسراییل است، یک بار می گویند کار منافقان است، در حالی که من خودم به مراجع قضایی گفته ام که شاهدان زیادی می گویند به همسر من در راهپیمایی بیست و پنج خرداد، از بالای پایگاه ۱۱۷ بسیج عاشورا شلیک شده است و کارشناسان سلاح دستگاه قضایی نیز تایید کرده اند که به همسرم با کلاشینکف شلیک شده است.

وی در گفتگو با جرس تصریح کرد: تمام این یک سال در کشور خودمان حتی یک بار هم کسی سراغ ما نیامد که بگوید بر شما چه می گذرد، نهادها و ارگان های دولتی به استعلام های قاضی پرونده هم پاسخگو نیستند، رسانه های داخل کشور هم که نمی توانند صدای ما را به گوش دنیا برسانند، از چه کسی باید بخواهیم که صدای ما را به گوش سازمان ملل و مجامع حقوق بشری برسانند تا به داد خانواده هایی برسند که عزیزان شان را بیگناه در خیابان کشته اند و بعد از یک سال و نیم هیچ پاسخی هم نمی دهند. مگر گناه ما چیست که صدای ما چون در ایران هستیم به گوش کسانی که شعار دفاع از حقوق بشر می دهند نمی رسد. اینجا صحبت از کشته شدن انسان های بیگناهی است که الان خانواده های آنها هم شرایط خوبی ندارند.

وی ادامه داد: برخی از خانواده های کشته شدگان انتخابات واقعا ترسیده اند و سکوت کرده اند، برخی ها از روند قضایی نا امید شده اند و ترجیح می دهند پیگیری نکنند چون می دانند فرجامی نخواهد داشت و حتی به خود من هم می گویند، چرا پیگیری می کنی، یعنی واقعا فکر می کنی که اینجا در ایران دادگاهی برای قاتلان تشکیل می دهند؟ من هم پاسخم این است که بله همه امیدم همین است و اگر ساکت بنشینم نه تنها به همسرم بلکه به همه کسانی که بیست و پنج خرداد و روزهای دیگر بیگناه در خیابان کشته شده اند، خیانت کرده ام.

خانم مصطفایی افزود: اگر سازمان ملل و یا مجامع حقوق بشری شعار دفاع از حقوق انسان ها را می دهند چرا به داد ما نمی رسند؟ من عاجزانه تقاضا می کنم اجازه ندهند آقای لاریجانی بگوید ندا آقاسلطان را مامور انگلیس کشته است، چرا سکوت می کنند و نمی گویند در ایران شمار زیادی کشته شده اند، آیا همه آنها را مامور انگلیس به قتل رسانده است؟ برای دفاع از انسانیت هم که شده سکوت نکنند. ما هر بار باید برویم در دستگاه قضایی گردن کج کنیم و آقایان هم پشت میزهایشان می نشینند و اصلا پاسخگو نیستند؟

همسر علی حسن پور گفت: از طرفی به ما می گویند ما اصلا عکسی از شهادت همسرشما نداریم، در حالی که عکس سر تیرخورده همسرم در خیابان را تمام دنیا دیده اند اینها خودشان را بی خبر نشان می دهند و از طرفی دیگر در مراسم سالگرد به خاک سپاری همسرم بهشت زهرا پر می شود از ماموران . به آنها گفتم اگر خبر ندارید که چنین فردی شهید شده است پس آن همه مامور برای هواخوری به بهشت زهرا آمده بودند و از خانواده های شهدای دیگر کارت شناسایی و موبایل هایشان را می خواستند؟

وی در پایان با تاثر فراوان ضمن اشاره به اینکه پرونده شهید حسن پور به دادسرای نظامی منتقل شده است، گفت: به خدا در این یک سال و نیم همه زندگی ما نابود شده است، اگر پرونده ما را ببندند و یا پاسخی ندهند، من باز هم ساکت نمی نشینم و شکایت رسمی را از طریق مجامع بین المللی پیگیر خواهم بود.


 


مهستی شیرازی
۱ – جنبش های اجتماعی از نوعی حیات طبیعی برخوردارند. زمانی که ارزش های یک جامعه با بحران مواجهه می شوند و توان همزیستی میان آن ها دشوار می شود و یا هنجارهای جامعه، کارکرد مؤثر خود را از دست می دهند و نهادهای موجود توان تامین خواسته های جامعه را ندارند ، جنبش های اجتماعی به سان طفلی ناخواسته به دنیا می آیند.
معمولاً ظهور جنبش ها بر یک منازعه استوار است، منازعه ای که جلوه گاه اجتماعی و عمومی ِ بحران موجود در ارزش ها و ناتوانی حاصل از هنجارهاست. به عبارتی دیگر، منازعه زمانی آغاز می شود که افکار عمومی، به وضوح، آثار ناشی از ناتوانی نهادها و یا ارزش های حاکم را مشاهده می کند. در آن حال، انکار موضوع منازعه، به معنای عدم توجه به بحرانی است که در جامعه وجود دارد و مادامی که موضوع منازعه وجود دارد، برخورد انکارآمیز با آن، تنها میدان منازعه را تغییر خواهد داد.
۲ – «ناتوانی در کارکرد ارزش های حاکم»، به شیوه های مختلفی ممکن است خود را نشان دهد. این ناتوانی، اغلب در گلوگاه های سیاسی- اجتماعی در عرصه ی عمومی ظاهر می شود، یعنی جایی که قدرت سیاسی توسط خواسته های اجتماعی، آزموده می شود و هنجارهای حاکم در مقابل ارزش های جاری به هم می رسند. در جوامعی که اظهار نظر کارشناسان شنیده می شود و راهکارهای صاحبان تجربه دیده می شود، این «ناتوانی» قبل از آنکه در عرصه ی عمومی ظاهر شود و منجر به جنبش های اجتماعی شود، شناسایی و مهار می شود.
۳ – برای مشاهده ی ناتوانی و بحران موجود در ارزش های حاکم، باید به «علائم حیاتی جامعه» توجه کرد؛ علائمی که الزاماً پدیده هایی سیاسی- اجتماعی نیستند. مثلاً جشن های خیابانی که پس از پیروزی تیم فوتبال ایران در مقابل استرالیا در سراسر کشور رخ داد، نمونه ی مشهوری از این علائم حیاتی در جامعه است که با هیچ توهمی هم به جریانات سیاسی و دشمنان تاریخی وصله نمی شود.
۴ – میرحسین موسوی در آخرین بیانیه ی خود، به مهمترین بحران های موجود در ارزش های حاکم اشاره کرده است؛ بیانیه ای که اگرچه خطاب به دانشجویان منتشر شده است، اما معلوم است که مخاطب آن تنها دانشجویان نیستند، و در آن از بحران هایی سخن رفته است که که اگر دیده نشوند و حاکمیت از بصیرت کافی برای حل آنها برخوردار نباشد، هرکدام به تنهایی می توانند خاستگاه جنبش های عظیمی چون جنبش سبز باشند. بحران هایِ مهمی چون: «عدم تمکین در مقابل رای مردم»، «قانون گریزی های گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی»، «خریدن فرصت های زودگذر از طریق ایجاد بحران های پیاپی»، «جراحی دردناکی که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است»، «راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام»، «استراتژی پیروزی از طریق ترساندن»، «خودی و غیرخودی کردن ملت»، «تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن، تا آستانه واداشتن آنها به کرنش» و سرانجام «رنگ قدسی بخشیدن به قدرت».
۵ – اگر «عدم تکمین در مقابل رای مردم» در انتخابات ۲۲ خرداد، خاستگاه جنبش اصلاح طلبی چون جنبش سبز شد که به یمن برخورداری از راهبران و فعالان آگاه و متعهد به منافع عمومی، تاکنون از تندروی ها به دور مانده و به دام خشونت نیافتاده است، هرکدام از بحران های دیگری که میرحسین به آنها اشاره کرده است، چون «جلوه گاه عمومی» بیابد، چه بسا زادگاه جنبشی متفاوت و دگرگون ساز باشد که همه را غافلگیر کند.

 منبع: کلمه


 


ندای سبز آزادی: معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه «ما طرفدار تامین منافع ملی ملت ایران با کمترین هزینه هستیم»، گفت: «نفت اگر به معنای واقعی ملی شده بود و در اختیار مردم قرار گرفته بود ما ۲۵ سال بعد از آن گرفتار حاکمیت مستبد نمی‌شدیم. نفت ایران از دست استعمار خارج شد و در اختیار استبداد قرار گرفت. دولتی که تمام قدرت را از نفت بگیرد و شیر نفت را در جیب خود ببیند، ضرورتى به پاسخگویى در مقابل مردم و احترام به راى مردم احساس نمی کند.»
سید محمد صادق خرازی در نشست «نفت و اتم» که ظهر دیروز با حضور دیپلمات‌ها و اساتید دانشگاه در سالن کنفرانس سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد، به بررسی رابطه ملی شدن صنعت نفت و انرژی هسته‌ای پرداخت.
وی در ابتدای بحث خود با اشاره به جایگاه نمایندگان مردم و سیاستگذاران نظام سیاسی ایران، اظهار داشت: «شاید ما نسبت به برخی افراد و دولت‌ها اختلاف دید داشته باشیم ولی به عقیده من در استراتژی و سیاست کلی که نظام برای رسیدن به توسعه همه جانبه اقتصادی و صنعتی هدف‌گذاری کرده، راه درستی انتخاب شده، منتهی مدیریت‌ها و تاکتیک‌ها قابل مناقشه و بحث هستند.ما بحث در اصول نداریم بلکه سخن و حرفمان در رابطه با فروع است»
این دیپلمات باسابقه کشورمان افزود: «در اینکه ما نانوتکنولوژی داریم و باید داشته باشیم و به صورت جدی و فزاینده به سمت انرژی‌های مدرن پیش برویم و از کاروان جهانی عقب نمانیم تردیدی نداریم.»
خرازی، تکنولوژی هسته‌ای را یک ضرورت زندگی خواند و گفت: «این تکنولوژی می‌تواند علاوه بر توسعه اقتصادى ایران ضریب بازدارندگی ایران را افزایش بدهد و دستیابی و استفاده از هر گونه‌ای از تکنولوژی هسته‌ای اعم از صلح ‌آمیز یا انرژی هسته‌ای که به صورت بالقوه توان آن برای آینده وجود داشته باشد، تدبیری است که باید در ایران آن را به کار گرفت.»
مدیر سایت دیپلماسی ایرانی افزود: «ایران کشوری مستقل است و هزینه استقلال خود را در هشت سال جنگ تحمیلی داده و ضرورت دارد که نسبت به تقویت بنیه‌های دفاعی، بازدارنده و تقویت تکنولوژی‌هایی که می‌تواند ظرفیت‌های ما را افزایش دهد حساس باشیم.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات یادآور شد: «اگر امروز به سراغ آحاد جامعه برویم بر خلاف بحث‌هایی که در جمع روشنفکران و برخى نخبه هاى سیاسی مطرح می‌شود، خاستگاه اجتماعی مردم و جهت گیری عموم مردم به سمت داشتن تکنولوژی حساس هسته‌ای است و این چیزی است که نظرسنجی‌های داخلی و خارجی آن را نشان می‌دهد.»
خرازی که از مذاکره‌کنندگان پرونده هسته‌ای بوده، درباره جهت‌گیری‌های هسته‌ای دولت‌ها اظهار داشت: «دولت‌ها برآمده از مردم هستند اگر چه می‌توان گفت اختلافات جدی و اساسی هم وجود دارد، اما بحثی که ما درباره مسائل هسته‌ای داریم عموما از نگاه استراتژیک، یا بود و نبود این انرژی نیست، بلکه بحث جدی ما بر سر مانورها و رسیدن به اهدافی است که در سند چشم انداز دیده شده است.»
این دیپلمات باسابقه کشورمان تصریح کرد: «سئوال اینجاست که آیا تاکتیک‌ها و مانورهایی که انتخاب شده ما را به این سمت می‌برد؟ البته این بحث‌ها در این مقطع که دستگاه سیاست خارجی درگیر مذاکرات هسته‌ای شاید چندان به صلاح نباشد و حمایت از مذاکره کننده‌ها در اولویت قرار دارد.»
وی یادآور شد: «ما خودمان در زمانی که در حال مذاکره بودیم و نیاز به حمایت نخبگان سیاسی داشتیم به دلیل برخی سیاسی‌ کاری‌ها و نگاه حزبی به مسائل مهم ملی، بعضا طعم تلخ عدم حمایت و طعم تلخ نقد غیرمنصفانه را می‌چشیدیم، امروز هم در شرایط حساسی است و وظیفه ملى است که از دست اندرکاران مذاکرات حمایت شود»
خرازی با تاکید بر اینکه «رسیدن به انرژی هسته‌ای خواست آحاد جامعه ماست»، ادامه داد: «جهت‌گیری کلی نظام در این زمینه جهت‌گیری درستی است و مروبط به دولتی هم نیست، مسئله هسته‌ای مساله خاص نظام است و حاکمیت هم تصمیم گرفته به این انرژی دست پیدا کند و از نظر من هزینه آن را هم دولت و هم مردم باید بدهند.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: «نکته اینجاست که می‌شد به گونه‌ای عمل شود که مردم ایران هزینه کمتری متقبل شوند و ما طرفدار تامین منافع ملی ملت ایران با کمترین هزینه هستیم.»
وی در ادامه بحث خود، نفت و انرژی هسته‌ای دارای مشتبهات و مشترکات زیادی عنوان کرد و افزود: «اگر کسی به این دو موضوع نگاه تاریخی یا سیاسی داشته باشد کاملا می‌تواند به این مشترکات پی ببرد، برداشت من این است که در هر دو مقطع یکی در دوره جنگ سرد و یکی در دوره پس از جنگ سرد کسانی که مدعی این دو جریان ملی و جریان هویتی بودند دچار سوء برداشت و ناآگاهی از فعل و انفعلات جهانی بودند و خودشان را در برابر بازی‌های بین‌المللی یکی مرعوب دید و دیگرى غیرواقعی‌تر از واقعیتی که بود.»
این دیپلمات باسابقه کشورمان، مقایسه نفت و انرژی هسته‌ای از نظر سیاسی، حقوقی، تکنیکی و تاریخی را نیازمند یک مقایسه تطبیقی و یک کار تحقیقاتی عنوان کرد و افزود: «در این تحقیق باید به صورت جدی عناصر و عواملی که -موجب یاس اجتماعی که در دوره نفت به وجود آمد- مورد بررسی قرار بگیرد و به این سئوال‌ها پاسخ داده شود که آیا ماجرای ملی شدن نفت توانست حاکمیت دموکراتیک مردم را تضمین کند یا نه، آیا با ملی شدن نفت توانستند پیشرفت و توسعه کشور را به همراه داشته باشند یا اصولا نفت ملی شد یا دولتی شد؟ و فرصت طلبى دولت و نظام سیاسى شاه از پدیده نفت و نگاه دولتی شدن نفت حس ناسیونالیستی که در مردم وجود امد سرانجام منتج به این شد که استبداد استمرار پیدا کند.»
صادق خرازی تاکید کرد: «نفت اگر به معنای واقعی ملی شده بود و در اختیار مردم قرار گرفته بود ما ۲۵ سال بعد از آن گرفتار حاکمیت مستبد نمی‌شدیم، دولتی که تمام قدرت را از نفت می‌گرفت و شیر نفت را در جیب خود می‌دید ضرورتى به پاسخگویى به مردم نمى دید. دولتى که وابسته به مردم نباشد نهایتا راه استبداد را در پیش خواهد گرفت.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با اشاره به توفیقات فراوان ایران از نظر سیاسی، تکنیکی و حقوقی در زمینه انرژی هسته‌ای گفت: «زمانی اصلا حقی برای ما در این خصوص قائل نبودند، این حق در آن دوره‌ای که ما حاکم بودیم ثابت شد ودر بیانیه‌های ژنو، بروکسل، پاریس و تهران مستتر شد که اتفاق بسیار مهمی بود.»
وی یادآور شد: «زمانی به ما می‌‌گفتند شما که نفت دارید برای چه به دنبال انرژی هسته‌ای هستید؟ ما می‌گفتیم این حق مسلم ماست، عضو آژانس هستیم و نیازمند تکنولوژی و سوخت سالم هستیم و رهیافت انرژی جهانی به این سمت است و سوخت‌های فسیلی هم سوخت‌های آلوده‌ای هستند و هم محدود؛ اما همان‌هایی که خودشان طراح ایران هسته اى بودند و این دکترین را برای ما قبل از انقلاب نوشته بودند حق ما را نمی‌پذیرفتند.»
این عضو پیشین هیات مذاکره کننده هسته‌ای، افزود: «اروپایی‌ها و آمریکایی پیش از انقلاب به دنبال ایران هسته‌ای و برخوردار از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای بودند چرا که در آن مقطع سود اقتصادی آنها این مسئله را ایجاد می‌کرد ضمن اینکه با حکومت شاه مشکلی نداشتند. این سئوالى است که در ذهن مردم ایران است که دولت هاى امریکایى-اروپایى همواره براى منافع خود در کنار استبداد و نظام توتالیتر ایستاده بودند و حمایت مى کردند.»
خرازی ادامه داد: «دستاوردهای ما از نظر تکنیکی نقشی اصلی را در هسته‌ای شدن ایران داشته و همه، چه آنهایی که در حاکمیت و دولت هستند، یا کسانی که در اپوزیسیون هستند، یا کسانی که از دولت فاصله پیدا کردند می‌دانند دستاورد جمهوری اسلامی ایران و دانشمندان جوان ایرانی در این زمینه چه دستاورد عظیمی بود، این دستاورد فقط در چند سانتریفیوژ نبوده، بلکه انرژی هسته‌ای مادر دانش بزرگی است که می‌تواند ابعاد مختلفی از نظر توسعه یافتگی کشور را تامین کند.»
وی سپس اظهار داشت: «تکنولوژی هسته‌ای مربوط به توسعه صنعتی ایران، نوسازی صنعت و کشاورزی ایران، پزشکى هسته اى، درمان مردم و…. است و با توجه به موقعیت خاص جغرافیای ایران و مشکلاتی که از لحظ طبیعی و جغرافیای داریم ایجاب می‌کند که هسته‌ای شویم و این ضرورت به گونه‌ای است جهت‌گیری هر دولتی در ایران که بر سرکار باشد را به سمت هسته‌ای شدن پیش می‌برد.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات، مسئله حال حاضر هسته‌ای شدن ایران را تضمین عینی دو طرفه سیاسی و حقوقی بین ایران و سایر کشورها دانست و در این مورد اظهار داشت: «ما در بعد تکنیکی و حقوقی توفیقات بسیار خوبی را داشتیم و هر کسی و هر دولتی هم که بتواند توفیق بهتری پیدا کند ما دستش را می فشاریم، فارغ از آنکه ما در قلمرو فکری آن دولت باشیم یا نباشیم.»
خرازی تاکید کرد: «هر دولتی که بتواند دستاوردی در این زمینه داشته باشد ما نه تنها به آن دستاورد احترام می‌گذاریم بلکه به کسانی که توانستند حقوق حقه ایران را محقق کنند و این جهت گیری را در کشور تثبیت کنند احترام می‌گذرایم و مورد ستایش قرار می‌دهیم.»
وی سپس گفت: «در حالی که در دانش هسته‌ای در حال حرکت به سمت وجهه صلح آمیز آن هستیم، در پیرامون ما بحران‌های اساسی و جدی امنیتی وجود دارد که نیازمند تضمین عینی دول خارجی هستیم، آنها از ما می‌خواهند که ما انحراف پیدا نکنیم و ما از آنها می‌خواهیم که سیاست‌های دوگانه در منظقه نداشته باشند.»
این دیپلمات با سابقه کشورمان یادآور شد: «چندی پیش آقای اوباما به هند سفر کرد و قرار است سال ۲۰۱۱ هم به پاکستان برود، رئیس‌جمهور ایالات متحده قبل از سفر به هند می‌گوید که من از توسعه اتمی شدن هند و پاکستان حمایت می‌کنم و هیچ اشاره‌ای به کنترل نظامی تکنولوژی هند و پاکستان نمی‌کند و می‌گوید ما می‌توانیم نیروگاه‌های هسته‌ای زیادی را برای هند و پاکستان بسازیم، برای اینکه برخوردار از انرژی هسته‌ای پاک بشوند که این سخنان و مواضع یک برخورد دوگانه است.»
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تاکید کرد: «درست است که اعتمادسازی، تنش‌زدایی و سیاست همکاری ما با آنها وارد یک فضای جدید شده اما خود آنها هم در به وجود آمدن این فضا نقش داشتند و از یاد نبردیم که دوران همکاری‌ها را تبدیل به دوره تقابل کردند.»
وی ادامه داد: «اگر از نظر سیاسی و تاریخی این رفتارها ریشه‌یابی شوند حتی بسیاری از کسانی که ادعای نقد به فضای سیاسی خارجی دارند هم به این نکته می‌رسند که همواره غرب یکی از عناصر جدی رفتار خود را در قبال مردم و دولت ایران داشته و فضای سیاسی ایران را از همکاری به تقابل کشانده است.»
سید صادق خرازی خاطر نشان کرد: «مسئله هسته‌ای مسئله حیثیتی و ملی ماست و به هویت ملی ما پیوند خورده، از کسانی که اگر بتوانند موفقیتی برای کشور کسب کنند حمایت می‌کنیم و معتقدیم که هر کسی که مذاکره می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد، البته مذاکراتی که مشروط به مانور‌های واقعی باشد و نه وادادگی باشد، وادادگی هر کسی در هر قدرت و موقعیت و نگاه فکری غیرقابل قبول است و آن رفتاری قابل قبول است که بتواند صادقانه به منافع مردم که همان منافع ملی است را با کمترین هزینه تامین کند.»
منبع: دیپلماسی ایرانی

 


 


ندای سبز آزادی: رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر تهران امروز در سیصدو سی‌و دومین جلسه شورای شهر تهران با ابراز نگرانی از به مرحله اضطرار رسیدن شرایط آلودگی هوا تاکید کرد: «در شرایط زمستان امسال که بارش کم بوده و به مرحله هشدار نزدیک می‌شود ناچار هستیم که نسبت به برنامه جامع کاهش آلودگی هوا توجه نشان داده و برنامه‌ریزی ویژه‌ای داشته باشیم.»
به گزارش ایلنا، معصومه ابتکار گفت: «برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران که در سال ۷۹ تصویب شد سال گذشته به پایان رسید و لازم بود که برنامه اصلاح شده آن ابلاغ شود اما هنوز خبری از ابلاغ این برنامه نیست.»
او با انتقاد از تاخیر در اجرای برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران خاطر نشان کرد: «اجرای این برنامه یک ضرورت بوده و انتخاب نیست.»
ابتکار تصریح کرد: «برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران که در سال ۷۹ تصویب شد سال گذشته به پایان رسید و لازم بود که برنامه اصلاح شده آن ابلاغ شود اما هنوز خبری از ابلاغ این برنامه نیست.»
رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران با اشاره به اینکه در بحث توسعه حمل‌ونقل عمومی شهر تهران پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته‌ایم، این برنامه را کافی ندانست و خواستار اجرای جدی‌تر برنامه جامع ترافیک شهر تهران شد و خاطر نشان کرد: «متاسفانه هنوز استانداردهای روز دنیا در مورد اتوبوس‌های سطح شهر اعمال نمی‌شود به طوری که با مصوبه اخیر دولت خودروهای دیزلی مجدد اجازه تردد داشته و سیاست‌های سختگیرانه‌ای در برابر آنها اعمال نمی‌شود.»
ابتکار ادامه داد: «هم‌اکنون مونیتورینگ آنلاین وضعیت هوا استانداردهای آلودگی هوا در تولید خودرو و خروج خودروهای فرسوده با مشکلاتی مواجه است.»
ابتکار با اشاره به تعطیلی فردا در تهران به علت آلودگی هوا تصریح کرد: «بحث معاینه فنی نیز یکی از محورهای مهم برنامه است و شورا و رسانه‌ها نیز باید به عنوان یک وظیفه این بحث را برای صاحبان خودروهای شخصی و عمومی پی‌گیری کنند.»
او با اعلام اینکه کمیته محیط زیست شورای شهر در حال تهیه طرحی برای بررسی وضعیت آلاینده‌های جدید در تهران است عنوان کرد: «متاسفانه میزان آلایندگی (آزبست) در تهران بالاتر از حد معمول است و چنانچه دستگاه‌های مسئول وظیفه خود را انجام ندهند تهران به وضعیت بحرانی می‌رسد.»
ابتکار گفت: «تعطیلی‌های پی در پی در تهران هزینه‌های سنگینی به بار آورده و به دنبال آلودگی هوا نیز در زمینه بهداشت و درمان دچار مشکلاتی در سطح شهر و کشور می‌شویم.»

 


 


ندای سبز آزادی: یک منبع آگاه از نامه محرمانه برخی کشورهای آفریقایی به منوچهر متکی وزیر امورخارجه خبر داد.
یکی از سفرای کشورهای آفریقایی در گفت و گو با ایران دیپلماتیک، از جلسه برخی سران کشورهای آفریقایی برای بررسی تعهدات ایران به آفریقا خبر داد.
این سفیر آفریقایی به روزنامه دولت گفت: این کشورها مدعی عملی نشدن برخی وعده های مقامات ایرانی در سفرهای خود به آفریقا هستند و این در حالی است که در دولت نهم و دهم روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آفریقا رشد فزاینده ای داشته است.
این سفیر آفریقایی همچنین مدعی نقش لابی آمریکا و اسرائیل در این جنگ روانی علیه ایران شد و گفت: گروکشی برخی کشورهای آفریقایی در برابر ایران ناشی از نداشتن استقلال سیاسی و اقتصادی آنها در برابر آمریکا و اسرائیل است.
در اولین اقدام در این رابطه، گامبیا کلیه روابط خود با ایران را قطع کرد و به دیپلمات های ایران هم ۴۸ ساعت فرصت داده است که این کشور را ترک کنند. گامبیا، یکی از کوچک ترین کشورهای آفریقا، در غرب این قاره واقع است.
بر اساس بیانیه صادره توسط دولت گامبیا، تمام پروژه ها و برنامه های دولت گامبیا که با همکاری جمهوری اسلامی ایران اجرا می شود، لغو شده است.
مقام های ایران هنوز به خبر قطع رابطه گامبیا با ایران واکنشی نشان نداده اند. دولت گامبیا در بیانیه اش از تمام شهروندان ایران که به نمایندگی از طرف جمهوری اسلامی در گامبیا فعالیت می کنند، خواسته است که در ظرف ۴۸ ساعت این کشور را ترک کنند. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری یک سال پیش با سفر به گامبیا بر توسعه روابط با این کشور تاکید کرده بود.
وی در دوم آذرماه ۱۳۸۸ در بانجول، پایتخت گامبیا، روابط ایران و گامبیا را “برادرانه و بسیار خوب و مثبت” ارزیابی کرده بود. احمدی نژاد در کنفرانس خبری مشترکی که یحیی جامه، رئیس جمهوی گامبیا، در آن حضور داشت، گفته بود: “جمهوری اسلامی ایران مصمم است روابط و همکاری های خود را در همه زمینه ها با گامبیا گسترش دهد و هیچ محدودیتی هم برای توسعه این روابط نداریم.

 


 


ندای سبز آزادی: مقامات قضایی به سعید نورمحمدی، زندانی عضو جوانان جبهه مشارکت و ستاد ۸۸، اعلام کرده‌اند که دو ماه از مدت بازداشتش در سال ۸۸ جزو ایام حبس او محسوب نمی‌شود!
به گزارش خبرنگار کلمه، این عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی، که در سال قبل در دو مرحله، جمعا هفت ماه (مرحله اول، دو ماه و مرحله دوم، در جریان بازداشت در مراسم دعای کمیل، پنج ماه) را در بازداشت به سر برده بود، چندی پیش به یک سال حبس قطعی محکوم شد.
این گزارش حاکی است، با توجه به تصریح قانون و ذکر آن در رای صادر شده از سوی دادگاه مبنی بر اینکه ایام یازداشت از مدت محکومیت متهم کسر می‌شود، سعید نورمحمدی ماه گذشته برای گذراندن مدت باقی‌مانده از یک سال محکومیت خود به زندان اوین مراجعه کرد. اما اکنون قاضی به وی اعلام کرده که دو ماه بازداشت او در تابستان ۸۸ در نظر گرفته نمی‌شود و بدین ترتیب او باید دو ماه بیشتر از آنچه تصور می‌کرده، در زندان بماند.
لازم به ذکر است که تبصره ذیل ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی تاکید می‌کند: “چنانکه محکوم علیه قبل از صدور حکم به علت اتهام یا اتهاماتی که در پرونده امر مطرح بوده بازداشت شده باشد، دادگاه پس از تعیین تعزیر از مقدار تعزیر تعیین شده یا مجازات بازدارنده به میزان بازداشت قبلی وی کسر می کند.”
همچنین تبصره ذیل ماده ۲۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری نیز می‌گوید: “چنانچه محکوم علیه قبل از صدور حکم لازم الاجرا به علت اتهام یا اتهاماتی که در پرونده امر مطرح بوده بازداشت شده باشد، مدت بازداشت قبلی از مقدار حبس او کسر خواهد شد.”
بدین ترتیب مشخص نیست که قاضی پرونده با چه مجوز قانونی، دو ماه بر مدت حبس این زندانی بی‌گناه اضافه کرده است.
نورمحمدی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است و با توجه به اظهارات غیرقانونی مقام قضایی، باید هفت ماه دیگر در زندان بماند.

 


 


ندای سبز آزادی: وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیرکل سابق حزب مشارکت با موضوع «بررسی زوایای پنهان و آشکار انتخابات ۸۸» در دانشگاه شهید عباسپور مناظره می‌کنند.
به گزارش فارس، رضا صدقی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت آب و برق (شهیدعباسپور) اظهار داشت: محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت با موضوع «بررسی زوایای پنهان و آشکار انتخابات ۸۸» در دانشگاه شهید عباسپور مناظره می‌کنند.
به گفته وی، این مناظره ساعت ۱۶ الی ۱۸ یکشنبه ۱۴ آذر از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید عباسپور در سالن شماره یک مجموعه فرهنگی شهید رنجبران این دانشگاه برگزار خواهد شد.

 


 


ندای سبز آزادی: تعدادی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی از علی مطهری به هیات داوری فراکسیون اصولگرایان شکایت کردند.
به گزارش خبرآنلاین، پس از طرح موضوع سوال از احمدی نژاد از سوی برخی از نمایندگان مجلس به گفته سید علی بزرگواری از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی وی و ۹ نفر از نمایندگان دیگر از جمله ستار هدایت خواه، علی اصغر زارعی و جواد ابطحی با تنظیم شکایتی نسبت به اقدام مطهری برای جمع آوری امضا برای سوال از احمدی نژاد اعتراض کرده و خواستار تذکر هیات داوری فراکسیون اصولگریان به وی شده اند.
بزرگواری در گفت وگو با خبرآنلاین ضمن انتقاد از مطهری اظهار داشت: اگر وی عضو فراکسیون اصولگرایان است برای این اقدام باید در فراکسیون رای گیری شود.

 


 


ندای سبز آزادی: مهدی کریمان اقبال، از اعضای جبهه مشارکت و از هنرمندان زندانی در بند ۳۵۰، حدود دو هفته پیش پس از گذشت یک سال از دوران زندانی شدنش، به مدت ۴۸ ساعت به مرخصی آمد.
به گزارش کلمه، این در حالی است که به علت فشارهای وارده بر وی و خانواده اش، این زندانی سبز نتوانست در مدت مرخصی‌اش، با هیچ یک از دوستان خود ملاقات کند و تنها پس از دیداری کوتاه با خانواده، به زندان بازگشت. این گزارش حاکی است که دو فرزند نوجوان مهدی اقبال، به علت فشارهای عصبی وارد شده بر این خانواده، دچار بیماری های شدید عصبی شده اند.
مهدی کریمان اقبال از فعالان سیاسی و هنرمندان سبزی است که در پی بازداشت در سال گذشته، به جرم سر دادن شعار مرگ بر روسیه و قرائت دعای کمیل در محافل مذهبی اصلاح طلبان، به ۴ سال زندان محکوم شد.

 


 


ندای سبز آزادی: روزنامه تهران امروز در یادداشتی با عنوان “اظهارات قاضی‌القضات و یک پرسش مهم” به قلم ابراهیم بهشتی نوشت:
اگر در برابر اصطلاح «اطلاع‌رسانی ذره‌ای یا قطره چکانی» بتوان اصطلاحی همچون برخورد « قطره چکانی یا ذره‌ای» را به‌کار برد، بیراه نیست که نحوه رسیدگی به پرونده حادثه کوی دانشگاه را مصداق عینی برای این اصطلاح فرض کرد.
در اولین ساعات بامداد روز ۲۵ خرداد سال گذشته و دو روز بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، عده‌ای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کرده و بر اساس گزارش‌ها و خبرهای منتشر شده در این خصوص، اقدام به ضرب و شتم دانشجویان کردند.
در خصوص قبح این عمل همان بس که رهبر انقلاب هم در بیانات خود، از این حادثه به عنوان جنایت یاد کردند و چندین بار در طول یک سال گذشته بر رسیدگی سریع و دقیق آن تاکید کردند. رهبر معظم انقلاب در آخرین روز مرداد ماه سال جاری یعنی ۱۴ ماه پس از وقوع این حادثه در جمع دانشجویان دانشگاه‌های مختلف کشور با اشاره به سخنان یکی از دانشجویان درباره ضرورت پیگیری حمله به کوی دانشگاه افزودند: روند این پیگیری کند بوده و آنچنان که باید پیش نرفته است اما این مسئله فراموش نشده و ان‌شاءالله به پیش خواهد رفت.
ایشان نبود انگیزه لازم در برخی دستگاه‌ها را برای همکاری در این مسئله از جمله عوامل کندی این پرونده دانستند و بار دیگر بر ضرورت رسیدگی به این موضوع تاکید کردند. گذشته از تاکیدات رهبر معظم انقلاب، مقامات مسئول قضایی و نمایندگان مجلس هم بارها بر رسیدگی سریع و برگزاری دادگاه متهمان و اعلام نتیجه آن تصریح داشته اند.
انتظارات افکار عمومی برای روشن شدن فرجام چنین پرونده‌هایی هم لزوم برخورد قاطعانه و سریع را دو چندان می‌کند. در طول سال‌های گذشته برخی اتفاقات و حوادث سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی حادث شده است که به نوعی با حیثیت نظام یا بخشی از آن گره خورده است. چه به لحاظ تبعات سیاسی و اجتماعی آن و چه از نظر بازتاب آن در رسانه‌های ضد انقلاب و تصویری که از نظام در خارج از مرزها نشان داده می‌شود. حوادثی مثل کهریزک، قتل میدان کاج در سعادت آباد، برخی پرونده‌های بزرگ اختلاس و مفاسد اقتصادی و کوی دانشگاه و… از جمله این اتفاقات است که از همین زاویه رسیدگی عاجلانه و دقیق و به‌خصوص تشریح روند پیگیری و برگزاری دادگاه و در نهایت اعلام نتیجه آن ضرورتی انکارناپذیر است.
جدیدترین خبر مربوط به کوی دانشگاه را روز گذشته رئیس قوه‌قضائیه در همایشی اعلام کرد و گفت که در رابطه با این پرونده بیش از ۳۰ نفر احضار شدند و برای برخی از آنها کیفرخواست قطعی صادر کردیم. آیت الله لاریجانی افزوده است که متاسفانه در پرونده کوی دانشگاه، نیروهای امنیتی هیچ کمکی به ما نکردند و این اشاره ‌که هیچ کمکی ارائه نشد، به ما نبود، بلکه به نیروهای امنیتی بود و در جلسه‌ای این موضوع را خدمت مقام معظم رهبری مطرح کردم.
لاریجانی ۱۷ ماه بعد از این اتفاق تاکید کرده که این پرونده باید به صورت دقیق رسیدگی شود از ما انتظار تعجیل نداشته باشید؛ زیرا ما براساس قانون فعالیت می‌کنیم و نمی‌توانیم براساس اتهام کار کنیم. امیدواریم این پرونده به خوبی به انتها برسد. با وجود کارنامه موفق آیت الله لاریجانی در برخورد و رسیدگی به برخی پرونده‌های مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ( به اذعان کارشناسان) اظهارات روز گذشته ایشان در خصوص پرونده کوی دانشگاه به نظر نمی‌رسد انتظارات افکار عمومی را برآورده کرده باشد.
برگزاری سریع دادگاه حادثه قتل سعادت آباد تهران و اعلام حکم آن از جمله همین پروندهایی است که امتیازات مثبت کارنامه قوه‌قضائیه را افزون می‌کند چرا که مسئولان قضایی با این اقدام نگرانی‌ها و تاثیرات منفی این حادثه را تا حدودی رفع کرده و حتی تعلل و قصور برخی نهادهای دیگر را نیز جبران کرده اند.
شکی در این نیست که پرونده کوی دانشگاه هم همچون حادثه کهریزک و سعادت آباد از همین پرونده‌هایی است که تبعات امنیتی و روانی آن برای جامعه بخصوص جامعه دانشگاهی کشور قابل تامل است. بخصوص که تعلل در رسیدگی به آن بهانه برخی مخالفان و رسانه‌های مخالف بیگانه برای دامن زدن به آن را بیش از پیش می‌کند. محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور در ۱۷ آذر سال گذشته در همین باره گفته بود که در ارتباط با این پرونده‌ها (کوی دانشگاه و مجتمع سبحان) برخی افراد احضار و برخی بازداشت شدند.
سخنان و به تعبیری اطلاعات رئیس قوه‌قضائیه درباره پرونده کوی دانشگاه، در حقیقت چیز جدید و متفاوتی نسبت به اظهارات دادستان کل کشور در یک سال گذشته ندارد و این یعنی روزمرگی در رسیدگی به پرونده‌ای که افکار عمومی منتظر فرجام آن هستند. آیت الله لاریجانی به واسطه سوابق متعدد خود در سال‌های گذشته بیش از هر کس اطلاع دارد که اهمیت پرونده‌هایی همچون کوی دانشگاه یا کهریزک و سعادت آباد قابل مقایسه با سایر پرونده‌های قضایی نیست.
بیان این نکته که در رسیدگی به پرونده کوی دانشگاه نباید تعجیل کرد بعد از گذشت بیش از یک سال، برای افکار عمومی قابل قبول نیست. شایسته تر آن است که دستگاه قضایی پیش از آنکه رهبر انقلاب یک بار دیگر ضرورت برگزاری سریع دادگاه کوی دانشگاه را یادآوری کنند، انتظارات افکار عمومی و جامعه علمی کشور را برآورده کند و نشان دهد که برخی تبلیغات سوء و خبرهای رسانه‌های بیگانه مبنی بر اعمال فشار برخی محافل خاص بر دستگاه قضایی شایعاتی بیش نیست.

 


 


ندای سبز آزادی: وزیر دادگستری با بیان اینکه سقف نگهداری از زندانیان در زندانهای کشور ۸۵ هزار زندانی است گفت: این در حالی است که بیش از ۲۰۰ هزار زندانی در زندانها نگهداری می‌شوند.
به گزارش مهر، سید مرتضی بختیاری صبح سه‌شنبه در نشست مشترک وزارت دادگستری، استانداری‌ها و دادگستری‌های سراسر کشور با هدف اجرایی کردن مصوبات سفرهای استانی با بیان اینکه در دور اول و دوم سفرها مصوبات کمی در حوزه قوه قضائیه تصویب شده گفت: از استانداری‌ها درخواست داریم حسب دستور ریاست محترم جمهوری در اجرای مصوبات دور سوم سفرهای استانی برای اجرایی کردن مصوبات مربوط به دستگاه قضائی اهتمام ورزند.
وی افزود: متاسفانه قوه قضائیه در بخش سخت‌افزاری در سازمان‌های ثبت اسناد، پزشکی قانونی، شورای حل اختلاف، زندانها و تعزیرات مشکلات زیادی دارد که در این رابطه مصوبات خوبی تصویب شده است که باید با سرعت بیشتری اجرا شوند.
وزیر دادگستری اظهار داشت: براساس قانون یک سوم از اعتبارات مصوبات استانی در حوزه دستگاه قضا توسط استانداری‌ها و دو سوم توسط قوه قضائیه تامین می‌شود که با توجه به کسری بودجه در دولت و قوه قضائیه نیازمند اولویت‌بندی مصوبات هستیم که در این جلسه این اولویت‌ها بررسی قرار شوند.
وزیر دادگستری اظهار داشت: براساس مصوبه دولت وزارت دادگستری مکلف است با همکاری معاونت نظارت راهبردی رئیس جمهور و استانداری‌ها مصوبات استانی را پیگیری کند.
بختیاری اجرای طرح عدالت الکترونیکی را از مهمترین برنامه های قوه قضائیه عنوان کرد و افزود:‌ ۹۵ درصد این طرح عملیاتی شده و در شورای فاوا مورد تصویب قرار گرفته و معاون اول رئیس جمهور نیز دستور اجرای این مصوبه را صادر کرده است که در صورت تامین بودجه و اجرایی شدن آن تمامی پرونده‌های قضائی در قالب سیستم CMF تحت شبکه قرار می‌گیرند.
وزیر دادگستری یکی از مهمترین برنامه‌های قوه قضائیه را تکمیل اردوگاه‌های موقت برای زندانیان مواد مخدر عنوان کرد و افزود: براساس قانون زندانیان مواد مخدر باید در اردوگاه‌های موقت نگهداری شوند که تا کنون ۵ اردوگاه موقت در شهرهای مبارکه اصفهان، ایرانشهر سیستان و بلوچستان، کبوترخان کرمان، فشافویه تهران و چناران خراسان در دست احداث است که به طور میانگین ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
وی افزود: در صورت تامین بودجه ۴۵ درصد از زندانیان کشور که جرم مرتبط با مواد مخدر دارند به این اردوگاه‌ها منتقل می‌شوند.
بختیاری اظهار داشت: سقف نگهداری از زندانیان در زندان‌های کشور ۸۵ هزار زندانی است که در حالی که بیش از ۲۰۰ هزار زندانی در زندانها نگهداری می‌شوند که با تکمیل این اردوگاه‌ها تعداد زندانیان به نصف کاهش می‌یابد.
در ادامه این جلسه ممبینی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور از میزان اعتبارات مالی دولت خبر داد و افزود: دولت همچنان از اعتبارات مالی کمی برخوردار است ولی به دستور رئیس جمهور باید تمامی مصوبات استانی اجرایی شود.
هم اکنون معاونان برنامه ریزی و عمرانی استانداران سراسر کشور همراه با نمایندگانی از دادگستری‌های کشور اولویت‌های سفرهای استانی خود را با وزیر دادگستری مطرح می‌کنند.

 


 


ندای سبز آزادی: رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی، مذاکرات دیروز مجلس بر سر گزارش ارائه شده از سوی شورای نگهبان درباره کارگروه رفع اختلاف با دولت را به منزله اعمال فشار بر رهبری ندانست.
به گزارش خبرآنلاین، روح الله حسینیان صبح امروز برای اولین بار در بررسی لایحه برنامه پنجم در مجلس وارد بحث شد و تذکری داد که اصلا ربطی به این لایحه نداشت و مربوط به مذاکرات حاشیه‏ای جلسه دیروز بود.
در حالی که روز گذشته رئیس مجلس در واکنش به تذکرات برخی نمایندگان اعلام کرده بود که گزارش سخنگوی شورای نگهبان از جمع بندی کارگروه حل اختلاف دولت و مجلس بر سر تفسیر اصولی از قانون اساسی، مورد تایید مجلس نیست، حسینیان امروز از بروز شبهاتی برای بچه‏های مذهبی و بسیجی بر سر مذاکرات دیروز مجلس سخن گفت و افزود: بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی، مقام معظم رهبری وظیفه حل اختلاف میان قوا را دارند.
وی با اشاره به بروز برخی اختلافات میان دولت و مجلس در مسائلی همچون لایحه برنامه و هدفمند کردن یارانه‌ها، گفت: در ادامه همین مسائل بود که رئیس‌جمهور در نامه‌ای به مقام معظم رهبری خواستار رفع اختلاف با مجلس شد و ایشان هم طبق اصل ولایت و اصل ۱۱۰، بررسی موضوع را به شورای نگهبان واگذارکردند که در راستای آن هیاتی تشکیل شد تا نظر نهایی را خدمت رهبری ارسال کند تا ایشان آن چیزی را که مصلحت می‎دانند به قوه مقننه و مجریه بفرمایند.
حسینیان که معتقد بود مذاکرات دیروز مجلس این شبهه را بوجود آورده که مجلس به دنبال فضاسازی و زمینه سازی برای اعمال فشار بر رهبری است، متذکر شد: من از طرف نمایندگان اعلام می‎کنم که مجلس تابع نظر رهبری است و ایشان هر نظری راجع به نحوه همکاری با قوه مجریه داشته باشند، مجلس می‎پذیرد.
نماینده تهران از همکاران خود خواست تا در موافقت با سخنان وی، صلواتی بفرستند تا دشمن خیال نکند که مجلس به دنبال زمینه سازی برای اعمال فشار به رهبری است.
رئیس مجلس بلندتر از دیگر نمایندگان صلوات فرستاد و در پاسخ به سخنان حسینیان گفت: مطالبی که دیروز در مجلس مطرح شد در زمینه تنظیم روابط قوا بود که جزء شئونات رهبری است. اشکال مجلس به این بود که سخنگوی شورای نگهبان مطالبش را به عنوان جمع بندی نظر کارگروه رفع اختلاف دولت و مجلس اعلام کرده بود، در حالیکه جمع بندی‌ای نشده بود.
لاریجانی افزود: مقام معظم رهبری هم شان ولایی و هم مسئولیت قانونی دارند و هر نظری که بدهند، برای مجلس لازم الاجراست.

 


 


ندای سبز آزادی: غنى سازى اورانیوم در ایران متوقف شد. آسوشییتدپرس در خبرى فورى اعلام کرد که به گفته مقام‌هاى ایرانى مشکلات فنى بوجود آمده در مسیر غنى سازى اورانیوم، منجر به تعطیلى موقت حداقل هزاران سانتریفیوژ مخصوص غنى سازى در این کشور شده است.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، دیپلمات‌هاى ایرانى در گفت‌و گو با این خبرگزارى از بیان جزئیات خوددارى کردند و تنها به گفتن این جملات قناعت کردند که ما از مشکلاتى که منجر به توقف روند غنى‌سازى شد اطلاعى در دست نداریم.
گفته مى‌شود که این مشکلات از چند ماه پیش آغاز شد و در نهایت منجر به توقف غنى‌سازى البته به شکل موقت شد.
آسوشییتدپرس در این خصوص مى‌نویسد: برخى گمانه‌زنى‌ها حاکى از این است که ویروس کامپیوترى استاکس نت که از چندى پیش به سیستم رایانه‌اى ایران نفوذ کرده است، مى‌تواند عامل اساسى توقف موقت غنى‌سازى باشد. استاکس نت با ورود به سیستم‌هاى رایانه‌اى در حقیقت کنترل کامل این سیستم‌ها را بر عهده مى‌گیرد.
توقف غنى سازى اورانیوم در حالى صورت مى‌گیرد که مذاکرات هسته‌اى میان تهران و غرب در روزهاى ابتدایى ماه آتى میلادى پس از چندین ماه توقف ازسرگرفته خواهد شد. هر چند ایرانى‌ها دلیل این توقف موقت را ایرادهاى فنى مى‌دانند اما تعبیرها و تفسیرها از این خبر از هم‌اکنون اغاز شده است.

 


 


ندای سبز آزادی: استانداری تهران در ساعات پایانی شب گذشته اعلام کرد که روز چهارشنبه، تهران تعطیل خواهد بود. بدین ترتیب با توجه به تعطیلی روز پنجشنبه به مناسبت عید غدیرخم، وجود سه روز تعطیلی احتمال افزایش حجم مسافرت‌های برون شهری را افزایش خواهد داد و از این رو، اعلام ناگهانی این تعطیلی، کاری عجیب به نظر می‌رسد، هرچند انجام هیچ کار عجیبی از دولت فعلی بعید نیست.
خربگزاری رسمی دولت در این باره گزارش داد که: کمیته آلودگی تهران در نشست دوشنبه شب خود به دلیل پایداری هوای آلوده ، کلیه ادارات ، نهادها، سازمان ها باتک ها، مدارس و دانشگاه های شهر تهران را در روز چهارشنبه تعطیل اعلام کرد.
به گزارش ایرنا براساس اطلاعیه استانداری تهران ، کمیته اضطراری آلودگی تهران دوشنبه شب به ریاست مرتضی تمدن استاندار و رییس کمیته آلودگی تشکیل شد و پس از بررسی گزارش سازمان هواشناسی، به دلیل طولانی شدن هوای آلوده و ناسالم و افزایش میزان آلاینده ها ، کلیه ادارات ، نهادها، سازمان ها ، بانک ها، مدارس و دانشگاه های شهر تهران را در روز چهارشنبه سوم آذرماه ، تعطیل اعلام کرد.
در این اطلاعیه گفته شده مراکز نظامی، امدادی، اورژانس و بیمارستان ها در این زمینه از قوانین خاص خود پیروی خواهند کرد.


 


ندای سبز آزادی: آرش صادقی پس از احضار به دادسرای اوین دوباره به زندان منتقل شد.
به گزارش جرس، آرش صادقی که یورش نیروهای امنیتی منجر به حمله قلبی و فوت مادرش شد، روز دوشنبه به دادسرای اوین احضار شد و دیگر بازنگشت.
در دادگاه تجدید نظر آرش صادقی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود که به تازگی اعلام شده بود. اما هنوز معلوم نیست که وی برای اجرای حکم به دادسرای اوین احضار شده یا دلیل دیگری دارد.
آرش صادقی همزمان به اوج گیری اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، بازداشت شد و بیش از یک سال را در بازداشت موقت گذراند. او دوره بازداشت خود را در بندهای ۲- الف سپاه و ۲۰۹ وزارت اطلاعات گذرانده بود، تا اینکه چند ماه پیش به قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شد.
با وجود آزادی وی به قید وثیقه، چندی پیش مامورین امنیتی به منظور بازداشت مجدد او به منزل پدری اش یورش بردند، که او در آن زمان در منزل حضور نداشت، اما یورش ماموران باعث شوکه شدن مادر او و در نتیجه حمله قلبی و درگذشت آن مرحوم شد.
این عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات ریاست جمهوری و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی گفته است “نیروهای امنیتی روز ۱٩ آبان در نیمه های شب به منزل ما رفتند. در حالی که من آن شب برای نگهداری از پدربزرگ و مادر بزرگم در منزل آنها بودم و خواهرم و مادرم در منزل خودمان بودند… ساعت چهار و نیم صبح ماموران به منزل مراجعه کردند. دو بار در زدند که کسی در را باز نکرد، ماموران شیشه را شکسته و کلید را از پشت در برداشته و در را باز کردند و وسایل شخصی مرا همراه خود بردند… که مادرم در پی این حمله و ایجاد رعب و وحشتی که کرده بودند، دچار حمله قلبی شد و پس از چهار روز در بیمارستان در گذشت.”
صادقی چند روز پیش گفته بود “هزینه سنگینی را پرداخت کردم. ترجیح می دهم به زندان بروم. شرایط در داخل زندان بهتر از بیرون است. فشار خانواده که مرا مسبب مرگ مادرم می داند، فشار زیادی است…”
گفتنی است پدر آرش صادقی نیز از جانبازان جنگ هشت ساله با عراق است.

 


 


ندای سبز آزادی: قیمت دلار دوشنبه در حالی به ۱۰۵۵ تومان کاهش یافت که برخی صرافان واقع در میدان فردوسی با بیان اینکه فعلا ارزی برای فروش نداریم، هیچ قیمتی برای این نوع ارز اعلام نمی‌کنند.
به گزارش مهر، دوشنبه قیمت هر دلار در بازار کاهش یافت به نحوی که صرافان میدان فردوسی تهران که مرکز ارزفروشان تهران است، هر دلار را بین ۱۰۵۵ تا ۱۰۵۷ تومان می فروشند، این در حالی است که روز گذشته قیمت فروش هر دلار در بازار آزاد حدود ۱۰۶۰ تومان بود.
با تداوم کاهش قیمت دلار در بازار، هم اکنون برخی از صرافان هیچ قیمتی برای دلار اعلام نمی کنند. برخی از آنان نیز عنوان می کنند که فعلا ارزی برای فروش نداریم. صرافان همواره در پی هر تغییر و تحولی در بازار از خرید و فروش و ارائه قیمت به مشتریان امتناع می کنند.
قیمت ارز دلار طی یک ماهه اخیر با رسیدن قیمت به وضعیت تعادلی در پی دخالت بانک مرکزی در بازار، روند نزولی را طی کرد، به نحویکه یک ماه پیش قیمت دلار در بازار آزاد ۱۰۷۰ تومان معامله می شد، اما امروز قیمت دلار در بازار آزاد به ۱۰۵۵ تومان رسیده است.
به نظر می رسد این اقدام نامحسوس در پی درخواست احمدی نژاد از رئیس کل بانک مرکزی برای واقعی کردن نرخ ارز از این جهت که قیمت دلار در بازار خیلی بیشتر از قیمت واقعی آن است، باشد.
قیمت خرید دلار توسط صرافی ها حدود ۱۰۵۰ تومان اعلام شد، همچنین قیمت یورو نیز کاهش یافت و بین ۱۴۵۵ تا ۱۴۵۷ تومان در بازار رسید، این در حالی است که روز گذشته قیمت فروش یورو ۱۴۶۰ تومان بود. قیمت هر پوند انگلیس نیز ۱۷۲۰ تومان اعلام شد.

 


 


ندای سبز آزادی: سایت حزب اعتماد ملی گزارش داد که نیروهای امنیتی، هفته گذشته و نیز مجددا از امروز با استقرار در مقابل منزل مهدی کروبی، از ورود افراد به منزل وی جلوگیری به عمل آوردند.
به گزارش سحام نیوز، ماموران امنیتی همانند عید فطر؛ از روز عید قربان تا صبح روز گذشته و نیز از امروز به طور مجدد از ملاقات دوستان و آشنایان با کروبی که برای دید و بازدید اعیاد اسلامی مراجعه می‌کردند، جلوگیری کردند.
بر اساس این گزارش، این اقدام در حالی صورت می گیرد که طی چند ماه اخیر این نیروها با استقرار در مقابل منزل مهدی کروبی با برخی ملاقات کنندگان و میهمان وی ازجمله خانواده های سرداران شهید باکری و همت درگیری هایی را ایجاد کرده اند و نیز از ورود برخی چهره های سرشناس مذهبی همچون آیت الله بیات زنجانی جلوگیری به عمل آورده اند.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته