-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

Latest news from Jaras for 05/11/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.





به زبان انگلیسی -

 


 




جرس:  دانشجويان سبز دانشگاه علم و صنعت با حضور خود باعث لغو همايش "رويش سبز" و عدم حضور دوباره ي سردار سعيد قاسمي از حاميان دولت احمدی نژاد شدند.


گزارشهای رسیده به جرس حاکی است به دنبال اعلام برگزاري مراسم "همايش رويش سبز" از سوي مسئولان دانشگاه علم و صنعت در هفته  گذشته كه قرار بود از كتابي با عنوان "جنبش سبز مخملي"‌ نيز در اين مراسم رونمايي شود، دانشجويان سبز اين دانشگاه طي فراخواني رسمي از تمامي دانشجويان اين دانشگاه خواسته بودند تا ضمن حضور گسترده در اين مراسم اعتراض خود را به حضور دوباره  سردار قاسمي كه سابقه  بدي در ذهن دانشجويان علم و صنعتي دارد، اعلام كنند و انزجار خود را نسبت به برگزاري چنين مراسمي از سوي مسئولان دانشگاه و حضور افرادي تندرو مانند سردار قاسمي اعلام نمايند.


مسئولان دانشگاه علم و صنعت مي خواستند اين مراسم را در  آرامش و بدون حضور اعتراضي سبزها  برگزار كنند، اما وقتي با اين جوّ اعتراضي در بين دانشجويان روبرو شدند ، تمامي پوسترهاي اين مراسم را از سطح دانشگاه جمع آوري كرده و  تصميم به برگزاري مراسمي با موضوعيت انرژي هسته اي با حضور رييس انتصابي دانشگاه علم و صنعت (جبل عاملي) و معاون سازمان انرژي اتمي گرفتند كه حتّي نتوانستند چنين مراسمي  را بر گزار کنند.


اطلاعات رسیده به جرس می افزاید: روز گذشته بعد از حضور گسترده  دانشجويان سبز دانشگاه در سالن آمفي تئاتر شهيد بهرامي (محلّ برگزاري مراسم) در ساعت 13:30 در حالي كه هيچ كدام از مدعوين در سالن حضور نداشتند، مسئولين اقدام به پخش كليپ هايي تكراري درباره ي موضوع هسته اي كرده و وقتي حوصله  دانشجويان از اين قضيه سر رفته و مشخّص شد مسئولان دانشگاه از برگزاري مراسم منصرف شده اند، دانشجويان سبز كه تعدادشان در حدود 300 نفر تخمين زده مي شد، شروع به اعتراض كرده و با شعارهايي مانند "دروغگو دروغگو، كتاب مخمليت كو؟" و در حالي كه عكس هاي شهيد سبز دانشگاه علم و صنعت،‌ "مهندس كيانوش آسا" را با خود حمل مي كردند، سالن مراسم را ترك كرده و با خواندن سرود "يار دبستاني" به حضور خود پايان دادند.


لازم به ذكر است سردار سعيد قاسمي در مراسمي در 12 آبان سال گذشته با عنوان "شكست پنجه ي عقاب" در دانشگاه علم و صنعت حاضر شده و در سخنراني خود بارها به دانشجويان سبز و شهيد سبز اين دانشگاه زنده ياد كيانوش آسا توهين كرد كه در آن زمان نيز با اعتراض گسترده  دانشجويان سبز مواجه شد كه به دنبال اين سخنان دانشجويان سبز سالن مراسم را ترك كرده و به برپايي تظاهراتي در صحن دانشگاه پرداختند.


 




صادق شکیب -

 

 

بعد از مدت های مدیدی که همدیگر را ندیده بودیم؛ خیلی خوشحال شدم از دیدنش.
  غروب هنگام با رسیدن از محل کار به منزل ، دیدم اسد در خانه نشسته است. از دوستان فوق العاده صمیمی و با شخصیت دوران کودکی ام است . بیست سالی می شود به تهران کوچیده ام . او در همان شهر زادگاهمان ساکن هست . کارگاه کوچک درب و پنجره سازی دارد . هر وقت به تهران آید حتماً سری به من می زند . فردی است تحصیل کرده و با سواد . به علت درگیر بودن در مسائل سیاسی در دوران دانشجویی در ادارجات دولتی استخدامش نکردند . بدون آن که خم به ابرو آورد پس از مدت ها در بدری با کمک پدرش کارگاهی راه انداخته با ازدواج با دختر خاله اش زندگی آرام و سالمی دور از هر نوع کشمکش و مسایلی که به آرامش زندگی اش خللی وارد کند ، در پیش گرفت . از زندگی خانوادگی اش راضی است . با همسرش تفاهم کم نظیری دارد . هر دو فرزندش دانشجو هستند . از نظر مالی در مضیقه است . ولی هیچ وقت روحیه اش را نباخته با قناعت و صرفه جویی از عهده ی مخارج زندگی و هزینه ی تحصیل فرزندانش بر می آید . احترام خاصی برایش قائلم . فردی قابل اعتماد با خصلت های پاک انسانی است . 

شام مختصری می خوریم . تلویزیون روشن است . اخبار از اعدام بیست و نه اوباش می گوید . تصویر صحنه ای  دلخراش را هم در این مورد نشان می دهد . پس از صرف شام دقت نموده می بینم اسد برخلاف همیشه که بشاش و خوش رو است . قیافه اش گرفته ، سگرمه هایش درهم رفته بسی د مغ و پکر است . می گوید : فلانی از این کلمه ی اراذل و اوباش همیشه نفرت داشته ام . با شنیدنش بی اختیار خاطره ی تلخی به ذهنم می آید . خاطره ای که آن شب نقل کرد ، عیناً بازگو می نمایم : 

این پیش آمد مربوط به زمانی است که تو مدت ها بود ساکن تهران شده بودی . در شهرمان یکی از قضات حسابی با خانواده ی ما طرف شده ، کینه ای عجیب از ما به دل داشت . چندین بار گفته بود تا از این شهر منتقل شوم زهر چشمی از این خانواده خواهم گرفت . مطلب به گوشم رسید . پیش خود می گفتم ما که کاری به کار کسی نداریم .ساکت و آرام در گوشه ای نشسته زندگی مان را می کنیم . چه کاری از ایشان بر می آید ...

فردی از همشهریان که بگمانم تو نشناسی اش علیه برادرم شکایت کرد . این آقای شاکی شغل اصلی اش شاکی حرفه ای بود . البته بعد ها ارتقاء مقام یافته مبادرت به عمده فروشی مواد مخدر می نمود . فعلاً هم با کشف چند کیلو هروئین از خانه اش ، سال هاست در زندان آب خنک می خورد . حقیقتش را بخواهی طرح شکایت به تحریک آن قاضی بود یا ابتکار خودش نمی دانم . به هر حال جناب قاضی بی فوت و فت برادرم را در جای نامعلومی ! بازداشت نمود . با مراجعه ی مکررم به وی که لااقل اتهام و محل بازداشتش را بگوید . با پوزخند تمسخر آمیزی فاتحانه می گفت : روزی خواهی فهمید عجله کار شیطان است .

پس از گذشت پانزده روز ، به دستور ایشان وی را برای محاکمه به دادگاه آورده بودند . با دستبند و لباس خاص زندانیان . با عجله خودم را به دادگستری رساندم . در راه پسر عمه و شوهر خواهرم را دیدم . آن ها نیز با من همراه شدند . برادرم را در سالن دادگاه یافته موضوع را پرسیدم . مختصراً گفت : برایم پرونده ی منکراتی تشکیل داده اند . دیدم خیلی ناراحت است . روحیه اش را کاملاً باخته بود . وی آموزگار است و با مسائل حقوقی آشنایی ندارد . در آن مجال اندک فقط توانستم به او بگویم شهامت داشته باش خودت را اصلاً آبرو باخته ندان . 

با پسر عمه و شوهر خواهرم بر روی نیمکتی در راهروی دادگستری نشسته ، مشغو ل صحبت با همدیگر شدیم . قاضی بعد از ساعتی برادرم را با آقای شاکی نزد خود فراخواند . یکبارگی جناب شاکی قشقرق و داد و هوار راه انداخته جیغی کشید آن سرش ناپیدا . با تعجب نگاهش کرده علت رفتارش را اصلاً نمی فهمیدم .

تا آن که بعله ... متوجه شدم ... مأمور نیروی انتظامی هر سه نفرمان ( من ، پسر عمه و شوهر خواهر ) را به نزد قاضی هدایت نمود . قاضی روبه من پرسید : کاری اینجا داری ؟ گفتم : ما کاری در این اتاق نداریم جنابعالی ما را به اینجا کشاندید . با تغیر به تندی گفت : مرتیکه خود تو به کوچه ی علی چپ نزن . منظورم این است برای چه به دادگستری آمده اید ؟  پاک از کوره در رفته بودم با زحمت زیاد خونسردی ام را حفظ کرده به آرامی گفتم : این به خودمان مربوطه . برای اینکه وقتی بنده می خواستم به دادگاه بیایم اصلاً ندیدم جلوی درب دادگستری نوشته باشند ورود افراد ممنوع است . قاضی که به قول معروف خون ، خونش را می خورد با عصبانیت شاکی محترم ! را نشان داده پرسید : به چه حقی به وی توهین کرده ای ؟ گفتم :لحن فرمایش شما طوریه گویی کاملاً برایتان مسجل است بنده به وی توهین نموده ام . لطفاً چگونگی و نحوه ی اهانت را روشن نمایید . فرمودند : تو مشتت را گره کرده به وی نشان داده ای . 

به سیم آخر زده بودم . تصمیم گرفتم حالا که درد سر به سراغمان آمده ذره ای نباید کو تاه آمد . هر چه بادا باد . برای همین اندکی صدایم را بلند کرده گفتم : اولاً بنده این آقای شاکی را نمیشناسم و عقده ای هم از وی در دل ندارم تا انگیزه ای برای توهین باشد . دوماً شما لطف کنید آن کتاب قانونی که بر روی میز حضرتعالی هست را بخوانید تا ببینیم در کدامین ماده ی قانون گره کردن مشت مصداق اهانت است . سوماً فرض کنیم تأکید دارم به فرض ، شما درست می گویید مگر نه این است که در قانون شما مجازات هر نوع گناهی قصاص است . پس ایشان هم مشتشان را گره نمایند کار فیصله یابد . نکته ای را هم حضورتان عرض کنم ، اگر جرمی اتفاق افتاده که نیفتاده ، تازه باید من مجرم باشم اینها را ( پسر عمه و شوهر خواهرم را نشان دادم ) چرا احضار فرموده اید ؟

در این میان به اصطلاح شاکی چنان ننه من غریبم بازی در میاورد آن سرش نا پیدا ...

جناب قاضی که دیگر نمی توانست بر اعصابش مسلط شود با تهدید گفت : کاری کنم تا برای ابد این پر رویی و بلبل زبانی یادت برود . حالا می بینی ... 

گوشی تلفن را برداشته ، شنیدم که گفت : سرم خیلی شلوغه اصلا فرصت سر خاراندن ندارم ، چند اوباش را می فرستم پیشت آدمشون کن . ما سه نفر را به یک شعبه ی دیگری در دادگاه بردند . حدود نیم ساعتی جلو ی درب نگه مان داشتند تا سه مأمور نیروی انتظامی با کبکبه و دبدبه آمدند . بدون آنکه قاضی دومی ما را احضار فرماید حتی قیافه و ریخت و شمایلمان را رویت نکرده ( گویی ایشان هم پر مشغله بودند ) ، با دستور ایشان هر کدام از مأمورین دستبندی بر دستانمان زده ما را بردند تا آدممان کنند ! شوهر خواهرم که او هم مثل برادرم آموزگار است . فرد فوق العاده ترسویی می باشد . پاک روحیه ی خودش را باخته بود . با گریه رو به من گفت : با این غرورت دیدی چه بلایی به سرمان آوردی . بدبخت شدم . منو حتماً از کارم اخراج خواهند کرد . به تندی گفتم : نامه ی فدایت شوم برایت نوشتم که با من به دادگاه بیایی . در خیابان مرا دیده بدون آن که من بخواهم ، همراهم شدی . تازه مگر به دستور من به دستانت دستبند زده اند که مرا مقصر می دانی . خجالت بکش گریه چیه . 

پسر عمه ام فرد استخوان دار و به اصطلاح سرد و گرم روزگار را چشیده است . به آرامی گفت : پسر دایی به دلت نیار من یکی تا آخرش هستم . هر چی می خواد بشه ، بگذار بشه ... 

باری عمداً ما را دستبند در دست ، تا کلانتری پیاده بردند. آن جا ابتکار به خرج داده هر سه نفرمان را با نیمکتی در میان، با دستبند به همدیگر وصل کردند . بعد از ظهر شاکی با پوز خند بر لب به ملاقاتمان آمد . شوهر خواهرم با صدای بلند زد زیر گریه از او طلب عفو و مساعدت می کرد . طاقت نیاوردم روبه افسر نگهبان که نظاره گر بود . گفتم : گریه ی این آقا به خودش مربوط است . من از کار ناکرده هیچ وقت طلب عفو و ابراز ندامت نمی کنم . از احدی هم انتظاری ندارم . پسر عمه ام سکوت کرده بود . 

شبانگاه دستور رسید آن دو را آزاد کنند . خوش حال شدم . لا اقل منبعد از تحمل صدای ناله و ضجه های شوهر خواهرم راحت خواهم بود . به مدت دو روز در اتاق نموری با فضایی حد اکثر سه متر مربع محبوس شدم . فقط از روزنه ی کوچکی صدای درهم و برهم بیرون را می شنیدم . در آن لحظات می اندیشیدم لابد برادرم نیز در مکانی دیگر ، مثل اینجا مشغول آدم شدن است ! 

بعد از دو روز مأموری درب را باز کرده گفت : بیا برویم دادگاه .
در راهروی کلانتری مجید پسر همسایه مان آقا تقی را دیدم . دانشجو بود . موهای سرش را از ته می تراشیدند . بعد ها روزی مجید را دیده موضوع را پرسیدم . گفت : با چند تن از دوستانم از خیابان رد می شدم که مامورین همه را گرفته موهای سرمان را متراژ کردند . موی سر من از حد استانداردی که آقایان تعیین کرده اند به نظرشان بلند و زیاد آمد ، بقیه را ول نموده مرا به کلانتری بردند . بعد اینکه یک روز بازداشتم کردند و بقولی خودشان حسابی حالمو جا آوردند  موهای سرمو از ته تراشیده ولم کردند . اسد آقا آن ها نمی دانند با تراشیدن موی سر آدم مادام العمر کچل نمی شود . مو دوباره سر جایش سبز می شود . حالا چند ماه این ور و آن ور حتی چند سال هم طول بکشد مسئله ای نیست ولی به کوری چشمشان این دفعه بیش تر از قبل می گذارم بلند شود ... 

با دستبند در دست به دادگاه رسیده حضور قاضی محترم شرفیاب شدم . گفت : مجازاتت پنج هزار تومان جزای نقدی است. گفتم : ساعتی مهلت دهید تا تهیه اش نمایم . به راهروی دادگستری هدایت شدم . به یکی از دوستان سفارش فرستادم ده هزار تومان برایم بیاورد . بعد از آن که دوستم رسید از مأمور محافظم تقاضا نمودم به قاضی بگوید پول حاضر است . پس از اندک زمانی احضار شدم . قاضی با صدایی که مخصوصاً می خواست ضربآهنگی ترسناک داشته باشد فرمود : به خاطر توهین و اهانت برای جبران خسارت معنوی وارده به شاکی ، پنج هزار تومان را به وی بده هر چه زود تر هم گورت را از اینجا گم کن . مبلغ ده هزار تومان دو دستی بر روی میز قاضی گذاشتم . قاضی گفت : اشتباه شده پنج هزار تومان اضافه است . گفتم : نه جناب قاضی هیچ اشتباهی نشده مگر شما نفرمودید بنـــده مشت گره کرده به وی نشان داده با این عمل زشت به ساحت مبارک ایـن آقا اسائه ی ادب نموده ام حالا می خواهم با اجازه ی شما دوباره مشتم را گره نمایم . برای همین پنج هزار تومان جریمه ی متعلقه را پیشاپیش می دهم . شنیدن این حرف همانا و انفجار قاضی همانا . مثل سیل جوشانی فحش و ناسزا بارم کرد . دستور داد مرا فوراً به اجرای احکام برده پانزده ضربه ی شلاق تعزیری زدند . سوزش شدیدی سراپایم را فرا گرفت . فوق العاده خویشتن داری نمودم تا سوز و گداز تنم را بروز ندهم . بعد از اجرای حکم قانون ! دوباره به نزد قاضی کشانده شدم . فرمود : لات بی شعور فکر میکنم دیگر آدم شدی . گفتم : اتفاقاً بر عکس ، اصل  بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است . با حالتی عصبی گفت : پست فطرت برو بیرون . دوباره مرا به کلانتری بردند . به دایره ی انگشت نگاری . عکاسی از زوایای مختلف چهره و .... بعد از آن ولم کردند . خلاصه بدون آن که جرمی مرتکب شده یا حتی لحظه ای در یک زندان رسمی محبوس شوم ، شدیم سابقه دار با پیشینه ی محکومیت کیفری .

آن قاضی بعد ها از شهرمان منتقل شد . دو سه سال پیش می خواستم پروانه ی کسب کارگاه را تمدید نمایم . در اداره ی اماکن گفتند باید عدم سؤ پیشینه ی کیفری بیاوری . نتیجه را از دایره ی تشخیص هویت آگاهی اخذ ، نزد رئیس اماکن بردم . ایشان گفتند : تو یک بار پانزده سال پیش حکم محکومیت داری باید بروی حضور رئیس دادگستری تا زیر ورقه ر ا امضا نمایند . خدمت رئیس دادگستری رسیدم . پس از خواندن ورقه با نگاهی به قیافه ام فرمودند : تو  یک بار دعوا مرافعه کرده محکومیت کیفری داری . گفتم : رئیس جسارت است هر دعوایی بد نیست . اگر بد بود چرا ایران و عراق هشت سال دعوا کردند و کک هیچ کس هم توی این مملکت نگزید . با تندی گفت : مثل اینکه کله ی تو بوی قورمه سبزی می دهد این حرف ها به تو نیامده . و رقه ات را امضا می نمایم . هر چند آدم زبان درازی هستی ولی از نظر ما اشکالی ندارد برو دنبال کسب و کارت ... 

دم دمای صبح شده بود . اسد گفت : فلانی سرت را درد آوردم . قدری بخوابم . امروز باید به شهرمان بروم . 
تا چند روز بعد از رفتن اسد مدام کلمه ی اوباش ، اعدام ، توهین ، جنگ و دعوا ، شلاق تعزیری ، متراژ و تراشیدن موی سر ، رویش دوباره ی مو ... در مغزم می چرخید . هر دم افزون تر از قبل تصور دستبند بر دستان انسان شریفی چون اسد رعشه بر وجود و پیکرم می افکند . براستی در جامعه ی ما با ساز و کار های حاکم بر رفتار های اجتماعی ، انسان ها را با کدامین معیار سنجیده بدان ها ارزش می دهند ؟ آن قاضی و امثال وی در کجا و به کدام نهاد و مرجعی پاسخ گوی اعمال آن چنانی شان هستند ؟ وجدان ، شرافت کاری ، مروت و ادب در قاموس برخی از ما بهتران چه معنا و مفهومی دارد ؟ با مروری بر یافته هایم از واگویه ی درد آور و جگر سوز اسد به این نتیجه می رسم : 

توهین ، اهانت و تمسخر شخصیت افراد ، تحقیر کرامت و عزت نفس آدمی ، هتک حرمت و حیثیت اشخاص از بالا ترین شکنجه هاست حتی بی اغراق جنایتی است علیه بشریت ... عقده و گره های روحی و روانی افراد اگر مهار نشود چه فجایعی که به بار نمی آورد . همه ی این یکه تازی های بی مسئولانه منبعث از نا هنجاری های اجتماعی است . و به تناسب نبود حتی حداقلی از استاندارد های لازمه ی آزادی و دمکراسی در عمق معنای واژگان در ساختار جامعه ، علف های هرز میدانی گسترده تر برای رشد و تکثیر یافته اجتماع را به زشتی ها و نا پاکی ها می آلاید . 

برای پی ریزی زیبایی های زندگی شایسته ی انسانی چاره ای عقلانی برای ریشه کردن اینسان دمل های چرکینی بایست جست و یافت . و با روش های علمی و مردمی در راه خشکانیدن بستر های رویشش مصمانه کوشید . 

براستی می توان ... آه ای انسان تو پر شکوه ، با عظمت و قویتر از آنی که عاجز و نا توان شوی . به گواه تاریخ ، دشواری ها و سختی های راه برای رسیدن به اهداف والا هیچ گاه هراسی در دل انسان های عاشق و لایق نتوانسته بیافکند . 

نگاهی دیگر  به فضیلت و منزلت فضائل انسان بایستی نمود . و ارزیابی مبتنی بر تعقل با تعمقی در خور بر جایگاه انسانیت در جامعه داشته  یقین نمود زیستن در جهانی عاری از خشونت ، زور گویی و قلدری در هر شکل و شمایلی بلا استثناء حق مسلم همۀ آدمیان است . 


  *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

 

             

         

 


 




 

 

 

بنا به گزارش منابع آگاه خبری، یکی از متهمان بازداشت شده پس از حوادث عاشورای ۸۸، جوانی ناشناس تحت عنوان «پویا قربانی» می باشد که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.

 

 

 

 

 

 

قاضی‌ صلواتی ریاست شعبه ۱۵، وی را به ۶ سال زندان تعزیری محکوم کرده و این منبع خاطرنشان کرد "قاضی‌ به او همان حکمی را داد که به مصطفی تاج‌زاده و محسن میردامادی ابلاغ کرد."

و همسر پویا قربانی (ساناز) نیز، هم اکنون به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده است.

 

 

 

بازداشت یک فعال مدنی در آذربایجان

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 دوسال حبس برای محمد رضا رزاقی

 

وی که در جریان پس از انتخابات بازداشت شده بود، اوایل اسفند ماه به قید وثیقه آزاد شد.

 

 

 


 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محمدرضارزاقی وکیل دادگستری وعضوکمیته حقوقی ستادمهندس موسوی درشعبه بیست وهشت دادگاه انقلاب به دوسال حبس محکوم شد. وی وکیل دادگستری وپژوهشگرمسائل اجتماعی است.

این پزشک و وبلاگ‌نویس در طول دو ماه گذشته تنها دو ملاقات کوتاه سه دقیقه‌ای با خانواده خود داشته است که در ملاقات اول دارای وضعیت جسمی بسیاری بدی بوده است. پیگیری‌های خانواده‌ وی نیز در طی این مدت هیچ ثمری نداشته است و مسئولان دستگاه قضایی هیچ پاسخ مشخصی در خصوص بازداشت وی ارائه نکرده‌اند.
فیروزی هم‌ اکنون در سلولی دو نفره در بند ۲ الف سپاه همراه برادرزاده‌ خود علیرضا فیروزی در بازداشت به سر می‌برد و از حق ملاقات با خانواده و وکیل خود محروم است.

وی به خاطر فعالیت‌های حقوق بشری خود در طول این ۷۰ روز به شدت تحت فشار بوده است و در ماه اول بازداشت توسط بازجویان تحت فشارهای جسمی و روحی بوده است.

به گزارش رهانا، دکتر حسام فیروزی در حالی در بند ۲ الف سپاه به سر می‌برد که بازجویی‌ها از او به پایان نرسیده و ماموران امنیتی اطلاعات سپاه درصدد پرونده‌سازی برای وی هستند.

 دکتر حسام فیروزی وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر با گذشت نزدیک به ۷۰ روز از بازداشت هم‌چنان در بلاتکلیفی در بند ۲ الف سپاه نگهداری می‌شود.

بلاتکلیفی حسام فیروزی در بند ۲ الف سپاه

دادگاه همچنین با درخواست مرخصی و تبدیل قرار بازداشت میلاد اسدی موافقت نکرد. میلاد اسدی هشتم آذرماه سال گذشته بازداشت شده است.

به گزارش ادوارنیوز، جلسه محاکمه میلاد اسدی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. در این جلسه پس از قرائت کیفرخواست میلاد اسدی کلیه اتهامات وارده را رد کرد و به همراه وکیل اش هوشنگ پوربابایی به دفاع از خود پرداخت.

دادگاه میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم که پنج ماه در بازداشت است، پس از سه بار تعویق امروز یکشنبه برگزار شد.

دادگاه میلاد اسدی برگزار شد

او سپس با وثیقه سه میلیارد ریالی آزاد شد و توانست از ایران خارج شود.

در حکم دادگاه انقلاب تاکید شده که این حکم قطعی نیست و مازیار بهاری می تواند در مدت ۱۰ روز به این حکم اعتراض کند.
بهاری که ۴۲ ساله سن دارد و خبرنگار نشریه نیوزویک است سال گذشته برای پوشش خبری انتخابات ریاست جمهوری، به ایران آمده بود، اما یک روز پس از انتخابات بازداشت شد و مدت ۱۱۸ روز را در زندان انفرادی گذراند.

دادگاه انقلاب ایران مازیار بهاری، روزنامه نگار و فیلمساز ایرانی- کانادایی را به بیش از ۱۳ سال زندان محکوم کرده است.
به گزارش بی‌بی‌سی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب آقای بهاری را به گذراندن "۵ سال حبس به جهت اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور، ۴ سال حبس به جهت جمع آوری و نگهداری اسناد محرمانه و طبقه بندی شده، ۱ سال حبس به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام، ۲ سال حبس جهت توهین به رهبر انقلاب، ۶ ماه حبس جهت توهین به رئیس جمهور و ۱ سال حبس جهت اخلال در نظم عمومی و ۷۴ ضربه شلاق" محکوم کرده است.

محکومیت مازیار بهاری به ۱۳ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق

این فعال مدنی آذربایجانی پیش از این نیز در ۲۱ آذر ۸۱ و تیرماه ۸۳ بازداشت و به احکام حبس محکوم شده بود.
آیت مهر علی بیگلو مدیر مسئول سابق نشریه دانشجویی قوپوز و فارغ التحصیل فوق لیسانس مدیریت از
دانشگاه تربیت مدرس تهران است.

به گزارش هرانا، به گفته نزدیکان خانواده مهرعلی بیگلو، ماموران امنیتی بدون در دست داشتن حکم جلب وارد منزل این فعال مدنی آذربایجانی شده و پس از ضرب و شتم شدید مهرعلی بیگلو، او را بازداشت کرده اند. ماموران پس از بازداشت مهرعلی بیگلو اقدام به تفتیش منزل کرده و کامپیوتر، کتابها و سایر وسایل شخصی وی را با خود برده اند.

  آیت مهرعلی بیگلو فعال سابق دانشجویی آذربایجان ظهر روز دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ماه در منزل شخصی خود در شهر صوفیان از توابع شهرستان تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

 

برادر پویا روز گذشته با انتشار رنجنامه ای پیرامون وی، ضمن بیان اینکه "بعد از ۱۰۰ روز بلاتکلیفی چه کردند با ما؟ و
شش سال تاوان کدامین گناه توست؟"، گله مندانه خاطرنشان می کند "نه آن‌قدر فعال بودی که کسی برای آزادیت امضاء جمع کند، و نه آن‌قدر معروف که کسی برایت شلوغ کند. نه مسئولیتی داشتی که در این‌جا به دیدن خانواده‌ات بیایند، نه قهرمان که در آن‌طرف عکس‌هایت را در دست بگیرند."

این منبع در مورد پویا قربانی تصریح کرد از زمان دستگیری تا کنون که بیش از چهار ماه می گذرد، وی در زندان به سر می برد و اخیرا به بند ۳۵۰ منتقل شده است.

این گزارش خاطرنشان کرد کوشا بیش‌تر از دو ماه در زندان بود که مدتی در انفرادی و چند هفته ای در «انفرادی ویژه» که ظاهراً سلولی است که دیوارهایش عایق صوتی دارد، سپری شد و طبق گزارش ها، چندین بار در بازجویی‌ها شدیدا کتک خورده و حالش رو به وخامت نهاد که در بیمارستان مدرس (نزدیک اوین) بستری گردید و سپس با قید وثیقه آزاد شد.

این منبع آگاه خبری با بیان اینکه در شامگاه عاشورا ابتدائا کوشا قربانی (برادر پویا) بازداشت شد که بعد از چند روز، طی یورش شبانه نیروهای امنیتی، پویا و همسرش دستگیر و به بازداشتگاه اوین منتقل شدند.


جرس: این روزها زندانیان اوین روزهای پر درد و فشاری را از سر می‌گذرانند. روزهایی پر از خشم و آه و ناباوری. هنوز زندانیان، اعدام هم‌بند و هم‌سلول‌شان را باور نکرده‌اند که از یک سو قضات دادگاه‌ها برای‌شان حبس‌های چندین ساله صادر می‌کنند و از سوی دیگر بازجویان هر روز خبری جدید از دستگیری و بازداشت دوستان‌شان می‌دهند.

 


 


اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اوین در اعتراض به اعدامهای اخیر و انتقال مشکوک زندانیان

جــرس: در ادامه واکنش ها به اعدام پنج تن از زندانیان سیاسی و انتقال مشکوک و ناگهانی گروهی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به نقاطی نامعلوم، زندانیان سیاسی آن زندان، دست به اعتصاب غذا زدند.

 به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر و به نقل از منابع آگاه خبری، جمعی از زندانیان اوین، در اعتراض به "اعدام‌های روز گذشته و انتقال ناگهانی تعدادی از زندانیان سیاسی به مکان‌هایی نامعلوم"، ظرف‌های غذا را پس داده و اعلام اعتصاب غذا کردند.

بر اساس این گزارش، زندانیان اعلام کرده‌اند که این اعتصاب غذا تا آخر همین هفته ادامه خواهد داشت.

روز گذشته و همزمان با اعدام پنج  زندانی (فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان)، اخباری مبنی بر انتقال برخی زندانیان سیاسی از جمله داود سلیمانی، رسول بداغی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان، رضا رفیعی فروشانی و عیسی سحرخیز به زندان رجایی‌شهر و مکان‌هایی نامعلوم منتشر شد.

زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نیز، در واکنش به اعدامهای روزِ یکشنبه، با صدور بیاینه ای اعتراضی، واکنش نشان دادند.


 





بسیج در انتخابات دخالت نکند


تیترهای مهم روزنامه های بیستم اردیبهشت 1388 گویای وضع آن روز بود. " آفتاب یزد" به نقل از کروبی نوشت " بسیج در انتخابات دخالت نکند، اگر تخلفی ببینم سکوت نمی‌کنم." همین روزنامه به نقل از آیت الله صانعی اعلام کرد: " بعضی افراد می‌خواهند با پول دادن به مردم رای بخرند." روزنامه ابتکار خبر از ورود همسران کاندیداها به صحنه انتخابات داد. اعتماد از قول کروبی نوشت " نظامیان مجاز به دخالت در انتخابات نیستند." همین روزنامه از قول موسوی اعلام کرد: " آمده‌ام ایرانی شایسته ایرانی بسازم." اعتماد ملی خبر از استقبال یاران از میرحسین با شعار " یا حسین، میرحسین" داد. این روزنامه بیانیه چهارم کروبی درباره اقلیت های قومی و مذهبی را منتشر کرد. روزنامه " ایران" از پایان ثبت نام داوطلبان انتخابات و آغاز بررسی صلاحیت ها خبر داد و روزنامه جمهوری اسلامی از قول میرحسین موسوی نوشت " با احترام به همه گرایش ها، مستقل آمده ام."

 

اطلاعات بخاطر حمایت از موسوی مورد حمله قرار گرفت


پس از آنکه وزير ارشاد دولت احمدي‌نژاد، موسسه روزنامه اطلاعات را به تبديل شدن به ستاد انتخاباتي يک کانديدا متهم کرد، افراد ناشناس شبانه به غرفه انتشارات اين موسسه در نمايشگاه کتاب تهران حمله کردند و به تخريب کتاب‌ها و وسايل موجود در آن پرداختند. مسئولان دولتي ادعا کرده‌اند تخريب غرفه روزنامه اطلاعات، کار متصديان اين موسسه بوده که با "چيدمان نادرست و تعمدي" قصد ايجاد هياهو داشته‌اند.


مدير موسسه اطلاعات، متهم شد، در شرايطي که هچ‌يک از سالن‌هاي بزرگ دولتي شهر تهران اجازه ندارند فضاي خود را در اختيار نامزدهاي رقيب احمدي‌نژاد قرار دهند، سالن 500 نفره اين موسسه را در دو مقطع در اختيار موسوي قرار داد. برگزاري اين دو جلسه در سالن موسسه اطلاعات، اعتراض حاميان دولت را برانگيخت که در سايت‌هاي خود، ستاد موسوي را به استفاده انتخاباتي از امکانات دولتي موسسه اطلاعات متهم کردند. اما پاسخ مديرمسئول روزنامه اطلاعات اين بود که:" ستاد موسوي براي هرکدام از اين جلسات، دو ميليون تومان پول پرداخت کرده و هريک از نامزدهاي محترم ديگر هم مي‌توانند با همين ترتيب از سالن موسسه اطلاعات استفاده کنند."


بسیج در انتخابات دخالت نکند‏


مهدي کروبي و مير حسين موسوي، کانديداهاي اصلاح طلبان ديروز همزمان با ثبت نام براي انتخابات رياست جمهوري، به انتقاد از دولت پرداختند. همزمان مهدي کروبي سخنان اخير فرمانده سپاه را مورد حمله قرار داد، محمد خاتمي به برخي اقدامات رقباي اصلاح طلبان در راستاي "جنگ رواني" اشاره کرد.


مهدي کروبي با ذکر اين نکته که احمدي نژاد مجري انتخاباتي است که خود او براي پيروزي در آن رقابت خواهد کرد، انتخابات 22 خرداد را امتحاني "بزرگ و ماندگار" توصيف کرد که دولت نهم پيش رو دارد. وي همچنين با يادآوري اظهارات اخير فرمانده سپاه پاسداران که بسيج را به دو شاخه "نظامي" و "فرهنگي " تقسيم و دخالت بخش دوم بسيج در سياست را مجاز تلقي کرده و گفته کرده بود که بسيجي به معناي عام را نبايد با بسيجي که زير نظر سپاه پاسداران به فعاليت مشغول و به "نيروي نظامي" است اشتباه گرفت، اظهار داشت: " ظاهرا قرار است روز به روز حرف‌هاي تازه بشنويم."


حمايت‌هاي جديد از کروبي و موسوي


حمایت از دو نامزد انتخاباتی اصلاح طلب بتدریج وارد شکل جدیدی شد. اعلام حمايت دو حزب کارگزاران و عدالت و توسعه از موسوي در برابر  حمايت ادوار تحکيم از کروبي، و نيز حمايت عليرضا علوي‌تبار از موسوي و حمايت دکتر سروش از کروبي، از آخرين موضع‌گيري‌هاي انتخاباتي در طيف اصلاح‌طلب است. دکتر سروش در گفت‌وگو با روزآنلاين اعلام کرد که در انتخابات آتي از مهدي کروبي حمايت مي‌کند. سروش در انتخابات قبل هم در آخرين روزها به شکلي غيرمنتظره از کروبي حمايت کرده بود. در مقابل، سايت قلم ديروز خبر حمايت عليرضا علوي‌تبار از موسوي را منتشر کرد و از قول او، موسوي را "بهترين کانديداي موجود براي خروج از اين شرايط نابسامان" توصيف کرد.


اما علاوه بر چهره‌ها، در ميان احزاب سياسي نيز موضع‌گيري‌هاي جديدي به نفع دو نامزد اصلاح‌طلب اعلام شده است. يکي از اينها، حزب کارگزاران است که ديروز بيانيه رسمي خود را در حمايت از موسوي منتشر کرد. البته پيش‌تر هم خبر حمايت اين گروه از موسوي منتشر شده بود، اما با توجه به حضور کرباسچي، دبيرکل اين حزب در رأس ستاد انتخاباتي مهدي کروبي، انتشار بيانيه حمايت کارگزاران از موسوي، اين حمايت را جدي‌تر از قبل مي‌کند. حزب عدالت و توسعه که تا پيش از اين به دنبال نامزدي حسن روحاني بود، ديروز در يک نشست مطبوعاتي به اعلام حمايت از موسوي پرداخت و فاطمه، دختر هاشمي رفسنجاني نيز که عضو شوراي مرکزي اين حزب است، در اين نشست حاضر شد تا پس از اعلام حضور فائزه هاشمي در ستاد ميرحسين، دومين دختر رئيس مجلس خبرگان نيز به جمع حاميان موسوي بپيوندد.


کروبی، حقوق اقلیت ها، موسوی حقوق اکثریت


مهدي کروبي ديروز جديدترين بيانيه انتخاباتي خود را با موضوع "احياي حقوق اقليت هاي قومي و مذهبي" منتشر کرد. اين نامزد اصلاح‌طلب، پيش از اين هم بيانيه‌هايي را با موضوع احياي سازمان برنامه‌ريزي، واگذاري سهام شرکت‌هاي گاز و نفت به مردم و بسط حقوق شهروندي منتشر ساخته بود. بيانيه چهارم کروبی به موضوع حقوق اقوام و اقليت‌هاي مذهبي پرداخته و در هشت محور، بر احياي اصول مربوط به اقوام در قانون اساسي، افزايش سهم اقليت‌ها در مديريت کشور، رفع موانع تحصيل قوميت‌ها با زبان خود، جبران محروميت‌ها در نقاط مرزي، رفع محدوديت‌هاي گزينشي براي اهل سنت و قوميت‌ها، بسط عدالت و حقوق شهروندي، تقويت حکمرانان و ادارات محلي و منطقه‌اي و عدم دخالت دولت در امور ديني و مذهبي مردم تاکيد کرده است.


ميرحسين موسوي نيز که به استان مرکزي سفر کرده است، ديروز در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد اراک به انتقاد از فضاي بسته دانشگاه،بازداشت دانشجويان و ستاره‌دار شدن دانشجويان در دولت نهم پرداخت و ضمن انتقاد از عملکرد رسانه ملي، از احمدي‌نژاد پرسيد: "کجاست آن نفتي که قرار بود سر سفره‌ها بيايد؟ اگر منابع کشور در خدمت اغراض کوتاه مدت سياسي و براي جنجال، هياهو و گول زدن مردم استفاده شود، به مردم ظلم کرده‌ايم و اين خود بزرگ‌ترين فساد است." به نظر می رسد که کروبی سیاست های خود را برای جذب اقلیت ها و موسوی سیاست انتخاباتی خود را برای جذب اکثریت جامعه تنظیم کرده است.


انتخابات نمادین در دانشگاه تهران


دریك انتخابات نمادین كه از سوی انجمن اسلامی دانشگاه تهران برگزارشد، مهدی كروبی با 9/6 درصد، احمدی نژاد با 06/17 درصد، و میرحسین موسوی با 1/72 درصد از میانگین آراء اخذ شده، از مجموع كل آراء 5 هزارو 167 رای را به خود اختصاص دادند. آمار مذكور حاكی از آن است كه احمدی نژاد در دانشكده های اقتصاد، مدیریت، معدن وصنایع ونقشه برداری، وشیمی وعمران زیر 13 درصد آرا و دردانشكده های مكانیك، وهنرهای زیبا زیر 10 درصد آرا را كسب كرده است. او بیشترین آرا را در دانشكده های معارف اسلامی 9/43 درصد و داروسازی 2/42درصد دارد.


احیاء جایگاه مشورت


سرمقاله امروز روزنامه اعتمادملی با عنوان " بازگشت به سنت مشورت"، از سوی محمدعلی ابطحی در خصوص ماجرای ثبت‌نام مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد. در این سرمقاله آمده است: " انتخاب آقای کروبی این بود که از ابتدا به عنوان کسی شناخته شود که به صورت تیمی کار می‌کند و نظر مشاورانش را در رفتارش مورد توجه قرار می‌دهد. همان که مشکل اصلی فعلی کشور است و بسیاری از مشکلات فعلی کشور ناشی از تصمیمات فردی است و مشاورت جایگاه اصلی خودش را از دست داده است." نویسنده سرمقاله افزوده است: " اشکال خیلی‌ها در انتخابات قبلی به آقای کروبی این بود که دیگران را از میزان رای خودش مطلع نکرده بود و مثل این‌بار، همه سیاسیون مرتب می‌گفتند که آقای کروبی رای ندارد. نتایج انتخابات چیز دیگری را نشان داد."


پرداخت مرحله دوم سود سهام عدالت

  

مرحله دوم پرداخت سود " سهام عدالت" به بیش از پنج میلیون روستایی از امروز یکشنبه در ایران آغاز شد. پایگاه اطلاع‌رسانی دولت اعلام کرد که در این مرحله به پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر مبلغی معادل ۸۰۰ هزار ریال پرداخت خواهد شد. غلامرضا کرد زنگنه مدیرعامل سازمان خصوصی سازی گفت که برای پرداخت این سود، به اعتباری در حدود ۴۰۰ میلیارد تومان نیاز بود که "باید توسط شرکت‌های حاضر در سبد عدالت تأمین می‌شد." به گفته آقای زنگنه، ۳۷۰ شرکت تعاونی سراسر کشور مرحله دوم پرداخت سود «سهام عدالت» را بر عهده دارند.


پرداخت مرحله دوم سود «سهام عدالت» در این مقطع زمانی، از نظر برخی کارشناسان سیاسی رفتار تبلیغاتی محمود احمدی‌نژاد در آستانه برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی می‌شود. روز گذشته میرحسین موسوی نامزد مستقل این دوره از انتخابات با انتقاد از این شیوه دولت نهم گفت که آقای احمدی‌نژاد " بیش از اندازه از منابع ملی و به خصوص منابع مالی برای تهییج افکار استفاده می‌کند" که این رفتار " خیلی مورد پسند من نیست."


کاهش ۵۳ درصدی داوطلبان انتخابات


کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور می‌گوید که نامزد‌های انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، نسبت به دوره قبل ۵۳ درصد کمتر بوده‌اند. آقای دانشجو، تعداد داوطلبان کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را ۴۷۵ نفر اعلام کرد که ۴۳۳ نفر آنها مرد و ۴۲ نفر زن هستند. به گفته رئیس ستاد انتخابات کشور، مسن‌ترین داوطلب ریاست جمهوری مردی ۸۶ ساله و جوانترین داوطلب مردی ۱۹ ساله است. رئیس ستاد انتخابات کشور همچنین گفت که تا ۱۷ اردیبهشت ماه، هیئت‌های اجرایی انتخابات در ۳۶۸ شهرستان و ۵۵۸ بخش مشخص می‌شود. در انتخابات ۲۲ خرداد ماه به گفته آقای دانشجو، ۴۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر واجد شرایط رای دادن هستند.


برکناری باجناق دولت باجناق ها


پس از بارها تکذيب خبر دستگيري عليرضا مددي، مديرکل تربيت بدني تهران، سرانجام با برکناري او مساله فساد مالي در ورزش دولت جمهوري اسلامي در رسانه هاي مستقل انعکاس يافت. عليرضا مددي در فروردين ماه سال پيش با حکم محمد علي آبادي، رييس سازمان تربيت بدني و معاون محمود احمدي نژاد، جانشين جمشيد تقي زاده در مديريت کل تربيت بدني استان تهران شده بود.


قرباني جديد گزارش به رهبر


در پي اعلام رسمي برکناري رئيس سازمان حسابرسي، يک سايت محافظه‌کار علت برکناري اين مدير دولتي را گزارش وي به رهبر، بدون هماهنگي با وزير دانسته و همچنين فاش کرده که علت برکناري پورمحمدي، دانش‌جعفري و مظاهري توسط احمدي‌نژاد نيز نامه‌هاي آنها به رهبر جمهوري اسلامي بوده است. جهان نيوز تصریح کرد: "نجفي علمي، بعد از پورمحمدي (وزير کشور)، طهماسب مظاهري (رئيس کل بانک مرکزي) و دانش جعفري (وزير اقتصاد)، چهارمين نفري است که پس از نوشتن نامه به مقام معظم رهبري از سمت خود برکنار شده است." وزير كشور پس از پايان مرحله نخست انتخابات، گزارشى از برخى تخلفات صورت گرفته در انتخابات، براى يكى از مقامات عالى‌رتبه نظام فرستاد كه پس از ارسال اين گزارش، پس از چند روز رئيس‌جمهور از ارسال آن آگاه شده و از اين اقدام وزير كشور به شدت عصبانى مى‌شود. احمدى‌نژاد از اينكه چرا وزير كشور پيش از نوشتن گزارش با او هماهنگى نكرده، ناراحت شده و به خاطر اين كار وى، تصميم به تغيير وى گرفت.

 

 

 

 

 


 


 


هاشمی: هنوز به راه حل هایی که در نماز جمعه گفته بودم معتقدم

دوران سركوب و تحمیل پایان یافته است -

جــرس: هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان، بار دیگر بر راه حل های پیشنهادی خود برای برون رفت از وضع موجود تاکید کرد و گفت: "هنوز به راه حل‌های ارائه شده در نماز جمعه برای برون رفت از وضعیت فعلی معتقدم. "

به گزارش ایلنا، آیت‌الله اكبر هاشمی ‌رفسنجانی در دیدار جمعی از استانداران اسبق كشور، قانون اساسی را مهمترین محور برای حركت نیروهای انقلاب عنوان كرد و با تاكید بر ضرورت اعتمادبخشی به جامعه، گفت: اعتماد نسل جوان و نخبگان به آرمان‌های انقلاب سرمایه‌ای برای آینده كشور است و باید با آسیب‌شناسی این موضوع شرایط به نحوی فراهم شود تا همگان احساس كنند در نحوه اداره كشور سهیم هستند.

دوران سرکوب و تحمیل پایان یافته است
هاشمی با اشاره به گسترش ارتباطات و حضور رسانه‌های مدرن تصریح كرد: امروز سطح آگاهی مردم در دنیای جدید بسیار وسیع‌تر از گذشته شده و ارتباطات عامل مهمی برای همدلی و وحدت است و حكومت‌ها نیز در دنیای امروز به دنبال اقناع افكار عمومی هستند و دوران سركوب و تحمیل پایان یافته است.

 به همان راه حل ها هنوز معتقدم
هاشمی‌رفسنجانی در پاسخ به پرسش حاضران در خصوص راه‌حل‌های برون‌رفت از وضعیت موجود تاكید كرد: "راه‌حل‌هایی كه به ذهنم می‌رسید در نماز جمعه سال گذشته مطرح كردم و هنوز نیز در كلیات به آن معتقد هستم.

اشارۀ هاشمی به آخرین نماز جمعه‌ ای (۲۶ تیرماه ۸۸) است که در آن حضور یافت و به ایراد خطبه پرداخت. در آن خطبه ها که با حضور گسترده حامیان جنبش سبز همراه شد، هاشمی که در داخل محوطه علیه او و در خیابانهای اطراف در حمایت از او شعار می دادند، به ارائه چند پیشنهاد برای حل مشکلات پیش آمده بعد از انتخابات پرداخت و تاکید کرد: "این انتخابات اگر مشكلاتی در آن پیش نمی‌آمد ما در سی سالگی انقلاب بهترین گام را در جهت تحقق جمهوری اسلامی برمی‌داشتیم... ما از اواخر دوران تبلیغات دچار تردید شدیم. تبلیغات نادرست و عمل نادرست صداوسیما باعث شد بذل تردید در دل مردم به وجود بیاید كه مثل خوره به جان ما افتاده است. ما تردید را بدترین مصیبت می‌دانیم... مساله‌ این است كه با آسیب‌دیدگان حوادثی كه اتفاق افتاده همدردی و دلجویی شود، آن‌هایی كه عزادارند هم به آن‌ها تسلیت بدهیم ...، نظام باید آزادی رسانه‌ها در چارچوب قانون را محترم شمارد، صداوسیما به دو طرف فرصت دفاع دهد و از علما نیز دلجویی شود." وی تاکید کرد "می‌توان این شرایط را بحران نامید."

هنوز امکان حضور مجدد هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران فراهم نشده است.

هفته گذشته جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار حضور مجدد هاشمی در جایگاه خطیب نماز جمعه شده بودند که بلافاصله منابع آگاه، از عدم حضور مجدد وی در نماز جمعه تهران خبر داده و تصریح کردند "هم بنا به برخی تنگ نظری های مقامات و نهادهای مسئول و هم بدلیل اینکه خود هاشمی نگرانِ بروز تشنج و هزینه دادن مردم در صورت وقوع هرگونه حادثه احتمالی"، فعلا حضور وی در نماز جمعه امکان پذیر نیست.



 




جستار کوتاه در آراء برنارد لوئیس -

 

اندیشه  - حامد فرجی - فضای جهان پس از یازده سپتامبر 2005 دچار تغییرات وسیعی شد . تغییراتی که مسلمانان را بیش از سایر گروه ها تحت فشار خود قرار داد .
تبلیغات هدفدار رسانه های غربی برای مساوی قرار دادن مسلمین با تروریسم و خشونت بخش وسیعی از برنامه های رسانه های جمعی به شمار می رفت . در یک چنین وضعی بود که برخی اندیشمندان مسلمان برای تغییر ذهنیت جهانیان نسبت به اسلام دست به کار شدند . «قلب اسلام» دکتر نصر را باید در همین فضا تحلیل کرد . البته پر واضح است که گروه هایی از مسلمانان در شکل گیری این تصویر در جهان بسیار موثر بودند و با خشونت ورزی های بی حد و حصر خود چهره ی بسیار غیر معقولی را از اسلام به نمایش گذاشتند .

اما اصل سیاست های این چنینی از سوی کشورهای غربی مبتنی بر نظریات مستشرقان و اسلام شناسانی است که بیش از محقق بودن کارمند دولت های غربی هستند . اگرچه تعداد مستشرقان محقق که به اسلام هم خدمات زیادی کرده اند همچون آنه ماری شیمل و یا ویلیام چیتیک کم نیست ولیکن عده ای از آنها ، بدون داشتن توطئه توهم که نگارنده سعی می کند به شدت از آن دوری کند ، کاملا نظراتشان برای توجیه یا شکل گیری سیاست های کشورهای غربی در قبال کشورهای اسلامی به کار گرفته می شود .
در بین این مستشرقان نام «برنارد لوئیس» شاید دارای برجستگی بیشتری باشد . در این یادداشت سعی شده تا آراء مستشرقی که ادعا می شود پیر خاورمیانه و اسلام شناس زبردستی است خلاصه وار بیان شود تا مشخص گردد پیر خاور میانه تا چه اندازه از فهم دین مبین اسلام عاجز بوده است و نظراتش تنها توانسته سیاست های دول استکباری را تئوریزه نماید .

آراء برنارد لوئیس را می توان در سه محور کلی خلاصه کرد :
1) قداست زدایی از دین : او با مطرح کردن آراء مستشرقین گذشته به خصوص «گلدزیهر» در باب قرآن و حدیث و تشکیک در مورد تمام مراحل زندگی رسول گرامی اسلام (ص) در صدد برمی آید پروسه ی قداست زدایی از دین را که توسط سلمان رشدی و غیره شروع شده بود به انتها برساند . نکته قابل توجه در این بین این است که شبهات لوئیس بسیار ضعیف و شاید نشان گر غرض مسموم او باشد ! و الا از مستشرقی این چنینی القاء چنین شبهاتی بسیار بعید است . اگرچه برخورد او با آثار تمدن اسلامی همیشه این طور بوده و سعی دارد تا آنچه به دردش می خورد را گزینش نماید و تصویری کلی از اسلام ارائه ندهد .

2) تاکید بر بنیادگرایی : او و هم قطارانش همیشه سعی داشته اند تا رفتار خشونت طلبانه ی جمعی از مسلمانان را به کل اسلام نسبت دهند و در تاریخ به دنبال آموزه های کلامی باشند . کاری که در گام نخست در ذهن هر خردمندی ناصواب می آید . مگر صحیح است که ما خشونت صرب ها و کشتار مسلمین توسط آنها را به مسیحیت تعمیم دهیم و یا ریشه ی بنیاد گرا های هندو را تعالیم هندوئیسم برشماریم . لوئیس با وقاحت هر چه تمام تر در مقابل دوربین های تلویزیونی ظاهر می شود و مسلمانانی که به دفاع از خاک و استقلال خویش در برابر بیگانگان می پردازند تروریسم می نامد . مبارزه و جهاد جایی معنا می یابد که اشغالی باشد ، پس پیش از آنکه مسلمین در این امر دخیل باشند استعمارگرانند که با اشغال سرزمین های اسلامی به این امر دامن می زنند . اصلا اگر اشغال و استعاری نباشد دفاعی رخ نخواهد داد . (ر. ک : اسلام و غرب / عطاء الله مهاجرانی / انتشارات اطلاعات )

3) انتساب تمام دستاوردهای تمدن اسلامی به تمدن یهودی - مسیحی : از آنجا که لوئیس یک یهودی و سعی می کندJews of Islam صهیونیسم به شمار می رود در تمام کتاب هایش و به خصوص در کتاب تمام دستاوردهای تمدن اسلامی را به یهودیان نسبت دهد و هیچ سهمی برای مسلمین قائل نباشد .
غرض از بیان این مطالب آن است که دانسته شود بخش عمده ای از سیاست ورزی ها برای انتساب خشونت به مسلمانان ، که البته ما هم در این بین بی تقصیر نیستیم ، دست پرورده مستشرقانی است که به نظر می آید بیش از علم خواستار سیطره قدرت خویش در جهان هستند و برنارد لوئیس با توجه به حجم رسانه ای که از او به عنوان بزرگ خاورمیانه شناس قرن تمجید می کنند نمونه ای بارزی است برای اثبات این مدعا .

منبع: خبرآنلاین


 




غلامحسین ابراهیمی دینانی -

 

به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز، دکتر غلامحسین دینانی در همایش "عرفان در ادیان" که به همت دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان برگزار شد گفت: تمامی انبیاء و اولیاء الله آمده اند که سعادت را برای بشریت به ارمغان آورند و نکته مهم در سعادت همان توجه به توحید ویگانگی خداوند سبحان است و به همین دلیل در اصول دین مسئله توحید وجود دارد وبر همین اساس اصول تمام ادیان الهی بر درک مسئله توحید بنا شده است. 

وی با بیان این مطلب که سبحان ربی العظیم همان عرفان توحیدی است تاکید کرد:اصل ادیان الهی حتی در آیین مسیحیت و یهودیت بر توحید بنا شده است و به این بدین معناست که خداوند یکی است ودومی در آن راه ندارد.
پرفسور غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه اگر چه دو واژه دین وعرفان در جامعه ما واژه های ملموس وشناخته شده ای هستند ،اما درک عمیق آن نیازمند اندیشه ی والا است، افزود :ادیان دارای انواع و اقسامی است که مشتمل بر ادیان الهی (یهود،مسیحیت و اسلام) وادیان غیر اسلامی (کنفسیوس،ذن،مارکسیسم)می باشد که تفکیک دین وعرفان در ادیان الهی امری سخت ودشوار است چرا که در اصول بنیادی وجود عارف باید به وحدت وجود قائل باشد.
پروفسور غلامحسین دینانی گفت:اگر دین یهود را تز بدانیم و دین مسیحیت را آنتی تز در نظر بگیریم ،دین مبین اسلام سنتز است بدین معنا که شریعت اسلام آسان است و شریعت برای خوب زندگی کردن انسانها آمده است .

عضو هیت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران افزود:از دیدگاه سقراط زندگی بدون فهم ارزش زیستن ندارد چرا که زیستن توام با فهم است که انسانها به واسطه آن تعالی پیدا می کنند.
وی در ادامه تصریح کرد :سعادت تمام انسانها در فهم و معرفت به خدا خلاصه می شود و کسانی سعادتمند می شوند که به مفهوم واقعی تعالی که همان حرکت به عالم بالاست پی ببرند و بدانند که وجه آفرینش عالم بر جاودانگی آن شکل گرفته است.
عضو هیت علمی دانشگاه تهران افزود:بعضی ها از توحید ،برزگ کمی را در ذهنشان مرور می کنند، این در حالی است که توحید واحد عددی ندارد اما اگر بخواهیم معنی واحد را درک کنیم باید اعداد را از یک تا بی نهایت متصور شویم وآن زمان برای بیان عدد4 بگوییم که آن تشکیل شده از 4 تایکی تا بتوانیم درک درستی از آن داشته باشیم.
وی در ادامه تصریح کرد:هیچ ماهیتی به ماهیتی باج نمیدهد و عدد 1 همان قدر ارزش دارد که عدد90 ارزش دارد لذا باید وحدت را عارض بر خداوند کنیم که باز باید بگوییم وحدت را از کجا تصور کرده ایم .
وی افزود: عرفا اهل توحید هستند اما خدا را در واحد عددی نمی بینند ومعتقدند وحدت حقیقی ترین چیزی است که در عالم وجود دارد واگر چیزی در آن وحدت وجود نداشته باشد، نمی تواند تحقق یابد.
وی در ادامه تاکید کرد :همه چیز در عالم باید به یک وحدت برسد تا بتوان تحقق پیدا کند واصل هستی با وحدت مساوق است.

دکتر دینانی با طرح این سوال برای دانشجویان که وجود و موجود چه مفهومی دارند گفت:هرچیزی که در عالم با آن روبه رو می شویم موجود است چرا که با آن مقابله می شویم اما در وجود اگر خواستیم آن را بیان کنیم باید عدم شویم تا بگوییم وجود چیست که این امر نیز غیر ممکن است پس هر فردی دارای یک من انضمامی است که به آن متعلق است و عرفا دنبال من واقعی می گردند.
وی ضمائر عربی را ان،انت و هو معرفی کرد وافزود :نزدیک ضمیر خداوند ضمیر انا است چرا که اگر بگوییم تو یا او برای او وجود دیگری را متصور شده ایم که این نیز با وحدانیت خداوند جور در نمی آید.پرفسور دینانی خطاب به دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاداسلامی واحد خوراسگان گفت:هر چیزی در عالم یک باطن دارد حتی خداوند سبحان و انسان کون جامع است که در خداوند وجود دارد وعرفا به این اصل قائلند که ظاهر بدون باطن، بدون معناست و عرفان در باطن ادیان است.

پرفسور دینانی با اشاره به شرح فتوحات گفت:همه چیز در عالم ظهور حق است و هر کدام از ادیان آسمانی به اندازه ولایتشان از عرفان بهره برده اند وپیامبر ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص)تا جایی به معراج صعود کرد که جبریل نتوانست به آن مقام شرف یاب شود.
پرفسور دینانی در جمعبندی کلی همایش عرفان و ادیان افزود:عرفان عین ادیان است و ادیان نیز عین عرفان است فلاسفه همیشه جمع عقل وعشق را باهم نمی دانند اما هر
کجایی که دین وعرفان باهم آشتی نموده است ، نقطه عطف آن آشتی عقل وعشق صورت می گیرد که از آن می توان به عقل مست تعبیر کرد .
پرفسور غلامحسین ابراهیمی دینانی در پایان گفت:متاسفانه عده ای از آدمهای شیاد عرفان های دروغی را در سطح جامعه ترویج می دهند که جوان ها باید به این مسئله حواسشان جمع باشد تا خدای ناکرده در دام عرفان های دروغین نیفتند.

منبع: باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز"

 


اجرای حکم زندان یک فعال دانشجوئی در بابل

با اجرای حکم مشفق اسکندری، تعداد دانشجویان زندانی در بابل به شش تن رسید -

جــرس: با اجرای حکم زندان مشفق اسکندری، فعال دانشجوییِ شهرستان بابل و اعزام او به زندان، تعداد دانشجویان محبوس در زندان متی کلای بابل، به شش تن رسید.

به گزارش منابع خبری جرس، دادگاه انقلاب شهرستان بابل، حکم شش ماه زندانِ مشفق سمندری را به اجرا گذاشت و این فعال دانشجویی صبح شنبه ۱۸ اردیبهشت، راهی زندان متی کلای بابل شد تا دوران محکومیت خود را سپری کند.

اتهام این فعال دانشجوئی اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده و نامبرده سال گذشته نیز بدلیل فعالیتهای دانشجویی، مدت سه ماه را در بند انفرادی زندان اداره اطلاعات مازندران (ساری) و متی کلای بابل را سپری کرده بود.

هم اکنون محسن برزگر (دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی)، ایمان صدیقی (دبیر سابق سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی)، نیما نحوی (فعال سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی) هر یک به ده ماه حبس تعزیری و یکسال محرومیت از تحصیل و محمد اسماعیل زاده (فعال دانشجوئی دانشگاه پیام نور و مسئول وبلاگ بوتیمار) به ۹۳ روز حبس تعزیری و یکسال حبس تعزیری به مدت ۵ سال سال تعلیق و حسین جلیل نژاد (فعال دانشجوئی دانشگاه علوم پزشکی بابل) به مدت شش ماه حبس تعزیری محکوم شده اند و دوران محکومیتشان را در زندان متی کلای بابل تحت شدید ترین فشار و کمترین امکانات سپری می کنند.

این گزارش خبری یادآوری می کند دانشجویان دیگری چون سید میلاد حسینی، علی نظری، سیاوش صفوی، شوانه مریخی، مازیار یزدانی، علی عباسی،رحمان یعقوبی، مرجان فیاضی، علی دنیاری، مهدی داودیان، سنکو بابکی، سوگند علیخواه، احسان احسانی، اشکان ذهابیان وعلیرضا کیانی، از فعالان دانشجویی بابل هستند که در انتظار صدور حکم دادگاه تجدید نظر استان مازندران هستند و رضا عرب و بهنام فرازمند و سیاوش رضائیان در انتظار صدور حکم از سوی دادگاه بدوی انقلاب شهرستان بابلسر می باشند.

این دانشجویان در حوادث پس از انتخابات، در زندان اداره اطلاعات ساری و زندان متی کلای بابل بازداشت بودند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته