-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

Latest News from Koocheh for 05/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سعید برین دوست / رادیو کوچه

«هیچ» نام پرمسمایی است برای فیلمی که «هیچ»ی در آن بیداد می‌کند، «عبدالرضا کاهانی» کارگردان فیلم در جایی عنوان کرده بود که نمی‌خواهد «هیچ» را در قالب کمدی بسازد. اما بر خلاف این حرف این فیلم اکنون به عنوان یک فیلم نیمه کمدی با محوریت تراژدی پیش روی ماست، این اتفاق یک گوهر واقعیتی است که به صورت خود انگیخته از نگاه واقع بینانه‌ی سازندگان «هیچ» بیرون زده است. در واقع می‌توان گفت که طرز نگاه کاهانی و هم‌کارانش به زندگی سراسر فقر و بدبختی آدم‌های دنیای «هیچ» ما را به خنده وا می‌دارد. خنده‌ای تلخ و سیاه که گاهی اوقات در زندگی روزمره بر لبان ما نقش می‌بندد، خنده‌ای که از گریه سوزناک‌تر است.

«هیچ» فیلمی ست که روی خط مرزی تراژدی و کمدی حرکت می‌کند. فیلم در حال و هوای شوخی و خنده شروع می‌شود و با پایانی تلخ و غم‌بار تماشاگر را از سینما خارج می‌کند. ما به حال آدم‌های دنیای «هیچ» می‌خندیم و گریه می‌کنیم، آدم‌هایی که زندگی می‌کنند چون فقط عادت کرده‌اند که زندگی کنند. این ویژگی را در شخصیت مردی که با عربده‌اش توان زن خود  برای حرف زدن را گرفته است، به وضوح می‌بینیم. مردی که گاهی عربده می‌کشد، گاهی هوای خوش خدمتی به سرش می‌زند و گاهی هم چهره‌ای معصوم و در حال گریه از او می‌بینیم.

انسان‌های فیلم «هیچ» همگی‌شان با این روزمرگی درگیرند، این روحیه را می‌توان کم و بیش در شخصیت عادل (احمد مهران‌فر) نیز مشاهده کرد. جوانی که سعی می‌کند مطابق مد روز پیش برود، از راه فروش سی دی، ساندویچ و لیدری تماشاگران فوتبال روزگارش را بگذراند، مردی که شاید اوج خواسته‌ی اجتماعی‌اش طرف‌داری از فلان تیم فوتبال باشد و… او با همسر جوانش، یکتا (باران کوثری) سازگار نیست. طرز حرف زدنش را به تمسخر می‌گیرد و در پایان می‌بینیم که تراژدی یکتا چگونه بر پایه این‌که همسرش بچه می‌خواهد رقم می‌خورد.

بلاهت‌بارترین چهره‌ی «هیچ» را نیما، نامزد لیلا (نگا‌ر جواهریان) رقم زده است. جوانی که مهندس نصف و نیمه‌ای است، عینک ته استکانی به چهره دارد و رنگ موی او به خوبی با رفتارش که سراسر از گیجی و منگی است، هم‌خوانی دارد. جوانی که بر حال او می‌خندیم و باز هم می‌خندیم و در آخر می‌بینیم که چگونه در فصل کمدی رمانتیک فیلم از قلمرو «هیچ» به بیرون پرت می‌شود.

پیام فیلم «هیچ» را در سکانس‌ها و شخصیت‌های مختلف داستان می‌توان جست و جو کرد. شاید در سکانسی که لیلا بعد از بیرون راندن نامزدش با بغضی خفه کننده، سراسر از کینه و مملو از حقارت می‌گوید که: «چیه این‌جا آخه؟ بریم بالاترا»، بفهمیم که در سکانس بعدی تصمیم می‌گیرد که چگونه سرنوشت خود را رقم بزند. او در یک سکانس نسبتن کوتاه و در یک سکوت محض، در آینه کوچکش به خود نگاه می‌کند، لباس‌های شیک خود را بر تن می‌کند و با لغزش کفش پاشنه بلندی که پوشیده در مقابل دیدگان مات شده‌ی نادر سیاه دره (مهدی هاشمی) از حیاط خانه‌ای که معتقد است زندگی‌اش را تباه کرده خارج می‌شود و می‌رود تا آینده‌اش را در جای دیگر و در اجتماعی که وضعیتی بهتر از خانه‌ی خودش ندارد جست و جو کند، می‌رود تا شاید او هم به سرنوشت خیل عظیم دخترانی که همانند او بوده‌اند دچار شود.

اگر با دقت بیشتری به «هیچ» نگاه کنیم، به نکته‌های قابل تامل و تضادهای جالبی می‌رسیم. نکته‌ها و تضادهایی که سرشار از کنایه است. به عنوان مثال در صحنه‌ای که گزارش‌گران تلویزیون آمده‌اند تا گزارشی جذاب از عجایب روزگار را تهیه کنند، در قاب دوربینشان به کلوزآپی از نادر سیاه دره بسنده می‌کنند. آن‌ها نه تنها به حاشیه این موجود غریب توجه‌ای ندارند، بلکه آن را مزاحمی برای کار خود می‌دانند.

سکون دورین آن‌ها دقیقن در تضاد با دوربین جست و جوگر و متحرک مسعود سلامی (فیلم‌بردار هیچ) است و به ما می‌گوید که برای ثبت گزارش‌های سفارشی، طراحی و ساخته شده است. جایی که مردها با دی وی دی از صفحه ‌ی تلویزیون، «فیلم نرم» «پـورنو» را تماشا می‌کنند، به محض سررسیدن یکی از زن‌ها، می‌زنند روی کانال تلوزیونی که آرم پایان برنامه‌های سیما در آن حک شده، این کنایه‌ای است به بی‌تفاوتی رسانه‌ی ملی که با طنزی نیش‌دار هم‌راه شده است.

ایجاد شهرت‌های پوشالی و کاذب از سوی رسانه‌ی ملی هم، زمانی به چشم می‌آید که اهل محل برای گرفتن عکس یادگاری به سمت نادر می‌آیند، با همه‌ی شهرت و سرمایه‌ای که نصیب نادر می‌شود، ساکنان اصلی خانه هم‌چنان در فقر و فراموشی باقی می‌مانند.

سرنوشت آدم‌هایی که هرکدامشان به خیال پول فروش کلیه‌های نادر سیاه دره و رویای پول‌دار شدن، خود را از کار بی‌کار می‌کنند، سرنوشتی تلخ و به نوعی فلاکت بارتر از گذشته است. لیلا از خانه بیرون زده، عادل دوباره با خرت و پرت‌هایش به استادیوم می‌رود، نادر از دیدن چهره‌ی افسرده و ناامید یکتا، احساس خطر می‌کند و آرام از خانه به بیرون می‌خزد. چند ساعت بعد، عادل که از سر کار برگشته، با صحنه‌ای فجیع روبه‌رو می‌شود، یکتا به تنهایی اقدام به سقط بچه‌اش کرده و در این راه خود و بچه را از بین برده است، بچه‌ای که قرار بود او هم با پولی که به دست می‌آورند، به دنیا بیاید، ولی همه چیز به حالت اول خودش بازگشت و ما شاهد پایانی تلخ برای این کمدی سیاه بودیم.


 


شیرین دهقان / دفترآمریکا / رادیو کوچه

shirin@koochehmail.com

نقاش «مرتضا رفیعی» متولد سال ۱۳۲۵ شمسی در تهران که هم اکنون در حومه شهر پاریس مشغول به خلق آثار مینیاتور ایرانی با پیش زمینه‌های ترکیبی از نقاشی‌های غربی است. نقاشی‌های او در ماه می در شهر پاریس در نمایشگاهی به معرض دید گذاشته شده است.

در گفت‌وگوی رادیو کوچه با مرتضا رفیعی وی از مراحل کار خود می‌گوید:

اول دبیرستان که تمام شد وارد هنرستان زیبای پسران شدم این هنرستانی است که نیم روز نقاشی به شاگردانش یاد می‌دهد و نیمه دوم روز درس‌های نظری که تقریبن برابر دیپلم می‌دهد بعد از پایان این دوره وارد دانشکده هنرهای زیبای تهران شدم و بعد از پنج سال فارغ‌التحصیل شدم. در سال ۱۹۷۵ به فرانسه آمدم. وارد دانشکده هنرهای زیبای پاریس شدم. کار‌های من در فرانسه همان کارهای مدرن بود یعنی امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم ولی بعدن به‌خاطر این‌که وابسته به اصلیت خودم باشم کارهایم از مینیاتور ایران سرچشمه گرفته و شروع به کار مینیاتور کردم.

مینیاتور ایرانی مینیاتور شرقی و یا مینیاتور مدرن. چه چیزی مرتضا رفیعی را تشویق به ادامه این سبک می‌کند؟

یکی این‌که وقتی کار می‌کردم کار و روش کار رضایت خاصی  را به من می‌داد و باعث شد این سبک نقاشی را به فرانسوی‌ها و خارجی‌ها معرفی کنم. چون می‌دیدم هر بار که نمایشگاهی می‌گذارم به‌طور خودکار راجع به فرهنگ و تمدن و هنر ایران صحبت می‌کنند. این شد که بیشتر ترغیب شدم به این سبک نقاشی کردن و سعی کردم که روش‌ها و عناصر تازه‌ای را در مینیاتور وارد کنم که البته گه‌گاهی مورد انتقاد بعضی از دوستان بود که به روش قدیمی و گذشته برگشتم و البته به این انتقادات واقف بودم ولی برای فرار از این ایرادها سعی کردم که نو‌آوری‌هایی در کار بیاورم. این‌که امروز سعی می‌کنم خیلی کارها از مسایل روز باشد. البته نمی‌دانم تا چه حد موفقم اما می‌دانم سبک به خصوص خودم را پیدا کردم که همان شیوه مینیاتور است. اما موضوعات شخصی کار خود بنده است. مردمی که میان توی نمایشگاه خیلی بوی و رنگ نقاشی شرقی را می‌بینند اما هنوز نمی‌تونند اسمی روش بگذارند. اما خوب حس می‌شه که این نقاشی وابسته به مینیاتور ایران و نقاشی ایرانی است که می‌شود گفت یک نقاشی ایرانی است.

آیا مهاجرت نقش مثبتی در آثار مرتضا رفیعی داشته است؟

اولین اثری که گذاشته این بود ‌که من آن سبک به اصطلاح اروپای که از ابتدا نقاشی می‌کردم یعنی آکادمیک تبدیل شد به سبک ایرانی. یعنی سبکی که واقعن وابسته به ایران باشد و فکر می‌کنم اگر تهران و ایران می‌ماندم دنباله همین کارهای قبلی یعنی نقاشی آزاد و نقاشی که می‌شه مثل بقیه هنرمندانی که «نقاش اوانگارد» هستند. شاید این‌جوری نقاشی می‌کردم. ولی این‌جا که آمدم تصمیم گرفتم که نقاشی داشته باشم که وابسته به اصلیتم باشد.

در مقایسه محدودیت و یا آزادی رنگ در بیان و خلق آثار یک هنرمند ایرانی در داخل ایران و خارج از ایران وی چنین می‌گوید

مسلمن این‌جا آزادی است. یعنی من اصلن راجع به هر آن‌چه دلم می‌خواهد می‌کشم. توی ایران باید یک چیزهای را در نظر گرفت و یا اگر می‌کشید امکان نمایش آن نیست. این را خود رژیم ایران هم می‌داند. نه تنها در نقاشی در تاتر سینما و کتاب و حتا کارهای غیر‌سیاسی باشد را در ایران نمی‌شود نمایش داد. در سیت تابلوهای من تابلوی شماره‌ی۴۹ من به‌خاطر زنی است برای جنبش سبز و اسم تابلو هم جنبش سبز است. اما این تابلو را در ایران نمی‌شود نمایش داد. شهردار منطقه‌ای که من در آن هستم یعنی شهر بولان که بزرگ‌ترین شهرک حومه پاریس  است و شهردارش جز نمایندگان مجلس هم هست لطف کردند و در شب افتتاح نمایشگاه حدود ده دقیقه در مورد کار‌های من و سبک کار من برای حضار صحبت کردند و این تمام امور نمایشگاه به وسیله شهرداری تامین شده بود و مردم خوشحال بودند از این‌که کارهای ظریف می‌دیدند که براشون تازگی داشت و اسم این سالن «مرکز فرهنگی بولون بیان گور» هست که بعد از «سنتر ژرژ پوم پی دو» دومین نمایشگاه بزرگ پاریس است که داری موزه‌ای‌ست مربوط به دوران ۱۹۳۰ فرانسه که دارای یک کتاب‌خانه و سالن‌های تاتر بسیاری است.

و اما این‌که چرا تابلوی ندا با تمام زیبایی‌هایش در نمایشگاه دیده نمی‌شود؟

به‌خاطر این‌که این دختر سمبل اعتراضی مردم بود و جانش را از دست داد به‌خاطر قدر‌دانی از این دختر نوجوان بود و ندا زنی خواهد بود که سمبل جنبش ملت ایران است. در نمایشگاه نگذاشتم چون ترسیدم از نام  این دختر جوان سو استفاده باشد.

این نمایشگاه تا آخر ماه می ادامه دارد.


 



 


دفتر افغانستان / رادیو کوچه

وزارت کشور افغانستان روز شنبه اعلام کرد که یک فرد انتحارکننده بعدازظهر شنبه خود را در مقابل یکی از فروشگاه‌های شرق کابل منفجر کرد و کشته شد.

«ازمری بشری» سخن‌گوی وزارت کشور با تایید این خبر افزود: «یک فرد انتحار‌کننده بعد از ظهر روز شتبه در محور کابل به جلال آباد در برابر فروشگاه «سوپریم» (Supreme) رخ داد».

وی افزود: «در این حمله  به کسی آسیبی نرسید و تنها شخص انتحارکننده کشته شد.»

آقای بشری در خصوص هدف این حمله صحبتی ‌نکرد اما به‌نظر می‌رسد هدف انتحارکننده نیروهای خارجی که برای خرید به این فروشگاه مراجعه می‌کنند، بوده است.

گفتنی است نیروهای طالبان مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است.


 


مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه


 


مریم / رادیوکوچه

maryam.m@koochehmail.com

  • 1453 میلادی – ۲۹ می سال‌گرد ورود جهان به دوران تاریخی «عهد جدید» و پایان دوران تاریخی قرون وسطا است. در این روز «محمد دوم» معروف به «فاتح» شهر «قسطنطنیه» را تصرف کرد و آن‌را به «اسلامبول» (استانبول) تغییر نام داد.
  • ۱۲۸۶ خورشیدی –  اولین شماره‌نامه هفتگی «صوراسرافیل» چند ماه پس از پذیرش مشروطیت ایران در هشتم (یا یازدهم) خرداد ۱۲۸۶ از چاپ خارج شد و به‌دست مردم رسید. این روزنامه با پیش‌نهاد و کوشش «میرزاجهانگیرخان شیرازی» معروف به صوراسرافیل و «علی‌اکبر دهخدا» اداره و منتشر می‌شد. روزنامه صوراسرافیل در طول انتشار خود دچار مشکلاتی شد. چندین بار نویسنده آن را تکفیر کردند و چند بار بساط روزنامه‏نویسی آن‌را در هم پیچیدند. این روزنامه سرانجام پس از ۳۲ شماره انتشار و در پی به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و پس از قتل میرزا جهانگیرخان، مدتی تعطیل شد تا این‏که دهخدا آن‌را چند شماره در اروپا منتشر کرد و پس از مدتی برای همیشه تعطیل شد.
  • ۱۳۱۳ خورشیدی – به‌موجب قانون تاسیس دانشگاه در این تاریخ، از مدارس عالی آن زمان از قبیل دارالمعلمین عالی، مدرسه حقوق و علوم سیاسی و مدرسه عالی طب، دانشگاه تهران تشکیل شد و اجزای مختلف آن به‌سرعت ایجاد شد. تا قبل از آن، در نقاط مختلف کشور، مدارس قدیمه‏ای وجود داشت که در آن‌ها، علوم اسلامی و بسیاری از مباحث مربوط به علوم عقلی و نقلی تدریس می‌شد. مجموعه این مدارس و ایجاد مدارس عالی دیگر نظیر دارالفنون و دارالمعلمین و هم‌چنین لزوم وحدت و تمرکز در اداره این مدرسه‏های عالی سبب شد که وزارت فرهنگ به روش جدید طرح دانشگاهی را تدوین نماید.
  • ۱۷۰۷ میلادی – «دنی پاپن» فیزیک‌دان و مخترع فرانسوی در ۱۱ ژانویه ۱۶۴۷ میلادی متولد شد. وی از نوجوانی به امور صنعتی و فنی علاقه‏مند بود و اولین کسی بود که به فکر استفاده از قوه بخار افتاد. وی ابتدا در سال ۱۶۹۰ میلادی ماشینی اختراع کرد که در آن بر اثر انبساط بخار، انرژی حرارتی به انرژی مکانیکی تبدیل و باعث حرکت وسیله می‏شد. با این حال، این وسیله، دیگ بخار جداگانه‏ای نداشت. بعدها پاپن به آزمایش و تکمیل این ماشین بخار پرداخت و در ۲۹ ماه می ۱۷۰۷ میلادی موفق به ساخت ماشین بخاری گردید که با انجام تغییرات و تعبیه دیگ بخار جداگانه، آن را عرضه کرد. اختراع پاپن و تجربیات وی باعث شد تا پس از او اتومبیل و کشتی بخار، ساخته شود.
  • ۱۷۰۱ میلادی – «آندره سلسیوس» منجم، فیزیک‏دان، محقق و دانش‌مند سوئدی در ۲۹ می متولد شد. وی هم‏زمان با تدریس به کشورهای اروپایى از جمله آلمان، فرانسه و ایتالیا سفر کرده و از رصدخانه‏های بزرگ آن دیدن کرد. سلسیوس در سال ۱۷۳۳ میلادی مجموعه‏ای از نتایج ۳۱۶ رصد شفق شمالی را که توسط خود وی و یا دیگران انجام گرفته بود در آلمان منتشر کرد. او در سال ۱۷۴۲ که دماسنج سلسیوس عرضه شد، ابتدا نقطه جوش آب را صفر و نقطه انجماد آب‌ را ۱۰۰ تعیین کرد، اما سال بعد این روش را معکوس کرد و این همان درجه‌بندی است که در درجه بندی سلسیوس یا سانتی‌گراد یا صدبخشی معروف است در سال ۱۹۴۸ به‌طور رسمی این درجه‌بندی مورد پذیرش جهانی قرار گرفت.
  • ۱۸۶۷ میلادی – پادشاه اتریش عنوان امپراتور «اتریش ـ هنگری» (مجارستان) به‌دست آورد زیرا که مجارستان به نوعی ضمیمه اتریش شده بود.
  • ۱۸۸۰ میلادی –  «اسوالد اشپنگلر» فیلسوف آلمانی که زوال غرب را پیش‌بینی کرده و تحت این عنوان کتابی نوشته است به‌دنیا آمد.
  • ۱۹۱۹ میلادی – با اندازه‌گیری خمش نور ستارگان در اثر جاذبه خورشید، توسط منجم‌ها، به هنگام مشاهده یک خورشیدگرفتگی کامل، بخشی از فرضیه نسبیت عام «آلبرت اینشتین» ثابت شد.
  • ۱۹۴۳ میلادی – گوشت و پنیر در آمریکا جیره‌بندی شد.
  • ۱۹۵۳ میلادی – «قله اورست» برای نخستین بار در تاریخ، توسط «ادموند هیلاری» نیوزلندی و «تنزینگ نورگای» تبتی فتح شد.
  • ۱۹۸۵ میلادی – در جریان زدوخورد بر سر بازی فوتبال در استادیوم ورزشی «هیزل» در شهر بروکسل ۳۹ تن کشته و شمار زیادی مجروح شدند.

 


رادیو کوچه

دبیر سابق فرهنگستان هنر به علت رسیدگی به مشغله‌های شخصی و هماهنگ نبودن نظراتش با برنامه‌های مدیریت جدید از سمت خود استعفا کرد.

به گزارش مهر بهمن نامورمطلق، که در پی برکناری میرحسین موسوی از ریاست فرهنگستان هنر و انتصاب علی معلم دامغانی  از سمت خود استعفا کرد اواخر هفته گذشته برای دومین بار استعفای خود را ارایه داد که این بار مورد پذیرش واقع شد.

وی در خصوص علت استعفای خود اظهار داشت: «وقتی هر مدیری به سمتی می‌رسد برای خود نظراتی دارد که اگر با آن نظرات هم‌راه نباشم، بودنم برای خودم و آن مجموعه مناسب نیست. فکر می‌کنم باید جسارت آن را داشته باشیم که اگر متوجه شدیم با مجموعه‌ای هم‌راه نیستیم مانع هم نباشیم.»

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «‌من و ریاست فرهنگستان با یک‌دیگر اختلاف نظرهایی در مورد برنامه‌ها و طرح‌ها داشتیم. من معتقدم بودم یک‌سری برنامه‌هایی وجود دارد که ما قبلن روی آن‌ها زحمت زیادی کشیده بودیم و برای همین دوست داشتم آن‌ها ادامه پیدا کند. در این زمینه اختلاف‌هایی وجود داشت که ترجیح دادم مانع اجرای برنامه‌های جدید نشوم.‌»

گفتنی است دی ماه سال گذشته  براساس تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی میرحسین موسوی از ریاست فرهنگستان هنر برکنار و علی معلم دامغانی جای‌گزین او شد.

آقای موسوی از ابتدای تاسیس فرهنگستان هنر ریاست این فرهنگستان را به عهده داشت.

در پی این تغییر حسن بلخاری و محسن زارع از فرهنگستان هنر برکنار شدند و رضا مرادی غیاث آبادی پژوهش‌گر و نویسنده نیز استعفای خود را ارایه داد.


 


رادیو کوچه

میرحسین موسوی از رهبران مخالف دولت ایران  با بیان این‌که «هیچ نظامی بدون اشکال نیست» تصریح کرد: «اگر چار چوب‌های کلی حفظ می‌شد ایران به سمت خوبی حرکت می‌کرد.»

به گزارش تارنمای کلمه میرحسین موسوی روز شنبه در دیدار با جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب  با انتقاد نسبت به تداوم دستگیری و سرکوب مخالفان اظهار داشت: «نظام در حال حرکت به سمت تک‌صدایی است به طوری که هیچ اندیشه دیگری را تحمل نمی‌کند. تک‌صدایی خود منجر به استبداد و دیکتاتوری می‌شود و هیچ کس نیست که نداند اضافه بر استبداد و دیکتاتوری تک‌صدایی مهم‌ترین عامل بازدارنده توسعه است.»

وی هم‌چنین به بیان نسبت جنبش سبز و آرمان‌های انقلاب پرداخت و افزود: «جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند.»

میرحسین موسوی در ادامه تاکید کرد: «جنبش سبز با  بستن، گرفتن، تهدید و زندانی کردن  متوقف نخواهد شد چرا که خواسته‌های آن  برآمده از نیاز‌های واقعی انسان‌ها  است.»

به گفته‌ی آقای موسوی «این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می‌کند، در شکل‌های مختلف ظاهر می‌شود.»

این رهبر اصلاح‌طلب در ادامه سخنان خود تصریح کرد: «جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. زمانی آرزوی ما بود که زندان‌ها خالی باشد و جشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آن‌جا ساختمان‌سازی می‌کنیم که حجره‌های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیش‌تر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.

میرحسین موسوی ادامه داد: «همیشه می‌گویم کسانی که این زندان‌های وسیع را ایجاد کرده‌اند چقدر با واقعیت بیگانه‌اند.»

به گفته آقای موسوی «اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر‌کردن زندان‌ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان، هنرمندان و سینماگران و روزنامه‌نگارن آیا می‌توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟»


 



 


نتایج تحقیقات محققان انگلیسی نشان می‌دهد که شستن دندان‌ها حداقل دو بار در روز می‌تواند به حفظ سلامت قلب کمک کند.

به گزارش مهر، محققان دانشگاه کالج امپریال لندن با بررسی حدود ۱۲ هزار نفر دریافتند افرادی که از عفونت‌های دهانی و لثوی رنج می‌برند و دندان‌های خود را کم‌تر از دو بار در روز می‌ شویند با بیش‌ترین درصد خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی برخوردارند.

به گفته این پژوهش‌گران، مستقل از سایر فاکتورهایی که می‌توانند سبب بروز بیماری‌های قلبی عروقی شوند مثل چاقی، دیابت و دلایل ارثی، عدم توجه به نظافت دندان‌ها نیز خطرات بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهند.

این دانشمندان دریافتند در افراد دارای عفونت‌های دهانی درصد ابتلا به بیماری‌های قلبی ۷۰ درصد بیش از افرادی است که دندان‌های خود را به طور مرتب می‌شویند.

محققان می‌گویند این ۷۰ درصد خطر برابر با خطر ۱۳۵ درصدی ابتلا به بیماری‌های قلبی در اثر استعمال دخانیات است.


 


‌شنبه ۸ خرداد ماه – ۲۹ می

شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران

note3اجرا:  اعظم

note3استودیو: مارال

note3 تقویم تاریخ – مریم

note3گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران

note3روزنگاشت – «فیلسوف ساختار متافیزیکی جهان» – به مناسبت زاد‌روز «اسوالد اشپنگلر» – مریم

note3فرهنگستان – «داستان کوتاه، داستان آدم‌های تنها» – حمید جعفری

note3 بخش اول اخبار

note3بوم رنگ – «نمایشگاه آثار نقاشی منیاتور» – گفت‌وگو با «مرتضا رفیعی» – شیرین دهقان

note3گزیده اخبار مطبوعات تاجیکستان – منور

note3نگاهی به فیلم «هیچ» – «هیچ، نیستی را بیداد می‌کند» – سعید برین دوست

note3گزارش روز -  سام

note3 بخش دوم اخبار


 


رادیو کوچه

در ادامه روند  بازداشت فعالان صنفی معلمان، «محمد‌علی شیرازی» و «محمد‌علی شاهدی» از اعضای هیت مدیره کانون صنفی معلمان یزد نیز بازداشت شدند.

به گزارش هرانا، آقای شیرازی ۲ خردادماه سال جاری ابتدا احضار، سپس هم‌راه چند مامور به منزل آمده و با ضبط تعدادی از  وسایل شخصی‌اش بازداشت شد.

محمد‌علی شاهدی نیز چهار شنبه ۵ خردادماه، به پلیس امنیت احضار و بازداشت شد.

با بازداشت این دو تن، تعداد معلمان دربند به ۱۰ تن رسید.

علی اکبر باغانی، محمود بهشتی، رسول بداقی، علی‌رضا هاشمی، اسماعیل عبدی، هاشم خواستار، عبداله مومنی، محمد داوری و عبدالرضا قنبری (معلم محکوم به اعدام  پاکدشت) و بهمن نصیر‌زاده، از جمله معلمانی هستند که در زندان به سر می‌برند.

لازم به یادآوری است که فرزاد کمانگر، معلم کامیارانی که ۱۹ اردیبهشت‌ماه اعدام شد نیز عضو کانون صنفی معلمان کردستان بود.


 


تیم ملی فوتسال ایران با غلبه بر تیم فوتسال ژاپن‌ به دیدار نهایی یازدهمین دوره رقابت‌های قهرمانی آسیا صعود کرد.

به گزارش ایسنا، تیم ملی فوتسال ایران که  در ۱۰ دوره پیشین رقابت‌های قهرمانی آسیا به ۹ قهرمانی دست یافته بود، شام‌گاه جمعه در مرحله نیمه نهایی این رقابت‌ها که در ازبکستان برگزار می‌شود  با نتیجه ۷ بر صفر ژاپن را از پیش رو برداشت و به دیدار نهایی این رقابت‌ها صعود کرد.

محمد کشاورز، مصطفی طیبی، مسعود دانشور (۲ گل)‌ و جواد اصغری‌مقدم (۳گل)، هفت گل ایران را در این دیدار به ثمر رساندند.

در دیگر دیدار این مرحله ازبکستان با نتیجه ۴ بر ۳ چین شگفتی‌ساز این رقابت‌ها را شکست داد و به دیدار نهایی جام ملت‌های آسیا صعود کرد. تیم ایران روز یک‌شنبه در دیدار نهایی رودرروی ازبکستان قرار خواهد گرفت.


 


رادیو کوچه

رییس مرکز آمار ایران از وجود ۱۰ میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلق و ۳۰ میلیون زیر خط فقر نسبی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران – ایسنا- عادل آذر با اعلام این خبر افزود: «بعد از انقلاب امید می‌رفت با حکم‌فرما شدن مدیریت اقتصاد مدرن، بسیاری از مشکلات اقتصادی حل شود، اما بحران‌هایی مثل تحریم اقتصادی از جانب آمریکا و نیز جنگ تحمیلی هشت ساله، وضعیت اقتصادی ایران را نابسامان کرد.»

به گفته‌ی آقای آذر هم‌اکنون «رتبه اقتصاد ایران در جهان بالای یک‌صد است و از نظر رفاه اقتصاد میان کشورها جای‌گاه هفتاد و پنجم را دارد.»

رییس مرکز آمار ایران در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این‌که «به جای این که نفت که یک دارایی بین نسلی است، فروخته شود و درآمد آن برای ایجاد ارزش افزوده، تولید و ثروت استفاده شود» افزود: «این درآمد صرف هزینه‌های جاری شده و به همین دلیل ۷۸ درصد رشد تولید ناخالص داخلی، حاصل فروش منابع داخلی به ویژه نفت و فقط ۲۲ درصد مربوط به منابع دیگر به ویژه علم و دانش است و این فاجعه‌ای بزرگ و جبران‌ناپذیر است.»

وی در پایان تاکید کرد: «اگر بودجه‌ریزی، عملیاتی شود، به وسیله همین ساختار و نظام بودجه‌ریزی می‌توان در حوزه هزینه‌ها، خواه هزینه عمومی و جاری و خواه هزینه عمرانی، حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد صرفه‌جویی کرد و این مقدار صرفه‌جویی در بودجه ۷۱ هزار میلیارد تومانی، مقداری قابل توجه است و بسیاری از کشورهای دنیا این امر را تجربه کرده‌اند.»


 


رادیو کوچه

«امید شریفی‌دانا» از فعالان مدنی که چند روز پس از حوادث روز عاشورای تهران در خیابان توسط مامورین وزارت اطلاعات بازداشت شده بود از سوی دادگاه به شش سال حبس محکوم شد.

امید شریفی‌دانا که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شود از سوی شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم شده است.

اتهام آقای شریفی «اجتماع و تبانی به قصد جرایم علیه امنیت کشور»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی با شرکت مستمر در اکثر تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات پس از انتخابات به‌خصوص عاشورا شعار دادن علیه نظام اسلامی»، «توهین به رهبری» و «استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره» عنوان شده است.

گفتنی است آقای شریفی در دادگاه‌های عمومی که بعد از انتخابات برگزار شد اعترافاتی را بر علیه خود مطرح کرد. وی که در این اعترافات که به عقیده بسیاری حکایت از تحت فشار بودن متهمان داشت، اظهار کرد: «من تحت تاثیر فیلم‌های صدای آمریکا قرار گرفتم و اکنون عذاب وجدان دارم و تقاضای رافت اسلامی را از محضر دادگاه دارم».


 


رادیو کوچه

دادسرای تهران با انتشار اطلاعیه‌ای از کشف و ضبط اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر‌مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارش‌های مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بازرسی از یکی از ساختمان‌های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، خبرداد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران – ایسنا- در این اطلاعیه آمده است: «‌در پی دریافت گزارش‌هایی مبنی بر نگهداری برخی از مدارک و اسناد دولتی و محرمانه خارج از وظایف دانشگاه آزاد اسلامی در یکی از ساختمان‌های متعلق به آن دانشگاه (‌طبقه ششم ساختمان محل استقرار دفتر هیات امنا‌) و نیز تلاش عده‌ای برای خارج کردن این اسناد و مدارک از مرکز یاد شده، موضوع در دستور کار این دادسرا قرار گرفت و پس از بررسی موضوع و تایید صحت گزارش‌های دریافتی یاد شده توسط ضابطان‌، دادستانی تهران چهارشنبه شب گذشته با صدور دستور قضایی مقرر کرد با حضور نماینده دادستان و رعایت موازین شرعی و قانونی برای یک نوبت از محل بازرسی و اسناد مذکور قبل از خروج کشف و مراتب صورت‌جلسه شد.‌»

بر اساس این گزارش در پی بازرسی انجام شده از محل اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز ، اسناد مالی غیر‌مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارش‌های مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری کشف و ضبط شد.

پیش از این دفتر ریاست هیت امنای دانشگاه آزاد اسلامی طی نمابری به رسانه‌ها اعلام کرد که  گروهی از افراد ناشناس طی چهار ساعت حضور غیرقانونی هم‌راه با تهدید و دست‌بند زدن به نگهبان‌های ساختمان و بازداشت موقت آن‌ها در محل به تعدادی از واحدهای اداری این ساختمان ورود کرده و با تخریب و زیر و رو کردن کلیه وسایل موجود در آن تعدادی از مدارک، اسناد، کیس‌های کامپیوتری و اشیای مختلف دیگر را با خود خارج کردند.


 


رادیو کوچه

«ویساکها پوجا» از روزهای مقدس بوداییان است که هر ساله بوداییان این روز را در سراسر جهان گرامی می‌دارند.

به نقل از مرکز خبری تایلند (ان ان تی)، «وساکها پوجا» از روزهای مقدس بوداییان است که مصادف با روز چهاردهم ماه ششم قمری‌، بوداییان این روز را به خاطر سه روی‌داد مهم شامل تولد، روشن‌گری و خشنودی مطلق بودای بزرگ گرامی می‌دارند.

در این روز بوداییان در هر نقطه از جهان گرد هم می‌آیند تا با عمل به خردمندی، خلوص و شفقت یاد بودای بزرگ را گرامی دارند.

بوداییان در این روز مراسم خاصی انجام می‌دهند که عبارتند از: «انجام کارهای خوب، غذا دادن به راهبان، صدقه دادن، گوش دادن به وعظ های بودایی و مراسم روشن کردن شمع در پایان این روز.»

طبق عقاید بودا، پیروان او از خوردن مشروبات الکلی و انجام کارهای غیراخلاقی منع شده‌اند.

گفتنی است کشور تایلند بزرگ‌ترین مرکز بودیسم جهان است که امسال برگزار‌کننده این مراسم بود و علی‌رغم بحران سیاسی این کشور، برگزارکنندگان این مراسم سعی کردند این مراسم را به خوبی برگزار کنند.


 


رادیو کوچه

نخست وزیر برکنار شده تایلند در مصاحبه با روزنامه «گلوب اند میل» کانادا گفت: «برقراری صلح در این کشور از واقعیت به دور است و راه درازی تا ایجاد صلح در این کشور وجود دارد.»

به نقل از خبرگزاری رسمی اندونزی (آتنارا)، «تاکسین شینهاواترا» گفت دولت از طرفی وعده صلح داده است و از طرفی در حال تفرقه‌افکنی است.

گفتنی است که روزنامه استریت تایمز مالزی نیز روز جمعه ‌در خبری نوشت، دولت تایلند از «تاکسین شینهاواترا» نخست‌وزیر پیشین این کشور که به فعالیت‌های تروریستی در جهت حمایت از سرخ‌پوشان تایلندی متهم شده است خواست که جهت دفاع و رسیدگی به اتهامات وارده خود را به مقامات قضایی این کشور معرفی کند.

این در حالی است که نخست وزیر سابق تایلند که به انجام فعالیت‌های تروریستی متهم شده است این اتهام را بی‌اساس خوانده و آن‌ها را ابزارهای سیاسی دانسته است.


 


سینا / رادیو کوچه

sina.magazine@koochehmail.com

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

روزنامه دولتی ایران در تیتر اول خود از «بازرسی ماموران از دفتر هیت امنای دانشگاه آزاد» با حکم قضایی دادستان عمومی و انقلاب تهران  خبر داد.

این روزنامه هم چنین پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول مبنی بر تک رقمی شدن نرخ تورم ایران در سال جاری را مورد ارزیابی قرار داده است.

«آغاز ثبت نام متقاضیان خروج از تهران» عنوان اصلی روزنامه ابتکار است که در خصوص خروج کارمندان دولتی از تهران به شهرستان‌ها خبر داده است.

«روابط تهران- مسکو در فاز جدید» تیتر دیگر این روزنامه است.

روزنامه تهران امروز در صدر اخبار خود از «بازرسی قضایی از دانشگاه آزاد» خبر داد.

«صف آرایی آمریکا و روسیه در برابر برزیل» عنوان دیگری است که این روزنامه به آن اختصاص داده است.

روزنامه اصلاح‌طلب شرق با اشاره به سخنان محمود احمدی‌نژاد در جمع مدیران کرمان نوشت: «احزاب حق دخالت در امور کشور را ندارند».

«پارازیت می‌فرستند، پارازیت می‌فرستیم» تیتر دیگری است که این روزنامه به نقل از رییس سازمان صدا و سیما آورده است.

«کشور به آرایش سیاسی تازه‌ای نیاز دارد» عنوان برجسته روزنامه جام‌جم به نقل از عزت‌اله ضرغامی است.

«فشار گرانی تعرفه‌های قضایی بر مردم» گزارشی است که در  این روزنامه منتشر شده است.

روزنامه جمهوری اسلامی از «تاکید مراجع تقلید بر حفظ و گسترش اندیشه‌ها و آثار امام خمینی» خبر داد.

«حجاب و عفاف باید ابتدا در وزارت‌خانه‌ها و ادارات رعایت شود» تیتر دیگری است که به نقل از آیت‌اله امامی کاشانی در خطبه‌های نماز جمعه تهران آورده شده است.

«اقتصاد ایران پس از یارانه هدف‌مند» گزارشی از بررسی سه اقتصاددان است که در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است.

«عبور سکه طلا از ۳۰۰ هزار تومان» از دیگر خبرهای این روزنامه است.

«آغاز ثبت نام اینترنتی برای خروج از تهران» عنوان برجسته روزنامه کیهان است که پس از اعلام رسمی دولت ایران قرار است از امروز انجام شود.

عنوان دیگر این روزنامه به نقل از ضرغامی رییس صدا و سیما آورده شده است: «جشنواره کن از همه توانش برای مقابله با ایران استفاده کرد»‌.

و در پایان روزنامه همشهری نوشت: «تقدیر مراجع تقلید از عمل‌کرد شهرداری تهران».

این روزنامه در دیگر عنوان خود از افزایش قیمت سکه و رد‌شدن از  مرز ۳۰۰ هزار تومان نوشت.


 


رادیو کوچه

وزیر بهداشت اندونزی از افزایش مصرف سیگار در میان زنان این کشور خبر داد.

به نقل از خبرگزاری رسمی اندونزی (آنتارا)، «ایندانگ راهایو سیدیانینگسیح»  اظهار داشت: «بر اساس یک تحقیق ملی که در این کشور انجام شده است میزان افزایش سیگار در میان زنان این کشور از سال ۱۹۹۵ تاکنون رشد داشته است.»

وزیر بهداشت اندونزی خاطر نشان کرد که مصرف سیگار در میان زنان این کشور از ۱٫۷ به ۵٫۰۶ در سال ۲۰۰۹ رسیده است.

وی نتیجه این افزایش را رقابت شرکت‌های دخانیات دانست و افزود اگر در گذشته زنان به خاطر جنبه تفریحی به استعمال سیگار روی می‌آوردند اما امروز دیگر آن‌ها از انجام این کار احساس بزرگی می‌کنند.


 


سخن‌گوی کمیسیون اجتماعی مجلس از احتمال استیضاح وزیررفاه و تامین اجتماعی خبر داد.

به گزارش ایلنا، جواد زمانی گفت: «طبق آیین‌نامه مربوطه‌اعضای هیت تحقیق و تفحص باید حداقل ۱۱ نفر و حداکثر۱۵ نفر باشند که با توجه به گستردگی سازمان تامین اجتماعی و سازمان بازنشستگی ۱۵ نفر به عنوان اعضای این هیت انتخاب شدند.

نماینده‌ کنگاور درمجلس تصریح کرد: «اعضای هیت رییسه هیت تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در جلسه هفته آینده مجلس انتخاب خواهند شد.»

او با بیان این‌که مجلس شش ماه فرصت دارد تا موضوع را بررسی کند، گفت: «گزارش کار نمایندگان در صحن علنی مجلس قرایت خواهد شد و اگر مجرمی هم وجود داشته باشد به قوه قضاییه معرفی می‌شود.»

زمانی با اشاره به نبود شفافیت مالی در شستا گفت:‌ «اگر نمایندگان به این نتیجه برسند که گزارش هیت تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی و سازمان بازنشستگی فاقد کارآیی لازم خواهد بود احتمال استیضاح وزیر رفاه و تامین اجتماعی وجود دارد.»


 


ابن مطلب از وبلاگ پرشین.کمانگیر برداشت شده است.

هفت هشت پسر دو دختر را در خیابانی دوره کرده‌اند. به لطف کسی که دوربین به دست غائله را ثبت کرده است، ما هم می‌توانیم تماشا کنیم که پسرها یکی از دخترها را محاصره می‌کنند و دورش می‌چرخند. ناگهان دستی به سمت سینه‌ی دختر می‌رود و جماعت هجوم می‌برند.

از دیروز و بعد از دیدن این فیلم (هشدار: آزارنده) دارم به این فکر می‌کنم که چرا چنین اتفاقی در ایران در یک خیابان و در روز روشن می‌افتد. چه چیزی یک دسته مرد جوان ایرانی را به یک گله‌ی گرگ و یک دختر هم‌وطن و هم‌زبانشان را به آهوی در تله تبدیل می‌کند. یک پرس و جوی ساده نشان می‌دهد که نزدیکان من هم تجربه‌ی در تله افتادن را دارند. بدون این‌که بخواهم ادعایی در مورد مرد جوان نوعی ایرانی بکنم، این حادثه نشان می‌دهد که آزار علنی در خیابان یک ادعا نیست، ما این‌جا داریم یک نمونه را بصورت ثبت شده تماشا می‌کنیم.

نظام سیاسی حاکم بر ایران یک برنامه‌ی عملی برای شکل‌دهی به فضای اجتماعی ایران دارد. وجود این برنامه و تلاش برای اجرای آن به هیچ وجه رازهای پنهانی نیستند. به‌طور مثال هفته‌ی پیش خطیب نمازجمعه پیشنهاد کرد که دانشگاه‌ها از ابزار عدم موفقیت تحصیلی برای تنبیه کسانی که تعریف رسمی پوشش را نمی‌پذیرند استفاده کند. وجه دیگر این تلاش را در تصاویری که در سال‌های اخیر در خیابان‌های ایران گرفته شده است، و بسیاری از اوقات توسط رسانه‌های رسمی ایران منتشر شده است، می‌بینیم: نیروهای انتظامی «بدحجاب» را دستگیر و مجازات می‌کنند. به این ترتیب موجودی به نام «بدحجاب» در فضای اجتماعی تعریف می‌شود و مصادیق آن به روشنی در رسانه‌ها نشان داده می‌شود.

حداقل دو نکته‌ی کلیدی در تعریف بدحجاب، با تاکید بیشتر روی دختر بدحجاب، وجود دارد. یک، بدحجاب بد است. این یعنی فردی که در این گروه طبقه‌بندی می‌شود باید مجازات شود و از برخی حقوق محروم شود. دو، بدحجاب جذاب است. در مقایسه با «خوش‌حجاب» که سیاه است و احتمالن تنها دایره‌ی صورتش می‌تواند تداعی جذاب داشته باشد، «بدحجاب» سرتاپا جذاب است.

تصور کن که دو زرافه از باغ وحش فرار کرده‌اند و در خیابان‌های تهران به هر سو فرار می‌کنند. عجیب نیست اگر مردم آن‌ها را دوره کنند و سعی کنند دست به پوستشان بزنند. یکی این طرف با زرافه عکس می‌گیرد و یکی آن طرف دمش را می‌کشد. زرافه حیوانی است که جذاب است. تعریف طبقه‌ای به نام «بدحجاب» به نظر من همین کار را با بخشی از جامعه انجام می‌دهد. در چنین فضایی دختر «بدحجاب» موجود حقیری است که جذاب است. بدحجاب یک شهروند معمولی نیست چون قانون و رسانه‌ی رسمی بدحجاب را سخیف می‌شمرد. مرد‌ نوعی می‌خواهد نصیبی از جذابیت این موجود متفاوت ببرد. به مرحمت تعریف رسمی، بدحجاب حریم امنی که خوش‌حجاب دارد را ندارد. و مردها حمله می‌برند.

جایی درمورد کلماتی که سربازان آمریکایی برای نام بردن ژاپنی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم به کار می‌بردند می‌خواندم. به جای استفاده از چیزی مثل «ژاپنی»، آمریکایی‌ها از اصطلاح Jap استفاده می‌کردند. این نامگذاری‌ تحقیر‌آمیز به سرباز کمک می‌کرد که تلقی انسانی از سرباز ژاپنی را کنار بگذارد و راحت‌تر شلیک کند. نظیر همین فرایند در زمان جنگ ایران و عراق و به کمک عناوینی چون «مزدور بعثی» در جامعه‌ی ایرانی پیاده شد. به‌نظر من عنوان «بی‌حجاب» کارکرد مشابهی در جامعه‌ای دارد که نه دچار جنگ با مهاجم خارجی، که درگیر جنگ داخلی است.


 


منور منورزاد/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

در شماره اخیر هفته‌نامه‌های تاجیکستان (۲۶ می) موضوع‌های مختلف حیات سیاسی و اجتماعی کشور و خارجه بررسی شده است.:

جمهوریت

مطلب اساسی این شماره‌ی روزنامه جمهوریت نشریه رسمی حکومت جمهوری تاجیکستان مصاحبه‌ای است با «عبد‌الفتاح سعیدف» مدیر نظارت دولتی مالیهوی و مبارزه با فساد مالی (مفسده یا کار وپشن)

تاجیکستان در رابطه به موجودیت مفسده در نهادهای دولتی کشور: مدیر دولتی ضمن اظهار نگرانی از جای داشتن موارد مفسده در ساحه‌های حفظ حقوق و بهداشت و معارف از جمله تایید  کرده است که  تنها در سه ماهه اول همین سال در ساختارهای وزارت کشور ۱۵ حادثه و دروزارت دفاع ۳ عدد و در خدمات گمرکی ۶ و در شورای عدلیه ۵ و در ساحه‌ی بهداشت ۱۰ و در  مقامات دادستانی کشور ۸ جنایت مربوط به فساد مادی_پولی آشکار شده است.

آزادگان

این هفته نامه‌ی مستقل خبر داده است که بین ایران و تاجیکستان در مورد تهیه‌ی طرح فنی و اقتصادی ساختن راه‌آهن ایران – تاجیکستان توسط مرز افغانستان  یک سازشنامه به تصویب رسیده است. نشریه‌ی آزادگان از قول منوچهر متکی وزیر خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران گفته است که این طرح در آینده ایران را با افغانستان و قیزستان و چین نیز پیوست خواهد کرد. وزیر خارجه‌ی ایران هم‌چنین گفته است هدف اصلی این پرونده از بن‌بست اطلاعاتی و نقلیاتی برآوردن تاجیکستان است که فعلن مواجه آن شده است. «خدای‌بردی خالق‌نظرف» تحلیل‌گر مرکز تحقیقات استراتی حکومت تاجیکستان اشاره کرده است که اگر این راه ساخته شود مشکلات تجارت و واردات و صادرات  و ساختمان مهم نیروگاه‌های برق آبی کشور حل خواهد شد. این نشریه این‌چنین ذکر کرده است ساخته شدن راه آهن ایران – تاجیکستان به کشور ما امکان می‌دهد که به دالان به اصطلاح شمال و جنوب بدون کدام مشکلی راه یابد.

نگاه

نشریه‌ی خصوصی نگاه در دو صفحه‌ی خود مطلب «محی‌الدین کبیری» رییس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان و وکیل پارلمان کشور را به طبع رسانده است. آقای کبیری که در انتخابات اخیر پارلمانی بریتانیای کبیر هم‌چون ناظر بین‌المللی اشتراک کرده است نظر خود به آن را بیان کرده است. او از جمله متذکر شده است که در طی مدت از سال ۱۹۹۸ تا امروز در قانون‌های انتخاباتی بریتانیا ۱۱۳ تغییر و علاوه وارد کرده شده است و… می‌خواهند به آن اصلاح‌ها وارد نمایند. ضمن تاکید آن‌که در طی ۲۰۰ سال اخیر بریتانیایی‌ها در پی وارد کردن تغییرات و اصلاحات به نظام قانون از جمله انتخاباتی خودند. این وکیل پارلمان تاجیکستان گفته است که وقت لازم است چون ملت ما به این سطح نرسیده است. در پایان (آخر) مطلب آقای کبیری ضمن تصویر احساس ناراحتیش هنگام تماشای منظره‌ی  بی‌حوصله علف‌های سبز را چریدن گاوهای لوند و فربه  انگلیسی از پنچره‌ی قطار تندسرعت مانچستر – لندن  در دل امید کرده است که گاوهای بریتانیایی شاید در اول چنین چاق نبودند و بعد ۲۰۰ سال گاوهای ما نیز انشااله دیگر خواهند شد.

فرژ

در یک مقاله‌ی اختصاصی این هفته‌نامه به مسئله‌ی از مدارس و تعلیم دور ماندن تعداد قابل توجه دختران در تاجیکستان مرور شده است. ضمن تاکید این نکته که اخیرن شماره‌ی دختران به تعلیم و تدریس فرا گرفته نشده زیاد شده است و در این راستا مقدار دخترانی که تحصیلات عالی دیده‌اند از ۳۴ درصد زمان اتحاد شوروی امروز همگی ۲۹ درصد است. فرژ در مطلب این‌چنین سخن رییس اتحادیه‌ی زنان دارای معلومات عالی تاجیکستان «گلجهان باباصادقاوا» را آورده است که با تاسف از جمله گفته است دختران را عادتن چنین تربیت می‌کنند که موفقانه به شوهر برآمدن و به او اطاعت کردن و صاحب فرزند شدن مهم‌تر است. و این حالت – متذکر شده است خانم باباصادقاوا – در شکست تمام کوشش‌های حکومت کشور جهت به دختران دسترس کردن تعلیم‌گیری نقش منفی خود را می‌بازد.

بارگاه سخن

نشریه‌ی بارگاه سخن در یک مطلب… مسئله‌ی در سطح پست فقر قرار داشتن ۵۳ درصد مردم کشور را تحقیق کرده از قول خبرگذاری‌های مقامات کشور به فهرست کشورهای فقیر سیاره که وزارت خارجه‌ی آمریکا ترتیب داده است وارد بودن تاجیکستان را با خوشنودی پذیرفته‌اند. در مطلب این سخن بهادر اشبایف یک کارمند مسوول وزارت اقتصاد و تجارت تاجیکستان آورده شده است تاجیکستان در سمت پست کردن سطح فقر مردمش همانا به یاری کشورهای کمک رسان از جمله ایالات متحده‌ی آمریکا نیاز دارد.


 


ثمرسعیدی / رادیو کوچه

samar@koochehmail.com

برای بار نخست شنیدن آثار «عزیزا» کمی حیرت‌آور است. به‌خصوص زمانی‌که به شما بگویند خواننده، نوازنده و آهنگ‌ساز هر سه یک‌نفرند. بانویی از کشور آذربایجان که بارها جوایز ارزنده‌ی موسیقی جز را در فستیوال‌های بین‌المللی برنده شده است.

«عزیزا مصطفی‌زاده» نوازنده، آهنگ‌ساز و خواننده‌ی موسیقی جز از کشور آذربایجان، دختر «واقف مصطفی‌زاده» پیانیست فقید آذربایجانی است. برای صحبت کردن از عزیزا، نخست بهتر است اشاره‌ای به هنر پدرش واقف مصطفی زاده کنیم. او یکی از نوازندگان برجسته‌ی پیانو در دهه‌ی ۶۰ میلادی بود و زمانی‌که از تفلیس به شهر باکو رفت اجرای تجربه‌ها و آموخته‌هایش در زمینه‌ی تلفیق موسیقی محلی آذربایجان با سبک‌هایی مانند جز و موسیقی کلاسیک را آغاز کرد.

واقف موفق شد رابطه‌ای که بین بداهه‌نوازی در موسیقی آذربایجانی و جز وجود داشت را به‌صورت تئوری بیان کند. در مورد او گفته شده که: «موسیقی واقف مصطفی زاده از سیاره‌ی دیگری آمده است.»

عزیزا فرزند واقف و همسرش «الیزه» که خواننده‌ی موسیقی کلاسیک است بود و از ۳ سالگی در کنار پدر به یادگرفتن پیانو مشغول شد. پدر پس از شهرت فراوانی که در تلفیق موسیقی آذری و جز به‌هم زده بود از تلفیق کلمه‌ی جز و نام دختر محبوب‌اش به‌ عبارت «جزیزا» دست پیدا کرد و گاهی فرزندش را به این نام خطاب می‌کرد. واقف مصطفی‌زاده با همه‌ی عشقی که به موسیقی و خانواده‌اش داشت مجبور شد هر دوی آن‌ها را ترک کند و در سن ۳۹ سالگی هنگام اجرا دچار سکته‌ی قلبی شد و فرزند ۱۰ ساله‌اش را تنها گذاشت.

عزیزا پس از مرگ واقف همراه مادرش به آلمان رفت و موسیقی را به صورت آکادمیک آموخت. او در ۱۴ سالگی نخستین کنسرت خود را برگزار کرد و در سن ۱۷ سالگی موفق شد جایزه‌ی معتبری را که به نام یکی از نوازنده‌های اسطوره‌ای جز مزین بود از آن خود کند.

اولین آلبوم رسمی عزیزا در سال ۱۹۹۱ منتشر شد و نشانه‌های تأثیر پدرش بر روی سبک هنری عزیزا مصطفی‌زاده در این آلبوم کاملن مشهود است. یک نوازنده‌ی گیتار در سبک جز در مورد عزیزا می‌گوید: «‌او به‌عنوان آهنگ‌ساز و نوازنده یک نابغه است اما موسیقی عزیزا چیزی‌ست بیشتر از جز. آن‌چه خود من در موسیقی عزیزا مصطفی‌زاده پیدا می‌کنم فرهنگ آذربایجان است.»

عزیزا به مسایل فرامادی اعتقاد زیادی دارد و یکی از آلبوم‌های موسیقی خود را به‌نام «شمن‌ها» نام‌گذاری کرده است. او اشاره می‌کند که زندگی چیزی فرای موضوعات مادی است و زندگی معنوی برایش دارای ارزش بیشتری‌ است. عزیزا شمن‌ها را افرادی می‌داند که قدرت شفا دادن دارند. او هم‌چنین معتقد است که اگر انسان از استعدادی که خدا در نهاد وی قرار داده استفاده نکند گناه کرده است.

عزیزا با وجود این که در سن ۱۰ سالگی از نعمت پدر محروم شده اما همیشه در سخنانش به رابطه‌ی معنوی خود با پدرش اشاره می‌کند: «من هنوز انرژی و راهنمایی‌های پدرم را در کنار خودم احساس می‌کنم، پدر هنوز برای من زنده است و فقط از این دنیای مادی بیرون رفته، گاهی اوقات احساس می‌کنم که روح او اطرافم در حال حرکت است، به‌خصوص هنگامی که می‌خواهم کنسرت بدهم حضور او را حس می‌کنم، حتا می‌توانم او را لمس کنم. »

گفتنی‌ست عزیزای ۴۰ ساله برای گرامی‌داشت خاطره‌ی پدرش نام یکی از آلبوم‌های خود را «جزیزا» گذاشته است.


 


مهم‌ترین عنوان‌های رسانه‌های امروز مالزی:

خبرگزاری برناما

  • نجیب: «بیاید مالزی را تبدیل به دنیایی برای تحمل مذهبی کنیم.»
  • پاس‌داشت از اصول اسلامی برای جلوگیری از بیراهه رفتن ضروری است.
  • یک تبعه سودانی در آبشار کوچینگ غرق شد.
  • اساتید دانشگاه می‌تواند نظر خود را ابراز کنند، و بر روی مسایل کنونی ملی پیشنهاد بدهند.
  • یک کودک سه ماهه مرده یافت شد، به‌نظر می‌رسد که مورد سو‌ رفتار قرار گرفته باشد.
  • موگیلان، سامی ولو را به‌خاطر اخراج اعضای انجمن هندی‌تباران که در اجتماع شرکت کرده بودند به چالش کشید.
  • کامارول رمیزو نامزد مستقل به حزب اتحاد توسعه (PPP ) پیوست.
  • مالزی تجربیات خود را بر روی مدل جدید اقتصادی در اجلاس ICT آمستردام به اشتراک می‌گذارد.
  • اعضای اصلی حزب مردم نگران تغییر طرف‌داری سایر اعضا هستند.
  • کوشش‌های نخست وزیر ژاپن برای نگهداشتن بلوک قدرت.
  • طرح آمریکا برای سپر دفاعی خاور‌میانه شکل می‌گیرد.
  • کامرون می‌گوید که انگلیس باید اقتصادش را دوباره متعادل سازد.
  • استرالیا در برابر صید نهنگ از سوی ژاپن دست به اقدام قانونی زد.
  • دکترین امنیتی اوباما بر روی دیپلماسی و اقتصاد پای می‌فشارد.

روزنامه استار

  • با پا در‌میانی دبیر کل انجمن هندی‌تباران تحریکات ضد سامی ولو معلق شد.
  • یارانه‌ها به‌تدریج برداشته می‌شوند.
  • اتحادیه چینی‌تباران ضمن پشتیبانی ار کاهش سوبسید‌ها، خواستار ایجاد شبکه‌های کمک‌رسانی به قشر کم‌درآمد هم شد.
  • سازمان عفو بین‌الملل از مالزی خواست که از شلاق‌زدن به مهاجران غیر‌قانونی جلو گیری کند.
  • اونگ: «کار‌های زیادی در توافق زمین‌های KTM انجام شده است.»
  • یک سارق خودرو که از ماشین پلیس برای فرار استفاده کرده بود بعد از ۶ روز دستگیر شد.
  • پسر ۱۸ ساله‌ای که دارای مشکلات حرکتی بود برای اولین بار توانست روی پایش به ایستد.
  • ۱۳۳ مهاجر غیر‌قانونی در یک بیمارستان در جوهور باز‌داشت شدند.
  • حمله مردان مسلح به مسجدی در پاکستان ۷۰ نفر را به کشتن داد.
  • آمریکا از تصمیم برزیل و ترکیه بر سر مسئله هسته‌ای ایران ناراضی است.
  • کوبا با نگرانی منتظر گسترش لکه نفتی به آب‌هایش است.

روزنامه نیو استریت تایمز

  • وزیر ورزش و جوانان ممکن است روزهای گرامی‌داشت جوانان را از ۱۵ تا ۳۰ می گسترش دهد.
  • اساتید برتر و روشن‌فکر به دولت بر سر سیاست‌ها یاری می‌رسانند.
  • ۱٫۲  میلیون نفر از تمهیدات کامپیوتری طرح یک مالزی واحد بهره‌مند خواهند شد.

روزنامه سان

  • پنانگ شرط‌بندی بر روی مسابقات را ممنوع کرد.
  • هند می‌گوید تعداد تلفات سانحه قطار به ۷۱ تن رسیده است.

روزنامه مالایی میل

  • ۷ نفر به‌خاطر قبض غذا از کارگران رستوران کتک خوردند.
  • یک قاچاق‌چی مواد مخدر در پوچونگ دستگیر شد.

 


مریم/ رادیوکوچه

maryam.m@koochehmail.com

امروز بیست و نهم ماه می برابر با زاد‌روز «اسوالد اشپنگلر» از فلاسفه بزرگ آلمانی است. وی بیش‌تر دوران زندگی خود در گوشه آرامی در شهر مونیخ به‌سر آورد و نتیجه بررسی‌ها و مطالعات و اندیشه‌های خویش را در قالب کتاب‌های ارزنده‌ای به‌چاپ رسانید و سرانجام در ۵۶ سالگی در سال ۱۹۳۶ جهان را بدرود گفت.

«اسوالد اشپنگلر» از فلاسفه بزرگ آلمانی در سال ۱۸۸۰ در شهر «بلاکنبرگ» آلمان تولید یافت. تحصیلات خویش را در رشته‌های ریاضیات، فلسفه و تاریخ در اساس و ساختمان تمدن مشرق زمین پرداخت و شاه‌کار تاریخی و فلسفی خود را به‌نام «انحطاط غرب» در سال ۱۹۱۸ به‌جهان عرضه داشت.

اشپیگلر بیش‌تر دوران زندگی خود در گوشه آرامی در شهر مونیخ به‌سر آورد و نتیجه بررسی‌ها و مطالعات و اندیشه‌های خویش را در قالب کتاب‌های ارزنده‌ای به‌چاپ رسانید و سرانجام در ۵۶ سالگی به سال ۱۹۳۶ جهان را بدرود گفت.

اشپنگلر، فیلسوف آلمانی ونویسنده کتاب «سقوط و زوال مغرب زمین» در آثارش از عنوان‌های «نیچه‌ای» مانند: «یک مرد در پایان تاریخ، وطن در خطر، قاه‌قاه خنده‌ای از بیرون، بلشویسم ناسیونالیستی، سوسیالیسم پرویسی، انقلاب محافظه‌کاران و غیره» استفاده می‌کرد. او آلمان پروسی را یک رم دوم نامید و مدعی شد که در آغاز قرن بیست، فرهنگ آمریکا و اروپای غربی مرحله زوال را در پیش‌روی خود دارند. درحالی‌که او خود را سوسیالیست و دولت پروس را دولتی سوسیالیستی می‌دانست، مواضع دشمنانه سرسختانه‌ای نسبت به مارکسیسم، لیبرالیسم، و پارلامانتاریسم را نمایندگی می‌کرد. وی کوشید تا با کمک فراز و فرود فرهنگ‌های بزرگ در کشورهای جهان قانون‌مندی پروسه زوال آن دولت‌ها و جوامع را دریابد. وی در تاریخ جهان از هشت فرهنگ بزرگ نام می‌برد. از آن جمله : یونان‌ باستان، مصر، هند، عرب، غرب و غیره.

وی می‌گفت که فرهنگ زوال‌یافته بعدها نام تمدن به‌خود می‌گیرد. وی کتاب «سقوط و زوال غرب» خود را بخشی از فرم‌شناسی تاریخ جهان می‌دانست. در نظر او سیاست، بدل و جانشینی موقتی است برای وضعیت جنگ. نشر کتاب ۱۲۷۰ صفحه‌ای «سقوط و زوال غرب» او در سال ۱۹۱۸ و با تیراژی ۲۳۵۰۰۰ رقمی، علاقه نیروهای ناسیونالیست و محافظه‌کار را به‌خود جلب کرد. این‌گونه نیروها به‌دلیل شکست آلمان در جنگ اول، روی کارآمدن کمونیسم در روسیه، پیروزی موقت انقلاب شورایی در جنوب آلمان، ترورهای سیاسی، بحران اقتصادی و تورم و از هم پاشیدگی نظم قبلی، در انتظار یک تئوری ملی نظامی و انتقام‌جویانه بودند. وی آن زمان فرهنگ غرب را در فاز پایانی خود یعنی در مرحله پیری و زوال مانند مرحله آخر امپراطوری رم می‌دید.

اشپنگلر یکی از آغازگران ایدئولوژی فاشیسم، افتخار می‌کرد که از آموزگارانی مانند شوپنهاور، نیچه، هگل، هردر و گوته بیش‌تر آموخت تا از درس‌های دانشگاهی. او تاریخ جهان را ردیفی از فراز و فرود فرهنگ‌های بشر می‌دانست. وی آن‌زمان می‌گفت که وقتی ذخیره‌های معنوی فرهنگ غرب به پایان خود برسند، اروپا وارد مرحله پست‌مدرن خواهد شد. او فرهنگ یونان‌باستان را ذاتن آهنگین و نظام‌مند، فرهنگ مصر را عرفانی و فرهنگ غرب را جستجوگر و جادویی می‌دانست. وی ازجمله دلایل و نشانه‌های زوال فرهنگی را، التقاطی‌شدن هنر، عقل‌گرایی در رفتار، حاکمیت پول در زندگی، صنعت‌گرایی، تشکیل تراست و کارتل‌ها می‌دانست. او علایم دیگر آن‌را  اشاعه دمکراسی، پاسیوییسم، هومانیسم، و گلوبال شدن ذکر می‌کرد. وی به نقل از گوته، از جمله فرم‌های فرهنگ: «زبان‌ها، دوره‌ها، ایده‌ها، جنگ‌ها، دولت‌ها، خدایان، هنرها، علوم، حقوق، شکل‌های اقتصادی، جهان‌بینی‌ها، مردان کبیر، حوادث عظیم و خلق‌ها» را نام می‌برد. در نظر او تمدن، محصول انحلال، بحران مداوم و بی‌فرمی اجتماعی است. او هم‌چون انسان، از مراحل زندگی کودکی، جوانی، بلوغ و پیری فرهنگ‌ها نام می‌برد. ورود به جامعه انبوه و شهرهای بزرگ و از نظر سیاسی، تبلیغ دمکراسی، پارلامنتاریسم و دولت‌های حزبی را نشانه آغاز زوال می‌دید.

اشپنگلر اثر بزرگ و برجسته خود را در زمینه فلسفه تاریخ نگاشته و در آن با بررسی‌های تاریخی و اجتماعی می‌کوشد تمدن‌های جهان را از ابتدای پیدایش تا قرن معاصر تجزیه و تحلیل نماید. او می‌کوشد مسیر مشخص تمام فرهنگ‌ها را روشن سازد و از روی آن تحول‌های فرهنگ‌‌ها و تمدن‌های کنونی را پیش بینی نماید. در نظر اشپنگلر هر مرحله فرهنگی‌ از شکوفایی تا زوال حدود ۱۰۰۰ سال طول می‌کشد. او زندگی را یک مبارزه برای رسیدن به قدرت و حاکمیت می‌دانست. اشپنگلر توصیه می‌کند که رهبری دولت باید در دست اشراف، نظامیان، برگزیدگان و مدیران اقتصادی باشد و درجامعه باید قوی‌ها حاکم شوند و ضعیف‌ها دستور ببرند، یعنی یک هیرارشی طبیعی بین انسان‌ها لازم است. درنظر او مقوله مرکزی تاریخ، زندگی است که بدون نقشه و عمل کار می‌کند، چون عقل‌گرایی دشمن زندگی است. اشپنگلر به رد پروسه بودن و به‌هم ربط داشتن دوره‌های تاریخی پرداخت. حاکمیت، زیردستی، تبعیض و اختلاف نژاد در نظر او پدیده‌هایی سرنوشتی و از پیش تعیین شده‌ای هستند. تفسیرهای او از تاریخ و فرهنگ را می‌توان یکی از ظواهر آغازین متد ساختاری دانست.

در نظر او ناسیونالیسم، محافظه‌کاری، رفتار ضد دمکراتیک، جزو عناصر اعمال سیاسی هستند. او خود را فیلسوف ساختار متافیزیکی جهان می‌دانست. جهان به‌عنوان تاریخ و نه به‌عنوان طبیعت. او کوشید تا تاریخ جهان را شرح دهد و می‌خواست با کمک یک قهرمان‌گرایی فلج شده و یک نیروی بدبینانه، در طوفان تحولات و انقلابات مدرن مقاومت کند. اشپنگلر به‌جای پیروزی تاریخ و پروسه پیش‌رفت، به تفسیر فرهنگ‌ها پناه برد. در نظر او فرهنگ‌ها، ارگان‌های زنده‌ای هستند که تاریخ، تمامیت بیوگرافی آنان می‌باشد. او نگاهی به تاریخ جهان را فلسفه سرنوشت بشر دانست. «سال‌های تصمیم» یکی دیگر از آثار با ارزش این فیلسوف است.

اشپنگلر سرانجام در ۵۶ سالگی درگذشت.

منبع:

ایران قلم

گوگل


 


حمیدجعفری/ رادیو کوچه

به تازگی دو مجموعه‌ داستان «از چهارده سالگی می‌ترسم» نوشته‌ی «حسن محمودی» و «نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما» نوشته‌ی «محمد حسینی» منتشر شده است. یکی دیگر از نشست‌های هفتگی مرکز فرهنگی شهرکتاب تهران نشست نقد و بررسی این دو مجموعه داستان بود که دکتر «امیرعلی نجومیان» و «محمدحسن شهسواری» در آن به ایراد سخن پرداختند.

امیرعلی نجومیان، مدرس دانشگاه و پژوهش‌گر در زمینه‌های ادبی و فلسفی عنوان کرد: «بازنمایی یکی از ویژگی‌های مهم داستان کوتاه محسوب می‌شود. به عقیده «اوکانر»، داستان کوتاه داستان آدم‌های تنهاست. در رمان، شخصیت‌ها در بطن اجتماع حضور دارند و در ارتباطی متقابل با جامعه قرار گرفته‌اند. شخصیت‌های رمان‌ها برآمده از محیط اجتماعی‌شان هستند، اما در داستان کوتاه شخصیت‌ها دنیای درونی خود را فارغ دنیای بیرونی می‌بینند. در داستان کوتاه فضای ایزوله‌ای وجود دارد که فضای شخصی و درونی آدم‌هاست.»
نجومیان که در نشست هفتگی شهر کتاب مرکزی تهران و درباره نقد دو مجموعه داستان کوتاه ایرانی سخن می‌گفت سخنانش را چنین ادامه داد: «به عقیده اوکانر پیش از داستان کوتاه، شعر تغزلی تنها ژانری بود که می‌توانست دنیای درونی شخصیت را بیان کند. غزل هم شرح دردها، رنج‌ها‌، بیم‌ها و امیدهای یک فرد تنهاست. در داستان کوتاه نویسنده به انگیزه تغزل داستان می‌نویسد نه به انگیزه روایت‌گری. پس در داستان کوتاه انسان تنهایی داریم که در برابر انسان در حال تعامل رمان قرار می‌گیرد.»
این منتقد ادبی تصریح کرد: «علت نخبه‌گرا بودن داستان کوتاه هم به آنچه گفته شد بازمی‌گردد. داستان کوتاه در هیچ کجای دنیا چیزی نیست که عامه مردم بخوانند؛ اما در رمان که ژانر مورد پسند عامه مردم است واقعیت‌ها و تعاملات اجتماعی برای خواننده بسیار آشناست و در واقع رمان شبیه زندگی است. هر چند که این زاویه دید را به همه آثار در زمینه رمان نمی‌توان تعمیم داد.

بر اساس آن‌چه شرح داده شد، به نظر من اولیس، اثر جویس یا رمان‌های وولف، بیشتر داستان‌های بلندی هستند که از منطق داستان کوتاه تبعیت می‌کنند، نه یک داستان بلند یا رمان به گونه مالوف.»
نقد و معرفی و دو مجموعه داستان کوتاه ایرانی موضوع نشست بود: «از چهارده سالگی می‌ترسم» اثر حسن محمودی و «نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما» اثر محمد حسینی. حسن محمودی، روزنامه‌نگار در حوزه‌های تاتر و فرهنگ و هنر، مجموعه‌های «وقتی آهسته حرف می‌زنیم المیرا خواب است»، «یکی از زن‌ها دارد می‌میرد» را در کارنامه خود دارد و دو اثر پژوهشی را نیز درباره «بهرام صادقی» و «صادق چوبک» به چاپ رسانده. محمد حسینی، داستان‌نویس، پژوهشگر حوزه ادبیات و ویراستار نیز قبلن با رمان «آبی‌تر از گناه» سال ۱۳۸۴ جایزه رمان سال بنیاد گلشیری را به دست آورده است.

نجومیان داستان‌های حسن محمودی را در کتاب «از چهارده سالگی می‌ترسم»، واجد خصیصه‌ای بازنمایی دنیای درونی برشمرد.

او ویژگی دیگر داستان کوتاه را معطوف به مولفه زمان دانست و تصریح کرد:  زمان داستانی در داستان کوتاه معمولن فاصله کم‌تری با زمان متن دارد. ما در داستان کوتاه بیشتر مواقع با یک ایست زمانی روبه‌رو می‌شویم که در نقطه مرکزی داستان اتفاق می‌افتد. یک لحظه در داستان کوتاه، لحظه سرنوشت‌ساز به حساب می‌آید که می‌توان آن را لحظه بحرانی نامید. از دیگرسو ما در داستان کوتاه با بحث انجماد زمانی روبه‌رو هستیم؛ وقتی زمان می‌ایستد، ناتوانی در کنش شخصیت در قبال رویدادها نیز پدید می‌آید و از همین روست که در داستان کوتاه شخصیت‌ها در موقعیت‌های فلج‌کننده و تردیدآمیز قرار می‌گیرند، اما در داستان بلند، ما با شخصیت‌های کنش‌مند روبرو هستیم.»

وی نگاه مدرنیستی به جهان را هم از خصایص داستان کوتاه دانست و گفت: «نگاه مدرنیستی به داستان کوتاه کمک کرده و داستان کوتاه به نگاه مدرنیستی.  مدرنیزم و داستان کوتاه رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند. ما در بیشتر داستان‌های مجموعه «نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما»، با تعریف اخیر از داستان کوتاه مواجه می‌شویم.»

«مردان داستان‌نویس ما معمولن چه نوع شخصیت مردی را در داستان‌های‌شان آفریده‌اند؟» پرسش فوق را محمدحسن شهسواری، منتقد و پژوهشگر ادبی به عنوان دیگر سخنران نشست مطرح کرد و خود چنین پاسخ داد: «نویسندگان مرد داستان‌نویس ما یک الگو بیشتر ندارند. کهن‌الگوی آن‌ها مرد روشن‌فکر درک‌نشده همه چیزدان ناراضی است و سرسلسله این مجموعه «بوف کور» «صادق هدایت» محسوب می‌شود. در غالب آثار نویسندگان ایرانی هر جا فضا شهری بوده، این مرد به شکلی سربرآورده است؛ «از چشم‌هایش» بزرگ علوی، «مدیر مدرسه» جلال آل احمد،«ملکوت» بهرام صادقی،«‌آواز کشتگان» براهنی، «آینه‌های دردار» گلشیری، «رود روای» ابوتراب خسروی و… همه از این کهن‌الگو بهره گرفته‌اند.

این کهن‌الگو تلفیق یا برگرفته‌ای است از دو نماد فرهنگ ایرانی و اسلامی: یکی سیاوش و دیگری علی‌بن‌ابی‌طالب تا پیش از رسیدن به خلافت. علی‌بن‌ابی‌طالب مردی است یگانه، روشن‌فکر و شجاع که سنت‌گرایان و عوام بزرگی او را تاب نیاورده‌اند و او ناگزیر شب‌ها تنها بر چاه می‌گرید.  در مورد شخصیت سیاوش هم آن‌چه بیشتر مد نظر است علاوه بر بحث پسرکشی که صرفن به سیاوش برنمی‌گردد، مقوله حضور زن به عنوان عامل اصلی مرگ اوست.»

این روزنامه‌نگار و داستان‌نویس در ادامه بحث خود مسئله تاثیر روند رشد یا افول ملت‌ها بر ادبیات آن‌ها را پیش کشید و گفت: «اگر تمدنی که هنرمند از آن ارتزاق می‌کند پویا و زایا باشد، قهرمان سربرآورده از آن، از کهن‌الگوی شخصیت قالبی قهرمان در شاه‌پی‌رنگ تبعیت خواهد کرد که قهرمانی است یگانه و خواستار تغییر جهان. اما هنرمندان دوران حضیض یک تمدن در بیشتر موارد ویژگی‌های قهرمان شاه‌پی‌رنگ را تغییر می‌دهند. قهرمان شاه‌پی‌رنگ این دوران به دنبال تغییر جهان نیست؛ بلکه قهرمان خرده‌پی‌رنگی است که اگر خیلی اعتماد به نفس داشته باشد در نهایت به تفسیر جهان می‌نشیند. او بیشتر مواقع مرثیه‌سراست و به سرنوشت غمبار خویش اشک می‌ریزد.»

به عقیده شهسواری ایرانیان در سه دوره مهم موفق به تولید قهرمان شاه‌پی‌رنگ شده‌اند: ابتدا در عصر باستان و پس از تفوق فرهنگ زرتشتی، سپس در قرن سوم و چهارم هجری بعد از پس زدن اعراب و بار سوم بعد از ظهور صفویه که با پس زدن مغولان و تیموریان همراه بود.

او قابل تعمیم بودن و پیش‌بینی پذیری را هم دو خصیصه قهرمان شاه‌پی‌رنگ دانست و اضافه کرد: «در دو دوره کوتاه معاصر هم، اولی بین سال‌های ۳۰ تا ۵۰ خورشیدی و دومی در سال‌های جنگ ایران و عراق ما با قهرمان شاه‌پی‌رنگ روبه‌رو هستیم. در اولی اعتماد به نفس قهرمان ریشه در بعد ایرانی وی نداشت و متکی به اردوگاه شرق بود. قهرمان‌شاه‌پی‌رنگ دوم معاصر هم نه در ادبیات که بیشتر در سینما ظهور یافت و عمر چندانی نیز نداشت.»

وی انفعال، برج عاج نشینی، متهم کردن دیگران به هرزگی، بی‌مقداری، کینه‌جویی و فرصت‌طلبی را از خصایص قهرمان خرده پی‌رنگ دانست و تاکید کرد: «در غزل این دیگری، در نقش مدعی ظاهر شده است. قهرمان خرده پی‌رنگ همواره در حال مرثیه‌خوانی است و زنان موجود در این قسم آثار هم یا در وضعیت لکاته هستند یا در وضیت اثیری. در داستان‌های کتاب نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما، نوشته محمد حسینی هم همین وضعیت را عینن مشاهده می‌کنیم. نویسنده در بیشتر آثار مجموعه خود در مسیر کهن‌الگوها و در پی اعقاب خود حرکت کرده و نتوانسته به موقعیت خلق یک شخصیت غیرقالبی دست بیابد.»

اما روشن‌فکران ایرانی در حوزه داستان‌نویسی چه مواضعی در قابل سنت گرفته‌اند؟ شهسواری در برابر سوالی که خود طرح کرده بود این‌طور جواب داد: «موضع نخست تحقیر است. آثار صادق هدایت در دو حوزه داستانی و غیرداستانی، داستان‌های آل احمد، داستان‌های بزرگ علوی و بهرام صادقی و… در این قسم جای می‌گیرند. موضع دوم نمایش صرف سنت است و محول کردن انجام تحقیر به عهده خواننده؛ مثل آثار غلامحسین ساعدی.

این دو موضع در پیش از انقلاب سال ۵۷ رخ نموده بود. اما بعد از انقلاب چهار گونه رفتاری جدید در قبال سنت خود را نشان داد: از دهه ۶۰ تا نیمه دهه ۷۰ نگاه عاشقانه توام با تنفر نسبت سنت بروز یافت که می‌توان آن را نوعی نوستالژی ارتجاعی دانست. در سال‌های پس از دوم خرداد گونه‌‌ای آشتی بین سنت و تجدد پدید آمد؛ مثل رمان نیمه‌غایب نوشته آقای سناپور و در آغاز دهه ۸۰ نوعی رندی حافظانه در قبال سنت ظاهر شد؛ در این‌جا دیگر نه صحبتی از مرثیه‌خوانی در میان بود و نه احساسات نوستالژیک دیده می‌شد؛ بلکه نویسنده به شوخی با سنت می‌پرداخت. کتاب نگران نباش نوشته خانم محبعلی در این دسته جای دارد.

و آخرین نگاه متعلق به کسانی است که پس از انقلاب به دنیا آمده‌اند. این نویسندگان در شرایطی بزرگ شده‌اند که دوران تلفیق ابعاد ایرانی، اسلامی و غربی فرهنگ در کشور ما بوده و آن‌ها تقابلی را بین این سه رکن فرهنگ کنونی کشورمان احساس نکرده‌اند. نویسندگان جدید که متاسفانه آثار اندکی از آن‌ها به چاپ رسیده و آثارشان بیشتر در انتظار مجوز چاپ به سرمی‌برد، به معیارهای نقد درونی روی آورده و بیشتر فرهنگ حاضر را یک ارگانیسم زنده می‌دانند تا یک گذشته به ارث رسیده. داستان‌های از چهارده سالگی می‌ترسم حسن محمودی را در رده سوم یعنی در ردیف نوستالژی ارتجاعی یا عشق هم‌راه با نفرت نسبت به گذشته و سنت می‌توان قرار داد.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته