-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

Posts from Khodnevis for 05/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



درانتظار خرداد









ببین، ببین، عاشقانه حس کــــــــــــــن، حضور سبزجوانه‌ها را

سرود جـــــــــــاوید همــــــــــــــدلی‌را، بیان شور وترانه‌ها را

چه درخروش است زموج سرکش،همه‌حیات است‌همیشه‌ دریا

نه جنب وجوشی، یخ خموشی فرا گـــــــــــــــرفته کرانه‌ها را

درانتظار خروش خرداد، امید وجنبش، غــــــــــــرور سرکش

تب تهّور، غم تهّجر، به چهـــــــــــــــــــــــره‌ها بین نشانه‌ها را

اگر چه هر تیر تلخ وجانسـوز، فرو نشــــــــــــــــاند تنی تناور

زخـــــــــــــــــــــاطر اما مبر تودشمن! جواب تیر وکمانه‌ها را

به سینه‌ها این دلاوری‌ها رساند اما به نسل فــــــــــــــــــــــردا

فرا بگیرد چه جانفشانی، فســــــــــــــــــــــــانه‌های شبانه‌ها را

زحسن نیّت به هوشت آرم، بیا به آغــــــــــــــــــوش مهر ملّت

چو صبح فردا به زیرت آرد ، نمی‌پذیرد بهـــــــــــــــــانه‌ها را

به قاب تصویر سرخ ایران، نشــــــــــــــــــسته گرد سیاه ماتم

بشوید آن‌را زریشه ملت، بســـــــــــــــــــــوزد او تازیانه‌ها را




 


پیشبینی خودنویس در باره آینده روسای قوا
 


وضع آشفته کردها در شطرنج سیاسی عراق


امروزه روز قبل از شروع حکومت جدید در عراق، کردستان عراق با وضعیتی نه چندان مطلوب روبروست که از مهمترین این مشکلات می‌توان به نزاع درون حزبی و درون گروهی اشاره داشت. اکثر کارشناسان سیاسی بر این باورند که شیعیان، پست نخست وزیری را ترک نخواهند کرد اما پیرامون مالکی و علاوی، تحلیل های متفاوت وجود دارد و شاید ائتلاف مابین گروه های سیاسی منجر به ریاست جمهوری دوباره کردها شود. 

اقلیم کردستان عراق به رهبری مجدد مسعود بارزانی یک سالی است که آغاز به کار کرده است و البته خود او معتقد است که بنا به رای‌گیری بر این کرسی تکیه زده است اما برخی از کارشناسان سیاسی صراحتا بر این اعتقادند که وی با دستکاری قانون حکومت اقلیم، دوباره بر این کرسی نشست. یک سالی پارلمان کردستان را به تعطیلی کشانید که دوران ریاست اقلیم را از دو دوره به چند دوره تغییر دهد و این نشانه‌ای بود که گوییا تمایلی به ترک این کرسی ندارد و از نگاه وی باید همیشه نتایج به نفع وی و در راستای تثبیت موقعیت وی باشد و حتی با حکم شبه حکومتی خواهان عدم بررسی قانون تعیین مسئولیت رهبری اقلیم و بررسی میزان دارایی آن شد. از دیگر سو بنا به قانون حکومت اقلیم، جانشین بارزانی باید در اختیار حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق باشد اما خانواده بارزانی از سویی به هیچ وجه تمایلی به محدودیت قدرت بارزانی – به عنوان ریاست اقلیم- ندارد و از سوی دیگر کسالت جسمی کوسرت رسول – عضو اتحادیه میهنی - را بهانه قرار داد و خواهان تعیین شخص مطلوب تری به جای اوست. و کوسرت در داخل اتحادیه میهنی آیا با سرنوشت نوشیروان روبروست ؟ آیا سیاست طالبانی آن دو را از حزب دور ساخت ؟ 

سرانجام نخست وزیری حکومت اقلیم کردستان هم به برهم صالح – معاون اسبق نخست وزیری عراق – رسید، اما تحلیل‌گران سیاسی بر این باورند که حزب دمکرات کردستان عراق، تمایلی به موفقیت نخست وزیری برهم صالح ندارد زیرا به این موضوع اشاره دارند که نچیروان بارزانی – فرزند ادریس – مخالفت خود را با برهم صالح زمانی آشکار ساخت که به همراه ۲ وزیر کابینه او، به ترکیه رفت و تحت عنوان نخست وزیری کردستان با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کرد که برهم صالح نیز به نشانه اعتراض بیان داشت که این قضیه باید شفاف سازی شود اما نچیروان؛ هنوز مشاوران نخست وزیری را در اختیار دارد و کلید اتاقش را نیز به برهم صالح تحویل نداده است. 

در ظاهر امر دو حزب مقتدر و مسلط بر کردستان عراق – اتحادیه میهنی کردستان و دمکرات – با همدیگر توافق استراتژیک دارند تا بر مهار وضع داخلی خود موفق شوند اما شاید ظهور حزب تغییر – گوران – اندکی معادلات را تغییر داد. گوران در ابتدا علیه فساد مالی و اداری اتحادیه میهنی کردستان، موضع گیری کرد و سپس گروهی از درون حزب اتحادیه میهنی انشقاق کردند و دنباله رو نوشیروان مصطفی امین – جانشین اسبق جلال طالبانی در حزب اتحادیه میهنی کردستان – شدند و نکته جالب توجه اینکه تاکنون گوران را نه حزب و نه نهاد سیاسی و نه دارای هویت خاصی نامیده اند و خلا ناشی از انشقاق درون حزب طالبانی هنوز باقی است. گروهی از تحلیل گران سیاسی، ظهور گوران را توافق پشت پرده طالبانی و نوشیروان برای محدود سازی حزب دمکرات نامیدند و گروهی دیگر هم آن را ابزار قابل خرید حزب دمکرات علیه عمق دادن به اختلافات درون حزبی اتحادیه میهنی کردستان، تعبیر کردند و حتی اسنادی منتشر ساختند که  گوران توسط بارزانی خریداری شده است و با پرداخت مقدار معتنابهی کمک بلا عوض مالی، علیه حزب طالبانی موضع گیری کرده و هرگز گوران علیه بارزانی سخنی به میان نیاورده است و البته عکس این قضیه هم شاید صادق است. گرچه در ابتدا گوران از دمکرات، خواهان دریافت کمک مالی شد اما بارزانی اظهار داشت که برای عدم  شکل گیری نزاع میان اتحادیه میهنی و دمکرات، از پرداخت این کمک مالی معذور است اما مدتی بعد دو نماینده گوران در رسانه ها اظهار داشتند که با مسعود بارزانی دیدار و گفت و گو کرده اند و همین امر موجب شد تا بارزانی اظهار کند که وجود گوران در عرصه سیاسی کردستان عراق، یک واقعیت غیر قابل انکار است و نمی توان ان را نادیده گرفت. و گروهی از سیاسیون هم اظهار داشتند که نچیروان بارزانی می خواست که از کارت گوران استفاده کند تا شاید در آینده، رقیب قوی تری از اتحادیه میهنی کردستان باشد و گروهی دیگر هم بر این باورند که حزب دمکرات از نزدیکی احتمالی طالبانی و نوشیروان تردید دارند و ان را یک خطر بالقوه برای این حزب، توصیف می کنند. هرچند که در چند روز اخیر حملات رسانه ای و نقدهای تند میان گوران و اتحادیه میهنی، به میزان قابل توجهی فروکش کرده است. اما گوران هم با نزاع درونی روبروست و نوشیروان می خواست که افراد جدا شده از حزب طالبانی را کنار بگذارد تا به جای آنان جوانان شیفته و تحت کنترل خود را جانشین کند اما با نقد صریح سالار عزیز و عمر سید علی روبرو شد گرچه این سخن مشهور است که نوشیروان باوری به بقای توافق سیاسی ندارد اما امروزه دمکرات و اتحادیه میهنی، آینده گوران را نوعی انتحار سیاسی می دانند.

گرچه اکثر مسئولان محلی، فضای کردستان عراق را نیمه آزاد می‌دانند اما چند روز پیش ترور یک روزنامه نگار ۲۳ ساله در اربیل را  تکرار یک سناریو دانستند که هنوز فضای آزادی بیان و اندیشه برای نهادینه کردن دمکراسی در کردستان، وجود خارجی ندارد و اگر در سلیمانیه اندکی فضای نیمه باز وجود دارد، در شهری مانند دهوک اختناق مطلق وجود دارد.  و حتی برخی از تحلیل گران بر این باورند که زرتشت عثمان و سوران مامه محمد و عبدالستار طاهر شریف علی و ... افرادی هستند که بارها و بارها در رسانه های محلی برخی از سیاست های خانواده بارزانی را – به شیوه هایی گاه هتاکانه – به بوته نقد کشیدند و مدتی بعد به دلایلی نا معلوم، ترور شدند و ترور آنان بر امنیتی شدن فضای کردستان شمالی کمک کردند اما برخی از هواداران متعصب بارزانی ، تمایلی ندارند تا تقدس ظاهری و قبیلگی شان با تهدیدی روبرو نشود و مبادا نسل جوان اهل قلم از خطوط قرمز عبور کنند. و گروهی دیگر از تحلیل گران این سخنان را بی پایه و اساس می خوانند. [ اما در تاریخ شفاهی مردم کردستان عراق این موارد ثبت شده است که بارزانی، ترور سیاسی را به کردستان آورد، مثلا  به خاطر مسایل عشایری احمد اغای زیباری و صدیق میران را کشت و در سالهای قیام ه مبعضی از کادرهای حزب را به خاطر اختلافات سیاسی ترور کرد و علی حمدی و محمد حاجی توفیق و عثمان عوزیری و مجید شوان – از اعضای حزب – را در زندان تیرباران کرد و سالهای بعد هم احمد عبدالله و احمد رشوانی و خالد حاج فرج کوکویی را در حلبچه کشت و حتی عبدالحسن صالح خله را زنده زنده در آتش سوزانید و بعدها به دستور ساواک معینی و شریف زاده و به دستور میت ترکیه، دکتر شوان را ترور کرد. ]

در انتخابات اخیر عراق، در کردستان حزب دمکرات بارزانی از نظر تعداد کرسی ۹۲۰،۰۰۰ رای را به دست آورد که اتحادیه میهنی ۶۴۴،۰۰۰ و گوران ۶۲۰،۰۰۰ رای را کسب کردند که از نظر نفوذ ، تعداد بیشتری را نشان می دهد. گرچه بسیاری از فعالان سیاسی، اسناد تقلب در انتخابات توسط گروه بارزانی را نشان دادند اما تاثیری درروند اجرایی، در پی نداشت و حتی مرکز استراتژیک اظهار داشت که اکثریت خاموش جامعه کردستان، در انتخابات شرکت نجسته و میزان مشارکت عمومی ضعیف بوده است. اما در کل کردها ۵۹ کرسی را در پارلمان عراق دارا هستند که نسبت به دور قبلی -  از ۶۳ کرسی – موفقیتی به دست نیاورده اند و شاید نزاع های درونی موجب این امر شد اما رهبران سیاسی بر این باورند که کردها در پارلمان بغداد باید متحد باشند. 

کارشناسان سیاسی اشکارا اظهار می دارند که بارزانی خواهان باقی ماندن طالبانی در بغداد و کرسی ریاست جمهوری است تا بازگشت او به کردستان، که مبادا توازن قدرت را تغییر دهد. اما  کردستان عراق اندک اندک با اعتراض های شکل گرفته نسل جدید ، روبروست زیرا اعتراض های نسل جوان و روشنفکران بر این است که کمترین نقد با ترور و زندان و پیگرد قانونی مواجه است و این پرسش را چرا کسی پاسخ نمی دهد که آیا کل کردستان، ملک دایمی دو حزب مسلط است ؟ بیش از ۱۰ میلیارد دلار، میزان سالیانه پرداختی حکومت عراق به کردستان است اما این بودجه در کجا صرف می‌شود؟  درامد حاصل از گمرگ - ابراهیم خلیل، پرویزخان، باشماخ، حاج عمران - و ...فروش هزاران کامیون نفت کردستان عراق که روزانه راهی جنوب ایران است، به کدام صندوق ریخته می شود؟ 

این‌ها بعضی از نشانه‌های وضعیت نه چندان باثبات و مطلوب کردستان عراق است که روزانه در میان اهل سیاست مورد بررسی و توجه قرار دارد اما آیا راه حلی برای آنها اندیشه شده است؟ آیا طالبانی بنا به توافقات اخیر سیاسیون در بغداد، باردیگر بر کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد زد؟ اما برخی از ناظران سیاسی این احتمال را غیر جدی می‌دانند. به گفته"محمود عثمان" - سیاستمدار کُرد - مسئله پیوستن ائتلاف کردستان به ائتلاف بزرگ عراق(ائتلاف حکیم و مالکی) صحت ندارد، ائتلاف کردستان به هیچ یک از نامزدهایی که ائتلاف ملی و دولت قانون برای تصدی نخست وزیری دولت جدید عراق اعتراض نخواهد کرد. طبعا ائتلاف کردستان به ائتلاف ملی عراق و دولت قانون نزدیک تر است .  تا کنون مشخص نیست که چه گروهی، مامور تشکیل دولت می شود و فراکسیون اکثریت کدام خواهد بود، تمام این مسائل هنوز مبهم است. العراقیه تشکیل دولت جدید را حق خود می داند می گوید برنده انتخابات است، اما دو ائتلاف دیگر(ائتلاف ملی و دولت قانون) می گویند ما فراکسیون اکثریت را در پارلمان در اختیار داریم، در حالی که دادگاه عالی فدرال می گوید فراکسیون اکثریت تشکیل شده در پارلمان باید رایزنی ها برای تشکیل دولت را آغاز کند، و طی روزهای آینده وضعیت پیوستن کردها به ائتلاف بزرگ عراق مشخص خواهد شد


 


درسی که از ازادی جعفر پناهی می‌توان گرفت


از مدیریت سایت خودنویس اقای نیک اهنگ کوثر که همواره در پوشش قرار دادن اخبار زندانیان سیاسی و حقوق بشر فعال بوده است و در بیانه اخیرشان همراه چند تن از هنرمندان و فعالان اجتماعی امضاء شده است و از جعفر پناهی خواسته شد اعتصاب خود را بشکند تشکر کنم .

درسی که از ازادی جعفر پناهی می توان گرفت 

همراه کردن شخصیت‌های جهانی و سازمانهای حقوق بشری و جامعه جهانی در همراهی مردم ایران برای رسیدن به ازادی تاثیر گذار است. اگر جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر از سوی جامعه جهانی و شخصیت‌های شناخته شده مورد فشار قرار گیرد  نتیجه بخش خواهد بود.

قابل توجه این است که کشورهای مدعی حقوق بشر و سیاستمداران این چنین فکر نمی کنند و بیشتر به فکر معامله و گرفتن امتیاز هستند و چند نمونه اخیر درازادی  گروگان ها نشان داده است که کشورهای اروپایی بدنبال اهداف خود هستند و حقوق بشر برایشان اهمیتی ندارد و ازادی ریس با وکیلی قاتل نمونه خوبی است .

جمهوری اسلامی ۳۰ بار در ۳۱ سال گذشته در سازمان ملل به علت نقض حقوق بشر محکوم شده است ولی تاثیر چندانی بر روابط جمهوری اسلامی با کشورهای جهان نداشته است. قتل‌های زنجیره‌ای اعدام‌های سراسری سرکوب و زندانی کردن معترضان و مخالفان از سوی تمامیت خواهان صورت می‌گیرد ولی غرب در روابط خود کار چندانی در این باره نشان نداده است و بر کسب امتیاز بیشتر در زمینه‌های اقتصادی و اتمی تمرکز می‌کند و قاتلان رابا شهروندان خود مبادله می‌کند.

باید  جامعه جهانی را  بیشتر درگیر  نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی کنیم و خواستار موضع گیری بیشتر درباره نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی از سوی شخصیت‌ها و سازمان‌ها و نهادهای جهانی شویم .


 


هیلاری کلینتون: توافق سه‌جانبه، خطری برای امنیت دنیا است

بر اساس توافق سه جانبه تهران، ایران ۱۲۰۰ کیلو اورانیوم ۳/۵ در صد غنی شده را به ترکیه تحویل می‌دهد و در عوض ۱۲۰ کیلو سوخت هسته‌ای با غنای ۲۰ درصد برای راکتور تحقیقاتی تهران تحویل می‌گیرد. 

در این توافق هیچ گونه اشاره‌ای به تعلیق غنی‌سازی که خواست اصلی جامعه جهانی است ، نشده است. 

در گذشته آقای جلیلی در اجلاس گروه 5+1 که با حضور نماینده آمریکا بر گزار شده بود، به توافق‌هائی مقدماتی دست یافته بود که باعث تعویق نحریم‌ها توسط غرب نیز شد، ولی مجلس توافق انجام شده را مخالف منافع ایران نامید و آنرا باطل اعلام کرد. 

علی اکبر سلطانیه نیز روز پنج شنبه در کنفرانس باز نگری در ان‌پی‌تی، گفت که «تهران بر سر اصول خود سازش نخواهد کرد».

چند روز پیش نیز روسیه موضع گیری تقریبا مشابهی داشت که با اعتراض احمدی نژاد به یک برخورد شدیداللحن بین دوطرف منجرشد و بعد از آن مقامات روسیه، ایران را به عوام فریبی متهم کردند. 


 


احمدي‌نژاد بالاخره واقعيت را از زبان «دوست» شنيد: «عوام فريب!»

 

شارلاتانيزم محمود احمدي نژاد، چيزي نيست كه مدت زيادي بتواند مخفي‌اش كند و هر بار مثل يك دم خروس سمج، از لاي قبايش بيرون مي‌افتد و رسواترش مي‌سازد. او هنوز از رسوايي «دكتراي» محمدرضارحيمي معاون رئيس جمهور كودتايي و تقلبي بودن مدرك تحصيلي‌اش پريشان بود كه در سفر به كرمان، خبر همسويي روسيه با شوراي امنيت را شنيد و همانجا ناگهان به رئيس جمهور روسيه حمله كرد و نشان داد بيش از هر چيز از «كاغذپاره»هاي شوراي امنيت سازمان ملل وحشت دارد و سخنان قبلي اش همگي «بلوف» بوده‌اند. بخصوص آن سخن كه مي گفت: «آن قدر قطعنامه بر عليه ما صادر كنيد تا قطعنامه دانتان پاره شود!»

حالا و بعد از پذيرش شكست بزرگ در پرونده هسته‌اي و  با اينكه در توافق با تركيه و  برزيل، احمدي‌نژاد همان كاري را كرده كه غرب و تركيه به او ديكته كرده بودند، اما با كمال تعجب مي‌بيند جهانيان هيچ اعتمادي به دولت كودتايي او ندارند و با تصويب يك قطعنامه ديگر در صدد مهار اين حكومت هستند و اين مرتبه، حتي كشور «دوست و همسايه عزيز!» روسيه هم به جمع تحريم كنندگان ايران خواهد پيوست. در اين سال‌ها احمدي‌نژاد همواره تلاش كرده بود با بخشيدن درياي خزر و دادن امتيازهاي مالي و اقتصادي در طرح نيرواه بوشهر و عقد قراردادهاي زيان آور بي‌شمار با دولت روسيه، دولت نامشروع و غيرمردمي خود را پشت نيروي «شرق» پنهان كند و از گزند قطعنامه هاي شوراي امنيت بر عليه خود مصون بماند. حال رئيس دولت كودتايي ايران مي بيند كه به رغم پذيرش شرايط غرب و ارسال سوخت به تركيه، باز هم آن "كاغذ پاره ها" در حال طي مراحل تصويب خود هستند و به زودي يك «كاغذپاره» ديگر بر عليه حكومت ايران صادر خواهد شد و اين بار دولت روسيه هم به جمع صادركنندگان قطعنامه ها پيوسته است. آقاي احمدي نژاد با ديدن اين واقعيتهاي هولناك، ديگر نمي‌تواند لبخندهاي دروغين بزند و خود را بي‌خيال از صدور كاغذپاره‌ها نشان بدهد. بلكه با درك خطري كه بعد از صدور اين قطعنامه، او و دولت كودتايي‌اش و حكومت غيرمردمي ايران را زير فشارهاي وحشتناكي قرار خواهد داد، با دهاني كف كرده در جمع مردم كرمان به ديميتري مدوديف رئيس جمهوري روسيه تاخت و به طرز بي‌سابقه‌اي وحشت خود را از همسويي روسيه با صادركنندگان آن كاغذپاره ها به نمايش گذاشت. ظاهرا او اينك فهميده است كه چيزي كه پاره مي‌شود، قطعنامه‌دان شوراي امنيت نيست؛ بلكه گلوي سياستمداران شارلاتاني مانند احمدي‌نژاد و آقاي خامنه‌اي است كه حتي با تاراج درياي خزر هم نتوانست جلوي سقوط قريب الوقوع خود را بگيرد و با همه اينها، عاقبت از زبان« دوست» خود روسيه، واقعيت تلخ را شنيد: «از عوام فريبي دست بردار

توضيح: احمدی نژاد روز چهارشنبه در جمع مردم کرمان از موافقت روسیه با تصويب قطعنامه جديد تحریم‌ها علیه ایران انتقاد کرد و خطاب به مدوديف گفت: «امروز توضیح رفتار مدوديف برای ملت ایران ، برای ما مشكل شده است. مردم نمی‌دانند اینها دوست ما هستند، در كنار ما هستند، با ما هستند یا اینكه دنبال چیز دیگری هستند؟ رهبران روسیه اجازه ندهند كه ملت ایران آنها را در صف دشمنان تاریخی خود به حساب بیاورند». روز بعد مشاورعالی سیاست خارجی کاخ کرملین ( و نه آقاي مدوديف "همتاي" روس احمدي نژاد) در واکنش به این اظهارات، خطاب به محمود احمدی نژاد گفت : «از عوام فریبی سیاسی دست برداريد. تاکنون هیچکس نتوانسته است با عوام فریبی سیاسی اقتدار خود را حفظ کند. من معتقدم تاریخ هزار ساله ایران موید این موضوع است. فدراسیون روسیه بر اساس منافع دراز مدت خود تصمیم گیری می‌کند. موضع ما موضع روسی است مواضع ما برگرفته از منافع همه مردم روسیه بزرگ است و نمی‌تواند حامی امریکا و یا حامی ایران باشد.»

پي  نوشت: سخنان احمدي نژاد بر عليه روسيه از اخبار صداوسيماي آقاي خامنه‌اي «سانسور» شد تا دل آقاي پوتين بيش از اين نرنجد! دو سال قبل (آذر۸۶ ) داود احمدي نژاد رييس دفتر بازرسي نهاد رياست‌جمهوري گفت: «ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه (بعد از ملاقات با آقاي خامنه‌اي) گفت در ملاقات با رهبر ايران، تمام ويژگي‌هاي نوشته شده براي مسيح را در آيت‌الله خامنه‌اي ديده و برايم متجلي شد»! مهمترين قراردادهاي ايران و روسيه در همان سفر و با نهايت گشاده دستي حكومت ايران منعقد شدند و در عوض، «ديكتاتوري پوتين» آموزگار سياسي «ديكتاتوري نعلين» شد و چنانچه ديديم در طول حوادث خونين سال گذشته، استبداد ديني با "روش روسي"، ملت را به خاك و خون كشيد. اينك استبداد نعيلن ، بي پناه و تنها مانده است و «تشت عوام فريبي‌اش»، از پشت بام دنيا فرو افتاده است. آن هم به دست يك دوست! مبارك باد!


 


گفتگوی خودمانی با طراحان گرافیک (١۲) داریوش طهماسبی

همه دعوتند!


بسیاری از طراحان گرافیک را که می‌توانستم، شخصا و از طریق ایمیل و یا پیامک، به این گفتگو دعوت کردم، آنهایی که دسترسی نداشتم و یا ایمیل‌شان موجود نبود، لطفا پاسخ‌هایشان را مانند دیگر دوستان ارسال بفرمایند.
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
| هر چه می خواهد دل تنگت بگو.


با سپاس از همه دوستان

*به دلیل مشغله طراحان گرافیک و مشکلات دسترسی از طریق اینترنت، تصمیم بر آن شد که نوبت قرارگیری گفتگوها در سایت، بر اساس زمان دریافت پاسخ‌ها باشد.


*دوستانی که به دلیل فیلترینگ نمی‌توانند گفتگوها را در سایت خودنویس بخوانند برای دسترسی به آرشیو آنها در گوگل داک به انتهای همین صفحه مراجعه کنند.

تمامی حقوق گفتگوها برای سایت خودنویس محفوظ است و انتشار آنها تنها با ذکر منبع و نام خودنویس مجاز می‏باشد



گفتگوی خودمانی با طراحان گرافیک (١۲) داریوش طهماسبی


در این سری گفتگوها با طراحان گرافیک ایران، سعی می کنیم فضایی صمیمانه و دوستانه ایجاد کنیم و زیاد درگیر مسایل حرفه‌ای و مشکلات گرافیک ایران نشویم و نمایی شخصی و نزدیک از شخص "گفتگوشونده" به دیگر طراحان گرافیک ارائه کنیم. ایده این گفتگو از بخش "تازه چه خبر؟" سایت پرشین کارتون گرفته شده، با تغییراتی بیشتر. در پاسخ‌هایتان هیچ گونه حذف و اضافه ای نخواهید دید (سانسور نداریم)؟








۱- بیوگرافی مختصر و رزومه کوتاهی از خودتان بفرمایید / بدون شکسته نفسی لطفا :)
اختیاری: اگر تمایل دارید محل سکونت و شغل فعلی تان را نیز ذکر کنید.

من در شهر لولئو در استان شمالی سوئد زندگیمیکنم. شغل اصلیمن عکاس موزه دولتی است. کار جانبی و سرگرمی جدی من طراحی گرافیک با تمرکز به طراحی روی جلد کتاب و نشریات و پوسترهای اجتماعی است.


 تازگی‌ها چه خبر؟ (روزهای گذشته مشغول چه کارهایی بوده اید یا چه چیزهایی ذهن شما درگیر کرده؟

در ماههای اخیر من به شدت مشغول طراحی چند پیشنهاد پوستر برای نمایشگاه آزادی بیان بوده ام. خوشبختانه یکیاز این پوسترها هم به عنوان یکیاز برندگان این نمایشگاه انتخاب شد. نمایشگاه مذکور از دهم ماه دسامبر و در ۲۳ شهر در اروپا و آمریکا به نمایش در آمد. در مراسم افتتاحیه یکیاز آنها در موزه لوور پاریس شرکت کردمدر روزهای اخیر هم مشغول برنامه ریزی برای عکاسیدو اثر معماری در یکیاز شهرهای شمال سوئد هستم  همچنین یک پوستر برای "فقر" برای نمایشگاه میلان در تابستون امسال.


 -۳ اولین، آخرین، بهترین و بدترین کار حرفه ای تان چه بوده؟

اولین کار حرفهای من یک لوگو تایپ بود که برای یک شرکت ظهور فیلم و عکس حدود ۱۳ سال پیش درست کردم. شرکت مذکور بعد از دو سال و نیم ورشکست شد. من تا به امروز ۸ تا لوگو تایپ برای جاهای مختلف درست کردهام که تقریبا همه ور شکست شده اند یا تغییر فعالیت داده اند. خلاصه اگه میخواین کسب و کار بگرده دور منو خط بکشید. یا اگه با کسیدشمنی یا خرده حسابیدارین بدین من براش یه لوگو بزنم. ارزون حساب میکنم ولیبه دلیل فوق که عرض شد حتما پیش پرداخت می‌گیرم.
اخرین کار من یا به عبارت بهتر تازهترین کارم یک پوستر برای یک مسابقه پوستر در امریکاست.
بهترین کار من هنوز تو عمق وجودم داره رشد میکنه و با هر تجربهٔ جدید یک کم تغییر میکنه و بهتر میشه. هنوز خودم درست ندیدمش ولیبالاخره یه روز در میاد. بدترین کار من هم وقتیه که از دیگران تقلید میکنم.

 

 -4 بهترین و بدترین تجربه تان در زندگی چه بوده؟

بهترین تجربهٔ من عاشق شدنه و تا امروز میتونم بگم بدترین تجربهٔ من جدا شدنه.


   -۵ بهترین و بدترین خاطره تان چه بوده؟

بهترین خاطره من وقتیبود که پسرم که تازه بدنیا اومده بود در سن هشت روزگی و بعد از یک بیماری عفونیشدید بهبود پیدا کرد. الان ۲۷ سالشه و ماشاله منو یه لقمه قورت میده. بدترین خاطره من هم روزی بود که جنگ ایران و عراق شروع شد. اون موقع احساس نهایت بلا تکلیفی و ضعف کردم. ضعف بدترین تجربهٔ هر انسانیه. ضعف سر منشا همهٔ پلیدیها و بدبختیهاست.


  -۶
اولین، آخرین، بهترین و بدترین کتابی که خوانده اید چه بوده؟

اولین کتابی رو که خوندم یادم نمیاد. ولیبهترین کتابی رو که خوندم تجزیه و تحلیل زندگیلئوناردو داوینچیبه زبان فروید بودهآخرین کتابی رو که خوندم هم یادم نمیاد. من اصلا چند ساله که کتاب نخوندم. کتاب خوندن مثل غذا خوردنه وقتیمیخوری باید پس بدی و الا دل درد میگیری. ما کتاب خوندن رو بیش از حد جدی گرفتیم. محتویات کتابها جویدهای دیگرانه اطلاعات دست دوّمه. ما باید همونقدر که میخوریم بتونیم پس بدیم. بنا بر این باید خودمون شروع کنیم بنویسیم. اگه کتاب نشد یه مقاله که میتونیم بنویسیم. یه صفحه لااقل. چند تا خط هم کافیه. مصرف و عدم تولید باعث شده ما یک نسل کتاب خون پیدا کردیم که اطلاعات رو مثل زباله فقط تو خودش میریزه. بعد هم با تعداد کتاب هایی که خونده فکر میکنه فهمیده تر شده. نه بعضی وقتها این فقط یک توهمه و خیلیوقتها سؤ تفاهم.


اولین، آخرین، بهترین و بدترین فیلمی که دیده اید چه بوده؟

از آدم پنجاه و دو ساله نپرسین اولینها چه بوده. اولین فیلم یادم نمیاد، ولیآخرین فیلم همین دیشب بود. یک فیلم ترسناک و خیلیمزخرف. بدترین فیلمی که دیدم فیلمی بود به اسم run bitch run. بهترین فیلمی که دیدم تا به حال فیلم Dr. strange love از استنلی کوبریک بوده. استنلی کوبریک لئوناردو داوینچیدنیای فیلم بود. پیش فرض او در مورد انسان بسیار شنیدنی است: انسان موجود کثیفی است که به برکت تکنیک خودش را گول میزند که از بقیهٔ موجودات بهتراست. من این پیش فرض رو با تمام وجودم درک میکنم وبهش احترام میذارم و مال خود میکنم.


  -۸
اولین، آخرین، بهترین و بدترین موسیقی که گوش کرده اید چه بوده؟

 اولین به احتمال قوی از الهه یا پوران تو برنأمهٔ گلهای رادیو بوده. آخرین ترانه به اسم ملاقات با دوزخیان از گروه همای. بهترین موسیقی که تابحال شنیدم اداجیو از البینونی و بدترین ترانه که شنیدم جرأت نمیکنم بگم از یکیاز اساتید بزرگ آوازایران است که اگه اسمشو بیارم تا آباد به لعنت الهی و اخروی دچار خواهم شد. طرفدارانش عکسش رو تو ماه هم میتونن ببینن. فقط اشک، اه، زنجه موره، درد، انفعال، بدبختی، یاس و ناامیدی. خلاصه کنم دوای قبل از خود کشی‌.‌ ‌


 -۹ اولین، آخرین، بهترین و بدترین وبسایتی که بازدید کرده اید بوده؟

هیچ کدومش رو یادم نمیاد.


  -۱۰
از موارد بالا کدام را به طراحان جوان پیشنهاد می کنید؟

...


  -۱۱ اولین و آخرین بار کی به سینما رفتید؟

اولین بار که یادم نیست، ولیآخرین بار حدود شش ماه پیش بود. این روزها بیشتر تو خونه فیلم نگاه میکنم .ولیقصد دارم اواتار رو حتما تو سینما ببینم.


 
  -۱۲
چه شخصیت هایی در زندگی الگو و سرمشق شما بوده اند (به طوری که مدام آنها را تحسین می کنید) ؟


لئوناردو داوینچیبرای من همیشه یک قهرمان بلا منازع بوده. آدم اگه میخواد الگو داشته باشه بهتره اونقدر دست نیافتنی باشه که بشه عدم هر جوری میخواد دستکاریش کنه. تاریخ همیشه پر از دروغ بوده، پس افسانهها میتونن در سایه این دروغها مارو بیشتر به خودشون امیدوار کنن. افسانهها راستترین حقایق  دوران ما هستند.


  -۱۳
مرگ چه شخصیتی شما را متاثر کرد؟

George Carling


 یک متفکر بزرگ در قالب یک طنز پرداز و کمدین. وسعت دید او و همینطور شهامت


۱۴- یک "نقل قول" یا "گفتار نغز" که اکنون در خاطر دارید، برای خوانندگان ما بفرمایید.

دوستا اومدنی و رفتنی اند ولییک دشمن لایق و درست و حسابیمیتونه یک عمر باقیبمونه.مواظب باشید چه کسانیرا به زندگیتان راه میدهید. شخصیت شما اینطور شکل میگیرد.

اگر همون قدر که در انتخاب پیراهن دقت میکنید در انتخاب دوست هم دقت کنید هیچ وقت از رفاقت پشیمون نمیشید. -(این مال خودمه


  -۱۵ یک "بیت شعر" که اکنون به یاد می آورید برای خوانندگان ما بفرمایید.

 اسرار ازل را نه تو دانی و نه من/// وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو/// چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من


  -۱۶ اگر می‌توانستید چیزی را در جهان تغییر دهید، چه می‌کردید؟

خودمو تغییر می‌دادم

 
 -۱۷
آیا دوست داشتید جای کسی بودید؟ چه کسی؟

Groucho Marx

 
  -۱۸
آیا دوست داشتید در دوره زمانی دیگری زندگی می کردید؟ کی؟

آره خیلیدلم میخواست در زمان خیام زندگیمیکردم و کارم کوزه گری بود. و سرگمیم ریاضیات و نجوم.

 

- ۱۹
آیا دوست داشتید در مکان دیگری بودید؟ کجا؟

آره .همین الان دلم میخواد تو چلو کبابی تمیز تو خیابون امیریه سال‌های پنجاه بودم  یادش بخیر که غذاش خوشمزه بود و کارگرش به


 


حرفه‌ای؛ آماتور

سوژه، عامل اصلی خلق  اثر است. از یک درخت که شاعر در باره‌اش شعر می‌گوید تا احمدی‌نژاد که کاریکاتوریست او را به تصویر می‌کشد جملگی سوژه هستند. اما سوژه، ماده‌ی خامی‌ست که در همه جا و نزد همه کس می‌توان آن را یافت و کسی باید، تا ابتدا از میان هزاران سوژه یکی را برگزیند، آن را در ذهن خود بپرورد و به چهارچوبی محدود سازد، بَعد آن را با تکنیک تجسّم بخشد و روح هنری‌اش را در آن بدمد تا اثر شکل بگیرد و آماده‌ی عرضه به مخاطب شود. در باره‌ی هر کدام از این موارد می‌توان ده‌ها صفحه نوشت که در این‌جا مجال این کار نیست ولی مهم آن است که فرق میان تکنیک و هنر دانسته شود.

تکنیک، مثلا برای یک عکاس آن است که بداند در فلان شرایط نوری یا حرکتی، سرعت شاتر و دیافراگم را چگونه تنظیم کند و برای برجسته ساختن مثلا ابرها، چه فیلتری را روی لنز خود ببندد. برای یک نویسنده، قواعد نوشتن و قالب‌های دستوری و مقدار تغییر و نوآنس‌هایی که در آن‌ها جایز است تکنیک به حساب می‌آید. هر آماتوری می‌تواند با تکنیک آشنا شود و آن را به حدّ کمال بیاموزد، ولی آن‌چه به اثر روح می‌دهد، و اثر را اثر می‌کند، فکر و هنر عکاس یا نویسنده است که ربطی به تکنیک و مقدار آشنایی با آن ندارد. در اصل، کارِ تکنیک، آزاد کردن فکر و هنری‌ست که شخص در درون خود محبوس دارد و کمال در تکنیک، امکان پیاده کردن فکر و هنرِ نهفته در درون را هر قدر هم پیچیده باشد به شخص می‌دهد. برای روشن شدن موضوع مثالی می‌زنیم. کسانی که با زبان‌های بیگانه آشنا هستند، می‌دانند که در بیانِ افکارشان محدودیت‌هایی دارند (این محدودیت‌ها در زبان مادری هم هست ولی احساس نمی‌شود). شما می‌خواهید به زبان بیگانه فکری را که در سر دارید "عیناً" بیان کنید ولی چون کلمه کم دارید، یا قادر به پیوند دادن کلماتی که می‌دانید برای بیان منظور خود نیستید، ناچار فکرتان را نه آن‌طور که می‌خواهید بل‌که "به شکل دیگری" بیان می‌کنید. این ضعفِ تکنیک است که به شما اجازه نمی‌دهد "هر آن‌چه را که در سر دارید" به راحتی و روانی بیان کنید. بیان هنری هم به همین شکل است.

شخص حرفه‌ای اصولاً بر تکنیک مسلط است و این مزیّت و برتری او نسبت به آماتور است. اما چون حرفه‌ای مجبور است اولاً به سفارش و قالب خواسته شده توسط مشتری بها دهد، ثانیاً در اثر استمرار در کار به یک شکل و قالب خو می‌گیرد، ثالثاً به خاطر تکرارِ "الزامی"ِ هر روزه‌ی کار، نوعی دلزدگی حرفه‌ای در او پدید می‌آید، رابعاً در لحظاتی که مایل به کار نیست و توانایی انجام کار ندارد، به خاطر گذران ناچار به ارائه و عرضه و خلق کار است، در نتیجه این عوامل تبدیل به نقاط ضعفی می‌شود که آماتور گرفتار آن‌ها نیست. یعنی آماتور، اولاً چون برای خود کار می‌کند، محدودیتی به نام سفارش و قالب خواسته شده توسط مشتری برایش وجود ندارد، ثانیاً چون مستمر کار نمی‌کند به یک قالب خو نمی‌گیرد، ثالثاً ملزم به تکرار هر روزه‌ی کار نیست، پس دلزده نمی‌شود، رابعاً مجبور به ارائه‌ی کار نیست و هر زمان مایل باشد می‌تواند از کار فاصله بگیرد.

این مزیّت‌ها که برای آماتور وجود دارد می‌تواند در رشد فکری و هنری او موثر باشد و امکان ورود به حیطه‌هایی که شخص حرفه‌ای به خاطر محدودیت‌هایش فرصت ورود به آن‌ها را ندارد برایش فراهم آورد. خودنویس باید امکان ورود به چنین حیطه‌هایی را برای آماتورهای جدی و پیگیر به‌وجود آورد.


 


عكس دردسرساز معتمدآريا

عكسي از معتمد‌آريا در مهماني موسسه دوحه فيلم در كن منتشر شد. اين عكس در وب‌سايت جشنواره كن به نمايش درآمده و درآن خانم بازيگر را روي فرشي قرمز نشان مي‌دهد كه پشت‌ سرش تبليغ «موسسه دوحه فيلم» است‌. پس از آن روزنامه كيهان نوشت: «در خبرها بود که فلان خانم به اصطلاح هنرپیشه (ف-م) برای چندمین بار نه تنها کشف حجاب کرده بلکه با علامت مشخصه جریان فتنه در برابر دوربین ها ظاهر شده است!! اگرچه فتنه گر بودن ایشان سابقه ای حدود ۲۰ ساله داشته و زمانی در حین انجام حرکات به اصطلاح موزون به همراه چند همکار مرد خود، به دلیل «توهین آشکار به ساحت شهدای انقلاب اسلامی به خصوص رزمندگانی که خرمشهر را آزاد کرده بودند»، مورد توبیخ قرار گرفت و از کشور گریخت که چندی بعد با وساطت بعضی اهل تسامح و تساهل مجدداً بازگشت و با گریه و زاری نزد خانواده شهدا و آوردن عذر تقصیر، ناباورانه مجدداً به عرصه هنر نه تنها در سینما بلکه در رسانه ملی برگشت.»

منظور كيهان، عمومي شدن يك مهماني خصوصي است كه جمعي از اهالي سينما در آن حضور داشتند. فيلمي‌ كه هيچ‌گاه مشخص نشد چرا و چگونه انتشار يافت و مصداق بارز تجاوز به حريم خصوصي است.


Actress Fatemah Motamed-Aria attends the Doha Film Institute launch event on May 16, 2010 in Cannes, France.


عكس معتمدآريا بهانه‌اي شد تا يك نماينده مجلس هم به او حمله كند. به گزارش زمانه به نقل از «زنان ایران» محمد تقی رهبر، رییس مجمع روحانیون مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که مجمع روحانیون مجلس در برابر این کشف حجاب فاطمه معتمد آریا واکنش نشان خواهد داد به خبرنگار ایرنا گفت: «مجمع این مسئله را با رابط پارلمانی وزارت ارشاد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در میان خواهد گذاشت.»

رهبر گفت تصاویر افرادی که با ظاهری برخلاف عرف و شرع نظام اسلامی در مجامع بین‌المللی ظاهر می‌شوند نباید از رسانه ملی پخش شود و افزود: «حتی اگر از این افراد فیلم‌های ضبط شده‌ای موجود است بعد از این مسئله نباید اجازه پخش این فیلم‌ها از رسانه ملی و حتی سینما داده شود.»

رهبر از عكس بي‌حجاب معتمدآریا در جشنواره‌ی فیلم کن آن‌چنان به خشم آمده بود که ممنوع‌التصویر شدن این هنرپیشه‌ی محبوب را کمترین خواسته‌ی نمایندگان روحانی مجلس دانست و گفت: «مجمع روحانیون مجلس این مسأله را بررسی خواهد کرد و مسئولین امر را مورد بازخواست قرار خواهد داد.»

از سوي ديگر، همسر معتمدآريا در يادداشتي نسبت به اخبارنادرست منتشر شده درباره‌ این بازیگر در جشنواره کن اعتراض کرد و در جهت روشن شدن افکار عمومی توضیحاتی را ارایه داد. احمد حامد در یادداشتی که در اختیار ایسنا، قرار داده، آورده است: «هفته گذشته یکی از سایت‌های غیرمجاز در اقدامی غیر مسئولانه و شیطنت‌آمیز خبری تحت‌ عنوان حضور فاطمه معتمدآریا با مچ بندسبز در جشنواره کن را منتشر کرد. در متن خبر، تصویری که اینجانب از ایشان دیدم در محل غرفه فروش لوازم آرایش بانوان به طور خصوصی گرفته شده بود با چند حلقه النگوی بدلی رنگارنگ زرد و قرمز و آبی و... متاسفانه روز گذشته تیتر همین خبر که تنها چند ساعت روی سایت مذکور وجود داشت دستمایه سخنرانی یکی از نمایندگان محترم مجلس برای هجوم علیه ایشان شد. اینجانب ضمن تقبیح عملکرد نابخردانه و موذیانه سایت مذکور انتظار دارد استناد به مطالب این گونه شبکه‌ها و اشاعه مندرجات آنها که برای اکثریت جامعه قابل دسترسی نیستند و قانونا غیر مجاز هستند مبنای قضاوت مسئولان محترم قرار نگیرند.»

همسر معتمدآریا در پایان خاطرنشان کرده است: «فاطمه معتمدآریا در مدت برگزاری جشنواره کن با هیچ خبرنگار و رسانه داخلی یا خارجی حاضر به مصاحبه نشده و چاپ و انتشار هر گونه عکس، تصویر و مطلب له و علیه ایشان برخلاف تمایل بوده و موجب پی‌گیری قانونی خواهد بود.»

اين نخستين‌بار نيست كه معتمدآريا تحت فشار افراد وابسته به حاكميت قرار مي‌گيرد. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کرده و در فیلم تبلیغاتی او به همراه زهرا رهنورد حضور پیدا کرده بود در مهر ماه آن سال ممنوع الخروج شد. او به همراه جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب قصد سفر به آمریکا و حضور در یک برنامه را داشت اما از اين كار بازماند. 

فاطمه معتمدآریا متولد ۱۳۴۰ در تهران است. او در فیلم‌های کارگردانان معتبر سینمای ایران چون بهرام بیضایی، محسن مخملباف، رخشان بنی‌اعتماد و بهمن فرمان‌آرا بازی کرده و بازی او بارها مورد تحسین قرار گرفته‌است. خانم بازيگر، فعالیت‌های هنری خود را در سال ۱۳۵۲ با شرکت در کلاس‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. او در دورانی که انقلاب فرهنگی درهای نمایش‌خانه‌ها را بست، به سینما روی آورد. او تا امروز در بيش از ۴۰ فيلم ايفاي نقش كرده است. معتمد آریا چهار سیمرغ بلورین دوره‌های مختلف جشنواره‌ فیلم فجر را در كارنامه خود دارد و پنج بار نامزد دریافت این جایزه شده است.



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته