
مخلوق
چنانکه پیشتر هم گفته بودم دوری و نزدیکی به وطن در درکِ درستِ رخدادهایِ آن پیششرطِ ضروری و انحصاری نیست. اما دستِکم یک حقیقت را در این مورد نمیتوان انکار کرد:
ما اینجا در ایران با بسیجیها زندگی میکنیم. در موقعیتِ درونِ میهن، «سیالیت» و «تبدیلپذیری» برای ما تجربهای زیسته و شهودی است. ما خیلی ساده میتوانیم درک کنیم و ببینیم که چگونه یک بسیجیِ سرکوبگر به یک سبزِ آزادیخواه بدل میشود و در حالی که روایتهایی حقیقی یا دیدههایی عینی از این مساله داریم، پس تصورِ ذهنیِ این «عدم تعین» و «بیمرزی» برای ما بسیار نزدیک و آشناست و بههمان میزان اثرگذاریاش در ضمیر و بینشِ ما نسبت به رخدادهای ایران چشمگیر است.
اینجا ما دگرگونی را در هر آنِ زندگی درک میکنیم و «تغییرِ تدریجی» یا «تحولِ گام به گام» نه سیاستی برساختهی حکومت یا جنبش بلکه واقعیتی ست که همچون ذرههای هوا در فضایِ تهران برای ما درکپذیر و ملموس است. آیندهی سیاسیِ ایران پیشبینیناپذیر است اما زیستِ ایرانیان در این سه دهه با روندی خاموش اما جاندار غایتگراییِ خود را حفظ کرده است و پس از تولدِ جنبش با شتابی فزونتر رو به سوی یک فرجامِ روشن دارد؛ «آشتیِ ملی» و زدودنِ مرزهای دوست/دشمن؛ غایتی که همه میدانیم در دستگاهِ کنونی یا دستِکم با صورت و ترکیبِ کنونیاش هرگز بهنحوِ شایسته تحققپذیر نخواهد بود.
آن بسیجیِ خشمگین و سرزنشگر در روزِ عاشورا که با من جدال میکرد، جوانی دوستداشتنی و از همین ملت بود. اما این جمله را چه کسی میتواند بگوید؟ یا بهتر است اینگونه صورتبندی کنم که در چه شرایطی این جملهی گفتهشده میتواند پیشزمینهای زیسته و تحققیافته داشته باشد؟ تنها کسی که در آن زمان و مکان حضور داشته است این جمله را بهژرفایِ آن درک خواهد کرد و پشتوانههای واقعیِ آنرا در هنگامِ بر زبانآوردناش با خود همراه خواهد داشت. این جمله برای من دریافتی درونی بود برآمده از دیداری کوتاه و نفسگیر با او.
فاصلهی آن جوان از ستیز با جنبش تا همدلی با آن بهاندازهی یک باریکهی مو بود. این سخن نه بدان معنی است که تیزبینانِ بیرون از مرزها از درک و فهمِ چنین پیوند و گسستهایی ناتواناند اما اگر به گستره و چندگونگیِ ایرانیان در درون و بیرون بنگریم، خواهیم دید که سرنوشتِ این کشور درست بهدلیلِ همین تنوع و تکثر همراه با بینشهای زیسته در دستِ ساکنانِ ایران است نه ایرانیانِ مهاجر. و باز درست بههمین دلیل است که هر نسخه و دستورِ عمل از سویِ بیرونیان برای ایرانیانِ ایراننشین بیمعنا و نپذیرفتنی است.
من نمیخواهم در اینجا حقوق و کوششهای ایرانیانِ خارج از کشور را نسبت به آنچه در میهن میگذرد نادیده بگیرم. سنجشگری و نقادی شرطِ بایستهی بالیدنِ هر رستاخیری است و در این زمینه ایرانیان در هر کجای دنیا میتوانند و میباید کژرویها و کاستیها را گوشزد کنند. پشتیبانیِ آنان از جنبش در بیرون از مرزها نیز ارزشمند و اثرگزار بود. اما جایگاهِ بیرونیان فینفسه گنجایش و توانمندیِ راهبریِ جنبشِ درونِ میهن را ندارد. ژرفنگرانِ مهاجر این حقیقت را بهدرستی فهمیدهاند که از هرگونه باید/نبایدِ هنجارگذار دوری میجویند و درست وارونهی اینان، دونکیشوتهایی هستند که از هزاران فرسنگ دورتر به مردم میگویند چه کنند یا چه نکنند و از آن بدتر ملت را به سادهنگری وصف میکنند؛ سادهبینان با انگارههای منجمدشدهی «مرزگذاری» و «تعین» میخواهند چیزهایی را به ایراننشینان بفهمانند که از اساس از جنسِ رخدادهای وطن نیست و جایگاهی در واقعیتِ سیاسی ندارد.
زندگیِ جمعیِ ما در این کشور کمترین زمینه را برای «مطلقبینی» در اختیار میگذارد. من اینجا تنها و تنها از مردم و بدنهی جنبش سخن میگویم نه از نخبگان. همین «زیستِ ایرانیِ» جانبهدربرده از پُتکهای کوبندهی دستگاه در این سه دهه بوده است که رهبرانِ جنبش را بهسویِ الگوهایِ رواداری و آزادمنشیِ زندگیِ روزمرهی ایراننشینان راهبرده است. ما بهخودیخود در کنارِ یکدیگر شاد و همباشنده هستیم؛ بودنِ هر یک از ما در قالبِ فرد، گروه، مذهب، مرام یا دیگر دستهبندیهای اجتماعی به بودنِ دیگری وابسته است. هر یک از ما بخشی از داستانِ زندگیِ دیگری هستیم. دستگاه ِحاکم در داستانِ زندگیِ هر کدام از ما دشمنانِ هولناکی را شخصیتپردازی کرد. اکنون این اشباحِ اقتدارساز رفته رفته از زیستِ جمعیِ ما ناپدید میشوند چنانکه از آغاز هم وجود نداشتند.
رژیم در این سه دهه هر کاری کرد تا نفرتِ یک طبقه از جامعهی ایران را نسبت به دیگر طبقات برانگیزد و آن تبعیضها را اهرمی برای پیشبُردِ سیاستهای تمامیتخواهانهاش قرار دهد. اما پس از برساختنِ «فتنه» و زایشِ سرگردانکنندهی «جنبش» از بطنِ آن، این طبقات بر خلافِ ظاهرِ ماجرا روز به روز بیشتر به یکدیگر نزدیک و با همدیگر همدرد شدند. ما به چشمِ خود دیدیم که زنانِ مذهبیپوش گاه بیشترین ستیزها را با سرکوبگران داشتند و طبقاتِ فرودست رختِ سبز پوشیدند و ریزشهای رژیم چنان شتابی داشت که پیشِ چشمانِ ملت بی تنپوش و برهنه ماند.
در هنگامهای که ریشههای نفرتِ برنامهریزیشده از سویِ دستگاه میانِ مردم و جایگاههای متفاوتِ اجتماعی در حالِ پوسیدن است و بیزاری جای خود را به همدلی داده است، «نفرتپراکنی» از سوی جریانهای مشخصی از اپوزیسیون چیزی جز خیانت به ملتِ ایران نیست. در این سی سال چنان انبوهی از ذوقها، اندیشهها، سبکهای زندگی و صداهای گوناگون در جامعهی ما سانسور، سرکوب و خاموش شده است که اگر ملتِ ایران بخواهد در این زمینهها از یکدیگر حسابکشی کند تا ابد به همدیگر بدهکار خواهیم ماند. البته دستگاه بدهیِ سنگین و جبرانناپذیری به ملت دارد. اما مردمِ ما با همهی تفاوتهایی که با یکدیگر دارند و با همهی سرکوبهایی که بر بخشِ بزرگی از آنان در این سی سال روا داشته شد، تازه دارند با یکدیگر بهراستی آشتی میکنند. ما همگی همسرنوشت هستیم و من این روزها که خاطراتِ خیابانهای هشتاد و هشت را در ذهن مرور میکنم هر چه بیشتر به درستیِ سخنِ آن همراهِ جنبش پی میبرم که گفت:
«ما همه با هم سعادتمند خواهیم شد».
با اعلام نرخ تورم در جامعه و همچنین تعیین حقوق 800 هزارتومان برای خط فقر، باید 80 درصد بازنشستگان تامین اجتماعی را زیر خط فقر به حساب آورد.
سازمان تامین اجتماعی و دولت با هم اختلاف دارند؛ دولت بدهکاری چند میلیاردیاش را به این سازمان نمیدهد و بازنشستگان تامین اجتماعی تصمیم گرفتهاند که اعتراضشان نسبت به این وضعیت را به دیوان عدالت اداری بکشانند؛ آنها نسبت به افزایش تنها 6 درصد به حقوقشان ناراضی هستند.
دولت مقرر کرده بود تا پایان شهریورماه گذشته این 6 درصد افزایش، به بازنشستگان پرداخت شود، اما بازنشستگان تامین اجتماعی میگویند این مبلغ با یکماه تاخیر و آن هم به طور ناقص پرداخت شده چرا که بر اساس بخشنامه سازمان تامین اجتماعی، افزایش 6 درصدی باید همراه با در نظرگیری حق مسکن، حق اولاد، بن کارگری و... باشد در حالی که هیچ یک از این تعهدات به بازنشستگان تامین اجتماعی پرداخت نشده است.
چند روز پیش نیز تعدادی از این بازنشستگان برای علنیتر کردن اعتراضاتشان به مقابل مجلس رفتند و نسبت به دخالت دولت در سازمان تامین اجتماعی که در جریان بررسی برنامه پنجم توسعه به آن رای مثبت داده شده تجمع اعتراضی برپا کردند.
معترضان معتقدند که بر اساس بودجه سال 88 سازمان تامین اجتماعی، باید 25 هزار میلیارد تومان برای همسان سازی حقوق بازنشستگان در نظر گرفته میشد که از این مبلغ تنها 6 هزار میلیارد تومان تخصیص یافته در حالی که وزیر رفاه اعلام میکند همسانسازی حقوق کاملا اجرا شده است.
سازمان تامین اجتماعی در حال حاضر بیش از یک میلیون و 400 هزار بازنشسته دارد که حداقل حقوق آنها 353 هزار تومان است که با اعلام نرخ تورم و تعیین حقوق 800 هزارتومان برای خط فقر، باید 80 درصد بازنشستگان تامین اجتماعی را زیر خط فقر دانست.
منبع: خبرآنلاین
پیشینه:
بازنشستگان تامين اجتماعي در مقابل مجلس تجمع کردند
بازنشستگان تأمین اجتماعی به دیوان عدالت شکایت کردند
«توانايی پرداخت مستمری بازنشستگان را نداریم»
بانک مرکزی کویت در پی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، طی بخشنامهای افتتاح نمایندگیها و شعب بانکهای ایرانی در کویت را ممنوع کرد.
به گزارش روزنامه کویتی «الرأی» این بخشنامه به موسسات مالی کویتی نیز دستور داده است که از گشایش دفتر یا حساب بانکی در ایران خودداری کنند.
خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داده است که بانک مرکزی کویت همچنین از بانکهای امارات متحده عربی و شرکتهای سرمایه گذاری و تبدیل ارز خواسته که مفاد قطعنامه تحریمی شورای امنیت را اجرا کنند و داراییهای ایران را مسدود سازند.
کویت پیش از این به همراه فرودگاههای امارات عربی متحده و آلمان اعلام کرده بود در تبعیت تحریمهای اعلام شده از سوی آمریکا از تحویل سوخت به هواپیماهای مسافربری ایرانی خودداری خواهد کرد.
سازمان ملل متحد در ماه ژوئن امسال طی مصوبهای اعلام کرد علاوه بر توقف معاملات و مراودات تجاری با بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی، آن دسته از بانکها و موسسات ايرانی که مظنون به مشارکت در برنامه های هستهای و موشکی هستند مورد مجازات قرار خواهند گرفت.
دولت آمريکا نیز در تحريمهای جداگانهای از اين فراتر رفته و علاوه بر اعمال شدید محدوديت بر معامله با صنايع نفت و گاز ايران، آندسته از شرکتهای خارجی و چند مليتی را که در زمينه فروش بنزين با ايران معامله کنند مورد مجازات اقتصادی قرار میدهد.
منبع: آفتاب
پیشینه:
KBI کویت دیگر به هواپیماهای ایرانی سوخت نمیدهد
امام جمعه موقت تهران با انتقاد از دادن مرخصي به برخي زندانيان، گفته که برخي از اين افراد با يكديگر «جلسه ميگذارند و برنامهريزي ميكنند» كه بايد اين موضوع جدي گرفته شود و به اين زندانيان مرخصي داده نشود.
آيتالله احمد جنتي در خطبههای نماز جمعه این هفته در تهران گفت: «دشمن بيكار نشسته است و فتنهگران نيز آتش زير خاكستر هستند، هر چند كه نميتوانند كاري انجام دهند اما ما بايد بيدار باشيم و قضيه را جدي بگيريم.»
دبير شوراي نگهبان در ادامه با اشاره به مرخصیهای بدون جهت که امکان خروج از مرزها را به زندانیان میدهد، افزود: «برخي از اين افراد كه به آنها مرخصي داده شده است و فرار نكردهاند با يكديگر جلسه ميگذارند و برنامهريزي ميكنند كه بايد به اين زندانيان مرخصي داده نشود چرا كه مرخصي دادن به اين زندانيان همچون مرخصي دادن به سارق است.»
وی در ادامه بر لزوم برخورد با افرادي كه هنوز دستگير نشدهاند نيز تاكيد كرد و گفت: «گفته شده كه اين فرد در فرودگاه دستگير نشود چرا كه هتك احترام صورت ميگيرد. بلكه بايد به خانه برود، استراحت كند و پس از بازديد با دوستانش دستگير شوند.»
امام جمعه موقت تهران در پایان گفت که «اخیرا شنیده شده پس از آنكه مجلس ميخواهد کاری صورت دهد و وزیری آن را قبول ندارد، مجلس آن وزیر را تهديد به استيضاح ميكند؛ نباید اجازه داد 4 نفر كل مجلس را بدنام كنند.»
منبع: ایلنا
پیشینه:
جنتی: مقابله با بدحجاب مثل مبارزه با دزد و تروریست است
جنتی: سند دارم؛ دستمزد یک میلیارد دلاری موسوی و فتنه گران
جنتی: خداوند سمت رهبری انقلاب را به آیتالله خامنهای محول کرد
دوران «شبه ریاضت» را پیش رو داریم و خدا باید کمک کند
شادی صدر، وکیل حقوق بشری و فعال جنبش زنان، جایزه سال 2010 دانشگاه سانتا کلارای کالیفرنیا را به خود اختصاص داد.
وی در مراسم اعطای این جایزه دقایقی سخنرانی کرد و جایزه خود را به به نازنین خسروانی، روزنامه نگار و فعال حقوق مدنی و نسرین ستوده، وکیل حقوق بشری تقدیم کرد.
شادی صدر با خواست آزادی این دو زن فعال حقوق بشر از زندان، از حاضرین خواست که یک دقیقه سکوت کنند.
جایزه 30 هزار دلاری دانشگاه سانتاکلارا هر ساله به یک وکیل اعطا می شود که از مهارت حقوقی خود برای کاهش بی عدالتی و نابرابری استفاده کرده باشد.
این فعال حقوق زنان پیش از این از سوی وزارت خارجه آمریکا به عنوان یکی از 10 زن «شجاع جهان» در سال 2010 معرفی شده بود که آن جایزه را نیز به شیوا نظرآهاری تقدیم کرد.
شادی صدر، از اعضای فعال کمپین «قانونِ بیسنگسار» و همچنین عضو کمپینهای «نه به طرح امنیت اجتماعی»، «نه به لایحه حمایت از مردان در خانواده» و «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها» است.
منبع: رادیو فردا
پیشینه:
شادی صدر جایزه خود را به شیوا نظرآهاری تقدیم کرد
شادی صدر جایزه «پروانه طلایی» را به پروژه «خاطره» اختصاص داد
جایزه زنان شجاع برای شادی صدر
لیلا اوتادی در گفتگو با خبرگزاری فارس، بازی در نقش ندا آقا سلطان در فیلم «پایان نامه» را تکذیب کرد.
پیش از این اعلام شده بود که قرار است خانم اوتادی در فیلمی به تهیه کنندگی روح الله شمقدری و کارگردانی حامد کلاهداری که مربوط به حوادث انتخابات ایران است در نقش «ندا آقاسلطان» نقشآفرینی کند.
ليلا اوتادي با اشاره به اين كه به دليل شكستگي پا، در هيچ پروژهاي نميتواند بازي كند، گفت: «اخباري كه درباره فعاليت سينمايي من منتشر شده، كذب محض و ساخته ذهن افراد است.»
اوتادی افزود: «اين دومين باري است كه امسال خبرهاي كذب و نادرست از فعاليتهايم در دنياي مجازي و نشريات نامعتبر يا كم معتبر منتشر شده است كه براي خودم جالب و تعجب آور است.»
وی در ادامه گفت: «امروز (جمعه) به توصيه دوستانم كه زودتر مطلع شدند، با پاي شكسته (كه چند وقتي است دچار آن شدهام) پاي كامپيوتر و دنياي مجازي نشستم و با مرور اخبار اينترنت، خبري را كه در آن نوشته شده «قرار است در نقش ندا آقاسلطان بازي كنم»، خواندم. دلم ميخواهد بدانم چه كسي اين دشمني را روا داشته تا با طرح اينگونه خبر، مردم را نسبت به من هيستريك و عصبي نمايد.»
خبر بازی فیلم لیلا اوتادی در فیلم «پایاننامه» با واکنش گسترده فعالان و هواداران جنبش سبز روبرو شد به طوری که در فیس بوک صفحهای با عنوان مخالفان خانم اوتادی راهاندازی شد و برخی از وبلاگها نیز به این موضوع واکنش نشان دادند.
هک وبسایت لیلا اوتادی
از سوی دیگر فرد یا گروهی با نام «موج آزادی» در واکنش به نقش آفرینی لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان وب سایت او را هک کردند.
وبسایت خانم اوتادی ساعاتی بعد مشكل فنی را حل كرد و به انتقاد از این واکنشها پرداخت و نوشت: «كاش فرصت میدادیم ببینیم موضوع چیست، كاش كاملا بر موضوع آگاه میشدیم و لااقل بعد این هجمه ها و توهین ها را آغاز میكردیم. درست است اگر این فیلم آنچه باشد كه ما فكر میكنیم، آیا مقصر اصلی آن بازیگران آن هستند. چرا ما سناریو نویسان اصلی آن را رها كردیم و به موارد درجه دو و سه آن میپردازیم. اگر تیر انتقاد و اعتراضی است نخست به آنهاست و نه به هنرمندان.»
این وبسایت در ادامه نوشته: «آیا شخصیت یك فرد انقدر بی ارزش شده كه هر چه خواستیم بگوییم و تهمت بزنیم و الفاظ ناشایست بكار ببریم و بعد اگر نادرست بود گویی كه آب از آب تكان نخورده؟ آیا تجربه این رفتارهای غلط و احساسی را قبلا نداشتیم كه امروز اینچنین و گاها بی شرمانه به هنرمندی ایرانی حمله میشود.»
لیلا اوتادی متولد 1362 و دانشآموختهٔ رشتهٔ معماری داخلی است که چهرهای شناخته شده در سینمای ایران به شمار میرود.
منبع: فارس، آینده، سایت طرفداران اولادی
پیشینه:
لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان در فیلم حوادث پس از انتخابات
مقامات رسمی اطلاعات و امنیت نیجریه اعلام کردند که بر اساس تحقیقات، دولت ایران در ارسال محموله تسلیحاتی که در ماه گذشته ضبط و توقیف شد، دست داشته است.
بنا به گفته بازرسان نیجریهای، پیگیری یک نامه اداری نشان داد «سفارت ایران در نیجریه از یکی از دو ایرانی که مشکوک به قاچاق این تسلیحات هستند، برای دریافت روادید حمایت کرده است.»
«فرد مظنون برای سفارت ایران در پایتخت نیجریه کار می کند.»
دولت نیجریه مدعی است که دو شهروند ایرانی مظنون، به نامهای «عظیمی آقاجانی» و «سید اکبر طهماسبی» شهروندان ایرانی که تحت عنوان شرکت ساخت و ساز و تجارت بینالمللی در تهران، این محموله سلاح را فرستاده اند.
به گفته مقامات رسمی دولت نیجریه، «آقاجانی» پس از ارسال نامه ای از سوی سفارت ایران در نیجریه که از درخواست روادید او حمایت کرده بود، توانسته روادید بگیرد. کسی که این نامه را فرستاده، «شیخ علی عباس عثمان» است که با نام مستعار «عباس جگا» معروف است و پیشتر در بخش زبان هوسا رادیو تهران کار کرده و در ایران تحصیل کرده است.
در این بین یکی از مقامات رسمی نیجریه هم گفت: «هرچند مدرکی در دست نداریم، اما تقریبا مطمئن هستیم که این دو در سفارت ایران مخفی شده اند.»
پیشتر شرکت کشتیرانی «سی.ام.ای- سی.جی.ام» که از محموله یکی از کشتیهای آن در نیجریه، مقادیری سلاح از جمله راکت کشف شده، اعلام کرده بود: «محموله این کشتی در ایران و توسط یک شرکت ایرانی بارگیری شده است.»
در بارنامه رسمی این کانتینرها نوشته شده بود «حاوی مصالح ساختمانی.»
شرکت کشتیرانی سی.ام.ای- سی.جی.ام گفته بود: «کانتینرها از بندرعباس بارگیری شده و در بندر لاگوس تخلیه شدهاند.»
مقامات سفارت ایران در نیجریه از اظهارنظر درباره کشف محموله سلاح از این کشتی خودداری کردهاند.
هرچند اسرائیل به محض کشف این محموله گفته بود مقصد نهایی آن غزه بوده است، اما مقامات می گویند این محموله برای ناامنی در انتخابات ریاست جمهوری نیجریه که قرار است چند ماه آینده برگزار شود، ارسال شده است.
منبع: رادیوفردا
پیشینه خبر: «محموله سلاح کشف شده در نيجريه، در ايران بارگيری شده است»
پنج دختر اوکراينی، روز پنج شنبه با برهنه شدن در مراسم هفته فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی ايران در کيف، پايتخت اوکراين، به حکم سنگسار سکينه محمدی آشتيانی اعتراض کردند.
اين زنان که عضو گروه فيمن (Femen) هستند، با حضور در اين مراسم فرهنگی، که از سوی سفارت جمهوری اسلامی در کيف ترتيب داده شده بود، برهنه شدند و به شعار دادن برای لغو حکم سنگسار پرداختند.
ماموران امنیتی سفارت جمهوری اسلامی این دختران را به زور از سفارت بیرون راندند. اين گروه از زنان اوکراينی چندی است برای برابری حقوق زنان و جلب افکار عمومی، به مناسبت های مختلف، با برهنه شدن در ملا عام خواسته های خود را مطرح مي کنند.
دختران اوکراینی هفته گذشته نیز در مقابل سفارت ایران دست به اعتراض زده بودند.
فیلم اعتراض در مقابل سفارت ایران را که سوم نوامبر از یورونیوز پخش شده در اینجا ببینید.
منبع خبر: رادیو فردا
بعد از شرکتهای فولاد تيسن کروپ آلمان، گاز لیند، زیمنس و همچنین بیمه های آلیانس و مونیشره، اینک کنسرسیوم خودروی سازی دایملر آن کشور نیز اعلام کرده است که در راستای اجرای دور تازه تحریمها علیه جمهوری اسلامی، همکاری با این کشور را متوقف کرده و به مشارکت خود با موتورهای دیزل ایران نیز پایان میدهد.
دیتر تسچه، رئیس شرکت دایملر آلمان روز پنجشنبه با اعلام این و با بیان این که روابط این شرکت در سالهای گذشته «با رژیم ایران در چارچوب قانون» بوده، اظهار داشته است، با این حال به دنبال تحولات سیاسی اخیر این شرکت اقدام به «بررسی انتقادی» این روابط کرده است.
رئیس شرکت دایلمر افزوده است: «نتیجه این بررسیها آن شد که ما روابط تجاری خود با ایران به طور کامل قطع کردیم.»
وی در ادامه با بیان این که اقدام این کنسرسیوم در قطع روابط با جمهوری اسلامی، اقدامی علیه مردم ایران نیست، گفته است: «سیاست رهبران کنونی ایران به گونهای است که ما را ناگزیر میسازد که مراودات تجاری خود با این کشور را قطع کنیم.»
رئیس کنسرسیوم دایملر آلمان، که یکی از بزرگترین تولید کنندگان انواع کامیون در جهان به شمار میآید، در ماه آوریل سال جاری میلادی اعلام کرده بود، این شرکت به شراکت ۳۰ درصدی خود با شرکت تولید کننده موتورهای دیزل ایران نیز پایان خواهد داد.
منبع: رادیو فردا
در نامه پاپ به محمود احمدینژاد:
پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان به نامهای که محمود احمدینژاد حدود یک ماه پیش به وی نوشته بود، پاسخ داده و خواستار گفت و گو با تهران در باره وضعیت کلیسای کاتولیک در ایران شده است.
نامه پاپ به محمود احمدینژاد که متن آن روز پنجشنبه از سوی واتیکان منتشر شده است، روز سهشنبه توسط ژان لوئیس توران، رئیس شورای گفت و گوی ادیان واتیکان، تسلیم محمود احمدینژاد شده بود.
پاپ اظهار امیدواری کرده است که یک کمیسیون دوجانبه میان ایران و واتیکان به رسیدگی به وضعیت حقوقی کلیسای کاتولیک در ایران کمک کند.
او نوشته است: در برخی کشورها کاتولیکها در شرایط دشوار، تبعیض و حتی خشونت زندگی میکنند و آزادی زندگی و آزادی بیان علنی عقاید خود را ندارند.
پاپ در نامه خود به محمود احمدینژاد همچنین به وضعیت اقلیتهای مسیحی در سایر کشورهای منطقه خاورمیانه نیز اشاره کرده و اظهار داشته است، افراد مذهبی میتوانند، «نقش کلیدی در گسترش صلح» ایفا کنند.
منبع: بیبیسی، رادیو فردا و مردمک
پیشینه:
افزایش فشارها بر مسیحیان در ایران
۱۵تن از نوکیشان مسیحی در مشهد بازداشت شدند
فیلم «پایاننامه» با موضوع «جنگ نرم» و حوادث بعد از انتخابات به تهیهکنندگی روح الله شمقدری و کارگردانی حامد کلاهداری جلوی دوربین رفت. لیلا اوتادی در نقش ندا آقا سلطان در این فیلم نقشآفرینی میکند.
این خبر با واکنش گسترده فعالان و هواداران جنبش سبز روبرو شده است. در فیس بوک صفحهای با عنوان مخالفان خانم اوتادی راهاندازی شده و برخی از وبلاگها نیز به این موضوع واکنش نشان دادهاند.
موضوع این فیلم درباره استاد دانشگاهی است که دارای «فعالیتهای جاسوسی» و ارتباط با «بیگانه» است و 4 دانشجویی که با این استاد پایان نامه دارند. این پایاننامه بهانهای میشود برای ورود این دانشجویان به دنیای سیاست.
داریوش ارجمند، امیرآقایی، محمد رضا شریفینیا، حامد کمیلی، بهاره افشاری، جمشید هاشمپور و میلاد کیمرام از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
منبع: کافه سینما
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر