-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

Latest News from Emrooz for 05/30/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروزه رسانه های آزاد و فراگیر نیاز اساسی جوامع بویژه در جنبشها و تحولات اجتماعی هستند. جنبش سبز نیز که محصول آزاد اندیشی و تلاشهای درازمدت ضد استبدادی مردم ایران است از این نیاز مستثنی نیست. با حوادث پس از کودتای انتخاباتی جبهه بندی ها تغییر کرده و جنبش سبز و اقتدار گرایان حاکم برابر هم صریح تر و شفاف تر ایستاده اند. از سویی حکومت بی رحمانه هر صدای مخالفی را خاموش می کند و با بی باکی بیشتر از گذشته با رسانه های غیر خودی برخورد میکند، و از سوی دیگر جنبش نیز هدف نهایی خود یعنی رهایی مردم ایران از استبداد و رسیدن به دمکراسی است را روشن تر بیان می کند. در چنین شرایطی دیگر نمی توان به رسانه های تحت فشار داخلی، یا رسانه های پراکنده، محدود و غیر رسمی اکتفا کرد. به نظر می رسد جنبش در شرایط کنونی نیازی حیاتی به رسانه ای رسمی و تاثیر گذار مانند رادیو یا تلویزیون ماهواره ای دارد.

با این رسانه چندین هدف قابل دستیابی است:

1. خنثی سازی تبلیغات سوء و فریبکارانه حکومت.
2. سازماندهی اعتراضات مردم مثلا راهپیمایی همزمان در مناطق مختلف کشور ( حسن دیگر این کار جلوگیری از تمرکز نیروهای امنیتی برای سرکوب مردم در یک شهر است).
3. گذاشتن گامهای بعدی و راه اندازی اعتصابات عمومی برای فشار بر حکومت برای عقب نشینی و پذیرش مذاکره.
4. آشناسازی مردم با ریشه های استبداد و زیانهای آن و جنایتهای حکومت و شناساندن هدف جنبش یعنی دمکراسی و حق تعیین سرنوشت مردم.

راه اندازی رسانه ای قدرتمند امکانپذیر و ضروری بوده و به چند عامل نیازمند است:

منبع مالی: با توجه به سرمایه ها و پتانسیلهای ایرانیان در داخل و خارج از کشور که آماده کمک هستند, تامین منبع مالی امکانپذیر است. برای جمع آوری کمکها مثلا می توان با گشایش یک حساب در بانکهای بین المللی حتی هموطنان در داخل کشور نیز با واسطه افراد مورد اطمینان خود می توانند توسط شبکه بانکی بین المللی به آن کمک کنند.

تیم مدیریتی: با حضور برخی سیاستمداران و مدیران مورد اعتماد جنبش در خارج از کشور که برخی از آنان زمانی مدیریت فرهنگی کشور را هم بر عهده داشته اند, می توان انتظار داشت که این عزیزان این وظیفه خطیر را بر عهده گیرند.

تیم رسانه ای: فشارهای طاقت فرسای سیاسی و امنیتی بر فعالان مدنی و رسانه ای در کشور سبب شده که بیشتر آنان به زندان افتاده، گروهی به انفعال کشیده شده و جمع زیادی به ناچار ترک وطن گفته اند. تشکیل رسانه ای رسمی می تواند از پتانسیل این افراد در راستای اهداف جنبش سبز مردم ایران بهره جوید. همچنین در این صورت، می توان این افراد را که سرمایه های رسانه ای کشور هستند از حالت انفعال یا پراکندگی خارج کرد.

در حالی که در بسیاری از کشورها احزاب منتقد و گروههای اپوزیسیون دارای رسانه های تاثیرگذارند، جنبش سبز نیز برای رهایی ملت ایران از استبداد و رسیدن به دمکراسی، به یک رسانه رسمی مانند رادیو یا تلویزیون ماهواره ای نیازمند است.


 


امروز: عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با بیان اینکه مسئولین حکومتی نتوانسته‌اند اندیشه‌های امام را به درستی معرفی کنند، اظهار داشت:« گروهی که امکان پخش سخنان امام از رسانه ملی را دارند به خود اجازه داده‌اند که با پخش بریده‌ای از سخنان امام راحل، در صدد حذف جریان اصلاح‌طلب برآیند که نزدیک‌ترین جریان به روش و اندیشه‌های امام بوده است.»

نصرالله ترابی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلمان‌نیوز»، اندیشه‌ها و افکار امام راحل را نشات گرفته از قرآن دانست و گفت:« افکار و اندیشه‌های امام اندیشه‌هایی والا و نشات گرفته از دستورات قرآن است که در چارچوب قانون اساسی کشور تبلور یافت.»

نماینده اصلاح‌طلب مجلس ادامه داد:« از مهمترین اندیشه‌های امام که میتوان به آن استناد کرد و در قانون اساسی کشور هم مورد توجه قرارگرفته است، توجه به حقوق مردم است که متاسفانه در حال حاضر به صورت کامل اجرا نمی‌شود ودر بسیاری موارد به صورت ضعیف و نادرست اجرا می‌شود.»

وی با بیان اینکه امام معتقد بود باید به دنبال جهانی شدن اسلام باشیم، اظهار داشت:« امام (ره) بر این باور بودند که ارزش‌هایی در دین اسلام وجود دارد که حقوق بشر فعلی در دنیا در برابر آن ناچیز و اندک است چرا که اسلام به دنبال پرورش انسان‌های راستگو و صادق است.»

ترابی با بیان اینکه چیزی که در حال حاضر مسئیولین حکومتی از اسلام به جهانیان معرفی کرده‌اند با اندیشه‌های امام فاصله دارد، تصریح کرد:« متاسفانه نتوانسته‌ایم افکار و اندیشه‌های امام راحل را به درستی معرفی کنیم چرا که می‌باسست از طریق دانشمندان و گروه‌های مردمی این کار صورت می‌گرفت، در صورتی که تنها خواسته‌ایم از طریق قدرت و دستگاه‌های حکومتی این کار را انجام دهیم و مسئولین هم در این امر موفق نبوده‌اند.»

عضوفراکسیون خط امام(ره)مجلس با انتقاد از برخورد گزینشی صدا و سیما با فرمایشات امام (ره)، تاکید کرد:«شیوه‌ای که صدا و سیمای جهوری اسلامی با عینک سیاسی در گزینش سخنان امام در پیش گرفته صحیح نیست و صدا و سیما با پخش بریده‌هایی از سخنان امام سعی در حذف یک جریان سیاسی که با جریان حاکم مخالف است را دارد.»

وی ادامه داد:« گروهی که امکان پخش سخنان امام از رسانه ملی را دارند با پیگیری اهداف سیاسی خود جهت خارج کردن یک فکر و اندیشه‌ای که مخالف آنها است به خود اجازه داده اند که با پخش بریده‌ای از سخنان امام در صدد حذف جریان اصلاح طلب برآیند که نزدیک‌ترین جریان به روش و اندیشه‌های امام بوده است.»

نماینده اصلاح‌طلب مردم شهرکرد افزود:« کار آنها به جایی رسیده است که می‌گویند خانواده امام او را نمی‌شناسند و کسانی که قرابتی با امام نداشته اند تبدیل به افراد نزدیک به امام و اندیشه‌های امام شده‌اند.»

ترابی با هشدار به جریانی که در پشت پرده با تحریف سخنان امام قصد امام‌زدایی دارند، گفت:« جریانی ملقب به انجمن حجتیه که در زمان امام وجود داشته‌اند و توسط امام افشا و رسوا شدند متاسفانه بعد از امام با همان عقبه ذهنی وارد نظام شده‌اند و به دنبال امام‌زدایی در جامعه از طریق تحریف اندیشه‌ها و افکار امام هستند.»

وی خاطر نشان کرد:« این گروه که در زمان امام منزوی شده بودند، اکنون با قرار گرفتن در متن نظام به دنبال حکومت اسلامی هستند، در حالی که تاکید امام بر جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر بود.»


 


امروز: رسول بداغی فعال سیاسی و صنفی و عضو کانون صنفی معلمان که در بند شش زندان رجایی شهر در بازداشت به سر می برد روز گذشته مورد ضرب و شتم شدید مسئولان زندان قرار گرفت.

به گزارش ادوار نیوز روز گذشته دو تن از مسئولان زندان رجایی شهر به نام‌های مستعار شیخ و دایی قاسم ، رسول بداغی را به محلی از زندان برده، دستهای او را از پشت بسته و پس از بستن وی به میله اقدام به ضرب و شتم شدید وی نمودند. علت این اقدام ناجوانمردانه مسئولان زندان اعتراض بداغی به وضعیت نا مناسب زندان رجایی شهر و مشکلات ایجاد شده برای وی بوده است.

رفتار بی رحمانه مسئولان زندان در ضرب و شتم این معلم زندانی موجب اعتراض دیگر زندانیان شده و آنها با اعلام اینکه نامبرده زندانی سیاسی است و نباید اینگونه مورد هتک حرمت و آزار قرار گیرد به رفتار مسئولان زندان معترض شدند.

متاسفانه عوامل این ضرب و شتم در پاسخ به اعتراض زندانیان با هل دادن و فحاشی اقدام به متفرق نمودن آنها کرده و در کمال ناباوری اعلام نمودند : از آنجا که این فرد سیاسی است باید مورد آزار و شکنجه بیشتری قرار گیرد.

گفتی است وضعیت نامبرده هم اکنون نامساعد است و اثرات ناشی از شدت ضرب و شتم سلامتی وی را تهدید می کند.


 


امروز: در ادامه حملات دامنه دارِ لباس شخصی های حامی دولت و همچنین عوامل نهادهای امنیتی و شبه نظامی به خانواده و نزدیکانِ آیت الله هاشمی رفسنجانی، دفتر فائزه هاشمی مورد حمله و تخریب عوامل ناشناس قرار گرفت.

به گزارش منابع نزدیک به خانواده هاشمی، این حمله شامگاه دیشب یا سحرگاه امروز، به فدراسیون اسلامی ورزش زنان صورت گرفته و تخریب زیادی نیز انجام پذیرفته است. در همین حال دفتر فائزه هاشمی رفسنجانی، با صدور اطلاعیه ای، خبر حمله عوامل ناشناس به آن دفتر را تایید کرد و علت این اقدام را، "نه سرقت"، بلکه "ایجاد وحشت و انجام آزار و اذیت" خاطرنشان ساخت.

در همین حال روابط عمومی دفتر فائزه هاشمی رفسنجانی اطلاعیه ای منتشر کرد که به شرح زیر می باشد: "صبح شنبه هشتم خرداد، هنگامی که کارکنان فدراسیون اسلامی ورزش زنان بر سرکار خود حاضر شدند با صحنه غیر منتظره ای روبرو گردیدند: قفل شکستۀ درها، اتاق های بهم ریخته، میزهای زیر و رو شده، اسناد و مدارک بیرون ریخته شده .... همه چیز حاکی از آن بود که عده های با داشتن زمان کافی و خیال راحت از جنبه امنیتی با بازکردن و بعضاً شکستن قفل ها نسبت به بهم ریختن و شکستن وسایل، زیر و رو کردن اوراق اداری نه به قصد سرقت که به قصد ایجاد وحشت و آزار و اذیت اقدام نموده اند.

اقداماتی نظیر جابجایی گاوصندوق و شکستن قفل آن بدون دست زدن به داخل آن، صدمه زدن به پنکه ها، شکستن المنت سماور، ریختن مقادیر زیادی دستمال در توالت و جاگذاشتن رشته کلید های ساخته شده با نام قفل ساز نمی تواند کار سارقانی باشد که از خود با شربت و پرتقال نیز پذیرایی کرده اند .

در این یورش وحشیانه که بیشتر شبیه حمله مغولان به ایران بوده، و نشاندهنده ماهیت عاملان آن است فقط یک مانیتور مستعمل و دو جعبه خاتم( صنایع دستی) و چند کالای کوچک دیگر که احتمالاً برای ردگم کردن بوده است به سرقت رفته است. "

طی روزهای اخیر، دفتر مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، که آیت الله هاشمی رفسنجانی از موسسان آن بوده و فرزند وی، مهدی نیز، از دست اندرکاران آن می باشد، مورد حملات شبانه لباس شخصی ها قرار گرفته و اسناد آن به سرقت رفت.


 


امروز: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: باید فارغ از مصلحت اندیشی های مقطعی حزبی و جناحی و تنگ نظری ها، کسانی که آشنایی با مبانی نظری و عملی امام دارند و دوران مدیریت ایشان را درک کرده اند و در جریان دقیق مسائل بوده اند جریانات مشکوکی که با تحریف حقایق نادرست سعی در تخریب اندیشه و شخصیت امام دارند را افشا کنند.

حجت‌اسلام و المسلمین مجید انصاری در گفت و گو با ستاد خبری بزرگداشت حضرت امام(س)، در تشریح مولفه‌های انسجام و اتحاد ملی گفت: مولفه های انسجام وحدت ملی مسائل مختلفی است. خود انقلاب اسلامی یکی از این مولفه هاست. بلاخره مردم ایران با همه تنوع و تکثری که به لحاظ زبان، نژاد و حتی قومیت و مذهب و دین داشته اند برای پیروزی انقلاب و نفی حکومت استبدادی شاهنشاهی و استقرار نظام مردم سالاری دینی متحد شدند، پس انقلاب اسلامی خود یکی از مولفه های وحدت ملی است.

وی افزود: ایران و ایرانی بودن یکی از این مولفه هاست. اگر چه اقلیت های دینی هم داریم اما اسلام و مذهب تشیع که اکثریت مردم به آن اعتقاد دارند، از مولفه های دیگر وحدت ملی است. وحدت سرزمینی، پرچم، زبان فارسی به رسمیت شناختن گویش ها و زبان های محلی از دیگر مولفه های وحدت ملی است و در مجموع قانون اساسی ما ظرف مناسبی در عرصه های مختلف برای وحدت ایجاد کرده و اگر تلاش همه گروه های سیاسی و آحاد جامعه برای تحقق کلیه ظرفیت های قانون اساسی - بدون کم و کاست و انتخاب گزینشی - تلاش کنند. این مقوله می تواند مولفه‌ای برای تحقق وحدت ملی باشد.

وی در ادامه و در پاسخ به پرسشی با این مضمون که "کدام رهنمود امام(س) در خصوص وحدت ملی نیاز امروز جامعه ما است؟" اظهار کرد: مهمترین رهنمود امام که امروز می تواند موجب وحدت ملی باشد، البته در صورتی که شرایطش درست رعایت شود حق رای و جمهوریت است. ما تقریبا سالیانه یک انتخابات داشتیم، اگر مسوولان نظام به جمهوریت در کنار اسلامیت پایبند بوده و حقیقتا احترام شرعی و واقعی در قالب انتخابات آزاد برای رای مردم قایل باشند، می تواند عمل به یکی از مهمترین رهنمودهای امام جهت تحکیم وحدت ملی باشد. اگر در این زمینه دستگاه ها با هر دلیلی انتخابات آزاد را دچار خدشه کنند، وحدت ملی از همین نقطه آسیب می‌بیند.
انصاری با بیان اینکه یکی دیگر از رهنمودهای امام که در واقع یکی از مولفه‌های وحدت ملی نیز محسوب می‌شود؛ بحث رهبری و ولایت فقیه است، ادامه داد: مشروط برانکه هیچ دستگاهی آن را ابزاری برای سرکوب گروه‌های دیگر قرار ندهد و زیرمجموعه های نهاد ولایت فقیه به وظایف قانونی خود، درست عمل کنند و سعیشان بر این باشد که آسیبی متوجه این اصل بنیادین نباشد. از دیدگاه امام و اسلام ،راس حاکمیت پس از پیامبران و امامان،در عصر حاضرولی‌فقیه است و هرگز نباید تفسیری از این ولایت ارائه شود که آن را در برابر رای و آزادی مردم نشان دهد بلکه ولایت فقیه در واقع حافظ حقوق اساسی مردم است لذا ولایت فقیه باید یکی از محورهای وحدت ملی باشد و تمامی برداشت های نادرست جریانات مشکوک کج اندیشان باید جای خود را به تفسیرهای درست حضرت امام بسپارد در این صورت است که ولایت فقیه می تواند محوریت وحدت را داشته باشد.

وی با تاکید بر ضرورت تبیین اندیشه‌ و شخصیت امام (س) برای نسل های جدید اظهار کرد: جوانانی که سال های قبل از پیروزی انقلاب و حتی دهه اول نبودند ونظام جمهوری اسلامی را درک نکرده اند و از نزدیک با افکار، اندیشه ها و مبانی فکری حضرت امام آشنایی نداشتند ضرورت قطعی دارد تا نظام را در اندیشه بنیانگذار آن مورد تجزیه، تحلیل و شناخت قرار دهند. بنابراین، در حقیقت بازخوانی اندیشه های امام به نوعی بازخوانی مبانی انقلاب اسلامی، آرمان ها، اصول و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران نیز وجوددارد.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در خصوص ضرورت بازخوانی سیره و شیوه‌ی حکومتی حضرت امام (س) گفت: امام در میدان عمل نیز علاوه بر نظریه ای که در مورد اصل نظام ارائه کردند، ده سال مدیریت کلان کشور و رهبری انقلاب را عهده دار بودند ، اقدامات مهمی از جمله تاسیس بسیاری از نهادها و اتخاد تصمیمات مهم را به سرانجام رساندند که هشت سال از آن متعلق به دوران دفاع مقدس ، جنگ تحمیلی و نابرابر استکبار و قدرت های جهانی به آمریت صدام و حزب بعث علیه انقلاب بود. بنابراین شناخت سیره عملی امام خمینی در حکومت، تصمیم سازی و نهادسازی ایشان بسیار می تواند موثر باشد.

انصاری ادامه داد: نکته دیگر اینکه به هرحال اندیشه‌های بشری و اقداماتی که رهبران بزرگ انجام می دهند طبعا متاثر از مقتضیات زمان است و با گذشت زمان نسبتا طولانی از حیات این رهبران بزرگ، امکان بازخوانی اندیشه های آنان و تطبیق اصول کلی آن با مقتضیات جدید زمان و مکان بسیار حائز اهمیت است والا ممکن است در شناخت و داوری نسبت به این نوع شخصیت ها دچار انحراف و اشتباه شویم. به عنوان مثال اگر ما زندگی پیامبر اسلام و ائمه اطهار را صرفا در قالب زمان و مکان عربستان در 1300 و 1400 سال پیش بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم در توجیه دین اسلام به مشکلات زیادی برخواهیم خورد. طبعا اگر دستوراتی داده اند و احکامی وضع کرده اند بسیاری از این دستورات و احکام ناظر بر کیفیت زندگی و شرایط سیاسی، اجتماعی و مردمی آن دوران بوده است و اگر بخواهیم به آن پیشوایان اقتدا کنیم و از زندگی و سخنانشان درس بگیریم و چراغی برای زندگی امروز خود برافروزیم حتما باید اصول و مبانی قطعی اندیشه و عمل آن بزرگواران را بشناسیم و باتوجه به مقتضیات زمان و مکان نیازهای کنونی خود را از اصول کلی رهنمودهای آن بزرگواران اجتهاد کنیم. واساسا معنای اجتهاد پویا و فقه پویا نیز همین است؛ یعنی استفاده از اصول ثابت برای کشف احکام متغیر.

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه شناخت امام خمینی و بازخوانی مبانی اندیشه و عمل ایشان می تواند راهگشای دوران کنونی ما باشد، ادامه داد: نکته‌ی مهم اینجاست که برخی افراد مغرض و جریانات انحرافی و متحجر، با جمود و توقف در ظواهر دین؛ اقدامات و سخنان امام را بدون اینکه شرایط زمانی و مکانی آنه را توضیح دهند و علت صدور یک حکم یا فتوا را بیان کنند ،سعی دارند با شبیه سازی های نادرست از شرایط و مسائل کنونی به نوعی رفتارهای غیرموجه، ناعقلانی، غیرحقوقی و غیرشرعی خود را در ظاهر برخی از سخنان و احکام امام موجه جلوه دهند، غافل از اینکه این امر نه تنها توجیه پذیر نیست، بلکه به این ترتیب شخصیت حضرت امام و دیدگاه های ایشان را در ذهن نسل جدید مورد چالش قرار می دهند.

وی افزود: در صدر اسلام نیز از زمانی که جریانات متحجری مانند خوارج با تکیه بر ظواهر آیات قرآن به جنگ امیرالمومنین رفتند و یا جریان اخباری گری که مدت های مدیدی سایه سنگین خود را بر مجامع علمی و حوزه های دینی ما افکنده بود ، جمود و تصلب انعطاف ناپذیری بر ظواهرروایات و روح حاکم بر اسلام وفقه، چهره ناموجه و خشنی را از فقه و اسلام ارائه کردند که با مجاهدت علمای نواندیش و آزاداندیش این جریان (اخباری گری) به انزوا کشانده شد.

انصاری در خصوص وظیفه نخبگانی که حضور حضرت امام را درک کرده اند در این برهه از زمان در پاسخ به پرسشی در این زمینه تاکید کرد: به نظر من باید فارغ از مصلحت اندیشی های مقطعی حزبی، جناحی و تنگ نظری ها، با کسانی که آشنایی با مبانی نظری و عملی امام دارند و دوران مدیریت ایشان را درک کرده اند و در جریان دقیق مسائل بوده اند از فرصت های مختلف استفاده کنند چه به صورت ارائه کتاب ، مقاله و یا ایراد سخنرانی و استفاده از سایر امکانات روشنگری کنند و جریانات مشکوکی که با تحریف حقایق و شاخص سازی های نادرست سعی در تخریب اندیشه و شخصیت امام دارند را افشا کنند. البته وظیفه‌ی حوزه های علمیه و مجامع دانشگاهی از همه مهمتروظیفه صدا و سیماست که باید خود را از تعلقات، وابستگی ها و گرایشات افراطی سیاسی جاری جدا کند و به بررسی دوران زندگی امام و معرفی شخصیت ایشان اقدام کنند اگرچه در پاره ای از موارد ممکن است برخلاف نظر جریان سیاسی مورد حمایت آنها و یا حتی شخصیت های مورد حمایت فکری و جناحی مدیران صدا و سیما باشد.

انصاری اتحاد مسلمین و وحدت کلمه جامعه اسلامی را از مهمترین رهنمودهای امام خمینی (س) دانست و گفت: وحدت مسلمین از اصول ثابت و غیر قابل تغییر تربیت اسلامی است و هیچ زمانی جامعه بی نیاز از این اصل بنیادین نیست. قرآن کریم براین نکته تاکید مضاعف دارد. این آیه بسیار گویا و جاودانه که می فرماید: (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا به ریسمان محکم الهی چنگ زنید و دچار تفرقه نشوید). و در جای دیگر می فرماید (با یکدیگر به نتازع و خصومت نپردازید) که این تنازع و دفع بی جهت موجب سستی و از بین رفتن قدرت و ابهت جامعه اسلامی خواهد شد.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام وحدت ملی را عامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی خواند و ادامه داد: طبعا وقتی وحدت عامل پیدایش و پیروزی انقلاب بوده عامل بقا و اداره انقلاب نیز خواهد بود. این یک اصل کاملا اخلاقی و عرفی است و همه می دانند اگر نیروهای پراکنده انقلاب متمرکز بر جامعه باشند قدرت عظیمی را برای خلاقیت و پیشرفت ایجاد می کنند و برعکس اگر نیروهای جامعه دچار پراکندگی و تشتت شوند قادر نخواهند بود کاری را از پیش ببرند به همین سبب در قرآن سیاست رژیم های استبدادی مثل نظام فرعونی را تجزیه جامعه به گروه ها و دسته های پراکنده می داند و درباره آن می فرماید: فرعون به خاطر برتری جویی ، استبداد و استکباری که داشت جامعه مصر را تجزیه کرد و به گروه های مختلف تقسیم کرد و بعد از آن موفق شد هرکدام از این گروه ها را آن قدر تضعیف و سرکوب کند که به راحتی مردان آنها را بکشد و زنان آنها را به بیگاری کشاند و به اسارت بگیرد. لذا رژیم های استبدادی و قلدرهای تاریخ از رهگذر تجزیه توان اجتماعی و مردم توانسته اند بر آنها مسلط شوند.

وی در عین حال اهداف مقدس و مشترک را مهمترین محورهای وحدت عنوان کرد و گفت: گاهی جریاناتی مسئله وحدت را مطرح می کنند ولی درواقع می خواهند ازاین موضوع ونیزتاکیدات امام در این زمینه سوء استفاده کنند. اینکه یک جریان یا حکومتی برخلاف عدل، عقل ؛ شرع و با استبداد و زور ونیز با تضییع حقوق دیگران استیلا پیدا کند و هرصدای انتقاد واعتراضی را به بهانه مغایرت با وحدت سرکوب کند و این سوءاستفاده و فرصت طلبی از عنوان وحدت است.

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز خاطرنشان کرد: به هیچ وجه نباید آزادی های فردی؛ اجتماعی و آزادی فعالیت احزاب و گروه ها، آزادی بیان و انتقاد و همچنین مسوولیت خواهی را مغایر و منافی با وحدت دانست. متاسفانه گاهی می بینیم اعتراضات دانشجویان،انتقادات مدنی یک حزب یا و یا بخشی از جامعه باعنوان مغایرت با وحدت ملی سرکوب می شود در حالیکه به هیچ وجه وحدت مورد نظر امام این نبود بلکه امام معتقد بودند، جامعه در عین تکثر ، آزادی بیان ، عقیده و سلیقه سیاسی و نیز در عین به رسمیت شناختن احزاب مختلف ؛تعدد و تکثر و آزادی مطبوعات، بیان و حتی آزادی راهپیمایی اعتراض آمیز و انتقادی، جامعه براساس یک سلسله منافع ملی مشترک مثل اصل اسلام، اصل نظام، اصل قانون اساسی، رشد و تعالی کشور و اینگونه عناوین مشترک کلی باید وحدت داشته باشند و هرگز نباید وحدت به تک صدایی در جامعه تفسیر شود چرا که این تفسیر استبدادی از وحدت است.


 


امروز: مجید توکلی، دانشجوی زندانی که از روز ۲ خرداد در سلول انفرادی در زندان اوین در اعتصاب غذا بود، اعتصاب غذای خود را شکسته و از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شده است.

علی توکلی، برادر مجید توکلی، به بی بی سی فارسی گفت برادرش عصر شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۹ (۲۹ مه ۲۰۱۰) از زندان اوین با خانه تماس گرفته و از انتقال خود به بند عمومی خبر داده است.

به گفته علی توکلی، مجید توکلی همچنن از شکستن اعتصاب غذای خود خبر داده است اما با توجه به ۶ روز اعتصاب غذای خشک حال جسمی اش خوب نبوده است.


 


امروز: بیت مرحوم آیت الله العظمی منتظری گزارشی را از جلسه بازپرسی حجت الاسلام احمد منتظری منتشر کرده است. در این جلسه از احمد منتظری خواسته شده که دفتر آیت الله را تعطیل کند و اتهام انجام امور خلاف شرع و دریافت بدون مجوز وجوه شرعیه به ایشان وارد شده است. متن این گزارش به نقل از سایت رسمی بیت آیت الله العظمی منتظری در پی می آید.


باسمه تعالی

اینجانب احمد منتظری در تاریخ 8/3/89 به دعوت دادسرای ویژه روحانیت قم در ساعت 9 صبح در آن دادسرا حاضر شدم و چون در آن جلسه تهمت هایی به اینجانب زده شد لازم دیدم موارد را شفاف بیان نمایم تا جواب تهمت‌های مشابه آن نیز باشد.

دادیار شعبه 4 جناب حجة الاسلام آقای انصاری و بازپرس آن دادسرا جناب آقای قاضوی در جلسه‌ای نسبتاً دوستانه مسئله تعطیلی دفتر آیت الله العظمی منتظری را مطرح کردند که با مخالفت جدی اینجانب روبرو شدند. همانطور که در دو جلسه قبل در اداره اطلاعات قم مطرح شده بود و اینجانب جواب داده بودم که طبق هیچ قانونی ادامه کار دفتر منع نشده‌است و من به هیچوجه این ننگ را نمی‌پذیرم که دفتر مرحوم پدرم را تعطیل نمایم.

پس از اتمام مذاکرات نامه‌ای توسط دادیار شعبه 4، جناب حجة الاسلام انصاری، تهیه شد و پس از مشاوره با دیگر قسمت‌ها تایپ گردید و به اینجانب ابلاغ گردید که با کمال تأسف و تعجب مضمون آن این بود که: "حجة‌الاسلام احمد‌منتظری تاکنون دو بار در تاریخ 5/12/88 و 6/2/89 در اداره اطلاعات قم حاضر شده است و علیرغم تعهد خود مبنی بر تعطیلی دفتر مرحوم آیت الله منتظری، همچنین به کارهای خلاف شرع و قانون خود ادامه می دهد و به اخذ وجوهات شرعیه و پرداخت شهریه ادامه می‌دهد و در روز 8/3/89 مجدداً به او ابلاغ شد که باید دفتر را تعطیل نماید."

اینجانب در جواب نوشتم :"بسمه تعالی اینجانب تاکنون تعهدی مبنی بر تعطیلی دفتر نداده‌ام و هیچگاه در این دفتر کارهای خلاف شرع و قانون انجام نداده‌ایم و نسبت دادن اینگونه امور به اینجانب اتهامی نارواست و اکنون هم هیچ تعهدی مبنی بر تعطیلی دفتر نمی‌دهم."

لازم به ذکر است که چون به فتوای مراجع معظم تقلید دامت برکاتهم بقا بر تقلید میت اعلم یا واجب است یا جایز، تعداد زیادی از مقلدین مرحوم آیت الله العظمی منتظری بر تقلید از ایشان باقی هستند و دفتر ایشان لازم است جوابگوی مراجعات آنان باشد. علاوه بر آن بزودی کتابخانه بزرگ ایشان بنابر سفارش آن مرحوم، در اختیار مراجعین قرار خواهد گرفت و مراجعه به دفتر بیشتر جنبه فرهنگی خواهد داشت و جلوگیری از ادامه کار آن به هیچوجه در جمهوری اسلامی پسندیده نیست.

در پایان چون در دادسرای ویژه روحانیت به اینجانب تهمت زدند که بدون اجازه وجوهات شرعیه را دریافت می‌نمایم، تصویر تعداد 5 عدد از اجازات مراجع معظم تقلید دامت برکاتهم را در اختیار مردم عزیز قرار می‌دهم تا از تهمت‌های مشابه جلوگیری شود:

1- اجازه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی

2- اجازه حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

3- اجازه حضرت آیت الله العظمی یوسف صانعی

4- اجازه حضرت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی

5- اجازه حضرت آیت الله العظمی اسد الله بیات زنجانی

همچنین اجازات شفاهی از طرف حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و حضرت آیت الله العظمی سیستانی دامت‌برکاتهما نیز توسط حضرت آیت الله سید اصغر ناظم زاده به اینجانب ابلاغ گردیده است.

1389/3/8
احمد منتظری

89-3-8.jpg


 


امروز: در آستانه بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی و حادثه 15 خرداد مسؤلان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) - نمایند گی قم - به دیدار آیت الله العظمی صانعی رفتند.

به گزارش سایت جماران، در این دیدار آیت الله العظمی صانعی خطاب به مسوولان موسسه گفت: شما علاقه مرا به امام امت(سلام‌الله‌علیه) می دانید و از اینکه مرا مشمول لطف خود قرار داده و در ارتباط با امام مورد تفقد قرار می‌دهید، سپاسگزارم. یک روز در رأس مرکز نشر آثار، یک انسان مبارز، آگاه و مجتهد -یعنی مرحوم حاج احمد آقا بود و امروز هم فرزند بزرگوارش مسئولیت آن جا را به عهده دارد. خود شما آقایان هم دارای فضل هستید. وقتی موسسه ای با این عظمت را چنین شخصیت هایی اداره کرده باشند، خوب اداره شده و امیدوارم که از این به بعد نیز چون گذشته عمل کند.

وی به هجمه ها و فشارهایی که به مؤسسه وارد می شود، اشاره کرد و اظهار داشت: باید بدانید که «وأمّا الزبد فیذهب جفاء» این تحریف‌ها، تهمت ها، افتراها و بی انصافی ها تمام می شود و روزی آن ها که این اعمال را انجام داده اند، پشیمان خواهند شد و قبل از آخرت، در همین دنیا و در مقابل شما زانو زده و از شما تقاضای عفو خواهند کرد.

آیت الله صانعی خاطرنشان ساخت: تاریخ به گونه ای است که بی‌انصافی بی‌نتیجه نمی ماند، نمی‌شود ظلم کیفرش را نبیند، به هر حال، نتیجه اش را خواهد دید، اما باید صبر کرد و امید داشت. به یاد می آورم وقتی به فیضیه حمله کردند و شهید هم داده شد، امام همان روز پس از این واقعه فرمود: «هنیئاً لکم» و بعد فرمود: اینها نفسهای آخرشان را دارند می‌کشند.

وی افزود: این سخنان در چه زمانی گفته شد؟ هنگامی که هنوز پانزده سال به انقلاب مانده بود. صدها نفر در زندان‌ها زیر شکنجه از بین رفتند، صدها نفر اسیر و زندانی شدند، سرمایه‌ها از دست رفت، تعطیلی بازارها پیش آمد و نیروها گرفتار شدند. ایشان می‌فرمود که: «هنیئاً لکم» و گوارا باد بر شما! اینها نفس‌های آخرشان را می‌کشند.

این مرجع عظام تقلید در ادامه به ذکر خاطره ای از امام پرداخت و تشریح کرد: مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی (قدس‌سره‌الشریف) از افراد بسیار قوی‌ای بود که تحمل و استقامتش معروف بود، زمانی من از شهید قدوسی که در زندان بود، پرسیدم: در زندان، فلانی استقامتش بیشتر بود یا فلان آقا؟ گفت: نه، مرحوم ربانی شیرازی بسیار بیش از او استقامت داشت و معروف است که محاسنش را دانه‌دانه می‌کندند و او حرف خودش را می‌زد. پس از آن که از زندان آزاد شده بود، در تظاهراتی بعد از فوت حاج آقا مصطفی که می‌زدند و می‌کشتند، دوستان خدمت مرحوم ربانی رفته و گفتندکه آقا، زدند، کشتند. فرمود: نه اینها تهدید است. گفتند: آقا، جنازه را برداشته، بردیم و دفن کردیم. فرمود: تهدید است.

وی ادامه داد: مبارزه راهش این است که همیشه باید از موضع امید صحبت کرد و خداوند هم امید را در انسانها آفریده؛ اصلاً تشیع بر پایه امید زنده است، امید به آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف).به هرحال همه به انتظار آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به امید دیدن حاکمیت عدل فرزند پیامبر هستند تا شیعیان، عدالت، انسانیت و احترام به کرامت انسانی را ببینند.

آیت الله صانعی گفت: باید سختی ها را تحمل کرد، البته ممکن است عده ای بخواهند مقام علمی آقاسیدحسن را پایین بیاورند؛ کاری که با امام کرده و می گفتند: امام فقه بلد نیست و فقط فلسفه می داند.

وی ادامه داد: زمانی که امام در زندان بود، یک منبری را آورده بودند تا جوّ موجود را بشکند و درباره او می گفتند این آقا منبری خوبی است، و تبلیغات بسیاری برای او به راه می انداختند. او نیز مأموریت داشت امام را تضعیف کند و با این هدف می گفت؛ درس اخلاق ایشان خوب است؛ یعنی فقه امام خوب نیست، اما خدا به او قدرت و عظمت داد تا بر تمامی دشمنانش پیروز شود.

آیت الله صانعی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به دست اندرکاران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) گفت: بدانید تنها موسسه نشر آثار و آثار امام مورد هجمه و تهمت نیست، یاران امام هم مورد حمله و هجمه همه جانبه قرار دارند. بازار تهمت و افترا هم فراوان است.

وی تاکید کرد: من امروز با صراحت به شما عرض می‌کنم که دشمنی با امام یک دشمنی ریشه‌دار است و پایان نمی پذیرد، اما تا می توانید، روی جنبه های مثبت امام تکیه کنید. مأیوس هم نباشید که در این هجوم، تنها هستید، خیر، بلکه حمله به همه هست، تنها نشر آثار نیست. هرکسی را که می توانند مورد هجوم قرار می دهند و این، دلیل بر ضعف آنان است.

وی با بیان اینکه باید از زحماتی که موسسه نشر آثار برای تحریرالوسیله متحمل شد، تشکر کنم،‌گفت: با این کار، این کتاب وزین علمی ماندگار شد و ما نظریاتی را که از خود امام الهام گرفته بودیم، نوشتیم. در باره بحث ترجمه کتب امام نیز باید توجه داشته باشید که ترجمه هیچگاه حکم کتاب را ندارد. این یک بحث فقهی است. ترجمه قرآن هیچ وقت حکم قرآن را ندارد، چرا که مترجم نمی‌تواند تمام هدف و مقصد گوینده و نویسنده را بیان کند.این که بیان داشتید، قصد دارید کتاب اخلاق امام را ترجمه کنید، کار خوبی انجام می دهید، ولی سعی کنید ابتدا متن کلمات امام باشد و سپس ترجمه آن در پایین آن قرار گیرد.

آیت الله صانعی در بخش دیگری با بیان اینکه اگر می خواهید مباحث اخلاقی و عرفانی امام را در جامعه بسط و گسترش دهید، باید تدریس کتاب‌های امام را مردمی و حوزوی کنید،‌اظهار داشت: باید کتابهای امام تدریس بشود. باید تلاش کنید وقتی که درس‌ها شروع می شود، کتاب‌های امام هم تدریس بشود. من 10 سال قبل، این مطلب را گفتم که بگذارید شاگردانی از متن حوزه بیایند و در متن حوزه، حرف‌های امام را تدریس کنند. خود دوستان بنشینند و درس امام را بیان کنند -همانگونه که بنده در درسم روزی نمی‌گذرد که مطلبی را از امام عنوان نکنم- به دوستان سفارش کنید مطلبی از امام عنوان کرده و به تدریس کتاب‌ها بپردازند، اگر چنین شد، هم کتاب حفظ شده و هم هدف شما برآورده می شود.

وی افزود: مبادا به عقب بازگردیم و خودمان مرتجع شویم. باید به خواسته‌های امام عمل کنیم. خواسته امام عبارت بود از عمق دادن به فقه، تحقیق و آزادی مردم از قید اسارت‌ها و بندهای فکری و استعماری. خواسته امام این بود که همه چیز مال مردم است و ما هم مرهون مردم هستیم. همه چیز از مردم است و هیچ کس هیچ چیز از خود ندارد. اگر مردم به من احترام نگذارند، من و شما نیستیم، کسی نیست. ما نباید مردم را تحقیر کنیم و به آنان بی‌احترامی روا داریم . نترسیم، چون ترس بسیار بد است. به دیگران هم بگویید که نترسید، خیال نکنید که می توانند هر کاری بکنند. چند روزی بیش نیست و تمام می‌شود. «للحق دولة و للباطل جولة» دوران عذاب، تهمت و دروغ به پایان می رسد و به نصرت و توفیق الهی ایمان داشته باشید.

آیت الله صانعی تاکید کرد: هیچ چیزی نباید از حوزه کنار برود. اگر از حوزه جدا شد، نابود شده و باب افتراء و تهمت فراوان می‌شود، اما حوزه را نمی توانند به این سادگی نابود کنند، البته دشمنان با آگاهی به دنبال این هستند که حوزه را نیز از هویت و واقعیت اصلی اش جدا ساخته و حوزه‌ای بسازند که هر چه خودشان می‌گویند، تکرار کند، ولی طول می کشد و به نظر ما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن را حفظ کرده و می کند.

وی با این گفته که باید هوشیار بود و نقشه های دشمنان را از بین برد، گفت: یکی از اهداف دشمنان،‌ این است که می خواهند دشمنان امام را روی کار بیاورند و در زبان دوستی، امام و بیت امام را تضعیف کنند. شاهد این مدعی نیز این است که حسینیه جماران را خراب کردند و هیچ خبری نشد، آب از آب هم تکان نخورد. به سیدحسن آقا توهین کردند، کسی دم بر نیاورد. برخی رسانه‌ها نیز هماهنگ حرکت کردند که چهره خشنی از امام نشان داده تا خشونت های خود را به نام او و پیروی از خط او جلوه دهند.

وی در ادامه به رفتار امام در مورد کودتای نوژه اشاره کرد و گفت: چرا این جمله را نمی‌گویید که وقتی کودتای نوژه کشف شد، امام فرمود؛ به خانواده‌های اینها رسیدگی کنید تا مبادا در مشکل و فشار قرار بگیرند. چرا اینهمه عاطفه و مهربانی‌های امام را نمی‌گویید؟ چرا نمی‌گویید که امام در طول حاکمیتش اگر افرادی به جهاتی استعفا می‌دادند یا کنار می‌رفتند و یا مردم اینها را نمی‌خواستند، امام به آن ها مسئولیت دیگری می داد تا آبرویشان حفظ شود، چراکه به هر حال در انقلاب و نهضت نقش داشتند؟

آیت الله صانعی اضافه کرد: چرا نمی گویید که در زمان امام دروغ نبوده و الان این همه دروغ گفته می شود؟ چرا نمی گویید که دو نفر خواستند از امام تعریف کنند، امام جلوی آن ها را گرفت و فرمود؛ از من تعریف نکنید؟ اما امروز باب تملق باز شده و خیلی ها با تملق و دروغ به همه چیز می رسند.

وی به مشکلات اخلاقی جامعه اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: 5 سال قبل گفتم که دروغ دارد شایع می شود، ولی نمی دانستم که دروغ اصلاً فرهنگ می شود. «کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً». چرا نمی گویند که امام افراد را حفظ می کرد؟ چرا همه متخصصان و افرادی را که در این دولت ها خدمت کردند، کنار زدند؟ اگر همه اینها ضد انقلاب هستند پس چه کسی انقلابی است؟

گفتنی است، در ابتدای این دیدار، حجت الاسلام والمسلمین موسوی ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت های مؤسسه در قم، به بیان چگونگی انجام تحریفات در سخنان و کتاب های حضرت امام(سلام الله علیه) پرداخته و نگرانی از هجمه هایی که افکار و اندیشه های حضرت امام را نشانه رفته است، ابراز کرد.


 


خانواده مجید توکلی با نوشتن نامه ای به دبیرکل سازمان ملل، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت جسمانی و سلامت این دانشجوی دربند؛ خواهان رسیدگی سریع و اعزام بازرسین برای بررسی وضعیت مجید توکلی و نقض حقوق قانونی او به عنوان یک زندانی شد.

متن کامل این نامه که در سایت کانون حمایت از خانواده های جان باختگان و بازداشتی ها به چاپ رسید به این شرح است:

دبیرکل سازمان ملل, کمیسرعالی حقوق بشر، گزارشگران ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه ملل متحد وعموم سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر

آقای بان کی مون ، با سلام

ما خانواده مجید توکلی دست کمک بسوی شما دراز کرده ایم تا بلکه بتوانیم به هر صورتی که امکانش برای شما هست از کشته شدن فرزندمان که ۶ روز دراعتراض به جنایتهایی که رژیم ایران بر سر او و زندانیان دیگر درآورده دراعتصاب غذای خشک بسر می برد و حالش بشدت وخیم است و فاصله ای با مرگ ندارد ، جلوگیری کنید . مادرمان نیز درهمراهی با مجید ، اعتصاب غذای خشک کرده و او هم حالش بشدت وخیم است . لطفا به آنچه در زیر نوشته ایم توجه کنید : مجید توکلی فرزند فیض الله در تاریخ ۱۶ آذر سال ۱۳۸۸ و در برابر دانشگاه محل تحصیل خود بازداشت گردید و پس از طی مراحل دادرسی توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رییس‌جمهور در مجموع به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از هرگونه فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشورمحکوم گردید.

مجید را به مدت تقریبا چهار ماه در سلول انفرادی نگاه داشته اند. در حالی که مطابق آیین نامه حقوق شهروندی جمهوری اسلامی نگهداری متهم در سلول انفرادی بیش از یک هفته تا ده روز برخلاف قانون است.مجید در تمام طول مدت انفرادی از اولیه ترین حقوق زندانی چون حق استفاده از هوای آزاد(هواخوری)، حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم بوده است.

مجید در تمام مدت بازداشت و تا همین لحظه که تقریبا پنج ماه است از صدور حکم قاضی گذشته است، از حق دسترسی و ملاقات با وکیل محروم بوده است.لازم به ذکر است که وکیل برای پرس و جو در مورد وضعیت متهم و احیانا مطالعه پرونده وی حتی اجازه ورود به ساختمان قوه قضائیه را نداشته است!

مجید توکلی در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ به بند عمومی (اندرزگاه ۷ سالن ۳) منتقل شد و اجازه تماس با خانواده خود را پیدا کرد.

ولی مجددا مجید را در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۸۹ به انفرادی منتقل کرده اند و دلیلش هم برای ما که خانواده او هستیم نا معلوم می باشد، لازم به ذکر است مجید از ۲ خرداد به دلیل انتقال مجدد به انفرادی دست به اعتصاب غذای خشک زده است ( آب وغذا نمی خورد) و در روز ۶ خرداد به ما خبر دادند که وضعیت جسمی مجید وخیم می باشد و دچار خون ریزی معده گشته و به علت بیماری که در زمان نگهداری طولانی مدت در انفرادی دچار مشکلات ریوی شده بود باعث حاد شدن او گشته است و قدرت تکلم خود را نیز از دست داده است. وتا ارسال این نامه از انتقال او به بهداری خبری نیست.

مادر مجید توکلی هم از روز سوم خرداد برای همدردی با مجید و به دلیل اینکه در ایران هیچ مسئولی حاضربه جواب گویی و دادخواهی مجید نمی باشد دست به اعتصاب زده است.

در پایان خواهان رسیدگی سریع واعزام بازرسین برای بررسی وضعیت مجید توکلی و نقض حقوق قانونی او به عنوان یک زندانی می باشیم.

با تشکر

خانواده توکلی


 


دقیقا یک هفته پس از عدم قرائت گزارش کمیته تحقیق مجلس در خصوص حادثه کوی دانشگاه تهران که با اعتراض نمایندگانی مانند علی مطهری نیز مواجه گردید، گزارش کمیته تحقیق حادثه دانشگاه آزاد مشهد از آن بعنوان کوی دانشگاه دوم و حتی بدتر از آن نام می برند و توسط هیات امنای این دانشگاه تهیه شده بود در حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی از دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد ربوده شد.

به گزارش خبرنگار نوروز در این گزارش که حاوی مستنداتی از چگونگی حمله لباس شخصی ها، مشخصات آنان و فیلم ها و عکسهای این حمله به دانشگاه آزاد مشهد بود و هیات امنای دانشگاه آزاد برای روشن شدن واقعیت های تلخ این حادثه اقدام به جمع آوری آن نموده بود.

براساس این گزارش ماموران امنیتی برای جلوگیری از انتشار این گزارش و افشا شدن چهره و نامهای حمله کنندگان به دانشگاه آزاد مشهد طی یک برنامه از قبل طراحی شده اقدام به حمله و ربودن این گزارش نموده اند.

فیلم حمله به دانشگاه آزاد مشهد را در اینجا ببینید.

به گفته یک منبع آگاه علاوه بر گزارش تحقیق حمله به دانشگاه آزاد مشهد مدارک و اسناد دیگری نیز در جریان این هجوم غیرقانونی از دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد ربوده شده است که بیشتر آنان شامل مدارک تخلفات تحصیلی برخی مدیران دولتی است.

یکی از مدارک ربوده شده مدارک تخلفات تحصیلی محمدرضا رحیمی معاون اول دولت احمدی نژاد است که به عنوان دکتری جعلی و تقلبی بعنوان دکتر بعنوان رئیس گروه حقوق دانشگاه تهران جنوب اقدام به تدریس نموده بود.

مدارک تخلفات تحصیلی قاضی سعید مرتضوی نیز یکی از مجموعه مدارکی بوده که ربوده شده و همچنین مدارک تحصیلی شش مدیر ارشد دولتی و مدرک تحصیلی ملک زاده معاون رحیم مشایی که با مدارک تحصیلی جعلی اقدام به فعالیت می کردند و دانشگاه آزاد اقدام به تهیه گزارش مستند از این اقدام غیرقانونی آنان کرده بودند نیز ربوده شده است.

براساس گفته این منبع آگاه حدود 10 جلد مدارک تخلفات تحصیلی مدیران دولتی جزو اسناد موجود در دفتر هیات امناء بوده که مدارک تحصیلی کردان نیز جزو آن بوده و هیچکدام از این مدارک در گزارش های دادستانی یا وزارت علوم نبوده است.

یکی دیگر از مدارکی در جریان این هجوم ربوده شده است مدارک تخلفات تحصیلی فرزندان و برادرزاده های احمدی نژاد بوده که به صورت غیرقانونی به دانشگاه آزاد تهران مرکز منتقل شده بودند.

از جمله اسناد دیگری که توسط هیات امنا دانشگاه آزاد جمع آوری شده بود و ربوده شده است، مربوط به برخوردهای غیرقانونی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد و اسناد مربوط به نظرسنجی های انتخابات سال گذشته بود که توسط موسسسه نظرسنجی دانشگاه آزاد تهیه گردیده بود و در آن پیش بینی پیروزی مهندس موسوی به صورت قطعی وجود داشت.

براساس گفته این منبع آگاه از برخی اسناد ربوده شده نسخه های دیگری نیز موجود بوده و در محل دیگری نگهداری می گردد.

این در حالی است که شب گذشته دادستانی تهران با انتشار گزارشی اعلام کرد برخی اسناد مربوط به شرکت های نفتی و معاملات نفتی در دفتر هیات امنا کشف شده و به این ترتیب قصد داشت با قلب واقعیت حقیقت اصلی و انگیزه اصلی حمله به دفتر هیات امناء دانشگاه آزاد که از بین بردن مدارک تخلفات مدیران دولتی و لباس شخصی ها بوده را تحت الشعاع قرار دهد.

منبع: نوروز


 


امروز: سایت جرس گفت و گویی با با دکتر "علی شکوری راد" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت درباره نگرانی درخصوص محدودیت های ابرازهای آگاهی بخشی نظیر رسانه ها،احزاب و نهادهای غیردولتی ترتیب داده است. او از کسانی است که اعتقاد دارد به رغم همه محدودیت ها، استراتژی اگاهی بخشی به خوبی پیش رفته است و ابرازهای جایگزین توانسته اند محدودیت های حکومتی را بی اثر کنند. به باور او بر اثرهمین آگاهی بخشی ها جریان حاکم با وضع شکننده ای روبرو شده و معترضان هم بسیار به تغییر اوضاع امیدوارند. متن این گفتگو را در زیر بخوانید:

آقای دکتر، رهبران جنبش سبز از انتقال آگاهی ها به اقشار مختلف جامعه به مثابه استراتژی جنبش در حال حاضر یاد می کنند با این حال محدودیت های شدید حکومتی علیه فعالیت احزاب،نهادهای غیردولتی و رسانه ها به مانعی جدی برای انتقال آگاهی تبدیل شده است. در چنین شرایطی چگونه می توان به پیشبرد استراتژی جنبش سبز برای گسترش آگاهی ها در جامعه امیدوار بود؟

مخاطبان اصلی پیام رهبران جنبش سبز در جامعه در سه سطح برخوداری از امکانات رسانه ای قرار دارند. اول آنهائی که طالب هستند، دوم کسانی که استقبال می کنند و سوم گروهی که به پیام توجه می کنند و پذیرا هستند. در حال حاضر مشکل ارتباطی با آنها که طالب هستند وجود ندارد. آنها از طریق اینترنت، ماهواره و روزنامه و شبکه های اجتماعی فعال پیام ها را دریافت می کنند و خود نقش مهمی در باز توزیع پیامها در شبکه های اجتماعی کمتر فعال، که کانال ارتباط با مخاطبان پذیرا هستند، دارند. این بخش از مخاطبان استخوان بندی جنبش سبز را تشکیل می دهند و علی رغم همه گونه تنگناهای ارتباطی از تک و تا نیافتاده است. بزرگی، گستردگی و آمادگی این بخش نقطۀ قوت و رمز پایداری جنبش سبز بوده و امکان خاموش کردن آن را از طرف مقابل گرفته است. بی اعتباری صدا و سیما در نقل اخبار و گزارش رخدادهای پس از انتخابات، رویکرد مردم را به رسانه های برون مرزی و ماهواره ها به شدت افزایش داد. این رسانه ها اگرچه در خدمت جنبش سبز نیستند و اهداف خود را دنبال می کنند اما اعتبار بیشتری نسبت به صدا و سیما که رسانۀ فراگیر و ملی بوده است در نزد مردم کسب کرده اند.

این رسانه ها در کنار مأموریت های ویژۀ خود نقش مهمی در توزیع اخبار جنبش سبز و رساندن پیام های رهبران آن در بخش دوم و سوم پیدا کرده اند. در کنار این رسانه ها شبکه های اجتماعی اگر چه کند تر اما بعضا موثرتر در انتقال این پیامها به ایفای نقش می پردازند. با این حال هنوز جای خالی یک رسانۀ تلویزیونی مستقل که مأموریت و رسالت آن انتقال پیام رهبران به بدنۀ جنبش و تبیین و ترویج این پیامهاست محسوس است. جنبش از این که بعضا پیامهای سنجیده نشده ای از طریق شبکه های اطلاع رسانی نا هماهنگ در بدنه اش توزیع می شود رنج می برد اما همین نقطه ضعف یک نقطۀ قوتی را پدید آورده است که اتفاقآً در دنیای امروز که منابع خبری بسیار متکثر هستند بسیار حیاتیست و آن قدرت یافتن مخاطبان برای تمیز اخبار و پیامهای درست و سره از اخبار و پیامهای نادرست و ناسره است. مردم خیلی می فهمند و خیلی ورزیده شده اند. این سرمایه بزرگ جنبش سبز است که از دوران اصلاحات به ارث برده است. محدودیت احزاب الآن موضوعیت مستقلی ندارد. اگر همۀ احزاب موجود هم محدود شوند و جلوی فعالیت آنها گرفته شود. اعضاء آنها از کار نمی افتند و کارشان را ادامه می دهند. اگر حاکمیت درایت می داشت می توانست دریابد که فعالیت آزاد احزاب به نفع او نیز هست. چرا که احزاب شناسنامه دار مسئولانه تر از گروههای بدون شناسنامه رفتار می کنند و امکان تعامل و گفتگو با آنها، بیشتر وجود خواهد داشت است.

فکر کنم با این دغدغه همراه باشید که بازداشت بسیاری از کنشگران سیاسی و اجتماعی در جریان تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری هزینه فعالیت منتقدانه را به شدت بالا برده و تعداد قابل توجهی از نیروهای موثر جریان اصلاح طلب را به سکوت مصلحتی واداشته است.آیا به نظر شما سکوت برخی چهره های موثر جریان اصلاح طلب باعث بروز خلاء تئوریک در جنبش سبز نخواهد شد؟

فازی که جنبش سبز اکنون در آن بسر می برد متفاوت و متمایز از دوران اصلاحات است. در دوران اصلاحات هر کسی هر چه را برای تنویر افکار عمومی لازم می دانست از تریبونها و امکانات رسانه ای متکثری که فراهم شده بود بیان می کرد و نیاز به اتحاد و انسجام کمتر وجود داشت یا احساس می شد. اکنون مشکل ما خلاء تئوریک نیست و نباید در گیر این بحث های روشنفکرانه شد. حواسمان باید جمع باشد که خود زنی نکنیم. به نظر من چارچوب بحثی که آقای کدیور برای سطح مطالبات ارائه کردند چارچوب خوبیست. بیشتر از آن هم، فعلاً، تئوری لازم نداریم. دامن زدن به این بحث ها به خصوص در رسانه ها نتیجه اش ممکن است مشغول شدن ما به خودمان و از دست رفتن اتحاد و انسجاممان باشد که بدون آن هیچ توفیقی جز برای مخالفان جنبش سبز به دست نخواهد آمد. اما به نظر من هم، سکوت مصلحتی برای کنشگران سیاسی خوب نیست. البته بسیاری از آنها ممکن است در سطح رسانه ها ساکت بوده باشند ولی در سطح شبکه های اجتماعی نوعاً ساکت نبوده اند. ما سکوت به معنای ریزش نیرو اصلاً نداشته ایم. نوعی تقسیم کار خود بخودی پیش آمده است. عرصۀ رسانه و پیام رسانی تا کنون خالی نمانده است و بطور کفایی کنشگران سیاسی آن را تأمین کرده و می کنند.

آقای دکتر به نظر شما چرا با وجود آن که شدیدترین تدابیر امنیتی از سوی حکومت طی ماه های پس از انتخابات اعمال شده است اما شهروندان هوادار جنبش سبز وضع جریان حاکم را به شدت شکننده می دانند. چرا جریان حاکم علیرغم قدرت نمایی های خود پس از انتخابات نتوانسته جایگاهش را در ذهن شهروندان مخالف تثبیت کند؟

مخالفان اصلاحات به وسیلۀ احمدی نژاد اصلاح طلبان را به زعم خودشان از صحنه بدر کردند. از صحنه بدر کردن اصلاح طلبان برای آنها مطلوب بوده اما شخص احمدی نژاد برای آنها مطلوب نبوده است. گوشت کباب شده توی گلویشان گیر کرده است و این را همه می فهمند. علت موجدۀ جنبش سبز دو چیز بوده است یکی سرکوب اصلاح طلبی مردم و ظلم انباشته به اصلاح طلبان، از جمله در انتخابات و دیگری تحقیر مردم و توهین به شعور آنان توسط احمدی نژاد. جناح مقابل که فکر می کرد به کمک احمدی نژاد توفیق بزرگی کسب کرده است ناگهان مواجه با وضعیتی شد که کل موجودیت و حیثیتش را به خطر می انداخت و عامل آن را احمدی نژاد می دانست. آنها، هم نان احمدی نژاد را خورده اند و هم چوبش را. حالا نمی دانند چگونه خود را از دست او خلاص کنند. مردم هم این را می فهمند و در یافته اند که احمدی نژاد دوامی نخواهد داشت. بنابراین علی رغم همۀ سختی هایی که متحمل می شوند بسیار امیدوار به تغییرند. احمدی نژاد برای جناح مقابل مثل کسی است که در میان آنها ضامن نارنجک را کشیده و آن را در دستان خود نگه داشته است. دست خود را باز کند همه چیز با هم به هوا می رود. آنها روزگار بدی را با هم می گذرانند. مردم هم البته منتظرند ببینند چه می شود.

البته مستحضر هستید که چند ماهی است با تشدید تدابیر امنیتی توسط حکومت امکان برگزاری تجمع های اعتراضی از هواداران جنبش سبز گرفته است. با توجه به این که اقدامات امنیتی حکومت احتمالا در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد آیا فکر می کنید که معترضان می توانند همچنان از پتانسیل تجمع های خیابانی برای نشان دادن اعتراض خود استفاده کنند یا باید دنبال راه های جایگزین باشند؟

بعید می دانم به شکل هفتۀ اول بعد از انتخابات چنان امکان و فرصتی فراهم بشود. اما هر مقدار هم که امکان پذیر بشود یادآور همان حماسۀ ۲۵ خرداد خواهد بود. یعنی ما هستیم و اگر بگذارید به همان تعداد خواهیم بود. عدم صدور مجوز برای راهپیمایی اذعان به عظیم بودن آن در صورت صدور مجوز است. جالب این است که هم مردم و هم طرف مقابل اطمینان دارند که اگر سرکوب نباشد جمعیت معترضان بسیار انبوه خواهد بود. این خود مثل این است که راهپیمایی صورت گرفته باشد.

آقای دکتر، در ماه های ابتدایی پس از انتخابات گمانه هایی درباره مصالحه میان حکومت با اصلاح طلبان وجود داشت اما به مرور زمان احتمال مصالحه کم رنگ تر شده است. به عقیده شما چرا جریان حاکم از دادن هرگونه امتیازی به مخالفان امتناع می کند و تمایلی به کاستن از بحران سیاسی موجود از خود نشان نمی دهد؟

آنها چنان خود را شکننده می بینند که اگر بخواهند نرمش کوچکی نشان بدهند فرو خواهند ریخت. برای آنها امکان و فرصت تصمیم گیری بسیار محدود شده است. اگر نرمشی به خرج بدهند در میان خودشان به معنی قبول اشتباه در گذشته است و وضع آنها را به ظاهر بدتر می کند. اگر چه اگر در رفتار خود تجدید نظر نکنند وضع بهتری نیز پیدا نخواهند کرد. آنها توان دور اندیشی و تصمیم بزرگ را از دست داده اند. اتفاقا من فکر می کنم ما باید در این مورد به آنها کمک کنیم. نباید تحریکشان بکنیم. به آنها تضمین بدهیم که اگر تصمیم درستی بگیرند می توانند روی کمک و همراهی ما حساب کنند.

برخی از تحلیل گران اصلاح طلب معتقدند که جریان حاکم ممکن است برای کم کردن فشارها از روی خود در جبهه بین المللی دست به سازش بزند با این حال هنوز نشانه روشنی از نرم خویی در دیپلماسی جمهوری اسلامی مشاهده نمی شود. جناب عالی امکان سازش جریان حاکم با غرب را تا چد واقعی ارزیابی می کنید؟

اگر آنها با مردم خودشان سازش نکنند لاجرم مجبور خواهند شد با قدرت های خارجی سازش بکنند. تعامل با دنیا بد نیست ولی اگر بخواهد به قیمت جلب حمایت آنها در مقابل مردم باشد بسیار خطرناک و زیانبار خواهد بود. البته دولت آقای احمدی نژاد اعتبار لازم را چه برای سازش با مردم وچه برای سازش با غرب و امریکا از دست داده است. اگر او هم بخواهد سازش بکند ممکن است آنها دیگر به او اعتماد نکنند.


 


کار این روزها هنوز در اینجا و آنجا صحبت بر سرحضور مهندس علی شمخانی در برنامه کاملا یکطرفه دیروز، امروز ،فرداست و حرفهایی که به مجری جوان برنامه زد و ازگفتگویی که - خودش در جلسه ختم شهید علی هاشمی بمن می گفت قرار بوده فقط در باره فتح خرمشهر و...باشد ولی با هدایت دستهای آنطرف دوربین! به مسائل روز کشانده شد!- به شهادت همگان از آن پیروز بیرون آمد و بخشی از حرفهای متفاوت خودش را زد بدون آنکه به متولیان برنامه اجازه دهد به اهدافشان دست پیدا کنند ، همان که خودش با صراحت به مجری می گفت تو امشب می خواستی مرا شکست بدهی ولی شکست خوردی!

من در این نوشته کوتاه نمی خواهم از علی - و برادرانش حمید و محمد که اکنون زودتر از او به ملاقات خدایشان که بنام او و برای او و در راه او می جنگیدند شتافته اند همانها که مرگ ار آنها می گریخت - و حق بزرگی که در جنگ دارد و سینه دریاییش صندوق اسرار جنگ است و بقول خودش آدرس خیلی ها را که تا دیروز دستی از دور بر آتش جنگ داشتند و اکنون از مردان جنگ طلبکار شده اند !را دارد سخنی بگویم و یا ازصداقت و فروتنی و از استقلال رأیی که همواره داشته و دارد و انشاءالله خواهد داشت و از غربت او و امثال او در این روزگار قحطی و کمیابی انصاف ها حرفی زده باشم و یا ازصراحت لهجه و زیرکیهای او در مواجهه با دوربین ، در هر مصاحبه که هر بیننده را به سمت خود می کشاند سخنی بمیان بیاورم یا مانند بعضی از ضربه فنی شدن مجری و متولیان برنامه مورد نظر در این مصاحبه - که حتما درس عبرتی برایشان در دعوت امثال شمخانی - مانند برادرم دکتر حسین اعلایی که ابتدا برای حضور در این برنامه دعوت شد ولی بعد از حضور او عذر خواستند!- شده وخواهد شد !نظری داشته باشم بلکه آنچه مراد من در این مقال و مجال است گذر از مجری و سوالات او و جهتی است که سعی می کرد به مصاحبه خود بدهد تا از دریابان علی شمخانی در رد و تخطئه خاتمی و موسوی در سیاست حرف و سخنی مطابق میل خود بشنود یا ناشیانه از او بر دوگانگی سیاست هاشمی و محسن رضایی در باره نحوه ادامه و پایان جنگ اقراری بگیرد ! بلکه جان سخن من در این است که باید دانسته شود دست چه کسانی پشت این گونه برنامه ها در صدا وسیما ست و آنها از ساخت و پرداخت اینگونه برنامه ها با استفاده از فرصی طلایی که صدا وسیما در اختیارشان قرار داده و می دهد به دنبال رسیدن به چه هدف یا اهدافی هستند؟

همانها که یا برنامه شاخص می سازند و بیهوده و ناشیانه تلاش می کنند خط و سیره امام را به نفع امیال سطحی سیاسی خود تنزل دهند ،که هر چه متولی پاسداری از اندیشه امام یعنی آیت الله حاج سید حسن آقا خمینی و مؤسسه تنظیم و نشر و کارشناسان زبده سیره امام فریاد و خروش اعتراض در مغایرت محتوای این برنامه با سیره واقعی امام سر می دهند به جایی نمی رسد!

همانها که انگار پیروزی شان در چنگ زدن به چهره بزرگان این انقلاب نظیر آیت الله هاشمی و دکتر محسن رضایی و مهندس موسوی است. اما بیهوده سعی می کنند این موضع خود را در ورای ژستهای بیطرفانه و لبخندهای موذیانه پنهان کرده وبکنند.

برای اثبات این ادعا و اینکه دانسته شود در باطن این مجریان و متولیان چه می گذرد ناگزیر از ذکر مصداقی می شوم که سند آن نزد من است!

همین چند روزپیش دوستی روحانی و همشهری به من گفت یکی از دست اندر کاران اصلی این برنامه که دزفولی است در جمع چند نفر از طلبه های جوان شهر ضمن اهانت آشکار به محسن رضایی و تشبیه نامزدهای اخیر ریاست جمهوری به گوساله سامری که نیروهای انقلاب آن را ذبح کردند ! گفته است من وقتی در نماز جمعه شعار مرگ بر هاشمی را شنیدم جگرم خنک شد!

براستی اینان با این سن! و سابقه! به دنبال چیستند؟

این چه دستی است که دو ساعت برنامه پربیننده سیما را در اختیار چنین تندروانی قرار می دهد؟ کسانی که به صراحت در جلسات خصوصیشان که احتمال می دهند خبر آن به بیرون درز پیدا کند از مرگ هاشمی که دوست و دشمن می دانند از ارکان مهم نظام و انقلاب بوده وهست و اگر امام بود هرگز به اینان مجال اینگونه تاختن به ساحت او و امثال او را نمی داد، دم می زنند؟

هاشمی چرا باید بمیرد؟

مرگ هاشمی برای اینان و دیگران چه فایده و منفعتی در بر دارد؟

چه زود نوبت آسیاب تخریب به هاشمی رسید! - آنگونه که شهید بهشتی به هاشمی که وقتی از او پرسید که در برابر این همه تهمت ها ناراحت نمی شوی؟ گفت صبر کن آسیاب به نوبت! نوبت به تو هم می رسد!

اینها چه کسانی هستند و بدنبال چه هدفی این فرصتهای استثنایی را در اختیار چنین برنامه سازانی قرار داده و می دهند که پیروزی آنها در تخریب و تضعیف چهره مردان جنگ است؟

اینان با نفی مردان دیروز وامروز! به دنبال ساختن چه فردایی هستند؟!

اگر دیگران با اینان همدست و همداستان و هماهنگ نیستند و از این تاختن ها و غارت حیثیت بعضی افراد نصیبی نمی برند چرا بر سرشان نهیبی نمی زنند و آنها را از این فرصت ها و تاختن های ناجوانمردانه باز نمی دارند؟

این روزها بی آنکه بخواهم مانند بعضی ها در تحلیل حوادث چند سال اخیر به غلط یا تعمد !پای تاریخ صدر اسلام را به میان بکشم و به دنبال مشابهت سازی های غلط تر از آن ،این و آن را با پیغمبر و علی و طلحه و زبیر و ابن سعد! مقایسه کنم با مشاهده مواضع بعضی ها قویا به این احساس رسیده ام که انقلاب ما دراین دوران سخت پس از ارتحال معمار و بنیانگذار بی بدیل آن حضرت امام، با ظهور و خطر خوارج مواجه شده است .

مسخره آنکه در عصری که افتخار آفرینان و استوانه های انقلاب و یاران امام که ایران تا همیشه مدیون تلاش و مجاهدتهای آنهاست اینگونه مورد تهاجم این بی سابقه ها !واقع شده و می شوند این روزها در کشور بدنبال اثبات این مساله تاریخی هستند که آیا مرحوم ! کورش هخامنشی همان ذوالقرنین قرآن است یا نه!

سخت در شگفتم از مظلومیت این ملت و سرنوشت انقلاب و مردان انقلاب ساز آن و تندروانی که بی توجه به عاقبت و غایت خویش، هنوزاز تاریخ عبرت نمی گیرند!

چه خوش گفت آن که گفت که :"هرکه باد بکارد طوفان درو خواهد کرد!"


 


«امروز: ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چهارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برامده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟»

به گزارش خبرنگار «کلمه»، اینها سخنان نخست وزیر دوران دفاع مقدس در میان جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب است. زندانیانی که به تعبیر موسوی در فضایی مجاهده کردند که دورنمایی از آینده وجود نداشت و آنچه بود تنها احساس وظیفه انسانی و خالص افراد بود. فضایی که در آن تمام تلاش ها توام با آرزو برای ارزش ها و حاکمیت اسلام و یا ویژگی های یک جامعه سالم صورت می گرفت.موسوی در این دیدار گفت: ابتدای انقلاب نیز با همین فضا شروع شد.

اگر چارچوب های کلی حفظ می شد ایران به سمت خوبی حرکت می کرد

او منکر اشکالات آن دوران نیست چه اینکه «هیچ نظامی بدون اشکال نیست» اما وی معتقد است: اگر چار چوب های کلی حفظ می شد ایران ما به سمت خوبی حرکت می کرد.

نخست وزیر امام(ره) با اشاره به نزدیکی ایام رحلت امام خمینی تشییع جنازه بی نظیر و تاریخی ایشان که میلیون ها نفر در آن حضور داشتند را نشانی از پشتیبانی یک ملت از انقلاب و آنچه که در ۱۰ سال اول انقلاب افتاد دانست و گفت: بدون اینکه بخواهیم برخی اشکالات را نادیده بگیریم اما این موضوع نشانی از تحقق بسیاری از ارزش ها بود.

جبهه ها را نشان حقانیت راه خود می دانستیم

نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم چون بیراهه رفتیم

مدیر اجرایی کشور در دوران ۸ سال دفاع مقدس گفت: همیشه نظام های مختلف یکسری شاخص ها را برای بیان موفقیت خود ارائه می دهند. مثل تولید ناخالص ملی، تولیدثروت و یا در ابعاد غیر مادی مانند تحصیلات، شاخص کرامت انسانی و... که کم و زیاد آن معنا دار است و درجای خود قابل بحث. ابتدای جنگ خیل عظیم انسان های نورانی و ایثارگر که انقلاب برای ما به ارمغان آورده بود شاخص و نشانه ای بر حقانیت نظام ما بود. جبهه ها را همیشه نشان حقانیت راه خود می دانستیم و نیز علامتی از اینکه نظام در راستای آرمان هایش موفق بوده است. اما متاسفانه کم کم انحراف پیدا شد و در این سال های اخیر نیز مشکلات بسیاراساسی پیدا کرده ایم به گونه ای که امروز نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم و حتی هنگامی که برایشان توضیح دهیم که اول انقلاب چه اهدافی مطرح بود و بعد از انقلاب چه تغییراتی در کشور رخ داد باز هم نمی توانیم قانعشان کنیم. دلیل آن هم چیزی نیست جز بیراهه رفتن ما.

اتفاق های حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال را مقایسه کنید با...

موسوی در تشریح فضای قبل از انقلاب در مقایسه با بعد از آن با ذکر مثالی گفت: پیش از انقلاب آزادی نبود. عناوین کتاب های چاپی و کتاب های اساسی بسیار کم بود و به صورت زیرزمینی دست به دست می چرخید. اما پس از انقلاب نمایشگاه کتاب برپا شد تا نشان داده شوداین نظام، معتقد به برخورداندیشه هاست و به واقع یک انقلاب فرهنگی شکل گرفته است. اما در همین یک مورد آنچه می خواستیم را مقایسه کنید با اتفاقات حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال که حتی برخی از رساله ها و کتاب های مراجع را جمع کردند. غرفه کتابهای شهید بهشتی که خود از پایه گزاران نظام هست را حذف کردند و محدودیت مثل همیشه دامن ادبیات و کتاب های علوم انسانی را گرفت و اینها تنها علامت هایی کوچک در دوری از آرمانهای انقلاب است.

نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است

تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود

تک صدایی مهم ترین عامل بازدارنده توسعه است

موسوی باهشدار نسبت به تداوم این روند خاطرنشان کرد: نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است به طوری که هیچ اندیشه دیگری را تحمل نمی کند. تک صدایی خود منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود و هیچ کس نیست که نداند اضافه بر استبداد و دیکتاتوری تک صدایی مهم ترین عامل بازدارنده توسعه است.

سیاست هایی که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است

میرحسین موسوی تاکید کرد: آنچه اکنون می بینیم سیاست هایی است که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است و تعجب آور نیست که در کشور ما مساله فساد و دروغ و خود رایی درحال گسترش است، چرا که اگر اندیشه آزاد نباشد در فضای تک صدایی این مسایل طبیعی است.

جنبش سبز برای آزادی و عدالت است

زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم اما...

مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نسبت جنبش سبز و آرمانهای انقلاب پرداخت و گفت: جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قومیت ها، فرهنگ هاو زبان های مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نیز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد حقوق مردم پایمال می شود. زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آنجا ساختمان سازی می کنیم که حجره های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیشتر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.

نمی خواستیم حکومتی خالی از محتوا داشته باشیم

آیا از چنین نظامی در جهان می توان دفاع کرد؟

موسوی خاطرنشان کرد: ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برآمده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟

جنبشی بر آمده از نیاز های واقعی یک ملت

جنبش سبز جنبشی چهار فصل است

وی طلب آزادی و عدالت را در چنین فضایی یک مطالبه جدی عنوان کرد و گفت: جنبش سبز یک جریان ادامه دار است که نه با بستن و گرفتن و تهدید و زندانی کردن و نه با کشتن متوقف نخواهد شد چرا که مطالبات برآمده از نیازهای واقعی و انسانی ملت ما را دارد. این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می کند، در شکل های مختلف ظاهر می شود. اینطور نیست که برای یک مقطع کوچک باشد و یا ارتباطی به شخص خاص داشته باشد بلکه برآمده از نیازهای ملت ما و در موازات مبارزات طولانی ملت برای نیل به آزادی و عدالت است.

اهداف جنبش سبز ساده و روشن است

انتظار نداریم جوانمردانه عمل کنند؛ از صدا وسیمایش گرفته تا...

موسوی شعار ها و اهداف جنبش سبز را ساده و روشن دانست و گفت: زمانی که می گوییم قانون اساسی مسئله روشن است، وقتی می گوییم دروغ و فساد نباشد و عدالت باشد مسئله روشن است. به طور قطع گسترش آگاهی بزرگترین ابزار جنبش است. ما با کسی نمی خواهیم دعوا کنیم. تنها از حقوق خود دفاع می کنیم و ابزارمان همان آگاهی رسانی به مردم است و جلوی کسی را هم سد نمی کنیم. آنها می توانند تبلیغ کنند که ما درست نمی گوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان.

«دروغ ممنوع» مطالبه جدی همه مردم بود

موسوی با یاد آوری شعار «دروغ ممنوع» در شب انتخابات گفت : در هنگامه انتخابات یکی از مهمترین و با نفوذترین پوستر هایی که چاپ شد، پوستر «دروغ ممنوع» بود. بنده اولین بار آن را در تهران دیدم و به فاصله ۲۴ ساعت در یک منطقه دوردست کشور مشاهده کردم چرا که شعار ملموس و مطالبه جدی همه مردم بود.

طاقت یک وبلاگ معمولی را آزاد را هم ندارند

چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است

میرحسین موسوی این بار هم از آگاهی و ضرورت آگاهی بخشی گفت و تاکید کرد: اینکه آنها طاقت ندارند یک وبلاگ معمولی را آزاد ببینند و امروز هیچ رسانه ای حتی در سطح مجازی نیست که در اختیار ما باشد و از فیلترینگ در امان مانده باشد همه نشانگر این است که پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است. بنابراین هرکس در هرجا احساس مسئولیت می کندباید در حد خود در گسترش آگاهی های سیاسی، اجتماعی تلاش کند حتی با گفتن یک نکته در جمع کوچک.

کانون های گسترش آگاهی ها کجاست؟

میرحسین موسوی کانون های گسترش آگاهی را برشمرد: از محیط خانواده گرفته تا جمع دوستان و اقوام، و در میان اقشار و استان های مختلف اگاهی را گسترش دهیم. جنبش سبز هدف پیچیده ای ندارد؛ ما فساد و دروغ را نمی خواهیم، می خواهیم مردم احترام داشته باشند، قوه قضاییه درستی داشته باشیم که ظلم نکند. اینگونه نباشد که از کسی اعتراف بگیرند و بر اساس آن وی را اعدام کنند یا او را بزنند و یا زندانی را آزاد کنند و بعد از دو سه هفته با او تماس بگیرند و بگویند مصاحبه کن یا به زندان برگرد! کافیست همین مسائل را برای مردم شرح دهیم.

کسانیکه زندان های وسیع را ایجاد کردند چقدر با واقعیت بیگانه اند

موسوی دغدغه های خود درباره بی تدبیری درامور را اینگونه بیان کرد: همیشه می گویم کسانی که این زندان های وسیع را ایجاد کرده اند چقدر با واقعیت بیگانه اند. ما چقدر فرصت داشتیم در ماه رمضان و عیدهای مذهبی و ملّی اعلام کنیم که جدای از گذشته ها آزادانه به اصول بازگردیم. این خود به خود مردم را خوشبین می کرد. اکنون نیز اگر بگویند انتخابات آزاد و رقابتی برگزار خواهیم کردو تقلبی در کار نخواهد بود خواهید دید که مردم قطعا نفس راحتی می کشند.

کهریزک مسئله ملی است؛جلوی چشم مردم ماجرا را بگوئید تا تکرار نشود

وی تصریح کرد: نظامی که نتواند با حمله به خوابگاه دانشجویی به عنوان یک مورد برخورد شجاعانه کند و برای مردم شرح دهد که واقعا در این بین چه اتفاقی افتاده است و با آنهایی که تقلب کرده اند نتواند برخورد کند نظامی ضعیف است. قدرت نظام در این است که این مسائل را شرح دهد یا در مورد کهریزک که می گویند ۳ نفر را محکوم کرده اند. کهریزک یک مسئله ملی است و به همین دلیل باید تمام بحث هایی که در خصوص کهریزک می شود جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعدا مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است. همین نتیجه مبهمی که اعلام کردند و ۳ نفر را به قصاص محکوم کردند بگویند این سه نفر چه کسانی هستند و چه ارتباطی با افرادی دارند که اسامی شان در مجلس برده شد، مجلسی که تازه ما می دانیم چقدر گزارش هایش محدود است.

آرزو می کنیم کج راهه به راه مستقیم تبدیل شود

موسوی گفت: همه آرزو می کنیم این کج راهه تبدیل به راه مستقیم شود. توسط هر شخصی که باشد در هر موقعی که باشد مردم راضی خواهند بود. مردم مبارزه کرده اند .خون دل خورده اند تا به عدالت و ازادی برسند تا استبداد و خودرایی نباشد. تا مناصب و منزلت ها در حال گردش باشد تا هرکس در هرجا وظایفی دارد در مقابل مردم پاسخگو باشد.

آیا دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟

میر حسین موسوی خطاب به زندانیان پیش از انقلاب افزود:این بگیر و ببند ها مسئله را حل نمی کند مگر با به زندان انداختند شما رژیم سقوط نکرد؟ رژیم سقوط کرد و من اثرات این دستگیری ها را به خاطر دارم ولی پرسش این است که آیا این دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟ وضعیت رسانه ای و گردش آزاد اخبار و اطلاعات در جهان، نسبت به دوره ای که شما در زندان بوده اید بسیار متفاوت است. اول صبح با رجوع به چند سایت می توان تمامی اخبار را دریافت کرد. قبلا اطلاعیه ها با چه دردسری این دست و آن دست می شد و بعضا چه خساراتی هم داشت و تنها به دست عده معدودی می رسید. ماهواره ها و فضای بین المللی و ارتباطات هم به همین ترتیب موثراند.

به گفته نخست وزیر زمان دفاع مقدس،در چنین فضایی رفتن به سمت الگوها و چهارچوب هایی که عقلا عدم کارآمدی آنها روشن بوده جای تعجب و تأسف دارد.

کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین

موسوی تصریح کرد: برخی گمان می کنند با ایجاد فضای رعب و وحشت می توان امور را اداره کرد در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین.


 


امروز: به مناسبت فرارسیدن خردادماه، مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای ضمن بررسی و تحلیل حوادث تاریخی خردادماه، درخواست کرد که فضای امنیتی حاکم بر کشور تغییر کند.
متن این بیانیه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این تشکل در پی می آید:

باسمه تعالی

خرداد ماه شگفتی ها و شکفتن ها، ماه اشک ها و شادی هاست و ماهی است که تقدیر الهی بر این قرار گرفته بود که ملتی بزرگ که با تکیه بر دین و فرهنگ و سابقه درخشان از طوفان ها گذشته است، جوهر اصیل خود را نشان دهد و این ماه را مبدأ بالندگی حرکتی کند که از دیرباز آغاز کرده بود و تپش قلب مؤمن و آگاه خود را در وادی آزادی و سربلندی و به دست گرفتن مقدرات خود آرام سازد و با نفی استبداد و استعمار کشتی طوفان زده سرنوشت را در ساحل امن و آرام اخلاق و عدالت فرودآورد.

انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(س) یکی از بلندترین فرازهای خود را در 15 خرداد 42 نشان داد. مبارزه ملت با استعمار، استعباد و استبداد اگرچه در 15 خرداد 42 با قساوت رژیم فاسد پهلوی به خون نشست ولی آغازی شد برای حرکتی بلند تا داد این ملت را از فاسدترین رژیم استبدادی و وابسته منطقه در 22 بهمن 57 بستاند.

روز 15 خرداد روز تبعیت از بزرگ مردی بود که مردم با خون خود با اون پیمان بستند تا برای دفاع از دین و میهن و آزادگی از پای ننشینند. 15 خرداد 42 آغازگر شمارش معکوس واژگونی رژیم شد تا خیزش مظلومانه مردم، نوید پیروزی 15 سال بعد را بدهد و داد. پیوند امام و مردم مهم ترین عامل پیروزی های درخشان بود. امام از جایگاه یک عالم وارسته و مرجعیت دینی همواره بر حق و حرمت مردم تأکید کرد و از رنجی که این ملت از سلطه تحقیرآمیز اجانب و سفاکی های رژیم استبدادی و فقر و عقب ماندگی ناشی از آن می کشید رنج می برد و همواره در کنار دعوت به خدا و اخلاق و معنویت از مردم سخن گفت و همه چیز را برای مردم خواست و به آنان دلیری بخشید تا به پا خیزند و حق خود را بشناسند و بگیرند. حضرت امام اسلام را چنان می دید و معرفی می کرد که نه با تحجر و واپس گرایی سازگار است نه با دیکتاتوری و وابستگی.

امام برای مردم مبارزه کرد و آنگاه که انقلاب به پیروزی رسید باز هم مردم را محور دانست و رأی آنها را میزان در استقرار نظام معرفی کرد و مسؤولان را خدمتگزاران پاسخگو در برابر مردم به حساب آورد و آزادی های اساسی مردم را در کنار عدالت برای مردم به عنوان دو بازوی اساسی جهت رسیدن به آرمان های انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار داد. مردم نیز امام را نماد عزت، آزادی و سربلندی خود دیدند و به رهبری او سر سپردند.

14 خرداد یکی دیگر از روزهای شگفت انگیز تاریخ معاصر ایران است. در این روز رهبر انقلاب بعد از سال ها مبارزه در متن خفقان و گذر از تبعید، بازگشت به ایران، پیروزی انقلاب، تأسیس جمهوری اسلامی و بیش از ده سال رهبری نظام، به دیدار معشوق شتافت. وداع شورانگیز ملت با رهبر صحنه هایی را رقم زد که بدون تردید در همه تاریخ بی سابقه است و نشانگر ایمان این ملت به امام و پیوند استوار میان آنها بود.

بدرقه مردم از امام شکوه مند تر از استقبال بی نظیر از ایشان بود و این امر با وجود تحمل مشکلات فراوان از سوی ملت که ناشی از حوادث انقلاب، جنگ تحمیلی و توطئه ها و ترورها بود صورت گرفت و نشان داد که ملت از عظمت کاری که به رهبری امام صورت گرفته آگاه است و دستاورد انقلاب را در برابر هزینه هایی که برای آن پرداخته است بسی گرامی و گران سنگ می شناسد.

عظمت خرداد به روزهای 14 و 15 این ماه منحصر نیست. سوم خرداد نیز روزی بزرگ در تاریخ زندگی اجتماعی این ملت بود. روزی که خرمشهر خونین و قهرمان پس از ماه ها اشغال رژیم متجاوز و سفاک آزاد شد. مقاومت ستودنی ملت در برابر تجاوز و اشغال و جانفشانی و فداکاری شگفت انگیز فرزندان غیور میهن اسلامی اثر معجزه گر خود را آشکار کرد تا سوم خرداد نماد آزادی و آزادیخواهی ملتی باشد که صاحب انقلابی بزرگ و تاریخی پرافتخار است.

ماه خرداد از سوی دیگر تجلی گاه حق و حاکمیت ملت بزرگوار ایران بر سرنوشت خویش است تا در پرتو عدلی که مصداق برجسته آن را در حکومت مولا امیرالمؤمنین (ع) می بیند نه خودسری خودکامگان را برمی تابد و نه توطئه بیگانگان را. تقدیر الهی بر این قرار گرفت که انتخاب رییس جمهور که علی القاعده باید مظهر اراده ملی باشد در ماه خرداد صورت گیرد تا مردم از یاد نبرند که برای رسیدن به یک نظام مردم سالار از چه طوفان هایی گذشته اند و از انتخابات آزاد که دستاورد مهم انقلاب اسلامی است پاسداری کنند و هم حکومت با تأمل در خرداد پیروز متذکر باشد که تحت نظارت مردم است و قدرت را از مردم به عاریت گرفته است و خدای ناکرده به راه دیکتاتوری نرود و بر آنچه رأی واقعی مردم به آن تعلق گرفته است گردن نهد.

در این میان دوم خرداد برجستگی ویژه ای دارد که در آن مردم به آزادی از پایگاه دین و به مردم سالاری بر اساس آرمان های انقلاب و به توسعه توأم با عدالت و به نقدپذیری حکومت به عنوان نماینده تحت نظارت مردم و به حرمت ایران و ایرانی و وجاهت ملی در عرصه بین المللی با حفظ مصالح کشور رأی دادند و رأی خود را در سطحی بالاتر در 18 خرداد 4 سال بعد تکرار کردند.

باسمه تعالی

خرداد ماه شگفتی ها و شکفتن ها، ماه اشک ها و شادی هاست و ماهی است که تقدیر الهی بر این قرار گرفته بود که ملتی بزرگ که با تکیه بر دین و فرهنگ و سابقه درخشان از طوفان ها گذشته است، جوهر اصیل خود را نشان دهد و این ماه را مبدأ بالندگی حرکتی کند که از دیرباز آغاز کرده بود و تپش قلب مؤمن و آگاه خود را در وادی آزادی و سربلندی و به دست گرفتن مقدرات خود آرام سازد و با نفی استبداد و استعمار کشتی طوفان زده سرنوشت را در ساحل امن و آرام اخلاق و عدالت فرودآورد.

انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(س) یکی از بلندترین فرازهای خود را در 15 خرداد 42 نشان داد. مبارزه ملت با استعمار، استعباد و استبداد اگرچه در 15 خرداد 42 با قساوت رژیم فاسد پهلوی به خون نشست ولی آغازی شد برای حرکتی بلند تا داد این ملت را از فاسدترین رژیم استبدادی و وابسته منطقه در 22 بهمن 57 بستاند.

روز 15 خرداد روز تبعیت از بزرگ مردی بود که مردم با خون خود با اون پیمان بستند تا برای دفاع از دین و میهن و آزادگی از پای ننشینند. 15 خرداد 42 آغازگر شمارش معکوس واژگونی رژیم شد تا خیزش مظلومانه مردم، نوید پیروزی 15 سال بعد را بدهد و داد. پیوند امام و مردم مهم ترین عامل پیروزی های درخشان بود. امام از جایگاه یک عالم وارسته و مرجعیت دینی همواره بر حق و حرمت مردم تأکید کرد و از رنجی که این ملت از سلطه تحقیرآمیز اجانب و سفاکی های رژیم استبدادی و فقر و عقب ماندگی ناشی از آن می کشید رنج می برد و همواره در کنار دعوت به خدا و اخلاق و معنویت از مردم سخن گفت و همه چیز را برای مردم خواست و به آنان دلیری بخشید تا به پا خیزند و حق خود را بشناسند و بگیرند. حضرت امام اسلام را چنان می دید و معرفی می کرد که نه با تحجر و واپس گرایی سازگار است نه با دیکتاتوری و وابستگی.

امام برای مردم مبارزه کرد و آنگاه که انقلاب به پیروزی رسید باز هم مردم را محور دانست و رأی آنها را میزان در استقرار نظام معرفی کرد و مسؤولان را خدمتگزاران پاسخگو در برابر مردم به حساب آورد و آزادی های اساسی مردم را در کنار عدالت برای مردم به عنوان دو بازوی اساسی جهت رسیدن به آرمان های انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار داد. مردم نیز امام را نماد عزت، آزادی و سربلندی خود دیدند و به رهبری او سر سپردند.

14 خرداد یکی دیگر از روزهای شگفت انگیز تاریخ معاصر ایران است. در این روز رهبر انقلاب بعد از سال ها مبارزه در متن خفقان و گذر از تبعید، بازگشت به ایران، پیروزی انقلاب، تأسیس جمهوری اسلامی و بیش از ده سال رهبری نظام، به دیدار معشوق شتافت. وداع شورانگیز ملت با رهبر صحنه هایی را رقم زد که بدون تردید در همه تاریخ بی سابقه است و نشانگر ایمان این ملت به امام و پیوند استوار میان آنها بود.

بدرقه مردم از امام شکوه مند تر از استقبال بی نظیر از ایشان بود و این امر با وجود تحمل مشکلات فراوان از سوی ملت که ناشی از حوادث انقلاب، جنگ تحمیلی و توطئه ها و ترورها بود صورت گرفت و نشان داد که ملت از عظمت کاری که به رهبری امام صورت گرفته آگاه است و دستاورد انقلاب را در برابر هزینه هایی که برای آن پرداخته است بسی گرامی و گران سنگ می شناسد.

عظمت خرداد به روزهای 14 و 15 این ماه منحصر نیست. سوم خرداد نیز روزی بزرگ در تاریخ زندگی اجتماعی این ملت بود. روزی که خرمشهر خونین و قهرمان پس از ماه ها اشغال رژیم متجاوز و سفاک آزاد شد. مقاومت ستودنی ملت در برابر تجاوز و اشغال و جانفشانی و فداکاری شگفت انگیز فرزندان غیور میهن اسلامی اثر معجزه گر خود را آشکار کرد تا سوم خرداد نماد آزادی و آزادیخواهی ملتی باشد که صاحب انقلابی بزرگ و تاریخی پرافتخار است.

ماه خرداد از سوی دیگر تجلی گاه حق و حاکمیت ملت بزرگوار ایران بر سرنوشت خویش است تا در پرتو عدلی که مصداق برجسته آن را در حکومت مولا امیرالمؤمنین (ع) می بیند نه خودسری خودکامگان را برمی تابد و نه توطئه بیگانگان را. تقدیر الهی بر این قرار گرفت که انتخاب رییس جمهور که علی القاعده باید مظهر اراده ملی باشد در ماه خرداد صورت گیرد تا مردم از یاد نبرند که برای رسیدن به یک نظام مردم سالار از چه طوفان هایی گذشته اند و از انتخابات آزاد که دستاورد مهم انقلاب اسلامی است پاسداری کنند و هم حکومت با تأمل در خرداد پیروز متذکر باشد که تحت نظارت مردم است و قدرت را از مردم به عاریت گرفته است و خدای ناکرده به راه دیکتاتوری نرود و بر آنچه رأی واقعی مردم به آن تعلق گرفته است گردن نهد.

در این میان دوم خرداد برجستگی ویژه ای دارد که در آن مردم به آزادی از پایگاه دین و به مردم سالاری بر اساس آرمان های انقلاب و به توسعه توأم با عدالت و به نقدپذیری حکومت به عنوان نماینده تحت نظارت مردم و به حرمت ایران و ایرانی و وجاهت ملی در عرصه بین المللی با حفظ مصالح کشور رأی دادند و رأی خود را در سطحی بالاتر در 18 خرداد 4 سال بعد تکرار کردند.

انصاف باید داد که حضور مردم به همت همه اقشار جامعه و به خصوص با فعالیت همه تشکل ها و گروه های مختلف در انتخابات 22 خرداد سال 88 نیز تجلی فوق العاده ای داشت. امری که می توانست راه حرکت به سوی آینده بهتر و برتر را هموار کند. افسوس که به این شور و حضور پاسخ مناسب داده نشد و اعتراض مردم که با مدنی ترین و اصولی ترین روش، بروز آن را در روز 25 خرداد دیدیم با مقابله خشونت بار رو به رو شد و به جای احترام به مردم و رسیدگی به اعتراض و مطالبات آنان و ترتیب اثر دادن به آن یا قانع کردن مردم به شیوه ای منطقی، مردم را اغتشاشگر و آشوبگر به حساب آوردند و با ایجاد فضای امنیتی و دستگیری ها و فشارها وحدت مردم به تفرقه و محبت آنان به دلخوری های جدی مبدل شد.

خرداد امسال را در حالی سپری می کنیم که فضای امنیتی جامعه و فشارها، تنگنا و تهدیدها زندگی شرافتمندانه و متناسب با شأن انقلاب و آرمان های امام را بر ملت بزگوار ایران دشوار کرده است. عده فراوانی از اقشار مختلف در زندان ها به سر می برند و بعضا به احکام سنگین و ناروایی محکوم شده اند. امواج تهمت ها و ناسزاگویی ها به خصوص از سوی محافل و رسانه های خاص که با کمال تأسف خود را منتسب به نظام می دانند فضا را تنگ و تیره کرده است. احزاب و تشکل های قانونی و بسیاری از علاقه مندان به امام و نظام در معرض تهدید قرار دارند. آنچه بیش از همه باعث تأسف است این است که اینگونه اقدام ها به اصل نظام لطمه می زند به خصوص اینکه جریانی مرموز با امکانات فراوان مادی و تبلیغاتی که در اختیار دارد می کوشد تا امام و انقلاب را به نفع توهمات و برنامه های خود مصادره کند و حتی چهره ای مخدوش از اسلام ناب محمدی (ص) و امام خمینی (س) که منادی و مروج آن بود ارائه دهند.

انتظار این است که هرچه زودتر این فضا تغییر کند، آزادی های مصرح در قانون اساسی پاس داشته شود، در برخوردها انصاف و موازین قانونی وشرعی و قانون اساسی و آیین دادرسی رعایت شود. نهادها و دستگاه هایی که وظایف ویژه دارند از دخالت گسترده در امور دیگری که به وظایف آنان مربوط نمی باشد از جمله دخالت در سیاست، اقتصاد و فرهنگ بازداشته شوند. جلوی برنامه ها و رفتارهایی که به زیان اقتصاد کشور و مصالح عالیه میهن به خصوص در عرصه بین المللی است و باعث تشدید فشارها بر جامعه و نظام می شود گرفته شود. آزادی زندانیان، رفع تنگناها و تهدیدها می تواند فضا را تلطیف و جامعه را به آینده امیدوارتر کند. همچنین تمهید مناسب برای برگزاری انتخابات آزاد در فضایی امن و با نشاط در آینده سبب کاهش کدورت ها و رفع بدبینی ها و سیر به سوی تحقق راه و خط امام و عمل به قانون اساسی خواهد بود.

ضمن بزرگداشت خاطرات بزرگ خرداد ماه، سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی را به ملت رشید ایران، مقام معظم رهبری، مراجع عظام و علمای اعلام، حوزه های علمیه و خاندان مکرم و بیت رفیع حضرت امام و به ویژه حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی تسلیت می گوییم و به روان همه شهیدان راه حق و عدالت درود می فرستیم و امیدواریم با درایت و واقع بینی، شاهد تحول اساسی در روند اداره کشور باشیم.

مجمع روحانیون مبارز

6 خرداد 1389
خرداد امسال را در حالی سپری می کنیم که فضای امنیتی جامعه و فشارها، تنگنا و تهدیدها زندگی شرافتمندانه و متناسب با شأن انقلاب و آرمان های امام را بر ملت بزگوار ایران دشوار کرده است. عده فراوانی از اقشار مختلف در زندان ها به سر می برند و بعضا به احکام سنگین و ناروایی محکوم شده اند. امواج تهمت ها و ناسزاگویی ها به خصوص از سوی محافل و رسانه های خاص که با کمال تأسف خود را منتسب به نظام می دانند فضا را تنگ و تیره کرده است. احزاب و تشکل های قانونی و بسیاری از علاقه مندان به امام و نظام در معرض تهدید قرار دارند. آنچه بیش از همه باعث تأسف است این است که اینگونه اقدام ها به اصل نظام لطمه می زند به خصوص اینکه جریانی مرموز با امکانات فراوان مادی و تبلیغاتی که در اختیار دارد می کوشد تا امام و انقلاب را به نفع توهمات و برنامه های خود مصادره کند و حتی چهره ای مخدوش از اسلام ناب محمدی (ص) و امام خمینی (س) که منادی و مروج آن بود ارائه دهند.

انتظار این است که هرچه زودتر این فضا تغییر کند، آزادی های مصرح در قانون اساسی پاس داشته شود، در برخوردها انصاف و موازین قانونی وشرعی و قانون اساسی و آیین دادرسی رعایت شود. نهادها و دستگاه هایی که وظایف ویژه دارند از دخالت گسترده در امور دیگری که به وظایف آنان مربوط نمی باشد از جمله دخالت در سیاست، اقتصاد و فرهنگ بازداشته شوند. جلوی برنامه ها و رفتارهایی که به زیان اقتصاد کشور و مصالح عالیه میهن به خصوص در عرصه بین المللی است و باعث تشدید فشارها بر جامعه و نظام می شود گرفته شود. آزادی زندانیان، رفع تنگناها و تهدیدها می تواند فضا را تلطیف و جامعه را به آینده امیدوارتر کند. همچنین تمهید مناسب برای برگزاری انتخابات آزاد در فضایی امن و با نشاط در آینده سبب کاهش کدورت ها و رفع بدبینی ها و سیر به سوی تحقق راه و خط امام و عمل به قانون اساسی خواهد بود.

ضمن بزرگداشت خاطرات بزرگ خرداد ماه، سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی را به ملت رشید ایران، مقام معظم رهبری، مراجع عظام و علمای اعلام، حوزه های علمیه و خاندان مکرم و بیت رفیع حضرت امام و به ویژه حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی تسلیت می گوییم و به روان همه شهیدان راه حق و عدالت درود می فرستیم و امیدواریم با درایت و واقع بینی، شاهد تحول اساسی در روند اداره کشور باشیم.

مجمع روحانیون مبارز

6 خرداد 1389


 


امروز: دادسرای تهران با صدور اطلاعیه ای از کشف و ضبط اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارشهای مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بازرسی از یکی از ساختمانهای مرکزی دانشگاه آزاد خبر داد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در اطلاعیه ای دادسرای عمومی و انقلاب تهران آمده است: در پی دریافت گزارش‌هایی مبنی بر نگهداری برخی از مدارک و اسناد دولتی و محرمانه خارج از وظایف دانشگاه آزاد اسلامی در یکی از ساختمانهای متعلق به آن دانشگاه (طبقه ششم ساختمان محل استقرار دفتر هیئت امنا) و نیز تلاش عده‌ای برای خارج کردن این اسناد و مدارک از مرکز یاد شده، موضوع در دستور کار این دادسرا قرار گرفت.

پس از بررسی موضوع و تایید صحت گزارشهای دریافتی یاد شده توسط ضابطان، دادستانی تهران چهارشنبه شب گذشته با صدور دستور قضایی مقرر کرد با حضور نماینده دادستان و رعایت موازین شرعی و قانونی برای یک نوبت از محل بازرسی و اسناد مذکور قبل از خروج کشف و مراتب صورتجلسه شد.

بر اساس این اطلاعیه در پی بازرسی انجام شده از محل اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارشهای مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری کشف و ضبط شد.

این اطلاعیه می افزاید: بازرسی یاد شده در چارچوب مقررات و توسط ماموران ذیصلاح صورت گرفته است و تمامی اسناد مکشوفه صورتجلسه شده و اینک توسط کارشناسان مربوطه در حال بررسی است و دادسرای تهران طبق مقررات در مورد مدارک یاد شده متعاقبا اتخاذ تصمیم خواهد کرد.


 


امروز: جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور بیانیه ای به تحلیل و بررسی حوادث و وقایع رخ داده در ماه خرداد پرداخت. در این بیانیه با هشدار نسبت به بر باد رفتن سرمایه های ملی و معنوی کشور تاکید شده است که همگام با رهبران آگاه و فداکار این نبش با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی، همه مراجع و علمای آگاه و متعهد، همه متفکران و دانشگاهیان و هنرمندان اعلام می دارد که کشور با بحران در همه زمینه ها روبه روست باید برای خروج از این بحران به اجرای بی تنازل قانون اساسی بازگشت.

متن کامل بیانیه جبهه مشارکت ایران اسلامی به گزارش نوروز به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

خرداد خلاصه حوادث تاریخ ساز ایران و ماه تقدیر ملت در دوران معاصر است، خرداد نه تنها بخشی از دیروز بلکه سازنده امروز و فردای میهن ماست. بر این اساس بازخوانی این رویدادها و بازاندیشی درباره یکایک آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر برای همه گروههای سیاسی و اجتماعی و نسل جوان و پرتلاش ایرانی است.

خرداد هم زادگاه "انقلاب اسلامی" و هم تجلیگاه "اصلاحات" و "جنبش سبز" است. پانزدهم خرداد نقطه عطف مبارزات طولانی مردم ایران برای رهایی از استبداد و استعمار و ورود به "گفتمان انقلابی" و دوم خرداد نقطه عطف دیگری جهت دفاع از حقوق اساسی ملت و ورود به "گفتمان اصلاحی" است. میان این دو سر آغاز اگر چه راهی پر فراز و نشیب و پر حادثه و هزینه طی شده است، اما حلقه وصلی معنا بخش هم وجود دارد. امام خمینی (ره) که خود نیز در سیزدهم خرداد رخت از این جهان خاکی بربست و در شکوهمندترین وداع مردم به سوی خداوند شتافت، همین حلقه وصل است، اندیشه و راه او که به نام دین از آزادی و عدالت و حق حاکمیت مردم دفاع می‎کرد و در پی درمان دردهای تاریخی این سرزمین یعنی استبداد و وابستگی و عقب ماندگی بود، هم در انقلاب و هم در اصلاحات برای کشور فرصت می‌آفرید و ظرفیت فراهم می‎کرد.

سوم خرداد، روزی که فرزندان ایثارگر و جان بر کف ملت، خرمشهر عزیز را به دامان ایران بازگرداند، مصداق و معیاری از توانمندی ملی در پرتو این اعتماد به نفس است.

آن دوران نشان داده که هرگاه دین برای آزادی و دمکراسی و عقلانیت و عدالت و معنویت و اخلاق به میدان بیاید و وجهه مدنی بیابد، نه تنها موجب روی آوردن گروه گروه مردم و اقبال گسترده جوانان به آن می‎شود، بلکه همه قابلیت‎ها و توانایی‎های جامعه را در جهت تحقق خواسته‎های تاریخی ملت به کار می‏‎گیرد.

گفتمان انقلاب اسلامی در اندیشه و راه امام خمینی گفتمانی رحمانی و وحدت گرا بود که ایران را از آن همه ایرانیان می‎دانست و با تقسیم بندی‎ها و هویت سازی‎های مصنوعی و افراطی بیگانه بود.

جنبش اصلاحات نیز توانست با تکیه بر ضرورت‎هایی چون جامعه مدنی، قانون مداری، پاسخگو بودن قدرت، توام بودن جمهوریت و اسلامیت در نظام سیاسی، میزان بودن رای مردم، آزادی انتخابات و تعلق ایران به همه ایرانیان فارغ از قومیت و زبان و مذهب آنان به پیروزی برسد و گفتمان جدیدی به وجود آورد که روایت دیگری از همان آرمانهای نخستین در وضعیتی جدید بود.

گفتمان اصلاحات چارچوبی برای فهم مقتضیات زمان و زمینه‎ای برای احقاق حقوق اساسی ملت و اصلاح انحرافات و کج رفتاری هایی بود که در اثر خودکامگی ها، انحصار طلبی ها و تحجرگرایی ها به وجود آمده بود. به این اعتبار می توان گفت انقلاب و اصلاحات هر دو گام های بزرگ ملت در پیمودن راه دشوار آزادی، دمکراتیزه شدن اداره کشور و دست یابی به پیشرفت بودند. پس بجاست که بگوییم خرداد که ماه این دو رخداد بزرگ است، ماه احقاق حقوق ملت به نام دین است.

جنبش سبز که باز هم به امید پیمودن همان راه های ناتمام و فعلیت دادن به تمامی ظرفیت های قانون اساسی در بیست و دوم خرداد پیش رو به سوی صندوق های رای کرد، و ملت شریف ایران حماسه بزرگ حضور در انتخابات را آفرید.

با تاسف باید گفت که حرکتی که به مثابه دمیدن نفس های تازه در جان میهن اسلامی و فراهم کننده فرصتی ملی بود، چندان به مذاق اقتدارگرایان تلخ آمد که برای سرمایه های انقلاب و ایران و اسلام جایی جز زندان و سرکوب و برخورد بر جا نگذاشت. این بار به نام دین و با استفاده بی حد و حصر از تمامی قدرت رسمی و غیر رسمی، آزادی و امنیت و حیثیت همه شهروندانی که به نتایج انتخابات معترض بودند مورد هجوم قرار گرفت و همه نخبگان اندیشمندان و هنرمندان و دانشگاهیان و سیاستمدارانی که به دور از هرگونه خشونتی نارضایتی همه جانبه خود را از وضع پیش آمده، به نمایش گذاشتند و همه رای دهندگانی که آرام ترین و پرمعناترین راهپیمایی سکوت را در ۲۵ خرداد به انجام رسانیدند، به هر اتهامی متهم شدند.

از آن پس تاکنون نه تنها هر انتقاد و مخالفتی، توطئه و براندازی قلمداد می شود، نه تنها احزاب و مطبوعات و نهادهای مدنی و صنفی در معرض سنگین ترین تضییقات قرار دارند، نه تنها پاک ترین و پاکباخته ترین فرزندان ملت در زندانند. نه تنها مهمترین نهادهای قضایی و سیاسی و امنیتی و اجرایی کشور به جای آنکه محل مراجعه و اعتماد همگان باشند، در خدمت دولت مستقر هستند، بلکه نهادهای دینی و علمی و اقتصادی و اجتماعی نیز در معرض تهدیدهای گوناگون اند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی همچنان که به مناسبت های مختلف اعلام داشته است، نسبت به بر باد رفتن سرمایه های ملی و معنوی کشور مجددا هشدار می دهد و همگام با رهبران آگاه و فداکار این جنبش با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی، همه مراجع و علمای آگاه و متعهد، همه متفکران و دانشگاهیان و هنرمندان، همه احزاب و گروههای اصلاح طلب و همه گروهها و صنوف اجتماعی و آحاد شهروندان رشید و مسئول اعلام می دارد که کشور با بحران در همه زمینه ها روبه روست باید برای خروج از این بحران به اجرای بی تنازل قانون اساسی بازگشت.

به جای گسترش روز افزون فضای امنیتی و اعمال محدودیت های سیاسی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی بر همه اقشار و گروههای جامعه و سوء استفاده از نام دین و انقلاب و نظام، باید احیای حقوق ملت و اصول مغفول قانون اساسی در آزادی اجتماعات و احزاب و مطبوعات و انتخابات، ممنوعیت شکنجه و تفتیش عقاید و امثال آنها که ضامن استقلال کشور و یکپارچگی سرزمینی و تامین منافع ملی و ترسیم چهره رحمانی و مردم سالار دین است به عنوان بنا و محور خواسته کنونی مردم از سوی حکومت عملا به رسمیت شناخته شود.

جبهه مشارکت ایران اسلامی

هفتم خرداد یکهزار و سیصد و هشتاد و نه


 


امروز: استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که ما در طول سی سال گذشته انتظارات نادرست و نا بجایی از روس‌ها داشته‌ایم. به عقیده وی روس‌ها بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کنند و این مائیم که سیاست غلطی را اتخاذ کرده‌ایم.

صادق زیبا کلام در گفت‌وگو با خبرنگار «فرارو» گفت: «آقای احمدی‌نژاد انتظار و توقعی را دارند که بسیاری از مردم و مسئولین ما از روسیه دارند. با توجه به امتیازات فراوانی که ایران به روس ها داده و حجم مبادلات تجاری بسیار بالا به نفع روسیه و عقب نشینی‌هایی که ایران در قبال کشتار مردم مسلمان چچن توسط روسها کرده، انتظار دارد که روسیه در بحث هسته‌ای قدری از ما دفاع کند و چون روسیه این کار را نمی‌کند این باعث دلخوری بسیاری از ایرانیان می‌شود. حال بعضی‌ها این دلخوری را در درون خودشان نگه می‌دارند، ولی بعضی‌های دیگر مثل آقای احمدی‌نژاد زبان دیپلماسی را کنار گذاشته و مستقیما به روسها انتقاد می‌کنند که چرا شما از پشت خنجر می‌زنید.»

وی با اشاره به تصور غلط دستگاه دیپلماسی ایران از نظام بین الملل اظهار کرد: «اتفاقا آقای احمدی‌نژاد به همراه همه کسانیکه روسیه را به جفا کاری متهم می‌کنند، دچار اشتباهات فاحشی هستند. اولین اشتباه این است که چرا آنها این باور را دارند که روسیه منافع ملی ندارد و تعهد داده است منافع ملی کشور خود را رها کرده و به منافع ملی ایران بچسبد. من نمی‌دانم که رهبران روسیه کجا و کی این حرف را زده‌اند. طبیعی و بدیهی است که روس‌ها باید به فکر منافع ملی خودشان باشند. حجم مبادلات تجاری و سیاسی و کلا اهمیتی که آمریکا و اتحادیه اروپا برای روسیه دارد یک هزارم آن را هم ایران ندارد. بنابراین، این چه خواسته نابجایی است ما از روسها داریم که باید در مناقشه بین ما و آمریکا، آمریکا را رها کرده و جانب ایران را بگیرد.»

این تحلیل گر مسایل بین الملل افزود: «اشتباه دیگر دولت این است که مسئله را از دید خود می‌نگرند و موضوع را هیچ وقت از منظر روس‌ها نمی‌بینند. بر خلاف احساسات ما ایرانیان، روس‌ها نه تنها خود را فریب‌کار، دودوزه باز و خنجر از پشت زن نمی‌دانند بلکه بر عکس روس‌ها از ما طلب کار هم هستند. چرا که استدلال می‌کنند اگر مقاومت ما روس‌ها نبود تحریم‌های آمریکا علیه ایران خیلی بیشتر از این ‌بود و شما بجای تشکر از ما روس‌ها، ناسپاسی و نمک نشناسی هم می‌کنید و از ما ناراحت هستید.»

وی در مورد اشتباه سوم گفت: «از طرف دیگر روس‌ها می‌گویند که ما هیچ دینی به ایران نداریم. در بسیاری از موارد شما از ما کالا، ماده اولیه و ماشین آلات خریدید و این ما روس‌ها هستیم که باید سر شما ایرانی‌ها منت بگذاریم. زیرا به دلیل تحریم‌ها هیچ کشور دیگری حاضر نیست این کالا‌ها و ماشین‌آلات را در اختیارشما قرار دهد و اگر شما می‌توانستید احتیاجات خود را از جای دیگری تهیه کنید اصلا سمت ما نمی‌آمدید. حالا که سراغ ما آمده‌اید از بد حادثه است؛ برای اینکه دنیا شما را تحریم کرده و ما به شما لطف و احسان می‌کنیم. در واقع روسیه ماجرا را این‌گونه می‌نگرد.»

وی با بیان اینکه عدم تحویل موشک‌های اس۳۰۰ از جانب روسیه به ایران با منافع ملی روسیه تعارض ندارد، تاکید کرد: «در مورد موشک های اس۳۰۰ درست است که روس‌ها با ما قرداد بسته و بخشی از پول را، ما به آنها پرداخت کرده‌ایم ولی نباید فراموش کرد که اسرائیل پیشنهادات جالبی را در زمینه تکنولوژی هوایی به روس‌ها داده‌اند. البته مشروط بر اینکه روس آن موشک‌ها را به ما ندهند. پس طبیعی است که آنها تحویل موشک‌ها را به تعویق بیاندازند.»

زیبا کلام همچنین درباره تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر از جانب روس‌ها ادامه داد: «در خصوص نیروگاه اتمی بوشهر هم باید روسیه راه اندازی نیروگاه را کش دهد. چرا که با این کش دادن هم از ما هزینه بیشتری طلب می‌کنند و هم از آمریکایی‌ها امتیاز می‌گیرند.»

این استاد دانشگاه در ادامه به انتقادهای رایج از روسیه در زمان جنگ اشاره کرد وگفت: «اشکال اساسی ما این است که به دلیل ناآگاهی از مناسبات بین المللی همیشه مسایل را یک سویه و از پشت عینک خودمان دیده‌ایم. در زمان جنگ ما از روس‌ها انتقاد می‌کردیم که چرا به عراق کمک می‌کنید.»

وی اضافه کرد: «برخلاف تبلیغاتی که ما می‌کردیم این آمریکا نبود که بشدت به عراق تسلیحات می‌فروخت بلکه این روسیه بود که انبوه سلاح پیشرفته و سنگین را به عراق می‌داد. دلیل‌ اش هم واضح است؛ زیرا رژیم صدام به هیچ وجه یک رژیم غربی و وابسته به آمریکا نبود و عراق به همراه روسیه دو رژیم چپ گرای ضد آمریکایی بودند. زمانی که جنگ شروع شد اتحادیه شوروی سابق شریک سیاسی و استراتژیک عراق بود و روس‌ها میلیاردها دلار در عراق سرمایه گذاری کرده بودند. آن وقت انتظار ما این بود روسیه متحد خود را رها کند و از ایران که شعار مرگ بر شوروی می‌داد دفاع کند. مسلم است که مسکو از عراق حمایت می‌کرد، چنانچه که کرد و ما به اشتباه می‌گوییم که روس‌ها از پشت به ما خنجر زدند.»

زیبا کلام با انتقاد از سیاست خارجی ایران گفت: «خبط و خطا از ما بوده که به دلیل سردی روابطمان با غرب همه‌ی تخم مرغ هایمان را در سبد روسیه و چین گذاشتیم. ما با اینکه در نظر شعار نه شرقی و نه غربی می‌دادیم در عمل نه غربی و همه‌ شرقی عمل می‌کردیم. این بلایی بود که ما سرخودمان آوردیم. چرا ما نباید در دنیا متحدان دیگری داشته باشیم و چشم امیدمان به ونزوئلا و چند کشور دیگر دوخته شود.»

وی با اشاره به ترکیه و برزیل تصریح کرد: «حتی در مورد ترکیه و برزیل هم ما همان اشتباهی که درباره روس‌ها کردیم را تکرار می‌کنیم. انگار ابرها همه کنار رفتند و از آسمان، برزیل و ترکیه برای نجات دیپلماسی ما ظاهر شدند. حالا پس فردا که این کشورها زیر فشار آمریکا تعهدشان را با ما لغو کردند ما می‌گوییم که مردم ایران از برزیل و ترکیه نمی‌گذرند. ما خودمان هستیم که راه دشمنی را با آمریکا و غرب پیش گرفتیم و مجبور هستیم یک روزی به سمت روسیه برویم و روز دیگر به سمت دیگر کشورها. درحالی که ما باید اساس دیپلماسی خود را از دشمنی با آمریکا و غرب تغییر بدهیم به حفظ منافع ملی.»

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که آیا اظهارات انتقادی مقامات ایرانی را می‌توان به معنای تغییر سیاست نگاه به شرق در نظر گرفت یا نه، گفت: «پاسخ به این سوال دشوار است. ولی برخی از چهره‌های سیاسی که واقع بین‌تر به عرصه بین الملل نگاه می‌کنند از همان ابتدا فهمیده بودند که دیپلماسی ما با اشکال روبرو می‌شود.»

وی افزود: «به تدریج شخصیت‌های دیگر ازجمله آقای رئیس جمهور یه این نتیجه رسیده‌اند که این گونه نیست روسیه و چین خیلی هوای منافع ملی ما را داشته باشند. اتفاقی که به تدریج رخ می‌دهد این است که چون بسیاری از مقامات ایرانی رسمی و علنی از روسیه انتقاد کرده‌اند دیگران هم این انتقادات را انجام خواهند داد و شاید در آینده این رویه که ما همه چیز را در طبق اخلاص می‌گذاریم و به روسیه و چین تقدیم می‌کنیم، تعدیل شود.»


 


امروز: از شامگاه پنج شنبه، اختلال‌هایی در دسترسی کاربران ایرانی به سرویس‌های شرکت گوگل ایجاد شده است.

به گزارش خبرآنلاین ، کاربران برخی آی.اس.پی‌ها به هنگام اتصال به صفحه اصلی جستجوی گوگل با صفحه فیلترینگ مخابرات روبرو می‌شوند. پیش از این نیز برخی سرویس‌های دیگر مانند گوگل‌ریدر و گوگل‌ترانسلیت در فهرست فیلترینگ مخابرات قرار گرفته بودند.

شایان ذکر است که هفته گذشته، گوگل از سرویس خدمات امن و محرمانه خود رونمایی کرده بود.

به گزارش کلمه، البته برخی منابع اعلام کردند این فیلترینگ در ساعت ۲۲ برداشته شده است.


 


امروز: احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در همایش رؤسای دفاتر استانی و مدیران ستادی شورای نگهبان گفت:زمانی به دلیل مصلحت‌اندیشی‌ ناشی از احتمال سوء استفاده فتنه‌گران، از علنی کردن برخی انتقادها و گلایه‌ها پرهیز کردیم و این تذکرات را علنی نمی‌گفتیم، ولی تا کی باید در این خصوص سکوت کرد؟

به گزارش خبرگزاری های کشور،جنتی اظهار کرد: وجود عناصری در پست های سیاسی که با تفکراتی خاص، در عزل و نصب ها دخالت نا به جا می کنند و مایلند کشور به آمریکا نزدیک شودبرای نظام خطرناک است.

وی ادامه داد : این اشتباه بزرگی است که کسی گمان کند برای رفع مشکلات کشور باید از آمریکا و دشمنان اسلام کمک گرفت


 


امروز: حجت الاسلام مهدی کروبی بعدازظهر پنجشنبه با حضور در منزل سخنگوی دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با خانواده محسن آرمین دیدار و از آنان دلجویی کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار که در فضایی صمیمی انجام گرفت، مهدی کروبی با ابراز تأسف از بازداشت مهندس محسن آرمین، به زندان انداختن فرزندان انقلاب را شرم آور توصیف کرد و باز دیگر خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد. خانم شریعتی همسر محسن آرمین نیز با تشکر از حضور شیخ اصلاحات در منزلشان، از تداوم بی خبری نسبت به وضعیت همسرش خبر داد و گزارشی از چگونگی بازداشت وی ارائه کرد. در پایان این دیدار، حاضران نماز مغرب و عشا را به امامت حجت الاسلام کروبی اقامه کردند.

محسن آرمین عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس ششم از روز ۲۶ اردیبهشت ماه در بازداشت به سر می برد. این در حالی است که با گذشت بیش از ده روز از بازداشت این چهره اصلاح طلب، وی هنوز با خانواده خود هیچگونه تماسی نداشته و از اتهامات و محل نگهداری وی اطلاعی در دست نیست.


 


امروز: حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه‌ای با حضور در منزل محسن آرمین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با خانواده وی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش پارلمان‌نیوز دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در این دیدار صمیمانه ضمن آرزوی توفیقات الهی و صحت وسلامتی برای همه دلسوزان واقعی نظام وانقلاب اظهار امیدواری کرد هرچه سریعتر سخنگوی در بند سازمان مجاهدین انقلاب به آغوش گرم خانواده بازگردد و سایر فعالین سیاسی و اجتماعی که این روزها بر آنها دشواری ها و مصائبی عارض شده بتوانند امیدوارانه‌تر در عرصه نظام و انقلاب به فعالیتهای پیش برنده خویش ادامه دهند.

گفتنی است همسر دکتر آرمین نیز در این دیدار ضمن ارائه گزارشی از آخرین وضعیت همسرش تاکید کرد که تا این لحظه تماسی با آرمین نداشته و از وضعیت نگهداری وی اطلاع دقیقی ندارد.


 


عیسی سحرخیز، روزنامه نگار دربند که به تازگی به زندان رجایی شهر منتقل شده است، دچار بیماری قلبی شده است.

به گزارش سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی، روز گذشته و در پی شدت گرفتن عارضه قلبی سحرخیز، این روزنامه نگار به بهداری زندان رجایی شهر رفت و پزشکان زندان بر لزوم انجام تست ورزش و معاینه خارج از زندان تاکید کردند.

این روزنامه نگار قریب به یک سال است که در بازداشت موقت است و تا کنون دادگاهی نشده، وی در حالی در بلاتکلیفی به سر می برد که چندی پیش به دلایل نامعلوم به زندان رجایی شهر منتقل شد.

گفتنی است هنگام انتقال سحرخیز به زندان رجایی شهر، داروهای این روزنامه نگار به او داده نشده و تا کنون نیز از تحویل دادن داروها ممانعت به عمل آمده است و به نظر می رسد عارضه قلبی او به دلیل عدم استفاده از دارو باشد.


 


دکتر مصطفی ملکیان استاد برجسته علوم انسانی و دکتر مصطفی معین کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ، با خانواده حسین نورانی نژاد دیدار کردند و در جریان آخرین وضعیت وی قرار گرفتند.

به گزارش سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی، حسین نورانی نژاد رییس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ، شهریورماه سال گذشته بازداشت شد و از زمان تا کنون در زندان اوین به سر می برد.

برگزاری مراسم دعا خوانی برای خانواده زندانیان سیاسی و فعالیت های سایت خبری نوروز به عنوان اتهامات وی مطرح شده است.

نورانی نژاد که در حال حاضر نهمین ماه بازداشت خود را می گذراند حتی در تعطیلات نوروز هم به مرخصی نیامده است ، این در حالی است که او حکم قطعی خود را می گذراند و حق دارد بر اساس قانون از مرخصی های ماهانه استفاده کند اما دستگاه قضایی تا کنون بدون هیچ توضیحی او را از حقوق قانونی خود در ارتباط با مرخصی و آزادی مشروط محروم کرده است.


 


اعظم طالقانی، دبیر كل جامعه زنان انقلاب اسلامی و صدیقه وسمقی، شاعر و پژوهشگر علوم دینی، با صدور بیانیه ای مشترک، نسبت به مسائل كشور و رخدادهای اخیر، واكنش نشان داده و خاطرنشان کردند "آنان كه با توجیه حفظ نظام و به تعبیر دیگرحفظ قدرت وحکومت، ستم و ستمگران را یاری می كنند، بدانند كه راهی بی سرانجام را برگزیده اند."

اعظم طالقانی و صدیقه وسمقی، در بیانیه خود که در اختیار جرس قرار دادند، ضمن انتقاد از اینکه "در نظام جمهوری اسلامی فریادرسی یافت نمی شود كه مظلومان و ستمدیدگان از او یاری گیرند؟!"، خطاب به مقامات حکومت خاطرنشان کردند "به ناچار شما مسئولانی را كه در حال حاضر بر مسندی از قدرت تكیه زده اید، می خوانیم واز شما می خواهیم از این همه جور و ستم كه بر فرزندان این آب و خاك می رود جلوگیری كنید."


این دو فعال سیاسی مدنی همچنین بیان داشتند "ای كسانی كه بر مسند فقاهت، قضاوت، قانون گذاری، اجرای قانون نشسته اید! امروز اقشار وسیعی از این ملت از این همه قانون شكنی و تعدی به حقوق مشروع مردمان و بویژه بازداشتهای غیر موجه و غیر قانونی و اعدام‌های بلاوجه و ظالمانه به تنگ آمده و لب به فریاد گشوده‌اند و دادخواهی می كنند. وااسفا كه دادرسی نیست. فرزندان ما در پشت دیوارهای بلند زندان‌ها و بازداشتگاه ها رنج می برند و كشته می شوند و دست ما از نجات آنان كوتاه است. جنایتكاران آزادند و مصون از هر مؤاخذه و مجازاتی و آزادی خواهان اسیرند و با اتهاماتی غیر موجه و محاكماتی غیر عادلانه یا محكوم به تحمل حبسند و یا در انتظار مرگ. كدام دین و مذهب توجیه گر این رفتارهاست؟! "


اعظم طالقانی و صدیقه وسمقی در این بیانیه همچنین ظلم و همراهان ظلم را مورد خطاب قرار داده و هشدار دادند "به نظر می رسد عده ای راهزن عقل و دین و مدنیت و انسانیت در این آب و خاك می تازند و مسندنشینان بسیاری به اقتضای منافع كوچك و كوتاه مدت خویش، یاطریق همراهی با ترک تازان را بر گزیده اند و یا لب فرو بسته اند و به این ترتیب مصالح بزرگ ملی را قربانی كرده اند. همه دل سوزان این آب و خاك امروز بر این عقیده اند كه تدبیر امور كشور اگر چنین ادامه یابد جز تباهی در انتظار ما نیست. اینان كیستند كه خواستار تباهی ایران زمینند و شما كه با آنان همراهی كرده و نصایح عاقلانه و دلسوزانه و فریادهای روشن گرانه اقشار وسیع ملت را نشنیده گرفته جور و ستم را هرگونه كه مقتضی مصلحت قدرت است توجیه می كنید، بر چه كیش و مذهبید؟ برای آینده فرزندان خود كدام سرنوشت را رقم می زنید ؟"


آنها با تاکید بر اینکه "امروز بی محابا قوانین زیر پا گذاشته می شود، حقوق ملت نادیده گرفته می شود و فرزندانی از این ملت با اتهاماتی كه صدق آن برای ملت شفاف و روشن نگشته مجازات می شوند و حتی به مرگ محكوم می گردند"، خاطرنشان کردند "امروز دستاوردهای عظیم بشری كه در طول تاریخ برای دست یافتن به آنها هزینه ها پرداخت شده است به راحتی به زباله دان افكنده می شود. تفكیك قوا و بویژه استقلال قوه قضایه و مقننه از آن جمله است كه پایمال كردن آن پیكر عدل رانزار، ستم را فربه و حال مردمان را زار ساخته است."


طالقانی و وسمقی در پایان خطاب به مسئولان تاکید کردند "از شما مسند نشینان در هر موضعی از قدرت كه هستید می خواهیم كه برای نجات كشور عاقلانه بیندیشید و عاقلانه رفتار كنید. عاقلانه آن نیست كه فقط به عقل خود و همفكران خود رجوع كنید، عاقلانه آن است كه به عقل همگان رجوع كنید. ما دلسوزانه می گوییم كه اگر در این كار شتاب نكنید دیر خواهد شد. وضعیت نا به سامان امروز نتیجه اغماض، سكوت و تغافل سالیان گذشته نسبت به ظلم و ستم است. اگر سكوت و تغافل و اغماض ادامه یابد، به زودی چنان دامنه ظلم گسترش خواهد یافت كه خود نیز در چنبره آن گرفتار خواهید آمد. گویاهم اكنون هنگام قیام درمحضر عدل الهی است."


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته